1360.05.06
روزشمار جنگ سال 1360 1360.05.06 | |
---|---|
نامهای دیگر | شش مرداد |
تاریخ شمسی | 1360.05.06 |
تاریخ میلادی | 28 ژوئیه 1981 |
تاریخ قمری | 26 رمضان 1401 |
گزارش- 75
پاتک ارتش عراق به منطقه عملیاتی شهید چمران (کرخهکور) که با حضور صدام حسین در عقبههای منطقه عملیاتی و دستور مستقیم وی اجرا شده بود، با شکست مواجه شد. بهدنبال اجرای عملیات روز گذشتة نیروهای ایرانی در محور طراح و کرخهکور (در غرب اهواز) و عقبراندن ارتش عراق از بخشی از زمینهای شمال رودخانه کرخهکور، امروز صدام حسین و تعدادی از فرماندهان ارشد عراق در منطقه هویزه حاضر شدند و وی فرمان حمله را برای بازپسگیری مواضع ازدسترفته، صادر کرد. در گزارش ژاندارمری به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی آمده است که صدام ضمن گفتوگو با فرماندهان یگانهای مستقر در این منطقه، از حمله روز گذشته ایران و عقبنشینی نیروهای عراقی ابراز نگرانی کرده و در سخنانی خطاب به یکی از فرماندهان جبهه کرخهکور به نام سرهنگ صالح گفته است که عقبنشینی و بیتوجهی در حفظ و نگهداری مواضع عراق سبب تضعیف روحیه ارتش و مردم این کشور میشود.[۱] درپی صدور این دستور، نیروهای عراقی از جبهه فرسیه - عباسیه در 10 کیلومتری شرق طراح و از سرپل محدودی که در شمال کرخهکور داشتند، کوشیدند به خطوط نیروهای ایرانی نفوذ کنند که نیروهای خودی با واکنش سریع، این اقدام آنان را خنثی کردند. در جریان دفع این حمله، بسیاری از نیروهای دشمن کشته یا زخمی شدند و 20 نفر از آنان به اسارت درآمدند. 4 دستگاه تانک و نفربر عراقی نیز منهدم شد.[۲]
گزارش- 76
حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنان پیش از دستور جلسه امروز مجلس شورای اسلامی، به پیروزی نیروهای بسیج، سپاه، ارتش و ستاد جنگهای نامنظم شهید چمران در عملیات روز گذشته در محور کرخهکور (عملیات شهید چمران) و آزادسازی زمینهای شمال رودخانه کرخهکور در جنوبغربی اهواز اشاره کرد و گفت: «پیروزی چشمگیر دیروز برادران رزمنده ما در شمال کرخهکور و جبهه طراح را به ارتش، سپاه و نیروهای مردمی حاضر در جبهه تبریک میگوییم. این حرکت سریع کاری بسیار قوی و نیرومند بود. در روز گرم تابستان، روی ریگهای داغ، 7 کیلومتر دشمن را در یک میدان وسیع تارومار کردن و همه سنگرها و امکاناتشان را گرفتن کار کوچکی نیست. تا آنجا که من اطلاع دارم، کار فعال در گرمای خوزستان فقط در سه چهار ساعت ابتدای صبح مقدور است و رزمندگان اسلام تا غروب تلاش کردند و این حرکت سریع را انجام دادند که این نشانه نیروی روحی فوقالعاده سربازان ما است. باید فرمانده لشکر16 ارتش را تشویق کرد و از سایر فرماندهان لشکرها در جبهههای دیگر میخواهیم راهی را که او انتخاب کرد، انتخاب نمایند.» رئیس مجلس با اشاره به روحیه متزلزل نیروهای دشمن گفت: «امروز که مستقیماً امام امت فرماندهی شما را به دست گرفتهاند، حرکت شما باید متناسب با روح بزرگ امام باشد. این پیروزی در دهه سوم ماه مبارک رمضان باید طلیعه پیروزیهای پیدرپی ارتش اسلام و شکستهای متوالی ارتش متجاوز بعث عفلقی باشد.»[۳]
گزارش- 77
ساعت 17:50، چند هواپیمای جنگنده ارتش جمهوری اسلامی ایران با حمایت و کمک شناورهای نیروی دریایی، سکوهای نفتی البکر و العمیه عراق را در خلیجفارس و در نزدیکی دهانه فاو، بمباران کردند. در این اقدام، مراکز تولید برق در این دو اسکله کاملاً از کار افتاد و به تأسیسات آنها نیز خسارتهای عمدهای وارد شد. پدافند هوایی مستقر در سکوها، 3 موشک بهسمت هواپیماها شلیک کردند که به هیچکدام اصابت نکرد و هواپیماها سالم به پایگاه خود بازگشتند.[۴]
گزارش- 78
یک گروه از نیروهای خودی متشکل از افراد ژاندارمری، بسیج و نیروهای مخصوص سپاه پاسداران مستقر در ارتفاعات ملکشاهی واقع در شمالشرقی مهران در استان ایلام، در عملیاتی چریکی، با نفوذ به خاک عراق، به یک پایگاه دشمن حمله کردند. در این اقدام، یک خودرو، یک انبار مهمات و 8 سنگر عراقی منهدم و 14 نفر از آنان کشته شدند. این افراد بدون دادن تلفات به پایگاه خود بازگشتند.[۵] همچنین امروز 300 نفر از داوطلبان استانهای گیلان و مازندران برای کمک به نیروهای خودی به کردستان اعزام شدند.[۶]
گزارش- 79
یک ستون نظامی از نیروهای خودی که با هدف تصرف و پاکسازی پایگاههای حزب دمکرات کردستان ایران و گروه خبات عازم روستاهای محور بانه - سردشت، واقع در غرب و شمالغرب بانه شده بود، با دخالت هواپیماهای عراقی از دستیابی به اهداف خود بازماند. عملیات بهگونهای طراحی شده بود که 4 پایگاه در سمت راست جاده بانه و 5 پایگاه سمت چپ جاده، تصرف شود. در آغاز عملیات، نیروهای سمت راست جاده، 4 پایگاه مربوط به خود را تصرف کردند و نیروهای سمت چپ، 4 پایگاه از 5 پایگاه را تصرف کردند، اما تصرف پایگاه پنجم در روستای زروار سفلی و ارتفاع گوزله تا صبح میسر نشد. ساعت 6 صبح، این نیروها دوباره برای تصرف این پایگاه اقدام کردند که بهدلیل مقاومت افراد پایگاه حزب دمکرات و استفاده از آتش خمپاره، این امر تا ساعت 10 مقدور نشد. سرانجام، ساعت 10، با ورود یک بالگرد هوانیروز به منطقه درگیری، ارتفاعات مشرف به روستا که پایگاه نظامی روی آن قرار داشت، شناسایی شد و با کمک و راهنمایی بالگرد، این پایگاه، ساعت 11:30 به تصرف درآمد. پس از تصرف پایگاه، افراد گروههای ضدانقلاب آتش پرحجمی روی پایگاه اجرا کردند که به شهادت و زخمیشدن تعدادی از نیروهای خودی انجامید.[۷] ساعت 14 و درحالیکه مقاومت نیروهای خودی در این پایگاه، که محل اصلی درگیری بود، همچنان ادامه داشت، نیروهای کمکی حزب دمکرات و گروه خبات وارد منطقه درگیری شدند و همزمان با آن، 3 فروند هواپیمای میگ عراقی برای حمایت از این نیروها* در منطقه حاضر شده و اقدام به پرتاب 11 راکت بهسمت نیروهای خودی و تیراندازی به بالگردهای ایرانی کردند که درنتیجه، بالگردها ناگزیر به ترک آسمان منطقه شدند. حدود ساعت 15:30 نیز سرگرد شهرامفر فرمانده عملیات محور سمت چپ جاده، براثر اصابت گلوله به سر، به شهادت رسید.** پس از آن، فشار آتش از یکسو و ازدستدادن فرمانده از سوی دیگر، سبب شد نیروهای مستقر در این پایگاه پراکنده شوند و بهتدریج پایگاه را تخلیه کنند.[۸] درنتیجة این عملیات، باتوجهبه همکاری و عملکرد مشترک هواپیماهای عراقی و گروههای ضدانقلاب، 45 تن از نیروهای سپاه، بسیج و ارتش به شهادت رسیدند، 29 نفر مفقود و 37 نفر نیز مجروح شدند و از افراد دشمن نیز 18 نفر کشته و 18 نفر زخمی شدند.[۹] بهدلیل ناکامی در تصرف آخرین پایگاه و عقبنشینی نیروهای خودی، مقداری امکانات و تجهیزات ازجمله 8 خودرو، یک قبضه توپ105 میلیمتری، یک تیربار و چند اسلحه انفرادی منهدم شده یا بهدست عناصر این گروهها افتاد.*[۱۰] سپاه پاسداران سنندج در گزارشی به تهران، تلفات سپاه پاسداران را 14 شهید، 29 مفقود و 32 مجروح و تجهیزات ازدسترفته را 4 خودرو و یک تیربار ژ3 اعلام کرد. بنابراین، بقیه آمار متعلق به ارتش بوده است. ضمناً مشخص شد 7 نفر از مفقودان، به اسارت نیروهای حزب دمکرات کردستان ایران درآمدهاند.[۱۱]
