1360.06.21
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.21 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و یک شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.21 |
تاریخ میلادی | 12 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 13 ذیقعده 1401 |
گزارش- 740
ساعت 10:15 صبح امروز، 6 هواپیمای عراقی تأسیسات نیشکر هفتتپه (واقع در 35 کیلومتری شمال اهواز) را بمباران کردند که بمبها در اطراف کارخانه قند به زمین اصابت کرد. از 24 بمب 250 کیلویی رهاشده در این منطقه، 8 بمب منفجر شد، اما بقیه آنها عمل نکرد. براثر انفجار، یک دختر و یک پسر 6 و 10 ساله به شهادت رسیدند و 10 نفر از افراد عربزبان بومی منطقه نیز مجروح شدند.[۱] امروز همچنین واحد حفاظت شرکت نفت آغاجاری مقداری مواد منفجره را که افراد وابسته به سرویسهای اطلاعاتی کشور عراق زیر لولههای نفتی منطقه مارون کار گذاشته بودند، کشف و واحد تخریب سپاه پاسداران خوزستان آنها را خنثی کرد. این مواد شامل 10 کیلو باروت، 2 کیلو کلرات پتاسیم، 2 کیلو گوگرد، 3 لوله دینامیت و 50 عدد سهراهی بود که در چند بسته، آماده انفجار شده بود.[۲]
گزارش- 741
با پیشنهاد شورایعالی دفاع، سرهنگ محمدحسن معینپور به فرماندهی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران منصوب شد.* متن نامه پیشنهادی و موافقتنامه امام با آن به این شرح است: «پیشگاه مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی و بنیانگذار جمهوری اسلامی و فرمانده کل نیروهای مسلح به استحضار میرساند به موجب بند 3 اصل 110 قانون اساسی که مقرر میدارد تعیین فرماندهان عالی نیروهای سهگانه به پیشنهاد شورایعالی دفاع از اختیارات رهبری است، شورایعالی دفاع ملی با بررسی همهجانبه پیشنهاد مینماید تغییر مشاغل و انتصاب افسران نیروی هوایی به شرح زیر انجام گیرد: 1. سرهنگ خلبان جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در محل ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران محل سرلشکری. 2. سرهنگ موقت کنترلر شکاری (محمدحسن معینپور) جانشین فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در محل فرمانده نیروی معروض در محل سپهبدی. جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران بسمهتعالی با تقدیر از خدمات سرهنگ خلبان ستاد جواد فکوری - ایدهالله - و امید آنکه در آینده همچون گذشته به خدمت خود ادامه دهد، با مراتب فوق موافقت میشود. روحالله الموسوی الخمینی»[۳]
گزارش- 742
به گزارش منابع اطلاعاتی غرب کشور، در جریان یک درگیری شدید بین ارتش عراق با نیروهای حزب دمکرات کردستان عراق (بارزانیها) و افراد اتحادیه میهنی کردستان عراق (طالبانیها) در نزدیکی شهر حلبچه در استان سلیمانیه عراق، 21 نظامی عراقی کشته و 7 نفر مجروح شدند. همچنین، 15 نفر از نیروهای اتحادیه میهنی و 4 نفر از بارزانیها نیز کشته شدند.[۴]
گزارش- 743
خبرگزاری فرانسه در گزارشی عملیات ده روز قبل ایران در جبهه اللهاکبر در شمالغرب سوسنگرد* را برداشتن یک گام بهسمت بستان و آزادسازی این شهر دانست. خبرنگار این خبرگزاری - که از جبهه اللهاکبر بازدید کرده - در گزارشی وضعیت این منطقه را اینگونه ترسیم نموده است: «براثر حمله ده روز قبل ایران در سوسنگرد نیروهای این کشور تا 20 کیلومتری مرز عراق پیش رفتهاند. ناظران نظامی معتقدند اگر این نفوذ نیروهای ایرانی در خط جبهه عراق در سراسر جبهه جنگ صورت گیرد، از اهمیت استراتژیک خاصی برخوردار خواهد بود.» این خبرنگار در ادامه افزوده است: «نیروهای ایرانی اگر 4 کیلومتر دیگر پیشروی کنند، ضمن کوتاهکردن دست عراق از سوسنگرد و بستان، جبهه عراق را مورد تهدید قرار خواهند داد. براساس اظهارات فرمانده لشکر92 پیاده ایران، طی حمله اخیر 200 سرباز عراقی به هلاکت رسیدهاند و تمام آنها به طریق اسلامی دفن شدهاند. وی که در سنگر خود به پرسش خبرنگاران پاسخ میگفت، اظهارات بیانیه ارتش عراق مبنیبر کشتهشدن 3 هزار سرباز ایرانی طی حمله اخیر را دروغپردازی نامید.» در ادامه این گزارش آمده است: «در جبهه فوق حدود 15 تانک عراقی منهدمشده، دیده شده است. در جبهه فوق همچنین جادهای دیده میشود که عراقیها آن را ساختهاند، یکی از افسران ایرانی دراینباره اظهار داشت، هنگامیکه جنگ تمام شود از عراقیها تشکر خواهد شد. از سوی دیگر، چندین تانک چیفتن ایران بهسوی شرق و غرب، که احتمال حمله از آن جناحها بیشتر است، درحال استقرار دیده میشود. درحقیقت، ناحیهای که بازپس گرفته شده است، شبیه به منطقهای محاطشده بهوسیله خط جبهه عراق است. سربازان و افسران ایرانی بسیار خوشبین به پیروزی نهایی دیده شدهاند، ولی نسبت به مقدار پیشروی اختلاف عقیده وجود دارد، زیرا افسری اظهار داشته است:"ما به بغداد خواهیم رفت و صدام حسین را بهخاطر جنایاتش مجازات خواهیم کرد"، ولی سربازی به خبرنگاران گفت:"ما تنها تا مرز پیشروی خواهیم کرد.»[۵]
