1361.08.13
روزشمار جنگ سال 1361 1361.08.13 | |
---|---|
نامهای دیگر | سیزده آبان |
تاریخ شمسی | 1361.08.13 |
تاریخ میلادی | 4 نوامبر 1982 |
تاریخ قمری | 17 محرم 1403 |
گزارش - 199
اجراي عمليات محدود در منطقه عملياتي محرم با هدف انهدام نيروها و امكانات دشمن، بهمنظور پيشگيري از عمليات پاتك نيروهاي عراق و تكميل و ترميم خطوط پدافندي، تلاش يگانهاي شركتكننده در عمليات در روز سوم عمليات محرم است. حسين خرازي فرمانده قرارگاه مركزي قائم (لشكر فتح)، پس از مشورت با فرماندهان يگانهاي عملكننده، تصميم گرفت براي ترميم و اصلاح خطوط پدافندي و نيز بههمزدن سازمان نيروهاي عراقي در منطقه، عملياتهايي با شركت باقيمانده نيروهاي يگانها اجرا شود. به همين منظور، يگانهاي حاضر در منطقه، موظف به اجراي تك محدود عليه مواضع دشمن در مناطق مقابل يگان خود شدند. برايناساس، نيروهاي تيپ17 عليبنابيطالب(ع) (قائم3) با استفاده از تاريكي هوا، به استعداد 2 گروهان، به مواضع دشمن حمله و با رخنه به مواضع دشمن و شكستن و برهمزدن خطوط دفاعي نيروهاي عراق، حدود 15 تانك و نفربر عراق را منهدم كردند و تعداد زيادي از آنها را كشتند و سپس به مواضع خود بازگشتند. [۱] تيپ8 نجف اشرف (قائم1) هم با دو گروهان پياده، به محل تجمع نيروهاي عراقي در محل تپههاي مشرف بر شهرك طيب عراق يورش برد و موفق شد تلفات فراواني را (بالغبر 300 كشته) به نيروهاي دشمن وارد آورد. هرچند تدبير فرمانده تيپ اين بود كه نيروها روي اين تپهها مستقر شوند، بهدليل ضعف شناسايي و نداشتن اطلاعات كافي از وضعيت دشمن و روشنشدن هوا، نيروها، بنابهدستور، به محل استقرار خود بازگشتند.[۲] همچنين بعدازظهر امروز، يك گردان از ارتش عراق با 20 دستگاه ايفا و 3 دستگاه جيپ فرماندهي، از جاده آسفالت مقابل تيپ8 نجف وارد منطقه عملياتي شد كه ديدبانان اين تيپ، آنها را شناسايي و بر روي آنها آتش شديد و دقيق كاتيوشا، توپخانه و خمپاره اجرا كردند. براثر اين آتشباري، همه خودروها منهدم شد و بيش از 300 نفر از نيروهاي عراقي كشته يا زخمي شدند.[۳] در ادامه اين تحركات، تبادل آتش ميان نيروهاي خودي و عراق در منطقه عملياتي محرم بهطور گستردهاي ادامه داشت و عمده تلاش نيروهاي خودي معطوف به تحكيم مواضع تصرفي با تقويت خاكريزهاي احداثشده بهدست واحدهاي مهندسي بود. نيروي هوايي عراق نيز با بمبارانهاي مكرر منطقه ميكوشيد تاحدي ضعف نيروي زميني اين كشور را جبران كند كه توفيق چنداني نداشت. در يكي از اين بمبارانها در ساعت 12 ظهر، 4 فروند از جنگندههاي دشمن، غرب قرارگاه قائم را بمباران كردند كه در بازگشت، يك فروند از آنان با آتش پدافند مستقر در منطقه سرنگون شد.[۴] در پايان اين روز، قرارگاه مركزي كربلا پس از بررسي وضعيت استقرار يگانهاي خودي و دشمن در منطقه عملياتي محرم و باتوجهبه حضور دشمن در برخي مناطق مرتفع و مسلط، مانند ارتفاع175 در جنوب و جناح چپ منطقه، به قرارگاه قائم ابلاغ كرد كه يگانهاي عملكننده، وضعيت استقرار خود را از خط مقدم بهطرف جنوبغربي توسعه دهند و بهترين خط پدافندي را ازنظر تسلط كامل به مواضع پدافندي دشمن، اتخاذ كنند. قرارگاه قائم4 نيز موظف شد نحوه استقرار نيروهاي خود را در جناح چپ بهسمت جنوب توسعه دهد و جاده ربوط به حمرين را تأمين كند.[۵]
گزارش - 200
ستاد مركزي سپاه پاسداران و ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي در اطلاعيه مشتركي نتايج عمليات محرم را اعلام كردند. در بخشي از اين اطلاعيه درباره مناطق آزادشده آمده است: سپاه ظفرمند ارتش اسلام، در عمليات محرم، موفق به خارجكردن محور ارتباطي دهلران ـ موسيان ـ عينخوش و نيز شهرها و مناطق دهلران، موسيان، عينخوش، دشت اژيه و روستاهاي اطراف از تيررس دشمن شد و پس از آزادسازي مناطق اشغالشده، به نقاط مرزي رسيد. در اين عمليات، سلحشوران امت اسلام موفق شدند ارتفاعات سوقالجيشي مرزي ازجمله جبال حمرين و قلههاي راهبردي 290، 298 و 400 و ارتفاعات مشرف بر خاك عراق را تصرف كرده، منطقه چمهندي، دشت عباس، تنگه بيات و پاسگاههاي مرزي موسيان، بيات، نهر عنبر، چمسري، ربوط، حماد، شهاب و عينمنصور را آزاد كرده، بهطوركامل در اختيار بگيرند. نيروهاي ايران با استقرار روي ارتفاعات متصرفي، بر شهرك طيب عراق تسلط كامل يافتند و توانستند محورهاي ارتباطي بغداد ـ بصره، طيب ـ العماره، طيب ـ حلفائيه و طيب ـ عليغربي و نيز جاده نظامي و مواصلاتي بغداد ـ العماره را كه از مهمترين محورهاي نظامي، اقتصادي و تداركاتي عراق است و محور اصلي حملونقل و پل ارتباطي شمال با جنوب عراق محسوب ميشود، با خطر جدي مواجه سازند. با اجراي عمليات، رزمندگان، پاسگاههاي زبيده، ابوغريب، شرهاني، واويه، كارخانه صنعتي شهرك طيب، منابع نفتي زبيدات و 5 حوضچه نفتي و تلمبهخانه و حدود 70 حلقه چاه نفتي دشمن را تحت پوشش آتش توپخانة خود قرار دادند. علاوهبراين، حوضچه نفتي بيات ـ كه داراي چندين حلقه چاه نفت ميباشد ازجمله تأسيسات نفتي آزادشده جنوبغرب كشور از اشغال دشمن بعثي است. در اين عمليات، تيپهاي 606 و 423 پياده ارتش عراق، بهكلي منهدم شد و به تيپهاي 703، 505، 62 و 42 و 2 تيپ از نيروهاي جيشالشعبي، خسارات سنگيني وارد آمد. بيش از 97 دستگاه تانك و نفربر و 120 خودرو و چند دستگاه كاتيوشاي دشمن نيز منهدم شد و 45 دستگاه تانك و نفربر، 90 خودرو، 12 تفنگ106، چندين موشكانداز تاو و ماليوتكا و تعداد زيادي ضدهوايي به غنيمت درآمد. 7 فروند از هواپيماهاي دشمن هم سرنگون شد. در اين اطلاعيه، درباره تلفات و اسراي نظامي، بهويژه فرماندهان ارتش عراق آمده است: سرهنگ ستاد "عماد محمد حسن" فرمانده تيپ505 پياده، بهدست تواناي رزمندگان بسيج و سپاه به هلاكت رسيد و 1520 نفر از اسيران به پشت جبهه منتقل شدند. اسامي برخي از فرماندهان آنان بدين شرح است: 1. سرهنگ "عبدالرضا الهادي عبدالله ساعدي" از فرماندهان تيپ 606. 2. سرگرد پياده "احمد خليل مجيد" فرمانده گردان1 تيپ606. 3. سرگرد پياده "رعد حامد" فرمانده گردان2 تيپ 606. 4. سرگرد پياده "محمد احمد حسن سامرايي" فرمانده گردان3 تيپ606. 5. سرگرد پياده "عبدالعزيز عليسلطان". 6. سرگرد پياده "صابر محمد صالح". 7. سرگرد پياده "فائق هاشم نعماد". همچنين در ميان اسراي اين عمليات، تعدادي از مأموران ويژه امنيتي كشور مصر ديده ميشوند.[۶]
گزارش - 201
دعوت ايران از خبرنگاران خارجي و بازديد آنان از مناطق و مواضع تصرفشده كه از قطعيت پيروزيهاي بهدستآمدة ايران خبر ميداد، عراق را در مانور تبليغاتي و سياسي منفعل ساخت، بهطوريكه اين كشور، برخلاف روية معمول خود كه داعيه متوقفكردن پيشروي نيروهاي ايران را داشت، اين بار واكنش چنداني نشان نداد. اين عمل كشور عراق، مورد توجه برخي خبرگزاريها قرار گرفت. ازجمله خبرگزاري بيبيسي اعلام كرد: عراقيها در تكذيب گفتههاي ايران، از خود كندي نشان دادهاند و بيانيههايشان نيز نسبت به بيانيههاي ايران صراحت كمتري دارد؛ ازاينرو، ناظران، آن را نشانه ناكامي عراق ميدانند. در بيانيههاي عراق كه از راديو بغداد پخش شد، فقط آمده بود كه جلو حمله دشمن گرفته شده است و سخنان مقامات عراق در آن بيانيه كوتاه، فقط دراينباره بود كه هواپيماهاي عراق سرنگون نشده است.[۷]
گزارش - 202
