1360.01.22

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۳ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۲ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « {{جعبه زندگینامه |عنوان = روزشمار جنگ سال 1360 |نام = 1360.01.22 |نام دیگر= بیست و دو فروردین |روز= 22 فروردین 1360 |تاریخ شمسی= 1360.01.22 |تاریخ میلادی= 11 آوریل 1981 |تاریخ قمری= 6 جماد‌ی‌الثانی 1401 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1361.01.22...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.01.22
نام‌های دیگر بیست و دو فروردین
تاریخ شمسی 1360.01.22
تاریخ میلادی 11 آوریل 1981
تاریخ قمری 6 جماد‌ی‌الثانی 1401





گزارش- 1

1. در نتیجه درگیری‌های متعدد بین نیروهای ایران و عراق در مناطقی از جبهه جنوب، ازجمله آبادان و اروندرود، ضمن واردآمدن خساراتی بر ارتش عراق، تعدادی از نیروی‌های دشمن کشته شدند. ارتش عراق در مقابل، حمله‌های توپخانه‌ای به شهرهای اهواز و آبادان را ادامه داد و در بیانیه خود مدعی شد که تلفات گسترده‌ای بر نیروهای ایرانی وارد کرده است. در جبهه آبادان، نیروهای ایرانی متشکل از ارتش، سپاه پاسداران و بسیج با اجرای آتش بر روی مواضع عراق در میدان تیر و محور آبادان ماهشهر موفق شدند ۵ دستگاه تانک، ۲ دستگاه کامیون، ۱۰ سنگر گروهی و انفرادی و یک قبضه تیربار قوای عراقی را منهدم کنند. همچنین تعدادی از نیروهای عراقی در این حمله کشته و زخمی شدند.[۱] از سوی دیگر، امروز، درگیری در حاشیه اروندرود ادامه داشت که در نتیجه آتش توپخانه نیروهای ایرانی یک قبضه توپ۱۰۶ میلی‌متری ارتش عراق با سکوی مربوط به آن منهدم شد. آتش سنگین نیروهای ایرانی در این منطقه از سنگرسازی عراقی‌ها جلوگیری کرد.[۲] براساس اعلام گارد ساحلی ژاندارمری مستقر در خسروآباد آبادان، ارتش عراق در چند روز اخیر، اغلب هنگام مدّ آب به‌طور پراکنده نواحی دهانه بهمنشیر و قفاص را کاملاً زیر آتش توپخانه قرار داد. نظر به اینکه دهانه بهمنشیر، بوارین، منطقه ترمینال و جاده قفاص کاملاً زیر پوشش برد توپخانه عراق قرار دارند، بنابراین دشمن قصد دارد بر روی این مسیرها اجرای آتش کند. لذا باتوجه‌به اینکه سمت چپ عراق در جاده ماهشهر خالی می‌باشد و محیط جلوی آن باز است، پایانه نظامی قفاص و مسیر راه احداثی نیروی دریایی، جاده قفاص، دهانه بهمنشیر و پایانه آن در خطر هستند.[۳] از طرفی، امروز، ۳ تن از نظامیان عراق که قصد داشتند از منطقه الدواسر (مقابل خسروآباد) وارد ایران شوند، اسیر شدند.[۴] از سوی دیگر، گروهی از نیروهای ایرانی با استفاده از الگوی جنگ‌های نامنظم، موفق شدند ۲ سد خاکی عراق در کرخه‌کور و هویزه را منفجر و خساراتی به قوای عراقی وارد کنند. این نیروها همچنین یک قبضه تیربار سربازان عراقی را همراه خدمه آن در جبهه کرخه‌کور و یک انبار مهمات نیروهای بعثی را در جبهه مالکیه منهدم کردند.[۵] در محور محمدیه نیز یک گروه گشتی از سپاه پاسداران با نیروهای گشتی عراق درگیر شد که در این درگیری ۲ نفر از نیروهای سپاه زخمی شدند.[۶] عراق در پاسخ به حملات توپخانه ایران، حمله‌های توپخانه‌ای خود را به شهرهای اهواز و آبادان امروز نیز ادامه داد که منجر به شهادت و زخمی‌شدن ۵ تن از ساکنان این شهرها شد. ارتش عراق در بیانیه خود ادعا کرد که بیش از ۸۰ تن از نیروهای ایرانی در درگیری‌های ۲۴ ساعت گذشته، کشته شدند. براثر آتش توپخانه دورزن نیروهای عراقی بر روی شهر اهواز، ۳ نفر زخمی برجای ماند و تعدادی از منازل مسکونی نیز آسیب دیدند.[۷] از سوی دیگر، شهر آبادان به‌طور متناوب زیر آتش توپخانه نیروهای عراقی قرار داشت که در نتیجه آن ۲ نفر از ساکنان این شهر شهید شدند و چندین ساختمان مسکونی نیز ویران شد.[۸] براساس گزارش یک افسر عراقی فراری از جبهه نوسود به عراقی‌های مورد اعتماد ایران در دمشق، عراق لشکر۴ خود را به نوسود فرستاد و نیروهای قبلی را به داخل فرا خواند و قصد دارد پس از تمرین و تجهیز، آنها را به جبهه آبادان بفرستد. همچنین دشمن نقل‌وانتقالات مشابهی نیز در جبهه دزفول انجام داد و تصمیم دارد روز ۲۵ یا ۲۶ فروردین‌ماه، به آبادان حمله کند.[۹] در منطقه شجاع نیز براثر آتش واحد خمپاره‌انداز نیروهای سپاه دزفول روی سنگرهای ارتش بعث عراق ۱۵ نفر از آنها کشته شدند و یک تانک، یک خمپاره۸۱ میلی‌متری و چند سنگر اجتماعی منهدم شد. در منطقه صالح مشطط و دالپری هم خسارات مشابهی به ارتش عراق وارد آمد.[۱۰] امروز، ارتش عراق با انتشار بیانیه نظامی شماره ۳۰۳ مدعی شد در شبانه‌روز گذشته، نیروهای این کشور در درگیری‌های مختلف با قوای ایرانی در سرپل ذهاب، گیلان‌غرب، دزفول، شوش، الخفاجیه و آبادان موفق شدند ۸۸ نفر از نیروهای ایرانی را کشته و ۴ موضع پیاده‌نظام، یک تانک، ۲ نفربر زرهی، ۷ قبضه توپ، ۱۷ خودرو، ۲ سکوی پرتاب موشک، ۲ پست دیدبانی و ۵ چادر مهمات آنها را منهدم کنند. ارتش عراق در این بیانیه تلفات و خسارات خود را ۹ کشته، ازکارافتادن ۳ خودرو و یک خمپاره‌انداز اعلام کرد.[۱۱]

گزارش- 2

2. در نتیجه تبادل آتش در جبهه‌های غرب و شمال‌غرب، نیروهای ایرانی در مناطق میمک، منطقه نظامی انیزی، نوسود و مریوان تلفات و خساراتی بر ارتش عراق وارد آوردند. در درگیری امروز نیروهای ایران و عراق در جبهه ایلام، ۳ خمپاره‌انداز ۱۲۰ میلی‌متری با مواضع پرتاب آنها و ۴ انبار مهمات عراق منهدم شد و تعدادی از نیروهای عراقی کشته شدند. در منطقه میمک نیز براثر انهدام ۶ سنگر گروهی سربازان عراقی، چند تن از آنان جان باختند. در این حمله که ساعت ۳ بامداد، انجام شد، منطقه نظامی انیزی که گفته شده پایگاه نیروها و انبار مهمات و تانک‌های عراقی است هدف آتش نیروهای ایرانی قرار گرفت. براساس گزارش‌ها وسعت آتش در این منطقه حدود ۷۰۰ مترمربع بود و به احتمال زیاد تلفات گسترده‌ای به نیروهای عراقی وارد آمد، اما اطلاع کاملی از آن در دست نیست.[۱۲] در جبهه کرمانشاه هم در منطقه نوسود، نیروهای ایرانی موفق شدند در یک عملیات زرهی، ۳ خودرو، یک آتشبار مهم توپخانه و ۳ سنگر گروهی قوای عراقی را منهدم و تعدادی از آنها را مجروح کنند. درگیری‌ها در جبهه‌های قصرشیرین، گیلان‌غرب، سومار، زله‌زرد و داربلوط به‌صورت مبادله آتش توپخانه بین دو طرف ادامه دارد.[۱۳] همچنین طبق اطلاعیه شماره ۴۶۶ ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، رزمندگان نیروی زمینی ایران در جبهه مریوان مواضع نیروهای عراقی را زیر آتش قرار دادند که در نتیجه چندین خودرو و یک قبضه توپ منهدم شد و تعدادی کشته از سربازان عراقی برجای ماند.[۱۴] به گزارش روابط‌عمومی سپاه مریوان پایگاه نباسوته و کهریز عراق امروز هدف توپخانه ایران قرار گرفت که در انبار پایگاه نباسوته آتش‌سوزی رخ داد و براثر آن تعدادی از نیروهای دشمن کشته یا مجروح شدند.[۱۵]

گزارش- 3

3. امروز نیز برخی از مناطق کردنشین صحنه درگیری عناصر احزاب و گروه‌های مسلح غیرقانونی با نیروهای خودی بود. همچنین تعدادی از افراد گروه‌های مسلح غیر قانونی خود را تسلیم نیروهای خودی کردند. براساس گزارش سپاه پاسداران میاندوآب، از ساعت ۱۹:۳۰ شب گذشته، عناصر مسلح غیرقانونی با پرتاب چندین گلوله خمپاره و رگبار مسلسل سبک از نزدیکی‌های روستای ساری‌قمیش، نیروهای ارتش و سپاه پاسداران مستقر در تپه گاومیش‌گلی، سه‌راه سد و پلیس‌راه را زیرآتش قرار دادند که تلفات جانی نداشت و بلافاصله با مقابله‌به‌مثل نیروهای سپاه پاسداران همراه شد.[۱۶] گزارش شده که این درگیری تا ساعت ۶ بامداد امروز، ادامه یافت.[۱۷] همچنین امشب، در بانه یک پاسدار حین گشت‌زنی به شهادت رسید.[۱۸] در همین شهر یکی از اعضای حزب دمکرات خود را تسلیم سپاه پاسداران کرد. علاوه‌براین، ۲ تن از سربازان عراقی نیز به سپاه بانه پناهنده شدند.[۱۹] برپایه گزارش اطلاعات ستاد مشترک کردستان، تعدادی از اعضای گروه‌های مسلح غیرقانونی به روستای سلامت‌آباد واقع در جاده بیجار تکاب حمله کردند، اما در نتیجه عملیات ضربتی نیروهای سپاه پاسداران بیجار که از ساعت ۱۰:۳۰ صبح، شروع شد و تا عصر ادامه داشت این روستا از وجود آنها پاک‌سازی شد. خبرگزاری پارس به نقل از فرمانداری پیرانشهر گزارش داد: درپی ورود چند تن از مردم منطقه منگور به این بخش به‌منظور دریافت سهمیه گازوئیل برای مصرف کشاورزی، عناصر مسلح حزب دمکرات بر روی آنها آتش گشودند و ۲ تن را به شهادت رساندند.[۲۰] همچنین در درگیری عوامل گروه‌های مسلح با نیروهای سپاه پاسداران در منطقه سردشت ۲ نفر از پاسداران براثر ترکش خمپاره آر.پی.جی۷ مجروح شدند.[۲۱] هفت غیرنظامی عراقی نیز با تسلیم خود به نیروهای پادگان سردشت تقاضای پناهندگی کردند.[۲۲] امروز همچنین ۸ نفر از اعضای حزب دمکرات درپی پیام امام خمینی در هجیج از توابع نوسود تسلیم سپاه پاوه شدند.[۲۳] از سوی دیگر، امروز، بین فرمانده پایگاه دلن عراق در شمال‌غرب نوسود و یکی از نیروهای نظامی همان پایگاه درمورد نگشودن آتش بر سر مردم روستاهای ایران مشاجره رخ داد که درنهایت منجر به درگیری و کشته یا زخمی‌شدن ۱۵ نفر از افراد پایگاه، ازجمله فرمانده آن شد.[۲۴]

گزارش- 4

4. هیئت دولت جمهوری اسلامی ایران چارچوب کلی و قواعد حل‌و‌فصل قراردادها و اختلافات مالی و حقوقی را با دولت و شرکت‌های امریکایی مشخص و برای اجرا به دستگاه‌های اجرایی و استانداری‌ها ابلاغ کرد. مضمون اصلی این ابلاغیه قطع وابستگی به امریکا و شرکت‌های امریکایی بود. هیئت دولت در جلسه امروز، تصمیماتی درمورد چارچوب کلی سیاست خود در جریان حل‌و‌فصل قراردادها و اختلافات مالی و حقوقی با دولت امریکا اتخاذ کرد که بدین‌شرح می‌باشد: 1. باتوجه‌به مصالح عالیه ایران سیاست کلی برپایه قطع کلیه مناسبات اقتصادی با امریکا استوار است. 2. از دعوت کارشناسان امریکایی برای تکمیل پروژه‌ها خودداری و در موارد استثنایی از شرکای دیگر کنسرسیوم‌ها یا کارشناسانی با ملیت‌های غیرامریکایی که با ایران روابط سیاسی دارند، استفاده شود. 3. به قراردادهای مفید و موجه، با ایجاد حداقل وابستگی عمل شود، یعنی درصورتی‌که قرارداد رو به اتمام بوده یا فسخ آن مستلزم پرداخت غرامت و ضرر و زیان زیاد باشد یا اینکه امکان تکمیل ازطریق دیگر وجود نداشته باشد درمورد آن اقدام کنند. 4. قراردادهای غیرمفید و غیرموجه تاجایی‌که امکان دارد با حداقل غرامت فسخ شود. 5. تأمین قطعات و لوازم یدکی برای دستگاه‌ها و پروژه‌های امریکایی موجود، مشروط بر آنکه از منابع غیرامریکایی قابل‌تأمین نباشد، مجاز است. 6. سفارش قطعات جدید برای خط تولید و خط مونتاژ به امریکا داده نشود. 7. مسئولیت تصمیم نهایی در چارچوب سیاست مذکور با دستگاه‌های اجرایی و وزیر مربوط است. 8. تصمیم نهایی قبل از نافذشدن آن، به‌منظور بررسی لازم ازنظر سیاسی و تطابق با سیاست‌های موجود به دفتر هماهنگی و اجرای بیانیه الجزایر مستقر در نخست‌وزیری ارجاع خواهد شد. بررسی تصمیمات مربوط در ستادی متشکل از مسئول دفتر و نمایندگان وزارت امور خارجه، وزارت امور اقتصادی و دارایی، شورای قضایی، کمیته دعاوی بانک مرکزی و وزارتخانه‌های ذی‌ربط به عمل خواهد آمد.[۲۵]

