1360.06.18
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.18 | |
---|---|
نامهای دیگر | هجده شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.18 |
تاریخ میلادی | 9 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 10 ذیقعده 1401 |
گزارش- 700
ارتش عراق بار دیگر شهرهای دزفول و آبادان را گلولهباران کرد. مناطق مسکونی شهر دزفول امروز هدف اصابت 7 گلوله توپخانه ارتش عراق قرار گرفت. براثر انفجارهای ایجادشده، 5 نفر از اهالی شهر به شهادت رسیدند و 11 نفر نیز مجروح شدند. همچنین چند منزل مسکونی دچار آتشسوزی شد و تخریب گردید. یک تعمیرگاه خودرو نیز در آتش سوخت.[۱] توپخانههای دشمن شهر آبادان را هم زیر آتش گرفتند. در این حملات بخشی از ساختمان بیمارستان شهر دچار حریق شد و آسیب دید. آتش با حضور نیروهای آتشنشانی مهار شد.[۲]
گزارش- 701
تبادل آتش میان نیروهای خودی و دشمن امروز در جبهه بازیدراز ادامه داشت. همچنین نیروهای سپاه یک پل تدارکاتی عراق را منفجر کردند و مواضع دشمن در شمالغرب سرپل ذهاب نیز گلولهباران شد. درپی عقبنشینی روز گذشته نیروهای خودی از ارتفاع 1150 به ارتفاع 1153 و اصلاح خط پدافندی در ارتفاعات بازیدراز منطقه سرپل ذهاب، امروز نیروهای خودی با تبادل آتش توپخانه و خمپاره بهشدت با دشمن درگیر بودند. ادامه پشتیبانی توپخانه از نیروها برای جلوگیری از پاتکهای بعدی دشمن بهدلیل کمبود مهمات با مشکلاتی مواجه بود. در محور داربلوط در همین منطقه عملیاتی نیز، درگیری به شکل تبادل آتش ادامه داشت.[۳] از سوی دیگر، نیروهای سپاه پاسداران پس از نفوذ به قسمتهای اشغالشده منطقه عمومی عینخوش در استان ایلام، با کارگذاشتن بمب، یک پل تدارکاتی نیروهای عراقی را در این محور منفجر کردند. نیروهای خودی پس از این اقدام به سلامت به پایگاه خود بازگشتند.[۴] همچنین با اجرای هماهنگ آتش توپخانههای خودی بر روی محل تجمع نیروهای عراقی در روستای دستک در شمالغربی سرپل ذهاب در استان کرمانشاه، 18 نفر از افراد دشمن کشته و 27 نفر نیز مجروح شدند. علاوهبرآن، 2 توپ دوربرد و 2 انبار مهمات نیز منهدم گردید.[۵]
گزارش- 702
معارضین عراقی امروز در منطقه دربندیخان و در محور سرسنگ - مرنی برضد ارتش عراق دست به اقداماتی زدند. به گزارش رادیو کردستان عراق، نیروهای کرد مسلمان عراقی با اجرای عملیاتی در منطقه دربندیخان واقع در استان سلیمانیه عراق، یک پل ارتباطی منطقه به ارتفاعات بمو را با بمب منهدم کردند.[۶] نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق (بارزانیها) نیز اعلام کردند با اجرای کمین در مسیر حرکت یک ستون نظامی عراق در جاده سرسنگ - مرنی (واقع در مناطق کردنشین شمال عراق)، با آنان درگیر شدهاند. در این درگیری 20 نفر از نظامیان عراقی کشته و تعدادی مجروح شدند و 2 کامیون و یک جیپ فرماندهی عراق منهدم شد. از بارزانیها نیز 5 نفر کشته شدند.[۷]
گزارش- 703
روابط عمومی سپاه پاسداران اهواز اعلام کرد: ساعت 18:30 امروز، بمبی قوی در محل عبور لولههای نفت و گاز در زیر یک پل فلزی در جاده امیدیه - ماهشهر، منفجر شد و درنتیجه آتشسوزی وسیعی رخ داد. سرانجام آتش با بستن شیر لولههای نفت و گاز و پس از 6 ساعت تلاش، مهار و خاموش شد.[۸] یک شبکه رادیویی متعلق به گروههای مسلح ضدانقلاب وابسته به عراق* در منطقه خوزستان، مسئولیت این اقدام را به عهده گرفت.[۹]
گزارش- 704
صدام حسین با هدف ماندگارکردن آثار حمله به ایران - که از آن با نام "نبرد آزادیبخش قادسیه" یاد میکند - تصمیم گرفته است قرارگاههای تیپها و لشکرهای داخل خاک عراق را که ارتش عراق از آنجا حمله به ایران را فرماندهی کرد، به موزه تبدیل کند. نامهای که دراینباره، با امضای طارق حمد العبدالله جانشین دفتر ریاستجمهوری عراق با طبقهبندی "بهکلی سِری" به وزارت دفاع این کشور ابلاغ شده است، از دیدگاه صدام درباره آینده تهاجم به ایران، رویای الحاق بخشی از خاک ایران به عراق و سقوط جمهوری اسلامی حکایت دارد. متن نامه چنین است: «بدینوسیله مقرر گردید که قرارگاههای لشکرها و تیپها که در خاک عراق قرار دارند و رزمندگان صدام حسین از این اماکن جهت آزادساختن زمین و آبی که دشمن نژادپرست فارسی اشغال کرده بود، یورش خود را آغاز کردند، بهعنوان موزههای تاریخی و ثابت و به نشانه نبردها درآیند و در آینده هم مهمانان ما و دیگران از آنها بازدید کنند و بدانند که شراره نبرد آزادیبخش قادسیه صدام از این مواضع شروع شده و عصر بیداری آزادیبخش جهان عرب را نوید داد. همچنین لازم است کلیه مستلزمات مقتضی، جهت این امر تهیه و با وزارت فرهنگ و اطلاعات و یا هر ارگان ذیربط دیگری هماهنگی به عمل آید.»[۱۰]
گزارش- 705
