1361.11.27
روزشمار جنگ سال 1361 1361.11.27 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و هفت بهمن |
تاریخ شمسی | 1361.11.27 |
تاریخ میلادی | 16 فوریه 1983 |
تاریخ قمری | 2 جماديالاول 1403 |
گزارش - 662
با توجه به اينكه خطوط پدافندي نيروهاي خودي و عراق پس از پايان عمليات والفجر مقدماتي در همهي قسمتها شكل كامل و منسجمي نيافته بود و حتي در بخشهايي هيچ نيرويي از طرفين در آنجا حضور نداشتند، با گذشت چند روز پس از پايان عمليات، تحركات محدودي با هدف اصلاح خطوط پدافندي در بخشهايي از اين منطقهي عملياتي به وسيله نيروهاي خودي و ارتش عراق انجام ميشد، از جمله اينكه در اولين ساعت بامداد امروز،* يك گردان از تيپ سلمان فارسي لشكر27 حضرت رسول(ص)، عمليات محدودي را براي تصرف تپهي دوقلو و تپههاي اطراف آن در منطقهي رشيده در جناح راست منطقهي عملياتي والفجر مقدماتي آغاز كردند. با اجراي اين عمليات كه از 2 محور شروع شد، نيروهاي اين گردان در طول يك درگيري شديد كه تا ساعت 1:50 بامداد طول كشيد، اين تپه (به ارتفاع 22 متر) را تصرف كردند.** در اين عمليات محدود، منطقهيي به عرض 800 متر و عمق 1000 متر آزاد شد. در پي اجراي اين عمليات در ساعت 10:30 صبح امروز، ارتش عراق پس از تمركز دادن نيرو به استعداد 3 تيپ پياده و يك تيپ زرهي (تيپ 12 زرهي از لشكر 3 عراق) با پشتيباني آتش پرحجم توپخانه اقدام به پاتك كرد و به دليل مناسب بودن زمين براي مانور تانكها و پشتيباني نزديك زرهي از نيروي پياده در نهايت موفق شد ساعت 13:30 بار ديگر تپهي دوقلو را بازپس بگيرد.[۱]
گزارش - 663
نشريهي فارين ريپورت در مقالهيي با عنوان "چگونه ايران جنگ را باخت" نوشته است: «حملهي اخير ايران به منظور تسلط بر بزرگراه بغداد ـ بصره در منطقهي العماره با شكست مواجه شد و به علت تلفات سنگين، نيروهاي ايراني تا چندين هفتهي ديگر آمادگي براي حملهي جديد را نخواهند داشت.» فارين ريپورت با انعكاس كمكهاي كشورهاي غربي، شوروي و متحدانش از جمله مصر به عراق نوشته است: «عليرغم حضور 200 هزار نيروي ايراني در منطقهي فكه، نيروهاي عراقي توانستند با كمك به موقع مهندسان و خلبانان مصري و پشتيباني تانكهاي روسي تي72، حملهي ايران را متوقف كنند. اين نشريه با اشاره به موانعي كه نيروهاي عراق بر سر راه نيروهاي ايراني به وجود آوردهاند، افزوده است: «تانكهاي ايران به تصور پيروزي آسان از موانع اوليهيي كه عراقيها تعمداً از آن عقبنشيني كرده بودند عبور كردند، ولي در مرحلهي بعد گرفتار حملهي عراقيها شدند و خسارات فراواني را متحمل شدند كه در اين حمله 150 تانك ايراني منهدم شد.» فارين ريپورت در پايان اضافه ميكند: «در اين عمليات، ايران 3000 و عراق 700 تن از نيروهاي خود را از دست دادند.»[۲]
گزارش - 664
پاكسازي مقر حزب دمکرات در جوانرود؛ حملهي افراد مسلح غير قانوني به منازل و روستايي در شمال غرب كشور و تسليم شدن يكي از نيروهاي حزب دمکرات از جمله حوادث امروز در مناطق كردنشين هستند. نيروهاي خودي در يك عمليات پاكسازي در منطقهي جوانرود به مقر حزب دمكرات كردستان حمله كردند. در اين عمليات، چند تن از افراد حزب كشته و زخمي شدند و مقداري اسناد و مدارك سازماني و يك قبضه اسلحه به دست نيروهاي خودي افتاد. همچنين، يك نفر از نيروهاي خودي شهيد و يك تن زخمي شد.[۳] افراد وابسته به گروههاي غير قانوني نيز در شمال غرب كشور دست به اقداماتي زدند از جمله: 1. چند فرد مسلح در بوكان به منزل يك پزشك فيليپيني كه در يكي از درمانگاههاي اين شهر خدمت ميكرد حمله كرده، او را به شدت زخمي كردند. 2. در اشنويه نيروهاي وابسته به گروههاي مخالف به منزل يكي از افراد متعهد اين شهر كه 2 تن از افراد خانوادهي وي به شهادت رسيدهاند حمله كردند و خسارتهايي به خانهي وي وارد آوردند. با مقاومت صاحبخانه و سررسيدن نيروهاي انتظامي، مهاجمان كه قصد كشتن او را داشتند ناچار به فرار شدند.[۴] 3. حدود 60 نفر از نيروهاي مسلح غير قانوني وارد روستاي قلات در 22 كيلومتري شمال شرقي نقده شدند و اهالي آنجا را مجبور به خروج از روستا كردند، علت اين اقدام به درستي مشخص نشده است.[۵] يكي از نيروهاي حزب دمكرات كردستان ساكن روستاي زيوه از توابع اروميه نيز با يك قبضه اسلحه خود را به نيروهاي سپاه معرفي و درخواست اماننامه كرد.[۶]
گزارش - 665
ترور فرمانده سابق سپاه پاسداران رودبار؛ به هلاكت رسيدن يك نفر از نيروهاي سازمان مجاهدين خلق در تبريز و اجرا شدن حكم اعدام شماري از افراد وابسته به گروههاي غير قانوني در چند شهر كشور از جمله حوادث امروز در ارتباط با گروههاي مسلح برانداز بود. نيروهاي سازمان مجاهدين خلق در ساعت 24 در شهر رودبار، به منزل محمدتقي موسوي فرمانده قبلي سپاه اين شهر حمله كردند و او و همسر و فرزندش را با اسلحهي ژ3 به رگبار بستند، در اين اقدام محمدتقي موسوي شهيد شد و همسر و فرزند وي زخمي شدند.[۷] خبرگزاري يونايتدپرس گزارش داد، سازمان مجاهدين خلق در تماسي با اين خبرگزاري مسئوليت اين اقدام را بر عهده گرفته است. به گزارش يونايتدپرس، اين سازمان اعلام كرده است كه تقي موسوي در درگيري با عوامل اين سازمان در جنگلهاي گيلان به قتل رسيده است.[۸] در تبريز نيز يكي از افراد اين سازمان در درگيري با نيروهاي سپاه كشته شد.[۹] در رشت، شيراز، مشهد و گرگان نيز 6 تن از وابستگان به سازمان مجاهدين خلق و 2 تن از وابستگان به سازمان چريكهاي فدايي خلق و يك تن از وابستگان به سازمان توفان، به حكم دادگاه انقلاب به اعدام محكوم شدند و حكم آنان اجرا شد. سرقت مسلحانه از بانك و منزل؛ سرقت مسلحانهي خودرو؛ شركت در ترور منجر به قتل 4 نفر؛ برنامهريزي براي ترور؛ شناسايي افراد براي ترور؛ شركت در درگيري مسلحانهي خياباني؛ آتش كشيدن مغازهي افراد و... از جمله جرايم افراد معدوم بود.[۱۰]
گزارش - 666
