1361.02.06
روزشمار جنگ سال 1361 1361.02.06 | |
---|---|
نامهای دیگر | شش اردیبهشت |
تاریخ شمسی | 1361.02.06 |
تاریخ میلادی | 26 آوریل 1982 |
تاریخ قمری | 2 رجب 1402 |
گزارش- 1
1. از آنجا که هماهنگی ارتش و سپاه در چند عملیات گذشته عامل مهم و مؤثری در موفقیت این دو سازمان نظامی محسوب میشود، به منظور این استمرار هماهنگی و نیز بررسی چگونگی فرماندهی و هدایت عملیات آتی، امروز صبح سرهنگ علی صیاد شیرازی و محسن رضایی (فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا) در ساعت 8:25 تشکیل جلسه دادند. در این جلسه، رحیم صفوی مسئول عملیات سپاه، و حسن باقری فرمانده سپاهی قرارگاه نصر نیز حضور داشتند. در ابتدای جلسه، رحیم صفوی با اشاره به اهمیت همکاری و هماهنگی ارتش و سپاه و تأکید بر اینکه نیروهای سپاه حداقل سه برابر نیروهای ارتش هستند، درخواست کرد «سپاهیها در رده گردانها مسئول هدایت عملیات باشند، مگر در مواردی که فرمانده گردان ارتش شایستگی بیشتری داشته باشد.» حسن باقری هم بر ضرورت هماهنگی در رده گردانها تأکید کرد و گفت: «اگر هدایت یک گردان خراب شود ... اگر موقعی که این حرکتش درست نباشد، جناح چپ و ارتش را هم تهدید میکند و اصلاً همه کارها ممکن است مختل بشود و مسئلهای پیش بیاید و بعد هم میگویند که بههرحال فرماندهی این چپ و راست و فرماندهی وسط نمیتواند جدا باشد، یعنی توی مرحله اول تیپ حضرت رسول(ص) [از سپاه] چهار گردان وارد میکند و تیپ2 [از لشکر21 ارتش] یک گردان، میگویید یا این چهار گردان را هم بگویید که ما فرماندهیاش را بدهیم به آنها [ارتش] یا بههرحال یکجوری بشود که این فرماندهی مشترک باشد.» سرهنگ صیاد شیرازی هم معتقد بود باتوجهبه ضیق وقت باید از تجربه قبلی استفاده شود. وی اظهار داشت: «سه وضعیت من فکر میکنم اینجا وجود دارد که وضعیت خود قرارگاه است.» برادر رحیم صفوی هم گفت: «معاونت عملیاتی [معاون عملیات قرارگاهها] برادران سپاه باشند. یکی وضعیت یگانهای ادغامشده، باید کیفیت فرماندهی حاکم باشد؛ یعنی هرکس که اهلش است برود جلو که خودبهخود یک عده ممکن است از برادرهای ارتشی باشند که از امروز مشخص میکنیم. ... یکی هم یگانهای مستقل است که [فرمانده آن] خودبهخود یا ارتشی است یا سپاهی.» سپس محسن رضایی ضمن تأکید بر اینکه فرمانده تیپهای ادغامشده ارتش و سپاه براساس لیاقت و کارایی برگزیده شود، خطاب به سرهنگ صیاد شیرازی گفت: «من فکر میکنم اگر برای شما اشکالی پیش نمیآید، ما قرارگاه فتح را لااقل برادر رشید را بگذاریم مسئول.» وی این پیشنهاد را به این دلیل مطرح کرد که «گردانهای پیاده که میخواهند بروند جلو، چون ابتکارعمل دستشان است، واحدهای زرهی را [که دراختیار لشکر92 ارتش است] باید بهدنبال خودشان بکشانند.» سرهنگ صیاد شیرازی پاسخ داد: «اگر فقط راه قانونیاش همین بود که ما بنویسیم و اجرا بشود، مسئلهای نبود، ولی ببینیم که چه چیز از آن هدف برنامه و آن نتیجه کار کموزیاد میشود. مثل این میماند که مثلاً رشید از [سرهنگ] نیاکی قدرتمندتر است، یا برادر باقری از [سرهنگ] حسنی سعدی کمتر است، غلامپور از [سرهنگ] لطفی کمتر است؛ اینطوری به نظر میرسد. درصورتیکه ما اگر بخواهیم واقعیتش را بیاوریم توی کار، این بچهها خوب درست است جوان هستند، درست است دورههای نظامی ندیدهاند، ولی از خیلی کیفیتها خیلی بالاتر هستند. پس مسئله این مقایسه نبوده توی کار که یکی اینطوری بشود، یکی آنطوری بشود. ما بیاییم حتماً انرژی خودمان را صرف این بکنیم که نتیجه کار را به واقعیت و حقیقت کنیم بهظاهر فقط کارها اینطوری حل نمیشود، یعنی الان میبینیم که برای خود آقای رشید چه چیزی محدودیت هست، چه مانعی هست برای اجرای آن چیزهایی که میخواهد بهعنوان معاون عملیات؟» پاسخ داده شد: «زرهی و مهندسی.» سرهنگ صیاد شیرازی دوباره سؤال کرد: «فکر میکنید فقط ایشان شد فرمانده زرهی دیگر تمام است کارش؟» محسن رضایی پاسخ داد: «بله، دیگر به تیپها دستور نمیدهد رشید. وقتی نیاکی بشود معاونت او درزمینه زرهی که زرهی را بکشاند وسط، دیگر وقتی به نیاکی دستور میدهد، نیاکی میداند یک دستور نظامی است.» سرهنگ صیاد شیرازی پرسید دستور رشید بهعنوان فرمانده قرارگاه به تیپ زرهی بیشتر قابلیت اجرا دارد یا دستور نیاکی، که پاسخ داده شد: نیاکی. سپس اظهار داشت: «خیلی خوبِ، پس نیاکی باشد.» محسن رضایی گفت: «ما هم همین بحث را میکنیم، من میگویم اگر رشید فرمانده نیاکی باشد از نیاکی کار میکشد ... اگر [رشید] معاونت او باشد هیچ فایدهای ندارد، یکوقت ممکن است این احساس خطر را بکند که چند تانکش را از دست میدهد، [بنابراین] نمیگوید [دستور نمیدهد].» در ادامه این بحث، محسن رضایی خطاب به سرهنگ شیرازی گفت: «حالا اصراری هم نیست اگر شما میبینید که خیلی سنگین است برای ارتش.» سرهنگ شیرازی جواب داد: «نه، خدا شاهد است که اصلاً مسئله ارتش نیست، من میخواهم آن واقعیت را که میخواهد در عمل رخ بدهد، تجسم کنم. ... نه تاریخ جنگی دارد تهیه میشود که به اسم ارتش مثلاً باشد و نه خود من حساسیت دارم.» محسن رضایی هم گفت: «این تاریخ جنگ تنظیم بشود بههرحال ما که بیعدالتی نمیکنیم که؛ ما وظیفهمان این است که تاریخ جنگ اسلام را تدوین کنیم نه تاریخ جنگ سپاه را. ... من که میدانم برای شما چیزی نیست، اما اگر واقعیت امر را بخواهید اینطور بهتر است؛ کار خیلی سریعتر پیش میرود. ... الآن درزمینه صمیمیت الحمدلله حرفی نداریم؛ خوب باهم میجوشند. هم بچههای ارتش میدانند چه نیازی به بچههای سپاه دارند، هم بچههای سپاه میدانند که وظیفهشان نسبت به ارتش چیست.» سرهنگ صیاد شیرازی هم در ادامه سخنان محسن رضایی اظهار داشت: «بله، من میگویم هرچه ما میرویم رده پایینتر و اینها و به آن جلو میرسیم فقط یکخرده میدان اینها باز باشد، میدان بچههای سپاه و بسیج باز باشد که آن قدرت مانورشان گرفته نشود، اینها هیچی نمیخواهند.» محسن رضایی به طرح مانور نیروی زمینی ارتش اشاره کرد و گفت: «پریروز طرحی که نزاجا داد نشستیم صحبت کردیم. به شما گفتم که جناب سرهنگ [حسنی] سعدی [فرمانده ارتشی قرارگاه نصر] میگفت تا مرز بیاییم، ما ایشان را راضی کردیم که بیاید تا کانال [ماهی].» سرهنگ شیرازی سؤال کرد: «توی طرح چی بود؟» رحیم صفوی پاسخ داد: «تا تنومه بود. ... اصلاً قبول نمیکردند.» حسن باقری هم دراینخصوص گفت: «ما قبولاندیم بیاید تا کانال. دیشب که طرح را دیدم نوشته تا مرز. گفتم جناب سرهنگ [حسنی سعدی]!، مگر ما توافق نکردیم؟! گفت نه این را ما برای قرارگاه نوشتیم تا مرز، ولی به واحدهای خودمان گفتیم تا کانال.» پس از مخالفت صیاد شیرازی و اصرار وی بر اینکه «ما خودمان باید تصمیم بگیریم.» باقری ادامه داد: «وقتی یک مطلبی که باید از کانال خودش انجام بشود، نشد، دیگر اگر آدم پافشاری کند، ممکن است هم هوای نفس توی آن بیاید، هم صد تا مسئله دیگر. اصلاً خودم را میخورم، ول میکنم میروم کنار!» سرهنگ صیاد شیرازی ضمن اظهار مخالفت با جمله آخر باقری و توصیه به اینکه بهخاطر اسلام باید تحمل کرد، وعده داد: «این مشکل را همین امروز با تشکیل جلسهای با فرماندهان ارتش حل میکنم.» به این ترتیب، در این جلسه پس از تأکید بر ضرورت همکاری و هماهنگی فرماندهان ارتشی و سپاهی در قرارگاهها و یگانهای عملیاتی بهخصوص در رده گردانها، تصمیم گرفته شد که هنگام عملیات: 1. در سطح قرارگاههای عملیاتی، فرماندهی قرارگاهها برعهده فرماندهان ارتشی باشد و فرماندهان سپاهی هدایت عملیات قرارگاهها را برعهده گیرند. 2. در یگانهای ادغامشده سپاه و ارتش، فرمانده براساس شایستگیهای فردی از میان فرماندهان این دو سازمان نظامی برگزیده شود. 3. در یگانهای مستقل، فرمانده همان یگان، چه سپاهی و چه ارتشی، مسئولیت را برعهده گیرد.[۱] محسن رضایی درباره این جلسه میگوید: «بعد از طرحریزی مانور گفتیم حالا فرماندهی را چهکار کنیم؟ اینجا دوباره برادرمان صیاد برگشت گفت که شما باید این دوتا کیفیت را ملاحظه کنید: سازمان ارتش باید حفظ بشود، [و] از روحیه بچههای بسیجی و سپاهی هم باید استفاده کنیم. گفتیم خوب این حرف خیلی درستی است؛ حالا چهکار کنیم؟ بالاخره فرماندهی چی؟ ایشان بهصراحت نمیگفت ته دلش را. مرتب میگفت که نه، باید سازمان ارتش حفظ بشود. سازمان ارتش اگر از هم بپاشد، این شدنی نیست. خلاصه، بحثهای زیادی صورت گرفت و آقای رشید گفت که اصلاً چرا بگوییم ارتش بالای سر سپاه یا سپاه بالای سر ارتش؛ اصلاً این بحث را کنار بگذاریم. ارتش یک لشکر میدهد، سپاه هم یک لشکر میدهد و این دوتا در ادبیات نظامی یعنی یک سپاه؛ و یک نفر سوم میگذاریم بالای سر این دوتا. صیاد قبول نکرد و گفت نه ما این را قبول نداریم. بعد، برادرمان رشید گفت یعنی شما قواعد ارتش را میخواهید زیر پا بگذارید؟ صیاد گفت نه ما نمیتوانیم این کار را بکنیم؛ ما اگر بخواهیم یک تشکیلات سومی درست کنیم، مخابرات میخواهد، امکانات میخواهد، این امکانات را ما نداریم. ... من پرسیدم بالاخره آقای صیاد چهکار کنیم؟ اینطور که شما میگویید بنبست است. ایشان گفت هیچ کار نکنیم منیّتها را کنار بگذاریم. این [حرف] خیلی به آقا رحیم و آقا رشید بر خورد. گفتیم خیلی خوب منیّتها را کنار میگذاریم یعنی بگوییم ارتش باشد، سپاه هم باشد و به یک طریقی اینها را کنار هم بگذاریم که منیّتی نباشد. گفت بله. گفتم حالا شما پیشنهادتان چیست که منیّت نباشد؟ گفت بههرحال هر کاری میکنیم سازمان ارتش باید حفظ بشود. باز نمیآمد دقیق بگوید. گفتیم خیلی خب پس حالا فرماندهان را بگذاریم از ارتش، مسئول عملیات را بگذاریم از سپاه، گفت نه، این هم نمیشود. گفتیم خب چرا نمیشود؟! گفت آن که از سپاه هست باید معاون عملیات باشد. آقا رحیم خیلی بهش بر خورد و گفت ... ما تنزل کردیم به اینکه مسئول عملیات ما باشیم و فرمانده شما، حالا چرا شما مسئول عملیات را قبول نمیکنید و میگویید معاون عملیات باشد. گفت به این دلیل که اگر شما معاون عملیات باشید به اینها [فرماندهان ارتشی] بر نمیخورد و اینها نمیگویند ما سرکاری هستیم؟ گفتیم خب برادر عزیز شما که قبول دارید بالاخره بچههای سپاه هستند که میروند جلو؛ بچههای سپاه هستند که حرکت میکنند؛ این را قبول دارید؟ میشود بگوییم کسی که محور کار است و دارد نیروها را میبرد جلو، این بشود معاون عملیات؟ خب، مسئول عملیات میگذاریم اینکه کاری ندارد. ما دوتا داریم تصمیم میگیریم، این دوتا سازمان را توی هم ریختیم، اختیار هم داریم سازمان را اینطوری طراحی کنیم. ایشان میگفت نه، این نمیشود. خب، یک جلسه بهم خورد و دوباره یک جلسه دیگر گذاشتیم. بعد، یک بار ما با ایشان دونفره صحبت کردیم گفتیم شما از این اصرار بیا کنار. این اصرار را بکنی ما به نتیجه نمیرسیم. آنقدر این بحث ادامه پیدا کرد که خودبهخود با پیشرفت کارها و سرعتگرفتن کارها چون ما که معطل این چیزها نمیشدیم، ما حُسنی که کارمان داشت این بود که منتظر نتیجه اینگونه بحثها نمیشدیم تا کارمان را شروع کنیم کمکم مقاومت دوستان شکسته شد.» محسن رضایی در پایان اضافه میکند: «بااینکه ما پذیرفتیم که فرماندهی با شما، اما اینکه اینها زیر بار مسئول عملیات نمیرفتند و میگفتند معاون عملیات باشد، بهنظرم علتش این است که اینها میخواستند در تاریخ ثبت شود که جنگ را ارتش فرماندهی کرد و به پیش برد. این را حالا خواستید چاپش هم نکنید، بگذارید در تاریخ بماند که بچههای انقلاب با چه مظلومیتی و با چه تواضعی این جنگ را پیش میبردند و بهخاطر خدا و بهخاطر نظام و بهخاطر اینکه جنگ پیش برود، حاضر بودند که همه نوع حرفوحدیثی بشنوند و باوجوداینکه میدیدند و میدانستند و بچههای انقلابی هم بودند یعنی بهخاطر درجه یا پست که نیامده بودند، بهخاطر اعتقادشان آمده بودند ولی این ظرفیت اخلاقی را و یک ظرفیت عرفانی از خودشان نشان میدادند و این ادبیات را تحمل میکردند که کار نظام و انقلاب پیش برود.»[۲]
گزارش- 2
2. در طرح عملیاتی که قرار است در منطقه غرب رودخانه کارون به اجرا درآید، قرارگاه مرکزی کربلا مقرر کرده است همزمان با این عملیات، قرارگاه فجر در منطقه شرق فکه واردعمل شود* و با گشودن جبههای دیگر در مقابل دشمن، علاوهبر جلوگیری از انتقال احتمالی یگانهای عراقی مستقر در این منطقه به منطقه عملیاتی غرب کارون، ارتش عراق را از تهدید احتمالی العماره و حلفائیه که در غرب منطقه فکه قرار دارند، نگران کند. بهمنظور بررسی طرح مانور این عملیات، مجید بقایی فرمانده سپاهی قرارگاه فجر، بههمراه چند تن از مسئولان سپاهی این قرارگاه عملیاتی، در قرارگاه مرکزی کربلا حضور یافته، در ساعت 19:00 با فرماندهان آن به گفتوگو نشستند. در ابتدای این جلسه، مجید بقایی به تشریح شناساییهای بهعملآمده در منطقه فکه بهویژه درباره ارتفاع 182 در شرق فکه، که قرار است تصرف شود، پرداخت و سپس درباره استعداد دشمن در این منطقه به نقل از یک سرباز عراقی که بهتازگی پناهنده شده است، گفت: «تیپهای 6 مکانیزه و 12 و 17 زرهی در منطقه مستقر هستند.» سپس محسن رضایی با اظهار اینکه «این عملیات باید تا فکه انجام بشود و اگر تا فکه انجام شد موفقیت ما در پایین [غرب کارون] صد درصد است« تأکید کرد که تصرف ارتفاع 182 فقط بخشی از عملیات در این منطقه است. پاسخهای مجید بقایی به سؤالات مطرحشده در جلسه درباره چگونگی مانور، وسعت و عمق عملیات نشان میداد که قرارگاه فجر از وضعیت زمین منطقه عملیات شناسایی کافی ندارد، به همین دلیل سعید مرتاض جانشین فرمانده منطقه 8 سپاه اهواز، خطاب به محسن رضایی گفت: «برادر محسن! این برادرمان [مجید بقایی] میگویند که اهمیت این عملیات به انهدام نیرویش است و هیچ لزومی ندارد که ما بیاییم اینجا [ارتفاعات شرق فکه] بایستیم؛ چون هرچه بخواهیم اینجا نیرو بگذاریم، بالاخره نمیتوانیم آن را پر کنیم، هی یک جا بازمیماند [و دشمن میتواند نیروهای ما را دور بزند]. لذا من نظرم این است که اهمیت این عملیات به انهدام نیرویش است و بعد از عملیات ما دوباره برمیگردیم سر جای خودمان.» وی پس از تأکید رحیم صفوی بر تصرف ارتفاع 182، ادامه داد: «حالا روی 182 بله، ولی اینکه بیاییم یا پشت [رود] دویرج، بههرحال نمیتوانیم بمانیم. یعنی آنهمه نیرو نداریم و اهمیت این عملیات هم این است که با شروع عملیات ما، ممکن است [دشمن] این را خالی کند برود عقب پشت دویرج بایستد؛ یعنی تیپهای 17 و 12 را.» محسن رضایی ضمن تأکید بر اینکه «این نیروها نباید از دست ما در بروند»، برای جلوگیری از این اتفاق توصیه کرد: «شما [قرارگاه فجر] لااقل 48 ساعت باید یک پدافند داشته باشید، اینجا را پاکسازی کنید، اسیر جمع کنید، مهمات بیاورید، ماشینها را بیاورید [و یک موضع پدافندی تشکیل بدهید].» وی ادامه داد: «حتی یک عده از بچهها بیایند یک مانوری بدهند توی فکه که سروصدا بشود ایرانیها آمدند. اینجا، [دشمن] دو، سه تیپ زرهی را مجبور است بیاورد[به این منطقه]. ... حالا کی میتوانید این طرح را انجام بدهید؟ بیایید تا اینجا عمل کنید، مثلاً یک گروه بتواند یک سروصدایی اینجا بکند، بعد از 48 ساعت کمکم برگردد بیاید زمین خوبی این عقبها پیدا کند، همینجا بماند.» محسن رضایی از بقایی پرسید: «شما چند گردان دارید؟» بقایی پاسخ داد: «20 گردان». رضایی ادامه داد: «خب 20 گردان اینها دارند، ارتش هم آنجا زیاد نیرو دارد، خواباندهاند آنجا ... اینجا اگر دشمن را ما به او حمله کنیم، با انهدام نیرویی که انجام میدهیم دیگر قدرت ندارد اصلاً به ما حمله کند، راهحلش این است بیاید این فکه را محکم بچسبد.» رحیم صفوی هم در تأیید اظهارات محسن رضایی گفت: «خیلی باارزش است، مخصوصاً اگر این حمله زودتر از این حمله اینجا [غرب کارون] باشد.» پس از سؤال سرهنگ صیاد شیرازی درباره زمان اجرای این عملیات، صفوی پاسخ داد: «حداقل روز دوم عملیات [غرب کارون] که ما اساسیترین حملهمان را میخواهیم شروع کنیم، یکمرتبه دشمن ببیند ایداد! ما از عماره داریم سر درمیآوریم. ... شما [قرارگاه فجر] اگر به فکه رسیدید عماره تهدید میشود، تا زمانیکه به فکه نرسیدید تأثیری ندارد.» در ادامه بحث، پس از اینکه حاضران در جلسه همنظر شدند که اگر در اجرای عملیات قرارگاه فجر تأخیر رخ دهد، دشمن یگانهایش را از منطقه فکه خارج کرده، احتمالاً به منطقه عملیات جنوب اعزام خواهد کرد، مجید بقایی برای اجرای عملیات قرارگاهش تا شنبه هفته بعد (پنج روز دیگر) فرصت خواست و دلیل آن را نداشتن شناسایی کافی از منطقه اعلام کرد. محسن رضایی با این شرط که این قرارگاه صددرصد شنبه عمل کند، با این درخواست موافقت کرد. به این ترتیب، در این جلسه پس از تشریح شناساییهای بهعملآمده در منطقه فکه و بررسی مانور پیشنهادی، بر پرهیز از تأخیر قرارگاه فجر در اجرای عملیات، برای جلوگیری از انتقال احتمالی یگانهای ارتش عراق از فکه به جبهه غرب کارون، تأکید شد.[۳]