براثر برخورد تراکتور با مین در جنوب ارومیه، یک نفر کشته و یک نفر مجروح شد. افراد حزب دمکرات نیز 3 خودرو را ربودند. امروز در نزدیکی روستای دزگیر در 15 کیلومتری جنوب ارومیه (منتهی به زیوه)، یک تراکتور با مینی که عوامل وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی کار گذاشته بودند برخورد کرد و 2 سرنشین آن که از روستائیان منطقه بودند، مجروح شدند. یکی از مجروحان پس از انتقال به بیمارستان هلالاحمر ارومیه به شهادت رسید.[۱۱] افراد حزب دمکرات نیز 3 خودرو را در محدوده شهر قروه در استان کردستان، ربودند. ساعت 12:30 امروز، 12 نفر از افراد وابسته به حزب دمکرات کردستان در روستای علیآباد در شمالغربی قروه، یک وانتبار را سرقت کردند. افراد این حزب در اقدام دیگری، یک دستگاه وانتبار را در نزدیکی شهر قروه متوقف و پس از ضربوجرح راننده آن، خودرو را با خود بردند. گروه دیگری از افراد این حزب نیز یک جیپ لندرور شرکت راهسازی را در روستای گنجه در جنوب شهر قروه ربودند.[۱۲]
گزارش- 706
در 2 عملیات جداگانه، 6 روستا و یک ارتفاع در مناطق غرب کشور پاکسازی شد. در این عملیاتها 3 نفر از افراد گروههای مسلح ضدانقلاب کشته و چند تن زخمی شدند، یک نفر هم دستگیر شد. نیروهای سپاه پاسداران با اجرای عملیاتی در غرب و شمالغربی باختران، 5 روستای درهویان بالا و درهویان پایین، ماراب، الک، الکه کهن و کوه گرگان در غرب کامیاران را پاکسازی کردند. در این عملیات یک نفر از افراد گروههای مسلح زخمی و دستگیر شد، اما به نیروهای خودی آسیب نرسید. در عملیات دیگری، روستای دگاگا از توابع بخش نگل در محور سنندج - مریوان، با تلاش نیروهای ارتش، سپاه و پیشمرگان مسلمان کرد پاکسازی شد. در این عملیات 3 تن از افراد ضدانقلاب کشته و چند نفر نیز مجروح شدند.[۱۳]
گزارش- 707
امروز نیز مانند چند روز گذشته، نقاطی از شهر تهران عرصه تجمع و تظاهرات مسلحانه و البته بینتیجه گروههای چندنفره از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق(منافقین) بود که با ایجاد راهبندان، آتشزدن لاستیک و دادن شعار علیه مسئولان نظام سعی در بهاغتشاشکشاندن شهر داشتند. در برخی نقاط؛ ازجمله نارمک، چهارراه لشکر، چهارراه قصر، خیابان فلسطین و خیابان ولیعصر مردم و نیروهای کمیته و سپاه با این افراد درگیر شدند که درنتیجه 6 پاسدار* و یک عابر شهید و 25 نفر هم زخمی شدند. در این درگیریها بیش از 60 نفر از تظاهرکنندگان که عدهای از آنان از شهرهای مختلف آمده و مسلح به ژ3، یوزی، نارنجک جنگی، مواد آتشزا و اسیدی و سلاحهای سرد نظیر چاقو، تیغ موکتبری و قمه بودند، دستگیر شدند. خبرگزاری پارس از این درگیریها گزارش داد: «خبرنگار ما از نارمک گزارش داده که نیروهای بسیج و پاسداران یک مینیبوس حامل [تعدادی] دختر و پسر جوان را که به آنها مشکوک شده بودند، متوقف کرده و مشغول بازرسی از آنها شدند که در این هنگام یک خودرو با 4 سرنشین مسلح به سلاح یوزی با شلیک تیر هوایی توجه مأموران را جلب کردند و از سوی دیگر، عدهای درحدود 40 الی 50 نفر از راه رسیده و با مغشوشساختن جو، ... [علیه امام خمینی شعار] دادند که 3 تن از برادران بسیج جهت مقابله با آنها وارد عملیات شدند و سپس مأموران کمیته منطقه 5 و کمیته منطقه11 بههمراه برادران بسیج اقدام کردند، یکی از برادران بسیج به نام رضا حاتمی 16 ساله به ضرب چهار گلوله مجروح شد و در راه بیمارستان به شهادت رسید.» در این منطقه بیش از 15 دختر و پسر دستگیر شدند که از آنها 2 قبضه ژ3 و 15 بطری کوکتل مولوتف به دست آمد. ساعت 5 بعدازظهر نیز در میدان توحید، 70، 80 تظاهرکننده با دادن شعارهایی درگیری را آغاز کردند که این درگیری نیمساعت طول کشید. در خیابان ولیعصر هم، درگیری از ساعت 16:30 آغاز شد و در جریان آن چندین نفر کشته یا مجروح شدند. در نخستین دقایق درگیری یک موتورسوار براثر اصابت گلوله به سرش به شهادت رسید و یک نفر مجروح شد. حادثه دلخراش شهادت موتورسوار مردم را بهشدت متأثر کرده بود و آنها میخواستند به مهاجمان - که در چند نقطه از خیابان ولیعصر و ساختمانهای اطراف آن موضع گرفته بودند - حمله کنند، اما پاسداران مانع از این کار شدند. تیراندازی و درگیری در این محل 45 دقیقه ادامه داشت. در این درگیریها تعدادی اسلحه ژ3، یوزی، نارنجک جنگی و سهراهی از منافقین به دست آمد. مجروحان و شهیدان حادثه امروز تهران، به بیمارستانهای امام خمینی، مصطفی خمینی، سجاد و فیروزگر انتقال یافتند.