1359.06.05

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۱۵ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.06.05 |نام دیگر=پنج شهریور |روز= 5 شهریور 1359 |تاریخ شمسی= 1359.06.05 |تاریخ میلادی= 27 اوت 1980 |تاریخ قمری= 16 شوال 1400 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.06.05</div> <div class="bootstrap-btn">1361....» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.05
نام‌های دیگر پنج شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.05
تاریخ میلادی 27 اوت 1980
تاریخ قمری 16 شوال 1400



گزارش - 384

در ادامة تحرکات مرزی عراق در غرب و جنوب کشور، امروز از ساعت 6:20 دقیقه بامداد در پاسگاه‌های برارعزیز، دارخور، بندباریکه، پله‌چفت، باباهادی و تنگ‌ ترشابه بین نیروهای مسلح ایران و نیروهای ارتش عراق درگیری آغاز شد در این زدوخورد که تا عصر ادامه یافت، به نیروهای خودی تلفاتی وارد نیامد.[۱] در ساعت 11، درگیری به پاسگاه یکه‌شان نیز کشیده شد و عراق با توپخانة سنگین خود این پاسگاه را هدف قرار داد که با آتش متقابل نیروهای مستقر در پاسگاه مواجه گردید. این درگیری نیز تا عصر امروز همچنان ادامه داشته است.[۲] نیروهای مسلح خودی نیز در یک اقدام متقابل، در ساعت 15 امروز، با توپخانه به مواضع و سنگرهای یگان‌های لشکر6 عراق در منطقة بنی‌دان تیراندازی کردند که درنتیجه چند نفر از افراد آن لشکر کشته و یک ستوان و یک سرباز عراقی نیز زخمی شدند.[۳] دراین‏حال، خبرگزاری پارس در ساعت 22 امروز از مرز قصرشیرین گزارش داد: «درگیری بین نیروهای مهاجم ارتش بعث عراق و نیروهای جمهوری اسلامی ابعاد گسترده‌تری یافت و تمام پاسگاه‌های مرزی را فراگرفت.» بنا به همین گزارش: «اینک نبرد با ابعاد گسترده‌اش در پاسگاه‌های پرویز، هدایت، تنگاب‌نو، یکه‌شان، برج احمدی، خان‌لیلی، برارعزیز، دارخور، دربندجوق، بیشگان، باباهادی، تنگ ‌توشابه [ترشابه]، تنگ‌ کوان و تپه‌رش جریان دارد.»[۴] در ادامة اقدامات خرابکارانة عوامل داخلی عراق، برابر اعلام ژاندارمری، ساعت 23 امروز، مهاجمان ضدانقلاب در هفت کیلومتری پاسگاه بالاتاق ـ کرند، جلو اتومبیل‌های عبوری را گرفته و مبادرت به تیراندازی کرده‌اند که درنتیجه 2 نفر از اهالی کشته شده‏اند و یک نفر زخمی شده است.[۵] در این درگیری، همچنین مهاجمان ضدانقلاب رانندة یک کمپرسی را به گروگان برده‌اند.[۶] در نقاط مرزی خوزستان نیز ساعت 23 امروز، مأموران عراقی که در منطقة مرزی پاسگاه طلائیة قدیم (تابع گروهان هوزگان) قصد آسیب‌رساندن به تأسیسات نفتی منطقه را داشتند، با افراد پاسگاه مواجه و درگیر شدند. این درگیری تا ساعت 2:20 دقیقه بامداد روز بعد، با تیراندازی و شلیک گلولة منور توسط نیروهای عراقی و پاسخ متقابل نیروهای ایرانی ادامه داشت و سپس عراقی‌ها متواری شدند.[۷] گزارش منابع اطلاعاتی ارتش نیز حاکی است که امروز «یک واحد توپخانه متشکل از 6 توپ گروهان یکم از گردان25 تابع لشکر5 بصره به فاصلة 5 کیلومتری پاسگاه النطعه (مقابل پاسگاه دیریفارم، جمعی گروهان آبادان) اعزام و مستقر گردیده است.»[۸] در گزارش مشابه دیگری آمده است: «دولت عراق در 3 کیلومتری جنوب ابوالخصیب، یک پست کنترل هوایی به شماره 899 که مجهز به رادارهای متحرک می‌باشد تشکیل داده است. استعداد پرسنل این پست 38 نفر که شامل 3 نفر افسریار، 7 نفر درجه‌دار، 28 سرباز و 5 دستگاه خودرو روسی می‌باشد.»[۹]

گزارش - 385

منابع اطلاعاتی ارتش از تشکیل یک شبکة جاسوسی در آبادان توسط سازمان استخبارات عراق خبر می‌دهند. بنا به این گزارش: «سازمان استخبارات کشور هدف مبادرت ‌به تشکیل یک شبکة جاسوسی در شهر آبادان نموده که این شبکه زیر نظر شاپور بختیار، نخست‌وزیر پیشین ایران، فعالیت می‌کند.» این گزارش در ادامه می‌افزاید: «سازمان امنیت عراق تعدادی از افسران ورزیدة خود را جهت همکاری با شبکة مزبور و نخست‌وزیر سابق ایران، مأمور نموده است.» براساس این گزارش، شبکة مزبور در تاریخ 13 تیر 1359 در آبادان تشکیل شده است.[۱۰] یک گزارش دیگر از همین منبع حاکی است که دولت امارات متحدة عربی مبادرت ‌به صدور گذرنامه برای ایرانیان متواری به عراق می‌کند.[۱۱] در‌این‌حال، «مأمورین سفارت عراق در کشور امارات عربی متحده سرگرم فعالیت‌های زیادی درجهت پشتیبانی از ایرانیان اهل تسنن و ایجاد اختلاف بین شیعیان و سنی‌های ایران در منطقه می‌باشند و همچنین سعی دارند اخبار مربوط به وقایع کردستان را برعکس جلوه داده و از این ‌طریق به عناوین مختلف بهره‌برداری سیاسی نمایند. ضمناً دولت امارات نیز از سنیان ایران حمایت و پشتیبانی می‌کند.»[۱۲] علاوه‌براین تحرکات اخیر و تجاوزات مرزی عراق در مناطق مرزی خوزستان از یک‌سو و تشدید فعالیت عوامل داخلی وابسته به عراق از سوی دیگر وضعیت این مناطق را بحرانی نشان می‌دهد و باعث نگرانی‌هایی در مسئولان نظامی کشور شده است. ازاین‌رو امروز ناحیة ژاندارمری خوزستان، "دستورالعمل برقراری امنیت و مراقبت از مرزهای خوزستان" را که در تاریخ 28/5/1359 ازسوی فرمانده کل ژاندارمری جمهوری اسلامی تهیه و صادر شده، به استانداری خوزستان و واحدهای نظامی و انتظامی این استان ابلاغ کرد. در این دستورالعمل از نیروهای مسلح مستقر در خوزستان و مرزهای خشکی و آبی این استان خواسته شده است تا بر مراقبت‌های خود افزوده و هرگونه تحرکات و تجاوزات دشمن و عوامل وابسته به آن را سرکوب کنند. در این دستورالعمل کلی که در سه بند به "وضعیت" دشمن و خودی و نیز "مأموریت" و "اجرا" پرداخته شده، از همة نیروهای مسلح جمهوری اسلامی درخواست هماهنگی بیشتر با یکدیگر شده است.[۱۳]