گزارش- 3
3. بررسی عملکرد واحد مهندسی رزمی سپاه در قرارگاه کربلا، موضوع یکی دیگر از جلسات امروز فرماندهان این قرارگاه (محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی) و مسئول این واحد (منوچهر مهرداد) بود. در این جلسه پس از ارائه گزارشی درباره دستگاههای مهندسی که برای عملیات آماده شدهاند، تصمیم گرفته شد هرچه سریعتر این دستگاهها در خطوط مقدم مستقر شوند و تحت امر فرماندهان عملیات قرار گیرند. در ابتدای این جلسه، مهرداد گفت: سپاه 22 دستگاه لودر و بلدوزر دارد، جهاد 45 دستگاه و ارتش 18 دستگاه. در قرارگاه نصر، سپاه 18 دستگاه، جهاد 27 دستگاه و ارتش 3 دستگاه. در قرارگاه قدس، سپاه 22 دستگاه، جهاد 23 دستگاه و ارتش 4 دستگاه. سرهنگ صیاد شیرازی پرسید که «الان اینها کجاست؟» مهرداد پاسخ داد: «توی خط است.» محسن رضایی با تأکید گفت: «نگذارید بماند، هرچه هست توی خط تقسیم کنید که دیگر فرصت نیست.» سرهنگ صیاد شیرازی مجدداً پرسید: «مگر شما اینها را به خود یگانها در خط نمیدهید؟» پاسخ مهرداد منفی بود، وی گفت: «ما اینها را در یک بنهای جمع میکنیم، زیرنظر یک شورا، بعد موقع عملیات ارسال میکنیم. ولی قبل از عملیات هیچ کجا نمیفرستیم، همه را مجتمع میکنیم.» محسن رضایی با سخنان مهرداد مخالفت کرده و اظهار داشت: «اینها باید بروند زیر نظر تیپ، اینها الآن باید زیر نظر فرمانده تقسیم بشوند، شورا نمیتواند توی عملیات کاری کند. ما گفتیم توی قرارگاه مرکزی شورا باشد. توی تیپ هرچه دستگاه میخواهید بدهید. باید تا فردا صبح بدهید که فرمانده وقتی گفت حرکت کنید، بدود... وقتی فرمانده گفت بلدوزر! حرکت کن، بلدوزر باید جلوترین نیرویی باشد که برسد به خط و خاکریز بزند.» سپس مهرداد اظهار داشت: «همه در تیپها مستقر هستند، به تناسبی که شورای لشکر تصمیم میگیرد که تقسیم بکند.» محسن رضایی بازهم با اظهارات او مخالفت کرد و گفت: «شورای لشکر نباید تصمیم بگیرد. الان باید تصمیم گرفتهشده باشد و تقسیم شده باشند. ... فاصله تیپها آنقدر زیاد است که باید الان بروند توی خط و آرایش بگیرند؛ باید بروند زیر نظر فرمانده تیپ یا فرمانده محور ... شما باید ارتباط مستقیمتان را بهکلی قطع کنید؛ فقط فرمانده لشکر، بعد فرمانده تیپ و فرمانده گردان. هرچه هست زیرنظر این سلسلهمراتب باشد، اگر بخواهید یک کانال دیگر از این طرف برقرار بشود، ما هیچ نمیتوانیم کار کنیم.» محسن رضایی در پایان سخنانش با استناد به برآورد مهندسی قرارگاه کربلا درباره دراختیارداشتن 200 دستگاه مهندسی، اظهار داشت: «بدبختی داریم! ما به امید کی نشستهایم! بعد با این مشکلات میخواهند تهیه و تأمین را بدهند دست وزارت دفاع و وزارت سپاه!» وی سپس به منوچهر مهرداد گفت: «شما الان خودت بهسرعت با فرماندهان قرارگاهها تماس بگیر، الان وضعیت مهندسی ما اینطوری است، همینطور خوب است یا میخواهید توی تیپها بگذارید؟ چه شیوهای شما میگویید؟ هر شیوهای پیشنهاد کردند عین همان را عمل کنید. ولی [بگویید که] دستگاهها هم کم است.»[۴]
گزارش- 4
4. سرهنگ علی صیاد شیرازی، فرمانده نیروی زمینی ارتش و فرمانده ارتشی قرارگاه کربلا، بهاتفاق رحیم صفوی، مسئول عملیات سپاه، و تنی چند تن از افسران عملیات نیروی زمینی ارتش در قرارگاه کربلا بعدازظهر امروز در قرارگاه عملیاتی قدس حضور یافتند و با فرماندهان سپاهی و ارتشی این قرارگاه به بررسی طرح مانور قرارگاه قدس در عملیات آینده پرداختند. در این جلسه، پس از تشریح سازمان رزم قرارگاه قدس و محورهای هجومی آن، طرح مانور این قرارگاه که میبایست در جنوب کرخهکور وارد عمل شده و تا طلائیه و سپس نشوه عراق پیش رود و در ساحل شرقی اروندرود پدافند کند، مورد بررسی قرار گرفت و بر ضرورت تلاش این قرارگاه برای هرچه بیشتر درگیرکردن دشمن در جنوب کرخهکور و جفیر، بهمنظور یاریرساندن به قرارگاههای فتح و نصر، تأکید شد. در ابتدای این جلسه که از ساعت 17:00 با تلاوت آیاتی از کلامالله مجید آغاز شد، سرهنگ سیروس لطفی فرمانده ارتشی قرارگاه قدس، ضمن عرض خیرمقدم به فرماندهان و مسئولان قرارگاه کربلا، سازمان رزم قرارگاه قدس را به این شرح اعلام کرد: «این قرارگاه از پنج قدس تشکیل شده است؛ قدس 1 شامل تیپ1 زرهی لشکر16 با 2 گردان مکانیزه و 2 گردان تانک و یک گردان ژاندارمری و تیپ عاشورا از سپاه با 8 گردان پیاده؛ قدس2 شامل تیپ2 زرهی لشکر16 با 2 گردان مکانیزه، یک گردان سوار زرهی و تیپ امام رضا(ع) سپاه با 8 گردان پیاده؛ قدس3 شامل تیپ3 زرهی لشکر16 با یک گردان مکانیزه، 2 گردان تانک و یک گردان سوار زرهی و تیپ نور سپاه با 8 گردان سپاه؛ قدس4 شامل تیپ58 ذوالفقار با 4 گردان پیاده و یک گردان تانک (-) تحت امر و تیپ ثارالله(ع) سپاه با 7 گردان پیاده؛ قدس5 شامل تیپ بیتالمقدس سپاه با 8 گردان پیاده و یک گروهان تانک تحت امر. ... محل استقرار آنها هم بهترتیب: قدس1 در پشت نیسان؛ قدس2 در پشت در...؛ قدس3 در محور طراح؛ قدس4 در محور فرسیه، که الان یک سرپل کوچکی هم در جنوب کرخهکور دارد؛ و بالاخره قدس5 در محور نورد [جنوبغربی اهواز]. مانور عملیات هم طبق طرح عملیاتی ابلاغشده از قرارگاه کربلا در چهار مرحله اجرا خواهد شد: مرحله اول، قدس3 در محور طراح تلاش اصلی، قدس4 در محور فرسیه و سیدجابر و قدس 5 در محور نورد با استفاده از معابر موجود تک نموده و با شکستن خاکریزهای مقدم دشمن، سرپل مناسب را تصرف و تأمین مینمایند. قدس1 در شمال نهر ماله پدافند مینماید و قدس2 دنبال و پشتیبان قدس3 خواهد بود. در مرحله دوم، باتوجهبه عکسالعمل دشمن، قدس2 با عبور از خط قدس3 تک نموده و هویزه را تأمین میکند و قدس1 هم بهدنبال قدس2 خود را به پل گشعم رسانده و آن را تأمین میکند. سپس قدسهای 3، 4 و 5 به پیشروی خود ادامه میدهند. ضمناً همزمان با این کار، یگانهایی از رُفیع عبور کرده و در امتداد رودخانه نیسان حرکت [میکنند] و تا انتهای آن پیش میروند و سپس دورزدن دشمن ازطریق هور با تعدادی قایق انجام خواهد گرفت. مرحله سوم، در این مرحله باز باتوجهبه عکسالعمل دشمن که طبق پیشبینی قرارگاه کربلا عقبنشینی یا فرار است، بنا به دستور قدس 1، 2، 3، 4 و 5 تک خود را بهسمت جنوب ادامه داده و خط عمومی جفیر و پادگان حمید را به دست خواهند آورد. مرحله چهارم، بنا به دستور قرارگاه کربلا چون حتماً هماهنگی عملیات شمال و جنوب را در نظر خواهند گرفت یک تغییر سمت در خط خواهیم داشت بهمنظور تصرف نشوه. قدس 1، 2 و 3 در این محور بهطرف نشوه حرکت و پس از تصرف و تأمین آن در ساحل شرقی اروند [شطالعرب] پدافند مینماید. قدس 4 و 5، بهترتیب، قدس 2 و 3 را دنبال خواهند کرد.» سرهنگ لطفی پس از تشریح طرح مانور چهار مرحلة عملیات قرارگاه قدس افزود: «آنچه مسلم است بعد از مرحله اول ما تابع عکسالعمل دشمن خواهیم بود. چهبسا دشمن بهقدری ضعف نشان بدهد که در همان مرحله اول سریعاً بکشد عقب. در این موقع ما تلاش خواهیم کرد که دشمن را دنبال کنیم تا راه فرار را ببندیم. احتمال منفی آن هم هست؛ اینکه مقاومت بسیار سختی در این حد سرپل نشان بدهد و بهمنظور پسگرفتن آن پاتکهایی را انجام بدهد. در این قسمت هم باز ما نسبت به آن وضعیتی که پیش میآید، با مشورتی که با برادر غلامپور خواهیم کرد، این عملیات را هدایت کرده و انشاءالله بتوانیم مأموریت خود را بهنحو احسن انجام بدهیم.» در ادامه جلسه، باتوجهبه ابهام بعضی از حاضران درباره عملیات مرحله دوم قرارگاه قدس، احمد غلامپور فرمانده سپاهی این قرارگاه، طرح مانور این مرحله از عملیات را چنین تشریح کرد: «در مرحله دوم، علاوهبر قدس2 که از قدس3 عبور خواهد کرد و هویزه را تأمین میکند، همزمان با آن قدس 3، 4 و 5 وارد عمل خواهند شد. بلافاصله بعد از تأمین هویزه، دو گردان پیاده از قدس1 از سرپل قدس2 عبور میکنند و نیروی دشمن را در جنوب کرخهکور تا پل گشعم منهدم کرده و این پل را آزاد میکنند تا بتوانند ارتباط بین جنوب و شمال کرخهکور را به وجود بیاورند. حرکت دیگر قدس1 همزمان با حرکت قدس2 در همان مرحله دوم است. ما بزرگترین مشکلی که درباره هور داشتیم، وجود یک نیروی تأمینی در جراحیه بود که بسیار ضعیف هم بود. ما آمدیم با شناسایی که برادرها کردند، به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم از دو محور به جراحیه حمله کنیم؛ یکی از محور رُفیع شمشیه که میتوانیم بهطرف جراحیه بیاییم، یکی هم استفاده از