1361.04.01
روزشمار جنگ سال 1361 1361.04.01 | |
---|---|
نامهای دیگر | یک تیر |
تاریخ شمسی | 1361.04.01 |
تاریخ میلادی | 22 ژوئن 1982 |
تاریخ قمری | 29 شعبان 1402 |
گزارش- 1
شوراي عالي دفاع جمهوري اسلامي ايران ، طي جلسهاي، كه تا پاسي از شب طول كشيد، مواضع رسمي ايران را در قبال تحولات جديد جنگ و دعاوي و اقدامات عراق، اعلام كرد. ارتش عراق، از دو روز قبل، عقبنشيني از بخشهايي از مناطق اشغال شده ايران را شروع كردهاست. البته اين اقدام پس از شكست بزرگ ارتش اين كشور در خرمشهر، نميتواند ارزش تبليغاتي چنداني داشتهباشد، اما رژيم عراق چنان تبليغات گستردهاي به راه انداخته است كه گويا ارتش اين كشور، نه به علت شكستهاي پيدرپي، بلكه داوطلبانه و براي برقراري صلح و پايان يافتن جنگ مناطق اشغالي را تخليه ميكند. ادعاي ديگر عراق توجه به مسئله تجاوز اسرائيل به لبنان است و وانمود ميكند كه خواست مقابله با اسرائيل از جمله عوامل مؤثر در اين تصميمگيري عراق بودهاست. اين درحالي است كه نه دولت عراق و نه هيچ يك از حاميان منطقهاي و جهاني آن تا كنون هيچ امتيازي براي ايران به عنوان طرف پيروز قائل نشدهاند و چشماندازي از شرايط صلح كه در آن حتي مختصر توجهي به تجاوز و ريشههاي آن و حقوق ايران شدهباشد وجود ندارد. همچنين نه تنها توجه به شأن متفاوتي كه بايد دوطرف درگيري در مذاكرات احتمالي آتي داشتهباشند وجود ندارد، بلكه عراق همچنان از موضعي بالاتر مدعي در دست داشتن ابتكار عمل در روند قضايا ميباشد. در واقع عراق و حاميان آن در وضعيتي كه جمهوري اسلامي پيروزيهاي پيدرپي را پشت سر گذاشته است، صرفاً يك آتشبس و متاركه را اعلام و ترويج ميكنند نه صلحي شرافتمندانه و پايدار كه براساس آن حقوق ملت و دولت مورد تجاوز قرارگرفته، تأمين و متجاوز تنبيه گردد. در اين اوضاع مسئولان جمهوري اسلامي براي اتخاذ تصميم با مشكلاتي روبهرو هستند. ايران از يك سو با دعاوي صلحطلبي مواجه است و از سوي ديگر در عمل هيچ نشانهاي از صلحطلبي واقعي طرف مقابل وجود ندارد. گويا اين ايران است كه مستحق تنبيه و گوشمالي بهوسيله عراق بودهاست و اين تنبيه همچنان با وضعيت "نه جنگ، نه صلح" بايد ادامه يابد. مجموعه مسائل جاري از جمله آنچه ذكر شد به جلسه امروز شوراي عالي دفاع حساسيت زيادي داده است و مضمون مباحث و تصميمات گرفتهشده در آن ، اهميت ويژهاي دارد. در اين جلسه تصميم پرهيز از حالت "نه جنگ، نه صلح" و تن ندادن به متاركه ـ كه در آن فقط ايرانِ مورد تجاوز قرارگرفته، زيانكار نهايي خواهد بود ـ قطعيت يافت و مسلم شد كه براي جمهوري اسلامي، بهجز اقدامات و عمليات نظامي ، راهي براي حصول صلح عادلانه و احقاق حقوق از دست رفته خود وجود ندارد. از جمله موضوعهايي كه در اين جلسه مورد بحث قرار گرفت، چنين بود: تداوم عمليات آتشباري عراق، وسعت خرابي شهرهاي مرزي خصوصاً قصرشيرين ، بيصداقتي صدامحسين در ادعاي عقبنشيني از ايران ، شرايط ايران براي برقراري صلح عادلانه، جلوگيري از گرفتارشدن در وضعيت نه جنگ، نه صلح و بهكارگيري عمده قواي ايران در جنگ با عراق بهجاي اعزام آنها به جنوب لبنان. رياستجمهوري اسلامي ايران در پايان جلسه شوراي عالي دفاع درباره مسائل مطرح شده در اين جلسه اظهارداشت: «در اين جلسه موضوعات متعددي مطرح شد و همه آنها حائز اهميت بود. طبق معمول اول گزارشي از جبههها بود و گزارش داده شده كه شهر آبادان و بعضي شهرهاي غرب زير آتش توپخانه عراقيهاست. بهخصوص امروز آبادان روز سختي را از اين جهت گذراندهاست و آتش شديدي روي اين شهر بودهاست. همچنين گزارشي در مورد قصرشيرين بود كه عكس هوايي اين شهر ارائه داده شد و مقايسهاي در مورد عكس هوايي قصرشيرين در قبل و بعد از جنگ بود كه تأسفآور بود، يعني از اين شهر آباد هيچ باقي نمانده و نود درصد شهر ويران شدهاست.» رئيسجمهوري افزود: «تبادل آتش در جبهههاي غرب و جنوب وجود داشتهاست و عراقيها هم نقل و انتقالاتي در جنوب دادند و مواضع خودشان را در اين