گزارش - 386

مهم‌ترین درگیری‌های امروز مناطق کردنشین مربوط به کامیاران است. گزارش‌های رسیده از عملیات پاک‌سازی منطقة کامیاران حاکی است که «ازسوی ارتش جمهوری اسلامی ایران با کمک هلیکوپترهای کبرا و نیروهای پیاده به حملات مهاجمین [ضدانقلاب] پاسخ داده می‌شود و در این درگیری‌ها صدها تن از مهاجمین [ضدانقلاب] کشته و 10 تن از آنها ازجمله 2 دختر زخمی شدند. در این درگیری‌ها همچنین 3 افسر و درجه‌دار ارتش به شهادت رسیدند و 4 ارتشی دیگر به‌علت انفجار مین مجروح شدند.»[۱۴] یادآوری می‌شود ستاد عملیات غرب کشور، قبلاً اخطار کرده بود که افراد وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی بایستی سلاح‌های خود را زمین بگذارند وگرنه سرکوب خواهند شد.[۱۵] مرکز فرماندهی غرب کشور در گزارش دیگری آخرین وضعیت نیروهای خودی و درگیری‌های امروز در پاک‌سازی منطقة کامیاران را بدین‌شرح بیان کرده است: «بعد از گرفتن مرتفع‌ترین تپة اطراف گازرخانی واقع در 35 کیلومتری غرب کامیاران (مقر سوم)، حدود 50 نفر پاسدار از کرمانشاه و 30 نفر از کمیتة تهران [روی تپه] مستقر شدند و ارتش 5 تانک هرکدام با 4 خدمه در پایین تپه و در شرق آن قرار داد و کلیة افراد ارتش به مقر دوم و اول که به‌ترتیب در 7 و 15 کیلومتری کامیاران می‌باشد، نقل‌مکان کرده‌اند که در بازدید امروز مشاهده شد که محل استقرار تانک‌ها بسیار نامناسب و امکان عمل برایشان نمی‌باشد و افرادی از ارتش برای حفاظت از تانک‌ها نیز نبود.» در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «در ساعت 18 امروز، حمله به تپه از غرب با خمپاره شروع شد که تانک‌ها به‌علت اینکه در پشت تپه قرار داشتند نه‌تنها امکان تیراندازی برایشان نبود، بلکه در محاصره نیز افتادند و پاسداران مستقر در تپه به‌علل زیر روحیة خود را از دست دادند: 1. خالی‌کردن ارتش و در همین ‌رابطه تضعیف روحیة افراد سپاه. 2. عدم‌ هماهنگی بین افراد سپاه و کمیته. 3. تضعیف روحیة شدید افراد به‌وسیلة افراد کمیته. 4. عدم‌ فرماندهی خوب و عدم ‌تاکتیک. 5. استقرار بسیار بد خمپاره‌اندازها و تیربارها. 6. ضعف روحیه ناشی از درگیری که قبل از آن بین افراد ارتش و سپاه پیش آمده بود. 7. عدم‌ اجرای برنامه‌هایی که از قبل در ستاد مشترک طرح‌ریزی و توافق شده بود.» در ادامة این گزارش دربارة درگیری امروز آمده است: «درگیری با خمپاره تا ساعت 20، ادامه داشت و بعد قطع شد و بعد بنا به اظهار یکی از پاسداران، 2 خدمة کالیبر50 به‌وسیلة افراد مهاجم [ضدانقلاب] شهید و کالیبر50 به تصرف [مهاجمین] درمی‌آید. بعد از آن، سروان قادری به 6 نفر ارتشی مستقر در بالای تپه و بچه‌ها می‌گوید عقب‌نشینی کنید. عده‌ای از افراد عقب‌نشینی کرده و به پایین تپه می‌آیند و بقیه نیز تا ساعت 3 بعد از نیمه‌شب [روز بعد]، به مبارزه ادامه می‌دهند که بعد از آن، به دستور فرمانده توپ ارتش، [منطقه] به توپ بسته می‌شود که علت آن را کشته‌شدن افراد روی تپه ذکر می‌کنند. در این ‌موقع بقیة افراد با هر زحمتی که شده تپه را ترک می‌کنند. دراین‌بین، 9 نفر شهید و 3 نفر مجروح می‌شوند. ...»*[۱۶] دراین‌حال، منابع عراقی مشاهدات و اطلاعات خود را از درگیری امروز منطقة کامیاران بدین‌شرح گزارش کرده‌اند: «در تاریخ 5/6/59 بین ارتش ایران و حزب رزگاری و دمکرات کردستان درگیری شدیدی روی داده که در این درگیری هلیکوپترهای مسلح ایران نیز شرکت داشتند که درنتیجه 16 سرباز ایرانی اسیر که 9 نفر آنها نزد حزب رزگاری و 7 نفر نزد دمکرات می‌باشند و 3 هلیکوپتر سقوط و یک تانک و تعدادی خودرو نظامی به آتش کشیده شده است.»