گزارش- 5

5. رئیس‌جمهور در نامه‌ای خطاب به دادستان کل کشور، ضمن اینکه توقیف روزنامه میزان و دستگیری سردبیر آن را مخالف قانون اساسی دانست، خواستار رفع توقیف این روزنامه و آزادی رضا صدر شد. اعضای شورای سردبیری روزنامه مذکور نیز در یک مصاحبه مطبوعاتی ضمن انتقاد درمورد تعطیلی روزنامه میزان، این کار را برخلاف قوانین و مقررات دانستند. درپی توقیف روزنامه میزان ارگان نهضت آزادی ایران، به اتهام نشر اکاذیب و تشویش اذهان عمومی، دادستان کل کشور در بیانیه‌ای ضمن تعیین قوانین جدید فعالیت روزنامه‌ها و مطبوعات کلیه گروه‌ها و احزاب سیاسی را به دریافت مجوز برای انتشار روزنامه‌های خود، ملزم کرد. امروز، ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور در نامه‌ای سرگشاده به دادستان کل کشور ضمن اظهارتأسف از توقیف روزنامه میزان، با بیان اینکه امریکا تلاش می‌کند از هر طریقی به سران سیاسی نظام نزدیک شود و با القای وابستگی آنان به خود کلید قدرت را در دست گیرد، مدعی شد برای نابودی نظام جمهوری اسلامی طرحی تنظیم شده که خطوط اصلی آن عبارت است از: قطع ارتباط رئیس‌جمهور با مردم با استفاده از اختلاف‌افکنی بین نهادهای موجود، زمینه‌سازی برای بازگشت استبداد وابسته به غرب درقالب استبداد با رنگ مذهبی و... . وی در ادامه نامه با برشمردن برخی ضعف‌های دستگاه قضایی کشور، به برخی موارد نقض قانون ازجمله توقیف روزنامه میزان اعتراض کرد و پیامد این امور را بازگشت استبداد درقالب طرح امریکا دانست.*[۲۶] از سوی دیگر، شورای سردبیری روزنامه میزان متشکل از هاشم صباغیان، حسین بنی‌اسدی و نعمت‌اللهی امروز، در یک مصاحبه مطبوعاتی با اشاره به اینکه سومین سال پیروزی انقلاب اسلامی به فرمان امام امت سال حاکمیت قانون نام‌گذاری شده، با اظهارتأسف برای مجریان قانون، تعطیلی روزنامه میزان را عملی غیرقانونی خواندند و آن را به‌شدت تقبیح کردند. هاشم صباغیان عضو شورای سردبیری روزنامه میزان، در سخنان خود به مصاحبه‌های دادستان کل و بازپرس ویژه اعتراض کرد و گفت: «تاکنون به هیچ‌یک از خواسته‌های ما پاسخ نداده‌اند و سؤالات ما بدون پاسخ مانده و نقطه مقابل که همه امکانات را دراختیار دارند، ... مصاحبه‌های یک‌طرفه و عاری از حقیقت می‌کنند.» وی ضمن اشاره به سکوت مطبوعات دراین‌زمینه افزود: «ما از مطبوعات که با این مسئله سکوت معناداری کردند گلایه داریم، زیرا توقیف میزان را غیر از مسئله خود میزان، صدای فاشیسم می‌دانیم که با سرعت تمام به‌سوی مطبوعات و آزادی در کشور ما می‌آید و این دور از انتظار مردم است.» صباغیان اضافه کرد: «ما هرگز نمی‌گذاریم اولین قربانی قانون در بارگاه سیاست باشیم. چون اعتقاد داریم به نام قانون خود قانون را در بارگاه سیاست می‌خواهند قربانی کنند.»[۲۷] حسین بنی‌اسدی دیگر عضو شورای سردبیری روزنامه میزان نیز تعطیل‌شدن این روزنامه را خلاف مقررات توصیف کرد و قول داد که برای آزادی مطبوعات مبارزه کند. وی گفت: «بستن روزنامه میزان به‌دلیل اختناق مطبوعاتی ازسوی دولت است که نمی‌تواند با مقررات تطبیق داشته باشد.» بنی‌اسدی همچنین اضافه کرد: «اگر این کار ادامه یابد، دیگر هیچ روزنامه مخالفی وجود نخواهد داشت، اما ما دلسرد نشده‌ایم و برای به‌دست‌آوردن مطبوعات آزاد مبارزه خواهیم کرد.» وی در ادامه اظهار کرد: «تعطیلی روزنامه میزان که شش ماه از فعالیت آن می‌گذرد، خلاف مقررات است، زیرا این روزنامه اصول جمهوری اسلامی را رعایت کرده و مدیران و کارکنان آن مسئول نحوه برخورد خود با اخبار هستند.» بنی‌اسدی همچنین ادعا کرد که از مقامات قانونی علت توقیف روزنامه میزان را پرسیده، اما پاسخی دراین‌زمینه دریافت نکرده است.[۲۸] شورای سردبیری روزنامه میزان در پایان اعلام کردند که برای حاکم‌شدن امنیت قضایی در جامعه، مجریان قانون می‌بایست بی‌طرف باشند. آنها معتقدند که دادگستری در موضوع توقیف روزنامه مذکور قصور کرده است و امیدوارند که هیئت ۳ نفره حکمیت، به موضوع توقیف این روزنامه ورود کند.[۲۹]

گزارش- 6

6. رهبر و بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران، امروز، در دیدار جمعی از اقشار مختلف مردم و مسئولان ضمن اشاره به توطئه‌های داخلی و خارجی علیه جمهوری اسلامی، حضور اقشار مختلف جامعه در صحنه سیاسی کشور را عامل اساسی خنثی‌سازی این توطئه‌ها دانستند. صبح امروز، امام خمینی در دیدار با جمعی از مردم ماکو، اعضای دادگاه انقلاب اسلامی مرکز، پاسداران زندان اوین و همچنین عشایر بختیاری مسجدسلیمان در حسینیه جماران، بر ضرورت حضور همیشگی مردم در مقابله با هجوم خارجی و توطئه‌های داخلی تأکید کردند و گفتند: «امروز، ایران همان‌طور که می‌دانید مورد هجوم خارجی و توطئه‌های داخلی است. لکن این توجه ملت بزرگ و حضور زن و مرد جامعه اسلامی ما امیدبخش است. حضور شماها در صحنه این امید را می‌دهد که نه توطئه‌های داخلی موفق شوند به آن طرح‌های شیطانی خودشان و نه هجوم خارجی بتواند این ملت را آسیب برساند. سرتاسر ایران ملتی است که همان‌طور که در اول نهضت، حاضر در صحنه بودند و با حضور خودشان بیمه کردند این کشور را و اسلام را، الآن هم در سرتاسر کشور همه حضور دارند در صحنه. آنها که خیال کردند یا تبلیغ می‌کنند به اینکه مردم دیگر در آن مسائل اسلامی و در جمهوری اسلامی سست و بی‌تفاوت‌اند یا در بعضی تبلیغات هم هست که مخالف شده‌اند، مردم از جمهوری اسلامی روی برگردانده‌اند، اینها بیایند ببینند سرتاسر کشور اسلامی را، زن و مرد مسلمان این کشور را و زن و مرد تمام فرق مختلفه‌ای که در این کشور هست - الا بعضی ریشه‌های پوسیده از رژیم سابق یا بعضی سرسپردگان به شرق یا سرسپردگان به غرب که اینها قابل‌توجه نیستند - تمام مسلمان‌ها و کسانی که از اقلیت‌های مذهبی هستند و پایبند به جمهوری اسلامی هستند، تمام اینها در سرتاسر کشور با همان شوروشوقی که در اول نهضت داشتند، امروز هم به همان نحو در ادامه نهضت شوروشوق را دارند.» امام خمینی در ادامه افزودند: «شماها باید در سرتاسر کشور جوان‌ها و پیرها و زن‌ها و مردها و کودکان باید با اجتماعات خودتان و با حضور خودتان در صحنه، دست قدرت‌های بزرگ را همان‌طورکه قطع کرده‌اید اجازه ندهید بتوانند در این کشور یک کاری انجام بدهند. الآن هم شما مورد هجوم هستید و ملت ما بیشتر مورد تبلیغات سوء و توطئه‌هایی که در سرتاسر کشور است، مورد این تبلیغات هست، لکن این اجتماعات شما در مسائل اسلامی و در مسائل کشور دست رد به سینه تمام توطئه‌گرها و تمام اجانب که باز چنگ و دندانشان را تیز کردند که کشور شما را مثل سابق به غارت ببرند، دست رد به سینه اینها خواهید زد.»[۳۰]

گزارش- 7

7. رئیس‌جمهور و فرمانده کل نیروهای مسلح ایران در دیدار با اعضای هیئت صلح کشورهای غیرمتعهد آتش‌بس و عقب‌نشینی نیروهای عراقی را دو جزء جدانشدنی مواضع و شرایط ایران برای خاتمه جنگ دانست. ابوالحسن بنی‌صدر صبح امروز، در دیدار با هیئت صلح منتخب کشورهای عضو جنبش عدم تعهد متشکل از وزرای امور خارجه کشورهای کوبا، هند، زامبیا و نماینده سازمان آزادی‌بخش فلسطین با اشاره به ضرورت ایفای نقش کشورهای غیرمتعهد در قبال تجاوز عراق تأکید کرد: «اگر ما واقعاً به‌عنوان کشورهای غیرمتعهد معتقد به دوری از درگیری رقابت‌های ابرقدرت‌های دنیا هستیم و معتقدیم که خط استقلال را باید در کشورهای خودمان دنبال کنیم، بهترین راه برای رسیدن به استقلال و دورنگهداشتن ابرقدرت‌ها از دخالت در امور ما این است که مسائل خود را از راه مسالمت‌جویانه و منطقی براساس اصول حقیقی و معنوی حل کنیم.» رئیس‌جمهور با یادآوری این نکته که کشورهای عضو جنبش عدم تعهد می‌بایست منشور غیرمتعهدها را جدی بگیرند و از عراق که در این جنگ متجاوز است، به‌طور رسمی جدی بخواهند که هرچه زودتر به تجاوز خود پایان دهد، مواضع ایران را بدین‌صورت تشریح کرد: «... عقب‌نشینی بدون قیدوشرط قوای عراق از خاک ایران باید اجرا شود. آتش‌بس و عقب‌نشینی دو جزء تفکیک‌ناپذیر از یک تصمیم است و مدت زمان برای عقب‌نشینی نیز مسئله‌ای است که متخصصین ما باید تعیین کنند و عراقی‌ها می‌توانند در زمان کوتاهی از ایران بروند.» اعضای هیئت حسن‌نیت غیرمتعهدها با پذیرش دیدگاه‌های بنی‌صدر قول مساعد دادند که تا پایان‌دادن به جنگ به تلاش خود ادامه دهند.[۳۱]