گزارش- 744
در اقدامات تروریستی گروههای ضدانقلاب در سردشت، پیرانشهر و محور سقز - دیواندره، چند نفر شهید و عدهای نیز مجروح شدند. درگیری نیروهای خودی با افراد حزب دمکرات در حوالی کامیاران، تسلیمشدن شماری از افراد وابسته به حزب دمکرات و کشف یک محموله مهمات متعلق به گروه رزگاری از دیگر اخبار مهم مربوط به مناطق شمالغرب کشور میباشد. عناصر وابسته به احزاب مسلح در نزدیکی بیمارستان امام خمینی سردشت، یک نارنجک بهسوی 2 پاسدار پرتاب کردند. براثر انفجار این نارنجک 3 نفر، ازجمله یک پسر 14 ساله، یک دختر 7 ساله و یکی از این دو پاسدار به شهادت رسیدند و چند نفر نیز زخمی شدند. با پیگیری نیروهای سپاه 3 نفر دراینرابطه دستگیر شدند.[۶] درپیرانشهر هم انفجار یک نارنجک تلهشده در خیابان استقلال سبب مجروحشدن یک پیرمرد شد.[۷] همچنین درپی حمله ناکام روز گذشته افراد حزب دمکرات به پایگاه ژاندارمری سنته (در محور سقز - دیواندره) ساعت 22:40 امروز، بار دیگر چتههای این حزب با استفاده از سلاحهای سنگین و سبک به پایگاه مذکور حمله کردند، اما با واکنش و مقاومت نیروهای پایگاه، تلفاتی را متحمل و مجبور به فرار شدند.[۸] از سوی دیگر، در ادامه پاکسازی مناطق غرب و شمالغرب کامیاران، نیروهای سپاه پاسداران روانسر با عوامل وابسته به حزب دمکرات در ارتفاعات گرگان و زرنه در شمالشرقی این شهر درگیر شدند. در این درگیری 5 نفر از دمکراتها کشته و تعدادی از آنها مجروح شدند، از نیروهای خودی نیز یک نفر از نیروهای سپاه اعزامی از ورامین به شهادت رسید و 2 نفر هم زخمی شدند.[۹] علاوهبراین امروز 4 نفر از افراد حزب دمکرات که 2 نفر از آنان مسلح بودند، خود را به سپاه پاسداران پاوه معرفی کردند. در همین حال، نیروهای سپاه پاسداران پاوه نیز مقدار زیادی مهمات را که بار 7 قاطر و متعلق به گروه رزگاری بود، مصادره کردند.[۱۰]
گزارش- 745
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) امروز هم سعی در بهآشوبکشاندن و ایجاد اغتشاش در تهران داشت، اما با حضور مردم و نیروهای سپاه پاسداران و کمیته انقلاب اسلامی این اقدام عناصر سازمان ناکام ماند. به گزارش روزنامه اطلاعات، در درگیریهای مسلحانهای که بین نیروهای سازمان مجاهدین خلق و پاسداران انقلاب رخ داد، 2 پاسدار، 3 مرد و یک پیرزن شهید و 2 نفر از هواداران سازمان کشته و بیشتر هواداران و اعضای سازمان که مسلح به انواع سلاحهای سرد و گرم بودند، دستگیر شدند.* ساعت 16:30 امروز، گروهی از هواداران و اعضای سازمان که به انواع اسلحههای کمری، مسلسل یوزی، مواد آتشزا و مواد منفجره، چاقو، دشنه، تیغ موکتبری و اسید مسلح بودند، در مناطق جنوبی تهران ازجمله خیابانهای کمالی، مخصوص، خوش، میدان راهآهن، خیابان خرمشهر، سینا، میدان قزوین، خیابان کاخ جوانان شوش و نواب اجتماع و با آتشزدن لاستیک در وسط خیابان راهبندان ایجاد کردند. مردم برای متفرقساختن تظاهرکنندگان با آنان درگیر شدند. در این درگیریها یک عابر و یک عضو بسیج محلی به شهادت رسیدند و یک نفر از مهاجمان نیز کشته شد. با رسیدن پاسداران و تیراندازی مهاجمان بهسمت آنان، درگیریها شدت گرفت؛ براثر تیراندازیها 2 پاسدار و 14 تن از مردم مجروح شدند. در ادامة درگیریها، 20 نفر از تظاهرکنندگان که مقادیر زیادی مواد آتشزا، اسید، مواد منفجره، تیغ موکتبری و چاقو همراه داشتند، دستگیر شدند. سخنگوی کمیته منطقه 8 تهران به نقل از مردم و شاهدان عینی که در درگیریها حضور داشتهاند، گفت: «تظاهرکنندگان از داخل چند اتومبیل پارکشده در اطراف محل درگیری اسلحه کمری و یوزی و مواد آتشزا دریافت میکردند و در زمان دستگیرشدن اسلحههایشان را به اطراف پرتاب میکردند.»[۱۱] تجمعات مشابهی نیز در چند نقطه دیگر تهران؛ ازجمله چهارراه استانبول، یوسفآباد، پیچ شمیران و میدان فردوسی برگزار شد. در خیابان جمهوری چهارراه استانبول، گروهی از هواداران سازمان مجاهدین خلق با همراهی افرادی از سازمان چریکهای فدایی خلق (اقلیت) و سازمان پیکار به قصد ایجاد آشوب و درگیری اجتماع کرده بودند که 9 نفر از آنان ازجمله 2 دختر با کمک مردم دستگیر شدند. در جریان این راهپیمایی یک پیرمرد هدف گلوله تظاهرکنندگان قرار گرفت و شهید شد و 3 عابر نیز براثر اصابت گلوله مجروح شدند. در پیچ شمیران (تقاطع خیابانهای انقلاب و شریعتی) نیز حدود 30 نفر از این افراد درحالیکه عکسهای بنیصدر و رجوی را در دست داشتند با دادن شعار علیه امام و مسئولان کشور به راهپیمایی پرداختند، اما هنگامیکه با اجتماع مردم مواجه شدند، متواری گشتند. این افراد دقایقی بعد از مسیرهای فرعی خود را به میدان فردوسی رساندند و در آنجا تجمع کردند. تظاهرکنندگان درحالیکه قصد حمله به کمیته منطقه 9 تهران را داشتند با اجتماع دوباره مردم مواجه و با آنان درگیر شدند. در این مکان، نیروهای کمیته برای متفرقکردن تظاهرکنندگان اقدام به استفاده از گاز اشکآور و تیراندازی هوایی کردند، اما براثر تیراندازی عناصر سازمان، 2 عابر و یک پاسدار شهید و عدهای مجروح شدند. درگیریها با دستگیری تعدادی از این افراد خاتمه یافت.