1364.04.26

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۰۱ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان = روزشمار جنگ سال 1364 |نام = 1364.04.26 |نام دیگر= بیست و شش تیر |روز= 26 تیر 1364 |تاریخ شمسی= 1364.04.26 |تاریخ میلادی= 17 ژوئیه 1985 |تاریخ قمری= 28 شوال 1405 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.04.26</div> <div class="bootstrap-btn">1...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.26
نام‌های دیگر بیست و شش تیر
تاریخ شمسی 1364.04.26
تاریخ میلادی 17 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 28 شوال 1405



گزارش- 330

در سومين روز از عمليات قادر، دشمن پس از آسوده شدن از جناح چپ و بخش عمدة منطقة مياني عمليات، در جناح شمالي به ارتفاعات "سراسپندار" حمله كرد كه تيپ1 از لشكر23 نوهد در اين درگيري عقب‌نشيني كرد. در مجموع، تلفات و ضايعات دشمن در "عمليات قادر1" چنين است: 1- انهدام يك تيپ شامل حدود 700 تا 800 نيرو. 2- اسارت بيش از 10 نيرو. تلفات و ضايعات خودي نيز عبارت است از: از تيپ ويژة شهدا در رده مسئولان، يك فرمانده گردان و معاونش، چند فرمانده گروهان و دسته و مسئول بهداري شهيد شدند. از نيروهاي تك‏ور تيپ، حدود 114 تن شهيد يا مفقود و حدود 200 تن مجروح گرديدند. از يگان‌هاي ارتش در طول اين مرحله از عمليات حدود 180 تن شهيد، مفقود، اسير و 450 تن زخمي گرديدند. همچنين يك هلي‌كوپتر كبري و دو هلي‌كوپتر 214 سقوط كرد و چند قبضه توپ 155 و 105 نيز منهدم شد.[۱] از نتايج مثبت اين مرحله از عمليات، مي‌توان بدين موارد اشاره كرد: 1- نزديك شدن به جبهة دشمن. 2- رساندن عقبه‌ها به خطوط اول. 3- وارد كردن تلفات و ضايعات به نيروهاي دشمن. اين موارد نيز از نتايج منفي عمليات محسوب مي‌شود: 1- هشياري دشمن در منطقه و بسته شدن راه‌كار عمليات منظم. 2- حضور فعال دشمن در منطقه و بسته شدن راه‌كار عمليات نامنظم. 3- تقويت روحية جنگي عراق بر اثر ضعف دفاعي نيروهاي خودي و عدم موفقيت در اشغال ارتفاعات نسبتاً خالي از دشمن، در حالي كه يكي از اهداف عمليات‌هاي محدود، بالا بردن توان روحي نيروهاي خودي است. 4- از ديگر اهداف عمليات‌هاي محدود، سازمان‌دهي و مجرب شدن نيروها است كه در اين عمليات، دشمن در اين زمينه استفادة بيش‏تري برد و شروع به سازمان‌دهي عشاير و جاش‌هاي منطقه در قالب تيپ و لشكر كرد. همچنين ارتش بعث (طبق نقل اسيران) در اين منطقه به تشكيل سپاه پنجم در اربيل پرداخت و شش يا هفت تيپ جديد نيز تشكيل داد.[۲]

گزارش- 331

به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، امروز دو فروند جنگندة عراقي در منطقة شمال غرب با آتش پدافند هوايي ايران سرنگون شدند. به گفتة افسران قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، خلبان يكي از هواپيماها به اسارت نيروهاي اسلام در آمده‏است.[۳] عراق نيز در يك بيانية نظامي اعلام كرد، كه 161 پرواز جنگي به وسيلة هواپيما و 97پرواز جنگي با هلي‌كوپتر عليه نيروها و مواضع ايران در اين منطقة عملياتي انجام داده‏است. يك سخن‏گوي نظامي عراق، امروز را از "روزهاي درخشان" نيروي هوايي عراق خواند.[۴]