گزارش- 8

8. نخست‌وزیر، وزیر کشور و وزیر آموزش‌و‌پرورش، در اظهاراتی جداگانه مسائل اساسی کشور را بررسی کردند. نخست‌وزیر که در استان سیستان و بلوچستان به سر می‌برد، مقاومت و پایداری مردم نواحی مرزی را ستود. وزیر کشور نیز از نظم‌بخشیدن به اسکان مهاجران افغان در آینده نزدیک خبر داد. وزیر آموزش‌و‌پرورش هم درباره بازگشایی تعدادی از دانشگاه‌ها در سال آینده سخن گفت. امروز، محمدعلی رجایی نخست‌وزیر که همراه اعضای هیئت دولت در استان سیستان و بلوچستان به سر می‌برد در مصاحبه‌ای با خبرنگاران اعلام کرد که در آینده نزدیک فعالیت بیشتر دولت روی استان سیستان و بلوچستان خواهد بود و با عنایت خداوند و همت و کوشش مردم کلمه محروم از این منطقه جدا خواهد شد. رجایی در پایان هم‌اندیشی هیئت دولت در زاهدان گفت: «در این سمینار مسائلی از قبیل اشتغال، کشاورزی، پناهندگان افغانی، جنگ‌زدگان و بودجه مطرح شد و هیئت دولت نیز درباره اشتغال به نتایج مفیدی رسید.» نخست‌وزیر درباره وضعیت جبهه‌های جنگ در نوار مرزی نیز خاطرنشان کرد: «مردم این نواحی همچنان مقاوم‌اند و با روحیه بسیار شادابی جنگ را دنبال می‌کنند و تصمیم دارند پوزه دشمن متجاوز را در خاک جمهوری اسلامی ایران به زمین بمالند.» وی درخصوص نقش دولت در جنگ افزود: «هنگام بازدید به من پیشنهاد می‌کردند که دولت هم باید در تصمیم‌گیری جنگ مانند مردم جدیت نشان دهد که مسئله شرف، مکتب و تمامیت ارضی ما مطرح است و ما با پشتیبانی چنین مردمی و نیروهای مسلح تازمانی‌که مهمات داریم می‌جنگیم و زمانی هم که تمام شد تازه برای ما سرآغاز جنگ است.»[۳۲] آیت‌الله محمدرضا مهدوی‌کنی وزیر کشور نیز در مصاحبه‌ای کوتاه درباره مسئله مهاجران افغان در استان سیستان و بلوچستان که یکی از چالش‌های مهم مردم این استان است، آغاز به کار هیئت ۳ نفره در آینده نزدیک و انتخابات در شهرستان‌هایی که در مجلس شورای اسلامی نماینده ندارند دیدگاه‌های خود را ابراز کرد. وزیر کشور درمورد وضعیت مهاجران افغان‌ گفت: «در سومین سمینار مشترک هیئت دولت و استانداران، مسئله افاغنه مطرح خواهد شد و به‌علت درگیری دولت در جنگ تحمیلی رژیم عراق، متأسفانه هنوز نتوانسته‌ایم دراین‌زمینه تصمیمی بگیریم. ... به مردم این استان اطمینان می‌دهم که در آینده نزدیک برادران مهاجر افغانی اسکان داده خواهند شد.» وی همچنین درباره آغاز کار هیئت ۳ نفری حل اختلاف اظهار کرد: «محل هیئت ۳ ‌نفری در وزارت کشور تعیین شده و تاکنون شکایاتی از دادگستری و دفاتر رئیس‌جمهوری و نخست‌وزیری به‌دست ما رسیده است و چون آقای بنی‌صدر نماینده خود را دیر معرفی کردند، کار این هیئت کمی به تأخیر افتاد.» وزیر کشور درمورد برگزاری انتخابات در شهرستان‌هایی که نماینده ندارند افزود: «اصلاح قانون انتخابات با دو فوریت تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است و با تصویب مجلس، انتخابات در شهرستان‌هایی که نماینده ندارند، صورت می‌گیرد.»[۳۳] حجت‌الاسلام محمدجواد باهنر وزیر آموزش‌و‌پرورش نیز اعلام کرد که در سال تحصیلی آینده تعدادی از دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی ایران که پس از طرح‌ سیاست انقلاب فرهنگی به‌حالت تعطیل درآمده‌ بودند و مقرر شده بود که ساختار و محتوای سیستم آموزشی آنها مطابق با الگوی اسلامی تدوین و تنظیم شود، بازگشایی خواهند شد و به‌احتمال‌زیاد در رشته‌های تربیت‌معلم، پزشکی و فنی فعالیت خواهند کرد. وزیر آموزش‌و‌پرورش در یک گفت‌وگوی اختصاصی با خبرگزاری پارس درباره بازگشایی برخی دانشگاه‌ها در سال آینده گفت: «امروز، لایحه مربوط به بازسازی با قید یک فوریت و در سه کمیسیون مجلس مطرح و بررسی شده و پس از تصویب مجلس به‌مرحله اجرا درمی‌آید.» وی در پاسخ به این سؤال که سیستم جدید آموزش‌و‌پرورش به چه صورت خواهد بود؟ توضیح داد: «تغییراتی در کتاب‌های درسی صورت گرفته است و وزارت آموزش‌و‌پرورش درزمینه تقویت رشته‌های فنی و حرفه‌ای و ایجاد مدارس کشاورزی در روستاها به‌صورت تئوری و عملی و بازآموزی معلمین پیشرفت‌هایی داشته است.» باهنر افزود: «در سراسر کشور حدود ۸۰ میلیون کتاب به چاپ رسیده که توزیع آن از هم‌اکنون در نقاط محروم آغاز گردیده است.»**[۳۴]

گزارش- 9

9. نماینده رئیس‌جمهور در هیئت ۳ نفره حل اختلاف، در مصاحبه‌ای به تشریح چگونگی فعالیت‌های این هیئت پرداخت. حجت‌الاسلام شهاب‌الدین اشراقی امروز، در گفت‌وگو با خبرنگار روزنامه انقلاب اسلامی در قم درباره نحوه کار هیئت ۳ نفره حل اختلاف و سایر اعضای این هیئت اظهار کرد: «اعضای دیگر هیئت را کاملاً می‌شناسم و آقایان مهدوی کنی وزیر کشور و حجت‌الاسلام یزدی از دوستان زمان تحصیلی در حوزه علمیه هستند و من بسیار امیدوارم که با حسن نیت و کمال بی‌طرفی و بر معیار طرف‌داری از حق و دفع باطل، مشکلی باقی نماند. البته این تذکر را می‌دهم که معنای نمایندگی هیئت ۳ ‌نفری و شکل‌گیری آن جز مناسب‌نبودن جو سیاسی و برگرداندن آرامش و رفتاری اطمینان‌بخش برای عموم داشتن، نخواهد بود. به عبارت دیگر، من و دوستان تصمیم داریم ان‌شاءالله با کمال بی‌نظری در عین کوشش در حل مشکلات سعی در آرامش نماییم و درپی فرمان تاریخی امام که معجزه‌آسا تمام درگیری‌ها را خاموش کرد، ما هم در این راه آنچه در توان داریم برای مداومت محیط تفاهم و رفاقت بین مسئولان محترم کشور و تشویق آنان به همکاری برای سازندگی میهن عزیز و پیروزی در جنگ تحمیلی به کار ببریم.» وی درباره عملکرد هیئت در بررسی حوادث دانشگاه گفت: «انتظار می‌رود که برادران دست‌اندرکار حوادث اخیر فرصتی بدهند تا ما هم با مطالعه با آنان تشریک‌مساعی کرده و کشف حقایق را پیگیری نماییم.» حجت‌الاسلام اشراقی همچنین درباره تاریخ آغاز به ‌کار رسمی هیئت حل اختلاف اضافه کرد: «بنا بر این بود که از روز چهارشنبه ۱۹ فروردین، رسماً شروع به کار کنیم، ولی چون جناب آقای مهدوی کنی دررابطه‌با کارهای وزارتخانه تا روز یکشنبه ۲۳ فروردین، فرصتی نداشتند قرار شد جلسه رسمی ما روز یکشنبه ساعت ۴ بعدازظهر، در وزارت کشور شروع گردد.» نماینده رئیس‌جمهور در هیئت ۳ نفره حل اختلاف درباره اینکه هیئت، تحقیقات خود را چگونه و با چه افرادی آغاز خواهد کرد، افزود: «همان‌طور که ملت شریف ایران توجه دارند من معتقدم مسئولیت سنگینی برعهده هیئت آمده که امیدواریم کار ما باعث شرمندگی در پیشگاه ملت نجیب ایران نگردد و چون مسئولیتی خطیر و سرنوشت‌ساز است قطعاً باید پرسنلی آگاه و مؤمن و بی‌نظر و غرض تشکیل دهیم تا از فعالیت آن پرسنل برای پیشبرد هدف با سرعت بیشتری استفاده شود و ازاین‌جهت معتقدم اداره‌ای در محل معینی موقتاً تأسیس (شود) تا ما با خاطر آسوده و تسلط کامل فعالیت خود را ادامه دهیم. بدیهی است که دراین‌زمینه از کمک‌های مردم قبلاً تشکر می‌کنیم و بعداً شماره تلفن‌هایی را به‌وسیله رسانه‌های گروهی - اگر هیئت موافقت کند - به آگاهی مردم خواهیم رساند تا به‌وسیله آن ما را در جریان رهنمودها و اطلاعات خود قرار دهند.»[۳۵]

گزارش- 10

10. رئیس مجلس شورای اسلامی در یک مصاحبه مطبوعاتی به تشریح موضوعاتی از قبیل روابط ایران و امریکا، مسائل اساسی جنگ ایران و عراق و روابط با کشورهای حوزه خلیج‌فارس و شوروی پرداخت. حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی در مصاحبه با مجله الموقف العربی (چاپ قبرس) درخصوص احتمال گسترش روابط ایران با ایالات متحده امریکا گفت: «مسئله گسترش روابط با امریکا به‌هیچ‌وجه مطرح نیست، چون ملت آمادگی پذیرفتن خواست امریکا را ندارد. تاریخ روابط میان دو کشور نشانگر توطئه بسیاری علیه ملت مسلمان ایران و منافع آن توسط امریکا است و تابه‌حال امریکا ثابت نکرده که می‌خواهد توطئه‌ها را علیه ایران کنار بگذارد، زیرا انقلاب اسلامی ایران به‌طور مداوم امریکا را آزار می‌دهد، این انقلاب توانسته خلق‌های مستضعف را بیدار کند و به آنها تحرک بدهد تا بتوانند استقلال و آزادی کامل خود را به دست آورند و از منافع خویش دفاع کنند، به‌هرحال تهران به روابط دیپلماتیک خویش با بقیه کشورها با دید احترام متقابل می‌نگرد بی‌آنکه شرایطی [باشد] که یک طرف منافع ویژه‌ای برای طرف دیگر قائل شود.» رئیس مجلس شورای اسلامی در پاسخ به این پرسش که چرا باوجود اینکه شش ماه از جنگ می‌گذرد، هنوز نشانه‌هایی از پیروزی ایران به چشم نمی‌خورد و عراقی‌ها همچنان در سرزمین‌های تصرف‌شده متمرکز هستند، درحالی‌که شما جنگ درازمدت را برای پیروزی دربرابر عراق مطرح کردید، آیا این نشانگر اشتباه محاسباتی شماست؟ پاسخ داد: «محاسبات ما اشتباه نبوده است. ما جنگ با عراق را نمی‌خواستیم و به‌هیچ‌وجه فکر نمی‌کردیم که عراق به‌خاطر خدمت به امریکا، ایران را مورد هجوم قرار دهد. ما هیچ‌گونه مقاصد تجاوزکارانه‌ای نداشتیم. وقتی این جنگ آغاز گردید، مجبور شدیم طوری با این جنگ عمل کنیم که کلیه امکانات خود را از دست ندهیم و از خسارات بشری جلوگیری نماییم. ما معتقد بودیم و هنوز بر این عقیده هستیم که جنگ اصلی ما با صهیونیسم است و برای آزادی فلسطین، همه فلسطین. براساس این عقیده با جنگ ظالمانه مقابله کردیم ما به‌هیچ‌وجه در فکر جنگ همه‌جانبه برای ضربه واردکردن به نیروهای عراقی نبودیم تا کلیه امکانات خود را از دست ندهیم، بلکه ما بر این امر بودیم که به نیروهای تجاوزگر ضربه‌های محدودی وارد کنیم و ما در این استراتژی موفق شدیم و ما هنوز امکانات و نیروی زیادی داریم، ما هنوز معتقدیم که جنگ درازمدت می‌تواند به این بازی فریب‌دهنده امریکا که از برادران و نیروهای اسلامی که وظیفه شرعی حتم [حکم] می‌نمود که برای مقابله با اسرائیل و آزادی فلسطین از اشغالگران استفاده گردد علیه ما مورد استفاده قرار گرفت، ضربه وارد کند.» حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی همچنین درمورد نگرانی و پشیمانی از جنگ با عراق و اینکه آیا انقلاب اسلامی ایران می‌تواند دوستی بغداد را به‌ دست آورد، با اشاره به پاسخ امام خمینی پس از حمله عراق که گفته بودند الخیر فی ماوقع، از اینکه عراق قدرت یک کشور مسلمان و برادر را از دست می‌دهد، ابراز تأسف کرد و افزود: «... ما مسئول تیرگی روابط میان دو کشور نیستیم، چنانچه بغداد بخواهد به‌وسیله تبلیغات ثابت کند که مسئول تیرگی روابط نیست، ما عکس آن را ثابت می‌کنیم. واقعیت‌ها نشانگر این است که بعث (عراق) نسبت به انقلاب اسلامی با ترس و وحشت نگاه نمود، لذا قبل از حمله ناجوانمردانه و همه‌جانبه خود به سرزمین اسلام در ایران اقدامات تجاوزکارانه‌ای انجام داد. ازاین‌رو، ... به‌هیچ‌وجه راهی برای کسب دوستی بغداد وجود نداشت، زیرا عراق از آغاز، دشمنی و کینه خود را نسبت به انقلاب اسلامی نشان داد.» وی درخصوص راهبرد نظامی ایران و امکان واردشدن به خاک عراق درصورت بیرون‌کردن نیروهای عراق، خاطرنشان کرد: «ما سرزمین عراق را نمی‌خواهیم و چشم طمع به یک وجب از خاک آن ندوخته‌ایم. اگر نیروهای ما توانستند نیروهای عراق را عقب برانند، در مرز دو کشور مستقر خواهند شد، زیرا ما ترجیح می‌دهیم رژیم عراق توسط ملت مسلمان عراق سرنگون شود، ما همه امکانات را دراختیار این ملت می‌گذاریم تا بتواند این رژیم را سرنگون کند و چنانچه ملاحظه کنیم که ورود به سرزمین‌های عراق برای سرنگونی رژیم (عراق) یک وظیفه شرعی است، دریغ نخواهیم کرد. این هدف، یعنی سرنگونی حکومت بعث (عراق) برای ما یک هدف استراتژیک است و ما از این هدف عقب‌نشینی نمی‌کنیم و این تنها بهای قربانی‌های بی‌گناه جنگ ناجوانمردانه عراق علیه اسلام است.» هاشمی رفسنجانی همچنین در پاسخ به پرسشی درخصوص پیشنهاد برخی کشورهای عربی به‌ویژه عربستان مبنی‌بر پرداخت کلیه خسارت‌های ایران درصورت برقراری آتش‌بس و نشستن پشت میز مذاکره، گفت: «این پیشنهاد و دیگر پیشنهادهای مشابه را قبول نمی‌کنیم، مسئله ضرر و منفعت نیست، مسئله حق و باطل است، اسلام و کفر است. پول نمی‌تواند این قربانی‌های بی‌گناه را که در جنگ جان خود را از دست دادند بازگرداند، تنها چیزی که می‌تواند آن را جبران کند و مناسب آن است سقوط صدام و قیام حکومت مردمی و اسلامی در عراق می‌باشد.» رئیس مجلس شورای اسلامی با تأیید حمایت‌ها و کمک‌های ایران به مخالفان رژیم عراق ازجمله سازمان پیکار اسلامی اضافه کرد: «ما از همه نیروهایی که برای سرنگونی رژیم عراق فعالیت می‌کنند پشتیبانی می‌کنیم و این هدف ما است وگرنه باید به شرایط رژیم (عراق) گردن نهیم و علیه او وارد جنگ شویم.» وی درمورد احتمال توافق با بغداد و توقف کمک به مخالفان رژیم عراق ابراز کرد: «ما نمی‌خواهیم در سایه رژیم فعلی (عراق) به هیچ توافقی با بغداد برسیم ... و این سری نیست که آن را فاش کنم که صدام حسین توسط میانجی‌ها موافقت کرد طبق مواد و شرایط قرارداد الجزایر و بدون قیدوشرط عقب‌نشینی کند ... ولی ما این پیشنهاد را رد کردیم و با هرگونه توافقی مخالفت خواهیم کرد مادامی‌که رژیم فعلی (عراق) طرف دوم توافق قرار گیرد.» هاشمی رفسنجانی در ادامه به این سؤال که آیا خواسته ایران از ورود به خاک عراق فراتر از قرارداد الجزایر است؟ پاسخ داد: «ما سرزمین‌های عراق را نگرفته‌ایم تا سرزمین‌های دیگری را بخواهیم، ... هدف ما سرنگونی صدام است و باید این امر تحقق پیدا کند. ممکن است قرارداد الجزایر چارچوب خوبی برای توافق باشد، ولی این توافق باید با ملت عراق پس از پیروزی امضا گردد، نه با رژیم فعلی (عراق)، لذا ما حاضر نیستیم از کمک‌کردن به این سازمان و دیگر سازمان‌های مخالف رژیم عراق دست برداریم.» رئیس‌ مجلس شورای اسلامی با اشاره به اینکه ارتجاع منطقه عامل تیرگی روابط بین نظام جمهوری اسلامی با کشورهای منطقه خلیج‌فارس است، درخصوص امکان بهبود روابط با عراق درصورت بازگرداندن جزایر سه‌گانه اظهار کرد: «سه جزیره، جزایر ما است و مطرح‌کردن مسئله جزیره‌ها، یک شانتاژ سیاسی است و هدف از آن اسائه روابط با انقلاب اسلامی ایران می‌باشد. طرف‌های ذی‌نفع این را به‌خوبی می‌دانند و می دانند که هدف از مطرح‌کردن این مسئله که هیچ فایده‌ای از آن [متصور] نیست، چیست.» وی همچنین موضع ایران در قبال کشورهای حامی عراق را بدین‌صورت تشریح کرد: «ما نمی‌خواهیم دامنه جنگ را گسترش دهیم، ما خواهان جنگ نیستیم، متأسفانه برادران در این کشورها خود را در مشکلات می‌اندازند و در راه نادرست قدم می‌گذارند، باورکردنی نیست که ما دست‌بسته باشیم ... باید به این کمکی که باعث ادامه جنگ تحمیلی عراق می‌گردد بیندیشیم و بر همین پایه ما خودمان را ناچار می‌بینیم که با این وضع مقابله کنیم و از گسترش جنگ جلوگیری نماییم وگرنه این کشورها خود را درگیر این جنگ خواهند دید و نخواهند توانست در زمان مناسب از این جنگ خارج شوند و در مقابل، ما خود را مجبور می‌بینیم که خود را با رویدادهای جدید وفق دهیم و دراین‌صورت اینها یا دیگران متوجه خواهند شد که در راه نادرست قدم می‌گذاشتند و برداشت آنان نسبت به قدرت صدام در پیروزی در جنگ علیه انقلاب اسلامی اشتباه بوده است.» هاشمی رفسنجانی درخصوص اینکه به چه علت ایران کنفرانس سران کشورهای اسلامی را تحریم کرد، گفت: «انقلاب ما اسلامی است، ما علاقه‌مندیم با برادران مسلمان خود در بقیه کشورهای جهان ملاقات کنیم و برای اینکه هویت اسلامی خود را ثابت کنیم، ضروری نیست در کنفرانس سران کشورهای اسلامی شرکت نماییم و ما حاضر نبودیم که در کنفرانس شرکت کنیم و در کنار صدام بنشینیم، آقایان شرکت‌کنندگان به‌خوبی می‌دانند که بغداد تجاوزگر است، ولی سعی نکردند این تجاوز را محکوم نمایند. ما به مواضع اصولی معتقدیم، بسیار ساده بود که در کنفرانس سران کشورهای اسلامی شرکت کنیم و از آن برای تشریح مواضع خویش استفاده نماییم، ولی ما ترجیح دادیم از این منفعت موقت تبلیغاتی و سیاسی چشم بپوشیم و به موضع اصولی و ثابت پایبند باشیم، ما بسیار علاقه‌مندیم که تصمیمات خود را طبق قرآن اتخاذ کنیم و ما حاضر نیستیم در کنفرانسی به نام اسلام شرکت کنیم که چیزی از اسلام نمی‌داند و به خود اجازه عمل به آن را نمی‌دهد ولی متأسفانه کنفرانس سران کشورهای اسلامی ثابت کرد که نمی‌تواند حداقل درزمینه جنگ عراق علیه ایران که نیاز به محکوم‌کردن آن توسط همگان بود، به نام اسلام عمل کند.» وی درمورد روابط شوروی با ایران نیز رفتار شوروی را جانب‌دارانه خواند و نمونه آن را نخریدن گاز از ایران با قیمت مناسب و تجاوزکارانه خواندن عمل تعدادی از افغانی‌های مقیم ایران درخصوص اشغال بخشی از سفارت شوروی در تهران دانست. حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی در ادامه گفت: وفاداری به اسلام در صدر همه وظیفه‌ها است و انقلاب اسلامی آماده رساندن هرگونه کمک به ملت‌های مستضعف مسلمان در حد امکانات خود می‌باشد. وی در پایان اظهارامیدواری کرد که خبرنگاران عرب در مقابل دریافت پول حاضر نشوند انقلاب اسلامی و اهداف مکتبی آن را خدشه‌دار کنند.[۳۶]

