1359.06.10

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۴۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.06.10 |نام دیگر=ده شهریور |روز= 10 شهریور 1359 |تاریخ شمسی= 1359.06.10 |تاریخ میلادی= 1 سپتامبر 1980 |تاریخ قمری= 21 شوال 1400 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.06.10</div> <div class="bootstrap-btn">...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.10
نام‌های دیگر ده شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.10
تاریخ میلادی 1 سپتامبر 1980
تاریخ قمری 21 شوال 1400



گزارش - 437

از اولین ساعات بامداد امروز، پاسگاه‌های مرزی قصرشیرین و سپس خرمشهر مجدداً زیر آتش شدید توپخانة عراق قرار گرفت. گزارش‌ها حاکی است ارتش عراق از ساعت 3 بامداد امروز، تمامی پاسگاه‌های مرزی این منطقه ازجمله تنگاب‌نو، یکه‌شان و خان‌لیلی را هدف آتشبارهای خود قرار داده است. در این درگیری‌ها یک جوانمرد ژاندارمری در تنگاب مجروح شد.[۱] دراین‌خصوص، «به گزارش گروهان قصرشیرین در ساعت 3 بامداد، دراثر درگیری بین پاسگاه قلعه‌سفید و پاسگاه‌های عراقی مقابل پاسگاه مزبور یک گروهبان ‌دوم ژاندارمری از ناحیة شکم زخمی و بلافاصله به شهادت می‌رسد. این درگیری تا ساعت 7 بامداد ادامه داشته است.»[۲] همچنین، «به گزارش پاسگاه زینل‌کش و گروهان خان‌لیلی، در ساعت 8:30 دقیقة بامداد امروز، این پاسگاه ازطرف کشور عراق مورد حمله قرار گرفت که مأمورین به آتش آنها پاسخ دادند. این درگیری تا ساعت 11:30 دقیقه ادامه داشته است و نیروهای خودی تلفاتی نداشتند.»[۳] این درگیری‌ها همچنین در تنگ ترشابه به اوج خود رسید و تا ساعت 17 همچنان ادامه داشت. مسئول روابط عمومی سپاه قصرشیرین ضمن نقل این خبر، دلیل شدت درگیری در این منطقه را حساس‌بودن آن دانست و گفت به‌دلیل آنکه پاسگاه ترشابه ازنظر سوق‌الجیشی به اکثر پایگاه‌ها و پاسگاه‌های عراق مسلط است، بعثی‌ها بیشتر حملات خود را با هدف تصرف این پایگاه متوجه این منطقه کرده‌اند.[۴] روابط عمومی سپاه پاسداران غرب کشور نیز در آخرین اطلاعیة خود از اوضاع مرزی قصرشیرین گزارش داد: «در ساعت 11 صبح امروز، درحالی‌که تعدادی از افراد ارتش و مزدوران عراق جهت انجام مأموریت‌های تخریبی عازم مرز بودند در منطقة دربندجوق خسروی مین‌های آماده‌شدة آنها منفجر و تعداد 20 نفر از افراد ارتش بعث به هلاکت رسیدند و یک تانک، و یک دستگاه خودرو زیل آنها منهدم شد.»[۵] امروز همچنین از ساعت 6 بامداد، حملات مستقیم عراق به قصرشیرین آغاز شد و چندین توپ به نقاط مختلف شهر ازجمله خیابان خسرو سابق و چهارراه آبشار اصابت کرد. براثر این حملات تا ساعت 8 بامداد، 3 نفر کشته و 19 نفر از اهالی شهر مجروح شدند.[۶] آتشباری عراق بر روی شهر قصرشیرین در ساعت 8 صبح با آتش متقابل نیروهای خودی برای ساعتی متوقف شد.[۷] اما یک ساعت بعد، مجدداً از سر گرفته شد و در ساعت 10:40 دقیقه براثر اصابت گلوله‌های توپ به خانه‌های سازمانی چهل‏دستگاه این شهر، به چندین خانه خساراتی وارد آمد.[۸] حملات آتشباری عراق تا نزدیک ظهر همچنان ادامه داشت. در این حملات همچنین ساختمان‌های شرکت نفت مورد هجوم واقع شد که درنتیجه انبار آن منطقه تعطیل شد و عوامل شرکت نفت ساختمان‌های مزبور را ترک کردند.[۹] این درحالی است که هم‌زمان، اقدامات عوامل داخلی عراق نیز کم‌وبیش ادامه دارد. ازجمله شهربانی جمهوری اسلامی اعلام کرد که «در ساعت 6 بامداد امروز، به‌وسیلة عده‌ای مهاجم در نزدیکی این شهر واقع در حوزة استحفاظی ژاندارمری، راه بر اتومبیلی که به‌طرف قصرشیرین درحال ‌حرکت بود، بسته و به‌سوی آن تیراندازی می‌کنند. درنتیجه یکی از افراد جمعی تیپ اباذر از ناحیة پا مجروح می‌شود.»[۱۰] در یک حادثة دیگر، در منطقة سرپل ذهاب، یک کمپرسی حامل 6 سرنشین، در بیست کیلومتری این شهر با مینی که مهاجمان کار گذاشته بودند، برخورد کرد و منفجر شد. براثر این انفجار 2 سرنشین کمپرسی شهید شدند. درپی این حادثه، گروه 7 نفری پاسداران سرپل ذهاب به محل رفتند و موفق شدند یک مین را در تنگ ‌حمام کشف و خنثی کنند.[۱۱] از سوی دیگر، به گزارش مسئول روابط عمومی سپاه مرکز: «حدود 50 نفر از اهالی قلخانی که فریب رژیم بعثی عراق را خورده بودند با تحویل‌دادن سلاح‌های خود به دامن جمهوری اسلامی پناهنده شدند.» وی دراین‌مورد افزود: «نخست سرکردگان این گروه سلاح‌های خود را تحویل دادند و قرار است 600 تن از عشایر ایل مزبور خود را به مقامات مسئول معرفی کنند.»[۱۲]

گزارش - 438

تحرکات و نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات و ساخت سنگرها و استحکامات مختلف، همچنین پروازهای شناسایی و تجاوز هوایی ازسوی عراق، امروز ادامه یافت تا جایی که گزارش شد: «اخیراً نقل‌وانتقالات جالب‌توجهی از ارتش عراق در منطقة نوار مرزی آبادان و خرمشهر مشاهده گردیده و احتمال هرگونه خطر و حمله هوایی وجود دارد.»[۱۳] همچنین، «برابر گزارش امروز ستاد اروند، نیروهای عراقی در منطقه مرزی شلمچه با کندن سنگر و پیاده‌نمودن نفرات و گشت‌زنی خودروها، به فعالیت پرداخته و سنگرهایی احداث [کرده‌اند] که 30 الی 40 نفره می‌باشد و در هر سنگر خمپاره‌انداز نصب نموده‌اند.»[۱۴] یک خبر مشابه دیگر حاکی است که «دولت عراق روبه‌روی [پاسگاه] فعلیه در خرمشهر و روبه‌روی پاسگاه اروندکنار مشغول فعالیت و احتمالاً ساختن استحکامات می‌باشد.»[۱۵] اما جدی‌ترین تهدید و اقدام خصمانة امروز عراق در این منطقه صورت گرفت. به گزارش مرکز فرماندهی لشکر92 زرهی، «در ساعت 20 امروز، تعداد 2 هزار نفر از افراد عراقی با تعدادی تانک در نزدیکی آخرین پاسگاه ژاندارمری خرمشهر بین بصره و گرمک‌علی درحال ‌حرکت به‌سوی خرمشهر مشاهده شده و قصد حمله به خرمشهر را دارند.»[۱۶] در همین ‌حال، عراق به نیروهای گارد مرزی خود در بصره دستور داده که هرگونه تجاوز علیه عراق را در نوار مرزی با آتش توپخانه شدیداً سرکوب کنند.[۱۷] تمهیدات و تحرکات اخیر و به‌خصوص امروز عراق در نوار مرزی خوزستان، به‌ویژه آبادان و خرمشهر، باعث شد که امروز ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی خوزستان خواستار ایجاد تغییر و تحول و تقویت مواضع و استحکامات مرزی توسط لشکر92 زرهی در مقابل این تقویت محرز و قابل‌توجه عراق در این مناطق، به‌ویژه منطقة مرزی شلمچه گردد.[۱۸] در یک اقدام دیگر، امروز گروهان سوم مهندسی از لشکر92 زرهی با 2 افسر، 15 درجه‌دار و 16 سرباز به تیپ3 دشت آزادگان اعزام گردید تا از منطقة سوبله تا طلائیه، اقدام به ایجاد سنگر و مواضع برای این تیپ کند.[۱۹] همچنین از آذربایجان‏غربی خبر می‌رسد که ساعت 22:30 امروز، یک فروند هواپیمای عراقی ازطریق پیرانشهر به حریم هوایی ایران حمله کرد که با آتش پدافند مستقر در منطقه متواری شد.[۲۰]