گزارش- 80
در حملات توپخانهای عراق به شهرهای آبادان و دزلی، عدهای شهید و تعدادی مجروح شدند. آتش پرحجم ارتش عراق، شماری از مردم نوسود را نیز مجبور به مهاجرت از این شهر کرد. امروز شهر آبادان زیر آتش پراکنده توپها و سلاحهای سنگین ارتش عراق قرار داشت که براثر آن، یک نفر از اهالی شهر به شهادت رسید، چند نفر مجروح شدند و قسمتی از تأسیسات نفتی و چند خانه مسکونی آسیب دید.[۱۲] در حمله روز گذشته به این شهر نیز 6 نفر از مردم مجروح شدند و به تعدادی از منازل مسکونی خسارتهایی وارد شد.[۱۳] ارتش عراق دیروز همچنین خانههای مسکونی بسیجیان سپاه پاسداران در دزلی در منطقه اورامانات پاوه (در جنوبشرقی نوسود) را هدف حملات توپخانهای خود قرار داد که براثر آن، 5 نفر شهید و 17 نفر مجروح شدند.[۱۴] امروز همچنین اعلام شد 120 تن از اهالی نوسود پس از آزادسازی چند روز قبل این شهر، بهدلیل شدت حجم آتش توپخانه دشمن مهاجرت کرده و به نقاط امنتر رفتهاند.[۱۵]
گزارش- 81
آیتالله عطاءالله اشرفی اصفهانی امامجمعه کرمانشاه و نماینده امام در این استان، هدف سوءقصد افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت، اما از این ترور جان سالم به در برد. به گزارش خبرگزاری پارس، حدود ساعت 13 امروز، یکی از سرنشینان پیکان زردرنگی که مقابل مسجد آیتالله بروجردی کرمانشاه توقف کرده بود، بهمحض ورود امامجمعه، بهسوی وی تیراندازی کرد، اما بهدلیل گیرکردن اسلحه، موفق به اجرای برنامه خود نشد. مهاجمان سپس با پرتاب چند نارنجک مانع از دستگیری خود شده و از محل گریختند. در این حادثه به آیتالله اشرفی اصفهانی آسیب نرسید،* ولی 5 نفر از عابران براثر اصابت ترکش نارنجک زخمی شدند.**[۱۶] بهدنبال این ترور نافرجام، امامجمعه کرمانشاه در گفتوگو با خبرگزاری پارس گفت: «در اینگونه سوءقصدها جان خود من مطرح نیست، زیرا من شخصاً آماده شهادتم، ولی حفظ جان شخصیتها ازنظر روند سیاسی کشور باید مورد توجه قرار گیرد.»[۱۷]
گزارش- 82
افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) امروز چند عملیات ترور در تهران انجام دادند. ساعت 17 امروز، دو موتورسوار، یک پاسدار عضو بسیج منطقه 2 تهران را هنگام بازگشت به منزل خود در میدان توحید، هدف قرار داده و به شهادت رساندند. ضاربان که لباس پاسداری پوشیده بودند، با یک کلت کمری به این پاسدار تیراندازی کردند و از محل گریختند.[۱۸] در حادثه دیگری در اتوبان شهید چمران تهران، یک پاسدار سوار بر موتور خود درحال حرکت بود که هدف سوءقصد دو موتورسوار قرار گرفت و براثر اصابت گلوله بهشدت آسیب دید. مهاجمان نیز فرار کردند. مردم بلافاصله این فرد را به بیمارستان دکتر شریعتی منتقل کردند، اما وی در بیمارستان به شهادت رسید.*[۱۹] در خیابان جلفا (واقع در میرداماد) نیز 3 سرنشین یک اتومبیل بی.ام.و. 2 پاسدار عضو کمیته منطقه4 تهران به نامهای علیاصغر ناصری و مجید احمدی را ترور کردند و به شهادت رساندند. مهاجمان پس از شلیک چند گلوله با اسلحه ژ3، متواری شدند.[۲۰] در آخرین حادثه، دو موتورسوار، یک عضو بسیج مسجد صاحبالزمان(عج) - واقع در خیابان آزادی - را هنگام عبور از این خیابان هدف قرار داده و مجروح کردند و خود نیز متواری شدند. این شخص با کمک مردم بلافاصله به بیمارستان شماره 2 بیمه منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت.[۲۱]
گزارش- 83
افراد مسلح وابسته به گروههای مسلح اقدام به پرتاب نارنجک و بمب دستساز در چند نقطه از تهران کردند و در نقاطی نیز بمب کار گذاشتند. این اقدامات تلفات جانی نداشت، اما خسارتهایی را به بار آورد. ساعت 13 امروز، یک بمب دستساز بهطرف ساختمان کمیته امور صنفی تهران پرتاب شد که خسارت مالی اندکی ایجاد کرد. در ساعت 20 نیز انفجار بمبی دستساز در کنار ساختمان کمیته فرهنگی منطقه 3 تهران، خسارت مالی کمی به همراه داشت.[۲۲] ساعت 20:30 هم دو موتورسوار یک بمب دستساز را به داخل بالکن دبیرستان دخترانه عبرت واقع در فلکه دوم تهرانپارس، پرتاب کردند. براثر انفجار این بمب، چند شیشه ساختمان دبیرستان شکست و به اموال آن خساراتی وارد شد، اما کسی آسیب ندید. مهاجمان نیز گریختند.[۲۳] ساعت 21، دو موتورسوار یک نارنجک جنگی را به داخل منزل یک پاسدار سپاه در تهران پرتاب کردند که براثر انفجار آن، شیشههای ساختمان و چند مغازه اطراف شکست، این حادثه خسارت جانی نداشت.[۲۴] افراد گروههای مسلح با شکستن شیشه یک مغازه شیشهفروشی بمب آتشزایی را به داخل آن پرتاب کردند و متواری شدند. براثر انفجار بمب، مغازه آتش گرفت که صاحب مغازه و مردم محل بلافاصله آتش را خاموش کردند.[۲۵] همچنین یک بمب دستساز قوی از نوع الکتریکی مقابل ساختمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران واقع در خیابان مطهری، کار گذاشته شده بود که پیش از انفجار، پاسداران آن را کشف و خنثی کردند.[۲۶]
گزارش- 84
در چند عملیات پرتاب نارنجک و بمب دستساز و آتشزا به اماکن عمومی و خانههای مردم در 7 شهر کشور، 4 نفر مجروح شدند و خساراتی به بار آمد. چند تن از عاملان حوادث و 5 عضو مسلح وابسته به گروههای چپ نیز دستگیر شدند. ساعت 20، در یکی از خیابانهای شهر اصفهان، یک موتورسوار نارنجکی جنگی را درون خودرو جهاد سازندگی پرتاب کرد که انفجار آن به مجروحشدن راننده انجامید.[۲۷] ساعتی بعد، در حادثه دیگری، یک موتورسوار در حین حرکت، یک نارنجک ساچمهای به محوطه ساختمان بسیج اصفهان پرتاب کرد و بلافاصله از محل دور شد. براثر انفجار این نارنجک 2 موتورسیکلت پارکشده در این مکان سوخت و 2 نفر نیز مجروح شدند.[۲۸] در قزوین، بمبی دستساز به محوطه ستاد مرکزی سپاه پاسداران این شهر واقع در خیابان خیام، پرتاب شد که با انفجار آن، نگهبان در ستاد زخمی شد. در این حادثه 3 نفر دستگیر شدند.[۲۹] در بروجرد هم سرنشین یک اتومبیل پیکان، یک نارنجک جنگی بهسمت دفتر جهاد سازندگی این شهر پرتاب کرد که شیشههای قسمت پایین ساختمان شکست و مهاجم نیز با استفاده از تاریکی شب توانست بگریزد. یک اتاق کوچک نیز در محوطه ساختمان بنیاد مستضعفان امیدیه آغاجاری در استان خوزستان با بمب آتشزا به آتش کشیده شد و همه وسایل درون آن، که شامل مواد غذایی و وسایل تبلیغاتی بود، از بین رفت.[۳۰] در روستای کاریز تایباد هم یک کتابخانه به نام سید قطب که مربوط به روابط عمومی سپاه پاسداران بود، به آتش کشیده شد. در این اقدام، دهها جلد قرآن، نهجالبلاغه و سایر کتب اسلامی سوخت. دررابطهبا این حادثه چند نفر دستگیر شدند.[۳۱] در شهرکرد، نیمهشب، یک بمب دستساز به درون یک کیوسک سپاه پاسداران پرتاب شد و خسارات جزئی به بار آورد.[۳۲] در کلاردشت چالوس نیز 2 نفر شبانه قصد حمله به منزل رئیس آموزشوپرورش و یکی از بازاریان این منطقه را داشتند که با انفجار بمب دستساز در دست یکی از آنان، وی بهشدت مجروح گردید و نفر دوم نیز دستگیر شد.[۳۳] در لنگرود نیز 2 نفر از هواداران گروههای ضدانقلاب دستگیر شدند که از یکی از آنان که قصد پرتاب بمب دستساز را داشت، یک تیغ موکتبری نیز به دست آمد.[۳۴] امروز همچنین در بازرسی از 5 فرد مظنون در نورآباد ممسنی در استان فارس، 4 اسلحه و تعداد زیادی کتاب مربوط به گروههای چپ به دست آمد و این افراد نیز دستگیر شدند.[۳۵]