پس از اجراي عمليات محرم، شهرهاي مرزي ايران، بهويژه خرمشهر و آبادان، با شدت بيشتري بمباران و گلولهباران ميشوند. امروز بازهم شهرهاي آبادان و خرمشهر مورد اصابت گلولههاي توپخانههاي دوربرد و خمپارهاندازهاي نزديك دشمن قرار گرفتند. در آبادان، يك مغازه و 3 منزل مسكوني خسارت ديد و قسمتي از كارخانه روغنسازي پالايشگاه اين شهر دچار آتشسوزي شد كه بهدست مأموران آتشنشاني مهار شد.[۸] راهآهن خرمشهر نيز مورد اصابت آتش توپخانه دوربرد عراق قرار گرفت كه درنتيجه، ريل راهآهن بين ايستگاه خرمشهر و حسينيه، تخريب و خط مزبور مسدود شد.[۹] علاوهبر تحركات توپخانهاي، هواپيماهاي عراقي در چند نوبت در آسمان منطقه آبادان حاضر شدند. گزارش نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي حاكياز آن است كه از ساعت 11:56 تا 12:30، 3 فروند هواپيماي دشمن در منطقه جنوب (آبادان) سرنگون شده است.[۱۰]
گزارش - 203
افراد حزب دمكرات با كمك و پشتيباني عراق و نيز استفاده از افراد ساير گروههاي ضدانقلاب، به نيروهاي ايران در شمالغرب كشور حمله و پس از مشاهده مقاومت، با دادن تلفاتي، منطقه را ترك كردند. در اين درگيريها، خساراتي به نيروهاي خودي وارد آمد. نيروهاي هيز افشين حزب دمكرات كردستان در حوالي روستاهاي خليفه و دهلو در جاده مهاباد ـ پسوه، با اجراي كمين عليه نيروهاي خودي 15 تن از نيروهاي خودي را شهيد يا مجروح كردند.[۱۱] راديو حزب دمكرات ضمن اعلام اين خبر، سازمان چريكهاي فدايي خلق را نيروهاي كمكي اين حزب در اجراي عمليات ناميد.[۱۲] در درگيري ديگري در ساعت 9:45 بين عناصر تأمين تيپ2 لشكر64 اروميه و عناصر گروههاي غيرقانوني در ارتفاعات تازهقلعه، يك نفر از نيروهاي خودي شهيد شد و 6 نفر نيز مجروح شدند. در اين درگيري، 6 نفر از افراد مسلح غيرقانوني نيز كشته و تعدادي زخمي شدند.[۱۳] همچنين در ساعت 10:20، بين نيروهاي تأمين پايگاه تركش با عناصر مسلح غيرقانوني درگيري رخ داد كه براثر آن، يك سرباز شهيد شد و 5 نفر زخمي شدند.[۱۴] تعداد 60 نفر از عناصر حزب دمكرات از هيز "خو" از ارتفاعات "ميرداود" و "قصريك" نيز شبانه با استفاده از اسلحههاي سنگين و سبك، به پايگاه "كوتالان" در 15 كيلومتري شمالغربي اروميه حمله كردند كه با مقاومت و واكنش افراد بسيج روستا مواجه شدند. درپي اين مقاومت، مهاجمان، روستا را هدف گلولههاي خمپاره قرار دادند. اين درگيري حدود 2 ساعت به طول انجاميد و افراد حزب بدون دستيابي به نتيجهاي مشخص، با دادن چند كشته و مجروح و بهجاگذاشتن مقدار زيادي مهمات، بهسمت ارتفاعات منطقه گريختند.[۱۵]
گزارش - 204
عليرضا شيخ عطار استاندار آذربايجان غربي، در مصاحبه با واحد مركزي خبر با اشاره به تأثير حضور و اقدامات قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) در تأمين امنيت منطقه و اقدامات دولت در مناطقي كه قبلاً در تسلط گروههاي غيرقانوني قرار داشتهاند، اظهار كرد: ضدانقلابيون براثر اين شكستها، ناچار شدهاند وابستگي خود را به عراق آشكار كنند، كما اينكه عزالدين حسيني به پاريس فرار كرده است و از امريكا كمك ميخواهد. "ميرآباد" كه اصليترين و مهمترين مركز ضدانقلابيون در محور پيرانشهر ـ سردشت بود، آزاد شده و درحالحاضر، از اين محور، فقط مسافتي كمتر از 10 كيلومتر در اختيار ضدانقلاب است كه آن هم بهزودي پاكسازي خواهد شد. در مهاباد، مياندوآب، بوكان و ديگر شهرها نيز برادران رزمنده تا دورترين نقاط اين مناطق پيش رفته و مقرهاي گروهكها را با بههلاكترساندن تعداد زيادي از سران آنها، تصرف كردهاند. استاندار آذربايجان غربي، در پايان اضافه كرد: اكنون جمهوري اسلامي به آنچنان ثباتي در منطقه دست يافته است كه بهزودي انتخابات مياندورهاي مجلس شوراي اسلامي و همچنين انتخابات مجلس خبرگان را در سطح استان برگزار خواهد كرد.[۱۶]
گزارش - 205
با دستگيري بسياري از عناصر سازمان مجاهدين خلق (منافقين) در تهران و شهرستانها، راهبرد جنگ چريكي شهري سازمان به بنبست كامل رسيد. در تهران، يك خانه تيمي عناصر سازمان در محله قناتكوثر در فلكه چهارم تهرانپارس، شناسايي شد و بلافاصله به محاصره نيروهاي امنيتي درآمد و در درگيري ايجاد شده، يكي از اعضاي سازمان كشته شد.[۱۷] همچنين با شناسايي 2 خانه تيمي در خيابانهاي شهيد بهشتي و نظامآباد، 3 نفر ديگر از افراد سازمان شناسايي و دستگير شدند.[۱۸] در شيراز نيز با دستگيري يكي از وابستگان به سازمان تعدادي مدارك و اسناد درونگروهي به دست آمد.[۱۹]
گزارش - 206
امروز امام خميني با جمعي از اعضاي شوراهاي اسلامي روستاها و مهاجران جنگ تحميلي، ديدار كردند. امام در اين ديدار بر مراقبت جدي براي جلوگيري از ورود افراد نفوذي به شوراها؛ انجام خدمات بدون منت به محرومان؛ اميدوارساختن جنگزدگان به بازسازي مناطق آسيبديده؛ تهديد دو قدرت بزرگ براي آينده بشريت و لزوم آگاهكردن تودهها از اين خطر؛ اقدامات تجاوزكارانه صدام در ايران و كشتار بيرحمانه رژيم صهيونيستي در لبنان در سايه قدرت امريكا، تأكيد كردند. ايشان فرمودند: «تذكري كه به شوراها لازم است داده شود ـ ولو اينكه خودشان توجه دارند ـ يكي اين است كه توجه كنند كه در شوراها يك وقت افراد نفوذي از منحرفين بهصورت اسلام و بهصورت مقدسمآبي وارد نشوند. اينها كه شياطين هستند، همانطوريكه شيطان به شكلهاي مختلف وارد ميشود و انسان را گول ميزند، اينها هم همان شيطانها هستند و بهصورتهاي مختلف وارد ميشوند. [...] شما ميخواهيد به اينها [محرومين] خدمت كنيد و خدمتگزار آنها هستيد. مبادا يك وقتي درضمن اينكه شما خدمت ميكنيد، يك درشتياي باشد كه خدمت شما را در خودش محو كند. بايد اخلاق اسلامي، آداب اسلامي درست مراعات بشود؛ همانطوركه شيوه ائمه ما و اولياي خدا و انبياي خدا بوده است كه خودشان را خدمتگزار مردم ميديدند و با حسن معاشرت و با رفتار انساني، با رفتار الهي رفتار ميكردند و كارهايي را كه بايد انجام بدهند، با همين حسن رفتار انجام ميدهند و شما هم بندگان همان خدا و امت همان پيغمبر و شيعه همان اميرالمؤمنين هستيد و شيوههاي شما بايد به همانطور باشد. و يك كلمه هم به اين قشري كه از خاندان خودشان، از شهرهاي خودشان بهواسطه جنگ آواره شدهاند، عرض ميكنم كه ما در مسائل و مشكلاتي كه شما داريد، توجه داريم و دولت هم توجه دارد و شوراها هم دارند، بسيج هم دارد، به اندازهاي كه توانايي دارند، خدمت خواهند كرد و انشاءالله كه بهزودي جنگ پايان پيدا ميكند، خدمتها به شماها زيادتر خواهد شد و من از هر دو قشر سپاسگزاري و تشكر ميكنم كه آمدهاند كه از نزديك باهم ملاقات كنيم. مشكلي كه امروز دنيا را تهديد ميكند، مشكل اين دو ابرقدرت است. اين دو ابرقدرت كه تمام دنيا را در زير بال خودشان نگهداشتهاند و از آنها استفاده ميكنند، اينها مشغول به يك طرحهايي هستند و درستكردن يك سلاحهايي هستند كه براي آتية بشر خطرناك است. گرچه هر دستهاي از دستة ديگر ميترسند و اين ابرقدرت از آن ابرقدرت و آن از اين، لكن ممكن است كه يك وقت در رأس يكي از اين دو ابرقدرت، يك ديوانهاي واقع بشود مثل هيتلر يا مثل صدام و بهواسطه آن جنوني كه براي قدرت دارد، دنيا را به تباهي بكشد. و اگر خدايخواسته يك جنگ بين اين دو قدرت در امروز تحقق پيدا كند، اينها دنيا را به خاك و خون ميكشند و به تباهي. مشكل دنيا امروز اينها هستند. مشكلهاي ديگر، مشكلهاي