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، كميتهي مركزي حزب توده در خصوص دستگيري سران اين حزب اعلاميهيي را با عنوان "بازداشت غير قانوني گروهي از رهبران حزب و پيامدهاي خطرناك و سياسي آن" انتشار داد. بخشهايي از اين اعلاميه همراه با توضيحات خبرگزاري جمهوري اسلامي ايران، در ادامه ذكر شده است: «در ابتداي اين اعلاميهي شديدالحن، دلايل دستگيري سران حزب توده بياساس و واهي و اين عمل مغاير نص صريح قانون اساسي و اظهارات مقامات جمهوري اسلامي توصيف شده است. اين اعلاميه سپس به مبارزات گذشتهي افراد دستگيرشده پرداخته و ضمن ادعاي اين مسئله كه حزب توده همواره از 15 خرداد و پس از آن در جهت مواضع سياسي امام حركت ميكرده است، بيشرمانه گفته كه اين عمل تنها به حزب توده اختصاص ندارد، بلكه مربوط به سرنوشت انقلاب و در جهت تحكيم مواضع مالكان، سرمايهداران بزرگ در حكومت ميباشد. در همين رابطه، با سرهمبندي بعضي از تحليلها، اين عمل به عنوان نتيجهي تضاد بين سرمايهداران بزرگ كه به علت بعضي از شرايط فرصت رشد بيشتر داشتهاند و تضعيف نيروهاي مخالف و خط مشي اقتصادي آنها توصيف شده است. در قسمتي از اين اعلاميه چنين آمده است: "آنها (سرمايهداران بزرگ تجاري، مالكان بزرگ زمينهاي مزروعي و مستغلات شهري) موفق شدند همهي نيروهاي ضد جمهوري اسلامي را از حجتيه گرفته تا ساواك از قشري گرفته تا ليبرال، حول محور بازار، متمركز و متشكل كنند و در برابر خط مردمي انقلاب سنگر بگيرند." در ادامهي اين اطلاعيه ادعا شده است كه در صحنهي سياست خارجي جمهوري اسلامي جريان فوق به تدريج حاكميت يافته، و روابط اقتصادي و متعاقباً روابط سياسي ايران با كشورهاي خارجي به سمت گرايشات غربي كشيده شد. اين اعلاميه جهت اثبات ادعاي خود ـ روابط تجاري ايران با پاكستان و تركيه و همچنين بنا به ادعاي اين حزب نگاه داشتن روابط با سوريه، ليبي [و] الجزاير در حد تعارف و تيره شدن آن را به عنوان دلايل منطقي خود ذكر كرده است. در اين اعلاميه پس از طرح تحليل فوق، موضع حزب توده به عنوان سردمدار جرياني كه طي 4 سال انقلاب مقابل سرمايهداران بزرگ و حاميان خارجي راست ايستاده، توصيف شده و سپس ادعا ميشود كه به تدريج و با شروع پنجمين سالگرد انقلاب اسلامي، خط انحرافي در جمهوري اسلامي حاكميت تمام مييابد. در نتيجه، به اصطلاح نيروهاي حامي مردم و انقلاب چون حزب توده بدينگونه تصفيه ميشوند. در اين اعلاميه از جمله دلايلي كه موجب به اصطلاح حاكم شدن خط انحرافي در حاكميت شده است، سياستهاي مماشاتآميز دولت و بيبرنامگي در برخورد با مشكلات اجتماع ذكرشده و در ادامه بلافاصله ادعا ميشود كه حزب توده برنامهي مشخص و عملي براي حل مشكلات مختلف انقلاب را داشته، ولي امكان اجراي آن به علت فشار جريان فوق و نهايتاً حاكم شدن كامل آن ممكن نبوده است. جالب توجه اينكه، حزب توده در اين اعلاميه ادعا ميكند كه همهي برنامهها و رهنمودهاي اين حزب در حل مشكلات در چارچوب قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و منطبق بر آن بوده است. نكتهي جالب توجهتر آنكه يكي از دلايل ادعاي فوق را ادامهي نبرد رزمندگان اسلام در جبههها و مشغول شدن نيروهايي كه اين حزب از آنها به عنوان نيروهاي انقلابي اسلامي ياد ميكند، نام برده است و مينويسد: "جريان راست از اين فرصت سوء استفاده كرده و تثبيت گرديده است." در ادامه، انگيزه و هدف دستگيري رهبران خائن حزب توده از جانب به اصطلاح محافل ارتجاعي و راستگرا، (اول) بيدفاع گذاشتن جمهوري اسلامي از جانب نيروهاي انقلابي؛ (دوم) جرم تلقي شدن برنامههاي تحول اجتماعي به سود طبقات محروم و طرح مسئله جاسوس بودن سران حزب توده و (سوم) ضربه خوردن به اعتبار جهاني جمهوري اسلامي و (چهارم) مستقر شدن روابط با دولتهاي سوسياليستي قلمداد ميشود و همچنين انگيزهي مسئولين در دستگيري سران خائن حزب توده بيشرمانه بدين شرح مطرح ميشود: "آخرين و مهمترين هدف طراحان واقعي و پشت پردهي هجوم به حزب تودهي ايران "صرف نظر از اينكه مجريان اين طرح چه كساني و با چه نيتي باشند، ايجاد بيثباتي در كشور و زمينهچيني براي سرنگوني جمهوري اسلامي ايران است." در قسمت آخر اين اعلاميه كه خطاب به "همميهنان و كارگران و زحمتكشان ايران" است، با لحن تحريكآميز و حق به جانب كه گويي جهت را بر جريان باطل تمام ميكند(!) پس از ذكر عملكردهاي چهار سالهي اين حزب در مقابله با جريانات به اصطلاح راست حامي سرمايهداران بزرگ و... از هواداران و نيروهاي انقلابي خواسته ميشود كه به وظيفهي خود در حمايت از دستاوردهاي انقلاب و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران به صورت عاجل عمل نمايند. در اين بخش از اعلاميه، به صورت موذيانهيي با مطرح ساختن اين مسئله كه با حمايت نيروهاي خط امام ميشود از خطرات احتمالي جلوگيري كرد، سعي ميشود كه موضع و انگيزهي ناپاك و خائنانهي اين حزب عليه اسلام و جمهوري اسلامي رنگ حمايت واقعي از امام امت را به خود بگيرد.»[۱۱]
گزارش - 667
با حضور رئيسجمهور مراسم جشن فارغالتحصيلي و اعطاي سردوشي دانشجويان دورهي 22 بهمن انقلاب نيروي زميني ارتش در دانشكدهي افسري برگزار شد. پس از اجراي مراسم، آيتالله خامنهاي دربارهي ارزش خدمت در نيروهاي مسلح؛ همكاري گستردهي حكومت عراق با قدرتهاي بزرگ و هجوم سراسري اين كشور به ايران؛ اهداف جمهوري اسلامي در دفاع از مرزها و استراتژي ايران در مقابل عراق مطالبي بيان كرد. رئيسجمهور در بخشي از سخنانش گفت: «در تاريخ ما كمتر زماني پيدا ميشود كه در جمع نيروهاي مسلح بودن اينهمه افتخار داشته باشد، زيرا اكنون نيروهاي مسلح ما از شرف، حيثيت، استقلال و تماميت ارضي كشورمان و از موجوديت انقلاب اسلامي در مقابل دشمني كه از شرف و انسانيت بويي نبرده است، دفاع ميكنند.» آقاي خامنهاي ضمن اشاره به جنگ تحميلي عراق عليه ايران و عمل كردن صدام به منزلهي بازو و دست ابرقدرتها گفت: «آن روزي كه سرگرم مسائل داخلي كشورمان بوديم فكر نميكرديم رژيمي كه در يك كشور همكيش، همسايه و همفرهنگ حكومت ميكند، چنين آشكارا به عنوان يك بازوي دست جنايتكاران بزرگ جهاني عمل و به كشور اسلامي ما تجاوز كند.» آقاي خامنهاي با اشاره به دفاع نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران و درسي كه به متجاوزان داده است