1361.02.10

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۴ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۲۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1361 |نام = 1361.02.10 |نام دیگر= ده اردیبهشت |روز=10 اردیبهشت 1361 |تاریخ شمسی= 1361.02.10 |تاریخ میلادی=30 آوریل 1982 |تاریخ قمری= 6 رجب 1402 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.02.10</div> <div class="bootstrap-btn...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.02.10
نام‌های دیگر ده اردیبهشت
تاریخ شمسی 1361.02.10
تاریخ میلادی 30 آوریل 1982
تاریخ قمری 6 رجب 1402





گزارش- 1

1. پس از حدود 20 روز تلاش پیگیر به‌منظور اجرایی‌کردن عملیات آزادسازی منطقه غرب رودخانه کارون و خرمشهر، فرماندهان ارشد سپاه و ارتش امروز در قرارگاه مرکزی کربلا حاضر شدند. آیت‌الله مشکینی امام‌جمعه قم‌، آیت‌الله محمد صدوقی امام‌جمعه یزد و فخرالدین حجازی نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز با هدف تقویت روحیه رزمندگان، به جمع فرماندهان قرارگاه کربلا پیوستند. خبرنگاران هم آمدند تا وقایع عملیات را از مرکز فرماندهی آن گزارش کنند. پانزده دقیقه پس از نیمه‌شب، رزمندگان سه قرارگاه عملیاتی قدس، فتح و نصر که از غروب روز گذشته به‌طرف خطوط تعیین‌شده برای آغاز عملیات عزیمت کرده بودند، با استقرار در مواضع پیش‌بینی‌شده‌، به انتظار نشسته بودند تا فرمان حمله صادر شود. پس از اعلام آمادگی اغلب یگان‌ها برای درگیر‌شدن با دشمن و نیز تلاوت آیاتی از سوره مبارکه فتح در مرکز فرماندهی‌، فرمان آغاز عملیات بیت‌المقدس* در ساعت 00:30 بامداد با اعلام رمز «بسم‌الله القاصم الجبارین‌، یا علی‌بن‌ابی‌طالب(ع)» ازسوی فرماندهی مشترک قرارگاه کربلا (محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی) به فرماندهان سپاهی و ارتشی قرارگاه‌های عملیاتی قدس‌، فتح و نصر ابلاغ شد.[۱] پس از صدور فرمان حمله‌، رزمندگان بسیجی‌، سپاهی و ارتشی که از قبل در نقاط رهایی به انتظار نشسته بودند، حرکت خود را در سکوت و تاریکی شب به‌سمت مواضع دشمن آغاز کردند. در محور قرارگاه قدس (رودخانه کرخه‌کور و جنوب‌غربی اهواز)** ازآنجاکه قرار بود ابتدا یگان‌های پیاده از کرخه‌کور عبور کنند و پس از موفقیت در شکستن خطوط مقدم دشمن در جنوب این رودخانه‌، یگان‌های زرهی وارد عمل شوند‌، تیپ37 نور سپاه (از قدس3) از محور طراح و حیانیه با تأخیر و تیپ41 ثارالله(ع) سپاه و تیپ58 ذوالفقار ارتش (از قدس4) از محور فرسیه و سیدجابر با نصب پل از رودخانه کرخه‌کور عبور کردند. هم‌زمان‌، تیپ43 بیت‌المقدس (قدس5) در جنوب‌غربی اهواز؛ یعنی از منطقه آب‌گرفته کوهه و شرطاق به‌طرف جاه اهواز خرمشهر و جاده عباویه و نیز از دو محور فرعی ملیحان و بیوض (در غرب رودخانه کارون) وارد عمل شد. تیپ21 امام رضا(ع) (از قدس2) هم به‌دنبال تیپ37 نور، از کرخه‌کور عبور کرد و سپس با گردش به‌سمت راست، به‌طرف هویزه ادامه مسیر داد. همان‌گونه که انتظار می‌رفت اندک زمانی نگذشته بود که دشمن با اطلاع از نفوذ نیروهای ایران به جنوب کرخه‌کور به‌روی آنان آتش گشود. انفجارات پی‌درپی گلوله‌های توپ‌ها‌، خمپاره‌ها و تانک‌های عراقی سکوت شب را در سراسر این جبهه درهم شکست و به ‌این‌ ترتیب درگیری سخت و خونین نیروهای پیاده قرارگاه قدس با دشمن آغاز شد. حدود ساعت 1:00 بامداد، خط اول لشکر5 مکانیزه عراق در محورهای تیپ41 ثارالله(ع) و تیپ58 ذوالفقار (قدس4) و تیپ43 بیت‌المقدس (قدس5) سقوط کرد و رزمندگان به‌سوی خط دوم پیش رفتند. هوشیاری دشمن و وجود استحکامات پی‌درپی در جنوب کرخه‌کور موجب شد یگان‌های قرارگاه قدس به‌کندی و با ناهماهنگی به نفوذ خود ادامه دهند. حدود ساعت 4:00 محسن رضایی وضعیت قرارگاه قدس را چنین تشریح کرد: «قرارگاه قدس به نظر می‌رسد به هدف‌های انهدامی‌اش رسیده‌، ولی به هدف‌های پدافندی‌اش نرسیده است و تلاشش این است که تمام نیروهایش را باهم الحاق کند و هدف‌های پدافندی‌اش را به‌هم متصل کند و استحکام‌، جاده‌سازی و...‌، مسائل بعدی است. دو‌، سه مقاومت هم دارد؛ یک مقاومت سمت چپ [تیپ37] نور یا قدس3 است. قدس3 سمت چپش یک‌مقدار درگیری و مقاومت بوده و یک‌مقدار هم نیروهایی که از تیپ ثارالله(ع) [قدس4] عبور کرده‌، از جایی که عبور کرده بود‌، هنوز [عراقی‌ها] مقاومت می‌کنند.»[۲] با روشن‌شدن هوا مقاومت دشمن بیشتر شد و درنتیجه تلفات نیروهای خودی افزایش یافت و تیپ37 نور (از قدس3) و تیپ‌های ثارالله(ع) و ذوالفقار (از قدس4) که تا خاکریز دوم ارتش عراق (حدود سه کیلومتری جنوب کرخه‌کور) پیش رفته بودند‌، متوقف شدند. تیپ21 امام رضا(ع) (از قدس2) نیز که در حاشیه جنوبی کرخه‌کور به‌طرف هویزه حرکت می‌کرد فقط توانست سه‌ونیم کیلومتر (تا 7 کیلومتری هویزه) پیشروی کند. تیپ43 بیت‌المقدس (قدس5) هم از محور شرطاق حدود 6 کیلومتر به‌طرف جنوب (نرسیده به جاده عباویه) و از محورهای ملیحان و بیوض‌، با هدف دورزدن دشمن‌، تا نزدیکی جاده اهواز خرمشهر پیش رفت، ولی با مقاومت دشمن مواجه شد. مکالمه رحیم صفوی مسئول عملیات سپاه در قرارگاه کربلا، با عزیز جعفری جانشین فرمانده سپاهی قرارگاه قدس، گویای وضعیت قرارگاه قدس در ساعت حدود 7:30 است: رحیم صفوی: «یک نفر را بفرست کمک برادر هاشمی*** که آن‌قدر ناامیدوارانه و مأیوسانه دارد حرف می‌زند و هی دارد می‌گوید نمی‌دانم کی شهید شد. آخر این چه وضعی است که این درآورده است؟! آقاجان! شما یک نفر از آن فرمانده عملیات مناطق [کشوری سپاه پاسداران]‌، که ما برایتان فرستادیم‌، بفرست کنار دست این؛ و درثانی از دیشب تا حالا این بابا [علی هاشمی] بیدار مانده و الان دیگر توان حرف‌زدن ندارد. خب! شما یکی‌، دو نفر را بفرستید کمکش که بتواند عملیات را هدایت کند. چرا واحد زرهی‌اش [تیپ3 زرهی لشکر16 ارتش] را عبور ندادید که الان به این صورت دربیاید؟» عزیز جعفری: «آخه نتوانسته برود برادر رحیم! پل را نتوانسته حفظ کند‌. یک تعداد از پل‌ها هم خراب بود و نتوانسته [از کرخه‌کور] عبور بدهد.» رحیم صفوی: «خیلی خب! اگر نتوانسته‌، حداقل خودروهای ضدزره 106 ارتش را عبور می‌داد. ببین این کاری که می‌گویم خوب توجه کن‌، اولاً یکی‌، دو نفر بفرست که بتوانند آنجا کمک هاشمی بکنند تا یک مقدار استراحت بکند که بتواند درست حرف بزند‌. ثانیاً، اگر باز از بچه‌های قدیمی دارید بفرستید توی خود منطقه عملیات که بچه‌ها را توی منطقه عملیات بتوانند هدایت بکنند. بعد هم آتش لازم پشتیبانی را بریزید توی منطقه و ببینید که از هوانیروز چه کمکی می‌توانید توی منطقه بگیرید. بعد هم ازطرف [تیپ] ثارالله(ع) ببینید چه کمکی می‌توانید به این بکنید.» عزیز جعفری: «مسئله‌ای که هست این [است] ‌که نیروهای علی هاشمی تقریباً دارد تمام می‌شود؛ به فکر نیروهای علی هاشمی باشید!» رحیم صفوی: «این را به شما بگوییم که ما هیچ‌کاری نمی‌توانیم برای شما بکنیم. خودتان هر کمکی در آنجا توانستید انجام بدهید. ما به شما کمکی نمی‌توانیم بکنیم. جبهه پدافندی علی هاشمی را تقویت بکنید.» عزیز جعفری: «بله‌، بله.» رحیم صفوی: «خداحافظ شما.»[۳] حدود ساعت 8:45، سرهنگ علی صیاد شیرازی نیز آخرین وضعیت تیپ37 نور سپاه را از سرهنگ سیروس لطفی فرمانده ارتشی قرارگاه قدس، که هنوز تیپ‌های زرهی لشکر16 ارتش را وارد عمل نکرده است‌، جویا شد: سرهنگ صیاد شیرازی: «سلام‌علیکم‌،» سرهنگ لطفی: «سلام‌، صبح بخیر‌،» سرهنگ صیاد شیرازی: «خسته نباشید عزیزم!» سرهنگ لطفی: «امر بفرمایید.» سرهنگ صیاد شیرازی: «الان آخرین وضعیت [تیپ] نور چگونه است؟» سرهنگ لطفی: «نور درحال مقاومت است؛ ... البته پیشروی قسمت راستش یک مقدار کم است. ولی خب مسئله‌ای نخواهد بود؛ چون مقاومت دارد می‌کند.» سرهنگ صیاد شیرازی: «آیا حالتی است که بتواند در آنجایی که قرار بود تثبیت بشود؟» سرهنگ لطفی: «در خاکریز تثبیت می‌شود یعنی پشت خاکریز می‌تواند بماند. منتها آن وسعتی را که ما پیش‌بینی کرده بودیم به آن وسعت نرسیده است.» سرهنگ صیاد شیرازی: «خیلی خب‌، حالا این را به یاری خدا یک خرده کار کنید که تثبیت بشود.» سرهنگ لطفی: «الان ما تلاش می‌کنیم. من هم الان از سمت [تیپ] بیت‌المقدس دارم می‌آیم. البته آنها در قسمت امتداد جاده به‌علت یک اشتباهی که کردند و برخورد کردند با مین منور‌، روبه‌رو کشف و دیگر الان نمی‌گذارد که از کنار هم وارد شوند و با پشتیبانی آتش الان دارند کار می‌کنند.» سرهنگ صیاد شیرازی: «آن‌وقت الان طوری هست که اینها به یاری خدا به‌زودی به هم ملحق بشوند؟» سرهنگ لطفی: «این را باید از قدس4 بررسی کنم.» سرهنگ صیاد شیرازی: «بله‌، این را بررسی بفرمایید که این اگر ملحق بشود خودبه‌خود جلو باز می‌شود.» سرهنگ لطفی: «این را باید در قسمت اول جاده می‌چرخیدند‌، ولی فکر می‌کنم یک مقدار در عمق رفتند‌ و آن باعث این مسئله شد‌. حالا یک جلسه تشکیل می‌دهیم و با برادر غلامپور مسئله را بررسی می‌کنیم.»