قسمت مستحكمتر كردند.» رئيسجمهوري اظهارات صدام را در مورد عقبنشيني غيرصادقانه خواند و گفت: «اولاً اين عقبنشيني به آن شكل كه ادعا كردند نيست و هر جا كه عقبنشيني كردند آنجا را هم ويران كردند. همانطور كه هنگام حمله به ايران و تجاوز به خاك ميهنمان هر جا كه وارد شدند ويران كردند. حالا هم از هركجا كه بيرون بروند ويران و منهدم ميكنند و خارج ميشوند و عين همان كاري كه در خرمشهر، هويزه، حميديه و بعضي شهرهاي ديگر انجام گرفت، در شهرهاي غرب هم انجام ميگيرد و آنها قصرشيرين را تقريباً به كلي منهدم كردند و مطمئناً سومار و نفت شهر و بقيه شهرهاي غرب هم وضع بهتري از قصرشيرين ندارند. اگر هم راست بگويند و عقبنشيني بكنند از نظر ما به معني صلحطلبي نيست و عراق ميداند كه اگر به جنگ ادامه دهد بايد سي چهل هزار كشته و يا اسير بدهد و بدين وضع از مرز خارج شود و مطمئناً اگر نيروهاي عراق در غرب و يا هر نقطه ديگر با نيروهاي ايراني درگير شوند وضعي بهتر از وضعي كه در خرمشهر و هويزه و قسمت غربي كارون داشتند، نخواهند داشت و اگر به فرض عراقيها اقدام به عقبنشيني بكنند بدين جهت است كه خودشان را از تلفات آتي كه از طرف نيروهاي ايراني در جنگ به آنها وارد ميشود مصون دارند و آمادگيهاي لازم را پيدا كنند تا مجدد حمله كنند.» رئيسجمهوري افزود: «البته همانطوري كه گفتم اين عقبنشيني به صورت كامل فقط يك ادعا است و چنين مسئلهاي ثابت نيست. صدام براي اينكه وجهه سياسي ازدسترفتهاش در دنيا را شايد بتواند مقداري تجديد كند و به كشورهايي كه دم از صلح ميزنند وجهه صلحطلبي بخواهد نشان بدهد رسماً ادعا كرده كه ميخواهد عقبنشيني بكند و تاكنون از طرف آنها از اين گونه ادعاها بارها انجام گرفته، ولي نشده است. البته ما در مورد اين ادعاهايي كه صدام ابراز ميكند حرفمان اين است كه وقتي متجاوزي وارد كشوري شد، خوب، بايد عقب برود وگرنه او را عقب خواهند برد و ما اين را ثابت كرديم كه در طول 21 ماه با ضرباتي كه به آنها وارد آورديم در بخش مهمي آنها را با خسارت عقب رانديم، لكن اين عقب رفتن ، همه مسأله نيست، مسأله اين است كه صدام تجاوز كرده و اعتراف كردند كه خسارات عظيمي وارد كردند و در برآورد تخمين ميزان آن خيلي بالاتر است، و اين خسارات بايد گرفته شود وگرنه، با آنها در حال جنگ باقي خواهيم ماند و در صورتي صدام صلحطلبياش ادعاي درستي است كه هم عقب بنشيند و آتش توپخانه آن هم شهرهاي ما را اينقدر نكوبد و هواپيماهاي آنها هم هر روز ده فروند، بيست فروند به شهرهاي ما حمله نكنند و شهرهاي آباد و پر جمعيت و بيدفاع را نكوبند. وقتي اين مسائل انجام گرفت، خوب، ميشود گفت صدام مايل به جنگ نيست، وقتي اين كارها را نكرده، ما مطمئن نيستيم كه او تمايل به پايان جنگ داشته باشد، بلكه وي تمايل دارد كه به وي فرصتي داده شود تا بتواند يك وجهه سياسي كسب كند و در زمان لازم باز حملات خودش را آغاز كند.» رئيسجمهور در ادامه مصاحبه گفت: «نميتوانيم در حالت نه جنگ و نه صلح ـ كه مرتب شهرهاي ما در زير آتش دشمن باشد ـ بمانيم، چون ما دست به عمل متقابل نميزنيم، يعني شهري در عراق را نخواهيم كوباند و تاكنون هم شهري از عراق را نكوبيديم و مردمي را آواره و ناراحت نكرديم. بعد از اين هم ميدانند كه نميكنيم. بنابراين ما مجبوريم تدابيري را اتخاذ كنيم كه آتش دشمن را خاموش كنيم و در اين باب هر چيزي كه لازم باشد، انجام خواهيم داد.» رئيسجمهور با اشاره به اين نكته كه وظيفه جنگ با اسرائيل را همانطور كه امام اشاره فرمودند يك وظيفه شرعي و ديني ميدانيم، گفت: «تحليل ما اين است كه آمدند آن جنگ را راه انداختند كه شايد ما عمده قوايمان را به آنجا ببريم و البته ما هرگز چنين كاري را نميكنيم و هرگز عمده قوايمان را به لبنان نميبريم و تا وقتي كه اين جنگ را در اينجا با عراق تمام نكنيم عمده نيرويمان را به آنجا منتقل نخواهيم كرد. البته اگر اين جنگ فيصله يافت قطعاً قسمت عمده نيروهايمان را آنجا خواهيم برد و مسئله