افزود: «جنگ بد است، اما جنگي كه براي دفاع از موجوديت و شرف اسلامي و ملي باشد يك فرضيه است، جنگ سخت است، اما جنگي كه در راه حفظ عزيزترين آرمانهاي اسلامي باشد، قابل تحمل و موجب آسايش است.» آيتالله خامنهاي ضمن تشريح نقش ايمان و اعتقاد ملت ايران به اسلام كه ادامهي جنگ را يك فريضه و تكليف الهي ميداند افزود: «يكي از افتخارات جمهوري اسلامي اين است كه ارتشش با مردمش آميخته است و اين از هدف الهي آنها نشئت ميگيرد.» رئيسجمهوري در مورد ادامهي جنگ گفت: «ما در اين جنگ به دنبال يك هدف انساني و قابل قبول و منطقي بوده و هستيم و تا زماني كه به هدف مقدسمان دست پيدا نكنيم ملت ما از تلاش قهرمانانهي خود دست بر نخواهد داشت.» وي در قسمتي ديگر از سخنانش گفت: «ما طالب كشورگشايي نيستيم، ما به دنبال دفاع از حقي هستيم كه امروز اولين روز دفاع ما از آن نيست؛ ملت ما و كساني كه انقلاب اسلامي را شناختهاند ساليان درازي است كه از اين حق دفاع ميكنند. موضع ما در مقابل رژيم عراق مثل موضع ما در مقابل رژيم شاهنشاهي است با همان روحيه و انگيزه حركت ميكنيم و با همان نيرو هم پيروز خواهيم شد.»[۱۲]
گزارش - 668
آقاي هاشمي رفسنجاني نمايندهي امام و سخنگوي شوراي عالي دفاع، پس از جلسهي امروز شورا* با خبرنگاران گفت و گو و بر اين موارد تأكيد كرد: موكول كردن بيان دستاوردهاي عمليات والفجر به آينده؛ ترسيم مأموريت اصلي هيئتهاي صلح؛ پيش آمدن وضعيت جديد در جنگ با تغيير ميدان نبرد از داخل ايران به داخل خاك عراق؛ بيان اهداف تلاشهاي فرانسه براي برپا نگاه داشتن حكومت عراق؛ انتقاد از فرانسه به دليل حمايت همهجانبه از عراق و... گزارش روزنامهي كيهان از اين مصاحبه به اين شرح است: «حجتالاسلام هاشمي ابتدا براي روشن شدن اين ابهام كه گفته ميشود اولين مرحلهي عمليات والفجر بدون دستاورد مشخصي با ركود مواجه شده است، ضمن برشمردن دستاوردهاي مرحلهي مقدماتي اين عمليات و چگونگي ادامهي آن، در زمينهي تصميمات جلسهي ديشب شوراي عالي دفاع توضيحاتي داد. وي گفت: "در مجموع، دستاوردهاي اين عمليات بسيار خوب بوده است و آنچه كه در برنامه بوده به خوبي انجام شده، منتها شرايط ايجاب ميكند كه در حال حاضر همه چيز براي ملت شهيدپرور ايران گفته نشود، چون احتمال سوء استفادهي دشمن از بعضي نكات وجود دارد؛ بنابراين، در مقطع مناسبي اين مطالب گفته خواهد شد." وي افزود: "در اين عمليات همان طور كه از نام آن پيداست، نيروهاي ما گام اول را به عنوان مقدمهي عمليات برداشتهاند و براي اينكه ملتمان بدانند كه اين مرحله چه قدر مهم بوده است، همين بس كه نيروهاي ما در حركت اول از يك جنگل و يك منطقهي ريگزار وسيع كه بين ما و نيروهاي عراق حائل بود و قسمت عمدهي آن در خاك ما و در دست عراقيها بود، عبور كردهاند و اين جنگل را گرفته و از تپههاي شني عبور كردهاند. [آنان] در اولين ضربه، خطوط دفاعي دشمن را در دو حملهي مقدماتي در دو شب به كلي درهم ريختهاندو و از ده دوازده مانع از قبيل كانال مين و سيمخاردارهاي چند رديفه عبور كردهاند و اكنون در منطقهيي قابل دفاع موضع گرفته و مواظباند كه عراقيها مواضع خود را تقويت نكنند و عراقيها زير آتش ما نميتوانند اين كار را انجام دهند. رئيس مجلس در ادامهي سخنانش گفت: "اين مقدمه به هر حال بايد انجام ميشد و همان طور كه قبلاً گفته شده است، اين عمليات وسيع و طولاني و سرنوشتساز خواهد بود." وي افزود: "استراتژي اين عمليات بسيار پيچيده است و دشمن اعم از شرقيها ـ غربيها و خود عراقيها از اين بابت سردرگم شدهاند و با تمام تحليلها و هياهوهايشان تير به تاريكي مياندازند." سؤال شد كه چرا برخلاف گذشته كه هيئتهاي صلح در چنين مواقعي دست به سفر ميزدند، در حملهي اخير قبل از اينكه هيئتي به ايران سفر كند، صدام شخصاً با انتشار اعلاميهيي ادعاي صلحطلبي كرده است؟ حجتالاسلام هاشمي در پاسخ گفت: "من خيال ميكنم الآن شرايط طوري نيست كه هيئتهاي صلح و يا كسانيكه مايلاند ميانجيگري كنند مثل گذشته بتوانند به ايران بيايند، چون ما آزمايش كردهايم كه نوعاً از اينها سوء استفاده ميشود؛ بنابراين، ما گفتهايم كه تا مطلب جديد و پيشنهاد قابل توجهي در برنامهشان گنجانده نشود آنها را نميپذيريم و طبعاً آنها الآن پيشنهاد جديدي ندارند، زيرا خواستهها مشخص شده است عراقيها از چند نقطه از خاك ما رانده شدهاند و الآن تنها در نفتشهر و چند نقطهي مرزي هستند و ما الآن خسارت ميخواهيم و تنبيه صدام را. بنابراين، اين هيئتها بايد اين خواستهها را در برنامههاي خود بگنجانند و بعد بيايند و آنها چنين برنامهيي ندارند، پس كسي حاضر نيست بيايد. بنابراين، طبعاً خود صدام بايد متصدي تبليغاتي شود كه ميخواست از طريق آنها انجام دهد." نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع سپس گفت: "صلحطلبي چه معنايي دارد؟ اگر آنها صلحطلب هستند بايد قبلاً بپذيرند كه بايد خسارت بدهند. آنها دو سال در خاك ما بودهاند و هنوز هم در خاك ما هستند و بايد بپذيرند كه مسئوليت اينهمه تلفات و خسارات انساني و اقتصادي را بايستي به عهده گيرند." حجتالاسلام هاشمي در پاسخ به اين سؤال كه چرا با وجود اينكه عمليات والفجر در مراحل مقدماتي است، رژيم صدام و رسانههاي غربي سعي ميكنند اين عمليات مقدماتي را بسيار وسيع جلوه دهند و مدعي شكست اين عمليات شوند، گفت: "آنها هم ميفهمند كه عمليات ما در آينده وسيع خواهد بود و اگر تا به حال جنگ در خاك ما بوده ديگر در خاك ما نخواهد بود." وي افزود: "جنگ وقتيكه در مرحلهي وسيع و در يك ميدان وسيع در خاك عراق و در نقطهي حساسي انجام شود، تحمل آن براي عراقيها از لحاظ سياسي نظامي و اقتصادي بسيار مشكل است، لذا با اينكه ما هنوز وارد مرحلهي اصلي عمليات نشدهايم، آنها پيش از آنكه دير شود دست به هياهو زدهاند؛ سر و صدا راه انداختهاند و هوچيگري ميكنند؛ آمار و ارقام بيربط ميدهند و از اين طريق سعي ميكنند موقتاً به افراد خود روحيه بدهند يا خيال ميكنند كه ميتوانند از اين طريق روحيهي افراد ما را ضعيف كنند." وي سپس خاطرنشان كرد: "آنچه در حال حاضر براي