گزارش- 85
نتیجه قطعی شمارش آرای انتخابات ریاستجمهوری که چهار روز پیش (جمعه 2 مرداد 1360)، برگزار شده بود، اعلام شد. براساس آماری که ستاد انتخابات وزارت کشور اعلام کرده است، کل آرای ریختهشده در همه صندوقهای داخل و خارج کشور، 14 میلیون و 736 هزار و 363 رأی میباشد که از این مجموع، آقای محمدعلی رجایی با کسب 13 میلیون و یک هزار و 761 رأی بهعنوان دومین رئیسجمهور ایران برگزیده شد.*[۳۶]
گزارش- 86
رئیس مجلس شورای اسلامی در سخنان پیش از دستور مجلس، با اشاره به اقدامات جمهوری اسلامی ایران پس از انقلاب و بستن سفارت رژیم صهیونیستی و قطع رابطه با این رژیم، تبلیغات وسیع رسانههای غربی علیه ایران پس از انتشار خبر سقوط یک هواپیمای آرژانتینی در خاک شوروی را اقدامی برای تحتالشعاع قراردادن مراسم روز قدس دانست. وی گفت: «البته این [ادعا] را هیچکس باور نمیکند، چون دنیا میداند که ملت ایران همان روزهایی که در چنگال رژیم شاه بود و مبارزه میکرد، آن روزها شعار دومش بعد از آزادی ایران، آزادی فلسطین بود و ما آن روزها اگر دولت شاه کالای اسرائیلی به ایران میآورد، مردم و آنهایی که دنبال حرکت امام بودند، داوطلبانه تحریم میکردند؛ این چیزی روشن است برای ما. بعد از پیروزی، اولین کسی هستیم که سفارت فلسطین [را] در ایران تأسیس کردیم، همهجا دفتر دارند و ما سفارت داریم. سفارت اسرائیل را دادیم به فلسطین و حرکت بعدی ما هم روشن است؛ در حین جنگ هم، همیشه شعار نابودی اسرائیل را میدهیم و بازهم باصراحت میگوییم و محافظهکاری نمیکنیم و سازشکاری نمیکنیم. دولتی به نام دولت اسرائیل در این منطقه جایی ندارد و نمیتوان این را پذیرفت. دراینمورد موضع ایران مشخص است، آنوقت با این وضع سروصدا راه میاندازند که ما از اسرائیل اسلحه خریدهایم! ما وقتیکه پیروز شدیم، تمام روابطی که شاه با اسرائیل داشت قطع کردیم. شرکتهای اسرائیلی را بااینکه بدهکار به ما بودند، برای اینکه با آنها کار نکنیم روابط را قطع کردیم و دست آنها را از همهجا بریدیم و با این حرفها که سروصدا راه بیندازند که ایران از اسرائیل اسلحه میخرد، و اینجوری بخواهند چهره انقلاب ایران را لکهدار کنند؛ البته آنها میدانند که چنین چیزی نمیشود، ولی میخواهند تابش روز قدس را بگیرند. یعنی نمیخواهند این ابتکار ایران را که دنیای عرب در این روزها شاهد جوش و خروش ملت ایران برای قدس است؛ چون هیچ کجا مثل ایران این احساس نیست. برنامه این است که این احساس را یک مقدار پایین بیاورند، ولی ما امیدواریم ملتهای دنیا شعورشان از این چیزها بالاتر باشد و گول این تبلیغات را نخورند.»[۳۷]
گزارش- 87
در آستانه روز جهانی قدس و راهپیمایی مردم بهسمت دانشگاه تهران، ستاد امنیت تهران برای جلوگیری از اقدامات خرابکارانه علیه مردم در مسیر راهپیمایی، با صدور اطلاعیهای خطاب به مردم، نهادهای انقلابی و نیروهای انتظامی، از آنان خواست با دقت، امنیت راهپیمایی را تأمین و امکان هرگونه اقدامی را از سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سایر گروههای مسلح مخالف جمهوری اسلامی ایران سلب کنند. در بخشی از این اطلاعیه که امروز منتشر شد، بر لزوم هشیاری در مواجهشدن با افراد و موارد مشکوک، دقتنظر و احتیاط در برخورد با وسایل و بستههای بدون صاحب و مواردی ازاینقبیل تأکید شده است.[۳۸]
گزارش- 88
متن وصیتنامه محمدرضا سعادتی از اعضای مرکزیت سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که بهاتهام جاسوسی برای روسها، به ده سال زندان محکوم شده و سپس بهدلیل مشارکت در قتل شهید محمد کچویی رئیس زندان اوین، دوباره محاکمه و روز گذشته اعدام شد، منتشر گردید.* وی در این وصیتنامه که قبل از اجرای حکم اعدام در زندان خطاب به اعضا و بهویژه کادر رهبری سازمان نوشته، به نقد مواضع سازمان پرداخته است. سعادتی در وصیتنامه خود اذعان کرده که سازمان در دامی که امپریالیستها برای آن چیده بودند، گرفتار شده است. وی همچنین خاطرنشان کرده که هرچند این وصیتنامه ممکن است به سازمان ضربه سیاسی بزند، ولی این ضربه هشداردهنده است. سعادتی در بخش دیگری از وصیتنامهاش درباره ضرورت دفاع از مواضع ضدامپریالیستی جمهوری اسلامی نوشته است: «من اکنون فکر میکنم که خط اصولی و صحیح، دفاع و تقویت مواضع ضدامپریالیستی رژیم حاکم است و مقابله و تضعیف آن در این مواضع، اپورتونیسم* چپ است.»[۳۹] باتوجهبه جایگاه سعادتی در سازمان - به تعبیر بسیاری افراد، وی نفر دوم یا سوم سازمان بوده و چپترین مواضع را در کادر رهبری داشته است - و دیدگاههای وی که باوجود پارهای توجیهات در بزرگ جلوهدادن سازمان، بیانگر واقعیتهایی از تفکرات حاکم بر رهبران سازمان در این دوره است، وصیتنامه وی اهمیت بسیاری دارد.**
گزارش- 89
درپی انتشار متن وصیتنامه محمدرضا سعادتی، سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با انتشار اطلاعیهای بدون هیچگونه اشارهای به محتوای وصیتنامه و انتقادهای صریح و شدیدی که نفر دوم سازمان از کادر رهبری تشکیلات کرده بود، به فحاشی علیه نظام و رهبری پرداخت. نشریه رویدادها و تحلیل با درج این اطلاعیه، استفاده ابزاری سازمان مجاهدین خلق از سعادتی را تحلیل و بازتاب آن را در بین ردههای گوناگون این سازمان بررسی کرده است. در بخشی از این تحلیل آمده است: «1. در این اطلاعیه هیچگونه اشارهای به وصیتنامه سعادتی نشده و مرکزیت منافقین سعی کرده [است] که از کنار این قضیه بهسادگی بگذرد. تنها اشاره مبهمی در آخر اطلاعیه آمده "مبنیبر جعل اکاذیب" که فاقد تحلیل بوده و شخصاً دیدگاه سازمان را درخصوص این مسئله بیان نمیکند. 2. این شگرد سازمان (عدم اشاره به وصیتنامه سعادتی) نشانگر وحشتی [است] که مرکزیت از وصیتنامه سعادتی داشته است، چراکه اگر وجود وصیتنامه را تأیید میکرد و سپس سعادتی را به سازشکاری و ترس و... محکوم مینمود، تأثیری بسیار منفی در روحیه هواداران و اعضا میگذاشت؛ چراکه سازمان در مدتی که سعادتی در زندان بود، او را "اسوه و اسطورهای از مقاومت" نشان داده و بهعنوان "مغز متفکری که شخصیتش عصاره و نتیجه سالها زندان و شکنجه بود" به اعضا و هواداران میشناساند. برایناساس، تخطئه یکباره سعادتی و طرد وی بههیچعنوان نمیتوانست برای سازمان ممکن باشد و ثانیاً مرکزیت سازمان نمیتوانست وجود چنین وصیتنامهای را منکر بشود؛ چراکه خط و امضای سعادتی گویاترین گواه وصیتنامه بود. بنابراین، مرکزیت خائن سازمان صلاح را چنین دیده که اصولاً به این مسئله نپردازد. 3. در این اطلاعیه سعی شده که سعادتی همچنان بهعنوان یکی از کادرهای بالای سازمان و معتقد به خط مشی کنونی منافقین معرفی گردد. فرار رجوی به دامن امپریالیسم تحت عنوان حفاظت و... و وصیتنامه سعادتی علیرغم انحرافات عقیدتی موجود در نگرش او به مسائل، بهعنوان نمایانگر گوشهای از کجرویهای منافقین دست به دست میگردد و نفاق حاکم بر سازمان را هرچه بیشتر در معرض قضاوت آنها قرار میدهد. توبههای دستهجمعی اعضا و هواداران سازمان چه در داخل زندان و چه در خارج شاهد و گواه صحت این سخن است.»[۴۰]
