1366.10.08

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دسامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۴۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.10.08
نام‌های دیگر هشت دی
تاریخ شمسی 1366.10.08
تاریخ میلادی 29 دسامبر 1987
تاریخ قمری 7 جمادی‌الاول 1408




گزارش- 527

پس از جلسه روز گذشته كه تا نيمه‏هاي شب ادامه يافت و در خصوص زمان عمليات در شمال سليمانيه تصميم‌گيري شد، آقاي رضايي فرمانده كل سپاه، از قرارگاه شهيد بروجردي به منطقه عملياتي رفت تا از نزديك وضعيت محيطي را بررسي كند.[۱] در اين بازديد چهار ساعته وي از روي ارتفاع گلان ـ كه داراي ديد مناسبي است ـ ارتفاعات گرده‌رش، گوجار و آسوس را به خوبي و دشت هرمدان را كه مقداري قابل رؤيت بود, مشاهده كرد. ارتفاع "گناو"، "دشت قلعه ديزه" و تپه معروف به منافقين نيز از دور ديده مي‏شد.[۲] همراهاني كه به جغرافيا و مسائل منطقه توجيه‌تر بودند، آقاي رضايي را براي شناخت بهتر محيط كمك كردند. فرمانده كل سپاه همچنين در نشستي با فرماندهان و مسئولان لشكر5 نصر، آقاي اسماعيل قاآني را فرمانده جديد اين يگان و آقاي محمدباقر قاليباف فرمانده قبلي لشكر را جانشين فرمانده قرارگاه نجف معرفي كرد.[۳] همچنين امروز قرارگاه رمضان با هم‏كاري پيشمرگان حزب‏الله كرد عراقي در يك عمليات ايذايي در استان "اربيل" عراق, نيروگاه تقويتي برق "ديانا" و "دليزان" را منهدم كرد.[۴]

گزارش- 528

در جبهه جنوب، قرارگاه كربلا در نشستي با فرماندهان يگان‌هاي زير امر، عمليات فريب در محور هورالهويزه را به بحث و بررسي گذاشت، آقاي احمد غلامپور فرمانده قرارگاه اين اقدام را ضروري و مهم مي‏دانست چون به فريب و تجزيه ذهن فرماندهي و تقسيم نيروي دشمن و افزايش احتمال موفقيت عمليات در منطقه فاو منجر مي‏شد. از نظر وي يكي از علل اصلي موفقيت عمليات والفجر8 (بهمن 1364) كه فاو تصرف شد, فريب دشمن و كاهش حساسيت او نسبت به عمليات اصلي بود. آقاي غلامپور در اين جلسه گفت: فرماندهي كل تأكيد كرده كه عمليات در جنوب بايد توأم با غافل‌گيري باشد و در صورت هوشيار بودن دشمن، عمليات لغو خواهد شد. آقاي غلامپور همچنين انجام دادن فعاليت‏هاي مقدماتي براي عمليات آتي را يكي ديگر از هدف‌هاي كار در منطقه هور بيان كرد.[۵] به دليل وضعيت خاص مناطق عملياتي در جبهه جنوب، تدبير مناسب براي پيروزي بر دشمن ضروري است. نظر فرماندهان بر اين است كه دشمن توان خود را بسيج كرده تا از محل دقيق حمله آينده در جنوب آگاه شود. ارتش عراق در حالت رواني بسيار سختي قرار گرفته است, زيرا استقرار يگان‌هاي سپاه هم در جبهه شمالي و هم در جبهه جنوبي و يگان‏هاي ارتش جمهوري اسلامي در جبهه مياني, درك مركز ثقل عمليات نظامي آينده ايران را براي آن‌ها با ابهام توأم كرده است. با اين حال ديدگاه فرماندهان عراقي آن است كه استقرار يگان‏هاي ايراني در جبهه شمال براي فريب آن‌ها است, لذا در استعداد يگان‌هاي خود در جنوب كم‌ترين كاهشي نداده‏اند.[۶]

گزارش- 529

نيروي هوايي عراق امروز در جبهه شمال، خليج‌فارس و استان‌هاي كردستان و باختران عمليات كرد. به گفته آقاي حسين همداني يكي از فرماندهان نيروي زميني سپاه، يك هواپيماي عراق چهار بار برفراز منطقه (جبهه شمال) ظاهر شد و عكس‏برداري كرد.[۷] به‏علاوه, هواپيماهاي دشمن در خليج‌فارس, ساعت 19:45 با حمله به جزيره "لاوان" خساراتي به مخازن نفت شماره 2، 7 و 8 وارد كردند. خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از يك منبع مطلع گزارش كرد: «يك فروند از موشك‌هاي شليك شده, به مخزن شماره 2 كه خالي از نفت بود اصابت كرد و يك فروند ديگر از موشك‌ها به سقف مخزن شماره 7 برخورد نمود كه تركش اين موشك‌ها به مخزن شماره 8 نيز خساراتي وارد ساخت. موج انفجار موشك سوم كه حدود 300 متري محله كمپ استراحت‏گاه افراد اصابت كرد باعث شكسته شدن شيشه‌هاي اين كمپ گرديد.»[۸] ديوار صوتي برفراز چند شهر كشورمان نيز شكسته شد. هواپيماهاي عراق ساعت 14:40 به حريم هوايي شهرستان‌هاي "بانه "و" سقز" تجاوز كرده و ديوار صوتي را برفراز اين دو شهرستان شكستند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي به نقل از پدافند هوايي شهرستان "سنندج" در ساعت 14:07 امروز در اين شهرستان وضعيت قرمز اعلام شد و هواپيماهاي عراقي مقارن ساعت 14:20 در آسمان شهرستان "سنندج" ديوار صوتي را شكستند. از بامداد امروز تا كنون به ترتيب در ساعت 11:45 در "سنندج" وضعيت قرمز اعلام شد و ساعت 11:50 هواپيماهاي رژيم بعثي عراق در آسمان شهرستان‌هاي "سنندج" و "قروه" ديوار صوتي را شكستند. همچنين در ساعت 12:50 و 13:04 نيز حريم هوايي بخش "كامياران" مورد تجاوز هوايي دو هواپيماي عراق قرار گرفت. گزارش ديگري حاكي است هواپيماهاي عراقي در ساعت 11:40 صبح, به حريم هوايي "باختران" تجاوز كردند و ديوار صوتي را برفراز اين شهر شكستند.[۹] عصرهنگام نيز هواپيماهاي عراقي 4 راكت به سوي كارخانه قند "بيستون" (در نزديكي باختران) پرتاب كردند. جنگنده‌هاي مهاجم كه قصد بمباران تأسيسات اقتصادي منطقه را داشتند با اقدام به موقع پدافند هوايي مواجه شده و تنها توانستند بمب‌هاي خود را در اراضي اطراف اين كارخانه فرو ريزند.[۱۰]