گزارش- 11

11. یک خبرنگار آلمانی در مصاحبه با خبرگزاری‌ها و مطبوعات ایرانی از تعمد عراق در بمباران شهرهای ایران، تلاش عراق برای تحمیل صلح بر ایران و تقویت انسجام نیروهای ایرانی در مقابل عراق سخن گفت. اولریش نول تیگنر خبرنگار تلویزیون آلمان‌غربی، در مصاحبه‌ای با مطبوعات و رسانه‌های داخلی در فرودگاه شیراز گفت: «من برای پنجمین‌بار است که از جبهه‌های جنگ دیدن می‌کنم. چندین مطلب هست که نظر من را جلب می‌کند. یکی اینکه عراق نه به‌طور تصادفی، بلکه کاملاً با نقشه قبلی مناطق مسکونی را می‌زند و این چیزی است که کاملاً مشخص است. البته من خودم طرف‌دار صلح هستم، اما نه صلحی که الآن دارند ترتیبش را می‌دهند. شکی نیست که می‌خواهند ترتیبی بدهند که ایران در این وسط متضرر بشود. مسئله دیگر اینکه درهرصورت همکاری و هماهنگی بین نیروهای مبارز علیه عراق [ارتش و سپاه] خیلی بیشتر از سابق و کاملاً منظم‌تر است و هماهنگی بیشتری بین آنها به چشم می‌خورد.» وی همچنین درباره آوارگان جنگی اظهار کرد: «از مناطق و اردوگاه‌های جنگی بازدید کردم. شکی نیست که مشکلات زیادی موجود است، ولی به‌خاطر اینکه در اغلب نقاط حمایت مردم را دارند، امیدواریم که این مشکلات حل شود.»[۳۷]

گزارش- 12

12. به‌دنبال سفر هیئت حسن نیت جنبش عدم تعهد به دو کشور ایران و عراق، امروز، وزیر امور خارجه عراق درزمینه پیگیری حقوق مورد ادعای این کشور، از ارسال یادداشتی مبنی ‌بر درخواست جبران کامل خسارات مادی و معنوی و همچنین تلفات انسانی که در جنگ با ایران به عراق وارد شده، به هیئت حسن نیت غیرمتعهدها خبر داد. سعدون حمادی وزیر امور خارجه عراق، در یک مصاحبه اختصاصی با روزنامه الثوره ارگان حزب بعث این کشور درباره مسائل مربوط به جنگ، سیاست خارجی عراق و دیدگاه‌های کشورش درمورد تحولات سیاسی منطقه خلیج‌فارس سخن گفت. وی در این مصاحبه با اشاره به اقدامات هیئت حسن نیت برای صلح اظهار کرد: «هرچند هیئت حسن نیت تاکنون در کار خود به پیشرفت مهمی نائل نگردیده است، مع‌ذلک به کوشش‌های خود ادامه خواهد داد.» حمادی همچنین درباره حقوق مورد ادعای عراق افزود: «این حقوق به دو علت مترتب شده‌اند. نخست، موضع دشمنانه و صریح ایران در اصرار به ادامه جنگ و دوم، خسارت مالی و جانی که ازاین‌جهت متوجه عراق شده است.» وزیر امور خارجه عراق سپس اضافه کرد: «ازسوی عراق یادداشتی مبنی‌بر درخواست جبران کامل خسارات و زیان‌هایی که چه ازلحاظ تلفات انسانی و چه ازنظر مادی و معنوی به عراق وارد شده تسلیم هیئت حسن نیت گردیده است.»[۳۸]

گزارش- 13

13. دولت مصر فروش تسلیحات به عراق را همچنان ادامه خواهد داد. روزنامه الثوره ارگان حزب بعث عراق ضمن تأیید ارسال سلاح از مصر به عراق به‌طور تلویحی، این مسئله را جزئی از پیش‌بینی‌ها و برنامه وسیع عراق به‌منظور آمادگی برای ادامه جنگ با ایران معرفی کرد. مقامات آگاه در قاهره از تداوم فروش سلاح از مصر به عراق خبر دادند. این مقامات معتقدند فروش تسلیحات از مصر به عراق معامله‌ای یک مرحله‌ای نیست و مصر به تأمین مهمات توپخانه برای عراق ادامه خواهد داد. منابع وزارت امور خارجه کشور مصر ضمن خودداری از افشای میزان کمک‌های نظامی این کشور به عراق تاکنون، خاطرنشان کردند که این کمک‌ها همچنان ادامه دارد و دولت مصر محدودیتی برای میزان خریدهای عراق قائل نشده است. انور سادات رئیس‌جمهور مصر، با وجود اینکه تجاوز عراق به ایران را اشتباه اعلام کرد، در نطق خود در روز ۳۱ مارس (۱۱ فروردین‌ماه ۱۳۶۰)، گفت: «علی‌رغم مخالفت شدید عراق با صلح مصر و رژیم صهیونیستی، دولت مصر به‌خاطر کمک این کشور در جریان جنگ ۱۹۷۳ خاورمیانه به مصر، کمک خود را از عراق دریغ نمی‌دارد و کاری که مصر می‌کند تنها جبران محبت است.»[۳۹] روزنامه الثوره ارگان حزب بعث عراق در مقاله‌ای به‌طور تلویحی موضوع ارسال اسلحه از مصر به عراق را پذیرفت و به تشریح سیاست و تصمیم عراق مبنی‌بر تأمین احتیاجات نظامی خود از هر کشور و منبع خارجی به‌استثنای رژیم اشغالگر قدس چه به‌صورت مستقیم و چه به‌صورت غیرمستقیم پرداخت. الثوره در این مقاله مدعی شد که «این امر جزئی از پیش‌بینی‌ها و برنامه وسیع عراق به‌منظور آمادگی برای ادامه جنگ ... می‌باشد.» همچنین در این مقاله ادعا شد: «در موضع عراق نسبت به روش‌های مبتنی بر تسلیم دربرابر صهیونیزم و ازجمله قراردادهای کمپ دیوید و هر برنامه دیگری که هدفش تصفیه موضوع فلسطین باشد، تغییر حاصل نگردیده است و دولت عراق کوشش بعضی از کشورهای عرب برای رفع تحریم از رژیم سادات و پایان‌دادن به انزوای آن را که به‌صورت مخفیانه و زیر پرده انجام گرفته است، محکوم و رد می‌کند.»[۴۰]

گزارش- 14

14. رادیو کلن با بررسی اوضاع نابسامان اقتصادی در ایران و همچنین اختلاف دیدگاه‌های اقتصادی مسئولان، از تأثیر مشکلات اقتصادی در وخیم‌تر کردن اوضاع سیاسی ایران در آینده خبر داد. رادیو کلن در گفتاری درمورد اوضاع اقتصادی ایران اعلام کرد: «اوضاع اقتصادی ایران پس از سقوط رژیم گذشته در اواخر سال ۱۹۷۸ و اوایل ۱۹۷۹، هنوز ترمیم نشده و همه‌روزه با تأثیرات ژرف و همه‌جانبه که بر تمام شئونات اقتصادی وارد می‌سازد، بر وخامت اوضاع سیاسی نیز کمک کرده است. رکود اقتصادی در جمهوری اسلامی ایران سبب شده که از میزان تولید ناخالص ملی در طول سال‌های اخیر کاسته شود، تولیدات کشاورزی رشد نیابد و فعالیت‌های ضروری در بخش صنایع و معادن و همچنین بخش ساختمان تا ۳۵ درصد کاهش یابد و راه را برای بالا‌بردن نرخ تورم و میزان قروض و بدهکاری‌های غیرقابل‌تحمل و خطرناک هموار سازد.» در ادامه گزارش درباره اختلاف دیدگاه‌های مسئولان در مسائل اقتصادی ایران و راهکارهای مقابله با آن عنوان شد: «بنی‌صدر معتقد است که چاپ اسکناس و افزایش مقدار پول در گردش، نه آنکه دردی را درمان نخواهد کرد، بلکه بر نرخ تورم موجود در ایران که هم‌اکنون در بعضی از موارد و برای کالاهای مشخصی به سطحی باورنکردنی رسیده است، خواهد افزود و مردم تهیدست را بیشتر تحت‌فشار قرار خواهد داد. درحالی‌که بنی‌صدر انگیزه و عوامل اساسی معضلات و نارسایی‌های اقتصادی را در جنگ تحمیلی و ناشی‌از ندانم‌کاری‌های افراد نالایق و مسئولین غیرمتخصص و ناواردی که پیوسته در امور مملکتی ایران اعم از اداری، اقتصادی و سیاسی دخالت می‌کنند، می‌داند، بهزاد نبوی وزیر مشاور و سخنگوی دولت رجایی در گزارش اقتصادی خود به مردم بر این عقیده است که اقدامات ضدانقلابیون، امریکا و شوروی و دیگر قدرت‌ها و همچنین جنگ باعث شده است تا اقتصاد ایران نتواند با برنامه‌ریزی‌های صحیح راه اسلامی خود را در پیش گیرد. نبوی ضمن تأکید بر اصل جیره‌بندی کالا جهت مبارزه با گران‌فروشی و احتکار خاطرنشان می‌سازد که جمهوری اسلامی در امور اقتصادی با کمبود [نیروی] متخصص و ماهر و کارآزموده روبه‌رو است، ولی این فقدان یا خلأ اقتصادی را نمی‌توان ازطریق متخصصین یا کارشناسانی پر کرد که در رژیم گذشته فعالیت داشته و از اقتصاد اسلامی اطلاعی ندارند.»[۴۱]