منطقهاي است و اين مشكل را بايد ملتها و اشخاص متفكر درهمه دنيا و تودههاي محروم دنيا دنبال اين بروند كه اين مشكل را رفع كنند. اگر آنها بنشينند كه دولتهاي آنها اين مشكل را رفع كند، نخواهد كرد. دولتها نه همچو قدرت و عرضهاي دارند و هواهاي نفساني هم كه خودشان دارند، مانع از اين ميشود كه با اين دو ابرقدرت مخالفت كنند. بايد براي آتيه دنيا، امروز تودههاي مردم، نويسندگان، گويندگان، فكر بكنند و مردم را آگاه بكنند به اين خطري كه تمام بشريت را تهديد ميكند، آگاه كنند همه تودههاي دنيا را كه اين خطر بزرگ در پيش است و اگر اين ابرقدرتها در اين حالي كه هستند و مشغول تهيه سلاحهاي بزرگ اتمي و غيرآن هستند، به همين حال باقي باشند، دنيا ممكن است كه به خرابي بكشد و عمده ضررش به ملتها برسد. بايد هركس در هرجا هست، نويسندههايي كه هستند، روشنفكراني كه هستند و علمايي كه در همة قشرهاي دنيا هستند و دانشمندان، مردم را به اين خطر آگاه كنند تا بلكه خود مردم و تودههاي مردم در مقابل اين دو قدرت بايستند و اين سلاحها را جلوگيري كنند. ... اگر چنانچه قدرت امريكا نبود، صدام هم نميتوانست كه اين كار احمقانه را بكند و اگر قدرت امريكا نبود، اسرائيل هم نميتوانست كه اين كار سفاكانه را بكند و اگر قدرت امريكا نبود، اين دولتهاي اطراف خليج [فارس] و امثال اينها هم اين كارهايي را كه حالا انجام ميدهند، نميدادند و دنيا از اين دو قدرت اگر بخواهد خارج بشود، بايد همانطوريكه در ايران عمل شد [عمل كنند؛] كه تمام قشرها قيام كردند و تمام قشرها نهضت كردند و انقلاب كردند و به هيچ يك از دو قدرت پناه نبردند، مستقلاً خودشان وارد عمل شدند و با اينكه همه كوششها را كرد امريكا ـ براي اينكه ـ از آرمان سابق تا حالا براي اينكه اينها را سركوب كند، نتوانست. تا همه كشورهاي اسلامي و غيراسلامي، تمام كشورهايي كه در دنيا هستند و همه آنها هم تودههايشان بيچاره و ضعيف است در تحت سلطه حكومتهاي خودشان، تا اينها قيام نكنند و تا اينها توجه به اين خطر بزرگي كه دنيا را تهديد ميكند و اگر ـ خداينخواسته ـ يك وقت واقع بشود، ديگر كشوري باقي نميماند و انساني شايد باقي نماند، الا كم، بايد فكر بكند دنيا. بايد دانشمندها فكر بكنند، مردم را بيدار بكنند. قلم تنها فايده ندارد، گفتن تنها فايده ندارد، اعتماد به دولتها فايده ندارد، خود مردم و خود نويسندگان و گويندگان بايد مردم را بيدار كنند و قلمي فايده دارد كه بيدارگر تودههاي مردم باشد و اگر چنانچه حال دنيا به همين وضع باشد، ازقبيل اسرائيل و صدام بازهم ممكن است باشد و اگر اين از بين رفت و او از بين رفت، يكي ديگر مثل اينها را بتراشند. شما ببينيد كه صدام چه كار ناشايستهاي كرد كه امروز در دام افتاده است و نميداند چه كند. مَثَل صدام، مَثَل آن كسي بود كه ادعاي پهلواني ميكرد و هروقت كه ميرفت بيرون، يك كسي پيدا ميشد او را كتك ميزد يا زمين ميزد، برميگشت مادرش را كتك ميزد. صدام در هر جبههاي كه سيلي خورده است و در هر جبههاي كه شكست خورده است، دنبال آن، يك دسته از اين عراقيهاي بيچارهاي [را] كه در تحت ظلم او هستند و دست و پا ميزنند، از آنجا بيرون كرده است يا به حبس كرده است و با سلاحهاي دورزن، خودش اين افراد محروم جامعه را، اين شهرهاي عربينشيني كه محروم هستند، اينها را هدف قرار ميدهد يا شهرهاي ديگر ايران را. اين همان مسئله است. هروقت شكست ميخورد، يك همچو قضيهاي هست. الآن هم كه شكست فاحش را خورده است، منتظر باشيد كه باز اگر ـ خداينخواسته ـ بتواند، او در شهرهاي مرزي يك جنايتي بكند و دوستان و منافقين هم در داخل. و اين براي اين است كه اذهان را از آن شكست بلكه بتواند منصرف كند. درعينحالي كه درهمين "عمليات محرّم"، كه قواي مسلح ايران آنقدر پيشروي كردند و اينها را از كشور بيرون كردند، البته يك مقداري باز هست و قريب به دو هزار نفر از آنها اسير گرفتند كه 1800 نفرش شايد در پشت جبههها آمده باشد و آنطور منهدم كردند بساط آنها را و آنقدر از مهمات آنها را گرفتند به غنيمت و از قراري كه ميگويند، تاكنون حدود نود خودرو و امثال اين را از آنها به غنيمت گرفتهاند و بسياري از [سلاحها] را منهدم كردهاند. درعينحالي كه اين مسائل هست و اين پيشرفتها هست، صدام در نطق خودش ميگويد كه ايران حمله كرد، لكن ما آنها را شكست داديم؛ ارتش ما آنها را شكست داد. تبليغات خارجي هم، همه بوقهاي خارجي هم بنايشان بر اين است كه هروقت كه اين شكست ميخورد تا مدتي اصلاً حاشا ميكنند يا ساكت ميشوند. مدتي هم كه ميخواهند صحبت كنند، ميگويند كه ايران اينطور ميگويد، صدام هم اينطور ميگويد. از ايران هم كه ميخواهند نقل بكنند، يك چيز كمتري را نقل ميكنند؛ مثلاً، ميگويند كه صد نفر را تاكنون اينها گرفتهاند و از آنوقتي كه ميخواهند نقل كنند با آبوتاب نقل ميكنند. مدتي اين كار را ميكنند، بعد كمكم كه ميبينند نميشود و حاشا كردنش نميشود، كمكم ميروند دنبال اينكه به يك وجهي مسائل را بگويند. در قضيه خرمشهر، توجه كرديد كه قضيه خرمشهر، مدتها انكار اين ميكردند كه خرمشهر گرفته شده است از آنها. هم صدام ميگفت كه اين حرفها نيست، ما چقدر از اينها كشتهايم، چه كردهايم، چه كردهايم و هم بوقهاي تبليغاتي دنبال او، اين حرفها را ميزدند. كمكم كه آن همه اسير گرفتند و نشان دادند و اينها، آنوقت ميگويد كه ما به ارتش قدرتمند خودمان دستور داديم كه شما فتح خودتان را كردهايد و حالا عقبنشيني كنيد، ديگر ما فتحمان تمام شد. و تعجب [از] اين است كه اين را دربرابر ارتش و نظاميهاي خودش و فرماندهان خودش ميگويد كه آنها در باطن نفسشان به ريشش ميخندند ـ اگر داشته باشند ـ و ميفهمند كه قضيه چي است. درعينحالي كه ميبيند كه همة اينهايي كه در مقابلش ايستادهاند ميفهمند كه اين دارد بيربط ميگويد، با جرئت ميگويد. الآن هم همينطور است؛ الآن هم اين سردار قادسيه باز ميگويد كه سپاه قادسيه من، ارتش قادسيه من چه كردهاند! اخيراً ميگويد كه در همين جنگ، چهار هزار نفر ما ايراني را كشتيم و تاكنون چقدر از دست داده، آنها را گرفتيم آورديم و چقدرهم اسير گرفتيم. اين همين معناست كه نميداند اصلش چه بكند و اين بايد نفرينش را به امريكا بكند كه يك همچو كلاهي سر اين گذاشتهاند. ... دنيا بايد امريكا را از بين ببرد، و الّا تا اينها هستند، اين مصيبتها در دنيا هست. اينجا نشد، يك جاي ديگر. الآن در بسياري از جاهاي دنيا، امريكا آتش افروخته و جنگهايي كه الآن در بسياري از جاهاي دنيا هست، همهاش زير سر اين است. و دنيا را اينها دارند تهديد ميكنند و هرگز هم اينها سلاحهايي كه ميگويند متوقف ميكنيم و اينها را محدود ميكنيم به حد، هرگز راست نميگويند. بنابراين، ما بايد هرچه فرياد داريم به سر اينها بزنيم. و امروز كه سالروز لانه جاسوسي است، من به ملتمان تبريك عرض ميكنم و اين عملي كه دوستان اسلام، مجاهدين اسلام انجامدادند، يك عمل بسيار خوبي بود و بسيار مؤثري بود كه اين لانه از اينجا كنده شد. اگر اين لانه جاسوسي در اينجا بود، شايد ايران را به تباهي ميكشيد. الآن هم در خارج به عراق هي نقشه ميدهند؛ از اينجاها نقشهها ميگيرند با آن چيزهايي كه دارند و به عراق ميدهند. هر كاري ميخواهند، بكنند. تاكنون همه تقريباً ـ تقريباً همه، همه نه ـ بسياري از اين كشورهاي خليج و اطراف خليج و اينها