آنجا را هم فيصله خواهيمداد، لكن آن مقدار از نيروهايمان كه مقرر شدهاست كه در لبنان باشند، آنها در جنگ شركت ميكنند و مسلماً ضربات كاري هم وارد خواهند آورد.» آيتالله خامنهاي در پايان تأكيدكرد كه ما به تأثير تبليغاتي اين كار هيچ نظري نداريم. اين پيام انقلاب ماست و لازمه انقلاب ما است كه بدون اقدام در فلسطين اشغالي انقلاب ما به پيروزي كامل نرسيده است. بنا به گزارش روزنامه كيهان كه مصاحبه مذكور را درج كرده است، افراد شركت كننده در اين جلسه عبارت بودند از آقايان هاشميرفسنجاني (رئيس مجلس شوراي اسلامي)، ميرحسين موسوي (نخستوزير)، تميسار ظهيرنژاد (رئيس ستاد مشترك ارتش)، محسن رضايي (فرمانده سپاه پاسداران)، سرهنگ سليمي (وزير دفاع)، ناخدا افضلي (فرمانده نيروي دريايي)، علي اكبر ولايتي (وزير امورخارجه)، محمد غرضي (وزير نفت)، كمال خرازي (مسئول ستاد تبليغات جبهه و جنگ).[۱] رئيس مجلس شوراي اسلامينيز در جلسه امروز مجلس، توجه به جنگ با عراق را در اوضاع كنوني، مورد تأكيد قرار داد. حجتالاسلام هاشميرفسنجاني با اشاره به سخنان امامخميني در اين باره، گفت: «امام توجه خاصي به تقدم جنگ در مرزهاي ايران به جنگ در لبنان داشتند و اين نظري است كه در هفته هاي گذشته دوستان ما در دنياي عرب و هم در داخل مطرح كردند. نظر رهبران و نظاميان سوريه، نظر ليبي و نظر شوراي عالي دفاع هم همين است كه مسئله فيصله جنگ در مرزهاي ايران بر حضور وسيع نيروهاي ما در لبنان تقدم دارد و در تحليل نهايي همه پذيرفته ايم كه حداقل يكي از اهداف مهم تجاوز اسرائيل به لبنان و شايد مهم ترين اهدافش همين بوده كه جنگ در مرزهاي ايران و پيروزي هاي ايران را وضعي كه براي عراق پيش آمده، تحتالشعاع قرار دهند و به فراموشي بسپارند. اين شعار كه "راه قدس از كربلا عبور ميكند" مورد قبول همه ما است و معتقديم كه بدون حل مشكل حزب بعث عفلقي عراق و بدون برداشتن اين مانع در به هم پيوستن جبهه شرقي، كار عمده اي در مرزهاي اسرائيل از ناحيه ما نميتواند صورت گيرد. ما در عراق چيزي جز حقوق مان نميخواهيم و از حقوقمان كه حقوق اسلام و حقوق محرومان منطقه و مسلمانان داخل عراق است هم نميتوانيم صرف نظر كنيم.[۲] ( ضميمه دارد) وزير خارجه جمهوري اسلاميايران نيز در ملاقات با آقاي "جاويار اويارزون" سفير اسپانيا در تهران، درباره ادعاي صلحطلبي و عقبنشيني عراق گفت: «خروج عراق ـ كه در واقع يك عقبنشيني اجباري است ـ تنها يكي از شرايط ما براي صلح است و تا زماني كه ديگر شرايط ما تحقق نيابد، جنگ همچنان ادامه خواهد يافت.» دكتر ولايتي افزود: نظر جمهوري اسلاميايران و در رأس آن امام اين است كه هر ملتي كه استقلال دارد و به يك حيات شرافتمندانه ادامه ميدهد، حاضر نيست تجاوز را بپذيرد.[۳] نتايج سياسي جنگ از آغاز تا وضعيت كنوني و لزوم تعقيب متجاوز در ماوراي مرزها، عنوان مقاله اي است از دكتر همايون الهي كه در روزنامه اطلاعات چاپ شده و در آن آمدهاست: « با تحمل شكست هاي پيدرپي، صدام به صورت فردي مفلوك كه ماه هاي آخر عمر هيتلر را در اذهان زنده ميكند، درآمده كه بيچاره و نالان در صدد نجات خود است. براي صدام موضوع به دست گرفتن رهبري جهان عرب و سوق دادن آنها به سوي شناسايي اسرائيل و نابود كردن فلسطيني ها، ديگر منتفي است. بدين گونه هدف نخست ابرجنايت كاران از حمله به ايران ديگر قابل دسترسي نيست. هدف ديگر جنگ يعني نابودي و بي آبرو نمودن انقلاب اسلاميدر ايران و جهان نيز بدين ترتيب با شكست روبهرو گرديد. برعكس، اعتبار جمهوري اسلاميايران و " انقلاب اسلامي" در كشورهاي منطقه و در ميان ملت ها به سرعت رو به افزايش است. پيروزي نيروي ايمان اسلاميدر مقابل همه تجهيزات نظامي، تبليغاتي، مادي ميرود تا روحي تازه در نيروهاي مبارز كشورهاي تحت سلطه بدمد و آنها را يك سره به قيام بكشاند. اين خطر بزرگي است كه حيات اسرائيل و امريكا و ساير ابرجنايت كاران را شديداً تهديد ميكند. اين خطر با فتح خرمشهر آن هم در مدتي بدان