گزارش- 15

15. یک روزنامه آلمانی به بررسی وضعیت اقتصادی کشور عراق در جریان جنگ عراق و ایران پرداخت و تداوم جنگ را موجب کاهش ذخیره ارزی و افزایش هزینه‌های تسلیحات و تبلیغات در این کشور دانست. روزنامه فرانکفورتر روند شاو (چاپ بن) با درج مقاله‌ای با عنوان “پول‌های نفت باید روحیه مردم در عراق را بالا ببرد”، ضمن اشاره به این موضوع که عراق از شروع جنگ تاکنون، حدود ۳۵ میلیارد دلار از ذخیره ارزی خود را صرف تأمین نیازهای تسلیحاتی و حفظ سرمایه‌گذاری‌ها کرده است و با مخارج روزافزون جنگ، درآمدها و ذخیره ارزی این کشور رو به کاهش است و هزینه‌های تسلیحاتی و تبلیغاتی آن روزبه‌روز افزایش می‌یابد، نوشت: «حتی اگر مذاکرات صلح با ایران تحقق یابد، بازهم عراق در سال جاری، با تابستانی گرم مواجه خواهد شد، ولی اینکه آیا رژیم بغداد به‌منظور توسعه قدرت خود تا فرا رسیدن تابستان قادر خواهد بود برق مورد نیاز کولرهای بعضی از شهرهایی را که دارای موقعیت بهتری هستند، تأمین کرده و مردم را سرحال نگه دارد مشکوک به‌نظر می‌رسد. طبعاً رژیم عراق برای جلوگیری از قیام اقشار فقیرنشین علیه سیاست جنگی بغداد بایستی مبالغ زیادی را صرف حفظ زندگی عادی و روزمره بکند و به همین مناسبت بازار بغداد مملو از مواد غذایی بوده که با ماشین‌های باری از کشورهایی مثل پادشاهی عربستان و کویت وارد می‌شود و قسمت اعظم مواد غذایی ازطرف اردن که ملت آن از مدت‌ها پیش از کمبود گوشت و مواد غذایی کافی رنج می‌برند، تأمین می‌شود.» این مقاله در ادامه ضمن تأکید بر نارضایتی مردم عراق آورده است: «حتی تمام اندوخته‌ها و گنجینه‌های بازار بغداد نیز قادر به جلوگیری از نتایج اسف‌بار جنگ بر روی مردم این شهر نیستند، زیرا عراق تاکنون درحدود ۱۰ هزار کشته داده و خانواده‌ای نیست که داغدار نباشد و دولت عراق برای جلوگیری از تضعیف روحیه مردم، برگزاری جلسات عزاداری برای کشته‌شدگان جنگی را ممنوع اعلام کرده است. جیره‌بندی بنزین و افزایش قیمت‌ها به میزان ۶۰ درصد حتی طبقات مرفه عراق را نیز متأثر ساخته است.»[۴۲]