[۴] اگرچه فشار دشمن موجب شد بخشی از نیروهای تیپ43 بیت‌المقدس (قدس5) هم که در محور ملیحان و بیوض تا جاده اهوازـ خرمشهر پیش رفته بودند، در ساعت 11 صبح به عقب بازگردند‌، اما در تمامی محورهای جنوب کرخه‌کور درگیری همچنان ادامه داشت؛ تا اینکه حدود یک ساعت بعد‌، لشکر5 مکانیزه عراق به‌همراه لشکر6 زرهی، اولین پاتک سنگین خود را در منطقه حیانیه و قیصریه آغاز کرد و تا ساعت 19:00 توانست تیپ37 نور (قدس3) را به شمال کرخه‌کور عقب براند و مواضع ازدست‌داده خود را بازپس بگیرد. تیپ‌های 41 ثارالله(ع) و 58 ذوالفقار (قدس4) و تیپ43 بیت‌المقدس (قدس5) هم ناچار تا خاکریز اول تصرف‌شده‌، عقب نشستند. درنتیجه‌، در پایان روز اول، فقط سه سرپل کوچک در محور تیپ21 امام رضا(ع) (قیصریه)‌، تیپ‌های 41 ثارالله(ع) و 58 ذوالفقار (کرخه‌کور تا خاکریز اول دشمن در محور کوهه) و تیپ43 بیت‌المقدس (تا خاکریز اول دشمن در محور شرطاق) دراختیار نیروهای ایران باقی ماند. به ‌این ‌ترتیب، قرارگاه قدس اگرچه به‌دلیل وجود موانع و استحکامات زیاد و مقاومت شدید دشمن در جنوب کرخه‌کور دستاورد سرزمینی اندکی داشت، اما توانست با درگیرکردن دو لشکر 5 و 6 عراق یکی از اهداف اصلی عملیات را محقق سازد.[۵] در محور قرارگاه فتح (رودخانه کارون در شمال دارخوین)**** نیروهای پیاده این قرارگاه که به‌دلیل عدم‌دید دشمن توانسته بودند در روزهای گذشته در سه محور شریعه‌، رحمانی و سویچتی از رودخانه کارون عبور کنند و به ساحل غربی آن بروند‌، از غروب دیروز به‌سمت نقاط رهایی حرکت کردند. آنها باید پس از متلاشی‌کردن مواضع دشمن در منطقه سیدعبود، مسافت 20 تا 25 کیلومتر را طی کنند تا به جاده اهواز خرمشهر برسند. اولین خبر درگیری در ساعت 00:55 از محور شمالی یعنی فتح4 (تیپ25 کربلای سپاه و تیپ‌های 55 هوابرد و 37 زرهی ارتش) به قرارگاه کربلا رسید. نیروهای این قرارگاه در منطقه سیدعبود با درهم‌شکستن مواضع دشمن به مسیر خود ادامه داده و حدود ساعت 02:00 به دو کیلومتری جاده اهواز ـ خرمشهر رسیدند. فتح1 (تیپ14 امام حسین(ع) سپاه و تیپ1 زرهی لشکر92 ارتش) و فتح3 (تیپ8 نجف اشرف سپاه و تیپ3 زرهی لشکر92 ارتش) نیز به‌سرعت درحال پیشروی به‌طرف این جاده بودند. حدود ساعت 2:45 گزارش شد فتح1 به یک کیلومتری جاده رسیده است.[۶] حدود ساعت 03:15، قرارگاه‌های فتح1 و فتح3 در کنار جاده بودند‌، ولی فتح4 هنوز به جاده نرسیده بود. در ساعت 6:30 محمد باقری مسئول اطلاعات عملیات سپاه در قرارگاه فتح، از آخرین موقعیت یگان‌های قرارگاه فتح چنین گزارش داد: محمد باقری: «برادر محسن! سلام‌علیکم.» محسن رضایی: «سلام‌علیکم.» محمد باقری: «الان تیپ کربلا [فتح4] حدوداً کنار جاده‌، نرسیده به جاده درگیر است.» محسن رضایی: «پس هنوز به جاده نرسیده؟» محمد باقری: «یک نیرویش روی جاده است‌؛ نیرویی کمتر از یک گردان. ولی اکثر نیروهایش به جاده نرسیده‌، در شرق جاده درگیرند. تیپ امام حسین(ع) (فتح1) هم 2 گردانش روی جاده است‌، 2 گردانش هم باز مثل تیپ کربلا این طرف جاده درگیرند. بعد تیپ نجف [فتح3] هم باز یک گردانش روی جاده است و 2 گردانش هم نرسیده به جاده درگیر است‌؛ یعنی هر سه آنها در شرق جاده درگیری دارند.» محسن رضایی: «خب چرا؟ این قضیه‌اش چیه؟» محمد باقری: «به‌هرصورت در برابرش مقاومت می‌شود.» محسن رضایی: «آخه‌، نیروی [نیروی زیادی] نبوده اینجا!» محمد باقری: «نیروهای جدید و تازه‌نفس، که شنود هم می‌گفت‌، جلو کشیدند.» محسن رضایی: «آقاجان! نیرو اینجا که نبود.» محمد باقری: «می‌گویم شنود هم گفت که یک گردان مکانیزه دو ساعت پیش آمد جلو.» محسن رضایی: «وضعیت 8 نجف چطور است؟ آیا این عبور نکرده که از جاده کمک [تیپ] دزفول برود؟» محمد باقری: «نه‌، هنوز نرفته است.» محسن رضایی: «خب‌، [تیپ] دزفول که رفته‌، می‌گوید آن‌طرف [جاده] با دشمن درگیر است.» محمد باقری: «می‌گویم الان تیپ نجف در حوالی جاده درگیر است.» محسن رضایی: «خب! نیروهایتان را بکشید جلو و از این درگیری‌ها رهایشان کنید و سریع به جاده برسانید.» محمد باقری: «بله‌، چشم.» محسن رضایی: «خداحافظ شما.» محمد باقری: «خداحافظ شما.»[۷] این درگیری تا ساعت 9:25 به طول انجامید و نیروهای خودی موفق شدند ضمن واردآوردن تلفات بسیار به دشمن و اسیرکردن حدود هزار نفر از نیروهای عراقی‌، جاده را از کیلومتر 70 تا 90 به تصرف درآورند و در پشت خاکریز دشمن در شانه شرقی جاده که بیش از دو متر ارتفاع دارد پدافند کنند. حدود ساعت 9:30‌، احمد کاظمی فرمانده تیپ8 نجف، آخرین وضعیت منطقه قرارگاه فتح را چنین گزارش کرد: «بچه‌های ما از ایستگاه 70 تا 90 مستقر شدند. قسمت بالا را هم الان تیپ25 کربلا روی جاده مستقر شده و همین‌طور تیپ‌های پایین [قرارگاه نصر] ما. تیپ نجف و [تیپ] امام حسین(ع) هم با یکدیگر الحاق کرده‌اند. فقط اینها [تیپ نجف] می‌خواستند با برادرمان رئوفی [تیپ7 ولی‌عصر(عج) از قرارگاه نصر در جناح چپ] الحاق کنند که یک مقدار به اشکال خوردند و این را هم الان شدیداً دنبالش هستند که این تماس هم حاصل بشود.»[۸] حسین خرازی‌ فرمانده تیپ14 امام حسین(ع) نیز نحوه رسیدن به جاده را چنین تشریح کرد: «... حرکت در عمقمان در ساعت 8 [شب گذشته] آغاز شد. نیروهای ما 18 کیلومتر عبور [پیاده‌روی] کردند تا به چهار کیلومتری جاده رسیدند تا آن خاکریزی که اطراف [ایستگاه] حسینیه که در آن توپخانه بود. ... بعد‌، [مسیر را] گم کرده بودند که درخواست منور کردند. بعد‌، دیدیم که ساعت سه‌ونیم شد و دارد هوا روشن می‌شود. به برادرانمان گفتیم که عملیات را شروع کنند؛ عملیات را شروع کردند. منتها عراقی‌ها پیش‌دستی کردند و قبل از اینکه بچه‌ها وارد خاکریز بشوند شروع به تیراندازی کردند که بچه‌ها خلاصه ریختند داخل خاکریز و فکر کنم یک شهید دادند. این خاکریز را کلاً منهدم کردند و حدود 75 نفر از عراقی‌ها در خاکریز اول کشته شدند و فقط یک نفر اسیر شد و بقیه هم کشته شدند. استعدادش هم 80 نفر بود. 3 تانک و 2، 3 دستگاه از نفربرهای چرخ لاستیکی داشتند و یک تانک توپ‌دار چرخ‌دار. ... بعد در حرکت در عمقمان یک هدف داشتیم که نمی‌توانستیم برایش نیرو منظور کنیم‌ ـ یعنی نیروهایمان زیاد پراکنده می‌شدند ـ که یک حالت الهی شده بود و اتفاقاً با شدت با نیرو درگیر شده بودند‌. نیروها هم فراوان دورتادورش سیم‌خاردار و مین درست کرده بودند که این نیرو پس‌ از این درگیری از جا کنده شده بود‌؛ یعنی آمده بود بیرون که فرار کند که با بچه‌ها درگیر شده بود و همه‌شان کشته شده بودند‌. یعنی در حدود 200 نفر بود که پیاده احتیاط رده دوم این نیرو بودند به فاصله 9 کیلومتر که همه کشته شدند. بعد نهایتاً نزدیکی‌های صبح بود که رفتیم نزدیک بچه‌ها و آنها هم به‌صورت تظاهرات رفتند طرف جاده‌، جاده را پدافند کردند و تانک‌ها[ی خودی] آمدند. ... الان ما از ایستگاه 80 تا نرسیده به ایستگاه 90 نیروهایمان را به استعداد 5 گردان اینجا چیدیم و منطقه هم در کنترل ماست.»