صدام مهم است، اين است كه بتواند حاميان خود را با اين هياهو حفظ كند، چون حاميان عراق حتي فرانسه بسيار ترسيدهاند و از آينده وحشت دارند." سؤال ديگر در مورد سفر وزير خارجه به بغداد، اردن و سوريه و به طور كلي رفت و آمدها و فعل و انفعالات منطقه در رابطه با جنگ تحميلي مطرح شد. حجتالاسلام هاشمي در پاسخ گفت: "همهي اينها حدس ميزنند كه در آستانهي تحول بزرگي قرار گرفتهاند. فرانسويها همان طور كه از نوشتههاي روزنامههاي خودشان برميآيد با پيوند دادن سرنوشت بخش عظيمي از اقتصاد خود به سرنوشت صدام به ريسك بزرگي دست زدهاند و اين حالت خطرناكي است كه اگر ضمن آن وضعي پيش بيايد كه امكانات فرانسويها در عراق به خطر بيفتد، من خيال ميكنم كه حزب سوسياليست فرانسه هم همراه آن سرنوشت بسيار بدي پيدا كند، زيرا در فرانسه صلاحيت سياسي سوسياليستها زير سؤال رفته است كه چرا اين قدر خامي كردهاند و خودشان را به اين شدت به يك جريان بسيار ضعيفي كه چراغ عمرش در حال سوسوزدن است وابسته كردهاند." وي سپس با اشاره به اينكه اين رفت و آمدها به منظور بررسي جريانات از نزديك و يا تقويت روحيه صورت ميپذيرد، در مورد سفر كلود شسون گفت: "يكي از اهداف مهم اين سفر آن بود كه سوريها را تحت فشار بگذارند تا خط لولهي نفت عراق به مديترانه را كه از سوريه ميگذرد باز كند و به اين ترتيب، فرانسويها مقداري از طلبهاي خود از عراق را از اين طريق برداشت كنند تا هم براي عراق راه تنفسي باشد و هم براي فرانسه منبع درآمدي، زيرا عراق الآن قادر به پرداخت بدهيهايشان به فرانسه نيست." وي در اين زمينه اضافه كرد كه شايد حكام حجاز بخشي از اين بدهيها را از طريق صدور نفت به جاي عراق به فرانسه بپردازد، اما اين كار آسان نيست و براي رياض هم مشكلاتي در بر دارد. وي افزود: "خوشبختانه برادران سوري ما خوب برخورد كردند و طمع فرانسه را كور كردند و شسون هم مأيوس شد و رفت به شوروي شايد به اين قصد كه از طريق شوروي بر سوريه فشار وارد كند، ولي ما بعيد ميدانيم كه اين حركتها بتواند بر ارادهي مسئولان سوري مؤثر باشد." حجتالاسلام هاشمي ضمن اشاره به اينكه اين مسافرت همچنين در جهت هماهنگي بيشتر اردن، عراق، مصر و عربستان بوده است، گفت: "اين حركتها در مجموع دست و پا زدنهايي است كه در آيندهي نزديك بينتيجگي آنها را خواهيم ديد. نمايندهي امام در شوراي عالي دفاع در مورد ادعاي عراق مبني بر اينكه ايران از تحويل گرفتن برخي از اسرا كه گويا عراق قصد تحويل دادن آنها را دارد خودداري كرده است، گفت: "اين يك حركت تبليغاتي است و دروغي بيش نيست، ولي ما اعلام ميكنيم كه اگر بخواهند اين تحويل از طريق فرانسه صورت گيرد، ما نخواهيم پذيرفت و اجازه نميدهيم كه فرانسه از اين طريق آبرويي كسب كند، چون فرانسه كشوري است تروريستپرور و متجاوزپرور." وي سپس تأكيد كرد كه ايران حاضر است از طريق صليب سرخ جهاني يا هر طريق ديگر به جز فرانسه اين مبادله را انجام دهد و اسراي مجروح و معمول عراقي را كه تختهاي بسياري از بيمارستانهاي ايران را اشغال كردهاند تحويل دهد و آن نوجوانهايي را كه عراق مدعي است تحويل گيرد.»[۱۳]
گزارش - 669
ميرحسين موسوي نخستوزير، در پايان جلسهي امروز هيئت دولت دربارهي سفر وزير خارجهي فرانسه به عراق و تلاش فرانسه براي بقاي حكومت صدام به منظور حفظ منافعش گفت: «ما تشبثات فرانسه براي كمك به صدام را در خليج فارس و هماهنگ با سياستهاي امريكا در منطقه ميبينيم و اين مسئله بارها از سوي كشور ما مطرح شده كه فرانسه از اين مسئله سودي نخواهد برد و با پيوندي كه با رژيم صدام برقرار كرده، در اثر فروغلطيدن صدام، تمام منافع فرانسه در منطقه دفن خواهد شد و اين پيروزي مقدمهيي است براي اينكه ما ضربهي مهم ديگري بر امريكا و همپيمانانش وارد آورديم.» نخستوزير در رابطه با سفر كلود شسون به عراق و اظهارات شارل هرنو وزير دفاع فرانسه منبي بر اينكه اگر ايران از ما سلاح ميخواست ما به او نميداديم، گفت: «فرانسه ميخواهد وفاداري خود را به رژيمهاي ارتجاعي عرب از جمله صدام حفظ كند تا بگويد ما در روزهاي سخت مدافع شما خواهيم بود و در آينده ميخواهد بهرهي خود را ببرد، اما ما ميگوييم كه اين بذر پاشيدن در زمين شورهزار است و اگر خاورميانه زمين باروري است كه ملتهاي منطقه از آن بهرهبرداري ميكنند، براي قدرتهاي استكباري شورهزار است. و اين ذهنيت استعماري كه در ميان دولتمردان فرانسه هنوز ريشهدار است، من تصور ميكنم تا انجام اين جنگ بايد به گور سپرده شود.»[۱۴]
گزارش - 670
حسين شيخالاسلام معاون سياسي وزير امور خارجه و فرستادهي ويژهي رئيسجمهور در ادامهي رايزنيهاي سياسي دربارهي برگزاري اجلاس جنبش عدم تعهد، امروز از موزامبيك به زامبيا و سپس به اوگاندا سفر كرد. به نوشتهي روزنامهي اطلاعات: «وي با آقاي كِنِت كااوندا رئيسجمهور زامبيا و آقاي موساكا قائممقام وزير امور خارجهي اين كشور، ملاقات و پيرامون مسائل بينالمللي كنفرانس آينده سران كشورهاي غير متعهد و همچنين جنگ تحميلي و روابط دو جانبه بحث و تبادل نظر به عمل آورد. وي در ديدار خود با رئيسجمهوري زامبيا، پيام آقاي خامنهاي رئيسجمهوري ايران را تسليم آقاي كااوندا كرد. رئيسجمهور زامبيا اظهار داشت كه دولت زامبيا به طور اصولي با پيشنهادات ايران مبني بر تشكيل صندوق ويژهيي تحت نظارت رئيس جنبش غير متعهدها براي جبران قطع احتمالي كمكهاي امريكا به سازمان بينالمللي در صورت اخراج رژيم غاصب صهيونيستي از اين سازمانها و همچنين سالمسازي و غير متعهد كردن جنبش عدم تعهد موافق است. وي همچنين اظهار داشت دولت زامبيا خواستار خروج كليهي نيروهاي خارجي از افغانستان و حل مشكل افغانستان توسط مردم آن كشور است. بنا بر همين گزارش، آقاي حسين شيخالاسلام معاون سياسي وزارت امور خارجه، پس از ديدار از زامبيا به منظور ديدار و گفت و گو با مقامات آنگولا وارد لواندا پايتخت اين كشور شد و در فرودگاه مورد استقبال قائممقام وزارت امور خارجهي آنگولا قرار گرفت. وي سپس با (پدرو ماريوتونيو) وزير دفاع و عضو سياسي اين كشور به گفت و گو پرداخت. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در اين ملاقات، آقاي شيخالاسلام مواضع جمهوري اسلامي ايران در قبال جنگ تحميلي را تشريح كرد و پيرامون كنفرانس آيندهي سران غير متعهد در دهلي مذاكراتي به عمل آورد. آنگاه، وزير دفاع آنگولا اظهار اميدواري كرد كه كشورهاي مترقي عضو جنبش عدم تعهد همكاري و هماهنگي با يكديگر را توسعه دهند و ضمن اظهار خوشوقتي از موفقيت جمهوري اسلامي ايران در بازپسگيري اراضي خود، ابراز اميدواري كرد تا جنگ بين دو كشور ايران و عراق هر چه زودتر خاتمه يابد.»[۱۵]