گزارش - 439

همراه با تحرکات و اقدامات تأمینی و ایذایی عراق در مرزهای خوزستان، به‌ویژه منطقة خرمشهر و آبادان، عوامل داخلی وابسته به عراق، موسوم به خلق عرب در مرزهای مجاور مناطق مختلف خوزستان ازجمله از حدود شعیب (شویب) تا سعلف به فعالیت و تحرکات خود به‌ نفع عراق و علیه جمهوری اسلامی ایران ادامه می‌دهند. دراین‌زمینه گزارش منابع اطلاعاتی ژاندارمری خوزستان حاکی است: «وضعیت جبهه [عوامل داخلی وابسته به] عراق از سه گروه به شرح زیر تشکیل و از حدود شعیب [شویب] تا سعلف ادامه دارد: 1. گروه اول تعداد آن 40 نفر و سرپرست گروه شخصی به نام "شیخ مکی" بوده که در حدود 10 روز پیش، شیخ مکی به‌اتفاق 20 نفر از اعضای گروه خود را تسلیم مقامات ایرانی نموده [است] که اطلاع پیدا نموده عراقی‌ها 20 نفر دیگر گروه [وی] را دستگیر نموده‌اند. 2. گروه دوم، سرپرست گروه شخصی به نام کریم واغی (ایرانی) ساکن "ابوجاموسی" [ابوجاموسه است که] مدار [فعالیت] گروه برحسب موقعیت و مأموریت کم‌ و زیاد می‌شود و فعالیت آنان در حدود هورالعظیم می‌باشد. درضمن این گروه وظیفه دارد ازطریق آب20 "کاوزن" و "جراحیه" و عشیره‌های اطراف و همچنین ابوجاموسی که سرپرست گروه بیشتر در آنجا فامیل و آشنا دارد و کار آنها تخریب تأسیسات و حمله به پاسگاه‌های این مناطق و استخدام عامل برای عراق می‌باشد [، اقدام نماید]. 3. گروه سوم، سرپرست آن "خلف یعقوب" است که این شخص در حدود 5 ماه پیش بازنشسته شد و سرپرست گروه را برادر "خلف"، "حمید" عهده‌دار است.»[۲۱]

گزارش - 440

درحالی‌که در مرزهای آبادان و خرمشهر تحرکات عراق هرروز نسبت به روزهای گذشته افزایش بیشتری می‌یابد، در داخل شهر آبادان جریان دادگاه رسیدگی به پروندة متهمان فاجعة آتش‌سوزی سینما رکس، از یک‌سو و تبلیغات شدید گروه‌های چپ و هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) برای نمایشی جلوه‌دادن دادگاه و نیز تحریک خانواده‌های داغدار قربانیان این فاجعه از سوی دیگر، اذهان عمومی را به خود معطوف داشته و فضای ملتهب شهر تحت‌تأثیر این جریان‌ها از اوضاع مرزی بی‌خبر مانده است. درخصوص پخش‌نشدن فیلم دادگاه مزبور از صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران که بهانة خوبی برای سوءاستفاده، به دست گروه‌های سیاسی شهر داده است، امروز اعلام شد که «حجت‌الاسلام علی قدوسی، دادستان کل انقلاب اسلامی، در یک گفت‌وگوی کوتاه درزمینة جریان دادگاه متهمین سینما رکس آبادان، در پاسخ به این سؤال که چرا محاکمة این دادگاه مهم در تهران انجام نشده و نیز چرا خبرهای کامل و گویاتری از این محاکمه در اختیار مردم قرار نمی‌گیرد، گفت: البته اینکه چرا متهمان حادثة سینما رکس در تهران محاکمه نمی‌شوند روشن است؛ زیرا جرم در آبادان واقع شده و شواهد و آثاری که در محل هست همیشه گویاتر است برای اثبات جرم تا شواهدی که از دور، آن هم با فاصلة زمانی دو سال ‌و اندی که از این مسئله گذشته است. می‌دانید که در آنجا گروه‌های مخالف تبلیغاتی می‌کردند که به‌اصطلاح بگویند که دستگاه فعلی خودش تعمد دارد که این محاکمه را به عقب بیندازد و لذا به همین دلایل مدتی تحصن کردند و طبق اطلاعی که ما داشتیم اکثر متحصنین از اعضای خانوادة شهدا نبودند بلکه اکثراً از گروه‌های دیگری بودند که به آنها ملحق شده بودند و این مسئله را درپی هدف‌های خود دامن می‌زدند. البته ما قبلاً چندین‏بار بازپرس فرستاده بودیم و همه اینها معتقد بودند که محاکمات در تهران انجام بگیرد، ولی ما صلاح ندانستیم، زیرا این حربه‌ای [است] برای آن گروه که ثابت کند حرف آنها درست است و ما می‌خواهیم محاکمه [را] دور از چشم شواهد و گواهان انجام دهیم و به این جهت بود که تصمیم گرفتیم محاکمه را در آبادان انجام دهیم.» قدوسی افزود: «فکر می‌کنم در اینجا لازم باشد از رادیو تلویزیون گله کنم که اکثر محاکمات را ضبط می‌کند، لیکن به‌موقع مردم را از آنها مطلع نمی‌نماید. ...»[۲۲]