گزارش- 90
یک گروه 8 نفره از مخالفان جمهوری اسلامی ساعت 2 بعدازظهر امروز، با ورود به دفتر هواپیمایی ایرانایر در خیابان شانزهلیزة پاریس به دیوارهای این دفتر رنگ پاشیدند. به گزارش خبرگزاری فرانسه از پاریس، این عده که خود را عضو سازمان مارکسیستی - لنینیستی پیکار (در راه آزادی طبقه کارگر) معرفی میکردند، هدف از این عملیات را اعتراض به رژیم جمهوری اسلامی ایران عنوان کردند. این خبر در بخش عربی رادیو اسرائیل نیز انعکاس یافت.[۴۱]
گزارش- 91
سفیر سوئیس در تهران، که کشورش حافظ منافع ایران در مصر است، امروز به وزارت امور خارجه احضار گردید و با وی درباره بازگرداندن هواپیمای ربودهشده بوئینگ707 نیروی هوایی ارتش، که چهار روز قبل (2/5/1360) به مصر برده شده است، گفتوگو شد. به گزارش خبرگزاری پارس، در این مذاکرات قرار شد یک خلبان ایرانی برای بازگرداندن هواپیما که مورد موافقت مسئولان دولت مصر قرار گرفته، به این کشور اعزام شود.[۴۲] خبرگزاری فرانسه از قاهره اعلام کرد: مقامات مصری به دیپلماتهای سفارت سوئیس گفتهاند علت تأخیر پرواز هواپیما مسائل سیاسی نیست، علل فنی دارد و دو روز قبل به هواپیمای فوق اجازه بازگشت داده شده است.[۴۳]
گزارش- 92
صدام حسین امروز در مصاحبه با تلویزیون انگلستان، درباره جنگ با ایران و وضعیت داخلی این کشور مطالبی بیان کرد. وی در این مصاحبه گفت: ما به وقت بیشتری احتیاج داریم تا بتوانیم ایران را وادار کنیم تا به حقوق عراق اعتراف کند. به گزارش بخش عربی رادیو لندن، وی در بخش دیگری از سخنانش درباره گروههای مخالف رژیم بعث عراق گفت: در عراق مخالفان محلی نداریم، بلکه این مخالفان از کشورهای خارجی حمایت میشوند، بهویژه "حزبالدعوه" که اسرار نظامی عراق را به ایران میدهد.[۴۴]
گزارش- 93
عبدالرزاق محمد لفتا سفیر عراق در قبرس و لبنان، در گفتوگویی، درباره روابط عراق و شوروی، وضعیت اقتصادی عراق و اعطای پناهندگی به ایرانیان و... مطالبی را مطرح کرد. عبدالرزاق لفتا در این گفتوگو با ادعای اینکه کشورش قصد ازسرگیری رابطه دیپلماتیک با امریکا را ندارد، از بهبود رابطه با شوروی، که پس از آغاز جنگ با ایران ظاهراً رو به تیرگی رفته بود، خبر داد. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، عبدالرزاق لفتا گفت: «بهدنبال دیدار ماه گذشته طه یاسین رمضان (معاون اول نخستوزیر عراق) از شوروی، بار دیگر روابط بین دو کشور تا جاییکه منافع عراق و شوروی هر دو تأمین میگردد، از سر گرفته شده است. عراق و شوروی دارای یک پیمان دوستی و همکاری با یکدیگر میباشند، لکن روابط دو کشور ظرف دو سال گذشته، پس از سرکوبی کمونیستهای محلی ازسوی دولت عراق و از آن بیشتر، بهدنبال جنگ عراق علیه ایران، که شوروی از اتخاذ موضعی به طرفداری عراق خودداری کرده بود، تیره شد.» سفیر عراق دربارة تأثیر جنگ بر اوضاع اقتصادی عراق نیز ادعا کرد: «این جنگ، که اکنون یازدهمین ماه آن طی میشود، به اقتصاد عراق ضربهای وارد نساخته، زیرا اقتصاد ما بهخاطر اختلافمان با رژیم صهیونیستی براساس برنامههای جنگی طرحریزی شده است.» لفتا همچنین همسو با دیگر مقامات رژیم عراق، ادعای خرید اسلحه از رژیم صهیونیستی توسط ایران را تکرار کرد و درباره دعوت رژیم بغداد از بنیصدر و رجوی افزود: «اوضاع ایران در آستانه سقوط قرار دارد و چنانچه ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهوری پیشین ایران بخواهد، عراق به وی پناهندگی خواهد داد. هر ایرانی جز آیتالله خمینی میتواند از عراق پناهندگی بخواهد.»[۴۵]
گزارش- 94
بهرغم ادعای برخی محافل سیاسی درباره ارسالنشدن تجهیزات نظامی از شوروی به عراق، امروز مجله فارین ریپورت، که یک نشریه نظامی چاپ انگلیس است، در گزارشی به تقویت روابط نظامی شوروی با عراق اشاره کرد. نشریه المجله نیز از کمکهای تسلیحاتی شوروی، فرانسه و ایتالیا به عراق خبر داد. در این گزارش آمده است: «روسیه درحالیکه سعی در تقویت دوستیاش با سوریه دارد، ظاهراً ارسال تسلیحات به عراق را ازطریق کویت از سر گرفته است. روسیه از زمان بروز جنگ عراق علیه ایران، ارسال اسلحه به این کشور را بهحالت تعلیق درآورد و اولین محمولة آن بعد از این تعلیق، در 23 خردادماه تخلیه شد. گفته میشود که رهبری عراق به شوروی اطلاع داده که آماده است به آنان اجازه دهد که استفاده از پایگاه هوایی بغداد را از سر گیرند و این نشانگر آنست که پیمان دوستی بین عراق و شوروی بار دیگر مستحکم شده است. در همین حال، نشریه المجله (چاپ لندن) که از حمایتهای پادشاهی سعودی برخوردار است، در شماره اخیر خود نوشت: منابع اروپایی تأکید کردهاند که اخیراً عراق مقادیر زیادی اسلحه و مهمات جنگی ساخت شوروی دریافت کرده است. در همین حال، این مجله از ارسال تجهیزات نظامی اروپایی ازجمله فرانسه به عراق نیز پرده برداشت و به نقل از منابع فرانسوی نوشت: «فرانسه درحالحاضر، عراق را به تجهیزات جنگی و وسایل یدکی مجهز مینماید. و از سوی دیگر، ایتالیا آمادگی خود را برای تجهیز عراق ازلحاظ اتمی اعلام کرده است وهماکنون مذاکرات با ایتالیا دراینمورد در جریان است.»[۴۶]
گزارش- 95
نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده ایران، در مصاحبهای اختصاصی با خبرگزاری فرانسه دیدگاههای خود درباره بنیصدر و رجوی و مواضع حزب توده را درباره انتخابات ریاستجمهوری ایران بیان کرد. وی گفت: «ابوالحسن بنیصدر و مسعود رجوی را باید در یک بیمارستان روانی باهم به زنجیر بست. بنیصدر یک خائن و دو برابر یک بیمار روانی ازنظر سیاسی خطرناک است. بنیصدر از خودمحوری عجیبی برخوردار است و فکر میکند که بزرگترین دانشمند جهان است.» کیانوری در ادامه افزود: «اقدام بنیصدر با مسعود رجوی برای تشکیل یک شورای مقاومت ملی [ملی مقاومت] با شکست مواجه شده است.» رهبر حزب توده ایران همچنین خاطرنشان کرد: «رهبران گروههای ضدانقلاب، جنایتکار و سزاوار مرگاند، ولی قضات ایران باید به جوانانی که تحت تبلیغات مجاهدین دست به آشوب زدهاند امکان اصلاح خود را بدهد. این جوانان با حمایت از امپریالیسم مرتکب جنایات اجتماعی شدهاند و باید در اردوگاههای کار اصلاح شوند.» کیانوری گفت: «ما از محمدعلی رجایی در انتخابات ریاستجمهوری پشتیبانی کردیم، زیرا او کاندیدای تمام نیروهای ضدامپریالیست ایران بود. ... جهتگیریهای اسلام انقلابی با برنامة کمونیستها مطابقت دارد.» وی درمورد تقارن غیرمنتظره یک ایدئولوژی مارکسیستی و یک قدرت مذهبی گفت: «در مذهب تشیع تجسم استبداد بهوسیله قدرت شخصی یا فاشیسم بسیار مشکل است؛ حتی در چارچوب ولایت فقیه نیز رهبر باید توسط سایر مقامات مذهبی تأیید شود.»[۴۷]