[۱۴] روزنامه اطلاعات نیز در گزارشی از درگیریهای امروز تهران آورده است: «ساعت 15:20 دقیقه چهارشنبه، گروهی حدود 60 نفر که برخی سلطنتطلب و اعضای گروهکهای پیکار و مجاهدین نیز در میان آنها دیده میشدند درحالیکه علیه نظام جمهوری اسلامی و مقامات مسئول مملکتی شعار میدادند از میدان ولیعصر بهطرف شمال آن خیابان راهپیمایی کردند. راهپیمایان مقابل فروشگاه قدس، راه را بر یک اتوبوس شرکت واحد بستند و پس از پیادهکردن مسافران آن، اتوبوس را با مواد آتشزا به آتش کشیدند. مأموران گشت کمیتههای مرکزی، منطقه 3 و ستاد 6 منطقه 9 به محل آشوب رسیدند و زمانیکه قصد داشتند از اتومبیلهای خود پیاده شوند از بین راهپیمایان با اسلحه کمری و یوزی بهطرف آنان شلیک شد و پاسداران نیز متقابلاً به تیراندازی هوایی پرداختند. این تیراندازیها منجر به شهادت یکی از پاسداران بسیج مستضعفین شد. تظاهرکنندگان سپس چند کوکتل مولوتف بهطرف جایگاه فروش بنزین خیابان ولیعصر (جنب فروشگاه قدس) پرتاب کردند، اما این مواد آتشزا قبل از آنکه حادثهای به بار آورد توسط مردم حاضر در صحنه خاموش شد. تظاهرکنندگان که چندین نفر از آنها دستگیر شده بودند، پس از آتشزدن لاستیکهای کهنه اتومبیل در وسط خیابان و ایجاد راهبندان، متفرق شدند. گزارش دیگری از نارمک حاکی است که همزمان با درگیری در خیابان ولیعصر، حدود 20 دختر و زن به ساختمان مخابرات نارمک حمله کردند، اما با همکاری مردم و حضور پاسداران [این حمله] ناموفق ماند و حدود 10 نفر از آشوبگران همراه مقادیر زیادی سرکه، فلفل، کوکتل مولوتف و اشیاء برنده و سلاح سرد بازداشت شدند. در حین درگیری از داخل دو اتومبیل مستقر در خیابان بهسوی پاسداران کانون توحیدی "طه" تیراندازی شد و یک پاسدار عضو بسیج منطقه 5 تهران به شهادت رسید. یک پاسدار ستاد کمیته منطقه 11 نیز مجروح شد. ساعت 5 بعدازظهر نیز گروهی از هواداران مجاهدین خلق به همراهی سلطنتطلبان، درحالیکه شعارهایی علیه مقامات مسئول مملکتی میدادند، در خیابانهای آذربایجان، شیروخورشید، کمالی، مخصوص و میدان قزوین راهپیمایی کردند. راهپیمایان در مسیر خود اتومبیلهای عبوری را متوقف میکردند و روی بدنه اتومبیلها شعارهایی علیه نظام جمهوری اسلامی مینوشتند. در این مناطق نیز آشوبگران با ایجاد راهبندان، عبورومرور اتومبیلها را مختل کردند و لاستیکهای کهنه اتومبیل را در وسط خیابان به آتش کشیدند. گزارشهای بهدستآمده از این درگیریها حاکی است که مردم حزباللهی برای متفرقکردن آشوبگران وارد عمل شدند و ضمن درگیری با مجاهدین خلق و همدستان آنها، چند تن از آنان را دستگیر و تحویل پاسداران دادند. براساس این گزارشها پاسداران نیز برای متفرقکردن آشوبگران از تیراندازی هوایی و گاز اشکآور استفاده کردند که ناگهان ازسوی آشوبگران بهسوی پاسداران تیراندازی شد و 2 نفر از پاسداران کمیته منطقه 12 و سپاه منطقه 2 تهران شهید شدند و یک دختر 12 ساله بههمراه 8 تن دیگر از رهگذران هدف گلوله مجاهدین قرار گرفتند و جراحاتی برداشتند. این درگیریها تا ساعت 18 و 20 دقیقه ادامه داشت و طی آن چندین نفر با سلاح سرد و گرم و مواد آتشزا دستگیر شدند. سخنگوی کمیته منطقه 8 تهران به خبرنگار ما [روزنامه اطلاعات] گفت: م.س. با نام مستعار سعید که مسئول و تنظیمکننده راهپیمایی مجاهدین خلق در غرب تهران بود و عضویت شاخه نظامی آن سازمان را نیز داشت، درحالیکه با نارنجک بهطرف اتومبیل پاسداران گشتی کمیته حمله برده بود، به ضرب گلوله پاسداران کشته شد. این سخنگو افزود: در بازجویی که از چند تن از دستگیرشدگان عضو شاخه نظامی مجاهدین خلق به عمل آمد، اعتراف کردند که برای روز چهارشنبه برنامه وسیعی داشتند تا تهران و برخی از شهرستانها را به آشوب بکشند. آنها همچنین اعلام کردند که از شیراز و اصفهان نیز عدهای از اعضا و هواداران به تهران اعزام شده بودند تا با سلاح گرم به مراکز مهم در تهران حمله کنند. این سخنگو گفت: اصناف و اهالی منطقه برای دستگیری عناصر آشوبگر فعالیت ارزندهای داشتند و با کمک آنان ما موفق شدیم گروهی را دستگیر کنیم.»[۱۵] درپی این حوادث، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با انتشار اطلاعیهای در پاریس، ضمن مقایسه تجمع و تظاهرات هواداران این سازمان با حرکتهای مردمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی مدعی شد مبارزه سازمان علیه نظام جمهوری اسلامی وارد مرحله جدیدی شده است.[۱۶] مسعود رجوی نیز در مصاحبه با خبرگزاری یونایتدپرس گفت: هدف سازمان آن است که با کشاندن مردم به خیابانها و شروع اعتصابها و تظاهرات عمومی حکومت را سرنگون کند. وی افزود: قدم اول، ازبینبردن جو ترس و وحشت کنونی در ایران است و تظاهرات اخیر تهران نشان میدهد که جو وحشت و ترور درهم شکسته است.[۱۷]
گزارش- 708
