1361.11.11

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۷ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۰۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.11.11
نام‌های دیگر یازده بهمن
تاریخ شمسی 1361.11.11
تاریخ میلادی 31 ژانویه 1983
تاریخ قمری 16 ربيع‌الثاني 1403



گزارش - 438

گزارش فرماندهان سپاه از هوشياري‌ دشمن در منطقه‌ي فكه تا چزابه و بررسي سازمان رزم سپاه پاسداران* موضوعاتي بودند كه امروز در دو جلسه‌ي جداگانه در محل قرارگاه خاتم(ص) به آن‌ها پرداخته شد. تغييرات ايجاد‌شده در عقبه‌ي منطقه‌ي خودي، افزايش تردد نيروها و اطلاعاتي كه عراق از طريق منابع گوناگون (از جمله عكس‌برداري منظم هوايي، ديدباني و فرستادن گشتي‌ رزمي و استقرار كمين) در منطقه‌ي فكه تا چزابه به دست آورده بود، موجب افزايش هوشياري‌ دشمن به فعاليت‌هاي نيروهاي ايراني گرديد. گزارش تعدادي از فرماندهان سپاه در جلسه‌ي بعد از ظهر امروز كه در محل قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) واقع در ارتفاعات برغازه تشكيل ‌شده بود، گوياي افزايش هوشياري دشمن است. احمد كاظمي در اين باره گفت: «تجمع نيرو در منطقه زياد است و هواپيماهاي دشمن هدف‌ها را خوب مي‌زنند. بمب‌باران‌هاي هواپيماهاي عراقي كه از حدود ساعت 10:15 صبح شروع ‌شده، هنوز (حدود ساعت 15:40) ادامه دارد. ضمن آن‌كه دشمن پل جديدي روي كانال (غرب خط مرزي) زده و به شرق كانال آمده و نيرويي در حد 2 گردان در آن‌جا مستقر كرده است. همچنين تپه‌هاي رملي اطراف صفريه را گرفته [است]. رفت و آمد دشمن روي جاده‌ي آسفالت مرزي زياد ‌شده است. تلفات امروز ما [بر اثر بمب‌باران‌هاي عراق] يك شهيد و 16 مجروح بود. عراق توجه زيادي به اطراف صفريه دارد، لذا ما گفتيم بچه‌ها بروند در محور جاده‌ي آسفالت چزابه تظاهر به شناسايي و تك كنند.» محمدابراهيم همت نيز در مورد هوشياري‌ و فعاليت هوايي دشمن گفت: «هواپيماهاي [عراقي] [جنگل] امقر، چاه بيت راشد را خوب مي‌زنند، سمت راست [معبر] خال را سيم‌خاردار كشيده و اطراف [پاسگاه‌هاي] رشيده و طاوسيه [عراق] تانك آورده و تقويت كرده است.»* هنگام برگزاري جلسه هواپيماهاي عراقي اطراف قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) را بمب‌باران كردند به همين دليل حاضران در جلسه، محل جلسه را ـ كه داخل كانكس بود ـ ترك كرده و براي ادامه‌ي جلسه به سنگر فرماندهي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) كه به تازگي احداث ‌شده بود، رفتند. همچنين به نوشته‌ي راوي قرارگاه خاتم(ص)، تعدادي از نيروهاي لشكر14 امام حسين(ع) كه براي رزم شبانه رفته بودند، در اطراف بلندي‌هاي فوقي روي مين رفتند كه بر اثر انفجار آن، 9 نفر شهيد و 26 نفر مجروح شدند.[۱] ساعت 8:30 بامداد، جلسه‌ي ديگري با حضور محسن رضايي، رحيم صفوي، غلامعلي رشيد، عزيز جعفري و احمد غلامپور در محل قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) واقع در ارتفاعات برغازه در منطقه‌ي عمومي فكه برگزار شد. در اين جلسه كه براي بررسي "سازمان رزم سپاه پاسداران" تشكيل ‌شده بود، پس از طرح و بررسي ديدگاه‌ها و پيشنهادهاي حاضران، مقرر شد در برخي رده‌هاي سازماني نيروي زميني سپاه با هدف تقويت يگان دريايي سپاه، تعديل نيرو شود و سپاه11 قدر، سپاه3 صاحب‌الزمان(عج) و سپاه7 حديد با عنوان جديد قواي نجف، قواي كربلا و قواي قدس، يگان‌هاي سپاه را براي اجراي مأموريت تحت امر داشته باشند.[۲]

گزارش - 439

شهرهاي ايلام و آبادان امروز هدف حملات ارتش عراق قرار گرفتند. اخبار ارسالي از واحد اطلاعات سپاه خوزستان حاكي از هم‌كاري نظامي كويت با عراق است. هواپيماهاي عراقي 5 بار شهر ايلام را بمب‌باران كردند كه تنها موجب وارد آمدن خسارت‌هاي مادي شد. شهر آبادان نيز امروز زير آتش توپ‌هاي عراقي قرار داشت كه بر اثر اين حملات به چند منزل مسكوني و يك مغازه آسيب‌هاي شديدي وارد شد.[۳] سپاه خوزستان امروز خبري را به ستاد مركزي سپاه ارسال كرده است كه نشان‌دهنده‌ي هم‌كاري نظامي دولت كويت با عراق است، بر اساس اين خبر، يك يدك‌كش عراقي مسلح به ضد هوايي كه پرسنل آن لباس نظامي كويت را پوشيده‌اند و پرچم كشور كويت در آن برافراشته است، در اطراف جزيره‌ي بوبيان و خور عبدالله گشت‌زني مي‌كنند.[۴]