گزارش- 530

به گزارش خبرگزاري آسوشيتدپرس, در خليج‌فارس كشتي‌هاي جنگي نيروي دريايي امريكا يك كاروان از جمله نفت‏كش عظيم "بريجتون" را براي نخستين‏بار پس از برخورد با مين در جريان اسكورت اولين كاروان نفت‌كش‌هاي تحت پرچم امريكا, به‏سوي "كويت" اسكورت كردند. فرماندهي مركزي امريكا مستقر در "تمپا فلوريدا" با تأييد اين گزارش اعلام كرد كه نفت‌كش 401382 تني بريجتون (ششمين نفت‌كش عظيم در جهان) و ديگر نفت‌كش كويتي تحت پرچم امريكا, نفت‌كش 81283 تني "سرف‌سيتي" در كارواني به همراه دو نفت‌كش اجاره‌اي نيروي دريايي به‏نام‌هاي "رو وِر" و "جيانلا" به وسيله ناوچه‌هاي "الورد" (الورود) و "تاچ" متعلق به نيروي دريايي امريكا در حال اسكورت هستند.[۱۱] در همين حال "يوسف‌بن‌علوي" وزير مشاور در امور خارجي "عمان" طي مصاحبه‌اي با روزنامه سعودي عكاظ گفت: «ما از ناوگان‌هاي خارجي استقبال نمي‌كنيم و حتي مايل نيستيم به آب‌هاي ما نزديك شوند. آن‌ها بدون اجازه ما به منطقه آمدند و انگيزه آن‌ها منافع و مسائل مربوط به حوزه‌هاي نفوذي آن‏هاست. همه ما بهترين تلاش خود را جهت دور نگه‏داشتن كشورهاي خود از آثار حضور آن‌ها به كار مي‌گيريم.» از سوي ديگر, روزنامه‌هاي سعودي روز شنبه به نقل از "شيخ زايد بن سلطان آل نهيان" رئيس امارات متحده عربي نوشتند: «اين غير قابل قبول است كه 10 فروند كشتي مورد حفاظت قرار گيرند، در حالي كه هزار فروند ديگر در معرض خطر قرار داشته باشند. رئيس امارات, قدرت‌هاي غربي و شرقي را همانند يك‏ديگر متهم كرد كه تنها سهام خود را در "خليج‌فارس" افزايش مي‌دهند، در حالي كه هم‏زمان فروش سلاح‌هاي سنگين و ساز و برگ نظامي به كشورهاي منطقه را گسترش مي‌دهند.»[۱۲]