گزارش - 671
واحد مركزي خبر از لندن، گزارشي در خصوص محاكمهي دو دانشجوي ايراني در انگلستان ارسال كرده است كه در آن دليل محاكمهي اين دو دانشجو، همكاري سازمان مجاهدين خلق و قوهي قضائيه انگلستان بيان شده است. طبق اين گزارش: «دو دانشجوي مسلمان ايراني پس از محاكمه در يك دادگاه سلطنتي انگليسي به خاطر دفاع از ساختمان كنسولگري جمهوري اسلامي ايران در لندن و ايستادگي در برابر منافقين، به ترتيب به 18 ماه و يك سال زندان محكوم شدند. اين دو دانشجوي ايراني كه 18 ماه قبل هنگام حملهي ضد انقلابيون به ساختمان كنسولگري جمهوري اسلامي ايران در لندن در برابر آنها مقاومت كردند، بنا به درخواست منافقين دستگير و زنداني شدند.» واحد مركزي خبر ميافزايد: «دانشجويان مسلمان ايراني در جزيرهي انگليسي، رأي قاضي در مورد اين دو جوان را كه يكي از آنها 18 ساله و ديگري 25 ساله است، نشانهي ديگري بر وابستگي منافقين به ابرجنايتكاران شرق و غرب ناميدند و خشم و تنفر خود را نسبت به آن ابراز داشتند. دانشجويان مسلمان ميگويند يكبار ديگر اين حقيقت آشكار ميشود كه چگونه اربابان جنايتكار قرون وسطايي [كشور] خود را كه قرنها مستضعفين جهان را در آنها به بند كشيدهاند در اختيار منافقين ضد خلق قرار دادهاند و چه آشكارا با زندان كردن و در فشار گذاشتن دانشجويان اسلامي از منافقان حمايت ميكنند. دانشجويان مسلمان با توجه به همكاري شديد منافقين با رژيم صدام و ملاقات طارق ميخائيل يوحنا عزيز با رجوي در پاريس و حمايت امريكا، فرانسه و انگليس از صدام، اين زندانيان دانشجو را زنداني سياسي و زنداني جنگي نام نهادهاند.»[۱۶]
گزارش - 672
صدام حسين رئيسجمهور عراق در نامهيي خطاب به مردم ايران به زعم خود درصدد روشنگري مردم ايران دربارهي منازعه بين دو كشور برآمده است كه برخي مطالب بيانشده در اين نامه شايد از لطايف تاريخي باشد، از جمله به رسميت شناختن حاكميت ايران(!)؛ دعوت به صلح و متهم كردن ايران به آغاز جنگ و تجاوز به خاك عراق(!)؛ يادآوري رعايت حق همسايه با نقل حديثي از حضرت رسول اكرم(ص)(!)؛ تمسك به مقدسات شيعه و از جمله امام علي(ع) و امام حسين(ع) (وي خود را از نوادگان امام علي(ع) دانسته است) و... بخشهايي از اين نامه بدين شرح است: «از ديدگاه احساس مسئوليت و درك و فهم درست عوامل جغرافيايي و ديگر عوامل روشنگر اين واقعيت كه عراق و ايران دو كشور همسايهاند و هيچ يك از آن دو كشور نه در حال و نه درآينده نميتوانند اين واقعيت را ناديده بگيرند، آنان را به صلح دعوت كرديم، چراكه موقعيت جغرافيايي دو كشور به گونهيي است كه عراق نه اينك و نه در آينده نميتواند موقعيت جغرافيايي ديگري براي خود بگزيند و به مكاني ديگر بار سفر بندند و ما را از اين موقعيت جغرافيايي دور سازد، اما همهي تلاشها و كوششهاي ما با شكست رو به رو شد. در پي حمله تجاوزكارانه[يي كه] به كشورمان، روي داد، هزاران تن از ايرانيان قرباني آن شدند، بدون اينكه مردم ايران از آن حمله ثمرهيي ببرند و يا براي آينده و حال آنها سودي و حاصلي داشته باشد. دوران يورشها اگر نگوييم سپري شده، ولي پشت سر نهاده شده است و افكار عمومي جهان گفتار و كردار توسعهطلبي دولتي را عليه دولتهاي ديگر با هدف تغيير دادن اوضاع سياسي آنها نميپذيرد، حتي از سوي ابرقدرتها كه تمام امكانات را در اختيار دارند و امكانات گستردهتري از آنچه در اختيار ايران است دارا هستند و در زير پوشش خاصي آن را اعمال ميكنند، پذيرفته نيست. ادامهي جنگ، مشكلات ميليونها ايراني آواره را كه منبع درآمدي براي امرار معاش خود پيدا نميكنند ابتدا حل و فصل نخواهد كرد. اين مشكلات تنها در سايهي صلح حل ميشود و جز اين فقط و فقط راه فقر و فاقه و هلاكت وجود دارد و پس شما با اجراي او امروز [و اجراي] فرامين حكام ايران درست برخلاف اسلام و عقيدهي اسلامي رفتار ميكنيد، چراكه شما با اين اقدام خود نهفقط با يك كشور همسايه ميجنگيد كه رسول اكرم(ص) دربارهي آن توصيه فرموده است كه "جارك جارك ثم اخاك" همسايه است همسايه است سپس برادرت، بلكه شما به سرزمينهاي مقدس حملهور ميشويد كه مرقد حضرت امام علي(ع) و جد ما حضرت امام حسين(ع) در آن به خاك سپرده شده است و نيز اين خاك بسياري از نياكان بزرگ و گرامي ما را در بر گرفته است. اما همان گونه كه گفتهايم، با احساس مسئوليت نسبت به خلقهاي جهان و ملت بزرگ عراق خواهان صلح شدهايم. ما دعوت به صلح ميكنيم و ميدانيم كه ادامهي جنگ زخمها را عميقتر خواهد كرد و زخمهاي كهنه را طوري تجديد ميكند كه مايهي زيانهاي سنگينتر در روابط خلقهاي ايران و ملت عراق خواهد شد و ما با آگاهي به اين امر براي متوقف كردن جنگ ـ نه بر اساس عوامل ديگري كه حكام ايران را به اشتباه انداخته و آنان را غرق در ورطهي بدانديشي و رفتارهاي احمقانه كرده است ـ دعوت ميكنيم ما و ملت عراق درست در هنگامي كه در طرز تفكر و افكارمان از طرز و بوي گل لطيفترند در جاي خود به قدري با صلابت و استوار خواهيم بود كه برنده همانند شمشير ذوالفقار جدمان علي بن ابيطالب(ع) عمل خواهيم كرد.»[۱۷]
گزارش - 673