[۱۷] در ادامة درگیری‌ها و نبردهای خونین امروز غرب کشور علاوه‌بر کامیاران، اوضاع مناطق نوسود، نودشه، محورهای مواصلاتی سنندج و سقز و نیز نقاطی در مریوان، بانه و شاهین‌دژ ناآرام گزارش شده است. گزارش خبرنگار کیهان از کرمانشاه حاکی است: «ستاد عملیات غرب کشور در سه اطلاعیة پی‌درپی به افراد [وابسته به گروه‌های] مسلح غیرقانونی در منطقة کامیاران، نوسود و نودشه شدیداً اخطار کرد که هرچه ‌زودتر اسلحه‌های خود را زمین بگذارند، در غیر این صورت از راه هوا و زمین مناطق آلوده به ضدانقلاب سرکوب خواهد شد.» کیهان می‌افزاید: «عملیات شدید هوایی و زمینی واحدهای ستاد غرب کشور، گروه‌های مسلح و وابستگان و مزدوران منطقة کردستان و نوار مرزی را به‌سوی مرز عراق کشانیده است.» در این گزارش همچنین آمده است: «با تجمع گروه‌های مسلح در نوار مرزی نوسود، این نقطه به‌صورت پایگاه بزرگ این گروه‌ها درآمده است.» کیهان در ادامه، به نقل از فرماندار مریوان، افزوده است: «مخابرات مریوان که در جریان حملات اخیر ضدانقلابیون از کار افتاده بود و به‌علت عدم ‌ارتباط با شهرهای دیگر مشکلاتی برای اهالی شهر ایجاد کرده بود براثر فعالیت کارکنان مخابرات مریوان امروز به کار افتاد و ارتباط تلفنی این شهر با سنندج و دیگر نقاط ایران برقرار شد. وی افزود: همچنین به‌علت نبودن مواد سوختنی، مردم در مضیقه به ‌سر می‌بردند، دراین‌مورد نیز با فروش نفت، گازوئیل و بنزین توسط شرکت نفت، این مشکل نیز رفع شد.»[۱۸] در امر پاک‌سازی محور دیواندره ـ سنندج نیز گزارش نیروی زمینی ارتش حاکی است که «در ساعت 20:30 دقیقة امروز در موقع گشت، گروه رزمی و سپاه در جادة دیواندره ـ سنندج، (در 10 کیلومتری دیواندره) با حملة مهاجمین [ضدانقلاب] که حدود 30 نفر بودند روبه‌رو و سریعاً به آتش آنان با کمک‌های نفربرهای زرهی پاسخ داده شد و مهاجمین با برجای‌گذاشتن یک نفر اسیر و 4 زخمی، از تاریکی هوا استفاده و از محل درگیری عقب‌نشینی کردند و ضمناً یک نفر پاسدار و یک گروهبان ارتش مفقود شدند.»[۱۹] همچنین، «در درگیری که عصر امروز بین پیشمرگان مسلمان کرد و پاسداران انقلاب اسلامی از یک‌سو و مهاجمین مسلح [ضدانقلاب] از سوی دیگر در جادة موجش واقع در دهگلان سنندج درگرفت، 4 تن از پیشمرگان مسلمان کرد و برادران پاسدار ازجمله فرمانده پیشمرگان مسلمان کرد شاخة پیرچغای سرش‌آباد به شهادت رسیدند.»[۲۰] یک گزارش دیگر حاکی است که امروز عناصر ضدانقلاب چهار خمپاره به‌سوی مقر پیشمرگان مسلمان کرد در محمودآباد سقز پرتاب کردند. علاوه‌براین، در یک حملة پنج‌ساعته نیز براثر شلیک خمپاره به منزلی مسکونی، یک نفر زخمی شده است.[۲۱] از همین منطقه خبر می‌رسد که در ساعت 14:30 دقیقة امروز، تیراندازی شدیدی در اطراف سپاه سقز و هنگ ژاندارمری برینال‌گام صورت گرفته است.[۲۲] شامگاه امروز نیز تعدادی از افراد وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی در دسته‌های 3 و 4 نفری وارد شهر سقز شده و قرار گذاشته‌اند که به سپاه پاسداران و ارتش حمله کنند.[۲۳] همچنین امروز یک نفر از اعضای مهم حزب دمکرات در سقز، در جادة خاکی صالح‌آباد، دستگیر و تحویل سپاه سقز گردید.[۲۴] علاوه‌بر موارد مذکور، گزارش‌هایی از تحرکات و اقدامات گروه‌های مسلح غیرقانونی درزمینة تقویت، جابه‌جایی و تجمع نیرو و تجهیزات در مناطق مختلفی ازجمله قریة شیخ بوکان، بانه، کوه‌های برستم در مریوان (ساخت باند بالگرد در ارتفاعات این منطقه)، اورامانات ـ مریوان، دزلی و اورامانات تخت و اطراف هانی‌گرمله مخابره شده است.[۲۵]