[۱۲] خبرگزاری فرانسه با انعکاس اخبار مربوط به اجتماع و تظاهرات هواداران سازمان مجاهدین خلق در چند نقطه ازجمله میدان راهآهن تهران اعلام کرد که در تظاهرات امروز، مجاهدین خلق که عکسهایی از بنیصدر و رجوی را حمل میکردند، شیشههای یک ساختمان دولتی را شکستند و لاستیک چند اتومبیل را پاره کردند. تظاهرکنندگان ضمن دادن شعارهایی نظیر "جنبش ما مردمی است"، از مردم میخواستند به آنان ملحق شوند. این افراد همچنین اقدام به پرتاب کوکتل مولوتف و تیراندازی هوایی کردند. در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «این تظاهرات درحالیکه 20 نفر از مجاهدین خلق که توسط چند مرد مسلح احاطه شده بودند و پیشاپیش یک اتومبیل که در آن نیز افراد مسلح جا گرفته بودند، آغاز شد.» خبرگزاری فرانسه در پایان گزارش خود افزوده است: پاسداران و اعضای کمیتههای انقلاب با شلیک گلوله هواداران مجاهدین خلق را در مقابل ایستگاه راهآهن متفرق کردند و با موتورسیکلت به تعقیب آنان پرداختند.[۱۳]
گزارش- 746
درگیری با نیروهای کمیته و سپاه، ترور مسئول بسیج سپاه پاسداران کرج و پرتاب نارنجک بهسمت دفتر حزب جمهوری اسلامی منطقه7 ازجمله اقدامات امروز افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در تهران و کرج بود. امروز همچنین نیروهای سپاه پاسداران و کمیته مرکزی انقلاب موفق به کشف یک خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق در تهران و یکی از پایگاههای سازمان چریکهای فدایی خلق در کرج شدند. در دو نقطه از تهران نیز چندین قبضه اسلحه کشف شد. صبح امروز، سرنشینان مسلح یک خودرو در بزرگراه افریقا، اتومبیل گشت کمیته انقلاب اسلامی را به رگبار بستند. براثر اصابت گلوله شیشههای خودرو شکست. با واکنش و تیراندازی متقابل نیروهای کمیته، 3 نفر از مهاجمان که 12 تا 16 ساله بودند، تسلیم شدند، اما راننده که تیر خورده بود موفق به فرار شد. از داخل اتومبیل مهاجمان 3 اسلحه ژ3، یک کلاشینکف و یک نارنجک جنگی به دست آمد. یکی از دستگیرشدگان که دانشآموز و عضو سازمان مجاهدین خلق بود، در بازجوییها گفت: «با تلفن به ما اطلاع دادند که برای انجام عملیات نظامی در داخل اتومبیلی در خیابان دکتر شریعتی اسلحه قرار داده شده است. ما پس از برداشتن اسلحهها پاسداران را به رگبار بستیم.» با اعترافات این فرد چند قبضه اسلحه دیگر که در محل پنهان شده بود، کشف شد.[۱۴] در حادثه مشابه دیگری نیروهای گشتی کمیته مرکزی در بزرگراه مدرس تهران به سرنشینان یک اتومبیل پیکان مشکوک شدند و تصمیم به متوقفکردن خودرو گرفتند، اما سرنشینان اتومبیل با اسلحه یوزی بهسوی پاسداران کمیته تیراندازی کردند که براثر تیراندازی متقابل، یکی از آنان کشته و دیگری مجروح و دستگیر شد.[۱۵] در شهرک کرج نو واقع در شمالشرقی کرج نیز مسئول بسیج سپاه پاسداران این منطقه به نام احمد فروغی، بهدست 4 تن از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق ترور شد و به شهادت رسید. پس از این حادثه نیروهای سپاه به تعقیب مهاجمان پرداخته و با آنان درگیر شدند، در این حادثه یک نفر از افراد سازمان کشته و 3 نفر دیگر دستگیر شدند.[۱۶] امروز همچنین نیروهای سپاه پاسداران یکی از مهمترین پایگاههای سازمان چریکهای فدایی خلق شاخه اشرف دهقان را در کرج کشف و 5 نفر از اعضای این سازمان را دستگیر کردند. از این پایگاه 3 مسلسل یوزی با 6 خشاب، یک اسلحه کمری و مقداری فشنگ، 2 نارنجک، 3 اتومبیل، یک موتورسیکلت، یک دوربین و مقادیر زیادی اسناد جعلی مانند شناسنامه، گواهینامه، رونوشت شناسنامه و یکصد و ده هزار تومان وجه نقد که برای رهن خانههای تیمی از آن استفاده میشد، به دست آمد. در تحقیقات اولیه مشخص شد افراد دستگیرشده در این پایگاه، عامل سرقت 4 میلیون و 800 هزار تومان وجه نقد از بانک سپه کرج بودند. در جریان این سرقت 2 تن از محافظان بانک شهید و یک عابر نیز از ناحیه چشم مجروح شده بود.