گزارش- 96
در ادامه موج تبلیغات علیه ایران دربارة خرید اسلحه و تجهیزات نظامی از رژیم صهیونیستی، وزارت امور خارجه امریکا از ارسال تسلیحات امریکایی از این طریق اظهار بیاطلاعی کرد و وزیر دفاع انگلیس ادعا کرد ممکن است کمپانیهای بریتانیایی بهطور غیرقانونی به ایران تجهیزات ارسال کرده باشند. به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس: «دن فیشر سخنگوی وزارت امور خارجه، گفت سیاستهای جاری دولت امریکا مانع از ارسال تسلیحات به طرفین جنگ عراق با ایران است، اما بدون تردید، مقادیری سلاح ساخت امریکا ازطریق بازارهای بینالمللی منتقل شده است.»[۴۸] در همین حال، وزیر دفاع انگلیس در مجلس لردهای انگلیس، ادعا کرد که ممکن است کمپانیهای بریتانیایی بهطور غیرقانونی موتور تانکهای اسکورپین را به ایران صادر کرده باشند. ترنچارد گفت: مسئولین دولتی بهزودی تحقیقاتی دراینزمینه خواهند کرد. وی تأکید کرد که بخش تولیدکننده موتورهای تانک شرکت لیلاند، هیچ تخطی از قانون نکرده است. او اضافه کرد: در این مرحله از تحقیق میتوانم بگویم که شرکتهای دیگری، موتورهای تانک را بهطور غیرقانونی صادر کردهاند.[۴۹]
ضمیمه گزارش79: زندگینامه و اقدامات و خدمات شهید سرگرد حسین شهرامفر درپی شهادت سرگرد حسین شهرامفر، دوایر مختلف ارتش و سپاه پاسداران درباره مبارزات وی قبل و بعد از پیروزی انقلاب و تجلیل از خدمات او اطلاعیهای منتشر کردند.[۵۰] فرمانده سپاه کردستان درباره فعالیتهای شهید شهرامفر گفت: «سرهنگ شهرامفر* یکی از مؤمنین به انقلاب بود و از ابتدای انقلاب، همراه انقلاب میرزمید و در اکثر عملیاتها، برادران سپاه را یاری میداد و دوشبهدوش آنها در سنگر میجنگید. وی قهرمان تکواندوی ارتشهای جهان بود و نقش بسیار عظیمی در آموزش برادران سپاه و دانشجویان مسلمان خط امام داشت و مصرانه به آنها آموزش سنگین نظامی میداد. نقش وی در خنثیکردن کودتای نوژه [کودتای نافرجام سازمان نقاب] را نیز نمیتوان نادیده گرفت.»[۵۱] روزنامه کیهان نیز خلاصهای از فعالیتهای وی در عرصههای دفاع از انقلاب ازجمله پاکسازی مناطق شمالغرب کشور و دستگیری افراد شرکتکننده در کودتا علیه نظام جمهوری اسلامی ایران را درج کرده. در بخشی از این مطلب آمده است: «شهید سرهنگ2 پیاده چترباز حسین شهرامفر، رزمنده خالص اسلام، چهرهای بود که از قبل از انقلاب در دورانی که خفقان مطلق بر پیکره منجمد ارتش طاغوتی حاکم بوده، همبستگی و انقیاد خود را به انقلاب اسلامی ازطریق پخش نوارها، اعلامیههای امام خمینی و آگاهسازی و فرار از مأموریتهای ضدمردمی و یا خنثیکردن فعالیتهای ارتش علیه مردم ثابت نمود. در زمانیکه انقلاب به ثمر رسید، بهعلت حضور در تیپ23 نیروهای ویژه هوابرد (کلاهسبزها)، برادر شهید سرهنگ2 شهرامفر بههمراه تعدادی از برادران مؤمن و انقلابی مسئول دیگر، سعی بر آن داشتند که تیپ را پاکسازی کرده و تلاش در مهیاکردن این یگان ارزشمند برای مبارزات برعلیه ضدانقلاب داخلی و خارجی نمودند. والحق نیز موفق شدند و پس از پاککردن تیپ از لوث وجود ضدانقلاب، این یگان با قدرت چشمگیری در خدمت انقلاب اسلامی قرار گرفت. سرهنگ2 پیاده چترباز حسین شهرامفر علاوهبر نقش مؤثری که در بازسازی تیپ نوهد داشت، خود در سرتاسر مبارزات، پیشتاز رزمندگان اسلام بوده است. خلاصهای از عملیات [های] این برادر عبارتاند از: 1. شرکت در عملیات مبارزه برعلیه ضدانقلاب در شهرهای مهاباد و نقده. 2. شرکت در عملیات مبارزه برعلیه ضدانقلاب در خرمشهر. 3. رهبری تیم ضدکودتا (در پایگاه هوایی شهید محمد نوژه همدان) که منجر به دستگیری کلیه کودتاچیان و کشف مقادیری اسلحه و مهمات گردید. 4. شرکت در عملیات پاکسازی جاده سقز - بانه در جنگ اخیر کردستان. 5. فرماندهی نیروهای ضربت در اشغال ارتفاع آربابا شهر بانه. 6. بازپسگرفتن تأسیسات مخابرات قلیچیان از مهاجمان (این تأسیسات در شمالشرقی شهر سنندج میباشد.) 7. شرکت در عملیات پاکسازی جاده سنندج - دیواندره. 8. شرکت در عملیات پاکسازی جاده سنندج - کامیاران. 9. شرکت در عملیات پاکسازی جاده سنندج - مریوان. هنگامیکه ستاد عملیات مشترک ارتش و سپاه پاسداران در غرب (کرمانشاه) تشکیل شد، مسئولیت فرماندهی آن به برادر سرهنگ علی صیاد شیرازی، محول گردید. شهید سرهنگ2 پیاده چترباز حسین شهرامفر بهعنوان معاونت عملیاتی سرهنگ شیرازی گمارده گردید و به شرح زیر عملیات خود را ادامه داد: 1. شرکت در عملیات ستون بانه - سردشت و داشتن نقش مؤثر در رسانیدن ستون به سردشت. 2. مدیریت در عملیات پاکسازی دهات و روستاهای مجاور جادههای مواصلاتی کردستان. 3. شرکت در عملیات بازپسگرفتن نوسود در سه مرحله. 4. پاکسازی جاده بین کامیاران - گازرخانی. 5. شرکت در عملیات بازپسگرفتن ارتفاعات قوچ سلطان در مرز ایران و عراق (منطقه مریوان). 6. پاکسازی آبادی بایوه در مرز ایران و عراق. سرهنگ2 شهرامفر یکی از عناصر هماهنگکننده عملیات ارتش و سپاه پاسداران بود، بهطوریکه پس از برکناری سرهنگ شیرازی از فرماندهی عملیات غرب، او همچنان راه او را دنبال کرد و همیشه مورد احترام و محبوب برادران پاسدار بود. پشت سرش نماز میخواندند و همیشه از وجودش در امور سازماندهی و آموزش و عملیات استفاده میکردند.»[۵۲]
ضمیمه گزارش85: زندگینامه محمدعلی رجایی به نقل از روزنامه کیهان «محمدعلی رجایی در سال 1312 هجری شمسی در شهرستان قزوین، متولد شده و تحصیلات ابتدایی را تا اخذ گواهینامه ششم ابتدایی در همین شهرستان انجام داده است. در سال 1327، به تهران مهاجرت [کرد] و در سال 1328، به نیروی هوایی وارد شد که بهمدت 5 سال [را] به خدمت نیروی هوایی و تحصیل شبانه دوره متوسطه گذراند. در سال 1334، در شهرستان بیجار به معلمی پرداخت و در [سال] 1335، به دانشسرای عالی وارد [شد] و در سال 1338، تحصیلات خود را در رشته ریاضی در دانشسرای عالی به پایان برد و به سمت دبیر ریاضی در استخدام وزارت فرهنگ درآمد و در شهرستانهای خوانسار، قزوین و تهران به تدریس اشتغال یافت. درضمن، به فعالیتهای سیاسی میپردازد و در سال 1340، به عضویت نهضت آزادی درآمد که منجر به دستگیری در اردیبهشت 1342 و زندان رفتن او بهمدت 50 روز شد. پس از آزادی از زندان، بهاتفاق آقایان جلالالدین فارسی و دکتر باهنر به سازماندهی مجدد هیئت مؤتلفه پرداخت. ازجمله فعالیتهای نامبرده خدمات فرهنگی در مدارس کمال، رفاه و بنیاد رفاه و تعاون اسلامی است که با همکاری هاشمی رفسنجانی، دکتر باهنر و شهید مظلوم دکتر بهشتی [این کار را] ادامه میدهد. در سال 1350، بهدنبال سازماندهی هیئت مؤتلفه به خارج از کشور سفر کرد و از