گزارش - 441

تحرکات، درگیری‌ها و اقدامات ایذایی گروه‌های مسلح معارض با نظام در مناطق مختلف کردنشین امروز نیز ادامه داشت. در یک درگیری بین مهاجمان ضدانقلاب و نیروهای ژاندارمری در منطقۀ سنندج در ساعت 9 شب، یک جوانمرد شهید و یک استوار زخمی شد.[۲۳] سخنگوی سازمان پیشمرگان مسلمان کرد شاخة سنندج نیز اعلام کرد: «در درگیری امروز بین ضدانقلابیون و نیروهای انقلابی در منطقة آویهنگ، یکی از برادران سرباز شهید و یک تن دیگر از سازمان پیشمرگان مسلمان کرد به گروگان گرفته شد. در این درگیری به مهاجمان نیز تلفات سنگینی وارد آمد.»[۲۴] همچنین به گزارش شهربانی پاوه در ساعت 1 بامداد امروز، در گردنة رشکا و نوسود بین سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پاوه و مهاجمان مسلح ضدانقلاب درگیری رخ ‌داد که درنتیجه یک نفر از افراد سپاه پاسداران به شهادت رسید* و 2 نفر مجروح شدند.[۲۵] گزارش امروز یک منبع اطلاعاتی خودی حاکی است: «اخیراً نمایندة شیخ عثمان [نقشبندی] در روستاهای نوسود برای مردم سخنرانی کرده و به آنها گفته است که در حدود 2 هزار نفر از افراد مسلح دمکرات، کومه‌له، فدائیان خلق و سربازان عراقی و عناصر حزب رستگاری آماده‌اند با نیروهای مسلح جمهوری اسلامی مقابله کنند و نخواهند گذاشت که نوسود به تصرف افراد دولتی درآید.»[۲۶] اطلاعیة سپاه پاسداران غرب کشور نیز حاکی است: «براثر شلیک آر.پی.جی7 مزدوران وابسته به بعث عراق در نوار مرزی پاوه، یک پاسدار شهید و 3 نفر دیگر زخمی شدند.»[۲۷] دراین‌حال، طولانی‌ترین درگیری از ساعت 19 امروز تا ساعت 8 صبح روز بعد، بین مهاجمان ضدانقلاب و پاسداران و پیشمرگان مسلمان و نیروهای ارتش در منطقة باینگان رخ داد. این درگیری با حملة عوامل وابسته به رژیم عراق ازطریق کوه ماکوان و روستای زردوئی از توابع پاوه، به‌وسیلة خمپاره و سلاح‌های سنگین به شهر باینگان آغاز شد و با مقابلة 12 ساعتة نیروهای خودی، مهاجمان ضدانقلاب پس از تحمل تلفات سنگین مجبور به عقب‌نشینی شدند. در این درگیری یک پاسدار محلی شهید و یک نفر دیگر زخمی شد. طبق این گزارش، سپاه باینگان نیاز شدیدی به مهمات سلاح سنگین دارد.[۲۸] دربارة نقل‌وانتقالات و تحرکات گروه‌های مسلح معاند با نظام در مناطق کردنشین، یک گزارش از منابع اطلاعاتی خودی حاکی است که در اطراف جادة بانه ـ سردشت، مقدار زیادی سنگربندی شده است و ضمناً صبح امروز تعدادی لندرور افراد مسلح ضدانقلاب را اطراف پل کولپه پیاده کرده و افراد مزبور ازطریق ارتفاعات به‏سمت بانه سرازیر شده‌اند.[۲۹] گزارش نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی نیز حاکی است: «امروز حدود 50 نفر از مزدوران عراقی که به زبان عربی تکلم می‌نموده‌اند ازطریق شیلر وارد ایران شده و پس از شناسایی، منطقه را ترک نموده‌اند.»[۳۰] دراین‌حال، در بازرسی از محل یک دفتر آموزش رانندگی در سنندج که متعلق به یک استوار بازنشستة ارتش است، مدارک متعددی علیه نظام جمهوری اسلامی به دست آمد. گزارش خبرگزاری پارس از سنندج دراین‌مورد حاکی است: «امروز دفتر آموزش رانندگی "شهریار" متعلق به ابراهیم محمدی یکی از وابستگان رژیم منفور پهلوی به‌وسیلة پیشمرگان مسلمان کرد مورد بازرسی قرار گرفت و مدارک زیر کشف شد: پرونده‌های کانون شماره 1086 حزب منحله رستاخیز، نشریه‌ها، دعوت‌نامه‌ها و تراکت‌های حزب، مقدار زیادی کتاب کمونیستی، نشریه و اعلامیه‌های گروه‌های سیاسی که بیشتر آنها متعلق به کومه‌له است، عکس‌هایی از قاسملو، عزالدین و جلال‌الدین حسینی، عکس و پوسترهای بسیار زیادی از خاندان منحوس پهلوی؛ نوشته‌ها و اشعار سروده‌شده در وصف شاه معدوم، نوار سخنرانی در جریان تحصن اسفندماه استانداری سنندج علیه جمهوری اسلامی و تعداد زیادی دسته چک متعلق به بانک‌های مختلف. دراین‌مورد یکی از مسئولان سازمان پیشمرگان مسلمان کرد گفت: ابراهیم محمدی استوار بازنشسته، رئیس کانون 1086 حزب رستاخیز و به‌احتمال‌زیاد یکی از ساواکی‌های فعال سنندج همان کسی است که در تحصن استانداری که در اسفندماه گذشته ازسوی کومه‌له جهت اخراج پاسداران از سنندج ترتیب یافته بود نقش فعالی داشت و نوار یکی از سخنرانی‌هایش به زبان کردی علیه پاسداران و رژیم جمهوری اسلامی موجود است. وی اضافه کرد که ابراهیم محمدی ـ که درحال‌حاضر متواری است ـ خود را برای شورای شهر سنندج کاندید کرده بود که با مدارک به‌دست‌آمده به نظر می‌رسد کاندیدشدن این فرد نیز به‌وسیلة کومه‌له طرح‌ریزی شده بود. ...»[۳۱] از سوی دیگر، در ادامة اعزام نیرو به منطقة غرب کشور، گزارش خبرگزاری پارس حاکی است: «یک ستون ارتشی مرکب از 36 درجه‌دار و سرباز هنگ ژاندارمری سمنان امروز در میان بدرقة گرم استاندار، مقامات محلی و اقشار مختلف مردم برای مقابله با ضدانقلاب عازم غرب کشور شدند.»[۳۲]

گزارش - 442

در آذربایجان‏غربی، امروز علاوه‌بر مهاباد، مناطقی در شاهین‌دژ، تکاب، میاندوآب، ارومیه، سلماس و قطور براثر اقدامات ایذایی گروه‌های مسلح غیرقانونی ناآرام بود. وضعیت شهر مهاباد و اطراف آن همچنان بحرانی و متشنج است و گروه‌های مسلح معاند با نظام مدام به مقرهای سپاه و ژاندارمری این شهر حمله می‌کنند. امروز نیز مجدداً و برای چندمین روز متوالی مهاجمان مسلح ضدانقلاب به مقر سپاه مهاباد حمله کردند که براثر اصابت گلولة خمپاره، به ساختمان سپاه آسیب وارد شد.[۳۳] دراین‌باره، همچنین گزارش خبرگزاری پارس از ارومیه به نقل از استاندار آذربایجان‏غربی، حاکی است: «دراثر تیراندازی مهاجمان مسلح غیرقانونی به پادگان مهاباد یک سرباز شهید و سرباز دیگری زخمی شد.» استاندار آذربایجان‏غربی افزود: «پس از حملة مهاجمان، پادگان نیز شروع به تیراندازی متقابل کرد و درنتیجه 6 تن از مهاجمان کشته و 27 تن زخمی شدند.» این گزارش در ادامه می‌افزاید: «خبرنگار خبرگزاری پارس از ارومیه، کسب اطلاع کرد گروه‌های ضدانقلاب کومه‌له و چریک‌های فدایی خلق در مهاباد درصددند این شهر را صحنة برادر کشی تازه‌ای کنند و فعل‌وانفعالات و تهیة مقدماتی که برای ایجاد سنگربندی و استحکامات ازسوی این گروه‌ها انجام می‌گیرد مؤید این قصد سوء به شمار می‌رود.»[۳۴] دراین‌حال، خبرگزاری پارس به نقل از فرماندار میاندوآب، دربارة پاک‌سازی روستاهای اطراف شاهین‌دژ و تکاب گزارش داد: «برادران ارتشی و سپاه پاسداران گردنه پل ساروق و 24 روستای دیگر را در این منطقه از وجود عناصر مسلح غیرقانونی پاک‌سازی کردند و در چند روز اخیر واحدهای ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران 20 کیلومتر در محور شاهین‌دژ و تکاب پیشروی کردند.» فرماندار میاندوآب امروز همچنین گفت: «مهاجمان مسلح غیرقانونی که مجهز به سلاح‌های سنگین و سبک بودند با دادن تلفات سنگین، در درگیری گردنة ساروق مجبور به عقب‌نشینی شدند و در این درگیری که حدود 15 روز ادامه داشت، 2 تن از برادران سرباز و یک پاسدار شهید [شدند] و یکی از اهالی روستای پهلوانی نقص عضو پیدا کرد.» بنا به این گزارش، «برادران ارتشی و پاسداران در پیشروی خود روستاهای بادمحمود، فیض‌آباد، قره‌قر، اغسقل، ترمستی، یحرلو، قزقاپان‌ترک، باشباواق، کریم‌آباد، پل و دره ساروق، چهارقلعه، حسن‌آباد، شیرمحمد، آنقود، احمدآبادِ علیا و سفلی، چراغ‌تپه‌ها، یارعزیز، زره‌سوران، الوچلی، تازه‌کند، آغ‌دره‌ها، امین‌آباد و تمام ارتفاعات مشرقی [مشرف] به روستاها را از وجود عناصر ضدانقلاب پاک‌سازی کردند. پس از عملیات پاک‌سازی، اهالی روستای یارعزیز که از خانه و کاشانة خود کوچ کرده بودند به محل سکونتشان بازگشتند.» فرماندار میاندوآب با اشاره به پاک‌سازی روستاهای احمدآباد علیا و سفلی خطاب به اهالی این روستاها که در بخشداری بوکان به سر می‌برند یادآور شد اهالی این روستاها می‌توانند جهت رسیدگی به کار و زندگی خود، به روستاهایشان بازگردند.[۳۵] همچنین در ساعت 2:30 بامداد امروز، بمبی مقابل گاراژ شخصی به نام مصطفی کرد در کوچة تنورچی‌های ارومیه، منفجر شد که تلفات جانی نداشت، ولی به در گاراژ و اتومبیل داخل آن خساراتی وارد آمد.[۳۶] از منطقة سلماس نیز خبر می‌رسد که «ساعت 21 امروز، به‌هنگام مراجعت فرمانده هنگ ژاندارمری ارومیه، از سلماس به ارومیه با اکیپ همراه خود، در بین راه سنجی به تازه‌شهر، مورد حملة مهاجمان [ضدانقلاب منطقۀ] سنجی قرار می‌گیرند که یک نفر جوانمرد از گروهان ژاندارمری سنجی شهید و یک استوار ژاندارمری نیز به‌شدت زخمی می‌شود.»[۳۷] همچنین، یک گزارش حاکی است: «تعداد 20 نفر مسلح به سلاح‌های مختلف به قریه دیشوان وارد و ساعت 20 امروز ازطریق چهارستون گردنه رویان به‌سمت قطور حرکت کرده‌اند و قصد خرابکاری در خط‌آهن و جاده‌ها و یا حمله به پایگاه‌ها و یا کمین در جاده و گروگان‌گیری از پرسنل نظامی را دارند.»[۳۸]