[۱۷] براثر انفجار یک نارنجک جنگی که ساعت 6 صبح، بهسوی دفتر حزب جمهوری اسلامی منطقه 7 در خیابان جوادیه در جنوب تهران پرتاب شد، قسمتی از این دفتر تخریب شد و شیشههای این ساختمان و چند ساختمان مجاور بهکلی فروریخت. عاملان این حادثه که دو موتورسوار بودند، گریختند.[۱۸] در حوزه استحفاظی کمیته منطقه 13 تهران هم یک موتورسوار درحال حرکت، یک نارنجک جنگی بهسوی مغاره یکی از افراد متعهد شهر پرتاب کرد و متواری شد.[۱۹] پاسداران کمیته مرکزی انقلاب اسلامی یکی از خانههای تیمی سازمان مجاهدین خلق را در چهارراه لشکر تهران، کشف و هر 3 عضو آن را دستگیر کردند. 2 تن از این افراد که در حین دستگیری اقدام به مقاومت مسلحانه کرده بودند، مجروح شدند. از این خانه، کروکی منازل چند تن از نیروهای نهادهای انقلابی برای اجرای عملیات ترور و مقداری مهمات به دست آمد.[۲۰] علاوهبراین امروز در خیابان صمدیه لباف، از داخل یک اتومبیل 7 عدد خمپاره کشف شد و در خیابان سی متری جی نیز از یک نفر یک قبضه اسلحه ژ3 با 5 خشاب فشنگ به دست آمد.[۲۱]
گزارش- 747
در اقدامات تروریستی افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در قائمشهر یک نفر به شهادت رسید. ترور حجتالاسلام اژهای در اصفهان و یک پاسدار در رامسر نیز ناکام ماند. علیرضا نظری سرایدار یک مدرسه که از اعضای بسیج قائمشهر بود، شبهنگام، در منزلش بهدست افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق ترور شد و به شهادت رسید. وی ساعت 2 بامداد و پس از اتمام مأموریت پاسداری از مسجد محل، برای استراحت به منزلش بازگشت، دقایقی بعد ضارب که از قبل در کمین این فرد بود، وارد منزل شد و با شلیک 3 گلوله به سر وی، او را به شهادت رساند. افراد سازمان پیش از این وی را تهدید کرده بودند.[۲۲] از سوی دیگر، خبرگزاری پارس در گزارشی اعلام کرد: حمله چند فرد مسلح به منزل حجتالاسلام اژهای یکی از روحانیون سرشناس اصفهان و عضو حزب جمهوری اسلامی با واکنش سریع محافظانش خنثی شد. در این حادثه، شماری از مهاجمان دستگیر و بقیه با تیراندازی نیروهای سپاه متواری شدند.[۲۳] در رامسر نیز 2 فرد مسلح اقدام به تیراندازی بهسوی یک پاسدار کردند که با واکنش بهموقع و اقدام متقابل وی، یکی از این دو نفر مجروح و هر دوی آنان درحالیکه اسلحه و یک نارنجک همراه داشتند دستگیر شدند.[۲۴]
گزارش- 748
بهدنبال کشف 3 خانه تیمی در کرمانشاه، زاهدان و گنبد و یک محل اختفای اسلحه و مهمات در اصفهان، تعدادی از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق و یک نفر از چریکهای فدایی خلق دستگیر شدند و چندین قبضه اسلحه و مقادیری مهمات و تجهیزات نیز کشف شد. آتشزدن دفتر حزب جمهوری اسلامی در ماهشهر و ناکامماندن بمبگذاری در دفتر این حزب در زنجان از دیگر حوادث مهم امروز بود. نیروهای سپاه پاسداران بهدنبال شناسایی یک خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق در خیابان شریعتی کرمانشاه، آنجا را به محاصره درآوردند، ولی افراد داخل خانه اقدام به تیراندازی و مقاومت کردند. با تیراندازی متقابل پاسداران یک نفر از افراد سازمان خودکشی کرد و 3 نفر دیگر دستگیر شدند. در این درگیری یک پاسدار به نام علی شفیعی نیز به شهادت رسید.[۲۵] در زاهدان با کشف یک خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق، چند سرباز فراری جمعی لشکر زرهی زاهدان در این مکان دستگیر شدند و از آنها یک کلت و یک دستگاه ماشین تکثیر به دست آمد. این افراد مشخصات تعدادی از پرسنل متعهد لشکر زرهی زاهدان را برای اجرای ترور دراختیار افراد سازمان قرار داده بودند.[۲۶] درپی کشف تعدادی اسلحه در یک مغازه تعویض روغن در خیابان جی اصفهان، 2 نفر از افراد سازمان شناسایی و دستگیر شدند و از آنان 5 اسلحه ژ3، 2 مسلسل یوزی، 138 فشنگ ژ3، 42 فشنگ یوزی، 100 عدد چاشنی، 3 کیلو باروت، 98 فشنگ از انواع گوناگون و تعدادی فرم سپاه و بلوز و شلوار ارتشی به دست آمد.[۲۷] در حادثه دیگری دو نفر از افراد ضدانقلاب دفتر حزب جمهوری اسلامی ماهشهر را با بنزین به آتش کشیدند. در این حادثه اموال موجود در این دفتر در آتش سوخت و خسارت جزئی به ساختمان وارد شد. درپی وقوع این حادثه، رادیو بغداد به نقل از جبهه عربی آزادیبخش الاحواز (وابسته به رژیم عراق) ادعا کرد که در این اقدام قسمتی از ساختمان تخریب شده است و 2 ماشین منهدم و 3 نفر کشته و 7 تن زخمی شدهاند.[۲۸] در گنبد، یک خانه تیمی متعلق به سازمان چریکهای فدایی خلق (اقلیت) بههمت واحد عملیات سپاه کشف و یک نفر از افراد این سازمان دستگیر شد. از این خانه تعدادی نشریه و مدارک سازمانی نیز به دست آمد. در همین شهر، یکی از افراد وابسته به چریکهای فدایی خلق (اکثریت) 3 قبضه اسلحه ژ3 را که در بیابانهای اطراف پنهان کرده بود به سپاه پاسداران تحویل داد.[۲۹] امروز، 3 نفر از هواداران فعال فراری سازمان چریکهای فدایی خلق نیز با تلاش نیروهای سپاه پاسداران منطقه 3 کشور (گیلان و مازندران) دستگیر شدند.[۳۰] در زنجان هم یک بمب ساعتی حاوی حدود 1500 گرم تی.ان.تی. که در طبقه زیرین دفتر حزب جمهوری اسلامی این شهر در یک مغازه کار گذاشته بود، با هشیاری صاحب مغازه کشف شد. نیروهای سپاه بلافاصله با حضور در محل این بمب را قبل از انفجار خنثی کردند.[۳۱]