[۹] به ‌این ‌ترتیب، قرارگاه فتح موفق شد منطقه حدفاصل کارون (رحمانی تا هالوپ) تا جاده اهواز ـ خرمشهر (کیلومتر 70 تا کیلومتر90) را به‌عنوان منطقه سرپل تصرف کند و به تمامی اهدافش دست یابد. دقایقی بعد‌، یگان‌های زرهی دشمن به نیروهای عمل‌کننده، پاتک زدند که از هوانیروز و نیروی هوایی خودی درخواست کمک شد. با مقاومت نیروهای قرارگاه فتح‌، پاتک دشمن در این محور در ساعت 11:30 شکست خورد و قرارگاه فتح ضمن تحکیم مواضع پدافندی خود در کنار جاده‌، از فتح3 که در محور ایستگاه90 بود، خواست به‌سمت جنوب گسترش یافته و با نصر1 الحاق کند. اما براثر فشار دشمن در این منطقه این هدف محقق نشد و درنتیجه میان دو قرارگاه فتح و نصر شکاف به وجود آمد. دشمن هم با رخنه در این شکاف نیروهای خودی را تحت ‌فشار قرار داد.[۱۰] فرماندهی عملیات با نگرانی، پیگیر این موضوع شد و رحیم صفوی حدود ساعت 14:30 با احمد کاظمی (فرمانده تیپ8 نجف از فتح3) تماس گرفت. رحیم صفوی: «احمد! چرا تو با رشید [فرمانده سپاهی قرارگاه فتح] تماس نمی‌گیری؟ الان روی کانال [مخابراتی] بیا و با رشید تماس بگیر و یا اینکه به گوش باش‌، ما الان به رشید می‌گوییم که روی کانال تو بیاید. پس به گوش باش و تماس خودت را با رشید حفظ کن و هرچه سریع‌تر به‌همراه سرهنگ بهرامی [فرمانده تیپ3 زرهی از لشکر92] به‌طرف رئوفی [فرمانده تیپ7 ولی‌عصر(عج) از نصر1] حرکت کن. شنیدی؟‌ به گوشم.» احمد کاظمی: «به گوشم‌، رحیم! ما به‌طرف رئوفی حرکت کردیم.» رحیم صفوی: «شنیدم‌، به گوش باش تا به رشید بگم روی همین کانال با تو تماس بگیرد.» غلامعلی رشید: «احمد، احمد‌، رشید!» احمد کاظمی: «رشید! به گوشم.» غلامعلی رشید: «خدا خیرت بده! بابا! پدر ما را درآوردی! تو رفتی صحرای کربلا؟ آخر کجا رفتی؟! هیچ‌کس از تو خبر ندارد!» احمد کاظمی: «آقاجان! اینجایی که شما به من می‌گویید خالی کنم مال خرازی [تیپ امام حسین(ع)] است. برادر رشید! خدا وکیلی ما داریم در اینجا ساعت‌به‌ساعت می‌جنگیم. حالا چه‌کار کنیم؟! الان دارم به‌طرف رئوفی [تیپ7 ولی‌عصر(عج) در جناح چپ] می‌روم. خب چی کار کنم؟! خدا باید کمک کند.» غلامعلی رشید: «آقاجان! مسئولیت اصلی تو همین است که به تو گفتم. تو چاره‌ای جز این نداری که به پایین ایستگاه90 بری و حتماً خودت را به رئوفی برسانی.»[۱۱] هرچند فتح3 تلاش کرد با گسترش به‌سمت چپ (جنوب ایستگاه90) و الحاق با نصر1 شکاف موجود را برطرف کند، اما تا پایان روز اول این امر تحقق نیافت و دشمن با استقرار روی جاده در حدفاصل نیروهای دو قرارگاه فتح3 و نصر1 هر دو را به‌شدت تحت فشار قرار داد. هواپیماهای عراقی نیز که به‌طور متناوب با حمله به پل‌های نصب‌شده روی کارون سعی در بمباران آنها داشتند، امروز موفق نشدند به این پل‌ها آسیب برسانند. در محور قرارگاه نصر (رودخانه کارون در جنوب دارخوین)،***** یگان‌های این قرارگاه‌ بجز تیپ46 فجر‌،****** که از بعدازظهر دیروز از جنوب دارخوین (مقابل شهرک انرژی اتمی و روستای محمدیه) به‌تدریج با قایق به غرب رودخانه کارون منتقل شده و پس از تاریک‌شدن هوا به‌طرف نقاط رهایی برای شروع عملیات حرکت کرده بودند‌، با صدور فرمان به‌سمت جاده اهواز ـ خرمشهر پیش رفتند. قرارگاه نصر1 (تیپ7 ولی‌عصر(عج) سپاه و تیپ1 پیاده لشکر21 ارتش) از محور راست‌، نصر2 (تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) و تیپ2 پیاده لشکر21 ارتش) از محور میانی و نصر5 (تیپ22 خرمشهر سپاه و تیپ23 نوهد ارتش) از محور چپ وارد عمل شدند. آنها باید مواضع عراقی‌ها در روستای خرائب (در هشت‌کیلومتری شرق جاده اهواز ـ خرمشهر) را دور زده‌، به‌طرف غرب ادامه مسیر دهند. قرارگاه‌های نصر1 و نصر2 قرار بود با عبور از جاده اهواز خرمشهر با تیپ‌های 8 مکانیزه و 6 زرهی از لشکر3 زرهی عراق درگیر شوند و پس از انهدام این دو تیپ به جاده برگردند. پس از آن نصر2 باید به‌طرف جنوب رفته و با تصرف سرپل غرب نهر عرایض در آنجا خط پدافندی تشکیل دهد. نصر3 (تیپ46 فجر سپاه و تیپ3 پیاده از لشکر21 ارتش) و نصر5 هم پس از عبور از جاده می‌بایست به‌طرف خرمشهر بروند. محسن رضایی در ساعت 2:15 خطاب به سرهنگ صیاد شیرازی وضعیت قرارگاه نصر را چنین اعلام کرد: «تیپ دزفول [ولی‌عصر(عج)] رده‌ دومش را سریع نتوانسته همپای با رده اول جلو بکشد و مجبور شدند تویوتا و لندکروز بیاورند و سوار کنند و جلو ببرند‌، این یک اشکال بود. اشکال دوم در منطقه نصر اینکه تیپ [46] فجر خیلی دقیق و حساب‌شده می‌خواهد عمل بکند و هنوز نرسیده است؛ یعنی تیپ22 خرمشهر خیلی خوب کار کرده و خرائب را دور زده و رفته است‌، اما 46 فجر خیلی آهسته‌آهسته و کند دارد پیش می‌رود و از این کار راضی نبود و می‌گفت که قضیه دارد یک‌کم طول می‌کشد‌. یک اشکال هم اینجا داریم. تیپ رسول‌الله(ص) چهارصد متری جاده است و تا حالا خیلی خوب عمل کرده است. 35 دستگاه تانک دشمن [که در شرق جاده مستقر بودند] را که سمت چپش بود‌، عبور داده و رفته است و یک نیرو گذاشته تا به‌محض اینکه رده آن از جاده عبور کرد با این 35 دستگاه تانک درگیر بشود که مثلاً چهارصد متری جاده است و دارد گردان به گردان سازمان می‌دهد که از جاده عبور بکند. ... [این تیپ] 12 گردان دارد.»[۱۲] پس‌ از اینکه نصر2 در ساعت 3:00 از جاده عبور کرد‌،[۱۳] محسن رضایی در ساعت 3:15 گفت: «نیروهای تیپ رسول‌الله(ص) که رفته است آن‌طرف جاده‌، می‌خواهد درگیر شود. اما شنود می‌گوید که دشمن دارد اجازه می‌دهد که آنها بروند به آن سمت‌، به‌احتمال‌قوی شاید به‌خاطر پاتک‌های صبح دارد این کار را می‌کند‌؛ مشکوک است.»[۱۴] فرماندهی قرارگاه کربلا مأموریت قرارگاه نصر2 را که طبق طرح می‌بایست پس از انهدام قوای دشمن در غرب جاده‌، به‌سمت غرب نهر عرایض می‌رفت، به‌دلیل به‌روز کشیده‌شدن عملیات منتفی اعلام کرد و از این قرارگاه خواست آماده باشد فقط تا ابتدای نهر برود.[۱۵] دو قرارگاه نصر1 و نصر2 که از جاده عبور کرده بودند‌، حدود ساعت 4:00 با قوای زرهی و مکانیزه لشکر3 عراق درگیر شدند و توانستند ضمن انهدام بخشی از این قوا، تا حدود سه کیلومتر در غرب جاده نفوذ کنند.[۱۶] اما دشمن که بجز رده اول خود واحدهای دیگرش را به عقب کشیده بود، آرایش گرفته‌، به نیروهای این دو قرارگاه هجوم آورد و آنها را به‌شدت تحت‌فشار قرار داد. دراین‌میان‌، نصر3 حدود ساعت 3:00 تازه به روستای خرائب رسید. این تأخیر موجب شد تا محسن رضایی در تماسی با اسحاق عساکره (فرمانده تیپ46 فجر) علت این تأخیر را از وی جویا شود: محسن رضایی: «عساکره‌، عساکره‌، از محسن.» اسحاق عساکره: «به گوشم.» محسن رضایی: «باباجان! پس تو چه‌کار می‌کنی؟» اسحاق عساکره: «نیروهای ما الان به خرائب رسیدند‌؛ ولی هنوز ما درگیر نشده‌ایم.» محسن رضایی: «پس یک‌کمی سریع‌تر برادرجان! یک‌کمی سریع‌تر برو. احمد متوسلیان [فرمانده تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) از نصر2] عبور کرده [از جاده] و دارد دشمن را آن‌طرف [جاده] تارومار می‌کند. تو سریع‌تر برو!» اسحاق عساکره: «بچه‌ها سعی خودشان را می‌کنند.» محسن رضایی: «تو سعی بیشتر بکن. یک سری از برادرهایی که واردتر هستند و در قرارگاهت هستند بفرست که به کمک فرماندهان گردان‌هایت بروند و سعی کنید جلو بکشید. شما باید خیلی سریع‌تر بروید.» اسحاق عساکره: «خیلی خب‌، خیلی خب.» محسن رضایی: «ببین، شما فرصت ندارید. یک ساعت هم فرصت نیست. شما سه‌ربع ساعت دیگر باید برسید [به جاده]. هوا روشن می‌شود.» اسحاق عساکره: «خودمان هم متوجه این مسئله هستیم.» محسن رضایی: «یک‌کمی سریع‌تر! علی یارت‌، توکل کنید به خدا و به فرمانده گردان‌ها فشار بیاورید تا بکشند جلو.»[۱۷] درگیری نصر3 با نیروهای دشمن مستقر در روستای خرائب ساعت 3:30 آغاز شد و پس از حدود نیم‌ساعت این روستا پاک‌سازی شد. حدود ساعت 4:00، نیروهای نصر3 هنوز در خرائب بودند و نصر5 در شش کیلومتری شرق جاده بود. سپس این دو قرارگاه به طرف جاده ادامه مسیر دادند و با روشنایی روز به نزدیکی جاده رسیدند. به ‌این ‌ترتیب، حدود ساعت 6:00 اگرچه همه واحدهای قرارگاه نصر جاده را دراختیار داشتند‌، اما چون نتوانسته بودند با یکدیگر الحاق کنند، بین آنها فاصله وجود داشت و دشمن می‌توانست با رخنه در این فاصله‌ها‌، نیروهای خودی را تحت‌فشار قرار داده‌، به عقب براند. مضافاً اینکه کافی‌نبودن واحدهای زرهی قرارگاه نصر در منطقه، خطر ازدست‌دادن جاده را افزایش داده بود. بنابراین‌، ضرورت داشت تانک‌های خودی هرچه سریع‌تر جلو آمده و پشت جاده مستقر شوند. در همین خصوص‌، رحیم صفوی ساعت 7:00 در تماس با حسن باقری گفت: رحیم صفوی: «خط پدافندی‌تان محکم شده؟» حسن باقری: «روی جاده‌، بله‌ تقریباً.» رحیم صفوی: «نیروی زرهی...» حسن باقری: «نه‌، نه...» رحیم صفوی: «آقاجان! برادر عزیز فشار بیاورید نیروی زرهی باید پشت جاده بیاید.» حسن باقری: «خب، مسئله پل [عبور زرهی از پل‌های روی کارون] است‌، چه فشاری بیاوریم؟ یعنی مسئله آمبولانس‌هاست.» رحیم صفوی: «آنها که عبور کردند. هرچند با فاصله، ولی خودشان را برسانند.» حسن باقری: «آنهایی که عبور کردند به‌سرعت دارند به‌طرف جاده می‌روند. مسئله ما هم عبور است. الان هم تعداد زیادی از تانک‌ها این‌طرف هستند.» رحیم صفوی: «با آن جی‌اس‌پی‌ها******* عبور بدهند.» حسن باقری: «آنها را برای آن‌طرف به این‌طرف [غرب به شرق رودخانه] گذاشته‌اند که الان از این‌طرف بیشتر مسئله پل است‌؛ ولی الان دارند می‌روند. باز هم با سرهنگ حسنی سعدی صحبت می‌کنیم.» رحیم صفوی: «خیلی خب‌، خیلی ممنون‌. خداحافظ. وضعیت تیپ دزفول چطوره؟» حسن باقری: «آنها وضعشان خوب است‌، یعنی در ساعت 6 یک پاتک ضعیفی به آنها شده بود که دفع کردند.»[۱۸] حدود ساعت 7:30، واحد شنود قرارگاه کربلا گزارش داد: دشمن با مشاهده نیروهای قرارگاه‌های نصر 3 و 5 که به‌طرف منتهاالیه سیل‌بند پیشروی می‌کنند‌، درصدد است به عقب رفته و آنها را در مواضع «نعل اسبی» شرق جاده به دام بیندازد. این خبر به قرارگاه نصر ابلاغ شد تا از نیروهایش بخواهد مراقب نقشه دشمن باشند.[۱۹] درگیری شدید در غرب جاده میان دو قرارگاه نصر1 و نصر2 با لشکر3 زرهی عراق جریان داشت. قرارگاه کربلا از قرارگاه فتح‌، که اعلام کرده بود تا ایستگاه90 گسترش یافته است‌، خواست تیپ3 زرهی لشکر92 را از ایستگاه90 و در امتداد جاده‌، سه کیلومتر به‌طرف جنوب گسترش دهد و با استقرار آن در پشت جاده‌، عقبه تیپ8 نجف (از فتح3) و تیپ7 ولی‌عصر(عج) (از نصر1)‌، که قرار بود با یکدیگر الحاق کنند‌ را تأمین و از تلاش قوای زرهی دشمن برای دور زدن نصر1 جلوگیری کند.[۲۰] نصر2 اعلام کرد که از جناح چپ (در شرق جاده) مورد تهدید است و امکان گسترش به‌سمت جنوب (در محدوده گرمدشت) را ندارد، ولی فرماندهی قرارگاه نصر با تأکید بر اینکه نصر4 (تیپ4 زرهی لشکر21 حمزه) و نصر3 (به استناد گزارش‌های تیپ46 فجر و تیپ22 خرمشهر) با سه تا چهار کیلومتر فاصله در جناح چپ او مستقر هستند، از نصر2 خواست به‌طرف جنوب پیشروی کرده‌، ضمن پر کردن این فاصله‌، با آنها الحاق کند. برای اجرای این مأموریت چند گردان از تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) به‌فرماندهی محسن وزوایی حرکت خود را از دو‌، سه کیلومتری جنوب گرمدشت و از حاشیه شرقی جاده به‌طرف جنوب آغاز کردند.[۲۱] حدود ساعت 9:00، حسن باقری به محسن رضایی گزارش داد: «الان بچه‌ها دارند رو به پایین می‌آیند‌، ولی یک مقداری کند هستند‌، یعنی [فرماندهی تیپ27 محمد رسول‌الله(ص)، محسن] وزوایی را گذاشته‌، دارند می‌آیند پایین‌، ولی چون اینها [نصر1 و 2] دارند غرب [جاده] را هم محکمش می‌کنند‌، وزوایی دارد یواش‌یواش پایین می‌آید. ... فکر می‌کنم ما دو ساعت دیگر تا آخر [نهر] عرایض کار داشته باشیم. البته مشکل تا 4 یا 5 کیلومتری است‌، ولی اگر به اول عرایض برسیم یک مقدار زیادی از مشکلات حل می‌شود.»[۲۲] نیروهای محسن وزوایی به‌آرامی به‌طرف جنوب درحال پیشروی بودند تا اینکه دشمن با مشاهده جهت حرکت آنها به‌سمت شمال خرمشهر‌، از همه‌طرف به‌سوی این نیروها آتش گشود. احمد متوسلیان‌، فرمانده تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) درخصوص این حادثه گفت: «وقتی این [مواضع تانک دشمن در شرق جاده] سقوط کرد‌، نیروها را برای عبور به‌طرف جنوب حرکت دادیم‌، یعنی طوری بود که این قسمت را به‌صورت پیاده بیاوریم که اولاً ماشین نداشتیم‌، درثانی می‌خواستیم تأمین باشد که بیاوریم و فکر کردیم که اینجا [مواضع دشمن در جنوب‌شرقی گرمدشت] سقوط کرده‌؛ یعنی نیرویی [از دشمن] در سر راه ما نیست. ... ما فکر می‌کردیم که در اینجا خودی است؛ هم از پشت می‌خوردیم و هم از طرفین. ... برادر وزوایی و برادر شعف، مسئول گردان میثم ... را شهید دادیم، به‌اضافه 70 نفر ... حدود ساعت 10 صبح [بود]... .»[۲۳] اگرچه تلاش نصر2 برای گسترش به‌سمت جنوب به نتیجه نرسید‌، ولی درگیری او به‌همراه نصر1 با لشکر3 زرهی عراق در غرب جاده همچنان ادامه داشت تا اینکه با پاتک دشمن‌، حدود ساعت 12:00 اعلام شد[۲۴] که نصر1 مجبور است به شرق جاده عقب‌نشینی کند و در سه‌ونیم کیلومتری آن موضع بگیرد. با عقب‌نشینی نصر1، شکاف میان قرارگاه فتح و قرارگاه نصر وسیع‌تر شد و دشمن ازطریق آن سعی می‌کرد نصر2 را دور زده و او را از جاده (محدوده ایستگاه گرمدشت) عقب براند. نصر2 که ضمن تصرف جاده، تا دو‌، سه کیلومتری غرب آن نیز نفوذ کرده بود‌، همچنان مقاومت می‌کرد و باوجود تلفات زیاد، توانست تیپ6 زرهی از لشکر3 عراق را حدود 60 درصد منهدم کند.[۲۵] به ‌این‌ ترتیب، تا پایان روز اول عملیات‌، به‌غیراز نصر2 که توانسته بود قسمتی از جاده اهواز ـ خرمشهر در محدوده ایستگاه 100 (گرمدشت) را دراختیار گیرد‌، واحدهای دیگر قرارگاه نصر (نصر1، 3‌، 4 و 5) از دستیابی به جاده محروم شدند و با فاصله، در شرق آن موضع گرفتند. بنابراین‌، قرارگاه نصر علاوه‌بر انهدام بخشی از قوای دشمن موفق شد در قسمتی از جاده اهواز خرمشهر حضور خود را تثبیت کند، بااین‌حال الحاق‌نکردن این قرارگاه با قرارگاه فتح‌، که شکافی به عرض حدود 8 کیلومتر میان دو قرارگاه به وجود آورده بود‌ و نیز عدم پیشروی به‌سوی نهر عرایض، موجب شد اهداف این قرارگاه تأمین نشود و نتواند پدافندی مستحکم کنار جاده (از کیلومتر 90 تا نهر عرایض) برقرار کند.[۲۶] در پایان روز اول عملیات، از سه قرارگاه عملیاتی‌، فقط قرارگاه فتح موفق شد تقریباً به همه اهداف خود دست یابد و منطقه حدفاصل کارون (رحمانی تا دارخوین) و جاده اهواز خرمشهر (از کیلومتر 70 تا 88) را به‌عنوان سرپل تصرف کرده، خط پدافندی خود را در حاشیه شرقی جاده برقرار کند و تا ساعت 5 بعدازظهر، 1002 نفر را نیز به اسارت بگیرد. قرارگاه نصر نیز اگرچه توانست منطقه حدفاصل کارون (دارخوین تا روستای محمدیه) تا قسمتی از جاده در محدوده ایستگاه 100 (گرمدشت) را به‌عنوان سرپل تصرف و بخشی از قوای زرهی لشکر3 عراق را منهدم کند، لیکن از ادامه عملیات تا نهر عرایض بازماند. نیروهای این قرارگاه تا ساعت 5 بعدازظهر، توانستند 1592 نفر را نیز به اسارت درآورند. قرارگاه قدس هم با وجود آنکه فقط سه سرپل کوچک را در جنوب کرخه‌کور به دست آورد‌ه بود، موفق شد با درگیر نگه‌داشتن لشکر5 مکانیزه و لشکر6 زرهی عراق‌، از یاری‌رساندن آنها به جبهه نبرد علیه قرارگاه فتح و قرارگاه نصر جلوگیری کند. همچنین تا ساعت 5 بعدازظهر 280 عراقی به اسارت نیروهای این قرارگاه درآمدند. محسن رضایی در تشریح نتیجه عملیات امروز خطاب به سرهنگ صیاد شیرازی و رحیم صفوی اظهار داشت: «ما در اولین مرحله خیلی خوب پیش رفتیم‌، طی آماری که گرفتیم. ما فعلاً باید این جاده را نگه داریم و از این بالا [گرمدشت] کم‌کم پایین بیاییم. ... [دشمن] اگر بخواهد پاتک کند‌، به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند یک پاتک کوتاه دیگر انجام دهد‌؛ بلکه باید یک پاتک کند که از [تیپ] کربلا تا زیر [تیپ] 46 فجر باشد. درواقع باید با این وسعت بیاید وگرنه اگر یک‌کم به داخل بیاید‌، از بالا و پایین پدرش را درمی‌آورند. سرپلی که ما گرفتیم او را به فکر فرود برده و الان تمام نیروهایش را آماده می‌کند که بعد حمله کند.»[۲۷] قرارگاه مرکزی کربلا در اطلاعیه شماره 3 خود نتایج عملیات تا عصر امروز را چنین برشمرد: هزاران کشته و زخمی تخلیه 3205 اسیر به پشت جبهه آزادسازی 800 کیلومتر از خاک ایران انهدام صدها تانک و نفربر و خودرو به‌غنیمت‌درآوردن تعداد زیادی تانک‌، نفربر و خودرو [۲۸] ساقط‌کردن 6 هواپیما.[۲۹]