گزارش- 332

در جلسه‌اي كه امروز در قرارگاه خاتم با حضور جانشين فرماندهي كل سپاه (علي شمخاني) و فرماندهان تيپ‌المهدي و لشكر ثارالله تشكيل شد، موضوع اجراي عمليات در جزاير "قطعه" و "سهيل" در غرب اروندرود، بررسي گرديد. يادآوري مي‌شود كه مأموريت عمليات در اين جزاير در تاريخ 6/4/1364 از قرارگاه خاتم به قرارگاه نوح سپس از اين قرارگاه به تيپ المهدي و بعد به لشكر ثارالله با مأموريت تصرف اين دو جزيره، ابلاغ شده‏است. در عمل، يگان‌ها پس از انجام دادن شناسايي‌هايي، در تاريخ 22/4/1364 نظر قطعي خود مبني بر نداشتن توانايي لازم براي اجراي اين مأموريت را به قرارگاه اعلام كردند كه با مخالفت قرارگاه روبه‏رو شد، ولي فرصتي جهت به‏دست آوردن نتيجة مثبت، به اين يگان‌ها داده شد. جلسة امروز براي بررسي ادامة آن مباحث، تشكيل گرديد. در جلسه امروز نيز جمع‏بندي و گزارش فرماندهان تيپ المهدي و لشكر ثارالله حاكي از اين بود: «شناسايي جزاير قطعه و سهيل به اتمام رسيده است. نيروهاي مربوطه ضمن عبور از آب به اين نتيجه رسيده‌اند كه عمل كردن در اين جزاير ساده ولي استقرار در آن‏ها غيرممكن است، مضافاً اين‌كه قطعاً در عقب‏نشيني، نيروهاي زيادي به جاي خواهيم گذاشت.» به‏دنبال اين اظهارات، قرارگاه موافقت كرد كه‏ پس از اجراي عمليات، نيروها به محل استقرار سابق بازگردند، اما بار ديگر برادران تبعات و بازتاب‌هاي منفيِ برگشتن را تذكر دادند. با اين همه، برادر "اسدي" فرمانده تيپ المهدي، گفت: «با اين وضعيت باز هم اگرچيزي عايد قرارگاه مي‌شود، ما فردا عمل مي‌كنيم.»[۵]

گزارش- 333

در ادامة تحركات ضدانقلابي عناصر داخلي كه در هماهنگي با اهداف عراق و در جهت مهار و تضعيف نيروي خودي قرار دارد، ديشب و امروز در غرب كشور درگيري‏هاي متعددي گزارش شده‏است؛ از جملة آن‏ها كه در ارتباط با عمليات قادر، ويژگي خاصي دارد، درگيري شب گذشتة عناصر حزب دمكرات با نيروهاي خودي در دو شهر پيرانشهر و اشنويه است كه هر دو به نحوي مرتبط با منطقة عملياتي قادر مي‌باشد. در پيرانشهر درگيري از دقايقي بعد از نيمه شب با حمله به پايگاه‏هاي داخل و خارج اين‏شهر شروع شد و تا صبح ادامه يافت. اين هجوم نهايتاً با مقاومت و برتري خودي و تحميل تلفات (حدود 10 كشته) به مهاجمان، شكست خورد. هم‏زمان با درگيري در پيرانشهر، درگيري ديگري نيز در بخشي از شهر اشنويه روي داد كه ضعيف‏تر بود و تأثير مهمي نداشت. گفتني است كه مسير عبور و مرور و تداركات خودي در جبهه‌هاي شمال غرب (منطقه عملياتي قادر) از داخل شهر اشنويه مي‌باشد.[۶] در حادثه‌اي ديگر، عناصر ضد انقلاب در يك كمين، سرنشينان يك آمبولانس را در نزديكي روستاي "نليوان" در حومة اشنويه به شهادت رساندند.[۷] همچنين درگيري ديگري رخ داد كه حدود 200 تن از عناصر ضد انقلاب در آن شركت داشتند و برخي از روستاييان قرية "كله‏گاوي" نيز كمك‌شان مي‌كردند. در اين درگيري، از چهار طرف به پايگاه "كله گاوي" واقع در محور مهاباد - سردشت با تيربار و آر.پي.جي. و سلاح‌هاي سبك حمله شد كه اين حمله از شب گذشته تا بامداد امروز جريان داشت. با رسيدن نيروهاي كمكي خودي از مركز گردان كله گاوي و پايگاه "كاني سفيد"، مهاجمان گريختند. در اين درگيري دو سرباز شهيد و چهارده سرباز ديگر مجروح شدند و به ساختمان پايگاه و يك دستگاه آمبولانس آسيب رسيد. از عناصر ضد انقلاب نيز هشت تن مجروح شدند.[۸] از سوي ديگر، امروز عملياتي را تيپ "شهيد افيوني" سپاه پاسداران و گردان "جندالله" ‏مريوان انجام دادند كه در جريان آن از گروه كومه‏له حدود چهل تا پنجاه تن كشته، شمار بسياري زخمي و سه تن نيز دست‏گير شدند. همچنين مقادير قابل توجهي اسناد و مدارك به اضافة بي‌سيم و غنايم ديگر به دست نيروهاي اسلام افتاد و نيز شش‌ تن از نيروهاي خودي كه در اسارت ضد انقلابيون بودند، آزاد گرديدند. در اين عمليات پنج‌تن از افراد سپاه شهيد و شانزده تن ديگر مجروح گرديدند.[۹]