خود محور و آمدن به جراحیه بود. یعنی از دو مسیر ما خیلی راحت میتوانیم بیاییم و جراحیه را منهدم کنیم. همزمان با انهدام نیروی دشمن در جراحیه و بازشدن این مسیر، باتوجهبه پلی که دشمن در خود جراحیه دارد، میتوانیم راحت نیرو را وارد کنیم. باتوجهبه اینکه این مزاحم اصلی از بین رفته و تک کشف شده و نیروهای ما دارند از این سرپل پیشروی میکنند، میتوانیم بهسرعت نیرویی را [از هور] با قایقهای موتوری در عمق عبور بدهیم و آن را ببریم و به نیروی احتیاط دشمن [در شمال طلائیه] بزنیم و سپس بهطرف شمال به آنها ادامه پیشروی بدهیم که بتوانند با نیروهایی که در جنوب کرخهکور با دشمن درگیر هستند، الحاق پیدا کنند.» سرهنگ موسوی قویدل، افسر عملیات نزاجا از قرارگاه کربلا، درباره عملیات عبور از هور خطاب به غلامپور گفت: «اگر این یگانهایی که پیشبینی کردید از هور بیایند و این ضربت را به احتیاط [دشمن] بزنند، بهترین مانور خواهد بود بهشرط اینکه بعد از خاتمه برنامهشان از همان راهی که آمدند برگردند... [زیرا] اگر صبح بخواهند بکشند بالا [بهطرف شمال بروند] یک حالت فرار پیدا میکند و این نهتنها ضربه به دشمن نمیزند، بلکه دشمن را شیر میکند، چون فکر میکند این نیروها درحال فرار هستند و دنبال آنها میکند.» غلامپور پاسخ داد: «نیرویی که میآید، عقبه دشمن را میبندد و برای انهدام این نیرو بهطرف شمال میرود، این فرار نیست؛ این دارد این نیرو [احتیاط دشمن در شمال طلائیه] را شدیداً از بین میبرد و این نیرو [قدس1] هم دارد میآید پایین. اینها یک حرکت طرفین دارند که در یک منطقه مناسب بعد از انهدام نیرو باهم الحاق میکنند.» سرهنگ لطفی فرمانده ارتشی قرارگاه قدس هم درباره عملیات قدس2 برای آزادسازی پل گشعم اظهار داشت: «[قدس2] از هویزه بگذرد و برود به پل گشعم برسد، پل را باید راهپیمایی بکند. این زمان شروع کارش است، نه زمان ورود به درگیری. زمان ورود آن به درگیری آنجایی است که شب با یگانی که محافظ پل گشعم است، درگیر شده است. حالا ما چرا پیشبینی کردیم که امکان دارد پل سالم بماند؟ این خودش دلیل دارد، چرا پل منهدم نمیشود؟ علت آن این است که نیروی تأمینی دشمن خودش اینطرف پل است. پس تا زمانیکه نیروهای تأمینی خودش را برندارد، پل را منفجر نخواهد کرد. لذا ما در این جلو هم یک تظاهر به حمله داریم که نیروی تأمین پل را در آنجا درگیر نگه داریم تا این دو گردان برسد به پشت آن و ما پل را سالم بگیریم، تمام این کار ما فقط بهخاطر این است که پل را سالم بگیریم، چون بقیه جاها علاوهبر اینکه مینگذاری شده، آب آمده روی مینها را پوشانده و هیچ امکانی برای ما نیست که مین را خنثی کنیم یا برداریم. پس تمام کاربرد این دو گردان برای خاطر این است که این پل را آزاد کنیم که نیروی زرهی و مکانیزه را بتوانیم از آنجا بیاوریم.» در ادامه، سرهنگ محمدزاده پرسید: «بهنظر شما گرفتن پادگان حمید و عناصری که در سمت چپ آن قرار گرفته، مثل توپخانه دشمن، که حتی من یکی، دو گردان توپخانه در دو سه کیلومتری غرب آن جاده دیدم، باید جزء مرحله اول باشد یا آن را در مرحله دوم بگذاریم؟ چون اگر مرحله اول نباشد، ما که به خط سرپل برسیم در همان مرحله اول، یعنی قدس4 و قدس5 مستقیماً روبهروی چهار، پنج گردان توپخانه قرار خواهند گرفت که بعد پیشروی آنها کمی مشکل است. البته من پیشنهاد میکنم پادگان حمید و واحد توپخانه در همان شب اول باشد، نتیجه این میشود که عمل مرحله دوم شما مشکل نخواهد بود.» احمد غلامپور درباره واحدهای توپخانه دشمن که سرهنگ محمدزاده به آن اشاره کرد، چنین توضیح داد: «اولاً طبق آخرین اخبار، دشمن توپخانه را عقب برده است، دوم اینکه توی طرح مانور ما این توپخانهها در غرب اهواز حتماً پیشبینیشده و نیروهایی برای آنها در نظر گرفته شده است، ولی با وجود این ما آن نیرویی که برای توپخانهها در نظر گرفتیم، هنوز در مانورمان در منطقه قدس 4 و 5 هست.» سؤال دیگر سرهنگ محمدزاده درباره واحدهای احتیاط دشمن در منطقه پاسگاههای کیاندشت و برزگر در شمال طلائیه بود، سرهنگ لطفی در پاسخ گفت: 2 تیپ در آن حوالی مستقر است که یکی از آنها تیپ30 زرهی از لشکر6 است. سپس سرهنگ محمدزاده به وجود 200 تانک در آن منطقه اشاره کرد و اظهار داشت: «یعنی این احتیاط خیلی قوی 2 تیپ یا 3 تیپ، این وضع را مبهمتر میکند. هرچه احتیاط دشمن قویتر باشد، وضع برای ما مبهمتر است. یعنی پیشروی ما مشروطتر است؛ به این ترتیب که قدس 1 یا قدس 2 را خیلی کمتر از حد معمول درگیر بکنیم و حتی اگر موفقیتی هم به دست آورد، نکند یکوقت این موفقیت، موفقیت کاذبی در منطقه تیپ1 باشد، نکند دامی باشد!» سرهنگ لطفی پاسخ منفی داد و افزود: «تا زمانیکه این نیروی ما [قدسهای 3، 4 و 5] موفق نشود ما همان خط خاکریز اول را خواهیم چسبید، برای اینکه نیرو را از دست ندهیم، تنها امید ما برای مانور، همین قدس1 است.» در پایان جلسه، سرهنگ صیاد شیرازی با شکرگزاری به درگاه الهی از اینکه صمیمیت، همکاری و وحدت میان فرماندهان برقرار است و نیز اظهار امیدواری به موفقیت در عملیات آینده، درباره طرح مانور قرارگاه قدس گفت: «آنچه که در اینجا بیان شد اگر یک مقدار با مأموریتی که در قرارگاههای مجاور [فتح و نصر] تطبیق داده شود، در تسهیل و تصمیمگیری شما خیلی کمک میکند برای مراحلی که پیشبینی کردیم. قرارگاههای فتح و نصر نیاز دارند که قرارگاه قدس با این وسعت عملیاتی خودش، دشمن را بهشدت و بهطورجدی درگیر کند، و برای اینکه بهشدت درگیر کند خیلی هم خوب پیشبینی کردیم که این “سرپل” [جنوب کرخهکور] را بگیریم. الان فقط بحث این است که آیا سرپل را تا [پادگان] حمید گسترش بدهیم یا نه؟ این را هم ما صحبت میکنیم، هم برادران سپاه بررسی میکنند و انشاءالله همین امشب مشخص میشود. ولی آنچه مسلم است اینکه این عمل برای ما جدی است که در تقدم یک دشمن را که این طرف [جنوب کرخهکور] است درگیر کنیم. حالا همینجا تجسم کنید قرارگاههای فتح و نصر از رودخانه [کارون] عبور میکنند و میرسند به جاده اهواز خرمشهر. همزمان با این عملیات، دشمن باید ما را در اینجا [جنوب کرخهکور] احساس بکند، بلافاصله روی راهکار ما تجسم میکند که ما از این طرف [محور قرارگاههای فتح و نصر] ممکن است او را قیچی کنیم؛ یعنی از پشت بیاییم بهطرف آن. چون منطقه وسیع است، از اینجا پاتک جدی میشود و هرچه جلوتر برویم خطر بیشتر است که به تله بیفتیم. بنابراین باید ببینیم دشمن در اینجا چه وضعیتی پیدا میکند و در مرحله دوم، کار قرارگاه قدس که در اینجا ظهور میکند، چیست؟ آن هم این است که دشمن که در اینجا [محور قرارگاه قدس] قرار دارد وقتی احساس کند خرمشهر رفت و نیروهایش در منطقه خرمشهر مضمحل و منهدم شدند، امید کمک از این طرف را از دست میدهد. ... اگر دشمن بخواهد عقبروی کرده و یا عقبنشینی کند و یا احتمالاً فرار کند، ما مرحله دوم کار شما را جلو بیندازیم و قطع تماس نشود که این تعاقب دشمن میشود. بالاخره در قسمت سوم انتظار تکمیل مأموریت قرارگاه قدس است که چه موقع میرسد؟ که مراحل بعدی عملیات [قرارگاههای] فتح و نصر انجام شده و پیشروی میشود و دیگر دشمن کاملاً احساس میکند که مرز و بصره هم در خطر است. بنابراین مجبور است نیروها را آن طرف بکشد و اینجاست که قرارگاه قدس درحالیکه در این منطقه وسیع، نیروهایش را میتواند خوب کنترل بکند بهطرف آن نقطهای که برایش تعیین کردیم، برود و آن مأموریت تکمیل بشود. پس این سه مرحله، خیلی دقت میخواهد تا بتوانیم با سرعت انعطاف داشته باشیم و انجام بدهیم. درگیری جدی دشمن، تعاقب دشمن بهعلت عقبروی یا فرار و بالاخره در مرحله آخر رسیدن به نقطه مأموریت است. حالا این در چهار مرحله انجام بشود یا سه مرحله، مهم نیست. من یک نتیجه کلی گرفتم، انشاءالله که به یاری خداوند، ما همه توفیق داشته باشیم که در این مأموریتها بیش از صددرصد موفق باشیم. عملیات فتحالمبین حدود 150 درصد موفقیت داشت و با برنامههایی در غرب و در خود منطقه عملیات قبلی پیشبینیشده، کمک بشود که دشمن همهجا به ستوه دربیاید و برای همیشه سرنگون بشود. خب تشکر میکنیم، تکبیر!» [تکبیر حاضران][۵]
گزارش- 5