گزارش- 2

2. به منظور بررسی عملیات قرارگاه فجر در منطقه شرق فکه جلسه‏ای با حضور تعدادی از فرماندهان این قرارگاه در قرارگاه مرکزی کربلا تشکیل شد و در پایان آن تأکید شد قرارگاه فجر امشب وارد عمل شود و دشمن را در منطقه فکه درگیر کند. قرارگاه عملیاتی فجر متشکل از لشکر77 ارتش و تیپ‌های 33 المهدی(عج)، 35 امام سجاد(ع) و 17 علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) سپاه پاسداران قرار است امشب در منطقه فکه وارد عمل شود و با تصرف دو ارتفاع مهم شرق فکه (181 و 182)، ضمن عقب‌راندن و درگیر نگه‌داشتن لشکر1 مکانیزه و لشکر10 زرهی ارتش عراق در این منطقه‌، از اعزام احتمالی آنها به منطقه عملیاتی بیت‌المقدس جلوگیری کند. علاوه‌براین، عملیات یادشده می‌تواند تهدید شهر العماره عراق را به‌دنبال داشته باشد‌ که دراین‌صورت از تمرکز ارتش عراق در منطقه بیت‌المقدس نیز کاسته خواهد شد.******** به‌منظور هماهنگی درخصوص این عملیات‌، ساعت 18:00 امروز جلسه‌ای با فرماندهان سپاهی و ارتشی قرارگاه فجر، در قرارگاه مرکزی کربلا تشکیل شد. در این جلسه‌، ابتدا سرهنگ سروری افسر عملیات لشکر77 خراسان، به تشریح طرح مانور عملیات قرارگاه فجر پرداخت و گفت: «مرحله اول تک از جنوب به شمال و از شمال به جنوب به‌منظور تصرف ارتفاع 181 و دنباله‌اش 182 و دنباله‌اش ارتفاعات 129‌، 131 و الحاق در نقطه انتهایی 129 می‌باشد.» در ادامه جلسه‌، مجید بقایی فرمانده سپاهی قرارگاه فجر، به تشریح شناسایی‌های به‌عمل‌آمده از منطقه دشمن پرداخت و سپس از مشکلات و کمبودهای این قرارگاه درزمینه نیروی پیاده‌، واحدهای زرهی‌، پشتیبانی هوانیروز‌، آمبولانس‌، بی‌سیم و دستگاه‌های مهندسی گزارش داد. در پایان جلسه‌، فرماندهان قرارگاه کربلا محسن رضایی و سرهنگ علی صیاد شیرازی، دستورهای لازم را برای تأمین هرچه سریع‌تر این کمبودها‌ صادر و تأکید کردند که قرارگاه فجر همین امشب باید در منطقه فکه وارد عمل شده و دشمن را در این منطقه درگیر کند.[۳۰]