گزارش- 531

آقاي رجايي‏خراساني، نماينده ايران در سازمان ملل متحد در مصاحبه با خبرنگار روزنامه اطلاعات، زمينه‌هاي تصويب قطع‌نامه 598 و موقعيت كنوني جنگ عراق و ايران را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. وي گفت: «جنگ تحميلي براي آن آغاز شد كه جمهوري اسلامي را ساقط كند. اين امرِ مسلَّمي است كه ديپلمات‌ها در سازمان‌ملل و آگاهان سياسي دنيا به آن اعتراف دارند. زماني كه براي نخستين بار مسئله جنگ به شوراي امنيت رفت، اعضاي آن شورا مي‌پنداشتند جمهوري اسلامي به زودي سقوط مي‌كند، به همين منظور، نخستين قطع‌نامه از ما مي‌خواست در حالي كه ايران در اشغال نيروهاي صدام است مذاكره كنيم و آتش‌بس را بپذيريم. ... اما با دستورات خاص رهبري و حركت مردم و مقاومت غيرمنتظره آنان ـ از ديدگاه مجامع و تحليل‏گران سياسي ـ حركات سياسي تغيير جهت يافت و پيشنهادهاي طمع‏انگيزي به ما داده شد. براي مثال گفتند، حاضريم پالايش‌گاه آبادان را ترميم كنيم و شما آتش‌بس را بپذيريد. ... تا آزادي "خرمشهر" سازمان ملل كار مهمي انجام نداد، و بيش‌تر حركات خارج از اين سازمان بود. آنها سعي مي‌كردند از طريق آقاي "پالمه" نماينده دبيركل سازمان‌ملل، كنفرانس اسلامي و جنبش عدم تعهد اقدام كنند. وقتي خرمشهر آزاد شد, سازمان‏ملل احساس كرد اگر اقدامي نكند, شيرازه سياسي امر از هم مي‏گسلد. براي جلوگيري از اين گسستگي لازم بود مانورهايي انجام دهند و در چارچوب يك سلسله گفت‏وگوهاي سياسي, مجدداً بحث از آتش‏بس, پايان جنگ و صلح را مطرح كنند. ... پس از فتح خرمشهر قطع‌نامه جديدي مبني‏بر عقب‌نشيني نيروها و پذيرفتن آتش‌بس و مذاكره صادر شد. اين حركت، نخستين اقدام عمده سياسي سازمان‌ملل بود.[۱۳] به‏خصوص پس از عمليات "فاو" و عمليات "كربلا" [5] دبيركل سازمان‌ملل ناگهان اعلام كرد: شوراي امنيت بايد حركتي كند. آقاي دبيركل به فكر افتاد كه اگر بنا باشد ايران به يك راه حل سياسي راضي شود، بايد خواسته‌هاي ايران تضمين و تأمين شود، لذا طي سخن‏راني در كنفرانس اسلامي رسماً اعلام كرد كه تا تكليف مسئوليت جنگ روشن نشود، بعيد به نظر مي‌رسد كه براي پايان جنگ از طريق سياسي بتوان راه حلي يافت. از طرف ديگر توطئه پايين آوردن بهاي نفت هم به شكست انجاميد و كشورهاي عربي "خليج‌فارس" مثل "عربستان سعودي" از لحاظ درآمدهاي نفتي دچار اشكال شدند. در نتيجه، كمك‌هاي اقتصادي آن‌ها به "صدام" تا حدودي تقليل پيدا كرد. اين مشكلات و نيز يأس و نااميدي عراقي‌ها بر اثر شكست در عمليات كربلا [5], كساني كه رژيم "صدام" را زير نظر داشتند به اين نتيجه رساند كه بايد دست به كاري بزنند، لذا با يك حركت سياسي تازه كوشيدند آرامش بيش‌تري براي منطقه فراهم كنند. اين حركت سياسي چند جهت داشت: يكي اين كه سعي كردند يكي از خواسته‌هاي ايران را به نحوي تأمين كنند تا ايران راضي شود. دوم اين‌كه بايد كاري مي‌كردند كه رژيم‌هاي حامي "صدام" در منطقه به‏تدريج حمايت بيش‌تري به عمل آورند. يعني يك حركت نظامي جامع و چندجانبه انجام دهند كه هم از لحاظ نظامي براي صدام تقويت روحيه باشد، هم از نظر اقتصادي به او كمك شود، هم وضع جغرافيايي سياسي منطقه را به نحوي تثبيت و تضمين كند.»[۱۴] آقاي رجايي خراساني در ادامه گفت: «سازمان‌ملل اگر مي‌خواست موفقيتي داشته باشد، مي‌بايست تا حدودي حقانيت ايران را مطرح كند تا از اين طريق امكان تأمين پاره‏اي از نقطه‏نظرهاي ايران به دست آيد و هم زمينه براي به اصطلاح نقش سازنده شوراي امنيت فراهم شود, منتهي زير پوشش حفظ صلح و امنيت بين‌المللي، شرايطي پيش مي‌آورند كه بسيار مورد پسند "صدام" باشد, يعني آتش‌بس، عقب‌نشيني و مبادله اسرا. شرايط قطع‌نامه با مهارت زيبايي تنظيم شده است. يكي از حركاتي كه براي زمينه‌سازي جلب رضايت جمهوري اسلامي انجام دادند، برگزاري كنفرانس در "بنياد فورد" بود. در اين كنفرانس، نمايندگان اعضاي دائمي شوراي امنيت (انگليس، امريكا، فرانسه، چين و شوروي) به اضافه دبيركل و معاون او و عده زيادي از صاحب‌نظران و متخصصان مسائل خاورميانه شركت داشتند. اين كنفرانس جنگ ايران و عراق را بررسي كرد. موضوعي كه كنفرانس انتخاب كرد، حساب شده بود. يعني اين‌كه چرا جامعه بين‌الملل در يافتن راه حل جنگ ايران و عراق به شكست رسيد. با وجود حق‌گويي‌هاي اين كنفرانس و متجاوز شناختن "صدام" نتيجه‌گيري اين نبود كه بايد "صدام" را محكوم كرد و حق را به ايران داد، بلكه چنين استدلال كردند: مادام كه بخشي از حقايق را به نفع جمهوري اسلامي مطرح نكنيم و يك مقدار از خواسته‌هاي مشروع اين كشور را به رسميت نشناسيم، نخواهيم توانست يك راه حل سياسي براي "صدام" پيدا كنيم. هدف، پيدا كردن راه حل سياسي و حتي، احياي وجهه سازمان‌ملل بود كه بعد از 40 سال در يك درگيري پيش آمده، در جهان سوم دچار بلاتكليفي شده بود. آنان به اين نتيجه رسيدند كه بازي سياسي بعدي‌شان بايد روي تأمين نقطه‏نظرات ايران باشد. بعد از صحبت دبيركل در كنفرانس اسلامي، سمينار فورد و بسياري از سمينارهاي ديگر كه در دانشگاه‌ها و مؤسسات بي‌طرف برگزار شد، قطع‌نامه 598 به وجود آمد.»[۱۵] از آقاي رجايي سؤال شد: با توجه به اين‌كه آغاز جنگ به نفع كشورهاي بزرگ بود، اصرار كنوني آن‌ها مبني‏بر خاتمه آن را چگونه ارزيابي مي‌كنيد. گفت: «ادامه جنگ به نفع آن‌ها نيست. خطري كه آن‌ها از آن بيم دارند، تحولات منطقه است كه سعي كردند با تحميل جنگ به ما، اين تحولات را كنترل كنند. اگر جنگ سبب ادامه اين تحولات شود، در آن صورت خود جنگ براي‏شان مضر است؛ يعني اگر جنگ به سقوط صدام منتهي شود بايد آن را متوقف كنند. از طرفي شكست ايران امكان‏پذير نيست [البته] ادامه جنگ، در صورت رسيدن ما به بن‌بست، براي آنان مفيد است.»[۱۶] وي همچنين افزود: «قوّت ما در پيش‏برد اين مذاكرات اصولاً يك بازوي نظامي است. از بركت جبهه هست كه بند ششم را در قطع‌نامه آورديم. اين بند براي ما ثمري نياورده ولي از نظر افكار عمومي دنيا اين ثمر را آورد كه ايراني‌ها حق مي‌گفتند و درست مي‌گفتند و بالاخره شوراي امنيت مجبور شد كه حق آن‌ها را بپذيرد. اين يك پيروزي سياسي بسيار مهمي است.» وي تأثير موفقيت‌هاي نظامي خودي و تحولات داخل عراق را براي فعاليت‌هاي سياسي جهت پايان دادن به جنگ تعيين‏كننده دانست.[۱۷]