رسانههای غربی با انعکاس اخبار درگیریهای امروز تهران و با الهامگرفتن از بیانیه سازمان مجاهدین خلق در پاریس، کوشیدند تا این اقدام سازمان را مشابه تظاهرات مردم ایران در ماههای قبل از پیروزی انقلاب اسلامی جلوه دهند. خبرگزاری فرانسه در گزارشی جانبدارانه، هدف از حضور مسلحانه هواداران سازمان در خیابانها را "کسب حمایت مردم" و مقابله با آنان را "سرکوب وحشیانه" خواند. در بخشی از گزارش این خبرگزاری آمده است: «نیرویی که مجاهدین خلق در اولین تظاهرات با چهره نپوشیده خود در تهران به کار بردند، بیانگر این مطلب است که این سازمان مترقی اسلامی درپی کسب حمایت مردمی برای عمل خویش است. این سازمان که هماکنون غیرقانونی است برای اولینبار جرئت کرد که در قلب تهران در خیابان ولیعصر و همچنین میدانی به همین نام، شروع به تظاهرات کند. درحدود 20 تا 30 دختر جوانی که توسط کماندوهای مسلح حمایت میشدند مردم را دعوت کردند تا به آنان بپیوندند و این درحالی بود که شعارهایی ازقبیل "این ماه خون است، ماه سقوط خمینی است" سرداده بودند. پاسداران 5 تا 10 دقیقه بعد به محل آمده و به عکسالعملهای سریع ... دست زدند. علاوهبر این تظاهرات که در مرکز تهران و خیابان شریعتی صورت گرفت، سه فقره دیگر از این نوع نیز در جنوبغربی تهران به وقوع پیوست.»[۱۸] این خبرگزاری در گزارش دیگری ادعا کرد: بیشتر مجروحان این درگیریها پاسداران انقلاب بودهاند و این امر بهوضوح از آمادگی افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق برای ایجاد اغتشاش در سطح شهر حکایت میکند.[۱۹] رادیو لندن نیز این تظاهرات را نشانه فعالبودن سازمان دانست و گفت: «جنگهای خیابانی که روز چهارشنبه در تهران آغاز شد، بهدنبال تظاهراتی بود که بهدقت برنامهریزی شده بود، در این تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق جزوههایی را توزیع کردند که در آن رژیم مورد حمله قرار گرفت و حتی آنها شعارهای ضدخمینی را فریاد کردند. تظاهرکنندگان ازطرف چریکهای جوانی محافظت میشدند که طبق گفته شهود عینی لباسهایی نظیر لباس پاسداران به تن داشتند. قبل از رسیدن پاسداران بمبهای بنزینی پرتاب شد و گلولههایی به هوا شلیک گردید. رسیدن پاسداران آغاز شلیک گلولههایی بود که هدف دقیق آنها روشن نبود و درواقع هیچکس بهدرستی نمیدانست که چه کسی را هدف گلوله قرار میدهد. این آخرین تاکتیکها نشان میدهد مجاهدین خلق هنوز زنده و فعالاند. هدف "شورای مقاومت ملی" که توسط مسعود رجوی رهبر مجاهدین خلق و ابوالحسن بنیصدر تشکیل شده است، برانداختن رژیم خمینی است.»[۲۰] روزنامههای تایمز (چاپ لندن) و لومتن (چاپ فرانسه) نیز به بازتاب تظاهرات امروز هواداران سازمان مجاهدین خلق پرداختند. تایمز در گزارش خود درواقع بهنوعی آخرین بیانیه سازمان را تکرار کرده و نوشته است: «از قرائن چنین برمیآید که مبارزه میان سازمان چریکی مجاهدین خلق و رژیم بنیادگرایان مذهبی به مرحله جدیدی وارد شده است. براساس این گزارش، مجاهدین اکنون در خیابانهای تهران به تظاهرات کوچک و برقآسا در گروههای کوچک دست میزنند، اما بهمجرد ظهور پاسدارها افراد آن در خیابانهای فرعی از هم متفرق میشوند.»[۲۱] این روزنامه در قسمت دیگری از گزارش خود آورده است: «مجاهدین خلق تصمیم گرفتهاند تا هر روز تظاهرات کوچکی در خیابانها به راه اندازند و بهتدریج آنها را وسعت دهند، درست با همان شیوه که قبلاً برای سقوط شاه عمل میکردند.»[۲۲] روزنامه لومتن نیز در گزارش کوتاهی درمورد این درگیری، با بیان اینکه مسئولان جمهوری اسلامی ایران حاضر نیستند در مقابل سازمان مجاهدین خلق عقبنشینی کنند، نوشته است: «تاکتیک مجاهدین در این تظاهرات این است که نهضتی تودهای، علیه مقامات همانند زمان شاه به وجود آورند.»[۲۳]
گزارش- 709
در ترورهای امروز سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تهران، سنندج، شیراز، تبریز و زنجان 4 تن شهید و 8 نفر نیز مجروح شدند. سه فرد مسلح وابسته به سازمان مجاهدین خلق یک کارگر حمام به نام غلامحسین قربانی را در خیابان 46 متری نارمک، با شلیک 3 گلوله کلت به شهادت رساندند. وی چندی قبل ازطرف برخی افراد این سازمان تهدید شده بود.[۲۴] در حادثه دیگری، 3 فرد مسلح با نارنجک و بمب دستساز به اتومبیل گشتی مأموران انتظامی در خیابان سید جمالالدین اسدآبادی تهران، حمله و 2 مأمور را مجروح کردند. در این حادثه یکی از مهاجمان با تیراندازی متقابل مأموران کشته شد، ولی 2 نفر دیگر متواری شدند.[۲۵] در سنندج نیز سرپرست آموزشوپرورش استان کردستان که همراه راننده و محافظانش درحال عبور از خیابان طالقانی این شهر بود، هدف رگبار مسلسل فردی مسلح قرار گرفت و مجروح شد. در این حادثه راننده وی به نام نبی حاج خسروی براثر اصابت گلوله به شهادت رسید و سرباز محافظ نیز مجروح شد. ضارب پس از این اقدام با سرقت مسلحانه یک خودرو از محل گریخت.*[۲۶] در شیراز، یکی از درجهداران ارتش به نام مهدی شقاقیان جمعی پشتیبانی منطقه 2 شیراز، مقابل منزلش ترور شد و به شهادت رسید. همچنین به گزارش سپاه پاسداران منطقه 3 کشوری، دو موتورسوار مسلح با مراجعه به منزل یکی از اعضای شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی این شهر با شلیک گلوله کلت 45 میلیمتری او را به شهادت رساندند.[۲۷] یکی از اعضای جهاد سازندگی در خیابان امام خمینی شهر تبریز هم هدف سوءقصد قرار گرفت و از ناحیه سر بهشدت مجروح شد. مهاجمان که دو موتورسوار مسلح بودند، پس از این اقدام گریختند.[۲۸] در شهر زنجان، 2 فرد مسلح با مسلسل به خانه یکی از افراد متعهد شهر حمله کردند. در این حادثه همسر و 2 دختر این فرد مجروح و به بیمارستان منتقل شدند.[۲۹]