كمكهاي همه طرفي كردند به عراق و كاري هم نتوانستند بكنند. حالا تازه ميگويند كه اگر ايران بخواهد پيش برود در عراق، ما ديگر تاب تحمل نداريم و ما اينها را ازجهت سياسي و ازجهت ـ در بعضي جاها هم ميگويند ـ نظامي، ازجهت سياسي و ازجهت اقتصادي در فشار قرار ميدهيم. شما تا حالا هر كاري توانستهايد كردهايد؛ كاري ديگر نميتوانيد بكنيد. بيخود خودتان را در دنيا ضايع ميكنيد و شما بدانيد كه اگر صدام ـ خداينخواسته ـ پيش ببرد، تمام شما را به آتش ميكشد. صدام وضع روحياش اين است. اصلاً در روحيه صدام اين تبهكاري است و آدمكشي و جنايت است. اگر ـ خداينخواسته ـ اين يك سلطهاي پيدا بكند، حجاز را از بين ميبرد، سوريه را از بين ميبرد، اين كشورهاي خليج را، كويت را هم؛ همه اينها را از بين خواهد برد. اين مرد اينطوري است، جنس اين آدم اينطوري است. همانطوريكه جنس اسرائيل اينطور است كه جنايتكار است و به جنايت دل خوش ميكند، اين هم همينطور است. اينها برادر هم هستند. و خداوند شرّ شيطان بزرگ و شياطين بزرگ و كوچك را انشاءالله، رفع كند و مسلمانها را بيدار كند و دولتهاي اسلامي را از اين غفلتي كه دارند، هوشيار كند و ملت بزرگ ايران، كه الگو هستند براي تمام كشورها و ملتها، خداوند آنها را از آفات و بليات حفظ كند و اين آوارگان را انشاءالله، خداوند صبر عنايت كند و قدرت به دولت و ملت عنايت كند كه آنها را درست انشاءالله، جاهاي آنها را بهتر از سابق بسازند و خدمت به اين مردم محروم بكنند.»[۲۰]
گزارش - 207
آقاي هاشمي رفسنجاني در ديدار با شوراي نمايندگان جامعه اسلامي دانشگاهيان ايران، از بازگشايي دانشگاهها در آينده نزديك خبر داد و گفت: «دانشگاه روزهاي اول انقلاب، با عناوين مختلفي كه چهرههاي دانشگاهي طاغوتي بدعت كرده بودند و با لفظهاي دهنپركن، ميرفت تا سبب انحراف در مسير انقلاب اسلامي شود و اين افراد، خودشان را طلبكار همهكس و همة جامعه ميدانستند، درصورتيكه هرچه بود، از مردم مسلمان و به نام قرآن و اسلام بود.» وي در ادامه سخنان خود اظهار كرد: «به خواست خدا و با حمايت مردم و رهبر كبير انقلاب و كمك شما برادران متعهد، در آستانه افتتاح دانشگاهها هستيم. شايد بتوان گفت اين افتتاح، تولد جديدي براي دانشگاهها است. [...] ضدانقلاب و رسانههاي خارجي، با سروصدا ما را متهم كردند كه ضدعلم هستيم؛ درصورتيكه اسلام، بهتر از هريك از مكاتب موجود، طرفدار علم و دانش است.»[۲۱]
گزارش - 208
آيتالله حائري شيرازي نماينده امام و امامجمعه شيراز كه در منطقه عملياتي محرم حضور داشت، با تقدير از تلاش و ايثارگري نيروهاي ايران در اين عمليات، اظهار كرد: «رزمندگان اسلام، آيات الهي و آياتي از اخلاص و ايثار هستند و شوق و رغبت آنان در اداي وظيفه و تكليف الهي، مايه قوتقلب است. وقتي از يك رزمنده سؤال ميشود كه چرا ميجنگي و او ميگويد براي نصرت دين خدا؛ اين عظمت اسلام را ميرساند كه در روحيه رزمندگان ما دگرگونيهايي به وجود آورده است.» امامجمعه شيراز افزود: «جنگ ما، آتشافروزي نيست؛ بلكه خاموشكردن آتش است و رزمندگان اسلام به اين رزم اعتقاد دارند، حتي اگر در خاك عراق باشد.» وي با اشاره به حضور روحانيان در جبههها گفت: «آمدن روحانيان به جبهه، يك رسالت است تا به آن چيزي كه رهبر انقلاب به ما آموختهاند، عمل كنيم.»[۲۲]
گزارش - 209
وزارت خارجه ايران به مناسبت سومين سال تصرف سفارت امريكا بهدست دانشجويان پيرو خط امام، بيانيهاي صادر كرد كه در روزنامههاي امروز درج شد. در اين بيانيه 4 مادهاي، ضمن اشاره به استفاده امريكا از سفارت خود در ايران بهعنوان مركز جاسوسي عليه انقلاب اسلامي، بهدستاوردها و نتايج اين رخداد تاريخي اشاره شده و آمده است: «وزارت امور خارجه جمهوري اسلامي ايران در آستانه سومين سالروز حركت اصيل انقلابي دانشجويان مسلمان پيرو خط امام و تسخير لانه جاسوسي امريكا در ايران، ضمن گراميداشت اين روز بزرگ و تبريك و تهنيت به امام و امت، توجه ملل مسلمان و مستضعف و وجدانهاي بيدار جهان را به موارد زير جلب مينمايد: 1. تسخير و تعطيل مركز توطئه شيطان بزرگ امريكا عليه انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران كه بهدنبال پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي در 22 بهمن 1357 و سرنگوني رژيم سرسپرده و مزدور امريكا در ايران انجام گرفت، درسي بود براي همه مستضعفين كه در چنگال خونين امريكا و استكبار جهاني و ايادي وابسته و مزدوران گرفتارند و دلالتي بر اين اصل اساسي [است] كه محو استبداد، استثمار و ستم داخلي، بدون مواجهه قهرآميز با استعمار خارجي و حامي آن و قطع كامل روابط نابرابر استكباري، امكانپذير نخواهد بود. 2. قدرت استكبار جهاني و امپرياليسم امريكا، يك قدرت ميانتهي، ظاهرفريب و ساخته و پرداخته رسانههاي امپرياليستي و صهيونيستي و سازمانهاي جاسوسي آنان است و يقيناً آنجا كه ملتها با اراده متكي به ايمان فطري و الهي به پا خيزند، اين اسطوره ساختگي از پا ميافتد. عجز و درماندگي امريكاي جهانخوار و تمهيدات شيطاني آن درزمينههاي سياسي، نظامي و اقتصادي عليه جمهوري اسلامي ايران، چون محاصره اقتصادي، حمله مستقيم نظامي در طبس و جنگ تحميلي عراق عليه ايران در جريان بازداشت جاسوسان امريكايي، شاهدي براي پوشاليبودن قدرت [امريكا] و عظمت و استحكام نيروي اصيل و شكستناپذير ايمان است. 3. دستيابي به دستگاهها و مدارك جاسوسي در بهاصطلاح سفارت امريكا در تهران، نشان داد كه نمايندگيهاي سياسي امريكا و استكبار جهاني، چيزي جز يك پوشش ظاهري براي عمليات جاسوسي و توطئه عليه منافع ملل مظلوم نبوده و معاهدات بينالمللي درزمينه روابط ديپلماتيك، عمدتاً ابزاري در دست مستكبران عليه مستضعفان و اكثراً وسيله اعمال ديپلماسي فريب و تزوير به نفع ابرقدرتها و به زيان ملل مستضعف است. 4. امت مظلوم ايران، حركت انقلابي خود را با اتكال به قوه لايزال الهي درجهت نابودي استكبار جهاني و قطع سلطه سياسي، اقتصادي، فرهنگي و نظامي امپرياليسم و صهيونيسم بر ملل مسلمان و مستضعف ادامه داده، به شيطان بزرگ و مزدوران آن نشان خواهد داد كه در عرصه ايمان، ايثار و شهادت، براي لانههاي تزوير و پايگاههاي فساد جايي نيست. وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران.»[۲۳]
گزارش - 210