گزارش- 532

امروز عصمت كتاني، نماينده عراق در سازمان ملل در نامه‌اي خطاب به دبيركل مدعي شد كه ايران مناطق مسكوني عراق را بمباران كرده است. او در نامه نوشته است: «پيرو نامه‌هاي قبل در زمينه بمباران مداوم مناطق صرفاً غيرنظامي عراق، احتراماً به اطلاع مي‌رسانم كه نيروهاي آن رژيم در مورخ 22 دسامبر 1987 (اول آذر 1366) در منطقه دياله (ناحيه غزانيه) و حومه مبادرت به بمباران كرده كه بر اثر آن 3 غيرنظامي از جمله دو زن مجروح شدند.»[۱۸] كتاني با هدف مخالف نشان دادن جمهوري اسلامي با صلح, در دو نامه ديگر به دبيركل اظهارات اخير مسئولان ايراني را يادآور شد. نامه اول وي چنين است: «بنا به اطلاع دولت متبوعم، احتراماً به اطلاع مي‌رسانم كه در ساعت 1:30 بعدازظهر به وقت محلي مورخ 27 دسامبر 1987 (7 آذر 1366) راديو تهران سخنان ميرحسين موسوي نخست‌وزير ايران را در ارائه بودجه پخش كرد. وي گفته است: "سياست دولت بر پيروي از رهنمودهاي رهبر انقلاب كه ترسيم نموده ادامه داشته و از مشخصه‌هاي آن مقاومت تا آخرين خانه، تا آخرين نفر، تا آخرين قطره خون مي‌باشد. اختصاص 41 درصد از كل بودجه و بيش از 52 درصد از كل هزينه‌هاي نظامي در سال 1988 به جنگ مؤيد اهميت دادن بسيار از سوي دولت به اين موضوع مي‌باشد و اولويت نخست امور كشور است. 35 ميليارد ريال به صنعت نظامي اختصاص داديم. 13 ميليارد ريال به پروژه‌هاي دفاعي و 50 ميليارد ريال براي ساخت پناه‏گاه در نظر گرفتيم." اين اظهارات رسمي يك بار ديگر تأييد مي‌كند كه دولت ايران تنها تمايل به ادامه جنگ و تخريب دارد.»[۱۹] وي همچنين در نامه دوم اعلام نمود: «در ساعت 12:35 به وقت محلي مورخ 24 دسامبر 1987 (3 آذر 1366) راديو تهران سخنان آقاي علي‌اكبر ولايتي وزيرامورخارجه رژيم ايران را پخش كرد كه حاوي مطالب ذيل بود: "ما اعلام مي‌نماييم كه به جنگ تا پيروزي نهايي ادامه خواهيم داد تا بر دولت جبار عراق غلبه كنيم." به علاوه در ساعت 7:20 قبل از ظهر به وقت محلي راديو تهران سخنان آقاي رفسنجاني در نمازجمعه را پخش كرد كه در آن به بيانيه جديد شوراي امنيت [سازمان ملل] در ارتباط با جنگ حمله كرد و اظهار داشت: "ديروز شوراي امنيت بيانيه كذب و تهديدآميزي را صادر كرد. ما به بيانيه‌ها و تهديدات شما توجهي نخواهيم داشت." اين اظهارات جنگ‏جويانه مجدداً ماهيت جنايت‌كار رهبري رژيم ايران را نشان داده و ثابت مي‌كند كه هيچ ترديدي وجود ندارد كه اين رهبران روابط بين‌المللي و مرسوم را به تمسخر و اهانت گرفته‌اند. حائز اهميت است كه جامعه بين‌المللي محكم در برابر رژيم ايران بايستد و تحريم‌هاي لازم را به خاطر حفظ امنيت، صلح و ثبات در منطقه، عليه اين كشور اتخاذ نمايد.»[۲۰]

گزارش- 533

نتايج اجلاس چهار روزه شوراي هم‌كاري خليج‌فارس امروز منتشر شد. گزارش يونايتدپرس از رياض حاكي است كه رهبران 6 كشور نفت‌خيز خليج‌فارس با حمايت از تحريم فروش اسلحه به ايران, از شوراي امنيت سازمان‌ملل خواستند براي اجراي قطع‌نامه 598 ـ كه خواستار آتش‌بس در جنگ ايران و عراق است ـ اقدامات لازم را به عمل آورد. شوراي هم‌كاري "خليج‌فارس" در بيانيه پاياني خود اعلام كرد كه از مسامحه ايران در اجراي قطع‌نامه شوراي امنيت كه در ماه ژوئيه (تيرماه) به تصويب رسيد، متأسف هستند. اين بيانيه همچنين حملات ايران را به هدف‌هاي متعلق به "كويت" و نيز منافع عربستان سعودي, نقض حقوق بين‌الملل و منشور سازمان‌ملل برشمرده و محكوم كرده است. در سند كنفرانس چنين آمده است كه اين كنفرانس قرارداد امنيتي جديدي بين شش كشور شوراي هم‌كاري خليج‌فارس را تصويب نموده است كه به گفته منابع كنفرانس هدف از آن جلوگيري از گسترش بيش‌تر دامنه جنگ است.[۲۱] "سعودالفيصل" وزير خارجه سعودي و سخن‏گوي رسمي هشتمين كنفرانس سران شوراي هم‌كاري خليج‌فارس در پايان اجلاس گفت كه كشورهاي شوراي هم‌كاري، امنيت خويش را كوچك نمي‌شمارند و تجاوز را نمي‌پذيرند. وي تأكيد كرد: «اگر اين تحركات و تجاوزات ادامه يابد كشورهاي شورا قادرند از منافع و حقوق خويش حفاظت كنند.» وي همچنين گفت: «گفت‌وگو با ايران از بدو تأسيس شورا و به‏رغم تجاوزات مكرر اين كشور عليه كويت و حوادث مكه مكرمه و تعرض به كشتي‌هاي در حال تردد به بنادر كشورهاي شورا, قطع نشده است و باب گفت‌وگوها لااقل از سوي اين كشورها بسته نشده و در آينده نيز ادامه خواهد يافت.» وي افزود: «كسي در امت عرب و امت اسلامي وجود ندارد كه از برخورد با ايران خوشحال شود و جنگ ميان عراق و ايران نيز يك جنگ بين دو همسايه مسلمان است كه از توانايي ما مي‌كاهد و زمينه را براي دخالت بيگانه باز مي‌نمايد. علاوه بر اين‌كه هيچ‌كس علاقه‏مند نيست كه كشورهاي ديگري وارد اين كشمكش شوند.»[۲۲] به گزارش رويتر, سعودالفيصل گفته است: «فرستادگاني از سوي كشورهاي عرب حوزه خليج‌[فارس] به منظور تقويت تلاش‌هاي به عمل آمده براي دست‌يابي به يك توافق در زمينه اجراي قطع‌نامه 598 شوراي امنيت به 5 كشور عضو دائمي شوراي امنيت اعزام خواهند شد.» وي اظهار داشت كه اگر ايران از پذيرش درخواست صلح شوراي امنيت سرباز زند، از اين پس كشورهايي كه مورد حمله قرار گرفته‌اند همگي از خود دفاع خواهند كرد. به گفته "سعودالفيصل" اجلاس سران، ديگر همانند گذشته قصد ارائه يك طرح صلح جديد و يا اعزام نمايندگان خود به تهران و يا بغداد را ندارد. وي گفت: «ما از طرح صلح شوراي امنيت حمايت مي‌كنيم.»[۲۳] به گزارش آسوشيتدپرس شاه‏زاده "سلطان" وزير دفاع رژيم حاكم بر حجاز در حاشيه اين كنفرانس از ايران خواست دست از خصومت و جنگ‌افروزي بردارد. وي گفت: «اين باعث تأسف است كه برخي صبر و متانت پادشاهي سعودي را به نوعي ضعف سوء تعبير مي‌كنند.»[۲۴]