گزارش - 387

اوضاع در مناطق کردنشین آذربایجان‏غربی، به‌ویژه درپی کشته‏شدن سرگرد عباسی فرمانده نظامی و عملیاتی حزب دمکرات کردستان در مهاباد و نیز اقدام گروه‌های مسلح معاند با نظام در به‌گروگان‌گرفتن حدود 500 نفر از مسافران در جادة میاندوآب ـ مهاباد و مهاباد به سه‌راهی محمدیار، به‌شدت بحرانی به نظر می‌رسد؛ به‌خصوص که گفته می‌شود مهاجمان وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی قصد دارند از گروگان‌ها به‌عنوان سنگر برای جلوگیری از ورود ارتش به مهاباد بهره گیرند. درپی این گروگان‌گیری، سرهنگ زکیانی، فرمانده لشکر64 پیاده ارومیه، با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد: «در اجرای اوامر نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، مقرر است کلیة گروگان‌ها که در مسیر میاندوآب ـ مهاباد و مهاباد به سه‌راهی محمدیار و بالعکس به‌وسیلة گروه‌های مسلح غیرقانونی دستگیر شده‌اند، بدون هیچ‌گونه قیدوشرطی در اسرع‌وقت آزاد و در غیر این صورت تصمیمات شدیدتری به مرحلة اجرا گذاشته خواهد شد.» گزارش خبرنگار روزنامة انقلاب اسلامی حاکی است که این اطلاعیه به‌وسیلة بالگرد بر فراز مناطق مذکور پخش شده است. این گزارش با اشاره به حملات روزهای گذشته گروه‌های مسلح معاند با نظام به مقر سپاه پاسداران و ژاندارمری در مهاباد، می‌افزاید: «در ساعت 13:30 دقیقة امروز نیز یک خودرو ارتشی حامل خواربار که به‌طرف نقده درحال ‌حرکت بود در مسیر جاده در محل جبرئیل‌آباد دراثر برخورد با مین منفجر شد و 3 تن از برادران سرباز زخمی شدند که حال یکی از آنها که از ناحیة سر به‌شدت آسیب دیده، وخیم است.» در ادامة این گزارش مصاحبه با فرمانده لشکر64 ارومیه انتشار یافته؛ وی دربارة وضعیت راه‌های منطقه گفته است: «در جاده‌های اشنویه به نقده و پیرانشهر به نقده و ارومیه رفت‌وآمد آزاد است و این جاده‌ها تحت ‌کنترل شدید ارتش قرار دارد.» زکیانی افزود: «نیروهای مستقر در شهرستان مهاباد در ارتفاعات مشرف به شهر استقرار یافته و از مهاباد تا سه‌راهی نقده رفت‌وآمد با احتیاط صورت می‌گیرد. همچنین در میاندوآب نیروهای ارتش استقرار دارند و رفت‌وآمد در این شهر و مهاباد با احتیاط انجام می‌پذیرد و بعضی از اوقات با اشکال صورت می‌گیرد.» سرهنگ زکیانی در پاسخ به این سؤال که در چه شهرهایی از منطقه، نیروهای ارتش مستقر هستند، اظهار کرد: «در پادگان‌های نظامی شهرهای ارومیه، قوشچی، سلماس و خوی، یگان‌های ارتش درحال‌حاضر مستقرند و از نزدیک مراقب اوضاع هستند.» وی همچنین گفت: «در منطقة نزدیک اشنویه مقر ضدانقلابیون رو به اضمحلال است و نیروهای ضدانقلاب درحال‌حاضر نیروهای خود را در پیرانشهر، مهاباد و قسمتی از اشنویه متمرکز کرده‌اند.» بنا به همین گزارش، «نیروهای ارتش در شهرهای مهاباد، بوکان، پیرانشهر و اشنویه در پادگان‌ها مستقر است و به‌طورکلی شهرهای فوق در تسلط نیروهای مسلح غیرقانونی قرار دارد.»[۲۶] یک گزارش از منابع خودی نیز حاکی است: «در‌حال‌حاضر مهاجمین مسلح [ضدانقلاب] در قرای مرزی ارومیه مستقر هستند و هر چندوقت یک‌بار، حملاتی به پاره‌ای نقاط استان انجام می‌دهند، ولی آنچه که حائز اهمیت می‌باشد این است که پس از درگیری روستای "بند" که بین پاسداران انقلاب و گروه‌های مهاجم [ضدانقلاب] انجام گرفت، مهاجمین [ضدانقلاب] مترصد هستند که دامنة درگیری را به داخل شهر بکشانند و خود را برای جنگ شهری آماده می‌کنند.»[۲۷] از میاندوآب نیز خبر می‌رسد که «ازطرف میاندوآب به مهاباد 30 کیلومتر مانده، افراد دمکرات در کافه امیرآباد تقویت شده‌اند و با کوچک‌ترین شک، گروگان می‌گیرند. شهر به‌طور کامل تعطیل، مغازه‌ها بسته و افراد دمکرات در کوچه و خیابان‌ها کمین کرده‌اند.» این گزارش به نقل از برخی اکراد منطقة سومای ارومیه افزوده است: «چهار نفر از افراد دولت را گروگان و به قریة شمیران از توابع سومای برادوست، محل سکونت "سنار مامدی" برده‌اند. حزب دمکرات به‌طور مستقیم دخالت دارد و افراد را جریمه و دادگاهی می‌کند، اسلحه نیز به‌طور مداوم [بین مردم پخش] و اجناس ایرانی و ماشین از منطقه خارج می‌شود.»[۲۸] از سوی دیگر، درپی اعلام ژاندارمری مبنی‌بر خروج نیروهایش از شهر اشنویه در تاریخ 21/5/1359 و درخواست سپاه برای توضیح ماجرا باتوجه‌به مسائل غرب، امروز ستاد مشترک ارتش پاسخی بدین‌شرح صادر کرد: «در نظر گرفته شد که به‌منظور پس‌گرفتن تانک مسروقه به اهالی شهر اشنویه و حومه با پخش اعلامیه و مذاکرة تلفنی ازطریق آقای استاندار با انجمن شهر [هشدار داده شود]، چنانکه تا ساعت مقرر گروه‌های مسلح غیرقانونی از دادن تانک خودداری نمایند، ارتش با تمام قدرت به سرکوبی و انهدام شهر و نقاط مظنون اقدام خواهد کرد. به ‌همین ‌منظور برای اینکه به یگان‌های ژاندارمری مستقر در شهر ازطرف خودی و گروه‌های مسلح غیرقانونی آسیبی وارد نیاید، دستور داده شد فوراً به پایگاه نلی‌وان در 2 کیلومتری شمال اشنویه، تغییرمکان یابد [تا] بدان‌وسیله لشکر فوق [لشکر64 ارومیه] به دستگیری اعضای انجمن شهر و تانک مسروقه [اقدام] کند.»[۲۹] دراین‌حال، به‌دنبال گزارش نیروهای اطلاعاتی خودی از وجود 2000 نفر از افراد وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی در مناطق و ارتفاعات سردشت و پیرانشهر، نیروی هوایی ارتش اعلام کرد که امروز «از منطقة سردشت و پیرانشهر [گشت هوایی] انجام و هیچ‌گونه مورد مشکوکی مشاهده نگردید.» در هامش این گزارش آمده است: «این تلفنگرام پیرو تلفنگرامی است که سپاه جهت بررسی اخبار مربوط به وجود 2000 نفر از ضدانقلابیون در اطراف سردشت و پیرانشهر به سماجا داده شده بود و این چندمین‌بار است که هواپیماهای گشتی سماجا چیزی نمی‌بینند.»[۳۰]

گزارش - 388

خبرها و گزارش‌های متعدد و بعضاً ناهمگون از مناطق مختلف، به‌طورکلی ناآرامی‏ها را در نقاط دیگری علاوه‌بر مناطق غرب و جنوب‌غربی نشان می‌دهد. در ساعت 6:38 دقیقة امروز، یک شیئ پرنده در صفحة رادار فرودگاه زاهدان ظاهر شد که بلافاصله مراتب به پایگاه هوایی بندرعباس گزارش و ازطریق این پایگاه، یک جت شکاری برای انهدام آن اعزام شد، ولی در نیمه راه، شیء مذکور از صفحة رادار محو گردید. طبق این گزارش، «از این خبرها بارها به ستاد مشترک ارتش داده شده که برادران نیروی هوایی آن را ندیده‌اند.»[۳۱] از یزد نیز خبر رسیده است که ساعت 20 امروز، بمبی در حجرة دو تن از طلاب مدرسة مصلای یزد منفجر شده است. طبق این گزارش، «این دومین‌بار است که ضدانقلاب در این مدرسه دست به فعالیت زده و چند ماه قبل نیز در این مدرسه حضرت آیت‌الله صدوقی مورد سوءقصد قرار گرفتند.»[۳۲]