امروز دانشآموزان تهران، به مناسبت گراميداشت سالروز تصرف لانه جاسوسي امريكا و روز دانشآموز، تظاهراتي در مقابل سفارت سابق امريكا برگزار كردند. تظاهركنندگان پس از قرائت قطعنامه، به سخنان سخنران مراسم، آقاي موسوي خوئينيها گوش فرادادند. گزارش روزنامه اطلاعات از مراسم امروز به اين شرح است: «به مناسبت گراميداشت سالروز تبعيد امام خميني، سومين سالروز تسخير لانه جاسوسي امريكا در تهران و نيز روز دانشآموز، بعدازظهر پنجشنبه، هزاران تن از دانشآموزان نواحي مختلف آموزشوپرورش تهران، در صفوف منظم و بههمفشرده، راهپيمايي كردند و خاطره اين روز را گرامي داشتند. در ادامه اين مراسم، پس از آتشزدن تابوتي كه پوشيده از پرچمهاي امريكا، شوروي، رژيم صهيونيستي و فرانسه بود و همچنين مترسكهايي از ريگان و كارتر، بيانيهاي قرائت شد. سپس حجتالاسلام موسوي خوئينيها نماينده مجلس شوراي اسلامي، سخناني ايراد كرد. وي ضمن تبريك پيروزيهاي اخير سپاهيان اسلام در مصاف با نيروهاي متجاوز بعثي صدام، گفت: "امروز روز 13 آبان است؛ يعني روز ذلت امريكا و غلبه ارزشهاي الهي بر ارزشهاي شيطاني و روزي است كه قدرتمندترين كشور جهان، دربرابر حركت انقلابي ملت ايران، گيج و متشنج شد. "آقاي خوئينيها در ادامه سخنان خود ضمن برشمردن صفات شيطان از ديدگاه قرآن، به تشريح عملكرد شيطان بزرگ، امريكا، از سال 42 تا امروز پرداخت و گفت: «تمامي توطئههاي امريكا، از تبعيد امام امت به تركيه و نجف تا امروز، براساس گفته قرآن كه ميگويد: كيد شيطان ضعيف است، ضعيف بود و شكست خورد. [...] باوجود اينكه امام، دولت امريكا را نصحيت كرد كه توطئه نكند، ولي توجهي نشد تا اينكه دانشجويان مسلمان پيرو خط امام، تصميم گرفتند كه لانه جاسوسي امريكا در تهران را اشغال كنند و در 13 آبان ـ سالروز تبعيد امام امت و روز دانشآموز ـ با يك عمل قهرمانانه، اين لانه توطئه و فساد را به اشغال خود درآورند و جاسوسان امريكا را نيز به گروگان بگيرند.» وي در بخش ديگري از سخنانش از مبارزات ملت مسلمان ايران بهويژه دانشآموزان در بهثمررساندن انقلاب اسلامي، تجليل كرد و با اشاره به يكي از اسناد لانه جاسوسي گفت: «امريكا ميخواست براساس حركتهاي دانشآموزاني كه باعث سقوط رژيم شاه شد، آنها را در مخالفت با جمهوري اسلامي به خيابانها بكشد تا چند نفري از آنان كشته شوند و سپس با برپايي مراسمي نظير آنچه مردم ما درطول انقلاب برگزار كردند، جمهوري اسلامي ايران را شكست دهد كه اين توطئه نيز منجر به شكست شد.» وي تأكيد كرد: «هر توطئهاي كه شيطان بزرگ عليه ما كرد، ازجمله محاصره اقتصادي، حمله نظامي به طبس، جنگ صدام و اغتشاشات داخلي توسط عنصر مخلوع و فراري، با شكست مواجه شد و ما در سراسر اين دوران مبارزات از سال 42 تا امروز، از يكطرف، توطئه شيطان را ميبينيم و از طرف ديگر، مكر خداوند را و امروز نيز با رهبري پيامبرگونه امام و ايثار ملت شهيدپرور ايران و بيداري دانشآموزان، توطئههاي شيطان بزرگ درهم شكسته شده و اراده خداوند تحقق پيدا كرده و امروز، جمهوري اسلامي ايران، نيرومندتر از هميشه است و پيروزيهاي سپاهيان و رزمندگان اسلام نيز امريكا را لرزاند.»[۲۴] همچنين در اين روز، دانشجويان پيرو خط امام با استفاده از اسناد بهدستآمده از سفارت سابق امريكا، اسامي 137 تن از كاركنان سفارت امريكا را كه در فعاليتهاي جاسوسي در ايران و ساير كشورها شركت داشتند، اعلام كردند. [۲۵]
گزارش - 211
بهزاد نبوي سخنگو و نماينده دولت جمهوري اسلامي ايران در توافقنامه الجزاير در گفتوگو با روزنامه كيهان به موضوعاتي اشاره كرد، ازجمله: عمدهترين بازتابهاي داخلي پس از آزادشدن گروگانهاي امريكايي؛ دلايل توافق كشور بر سر آزادي گروگانها و بيانيه الجزاير؛ لاينحلماندن بخش عمدهاي از توافقات الجزاير و پايبندنبودن طرف امريكايي به تعهدات خود و نيز دستاورد اقتصادي و سياسي تصرف سفارت امريكا در كشور. وي درباره علت و ريشة حركت دانشجويان مسلمان پيرو خط امام گفت: تا آنجايي كه من اطلاع دارم، علتي كه سبب شد برادران ما دست به چنين اقدام شجاعانهاي بزنند كه در تاريخ انقلاب ما ثبت شود، "اعتراض به امريكا و سياست دولت موقت" بود. شرايطي كه در آن، لانه جاسوسي اشغال شد، شرايط بدي بود. امريكا كه از در بيرون رانده شده بود، داشت از پنجره برميگشت و دولت موقت هم مشغول ايجاد ارتباط براي بهسازي رابطهاش با امريكا بود. ازنظر اجتماعي هم در داخل، وضع خيلي بد بود. جامعه بهسمت "حكومتناپذيري" پيش ميرفت و دولت، حاكميتي نداشت. البته اين را هم من ميدانم و اطلاع دارم كه برادران دانشجوي ما، ابتدا كه بهقصد اشغال جاسوسخانه ميرفتند، برنامه اقامت درازمدت در لانه را نداشتند، ولي موضعگيريهاي قاطع امام در حمايت از حركت انقلابي مزبور، برادران را مصمم كرد كه حركت را ادامه بدهند و اشغال جاسوسخانه كه ابتدا حركتي اعتراضي تلقي ميشد، تبديل به يك حركت خالصتر و سرنوشتسازتر براي انقلاب اسلامي شد و با اين حركت، مرحله دوم انقلاب اسلامي آغاز شد. بهزاد نبوي همچنين درباره محاكمهنشدن گروگانها كه قبلاً اعلام شده بود، اظهار كرد: پس از اينكه گروگانگيري، نتايج مطلوب خود را داد؛ يعني "سرنگوني دولت موقت"، هرجومرج داخلي پايان يافت، نيروهاي چپ، ضدانقلاب و منافق، خلعسلاح و چهرههاي وجيهالمله افشا شدند و تمام نتايج سياسي و اقتصادي، ازجمله خودكفايي و قطع وابستگي به امريكا، تأمين شد. بنابراين، لازم بود هرچهسريعتر، گروگانها آزاد شوند. البته آن موقع فكر ميكرديم كه گروگانها را محاكمه ميكنيم، ولي اين كار آرمان زيادي ميخواست كه توطئههاي جهاني را عليه ما سازمان ميداد، درنتيجه، نگهداري گروگانها كار معقولي نبود و به همين دليل با دورنگري كه رهبر انقلاب داشتند، آن فرمان تاريخي را صادر و موضوع را به مجلس واگذار كردند و مجلس هم طبق نظر امام، آن مصوبه را به دولت ابلاغ و دولت هم اجرا كرد و درحالحاضر با بررسي اين موضوع، احساس ميكنيم كه صحيح بوده است. وي درباره بيانيه الجزاير و آراي مخالفان محتواي بيانيه گفت: من نماينده دولت در امضاي بيانيه الجزاير بودم و اين بيانيه، برخلاف هوچيگريهاي بنيصدر، هيچ الزام قانوني براي دولت ايجاد نميكرد. يك مصوبه قانوني بود كه از شوراي نگهبان هم رد شده بود و دولت، افتخاراً و بنابه مسئوليت شرعي دخالت كرد و بيانيه را به امضا رساند و من نه به اين دليل كه امضاكننده بيانيه الجزاير بودم، بلكه درحالحاضر هم معتقد هستم كه اين بيانيه بهترين راهحلي بود كه باتوجهبه شرايط و امكاناتي كه ما داشتيم، ميتوانستيم براي پايان موضوع گروگانها پيدا كنيم. ضمن آنكه مخالفان بيانيه الجزاير، بنيصدر و نوبري بودند كه يكي در فرانسه و دومي در دامان عمو سام است. ليبرالها و نهضت آزادي را همه شناختهاند و منافقان هم چهرهشان شناختهشده است؛ اينها مجموعاً طيف مخالفان بيانيه بودند كه به دولت حمله ميكردند و محكوم ميكردند كه دولت، مملكت را به امريكا فروخته و الآن چهرههايشان برملا شده و معلوم شده است از چه موضعي حرف ميزدند و تمام اين چهرههاي مخالف با نيتهاي پليد، به سراغ قضيه رفتند. نبوي درباره توافقات انجامشده براساس بيانيه و نتايج كنوني آن نيز افزود: «براساس بيانيه الجزاير، قرار بود داراييها، اموال و سپردههاي ما، دربرابر آزادي گروگانها به انضمام اموال شاه و بستگانش به ما برگردد. درحالحاضر، ما از كل حدود 10 ميليارد دلار كه از امريكا طلب داريم، حدود 4 ميليارد دلار دريافت كردهايم و براي 5/3 ميليارد بدهيهاي خودمان به بانكهاي امريكايي كه بايد قسطي ميپرداختيم، مهلت گرفتيم و آن را يكجا پرداخت كرديم. 3 ميليارد دلار هم در حساب الجزاير در انگلستان يا هلند است كه از اين مقدار، 5/1 ميليارد اختلاف حساب است كه بعد از حل، سهم ما به حسابمان ميآيد و سهم امريكاييها هم به حساب آنها ميرود. يك ميليارد، تضمين بدهيهاي ما به شركتهاي امريكايي است كه در اختيار داوري بينالمللي است. 300 ميليون دلار هم در بانك امريكايي فدرال رزرو است كه متعلق به ماست. وقتي اختلاف 5/1 ميليارد حل بشود، آن هم به ما برميگردد. البته، مقداري هم اعتبارهاي اسنادي و ضمانتنامه در بانكهاي امريكايي است كه روي آنها اختلاف و دعوا داريم. درباره ثروتهاي شاه و بستگانش، همان روزي كه بيانيه امضا ميشد، ما بهصراحت گفتيم كه اين حركت، يك حركت سياسي و سمبليك بهمنظور ناامنكردن امريكا براي نوكران امريكا است كه ديگر جرئت نكنند در امريكا پولها و سرمايههايشان را به نام خودشان بگذارند، كمااينكه بعد از دو سال پس از گروگانگيري، وابستگان به شاه، يا مالي را در امريكا نميگذارند يا به نام خودشان نميگذارند. از اين بابت بعيد است چيزي بهدست ما برسد. ما تاكنون هيچ تخلفي از بيانيه نكردهايم و امريكا بيش از 20 مورد تخلف كرده كه اين امر نشاندهنده آن است كه بيانيه خوشايند امريكا نبوده است. البته، ما به ديوان داوري لاهه شكايت كردهايم.»[۲۶]