گزارش - 440

امروز شماري از نيروهاي داوطلب از شهرهاي مختلف كشور عازم جبهه‌هاي جنگ شدند. همچنين فهرستي از كمك‌هاي نقدي و غير نقدي مردم فارس و كرمان به رزمندگان منتشر شد. روزنامه‌ي اطلاعات درباره‌ي اعزام نيروهاي داوطلب به مناطق جنگي گزارش داد: «40 تن از رزم‌جويان بسيج سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ساري در ميان بدرقه‌ي پرشور انبوه مردم اين شهر به ياري رزمندگان غيور اسلام در جبهه‌ها شتافتند. حدود 600 تن از برادران عضو بسيج سپاه پاسداران منطقه 5 و شهرستان‌هاي تبريز، خوي، ماكو، سلماس و بخش‌هاي آذرشهر و بستان‌آباد، با قطار از تبريز به جبهه‌هاي نبرد عزيمت كردند. 21 نفر از كشاورزان متعهد به هم‌راه 10 نفر از ايثارگران جهاد سازندگي سمنان، شهردار و يكي از مسئولين اين شهرستان از محل جهاد سازندگي عازم مناطق جنگي شدند. 20 تن از برادران سرباز هنگ ژاندارمري شهركرد، داوطلبانه جهت كمك به رزمندگان اسلام به غرب كشور عزيمت كردند. گروهي از اعضاي بسيج سپاه پاسداران شهرستان‌هاي همدان و نهاوند به جبهه‌ها رفتند. يك گروه از برادران بسيج سپاه پاسداران خنج و پايگاه‌هاي مقاومت جهره لاغر و كورده استان فارس به هم‌راه 3 كاميون حامل هداياي مردم خنج به جبهه‌ها اعزام شدند. گروهي از برادران عضو بسيج سپاه پاسداران شهرهاي اردبيل، گرمي، خلخال و پارس‌آباد مغان پس از طي دوره‌هاي نظامي و عقيدتي در ميان بدرقه‌ي پرشور مردم اردبيل به جبهه‌ها رفتند. گروه‌هاي ديگري از اعضاي بسيج ضياءآباد و تاكستان قزوين به جبهه عزيمت كردند. گروهي از جوانان عشاير استان كهكيلويه و بويراحمد در ميان بدرقه‌ي گرم مردم ياسوج به جبهه‌ رفتند. همچنين يك گروه از جهادگران جهاد سازندگي دهدشت جهت ياري رساندن به رزمندگان اسلام به مناطق جنگي عزيمت كردند. از سوي ستاد پشتيباني جبهه‌هاي جنگ مستقر در جهاد سازندگي قاين، 17 دستگاه كاميون كمپرسي با نيروي انساني لازم به جبهه‌ها فرستاده شد. گروهي از رزمندگان بسيج سپاه پاسداران شهرهاي تنكابن، رامسر و عباس‌آباد در ميان بدرقه‌ي گرم مردم شهرهاي يادشده، راهي رزمگاه دلاوران اسلام شدند. گروه كثيري از برادران ايثارگر بسيج سپاه پاسداران ساوه كه قبلاً نيز در جبهه‌هاي نبرد حضور داشتند مجدداً از مقر ستاد بسيج سپاه پاسداران اين شهرستان به سوي جبهه‌ها شتافتند.»[۵] مردم شهرستان‌هاي فسا و لامرد از استان فارس و شهرستان راين استان كرمان به منظور كمك به جبهه‌هاي جنگ هداياي نقدي و غير نقدي خود را به اين مناطق ارسال كردند. تنوع اجناس اهدايي و صنوف متعدد اهداكنندگان نشانه‌ي هم‌بستگي و رغبت تمام و كمال مردم براي حمايت از رزمندگان اسلام است. گفتني است كه برخي از اين اقلام همچون صابون، قند، شكر، كپسول گاز و... از كالاهايي است كه جيره‌بندي است و مردم با صرفه‌جويي در مصارف شخصي خود اين اجناس را براي كمك به نيروهاي رزمنده به خطوط مقدم ارسال مي‌كنند، روزنامه‌ي اطلاعات نوشته است: «كميته‌ي امداد امام خميني شهرستان فسا قسمت ديگري از كمك‌هاي مردم مسلمان و متعهد فسا به جبهه‌هاي جنگ را بدين شرح اعلام كرد: 10 هزار كيلو آرد، 9 هزار كيلو نمك، 2500 كيلو خرما، 10 عدد كپسول 50 كيلويي گاز، 4 دستگاه اجاق گاز، 85 عدد اوركت، هزار كيلو شيريني، 2730 كيلو پرتقال، 16 تن انار، 8 كارتن دارو، 400 كيلو مربا، 200 كيلو نبات، 500 بطري آبليمو، 700 عدد كمپوت، 50 عدد حشره‌كش، 100 عدد باطري، 500 كيلو قند، 150 كيلو رب انار، 8 هزار عدد پاكت نامه، 500 دست لباس گرم، هزار قالب صابون، 400 كيلو خشكبار، 15 كارتن بيسكويت، 80 رأس گوسفند، 500 كيلو برنج و حبوب، 2 هزار عدد گوني، وسايل متفرقه به ارزش 150000 ريال و وسايل لوله‌كشي [معادل]70000 ريال. همچنين به دنبال كمك‌هاي ايثارگرانه‌ي مردم هميشه در صحنه‌ي لامرد به جبهه‌هاي جنگ، از سوي دانش‌آموزان دبستان قطب‌الدين مبلغ 26710 ريال وجه نقد و دبستان شهيد آراسته‌ي ركن‌آباد مبلغ 2000 ريال وجه نقد جهت كمك به جبهه‌هاي جنگ تحويل امور تربيتي آموزش و پرورش بخش لامرد شد. از سوي دانش‌آموزان مدارس حوزه‌ي علامردشت نيز كمك‌هايي جهت جبهه‌هاي نبرد حق عليه باطل اختصاص يافت. اين كمك‌ها بدين شرح مي‌باشد: دانش‌آموزان دبستان كنك علامردشت مبلغ 14480 ريال وجه نقد و يك گوشواره و دو عدد النگوي نقره؛ دبستان چهار طاق 4000 ريال وجه نقد؛ دبستان قلعه سهراب مبلغ 17030 ريال وجه نقد؛ يك عدد النگوي نقره و دو جفت گوشواره و مقداري چاي؛ دبستان علايي مبلغ 9000 ريال وجه نقد؛ دبستان قلعه محمد عليا مبلغ 5570 ريال وجه نقد؛ دبستان تمرويه مبلغ 3620 ريال وجه نقد؛ دبستان گرازي مبلغ 5500 ريال وجه نقد؛ دبستان روگير حسني مبلغ 4000 ريال وجه نقد؛ دبستان رويگر محمدتقي مبلغ 6050 ريال وجه نقد؛ دبستان روگيرتاج اميري مبلغ 8300 ريال وجه نقد؛ دبستان كمالي مبلغ 14300 ريال وجه نقد؛ دبستان پسرانه چاه‌كوري مبلغ 10100 ريال وجه نقد؛ دبستان دخترانه چاه‌كوري مبلغ 5000 ريال وجه نقد؛ دبستان شهيد باقري دهنو مبلغ 3105 ريال وجه نقد؛ دبستان غيب‌اللهي مبلغ 7300 ريال وجه نقد؛ دبستان واحد جنوب مبلغ 10000 ريال وجه نقد؛ دبستان واحد شمال مبلغ 6350 ريال؛ يك جفت حلقه‌ي طلا و تعدادي لباس و صابون؛ دبستان بعثت علامردشت مبلغ 11000 ريال وجه نقد؛ دبستان شهيد عباس احمدي كهنويه مبلغ 15250 ريال وجه نقد؛ دبستان دخترانه كهنويه مبلغ 4450 ريال وجه نقد دبستان ابوحنا مبلغ 2740 ريال وجه نقد؛ دبستان گهلويه مبلغ 1400 ريال وجه نقد؛ مدرسه‌ي راهنمايي امام سجاد(ع) چاه عيني مبلغ 6780 ريال وجه نقد؛ مدرسه‌ي راهنمايي دختران چاه‌عيني مبلغ 2300 ريال وجه نقد و شركت‌كنندگان در نماز وحدت در منطقه‌ي چاه عيني مبلغ 14125 ريال وجه نقد. مردم مسلمان و متعهد راين (استان كرمان) بار ديگر با كمك‌هاي بي‌دريغ خود به جبهه‌هاي جنگ؛ حضور خود را در صحنه اعلام كردند. اين كمك‌ها به شرح زير مي‌باشد: مبلغ 150 هزار ريال وجه نقد، 300 كيلو گندم، 25 كيلو گل ختمي، 3500 جفت كفش، 6 كارتن مايع ظرفشويي، 4 كارتن شامپو، 9 كارتن خرما، مقداري مربا، گردو و پسته، تعدادي صابون، 220 كيلو پرهلو، 120 كيلو تورشاله، 70 كيلو برنج، 10 كارتن نان خشك، 200 كيلو سيب‌زميني، 150 كيلو پياز و 20 كارتن كمپوت. همچنين از سوي اهالي روستاي گزك مبلغ 5600 ريال وجه نقد، 1500 كيلو گندم و مقداري نان خشك، روستاي گروه مبلغ 33350 ريال وجه نقد، 360 كيلو گندم و 75 كيلو سيب‌زميني، روستاي عنبر و تك مبلغ 5200 ريال وجه نقد و 180 كيلو گندم، روستاي ده‌ميرزا 366 كيلو گندم و روستاي ملك 10 كيسه آرد و 45 كيلو سيب‌زميني جهت جبهه‌هاي جنگ تحميلي اختصاص يافت.»[۶]