كوتاهي، صد چندان گرديدهاست. در اين مرحله از جنگ مسئله ورود ايران به خاك عراق و سرنگون نمودن رژيم صدام، محاكمه صدام، گرفتن غرامت جنگي و كمك به ايجاد يك حكومت اسلاميدر عراق مطرح است؛ هرگاه صدام بدين ترتيب سقوط كند، انقلاب اسلاميبه سرعت سراسر منطقه را در برميگيرد جنگ ايران نه با ملت عراق و نه با ملل عرب بلكه همچنان با شيطان بزرگ امريكا و اسرائيل غاصب است. حتي بمبارانهاي وحشيانه مناطق مسكوني نتوانست ايران را به عمل مشابه وادار سازد و بدين ترتيب اختلاف بين دو ملت را باعث گردد، بنابراين اكنون با فتح خرمشهر ميبايست چاره جديد انديشيد. دستگاه هاي تبليغاتي صهيونيستي با ايجاد موج تبليغاتي عظيم، فرياد برآوردند كه دولت هاي عرب بايستي در مقابل پيشروي ايران در خاك عراق از تماميت خاك يك كشور عربزبان حمايت نمايند. هرگاه ايران در مرزهاي خود متوقف گردد، رژيم عراق نه تنها از پرداخت غرامت سرباز خواهد زد و محاكمه صدام عملي نخواهد شد بلكه بمباران شهرها و روستاهاي ايران هر روز ادامه مييابد. از آن جا كه روش ايران عمل متقابل در اين رابطه را نفي مينمايد، بنابراين، ايران بايستي فقط نظاره گر نابودي مردم و مناطق مسكوني خود باشد و درگير يك جنگ بي حاصل فرسايشي مرزي گردد.»[۴]
گزارش- 2
عقبنشيني نيروهاي عراقي از مناطق اشغالي كشورمان كه از روز سيام خرداد جاري براثر شكست سنگين آنها در عمليات بيتالمقدس آغاز شدهاست، همچنان ادامه دارد. عقبنشيني امروز در اين محورها از جبهه مياني بودهاست: محور سرپل ذهاب: گاوميشان، كوره موش، شهرك زراعي، دستك، بند دشتك. محور گيلان غرب: ارتفاعات چرميان، دشت گيلان غرب، تنگ كورك، تنگ حاجيان، قسمتي از ارتفاعات شياكوه.[۵] و از محورهاي سمت راست قاسمآباد، سياهكوه و پشت پليا نيز دشمن در حال عقبنشيني ديده شدهاست.[۶]
گزارش- 3
فرماندهي كل نيروهاي مسلح عراق در اطلاعيه نظاميشماره 750 خود اوضاع جبههها را پس از آتشبس يك جانبه اين كشور چنين گزارش داد: «درحالي كه نيروهاي مسلح شجاع، همچنان به پايبندي خود به پيام تاريخي حضرت رئيسجمهور و فرمانده كل نيروهاي مسلح ارتشبد ستاد جناب آقاي صدام حسين ـ كه در شب بيستم ژوئن 1982 (30 خرداد 1361) ايراد فرمودند ـ و همچنين به متن اطلاعيهاي كه شوراي فرماندهي انقلاب در سپيده دم ژوئن 1982 انتشار داد، ادامه ميدهند، نيروهاي ايراني دست به گلولهباران واحدهاي ما در تمام بخشهاي عمليات جنگي زدند كه نيروهاي ما با عكسالعمل متقابل منابع آتش را خاموش كردند. همچنين تعدادي از گروههاي ايراني تلاش كردند كه به مواضع واحدهاي ما نزديك شوند ولي يگانهاي ما با شجاعت هرچه تمامتر آنها را زير آتش گرفتند. خسارات نيروهاي ايراني، يازده كشته و تعدادي اسير و انهدام يك خودرو و دو چادر مهمات بود اما خسارات ما پنج شهيد در تمام صحنههاي نبرد و آسيب رسيدن به يك خودرو بود.»[۷]
گزارش- 4
صدام حسين پس از بازديد يك روزه از بخش مركزي جبهه جنگ به بغداد بازگشت. خبرگزاري عراق با اعلام اين خبر گزارش داد كه صدام ضمن ملاقات با فرماندهان ارتش عراق مستقر در اين منطقه، با آنها درباره نحوة خروج نيروهاي تحت فرمانشان از خاك ايران به سوي مرزهاي بينالمللي، گفتوگو كردهاست.[۸]
گزارش- 5
نتايج عقبنشيني عراق در جنگ با ايران و بررسي تأثيرات اين عقبنشيني در تزلزل و يا پايداري حكومت صدام و منافع غرب، همچنين تأثير بر اوضاع سياسي نظاميمنطقه و توصيه به سياستگذاران امريكا، موضوع هايي است كه مركز مطالعات استراتژيكي و بينالمللي جرجتاون در مقاله اي بدان پرداختهاست. راديو امريكا مقاله مزبور را چنين نقل ميكند: «صدام حسين هفته گذشته دستور يك آتشبس يك جانبه را صادر كرد و دو روز پيش نيز گفت كه بقيه نيروهايش را از خاك ايران فرا ميخواند… اگر عراق بتواند خود را از يك شكست آشكار در امان دارد و به شرايط قابل قبولي براي صلح با رژيم ايران دست يابد، صدام حسين شانس آن را خواهد داشت كه از نظر سياسي جان به در برد. اين گزارش با اشاره به