گزارش- 534

رسانه‌هاي كشورهاي حوزه جنوبي خليج‌فارس از گفت‌وگو با تهران خبر مي‌دهند. به نوشته روزنامه الخليج چاپ امارات, كنفرانس سران شوراي هم‌كاري خليج‌فارس, طرح پيشنهادي "شيخ‌زايد" مبني‏بر اعزام يك هيئت بلندپايه از مسئولان شوراي همكاري و يا كشورهاي عربي به ايران و عراق را به طور جدي مورد بررسي قرار داده است.[۲۵] روزنامه كويتي السياسه نيز نوشت: «يك فرستاده بلندپايه عرب از سوي اعضاي شوراي هم‌كاري خليج‌(فارس) به زودي به منظور انجام مذاكراتي به تهران اعزام خواهد شد تا در زمينه برقراري صلح در منطقه برپايه قطع‌نامه 598 شوراي امنيت سازمان‌ملل با مقامات ايران گفت‌وگو كند.» به نوشته اين روزنامه, كشورهاي شوراي هم‌كاري خليج‌‏فارس اخيراً نامه‌هايي از سوي مقامات ايران در پاسخ به نامه كشورهاي شوراي هم‌كاري دريافت كرده‌اند.[۲۶] روزنامه "الاتحاد" چاپ "ابوظبي" نيز اظهار نظر كرده كه به نفع ايران و عراق، كشورهاي خليج‌فارس و جهان اسلام است كه قطع‌نامه 598 شوراي امنيت سازمان‌ملل را اجرا كنند و ابرقدرت‌ها را براي پياده كردن آن تحت فشار نگذارند.[۲۷]

گزارش- 535

گزارش راديو بي.بي.سي. حاكي است كه لحن بيانيه شوراي هم‌كاري در خصوص ايران آن‏قدر كه عربستان سعودي و كويت مايل بودند، شديد نيست و اين شايد نتيجه‏ي تسليم شدن به خواست اعضاي كوچك‏تر شوراي خليج از قبيل عمان و امارات متحده عربي باشد كه روابط بازرگاني نزديكي با ايران دارند و مايلند راه‌هاي ارتباطي باز نگاه‏داشته شود.[۲۸] اين راديو در گزارش ديگري افزود: «براي عراق نتيجه كار كنفرانس احتمالاً دل‏سرد كننده است. عربستان سعودي و كويت مسلماً خواهان محكوم كردن ايران با لحني شديدتر و حتي شايد خواهان قطع رابطه كشورهاي عضو شوراي هم‌كاري خليج‌[فارس] با ايران بودند. دولت عراق نيز مسلماً مي‌خواست كه موضوع تحريم فروش اسلحه به ايران با صراحت از شوراي امنيت خواسته شود. در حالي كه در قطع‌نامه كنفرانس موضوع تحريم فروش اسلحه تلويحاً و ضمن درخواست اقدام در عملي كردن قطع‌نامه 598 آمده است. در واقع قطع‌نامه كنفرانس، سازش بين عربستان سعودي و كويت از يك طرف و امارات متحده عربي و عمان از طرف ديگر است كه خواهان ادامه سازش با ايران هستند. با اين همه قطع‌نامه كنفرانس باز هم نشان‌دهنده فشار ديگري در سطح بين‌المللي به ايران است، اما اين هنوز عامل تعيين كننده نيست و همراه با خود، خطر درگيري كشورهاي ديگر در جنگ ايران و عراق را افزايش داده است.»[۲۹] مفسران روزنامه فايننشال‌تايمز نيز لحن اعلاميه مذكور را ضعيف خواندند و مي‌گويند كه ايران در اين اعلاميه كاملاً محكوم نشده است.[۳۰] به گفته راديو امريكا، منابع نزديك به كنفرانس مي‌گويند لحن بيانيه به درخواست 2 كشور عمان و امارات متحده عربي ملايم شده كه هنوز از نزديكي آشتي‌جويانه با ايران هواداراي مي‌كنند.[۳۱]