5. امروز هم گزارشهای رسیده از تداوم تلاش ارتش عراق برای تقویت مواضع پدافندیاش در منطقه جنوب کرخهکور و غرب کارون حکایت دارد. بر همین اساس، در منطقه کرخهکور که حوزه مأموریت قرارگاه قدس در عملیات آینده است، دشمن ضمن ایجاد سنگرهای جدید در جنوبغربی هویزه، درحال مینگذاری در شمال پل گشعم مشاهده شده است. 2 هلیکوپتر (یکی توپدار و دیگری شناسایی) نیز بهتناوب درحال گشتزنی بر فراز هویزه، گشعم و یزدنو هستند. همچنین دشمن پس از تخریب پادگان حمید و روستاهای اطراف آن که بهتازگی و احتمالاً بهمنظور جلوگیری از سنگرگرفتن نیروهای ایران هنگام حمله انجام شده است به ثبت تیر در این محور مشغول است.[۶] در منطقه غرب کارون و در حوزه مأموریت قرارگاه فتح (شمال دارخوین تا روستای رحمانی) هم گزارش شد که امروز روستای رحمانی زیر آتش گلولههای زمانی و فسفری (بهمنظور ثبت تیر) بود و یک دستگاه بیل مکانیکی در حدفاصل روستای سیدعبود تا باتلاق هالوپ و یک دستگاه دیگر هم در شمال سیدعبود به حفر کانال مشغول هستند. در شمالغرب سیدعبود (حاشیه آبگرفتگی) هم با تعویض یگان زرهی مستقر در این منطقه، یگانی با 13 تانک جایگزین شده است و یک دستگاه لودر نیز مشغول احداث سنگر است.[۷] در حوزه قرارگاه نصر (جنوب دارخوین) نیز به استناد تصویری که امروز یک هواپیمای خودی از مواضع دشمن برداشته است و مقایسه آن با تصویر برداشتهشده در 31/1/1361، گزارش شد که ارتش عراق در یک هفته گذشته در غرب ایستگاه گرمدشت (به فاصله دو کیلومتری جاده اهواز خرمشهر)، جنوبغربی ایستگاه 90 (به فاصله سه کیلومتری جاده) و در شمال شلمچه هرکدام یک تیپ زرهی مستقر کرده است.[۸] همچنین گزارشهای دیگری نیز حاکی است دشمن در منطقه مقابل دارخوین به احداث سنگر دیدبانی مشغول است[۹] و در منطقه مقابل امالسواد در تلاش است شیار و جاده ایجاد کند.[۱۰]
گزارش- 6
6. با پایان عملیات پاکسازی محور کامیاران مریوان، امروز اعلام شد که درمجموع 120 کیلومتر از این محور بههمراه 22 روستا از وجود ضدانقلابیون مسلح پاکسازی شده و یک ارتفاع مهم دیگر نیز به تصرف نیروهای خودی درآمده است. درخصوص عملیات پاکسازی محور کامیاران مریوان که ازسوی پاسداران انقلاب اسلامی پاوه، کامیاران و مریوان ظرف دو هفته انجام شد، نور احمدی، عضو سپاه پاسداران پاوه و فرمانده این عملیات، در گفتوگویی با خبرنگار خبرگزاری جمهوری اسلامی گفت: «ما هماکنون کلیه ارتفاعات منطقه را در تصرف داریم و نیروهای ما کلاً بر اوضاع مسلط هستند. ... ازجمله ارتفاعاتی که در این منطقه ما توانستیم از لوث وجود ضدانقلابیون پاکسازی کنیم، ارتفاعات شیرینسوار و تیلهکوه است.» وی همچنین اسامی روستاهای پاکسازیشده را اینطور اعلام کرد: «دزوانند علیا، سفلا و وسطی، سرخهتوت، دهگلنان، ملنکان، سیبوران، بابکلان، ارین، نلهکبری، ژنین، نسنار، گاودانه، زیریه، تزوش، یوزنیان و کرسانه.»[۱۱] خبرگزاری جمهوری اسلامی هم از باختران گزارش داد: «در ادامه عملیات پاکسازی مناطق کردستان و جنوب آذربایجانغربی از لوث وجود ضدانقلابیون، رزمندگان اسلام ارتفاع حساس و استراتژیک «هفت وانه» را به تصرف درآوردند. ... با تصرف این ارتفاع کلیه راههای مرزی منطقه مذکور زیر کنترل نیروهای اسلام درآمد.»[۱۲]
گزارش- 7
7. قائممقام رهبری از امام خمینی درخواست کرد برای فروکشکردن التهاب ناشی از مسئله آقای شریعتمداری، از ایشان دوباره بازپرسی شود. فرزند آیتالله شریعتمداری هم با ارسال پیامی برای تعدادی از شخصیتهای بینالمللی خواستار حمایت آنها از پدرش شد. آیتالله عبدالکریم موسوی اردبیلی، رئیس دیوانعالی کشور، و آیتالله سیدحسن طاهری خرمآبادی، نماینده امام خمینی در سپاه پاسداران، در دیدار با آقای هاشمی رفسنجانی اظهار داشتند: «آیتالله منتظری میخواهد که به امام گفته شود مسئله آقای شریعتمداری را از این شور بیندازند و درمورد پرونده از ایشان بازپرسی شود.» هاشمی رفسنجانی ضمن اعلام این مطلب افزود: «آقای [محمد محمدی] ریشهری [رئیس دادگاه انقلاب ارتش] هم اطلاع داد که در بازجوییهای مجدد، ایشان اعترافهای جدیدی کرده و پرداخت پول به آقای [سیدمهدی] مهدوی و مذاکره با آقای [عبدالرضا] حجازی را هم پذیرفته است.»[۱۳] حسن شریعتمداری فرزند آیتالله شریعتمداری هم با ارسال پیامی خطاب به شماری از شخصیتهای بینالمللی ازجمله پاپ ژان پل دوم، رهبر کاتولیکهای جهان، یاسر عرفات رئیس کمیته اجرایی سازمان آزادیبخش فلسطین، حافظ اسد رئیسجمهور سوریه و احمد سکوتوره رئیسجمهور گینه، برای پدرش تقاضای کمک کرد. وی درپیام خود که امروز در هامبورگ (آلمانغربی) منتشر شد، گفته است که پدر 82 سالهاش که در محافل غربی بهعنوان یک شخص میانهرو شناخته شده، بیمار بوده، در منزل تحت بازداشت است. حسن شریعتمداری میگوید که دریافتکنندگان این پیام میتوانند با سخنرانی علنی به وی کمک کرده و احتمالاً جان وی را نجات دهند.[۱۴]
گزارش- 8
8. آیتالله منتظری از سپاه پاسداران و بهویژه واحد نهضتهای آزادیبخش اسلامی آن خواست تا بهدور از هرگونه ضوابط دستوپاگیر رسمی و دولتی و با الهام از شئون ولایتفقیه، با اختیارات و قدرت بیشتری عمل کنند. این واحد زیرمجموعه سپاه پاسداران نیز با صدور اطلاعیهای ضمن استقبال از رهنمود آیتالله منتظری، صدور انقلاب را یکی از الزامات حفظ آن دانست و اعلام کرد که در امر صدور انقلاب نباید و نمیتوان ضوابط رسمی دولتها را معیار عمل قرار داد. به گزارش خبرنگار اعزامی روزنامه کیهان به قم، حجتالاسلام سیدمهدی هاشمی، مسئول واحد نهضتهای آزادیبخش ستاد مرکزی سپاه پاسداران، با آیتالله العظمی منتظری ملاقات و گزارشی از حمایتهای بهعملآمده این واحد از جنبشهای آزادیبخش را ارائه کرد. در این دیدار آیتالله منتظری ضمن تأکید بر سیاست «نه شرقی نه غربی» که در جوهر انقلاب اسلامی منظور شده و نیز با اشاره به خط مشی کلی سپاه و بهخصوص واحد نهضتهای آزادیبخش آن اظهار داشت: «مسئولیت اساسی این ارگان همانگونه که در قانون اساسی ذکر شده حفظ انقلاب از توطئههای داخلی و خارجی میباشد و طبیعی است که انقلاب اگر نتواند پیام جهانی خود را در بعد فکری و مکتبی به خارج صادر کند، در داخل از پویایی و حرکت میایستد و نابود میشود. ازاینرو بجاست که سپاه و بهخصوص واحد نهضتها بهدور از هرگونه ضوابط دستوپاگیر رسمی و دولتی و با الهام از شئون ولایتفقیه و مقام معظم رهبری انقلاب با اختیارات و قدرت بیشتری عمل کند و ازنظر فکری مستقیماً از روحانیت الهام بگیرد تا بتواند مسئولیت سنگین خود را انجام دهد.»[۱۵] درپی این دیدار، واحد نهضتهای آزادیبخش سپاه پاسداران با صدور اطلاعیهای ضمن استقبال از رهنمودهای آیتالله منتظری، در تبیین این رهنمودها اعلام کرد: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در قلمرو جهان اسلام بدون مرزبندیهای جغرافیایی باید فعال باشد.» این اطلاعیه ضوابط رسمی و دولتی را اداره امور کشور ضروری و مفید دانسته و درعینحال تأکید کرده است: «در امر صدور انقلاب که پیوندی عمیق با محرومین بهپاخاسته جهان است، نباید و نمیتوان ضوابط رسمی دولتها را معیار عمل قرار داد.» در ادامه این اطلاعیه، نظام جمهوری اسلامی در ایران و انقلاب اسلامی دو پدیده مجزا معرفی شده و آمده است: «رهبری حقیقی این حرکت جهانی [قیام محرومین و مستضعفین برضد استکبار] بهعهده دولت نمیتواند باشد، بلکه همان مقام رهبری است که تداوم این حرکت توفنده را بهعهده گرفته و باید بگیرد تا تودههای میلیونی به مبارزه ضداستکباری شرق و غرب جذب شوند.» حمله قاطعانه انقلاب اسلامی به امریکا و متحد صهیونیسم او، یکی از توصیههای مطرحشده در این اطلاعیه است که در توضیح آن چنین آمده است: «امریکا این شیطان بزرگ و متحد شماره یک صهیونیسم بینالمللی تا زمانیکه در کل جهان مورد حمله قاطعانه انقلاب اسلامی قرار نگیرد، چه زود ما در داخل به دفاع از خاک و قلمرو سرگرم خواهیم شد. هماکنون ما شاهد تجاوز صدام امریکایی به سرزمین انقلاب اسلامی هستیم. استکبار جهانی با اینگونه تجاوزهای تحمیلی میتواند سالهای متمادی ما را به مسائل و مشکلات داخلی مشغول سازد، ولی اگر در اندیشه صدور انقلاب به مفهوم حقیقی آن باشیم بهجای آنکه ما نقش تدافعی به عهده بگیریم، امپریالیزم جهانی ناچار خواهد گشت موضع هجومی خویش را از دست داده و به دفاع از موجودیت ابلیسی خویش بپردازد.» در پایان اطلاعیه ضمن معرفی سپاه پاسداران بهعنوان یک ارگان عقیدتی، سیاسی و نظامی آمده است: «[سپاه پاسداران] مدتها قبل از اینکه صدور انقلاب فرهنگی سر زبانها بیفتد، بدون توقع و سروصدا طبق یک وظیفه شرعی به برقراری ارتباط با نهضتها پرداخت و تاکنون توانسته اندیشه و تجربیات انقلاب اسلامی را به عقول و افکار محرومین بهپاخاسته صادر نماید.»[۱۶]