گزارش- 710
دو مورد پرتاب نارنجک در تهران و همدان خساراتی به بار آورد. در لنگرود نیز یک بمب کشف و خنثی شد. در تهران، دو موتورسوار مسلح وابسته به سازمان مجاهدین خلق یک نارنجک جنگی را بهسوی یک مغازه خواربارفروشی در خیابان آذربایجان، پرتاب کردند که براثر انفجار 6 تن از مشتریان مغازه مجروح شدند.[۳۰] در حادثه مشابهی در همدان، براثر پرتاب نارنجک بهطرف مغازه یکی از افراد متعهد شهر، 7 تن ازجمله یک کودک 8 ساله زخمی شدند. عاملان حادثه بلافاصله از محل گریختند.[۳۱] همچنین بمبی که در روستای اطاقور از توابع لنگرود کارگذاشته شده بود، با هشیاری نیروهای سپاه پاسداران کشف و خنثی شد. چند نفر دراینرابطه دستگیر شدند.[۳۲]
گزارش- 711
6 تن از افراد فعال شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق (منافقین)؛ ازجمله یکی از عوامل ترور شهید حسن آیت نماینده مردم تهران در مجلس، و 10 نفر از هواداران این سازمان در تهران، بابل، آستانه اشرفیه و شیراز دستگیر شدند. یکی از افراد شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق که در ترور شهید آیت نقش داشت، با تلاش نیروهای منطقه 5 کمیته انقلاب اسلامی در منطقه خاکسفید در شرق تهران، دستگیر شد. از این فرد یک قبضه اسلحه ژ3 و یک ماسک ضدگاز به دست آمد.[۳۳] نیروهای سپاه پاسداران بابل نیز با اجرای عملیاتی توانستند اعضای یک تیم ترور وابسته به سازمان مجاهدین خلق در این شهر را به دام بیندازند. در درگیری ایجادشده یکی از اعضای این تیم کشته و یک نفر هم زخمی شد و 2 نفر دیگر دستگیر شدند. از این افراد 2 سلاح کمری به دست آمد. همچنین در عملیات دیگری در دو روستا از توابع بابل، 10 نفر از هواداران فعال سازمان شناسایی و دستگیر شدند. یکی از این افراد در درگیری زخمی شد.[۳۴] امروز همچنین در آستانه اشرفیه، یکی از اعضای فعال این سازمان که از چندی قبل تحت تعقیب بود، بههمت نیروهای سپاه پاسداران این شهر دستگیر شد.[۳۵] درپی کشف یک خانه تیمی در شیراز، یکی از اعضای اصلی سازمان مجاهدین خلق در گچساران دستگیر شد.[۳۶]
گزارش- 712
یک انبار مهمات سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در رشت کشف شد. امروز همچنین یکی از افراد سازمان چریکهای فدایی خلق، سلاحهای خود را تحویل نیروهای سپاه پاسداران گرگان داد. بهدنبال اطلاعرسانی مردم، یک انبار مهمات و تجهیزات سازمان مجاهدین خلق در جنگلهای اطراف شهر رشت کشف شد. از این انبار 9 قبضه انواع اسلحه، 3400 عدد انواع فشنگ، 5 نارنجک جنگی، 3 بمب دستساز قوی، 48 سرنیزه بههمراه وسایل نظامی دیگر و تعدادی پتو و مقداری مواد غذایی به دست آمد.[۳۷] در گرگان هم یکی از وابستگان سازمان چریکهای فدایی خلق (شاخه اکثریت) با مراجعه به سپاه پاسداران، یک کلت رولور با 39 فشنگ و یک قبضه ژ3 را تحویل داد.[۳۸]
گزارش- 713
حاکم شرع و رئیس دادگاههای انقلاب اسلامی ارتش از کشف یک شبکه براندازی که بهطور مستقیم زیر نظر سازمان سیا فعالیت میکرده است و شناسایی و دستگیری تعدادی از اعضای اصلی آن خبر داد. حجتالاسلام محمد محمدی ریشهری درباره این اقدام به خبرنگاران گفت: «بعد از کودتای نافرجام 18/4/59* افرادی که دراینرابطه فعالیت میکردند تحت نظر بودند و بهدنبال شکست این کودتا یک شبکه دیگری تشکیل شد که زیر نظر مستقیم امریکا طرح براندازی نظیر همان کودتای نوژه را داشت، این شبکه در ارتباط مستقیم با سازمان سیا و در رابطه مستقیم با فراریان رژیم سابق تشکیل شده بود و ازنظر خودشان فعالیت گستردهای داشت، این نکته قابلتوجه است که امریکا برخلاف قرارداد گروگانها [که] تعهد کرده بود دیگر در مسائل ایران دخالت نکند، ولی مدارکی که دررابطهبا این توطئه نافرجام به دست آمده، دخالت مستقیم امریکا را در این مسئله تأیید میکند و نشان میدهد که امریکا مستقیماً در مسائل ایران دخالت کرده و شبکه براندازی به راه انداخته است، البته مردم از اول میدانستند، ولی او عملاً نیز نشان داد که به تعهدات خودش پایبند نیست و در مقایسه طرح کودتای نافرجام که در تاریخ 18/4/59 قرار بود انجام شود با برنامه این دفعه آنها تفاوتهایی وجود دارد که قابلتوجه است یکی آنکه در بار اول تعدادی از نظامیان حدود 100 نفر را فریب داده و با خودشان هماهنگ کرده بودند ولی این دفعه نتوانستند از افراد شاغل استفاده کنند. ارتش عملاً هم خودش را در جنگ نشان داد که وفادار به نظام است و با مخالفین رژیم و در رأس آنها امریکا مخالف هستند، این است که این دفعه در این جریان فقط از نظامیان پاکسازیشده و اخراجی و برکنارشده استفاده شده است، ولی در سطح کلی بااینکه حدود 8 یا 9 ماه است که فعالیت کرده و عضوگیری میکنند برای انجام این عمل دستگاههای اطلاعاتی و امنیتی کشور توانستند کلیه آنها را کنترل کنند و از تمام فعالیتهای