گزارش- 749
درپی شهادت آیتالله مدنی نماینده امام و امامجمعه تبریز، امام خمینی پیامی خطاب به مردم ایران صادر کردند. در قسمتی از این پیام ضمن تجلیل از شخصیت اخلاقی و معنوی شهید مدنی، درخصوص نقش سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در این اقدام آمده است: «با شهیدنمودن یک تن دیگر از ذریة رسولالله و اولاد روحانی و جسمانی شهید بزرگ امیرالمؤمنین، سند جنایات منحرفان و منافقان به ثبت رسید. سید بزرگوار و عالم عادل عالیقدر و معلم اخلاق و معنویات، حجتالاسلاموالمسلمین، شهید عظیمالشأن، مرحوم حاج سید اسدالله مدنی - رضواناللهعلیه - همچون جد بزرگوارش در محراب عبادت بهدست منافقی شقی به شهادت رسید. اگر با بهشهادترسیدن مولای متقیان، اسلام محو و مسلمانان نابود شدند، شهادت امثال فرزند عزیزش شهید مدنی هم آرزوی منافقان را برآورده خواهد کرد. اگر خوارج سیاهبخت از شهادت ولیاللهالاعظم طرفی بستند و به حکومت رسیدند، این گروهکهای خائن نیز به آمال خبیث خود - که سقوط حکومت اسلام و برقراری حکومت امریکایی است - میرسند. آنان لعنت خدا و رسول و ننگ ابدی را برای خود و اینان عذاب ابدی خدا و نفرت و لعنت قادر متعال و امت اسلام را برای خود، همپیمانان و اربابان خونخوار خویش، به بار آوردند. ملت بزرگ و روحانیون معظم چون صفی مرصوص ایستادهاند که هر پرچمی از دست توانای سرداری بیفتد، سردار دیگری آن را برداشته و به میدان آید و با قدرت بیشتر در حفظ پرچم اسلامی به کوشش برخیزد. شهید مدنی با شهادت مظلومانة خود، ضدانقلاب و منافقین ضداسلام را بهکلی منزوی کرد. این چهرة نورانی اسلامی عمری را در تهذیب نفس و خدمت به اسلام و تربیت مسلمانان و مجاهده در راه حق علیه باطل گذراند و از چهرههای کمنظیری بود که به حد وافر از علم و عمل و تقوا و تعهد و زهد و خودسازی برخوردار بود. بهشهادترساندن چنین شخصیتی به تمام معنا اسلامی، همراه با تنی چند از فرزندان اسلام و یاران باوفای انقلاب اسلامی در میعادگاه نماز جمعه و در حضور جماعت مسلمین، جز عناد با اسلام و کمربستن به محو آثار شریعت و تعطیل جمعه و جماعت مسلمین توجیهی ندارد. اگر تا امروز برای جنایتها و شرارتهای خود بهانههای بیپایهای میتراشیدند، در شهادت عالم متقی که جز دربارة خدمت به اسلام و مسلمانان نمیاندیشید، بهانهای جز انتقام از اسلام و ملت شریف نمیتوانند بتراشند. انتقام از اسلام، که آن را اساس سقوط دستگاههای جبار و شکست ابرقدرتها در ایران و پس از آن در منطقه میبینند، و از ملت قدرتمند که پشت بر آنان نموده و کاخهای آمال و آرزوی آنان را درهم کوبیده و تمامی آنان را از صحنه تا ابد بیرون رانده است، میگیرند. مردم رزمندة ایران و خصوص مردم غیرتمند آذربایجان که چنین روحانی متعهد و عالم عالیقدری را از دست دادهاند و حریف شکستخوردة خود را میشناسند با عزمی جزم و ارادههای خللناپذیر انتقام خود را از آنان میگیرند.»[۳۲]
گزارش- 750
سخنگوی موقت دولت در مصاحبهای مطبوعاتی و رادیو تلویزیونی، مواضع دولت را درباره موضوعات مهم جاری کشور، ازجمله آخرین وضعیت گروههای مسلح ضدانقلاب و ترور مقامات و شخصیتها، تشکیل سازمان اطلاعاتی و... بیان کرد و سپس به پرسشهای خبرنگاران داخلی و خارجی پاسخ داد. بهزاد نبوی درمورد اقدام دولت جدید آیتالله مهدوی کنی برای تشکیل سازمان اطلاعاتی و امنیتی کشور گفت: «تشکیل یک سازمان اطلاعاتی قوی یکی از مسائل مهم جامعه امروز ماست، ولی مسئلهای که دراینرابطه مردم باید بدان توجه کنند این است که تشکیل چنین سازمانی بهآسانی امکانپذیر نیست، چراکه این سازمان نیاز به افرادی صددرصد مطمئن، قابلاعتماد، پرتوان و باتجربه دارد که پیداکردن چنین افرادی آسان نیست، زیرا برای این کار نمیتوان تنها به ایمان و یا تنها به تجربه افراد اکتفا کرد و عضو این سازمان باید هر دو خصیصه را باهم داشته باشد. مثلاً درمورد ساواک رژیم گذشته که مراحل انحلال آن پس از پیروزی انقلاب مرحلهبهمرحله انجام شد، افراد آن باتجربه بودند، اما تجربهشان در خدمت مردم و انقلاب نبود و بهناچار باید منحل میشد که بهوسیله خود مردم منحل شد، اما جو زمان بعد از انقلاب طوری بود که مردم گمان میکردند دیگر نیازی به یک سازمان اطلاعاتی ندارند و هر سازمان اطلاعاتی، ساواک