گزارش- 3

3. در ساعت 19:40 روز اول عملیات‌، فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا و قرارگاه عملیاتی فتح‌، در قرارگاه نصر گرد هم آمدند تا ضمن بررسی آخرین وضعیت عملیات، برای ادامه آن چاره‌جویی کنند.******** حسن باقری در ابتدای جلسه‌ پیشنهاد کرد عملیات در غرب جاده اهواز خرمشهر به‌سمت نهر عرایض ادامه یابد؛ چون دراین‌صورت نیروهای خودی قادر خواهند بود با تصرف منطقه سرپل در غرب این نهر‌، موقعیت خود را در شمال خرمشهر تثبیت کنند. وی اظهار داشت: «نظر من این است که اگر ما حرکت را باز تا عرایض ادامه دهیم‌، این نیروهایی که اینجا هستند جان می‌گیرند‌، می‌ریزند اینجا. از اول هم استدلال من این بود که اگر ما به اتکای یک‌طرف برویم جلو‌، می‌توانیم حرکت را ادامه بدهیم؛ اگر به اتکای یک‌طرف جلو نرویم با مشکل برخورد می‌کنیم.» سرهنگ حسنی سعدی معتقد بود ابتدا باید خط پدافندی جاده را مستحکم کرد، و با اطمینان از آن، عملیات را ادامه داد. وی گفت: «بعضی از واحدها شاید آب‌ و نان به دستشان نرسیده باشد‌. حتی بعضی از نیروهای بسیج قمقمه نداشتند که آب بخورند. این واقعیت امر است. اینها آب نداشتند‌، خسته هستند و امشب کارایی برای عمل‌کردن ندارند. تلاشمان را بگذاریم که ظرف این 24 ساعت خط پدافندی را در این قسمت [کیلومتر70 تا جنوب کیلومتر100 جاده اهواز ـ خرمشهر] مستحکم کنیم تا بتوانیم مقاومت کنیم که فردا در مقابل پاتک‌های دشمن بمانیم. ... لذا گفتیم امشب فرماندهان تمام تلاش خود را بگذارند واحدهایشان را جمع و متشکل کنند. آن تعدادی را هم که برگشتند داخل چادرها، دوباره جمع کنند و واحدها را دومرتبه سازمان بدهند و تجدید سازمان کنند و مستقر بشوند تا بتوانند خط پدافندی‌شان را ظرف امروز و فردا حفظ کنند؛ اگر می‌خواهیم برنامه‌ای اجرا کنیم‌، حداقل پس‌فرداشب باشد.» حسنی سعدی سپس به فاصله میان واحدهای عملیاتی اشاره و تأکید کرد باید این فاصله‌ها پر شود. وی دراین‌باره گفت: «باید این تکه [محدوده کیلومتر 93 تا 97] را به‌طور کامل به جاده بچسبانیم و اینجا را وصل کنیم که بین نصر1 و نصر2 به‌طور کامل در اینجا روی جاده مستقر بشویم و این تکه [جنوب ایستگاه100 (گرمدشت)] را ادامه بدهیم و نصر2 و نصر3 و نصر5 که در اینجا هستند‌، اینها هم به‌هم در اینجا متصل بشوند و یک حالت پدافندی تقریباً در این وضعیت بگیریم و این بچه‌ها هم تجدید سازمان کنند و واحدشان همدیگر را پیدا کنند و بروند جمع کنند‌، هرکسی هم به واحدش ملحق بشود و تجدید سازمان بکند‌، تدارک مهمات کنند و روحیه دومرتبه برگردد به حالت اول‌؛ سر جای خودش‌، و به یاری خدا بعد عمل را برای اینجا [به‌طرف نهر عرایض] ادامه بدهیم.» غلامعلی رشید هم پیشنهاد کرد که ابتدا با گسترش قرارگاه فتح به‌طرف جنوب‌، پدافند کیلومتر 90 تا 100 نیز به این قرارگاه واگذار شود. دراین‌خصوص وی اظهار داشت: «ما باید تلاشمان را بگذاریم که فتح1 [تیپ امام حسین(ع) و تیپ1 از لشکر92 زرهی] را به‌طورکلی تیپ امام حسین(ع) آزاد کنیم و بیاوریم از این قسمت نصر1‌، نصر2 یا نصر4 و هرکدام را که اهمیتش بیشتر است به کار بگیریم و بیشتر هم نیروی پیاده باشد‌؛ چون الان ما در اینجا بیشتر پیاده به دردمان می‌خورد تا زرهی. ... بیایند پایین؛ یعنی این پنج کیلومتر [کیلومتر 90 تا 95] را به فتح1 بدهیم و به [تیپ] 8 نجف هم بگوییم آقا بیا پایین‌. یعنی همه اینها را پایین بکشانیم. ... یعنی این‌جوری می‌شود که تا فرداشب شاید خط حد قرارگاه فتح را حتی بتوانیم ان‌شاءالله تا [کیلومتر] 100 بدهیم‌؛ یعنی ده کیلومتر به آن اضافه کنیم. حالا هم هفت کیلومتر [از کیلومتر 93 تا 100] به آن اضافه می‌کنیم؛ چون سه کیلومتر را قرارگاه فتح گرفته‌، پس هفت کیلومتر به آن اضافه می‌کنیم.» محمد باقری که معتقد بود تیپ8 نجف تا کیلومتر 95 گسترش یافته است‌، اظهار داشت: «الان من با کاظمی [فرمانده تیپ8 نجف] صحبت کردم‌، به محل چهار توپ رسیده‌؛ یعنی حداقل تا [کیلومتر] 95 راحت آمد[ه است].» در ادامه بحث‌، سرهنگ علی صیاد شیرازی پیشنهاد کرد که قرارگاه فتح با کمک نصر4 (تیپ4 زرهی لشکر21 حمزه) در خط پدافندی جاده‌ قرار بگیرد و قرارگاه نصر برای ادامه عملیات آزاد شود. وی اظهار داشت: «فتح3 را یک مقدار بکشید پایین و یک‌کمی هم باز فتح1 را گسترش دهیم. بعد نصر4 کمک کند به چند گردان ادغامی که وصل بشود به فتح3. تیپ2 [زرهی] دزفول [بخشی از فتح2] هم بیاید در احتیاط اینها قرار بگیرد و اگر می‌خواهید امشب عمل کنید نصر1 و 2 را آزاد کنید‌؛ یعنی نصر1 را بگذارید در احتیاط‌، نصر2 عمل کند که یک مقدار قوی‌تر در قرارگاه نصر متشکل بشود برای ادامه عملیات. وقتی شما نصر2 را حرکت دادید‌، نصر1 هم کمک باشد‌، نصر3 و 5 هم می‌آیند برای کمک آنها‌؛ یعنی با قرارگاه نصر کار اینجا را تمام کنید. یعنی تضمین کار‌، این باشد.» محسن رضایی که معتقد بود با اجرای پیشنهاد سرهنگ صیاد شیرازی‌، قرارگاه فتح خیلی گسترش می‌یابد‌، از غلامعلی رشید پرسید: «تا ایستگاه100، قرارگاه فتح می‌پذیرد؟» که با پاسخ مثبت رشید‌، رضایی خطاب به صیاد شیرازی ادامه داد: «نصر1 و نصر2 را آزاد کنند؟ این را شما می‌گویید؟ خب حرف خوبی است. نصر3 و 5 که الان کارایی عملیاتی‌شان را از دست داده‌اند با نصر4 یک ترکیب بشوند‌، تا آنجایی که قرارگاه فتح می‌پوشاند. از آنجا به بعد را بپوشانند. نصر2 و 1 را آزاد کنیم و ساعت 3‌ و 4 [صبح] عملیات کنند.» سرهنگ حسنی‌سعدی پرسید: «امشب؟» محسن رضایی پاسخ داد: «اگر شد، شد؛ اگر نشد برای فردا.» رحیم صفوی هم اضافه کرد: «امشب هم سرهنگ لطفی [فرمانده ارتشی قرارگاه قدس] عمل می‌کند، بقایی [فرمانده قرارگاه فجر در فکه] هم عمل می‌کند.»[۳۱] در ادامه جلسه، سرهنگ صیاد شیرازی آخرین خبری که ازطریق واحد شنود قرارگاه کربلا به دستش رسیده بود، برای حاضران در جلسه قرائت کرد: «صدام گفته به‌هر صورتی که هست تمام نیروها، درحالی‌که آتش توپخانه روی نیروهای ایرانی شدید باشد، سریع به ‌طرف مرز بیایند.» محسن رضایی درباره این خبر گفت: «من این خبر را کامل می‌کنم. برادران توجه کنند! ببینید ما قبلاً یک بحثی داشتیم در قرارگاه مرکزی هم صحبت کردیم که دشمن تا چه اندازه حاضر است که اینجا بماند و انهدام نیرو از آن صورت بگیرد که آینده ارتش خودش را به خطر بیندازد. الان دقیقاً یک‌ چیزی که برای دشمن مهم است اینکه آیا یک تانک را باید از دست بدهد یا حفظش کند، نه اینکه باید این مرز را بگیرند یا نگیرند. این برای دشمن مهم است، ولی بااین‌حال ما باید افکار خودمان را دقیقاً درعین‌حالی که این توی ذهنمان است اینها می‌خواهند ارتششان را حفظ کنند و به مرز بکشانند، ولی ما باید این در ذهنمان هم باشد که ما هدفی داریم و باید به‌سمت هدف‌هایمان برویم و احتمال هم دارد که یک فریب باشد؛ مثل اسرایی که در طریق‌القدس گرفتیم گفته بودند که به همه ما گفتند مقاومت کنید و بچه‌های ما را عقب زدند. پس بااین‌حال ما باید فرض کنیم که دشمن می‌خواهد بماند و مقاومت کند.» سپس محسن رضایی اهداف ادامه عملیات را به‌ترتیب «حفظ جاده و ترمیم شکاف‌های آن» و «پیشروی در عمق» اعلام کرد و گفت: «ما باید یک کار را اول و یک کار را دوم بکنیم. کار اولمان مشخص است. اگر توانستیم امشب هر دو را انجام بدهیم که اشکال ندارد، انجام می‌دهیم. ولی اولویت اول چیست؟ اولویت اول اینکه باید این جاده حفظ بشود و تمام خطوط به هم اتصال پیدا کنند و در کنار این تا آنجا که می‌توانیم باید عمق هم بدهیم، یعنی روبه‌روی این زرهی‌های دشمن باید عمق هم بدهیم. یعنی تیپ2 [زرهی دزفول از لشکر92] همان‌طورکه برادر شیرازی هم گفتند بیاید آن بالا [مقابل شکاف فتح3 و نصر2 (کیلومتر 95 تا 100)] و احتیاط باشد و تیپ4 [زرهی از لشکر21] هم استعداد خودش را همین‌طور حفظ کند. ... تیپ1 [زرهی از لشکر92] هم آرایش خود را بیشتر حفظ کند و یک ستون زرهی یعنی یک خط زرهی قوی پشت‌سر این جاده با خاکریز محکم درست کنیم و این را هم پشت‌سر این بگذاریم. ... این نیروهایی که می‌توانیم همین‌ الان آماده کنیم اگر توانستیم تا فردا ساعت 3 یا 4 صبح آماده کنیم که ادامه بدهید؛ دست خودتان است، یعنی نیروهایتان را ببینید می‌توانید عمل کنید. هرچند زودتر هم عمل بشود به نفع شماست؛ وگرنه دشمن مرتب می‌آید خودش را به این سیل‌بند [احتمالاً سیل‌بند شمال خرمشهر یا عرایض] می‌چسباند و الان دارد نیروهایش را عقب‌نشینی می‌دهد و آرایش می‌گیرد و کار ما دیگر در گرفتن خرمشهر خیلی مشکل‌تر می‌شود. ... بااین‌حال، اولویت اول برای ما باید جاده سراسری باشد و این جاده را محکم کنیم.» حسن باقری نیز با بیان اینکه نصر1 نمی‌تواند برای عملیات فرداشب آماده شود، پیشنهاد کرد که تیپ امام حسین(ع) جایگزین نصر1 شده و همراه با تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) (نصر2) وارد عمل شود. پس از پیشنهاد حسن باقری، درنهایت قرار شد قرارگاه فتح از کیلومتر 70 تا خاکریز نزدیک کیلومتر 100 را فتح4 و فتح3 بپوشاند و فتح2 به‌عنوان احتیاط آنها تعیین شود و فتح1 نیز برای عملیات فرداشب آزاد شود و در کنار نصر2 قرار گیرد. دراین‌خصوص سرهنگ صیاد شیرازی اظهار داشت: «فرداشب نصر2 و فتح1 عملیات تک را انجام بدهند. باید این دو را از همین امشب آزاد کنیم که بتوانند [هم] استراحت کنند و هم سازماندهی، هم شناسایی و هم هماهنگی.» علاوه‌براین مقرر شد قرارگاه نصر عهده‌دار پدافند جاده از خاکریز شمال گرمدشت به پایین باشد. نصر1 جایگزین نصر2 در غرب گرمدشت شود و نصر2 هم برای عملیات فرداشب آزاد شود. دراین‌باره، محسن رضایی از فرماندهان قرارگاه نصر خواست: «وضع نصر3 و 5 را روشن کنند ... از خاکریز [شمال گرمدشت] به پایین را الان برای امشب محکم کنند. در ضمن، نصر2 را هم آزاد کنند که برای عملیات فرداشب آماده باشند؛ ... از همین‌الان از نصر1 ببرید جایش [نصر2] بگذارید.» درخصوص طرح مانور عملیات تیپ27 محمد رسول‌الله(ص) با 8 گردان و تیپ14 امام حسین(ع) با 8 گردان برای فرداشب، محسن رضایی از حسن باقری خواست طبق طرح قبلی عمل کند و تا عرایض پیش رود. به این صورت که از جاده حدود پنج کیلومتر به عمق (به‌طرف مرز) رفته و سپس به‌طرف جنوب (حدود 12 کیلومتر) ادامه مسیر دهد و دشمن مستقر در شمال و شرق نهر عرایض را دور بزند و در غرب این نهر مستقر شود. نصر4 هم به‌عنوان احتیاط زرهی این عملیات تعیین شد. همچنین قرارگاه نصر می‌تواند از نصر3 و 5 نیز برای این عملیات بهره گیرد. در پایان جلسه، یکی از حاضران به ‌احتمال پاتک فردای دشمن در منطقه ایستگاه حسینیه و ایستگاه گرمدشت اشاره کرد که محسن رضایی در پاسخ گفت: «دشمن به همان اندازه‌ای که ما امشب خسته‌ایم، آن‌هم خسته است و قادر نیست پاتک اصلی و قدرتش را خرج ما بکند و می‌رود روی پس‌فردا. قبل از اینکه او روی پس‌فردا برود ما برای فرداشب آماده می‌شویم که ابتکارعمل را حفظ کنیم.»[۳۲] به‌این‌ترتیب و باتوجه‌به اینکه در نخستین روز عملیات به‌غیراز قرارگاه فتح، دو قرارگاه دیگر نتوانسته بودند به‌طور کامل به اهداف خود دست یابند، فرماندهان قرارگاه مرکزی کربلا برای ادامه عملیاتِ سه قرارگاه عملیاتی تصمیماتی بدین شرح اتخاذ کردند: قرارگاه قدس امشب با استفاده از سرپل‌های تصرف‌شده، عملیات خود را به‌صورت محدود و ایذایی ادامه بدهد، مشروط بر اینکه اگر تا ساعت 4 بامداد توانست به اهداف خود برسد، برای تثبیت آن، عملیات را ادامه بدهد؛ در غیر این ‌صورت عملیات را در حد انهدام نیرو به پایان رسانده، به مواضع قبلی خود بازگردد.[۳۳] قرارگاه فتح نیز در شب سوم با گسترش به‌سمت جنوب، شکاف میان دو قرارگاه را پر کرده و خط پدافندی‌اش را تا نزدیک کیلومتر100 (گرمدشت)، که هم‌اکنون در اختیار نصر2 است، امتداد دهد. این قرارگاه همچنین ملزم شد تیپ14 امام حسین(ع) را آزاد کند و تحت‌امر قرارگاه نصر قرار دهد. قرارگاه نصر نیز در شب سوم با دو تیپ27 محمد رسول‌الله(ص)و 14 امام حسین(ع) و بهره‌گیری از نصر3، 4 و 5، با یک مانور احاطه‌ای (پنج کیلومتر به‌سمت غرب و سپس دوازده کیلومتر به‌طرف جنوب) به غرب نهر عرایض رفته و با استقرار در آن منطقه (به‌عنوان سرپل) ضمن انهدام دشمن در شمال و شرق عرایض، خط پدافندی گرمدشت (کیلومتر 100 جاده اهواز خرمشهر) تا نهر عرایض را برقرار کند.[۳۴]