گزارش - 212
احمد عزيزي قائممقام وزارت خارجه، در يك مصاحبه و سازمان برنامه و بودجه در اطلاعيهاي، دستاوردهاي تصرف سفارت امريكا در تهران را تشريح كردند. احمد عزيزي قائممقام وزارت خارجه، در مصاحبه اختصاصي با روزنامه كيهان درباره تأثيرات سياسي و اقتصادي اقدام دانشجويان مسلمان پيرو خط امام گفت: بهرغم واقعيت موجود در جهان و آنچه در نظام اقتصادي جهان حاكم است، ما موفق شديم بخش اعظم سپردهها و طلاهاي خود را از امريكا بگيريم. از سوي ديگر، تسخير لانه جاسوسي، امريكا را وادار كرد كه حداقل حتي بهصورت يك قول (كه خود موضوع مهمي است)، ارائه اطلاعات مربوط به اموال وابستگان حكومت پهلوي و شاه و بازگرداندن آنها را در صورت كشف و شناسايي، تضمين كند. علاوهبرآن، امريكا مجبور شد فرار شاه از پناهگاهي به پناهگاه ديگر و درنهايت تا مصر را تحمل كند كه اين، ثمره كوچكي براي انقلاب نبود. اين ضربه بسيار مهمي براي ساير سرسپردگان به امريكا بود كه دل به قدرت افسانهاي امريكا نبندند. آنها فهميدند كه تا چه حد ميتوانند به اين دو قدرت واهي تكيه كنند.[۲۷] سازمان برنامه و بودجه نيز در اطلاعيهاي به نتايج اقتصادي تسخير سفارت امريكا و تحريم اقتصادي امريكا عليه ايران پرداخت و دستاوردهاي اين اقدام را تشريح كرد. در بخشي از اطلاعيه سازمان آمده است: نتايج مفيد تسخير لانه جاسوسي از نگاه سازمان برنامه و بودجه به اين شرح است: 1. سكان توليد را كارشناسان ايراني، خود بهدست گرفتند و نشان دادند كه ايراني، خود قادر است تا اداره امور اقتصادي و فني كشور را بهدست گيرد. 2. وابستگي تجاري به كشورهاي غربي كاهش يافت. در سال 1357، درصد واردات ايران از آلمان غربي، ژاپن، امريكا، انگليس و فرانسه به 2/65% كل واردات ميرسيد، درحاليكه در سال 1359، سهم امريكا به صفر رسيد و سهم 4 كشور ديگر غربي به 37 درصد كاهش يافت. 3. رابطه مالي با بانكهاي امريكايي قطع شد و وامهايي كه در زمان طاغوت دريافت شده بود، بازپرداخت شد و تعهدات مالي ـ كه خود موجب تعهدات سياسي است ـ از بين رفت. 4. الگوي مصرف تغيير يافت. كالاهاي مصرفي لوكس و غيرضروري، از فهرست واردات كشور، خارج و ورود كالاهاي مصرفي، منحصراً به 16 نوع كالاهاي اساسي و ضروري، محدود شد. 5. تحريم و محاصره اقتصادي براي ما اعتمادبهنفس را به ارمغان آورد و باوجود نظريههاي منحط سازشكاران، مردم نشان دادند كه بدون رابطه با امريكا هم ميشود زندگي كرد و همراه با آن، با درك ابعاد و عمق فاجعهآميز وابستگي اقتصادي، ضرورت دستيابي سريع به خودكفايي و استقلال اقتصادي، بيش از زمانهاي ديگر، احساس و مطرح شد. 6. امت مسلمان ايراني در صنايع و در بخش توليد، به موفقيتهايي دست يافت كه نمونههاي زير از آن جمله است: راهاندازي مجتمع مس سرچشمه كرمان؛ راهاندازي بخش دوم ككسازي توسعه ذوبآهن اصفهان؛ دستيافتن به موفقيتهايي درزمينة توليد وسايل موردنياز شبكه برقرساني و مخابرات كشور؛ راهاندازي بخشي از واحد فروش نفت كه نهتنها به نسل حاضر، بلكه به آيندگان نيز متعلق است و اين خط مشي جديد سبب شد كه برخلاف انتظار محافل غربي، دولت ازنظر تأمين منابع ارزي، براي ادامه جنگ در مضيقه نباشد و با پشتوانهاي محكم در مقابل توطئههاي امپرياليستها، در عرصه اقتصاد نيز مقاوم و قوي باقي بماند.[۲۸]
گزارش - 213
راديو امريكا در گزارشي درخصوص ماجراي تسخير سفارت امريكا در تهران، به تأثير آن در حوادث داخلي دو كشور پرداخته، ايران را بازنده اين اقدام ناميد و تجاوز عراق به ايران را نشانة فرصتطلبي عراق و بهرهبرداري اين كشور از اوضاع پس از گروگانگيري در ايران و متأثر از اختلافات قديمي مرزي دو كشور دانست. در بخشي از اين گزارش آمده است: نمونه بهتري از آثار بحران گروگانگيري، جنگ ايران و عراق است. عراق زماني جنگ را آغاز كرد كه ايرانيان سرگرم بحران گروگانگيري بودند. باوجود اينكه دليل برخورد ميان ايران و عراق، ادعاهاي ارضي چندساله آنان عليه يكديگر است، عراق، زمان حمله به ايران را تاحدودي در اوضاع آشفته داخلي و انزواي سياسي ايران برگزيد و نبود لوازم يدكي براي وسايل و جنگافزارهاي نظامي ساخت امريكا، امتيازي براي عراق در ميدان جنگ محسوب ميشد. اين راديو در ادامه با اشاره به تأثير اين حادثه در جامعه امريكا، آن را مؤلفه مؤثري در تغيير سبك سياست خارجي اين كشور خواند و افزود: آثار بحران گروگانگيري بر ايالات متحده، عميقتر از آن بود كه تصور ميشد. گروگانگرفتن ديپلماتهاي امريكا و ناتواني امريكا در آزادكردن آنان، فاجعهاي سياسي براي دولت جيمي كارتر رئيسجمهور پيشين ايالات متحده بود. اين امر، كارتر را نزد افكار عمومي امريكا ناتوان جلوه داد و عاملي براي باخت او در انتخابات رياستجمهوري سال 1980 امريكا شد. در نخستين مراحل بحران گروگانگيري، جيمي كارتر به روشهاي گوناگون سياسي، حقوقي و بينالمللي و درعينحال به تحريكهاي اقتصادي و همينطور تهديد به انجامدادن اقداماتي شديدتر متكي بود. هنگامي كه همه اين تلاشها با شكست روبهرو شد، وي براي نجات گروگانها به اقدامي نظامي دست زد كه با ازكارافتادن چند فروند بالگرد در آخرين دقايق، ناچار شد آن را ناتمام بگذارد. بهگروگانگرفتن ديپلماتهاي امريكايي در تهران، ظاهراً سرخوردگي امريكاييان را از دولتي كه به نظر آنان در سياست خارجي ضعيف و مردد بود، بهدنبال داشت و به عمر آن خاتمه بخشيد. منتقدان سياست خارجي امريكا، بحران گروگانگيري را شكست درازمدت ايالات متحده در دنبالكردن قاطع منافع بينالمللي خود ميدانند. به نظر آنان، ضعف امريكا حوادثي چون گروگانگيري در ايران را تشويق ميكرد. دراينحال، آثار بحران گروگانگيري احتمالاً از محدوده ايران و امريكا فراتر رفت و به ميزاني، سبك سياست خارجي ايالات متحده را تغيير داد.[۲۹]
گزارش - 214
درحاليكه همه اهداف ايران از اجراي عمليات محرم محقق شده است و نيروهاي عراقي علاوهبر پذيرش شكست سنگين و دادن تلفات و غنائم بسيار، به آنسوي مرزها رانده شدهاند، سعدون حمادي وزير خارجه عراق، در مصاحبهاي با روزنامه كويتي الوطن مدعي شد، ايران در عمليات اخير خود شكست خورده و اين احتمالاً به معني پايانيافتن جنگ است. وي با اعلام نارضايتي از ميزان كمكهاي دريافتي از كشورهاي عربي حامي اين كشور در جنگ عليه ايران، گفت: برخي حاميان عرب، حمايتي كه از آنها انتظار ميرود، انجام نميدهند. اگرچه ما به هيچگونه حمايت نظامي احتياج نداريم(!) بههيچوجه از ميزان پشتيباني بعضي از برادران عربمان اظهار رضايت نميكنيم.[۳۰] اين گفتههاي سعدون حمادي درباره نارضايتي از كمك كشورهاي عرب، نشاندهنده مشكلات اساسي اقتصاد اين كشور و هزينه بالاي مخارج جنگ است. به گزارش منابع مطلع اقتصادي غرب، حكومت عراق نتوانسته است به تعهدات خود دربرابر قراردادهاي منعقدشده عمل كند و اين منابع معتقدند كه كشورهاي عربي حامي عراق كه هزينه جنگ را ميپردازند نيز بهدليل مشكلات اقتصادي مالي كه براثر اين حمايت با آن مواجه شدهاند، از پرداخت تعهدات مالي عراق به كمپانيهاي خارجي سر باز زدهاند. مجله اقتصادي ميدلايست اكونوميست دايجست دراينباره نوشته است: عراق بهشدت با كمبود مواد اوليه ساختماني روبهرو است و وزارت بازرگاني برخي كشورها نيز بهدنبال وخامت اوضاع مالي و اقتصادي عراق، از صدور اعتبار صادراتي براي اين كشور خودداري ميكنند. آگاهان سياسي بر اين باورند كه موفقيتهاي ايران در جنگ و زير سؤال رفتن مجدد ماهيت حكومت عراق، سبب شده است دولتهاي طرف قرارداد، در ادامه رابطه اقتصادي خود با اين كشور، محافظهكارانه رفتار كنند.[۳۱]