را در ذهنشان مجسم میکرد. دشمنان انقلاب هم برای اینکه ما را از تشکیل چنین سازمانی که به ضررشان بود، منصرف کنند. پشتسرهم شایعهسازی میکردند که مثلاً ساواک درست کردهاند و غیره، این جو شاید تاحدود یک سال و نیم پس از انقلاب ادامه داشت، تا اینکه برادران متعهد بهتدریج در نهادهای مختلف شروع به تشکیل ادارات اطلاعاتی کردند که زیاد جدی نبود و دنبال نشد. بعد هم شورای انقلاب، قانونی برای تشکیل سازمان اطلاعاتی تصویب کرد که آن هم اجرا نشد، اما اخیراً طرحی تهیه و به مجلس تقدیم شده که اگر انشاءالله تصویب شد، بهزودی یک سازمان اطلاعاتی یکپارچه و اسلامی و مردمی تشکیل خواهد شد. سازمانی که مسلماً مثل ساواک نخواهد بود و ازنظر وسعت هم شباهتی به آن نخواهد داشت. در این سازمان اطلاعاتی اسلامی مردم نقش چشمها را باید داشته باشند که نظارت عمومی بر جامعه داشته باشند و براساس امربهمعروف و نهیازمنکر با سازمان همکاری نمایند.» سخنگوی موقت دولت در ادامه افزود: «البته این بدان معنا نیست که ما اکنون فاقد سازمان اطلاعاتی هستیم، زیرا تمام این خانههای تیمی که کشف میشوند و یا افرادی که دستگیر میگردند، همه ازطریق سازمانی که اطلاعات واصله ازطرف مردم را ارزیابی میکند، شناسایی میشوند و اینکه اکنون سازمان چریکهای اقلیت و پیکار بهکلی از توان افتادهاند و دیگر خبری از آنها نیست و یا به سازمان مجاهدین خلق نیز ضربههای اساسی وارد شده، بهخاطر وجود همین سازمان اطلاعاتی است، اما مردم نباید انتظار داشته باشند که بهمحض تشکیل سازمان اطلاعاتی دیگر اتفاق نیفتد، چون افراد آن به تجربه نیاز دارند، حتی افراد ساواک هم پس از سالها فعالیت هنوز تجربه کامل را برای مبارزه با مخالفان خود نداشته[اند].» بهزاد نبوی در پاسخ به پرسشی درخصوص اقدامات انجامشده برای مقابله با شماری از هواداران سازمان مجاهدین خلق که در برخی خیابانها بهصورت مسلحانه راهپیمایی میکنند، اظهار کرد: «راهپیمایی اسمش را نگذارید، همچنان که گفتیم مجاهدین خلق روشهای خاصی برای بهاصطلاح مقابله با نظام جمهوری اسلامی اتخاذ کردهاند؛ ازجمله ترور، آتشسوزی و تخریب و عمدتاً از این نوع اعمال، اما در هفتههای اخیر ظاهراً روشهای جدیدی نیز به کار گرفتهاند. یکی از این روشها استفاده از عوامل نفوذی بود که مثلاً در [حوادث انفجار دفتر] نخستوزیری و دادستانی نمونهاش را دیدیم که البته نشان میدهد که اینها واقعاً دارند از مایه میخورند، زیرا وجود این افراد نفوذکرده میتوانست در درازمدت مؤثر باشد، درحالیکه دارند اکنون از وجود آنها استفاده میکنند و این نشاندهنده وضع خراب آنها است. روش دیگری که اتخاذ کردهاند و تقریباً از ده روز پیش شروع شده است این است که به هواداران و میلیشیا دستور میدهند که مثلاً ساعت 5/4 بعدازظهر، در پنج نقطه و در هر نقطه بیست نفر سر ساعت معینی حاضر باشند و چند نفر مسلح نیز آنها را پوشش میدهند و یک تیم کوکتلانداز هم دارند که به آنها دستور میدهند پیراهن رزرو با خود بیاورند و ده دقیقه تظاهرات میکنند و سپس متفرق میشوند. همچنین به آنها گفته شده که پس از متفرقشدن کنار خیابان بایستید و بگویید:"تاکسی مستقیم". تحلیلی که برای این جوانها هم کردهاند جالب است، به آنها گفتهاند روزنامهها و رادیو تلویزیون تحریم است، آنها بههیچوجه تلویزیون نگاه نمیکنند حتی یک نماز جمعه را هم نمیبینند. روزنامه هم نمیخوانند و درنتیجه به آنها میگویند که آخرین نظرسنجی نشان داده است که 80 درصد مردم با ما هستند. مثل زمان شاه بیایید شعار ضدرژیم بدهید و مردم به شما ملحق میشوند. البته، قابلتذکر است که زمان شاه هم آنها نبودند که شعار ضدرژیم میدادند. روز چهارشنبه در هفت هشت نقطه شهر تظاهراتی بوده از همین جوانهای ناآگاه که حدود 100 نفرشان نیز دستگیر شدهاند. این یک چنین برنامهایست و اسمش را هم راهپیمایی نگذارید. اینها البته قصد دارند حرکتهای بزرگتری هم بکنند که اوج کارشان همان 25 و 30 خرداد بود که با یورش مردمی خنثی شد و در یک روز نیز 100 نفر از آدمهایشان را نیز از دست دادهاند. برای آنها کم نیست. فعلاً مسئله برای دستگاههای اطلاعاتی مطرح است و اگر لازم باشد مردم در جریان قرار میگیرند تا در صحنه حاضر شوند. در این روزها نیز در اکثر این تظاهرات، مردم آنها را خفه کرده و جلوشان را گرفتند و دستگیری این 100 نفر نیز نشاندهنده همین موضوع است.» سخنگوی موقت دولت همچنین درمورد نقش عناصر نفوذی سازمان مجاهدین خلق در انفجارهای دفتر حزب جمهوری اسلامی، نخستوزیری و دادستانی و چگونگی نفوذ این افراد در دستگاههای دولتی و نهادهای انقلابی ایران گفت: «مسئلهای که دراینرابطه مطرح است، وجود عوامل نفوذی در همه ارگانها مثل حزب، نخستوزیری