طه ياسين رمضان معاون اول نخستوزير عراق كه به همراه وزير نفت اين كشور به تركيه سفر كرده است، امروز مذاكرات خود را با مقامات تركيه آغاز كرد. يونايتدپرس دربارهي اين سفر و زمينههاي همكاري دو كشور و نقش تركيه در اقتصاد عراق چنين گزارش داد: «طه ياسين رمضان معاون اول نخستوزير عراق امروز مذاكراتش را با رهبران تركيه پيرامون روابط اقتصادي في ما بين؛ مسائل مربوط به خاورميانه و جنگ ايران و عراق آغاز كرد. رمضان به هنگام ورود به پايتخت تركيه از كوششهاي اين كشور به منظور ميانجيگري در جنگ 29 ماههي دو كشور ايران و عراق تشكر و قدرداني كرد. در پاسخ نيز بولنت اولوسو نخستوزير تركيه، خواستار ادامهي كوششها براي پايان [دادن] به جنگ دو كشور برادر شد. منابع دولتي گفتند: [بخش] اعظم مذاكرات دو كشور پيرامون تجارت تركيه، عراق؛ بسط خط لوله و همكاري در اكتشافات نفت و توليد و توزيع آن دور خواهد زد. عراق بعد از ايران دومين بازار بزرگ تركيه محسوب ميشود. تركيه با بيطرف نگه داشتن خود در جنگ ايران و عراق، روابطش را با هر دو كشور همسايه حفظ كرده است. سال گذشته، تركيه مبلغ 600 ميليون دلار كالا به عراق صادر كرده و در عوض معادل 4/1 ميليارد دلار نفت از اين كشور وارد كرده است، اما صادركنندگان ترك اخيراً با يك كاهش در سفارشات از سوي عراق مواجه شدهاند كه اين مسئله به خاطر مشكلات ناشي از جنگ اين كشور در پرداخت پول ميباشد.»[۱۸] صاحبزاده يعقوبخان وزير خارجهي پاكستان، امروز از امان پايتخت اردن وارد بغداد شد. راديو صوت الجماهير در اين باره گزارش داد: «آقاي رئيسجمهور صدام حسين امشب آقاي صاحبزاده يعقوبخان وزير خارجهي پاكستان و هيئت همراه وي را به حضور پذيرفتند. وزير خارجهي پاكستان در خلال اين ملاقات، پيام شفاهي رئيسجمهور پاكستان محمدضياء الحق را به اطلاع آقاي رئيسجمهور صدام حسين رسانده است. اين پيام مباني دوستي پاكستان با عراق و ميل آن كشور به ادامهي روابط سنتي ميان دو كشور را منعكس ساخته است. در اين ملاقات روابط دو جانبهي دو كشور و ضرورت توسعهي آن در تمامي زمينهها به اضافهي اوضاع منطقه و مسائل مورد اهميت مشترك بررسي شده است.»[۱۹]
گزارش - 674
هفتهنامهي مصري المصور در خصوص كمكهاي تسليحاتي مصر به عراق و كوشش دولت عراق براي خارج كردن مصر از انزواي سياسي و وارد كردن مجدد آن كشور به جمع كشورهاي عربي نوشته است: «اردن و عراق قصد دارند پس از 4 سال قطع رابطه، به زودي با مصر روابط ديپلماتيك برقرار كنند.» به نوشتهي اين هفتهنامهي مصري: «برخي از منابع در انتظار بازگشت سفير اردن به قاهره و سفير مصر به امان در چند روز آينده هستند، زيرا نامهاي اين سفيران مبادله و به تأييد وزارت خارجهي دو كشور رسيده است.» المصور افزوده است: «انتظار ميرود پس از اين گام، مبادلهي سفير بين قاهره و بغداد صورت بگيرد.»[۲۰] روزنامهي امريكايي كريستين ساينس مانيتور نيز در مقالهيي گسترش روزافزون روابط مصر با عراق و كمكهاي نظامي اين كشور به عراق را بررسي و با ذكر تاريخچهي مختصري از اختلافات قبلي دو كشور، دلايل طرد مصر از جمع كشورهاي عربي و منافع متقابل دو كشور در همگرايي را بيان كرده است. در اين مقاله آمده است: «عراق تلاش خود را در جلب حمايتهاي كشورهاي ديگر عرب بيشتر كرده است، يكي از اثرات تقاضاي كمك عراق از كشورهاي ديگر عرب، بازگشت مصر به جهان عرب است. مصر كه پس از امضاي معاهدهي صلح با اسرائيل از جامعهي عرب حذف شد، با تحولات اخير در منطقه فرصت دوباره براي پيوستن به ديگر كشورهاي عرب يافته است. هفتهي گذشته پطروس غالي وزير مشاور در امور خارجي همراه با مشاور سياسي حسني مبارك هفته گذشته بيسر و صدا به بغداد سفر كردند؛ همان بغدادي كه در سال 1978 تصميم به تحريم مصر گرفت، به اين دليل كه مصر در مذاكرات صلح كمپديويد شركت كرده و حاضر به صلح جداگانه با اسرائيل شده است. منظور از سفر مقامات ارشد مصري به عراق ملاقات و گفت و گو با صدام حسين رئيسجمهور عراق بود. به نظر مقامات مصري، مسئوليت تضمين امنيت و ثبات خليج فارس با امريكا است. مصر با كمكهاي نظامي به عراق كه در سال گذشته رقمي در حدود يك ميليارد و 200 هزار دلار بود از عراق حمايت كرد. در حدود 7 هزار داوطلب از نفرات نظامي مصر به كمك جنگجويان عراقي آمدند، ولي مقامات مصري تأكيد دارند كه مصر حاضر به اعزام نيروهاي نظاميش به جبههي جنگ نيست. ماه گذشته نعيم حداد رئيس مجلس عراق در مصاحبهيي با نشريهي هفتگي مصر اظهار داشت كه كمكهاي تسليحاتي مصر كافي نبوده و از دولت مصر خواستار اعزام نفرات نظامي به جبههي عراق شد، ولي يك مقام ارشد مصري تاكيد كرده كه نيروهاي نظامي مصر ديگر هرگز به جبههي جنگ خارج از مرزهاي مصر اعزام نخواهند شد. به گفتهي وي هزاران هزار كارگر مصري در عراق به سر ميبرند. به آنها اجازه داده شده كه اگر بخواهند به عنوان داوطلب در جنگ شركت كنند. اين روزنامه مينويسد: "از نظر كشورهاي نفتي توليدكنندهي نفت در حوزهي خليج فارس، مصر تنها كشور عربي با قدرت نظامي است كه ميتواند به كمك عراق برود." مقامات عراقي نيز تلويحاً گفتهاند: "عراق ميتواند به انزواي مصر در جهان عرب پايان داده و در صورت حمايت نظامي بار ديگر مصر را بخشي از جهان عرب كند." مقامات مصري نيز با اشاره گفتهاند: "بيش از آنچه كه مصر به اعراب نياز داشته باشد اعراب به مصر محتاج هستند." اين مقامات مصري معتقدند كه ايران در موقعيتي نيست كه بتواند دولت صدام حسين را براندازد، ولي اگر هم ايران موفق به اين كار شود اين تنها مشكل صدام خواهد بود و بهايي است كه صدام براي حمله به ايران پرداخته است.»[۲۱]
گزارش - 675