آنها در این مدت اطلاع دارند که توطئهگران با تمام تلاش خود موفق نشدند از افراد شاغل استفاده کنند. دومین نکته قابلتوجه این است که کلیه عوامل ضدانقلاب و مخالفین جمهوری اسلامی به یک نقطه مشترک رسیدهاند که در سال گذشته یک عده سلطنتطلب بودند که میگفتند برای بازگشت بختیار و اعاده رژیم سلطنتی این کار را انجام دادهاند، ولی در طی این مدت؛ یعنی 13 ماهی که از جریان گذشته، همه عوامل ضدانقلاب به این نتیجه رسیدهاند راهی جز امریکا ندارند. الآن طبق مدارکی که در دست است هم سازمان مجاهدین خلق و هم طرفداران بنیصدر هم گروههای دیگر به این نتیجه رسیدهاند که باید ازطرف همین نظامیان فراری، کودتایی انجام دهند و نظام جمهوری را به خیال خودشان از بین ببرند. مسئله دیگر این است که اکثر قریب به اتفاق عوامل اصلی این توطئه شناسایی و دستگیر شدهاند، بهعکس توطئه قبلی که اکثر عوامل آن فرار کردند.» وی درمورد جزئیات این طرح گفت: «طرحی با کمک مصر، اسرائیل و دخالت مستقیم امریکا بوده است و طرحی شبیه به این طرح کودتای نوژه بوده است و تقریباً رهبری آن را یک سرهنگ پاکسازیشده ارتش به عهده داشته است که طرفداران بختیار و اویسی در ادامه ماجرای طبس و کودتای نافرجام نوژه و نیز دررابطهبا گروهی به نام پارس به چنین کاری دست زدهاند، البته این دفعه در مرحله نقشه و طرح بودند که بعد از 8 ماه تلاش و پیگیری دستگیر شدند. بهطور مثال، مدرکی از یکی از افراد دستگیرشده به نام سروان امید طهماسب اخراجی ارتش به دست آمد که طرح انفجار کمیتههاست و چند بار این شخص نیز به خارج از کشور سفر کرده که تماماً زیر نظر بوده است.»[۳۹]
گزارش- 714
نشریه تایم (چاپ اروپا) در مقالهای به موضوع میزان مقبولیت بنیصدر و قدرت نفوذ سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در میان عموم مردم پرداخته و عامل اصلی موفقیت بنیصدر در اولین دوره انتخابات ریاستجمهوری را تظاهر وی در نزدیکی به امام خمینی دانسته است. نویسنده مقاله با ابراز تردید درمورد ادعاهای سازمان مجاهدین خلق، این سازمان را باوجود برخورداری از ساختار تشکیلاتی و قدرت اجرای عملیاتهای تروریستی، فاقد پایگاه مردمی خوانده است. در قسمتی از این مقاله آمده است: «مقتدرترین مخالف منفرد آیتاللهها بنیصدر است. وی بهخاطر آنکه با اقدامات ملاها درمورد تحمیل یک حکومت مذهبی مخالفت نمود، از ریاستجمهوری ایران عزل شد، اما بنیصدر هیچگاه از یک پایگاه قدرت شخصی برخوردار نبوده است، 75% آرایی که وی در انتخابات ریاستجمهوری سال 1980 به دست آورد ناشیاز تطابق بسیار وی با [امام] خمینی بود. شاید بنیصدر با اتکا به رجوی درمورد فرار از ایران و بهدنبال آن اتحاد با رهبر مجاهدین، استقلال خود را به مخاطره انداخته باشد، اگرچه خودش این نظریه را رد میکند. وی به جردن بن فانت رئیس دفتر تایم در پاریس، گفت: در هر مبارزهای انسان به دیگران مدیون میباشد. من به مجاهدین مدیونم، آنها به من مدیون هستند. من ازسوی مردم به ریاستجمهوری برگزیده شدم و آنان اعتمادشان را از من سلب نکردهاند. درواقع من در موقعیتی قرار دارم که معرف تمام جبهههای مخالفی هستم که خواستار آزادی و استقلال میباشند.» نویسنده در ادامه، به تحلیل جایگاه سازمان مجاهدین خلق در میان مردم براساس نظر کارشناسان مسائل سیاسی و منابع اطلاعاتی غرب پرداخته و نوشته است: «روحالله ک. رمضانی یک ناظر ایرانی در دانشگاه ویرجینیا اظهار میدارد که [امام] خمینی هنوز هم کنترل شدیدی بر مردم مخصوصاً طبقات پایینتر دارد. کارشناسان فرانسوی، که از نخستین کسانی بودند که سقوط شاه را پیشبینی نمودند، اظهار میدارند که مجاهدین شاید از دست دولت [امام] خمینی بیش از آنچه مایل به اظهار آن میباشند سختی کشیده باشند. برخی منابع اطلاعاتی غربی در اینکه مجاهدین، اگرچه خوب سازمان یافتهاند، به آن اندازه که ادعا میکنند طرفدار داشته باشند، تردید دارند. یک تحلیلگر میگوید جنبش آنها مردمی نیست. ایدئولوژی آنها ازسوی تودهها درک نمیشوند. آنان قادر به اجرای عملیات ترور هستند، لیکن بههنگامیکه [امام] خمینی از صحنه دور شود قادر به حکومت بر ایران نخواهند بود. فرار ناگهانی رجوی از ایران ممکن است در خاتمه به هدف وی لطمه وارد سازد. رمضانی میگوید نمیتوان در پاریس نشست و یک ضدانقلاب را رهبری کرد. منابع اطلاعاتی امریکایی نیز معتقدند که مجاهدین به قدر کافی از پشتیبانی مردم برخوردار نیستند که پیروز شوند. یک کارشناس میگوید آنان میتوانند آشکارا دست به ترور و انهدام بزنند، لیکن هیچ روشن نیست که آیا از رهبری و برنامه جایگزینی برای ارائه برخوردار میباشند. واشنگتن در هیچ حادثهای خیال بیهوده قدرت نفوذ خود در ماجراهای ایران را در سر ندارد. به گفته یک مقام دولتی، ما به ایران بهعنوان سپری در مقابل توسعهطلبی شوروی علاقهمندیم.»[۴۰]
گزارش- 715