فرانسه، ترکیه و سوریه دیدن کرد و بهموازات دستگیری رهبران سازمان مجاهدین به همکاری با آنها به مبارزه مسلحانه پرداخت. وی در سال 1353، مجدداً دستگیر شد و مدت 4 سال در زندان کمیته قصر و اوین بود. در سال 1357، با اوجگیری انقلاب اسلامی ایران آزاد میشود. وی پس از آزادی از زندان، بلافاصله وارد مبارزات سیاسی و فرهنگی شد و بهاتفاق عدهای از همفکرانش برای بسیج و سازماندهی مبارزات مخفی معلمان مسلمان، تلاش گستردهای را آغاز میکند و موفق به ایجاد اولین تشکیلات مخفی اسلامی به نام انجمن اسلامی معلمان میشوند. در سال 1358، مسئولیت وزارت آموزشوپرورش را عهدهدار شد. پس از آن، بهعنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی انتخاب میشود و بالاخره بهدنبال تمایل ضمنی مجلس شورای اسلامی، ازطرف رئیسجمهور در تاریخ 18/5/1359، بهعنوان اولین نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران به مجلس شورای اسلامی معرفی و با رأی قاطع به نخستوزیری انتخاب شد. رجایی در سال 1340، ازدواج کرد و دارای یک پسر و دو دختر است.»[۵۳]
ضمیمه گزارش88: متن وصیتنامه محمدرضا سعادتی عضو کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) متن وصیتنامه محمدرضا سعادتی که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسید، به این شرح است: «متن وصیتنامه اینجانب سید محمدرضا سعادتی به مادر مجاهد، مادر رضاییهای مجاهد: بسم الله الرحمن الرحیم - مادر والای مجاهد، فرزند مجاهد تو در آخرین لحظات حیاتش حرفهای درونیاش را ازطریق تو میخواهد به خواهران و برادران مجاهدش برساند. آرزو میکنم که با این عمل در پیشگاه خدا و خلق سرافکنده نباشم. روی سخن من بهسوی خواهران و برادران مجاهدی است که با آرمانهای والای توحیدی آرزوهای پرشکوهی را دارند. بهخصوص روی سخن من با کسانی است که اکنون مسئولیت رهبری سازمان را بر دوش میکشند و در مرکزیت آن نشستهاند. برادران، من در شرایطی بهسوی مرگ گام برمیدارم که نتوانستم مواضع جدید سازمان را درک کنم و نسبت به آن اقناع نشدم. من شاید از پیش چنین خطری را احساس کرده بودم، ولی اکنون در این آخرین لحظات خطر را بسیار جدی و ملموس میبینم. من بههیچوجه نتوانستم خودم را قانع کنم که چنین خطری را ناگفته گذارم و از این نظر خود را مسئول احساس میکنم. برادران، من هم خودم را در اتخاذ مواضع جدید مسئول میدانم. هرچند که در زندان و به دور از تمامی بحثها و تصمیمگیریها بودم، لیکن من بهعنوان یک عضوی که قدرت درک و تشخیص سیاسی - استراتژیک داشت و میتوانست حداقل اظهارنظر کند، دررابطهبا سازمان حضور و وجود داشتم. برادران، ما با مواضع جدید، مرزهای سیاسی - استراتژیک خودمان را با تمایلات بورژوازی و خرده بورژوازی مرفه از یکطرف و مواضع اپورتونیسم چپ ازطرف دیگر کاملاً مخدوش کردهایم. همان مرزهایی که ضامن حفظ و بقای سازمانی در ابعاد توحیدیاش بود. حتماً میگویید که من در زندان بودم و از کموکیف مسائل جامعه اطلاعاتی ندارم. این درست است، ولی قبول کنید که مسائل جامعه آنقدر پوشیده نیست و منهم آنقدر بیگانه نبودهام. برادران، من بارها و بارها دررابطهبا مواضع جدید سازمان گریستم و هماینک هم در وضع شدیدترین تأثرات عاطفی این مطالب را مینویسم. برادران، ما چه جبههای را گشودهایم و قدم در چه صحنهای گذاشتهایم؟ چه شد که آنهمه تحمل و شکیبایی انقلابی خود را از دست دادیم؟ همان شکیبایی که به ما آن ویژگی خاص توحیدی را در این مرحله میداد. برادران، ما در دامی که امپریالیستها برایمان چیده بودند گرفتار شدیم. ما گام در صحنهای گذاشتیم که در آن صحنة تقابل، هیچکدام از طرفین دعوا از آن پیروز بیرون نخواهند آمد، بلکه این امپریالیستها و مزدوران داخلی آنها هستند که کرکسوار بر بالای صحنه پرواز میکنند و انتظار روزی را میکشند تا فرود آیند و با بهراهانداختن حمام خون (از نوع اندونزی) دیکتاتوری وحشتناکی را حاکم گردانند و هزاران نفر را از طرفین به جوخه اعدام بسپارند. برادران، ما بهسهمخود، در گشودن این صحنه که زمینههای روانی تحقق چنین کودتایی را فراهم میکند مسئولیم. شاید مطرح کنید که این ما نبودیم که این صحنه را گشودیم، بلکه بر ما تحمیل گشت. ولی برادران، ما هم بهعنوان یک طرف این دعوا میتوانیم و میتوانستیم از زیر بار این تحمیل خارج شویم، کمااینکه تاکنون چنین بود. برادران عزیز، گاه لازم است که حتی از حقوق اساسی خود دررابطهبا منافع تمامی خلق صرفنظر نمود. علی(ع) شیر میدان جنگ، از حق خود 25 سال صرفنظر نمود و شمشیر نکشید. باتوجهبه اینکه میدانست که اگر بیرون میآمد و فریاد حقطلبانه سرمیداد، صدها و هزاران جوان سلحشور و جنگجوی عرب به دور او حلقه میزدند. برادران، حتماً عنوان میکنید که از درون سیستم حاکم بالاخره امثال [انور] ساداتها در آینده بیرون خواهد آمد، ولی چه دلیلی دارد که امروز ما در مقابل ناصر [رهبر مصر] موضعگیری کنیم. آیا وظیفه انقلابی حکم نمیکند که ناصر را تقویت نمود؟ برادران، ما دفاع از لیبرالها را در عمل مطلق کردیم و بالاخره درنهایت، در این دام افتادیم. برادران، من هرچه که این جبهه و قطببندی را جستوجو کردم، برای آن عمق طبقاتی نیافتم. برای آن نتوانستم مرز بین خلق و امپریالیسم را ترسیم کنم. برادران، در ویتنام، در کامبوج، در الجزایر، در کوبا و... و در نیکاراگوئه، نیروهای انقلابی با اتکای به تمامی خلق در یکطرف قرار داشتند و امپریالیستها، سرمایهداران وابسته، فئودالیسم و اشراف و مزدوران داخلی در طرف دیگر واقع شده بودند. ولی برادران، ما در این صحنه چه قطببندی را روبهروی خود داریم؟ و با چه منطقی خود را راضی کنیم؟ من هرچه فکر کردم نتوانستم خودم را راضی کنم که عمق این صحنه، نبرد بین خلق و امپریالیسم را نشان میدهد. من در عمق صحنه، دستهای پلید و آتشافروز جهانخواران و مزدوران داخلی آنها را میبینم که از آغاز پیروزی انقلاب کبیر 22 بهمن، سعی در رودررو قراردادن نیروها بهویژه سازمان مجاهدین با حاکمیت بود [داشت]. برادران عزیزم، من شما را به فکر و اندیشه کامل توصیه میکنم. من هیچ آرزو ندارم که مرگم عاملی جهت رشد خشونتها گردد، بلکه در این آرزویم که حال که حیاتم در ایجاد فضایی صلحآمیز و محبتگونه نقش نداشته است، مرگم بتواند روح وحدت و صلح را در جامعه گسترش دهد؛ یعنی همان روحی که دشمنان ما؛ یعنی امپریالیستها سخت، از آن وحشت دارند. برادران، ما به حساب کدام نیروی اجتماعی پا بدین صحنه گذاشتهایم؟ مطمئن باشید که کارگران و دهقانان بههیچوجه از هیچکدام از طرفین دعوا حمایت فعال مادی و معنوی نخواهند کرد و اساساً از صحنه سیاسی جامعه دور شده و موضع منفعل خواهند گرفت، همان چیزی که لاشخورها در انتظار آناند. برادران، شما از دیکتاتوری و خفقان و وحشت میگویید. کدام دیکتاتوری برادران، دیکتاتوری یا میباید بر بنیادهای فئودالی استوار باشد که در ایران چنین بنیادهایی وجود ندارد و یا بر اقتصاد کمپرادوری* که اینهم موجودیتی در سیستم حاکم ندارد. حتماً دیکتاتوری از نوع سرمایهداری دولتی مانند مصر و عراق و... را نام میبرید. برادران، ما میتوانیم در کنار سرمایهداری دولتی و علیه امپریالیستها باشیم، گواینکه در این مسئله که نظام اقتصادی حاکم بهسوی سرمایهداری دولتی میرود، هنوز حرف است. برادران، فراموش نشود که ایران همواره در یکصد سال اخیر، کانون تحولات انقلابی در منطقه خاورمیانه بوده. ایران مهد تشیع سرخ است و از یک فرهنگ انقلابی قوی برخوردار است. از طرف دیگر، برادران، شرایط و اوضاع و احوال بینالمللی اجازه شکلگیری چنان استبدادی را که عمدتاً بورژوازی آن را تبلیغ میکند و ترس و وحشت از آن را دامن میزند، نخواهد داد. من فکر میکنم که ما هنوز اسیر در جنگ مسائلی هستیم که در زندان با آن روبهرو بودیم و از سر گذراندیم. ما بهطور خودبهخودی به رشد خصومتها و کینههای شکلگرفته در داخل زندان کمک کردیم و درنهایت، حتی تا مرز یک قطببندی پیش بردیم. درصورتیکه شرایط کنونی؛ یعنی شرایط بعد از انقلاب، بنیاداً با شرایط زندان تفاوت داشت. برادران، بورژوازی از یکطرف و اپورتونیسم چپ ازطرف دیگر، چنان جو تبلیغاتی را فراهم کردند که ما را بهدنبال خودشان کشاندند، بهطوریکه ما مجبور شدیم که از خود در مقابل اپورتونیسم چپ دفاع کنیم که "ناپی گیر" نیستیم و "انقلابی" هستیم. موضع قاطعی در قبال اپورتونیسم چپ نگرفتیم. ما در قبال ماجراجوییهای آنها پاسخ قاطع ندادیم. برادران، من اکنون فکر میکنم که خط اصولی و صحیح، دفاع و تقویت مواضع ضدامپریالیستی رژیم حاکم است و مقابله و تضعیف آن در این مواضع، اپورتونیسم چپ است. ما از ابتدا چنین اصولی را تبلیغ میکردیم و نیروها را دعوت میکردیم که دست از چپروی و ماجراجویی بردارند و مواضع ضدامپریالیستی رژیم حاکم را تقویت کنند و حتی در [حوادث] گنبد توصیه میکنیم که تمامی دفاتر خود را تعطیل کنند. ولی خودمان بهطور خودبهخودی تحتتأثیر جو فشار تبلیغاتی حاصل از بورژوازی و خردهبورژوازی مرفه از یکطرف و اپورتونیسم چپ از طرف دیگر، این اصول را نادیده گرفتیم. برادران، خصایل ضدامپریالیستی را که ما از برای رژیم ترسیم میکردیم، از آن جناح لیبرال ما نبود، چراکه خود بهتر میدانستیم که لیبرالها هیچ توان درک امپریالیسم و خطر آن را ندارند، این خصایل را ما در جناح دیگر جستوجو میکردیم و برادران، خیلی صریح بگویم، من این خصایل را هنوز مشاهده میکنم و آن را بهشدت قابلتقویت میبینم. برادران عزیز، ما احتیاج به یک تجدیدنظر اساسی در خط مشیمان داریم. ما با نیرویی که در سطح جامعه در اختیار داریم، میتوانیم با چرخشی اصولی و تاریخی فضای تیره و دشمنشادکن میهنمان را دگرگون کنیم و آن را به محیطی سرشار از شادی، تلاش، سازندگی و محبت [تبدیل] نماییم. برادران، تاریخ درمورد ما قضاوت خواهد کرد. مبادا که فردای تاریخ، قسمتی از مسئولیت شکست را ما بر دوش بکشیم. عزیزان، ما یک بار دچار غرور سازمانی شدهایم و نتیجه تلخ آن را نیز چشیدهایم. مبادا که دوباره دچار چنان غرور سازمانی شده باشیم! من فکر میکنم که این غرور فعلاً وجود دارد. برادران، فکر کنیم، به سرنوشت خلق، به سرنوشت انقلاب و به سرنوشت مکتبمان اسلام، مبادا که این غرور ما را به دام خود کشانده است. برادران من، از قبول شکست و پذیرش خطا و اشتباه نباید هراسید. برادران، بهجای اینکه به منافع کوتاهمدت سیاسی اندیشید، باید تاریخی اندیشید و یا بهتر بگویم باید تفکری توحیدی داشت. هیچ مهم نیست که ما در حرکتهای سیاسیمان شکست و عقبنشینی را بپذیریم. در مقابل تودهها، غرور هیچ معنی و مفهومی ندارد. باید خلوص داشت. برادران، من فکر میکنم که ما فریب این حمایتهای صدری و لفظی قشری از جامعه را خوردهایم، حمایتی که قبل از اینکه عمق انقلابی و توحیدی داشته باشد، عکسالعمل عاطفی ناشیاز گرایشات غیرانقلابی طبقات قشر حمایتکننده است. برادران، مرا میبخشید که چنین بیپروا میگویم، شاید بگویید که "سید" بالاخره با این وصیتش به ما ضربه زد. ممکن است که این وصیت باعث شود تا ازنظر سیاسی شما حداقل مورد سؤال واقع شوید، ولی من با ایمان و اعتقاد به حقانیت جهانبینی توحیدی و پیروزی سیاسی آن حساب تمامی این مسائل را هم کردهام و ازنظر من هیچ مهم نیست که در ظاهر، این وصیتنامه به سازمان ضربه سیاسی بزند، ولی من این ضربه را هشداردهنده میدانم و آرزو دارم که برادران عزیزم را بهویژه برادرانی که در مرکزیت سازمان قرار گرفتهاند به فکر وادارد. برادران، من میتوانستم قبل از صدور حکم اعدام با عنوانکردن نقطهنظراتم بهطور رسمی، خود را از خطر مرگ برهانم، ولی من مرگ را انتخاب کردم تا مبادا فکر شود که این نقطهنظرات دارای تمایلات شرکآلود ترس از مرگ است. من مرگ را با اشتیاق پذیرفتم و شاید چند ساعتی به آن نمانده است که من خودم را شهید در مسیر توطئههای امپریالیستها میدانم. من هیچ فردی را دراینمورد مسئول نمیدانم و انتقام خون من جز از جهانخواران و مزدوران داخلی آنها پسگرفتنی نیست. باز در اینجا تکرار میکنم بههیچوجه آرزو ندارم که مرگ من عاملی درجهت رشد و گسترش خشونتها گردد، بلکه آرزوی قلبی من این است که این مرگ دریچهها را بهسوی وحدت و الفت بگشاید. برادران عزیزم، در پایان این وصیت مجبورم نظرم را خیلی صریح و روشن درمورد امام خمینی مطرح کنم. برادران، امام خمینی در شرایط کنونی تاریخ مهین عزیزمان، مظهر خشم تودههای محروم ایران و حتی منطقه، علیه غارتگریها و جنایات جهانخواران است. برادرانم، ما چرا این خشم را تقویت نکنیم و چهره خندان امام خمینی را برای خود و برای تودهها طلب نکنیم. برادران، امپریالیستها و مزدوران داخلی آنها بهشدت از این خشم انقلابی وحشت دارند. با بورژوازی در داخل و سایر نیروهایی که برای امپریالیست سفره پهن میکنند، تلاش میکنند تا این مظهر را از بین ببرند و یا ضعیف کنند. برادران، ما نباید بهمانند لیبرالها برخورد کنیم. فرق است بین یک سازمان انقلابی و مردمی با نیروهای لیبرال. ما نباید دچار همان غرور و عواطفی بشویم که تمایلات لیبرالی در داخل جامعه تبلیغ میکنند.»[۵۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/05/06
- ↑ سند شماره 147312 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن2 - گروه اطلاعات) به سماجا (رکن2 - مد اطلاعات)، 19/5/1360، ص1.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص29، اهواز - خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 131، 8/5/1360، صص 31 - 30، خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 8/5/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 130، 6/5/1360، صص 7 و 8، تهران - خبرگزاری پارس، 6/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 132، 8/5/1360، ص11، تهران - خبرگزاری پارس، 8/5/1360؛ و - سند 163026 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به سماجا2 (م - 132)، 8/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص29، اهواز - خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 131، 8/5/1360، صص 31 - 30، خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 8/5/1360، ص15.