گزارش - 441

افراد مسلح غير قانوني امروز نيز در مناطق مختلف كشور دست به اقداماتي زدند. همچنين برخي گزارش‌ها حاكي از ارسال اسلحه از جانب عراق براي نيروهاي سازمان مجاهدین خلق است. 1. در پي حمله‌‌ي افراد مسلح غير قانوني به نيروهاي جندالله در محور كامياران، امروز نيروهاي جندالله سنندج محور كامياران ـ سنندج را پاك‌سازي كردند. در اين عمليات 6 تن از نيروهاي مسلح غير قانوني كشته شدند.[۷] 2. در مهاباد نيروهاي مسلح غير قانوني به پايگاه شهيد عابدي در 12 كيلومتري جنوب غرب اين شهر حمله كردند كه با هوشياري‌ نيروهاي خودي مهاجمان با دادن 6 كشته و تعدادي مجروح مجبور به عقب‌نشيني شدند. در اين حادثه يك تن از نيروهاي خودي شهيد شد.[۸] 3. در روستاي باغمان از توابع مريوان، نيروهاي مسلح غير قانوني يك نفر از اهالي اين روستا را كه عضو بسيج بود، در مقابل منزلش به رگبار بسته و به شهادت رساندند.[۹] در منطقه‌ي سرو در شمال غربي اروميه يكي از نيروهاي خودي بر اثر برخورد با مين و انفجار آن زخمي شد.[۱۰] همچنين بر اساس گزارش مركز فرماندهي ستاد مركزي سپاه در منطقه‌ي كهريز در شمال اروميه، افراد سازمان مجاهدين خلق كه در برخي روستاهاي پاك‌سازي‌نشده‌ي اين منطقه حضور دارند، به تازگي تعدادي اسلحه و مهمات دريافت كردند كه از طرف دولت عراق و به كمك قاچاقچيان اسلحه فراهم ‌شده است.[۱۱] دو تن از چته‌هاي حزب دمكرات به هم‌راه 2 قبضه اسلحه خود را به سپاه مريوان معرفي و درخواست امان‌‌نامه كردند.[۱۲]

گزارش - 442

با تلاش نيروهاي خودي، شماري از افراد سازمان مجاهدین خلق و سازمان چريك‌هاي فدايي خلق (اقليت) دست‌گیر شدند. به گزارش سپاه منطقه‌ي 4 كشوري (استان‌هاي خراسان و سمنان)، نيروهاي سپاه اين منطقه در عملياتي چند تن از وابستگان به سازمان مجاهدين خلق از جمله 2 نفر نفوذي در ارگان‌هاي نظامي را دست‌گیر كرده‌اند. از اين افراد 4 بمب دست‌ساز و مقداري وسايل ساخت بمب نيز به دست آمده است.[۱۳] همچنين روابط عمومي ستاد مركزي كميته‌ي انقلاب اسلامي اعلام كرد كه در طول 2 ماه گذشته نيروهاي اين نهاد موفق ‌شده‌اند 70 تن از وابستگان به سازمان مجاهدين خلق و سازمان كمونيستي چريك‌هاي فدايي خلق (اقليت) را كه مشي مبارزه‌ي مسلحانه را در پيش گرفته‌اند، دست‌گير كنند كه تعداد فراواني اسلحه و مهمات، اسناد و مدارك درون گروهي، وسايل چاپ و تكثير و... از آن‌ها به دست آمده است. مسئول تشكيلات سازمان چريك‌هاي فدايي خلق در شهرهاي ساري و قائم‌شهر و طراح سرقت‌هاي مسلحانه‌ي اين دو شهر، عامل چندين سرقت مسلحانه از بانك و چندين اتومبيل، مسئول چاپ و پخش سازمان چريك‌هاي فدايي خلق در استان‌هاي آذربايجان شرقي، گيلان، مازندران و سيستان و بلوچستان از جمله دست‌گيرشدگان هستند.[۱۴] در ايلام نيز فردي به جرم جاسوسي براي عراق، مين‌گذاري در جاده‌هاي نظامي و حمله به مردم دهلران به اعدام محكوم شد و حكم در حضور هزاران تن از مردم شهر به اجرا درآمد.[۱۵]

گزارش - 443

سرهنگ صياد شيرازي فرمانده نيروي زميني ارتش جمهوري اسلامي ايران در مصاحبه‌يي اختصاصي با روزنامه‌ي كيهان در خصوص موضوعاتي چون شهادت چند تن از فرماندهان سپاه، رفت و آمدهاي سياسي در منطقه، تسليح كشورهاي مرتجع منطقه، اقدام فرانسه به تحويل سلاح استراتژيك به عراق، اعزام گردان‌هاي قدس به مناطق جنگي و تغيير در جبهه‌ها، روحيه‌ي رزمندگان و آينده‌ي جنگ سخن گفت. وي درباره‌ي شهادت 5 تن از فرماندهان سپاه گفت: «برادران عزيزي كه شهيد شدند به خصوص از برادر بقائي و برادر باقري بايد به عنوان سرداران فوق‌العاده‌ي اسلام نام برد و نيز برادران با ارزش ديگري كه در كنار ايشان شهيد شدند. آن‌ها براي ما خيلي با ارزش و گران‌قدر و منشأ خدمات زيادي بودند، ولي اين براي اولين‌بار نيست كه جبهه‌هاي ما چنين چهره‌هاي بزرگي را از دست مي‌دهد و چون سابقه و خاطره‌ي از دست دادن چهره‌هاي بزرگ هميشه دورنماي يك بركت عظيم‌تري را در جبهه‌ها به وجود آورده ما اين بار هم اين طور احساس مي‌كنيم و جبهه‌ي‌ ما بحمدلله در يك تشكل فوق‌العاده است. و درست است كه كمبود آن عزيزان احساس مي‌شود، ولي آنچه كه آن‌ها بر جاي گذاشتند و خط مشي كه امروز رزمندگان ما دارند به هيچ وجه نه‌تنها كوچك‌ترين خللي در آن به وجود نمي‌آيد، بلكه ان‌شاءالله ما فكر مي‌كنيم خيلي هم قوي‌تر خواهد شد. چون با خون اين عزيزان خروش و آمادگي بيش‌تري در رزمندگان براي مبارزه با دشمنان اسلام پيدا خواهد شد.» وي در مورد رفت و آمدهاي سياسي در منطقه و آينده‌ي جنگ و صدام گفت: «اين رفت و آمدهاي سياسي در منطقه، نشانه‌ي آگاهي بسيار كوچكي است كه دشمنان اسلام، ابرقدرت‌هاي جهاني و دستياران‌شان نسبت به عظمت انقلاب اسلامي پيدا كرده‌اند. اين‌ها به اصطلاح خودشان يك حركت دورانديشانه مي‌كنند براي اين‌كه سدي در مقابل حركت انقلاب اسلامي و آن القايي كه از اين حركت در بين ملت‌هاي منطقه به وجود آمده ايجاد كنند، ولي نمي‌دانند كه دست خدا به هم‌راه اين حركت است.» وي در تبيين آينده‌ي منطقه با توجه به شتاب فراوان فرانسه و ابرقدرت‌ها در تسليح كشورهاي مرتجع منطقه، گفت: «صدام به عنوان نمونه‌يي از دست‌نشاندگان اين ابرقدرت‌هاي كاذب هست، اگر امروز جان صدام به آخر برسد دل اين ابرقدرت‌ها براي صدام نمي‌سوزد، بلكه براي صدام نوعي مي‌سوزد كه اگر حكومتش متزلزل و ان‌شاءالله سرنگون شود، اين حركت تزلزل و سرنگوني دولت‌هاي بيگانه با ملت خويش را كاملاً ايجاد و در پي خواهد داشت. امروز صدام را مي‌خواهند به زور سلاح‌هاي استراتژيكي حفظ كنند و سرپا نگه‌دارند و مي‌خواهند با دادن اين همه اسلحه و امكانات و موشك‌هاي دوربرد و هواپيماهاي مدرن به صدام جان بدهند.» وي در پاسخ به اين سؤال كه با اعزام گردان‌هاي قدس چه تغييري در جبهه‌ها به وجود خواهد آمد، گفت: «تشكيل يگان‌هاي احتياط قدس در ارتش جمهوري اسلامي يك تحولي بود متناسب با روحيه‌ي انقلاب و تكامل رزمندگان در جبهه‌هاي جنگ و متناسب با روحيه‌ي ملت رزمنده‌ي ما و تحولي كه قوانين و مقررات سابق را كه بسيار خشك براي نيروهاي احتياط ارتش تدوين كرده بودند، كاملاً عوض كرد. و به اين ترتيب ما در مجموع، ارتش جمهوري اسلامي را به عنوان يك نهاد رسمي شناخته ‌شده در قانون اساسي حكومت جمهوري اسلامي ايران و به عنوان يك ارگاني كه از همان ابتداي انقلاب مورد تأييد و عنايت امام بود و امروز ملت رزمنده‌ي ما با آن روح انقلابي خود و ارتباطي كه با ارتش پيدا كرده آن را توان بخشيده است و اين اميد را به ما داده كه ما بيش‌تر به مردم وصل باشيم و روز به روز كه اين گردان‌ها بيش‌تر شكل مي‌گيرند، ما احساس مي‌كنيم روح مردمي شدن و اعتقاد در ارتشي‌ها بيش‌تر مي‌شود و اين همان است كه انتظار مي‌رفت.» [۱۶]