گزارش - 443

باتوجه‌به درگیری‌های مناطق کوهستانی غرب کشور، موضوع آموزش پاسداران انقلاب برای افزایش بازدهی در این مناطق، مورد توجه مسئولان سپاه قرار گرفته است و اجرای دوره‌های چتربازی برای چند استان کشور، با همکاری نیروهای زبدة ارتش در شیراز آغاز شده است. دراین‌زمینه، مسئول روابط عمومی سپاه پاسداران شیراز اعلام کرد که چندی پیش، اولین دورة آموزش‌های رزمی و چتربازی افراد سپاه پاسداران فارس که در شیراز تشکیل شده بود به پایان رسید. هم‌اکنون لزوم برگزاری این دوره‌های آموزشی به‌لحاظ اهمیتی که در وضعیت فعلی و به‌منظور جلوگیری از پیشامدهای احتمالی دارد، هرچه ‌بیشتر احساس می‌شود. وی همچنین درمورد مدت زمان این دوره‌ها گفت: «این دوره‌ها یک ماه و نیم طول می‌کشد و دورة جدید متشکل از گروه کثیری از برادران سپاه پاسداران از شهرهای مختلف کشور ازجمله تهران، مشهد، اصفهان از دیروز شروع به یادگیری آموزش‌های فوق کردند.» وی افزود: «تصمیم داریم این دوره‌ها را مرتب ادامه دهیم تا ان‌شاءالله بتوانیم به یک سطح جالبی در سپاه برسانیم.»[۳۹]

گزارش - 444

اخبار و گزارش‌های حوادث مربوط به فعالیت‏های هواداران گروه‌های چپ در شهرهای مختلف ایران، تقریباً به‌طور روزانه در رسانه‌های مختلف کشور و نیز نشریات خود این گروه‌ها منعکس می‌شود. به گزارش روابط عمومی سپاه بوشهر، «درپی کشف یک خانة تیمی متعلق به سازمان پیکار در راه آزادی طبقة کارگر در محلی به نام بمنانع توسط واحد تحقیقات سپاه پاسداران بوشهر، مقداری وسایل چاپ و تکثیر و چندین هزار اعلامیه و کتاب علیه جمهوری اسلامی و مقداری پول و وسایل دیگر به دست آمد.»[۴۰] از زاهدان نیز خبر می‌رسد که «به‌دنبال درخواست معلمین اخراجی آموزش‌وپرورش ایرانشهر مبنی‌بر اجازة تظاهرات از شورای تأمین شهرستان ایرانشهر این اطلاعیه منتشر شد: اجازة تظاهرات که در تاریخ دهم شهریور توسط معلمین درخواست گردیده بود بدین‌وسیله و باتوجه‌به اوضاع منطقه و جلوگیری از تشنج بیشتر و برابر مقررات، اجازة تظاهرات به هیچ گروه و دسته‌ای داده نمی‌شود و از مردم مسلمان ایرانشهر نیز خواسته می‌شود در تظاهرات شرکت نکنند.»[۴۱] در تهران، ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی در گزارشی اعلام کرد: «برابر خبر واصله از صبح امروز، تعداد قابل‌توجهی از هواداران و اعضای سازمان چریک‌های فدایی در فلکة دوم و چهارم خزانة فرح‌آباد تهران اجتماع کرده و ضمن پخش اعلامیه‌ها و نشریات مختلف سازمان که عمدتآً حمله به دولت آقای رجایی و حزب جمهوری اسلامی است، مبادرت ‌به شروع بحث‌های جنجال‌انگیز و تحریک‌کننده می‌نمایند تا جایی‏‌که احتمال درگیری است. مثلاً در بحث‌های خود عنوان می‌کنند که حزب جمهوری اسلامی قصد بمباران تمام مناطق کردنشین و سرکوبی خلق کرد را دارد؛ دولت آقای رجایی تماماً از حزب جمهوری اسلامی و ارتجاعی است. نامبردگان روی سوابق و عملکرد اعضا و رهبران سرشناس حزب تبلیغات مغرضانه و مسموم می‌کنند و مردم عادی از این موضوع ناراحت هستند.»[۴۲] یک گزارش دیگر از ستاد مشترک ارتش خبر از تحرکات گروه‌های به‌ظاهر سیاسی در جنگل‌های آمل می‌دهد. بنا به این گزارش، «در جنگل‌های اطراف آمل حرکت‌های مشکوک دیده شده که اقداماتی ازطریق گروه‌های مخالف درزمینة حمل‌ونقل اسلحه و همچنین استقرار و تعلیمات افراد در جنگل انجام می‌شود.»[۴۳] دراین‌حال، امروز روابط عمومی دادستانی انقلاب با صدور اطلاعیه‌ای از مسئولان حزب توده خواست خود را ظرف مدت 48 ساعت برای توضیح مطالبی درخصوص روزنامة نامة مردم (ارگان حزب توده)، معرفی کنند. در غیر این صورت، دادستانی مکلف به تعقیب قانونی مسئولان می‌باشد.[۴۴]

گزارش - 445

امروز بخش فارسی رادیو صدای امریکا در برنامة صبحگاهی خود اعلام کرد: «دریادار مدنی، فرمانده پیشین نیروی دریایی ایران، که نامزد احراز مقام ریاست‌جمهوری نیز بود، از ایران خارج شده است.» این رادیو افزود: «مدنی به عضویت مجلس اسلامی نیز برگزیده شد، ولی اعتبارنامه‌اش به تصویب نرسید و برخی از عناصر تندرو مجلس نیز خواستار دستگیری و محاکمة وی شدند. گفته می‌شود که مدنی با هواپیما و از جنوب ایران برای پیوستن به دکتر شاپور بختیار، نخست‌وزیر پیشین ایران، به پاریس رفته است.»[۴۵]

گزارش - 446

به‌دنبال دستگیری چند تن از اعضای دایرة اسقفی اصفهان و کرمان، امروز علی‌اکبر پرورش نمایندة اصفهان و نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی، اسنادی را دربارة دایرة اسقفی اصفهان در اختیار خبرگزاری پارس قرار داد. پرورش در گفت‌وگو با این خبرگزاری اظهار کرد: «میسیونرهای مذهبی در ایران که به ابتکار انگلستان پایه‌گذاری شده است، ازجانب انگلستان و امریکا مشترکاً در تحت ‌حمایت قرار می‌گیرند و ثمرة جاسوسی خود را در اختیار این دو کشور قرار می‌دهند.» وی افزود: «اسناد و مدارک افشاشده ازسوی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان وابستگی این گروه را به امریکا و انگلیس و رژیم اشغالگر قدس به‌خوبی مشخص می‌کند. به‌عنوان‌نمونه، در یکی از اسناد که در تاریخ 30 دسامبر 1960 از سفارت انگلیس به دایرة اسقفی اصفهان نوشته شده است، از ملکه الیزابت به‌عنوان مادر کلیساهای اسقفی یاد شده و تأکید می‌شود که پس از مراسم نماز برای رئیس‌جمهور امریکا دعا کنند. در سند دیگری دررابطه‌با توطئة کودتای نافرجام در ایران ذکر شده که 000,000,500 دلار امریکایی [به] وسیله سازمان سیا برای دایرة اسقفی فرستاده شده که بین ضدانقلابیون توزیع نماید.» پرورش دربارة اسقف حسن دهقانی نیز گفت: «وی کشیش کلیسای لوقا بوده که با استفاده از احساسات مذهبی جوانان و تبلیغات سوء سعی در فریب جوانان داشت. چون مسئله مشکوک به نظر می‌رسید، گروهی اعمال و رفتار دایره اسقفی را تحت ‌نظر گرفته و متوجه شدند که مسئلة تبلیغات مذهبی فریبی بیش نیست و در پس تبلیغات مذهبی، حرکت‌های مشکوک سیاسی است که به مسائل شکل می‌دهد.» وی در پایان اسناد دیگری درمورد جاسوسی دایرة اسقفی در اختیار خبرنگار خبرگزاری پارس قرار داد و گفت: «اسناد بسیاری دررابطه‌با حقوق‌های ثابت و فوق‌العاده‌هایی که سفارت امریکا برای میسیونرهای شاغل در دایره اسقفی اصفهان می‌فرستاد به دست آمده است. همچنین اسنادی که مربوط به اسرار نظامی ایران ازقبیل پایگاه‌های هوایی و دریایی و اسامی پرسنل نیروی هوایی و نقشه‌های فنی پالایشگاه اصفهان و پایگاه هوایی منجیل به‌وسیلة دایرة اسقفی تهیه و برای مأموران سیا فرستاده شده است.» پرورش افزود: «اسناد به‌دست‌آمده به‌روشنی بیانگر ارتباط مستقیم دایرة اسقفی با شبکة رادیو و تلویزیونی امریکا و انگلیس که درواقع بنگاه‌های خبرپراکنی امپریالیسم و صهیونیسم بین‌الملل هستند، می‌باشد.» این نمایندة مجلس شورای اسلامی دربارة روابط جمهوری اسلامی ایران با انگلیس گفت: «این مسئله مستلزم ترجمة اسناد فاش‌شده ازسوی سپاه پاسداران اصفهان است و اگر بیش از این مطلب روشن شود طبیعی است که دولت و مجلس باید درمورد آنها تصمیم قاطع بگیرند.»[۴۶]