گزارش- 4

4. خبر آغاز عملیات بیت‌المقدس از نخستین ساعات امروز در سراسر کشور انعکاسی وسیع یافت و سایر اخبار و حوادث را تحت‌الشعاع خود قرار داد. مردم نیز با پخش اولین اطلاعیه مشترک سپاه و ارتش و شنیدن خبر عملیات رزمندگان ایران برای آزادسازی خرمشهر، ضمن ابراز شادمانی، با اشتیاق زیاد منتظر اطلاع از خبرهای جدید از جبهه‌های جنگ هستند. رادیو به‌طور مکرر سرودهای انقلابی و متون حماسی پخش می‌کند و بسیاری از مردم همان‌طورکه در نخستین اطلاعیه سپاه و ارتش درخواست شده بود، با شور و هیجان در خیابان و به‌سوی مکان‌های برگزاری نمازجمعه به راه افتادند تا در این مراسم سیاسی، عبادی پیروزی نهایی و حتمی رزمندگان اسلام را از درگاه الهی طلب کنند. بااینکه امروز تعطیل بود، روزنامه‌های کثیرالانتشار کیهان، اطلاعات و جمهوری اسلامی اخبار پیروزی‌های رزمندگان را با تیترهای درشت در شماره فوق‌العاده خود منتشر کردند و خبر از فتحی دیگر و حماسه‌هایی دیگر دادند. این روزنامه‌ها در نمازجمعه تهران با استقبال بی‌سابقه‌ای روبه‌رو شد. ائمه‌جمعه اغلب شهرها نیز ضمن اعلام گزارش‌هایی از عملیات قهرمانانه فرزندان ایران در اراضی اشغالی جنوب، آن را ستودند و به‌اتفاق میلیون‌ها تن از مردم کشور برای پیروزی نهایی رزمندگان شجاع در جبهه‌های جنگ دست به دعا برداشتند.[۳۵] نمازگزاران شهرهای مختلف پس از اقامه نمازجمعه، به نشانه شادی و سرور در خیابان‌ها راه‌پیمایی کردند و اکثر خودروها با روشن‌کردن چراغ‌های خود و به‌صدا درآوردن بوق، به گردش در خیابان‌ها پرداختند.[۳۶] شامگاه امروز نیز علاوه‌بر مردم تهران، مردم سایر نقاط کشور با سردادن ندای الله‌اکبر ضمن اعلام پشتیبانی از رزمندگان اسلام، پیروزی هرچه نزدیک حق بر باطل را نوید دادند.[۳۷] خبرگزاری فرانسه نیز واکنش مردم تهران به خبر آغاز عملیات بیت‌المقدس را چنین انعکاس داد: «... صدای آیت‌الله امامی کاشانی امام‌جمعه تهران، در میان فریادهای تکبیر مردم در همبستگی با نیروهای مسلح ایران که در جبهه‌ها می‌جنگند گم شده بود و شعار «جنگ، جنگ تا پیروزی» بارها تکرار شد. مردم فریاد می‌زدند «صلح با صدام شرم‌آور است، جواب جنگ، جنگ است.» در اطراف دانشگاه [تهران] مردم درحالی‌که هریک رادیوی ترانزیستوری کوچکی را در دست داشتند، به اخبار منتشره رادیو که برنامه‌های عادی خود را قطع کرده بود و سرودهای انقلابی پخش می‌کرد، گوش می‌دادند. مردم همگی اطراف روزنامه فوق‌العاده امروز جمع شده بودند که صفحه اول نوشته شده بود «این پیروزی نهایی است، آخرین حمله است» و همه مردم آن را تأیید می‌کردند. مردم گرداگرد ماشین‌های مخصوص سازمان انتقال خون حلقه زده بودند تا خون خود را اهدا نمایند. کیسه‌های پلاستیکی مملو از اسکناس‌های ایرانی بود و هرکس سهم خود را برای جبهه پرداخت می‌کرد؛ بدون شک امروز بیش از هر جمعه دیگر در ایران برای جبهه‌ها پول جمع‌آوری شد. در پشت نرده‌های دانشکده افسری در تهران هم نظامیانی که در مرخصی به‌سر می‌بردند با لباس شخصی کنار پیاده‌رو نشسته و هشیارانه آخرین اخبار منطقه جنگ را که با صدای بلند از رادیو پخش می‌شود گوش می‌دهند. در اطراف یک کمیته محلی، افراد کمیته روی بازوان خود سخنان امام خمینی درباره جنگ را نصب کرده‌اند؛ مثل عملیات فتح [المبین]. در جاده‌ای که فرودگاه را به شهر تهران وصل می‌کند، مسیر ویژه برای حرکت آمبولانس‌های حامل مجروحین در نظر گرفته شده است.»[۳۸]