گزارش - 389

امروز خبرگزاری پارس از وضعیت فعالیت و تحرکات گروه‌های سیاسی در شهرهای مختلف مازندران گزارشی ارائه داد که در تحلیل وضع کنونی، ازنظر موازنة قدرت جریان‌های مختلف مذهبی ـ سیاسی منطقه قابل‌توجه است. در این گزارش آمده است: «به‌طورکلی مازندران را ازنظر جو سیاسی به سه منطقه می‌توان تقسیم کرد: قسمت اول، شامل آمل، بابل، قائم‌شهر و بابلسر که فعالیت هواداران گروه‌های سیاسی به‌خصوص جنبشی‌ها [طرف‌داران سازمان مجاهدین خلق (منافقین)] در این مناطق گسترده‌تر است و شهرهای بهشهر، بندرگز، نور، ساری و گلوگاه از این نظر در مرحلة دوم قرار دارد. اما در شهرهای قائم‌شهر در وهلة اول و سپس گنبدکاووس، هواداران چریک‌های فدایی فعالیت بیشتری دارند و می‌توان گفت که مرکزیت آنها در قائم‌شهر است و دلیل آن هم این است که قائم‌شهر مرکز فعالیت کارخانه‌های تولیدی ازجمله نساجی مازندران است و کمونیست‌ها بیشتر در محیط‌های کارگری نفوذ می‌کنند تا سایر مناطق. در گنبد نیز فعالیت تبلیغاتی و توطئه‌گری این گروه تقریباً زیاد است و آنجا را به‌سبب وجود فقر و تنگدستی در بین زابلی‌هایی که از مدت‌ها قبل به کارگری در مزارع مشغول بوده‌اند انتخاب کرده‌اند و بارها مشاهده شده که تحریکاتی در بین این قشر از ساکنین گنبد صورت گرفته است. این به‌اصطلاح فدائیان خلق، گنبد را همچنین به‌خاطر سکونت شیعه و سنی انتخاب کرده‌اند که بتوانند با ایجاد اختلاف بین تسنن و تشیع موجبات برهم‌زدن نظم عمومی و ناراحتی مردم را فراهم کنند. در گرگان نیز فعالیت چپی‌ها تقریباً زیاد است. درگیری‌های گروهی در مازندران بیشتر در شهرهای بابلسر، قائم‌شهر، آمل و تنکابن صورت می‌گیرد و افراد مذهبی بیشتر دراین‌زمینه‌ها فعالیت دارند، به‌طوری‌که در بعضی موارد مشاهده شده که برای برچیدن بساط هواداران گروهک‌ها به شهرهای دیگر سفر کرده‌اند. در ساری، آمل، بابل و تنکابن نیز فعالیت جوانان مذهبی چشمگیر است و توطئه‌گران کمتر فرصت عرض‌اندام پیدا می‌کنند. صرف‌نظر از برخوردهای گاه‏وبی‌گاه بین جنبشی‌ها و افراد مذهبی در سطح مازندران، درحال‌حاضر مسئله‌ای وجود ندارد و شکایت مردم بیشتر به‌خاطر کمبودها، اجحاف‌ها، گران‌فروشی‌ها و نارسایی‌های موجود در ارگان‌های اداری و انقلابی است. از سوی دیگر، تفرقه گروه‌های مذهبی، نبودن روحانیون متعهد و طراز اول در منطقه و اختلاف بین نهادهای انقلابی و دادستانی انقلاب موجبات نگرانی مردم منطقه را فراهم کرده است. به‌طورکلی برخوردهای سیاسی یکی از عمده‌ترین ویژگی‌های استان مازندران است. می‌توان گفت لااقل روزی چندین درگیری بین هواداران جنبش [مجاهدین خلق] و افراد مخالف آنان (که اغلب تودة مردم و جوانان عضو انجمن اسلامی و فدائیان اسلام و دیگر جوانان مسلمان هستند) روی می‌دهد. تبلیغات هواداران جنبش [مجاهدین خلق] مازندران بسیار وسیع است، به‌طوری‌که همه‌جا را از عکس‌های شهدای گذشتة سازمان و رهبران کنونی پر کرده‌اند و در پای هر پوستر و پلاکارد نصب‌شده چند عدد کتاب (5 تا 6 عدد) چیده شده است و یک یا دو نفر بر آن نظارت دارند. در اغلب پلاکاردها به پاسداران حمله شده و به آنان چماق‌داران ارتجاع لقب داده‌اند. اغلب درگیری‌ها در قائم‌شهر و ساری است که غالباً با زخمی‌شدن عده‌ای که اکثراً باهم آشنا هستند ختم می‌شود. به‌طور‌کلی می‌توان از گروه‌های چپ پیکار، فدایی و توده‌ای به‌عنوان مدافعان جنبش [مجاهدین خلق] و بالعکس نام برد. در اغلب شب‌نامه‌هایی که در شهرهای این استان به‌خصوص در قائم‌شهر که یک منطقة کارگری است منتشر می‌شود، به رهبران انقلاب ازجمله امام و آیت‌الله منتظری و نخست‌وزیر، همچنین رئیس‌جمهوری و دیگر دست‌اندرکاران انقلاب توهین و تهمت وارد می‌شود. اکثر هواداران این سازمان در ساری در قسمت‌های اعیان‌نشین شهر زندگی می‌کنند و غالباً جوانان کم‌سن‌وسال در بین هواداران جنبش دیده می‌شود. ... نبودن روحانی انقلابی در این منطقه و وجود شرایط خاص (فقر فرهنگی و اقتصادی، و وجود شیعه و سنی) باعث شده است که افراد مذهبی به چند دسته ازجمله جوانان شورای انجمن اسلامی و جوانان انجمن‌های اسلامی و طرف‌داران فدائیان اسلام تقسیم شوند. اگر در بین این نیروها وحدت ایجاد شود و خط مکتبی به آنها داده شود نیروهای قابل‌توجهی را تشکیل می‌دهند.»[۳۳]