گزارش - 444

آقاي هاشمي رفسنجاني در جمع اعضاي شوراي هماهنگي اقليت‌هاي ديني درباره‌ي ناسازگاري كشورهاي غربي با جمهوري اسلامي گفت: «چرا كشورهايي كه از تروريست‌ها حمايت مي‌كنند در دوران طولاني مبارزه با شاه از ما حمايت نكردند و چرا در فرانسه براي امام محدوديت‌ ايجاد كرده بودند و مي‌خواستند امام را از فرانسه اخراج كنند.» وي در ادامه افزود: «دشمنان انقلاب تروريسم را تقويت مي‌كنند كه اگر با آن مبارزه كرديم ما را محكوم مي‌كنند جنگ را به ما تحميل مي‌كنند و اگر از حق‌مان دفاع كنيم ما را متهم به جنگ‌طلبي مي‌كنند و در مقابل امكانات مالي و تبليغاتي دشمنان انقلاب، وظيفه‌ي بسيار سنگين و كار بسيار دشواري بر عهده‌ي ما است و ما وقتي اتكا به خدا داريم، مي‌دانيم كه چه بكنيم و اگر مسائل و مشكلات بيش‌تر از اين هم بود، مقاومت مي‌كرديم.»[۱۷]

گزارش - 445

مهندس ميرحسين موسوي نخست‌وزير در سخناني با ابراز تأسف از شهادت 5 تن از فرماندهان سپاه پاسداران گفت: «در انقلاب اسلامي ما به مرور حالت‌هايي پديد مي‌آيد كه اتفاقات و تصميمات، ارتباط خودشان را با افراد كم مي‌كنند و سرنوشت انقلاب ما كه يك انقلاب الهي است، به حركت‌هاي عمومي بستگي پيدا كرده و اين برادراني كه اخيراً به شهادت رسيدند از چهره‌هاي اصيل نهاد انقلابي بودند.» نخست‌وزير افزود: «من حسن باقري را از قبل مي‌شناختم، فقدان اين برادران براي سپاهيان ما بسيار بزرگ است، اصولاً سپاه يك نهاد فعال است و نيروهاي مردمي در آن موج مي‌زند. اين نوع شهادت‌ها باعث قوت بيش‌تر و اراده‌ي محكم‌تر و تصميم قاطع‌تر مي‌شود و در سرنوشت جنگ اثري نخواهد داشت.» آقاي موسوي همچنين در خصوص كمبود و نامناسب بودن شيوه‌ي توزيع نفت و مواد سوختي اعلام كرد: «خدمات برادران مسئول وزارت نفت نشان‌دهنده‌ي ميل آن‌ها به رفاه و آسايش مردم است. اطلاعات دقيقي از رنج برادران و خواهران‌مان در استان‌هاي سردسير مي‌رسد كه از بدي توزيع سوخت در مضيقه هستند، امسال با سرماي بي‌سابقه‌يي مواجه شديم كه كاملاً غير مترقبه بود و طبيعي است كه به مقدار زيادي دست و پاي مسئولان را بسته و در جهت توزيع نفت و مواد سوختني اختلالي به وجود خواهد آمد.» وي افزود: «در كنار اين‌ها مسئله‌ي جنگ بي‌تأثير نيست. بعد از شروع جنگ تحميلي پالايشگاه آبادان را از دست داديم. اشكالاتي كه ما در بنادر براي وادار كردن نفت داريم، فشار زيادي را بر مناطق سردسير وارد كرده است.»[۱۸]

گزارش - 446

هوانيگ مشاور عالي وزارت خارجه‌ي جمهوري خلق چين كه در رأس هيئتي به ايران آمده است، با مهندس موسوي نخست‌وزير ديدار و گفت و گو كرد. در اين ملاقات كه شيخ¬الاسلام معاون سياسي وزارت امور خارجه‌ي كشورمان نيز حضور داشت، هوانيگ ضمن تقديم پيام شفاهي نخست‌وزير چين‌ به مهندس موسوي گفت: «جمهوري اسلامي ايران در سطح بين‌المللي سياست انقلابي و فعالي را به اجرا درآورده كه در رأس آن حمايت از مبارزات ملل تحت ستم و كوشش در ايجاد اتحاد بين كشورهاي جهان سوم و تحكيم موقعيت جنبش غير متعهدها است.» در اين ديدار مهندس موسوي نيز با اشاره به فرهنگ كهن چين گفت: «ملت ما پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اصول و شعارهايي كه پايه‌هاي سياست خارجي كشور ما را تشكيل مي‌دهند پاي‌بند هستند. يكي از مهم‌ترين اين شعارها اصل نه شرقي و نه غربي در نظام جمهوري اسلامي است كه مبين عدم تعهد ما در قبال قدرت‌هاي بزرگ است.» نخست‌وزير درباره‌ي جنگ تحميلي اظهار كرد: «ما از ابتداي حمله‌ي رژيم عراق به كشورمان به صراحت روشن كرده‌ايم كه سلطه‌طلب نبوده و زير بار سلطه و زور هم نخواهيم رفت. ملت ما اگر در مقابل همه‌ي توطئه‌هاي گوناگون ايستاده است، اين ايستادگي از اعتقادات مكتبي و ايمان او سرچشمه مي‌گيرد و بر اساس همين اعتقادات ما حق داريم دست متجاوز را بشكنيم تا كسي دنبال تجاوز نباشد.» آقاي موسوي افزود: «صلح پايدار در منطقه، زماني به وجود مي‌آيد كه متجاوز سركوب و محكوم شود.»[۱۹]

گزارش - 447

خبرگزاري جمهوري اسلامي از افزايش سهميه‌ي جمهوري اسلامي ايران در صندوق‌ بين‌المللي پول و مخالفت بي‌نتيجه‌ي نماينده‌ي عراق در اين باره خبر داد. به گزارش اين خبرگزاري، نماينده‌ي عراق در جلسه‌ي مقدماتي گروه 24 صندوق بين‌المللي پول ـ كه شامل نمايندگان كشورهاي جهان سوم مي‌شود ـ با پيشنهاد افزايش سهميه‌ي جمهوري اسلامي ايران در صندوق بين‌المللي پول كه در گروه 24 مطرح ‌شده، مخالفت و ادعا كرده است كه در صورت تعلق گرفتن اين امتياز به ايران، عراق و برخي ديگر از كشورهاي عرب نيز بايد مشمول اين طرح شوند. خبرگزاري جمهوری اسلامی اعلام كرد كه با وجود تلاش‌هاي مذبوحانه‌ي نماينده‌ي صدام در صندوق بين‌المللي پول، در متن قطع‌نامه‌ي جلسه‌ي مذكور كه در چارچوب [مقررات] اين صندوق و به منظور تهيه‌ي پيش‌نويس قطع‌نامه‌ي رسمي وزيران دارايي گروه 24 و كشورهاي جهان سوم تشكيل ‌شده بود، با پيشنهاد افزايش سهيمه‌ي ايران رسماً موافقت به عمل آمد و با كوشش نماينده‌ي جمهوري اسلامي ايران در اين سازمان و جلب حمايت ساير اعضاي جلسه مخالفت‌هاي نماينده‌ي حكومت بعث عراق در اين مرحله از مذاكرات ناكام ماند. روزنامه‌ي كيهان با درج اين خبر افزوده است: «لازم به توضيح است كه سهميه‌ي كشورها نمايان‌گر قدرت اقتصادي آنان بوده و افزايش آن باعث ازدياد قدرت رأي در مراجع تصميم‌گيرنده‌ي صندوق مذكور و بانك جهاني مي‌گردد.»[۲۰]