گزارش- 16

16. یک روزنامه امریکایی در تحلیل روابط آینده ایران و امریکا نوشت موضع امریکا در آینده درمورد ایران باید مبتنی بر واقع‌گرایی باشد و بر‌اساس خشم ناشی‌از جریان گروگان‌گیری تعیین نشود. روزنامه کریستین ساینس مانیتور در مقاله‌ای به قلم لی همیلتون سناتور دمکرات و رئیس کمیته فرعی اروپا و خاورمیانه در کمیته مناسبات خارجی مجلس نمایندگان امریکا، به تحلیل مناسبات آینده ایران و امریکا پرداخت. همیلتون ضمن اشاره به خشم امریکا از مسئله گروگان‌گیری، معتقد است که این مسئله با کمترین هزینه‌ای برای امریکا به پایان رسید و باعث همدردی برخی کشورهای جهان به‌ویژه مسلمانان با امریکا شد. وی با تأکید بر اینکه امریکا نیازمند برقراری مناسبات دیپلماتیک با ایران در آینده است، در این مقاله نوشت: «درحالی‌که ایالات متحده امریکا و ایران به بررسی چگونگی استقرار مناسبات تازه خود در ماه‌های آینده پرداخته‌اند، مسئله و پرسش اصلی، شناخت منافع ملی امریکا در ایران خواهد بود. سیاست امریکا براساس ناراحتی‌های ناشی‌از ماجرای گروگان‌گیری استوار نخواهد بود، بلکه باید برپایه ارزیابی خونسردانه و دقیق ابعاد منافع امریکا استوار گردد. به‌رغم همه رنج‌های دو سال گذشته، وجود یک ایران متحد و یکپارچه و رها از تسلط شوروی که خود را به بهبود شرایط اقتصادی‌اش متعهد نشان دهد و بتواند در صلح و دوستی با کشورهای میانه‌رو به خلیج‌فارس برسد و حاضر باشد نفتش را به بهایی قابل‌تحمل صادر کند و باب دادوستد را با غرب بگشاید، بهترین پدیده‌ای است که می‌تواند در خدمت منافع امریکا قرار گیرد. ایران خود نیز می‌تواند از چنین منافعی سود بجوید. ایران و امریکا آن‌قدر منافع مشترک دارند که بتوانند دوستان طبیعی یکدیگر در آینده باشند. امریکا نباید اجازه دهد که احساسات خشم‌آلودش نسبت به رهبران کنونی ایران مانع دید این کشور از امکانات بسیار دیگری گردد. یک نکته به‌ویژه باید در تفکر ما مورد توجه قرار گیرد. با نگاهی به سیاست‌های توسعه‌طلبانه شوروی در افغانستان، جمهوری دمکراتیک خلق یمن و اتیوپی و کوشش آن کشور برای بهره‌گیری از نبرد ایران و عراق به‌منظور افزایش فشارهای سیاسی و نظامی بر دیگر کشورهای منطقه خلیج‌فارس، ایالات متحده امریکا باید آنچه که در توان دارد برای جلوگیری از پیشروی‌های بیشتر شوروی در منطقه به کار ببندد. اگر ایران به هر دلیلی از هم بگسلد، اتحاد شوروی که هم‌اکنون در پشت مرزهای ایران به کمین نشسته است احتمالاً وارد معرکه خواهد شد و جریان آینده نفت ایران را به غرب با خطری بزرگ روبه‌رو خواهد کرد.» وی ضمن تأکید بر اینکه امریکا نباید برای ازسرگیری مناسبات دیپلماتیک خود با ایران با شتاب رفتار کند، ادامه داد: «در زمانی‌که ایران به سبک و سنگین کردن هدف‌های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی‌اش می‌پردازد، امریکا باید به کوشش خود برای استقرار نیروهای ضربتی‌اش در منطقه ادامه دهد. باوجوداین، باید برای پایان‌بخشیدن به جنگ ایران و عراق از راه گفت‌وگو و براساس حفظ تمامیت ارضی ایران تلاش کند. امریکا باید تمام اقدامات خود را درمورد ایران بررسی کند تا از هماهنگی و تداوم آنها با منافع مهمی که در عربستان سعودی، اردن و کشورهای کوچک‌تر شبه‌جزیره عربستان دارد، اطمینان یابد.»[۴۳] ضمیمه گزارش۵: متن نامه رئیس‌جمهور به دادستان کل کشور در اعتراض به برخی مسائل «دادستان کل محترم: آقایان حجتی کرمانی و محلاتی و بجنوردی گفتند قول داده‌اید مطالبی را که به ناروا گفته بودید، جبران کنید. سه‌شنبه صبح، نزد اینجانب بودند از آنها پرسیدم چرا عکس شد؟ امشب هم بیاناتی کرده‌اید یک بام و دو هوا. 1.‌ اعلام جرم، اختلاف نیست به هیئت 3 نفری برود. جای رسیدگی‌اش دادگستری است و اگر باید برود، چگونه است که برخلاف بیان امام [عمل می‌شود]. 2.‌ روزنامه میزان توقیف می‌شود و مدیر آن زندانی می‌شود و پرونده آن را به هیئت نمی‌فرستید؟ با کمال تأسف و تأسف بسیار اعتماد مردم به دستگاه قضایی به حداقل رسیده است. در یک سنجش افکار با تعداد 5750 پرسش‌نامه (که برای تهران نمونه‌برداری دقیق و گسترده‌ای است) تنها 9/11 درصد مردم امیدوارند دادگستری شما، قضیه دانشگاه را عادلانه مورد رسیدگی قرار دهد. نمی‌دانم شما چه می‌خواهید بکنید؟ اما حاصل یک سال اطلاعات جمع‌آوری‌شده را در خطوط اساسی طراحی که برای نابودی این جمهوری تنظیم کرده‌اند به شرح زیر برای شما می‌نویسم بعد شما را با خدای خود تنها می‌گذارم. به حافظه خود مراجعه بفرمایید با اینجانب هم‌عقیده می‌شوید که: امریکایی‌ها با هرکس چه در دوران انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب رابطه برقرار کرده‌اند، او را لو داده‌اند. نمی‌خواهم از کسی اسم ببرم، اما از مسئله گروگان‌ها به این طرف با ٣ نفر تماس گرفته‌اند و هر ٣ را لو داده‌اند. با آخری درباره یک حکومت ثابت از راه وحدت نیروی مسلح و نیروهای مذهبی، صحبت کرده‌اند! دو شب پیش، در آلمان با یکی از نزدیکان اینجانب تماس گرفته‌اند که می‌خواهند درباره مطالب مهم سیاسی ازجمله جنگ گفت‌وگو کنند. کسب تکلیف می‌کرد بپذیرد یا نپذیرد. گفتم نپذیرد چراکه امریکایی‌ها می‌خواهند به مردم ما و مردم امریکا و به مردم همه دنیا بگویند در این انقلاب هرکس هست، دربه‌در دنبال آنهاست تا بندوبست کند و از رقبای خود جلو بیفتد. بنابراین دو روز دیگر خبر این ملاقات و گفت‌وگو را مطابق معمول در روزنامه‌ای منتشر خواهند کرد. با این‌کار، به یاد همه هم‌وطنان ما می‌آوردند که هنوز کلید قدرت در دست آنهاست و همین امر موجب می‌شود آنها که می‌توانند در وابستگی با غرب زندگی کنند و قدرت را هم به دست آورند، به‌سرعت دست به کار شوند (البته همه شواهد و قرائن می‌گوید که دست به کار شده‌اند) به کار خود سرعت خواهند بخشید. حالا فرض کنید خطوط طرح اینها باشند: مرحله اول: بی‌اختیار و بی‌اعتبار کردن رئیس‌جمهوری و نهادهای دیگر الف) قطع ارتباط رئیس‌جمهوری با مردم با استفاده از نهادهای موجود و غیر آن. - رادیو و تلویزیون و تحت اداره انحصاری درآوردن آن به ترتیبی که می‌دانید. - حذف روزنامه که برای آن از همه وسایل استفاده شده است و اخیراًً دادگستری نیز وارد عمل شده است، توقیف میزان که لابد بدون دنباله نخواهد بود. - جلوگیری از حضور در اجتماعات مردم و سخنرانی که به قرار اطلاع چون هاشمی ... امضا کرده است اگر کسانی شلوغ کردند تحویل گارد ریاست‌جمهوری بشود، قرار است پرونده طوری تنظیم شود که همه کاسه‌کوزه‌ها سر 20 نفری خراب بشود که داخل ساختمان بوده‌اند (البته از درجه صحت آن آگاه نیستم) نتیجه منع سخنرانی است. - حذف اختیارات ریاست‌جمهوری که دو مورد دیگر به مجلس لایحه برده‌اند. - تصفیه در نهادهای انقلابی طوری‌که یکدست ضدرئیس‌جمهوری بشوند. - تصفیه‌ها در داخل نهادها. - تصفیه روزنامه‌ها با تهدید و حمله چماق‌داران و اخیراً توقیف. - شخصیت‌ها حتی از راه ترور آنها. - خنثی‌کردن روحانیت غیرموافق. - تهدید و حذف عناصر مقاوم و قطع ارتباطات از راه قانون و دستگاه قضایی. - رفتار با احزاب، روزنامه‌ها و شخصیت‌ها. - مقابل‌کردن نهاد مذهب با رئیس‌جمهوری، [به‌] خصوص امام. - گرفتن فرماندهی کل قوا و ناگریزکردن از استعفا. - درصورتی‌که تدابیر بالا بی‌نتیجه ماند، ترور او (دو مدرک تازه به دست رسیده است که از جهات بالا گویا هستند و اطلاعات بسیار واضح و روشنی درباره واقعه 14 اسفند به دست می‌دهند.) - چهار نوار و صحبت آقای بهشتی در سپاه کاشان و سؤال و جواب‌هاست اینکه در حضور رئیس و دیوان کشور این‌طور صریح و بدون واهمه از اینکه در حضور قاضی این اعتراضات می‌شود و تبلیغ ایشان افراد را به خلاف قانون، یکی از اسناد ماندنی از این دوران است و حالا می‌بینیم آیا شما ایشان را هم در کنار آقای رضا صدر (که گناه قانونی ندارد) قرار می‌دهید یا خیر؟ - مطلب دیگر اطلاعی است که یکی از افراد کمیته تهران درباره بسیج سازمان‌دادن 150 پاسدار کمیته‌ها برای آمدن به دانشگاه برای انجام وظیفه چماق‌داری می‌دهد. در نوار صحبت آقای بهشتی کسی که گویا از معلم‌های ایدئولوژی سپاه است به ایشان می‌گوید مطالبی مهم است که خصوصی باید به شما بگویم. آیا می‌توانید از سؤال و جواب کنندگان دربیاورید آن مطالب که ازلحاظ کشف جرم بسیار مهم‌اند. چه مطالبی هستند؟ آیا آقای بهشتی که رئیس دیوان کشور هستند شما را آگاه کرده‌اند از مطالبی که با ایشان درمیان گذاشته‌اند؟! باری، طی مقدمات بالا ظاهراً برای رسیدن به مرحله زیر است: ب) استبداد با رنگ مذهبی در ظاهر برای اجرای مکتب و درواقع زمینه‌سازی برای عودت استبداد وابسته به غرب. چرا؟ به دلایل زیر: - وقتی نهادهای منبعث از قانون اساسی خود قانون اساسی را رعایت نکردند، قانون اساسی بی‌اعتبار می‌شود. خود این نهادها بی‌اعتبار می‌شوند و کدام رژیم است که نهادهای اصلی‌اش بی‌اعتبار بشود و برجا بماند؟ مردم از آنها جدا و نسبت به آنها بی‌اعتنا نشوند؟ و این نهادها دربرابر تندبادهای اجتماعی دوام نیاورند؟ - مردم وقتی از نهادهای قانونی آن‌هم در رژیم اسلامی رو برگرداندند، در صحنه گروه‌ه‌هایی باقی می‌مانند که بر سر قدرت با یکدیگر در ستیز و تضاد آشتی‌ناپذیر هستند. آثار جداشدن مردم در رفتار مردم بسیار روشن دیده می‌شود. گمان اینجانب این است که اگر امروز، یعنی بعد از توقیف میزان و توجیه شما از این کار آشکارا خلاف قانون، پس از اینکه ملاحظه می‌شود از سخن‌ها مقصود اطمینان بخشیدن به مردم به اجرای قانون نیست، بلکه زمینه‌سازی برای ایجاد رعب و وحشت از دستگاه قضایی و کشاندن رئیس‌جمهوری بدان جا و خواندن فاتحه بی‌الحمد برای قانون اساسی و عادی است، بله اگر امروز، سنجش افکار کنند، اگر همه‌پرسی کنند همان ده درصد هم به قوه قضائیه ابراز امید و اعتماد نخواهند کرد، به کجا می‌رویم؟ دستگاه قضایی که به حکم قانون اساسی باید دامنه آزادی‌ها را توسعه بدهد، برخلاف قانون دستور توقیف مدیر روزنامه و خود روزنامه را می‌دهد و کیست که نداند این مقدمه‌سازی‌ها برای ازبین‌بردن روزنامه انقلاب اسلامی و قطع آخرین رشته ارتباط رئیس‌جمهوری با جامعه است؟ آیا گمان می‌رود مردم تا به این حد نادان‌اند؟ اشتباه دردناک همین است، مردمی که ٥٥ سال در خفقان رژیم پهلوی زندگی کرده‌اند، برای ارتباط با رئیس‌جمهوری خود ‌وسیله به وجود می‌آورند، چه کسی به آنها اطلاع داده بود که در مسیر رئیس‌جمهور از شرق تا غرب تهران حاضر بشوند؟ این پاسخی بود به آنها که با جلوگیری از انجام مسابقه فوتبال در زمین‌های موجود، به خیال خود می‌خواستند مانع حضور رئیس‌جمهوری در جمع مردم بشوند. اینها تدارک همان کودتای خزنده است. اما به یقین به تدارک‌کنندگانش وفا نخواهد کرد به دلایل زیر: ج) استبداد دینی با دست این آقایان محال است چراکه: - بدون مردم، نیروی گروهی که می‌خواهد استبداد دینی برقرار کند، در حداقل است، در روحانیت، اقلیت محض است، در کادرهای دانشگاه‌دیده اقلیت محض است، در نزد کارگران اقلیت محض است، در نزد دهقانان اقلیت محض است، در بازار جز آنها که سال گذشته ١٢٠٠ میلیارد ریال سود برده‌اند، بقیه در مقابل آنها هستند. در توده‌های دیگر شهری اقلیت محض است و در کارمندان اقلیت محض است، در نیروهای مسلح اقلیت محض است و در احزاب سیاسی جز حزب توده آن‌هم از روی مصلحت و به‌طور موقتی هیچ موافقی ندارد و... علاوه‌براینها دو سال بیشتر اداره کشور را در دست داشته است و جز شکست و ناکامی به بار نیاورده است. امنیت قضایی و اجرای قانون وضع و حالی را دارند که همه شاهد آنیم. در مجلس، در جایی که خود قانون وضع می‌کنند، آشکارا قانون نقض می‌شود و اقلام مصرف بودجه سری برخلاف قانون افشا می‌شود و باآنکه رئیس‌ مجلس از حقیقت آگاه است، دم برنمی‌آورد و احدی نیز به فکر نمی‌افتد حالا که با رضا صدر برخلاف قانون عمل می‌کنند، لااقل با اینها موافق قانون عمل کنند و دست‌کم برای توضیح به دادگستری احضار کنند. معلوم شود چه کسی اسناد محرمانه را دراختیار گذاشته است و چگونه این امور در مجلس علنی طرح می‌شوند؟ وضع اقتصادی اسف‌بارتر از اسف‌بار است و اکنون بر همه روشن است که یک باند سودجو که به سالی ١٢٠٠ میلیارد ریال قانع نیست به هر قیمت می‌خواهد کنترل امور بانکی را نیز به دست بیاورد درحالی‌که گرانی بیداد می‌کند، سود خویش را بازهم بیشتر کند. آن گروگان‌گیری که رئیس دیوان کشور برخلاف قانون و مصلحت کشور از آن به‌عنوان آتو برضد بنی‌صدر استفاده کرد و برخلاف قانون اساسی و قانون همین مجلس به موهن‌ترین شکل “حل” باشد و آن سیاست خارجی که جنگ یکی از عوارض آن است و آن دولت مکتبی که ... با آن نیروهایی که دارد و این دستاوردهایش، این گروه در بی‌خبری محض، در سایه دیوار محکم امام قرار گرفته و گمان می‌کند که سایه از اوست! اما در مقابل هم‌گروه‌ها نیروهای محرکه زیر قرار گرفته‌اند: - جوانان شهری و روستایی، دانشجویان بلاتکلیف، دانش‌آموزان و... - بازاریان و کارگران و دهقانان - احزاب - مردمی که مسلح هستند و دارای همسویی ازجهت زمینه فکری و اجتماعی با نیروهای بالا هستند - و مهم‌تر از آنها، روحانیت ساکت و مخالف. پس آینده و آینده نزدیک وقتی پای مردم از صحنه بیرون برود، در دست آن نیرو و رژیمی است که به این نیروها میدان عمل بدهد و پشتیبانی اینها را به دست بیاورد. اگر در این برآورد وضع و تحلیل واقعیت‌ها تردید دارید خود هرطور که می‌خواهید به ارزیابی بپردازید و از روی صبر و حوصله و علم نیروها را برآورد کنید، ببینید بدون مردم نیروهای مخالف چند ده‌بار قوی‌تر هستند یا نیستند. اگر شما هم به این نتیجه رسیدید، پس تردید نکنید که من درد خودم را ندارم و غصه حرف‌های شما را هم نمی‌خورم و گمانم این است که محکومیت در این دستگاه قضایی مرا در زمره اصحاب حضرت حسین(ع) درمی‌آورد که از [قاضی شرع] “خارجی” عنوان گرفتند. خدایا تو می‌دانی که از اینها که این‌همه حریص تصرف قدرت‌اند هیچ ترسی ندارم و بیم از آن نیروهایی است که در پرده استبداد این گروه به‌سرعت مواضع خویش را مستحکم می‌گرداند. برادر عزیز، قضیه مبهم نیست قضاوت عادلانه را مردم می‌کنند. اگر این حرف درست نیست، پس این رژیم هم درست نیست و... و مردم قضاوت خود را درباره چماق‌داری و قضیه ١٤ اسفند کرده‌اند چراکه خود در صحنه حاضر بودند. آن را بهانه‌کردن و هر نوبت تعریض به رئیس‌جمهوری روا دیدن، کار نیست. شأن قاضی و جرئت او در احضار رئیس‌جمهوری نیست، در اجرای قانون است وقتی قاضی شجاع و درخور احترام است به شما بگوید دادستان کل حق ندارد اعلام جرم آن‌هم جرم برضد قانون اساسی را بگیرد و به هیئت ٣ نفری بدهد، والّا وقتی ناسزا به رئیس‌جمهوری و چماق‌داری جایزه دارد، احضار او به دادگستری جرئت نمی‌خواهد. شما و من و همه ما در جریان تحول جامعه، موقعیتی و مسئولیتی خطیر داریم. هرکار که می‌کنیم و هر قدم که بر‌می‌داریم باید از خود بپرسیم کار ما به تثبیت جمهوری اسلامی کمک می‌کند یا به تسریع سقوط آن؟ به‌گمان اینجانب این مسئولیت خطیر ایجاب می‌کند که: د) چه باید کرد؟ 1. اگر بخواهیم مردم در صحنه بمانند، اگر نخواهیم جمهوری به راه زوال ادامه دهد، باید با تمامی قوت از آزادی مطبوعات و هر آزادی دیگری دفاع کنیم (آزادی به معنای روحیه + قانون + مسئولیت به‌علاوه اختیار + ابتکار). سکوت عدم تحریک نیست، در شرایط امروز، هیچ تحریک تشنجی بدتر از تحریک و تشنجی که سکوت به‌وجود می‌آورد نیست. موافق قانون فوراً آقای رضا صدر را آزاد کنید. روزنامه میزان و هر روزنامه دیگر را هم که مطابق قانون حق انتشار دارد از توقیف آزاد کنید. به‌مردم بگویید دستور نادرست بوده است و مقصر را تنبیه کنید و بعد ببینید چقدر جامعه احساس آسایش و آرامش خواهد کرد؟ آقای دادستان کل، ٣ کارمند بانک را به دلیل آنکه فتوکپی حواله آقای رفسنجانی را به مسئول تدارکات سپاه، بیرون داده‌اند (این کار را کرده‌اند یا نه نمی‌دانم) باآنکه سری نبوده و معلوم نیست جرم باشد، دادگاه انقلاب توقیف کرده ‌است، اما آقای آیت اسناد هزینه سری را برخلاف قانون علنی از میز خطابه مجلس خواندند و برخلاف حقیقت حرف زدند، تهمت زدند، کسی از او کمتر توضیحی هم نخواست. این دستگاه قضایی با این تبعیض‌های آشکار، چطور می‌تواند دم از اجرای قانون بزند؟ زمینه کشاندن رئیس‌‌جمهوری به دادگستری را فراهم کردن، امید به اجرای قانونی به‌وجود نمی‌آورد، بلکه هرگونه امیدی را نیز از بین می‌برد و مردم این کشور این چیزها را تحمل نمی‌کنند. شما حرکت سریع و سرعت‌گیری را که در بطن جامعه جریان دارد بفرستید تحقیق کنند تا به شما بگویند جامعه به‌شدت درحال تشنج و روی به حرکت دارد اینکه اینجانب امروز، این نامه را می‌نویسم و پیش از این درباره این کار خلاف قانون (یعنی توقیف آقای صدر و روزنامه) به امام نامه نوشتم و با آقای اشراقی صحبت کردم، خود انعکاس فشار شدید افکارعمومی است. برای رضای خدا و نجات جمهوری لااقل شما به‌ راه زورگویان نروید و بگذارید باشند و بنویسند، صدبار بهتر است تا نباشند و فشار روحی و سیاسی، جامعه را به‌سوی انفجارهای مهارنکردنی براند. آخر چقدر تجربه کنیم؟ آیا نمی‌بینیم تمام گروه‌های سیاسی که تحت‌فشار قرار گرفتند، رشد کردند و قوی‌تر شدند و آنها که آزادی عمل داشتند شناخته شدند، و جامعه حدی به آنها داد که سزاوار آن بودند؟ مطلبی از آقای حافظ اسد برای شما بنویسم، عبرت‌انگیز است. به هیئت ایرانی که اخیراً از سوریه بازدید کرده است یکی از همکاران او گفته است از وقتی به حزب کمونیست آزادی دادیم به چند گروه تجزیه شد و دیگر نیرویی نیست. خود ما در خارجه دیدیم که در محیط آزاد عمل، این گروه‌ها چگونه به ٤٦ دسته تجزیه شدند و از بین رفتند. 2. مردم را باید جدی ‌گرفت و برای رأی و نظر آنها احترام قائل شد. مردم انقلاب کردند تا مرد را به حق بسنجند و نه حق را به مرد. همه ما باید آن‌طور عمل کنیم که مردم در صحنه بمانند و فعال باشند تا درصورت خطرهای بزرگ به میدان بیایند و رفع خطر کنند. با مردم نباید بازی کرد و گمان برد که نمی‌فهمند. مقایسه 22 بهمن سال پیش را با 12 فروردین‌ماه امسال بکنید، همه چیز بر شما روشن می‌شود. سال پیش از صبح تا تاریک شدن هوا، باران می‌بارید و زمستان و سرد بود. یک‌بار از کثرت و شدت هیجان و فشار جمعیت ناگزیر اعلام ختم مراسم شد و اینجانب رفتم. مردم فریب نخوردند، دانستند که این رفتن برای آن است که خلوت بشود و رژه نظامی انجام بگیرد، ماندند. ناگزیر ساعت ٣ بعدازظهر، بازگشتم جمعیت عظیم بود و دو سه نفری هم لطمه دیدند و امسال اینجانب اعلام راه‌پیمایی کردم. اما بازی شروع شد تا مراسم را بقاپ‌اند و در دست بگیرند و مردم با هوش شگرفشان دانستند. ساعت ١١، رادیو اعلام انجام‌نگرفتن راه‌پیمایی را به‌علت ریزش باران داد و هرکس نیز یادش نبود به یاد آورد که در این مراسم شرکت نکرده است، آیا عبرت‌آموز نیست؟ 3. در رژیم‌های استبداد، ثروتمند‌ها پول‌ها را می‌برند و مستضعف‌ها شعارها را تحویل می‌گیرند. ایران امروز، مردم محروم، کوشش از روی برنامه برای رفع محرومیت‌ها را می‌خواهند، شعار نمی‌خواهند. در عمل هر کار جدی در سود مستضعفان با مشکل برخورد کرد، اما کسی مانع بردن آن سودهای بادآورده نشد. قانون در حمایت از حق محرومان است که باید برندگی و قاطعیت خویش را نشان بدهد. پرسیده‌اید ٢٠,٠٠٠ زندانی داریم، چرا نمایندگان درباره آنها نپرسیده‌اند اولاً اینجانب به دفعات پرسیده‌ام. چند نوبت قرارومدار شد، چه نتیجه داد؟ ثانیاً فرق است میان کسی که دستگیری‌اش تهدید آزادی و به بیان روشن‌تر کندشدن تیغ قانون به‌خصوص در حمایت از محرومان است با کسی که ظلم به او دامنه اجتماعی محدودتری دارد. آقای دادستان، آیا برای شما هم اثر اجتماعی توقیف غیرقانونی کسی که دو سال وزیر در دوران انقلاب بوده و در یک دوره عضویت شورای انقلاب را نیز یافته است، با توقیف یک فرد عادی یکی است؟ مردم محروم نمی‌پرسند در جمهوری با خدمتگزارانش این‌طور بی‌قانونی می‌شود، با مردم محروم چه کارها که نمی‌کنند؟ وی وزیر بوده است بدون اطلاع مجلس چگونه دستگیر و توقیف شد؟ آن‌هم در جرمی که عادی نبود؟ ممکن است بگویید مقصود قانون اساسی وزیر شاغل است، اما رویه و قانون موجود جز این را می‌گوید و تازه شما نخست باید از شورای نگهبان می‌پرسیدید. این توقیف مخالف بسیاری از اصول قانونی است، مخالف قانون مطبوعات است و دلیل آشکاری است بر استفاده از دستگاه قضایی به‌مثابه ابزار قدرت و به‌قصد تحکیم پایه‌های استبداد، استبدادی که به دلایل مذکور در بالا، پایه‌هایش بر شن قرار دارند و قابل استحکام نیستند. گرداننده یک روزنامه در رشت آدم می‌کشد و هنوز خود را به مقام قضایی معرفی نکرده است! آن یکی آ‌ن‌همه جنایت می‌کند و... باز مستضعف و محروم باید باور کند که این‌همه به‌خاطر اوست. استالین با مرام حکومت رنجبران، طبقه جدید حاکمان و انبوه شماره‌نکردن محرومان را در جامعه جدید پدید آورد و چند میلیون انسان را در تصفیه‌ها و فشارها نابود کرد. تجربه‌ها بسیارند و مردم ما در تاریخ دراز خود همه رنگ‌ها را دیده‌اند و امروز، اگر ما بخواهیم جمهوری را حفظ کنیم باید دو کار بکنیم: - قانون را اجرا کنیم تا مستضعف و محروم مطمئن بشود که حق او درصورتی به کار و تلاش برخیزد محفوظ می‌ماند و به خود او می‌رسد. - نگذاریم حق محروم را قشرهای زورمند و مال‌دار و زدوبنددار ببرند و بخورند. آیا این فریب نیست که پاسداران جوان و ساده‌دل و محروم دولت را در فارس و جاهای دیگر به شکار خان‌های بی‌چیزشده که جز موقعیت اجتماعی چیزی ندارند، برانگیزیم و در مرکز کشور عده‌ای اندک ‌شمار آن سودهای ‌کلان را ببرند؟ موقعیت اجتماعی خان را جز با تغییر ساختمان‌های اجتماعی نمی‌توان از بین برد که کاری طولانی است، اما این سودهای بادآورده را با اجرای قانون مستضعفان به‌راحتی می‌توان لااقل محدود کرد. باری سخن بسیار است می‌خواستم این درد دل را کتاب کنم. اما فرصت کم است و نباید این تصور پیش بیاید که مجری قانون اساسی، سکوت اختیار کرده است. برادر عزیز، امروز، مردم محروم کشور به‌حق رئیس‌جمهوری را مظهر محرومیت خویش تلقی می‌کنند و بنابراین اینجانب را باکی از این زمینه‌سازی‌ها نیست. اتمام‌حجتی است که باید بکنم و می‌کنم. تا فردا شما هم به اینجانب نگویید: شما بی‌تجربه بودید و آنها مواضع قدرت را گرفتند و پیش آمدند. معلوم باشد که اینجانب پس از دو سال تجربه، پس از آنکه سال‌ها به مطالعه تاریخ برای دستیابی به نظریه ایجاد و رشد و انحلال قدرت‌های سیاسی و غیر آن گذرانده‌ام، به‌دقت گرایش‌های بدسرانجام را می‌شناسم و در این نامه آنها را برای شما بازگو کردم بدان امید که با شجاعت به وعده وفا کنید و امور را به‌ مجرای قانونی بازگردانید.»[۴۴] ضمیمه گزارش ٨: مروری بر حوادث منجر به انقلاب فرهنگی و پیامدهای آن انقلاب فرهنگی، به مجموعه‌ای از رویدادهای مرتبط با نظام آموزش عالی در جمهوری اسلامی ایران (به‌ویژه از سال‌های ۱۳۵۹ تا ۱۳۶۲) گفته می‌شود که با هدف پاک‌سازی استادان و دانشجویانی که مشی لیبرال داشتند، انجام شد. از انقلاب فرهنگی ایران به‌عنوان اسلامی‌سازی دانشگاه‌ها یاد می‌شود. به‌طور‌کلی می‌توان گفت جریان انقلاب فرهنگی فرایندی درجهت متوقف‌کردن سیاست‌های لیبرال دولت وقت و پیشبرد اهداف اسلامی انقلاب از راه مبارزه با گروه‌های معاند بود، گروه‌هایی که مراکز آموزش عالی کشور را در کنترل خود گرفته و مستقل از تمایلات توده‌های مردمی به اجرای منویات خود می‌پرداختند. به این معنا، انقلاب فرهنگی نقطه آغاز حرکت نیروهای انقلابی خط امام در به‌دست‌گرفتن زمام امور و به حاشیه رفتن سایر گروه‌های سیاسی غیراسلامی و غیرانقلابی محسوب می‌شود.[۴۵] پیش از شروع انقلاب فرهنگی، دانشگاه‌های ایران از مهم‌ترین کانون‌های اصلی حضور مخالفان علیه نظام جمهوری اسلامی بودند و وضعیت آنها از دست حکومت خارج شده ‌بود. درواقع دانشگاه محل فعالیت‌های سیاسی بود. گروه‌های مختلف دانشجویی با گرایش‌های مذهبی، مارکسیستی و غیره در دانشگاه‌ها فعال بودند و این گروه‌های دانشجویی، هرکدام دفاتر و اتاق‌های دانشگاهی را تسخیر کرده و دراختیار تشکل‌های دانشجویی وابسته به خود قرار داده بودند. در چنین شرایطی دانشگاه‌ها از کنترل خارج و یک سال پس از انقلاب، به کانون اصلی احزاب و گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی و محلی برای یارگیری تشکیلاتی این گروه‌ها ازجمله سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران و سازمان مجاهدین خلق که در اکثریت بودند، تبدیل شد. بنابراین بیرون‌راندن گروه‌ها از دانشگاه به‌منزله قطع شریان حیاتی اپوزیسیون، به‌شمار می‌رفت. پس از اشغال سفارت امریکا در تهران، امام خمینی در پیام نوروزی خود در فروردین‌ماه 1359، بر تصفیه دانشگاه‌ها تأکید کرده و گفتند: «باید انقلاب اسلامی در تمام دانشگاه‌های سراسر ایران به‌وجود آید تا اساتیدی که درارتباط‌با شرق یا غرب‌اند تصفیه گردند و دانشگاه محیط سالمی شود برای تدریس علوم عالی اسلامی.» رهبر انقلاب در این فرمان و همچنین سخنان بعدی خود به ضرورت ایجاد انقلاب اساسی در دانشگاه‌های سراسر کشور، تصفیه اساتید مرتبط با شرق و غرب، تبدیل دانشگاه به محیطی سالم برای تدوین علوم عالی اسلامی و وابسته‌نبودن آن به احزاب، کمونیسم و مارکسیسم اشاره کردند. چند روز بعد، رئیس وقت شهربانی در بخشنامه‌ای از مسئولان دانشگاه‌ها خواست که از صدور مجوز برای برگزاری مراسم به احزاب سیاسی در دانشگاه‌ها خودداری کنند. پیام امام خمینی تظاهراتی را در دانشگاه‌ها علیه تشکل‌های دانشجویی مخالف جریان حاکم، همراه داشت. اولین حرکت مهم در ۲۱ فروردین‌ماه ۱۳۵۹، در دانشگاه تبریز انجام شد و با تصرف تمامی اتاق‌های تشکل‌های مزبور، به پایان رسید. کمی قبل از پیام نوروزی امام خمینی در ٨ اسفندماه ١٣٥٨، مصطفی میرسلیم معاون سرپرست وزارت کشور، در نامه‌ای از وزیر علوم درخواست کرد تا رؤسای دانشگاه‌ها «از اجازه‌دادن به گروه‌های سیاسی به‌هرعنوان برای برگزاری مراسم سخنرانی و تبلیغات سیاسی خودداری کنند.» البته بدیهی بود که وزیر علوم به‌تنهایی قادر به انجام چنین کاری در فضای آن زمان دانشگاه نبود. در ۲۶ فروردین‌‌ماه ۱۳۵۹، برنامه پرسش‌و‌پاسخ حجت‌الاسلام هاشمی رفسنجانی با دانشجویان دانشگاه تبریز به تشنج کشیده شد و دانشجویان مسلمان پیرو خط امام با اشغال ساختمان مرکزی دانشگاه، اعلام کردند تازمانی‌که پاک‌سازی دانشجویان، استادان و کارکنان دانشگاه به‌مرحله اجرا گذاشته نشود، ساختمان مرکزی را ترک نمی‌کنند. درپی این حادثه، تعدادی از دانشگاه‌های دیگر کشور نیز به ‌طرز مشابهی به تصرف گروه‌های دانشجویی درآمد، اما اوج تحولات در تهران در دانشگاه‌هایی چون علم‌وصنعت و تربیت‌معلم رخ داد. در ۲۹ فروردین‌ماه همان سال، امام خمینی در سخنرانی شدیداللحنی بیان کردند که ما از محاصره اقتصادی و تجاوز نظامی نمی‌هراسیم، ما از دانشگاه‌های غربی و آموزش جوانان درجهت منافع شرق و غرب می‌هراسیم. در این روز شورای انقلاب درپی دیدار با امام خمینی مهلتی ٣ روزه به گروه‌ها و احزاب سیاسی برای تعطیلی دفاتر خود در دانشگاه‌های سراسر کشور داد. به‌دنبال اطلاعیه شورای انقلاب، در این روز درگیری‌های گسترده‌ای میان انجمن‌های اسلامی و دیگر گروه‌های سیاسی در مراکز آموزش عالی در تهران، شیراز، مشهد، بابلسر، کرج و جهرم رخ داد و در تهران خشونت‌بارترین درگیری‌ها در دانشگاه تربیت‌معلم روی داد که اعضای انجمن اسلامی پس از ساعت‌ها درگیری موفق شدند به کمک نمازگزاران نماز جمعه، دانشگاه را تحت‌کنترل خود درآورند. پس از ٢ روز درگیری‌های خشونت‌آمیز در دانشگاه‌ها که منجر به مجروح‌شدن ۳۰۰ نفر در دانشگاه شیراز و ۳۵۶ نفر در دانشگاه مشهد شد، در ۳۱ فروردین‌ماه، سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران اطلاعیه‌ای منتشر کرد و تهاجم به دانشگاه‌ها را تلاش مذبوحانه طبقه سرمایه‌دار ایران برای جلوگیری از آگاهی روزافزون زحمت‌کشان و سرکوب مبارزات ضدامپریالیستی آنان خواند و این تهاجم را به رئیس‌جمهور وقت و گروهی که آنها را اوباشان و قمه‌کشانی که تحت‌رهبری شورای انقلاب و حزب جمهوری اسلامی هستند، نسبت داد. این سازمان همچنین دیگر نیروهای چپ‌گرا و ترقی‌خواه را به اتحاد عمل و پایداری فراخواند. بااین‌حال، سازمان مجاهدین خلق ایران ضمن محکومیت حمله به دانشگاه‌ها با اتخاذ موضع محتاطانه‌ای وجود هرگونه ستاد یا مرکز فعالیت سیاسی برای اعضای خود در دانشگاه‌ها و مدارس عالی کشور را رد کرد، گرچه به‌نظر می‌رسید که انجمن‌های دانشجویان مسلمان دانشگاه‌ها و مدارس عالی، شعبه این سازمان در دانشگاه‌ها باشند. در روز اول اردیبهشت‌ماه که پایان مهلت شورای انقلاب بود، خشونت‌ها به‌ویژه در دانشگاه تهران به اوج رسید و پس از آنکه به گزارش روزنامه کیهان، ۳۴۹ نفر زخمی و ۳ تن کشته شدند، دانشجویان پیشگام وابسته به سازمان چریک‌های فدایی خلق به‌عنوان بزرگ‌ترین گروه مقاومت‌کننده، تخلیه دفتر خود در دانشگاه تهران را پذیرفتند. تعدادی از دفاتر سیاسی احزاب در برخی از دانشگاه‌ها تعطیل شد و در بسیاری از دانشگاه‌های دیگر نیز بین نیروهای مختلف درگیری‌هایی پدید آمد. ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور و رئیس شورای انقلاب، که در آن مقطع از حامیان اصلی انقلاب فرهنگی بود و نیروهای چپ اصلی‌ترین منتقدان وی محسوب می‌شدند، صبح روز دوم اردیبهشت‌ماه، همراه با انبوهی از مردم تهران به دانشگاه تهران رفت و با سخنرانی خود مصوبه شورای انقلاب را ابلاغ کرد و بر ضرورت انقلاب فرهنگی تأکید کرد. درنهایت شورای انقلاب، روز ۱۵ خردادماه را به‌عنوان پایان نیم‌سال دوم تحصیلی اعلام کرد. پس از تعطیلی دانشگاه‌ها در این روز، فرصتی ایجاد شد تا تغییرات لازم در دانشگاه‌ها انجام شود. مدتی بعد نیز تخلیه خوابگاه‌های دانشجویی آغاز شد که با بروز درگیری‌هایی همراه بود. بنابراین به‌منظور مدیریت انقلاب فرهنگی، در ۲۳ خردادماه ۱۳۵۹، ستاد انقلاب فرهنگی تشکیل شد. امام خمینی در فرمان خود وظایف این شورا را بدین‌شرح ابلاغ کردند: ١. تربیت استاد و گزینش افراد شایسته برای تدریس در دانشگاه‌ها، ٢. گزینش دانشجو 3. اسلامی‌کردن جو دانشگاه‌ها و تغییر برنامه‌های آموزشی دانشگاه‌ها. در جریان انقلاب فرهنگی، جهاد دانشگاهی که مؤسسه وابسته به ستاد انقلاب فرهنگی بود، شورایی ٣ نفره را برای هر دانشگاه تعیین کرد. این شوراهای ٣ نفره از یک استاد، یک نماینده از دانشجویان و یک نماینده از دانشگاه تشکیل شده‌ بود. این شوراها وظیفه داشتند اقدامات لازم برای تبدیل دانشگاه از یک دانشگاه غیراسلامی به دانشگاه اسلامی را انجام دهند. در عمل این شوراها هماهنگی لازم با بدنه دانشگاه‌ها شامل مدیریت دانشگاه، معاونان و غیره را نداشتند و کشمکش‌ها و برخوردهای بسیاری به‌وجود آمد، به‌گونه‌ای که وزیر فرهنگ و آموزش عالی در مصاحبه‌ای به این مسئله اشاره کرد. برای حل این مشکل شورایی ٧ نفره در هر دانشگاه با نام شورای مدیریت دانشگاه تأسیس شد. این شورا از ٧ عضو تشکیل یافته بود، یعنی ٤ نفر از هیئت علمی دانشگاه که می‌بایست از اساتید متعهد (اسلامی) انتخاب می‌شدند و ٣ نفر از دانشجویان مؤمن و متعهد (اسلامی). علاوه‌بر اعضای شورا یک نماینده از میان کارمندان دانشگاه هم حضور داشت. دبیر این شورا از میان اساتید انتخاب می‌شد که ریاست دانشگاه را نیز به‌عهده داشت. این شخص را وزیر آموزش عالی تعیین می‌کرد. بازطراحی نظام آموزش عالی بیش از زمان موردانتظار، طول کشید. این مسئله و بسته‌بودن دانشگاه‌ها برای مدت طولانی وضع ناامیدکننده‌ای برای استادان دانشگاه، کارکنان و دانشجویان و از همه بدتر خیل عظیمی از فارغ‌التحصیلان مدارس که راهی برای ادامه تحصیل در پیش نداشتند، به‌وجود آورد و همراه وضعیت بحرانی زمان جنگ، کشور را با مشکلات بزرگی مواجه کرد. با درنظرگرفتن این مسائل، نظام کم‌کم شروع به بازگشایی دانشگاه‌ها کرد. در بهار ۱۳۶۱، ابتدا دانشجویانی که کمتر از ۲۵ واحد درسی برای فارغ‌التحصیلی در پیش داشتند به دانشگاه‌ها فرا خوانده شدند و سپس دانشجویان پزشکی به دانشگاه‌ها برگشتند. ۲۷ آذرماه ۱۳۶۱، دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی کشور پس از ۳۰ ماه تعطیلی دوباره بازگشایی شدند. این روز در تقویم جمهوری اسلامی ایران، روز وحدت حوزه و دانشگاه نام گرفت. انقلاب فرهنگی البته مخالفانی داشت که اگرچه با تغییر و تحولات در نظام آموزشی مخالفتی نداشتند، اما با شیوه کلی آن و به‌خصوص مسئله تعطیلی دانشگاه‌ها به‌کلی مخالف بودند. سازمان جوانان دانشجویان دمکرات ایران، سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، جنبش انقلابی مردم مسلمان ایران (جاما) و اتحادیه انجمن‌های دانشجویان مسلمان ایران ازجمله این گروه‌ها بودند. ازنظر آنان، یکی از اهداف واقعی طراحان انقلاب فرهنگی تکمیل رسالت سرکوب و تجدید فعالیت‌های سیاسی در دانشگاه و منع کلیه جلسات و میتینگ‌های احزاب و سازمان‌های انقلابی و مترقی و همچنین تحت‌فشار قراردادن آنها بود. در بین شخصیت‌های سیاسی نیز جریان انقلاب فرهنگی مخالفان مهمی داشت. بنی‌صدر یکی از مخالفان این طرح و از آغاز مخالف این حرکت بود، اما چون نتوانست در مقابل حرکت عظیم دانشجویان مسلمان مقاومت کند، سوار بر موج شد و سعی کرد که منافع خود را پیش ببرد. درواقع، هدف بنی‌صدر از موافقت با حذف گروه‌های سیاسی مستقر در دانشگاه، تحکیم قدرت خویش و به تعبیر خودش ولایت حاکمیت دولت بود. مهدی بازرگان نیز ضمن مخالفت با طرح انقلاب فرهنگی آن را حرکتی نادرست دانست. محمد ملکی از نیروهای ملی - مذهبی نیز که سرپرستی موقت دانشگاه تهران را برعهده داشت، مخالف این جریان بود و انقلاب فرهنگی را توطئه‌ای سیاسی و از پیش طراحی‌شده عنوان کرد. درحقیقت، اقدامات انجام‌شده در دوران انقلاب فرهنگی ایران بخشی از برنامه مبارزه با فرهنگ غرب در ایران محسوب می‌شد و یکی از اهداف انقلاب فرهنگی ایران وحدت حوزه علمیه قم و دانشگاه بود. در طول این دوران محتوای بسیاری از کتاب‌های درسی و علمی طبق دیدگاه موجود شورای انقلاب فرهنگی، مورد بازبینی قرار گرفت. به شیوه‌های مختلف، دیدگاه‌های موسوم به چپ و لیبرال از دانشگاه حذف شد و همچنین تغییراتی با هدف اسلامی‌کردن دانشگاه و اجرای شریعت اسلامی در دانشگاه‌ها اعمال شد.[۴۶]