گزارش - 447

رایزنی‌ها و گفت‌وگوها درباره انتخاب و گزینش وزرای کابینة دولت جدید، میان دو جناح حاکم بر کشور، در چند روز اخیر ادامه یافته و اکنون بیشتر به مجادله و مناقشه بدل گشته است. امروز باوجود توصیة حجت‌الاسلام انواری و برخی دیگر از نمایندگان همسو با بنی‌صدر به وی، مبنی‌بر عدم قرائت نامه‌های او (بنی‏صدر) به مجلس شورای اسلامی و نیز به امام خمینی،[۴۷] متن این نامه‌ها و پاسخ امام به بنی‌صدر در مجلس قرائت شد و نهایتاً شبانگاه جلسه‌ای دراین‌باره با شرکت بنی‌صدر، رجایی، هاشمی رفسنجانی و دیگران تشکیل شد که تکلیف نهایی بازهم چندان روشن نشد. در نامة بنی‌صدر به مجلس شورای اسلامی که امروز در مجلس قرائت شد، آمده است: «به آقای محمدعلی رجایی نخست‌وزیر، گفته بودم جز وزرای کشور و دفاع دربارة دیگر وزیران نظر نمی‌دهم. از بابت رویة سکوت که بنا گذاشته بودم در پیش بگیرم از فهرستی که ایشان در اختیار من گذاشته‌اند کسانی هستند که دربارة بعضی [از] آنها نظر موافق دارم، دربارة تنی چند نمی‌توانم حتی بی‌نظر باشم. بااین‌همه، کار را به نظر آن مجلس محترم می‌گذارم. نظر خودم این است که اجرای تام و تمام قانون اساسی در این موقعیت حساس، از هر کار دیگر به صواب نزدیک‌تر، بلکه عین صواب است.» سپس متن نامة رئیس‌جمهور به امام به این شرح خوانده شد: «بسمه‌تعالی، به عرض می‌رساند، امروز بعدازظهر آقای رجایی آمد فهرست وزرا را آورد. غیر از یکی دو تغییر غیراساسی، همان فهرست قبلی است، حتی دو مورد وزارت بازرگانی و کشور را نیز دو نفر گذاشته که مجلس رأی بدهد. نامه‌ای هم نوشته است که به نظر می‌رسانم. به این ترتیب بنا بر همان فهرست است و در آن فهرست اسامی که در جلو آنها علامت گذاشته‌ام همان‌ها هستند که صلاحیتشان برای انتخاب محرز نیست. برای اینکه نمونه‌ای معروض کرده باشم به‌عنوان وزیر همان کسی معرفی شده است که گزارش کذایی را دربارة اطرافیان من تهیه و به خدمت شما آورده است و تقاضای مصرانه کرده بودم رسیدگی و دروغ و راستش معلوم شود. با آقای رجایی بسیار صحبت کردم و فرمایشات صبح شما را که باید با هم تفاهم کنید و همه خدمتگزار اسلام باشید و تضعیف هیچ ارگانی، نه رئیس‌جمهوری و نه مجلس، سود کشور نیست، را گفتم. معلوم شد اعضای هیئت وزیران مثل خود نخست‌وزیر لایتغیرند. با هم در متن نامة ضمیمه موافقت کردیم که به مجلس بنویسم. می‌فرستم، هرطور می‌فرمایید عمل می‌کنم. خود مصلحت کشور و ثبات حکومت را در اجراشدن تام و تمام قانون اساسی می‌دانم، اما همان‌طورکه صبح عرض کردم و همواره نشان داده‌ام تصمیم شما هرچه باشد اجرا می‌کنم. ابوالحسن بنی‌صدر، 8/6/59» سپس پاسخ امام به رئیس‌جمهور به این شرح قرائت شد: «بسمه‌تعالی، اینجانب دخالت در این امور نمی‌کنم. موازین همان‌طورکه کراراً گفته‌ام و سفارش کرده‌ام آن است که آقایان تفاهم کنند و اشخاص مؤمن به انقلاب و مدیر و مدبر و فعال انتخاب نمایند. والسلام علیکم. روح‌الله الموسوی الخمینی.» اما نامة دیگر بنی‌صدر به مجلس درحقیقت توضیحاتی دربارة نامة سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خطاب به مجلس بود، بنی‌صدر در این نامه نوشته است: «مجلس محترم شورای اسلامی، نامه‌ای را که در زیر آمده دیروز تهیه شده است، دیشب آن را همراه عریضه‌ای خدمت امام فرستادم و امام پاسخی مرقوم فرمودند که فتوکپی آن دو را می‌فرستم و نیز به ساعت 12 شب پس از آنکه مطلع شدم دستگاه تبلیغاتی نامه‌ای خطاب به مجلس محترم را با سروصدای زیاد پخش کرده است، آن نامه را خواندم و ناگزیر این نامه را به‌عنوان توضیح می‌نویسم: نمایندگان محترم، به شما و همة مردم کشور هشدار می‌دهم این نامه با ده دروغ، شروع می‌شود و مرا از هرگونه توضیحی دربارة مطلبی که در نامة قبلی به هیئت تشخیص صلاحیت تذکر داده بودم، دایر به اصرار به تشکیل هیئت وزیران خط تضاد بی‌نیاز می‌کند. ضابطة اصلی، مخالفت با رئیس‌جمهوری است و من تنها محض روشن‌شدن ذهن‌ها درباره یک موضوع توضیح می‌دهم.* تشخیص این امر که چه عمل و چه حرفی در خط امام است با آقایان است. هر وقت که اینها بگویند "خط، خط امام است"؛ وگرنه وقتی‏که مرقوم می‌فرمایند "موافقت شد" دیگر خط امام نیست. اما مسئله آنجا نیست؛ مسئله اینجاست که نامة من به امام مسبوق به طرحی است برای دردست‌گرفتن دولت به‌وسیلة یک نیروی مسلح، تحت این عنوان که شرایط قبل از 28 مرداد است. اگر هم طرح اجرا ‌می‌شد قانون اساسی تعطیل می‌شد. این طرح در شورای انقلاب نیز عنوان شده است و اثر آن در صورت‌جلسة شورا برجاست و به گمان من طراحان آن طرح درپی عملی‌کردن آن هستند و می‌خواهند امور کشور را، تحت قبضه آوردند و بدین کار توانا نیستند. این وسوسه‌ها و فریب و القا و ایدئولوژی قدرت ازسوی دشمنان اسلام و ایران است و درصورت اجرا دیر یا زود دشمن را بر ما چیره می‌سازد. نمایندگان محترم! چه کسی باور می‌کند که کسانی باشند که این دروغ‌ها و این توهین‌ها و افتراها را بنویسد، برای قبولاندن دولتی و دولتی که بدین‌ترتیب تحمیل شد به راه همکاری و تفاهم برود؟ بنابراین به حکم وظایف قانونی و خطیربودن وضع، به اجرای قانون اساسی اصرار تمام می‌دارم. همان‌طورکه امام فرمودند دولت باید دولت تفاهم و وزیران باید پاک و مؤمن به انقلاب، مدیر، مدبر و فعال باشند.»**[۴۸] بنی‌صدر دربارة نحوة قرائت نامه‌ها در مجلس، در یادداشت روزانه خود آورده است: «... به منزل آمدم. از مجلس به من تلفن کردند و دو تن از کسانی که نامه را خطاب به آنها نوشته بودم [دو تن از نمایندگان مجلس] از من خواستند که نامه‌هایی که به مجلس نوشته بودم در مجلس خوانده نشود. من استنکار داشتم و آنها اصرار داشتند. من گفتم "عیب ندارد و اگر می‌خواهید گفت‌وگو بشود، بعد این مسئله در مجلس عنوان بشود، حرفی نیست، ولی من موافق نیستم". بعد شنیدم که رئیس مجلس گفته است که من خواستم نامه‌ها در مجلس خوانده نشود و خوشبختانه آقای انواری توضیح داده است که "نه، ما از رئیس‌جمهور خواسته‌ایم که نامه‌ها خوانده نشود".»[۴۹] به‌هرحال، شامگاه امروز برای رفع مشکلات و مناقشات پیشِ رو میان دو جناح، «جلسه‌ای با حضور آقای دکتر ابوالحسن بنی‌صدر، ریاست‌جمهور، آقای محمدعلی رجایی نخست‌وزیر، حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، آیت‌الله موسوی اردبیلی دادستان کل کشور و همچنین اعضای هیئت انتخاب نخست‌وزیر مرکب از حجج‌الاسلام امامی کاشانی، محمد یزدی، محی‌الدین انواری و آقای علی‌اکبر پرورش نایب‌رئیس مجلس شورای اسلامی در منزل ریاست‌جمهوری تشکیل شد. در این جلسه که از ساعت 20 آغاز شد، مسائل مربوط به اعضای کابینه و مسائل جاری و مهم کشور مورد بحث و تبادل‌نظر قرار گرفت.»[۵۰] بنی‌صدر درمورد این جلسه در یادداشت روزانه‌اش در روزنامة انقلاب اسلامی نوشته است: «بعد آقای رجایی و آقای هاشمی و چند تن از نمایندگان مجلس آمدند و تا یک بعد از نیمه‌شب، دربارة دولت صحبت شد. من گفتم نسبت به وزرا می‌توان بی‌نظر بود؛ یعنی نظر مخالف نداشت، یا نظر مخالف داشت. ضابطه‌ام برای نظر مخالف نسبت به بعضی از وزرا این است که اگر عده‌ای روش‌های تخریبی را اساس کار قرار داده باشند و من وزارت آنها را تصویب بکنم معنایش این است که به نسل امروز می‌گوییم در جمهوری اسلامی اصل این است که هر حزبی بیشتر ناسزا بگوید، هرکه بیشتر تهمت بزند، هر که بیشتر مخالف درست کند، هرکه بیشتر اذهان را مشوش کند او احتمال به دولت رسیدنش بیشتر است و این نفی همة تفکر و عمل من است. این نفی معنویتی است که براساس آن، مردم رأی داده‌اند. ... بنابراین با کسانی که در این روش‌ها بوده‌اند، نمی‌توانم موافقت کنم و این موافقت را سازش‌کاری می‌دانم. ... و راجع به ده یازده نفر از وزرا گفتم که مخالفتی ندارم. اینکه چقدر توانا به کار هستند و آیا بهترین کسان است، مسئلة دیگری است؛ مسئلة فعلی ما این نیست، مسئلة ما فعلاً این است که ما وزرایی نداشته باشیم که با آنها هرروز مجبور به مجادله باشیم و در رادیو و تلویزیون و روزنامه‌ها یک در میان در مخالفت و ستیز با هم حرف بزنیم. ... مقداری هم راجع به مطالب شب پیش آقای رجایی صحبت شد و ایشان قبول کردند مواردی را که به نظرم نادرست بیان شده است به ایشان یادآور بشوم و وی این موارد را تصحیح کرد.»[۵۱]