گزارش - 390

در بازتاب رسانه‌ای مسائل عراق، دوری از سوریه و نیز نزدیکی به کشورهای غربی، همچنان به چشم می‌خورد. به گزارش امروز روزنامة ایتالیایی ایل تمپو (لیبرال): «کارخانه‌های کشتی‌سازی اتوملار ایتالیا مشغول مذاکره با دولت عراق برای مسلح‌کردن 12 ناو جنگی این کشور است. قراردادی که قرار است ظرف چند روز آینده در بغداد به امضا برسد چند شرکت غربی را شامل می‌شود.» این روزنامه افزود: «مبلغ قرارداد به حدود 400 میلیون فرانک (700 میلیون تومان) بالغ می‌شود که از این مقدار، نصف آن به اتوملار می‌رسد.» به‌ نوشتة ایل تمپو، «شرکت‌های امریکایی این ناوها را ازلحاظ وسایل استراتژیکی مجهز می‌کنند، درحالی‌که اتوملار بر روی آنها توپ‌های76 میلی‌متری که 45 تیر در دقیقه شلیک می‌کنند نصب خواهد کرد. کارخانه‌های اتوملار همچنین موشک‌های خودکار دریابه‌دریا که با پرواز در نزدیکی امواج دریا، رادارها را خنثی می‌کنند، تحویل خواهد داد.»[۳۴] از سوی دیگر، امروز رادیو دمشق اعلام کرد: «عزیز رشید عقراوی وزیر مشاور عراق که دیروز به دمشق پناهنده شده و استعفای خود را از دولت عراق اعلام کرد، امروز با عبدالله الاحمر، دبیرکل حزب بعث سوریه، ملاقات کرد. عقراوی ـ که کرد است ـ در جریان یک مصاحبة مطبوعاتی، که در دمشق انجام شد، همبستگی خود را با "نهضت ملی کرد" اعلام کرد و گفت قصد دارد برای ایجاد یک نظام دمکراتیک در عراق و یک خودمختاری واقعی برای کردستان مبارزه کند. وی همچنین "اعمال سرکوبگرانه رژیم دیکتاتوری صدام حسین مستبد" را محکوم کرد.»[۳۵] رادیو دمشق افزود: «عقراوی اظهار کرد که وی از عراق فرار کرده، چون دیگر نمی‌تواند بیش از این در دولت عراق باقی بماند.»[۳۶] یادآوری می‌شود درپی پناهنده‌شدن عزیز رشید عقراوی، وزیر مشاور دولت بعث عراق، به سوریه وی در یک نشست مطبوعاتی در دمشق اعلام کرد که «رژیم خون‌آشام صدام‌حسین، خلق عراق را مورد ارعاب و تهدید قرار داده و مبارزان را سرکوب می‌کند.» عقراوی ـ که یک کرد است ـ در این نشست با ارائة اسناد و شواهد فاش کرد که «ارتش رژیم صدام حسین 1200 روستای کردنشین را با خاک یکسان کرده و منابع آب را خشکانیده و محصولات کشاورزان کرد را آتش زده است. درنتیجه 60 هزار کرد از خانه و کاشانه خود فرار کرده‌اند.» وی گفت که به جنبش مقاومت کردها در عراق علیه رژیم صدام می‌پیوندد. عقراوی تأکید کرد: «رژیم صدام حسین هزاران تن از مخالفان را اعدام کرده و در چند شهر تظاهرات را به خاک و خون کشیده است.» وی از تبانی دولت صدام با حکومت سادات و امریکا پرده برداشت و گفت: «عراق روزانه صد هزار بشکه نفت به امریکا تحویل می‌دهد و تاکنون میلیون‌ها دینار (عراقی) در اختیار سادات قرار داده است.» عقراوی ضمن اشاره به توطئه‌های رژیم بعث عراق علیه ایران گفت: «صدام به ساواکی‌ها و افسران فراری ایران پناه داده و به این فراریان در توطئه علیه ایران کمک می‌کند.»[۳۷] دراین‌حال، مسئولان حزب بعث عراق در واکنش به فرار و سخنان عقراوی اعلام کردند که مایل به پاسخ‌دادن به دروغ‌ها و بددهنی‌های عزیز عقراوی وزیر مشاور عراقی که سه‌شنبة گذشته به دمشق پناهنده شد، نیستند. دراین‌زمینه، الثوره روزنامة رسمی حزب بعث عراق از عزیز عقراوی (معروف به رشید عزیز در عراق) به‌عنوان بی‌لیاقت و خائن یاد کرد و نوشت: «عزیز عقراوی پس از درک این مطلب که نمی‌تواند یک رهبر سیاسی شود، خیانت را ترجیح داد. ...»[۳۸]

گزارش - 391

به‌دنبال بالاگرفتن اختلاف بنی‌صدر و رجایی دربارة تفاهم بر سر اعضای کابینة جدید و نیز رواج شایعاتی درمورد استعفای نخست‌وزیر، امروز رجایی به مدت نیم‌ساعت با امام خمینی ملاقات کرد. گزارش کیهان دراین‌باره حاکی است: امروز «هنگامی‌که شایعه‌سازان حرفه‌ای با استفاده از تمام امکانات و با شدت تمام در سطح شهر شایعة استعفای نخست‌وزیر را پخش می‌کردند، محمدعلی رجایی با رهبر انقلاب اسلامی ایران ملاقات بسیار مهمی انجام داد که به‌خودی‌خود به تمام این شایعات پایان داد.» کیهان می‌افزاید: «ملاقات رهبر انقلاب اسلامی ایران و نخست‌وزیر از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه نشان می‌دهد که تلاش‌های حاج سیداحمد خمینی، فرزند رهبر انقلاب اسلامی ایران، نتایج بسیار مثبت به بار آورده است و نظرات طرف‌های مختلف جلب شده است. این ملاقات که ظهر امروز پس از جلسة شب گذشته در منزل رئیس‌جمهوری صورت گرفت، همچنین نشانگر رفع اختلاف‌نظرها ـ حداقل ـ در سطح معرفی کابینه است. جلسة دیشب که در منزل دکتر بنی‌صدر، رئیس‌جمهوری، با حضور نخست‌وزیر، محمدعلی رجایی، حجت‌الاسلام حاج سیداحمد خمینی و حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی و آیت‌الله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور (که ضمناً از سران حزب جمهوری اسلامی هستند)، همراه با آیت‌الله مهدوی‌کنی وزیر کشور و عضو شورای نگهبان و مهندس بازرگان و مهندس معین‌فر و مهندس عزت‌الله سحابی تشکیل شد و خبر آن ساعتی پیش‌ازظهر امروز، انتشار یافت، بیشتر جلسه‌ای برای نزدیک‌کردن آرا و عقاید رئیس‌جمهوری، سران حزب جمهوری اسلامی و نخست‌وزیر بوده است. ملاقات امروز رجایی با رهبر انقلاب نشان داد که این جلسه نتایج بسیار مثبتی به بار آورده است و باید این موفقیت ـ تا همین‌جا ـ را مدیون فعالیت‌های وسیع و مثبت حاج سیداحمد دانست. ...»[۳۹] از سوی دیگر، نخست‌وزیر در پایان دیدار امروز خود با امام خمینی دربارة موضوعات مطرح‌شده در این ملاقات گفت: «صحبت از مشکلاتی بود که بر سر راه است و امام به‌طور جدی فرمودند من روی هیچ شخص خاصی نظر ندارم و تأکید داشتند به اینکه مکتب و اعتقادات را در درجة اول اهمیت قرار بدهید و براین‌اساس توصیه کردند که هرچه ‌بیشتر ممکن است تفاهم کنید تا ان‌شاءالله بتوانید کابینه را تشکیل و معرفی کنید.» رجایی همچنین تأکید کرد که «کابینه امروز معرفی نخواهد شد.» وی دربارة نتایج جلسة شب گذشته با بنی‌صدر اظهار کرد: «ملاقات با آقای بنی‏صدر بسیار مفصل بود، بحث هم تمامش روی افراد نبود بلکه روی معیارها بحث می‌کردیم و قسمت عمدة وقت را توضیح معیارها که برای انتخاب لازم است، گرفته بود و این دیدار 8 ساعت به طول انجامید.» رجایی همچنین گفت: «تشکیل کابینه در این شرایط که به‌دنبال افراد صددرصد مکتبیِ وارد به امور می‌گردیم، خوب کار مشکلی است. من فکر می‌کنم که برای داشتن یک کابینة صددرصد مکتبی فرصت خیلی بیشتری لازم بوده که در آیین‌نامة مجلس برای وضع عادی 10 روز پیش‌بینی شده است.» وی درمورد حزبی‌بودن تعدادی از وزرا گفت: «لیستی که نزد من است فقط دو نفر از آنها رسماً عضو حزب جمهوری اسلامی هستند.»[۴۰]