و دادستانی است. اکنون خیلیها مراجعه میکنند و میگویند چطور هنوز عوامل نفوذی در نهادها و ارگانهای دولتی وجود دارد، ولی اینها باید بدانند که این مسئله بهخاطر ویژگیهای خاص انقلاب ماست. مثلاً بعد از پیروزی انقلاب، در همان روزهایی که هنوز دولت شکل نگرفته بود و همه کارها به دست کمیتهها بود، خود من در کمیته مرکزی کار میکردم و آنجا میدیدم که چگونه عوامل مختلف به داخل کمیته نفوذ میکنند. مثلاً شخصی که از لای نردهها موفق میشد خودش را به داخل محوطه کمیته بیندازد، بهدلیل آنکه کسی دیگری را نمیشناخت، پس از چند روز موفق میشد بازوبند انتظامات را بگیرد و در محوطه تردد کند و پس از آن نیز به دفتر راه مییافت و پس از چندی یک عضو باسابقه کمیته میشد. تازه اگر هم شناسایی میشد و از کمیته بیرونش میکردند، بهخاطر سابقهای که در کمیته پیدا کرده بود، از نهادها و ارگانهای انقلابی دیگر سر در میآورد.» وی افزود: «البته، این عناصر از حمایت دولت موقت و بعد هم بنیصدر برخوردار بودند و همانطورکه میدیدیم در هر جایی که میخواستند پاکسازی انجام دهند با مخالفت دولت موقت و دارودسته بنیصدر و غیره روبهرو میشدند.»[۳۳]
گزارش- 751
رادیو بیبیسی و مجله امریکایی نیوزویک با اشاره به کاهش صدور نفت و کمشدن درآمدهای ارزی ایران به بررسی وضعیت اقتصادی این کشور پرداختند. بیبیسی در گزارشی تحلیلی مدعی شد با امتناع برخی مشتریان نفت ایران از خرید نفت بهبهانه بالابودن قیمت، فروش نفت ایران از مرحله بد وارد مرحله بدتر شده است و درصورت ادامه این وضعیت ایران دچار ورشکستگی خواهد شد. در قسمتی از این گزارش آمده است: «ارقامی که اخیراً توسط بانک مرکزی ایران انتشار یافته است، نشان میدهد که واردات ایران در ماه، سر به بیش از یک میلیارد دلار میزند، درحالیکه درآمد نفت که درواقع تنها منبع ارز خارجی کشور است بهسختی به نیمی از رقم هزینه دولتی میرسد. در ماه گذشته، رقم درآمد نفت ایران تقریباً به صفر رسید، زیرا اغلب مشتریان بینالمللی نفت بهدلیل آنکه میگویند قیمت نفت ایران بالاست از خریدن آن خودداری میکنند. ایران هنوز حدود نیممیلیون بشکه در روز نفت صادر میکند، اما اکنون این معامله نفت بیشتر با کشورهای اروپای شرقی و ترکیه و هندوستان و به طریق پایاپای است. اگر ایران اقدام فوری جهت بهبود وضع اقتصادی خود انجام ندهد کشور تا یک سال دیگر به ورطه ورشکستگی کشیده میشود. بهدلیل وضع سیاسی و نیز نتایج نظامی، کاستن از مقدار واردات غیرممکن است. مواد غذایی، مواد خام و تجهیزات نظامی واردات ایران را تشکیل میدهد و تجهیزات نظامی، که از بازارهای سیاه بینالمللی تهیه میشود، برای جنگ با عراق ضروری است. از هر طرف که نگاه کنیم ایران با مشکلاتی احاطه شده است که ظاهراً غیرقابل حل است. بااینهمه، به نظر نمیرسد که هیچیک از این مشکلات بهتنهایی، یعنی مجاهدین بهتنهایی؛ ناآرامی در میان اقلیتهای قومی؛ وضع تیرهوتار اقتصادی بهتنهایی برای ازپایدرآوردن رژیم در آینده نزدیک کافی باشد.»[۳۴] مجله امریکایی نیوزویک هم در مقالهای به تعامل ایران و شرکتهای چندملیتی نفتی پرداخته و دلیل کاهش درآمد نفتی ایران را لغو قراردادهای نفتی منعقدشده با این شرکتها، پس از پیروزی انقلاب عنوان کرده است. به نوشته این نشریه: «ایران همه موافقتنامههایی را که قبل از انقلاب اسلامی در سال 1979، با شرکتهای چندملیتی نفتی منعقد نموده، رسماً لغو کرده است. این اولین اقدام قانونی برای جامه عمل پوشاندن به اخراج تولیدکنندگان خارجی نفت بعد از سقوط شاه است. از آن زمان، شرکت خدمات نفتی ایران که کنسرسیومی است متشکل از چهارده شرکت بینالمللی نفت ازجمله بریتیش پترولیوم، موبیل، گلف و اکسون، قانوناً درحالت فراموشی به سر برده است. این گروه در سال 1973، بهمنظور اداره اکثر حوزههای نفتی و خریداری تولیدات آنها برپا شد، ولی در سال 1979، از کار ایستاد. از آن هنگام تاکنون، تهران در اداره صنایع نفتی خود کوشش نموده، اما چندان موفق نبوده است. سطح تولید بهسرعت از حدود 5 میلیون بشکه در روز قبل از انقلاب به 500 هزار بشکه درحالحاضر سقوط کرده است. اکنون تصمیم رسمی نسبت به لغو عهدنامه سال 1973 بازگشت به سطح تولید بالاتر را مشکلتر مینماید. لاری گلد استین کارشناس اقتصادی در نیویورک، میگوید برای ادامه حیات، ایران مجبور است که سطح تولید خود را تا 5/2 میلیون بشکه در روز بالا برد، اما با ابطال این قراردادها اوضاع را بر خود سختتر کرده است.» نیوزویک در پایان مدعی شده است: «در آینده، هیچ شرکت نفتی ایران را بهعنوان یک منبع تهیه باثبات نفت قبول نخواهد داشت.»[۳۵]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/21