گزارش- 334

قرارگاه "بلال" وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه منطقة سيستان و بلوچستان را تحت پوشش دارد، امروز درخصوص تحركات ايذايي گروهي از اشرار و حملة آن‌ها به مأموران انتظامي در جاده‌ها، هشدار داد. در گزارش اين قرارگاه آمده‏است كه سازمان‏دهي اين اشرار را عده‌اي از ضد انقلابيون ايراني در خاك پاكستان انجام مي‏دهند.[۱۰]

گزارش- 335

راديو بي.بي.سي. گزارش داد كه رئيس ادارة آگاهي امريكا دربارة موضوع قاچاق سلاح به ايران كه اخيراً به بازداشت پنج‏ تن در امريكا و يك تن در لندن انجاميده،گفته است كه اين لوازم يدكي نظامي از راه لندن تحت نام لوازم يدكي اتومبيل و يا لوازم بهداشتي به ايران فرستاده مي‌شده است. بازجويي مقدماتي در اين مورد به‌وسيلة مأموران ادارة گمرك امريكا پس از كشف برخي تجهيزات پيشرفتة نظامي، از حدود دو سال پيش آغاز شده‏است. اين باند قاچاق را از طريق استراق سمع تلفني افراد مظنون، شناسايي كرده‌اند. مقام‏هاي رسمي امريكا به خبرنگار روزنامة "لوس آنجلس تايمز" گفته‌اند كه قرار است چندين نفر ديگر از پرسنل نيروي دريايي و افراد غير نظامي نيز بازداشت شوند. مأموران گمرك، انگيزة اصلي اين قاچاق را "مالي" دانسته‌اند.[۱۱]

گزارش- 336

به گزارش روزنامة اطلاعات، شوراي انقلاب عراق اخيراً با تصويب ماده‏اي، پرداخت دست‏مزد كارگران بيگانه را به ارز خارجي و انتقال هرگونه دينار عراقي و جواهرآلات به خارج از اين كشور را ممنوع اعلام كرده است. اين تصميم براي مقابله با فشارهاي ناشي از پرداخت‌هاي ارزي كه از كشور خارج مي‌شود و به‌طور كلي در چارچوب سياست‏هاي صرفه‏جويي ارزي گرفته شده‏است. به گزارش اين روزنامه، به دنبال اين تصميم، گروهي از كارگران مصري، تايلندي، يمني، فيليپيني شاغل در كارخانه‌هاي عراق، محل كار خود را ترك كردند و به كشورهاي خود بازگشتند.[۱۲]