گزارش- 9
9. در ادامه تلاش برای توسعه روابط ایران و کره شمالی، نخستوزیر این کشور که در رأس یک هیئت عالیرتبه اقتصادی و سیاسی به تهران سفر کرده است، امروز با مقامات جمهوری اسلامی دیدار کرد.** رادیو بیبیسی هم در گزارش خود از این دیدارها، به گسترش روابط این دو کشور پس از آغاز جنگ عراق و ایران اشاره و پیشبینی کرد که در این سفر قراردادهای اقتصادی بیشتری میان ایران و کره شمالی منعقد شود. آیتالله خامنهای رئیسجمهور، در دیدار با هیئت کره شمالی ضمن ابراز خوشحالی از سفر این هیئت به ایران اظهار داشت: «امیدوارم سفر شما پایههای روابط دوستانه میان دو کشور را هرچه بیشتر مستحکمتر نماید و بتوانیم یک جبهه ضدامپریالیستی نیرومند به وجود آورده تا از حقوق ملت و انسانها حمایت نماییم. ... ما در هر نقطهای از جهان که نشانی از مبارزه علیه امریکا و مستکبرین مشاهده میشود، حضور داریم و در هرجا به امپریالیسم ضربهای وارد شود، ما آن را پیروزی برای خود محسوب میکنیم.» در این دیدار، جونگ اوک لی نخستوزیر کره شمالی هم ضمن تسلیم پیام رئیسجمهور این کشور به آیتالله خامنهای، گفت: «... دو ملت ما که در جبهه واحدی علیه امپریالیسم امریکایی میجنگند، همرزم هستند و بنابراین باید یکدیگر را یاری کنیم و ما همواره از مبارزات ایران در راه دفاع از انقلاب اسلامی فعالانه پشتیبانی میکنیم.»[۱۷] میرحسین موسوی نخستوزیر جمهوری اسلامی نیز در دیدار با این هیئت اظهار داشت: «ما ملتی مستقل و یکپارچه هستیم و درعینحال متوجه این مسئله هستیم که برای مبارزه با قدرتهای سلطهجو بهویژه امپریالیسم امریکا باید روابط خود را با کشورهای جهان سوم مخصوصاً کشورهایی که مورد تهاجم مستقیم امپریالیسم میباشند، گسترش دهیم.» نخستوزیر افزود: «ما باوجود مشکلات جنگ و مسائل ناشیاز حاکمیت وابسته به امریکا بر کشورمان، توانستهایم به سازندگی هم بپردازیم و مصمم هستیم در آینده تلاش خود را برای سازندگی بیشتر چند برابر کنیم و طبیعی است که برای اینکه کوششهای ما به نتیجه برسد باید روابط اقتصادی خود را با کشورهای مختلف جهان گسترش دهیم. اما این گسترش تابع سیاست خارجی ما میباشد و توسعه روابط بیجهت نیست. ما از رابطهای که باعث شود تا به سیاست نه شرقی نه غربی دست یابیم، استقبال میکنیم.» نخستوزیر کره شمالی نیز در این دیدار ضمن اشاره به تحول اقتصادی و فرهنگی که در ایران، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به وجود آمده، اظهار داشت: «ما اکنون از اینکه دولت جمهوری اسلامی ایران تمام استعمارگران و استثمارگران و قدرتهای غربی و شرقی و تمام راههای سلطهجویی را محکوم نموده و همچنین براساس سیاست مستقل و غیرمتعهد، با کشورها روابط دوستی برقرار میکند، پشتیبانی خود را ابراز میکنیم.» در پایان این دیدار کمیتههایی بهمنظور بررسی گسترش روابط اقتصادی و سیاسی تشکیل و مأمور پیگیری مذاکرات و چگونگی استفاده از امکانات موجود در دو کشور شدند.[۱۸] همچنین، نخستوزیر کره شمالی در دیدار با حجتالاسلاموالمسلمین هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، پیام رئیسجمهور این کشور را تقدیم و از وی برای دیدار مجدد از کره شمالی دعوت کرد. آقای هاشمی رفسنجانی نیز ضمن ابراز خوشحالی از موضع کره شمالی در دفاع از ایران در جنگ تحمیلی، با اعضای هیئت کرهای درخصوص مسائل اقتصادی، نفتی و بازرگانی گفتوگو کرد. در پایان این مذاکرات طرفین بر مواضع مشترک دو کشور در مقابله با امپریالیسم امریکا تأکید کردند.[۱۹] در همین حال، رادیو بیبیسی درباره سفر هیئت کره شمالی به ایران در برنامه شامگاهی خود گفت: «از زمان انقلاب ایران تاکنون، روابط ایران و کره شمالی به میزان قابلملاحظهای گسترش داده شده است. این امر هم بر پایه ایدئولوژی بهصورت مخالفت مشترک آنها با امریکا استوار بوده و هم بر احتیاجات اقتصادی آنها. دو سال پیش هنگامیکه دولتهای غربی بهدلیل گروگانگیری ایران، بازرگانی با آن کشور را منع کردند، دولت کره شمالی اولین قرارداد خود را با ایران بهمنظور خرید نفت از آن کشور منعقد کرد. همچنین دو دولت موافقت کردهاند که بازرگانی بین خود را به میزان یکچهارم افزایش دهند. قرار شد که ایران به کره شمالی کالاهای صنعتی، مواد شیمیایی و خشکبار بفروشد و کره شمالی به ایران دستگاههای صنعتی، فولاد و غله برساند.» بیبیسی درخصوص گسترش روابط دو کشور با شروع جنگ عراق علیه ایران گفت: «هنگامیکه جنگ با عراق شروع شد، داشتن متحدان سیاسی و بازرگانی برای دولت ایران بیشازپیش مهم گشت. احتیاج تازه ایران به اسلحه بود. هنگامیکه فقط یک ماه از آغاز جنگ میگذشت، دولت امریکا اعلام کرد که ایران از هواپیمای باربری نظامی برای حمل اسلحه از کره شمالی به خاک خود استفاده میکند. دولت ایران هرگز چنین گفتههایی را رد نکرد و به نظر میرسد که کره شمالی دستکم توانسته است مقادیری اسلحه سبک و سنگین و مهمات به ایران بفروشد.» رادیو بیبیسی در پایان گفتار خود افزود: «در سال گذشته، هیئتهای سیاسی و اقتصادی از ایران روانه کره شمالی شدند؛ ازجمله رئیس مجلس اکبر هاشمی رفسنجانی و وزیر آموزشوپرورش علیاکبر پرورش. طی این سفر هر دو طرف اظهار علاقه کردند که روابطشان گسترش یابد. همین دو هفته پیش نیز رئیسجمهوری ایران نمایندهای به پایتخت کره شمالی فرستاد تا در مراسم هفتادمین سالگرد تولد رئیسجمهور آن کشور، کیم ایل سونگ، شرکت کند. امروز هم نخستوزیران ایران و کره شمالی در تهران از سیاست خارجی یکدیگر پشتیبانی کردند. در هیئت نمایندگی فعلی کره شمالی در تهران تعداد متخصصان اقتصادی خیلی بیشتر از سایر متخصصان است. درنتیجه باید انتظار داشت که قراردادهای اقتصادی بیشتری بین دو کشور منعقد گردد.»[۲۰]
گزارش- 10
10. وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در اطلاعیهای سخنان دیروز یک سناتور امریکایی را درباره احتمال اقدام نظامی ایران در خلیجفارس و تهدید منابع نفتی این منطقه، تلاش امریکا برای تقویت و تحریک کشورهای منطقه و نیز حضور نظامی بیشتر این کشور در منطقه دانست. در این اطلاعیه که در واکنش به اظهارات سناتور هنری جکسون صادر شده است، با تأکید بر اینکه امریکا دریافته است که تجاوزهای صدام به ایران ثمربخش نبوده و باعث پیروزی هرچه بیشتر جمهوری اسلامی ایران میگردد آمده است: «امریکا با اینگونه اراجیف و مهملات درحقیقت میخواهد دست به کمکهای نظامی بیشتر به بعضی از سرسپردگان زده و به تقویت و تحریک آنان و ایجاد پایگاههای جدید اقدام نماید و بُعد دیگری بر جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بگشاید و با این حیله موذیانه میخواهد ایران را دربرابر کشورهای همسایه، که دوستی و اتحاد رو به تصاعد با آنان همچون خاری بر چشمانش میباشد قرار داده و در پناه «تفرقه بینداز و حکومت کن» خود به مکیدن خون محرومین و مستضعفین بپردازد.» در پایان این اطلاعیه اعلام شده است: «ما بار دیگر ضمن اعلام پشتیبانی خود از ملت محروم فلسطین و جنوب لبنان، از کلیه کشورهای تولیدکننده نفت خواهانیم که از این سلاح جهت بهزانو درآوردن امریکای جهانخوار و صهیونیسم جنایتپیشه استفاده نمایند. با کمک الهی پیروزی دربرابر جنایتکاران نزدیک خواهد بود.»[۲۱]
گزارش- 11