گزارش- 536

منابع خبري, سوريه را داوطلب ميانجي‏گري ميان ايران و شوراي هم‌كاري خليج‌فارس معرفي مي‏كنند. روزنامه "تايمز" در اين‏باره نوشت: «رفت و آمد وزير خارجه سوريه بين رياض و تهران و همچنين اقدامات دمشق و بغداد در بهبود روابط دو جانبه اين نظريه را كه "سوريه" نقش ميانجي را به عهده گرفته تقويت كرده است.»[۳۲] همچنين به گزارش راديو امريكا: «گفته مي‌شود كشورهاي عرب منطقه خليج‌فارس موافقت كردند كه براي ترغيب "سوريه" به پادرمياني كمك مالي هنگفتي در اختيار دمشق بگذارند.»[۳۳] راديو بي.بي.سي. نيز درباره ديدار وزير خارجه سوريه از ايران گفت: «آقاي فاروق‌الشرع در تهران با رئيس‌جمهور [آيت‌الله] خامنه‌اي ملاقات كرده است. در يك هفته گذشته اين دومين ديدار آقاي الشرع از تهران است و در بين اين دو سفر آقاي الشرع سه روز پيش در رياض با رهبران سعودي مذاكراتي انجام داده است. خبرنگاران مي‌گويند صحبت‌هاي زيادي وجود دارد مبني‏بر اين كه سوريه به شش كشور عضو شوراي هم‌كاري خليج‌فارس گفته حاضر است در تلاشي به منظور پايان دادن به جنگ ايران و عراق ميانجي‌گري كند.»[۳۴] با اين حال روزنامه‏ اردني الدستور به نقل از يك منبع موثق سعودي, ملاقات شاه فهد با فاروق‌الشرع وزير خارجه سوريه و تحويل پيام ايران به عربستان سعودي را تكذيب كرد. امّا در عين حال نوشت: «پرزيدنت حافظ اسد 24 ساعت قبل از ورود فاروق‌الشرع به سعودي يك تماس تلفني طولاني با شاه فهد گرفته است.»[۳۵]

گزارش- 537

"ريچارد مورفي" معاون وزير خارجه امريكا با درج مقالة "امريكا و خاورميانه" در فصل‌نامه "امورخارجه" وابسته به انجمن تحقيقات سياست خارجي ايتاليا, هدف اصلي سياست غرب را خاتمه جنگ تحميلي دانسته و تأكيد كرده است: «منافع واشنگتن ايجاب مي‌كند كه مخاصمات هر چه سريع‌تر خاتمه يابند.»[۳۶] در سطح بين‌المللي، دولت امريكا اهتمام دارد كه از پيروزي ايران در جنگ جلوگيري شود. اين رهيافت به خصوص پس از عمليات كربلاي5 كه فتور و آسيب‌پذيري در ارتش عراق بيش از گذشته آشكار شد، مورد نظر قرار گرفت. تصويب قطع‌نامه 598 نيز در همين چارچوب قابل فهم و تبيين است. به منظور مشاهده و فهم دقيق موقعيت و اتخاذ تدابير مناسب براي كنترل و اداره اوضاع صحنه‌هاي نبرد، در مهرماه (سپتامبر) امسال، يك هيئت ويژه از سناتورهاي كنگره امريكا از منطقه خليج‏فارس ديدن كردند. گزارش اين هيئت در درك رفتار امريكا در مقابل ايران اهميت به‏سزايي دارد. واحد مركزي خبر از بيروت به نقل از روزنامه لبناني "السفير" درباره سفر هيئت ويژه اعزامي كنگره امريكا به منطقه خليج‌فارس گزارش داد: «گروه بازديدكننده از جبهه‌هاي عراق, با اظهار نگراني از اشغال شهر فاو و پيشروي ناگهاني ايران به‏سوي بصره ـ كه طي دو سال اخير صورت گرفت ـ اعتقاد دارند اين دو پيروزي ايران، كشورهاي عربي خليج‌فارس را درباره آينده خود نگران ساخته و به طور يقين اين مسئله را اثبات كرده است كه عراق هرگز در اين جنگ پيروز نخواهد شد و ممكن است اين جنگ به سرنگوني اين رژيم بينجامد. در اين گزارش با اشاره به جبهه جنوبي عراق و احتمال سقوط بصره در پاسخ به اين پرسش كه "آيا سقوط بصره به سقوط صدام منجر خواهد شد يا خير" آمده است اگر چه بصره از نظر نظامي اهميت محدودي دارد، ولي نتايج رواني بزرگي خواهد داشت. زيرا اين شهر دومين شهر بزرگ عراق است و احتمال اعلام جمهوري اسلامي عراق در آن مي‌تواند با تحريك احساسات مذهبي خفته مردم عراق معادله‌هاي سياسي موجود در اين كشور را تغيير دهد و مهم‌تر از همه بصره اكنون يك دژ مستحكمي است كه ارتش عراق تمامي امكانات نظامي پيشرفته خود را براي حفظ آن به كار برده و سقوط آن روحيه ارتش را نيز آن‏چنان تضعيف خواهد كرد كه امكان ادامه جنگ را براي اين ارتش بسيار دشوار خواهد كرد و شايد به چند دستگي نظامي نيز منجر شود. كارشناسان امريكايي در گزارش خود اضافه كرده‌اند اوضاع در كردستان عراق بسيار بحراني است و مي‌توان گفت كه مخالفين رژيم صدام با آزادي بيش‌تري در اين منطقه رفت و آمد مي‌كنند و علي‌رغم اين‌كه عراق صدوپنجاه هزار نظامي خود را در مدت اخير به اين منطقه اعزام كرده است ولي همچنان اين منطقه نقطه ضعفي در اسكلت‌بندي دفاعي عراق محسوب مي‌شود. در پايان اين بخش از گزارش سناتورهاي كنگره امريكا اعلام شده است: رژيم عراق با به كار بردن شديدترين شيوه‌هاي زور و ارعاب اوضاع داخلي عراق را شديداً تحت كنترل دارد. ولي با تمامي اين اقدامات مي‌توان نتيجه گرفت هرگونه فروپاشي نظامي مي‌تواند انسجام داخلي را برهم بزند. در بخش ديگري از اين گزارش، اعضاي اعزامي كميته روابط خارجي سناي امريكا به پي‌آمدهاي احتمالي جنگ تحميلي عراق عليه جمهوري اسلامي ايران پرداخته و نوشته‌اند سقوط عراق و پيروزي ايران در جنگ آغاز تزلزل و سقوط رژيم‌هاي محافظه‌كار عربي نه تنها در خليج‌فارس بلكه حتي در مصر و تونس خواهد بود، و چون سقوط عراق امريكا را در چند راهي انتخاب‌هاي سخت و دشوار قرار خواهد داد، لذا سياست امريكا اكنون بر اين است كه از سقوط عراق به هر نحو جلوگيري كند.»[۳۷]