تشكيل اجلاس كشورهاي غيرمتعهد و احتمال ميزباني و رياست اين اجلاس از سوي عراق، پيشبيني كردهاست كه اين امر عراق را در موقعيت بهتري قرار خواهد داد. علاوه بر اين، جنگ، نزديكي بيش تري را بين عراق و رژيمهاي محافظهكار خليج فارس به وجود آورده و تهديد ايران موجب تشكيل محور اردن، عراق، عربستان سعودي شدهاست. بهبودي مناسبات عراق با كشورهاي عربي خليج فارس و ورود عراق به داخل برنامه ريزي امنيتي نفتي شوراي همكاري خليج فارس به رهبري عربستان سعودي، بخش ديگري ازگزارش است كه بدان اشاره شده است. در ادامه اين تفسير آمدهاست شكست هاي نظاميعراق به تهديد آن كشور عليه رهبري سعودي در خليج فارس پايان داده اما ايران همچنان تهديدي براي كشورهاي كوچك تر خليج فارس به شمار ميآيد. جنگ خليج فارس به سود عربستان سعودي و اسرائيل و ايالات متحده امريكاست. صدام حسين مرد نيرومند عراق احتمالاً به دليل پيروزي هاي ايران بر نيروهايش، قدرت خود را از دست نخواهد داد. اين گزارش يكي ازچندين گزارشي است كه توسط مركز مطالعات استراتژيكي و بينالمللي دانشگاه جرجتاون درمورد امنيت حوزه هاي خليج فارس آماده شدهاست.»[۹] اين مقاله در ادامه به راهكارهاي امريكا درمنطقه پرداخته و اقداماتي را به سياستمداران امريكا توصيه ميكند: «راه هايي كه امريكا از نظر ديپلماتيك نظاميدر برابر خود دارد بيش تر شدهاست. جنگ از راه كاهش تهديد عراق و منزوي كردن سوريه، منافع امنيتي اسرائيل را بيش تركردهاست. براساس اين مطالعات، ايران و عراق هر دو احتمالاً به تجديد تسليحات خود خواهند پرداخت، يك مسابقه تسليحاتي آغازخواهد شد كه در آن احتمالاً قدرت هاي بزرگ بر نفوذ خود بر دو كشور خواهند افزود. در اين ميان اگر صدام سقوط كند يا اوضاع بي ثباتي در عراق به وجود آيد، به ضرر منافع عرب خواهد بود.» راديو امريكا ميافزايد كه در اين مقاله پيشبيني شدهاست كه گسترش مناسبات بازرگاني امريكا با عراق ادامه خواهد يافت و مناسبات واشنگتن و بغداد به دليل امتناع مسكو از ارسال اسلحه به عراق درطول جنگ بيشتر شدهاست اما برقراري مناسبات سياسي بين واشنگتن و بغداد به دليل سياست امريكا در مورد مسئله فلسطين، همچنان غيرممكن خواهد بود. در گزارش دانشگاه جرجتاون، به ايالات متحده توصيه شدهاست كه حمايت خود را از پاكستان و تركيه بيش تر كند تا بتواند با فشارهاي احتمالي كشورهاي عربي خليج فارس مقابله كند.[۱۰]
گزارش- 6
حمله اسرائيل به جنوب لبنان و ارتباط آن با جنگ عراق و ايران و سياست مشترك دولتهاي عرب منطقه در حمايت از صدام، موضوعي است كه شماره اخير نشريه رويدادها و تحليل (از انتشارات دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي) بدان تفسير پرداختهاست. در قسمتي از اين تفسير آمدهاست: «رژيم هاي مرتجع منطقه پس از اين كه مطمئن شدند از طريق افزايش فشار نظاميدر جبهههاي جنگ عراق عليه ايران، نميتوان ما را وادار به خاتمه جنگ كرد، اين بار تلاش كرده اند تا با توافق با امريكا در جهت حمله اسرائيل به جنوب لبنان، هم به نابودي شيعيان و فلسطيني ها اقدام كنند تا در آينده براي آنها خطري نباشد و هم در عين حال حربه اي سياسي و تبليغاتي عليه ايران به دست آورند تا آنها را در اجراي نقشه هايشان ياري دهد.» در اين تفسير هدف از حمله اسرائيل به جنوب لبنان كه با هم دستي و كمك امريكا انجام گرفتهاست، در دو موضوع خلاصه شدهاست: «در اين ميان امريكا با كسب توافق آنها با كمال رضايت اولاً موضوع مورد اشتراك را كه نابودي ملت مسلمان لبنان ميباشد جامه عمل ميپوشاند، ثانياً اين حربه تبليغاتي را به اعراب ميدهد تا آنها به بهانه ضرورت پايان جنگ، ايران را وادار به پذيرش صلح تحميلي بكنند.» اين نشريه در آخر افزودهاست كه وقايع روزهاي اخير در بغداد حاكي از اين است كه رژيمهاي مرتجع منطقه براي حفظ صدام كنترل كامل وي را به دست آورده تا با جهت دهي به او هرچه زودتر جنگ را خاتمه دهند و ادعاي آتشبس عراق و اعزام نيرو از اين كشور به جنوب لبنان، به همين منظور بودهاست.[۱۱]