11. روزنامه وال استریت ژورنال مدعی شد دولت امریکا از ایران نفت خریده است. این روزنامه امریکایی با اعلام اینکه دولت امریکا معادل 53 میلیون و 100 هزار دلار نفت خام از ایران خریده است، مینویسد: «از هنگام ماجرای گروگانگیری، این نخستینباری است که چنین معاملهای بین دو کشور انجام میگیرد. به گفته مقامهای دولتی روز پنجشنبـــــــه [2/2/1361] وزارت دفاع امریکا یک میلیون و 800 هزار بشکه نفت خام ایران را ازطریق یک شرکت بازرگانی که مقر آن در ژنو است خریداری کرد. نفت از قرار بشکهای 29 دلار و 51 سنت فروخته شد که درحدود 4 دلار و 50 سنت پایینتر از 34 دلار قیمت پایه اوپک است. سخنگوی مرکز تدارکات سوخت وزارت دفاع امریکا ضمن ابراز رضایت از قیمت نفت خریداریشده گفته است که نفت خریداریشده در مخازن استراتژیکی در ایندیانا انبار خواهد شد.» این روزنامه امریکایی ضمن توصیه به ایران که این اقدام را بهعنوان نشانهای از مناسبات بهتر با امریکا تلقی کند، میافزاید: «واردات نفت از ایران روز 12 نوامبر 1979، هشت روز پس از اشغال وزارت [سفارت] امریکا در تهران ممنوع شد. گروگانها روز 20 ژانویه 1981 آزاد شدند و روز 19 ژانویه سال جاری پرزیدنت ریگان دستور پایاندادن به ممنوعیت واردات نفت از ایران را امضا کرد. به گفته یک منبع وزارت امور خارجه، در همان زمان محدودیتهای مسافرت به ایران نیز لغو شد. هر دو اقدام درمجموع بخشی از سیاست امریکا بود که بهطورکلی از میزان تنشهای بین دو کشور کاسته شد.» در بخشی دیگر از گزارش وال استریت ژورنال ضمن اعلام این مطلب که واردات نفت از ایران از سر گرفته نشده است، اما خریدهای دولت میتواند در را به روی پالایشگاههای خصوصی و بازرگانان امریکایی بگشاید، آمده است: «روز جمعه [3/2/1361] دو شرکت امریکایی تلاش خود را برای خرید نفت ایران آغاز کردند. ایران که برای حرکت چرخهای اقتصادیاش و ادامه جنگ با عراق بهشدت به پول نقد نیاز دارد، طی هفتههای اخیر صادرات نفتی خود را افزایش زیادی داده است. شرکتهای بازرگانی ژاپن مقادیر زیادی نفت تخفیف دادهشده ایران را از بازار آزاد خریداری کردند. از این گذشته، ایران قراردادهایی برای فروش نفت بهطور نقدی یا پایاپای با رومانی، ترکیه، سوریه و برخی از پالایشگاهها و بازرگانان اروپایی امضا کرده است. منابع صنعت نفت میگویند که میانگین کنونی صادرات نفت ایران 4/1 میلیون تا 6/1 میلیون بشکه در روز است. دلالان ژاپنی این رقم را به دو میلیون بشکه نزدیک میدانند. بهنظر منابع نفتی اگر ایران بتواند در فروش نفت در بازارهای آزاد با موفقیتهای دیگر روبهرو شود خواهد توانست صادرات نفتش را به 5/2 میلیون بشکه افزایش دهد، تولید روزانه نفت ایران تا پیش از آغاز جنگ با عراق درحدود 2 میلیون بشکه در روز بود و پیش از [پیروزی] انقلاب اسلامی، ایران روزانه 5 میلیون بشکه نفت صادر میکرد.»[۲۲]
گزارش- 12
12. خبرنگاران خبرگزاریهای رویتر و یونایتدپرس که اخیراً از جبهههای عراق دیدن کردهاند، معتقدند رژیم عراق در وضعیتی است که به پایانیافتن جنگ اشتیاق دارد، لیکن ایران بر خواسته خود مبنیبر خروج بیقیدوشرط نیروهای عراقی از خاکش قبل از هرگونه مذاکره صلح اصرار میورزد. درهمینحال، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز گفت که اغلب نمایندگان مجلس از احتمال پذیرش آتشبس قبل از مجازات صدام نگران هستند. پل ایدل خبرنگار رویترز که از مقر فرماندهی نیروهای عراقی در منطقه خانقین دیدار کرده است، ضمن گزارش مشاهداتش از سنگرهای عراقی در داخل خاک ایران مینویسد: «سکوت در این جبهه جنگ که با گرمای ملایم بهاری درهمآمیخته بر این واقعیت سرپوش میگذارد که درپی یک سلسله پیروزیهای نیروهای ایران، اکنون عراق بیصبرانه در جستجوی پایاندادن به جنگ نوزدهماهه است و این درحالی است که ایران بیش از هر زمان دیگر خواستار خروج بیقیدوشرط نیروهای عراقی از خاکش قبل از انجام هرگونه مذاکره است. دیپلماتهای غربی و اعضای جنبش عدمتعهد در بغداد بر این عقیدهاند که با پیشرویهای ایران طی هفت ماه گذشته که به عقبنشینی نیروهای عراقی از مواضع خود در غرب دزفول و شوش منتهی گردید، ایران به بزرگترین پیروزی خود در جنگ دست یافت و اکنون همهچیز به نتایج حملات بزرگ بعدی بستگی دارد.» خبرنگار رویتر در ادامه این گزارش ضمن اشاره به این مطلب که نیروهای عراقی همچنان در خاک ایران هستند و مقامات ایران نیز گفتهاند که ایران قصد ورود به خاک عراق را ندارد، میافزاید: «اما حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی یکی از سیاستمداران بلندپایه ایران هفته گذشته گفت درصورتیکه صدام شرایط ایران را برای صلح نپذیرد احتمال دارد نیروهای ایران به عراق حمله کرده و بغداد را محاصره کنند.» خبرنگار رویترز ادامه میدهد: «درحالیکه جنگ به نفع ایران پیش میرود، بغداد بهطور مکرر نسبت به آغاز مذاکرات و حتی دادن امتیازهایی از خود تمایل نشان داده است، ولی هیچکدام از پیشنهادهای عراق موجب توافق ایران با انجام مذاکرات صلح نشده است.» وی پس از ذکر تلاشهایی که برای پایاندادن به جنگ صورت گرفته، میافزاید: «بهرغم ابراز تمایل عراق، ایران همچنان بر سه شرط اولیه خود تأکید نموده و حتی اخیراً یک شرط دیگر، یعنی بازگشت راندهشدگان عراقی به کشورشان نیز به آن افزوده است.» خبرنگار رویترز در پایان گزارش خود آورده است: «دیپلماتهایی که در بغداد هستند و پارهای از آنان در تلاشهای میانجیگرانه جنبش عدمتعهد شرکت دارند، بر این عقیدهاند که ... تنها مانعی که بر سر راه صلح وجود دارد این است که درحالیکه عراق خواستار انجام هرچه سریعتر مذاکرات است، ایران شادمان از موفقیتهای اخیر نظامی، علاقهای از خود نشان نمیدهد.»[۲۳] وینسنت شودولوسکی مدیر دفتر خبرگزاری یونایتدپرس در بیروت هم درپی دیدار از جبهههای جنگ عراق مینویسد: «رهبر عراق که برای خاتمهدادن به جنگ نوزدهماهه با ایران اشتیاق دارد، به نظر میرسد که آماده است تا از موضع قابلانعطافتری وارد مذاکرات صلح شود، لکن با ناسازگاری مداوم ایران مواجه میباشد. موضع سرسخت ایران برای مصالحه، این تصور را برای رژیم صدام حسین به وجود آورده که اقدام بیشتر عراق درجهت مصالحه با ایران تنها، نشانه ضعف عراق در این مرحله بحرانی جنگ تلقی میشود. ایران ظاهراً درپی کسب موفقیتهایی در جبهههای مرکزی واقع در مناطق شوش و دزفول، در ماه مارس گذشته، از هر زمان دیگری برای ادامه جنگ و سرنگونی رژیم صدام مصممتر است. یک دیپلمات آسیایی نزدیک به هیئتهایی که برای شروع مذاکره بین طرفهای درگیر کوشش میکنند، گفت سرسختی ایران، عراق را بدون اینکه تمایلی داشته باشد، ناگزیر به سرسختی کرده است.» خبرنگار یونایتدپرس به نقل از منابع دیپلماتیک میافزاید: «یک عامل اضافی در زمان فعلی، نزدیکشدن تاریخ برگزاری کنفرانس سران غیرمتعهدها میباشد که قرار است شهریورماه آینده در بغداد تشکیل گردد. تصور این مسئله که بمبافکنهای ایران به عراق حمله کنند، درحالیکه صدام سرگرم تهیه مقدمات برگزاری اجلاس غیرمتعهدها میباشد باید رهبر عراق را بسیار عصبی کرده باشد.» وی در ادامه مینویسد: «عامل دیگری که کوششهای صدام برای خاتمهدادن به جنگ را بسیار پیچیده کرده نزدیکی فزاینده روابط ایران و سوریه است. تاکنون صدام هم جنگ را اداره کرده و هم رفاه مردم کشورش را تأمین کرده است، لیکن بستن خط لولههای نفتی این کشور توسط سوریه موجب میگردد، برنامههای صرفهجویی در عراق اعمال شود. هزینههای جنگی صدام و سیاستهای رفاهی عراق تنها ازطریق پرداخت پولهای کلان توسط کشورهای عرب بهویژه عربستان و کویت امکانپذیر شده است. از زمان شروع جنگ تاکنون عراق، 25 میلیارد دلار بهصورت وام از کشورهای عرب دوست دریافت کرده است. یکی از دلایلی که سبب شده است تا این پولها بهطور مداوم بهدست عراق برسد ترس بعضی از رژیمهای عرب بهویژه کشورهای عرب حوزه خلیجفارس از هدف اصلی ایران ... یعنی سرنگونی رژیم صدام و انتشار انقلاب اسلامی در این مناطق میباشد.» خبرنگار یونایتدپرس در پایان گزارش خود میافزاید: «تغییری که پس از شکست ماه مارس گذشته عراق [عملیات فتحالمبین] دیپلماتها در برخورد صدام با مسئله جنگ مشاهده کردهاند این بود که دیگر برای صدام مسئله جنگ میان عربها و فارسها مطرح نیست، بلکه دفاع از بینالنهرین اکنون مدنظر صدام است.»[۲۴] گزارش خبرنگاران رویترز و یونایتدپرس درحالی است که فضای حاکم در کشور نیز با هرگونه مصالحه با عراق قبل از دستیابی به حقوق ملت ایران مخالف است. در همین ارتباط آقای هاشمی رفسنجانی رئیس مجلس شورای اسلامی، از دیدارهای امروز نمایندگان مجلس با وی نقل میکند: «بیشتر نمایندگان در ملاقاتها اظهار نگرانی میکنند از احتمال پذیرش آتشبس و عدم مجازات صدام و ادامه فشار صدام بر نیروهای اسلامی انقلابی عراق.»[۲۵]
گزارش- 13