گزارش - 448

در جلسة علنی امروز مجلس شورای اسلامی، متن پاسخ نمایندگان نخستین دورة مجلس شورای اسلامی به نامه 185 تن از نمایندگان کنگرة امریکا،* خطاب به رئیس این کنگره، قرائت شد. در بخشی از این نامة مفصل آمده است: «... نامة مورخة دوم جولای 1980، 185 نفر از نمایندگان کنگرة امریکا خطاب به مجلس شورای اسلامی واصل گردید. ما لازم می‌دانیم برای روشن‌شدن واقعیت‌های دردناکی که وضعیت غم‌انگیز بخش بزرگی از مردم جهان را پدید آورده است، این نامه را به‌وسیلة جنابعالی در پاسخ به آنان ارسال داریم. ... پس از جنگ جهانی دوم، ملت ما فرسوده از حضور نیروهای اشغالگر و دخالت‌های بی‌حساب قدرت‌های بیگانه برای کسب آزادی و استقلال و پایان‌دادن به سلطة اجانب و مخصوصاً دخالت‌های استعمار انگلیس همانند سایر ملل مستضعف جهان مبارزة خود را آغاز کرد و درجهت نیل به چنین اهداف و آرمان‌هایی با دولت‌های دست‌نشاندة اجنبی، خصوصاً شاه و دربارش که مرکز تمامی توطئه‌های ضدملی و ضداسلامی و وسیله اجرای سیاست‌های خارجی بود به جنگ و ستیز برخاست. اما در این صحنة نبرد میان حق و باطل دولت امریکا نه‌تنها در کنار باطل علیه ملت ایران قرار گرفت بلکه خود به‌عنوان یک شیطان بزرگ مرکز و محور تمامی توطئه‌ها علیه ملت ایران شد و با تمام نیرو به پشتیبانی و حمایت از کثیف‌ترین عناصر علیه ملت ایران پرداخت. دولت شما با حمایت از شاه و دربار پهلوی و کنترل ارتش نقشی همانند بریتانیا در کشور ما در پیش گرفت و به دخالت‌های واضح و آشکار در شئون داخلی ایران مبادرت ورزید. اوج دخالت‌های ناروای امریکا در ایران در 28 مرداد 1332، حکومت قانونی دکتر مصدق را که متکی به رأی و ارادة ملت ایران بود سرنگون ساخته و شاه جنایتکار را که از ترس انتقام ملت به خارج از کشور فرار کرده بود به ایران بازگردانید و یک رژیم کودتایی را بر ما تحمیل کرد. دخالت واضح و صریح امریکا در ایران و تحمیل رژیم ننگین شاه نه‌تنها نقض آشکار تمامی قوانین و مقررات بین‌المللی که نقض قوانین و مقررات خود امریکا نیز بود. قوانین امریکا هرگز به دولت‌های شما و سازمان سیا اجازه نمی‌دهد که در امور داخلی هیچ کشوری دخالت نمایید. ... آقایان! اسناد را در اختیار مردم امریکا بگذارید و بگذارید که آنها خود قاضی باشند. به موجب اقاریر و اعترافات مقامات رسمی امریکایی و طراحی و گردانندگی امریکا در کودتای ننگین و بی‌شرمانة 28 مرداد 1332 و تحمیل رژیم شاه فاسد فراری بر ملت ایران واضح و انکارناپذیر است و این بزرگ‌ترین جنایت امریکا در ایران است. این امر، امریکا را مسئول و شریک تمامی جنایات رژیم شاه در ایران می‌نماید. این جنایات و خیانت‌ها شامل: کشتار ده‌ها هزار تن مردم ایران، (ازجمله کشتار بزرگ 15 خرداد 42 که حدود 15 هزار نفر مردم بی‌دفاع و مظلوم را به خاک و خون کشید)، زندانی و شکنجه‌کردن صدها هزار نفر از مردم ایران توسط ساواک که به‌دست سیای امریکا تربیت شده بود، تصویب کاپیتولاسیون، ازبین‌بردن اقتصاد ایران و وابسته‌کردن آن به سرمایه‌داری خارجی، غارت منابع طبیعی ایران و به‌خصوص نفت، نابودی کشاورزی ایران، طرح ازبین‌بردن فرهنگ اصیل اسلامی، فاسدکردن نسل جوان و آلوده‌ساختن آنان به مواد مخدره، تبدیل ارتش ایران به یک ارتش وابسته به امریکا و انجام نقش ژاندارم در منطقه و شرکت در سرکوبی آزادی‌خواهان در ظفا، در اردن (سپتامبر 1970) و یا لبنان در جنگ‌های داخلی (حمایت از فالانژیست‌ها)... است. ... حضور آقای هویزر در ایران در آخرین روزهای قبل از پیروزی انقلاب و طرح‌هایی که اجرای آنها در دستورکارخود قرارداده بودند نشانة تلاش مستمر دولت امریکاست، اسناد و مدارک دخالت‌های ناروا و غیرقانونی مقامات رسمی امریکایی در امور داخلی ایران در مدارک به‌دست‌آمده از سفارت امریکا و همچنین از مرکز هیئت مستشاران نظامی امریکا در ایران همه نشان می‌دهند که امریکا دائماً و بدون وقفه در امور داخلی ایران دخالت می‌کرده است و هرگز لحظه‌ای را از توطئه علیه ملت ایران غافل نبوده است. ... دولت امریکا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران تمامی تعهدات خود را به زیر پا گذاشت و به بهانه‌های واهی میلیاردها دلار اموال ایران را در بانک‌های امریکایی توقیف نمود. کالاهای سفارشی را که تمامی بهای آنها را قبل از انقلاب نقداً دریافت نموده بود حاضر به تحویل نگردید. مقامات دولت امریکا حتی حاضر نشدند صورت‌حساب میلیاردها سپرده‌های ایران را در حساب‌های بانکی وابسته به دولت امریکا به ایران بدهند و میلیاردها دلار سرمایة ایران توسط عناصر ذی‌نفع از مقامات رسمی امریکایی حیف‌ومیل گردیده است. ما تعجب می‌کنیم که چگونه و چرا نمایندگان کنگره به این حیف‌ومیل‌ها هرگز رسیدگی نکرده و نمی‌کنند؟ و نمی‌پرسند که سرنوشت میلیاردها دلار سرمایة ایران در حساب‌های بانکی وابسته به مقامات رسمی امریکا چه شده است؟ علاوه‌بر اینها، دولت امریکا، به عناصر جنایتکاری که در گوشه و کنار ایران علیه انقلاب ایران توطئه می‌کنند، کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم نموده و می‌نماید. دولت امریکا مستقیم و یا غیرمستقیم، ازطریق دولت بعثی عراق، در حوادث کردستان و خوزستان و خلیج‌فارس توطئه‌های مداوم علیه جمهوری اسلامی ایران دخالت و مشارکت دارد. دولت امریکا عناصر ضدانقلاب را که سال‌های سال عامل اجرای جنایات شاه و همچنین عوامل اجرای برنامه‌های سیاسی امریکا در ایران بوده‌اند، در امریکا پناه داده است. علی‌رغم درخواست رسمی دولت جمهوری اسلامی ایران از تحویل مجرمینی نظیر سرتیپ رزمی، مسئول آتش‌سوزی سینما رکس آبادان، خودداری نموده است و این خودداری امریکا علی‌رغم توافقی است که دراین‌زمینه به عمل آورده است. آقای سایروس ونس در ملاقات با وزیر امور خارجة جمهوری