گزارش - 448

مجله‌ي آلماني اشپيگل ـ كه معمولاً مطالبي خصمانه عليه ايران و انقلاب اسلامي منتشر مي‌كند ـ در مقاله‌يي به وضعيت مناطق جنگي ايران و ترسيم واقعيت‌هايي هر چند ضعيف در خصوص جنگ پرداخته است. خبرنگار اين مجله پس از بازديد از مناطق جنگي در گزارش خود چنين آورده است: «در جاده‌يي كه اهواز را به شط‌العرب متصل مي‌كند آثار نبرد مهيب تانك‌ها بين دو كشور همسايه در منطقه‌ي خليج فارس يعني عراق و ايران تقريباً به كلي ظاهر شده است. در گذشته در اين منطقه تعداد بي‌شماري لاشه‌ي تانك‌هاي منهدم ‌شده يا از كار افتاده مشاهده مي‌شد در صورتي كه امروز اكثر آن‌ها در تعميرگاه‌هايي هستند كه صدها هزار نفر از داوطلبين جنگ و يا گروه‌هاي معروف پاسداران انقلاب كار مي‌كنند. محمد جواني‌ كه از طرف وزارت ارشاد اسلامي براي هم‌راهي ما (يعني خبرنگاران خارجي) فرستاده ‌شده، مي‌گويد: "ما از ده تانك خراب يك تانك جديد مي‌سازيم." و بعد با نگاهي امتحان‌كننده اضافه مي‌كند كه اما اگر ايمان نباشد همه‌ي اين تانك‌ها كوچك‌ترين فايده‌يي نخواهد داشت. در خارج از شهر، سر تا سر دشت پر از گودال‌هايي است كه بر اثر انفجار بمب به وجود آمده‌اند و در ميان آن‌ها خطوط سنگ و يا قبور دسته‌جمعي كشته‌شدگان قرار دارند، در بيرون شهر نماينده‌ي دولت در جملاتي كوتاه فلسفه‌ي خود را به اين ترتيب توضيح مي‌دهد: "من در اين حدود احساس خوشبختي مي‌كنم، زيرا اين‌جا سرزمين مقدس است و خدا هم به ما كمك مي‌كند كه مأموريت تاريخي خود را با موفقيت انجام دهيم. خرمشهر امروزه تبديل به شهر ارواح ‌شده است و در اين‌جا بود كه جنگ بين ايران و عراق در بيست و دوم سپتامبر 1980، شروع شد و دو لشكر تانك عراق براي تصرف شهر به آن‌جا حمله كردند، اما مقاومت شهر به قدري شديد بود كه عراقي‌ها مجبور شدند مرتباً بر شدت حملات خود بيفزايند و شهر را به كلي نابود كنند به همين جهت نام خرمشهر تبديل به خونين‌شهر شد. خرمشهر قبلاً يك‌صد و پنجاه هزار [نفر] جمعيت داشت در حالي‌ كه امروزه تقريباً خالي از سكنه است. در تابلويي كه در مدخل شهر نصب ‌شده جمعيت شهر سي و شش ميليون نفر ذكر ‌شده است و اين بدان معني است كه همه‌ي مردم ايران اهل اين شهرند يا با جمعيت شهر هم‌بسته‌اند. در اطراف جاده‌يي كه از خرمشهر به آبادان مي‌رود و در تيررس توپ‌خانه‌ي عراقي‌ها نيست، دهقانان زمين را شخم مي‌زنند و گل‌هاي داودي تازه از زمين روييده است.»[۲۱]

گزارش - 449

در پي پخش خبر ارسال نامه‌ي محرمانه‌ي صدام حسين به امير كويت و اظهار نظرها و گمانه‌زني‌ها درباره‌ي محتواي اين نامه، خبرگزاري جمهوري اسلامي از كويت گزارشي را منتشر كرده كه حاكي از درستي برخي گمان‌ها در اين باره است. درخواست صدام از امير كويت مبني بر اتخاذ تصميمات قاطع در خصوص جنگ تحميلي، درخواست واگذاري 30 كيلومتر از خاك كويت به عراق و شواهد و استنادات حاكي از اين درخواست، تلاش دولت‌مردان كويت براي پايان دادن به مناقشات مرزي كشورشان با عراق به منظور در امان ماندن از بهانه‌تراشي صدام حسين براي حمله به كويت، تهديدات بعدي دولت عراق براي وادار كردن كويت به پذيرش پيشنهادهاي خود، چاره‌جويي مقامات كويتي براي تحكيم مواضع دفاعي‌شان در مقابل عراق و... از محورهاي گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي است. در بخشي از اين گزارش آمده است: «هفته‌ي گذشته نامه‌ي صدام به امير كويت و جوابيه‌ي آن كه توسط وزير مشاور كويت‌ براي صدام فرستاده شد، به علت عدم انتشار متن آن، سؤال برانگيزترين مسائل روز بود و به نقل از منابع آگاه در اين نامه صدام ضمن گله‌ي شديد از كويت خواستار اتخاذ موضع صريح و قاطع اين كشور در قبال جنگ تحميلي ‌شده بود. همچنين از امير كويت خواسته بود تا حدود 30 كيلومتر از خاك اين كشور را براي عقب‌نشيني تاكتيكي نيروهاي عراق در حمله‌ي احتمالي آينده‌ي ايران در اختيار عراق قرار دهد، و آگاهان مسائل روز يكي از دلايل صحت نظرات اخير صدام را سخن‌راني اخير وي به مناسبت شصت و دومين سال‌گرد تأسيس ارتش عراق كه در آن عدم رضايت خود را از رژيم‌هاي منطقه ابراز داشت مي‌دانند. يكي از نمايندگان برجسته‌ي مجلس كويت در اين باره اظهار داشته است، صدام درگيري خود در جنگ با جمهوري اسلامي و عدم يافتن راه فرار از اين مهلكه را به علت فريب خوردن از رژيم‌هاي منطقه، مخصوصاً سعودي و كويت مي‌داند و لذا كمك‌هاي اقتصادي هر چند بزرگ نمي‌تواند صدام را نگه‌دارد، زيرا براي صدام سقوط قريب‌الوقوع با هيچ مبلغي قابل مقايسه نيست و لذا تنها درگيري كويت و سعودي مي‌تواند صدام را به صورت نسبي قانع كند و در غير اين صورت احتمال هر گونه تجاوز صدام بر عليه كويت وجود دارد، زيرا او مانند غريقي است كه مي‌خواهد هم‌قطاران خود را نيز با خود به قعر دريا ببرد. از جمله مطالب ديگري كه گفته مي‌شود و در نامه‌ي صدام به امير كويت گنجانده شده بوده است، لزوم قطع مناسبات كويت با جمهوري اسلامي ايران و اخراج ايرانيان از كويت مي‌باشد تا شايد بتواند جمهوري اسلامي ايران را در تنگنا قرار دهد. اين مطلب روز شنبه‌ي گذشته بُعد تازه‌يي گرفت و آن هنگامي بود كه محمد بدر‌ و مرضي الاُذينه‌ دو تن از نمايندگان مجلس كويت، مسئله‌ي مرز ميان كويت و عراق را مطرح كردند، مرضي الاذينه گفت: "ملت كويت روي آتش قرار گرفته‌اند و دولت بايد مسئله‌ي تعيين مرز با عراق را در اولويت قرار دهد، مخصوصاً كه سعودي و اردن به اين مسئله فيصله داده و مرزهاي خود با عراق را تعيين كرده‌اند." محمد بدر كه معمولاً نظرات دولت را در مجلس مطرح مي‌كند در اين زمينه گفت: "ما از عراق مي‌خواهيم همان گونه كه به او كمك كرديم، در اين باره به ما كمك كند و مرزهاي ميان دو كشور را تعيين كند." طرح اين مسئله توسط دو نماينده‌ي فوق‌الذكر ـ كه معمولاً از عوامل معروف دولت در مجلس هستند ـ دليل بزرگي بر اين مطلب است كه دولت كويت خود درصدد طرح اين مسئله برآمده تا عراق را متوجه كوته‌نگري خود نمايد و در جواب به درخواست عراق درخواستي ارائه داده باشد. به دنبال آن، روز يكشنبه طبق اطلاع واصله يك هواپيماي نظامي عراق به آسمان كويت تجاوز نموده و مدت 6 دقيقه بر روي شهرهاي الجهراء و صليب‌خات و صليبيه به پرواز درمي‌آيد كه در بدو امر از مركز پدافند هوايي به فرماندهي كل مراتب اطلاع داده مي‌شود، ولي فرماندهي دستور مي‌دهد تا از هر گونه اقدامي عليه هواپيماي مذكور خودداري شود و به دنبال آن گفته مي‌شود كه يادداشت اعتراض‌آميزي تسليم سفارت عراق در كويت مي‌گردد. روز سه‌شنبه نيز ملاقات مفصلي ميان معاون نخست‌وزير و وزيرخارجه‌ي كويت با سفير عراق‌ در كويت‌ صورت مي‌گيرد كه گفته مي‌شود بيش‌تر در مورد كاهش اين تشنج بوده است. همچنين انتشار اين اخبار در ميان مردم عكس‌العمل وسيعي به وجود آورده و باعث تنفر بيش از پيش مردم كويت به صدام ‌شده است. از طرف ديگر، كويت درصدد تقويت نيروي نظامي خود برآمده و طبق اطلاع از يك منبع بسيار موثق در وزارت دفاع كويت، دولت اين كشور اضافه بر خريد تجهيزات و هواپيماهاي فرانسوي طي 6 ماه گذشته، قراردادي نيز ميان كويت و شوروي به مبلغ 500 ميليون دينار كويتي به امضا رسانده‌اند، به موجب اين قرارداد، شوروي موشك‌هاي سام را در مناطق مرزي كويت مخصوصاً در پايگاه‌هاي هوايي احمد الجابر در شرق كويت و علي سالم در شمال غرب الجهراء در نزديكي مرز عراق مستقر خواهد كرد. همچنين تعدادي از كارشناسان روسي در كويت سيستم دفاع هوايي جديد اين كشور را زير نظر داشته و به تعدادي از افسران كويت در شوروي آموزش خلباني و تخصص استفاده از سلاح‌هاي مدرن ضد هوايي خواهند داد. اضافه بر آن، در پي تحولات اخير كه به شدت در مخفي نگه‌داشتن آن كوشش مي‌شود، وزير دفاع كويت با هلي‌كوپتر از مناطق مرزي اين كشور بازديد نموده. به گفته‌ي يك منبع آگاه در وزارت دفاع كويت، طي چند روز گذشته فعاليت‌هاي اين وزارت‌خانه افزايش يافته و وزير دفاع در جلسات مختلف با كارشناسان انگليسي به گفت و گو نشسته است.»[۲۲]