گزارش- 7
ياسرعرفات رهبر سازمان آزاديبخش فلسطين، در گفتوگويي با يكي از شبكه هاي تلويزيوني امريكا، با اشاره به وقايع اخير لبنان، دولت امريكا را به شدت مورد انتقاد قرار داد و نقش اين كشور را در جنايات اسرائيل در لبنان، شرم آور توصيف كرد. عرفات با بيان اين مطلب كه اسرائيلي ها با همكاري نزديك پنتاگون آماده حمله به بيروت ميباشند و اسرائيل با دو لشكر و كليه نيروهاي هوايي و دريايي خود و با حمايت پنتاگون بيروت را محاصره كردهاست، گفت: «تصميم گرفته ايم مقاومت كنيم، بجنگيم و پيروز شويم و هيچ كس با به زمين گذاشتن سلاح موافقت نخواهد كرد.» وي خطاب به مردم امريكا گفت: «آنچه كه دولت شما در لبنان انجام داد، كثيف و شرم آور است. شما بدانيد طبق طرحي كه به تصويب پنتاگون رسيدهاست، سيهزار لبناني و فلسطيني كشته يا مجروح شده اند،14 اردوگاه منهدم شده و همچنين به سه شهر آسيب رسيدهاست.»[۱۲] وزيران خارجه 10 كشور عضو جامعه اقتصادي اروپا در اجلاس سه روزه خود در لوكزامبورگ، حملات اسرائيل به جنوب لبنان را محكوم و چگونگي برخورد كشورهاي جهان با اين اعمال را بررسي كردند.[۱۳] خبرگزاري رسميآلمان شرقي طي گزارشي در مورد تلفات انساني حمله اخير اسرائيل به جنوب لبنان اعلام كرد كه در اين حمله بيش ازسيهزار تن كشته يا زخمي، دههزار تن مفقود و بيش از 800 هزار تن بي خانمان شدند.[۱۴] "اسرائيل بدون سلاح امريكايي نمي تواند به اين جنايات مبادرت ورزد، به سياست توسعهطلبانه پايان دهيد؛ دست تجاوزكاران از لبنان كوتاه؛" اين ها برخي از شعارهاي ـ گروهي بود كه در ميدان نزديك به سفارت رژيم صهيونيستي در شهر بن دست به تحصن يك روزه به منظور اعتراض به حمله اخير رژيم صهيونيستي در لبنان، زدهبودند. بيش از دههزار تن از مردم پاريس نيز به دعوت سنديكاي كارگري و سنديكاي كاركنان آموزش و پرورش طي يك راه پيمايي حمله اسرائيل به جنوب لبنان را محكوم كردند.[۱۵]
گزارش- 8
در جريان دو درگيري جداگانه بين سپاه و حزب دمكرات دو تن از عناصر اين حزب كشته شدند. در روستاي خانكندي از توابع مياندوآب عناصر حزب دمكرات به پايگاه سپاه پاسداران حمله كردند و بعد از دو ساعت درگيري، نيروهاي حزب دمكرات با تحمل يك كشته مجبور به عقبنشيني شدند.[۱۶] همچنين حمله چته هاي طاهرخان به يكي از روستاهاي سلماس با مقاومت نيروهاي خودي مواجه شد و آنها با به جا گذاشتن يك كشته و مقداري مهمات گريختند.[۱۷] در اين روز همچنين پنج تن از مسئولان حزب دمكرات كردستان در منطقه مهاباد (مسئول سياسي تشكيلات مهاباد، مسئول تداركات و مسئول مخابرات، پزشك حزب در منطقه و فرزند ملاشهركندي) خود را به نيروهاي جمهوري اسلاميمعرفي كردند و امان نامه گرفتند.[۱۸]
گزارش- 9
با تلاش نيروهاي كميته انقلاب اسلامييازده خانه تيمياز گروههاي ضد انقلاب مسلح كشف گرديد. همچنين طي درگيري هاي مختلف خياباني، 25 تن از اعضاء سازمان مجاهدين خلق ايران كشته و چند تن نيز دست گير شدند. در اين درگيري ها شمار فراواني اسلحه و مهمات، چندين دستگاه اتومبيل مسروقه و اسناد متعدد درون سازماني را نيروهاي كميته كشف و ضبط كردند. در اين درگيري ها يكي از برادران پاسدار كميته انقلاب اسلاميبه نام مجيد عباسيان به شهادت رسيد.[۱۹] راديو اسرائيل با تمجيد از اقدامات سازمان مجاهدين خلق، به نقل از اطلاعيه سازمان مذكور دربارة يكي از اقدامات اين سازمان گفت: «اعضاي مسلح سازمان مجاهدين خلق ايران با حمله به پاسداران، بيش از يك ميليون و سيصدهزار تومان پول نقد به غنيمت گرفتند.» اين راديو سپس افزود: «سازمان مجاهدين طي اطلاعيهاي با اعلام اين خبر عنوان كرد كه پاسداران قصد داشتند اين مبلغ را براي سركوبي اهالي ايل قشقايي به كار اندازند.»[۲۰]
گزارش- 10