گزارش- 337

امروز "طارق عزيز" وزير امورخارجة عراق، وارد اردن شد. هر چند اين سفر، آشكارا به منظور مذاكره با "شينتارو آبه" وزير امورخارجة ژاپن، دربارة روند كنوني صلح، انجام گرفته‏است، اما رسانه‌هاي عراقي مي‌كوشند هدف عمدة سفر را گفت‏وگو با مقام‏هاي اردن دربارة مسائل منطقه‏اي، معرفي كنند و ملاقات با "آبه" را نيز به درخواست وي و نه طارق عزيز، ربط دهند. خبرگزاري عراق از بغداد گزارش كرد: «اين ديدار بنا به درخواست آبه و قبل از ترك امان صورت گرفت و طي آن آخرين تحولات اوضاع در منطقه، مورد بحث و بررسي قرار گرفت. عزيز با همتاي اردني خود "طاهر المصري" و تعدادي از مقامات اردني پيرامون آخرين تحولات جهان عرب گفت‏وگو خواهد كرد.» طارق عزيز در سخناني در فرودگاه امان گفت كه‏ سفر به اردن در چارچوب رفت و آمدها و مشورت‏هاي ميان مقام‏هاي دو كشور "برادر" دربارة مسائل مورد علاقه و به‏ويژه مسائل جهان عرب از جمله مقدمات جاري براي تشكيل كنفرانس فوق‏العادة سران عرب، مي‏باشد.[۱۳] در هر حال به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، طارق عزيز امروز وارد اردن شد و بي‏درنگ با وزير خارجة ژاپن ملاقات كرد.[۱۴] دربارة اين ملاقات، يك سخن‏گوي وزارت خارجة ژاپن نيز روز گذشته گفته بود: «موضوع جنگ دليل عمدة سفر آبه به اردن و سوريه است كه به ترتيب متحدان عراق و ايران هستند.»[۱۵] به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، طارق عزيز در ملاقات با آبه گفته است: «عراق به اميد آن كه حركت‌هاي صلح در ايران رشد كند، از اواسط ماه ژوئن حمله به شهرهاي ايران را متوقف كرده‏است.»[۱۶] راديو امريكا نيز گزارش داد كه طارق عزيز ضمن تكرار موضع هميشگي عراق مبني بر پذيرش هر گونه اقدامي در جهت برقراري صلح، تأكيد كرده كه كشورش ديگر حاضر به قبول آتش‏بس محدود ناموفق نظير آنچه اوايل امسال نقض شد، نيست.[۱۷] به نوشتة مطبوعات ژاپن، طارق عزيز در ملاقات با شينتارو آبه گفته است: «اگر ايران واقعاً آتش‏بس را مورد نظر داشته باشد، عراق آماده است با آن موافقت نمايد. با اين حال، وي مدعي شد كه موافقت حجت الاسلام "اكبر هاشمي رفسنجاني" رئيس مجلس شوراي اسلامي، با طرح ژاپن براي محدود ساختن جنگ، يك "تاكتيك سياسي" است.»[۱۸] در اين حال، به گزارش راديو امريكا، مقام‏هاي رسمي ژاپن گفته‏اند كه هاشمي رفسنجاني - كه اوايل اين ماه از ژاپن ديدن كرده - آمادگي ايران را براي پذيرش صلح با عراق اعلام كرده است. اين راديو سپس افزوده است: «گرچه به گفتة آقاي رفسنجاني، صلح پايدار زماني برقرار خواهد شد كه دولت صدام‌حسين سرنگون گردد. به گفتة منابع اردني تلاش وزير خارجة ژاپن اين است كه سوريه را متقاعد ‌سازد كه از تهران بخواهد نرمي بيش‏تري در مذاكرات پايان بخشيدن جنگ، از خود نشان دهد. سوريه تنها كشور عربي است كه از ايران حمايت مي‌كند و ظاهراً قابليت تأثير گذاري بر رژيم تهران را دارد.»[۱۹] خبرگزاري آسوشيتدپرس نيز به نقل از سخن‏گوي وزارت خارجة اردن اعلام كرد: «گرچه آبه پيشنهاد جديدي براي خاتمة جنگ پنج سالة ايران و عراق ارائه نكرد، ولي اين مسئله را با مقامات اردني مورد بحث و بررسي قرار داده است. و بررسي طرق پايان جنگ، از موضوعات عمده در ديدار آبه و مقامات اردني بوده است.»[۲۰] در مورد ديدارها و مذاكرات اردن، راديو امريكا گزارش داد: «شينتارو آبه در اين سفر با مقامات اردن از جمله "طاهرالمصري" وزير امورخارجة اردن، ملاقات كرد و دقايقي قبل از ترك اردن به مقصد دمشق، با طارق عزيز وزير امور خارجة عراق نيز ملاقات و مذاكرات كوتاهي انجام داد.»[۲۱] راديو امريكا سپس به نقل از وزير امور خارجة اردن گفت: «آبه با اين هدف به خاورميانه سفر كرده كه بداند آيا دو كشور ايران و عراق ميانجي‌گري ژاپن را براي پايان دادن به جنگ و برقراري صلح در منطقة خليج‌فارس، مي‌پذيرند يا خير.»[۲۲] وزير خارجة ژاپن در ادامة ديدار خاورميانه‌اي خود از سه كشور اردن، سوريه، عربستان سعودي، پس از سه روز اقامت در امان، براي يك ديدار رسمي دو روزه از سوريه وارد دمشق شد.[۲۳]