گزارش - 215
هفت نفر از ايرانيان مقيم كويت كه درپي حمله پليس اين كشور به مراسم عزاداري عاشورا، دستگير و زنداني شده بودند، پس از يك هفته تحمل شرايط نامناسب و آزار و اذيت در زندان، آزاد و بعدازظهر امروز وارد تهران شدند. يكي از اين افراد در مصاحبهاي درباره چگونگي دستگيري و اخراجشان از كويت گفت: در حسينيه به عزاداري و سينهزني مشغول بوديم كه پليس كويت پس از پرتاب گاز اشكآور، به ما حمله كرد كه براثر آن تعداد زيادي از عزاداران زخمي شدند و من نيز بهدليل اصابت ضربات باطوم از ناحيه سر زخمي شدم و به همراه چند نفر با اتومبيل به سلولهاي انفرادي منتقل شديم. در آنجا به ما گفته شد كه نبايد شعار سياسي بدهيم و مأموران بازجويي از ما ميپرسيدند چرا "مرگ بر امريكا" و "مرگ بر صدام" ميگوييد و مرا به 30 سال زندان تهديد كردند.[۳۲] بهدنبال ضربوشتم و سپس اخراج تعدادي از اتباع ايراني، سخنگوي وزارت امور خارجه ايران اعلام كرد كه شكنجه و آزار اتباع ايراني و اخراج آنان، بخشي از توطئه وسيع استكبار جهاني عليه جمهوري اسلامي ايران است. وي افزود: عمليات ايذايي عليه ايرانيان و توسعه جو تبليغاتي مخرب و تحريكآميز دراينزمينه، بيترديد گامي است درجهت فراهمآوردن زمينههاي مطلوب براي بهرهبرداري امريكا و ياران مرتجعش در منطقه كه بهدنبال شكاف و نفاق بين جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي همسايه و درنتيجه توجيه حضور فعال و گسترش نفوذ امريكا در منطقهاند. سخنگوي وزارت خارجه گفت: جمهوري اسلامي ايران همانگونهكه بارها اعلام كرده است، درعينحال كه به اصل روابط صلحآميز و حسن همجواري باهمسايگان غيرمحارب و دخالتنكردن در امور داخلي آنها ارج مينهد، اينگونه تحريكات و تجاوزات آشكار به حقوق انساني اتباع خود را نيز محكوم ميكند. ما بدينوسيله به دولت كويت اكيداً توصيه ميكنيم كه تحتتأثير القائات دشمنان اسلام قرار نگيرد و با ادامه اينگونه اعمال غيرانساني، روابط خود را با جمهوري اسلامي ايران بيش از اين به مخاطره نيندازد.[۳۳]
گزارش - 216
خبرگزاري جمهوري اسلامي از بلگراد، گزارش داد: براساس اطلاعات كسبشده از منابع كاملاً موثق، عدهاي از افسران نيروي دريايي عراق، مشغول گذراندن دورههاي آموزشي ويژه در پايگاه دريايي "اسبيليت" يوگسلاوي ميباشند. از تعداد اين افسران، اطلاعي در دست نيست. بنابر گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، آموزشگاه نظامي اسبيليت، از مدرنترين، مجهزترين و بهترين آموزشگاههاي نيروي دريايي يوگسلاوي به شمار ميرود. اين خبرگزاري ميافزايد: گزارشهاي غيرموثق ديگر حاكي است كه عدهاي از افسران نيروي هوايي عراق، در زاگراب به آموزش نظامي مشغولاند، دراينباره، رفتوآمد وابسته نظامي عراق در بلگراد به زاگراب و اقامت هيئتهاي نظامي عراق در زاگراب مورد تأييد است.[۳۴]
گزارش - 217
به گزارش خبرگزاري اوپك از بغداد، عراق و اتريش براساس يك موافقتنامه همكاري كه در پايان پنجمين اجلاس كميته مشترك دو كشور در بغداد امضا شد، طرحهاي فني و اقتصادي مشتركي را آغاز خواهند كرد. به گزارش خبرگزاري اوپك از بغداد، موافقتنامه مذكور را قاسم تقي الاريبي وزير نفت عراق و ژوزف استار باچر وزير تجارت، بازرگاني و صنايع اتريش امضا كردهاند. وزير نفت عراق، اين قرارداد را گامي مهم در توسعه روابط دو كشور توصيف كرد.[۳۵]
گزارش - 218
كمكهاي اقتصادي و نظامي امريكا به عراق با تحمل اندكي حقارت ملي ازسوي امريكاييها ادامه دارد. درپي گسترش رابطه اقتصادي و نظامي امريكا با عراق و اعلام رابطه رسمي و حسنه بين دو كشور ازسوي وزارت امور خارجه عراق، دولت اين كشور از 30 كمپاني امريكايي براي شركت در نمايشگاه تجاري بغداد رسماً دعوت كرد، اما براي جلوگيري از تشديد جو ضدامريكايي در اين كشور، به تقاضاي شخص صدام، شركتهاي امريكايي از برافراشتن پرچم اين كشور بر فراز غرفه امريكا خودداري كردند. روزنامه كيهان در شماره امروز خود به نقل از نشريه ميدل اشترن كورنت (چاپ لندن) دراينباره نوشته است: صدام حسين كه در بغداد براي سران هيئتهاي تجاري شركتكننده در اين نمايشگاه سخنراني ميكرد، از دوستان امريكايي خود تقاضا كرد كه از برافراشتن پرچم اين كشور تا رسيدن زمان مناسب خودداري كنند. اين نشريه در ادامه آورده است: علاوهبر سلاحهايي كه رژيم صدام از فرانسه و ديگر دولتهاي غربي دريافت كرد، امريكا نيز با ارسال سلاحهاي پيشرفته تازه به عراق، بر اين اقدام كشورهاي اروپايي صحه گذاشته است.[۳۶]
گزارش - 219
در شرايط بحراني لبنان و درحاليكه اعلام شده است امريكا بهدنبال استقرار دائمي نيروهاي نظامي در اين كشور ميباشد، خبرگزاري رويتر از طرحي خبر داد كه نتايج اجراي آن، تقويت نيروهاي فالانژ در جنوب لبنان است. دراينباره، روزنامه جمهوري اسلامي در شماره امروز خود به نقل از اين خبرگزاري نوشته است: درپي ديدار فرانسيس وست معاون وزارت دفاع امريكا در امور امنيت بينالمللي از لبنان، در واشنگتن فاش شد كه امريكا در نظر دارد با توافق حكومت امين جُميَّل، در بيروت دفتر كمكهاي نظامي تأسيس كند. به گزارش خبرگزاري رويتر از واشنگتن، اين دفتر، مسئوليت نظارت بر ارسال تسليحات به لبنان را كه در چارچوب تقويت ارتش فالانژ لبنان انجام ميشود، بهعهده خواهد داشت. به گفته منابع نظامي وزارت دفاع امريكا، مسئولان اين دفتر در ابتداي امر، از كارشناسان امريكايي مقيم كشورهاي اروپاي غربي انتخاب خواهند شد تا در ادامه سياست ريگان و حمايت از امين جُميَّل، ارتش فالانژ لبنان را قادر به استفاده از سلاحهاي امريكايي كنند. به گزارش رويتر، در مرحله اول، مبلغ 50 ميليون دلار كمكهاي نظامي در اختيار لبنان گذاشته شده است و قسمت اعظم اين مبلغ، بهمنظور افزايش قدرت ارتش لبنان از 12 هزار نفر به 16 هزار نفر است. گفتني است كه امريكا همچنين مدت اقامت تفنگداران دريايي خود را در لبنان تمديد كرده است.[۳۷]
گزارش - 220