گزارش- 538

شوروي از جمله موانع ابتكار عمل و ميدان‌داري كامل امريكا در قبال جنگ تحميلي است. گفته مي‏شود مسكو كه تاكنون تنها مانع امريكا براي تحريم تسليحاتي و افزايش فشار به ايران بوده, چندي است تغيير موضع داده است. روزنامه نيويورك‏تايمز در اين باره نوشت: «به نظر مي‌رسد كه ايالات متحده و اتحاد شوروي پس از يك دوره مانورهاي رقابت‌آميز در رابطه با مسئله جنگ در خليج‌فارس هم اكنون در آستانه نوعي هم‌كاري محتاطانه ديپلماتيك در جهت تهيه قطع‌نامه شوراي امنيت براي اعمال تحريم تسليحاتي عليه ايران هستند. در ظاهر چنين مي‌نمايد كه مسكو از مخالفت با درخواست واشنگتن براي تحريم تسليحاتي در پي قطع‌نامه تابستان گذشته كه خواستار برقراري آتش‌بس در جنگ ايران و عراق بوده، دست برداشته است. در هفته گذشته اتحاد شوروي و ساير اعضاي شوراي امنيت اعلام كردند كه آماده تهيه پيش‌نويس چنين قطع‌نامه‌اي هستند.» به نوشته "ديويد شيپلر" نويسنده مقاله: «مقام‌هاي امريكايي چنين اظهارنظر مي‌كنند كه به‏رغم اين تحولات, موضع شوروي همچنان مبهم است، زيرا مقام‌هاي شوروي در زمينه نيت مسكو از تصويب قطع‌نامه تحريم تسليحاتي كه مشروط به ايجاد يك واحد دريايي ويژه سازمان‌ملل در خليج‌فارس باشد, به دولت‌هاي مختلف توضيحات مختلف داده‌اند. مقام‌هاي امريكايي مي‌گويند اگر چنين تغييري در موضع اتحاد شوروي صورت گرفته باشد، احتمالاً مشكلات سياسي مسكو در منطقه موجب تغيير روش كرملين در رابطه با جنگ خليج‌فارس بوده است. [همچنين] اين احتمال وجود دارد كه فشار كشورهاي عرب احتمالاً سبب كسب حمايت چين نيز از صدور قطع‌نامه تسليحاتي شده باشد... يك مقام امريكايي مي‌گويد شوروي‌ها به اين نتيجه رسيده‌اند كه احتمال هم‏راهي درازمدت با ايران اندك است. اين مقام امريكايي مي‌گويد سرانجام شوروي‌ها به اين نتيجه رسيدند كه در هر دو جبهه بازنده‌اند و در حالي كه دوستي اعراب را از دست مي‌دهند، در جبهه ايران نيز برد چنداني نداشته‌اند. مسئله اين است كه اتحاد شوروي براي حفظ روابطش با اعراب جرأت "وتويِ" چنين قطع‌نامه‏اي را نخواهد داشت.»[۳۸]

گزارش- 539

پارسونز، سفير دولت انگلستان در ايران در سال‌هاي منتهي به سقوط نظام شاهنشاهي، طي مقاله‌اي كه در روزنامه تايمز لندن چاپ شده به مشكلات فراروي ايران در سال جديد پرداخته است. در اين نوشته كه به مسئله جنگ اختصاص دارد, آمده است: «در اوائل 1987 [زمستان 1365] به نظر مي‌رسيد حالت بن‌بست جنگ ادامه پيدا خواهد كرد و يا اين‌كه ايران به پيروزي دست خواهد يافت. اما اكنون اوضاع شكل متفاوتي پيدا كرده است. در جبهه زميني حمله ايران [كربلاي5] در ژانويه گذشته [دي و بهمن 1365]جز چند كيلومتر پيشروي خونين چيزي عايد ايران نكرد و از آن هنگام عراقي‌ها مواضع دفاعي خود را استحكام بخشيده‌اند. همچنين بين‌المللي شدن جنگ خليج‌فارس از يك سو به نفع عراق عمل كرده و از سوي ديگر استراتژي مقابله به مثل ايران به منظور ايجاد نگراني در ميان كشورهاي عرب منطقه و تحريك آنان به وارد كردن فشار بر عراق شكست خورده است.» در صحنه بين‌المللي نيز "پارسونز" معتقد است: «ايران در شش ماه گذشته تحت فشار قوي شوراي امنيت سازمان‌ملل و اتحاديه عرب قرار داشته است. اگر چه عدم موفقيت قطع‌نامه 598 شوراي امنيت در مورد برقراري آتش‌بس در جنگ تعجب‌آور نبود اما شورا اكنون جهت تصميم‌گيري در مورد قدم بعدي كه به احتمال زياد تحريم لازم‌الاجراي فروش اسلحه به ايران خواهد بود، در حال مذاكره مي‌باشد كه در صورت اجرا به مشكلات ايران در گرداندن ماشين جنگ خواهد افزود. علاوه بر اين، كشورهاي عرب حوزه خليج‌فارس در رويارويي با ايران اعتماد به نفس بيش‌تري از خود نشان مي‌دهند.» پارسونز سپس مي‌نويسد: «در آينده, تهران بايد تصميمات دشوارتري بگيرد. ايران بايد در مورد انجام يك حمله زميني خونين و به احتمال زياد بي‏نتيجه ديگر، چگونگي مقابله با حملات عراق در خليج‌فارس بدون تحريك حمله تلافي‌جويانه مستقيم از سوي ناوگان امريكا, كاهش شدت و وسعت عمليات نظامي عليه عراق بدون قبول راه‌حل سياسي و يا تقليل شرايط پايان جنگ از جمله شرط مجازات متجاوز، تصميم‌گيري نمايد.» به عقيده پارسونز تصميمات ايران به عوامل داخلي كشور بستگي خواهد داشت و ارزيابي آن‌ها توسط يك فرد خارجي تقريباً غيرممكن است، اما در صورتي كه رهبران ايران تشخيص دهند روحيه انقلابي همچنان بالاست آن‏گاه بدون توجه به فشارهاي خارجي به جنگ ادامه خواهند داد. ولي چنانچه رهبران ايران به اين نتيجه برسند كه پايه‌هاي مردمي حكومت يعني اقشار كارگري شهرنشين و روستاييان از محروميت‌هاي اقتصادي و تلفات جنگ خسته شده‌اند آن‏گاه به احتمال بيش‌تر بدون آن‌كه خواسته‌هاي جنگي علناً كنار گذاشته شود، از وسعت درگيري زميني خواهند كاست. وي در پايان تأكيد مي‌كند كه به آينده جنگ نمي‌تواند خوشبين باشد و علت اين مسئله را روحيه سازش‏ناپذير امام‌خميني و تقدس و محبوبيت مردمي وي مي‌داند.[۳۹]