گزارش- 338

امروز مقاله‌اي در روزنامة اطلاعات درخصوص شوروي آمده كه در آن، تثبيت موقعيت "گورباچف"، تغيير نخبگان نظام سياسي و حزب حاكم اين كشور، چگونگي تغيير يافتن بازي‏گران اصلي و سنتي نظام شوروي (مثلاً "گروميكو" با قريب سي سال رياست ديپلماسي) و جانشين كردن بازي‏گران جوان كه در صدد ايجاد تحول در ساختار داخلي حكومت و سياست‌هاي خارجي آن و . . . هستند، بررسي شده‏است.

در اين مقاله همچنين اين موضوعات با تأكيد خاص عنوان‌بندي شده‏است:

"لئونيدبرژنف" با مرگ خود، ثبات هجده سالة رهبري شوروي را برهم زد. گورباچف با توجه به لياقتي كه از خود در زمان "آندروپوف" دراقتصاد شوروي نشان داده بود، توانست زمينة مناسبي را براي رشد در دوران "چرنينكو" و نيز پس از مرگ وي فراهم كند. گورباچف با آوردن "شوارد نادزه"، "بوريس يلتسين"، "لئوزياكف" به دفترسياسي و خارج كردن رقباي خود از اين دفتر، موقعيت خود را در صحنة شوروي تثبيت كرد. سمت جديد گروميگو: رياست جمهوري شوروي و... در مقاله آمده است: «از اسفند ماه سال گذشته (1363) به دنبال مرگ چرنينكو رهبرسابق شوروي و روي كارآمدن گورباچف به‌عنوان دبيركل حزب كمونيسم حاكم بر اين كشور، تغييرات نسبتاً گسترده‌اي در كادر رهبري شوروي به وجود آمده‏است كه توجه به اين تحولات مي‌تواند در مورد شناخت سياست‏هاي جاري شوروي‏ها، در مناطق مختلف جهان حائز اهميت باشد.» نويسندة مقاله، قبل از ورود به بحث، به دو مطلب اشاره مي‌كند: اول اين‌كه "تغيير مهره‌ها در شوروي كم‏تر روي سياست‏هاي كلي اثر مي‌گذارد و هرگونه تغيير مستلزم گذشت زمان طولاني بوده و بستگي به برنامه‌هاي ايدئولوژيكي، ماركسيستي در جريان برنامه‏ريزي سياسي، اقتصادي كشور دارد". دوم اين‌كه "در نظام حكومتي شوروي خط دهندة اصلي، دفتر سياسي كميتة مركزي حزب كمونيست است و صاحب منصبان شوروي مستقيم و يا غيرمستقيم زير نفوذ اعضاي اين دفتر هستند". وي سپس نوشته‏است: «با مرگ لئونيدبرژنف در سال 1982، ثبات هجده سالة رهبري شوروي از دست رفت و يوري آندروپوف نيز بيش از پانزده ماه دوام نياورد و به دليل سرطان درگذشت. چرنينكو نيز پس از سيزده ماه در اسفند ماه سال گذشته مرد. اين تغييرات سريع در سطح رهبري حزب با توجه به نظام "سانتراليسمي" شوروي، بسيار حائز اهميت بود، زيرا از يك طرف مذاكرات شرق و غرب و محور ساختن تسليحات اتمي و در شكل كلي آن، رقابت با امريكا مطرح بود و از سوي ديگر، تغيير و تحولات جاري در منطقة خاورميانه و شمال افريقا دركنار منطقة بحراني امريكاي لاتين، براي شوروي‏ها بيش از پيش اهميت پيدا مي‌كرد. بر اساس همين مسائل، اعضاي دفتر سياسي‏ - كه در واقع انتخاب‏كنندگان دبيركل كميتة مركزي هستند - ترجيح دادند جوان‏ترين فرد دفتر سياسي يعني "ميخائيل گورباچف" 54 ساله كه لياقت خود را در زمان آندروپوف در اقتصاد شوروي نشان داده‏بود، علي‌رغم وجود پيش‌كسوتاني در دفتر سياسي، به سمت دبيركل كميتة مركزي انتخاب ‌شود. از وي در دوران بيماري چرنينكو به‌عنوان "مرد شماره 2" شوروي نام برده مي‌شد و حضور فعال وي در صحنه‌هاي سياسي و مسافرت به كشورهاي غربي از جمله به انگليس، نشانه‌هايي از رهبري وي در دوران غيبت چهارماهة چرنينكو در انظار عمومي، بود. پس از انتخاب گورباچف به دبيركلي حزب كمونيست شوروي، شاهد تغييرات اساسي در دفتر سياسي بوديم، چرا كه از اعضاي دفتر سياسي در آن زمان شش نفر مرده ]بودند[ و آندره كرملينكو نيز از مقامش بركنار شده‏بود. در حكومت آندروپوف، سه عضو جديد جاي آن‏ها را پر كرده بود و ضروروي بود در اجلاس آيندة كميتة مركزي، افراد جديدي به دفتر سياسي ملحق شوند كه اين امر با توجه به جوان‏گرايي رهبري شوروي و نيز موقعيت رقابتي در درون دفتر سياسي، طبيعي بود كه اعضاي جديد از نزديكان فكري گورباچف و به تبع آن از افراد جوان‏تر انتخاب شوند.» نويسنده در ادامه، سه مرحله را در ارتباط با تعويض نخبگان قديمي و پرقدرت دفتر سياسي با نخبگان جديد - كه از جوان‏ترها بودند - بررسي كرده‏است: «در اولين مرحله در سوم ارديبهشت ماه سال جاري در اجلاس كميتة مركزي حزب كمونسيت، انتخاب "شيريكوف"62 ساله رئيس ك. گ. ب.، "نيكلاي ريجكف" 64 ساله و "ايگورليگاچف" 58 ساله، اعضاي دبيرخانة كميتة مركزي حزب كمونيست به عضويت دفتر سياسي، موقعيت گورباچف را بيش از پيش مستحكم ساخت، هرچند كه اين پايان كار نبود و حضور گورباچف با رقبايي روبه‏رو بود به‌طوري كه در دومين مرحلة تغييرات در دفتر سياسي‏ - كه در آستانة اجلاس سالانة پارلمان شوروي صورت گرفت - "گريگوري رمانف" از رقباي عمده و كانديداهاي احتمالي دبيركل حزب بعد از چرنينكو - كه با توجه به‏ اشراف وي به مسائل نظامي شوروي و تسلط بر رئيس ستاد مشترك و وزير دفاع، مانع عمده‌اي براي گورباچف محسوب مي‌شد‏ - به‌طور محترمانه (به علت بيماري) از كلية سمت‌هاي حزبي خود بركنار شد. بلافاصله كميتة مركزي تشكيل جلسه داد و "ادوارد شواردنادزه" يِ 57 ساله را به جاي وي به عضويت دفتر سياسي انتخاب كرد. همچنين "بوريس يلتسين" 55 ساله و "لئوزباكف" 63 ساله را به عضويت دفتر سياسي انتخاب كرد. خارج ساختن رقيب اصلي يعني گريگوري رمانف و آمدن اين سه تن كه نمونة نسل جديد و از نزديكان گورباچف به شمار مي‌روند، موفقيت وي را كاملاً تثبيت كرد. سپس با معرفي گروميكو - كه 28 سال رهبري ديپلماسي شوروي را در دست داشت و مانع بزرگي براي گورباچف بود - به‌عنوان دوازدهمين رئيس جمهوري شوروي، راه را براي روي كار آمدن ادوارد شواردنادزه كه يك روز قبل به دفتر سياسي