گزارش - 392

باتوجه‌به انتخاب رسمی نخست‌وزیر، فشار دیپلماسی برای حل بحران گروگان‌های امریکایی ازسوی برخی کشورهای غربی همسو با امریکا، افزایش یافته است. هلموت اشمیت، صدراعظم جمهوری فدرال آلمان، در تلگرامی به محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر ایران، ضمن تبریک انتصاب وی به نخست‌وزیری، ابراز امیدواری کرد که به ماجرای گروگان‌گیری کارمندان سفارت امریکا در تهران که ازطرف کلیة کشورهای جهان محکوم می‌شود، پایان داده شود تا از این طریق سدی که بر سر راه همکاری میان ایران و دیگر کشورهای جهان وجود دارد از میان برداشته شود.»[۴۱] همچنین «وزیر خارجة انگلستان اظهار امیدواری کرده است که در مذاکراتش با مقامات عربستان سعودی بتواند درمورد مشکلات گروگان‌های امریکایی در ایران و حملة نظامی شوروی به افغانستان تبادل‌نظر کند.»[۴۲] دراین‌حال، «وزارت خارجة امریکا رسماً اعلام کرد درحالی‌که حدود 300 روز از دستگیری 52 گروگان امریکایی می‌گذرد، امید کمی به آزادی آنان می‌رود. جان تراتنر، سخنگوی وزارت خارجه، گفت واشنگتن همچنان کانال‌های مساعد برای آزادی هرچه ‌زودتر گروگان‌ها را دنبال می‌کند. وی افزود: ما تلاش‌های دولت‌های دوست را تمجید می‌کنیم و امیدواریم که مقامات ایران به ناظران بی‌طرف اجازة ملاقات با گروگان‌ها را بدهند. تراتنر گفت ما همچنان دولت ایران را مسئول سلامت جان گروگان‌ها می‌دانیم.»[۴۳]

ضمیمه گزارش386: گزارش مبسوط ستاد سپاه پاسداران غرب کشور از عملیات کامیاران ـ گازرخانی «بعد از گرفتن تپه مشرف به گازرخانی به‌وسیلة ارتش و سپاه، حدود 50 نفر پاسداران کرمانشاه و 30 نفر از کمیتة تهران و 6 نفر از ارتش روی تپه مستقر و 5 تانک نیز هرکدام با چهار خدمه در جلو تپه در جنب چشمه مستقر شدند و بقیه افراد ارتش به مقر دوم و اول، نوهد نیز به کرمانشاه برگشتند. در بازدید روز 5/6/59 به نظر آمد که محل استقرار تانک‌ها نامناسب انتخاب شده است که گزارش آن در بعدازظهر همان روز به ستاد مشترک اطلاع داده شد. درگیری از ساعت 6 بعدازظهر با شلیک خمپاره ازطرف مهاجمین [ضدانقلاب] شروع شد و دقیقاً محل استقرار افراد، مورد حمله قرار گرفت و بعد از بررسی معلوم شد، افراد بومی که برای بردن دوغ و آب به تپه آمده و محل را شناسایی کرده بودند که در همان موقع به‌وسیلة سپاه به مسئلة افراد بومی اعتراض شد که فرمانده ارتش جواب داد که مسئله‌ای نیست. شلیک خمپاره‌ها تا ساعت 5/8 [بعدازظهر] ادامه داشت که تلفاتی نداشت. در ساعت 5/9 شب، مهاجمین [ضدانقلاب] تپه را به محاصره درآورده و از تپه بالا آمدند و به گفتة پاسداران، 2 نفر خدمة کالیبر50 را شهید کردند و کسی متوجه نشد و وقتی‌که یکی از پاسداران می‌خواست به آنها سرکشی کند مشاهده می‌کند که چند نفر درحال ‌رقص هستند و می‌گویند "جاش‌ها را کشتیم" و در همین موقع تیراندازی شدید شروع شد که به گفته پاسداران، سروان قادری دستور عقب‌نشینی می‌دهد که عده‌ای عقب‌نشینی می‌کنند. و عده‌ای می‌مانند و به جنگ ادامه می‌دهند. افراد باقیمانده که از پاسداران و کمیتة تهران بودند جنگ را ادامه می‌دهند تا در ساعت 3 بعد از نیمه‌شب، فرمانده توپخانه به‌خیال اینکه تپه به دست مهاجمین [ضدانقلاب] افتاده است، تپه را به توپ می‌بندد که بقیة افراد مجبور به عقب‌نشینی می‌شوند. در این درگیری 10 نفر شهید (6 نفر از کرمانشاه و 3 نفر از کمیتة تهران و یک نفر از ارتش) و 3 نفر مفقود می‌شود، که بعد پیدا می‌شوند. علل بروز این حادثه به‌طور خلاصه به ‌قرار زیر است: 1. محل استقرار مقر، به‌طوری‌که قبلاً برنامه‌ریزی شده بود، قرار بود که مقر در گازرخانی و تپه‌های اطراف آن زده شود و مقر اصلی مهاجمین ضدانقلاب برای حمله به تپه، همین چهار دهات گازرخانی بوده است. 2. دستور عقب‌نشینی به‌وسیلة سروان قادری که موجب دودستگی شده و عده‌ای عقب‌نشینی و عده‌ای ماندند. 3. خالی‌کردن ارتش، که خیلی زود انجام گرفت و موجب تضعیف روحیة افراد گردید. 4. استقرار نامناسب تانک‌ها. 5. عدم ‌فرماندهی، به‌طوری‌که محل استقرار افراد و تیربار کالیبر50 نامناسب انتخاب شده بود. همان‌طوری‏که در گزارش آمده است، اولین سنگری که گرفته شد محل استقرار کالیبر50 بوده است. 6. ضعف روحیة افراد از درگیری‌های لفظی که قبلاً بین افراد سپاه و ارتش پیش آمده بود. 7. عدم ‌آموزش کامل افراد سپاه و کمیته.»[۴۴]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/05