درپی ترورهای روزهای اخیر بهویژه انفجار دفتر دادستانی و شهادت آیتالله قدوسی دادستان کل انقلاب، یک بار دیگر موضوع تشکیل یک سازمان قوی اطلاعاتی مورد توجه مسئولان سیاسی و امنیتی کشور قرار گرفت.* آیتالله ربانی املشی دادستان کل کشور** در مصاحبهای مطبوعاتی درمورد ضرورت تشکیل یک سازمان اطلاعاتی گفت: «باید مملکت سازمان اطلاعاتی داشته باشد و اگر ما سازمان اطلاعاتی نداشته باشیم، هرقدر هم که قوی باشیم از اینگونه غافلگیریها وجود خواهد داشت و میبینیم که رئیسجمهور و نخستوزیر کشور را ترور میکنند و هفتاد و چند نفر را با یک بمب از بین میبرند. بهخاطر چه؟ بهخاطر اینکه یک سازمان اطلاعاتی نداریم و اگر یک سازمان اطلاعاتی داشتیم میتوانستیم بهراحتی ریشه این عمل زشت را بگیریم. بجاست که بگویم با جناب آقای نخستوزیر در همین مورد مذاکرهای داشتیم و همچنین در مصاحبه ایشان شنیدم که تصمیم دارند، این کار را در حد امکان انجام دهند و امید است که بهزودی در کشور یک سازمان اطلاعاتی به وجود آید. ضمناً برای امنیت بیشتر در کشور یک توصیه به نیروهای انتظامی دارم و آن این است که نیروهای انتظامی بر هوشیاری و انضباط خودشان بیفزاید.»[۴۱] وی همچنین درباره لزوم توجه بیشتر به حفاظت از مسئولان کشور گفت: «باید مسئولین انتظامی کارشان را منظم کنند و آموزش کافی به مسئولین حفاظتی بدهند و وسایل حفاظت را برای مسئولین حفاظت فراهم کنند و مسئله مهمتر از همه اینها این است که خود مسئولین و مقامات مسئول بیش از همه به فکر حفاظت خود باشند. وی گفت: در این موقعیت حساس بر همه مسئولین مملکتی واجب و تکلیف است که از جان خود حفاظت کنند.»[۴۲]
گزارش- 716
روزنامه اخبار الخلیج (چاپ بحرین) در مقالهای با عنوان "آیا ادامه اقامت بنیصدر در پاریس بهمثابه آخرین مرحله تیرگی روابط ایران و فرانسه خواهد بود" روابط ایران و فرانسه را بررسی کرده است. در این مقاله ضمن اشاره به عواملی که موجب سردی روابط دو کشور شده است، از فرار بنیصدر و رجوی به فرانسه و اقدام این کشور به اعطای پناهندگی سیاسی به آنها بهمنزله آخرین عامل تشدید اختلافات دو کشور یاد شده و ریشه اصلی تشنج در روابط ایران و فرانسه ارتباط رو به گسترش این کشور با عراق و منافع فرانسه در منطقه اعلام شده است. در بخشی از این مقاله آمده است: «درواقع دگرگونی روابط بین فرانسه و ایران به چند عامل که آخرین آنها ورود بنیصدر به پاریس میباشد بستگی دارد و برای اینکه این عوامل برایمان آشکار شود کمی به گذشته برمیگردیم و اوضاع را بررسی مینماییم: اولاً: از آغاز ماه فوریه گذشته، فرانسه ارسال هواپیماهای میراژ اف1 را به عراق آغاز کرد. درواقع در آغاز همان ماه 4 هواپیما از کل 60 هواپیمای خریداریشده وارد عراق شد. طبیعی است که این تصمیم فرانسه عکسالعمل وسیعی در ایران به وجود آورد. ثانیاً: رشد همکاری هستهای بین فرانسه و عراق قبل از بمباران رآکتورهای هستهای در ژوئن گذشته و آمادگی فرانسه برای ساختن مجدد آن، همانگونهکه برخی از مقامات فرانسوی ازجمله کلود شسون وزیر امور خارجه فرانسه، اظهار نمودند. ثالثاً: فرانسه احساس کرد که ایران بهعلت عوامل کثیری در انزوا به سر میبرد؛ ازجمله خودداری ایران از قبول ابتکار صلح بینالمللی و اسلامی برای پایاندادن به جنگ با عراق و سرکوب گروههای لیبرال و ملی داخل ایران. رابعاً: فرانسه احساس کرد که اگر به نزدیکی خود با ایران ادامه دهد منافعش در جهان عرب بهویژه کشورهای خلیج [فارس] با خطر روبهرو خواهد شد. کافی است بدانیم که 80% نفت فرانسه تنها از جهان عرب وارد میشود و ارزش یک قراردادی که فرانسه برای مدرنیزهتر کردن نیروی دریایی عربستان با آن کشور به امضا رسانید بالغبر چهارده میلیارد دلار بوده است. در پایان این سؤال باقی میماند که اگر فرانسویها بنیصدر را از سرزمین خود اخراج نکنند به روابط دو کشور چه [ضربهای] وارد خواهد آمد و آیا ادامه اقامت بنیصدر در پاریس بهمثابه آخرین مرحله تیرگی روابط فیمابین فرانسه و ایران خواهد بود؟»[۴۳]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/18
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص2؛ و - سند شماره 417590 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی خوزستان به استانداری خوزستان، 18/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص2؛ و - سند شماره 5068 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی دزفول به فرمانداری شهرستان دزفول، 21/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص15؛ و - سند شماره 53717 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 19/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص15؛ و - سند شماره 53728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه7 (کرمانشاه) به فرماندهی سپاه مرکز، 21/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 5142 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات منطقه جنگی اباذر به فرماندهی عملیات منطقه جنگی غرب (اباذر)، 30/6/1360، ص1؛ و - سند شماره 279788 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنگی سرپل ذهاب به رکن2 تیپ3، 2/7/1360، ص1.