راه يافته‏بود، باز كرد. هرچند كه وي سابقة زيادي در سياست خارجي شوروي نداشت ولي به علت نزديكي به گورباچف و جوان بودن نسبت به گروميكو، انتخاب مي‌شود. با توجه به موارد مذكور، هم اكنون از عناصر قديمي تنها چهار نفر باقي مانده‌اند: "نيكلاي تيخانف"، "ويكتور گرپشين"، "اين مخمد كوناين" و "اندره گروميكو". حال جهت تكميل سناريوي سه مرحله‌اي تغييرات در كادر رهبري شوروي به نفع گورباچف، مي‌بايست "ويتالي نور تنيكوف" را به سمت نخست‌وزيري بگمارد تا اقدامات خود را به پايان برساند، ولي اگر اين مرحله انجام نگيرد، بازهم با اكثريت مطلقي كه گورباچف و يارانش در دفتر سياسي دارند، لااقل تا پايان دهة 80 اگر اتفاق غيرمترقبه‌اي رخ ندهد، بايد شاهد حضور آن‏ها در صحنة رهبري شوروي باشيم.» نويسنده سپس به عمده‏ترين مسائلي كه گورباچف در سمت رهبري حزب با آن مواجه است، اشاره كرده، از جمله اين‌كه وي پس از تثبيت موقعيت خود در دفتر سياسي با مسائل و مشكلات داخلي بسياري مواجه است كه عمده‏ترين آن عبارت‏اند از: «رشوه‏خواري در سطح وسيع، الكليسم، كندي رشد صنايع در مقايسه با رقباي غربي، عدم خودكفايي در زمينة كشاورزي.» در مورد مشكلات خارجي نيز به مسائلي چون "حضور شوروي در افغانستان، روابط شرق و غرب، رقابت تسليحاتي با امريكا، مشكلات خاورميانه، حركت‌هاي ضد شوروي در اروپاي شرقي، مسائل افريقا، امريكاي لاتين و آسياي جنوب شرقي"، اشاره مي‌كند كه در جاي خود بايد به‌طور عميق و گسترده مورد بررسي قرار گيرد. وي در پايان نوشته‏است‌: «اما مطلب مهمي كه در آخر بايد بدان توجه كرد، عدم حضور مردم در كلية اين تغيير و تحولات و دور بودن آن‏ها از عمده‌ترين مسائلي كه با آن ارتباط تنگاتنگ دارند، مي‌باشد و شايد يكي از مشكلات عمدة نظام شوروي نيز در حال حاضر اين عدم حضور مردم در صحنه‌هاي سياست‏گذاري اجتماعي، اقتصادي، سياسي و فرهنگي جامعة شوروي باشد.»[۲۴]  ضميمة گزارش 332: منتفي شدن عمليات در جزاير سهيل و قطعه در مورد سرانجام عمليات محدود در جزاير سهيل و قطعه، يادآوري مي‌شود كه استدلالات فرماندهان تيپ المهدي و لشكر ثارالله (كه در متن روزشمار اشاره شده‏است)، با اين‌كه فرماندهي قرارگاه خاتم (سپاه) را دچار ترديد كرد، اما تصميمي براي توقف عمليات گرفته نشد، ولي موضوع نيز پي‏گيري نشد و به‌مرور زمان فراموش گرديد. بدين ترتيب اجراي اين عمليات خود به‌ خود منتفي شد.[۲۵] البته ذكر اين نكته ضروري است كه مطرح شدن اموري چون عبور از اروند با اهدافي چون تصرف جزاير قطعه و سهيل و سپس منتفي شدن آن، خود به خود، در چارچوب كلي رعايت "حفاظت، فريب و غافل‏گيري" براي اجراي عمليات اصلي آتي در فاو‏ - كه مستلزم عبور از اروند خواهد بود‏ - مي‌تواند امري مثبت باشد.




منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/26

  1. سند شمارة 0632/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3- 2- 1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جوادزمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيدمختاري، مجيد نداف‌)، آبان 1364، ص 45.
  2. سند شمارة 0632/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3- 2- 1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جوادزمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيدمختاري، مجيد نداف‌)، آبان 1364، ص 45.
  3. سند شمارة 0632/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3- 2- 1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جوادزمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيدمختاري، مجيد نداف‌)، آبان 1364، ص 45.
  4. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 120 (27/4/1364)، ص1، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 26/4/1364.
  5. سند شماره 0634/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "انتخاب منطقة عملياتي فدك (فاو)"، گزارش راوي عمليات والفجر 8 (داودرنجبر)، صص 36 و 37.
  6. مأخذ 4، صص 9 و 10، اروميه.
  7. مأخذ 3، ص 8 ، اروميه.
  8. سند شماره 022817 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي عملياتي، معاونت عمليات و اطلاعات نزاجا، شماره 121 (29/4/1364).
  9. همان.
  10. سند شماره 074683 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد مركزي سپاه، قرارگاه بلال، 26/4/1364.
  11. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 27/4/1364، ص‏‏11، راديو بي.بي.سي.، 26/4/1364.
  12. روزنامة اطلاعات، 26/4/1364، ص 4.
  13. مأخذ 4، صص 7 و 8 ، بغداد‏ - خبرگزاري عراق، 26/4/1364.
  14. مأخذ 4، ص 6 ، تهران‏ - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 26/4/1364.
  15. مأخذ 4، ص 6 ، تهران‏ - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 26/4/1364.
  16. مأخذ 3، ص 4، توكيو - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 27/4/1364.
  17. مأخذ 3، ص 18، راديو امريكا، 27/4/1364.
  18. مأخذ 3، صص‌ 4 و 5 ، توكيو - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 27/4/1364.
  19. مأخذ 3، ص 18، راديو امريكا، 27/4/1364.
  20. روزنامة كيهان، 26/4/1364.
  21. مأخذ 3، ص 18، راديو امريكا، 27/4/1364.
  22. مأخذ 3، ص 18، راديو امريكا، 27/4/1364.
  23. مأخذ 3، صص 5 و4، توكيو - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 27/4/1364.
  24. مأخذ 12، ص 16.
  25. مأخذ 5 ، ص37.