________________________________________

  • ضمیمه دارد؛ نامه رئیس‌جمهور به دادستان کل کشور در اعتراض به برخی مسائل.
    • ضمیمه دارد؛ مروری بر حوادث منجر به انقلاب فرهنگی و پیامدهای آن.

رئیس‌جمهور در دیدار با هیئت صلح منتخب کشورهای عضو جنبش عدم متعهد، با تاکید بر لزوم تبعیت کشورهای غیرمتعهد از خط استقلال و منشور غیرمتعهدها خواستار این شد که از عراق که متجاوز است رسما بخواهند به تجاوز خاتمه بدهد.

حجت‌الاسلام‌والمسلمین هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس در یک مصاحبه مطبوعاتی مسائل اساسی سیاست خارجی ایران و برقراری مجدد روابط با امریکا را بعید و جنگ درازمدت را به‌نفع نیروهای نظامی ایران دانست.



منابع و مآخذ روزشمار 1360/01/22

  1. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۲.
  2. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۳، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۶ شهرستان‌ها، آبادان - خبرگزاری پارس، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  3. سند شماره ۵۰۰۰۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا۳ به نزاجا (مدیریت عملیات و اطلاعات)، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  4. سند شماره ۱۱۶۳۱۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری جمهوری اسلامی (رکن۲ اطلاعات) به سماجا۲ (مدیریت اطلاعات)، ۱۰/۲/۱۳۶۰.
  5. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۵، ۲۵/۱/۱۳۶۰، ص۲ شهرستان‌ها، اهواز - خبرگزاری پارس، ۲۵/۱/۱۳۶۰.
  6. سند شماره ۳۶۱۵ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای ۲۴ ساعته، ستاد عملیات سپاه پاسداران خوزستان، شماره ۱۹۱، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۳.
  7. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۳، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۴، اهواز - خبرگزاری پارس، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  8. همان، ص۶، شهرستان‌ها، آبادان - خبرگزاری پارس، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  9. سند شماره ۵۰۰۱۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از دبیرخانه شورای‌عالی دفاع به سماجا۲ (اطلاعات)، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  10. سند شماره ۱۱۵۲۱۰ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن مرکز خبری واحد روابط‌عمومی سپاه پاسداران، شماره ۱۲۸، ۲۵/۱/۱۳۶۰، ص۱.
  11. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۲، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۲، بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  12. سند شماره ۵۰۰۰۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ایلام خبرگزاری پارس به مرکز فرماندهی، ۲۲/۱/۱۳۶۰، ص۱.
  13. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۴، ۲۴/۱/۱۳۶۰، ص۵ شهرستان‌ها، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، ۲۴/۱/۱۳۶۰.
  14. همان، ص۸، تهران - خبرگزاری پارس، ۲۴/۱/۱۳۶۰.
  15. سند شماره ۱۱۵۲۱۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن مرکز خبری واحد روابط‌عمومی سپاه پاسداران، شماره ۱۲۷، ۲۴/۱/۱۳۶۰، ص۳.
  16. سند شماره ۵۰۰۰۳ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از میاندوآب به مرکز فرماندهی، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  17. همان.
  18. سند شماره ۵۰۰۱۲ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه سنندج به فرمانده سپاه مرکز، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  19. سند شماره ۴۹۹۹۹ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن مرکز خبری واحد روابط‌عمومی سپاه پاسداران، شماره ۱۲۵، ۲۲/۱/۱۳۶۰، صص ۷ و ۸.
  20. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۳، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۲، ارومیه - خبرگزاری پارس، ۲۳/۱/۱۳۶۰.
  21. سند شماره ۳۶۲۴ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای عملیاتی قرارگاه مقدم نزاجا (کرمانشاه) به فرماندهی نزاجا (معاونت عملیات و اطلاعات مدیریت عملیات)، شماره ۱۰، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۲.
  22. سند شماره ۳۶۱۲ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی قرارگاه مقدم نزاجا کرمانشاه (رکن۲)، شماره ۹، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۳.
  23. سند شماره ۱۱۵۲۱۱ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص۲.
  24. سند شماره ۱۳۹۱۳۶ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از رکن ۲ ژاندارمری جمهوری اسلامی (اطلاعات) به وزارت کشور، ۱۰/۲/۱۳۶۰.
  25. سند شماره ۴۱۰۰۶۳ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به استانداری کردستان، ۳/۲/۱۳۶۰، ص۲.
  26. سند شماره ۴۸۰۳۴۸ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نامه سرگشاده بنی‌صدر به دادستان کل، ۲۶/۱/۱۳۶۰، صص ۵ - ۱.
  27. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۲، ۲۳/۱/۱۳۶۰، صص ۱۴ - ۱۲، تهران - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  28. همان، صص ۳ و ۴، تهران - خبرگزاری رویتر، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  29. همان، ص۱۴، تهران - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  30. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ره))، جلد۱۴، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم ۱۳۸۹، صص ۲۸۴ و ۲۸۵.
  31. روزنامه اطلاعات، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۱.
  32. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۲، ۲۲/۱/۱۳۶۰، ص۶، زاهدان، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  33. همان، صص ۷ و ۸، زاهدان - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  34. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۲، ۲۲/۱/۱۳۶۰، ص۱، زاهدان - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  35. روزنامه انقلاب اسلامی، ۲۲/۱/۱۳۶۰، ص۲.
  36. روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۱/۱۳۶۰، صص ۳ و ۱۱ ویژه نامه.
  37. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۲۲، ۲۲/۱/۱۳۶۰، صص ۴ و ۵ شهرستان‌ها، شیراز - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱۳۶۰.
  38. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۲، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۱۰، تهران - خبرگزاری پارس،۲۲/۱/۱۳۶۰.
  39. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (جهان در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۱۳، ۲۳/۱/۱۳۶۰، ص۶، قاهره - خبرگزاری آسوشیتدپرس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  40. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۲، ۲۳/۱/۱۳۶۰، صص ۱۰ و ۱۱، تهران - خبرگزاری پارس، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  41. همان، صص ۴ و ۵ ضمیمه، رادیو کلن، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  42. خبرگزاری پارس، نشریه خبرها و گزارش‌ها (جهان در ۲۴ ساعت گذشته)، شماره ۱۳، ۲۳/۱/۱۳۶۰، صص ۵ و ۶، تهران - خبرگزاری پارس،۲۲/۱/۱۳۶۰.
  43. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره ۲۲، ۲۳/۱/۱۳۶۰، صص ۳ - ۱ ضمیمه، رادیو امریکا، ۲۲/۱/۱۳۶۰.
  44. سند شماره ۴۸۰۳۴۸ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص ۱۲ - ۱.
  45. فرهاد درویشی سه‌تلانی، سیره عملی امام خمینی(ره) در اداره امور کشور (۱۳۶۸ - ۱۳۵۷)، تهران: چاپ و نشر عروج، ۱۳۸۴، ص۱۹۵.
  46. همان، صص ۲۲۱ و ۲۲۲.