13. مصر و مراکش اعلام کردند که از عراق در جنگ با ایران حمایت میکنند. اردن و یمن شمالی هم به عراق نیرو اعزام کردهاند. سپهبد عبدالحلیم ابوغزاله، وزیر دفاع مصر پس از تشکیل جلسه با فرماندهی کل نیروهای مسلح این کشور اعلام کرد: «مصر تصمیم دارد جهت یاری عراق در جنگ خود علیه ایران، کمک نظامی به آن کشور بکند، مشروط بر اینکه نیروهای مسلح مصر در جنگ میان ایران و عراق شرکت نکنند.»[۲۶] المعطی بوعبید نخستوزیر مراکش هم گفت: «این کشور از عراق در جنگ با ایران حمایت میکند و هر کشور عربی را که به ایرانیان کمک کند، یک متحد اسرائیل میداند.» وی افزود: «شاه حسن [پادشاه مراکش] ازطریق فرستادهای به اطلاع صدام حسین رسانید که مراکش هر زمان که عراق علاقهمند باشد نیروهای خود را دراختیار وی قرار خواهد داد.» وی از پاسخ به سؤال یکی از خبرنگاران درمورد اینکه آیا هماکنون نیروهای مراکشی در کنار نیروهای عراقی میجنگند، خودداری کرد.[۲۷] در همین حال، یونایتدپرس از بغداد در گزارشی اعلام کرد: «کشورهای حامی عراق درحالیکه ازنظر مالی به این کشور کمک میکنند، در اعزام نیرو به جبهههای جنگ بسیار سریع اقدام نمیکنند.» این خبرگزاری افزود: «اردن 2500 داوطلب و یمن شمالی 1000 نفر به جبهههای جنگ برای کمک به عراق اعزام کردهاند.»[۲۸]
گزارش- 14
14. خبرگزاری یونایتدپرس در گزارشی تحلیلی از اوضاع اقتصادی عراق، اعلام کرد قطع صدور نفت عراق از خاک سوریه و کاهش جهانی بهای نفت ضربهای بزرگ به اقتصاد عراق وارد کرده است و علیرغم کمکهای مالی کشورهای عربی همسایه حوزه خلیجفارس به صدام، این جنگ پس از گذشت 19 ماه مشکلاتی را برای رژیم بغداد به وجود آورده است. این خبرگزاری در تشریح تحلیل خود افزود: «باتوجهبه وضع بودجه دولت صدام حسین، بزرگترین ضربه را میتوان تصمیم سوریه در بستن خط لوله نفتی عراق که از این کشور گذشته و به دریای مدیترانه منتهی میشود، تلقی کرد. طبق برآورد دیپلماتهای خارجی، با بستهشدن خط لوله مذکور ظرفیت صادرات نفتی عراق 40 درصد و ذخیره ارزی این کشور به میزان 20 درصد کاهش یافته است. یک دیپلمات غربی گفت عراق درحالحاضر تنها توانایی صدور 600 تا 700 هزار بشکه نفت در روز را دارد. یک مشاور وزارت طرح و برنامهریزی عراق هم گفت بستهشدن خط لوله مذکور ضربهای بزرگ به این کشور وارد کرده است.» این خبرگزاری به نقل از ناظران دیپلماتیک افزود: «حقوق کارمندان دولت که سال گذشته ثابت ماند احتمالاً در [سال] حاضر نیز در سطح کنونی باقی میماند. با تورم 30 درصد، این تثبیت حقوق بار سنگینی بر دوش مردم میگذارد.» یونایتدپرس در قسمتی دیگر از گزارش خود ضمن اعلام اینکه سال گذشته کشورهای عربی حوزه خلیجفارس 25 میلیارد دلار وام به عراق پرداخت کردهاند، افزود: «اکنون نیز نشانههایی دال بر کاهش اعطای این وامها ازسوی ممالک مذکور به چشم نمیخورد. این نظریه نیز وجود دارد که بهدنبال پیروزیهای اخیر ایران این وامها افزایش یابد؛ زیرا کشورهای محافظهکار منطقه از پیروزی ایران و صدور انقلاب این کشور به عراق هراس دارند.» در گزارش خبرگزاری یونایتدپرس به نقل از مشاور وزارت طرح و برنامهریزی عراق آمده است: «این جنگ به نیروی انسانی عراق صدمه شدید وارد ساخته است. این کشور هماکنون بهطور قابلملاحظهای به کارگران خارجی بهویژه عرب متکی شده است و درحالحاضر یک میلیون و پانصد هزار عرب که یک میلیون نفر از آنها مصری هستند، در عراق سرگرم کار هستند. ... لکن عراق برخلاف ایران هنوز به سهمیهبندی ارزاق موردنیاز مردم مجبور نشده و طرحی هم برای اجرای آن در دست نیست و گاهی اوقات کمبودهایی در مواد غذایی به چشم میخورد که علت آن عدم مدیریت صحیح میباشد.» یونایتدپرس در پایان گزارش خود آورده است: «اگرچه این جنگ ماهانه یک میلیارد دلار برای عراق هزینه در بردارد، لکن مقامات رسمی عراق و دیپلماتهای خارجی اظهار داشتهاند هیچگونه طرحی جهت کاهش هزینههای نظامی در دست نیست.»[۲۹]
گزارش- 15
15. رادیو امریکا اعزام نمایندگانی از سوی عراق به چند کشور عضو سازمان کنفرانس اسلامی را تلاش این کشور برای پایاندادن به جنگ با ایران و نیز شکایت از سوریه به خاطر حمایتش از ایران دانست. رادیو امریکا به نقل از گزارشهایی که امروز از بغداد رسیده است، گفت: «نمایندگان عراق به امارات متحده عربی، لبنان، مغرب، تونس، جیبوتی، سومالی و یمن شمالی فرستاده شدهاند؛ حال آنکه گزارشهای دیروز حکایت از اعزام نمایندگان به کشورهای عربستان سعودی، گینه، اردن و کویت داشت.» رادیو امریکا ضمن اینکه اعزام این نمایندگان را در راستای تلاش برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق و نیز شکایت عراق از سوریه بهدلیل حمایتش از ایران قلمداد کرد، افزود: «اعزام این نمایندگان درحالی انجام میشود که باتوجهبه شکست ظاهری آخرین مأموریت هیئتهای صلح کنفرانس اسلامی امیدهای عراق برای متوقفساختن درگیری در مرز جنوب شرقیاش نقش بر آب شده است. عراق بهویژه از اقدام اخیر سوریه درزمینه بستن خط لوله نفت عراق که از خاک سوریه میگذرد، خشمگین است. اقدام سوریه حدود 40 درصد از صادرات نفت عراق را کاهش داده و میزان عایدات نفتی آن کشور نیز حدود 25 درصد کم شده است.»[۳۰]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/02/06
- ↑ سند شماره 1516/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (بحث پیرامون نحوه فرماندهی و هدایت عملیات) عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 6/2/1361، نوار شماره 4944)، عبدالله درویشی، صص 19 1.
- ↑ محسن رضایی، تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق، جلسه 77، 31/6/1393، نسخه دستنویس، صص 81 74.
- ↑ سند شماره 1516/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 53 - 19.
- ↑ محسن رضایی، تاریخ شفاهی جنگ ایران و عراق، جلسه 77، 31/6/1393، نسخه دستنویس، صص 81 74.
- ↑ سند شماره 1517/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 24ـ 5؛ و سند شماره 1518/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (مانور یگانهای سپاه قرارگاه قدس)، عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 6/2/1361، نوار شماره 4946)، عبدالله درویشی، ص1؛ و سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 102 - 100.
- ↑ سند شماره 7234 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعات قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران، شماره 14، 7/2/1361، صص 7 - 2.
- ↑ سند شماره 158516 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای قرارگاه فتح، شماره 11، 6/2/1361.
- ↑ سند شماره 7291 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعات قرارگاه نصر، شماره 9، 9/2/1361، ص2.
- ↑ سند شماره 1516/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 53 - 19.
- ↑ سند شماره 7242 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد قرارگاه نصر به ستاد قرارگاه مرکزی، 7/2/1361، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/2/1361، ص15.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 39، 8/2/1361، ص30.
- ↑ اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از بحران (کارنامه و خاطرات سال 1361)، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ سوم 1386، ص63.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 38، 7/2/1361، هامبورگ - خبرگزاری آلمان، 6/2/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 6/2/1361، ص15.
- ↑ 16. همان، صص 1 و 2.
- ↑ همان، ص14.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 7/2/1361، ص2.
- ↑ سند شماره 1516/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 53 - 19.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 6/2/1361، ص8.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 38، 7/2/1361، صص 3 و 4.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 6/2/1361، ص2، به نقل از رادیو امریکا، 6/2/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 38، 7/2/1361، صص 2 و 3، خانقین - خبرگزاری رویتر، 6/2/1361.
- ↑ همان، صص 6 - 4، بغداد - خبرگزاری یونایتدپرس، 6/2/1361.
- ↑ پس از بحران، پیشین، ص63.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 38، 7/2/1361، ص38، به نقل از رادیو کلن، 6/2/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 39، 8/2/1361، صص 4 و 5، کویت - خبرگزاری آسوشیتدپرس، 7/2/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 38، 7/2/1361، ص6، بغداد - خبرگزاری آسوشیتدپرس، 6/2/1361.
- ↑ همان، صص 9 و 10، بغداد - خبرگزاری یونایتدپرس، 6/2/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارشها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 39، 8/2/1361، ص30.