اسلامی ایران در زمان شرکت در سی‌وچهارمین اجلاسیة سازمان ملل در نیویورک، صریحاً وعده داد که ترتیب انتقال و تحویل این مجرمین را به دولت ایران خواهد داد و پیرو همان توافق وزارت خارجة امریکا از دولت ایران رسماً اسامی این اشخاص را دریافت نمود. اما نه‌تنها دولت امریکا به تعهدات خود عمل ننمود و این مجرمین را تحویل دولت ایران نداد بلکه شاه جانی را نیز به امریکا پناه داد. ... پناه‌دادن به شاه به‌منزلة اعلان ‌جنگ مستقیم امریکا به ملت ایران محسوب می‌شود و به‌دنبال آن حملة مردم عصبانی و خسته از جنایات امریکا در ایران به لانة جاسوسی و توطئة امریکا در ایران و اشغال آن، یک عکس‌العمل طبیعی بوده است. ممکن است به تصور شما اشغال سفارت یک کشور خارجی و گروگان‌گیری کارمندان آن سفارتخانه ولو مرکز جاسوسی و توطئه، خلاف مقررات بین‌المللی محسوب گردد، اما چه کسانی متجاوزین دائمی با این مقررات بین‌المللی بوده‌اند و هستند؟ چرا امریکا و سایر ابرقدرت‌ها حق دارند و می‌توانند در هرکجا و در هر زمان که اراده کنند، تمامی قوانین و مقررات بین‌المللی را به زیر پا بگذارند و هیچ‌کس هم حق اعتراض نباید داشته باشد؟! اما اگر دربرابر خودسری‌ها و تجاوزات، ملتی برپاخاسته و عکس‌العمل نشان بدهد فوری فریاد همین ابرقدرت‌ها بلند می‌شود که قوانین بین‌المللی زیر پا گذاشته شده است! آیا حفظ حرمت این قوانین فقط برعهدة ملل مستضعف است و ابرقدرت‌ها از رعایت قوانین و مقررات بین‌المللی معاف هستند؟ این چه منطقی است؟ دولت امریکا بر طبق کدام‌یک از اصول انسانی، یا قوانین بین‌المللی حق داشته است که نیروهای نظامی خود را بسیج کرده و به مرزهای ایران تجاوز نماید و هواپیماها و هلیکوپترها و نفرات خود را به خاک ایران (در طبس) سرازیر نماید؟! آیا اینها تخطی آشکار از تمامی مقررات بین‌المللی نیست؟! آیا محاصرة اقتصادی ملتی و جلوگیری از حتی صدور مواد غذایی و دارویی با موازین حقوق‌بشرِ مورد ادعای شما هیچ تناسبی دارد؟ در این محاصرة اقتصادی علاوه‌بر شرکت خودتان، کشورهای بازار مشترک اروپایی و سایر همدستان خود را نیز دخالت دادید. آیا تصور می‌کنید ملتی که قیام کرده است از این محاصره‌ها وحشتی دارد و یا می‌توانید با این محاصره ما را از پا درآورید؟ بدانید که محاصرة اقتصادی شما نمی‌تواند در ارادة ملت ما اثر بگذارد و کارایی ندارد. ... آقایان! چگونه می‌توان از درک و تفاهم بهتر آرمان‌ها و اهداف دو ملت سخن گفت درحالی‌که محافل حاکمة امریکا و تمامی رسانه‌های گروهی شما در یک توطئة دائم، انقلاب اسلامی ایران را تحریف می‌کنند، اخبار دروغ جعل می‌کنند و به خورد مردم امریکا می‌دهند. شما نگرانی عمیق خود را درمورد انحطاط روابط فیمابین و گسستن آن ابراز نمودید و آن را معلول گروگان‌گیری دانسته‌اید. آقایان، شما، به‌عنوان دولت امریکا، هرگز با ملت ایران روابط نداشته‌اید. روابط شما در طی سی و چند سال گذشته کلاً و عمدتاً با رژیم شاه بوده است؛ بله این رابطه گسسته شده است و دیگر وجود ندارد و دولت امریکا حق دارد از قطع این روابط احساس نگرانی نماید. ... گسستن روابط میان دولت امریکا با جمهوری اسلامی ایران نتیجة گروگان‌گیری نیست، بلکه نتیجة اجتناب‌ناپذیر عملکرد دولت شما در ایران علیه مصالح و منافع ملت ایران می‌باشد. ما نگران گسستن آن‌گونه روابط نیستیم آنچه که شما باید نگران آن باشید ادامة سیاست تجاوزگرانة دولت امریکاست. ... شما نوشته‌اید که ادامة وضع کنونی، یک بحران در سطح جهانی خلق کرده است. این بحران سال‌هاست که وجود دارد و حاصل عملکرد ملت ایران نیست، بلکه محصول روابط غلط بین‌المللی است که نتیجة جهان‌خوارگی ابرقدرت‌هاست که هرکدام برای خود، میدان نفوذی قائل شده‌اند که دیگری حق تجاوز به آن را ندارد. بحران جهانی نتیجة تنازع میان ابرقدرت‌های تجاوزگر و توسعه‌طلب شرق و غرب است. ... اما درمورد گروگان‌ها؛ آقایان! ما از تأثیرات گروگان‌گیری در وضعیت شما مستحضر هستیم. ما از بحرانی که هم‌اکنون دولت امریکا در درون امریکا و در دورة انتخابات ریاست‌جمهوری با آن دست‌به‌گریبان است مطلع می‌باشیم. ما همچنین از بحران جهانی که دولت امریکا بعد از شکست در ایران و سقوط رژیم شاه با آن روبه‌روست و به‌مراتب عظیم‌تر و عمیق‌تر از بحران امریکا بعد از شکست در ویتنام می‌باشد، آگاهی داریم، ما همچنین از مشکلاتی که بحران روابط فیمابین برای دولت امریکا در کشورهای اسلامی به وجود آورده است باخبریم. ... اما حل همة اینها را تنها در دست و در اختیار دولت امریکا می‌دانیم، اما چگونه می‌توان به تقلیل بحران خوش‌بین بود، درحالی‌که دولت امریکا به توطئه‌های خود هنوز هم ادامه می‌دهد. تمامی اخبار و شواهد حاکی‏از آن است که دولت امریکا دخالت نظامی جدیدی را در ایران تدارک می‌بیند. ما همین‏جا اعلام می‌کنیم که دولت امریکا باید بداند که دخالت نظامی در ایران سراسر منطقة خاورمیانه و دنیای اسلام را با یک انفجار عظیمی روبه‌رو خواهد کرد و ما مسئولیت و عواقب هر نوع ماجراجویی‌های نظامی را مستقیماً متوجه دولت امریکا می‌دانیم. دولت امریکا می‌تواند با قبول مسئولیت و مشارکت در عملکردهای رژیم شاه و خسارت‌های جانی و مالی و مادی وارده بر ملت ایران، اولین قدم را برای تقلیل خطرات و مشکلات بحران کنونی بردارد. آقایان! شما می‌توانید در این راه به‌طور مثبت قدم بردارید. و علی‌رغم تمامی گرفتاری‌هایتان بررسی خسارت‌های ناشی از عملکردهای گذشتة دولت امریکا، و مطالبات حقة ایران، بازگردانیدن اموال شاه و بستگانش را در دستور کار فوری خود قرار بدهید و برای آن سریع‌ترین و بالاترین اولویت‌ها را قائل شوید. در این صورت است که راه‌حل بحران باز خواهد شد. والسلام علی من اتبع الهدی.»[۵۲]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/10