- ↑ سند شماره 005152 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات منطقه غرب (اباذر) به فرماندهی عملیات منطقه غرب (اباذر)، 1/7/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 138407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (عملیات - ستاد ویژه)، 25/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص4، به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران اهواز.
- ↑ سند شماره 132669 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه خرمشهر، 26/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 250498 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ریاست دفتر رئیسجمهوری به وزارت دفاع (دفتر ویژه)، 18/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، صص 6 و 7، ارومیه - خبرگزاری پارس، 18/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص13.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، صص 4 و 5، به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران سنندج.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، صص 6 و 7، ارومیه - خبرگزاری پارس، 18/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص13.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، صص 9 و 10، تهران - خبرگزاری پارس، 18/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 175، 21/6/1360، ص8، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 20/6/1360.
- ↑ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 24 و 25، 3/8/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 23/6/1360، ص16.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 174، 20/6/1360، ص7، تهران - خبرگزاری فرانسه، 19/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، صص 11 و 12، تهران - فرانس پرس، 18/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، ص2 ضمیمه، رادیو لندن، 21/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، ص7 ضمیمه، رادیو لندن، 18/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 174، 20/6/1360، ص8، لندن - خبرگزاری پارس، 19/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، صص 8 - 6، خبرگزاری پارس، 21/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 23/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360 ص23.
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص4؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص5؛ و - سند شماره 34822 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 18/6/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23؛ و - روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23؛ و - سند شماره 53732 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه9 (شیراز) به فرماندهی ستاد مرکز، 21/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
- ↑ روزنامه کیهان، 23/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23؛ و - روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
- ↑ سند شماره 174078 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران منطقه3 به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 18/6/1360، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 21/6/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 174076 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (فرماندهی)، 20/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 217، 18/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 133896 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی گچساران به فرماندهی مرکز، 20/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 23/6/1360، ص3 و 14.
- ↑ سند شماره 174078 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص2؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 173، 19/6/1360، صص 9 - 7، تهران - خبرگزاری پارس، 18/6/1360.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 86، 31/6/1360، صص 12 و 13، مجله تایم، اروپا، 23/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 18/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص2.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 78، 12/6/1360، صص 10 - 8، اخبار الخلیج (بحرین).