مسعود رجوي رهبر سازمان مجاهدين خلق ايران در مصاحبه اي با روزنامه ترجمان چاپ تركيه، گفت: «جمهوري اسلاميايران تا پايان سال 1982 (1361) به طور قطع سقوط خواهد كرد.» وي افزود: «پس از رفتن [امام] خميني، بنيصدر رئيسجمهور و من نخستوزير خواهم شد ولي اين كار شش ماه بيشتر طول نخواهد كشيد و پس از آن، انتخابات به طور آزادانه شروع خواهد شد. نمايندگان مردم قانون اساسي را حاضر خواهند كرد و سپس رئيسجمهور انتخاب خواهد شد.»[۲۱] ضميمه گزارش 1 : بيانات امام خميني در جمع گروهي از علما، ائمه جماعات و روحانيون و وعاظ قم و تهران «اين قدرتهاي بزرگ و خصوصاً امريكا در همه توطئهها فلج شد و شكست خورد و ميبيند كه اين جنگي هم كه او براي ما به پا كردهاست، اين هم دارد به آخر ميرسد انشاءالله، يك توطئه ديگري عميقتر اجرا كردهاست ـ كه در اين توطئه ما هم يك قدري بازي خورديم ـ و آن اين است كه يك نكته اي كه پيش ما خيلي بزرگ است و ما نسبت به آن حساسيت زياد داريم، آن غائله را پيش آورد تا اين كه ملت ما را از آن مطلبي كه در كشور خودش ميگذرد و از آن جنگي كه در كشورخودش ميگذرد، غافل كند، قضيه هجوم اسرائيل به لبنان. امريكا ميدانست كه ما و ملت ما نسبت به لبنان حساسيت داريم و نسبت به اسرائيل هم از آن طرف حساسيت داريم، اين دام را امريكا درست كرد، يعني نوكر خودش را فرستاد به اين كه حمله كند به لبنان و آن همه خسارات وارد كند و آن همه جنايات ... آنها در فكر اين نيستند كه در لبنان به زن و بچة مردم و به بلاد اين مستمندان و بيچارگان چه ميگذرد، آنها به دنبال اين هستند كه صدام را در اين طرف سرجاي خودش نگه دارند…. اگر چنانچه جنگ عراق پيش ببرد ايران، و عراق را، جنگش را، به نفع خودش شكست بدهد عراق را، عراق به ايران متصل ميشود، يعني ملت عراق، ملت مظلوم عراق از زير چنگال اين حزب ستمگر، خودش را اخراج ميكند و متصل ميكند به ملت ايران و يك حكومتي خودش تأسيس ميكند توافق ميل خودش، اسلامي. و اگر ايران و عراق به هم پيوند پيدا كنند و اتصال پيدا كنند، ساير اين كشورهاي كوچولويي كه در منطقه هست، آنها هم به اينها ميپيوندند و امريكا از اين منطقه زرخيز كه براي او حاضر است هزاران لشكر خودش را از بين ببرد و هزاران مردم را از بين ببرد، محروم خواهد شد. اين نقشه اين است كه "بگين" را وادار كند به اين كه تو حمله كن به لبنان، لبنان كه تو حمله كردي، ايران حساسيت نسبت به او دارد و همه قوايش را متمركز ميكند در اين كه تو را از بين ببرد و اگر ايران از جنگ عراق غافل بماند، عراق كار خودش را انجام ميدهد و ايران در اينجا هم نميتواند كاري بكند. نقشه اين است. بايد همه ملت ما و همه دولت مردان ما توجه به اين معنا داشته باشند كه در عين حال كه ما لبنان را با ايران از حيث مصالح و مفاسد جدا نميدانيم، لكن بايد كاري بكنيم كه نتوانيم هم لبنان را و هم ايران را نجات بدهيم، از اين كار اجتناب كنيم. اگر امروز تمام نظرها متوجه به لبنان بشود و تمام قدرتها و گويندگان از لبنان بگويند و تمام نويسندگان از لبنان بگويند، اين توفيقي است براي امريكا كه ايران جنگ خودش را فراموش كرد، و هم عراق را از دست ميدهد و هم لبنان را، نه ميتواند در عراق كاري بكند و نه ميتواند در لبنان. ما راه مان اين است كه بايد از راه شكست عراق دنبال لبنان برويم، نه مستقلاً. شما بدانيد اين چيزي است كه از عراق در چند روز پيش از آن مجلس عراق صادر شد كه "ما بلاد ايران را خالي ميكنيم." اين يك مسئله توطئهاست. نه اين كه اين ها ميخواهند خالي كنند، اين ها ميخواهند تخدير كنند ما را و جوانهاي ما را از جبهه منصرف كنند و داوطلباني كه بايد وقتي اعلام ميكنند كه ما دههزار جمعيت، بيستهزار جمعيت ميخواهيم، صدهزار ميروند اسم نويسي كنند، سردشان كنند كه نروند، وقتي نرفتند، عراق در اين مسئله ممكن است خداي نخواسته پيروز از كار در بيايد. اگر عراق پيروز شد، مطمئن باشيد كه شما در لبنان هم هيچ كاري نميتوانيد بكنيد. بايد اين نقشهاي كه امريكا كشيدهاست براي ما، خنثي كنيم، يعني همه گويندگان ما در سرتاسر كشور و همه ائمه جماعت ما در سرتاسر كشور اين مسئله را بگويند كه ما بايد از راهي كه شكست عراق است، به لبنان