دو روز پس از ديدار سعدون حمادي وزير امور خارجهي سابق عراق و مشاور صدام حسين در امور خارجي با وزير امور خارجهي امريكا، روزنامهي واشنگتن پُست در مقالهيي از اقدام امريكا در اعطاي يك وام 450 ميليون دلاري به عراق خبر داد. نويسندهي مقاله به بررسي روابط سياسي رو به بهبود دو كشور پرداخته و علايق امريكا در نزديكي هر چه بيشتر به عراق را پنهان نكرده است. راديو امريكا به نقل از اين روزنامه اعلام كرده است: «دولت پرزيدنت ريگان يك وام اعتباري به مبلغ 450 ميليون دلار به بهرهي كم در اختيار عراق قرار داده است. دولت عراق با اين وام محصولات كشاورزي مورد نياز خود را از امريكا خريداري خواهد كرد. به دنبال جنگ اعراب و اسرائيل در سال 1967 كه عراق روابط سياسي خود را با امريكا قطع كرد، اين نخستين باري است كه دو كشور روابط بازرگاني برقرار ميسازند. تلاش براي برقراري روابط نزديك بين امريكا و عراق از يك سال پيش در زماني آغاز شد كه دولت امريكا عراق را از فهرست كشورهاي طرفدار تروريسم بينالمللي حذف كرد. در پي آن، دولت امريكا، عراق را به عنوان بازار مناسبي براي صادرات امريكا در نظر گرفت. يكي از مقامات وزارت كشاورزي امريكا ميگويد: "روابط تازهي امريكا و عراق را ميتوان تحولي اقتصادي و سياسي بين دو كشور دانست. وي ميگويد تا آنجا كه من آگاهي دارم، اين نخستين باري است كه ما وام اعتبار در اختيار دولت عراق قرار دادهايم." وي افزود: "در ماه دسامبر گذشته، يك هيئت عراقي از امريكا بازديد كرد و در همان زمان دولت امريكا وام اعتباري براي خريد فراوردههاي كشاورزي در اختيار عراق قرار داد. چندي بعد، دولت عراق مبلغ 160 ميليون دلار از وام خود را به مصرف خريد گندم و جو از امريكا [اختصاص] داد. واشنگتن پست مينويسد: "روز دوشنبهي گذشته، سعدون حمادي وزير امور خارجهي پيشين عراق كه اكنون به عنوان وزير مشاور عراق انجام وظيفه ميكند، در امريكا با جورج شولتز وزير امور خارجهي امريكا ديدار و گفت و گو كرد. به رغم حمايت بعضي از اعضاي كنگرهي امريكا كه از اسرائيل حمايت ميكند، جاي شك باقي نيست كه دولت امريكا در تلاش است، روابط بهتر و نزديكتري با عراق برقرار سازد. انگيزهي اصلي دولت امريكا از حذف عراق از فهرست كشورهاي طرفدار تروريسم و به دنبال آن برداشتن موانع بازرگاني بين دو كشور از آنجا ناشي شده كه بعضي از مقامات امريكايي خواهان توسعهي صادرات كشورشان به ديگر كشورهاي غير كمونيست جهان هستند." واشنگتن پست ميافزايد: "از سال 1980 كه ارتش عراق به خاك ايران تجاوز كرد، دولت ايالات متحده به كرات بيطرفي خود را رسماً اعلام كرده است."»[۲۲] آخرين بخش مقالهي واشنگتن پست كه راديو امريكا آن را قرائت نكرد، جملهايست كه اين روزنامه در توجيه اعطاي اين وام به دولت عراق ذكر ميكند: «تمايل دولت ريگان جهت كمك به عراق چيزي جز مقابله با كوشش ايران براي سرنگوني صدام نميباشد.»[۲۳] در اين حال، ژنرال الكساندر هيگ وزير سابق امور خارجهي امريكا، نگراني خود را از گسترش انقلاب اسلامي ايران در منطقه اعلام كرد. وي كه در يك كنفرانس مطبوعاتي در استكهلم سخن ميگفت، از تلاشهاي ريگان براي برقراري صلح در خاورميانه تقدير كرد و گفت: «به نظر من، خطرناكتر از مسائل جاري منطقه، مسئلهي اسلام بنيادگرا در ايران است كه عراق را هم در بر گرفته و ميرود تا تمام كشورهاي مدرن عرب منطقه را تهديد كند.» هيگ افزود: «مسئله در حال حاضر اين است كه اگر اين حركت به كلي از كنترل خارج شود ميتواند منافع ابرقدرتها را به خطرناكترين وضع خود تهديد كند.»[۲۴]
گزارش - 676
روزنامهي كيهان در بررسي اقدامات سعد حداد و تأثير آن در تحولات لبنان چنين گزارش داده است: «سعد حداد افسر شورشي ارتش لبنان، ديروز كنترل خود را بر يك منطقهي حايل در جنوب لبنان كه اسرائيل به عنوان يك منطقهي امنيتي براي جلوگيري از حملات آيندهي فلسطينيها درخواست ميكرد، كامل كرد. به گزارش آسوشيتدپرس، خبرنگاران لبناني مستقر در جنوب لبنان گفتند: "يك واحد از نيروهاي تحت فرماندهي حداد وارد روستايي در نزديكي درهي بقاع شدند." اين خبرنگاران گفتند كه نيروهاي حداد را تعدادي تانك، خودرو زرهي و توپخانهي ميانبرد همراهي ميكرد. اقدام تازهي حداد، همزمان با اعتراف وزير امور خارجهي لبنان به ناتواني اين كشور در متوقف كردن پيشروي نيروهاي تحت فرماندهي حداد صورت گرفت. در همين حال، به گزارش خبرگزاري فرانسه، يك مقام بلندپايهي وزارت امور خارجهي اسرائيل گفت: "اين كشور همواره از سعد حداد جانبداري ميكند." وي افزود: "ما نهتنها خواهان كنار گذاردن سعد حداد نيستيم، بلكه اميدواريم ارتش وي به صفوف ارتش لبنان بپيوندد و نظر فليپ حبيب فرستادهي امريكا به خاورميانه نيز همين است." روزنامهي لبناني السفير در شمارهي ديروز خود نوشت: "اسرائيل هنگامي كه به مزدور خود سعد حداد دستور داد كشور گستردهي خود را در جنوب لبنان اعلام كند، در حقيقت، توطئهي تجزيهي لبنان را به مرحلهي اجرا درآورده است." به گزارش خبرگزاري سوريه، السفير افزود: "اين اقدام به عنوان بيانيهي رسمي اسرائيل مبني بر تجزيهي جنوب لبنان و سپردن آن به سعد حداد مزدور ميباشد." اين روزنامه در پايان نوشت: نيروهاي سعد حداد مزدور، رژهي خود را از پادگاني آغاز كردند كه نيروهاي اشغالگر صهيونيستي در آن مستقر هستند و در خيابانهاي صيدا رژه رفتند. نيروهاي صهيونيستي پيش از آغاز رژه، مقررات منع رفت و آمد را در چندين روستاي اطراف صيدا به مرحلهي اجرا درآوردند. مطبوعات سوريه نيز روز گذشته اسرائيل را متهم كردند كه با حمايت امريكا و بازگذاشتن دروازههاي شهرهاي صيدا و نبطيه واقع در جنوب لبنان به روي افراد سرگرد شورشي سعد حداد، سرگرم اجراي طرح تجزيهي لبنان است. روزنامهي البعث ارگان حزب حاكم سوريه، به همزماني نقل و انتقالات "ارتش لبنان آزاد" به رهبري سعد حداد و اظهارات موشه آرنز وزير دفاع جديد اسرائيل مبني بر مخالفت با عقبنشيني نيروهاي اين كشور از لبنان اشاره كرده است. سعد حداد اخيراً ستاد كل نيروهاي خود را در صيدا مستقر كرده است. اين روزنامه از استقرار ارتش لبنان در بيروت و حومهي آن ابراز خشنودي كرده و يادآور شده است كه اين تصميم اولين گام در راه تأييد يكپارچگي خاك لبنان در مقابل مقاصد بدانديشانهي سعد حداد به شمار ميرود. روزنامهي نيمهرسمي الثوره نيز نوشت: "ورود نيروهاي حداد به صيدا و نبطيه اقدامي در راه تقسيم خاك لبنان به كشورهاي كوچك مذهبي است و مذاكرات لبنان و اسرائيل با شركت امريكا تنها پوششي جهت گسترش دامنهي اشغال لبنان توسط اسرائيل است."»[۲۵]
گزارش - 677