- ↑ سند شماره 53719 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات عملیات سپاه اهواز به اطلاعات عملیات مرکز، 21/6/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 23/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 005069 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای 24 ساعته ستاد عملیات سپاه خوزستان (واحد اطلاعات عملیات) به فرماندهی مرکز، شماره 344، 22/6/1360، ص5؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، ص2، اهواز - خبرگزاری پارس، 21/6/1360.
- ↑ سند شماره 419491 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استاندار خوزستان به وزارت کشور (اداره کل انتظامی)، 2/7/1360، ص2.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15 تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص228.
- ↑ سند شماره 144840 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: خلاصه اطلاعاتی ستاد سپاه پاسداران غرب (اطلاعات عملیات)، شماره 24، 31/6/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 177، 23/6/1360، صص 3 و 4، اهواز - خبرگزاری فرانسه، 22/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص15؛ و - روزنامه کیهان، 25/6/1360، ص3.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15 تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص228.
- ↑ سند شماره 53734 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران منطقه7 (کرمانشاه) به تهران (فرماندهی سپاه)، 22/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص22؛ و - سند شماره 53781 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران منطقه7 (کرمانشاه) به تهران (فرماندهی سپاه)، 24/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 53727 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی ستاد مرکز، 21/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 22/6/1360، ص2.
- ↑ همان؛ و - سند شماره 53720 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره امور اجتماعی شاجا به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 21/6/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه جمهوری اسلامی، 22/6/1360، ص3؛ و - روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، صص 5 و 6، تهران - خبرگزاری فرانسه، 21/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 25/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 22/6/1360، ص2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، ص3، تهران - خبرگزاری پارس، 21/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 22/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 21/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص3.
- ↑ سند شماره 174041 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس)، به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی، 23/6/1360، ص1.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 23/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 24/6/1360، ص15؛ و - سند شماره 152522 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، شماره 115، 24/6/1360، ص5.
- ↑ سند شماره 52731 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه6 (کرمان) به فرماندهی سپاه مرکز، 21/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 133893 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه اصفهان به اطلاعات سپاه تهران، 22/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد 15 تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، ص228.
- ↑ سند شماره 174072 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (فرماندهی) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی)، 22/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 174073 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (فرماندهی) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی)، 21/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 22/6/1360، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 23/6/1360، ص14.
- ↑ صحیفه امام، پیشین، صص 227 - 225.
- ↑ روزنامه کیهان، 22/6/1360، صص 4 و 14.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 176، 22/6/1360، ص3 ضمیمه، رادیو لندن، 21/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 181، 27/6/1360، ص5، واشنگتن - خبرگزاری پارس، 26/6/1360.