در جنوب لبنان، امريكا و رژيم صهيونيستي، نيروهاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي را كه در ميان مردم لبنان نفوذ فوقالعادهاي دارند، مزاحم اهداف و برنامههاي خود ميدانند. درهمين باره، خبرگزاري آسوشيتدپرس و رويتر از حضور نيروهاي سپاه در جنوب لبنان گزارشهايي را منتشر كردند. در لابهلاي اين گزارشها، جملاتي نامناسب و گاه تمسخرآميز به چشم ميخورد، ولي حاوي حقيقتي غيرقابلانكار مبنيبر حمايت مردم از پاسداران امام خميني است. به گزارش آسوشيتدپرس: «پاسداران انقلاب كه بهمنظور صدور انقلاب اسلامي بنيادگراي آيتالله روحالله خميني، از ايران به لبنان آمدند. در شهر بعلبك يك بيمارستان، يك فروشگاه و يك ستاد ايجاد كردهاند. پاسداران انقلاب كه تعدادشان 300 نفر تخمين زده ميشود، در جريان مداخله نظامي اسرائيل در لبنان، وارد اين شهر شدند و ميدان اصلي شهر را به نام آيتالله خميني نامگذاري كرده و ضمن افراشتن پرچم سه رنگ ايران در خيابانها، بر روي ديوار[هاي شهر]، همانند ايران، شعار مرگ بر امريكا نوشتند. يك انقلابي ريشو كه حاضر نشد نام خود را بگويد، اظهار داشت: ما براي تبليغات به اينجا آمدهايم تا مردم را درجهت صدور انقلاب اسلامي ايران راهنما باشيم. بعلبك كه در زمان صلح، هزاران توريست خارجي را به خود جذب ميكرد، شهري است با حدود 25 هزار نفر جمعيت كه 95 درصد آنان مسلمان شيعه هستند.»[۳۸] رويتر نيز درهمين باره اعلام كرد: «در اوضاع درهم و برهمي كه براثر حمله اسرائيل به لبنان به وجود آمد، صدها نفر از پاسداران انقلاب اسلامي با اونيفورم كامل و درحاليكه سلاحهاي خود را همراه دارند، در بعلبك ـ شهر قديمي لبنان ـ استقرار يافتهاند. آنها مقر نظامي خودشان را در يك ساختمان بيمارستان مدرن متروك برپا داشته و در بين ساكنان شيعه شهر كه در اكثريت هستند، به نفع انقلاب آيتالله خميني شروع به تبليغ كردهاند. در فاصله 300 متري گذرگاه بازار كوچك بعلبك، پاسداران انقلاب حتي يك دفتر تبليغ دو طبقه داير كردند. آنها پلاكاردي مقابل دفتر چسبانيده و خود را بهعنوان عاشقان شهادت توصيف نمودهاند. ايرانيها اكنون به كودكان اين ناحيه تعليم و توان ميدهند. شهر، پر از پلاكاردها، پوسترهاي ديواري و شعارهايي است كه در آن، امپرياليسم اسرائيل و امريكا محكوم گرديده و لبنانيها را تشويق ميكند كه ازطريق شهادت در جستوجوي رستگاري باشند.» [۳۹]
گزارش - 221
امروز عدهاي از پيشمرگان بارزاني، محل تجمع نيروهاي ارتش عراق، در منطقه "مرگهسور" در استان سليمانيه را زير آتش سلاحهاي سنگين و سبك خود قرار دادند در اين حمله، 12 تن از نيروهاي نظامي عراق كشته و 24 نفر نيز مجروح شدند. علاوهبراين، در اين اقدام، يك توپ120 ميليمتري و يك قبضه تيربار دوشكا منهدم شد.[۴۰]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/08/13
- ↑ سند شماره 151/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي لشكر فتح در عمليات محرم، (راوي: محسن رخصتطلب)، 30/7/1361 الي 20/8/1361 صص 83 و 84؛ و ـ سند شماره 75/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي تيپ17 عليبنابيطالب(ع) در عمليات محرم، (راوي: تاجآبادي)، 15/8/1361، ص27؛ و ـ سند شماره 73/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه لشكر3 صاحب صاحبالزمان(عج) در عمليات محرم، (راوي: محسن رخصت طلب)، ص20.
- ↑ سند شماره 77/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي تيپ 8 نجف، در عمليات محرم، (راوي: صياديان)، ص19.
- ↑ همان، ص10؛ و ـ مأخذ1، بخش آخر، ص21.
- ↑ سند شماره 17506 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي قرارگاه عملياتي كربلا در جنوب (ركن2)، شماره 651، تاريخ 13/8/1361، ص3.
- ↑ سرتيپ 2 ستاد سعيد پورداراب، هيئت معارف جنگ شهيد سپهبد صيادشيرازي، جلد 1، چاپ اول، 1386، ص117.
- ↑ سند شماره 144637 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: خبرنامه، بولتن شماره 361مركز ارتباطات روابط عمومي ستاد مركزي سپاه، 16/8/1361، صص 8 ـ 6.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 14/8/1361، ص21، راديو بيبيسي، 13/8/1361.
- ↑ سند شماره 73254 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، سماجا 3 (مركز فرماندهي)، شماره229، تاريخ 15/8/1361، ص4.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 58092، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا 3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (مركز فرماندهي)، 13/8/1361؛ و ـ سند شماره 17616 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعات هفتگي، از ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، طرح و برنامه عمليات، اطلاعات عمليات، به مسئول واحد (دفتر سياسي) ستاد مركزي، شماره 44، تاريخ 24/8/1361، ص6.
- ↑ سند شماره 89195 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش امنيتي مناطق دهگانه، از مركز فرماندهي سپاه به فرماندهي كل، آبان 1361، منطقه 5، ص21.
- ↑ سند شماره 104794 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، سپاه پاسداران، شماره 182، تاريخ 23/8/1361، ص2.
- ↑ سند شماره 350393 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي، قرارگاه مركزي لشكر64 پياده، شماره 61، تاريخ 13/8/1361، ص1؛ و ـ مأخذ11، ص17.
- ↑ مأخذ 8، ص1؛ و ـ سند شماره 58155 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه (طرح و برنامه عمليات) به ستاد مركزي (طرح و برنامه عمليات)، 17/8/1361؛ و ـ مأخذ11، ص15.
- ↑ سند شماره 58191 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي منطقه 5 به فرماندهي كل سپاه، 19/8/1361؛ و ـ مأخذ11، ص19؛ و ـ سند شماره 350301 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه بعثت به فرماندهي منطقه 5، 18/8/1361.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 13/8/1361.
- ↑ سند شماره 218077 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: خبرنامه سياسي و اطلاعاتي واحد اطلاعات و تحقيقات كميته مركزي انقلاب اسلامي، شماره 17، تاريخ 20/8/1361، ص4.
- ↑ همان، ص9.
- ↑ سند شماره 58208 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه از ستاد منطقه 9 (اطلاعات) به ستاد مركزي (اطلاعات)، شماره 295، تاريخ 20/8/1361.
- ↑ مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني، صحيفه امام (مجموعه آثار امام خميني)، جلد 17، تهران: چاپ اول، پاييز 1378، صص 78 ـ 86.
- ↑ روزنامه كيهان، 15/8/1361، ص23.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 13/8/1361، ص2.
- ↑ مأخذ16، ص13.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 15/8/1361، ص14.
- ↑ روزنامه كيهان، 13/8/1361، ص2.
- ↑ همان، ص2.
- ↑ همان، صص 6 و 7، ويژهنامه.
- ↑ مأخذ21، ص13.
- ↑ خبرگزاي جمهوري اسلامي، نشريه گزارشهاي ويژه، شماره 230، تاريخ 14/8/1361، صص 22 و 23، راديو امريكا، 13/8/1361.
- ↑ همان، ص6، كويت ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس، 13/8/1361.
- ↑ مأخذ16، ص1.
- ↑ مأخذ21، ص24.
- ↑ مأخذ21، ص24.
- ↑ مأخذ29، ص4، بلگراد ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 13/8/1361.
- ↑ مأخذ29، ص17، بغداد ـ خبرگزاري اوپك، 13/8/1361.
- ↑ مأخذ25، ص20.
- ↑ مأخذ22، ص3.
- ↑ مأخذ29، صص 12 و 13، بعلبك ـ خبرگزاري آسوشيتدپرس، 13/8/1361.
- ↑ مأخذ29، صص 13 و 14، بعلبك ـ خبرگزاري رويتر، 13/8/1361.
- ↑ سند شماره 17616 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعات فرهنگي، از ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي (طرح و برنامه عمليات) به مسئول واحد (دفتر سياسي) ستاد مركزي، شماره 44، تاريخ 24/8/1361، ص7.