تأثير كاهش قيمت نفت بر اقتصاد كويت و تدابير اين كشور براي مهار بحران اقتصادي و نگاه و رفتار كشور كويت در خصوص منازعهي ايران و عراق موضوع مقالهيي است كه روزنامهي امريكايي نيويورك تايمز به آن پرداخته است. در اين مقاله آمده است: «سقوط قيمتهاي جهاني نفت، كويت را به هراس افكنده است. تمامي ديگر كشورهاي صادركننده نفت كرانهي خليج فارس از بحرين، قطر و امارات عربي متحده گرفته تا عمان، كم و بيش شريك هراس كويت هستند. براي نخستين بار پس از افزايش شديد قيمت در سال 1974، حكمرانان محافظهكار و هوادار غرب آن كشورهاي عربي آسيبپذير درمييابند كه ديگر نميتوانند روي افزايش مدام درآمد براي خريد آرامش اجتماعي در كشورهايشان حساب كنند. به گفتهي سفير يك كشور غربي، طبيعي است كه هرگونه تغييري مردم كشور كوچك و بيدفاعي را كه ثروت زيادي دارد و در محاصرهي همسايگاني آزمند قرار گرفته است، ناراحت ميكند.به رغم 40% كاهش درآمدهاي نفتي طي سال گذشته، دولت همچنان براي ادامهي خرج زير فشار است. سقوط بازار رسمي بورس كويت در زير يك كوه 90 ميليارد دلاري از چكهاي واخورده در تابستان گذشته، به صورت چنان تهديدي براي بسياري از كويتيها درآمده كه دولت پذيرفته است بدهيهاي هزاران سرمايهگذار كوچك را بپردازد. در برخي از ارزيابيها گفته ميشود كه دولت هماينك براي جلوگيري از ورشكستگيهاي گسترده در حدود 5 ميليارد دلار تعهد قبول كرده است. از سوي ديگر، با ادامهي جنگ ايران و عراق، بار ديگر از كويت خواسته شده است به عراق وام بدهد، هرچند عراق حوزههاي نفتي كويت چشم طمع دارد، اما كويت دادن كمك مالي به عراق را بر خطر پيروزي نيروهاي انقلابي آيتالله روحالله خميني ترجيح ميدهد، چراكه ايران به سرنگوني حكومتهاي محافظهكار خليج فارس كمر بسته است. جنگ همچنين بازرگاني پرسُود با عراق و ايران را خراب كرده است.»[۲۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/11/27
- ↑ سند شماره 78436 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از طرح و برنامهي لشكر27 حضرت رسول(ص) به طرح و برنامه سپاه 11 قدر، 27/11/1361، صص 1 و 2؛ و ـ سند شماره 118191 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از برادران افشردي و ثروتي به مسئول اطلاعات عمليات قرارگاه كربلا، 27/11/1361، صص 1 و 2؛ و ـ سند شماره 18383 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از طرح و برنامه لشكر27 محمد رسولالله(ص) به طرح و برنامه سپاه 11 قدر، 27/11/1361، صص 1 و 2؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 334، 28/11/1361، ص 10، قرارگاه خاتم(ص) ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/11/1361.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 340، 4/12/1361، ص 3، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 3/12/1361.
- ↑ سند شماره 270410 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهيي، از طرح و برنامه عمليات منطقه7 (اطلاعات عمليات) به فرماندهي منطقه7، 3/12/1361، سند تكبرگي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 339، 3/12/1361، ص 2، سنندج ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 2/12/1361، به نقل از روابط عمومي سپاه پاسداران ناحيهي كردستان؛ و ـ سند شماره 353438 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي بعثت به فرماندهي قرارگاه حمزه، 29/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 2، ص 6، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 3/12/1361.
- ↑ سند شماره 52530 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ادارهي اطلاعات شاجا به نخستوزيري (دفتر اطلاعات و تحقيقات)، 27/11/1361، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 103900 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، واحد معاونت اطلاعات كل سپاه پاسداران، شماره 238، 28/11/1361، ص 5.
- ↑ سند شماره 35335 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به اطلاعات قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 27/11/1361، ص 2.
- ↑ سند شماره 89229 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريهي خبرنامه اخبار يازدهگانه، ارتباطات روابط عمومي ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، (مركز اخبار و رسانهها)، شماره 41، 9/12/1361، ص 7، گزارشي از ستاد منطقه3 سپاه؛ و ـ سند شماره 52596 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، از ستاد منطقه3 فرماندهي به ستاد مركز فرماندهي (مركز فرماندهي)، 28/11/1361، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 2، ص 19، لندن ـ يونايتدپرس به نقل از دفتر مجاهدين خلق.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 335، 29/11/1361، ص 8، تبريز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/11/1361.
- ↑ مأخذ 1، بخش آخر، صص 12 و 13، شيراز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 27/11/1361؛ و ـ مأخذ 7، بخش اول، ص 3، گزارشي از ستاد منطقه3 سپاه؛ و ـ مأخذ 7، بخش اول، از ستاد منطقه3 سپاه؛ و ـ مأخذ 9، ص 8، مشهد ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/11/1361.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 360، 24/12/1361، صص 3 و 4، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 23/12/1361.
- ↑ روزنامهي اطلاعات، 28/11/1361، ص 3.
- ↑ روزنامهي كيهان، 28/11/1361، ص 14.
- ↑ همان، ص 13.
- ↑ مأخذ 12، ص 20.
- ↑ روزنامهي جمهوري اسلامي، 27/11/1361، ص 3، به نقل از واحد مركزي خبر از لندن.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 27/11/1361، ص 7 ـ 2، راديو بغداد.
- ↑ مأخذ 1، بخش آخر، ص 21، آنكارا، يونايتدپرس، 27/11/1361.
- ↑ مأخذ 1، بخش آخر، ص 39، راديو صوتالجماهير، 27/11/1361.
- ↑ مأخذ 13، ص آخر، به نقل از هفتهنامهي المصور چاپ قاهره، يونايتدپرس.
- ↑ مأخذ 1، بخش آخر، ص 23، راديو صداي امريكا، 27/11/1361، به نقل از روزنامهي كريستين ساينس مانيتور.
- ↑ مأخذ 17، صص 14 و 15، راديو صداي امريكا به نقل از واشنگتن پست.
- ↑ مأخذ 13، ص آخر، به نقل از روزنامهي امريكايي واشنگتن پست.
- ↑ مأخذ 13، ص آخر.
- ↑ مأخذ 12، ص 20.
- ↑ مأخذ 17، ص 12، راديو صداي امريكا به نقل از روزنامهي نيويورك تايمز.