گزارش - 450

پاتريك هورن خبرنگار روزنامه‌ي انگليسي تايمز مالي در گزارشي از وضعيت اقتصادي عراق، به بررسي درخواست جديد دولت عراق از كشورهاي عربي براي كمك به آن كشور؛ ميزان كمك كشورهاي عرب منطقه به دولت عراق از آغاز تجاوزش به ايران و دلايل نابساماني اقتصاد عراق پرداخته است. راديو بي‌بي‌سي بخش‌هايي از اين مقاله را چنين نقل كرد: «در واقع دردسرهاي مالي عراق در جريان جنگ اينك روزافزون ‌شده است و روزنامه‌ي تايمز مالي امروز گزارشي در همين زمينه نوشته با عنوان عراق براي ادامه‌ي جنگ از كشورهاي خليج فارس هفت هزار ميليون دلار يا هفت ميليارد دلار قرض خواسته است. پاتريك هورن‌ در گزارشي از كويت از قول ديپلمات‌ها مي‌گويد كه عراق اين مبلغ را از عربستان، كويت، قطر و امارات متحده‌ي عربي تقاضا كرده است و البته به گفته‌ي اين خبرنگار اين مبلغ اضافه، علاوه بر رقم 25 ميليارد دلاري خواهد بود كه اين چهار كشور از آغاز جنگ تا كنون به عراق پرداخته‌اند. البته قرض‌دهندگان انتظار ندارند كه عراق اين مبلغ را بازپس دهد. عراق اين پول را از آن رو نياز دارد كه صادرات نفتش از رقم سه ميليون و دويست هزار بشكه در روز به ششصد و پنجاه هزار بشكه تقليل يافته است. به گفته‌ي پاتريك هورن‌، هرچند عربستان علاقه‌مند به پرداخت قرض به عراق است، كشورهاي ديگر يعني كويت، قطر و امارات دل چندان خوشي نسبت به پرداخت اين قرض به عراق ندارند. همه‌ي اين كشورها اينك از درآمد نفت‌شان كاسته ‌شده و به ويژه كويت خواستار آن است كه مسائل مرزي ميان كويت و عراق حل و فصل شود. روزنامه‌ي تايمز مالي مي‌افزايد: اضافه بر اين، عراق مجبور است كه از برنامه‌هاي عمراني‌ خود بكاهد و بودجه‌ي آن را صرف جنگ كند. همين نويسنده از قول منابع ترابري كويت در مورد وضع بد مالي عراق مي‌گويد به علت مشكلات مالي عراق روابط تجاري اين كشور و كويت صدمه ديده و نسبت به سال 1981 ترابري و صادرات كويت به عراق در سال 1982، بين سي تا چهل درصد كاهش يافته است و سرانجام پاتريك هورن‌ در گزارش ديگري مي‌گويد چون به علت جنگ، عراق نمي‌تواند از بنادر خود در خليج فارس استفاده كند براي واردات خود مجبور است از بنادر كويت استفاده كند.»[۲۳] بخش‌هايي از مقاله كه راديو بي‌بي‌سي بنا به مصالحي به آن نپرداخت، در روزنامه‌ي كيهان ـ كه اين مقاله را به نقل از منابع اصلي چاپ كرده است ـ اين گونه آمده است: «عربستان سعودي با تقاضاي عراق موافقت كرده، ولي كويت، قطر و امارات عربي متحده ميل و رغبتي به دادن وام و پول بيش‌تر به عراق از خود نشان ندادند، زيرا تمام اين كشورها در طول سال گذشته شاهد كاهش صدور نفت خود بوده‌اند. [...] عراق اخيراً ترتيب گرفتن 500 ميليون دلار وام سنديكايي و يك اعتبار براي تداركات نظامي از فرانسه و يك اعتبار سه ساله‌ي 210 ميليون دلاري براي خريد غله از امريكا را نيز داده است و علاوه بر آن از يك اعتبار تداركاتي 2 ميليارد دلاري كه در نيمه‌ي دهه 1970 مورد موافقت ژاپن قرار گرفته بود استفاده مي‌كند.» كيهان افزوده است: «لازم به يادآوري است كل مبلغي كه چهار كشور عربي حوزه‌ي خليج فارس از سال 1980 به عراق داده‌اند به 33 ميليارد دلار مي‌رسد. البته، بخش ديگري از كمك‌هاي اين چهار كشور به عراق به صورت كالا، خدمات و فرآورده‌هاي نفتي بوده است.»[۲۴]