برويم، عراق را نگذاريم سرجاي خودش بايستد و جمع كند قدرت خودش را و ديگران هم به او كمك كنند و مرزهاي خودش را قوي كند و بعد هم يك حمله ناگهاني به ما بكند، باز برگردد به آن چيزهايي كه از اول بود؛ غفلت از اين، انتحار است. همه گويندگان موظفاند، چه ائمه جمعه و چه ائمه جماعت و چه خطبا و همه نويسندگان موظفاند كه اين توطئه را افشا كنند و ذكر كنند و مردم را از توجه به جبهه جنگ خودمان غافل نكنند و بيدار كنند. ما ميخواهيم كه قدس را نجات بدهيم، لكن بدون نجات كشورعراق از اين حزب منحوس، نميتوانيم. ما لبنان را از خود ميدانيم، لكن مقدمه اين كه لبنان را ما نجات بدهيم اين است كه عراق را نجات بدهيم. ما مقدمه را رها نكنيم و بيربط برويم سراغ ذيالمقدمه و همه چيز خودمان را صرف كنيم در آن و عراق براي خودش محكم كند جاي خودش را.»[۲۲]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/04/01
- ↑ روزنامه كيهان، 3/4/1361، ص 3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 2/4/1361، ص7.
- ↑ روزنامه كيهان، 3/4/1361، ص 3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 1/4/1361، ص 12.
- ↑ سند شماره 015988 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: خبرنامه هفتگي استانداري باختران، شماره 3، 28/3/1368 تا 3/4/1361، صف.
- ↑ سند شماره 066373 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه 7 باختران، به فرمانده كل مركز، 4/13613.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 2/4/1361، ص7.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي،"گزارشهاي ويژه"،نشريه شماره 95، 2/4/1361، ص 2، تهران،خبرگزاري جمهوري اسلامي، 1/4/1361، به نقل از خبرگزاري عراق از بغداد.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلاميايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 1/4/1361، ص 8، صداي امريكا، 1/4/1361، به نقل از واشنگتن تايمز، به نقل از مركز مطالعات استراتژيكي و بينالمللي دانشگاه جرج تاون.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلاميايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 1/4/1361، ص 8، راديو صداي امريكا، 1/4/1361، به نقل از واشنگتن پست، به نقل از مركز مطالعات استراتژيكي و بينالمللي دانشگاه جرج تاون.
- ↑ دفتر سياسي سپاه، "رويدادها و تحليل"،
- ↑ روزنامه اطلاعات، 1/4/1361، ص 12.
- ↑ سند شماره 066373 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه 7 باختران، به فرمانده كل مركز، 4/13613.
- ↑ ماخذ13، ص 16، به نقل از واحد مركزي خبر، به نقل از خبرگزاري رسميآلمان شرقي.
- ↑ ماخذ13، ص 16، به نقل ازواحد مركزي خبر از بن.
- ↑ سند شماره066391 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده منطقه 5، به فرمانده كل، 3/4/1361، به نقل از مركز خبري سپاه اروميه.
- ↑ سند شماره 066400 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ، از فرمانده منطقه 5، به فرمانده كل، 5/4/1361.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 95، 2/4/1361، ص 5، اروميه، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 1/4/1361، به نقل از فرماندار مهاباد.
- ↑ روزنامه كيهان، 1/4/1361، ص 4، به نقل از ستاد مركزي كميتههاي انقلاب اسلامي.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلاميايران، بولتن "راديوهاي بيگانه" 1/4/1361، صص16 . 15، راديو اسرائيل، 1/4/1361، به نقل از سازمان مجاهدين خلق.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشرية شماره 95، 2/4/1361، ص 7، آنكارا، خبرگزاري جمهوري اسلامي، 1/4/1361، مصاحبه مسعود رجوي با روزنامه "ترجمان" چاپ تركيه.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني، جلد شانزدهم، تهران، انتشارات شركت سهاميچاپخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، بهمن ماه 1361، صص 214 - 212.