گزارش- 540

در زمينه اقتصاد جنگ، در خبرها آمده است كه وزارت تجارت بين‌المللي و صنايع ژاپن از شش مؤسسه مهم بازرگاني نفتي خواسته است كه روزانه بيش از 200 هزار بشكه نفت از ايران وارد نكنند. كمپاني‌هاي مذكور در شش ماه گذشته روزانه 300 هزار بشكه نفت از ايران خريداري كرده‌اند.[۴۰] در اين باره منابع صنعتي ژاپن اظهار داشتند شركت‌هاي ژاپني تصميم گرفتند واردات نفت خود از ايران را در سال 1988 (67 ـ 1366) حدود 41 درصد كاهش دهند تا بدين ترتيب از خواسته‌هاي امريكا مبني‏بر اعمال مجازات‌هاي اقتصادي عليه ايران پيروي كنند. اين منابع افزودند: «تصميم اين كاهش با موافقت شركت‌هاي ژاپني و آژانس سوخت و ذخاير ژاپن اتخاذ شده است. شركت‌ها و آژانس مزبور نيز در پي درخواست ماه اكتبر (مهر ـ آبان) گذشته واشنگتن از ژاپن مبني‏بر اعمال تحريم مشترك روابط تجاري با ايران، به نوبه خود خواستار تحقق اين درخواست شده بودند. به موجب اين تصميم 4 شركت بزرگ ژاپني به نام‌هاي كسمو اويل، ايد ميتوكوزان، شوو اشل و ميتسوبيشي اويل كه در زمينه پالايش نفت فعاليت دارند طي سال آينده واردات نفت خود را از ميزان 120 هزار بشكه در روز در سال 1987، به 85 هزار بشكه كاهش مي‌دهند.» به گفته همين منابع شش شركت تجاري ديگر از جمله ميتسويي اندكو و ميتسوبيشي‌شوجي نيز واردات كلي نفت خود از ايران را كاهش داده و آن را از 210 هزار بشكه در روز به روزانه 110 هزار بشكه خواهند رساند. همچنين به گفته اين منابع قيمت قراردادهاي جديد كه در ماه ژانويه آينده (از 11 دي‏ماه جاري) با شركت ملي نفت ايران به امضا خواهد رسيد در مقايسه با قيمت بازار آزاد تعيين خواهد شد و نه در مقايسه با قيمت پايه 5/17 دلار كه هم اكنون تعيين مي‌گردد.[۴۱]




منابع و مآخذ روزشمار 1366/10/08

  1. سند شماره 1564 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (حسين اردستاني)، ص 66.
  2. همان صص 67 و 68.
  3. همان ص 69.
  4. روزنامه رسالت، 10/10/1366، ص2، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  5. سند شماره 1616 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه كربلا در عمليات منتفي فاو (فرهاد درويشي)، صص 76 تا 78.
  6. همان, صص 73 و 74.
  7. مأخذ1.
  8. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه", شماره 285، 9/10/1366، ص 3، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي, 8/10/1366.
  9. همان.
  10. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 286، 10/10/1366، ص 2، باختران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/10/1366.
  11. مأخذ8, صص 27 و 28، منامه - خبرگزاري آسوشيتدپرس، 8/10/1366.
  12. روزنامه جمهوري اسلامي، 8/10/1366، ص 3، خبرگزاري جمهوري اسلامي، خبرگزاري آلمان.
  13. روزنامه اطلاعات، 8/10/1366، ص 12.
  14. همان، ص 13.
  15. روزنامه اطلاعات، 9/10/1366، ص 12.
  16. همان.
  17. همان، ص 7، نشريه اطلاعات سياسي - اقتصادي.
  18. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: Security Council Documents S/19326, ترجمه: محمدعلي خرّمي.
  19. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: Security Council Documents S/19387, ترجمه: محمدعلي خرّمي.
  20. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: Security Council Documents S/19388, ترجمه: محمدعلي خرّمي.
  21. مأخذ8، ص 35، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  22. مأخذ8، صص 38 تا 40، رياض - خبرگزاري خليج، 8/10/1366.
  23. مأخذ8، ص 31، رياض - خبرگزاري رويتر، 8/10/1366.
  24. مأخذ8، ص 30، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  25. مأخذ8، ص 30، ابوظبي - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  26. مأخذ8، ص 4، كويت - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  27. مأخذ8، ص 29، ابوظبي - خبرگزاري امارات، 8/10/1366.
  28. مأخذ8، صص 36 و 37، راديو بي.بي.سي.، 8/10/1366.
  29. صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، واحد مركزي خبر، بولتن "راديوهاي بيگانه"،10/10/1366، صص 2 و 3، راديو بي.بي.سي.، 9/10/1366.
  30. همان, ص 3، راديو بي.بي.سي.، 9/10/1366.
  31. مأخذ 29، ص 10، راديو امريكا، 9/10/1366.
  32. مأخذ10, ص 4، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 9/10/1366.
  33. مأخذ 29, صص 8 و 9، راديو امريكا، 9/10/1366.
  34. صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، واحد مركزي خبر، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 9/10/1366، ص11، راديو بي.بي.سي.، 8/10/1366.
  35. مأخذ8, ص‌ 32، رياض - خبرگزاري خليج، 8/10/1366.
  36. مأخذ8, صص 10 و 11، رم - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  37. مأخذ12, بيروت - واحد مركزي خبر.
  38. مأخذ8, صص 14 تا 16، راديو امريكا، 8/10/1366.
  39. مأخذ8, صص 13 و 14، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/10/1366.
  40. اداره كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي گزيده رويدادهاي ايران, نشريه شماره 56، 30/9/1366، تا 6/10/1366، ص 9.
  41. مأخذ8، ص‌ 41، توكيو - خبرگزاري فرانسه، 8/10/1366.