گزارش - 451

معمر قذافي رهبر ليبي در سخناني از صدام حسين به دليل واگذاري(!) شط‌العرب به ايران در عهدنامه‌ي 1975 الجزاير و نيز حمله به ايران انتقاد كرد. وي در اين سخنان با به‌كارگيري عباراتي كه حاكي از نامتعادلي هميشگي اوست، گفت: «چرا بايد اين جنگ پس از پيروزي انقلاب اسلامي ايران واقع شود؛ انقلابي كه با امريكا به ستيز برخاسته و صهيونيست را همواره مي‌كوبد. من مخالف رژيم عراق نيستم و با صدام حسين نيز مخالف نيستم، ولي با كساني كه عليه انقلاب اسلامي ايران برمي‌خيزند مخالفم[!] و اين دلايل سياسي خاصي دارد. انقلاب اسلامي ايران اگر بر فرض حامل كفر بوده(!) لااقل انقلابي است مخالف سرسخت امريكا و صهيونيست. انقلاب اسلامي ايران حامل پيامي بود براي كشورهاي عربي كه با صهيونيست و امپرياليسم مقابله كنند و اين در مفهوم بعضي‌ها گناه است و من براي همين است كه از انقلاب اسلامي حمايت مي‌كنم، حال چه انقلاب اسلامي باشد يا غير اسلامي.»[۲۵] ضميمه‌ي گزارش 438 تغييرات سازمان رزم از جمله گسترش آن بحثي نبود كه در مقطع خاصي به نتيجه‌ي نهايي رسيده و پرونده‌ي آن بسته شود، بلكه اولويت‌ها و ضرورت‌هاي توسعه‌ي سازمان رزم و مباحث مربوط به آن، به دلايل متعددي از جمله آخرين وضعيت نبرد، از زمان ورود سپاه به جنگ به منزله‌ي موضوعي مستمر در كنار ساير مباحث عملياتي مطرح بود و در واقع اين‌گونه مباحث سابقه داشت. با ورود رسمي سپاه پاسداران به عرصه‌ي عمليات‌ها، ضرورت گسترش سازمان رزم در شكل اوليه‌ي آن به عنوان ضرورتي اجتناب‌ناپذير خود را نشان داد. در پي اجراي عمليات موفق ثامن‌الائمه(ع) و شكسته شدن حصر آبادان، زمينه‌ي جذب نيروهاي مردمي بيش از گذشته فراهم شد و سپاه پاسداران با جذب و به كارگيري نيروهاي مردمي توانست 15 گردان نيرو را سازمان‌دهي و وارد عمل كند. اين امر به منزله‌ي افزايش توان سازمان‌دهي سپاه به ميزان 10 برابر بود. در سال دوم جنگ به تدريج ضرورت تشكيل تيپ مورد توجه قرار گرفت و سپاه با سازمان تيپ وارد عمليات طريق‌القدس شد. برجسته‌ترين ويژگي عمليات طريق‌القدس نقش بسيار مهم نيروهاي مردمي بود و در واقع براي نخستين‌بار نيروهاي مردمي در سطح گسترده‌يي سازمان‌دهي و به كار گرفته شدند كه مفهوم ديگر اين حضور، گسترش بيش از پيش سازمان رزم سپاه بود. عمليات فتح‌المبين نيز كه به لحاظ وسعت، ميزان نيروهاي شركت‌كننده و سرعت عمل آن‌ها در تأمين اهداف و نتايج و دستاوردها بسيار چشمگير بود، يك ويژگي شاخص داشت و آن نمايش جنگ فراگير مردمي بود. بدين معنا كه سازمان رزم سپاه با تشكيل تيپ و قرارگاه دست‌خوش تحول جدي شد. همين موضوع علاوه بر فراهم كردن زمينه‌ي افزايش جذب و به‌كارگيري نيروهاي مردمي و در نتيجه برتري قواي ايران بر عراق، امكان فرماندهي، كنترل و هدايت را به نحوي مناسب فراهم ساخت. افزون بر راه‌اندازي تيپ، با استفاده از غنايم به دست آمده پس از عمليات فتح‌المبين، عملاً تأسيس برخي واحدهاي نظامي تيپ‌هاي توپ‌خانه و زرهي سپاه امكان‌پذير شد. فتح خرمشهر از نظر نظامي، علاوه بر استراتژي برتر و اجراي تاكتيك ويژه‌ي عبور از رودخانه‌ي كارون، مرهون افزايش توان رزمي سپاه بود. در اين عمليات، سپاه 100 تا 120 گردان نيرو در قالب تيپ (ولي با استعداد لشكر) وارد عمليات كرد كه در مقايسه با عمليات ثامن‌الائمه(ع) تنها در فاصله‌ي 9 ماه، توان رزمي سپاه نزديك به 10 برابر رشد و افزايش را نشان مي‌دهد. با ناكامي در عمليات رمضان كاستي‌هاي موجود در قدرت زرهي، مهندسي و توپ‌خانه‌ي نيروهاي ايران مشخص شد و همچنين اين تصور به وجود آمد كه سازمان رزم ايران از نظر حجم و شكل‌ سازمان‌دهي نقايصي دارد و براي دست‌يابي به پيروزي نيازمند بازسازي و گسترش است. اين برداشت موجب انجام اقداماتي شد كه در آستانه‌ي عمليات والفجر مقدماتي نتايج آن با "تغيير در سازمان رزم سپاه و گسترش آن" آشكار شد.[۲۶] البته يگان دريايي و هوايي سپاه در دوران عمليات محرم با مركزيت فرماندهي مستقر در تهران تشكيل شد. هم‌زمان با طرح مباحث مربوط به عمليات والفجر مقدماتي (حد فاصل بين عمليات محرم تا عمليات والفجر مقدماتي) بررسي موضوع گسترش و تغيير در سازمان نيروي زميني نيز همچنان ادامه داشت. از جمله تصميمات مهم در اين مقطع زماني اين بود كه همه‌ي تيپ‌هاي سپاه كه بيش از 9 گردان داشتند، تبديل به لشكر ‌شده و هر لشكر نيز اقدام به تشكيل سه تيپ كند. تصميم تشكيل "قواي زميني سپاه پاسداران"* نيز در اين دوره اتخاذ شد. تفكر تشكيل قواي زميني بر اين اساس شكل گرفت كه پس از تشكيل يگان دريايي و هوايي، قواي زميني به عنوان يك نيروي مستقل بايستي از جانب يك فرماندهي به جز فرمانده كل سپاه، هدايت مي‌شد.* بنابراين مقرر شد كه با اعلام انحلال دو قواي كربلا و نجف، اين دو با يك‌ديگر ادغام ‌شده و "قواي زميني سپاه پاسداران" را تشكيل بدهند و در تشكيلات جديد، قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) (سپاه) به عنوان ستاد مشترك سپاه مجموعه‌ي نيروهاي سپاه (نيروي زميني و يگان‌هاي دريايي و هوايي) را فرماندهي كند. قواي زميني نيز چند سپاه** و هر سپاه چند لشكر تحت امر داشته باشند و در صورتي‌كه نياز به اجراي عمليات در جنوب يا غرب كشور شد، قواي زميني به عنوان "قرارگاه مقدم نيروي زميني" در اين مناطق وارد عمل شوند. در مذاكرات ابتدا قرار بر اين شد قبل از عمليات والفجر مقدماتي اين تشكيلات با طراحي جديد كار خود را آغاز كند و اولين فرمانده قواي زميني نيز غلامعلي رشيد و جانشين وي حسن باقري معرفي شد. اما تقارن زماني اين تدابير با نهايي شدن مباحث عمليات و دلايل ديگري كه در ادامه مي‌آيد، موجب شد اجراي اين تصميم به بعد از عمليات موكول شود. از آن‌جا كه اعلام انحلال قرارگاه‌هاي كربلا و نجف و تشكيل قواي زميني موجب تأخير در عمليات مي‌شد و اين به صلاح نبود و با توجه به اين‌كه با تشكيل قواي زميني به فرماندهي غلامعلي رشيد، قاعدتاً فرمانده نيروي زميني ارتش (سرهنگ صياد شيرازي) بايد با برادر رشيد هماهنگ مي‌شد و ديگر از نظر فرماندهي ارتباطي با فرمانده كل سپاه و جانشين وي (رحيم صفوي) كه در رده‌ي ستاد مشترك قرار مي‌گرفتند نداشت، فرماندهان ارشد سپاه به اين نتيجه رسيدند كه طرح اين موضوع احتمالاً به مسئله‌يي ميان سپاه و ارتش تبديل ‌شده و در آن مقطع به نظر مي‌رسيد زمينه‌ي پذيرش آن براي فرماندهان ارتش وجود نداشته باشد. به همين دليل قرار شد اين مسئله تا بعد از عمليات مسكوت مانده و عملي نشود، ولي در محدوده‌ي سپاه در مورد تشكيلات قواي زميني و ارتباط آن با قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) و ستاد مركزي مذاكرات و تدابير ادامه داشت. در نتيجه مشكل قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) به عنوان فرماندهي عمليات والفجر باقي ماند.[۲۷] بنابراين، تشكيلات سازمان رزمي نيروهاي سپاه پاسداران به اين شكل نهايي و بخش‌هايي از آن در عمليات والفجر مقدماتي وارد عمل شد:

قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) 1. قواي يكم كربلا، فرمانده: مجيد بقايي، معاون: احمد غلامپور؛ شامل: الف) سپاه هفتم حديد به فرماندهي احمد كاظمي و معاونت مرتضي قرباني؛ شامل: • لشكر19 فجر، فرمانده: نبي رودكي، معاون: محسن پاكياري‌؛ تيپ33 المهدي (فرمانده: محمدجعفر اسدي‌)؛ تيپ35 امام سجاد (فرمانده: رفاهيت)؛ تيپ163 فاطمه‌الزهرا (فرمانده: محسن بنائيان‌). • لشكر41 ثارالله، فرمانده: قاسم سليماني، معاون: عليرضا رزم حسيني‌؛ تيپ1 حزب‌الله (فرمانده: علي‌اكبر خوشي‌)؛ تيپ2 روح‌الله (فرمانده: محمدحسين پودينه‌)؛ تيپ3 جندالله (فرمانده: علي‌اكبر پورياني‌). لشكر8 نجف، فرمانده: كريم نصر‌. تيپ1 (فرمانده: شجاعي‌)؛ تيپ2 (فرمانده: قاسم محمدي‌)؛ تيپ3. • لشكر1 قدس، فرمانده: مهدي كياني‌، تيپ35 امام حسن (فرمانده: حسن درويش‌). • لشكر7 ولي‌عصر، فرمانده: ابوالقاسم رئوفي، معاون: كوسه‌چي‌؛ تيپ زرهي (فرمانده: پورمهدي‌)؛ تيپ1 (فرمانده: كلولي‌)؛ تيپ2 (فرمانده: كريم فضيلت‌). ب) سپاه سوم صاحب‌الزمان به فرماندهي حسين خرازي و معاونت علي زاهدي‌؛ شامل: • لشكر14 امام حسين(ع)، فرمانده: ابوشهاب‌، معاون: منصور رئيسي‌؛ تيپ1 (فرمانده: حسن آقايي‌)، تيپ2 (فرمانده: حسن رضايي‌)، تيپ3 (فرمانده علي قوچاني‌) • لشكر17 علي بن ابي‌طالب(ع)، فرمانده: مهدي زين‌الدين، معاون: فتوحي‌؛ تيپ1 الهادي (فرمانده: حسن‌پور‌)، تيپ2 حضرت معصومه(س)‌ (فرمانده: بنيادي). • لشكر25 كربلا، فرمانده: عمراني‌، معاون: ييلاقي‌؛ تيپ1 (فرمانده: كريم بخشي‌)؛ تيپ2 (فرمانده: هوشياري‌)؛ تيپ3 (فرمانده: كسايان). • تيپ مستقل قمر بني‌هاشم، فرمانده: محمد سنايي‌، معاون: سيف‌الله حيدرپور‌. 2. قواي نجف اشرف به فرماندهي عزيز (محمدعلي) جعفري و معاونت غلام‌حسين بشردوست؛ شامل: الف) سپاه يازده قدر، فرمانده: محمدابراهيم همت، معاون: رضا چراغي‌؛ • لشكر27 رسول‌الله (ص)، فرمانده: علي فضلي‌، معاون: يدالله كلهر‌؛ تيپ ابوذر (فرمانده: محمد دستواره‌)، تيپ عمار (فرمانده: حاجي‌پور‌)، تيپ سلمان (فرمانده: شرع پسند‌). • لشكر31 عاشورا، به فرماندهي مهدي باكري تيپ1 (فرمانده: مرتضي ياقچيان‌)، تيپ2 (فرمانده: ناصر اميني‌)، تيپ9 (فرمانده: حميد باكري‌). • تيپ مستقل10 سيدالشهدا(ع)، فرمانده: حسن رستگاري‌. ب) لشكر مستقل 5 نصر، فرمانده: حمزه حميدي‌نيا، معاون: غلامرضا احمدي‌؛ تيپ18 جواد الائمه(ع) (فرمانده: عباس شاملو‌)، تيپ21 امام رضا (فرمانده: ولي‌الله چراغچي‌)، تيپ3 امام جعفر صادق (فرمانده: سعيد نامني‌پور‌) تيپ مستقل زرهي 5 رمضان[۲۸]



منابع و مآخذ روزشمار 1361/11/11

  1. سند شماره 161/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، 9/11/1361 تا 17/11/1361، صص 6 و 10.
  2. سند شماره 161/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (تقي رضواني)، 17/10/1361 تا 14/11/1361، ص 17.
  3. روزنامه‌ي كيهان، 12/11/1361، ص 18، گزارشي از باختران به نقل از ستاد عمليات غرب كشور گزارشي از ايلام، اهواز و آبادان؛ و ـ سند شماره 64573 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي مركز 7 به قبا ـ ك، 13/11/1361، سند تك‌برگي.
  4. سند شماره 18101 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن اطلاعاتي هفتگي، ستاد مركزي سپاه (طرح و برنامه عمليات)، 11/11/1361، ص 7.
  5. روزنامه‌ي اطلاعات، 11/11/1361، ص 4.
  6. همان، ص 9.
  7. دفتر اطلاعات و تحقيقات نخست‌وزيري، نشريه‌ي بولتن ويژه مناطق كردنشين غرب كشور، شماره 81، 17/11/1361، ص 1، محور كامياران ـ سنندج؛ و ـ سند شماره 64614 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 13/11/1361، ص 1.
  8. سند شماره 64513 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 12/11/1361، ص 2؛ و ـ مأخذ 7، بخش اول، سقز؛ و ـ سند شماره 341062 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ناحيه‌ي ژاندارمري كردستان (ركن سوم) به مقام استانداري استان كردستان، 12/11/1361، سند تك‌برگي.
  9. سند شماره 346985 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از لشكر28 پياده (ركن2) به فرماندهي تيپ3 مريوان (ركن2)، 16/11/1361، سند تك‌برگي.
  10. مأخذ 7، بخش اول، آذربايجان غربي.
  11. سند شماره 64445 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از مركز فرماندهي ستاد مركزي به ستاد منطقه11 قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 11/11/1361، سند تك‌برگي.
  12. مأخذ 4، ص 3.
  13. سند شماره 66824 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اخبار هفتگي، از ستاد مركزي 4 فرماندهي به ستاد مركزي، 17/11/1361، ص 1.
  14. روزنامه‌ي كيهان، 11/11/1361، ص 2، به نقل از روابط عمومي ستاد مركزي كميته انقلاب اسلامي.
  15. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 318، 12/11/1361، ص 3، ايلام ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 11/11/1361.
  16. مأخذ 14، قم.
  17. مأخذ 14.
  18. مأخذ 3، بخش اول، ص 18.
  19. مأخذ 3، بخش اول، ص 2.
  20. روزنامه‌ي كيهان، 13/11/1361، ص آخر، به نقل از گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از واشنگتن.
  21. مأخذ 15، ص 17، راديو كلن، 11/11/1361، به نقل از مجله‌ي اشپيگل.
  22. مأخذ 15، صص 8 و 9، كويت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 11/11/1361.
  23. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي، بولتن راديوهاي بيگانه، 11/11/1361، ص 6، راديو بي‌بي‌سي، 11/11/1361، گزارشي از روزنامه‌ي تايمز مالي از كويت.
  24. مأخذ 3، بخش اول، ص آخر.
  25. سند شماره 213692 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: نشريه‌ي خبرها و نظرها (اطلاعاتي، سياسي، خارجي)، دفتر مطالعات و پژوهش‌هاي وزارت امور خارجه، شماره 364، 14/11/1361، ص 10.
  26. محمد دروديان، سيري در جنگ ايران و عراق (آغاز تا پايان)، تهران: مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه پاسداران، چاپ پنجم، 1381، ص 51.
  27. سند شماره 79/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش رواي قرارگاه خاتم(ص) در عمليات والفجر مقدماتي (داود رنجبر)، صص 11 ـ 1.
  28. . سند شماره 32288 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از طرح و عمليات قرارگاه كربلا، 6/12/1361، صص 16 ـ 1.