  1. روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  2. سند شماره 276729 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران ژاجا (رکن3 ـ دایره عملیات)، 10/6/1359؛ و ـ سند شماره 432219 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (پست فرماندهی)، 10/6/1359، برابر اعلام ژاجا.
  3. سند شماره 276731 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن3)، 11/6/1359.
  4. روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از تهران درارتباط‏با مسئول روابط عمومی سپاه قصرشیرین.
  5. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص آخر، به نقل از اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران غرب کشور.
  6. سند شماره 277148 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه (رکن3)، 10/6/1359؛ و ـ سند شماره 276730 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به تهران ـ ت ـ ف ـ ژاجا (رکن3)، 10/6/1359؛ و ـ سند شماره 34371 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3) مرکز فرماندهی به وزارت کشور (دفتر امور انقلاب)، 10/6/1359، برابر گزارش مجدد ناحیه ژاندارمری کرمانشاه.
  7. روزنامه کیهان، 10/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  8. سند شماره 94556 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره کل امور انتظامی وزارت کشور به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، 19/6/1359، برابر گزارش شهربانی جمهوری اسلامی، 10/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  9. سند شماره 276731 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن3)، 11/6/1359.
  10. سند شماره 43227 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 10/6/1359، برابر اعلام شاجا.
  11. روزنامه کیهان، 10/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  12. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص1، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  13. سند شماره 276754 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه (رکن2 و رکن3)، 10/6/1359، رونوشت به گروهان خان‌لیلی و سومار.
  14. سند شماره 378487 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 10/6/1359؛ و ـ سند شماره 423637 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان به واحد هماهنگی نیروهای انتظامی خرمشهر، 11/6/1359، ص1، برابر خبر لشکر92 زرهی خوزستان مستند به گزارش ستاد اروند.
  15. سند شماره 343 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه سوم دریایی خرمشهر (عملیات و اطلاعات) به فرماندهی هنگ ژاندارمری آبادان (رکن2)، 10/6/1359.
  16. سند شماره 409053 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به فرماندهی گردان221 سوار زرهی، 11/6/1359؛ و ـ سند شماره 432728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی خوزستان، 13/6/1359، ص3، به نقل از فرماندهی لشکر92 زرهی خوزستان؛ و ـ سند شماره 42880 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه اهواز و کلیه واحدهای تابعه، 11/6/1359.
  17. سند شماره 432728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2، 10/6/1359، برابر گزارش نزاجا.
  18. سند شماره 423637 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ریاست رکن سوم ستاد لشکر92 زرهی، ص2، 11/6/1359.
  19. سند شماره 409317 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 13/6/1359، برابر خبر رسیده از لشکر92 زرهی، 10/6/1359.
  20. سند شماره 425498 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه ارومیه، 11/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص4.
  21. سند شماره 287196 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان به واحد هماهنگی نیروهای انتظامی خرمشهر، آبادان و دشت آزادگان، 15/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن2) به فرمانده لشکر92 زرهی اهواز (رکن2)، 10/6/1359.
  22. روزنامه جمهوری اسلامی، 10/6/1359، 2، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  23. سند شماره 42887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 11/6/1359.
  24. روزنامه جمهوری اسلامی، 15/6/1359، ص4.
  25. سند شماره 43226 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاون عملیات و اطلاعات)، 10/6/1359، بنا به گزارش شهربانی پاوه؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص4.
  26. سند شماره 34367 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص260، از ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران (رکن2) به دفتر ریاست جمهوری اسلامی ایران، 10/6/1359.
  27. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص‌آخر، به نقل از اطلاعیه روابط عمومی سپاه پاسداران غرب.
  28. سند شماره 42887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  29. سند شماره 141650 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه (مرکز فرماندهی غرب)، 13/6/1359؛ و ـ سند شماره 141646 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص201، از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی غرب، 13/6/1359؛ و ـ سند شماره 43101 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص199، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 12/6/1359.
  30. سند شماره 94549 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص215، از سماجا2 (ح ـ ع) به ت ـ ف ـ ژاجا (رکن2)، 22/6/1359، برابر گزارش نزاجا.
  31. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص13؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 13/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از سنندج.
  32. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 167، تاریخ 11/6/1359، ص4، سمنان ـ خبرگزاری پارس، 10/6/1359.
  33. سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 10/6/1359، ص7.
  34. روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه.
  35. روزنامه انقلاب اسلامی، 12/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص1، همگی به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه.
  36. روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه.
  37. سند شماره 42891 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 11/6/1359، برابر اعلام لشکر64 ارومیه مستند به گزارش ژاندارمری سلماس؛ و ـ سند شماره 425503 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه ارومیه، 10/6/1359.
  38. سند شماره 94790 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (خوی)، ص125، گزارش ژاجا (رکن2) دایره اطلاعات، 2/7/1359.
  39. روزنامه جمهوری اسلامی، 10/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از شیراز.
  40. روزنامه انقلاب اسلامی، 10/6/1359، ص11، خبرنگار انقلاب اسلامی از بوشهر به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بوشهر.
  41. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 167، 11/6/1359، ص4، زاهدان ـ خبرگزاری پارس، 10/6/1359.
  42. سند شماره 43223 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به سپاه پاسداران و کمیته مرکزی انقلاب اسلامی، 10/6/1359.
  43. سند شماره 409284 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4، برابر اعلام سماجا3 (مرکز فرماندهی).
  44. روزنامه کیهان، 10/6/1359، ص2، به نقل از روابط عمومی دادستانی انقلاب اسلامی.
  45. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 167، تاریخ 11/6/1359، ص32، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 8، 10/6/1359.
  46. روزنامه کیهان، 10/6/1359، ص2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص10، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از اصفهان.
  47. روزنامه انقلاب اسلامی، 25/6/1359، صص1 و 2، بنا به یادداشت‌های روزانه بنی‌صدر، 10/6/1359.
  48. مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ص605.
  49. روزنامه انقلاب اسلامی، 25/6/1359، صص1 و 2.
  50. روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص2.
  51. روزنامه انقلاب اسلامی، 25/6/1359، صص1 و 2.
  52. مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، صص 600 ـ 596.