  1. سند شماره 43398 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز فرماندهی غرب به مرکز فرماندهی سپاه، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سقز)، ص127، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص1.
  2. سند شماره 34350 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری (دفتر امور انقلاب)، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 276947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه به ت ـ ف ـ ژاجا (مرکز فرماندهی) برابر اعلام هنگ قصرشیرین مستند به گزارش گروهان قصرشیرین، 5/6/1359.
  3. سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص256، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص1.
  4. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از قصرشیرین.
  5. سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، ص273، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 10/6/1359، ص3؛ و ـ سند شماره 409285 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، ص271، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 10/6/1359، ص3.
  6. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
  7. سند شماره 34663 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان (امور انتظامی) به وزارت کشور (اداره کل امور انتظامی)، 12/6/1359، برابر گزارش مورخ 5/6/1359 هنگ ژاندارمری سوسنگرد مستند به اعلام گروهان هوزگان و پاسگاه طلائیه قدیم.
  8. سند شماره 426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن اخبار برون‏مرزی استانداری خوزستان، 26/6/1359، شماره سریال2، ص2، به نقل از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2)، 5/6/1359.
  9. سند شماره 34350 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‏جمهوری (دفتر امور انقلاب)، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 276947 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه به ت ـ ف ـ ژاجا (مرکز فرماندهی) برابر اعلام هنگ قصرشیرین مستند به گزارش گروهان قصرشیرین، 5/6/1359.
  10. سند شماره 43367 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2) به استانداری خوزستان، 5/6/1359.
  11. سند شماره 287304 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2) به استانداری خوزستان، 5/6/1359.
  12. سند شماره 287297 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2) به تیمسار فرماندهی ژاندارمری کل کشور (رکن2)، 5/6/1359.
  13. سند شماره 346091 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری خوزستان به استاندار خوزستان، 5/6/1359، تهیه شده ازطرف فرمانده ژاندارمری کل کشور (رکن3 عملیات)، 28/5/1359.
  14. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص4، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  15. همان.
  16. سند شماره 43406 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کامیاران)، صص81 و 82، از مرکز فرماندهی غرب به مرکز فرماندهی سپاه، 6/6/1359، ساعت 10:50؛ و ـ سند شماره 409285 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، صص 271 ـ 269، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 6/6/1359، صص 3 ـ 1.
  17. سند شماره 57321 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م132) به نزاجا، 26/6/1359.
  18. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص4، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  19. سند شماره 43428 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، ص272، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 6/6/1359؛ و ـ سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  20. روزنامه کیهان، 8/6/1359، ص2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/6/1359، ص4، به نقل از خبرنگار اعزامی خبرگزاری پارس از قصرشیرین.
  21. سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  22. سند شماره 43407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 6/6/1359، برابر خبر واصله از ستاد عملیات غرب کشور.
  23. سند شماره 43408 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سقز)، ص131، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 6/6/1359.
  24. سند شماره 43407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  25. سند شماره 43396 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص176، از سماجا2 (ح ـ ع) به ت ـ ف ـ ژاجا (رکن2)، 5/6/1359.
  26. روزنامه انقلاب اسلامی، 6/6/1359، ص11، خبرنگار انقلاب اسلامی از ارومیه.
  27. سند شماره 310 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص176، از سماجا (اداره دوم ـ حفاظت اطلاعات) به نزاجا (مع. اطلاعات)، 5/6/1359.
  28. سند شماره 43373 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه میاندوآب به سپاه (مرکز فرماندهی)، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (میاندوآب)، ص61، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص4.
  29. سند شماره 43400 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (اشنویه)، ص283، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به سپاه (مرکز فرماندهی)، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص172، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص4.
  30. سند شماره 43384 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (پیرانشهر)، ص47، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاونت عملیات و اطلاعات)، 5/6/1359.
  31. سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 10/6/1359، ص8.
  32. روزنامه جمهوری اسلامی، 6/6/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از یزد.
  33. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 162، تاریخ 6/6/1359، صص1 و 2، ساری ـ خبرگزاری پارس، 5/6/1359.
  34. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص14، به نقل از خبرگزاری فرانسه از رم؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/6/1359، ص16، به نقل از خبرگزاری پارس، به نقل از خبرگزاری فرانسه از رم.
  35. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 162، تاریخ 6/6/1359، ص3، دمشق ـ خبرگزاری فرانسه به نقل از رادیو دمشق، 27 اوت 1980 (5/6/1359).
  36. همان، ص19، رادیو کلن آلمان‏غربی (بخش عربی)، ساعت 9:30، 5/6/1359.
  37. روزنامه نامه مردم، شماره 320، 8/6/1359، ص8؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 13/6/1359، ص16؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 13/6/1359، ص32، و ـ روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص18؛ به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از روزنامه ایتالیایی کوریره دلاسرا، 28 اوت 1980 (6/6/1359).
  38. روزنامه انقلاب اسلامی، 8/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/6/1359، ص16، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری فرانسه از بغداد.
  39. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص2.
  40. روزنامه جمهوری اسلامی، 6/6/1359، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  41. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 162، تاریخ 6/6/1359، ص19، رادیو کلن (بخش فارسی)، ساعت 21، 5/6/1359؛ و ـ پیتر سالینجر، گروگان‏گیری در ایران، ترجمه دکتر جعفر ثقه‏الاسلام، تهران: نشر نوین، 1362، ص26.
  42. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 162، تاریخ 6/6/1359، ص28، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 8، 5/6/1359.
  43. روزنامه کیهان، 6/6/1359، ص14، به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس از واشنگتن.
  44. سند شماره 43234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد سپاه پاسداران غرب کشور به ستاد مشترک منطقه غرب، 10/6/1359.