- ↑ سند شماره 42468 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی ستاد منطقه3 به ستاد مرکزی سپاه، 7/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 42628 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (عملیات)، 6/5/1360، صص 1 و 2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 132، 8/5/1360، صص 10 و 11، تهران - خبرگزاری پارس، 8/5/1360؛ و - سند شماره 156334 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: خلاصه اطلاعاتی شماره 60، ستاد سپاه پاسداران غرب (اطلاعات عملیات)، 9/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 156356 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه مقدم نزاجا کرمانشاه (رکن2) به فرماندهی لشکرهای 8 و 64 (رکن2)، 10/5/1360، سند تکبرگی ؛ و - سند شماره 42681 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه سنندج به فرماندهی سپاه مرکز، 8/5/1360، صص 1 و 2.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 132، 8/5/1360، صص 11 و 12، تبریز - خبرگزاری پارس، 8/5/1360؛ و - سند شماره 42628 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (عملیات)، 6/5/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 196409 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، از لشکر28 پیاده کردستان (رکن2) به فرماندهی سپاه پاسداران (واحد اطلاعات)، شماره 48، 12/5/1360، صص 3 - 2.
- ↑ سند شماره 42644 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه سنندج به فرمانده سپاه مرکز، 7/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 138451 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 7/7/1360، ص1.
- ↑ سند شماره 57408 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه بانه (سنندج) به فرماندهی سپاه مرکز، 13/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 42681 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 132، 8/5/1360، ص11، تهران - خبرگزاری پارس، 8/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص11.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 130، 6/5/1360، صص 15 و 16، تهران - خبرگزاری پارس، 6/5/1360؛ و - همان، ص29، آبادان - خبرگزاری پارس، 6/5/1360.
- ↑ سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص22؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص7، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - سند شماره 42683 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه کرمانشاه به اطلاعات سپاه تهران، 8/5/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 42622 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از کرمانشاه به تهران فرماندهی سپاه، 6/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص29، اهواز - خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 131، 8/5/1360، صص 31 - 30، خبرگزاری پارس، 7/5/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 8/5/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 130، 6/5/1360، ص26، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 6/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص38، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 7/5/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 42624 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 6/5/1360، صص 1 و 2؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 42624 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص2؛ و - سند شماره 42653 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران تهران به سپاه پاسداران گلپایگان، 7/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 6/5/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 42624 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 42624 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص2.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 6/5/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 42642 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه اصفهان به اطلاعات سپاه مرکز، 7/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 42626 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه قزوین به مرکز فرماندهی، 6/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 131، 7/5/1360، ص8، اهواز - خبرگزاری پارس، 7/5/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 130، 7/5/1360، ص17.
- ↑ سند شماره 42642 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 132، 8/5/1360، ص18، رشت - خبرگزاری پارس، 8/5/1360.
- ↑ سند شماره 42619 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شیراز به اطلاعات و فرماندهی سپاه مرکز تهران، 6/5/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 8/5/1360، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/5/1360، ص1؛ و - روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 130، 6/5/1360، صص 8 و 9، تهران - خبرگزاری پارس، 6/5/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/5/1360، ص13؛ و - روزنامه اطلاعات، 8/5/1360، ص4.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، صص 1 و 2.
- ↑ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نشریه بررسی و تحلیل رویدادهای ایران و جهان، شماره 4، شهریور 1360، صص 63 - 61.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 130، 7/5/1360، ص18 و صص 11 و 12 ضمیمه.
- ↑ همان، ص15.
- ↑ همان، ص18.
- ↑ همان، ص12 ضمیمه.
- ↑ همان، صص 10 و 11.
- ↑ همان، صص 9، 10 و 13.
- ↑ همان، صص 26 و 27، تهران - خبرگزاری فرانسه، 6/5/1360.
- ↑ همان، ص12.
- ↑ همان، ص13.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 134، 10/5/1360، ص22، تهران - خبرگزاری پارس، 10/5/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعته گذشته)، شماره 133، 9/5/1360، صص 16 و 17، تهران - خبرگزاری پارس، 9/5/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 10/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 18/5/1360، ص14.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/5/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/5/1360، صص 1 و 2.