گزارش- 5

5. هم‌زمان با عملیات بیت‌المقدس در جبهه جنوب، رزمندگان ایران در اولین ساعات امروز موفق شدند در عملیاتی در جبهه میانی (منطقه مهران) تپه دوازده سنگی و تپه قرمز را از وجود نیروهای عراقی پاک‌سازی کنند. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از ایلام، در این عملیات 75 تن از نیروهای دشمن کشته، چندین قبضه تیربار و تعدادی سنگر گروهی و انفرادی منهدم و یک انبار مهمات آنان به آتش کشیده شد.[۳۹]

گزارش- 6

6. در ادامه اخبار مربوط به پاک‌سازی مناطق غرب کشور، گزارش شد که امروز نیروهای جمهوری اسلامی در سه منطقه به عناصر مسلح ضدانقلاب حمله کردند که براثر آن عده‌ای از آنان کشته یا زخمی و عده‌ای نیز دستگیر شدند. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از باختران (کرمانشاه)، امروز در روستای گل‌تپه از توابع شهرستان بوکان، نیروهای خودی با ضدانقلابیون درگیر شدند که درنتیجه آن 2 تن از افراد ضدانقلاب کشته شدند و یک نفر مجروح شد. در منطقه اکری‌قاش در استان آذربایجان‌غربی نیز نیروهای ارتشی و سپاهی به اشرار مسلح حمله کردند و پس از پنج ساعت درگیری موفق شدند یک مرکز مهم آنان را تصرف کنند.[۴۰] همچنین، درنتیجه حمله هلیکوپتر‌های هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی به اشرار مسلح ضدانقلاب در منطقه تکاب، 20 نفر از ضدانقلابیون کشته و 3 نفر از آنان دستگیر شدند.[۴۱]

گزارش- 7

7. در نخستین واکنش رسانه‌های خارجی به عملیات بیت‌المقدس، خبرگزاری آسوشیتدپرس گزارش داد: «برای اولین‌بار متحدین عربی عراق نگران احتمال پیروزی ایران شده‌اند. پادشاهی سعودی و دیگر کشورهای خلیج بالغ‌بر 25 میلیارد دلار به عراق وام داده‌اند. مصر یعنی نیرومندترین دوست عرب واشنگتن نیز به عراق تسلیحات می‌فروشد. یک دیپلمات غربی می‌گفت ایرانی‌ها جنگ را نبرده‌اند، اما براثر موفقیت‌هایشان مو بر اندام ریاض و واشنگتن سیخ شده است.»[۴۲]

گزارش- 8

8. وزیر خارجه ایران که به دهلی‌نو سفر کرده است، گفت خرید اخیر نفت خام ایران توسط امریکا نشان‌دهنده بهبود روابط دو کشور نیست. به‌دنبال انتشار خبر خرید یک محموله نفتی ایران ازسوی امریکا در تاریخ 6/2/1361 و بازتاب گسترده آن در رسانه‌های غربی و تکذیب این خبر توسط دولت ایران، خبرگزاری آسوشیتدپرس از دهلی‌نو اعلام کرد: علی‌اکبر ولایتی وزیر امور خارجه ایران، امروز گفت خرید اخیر 53 میلیون دلار نفت خام ایران توسط امریکا نشان‌دهنده بهبود روابط دو کشور نیست. وی که در یک سفر رسمی در هند به سر می‌برد در مصاحبه با رادیو دولتی آل ایندیا گفت تا وقتی‌که مخاصمات امریکا علیه ایران ادامه دارد ما با امریکا روابط دیپلماتیک برقرار نخواهیم کرد.[۴۳]

گزارش- 9

9. سفیر جمهوری اسلامی ایران در بن به‌دنبال درگیری دانشجویان ایرانی موافق و مخالف حکومت جمهوری اسلامی در دانشگاه ماینس آلمان غربی در شامگاه 4/2/1361، امروز در یک نشست مطبوعاتی، پلیس آلمان‌غربی را متهم کرد که علیه دانشجویان مسلمان پیرو امام خمینی در این کشور عمل کرده است. مهدی نواب افزود: «طرف‌داران امام خمینی بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند و مورد آزار قرار گرفتند؛ درحالی‌که اغلب ضدانقلابیون در آلمان‌غربی پس از بازداشت بلافاصله آزاد شدند.» وی گفت که با برخی از دستگیرشدگان طرف‌دار امام خمینی ملاقات کرده و این دانشجویان اظهار داشته‌اند که پلیس آلمان‌غربی آنها را پس از درگیری مورد ضرب‌وشتم قرار داده است.»[۴۴] در همین‌ حال خبرگزاری یونایتدپرس به‌ نقل از پلیس آلمان فدرال ضمن اشاره به اینکه در حمله به یک گروه از دانشجویان مخالف، افرادی از شهرهای دیگر آلمان‌غربی در دانشگاه ماینس تجمع کرده بودند، گزارش داد: «91 قبضه اسلحه از حمله‌کنندگان کشف شده است و پلیس، سفارت ایران در بن را متهم کرده که آنها نام و شماره آپارتمان مخالفین امام خمینی را ازطریق ورقه‌هایی دراختیار طرف‌داران امام خمینی قرار داده‌اند.» این خبرگزاری در گزارش خود همچنین افزود: «مهدی نواب، سفیر جمهوری اسلامی ایران در بن امروز این اتهامات پلیس آلمان غربی را شدیداً رد کرد و گفت سفارت علیه این اتهامات افتراآمیز پلیس آلمان اقدامات قانونی به عمل خواهد آورد.»[۴۵] در مقابل، یک سخنگوی وزارت امور خارجه آلمان‌غربی با اشاره به وجود مدارکی دال بر مشارکت سفارت ایران در جریان حوادث شهر ماینس، اتهامات عنوان‌شده ازسوی سفیر ایران مبنی‌بر بدرفتاری پلیس آلمان‌غربی با ایرانیان را رد کرد.[۴۶]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/02/10

  1. سند شماره 2733/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5010)، عبدالله درویشی، صص 3 - 1.
  2. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات قرارگاه کربلا) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5011)، عبدالله درویشی و جواد زمان‌زاده، ص14.
  3. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5093)، عبدالله درویشی، صص 14 و 15.
  4. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات قرارگاه کربلا) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5011)، عبدالله درویشی و جواد زمان‌زاده، ص14.
  5. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5093)، عبدالله درویشی، صص 14 و 15.
  6. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص9.
  7. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 5 و 6.
  8. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 44 و 45.
  9. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص9.
  10. سند شماره 7298 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 4 - 1.
  11. سند شماره 3119/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5012)، عبدالله درویشی، صص 11 و 12.
  12. سند شماره 3119/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5012)، عبدالله درویشی، صص 11 و 12.
  13. سند شماره 2733/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5010)، عبدالله درویشی، ص13.
  14. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات قرارگاه کربلا) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5011)، عبدالله درویشی و جواد زمان‌زاده، ص14.
  15. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5093)، عبدالله درویشی، صص 14 و 15.
  16. سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص10.
  17. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 4.
  18. سند شماره 3118/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 3 و 18.
  19. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص16.
  20. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 25 - 17.
  21. سند شماره 0030/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، راوی قرارگاه نصر، علی مینو، 1361، صص 15 - 14.
  22. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 37 و 38.
  23. سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 37 - 33.
  24. سند شماره 2831/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5070)، محمد اللهیاری، ص9؛ و سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه کربلا در عملیات بیت‌المقدس، عبدالله درویشی، 21/1/1361 تا 30/2/1361، ص139.
  25. سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (تشریح منطقه عملیاتی) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 4962)، عبدالله درویشی، صص 26 و 25.
  26. سند شماره 0030/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 15 - 12.
  27. سند شماره 3119/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 17 و 18؛ و سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص140.
  28. روزنامه اطلاعات، 11/2/1361، ص3.
  29. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 42، 11/2/1361، ص42.
  30. سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص138؛ و سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 9 - 1.
  31. سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 31 - 9.
  32. سند شماره 1535/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 4963)، عبدالله درویشی، صص 39 - 7.
  33. سند شماره 1534/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 37 - 33.
  34. همان، صص 33 و 34.
  35. روزنامه اطلاعات، 11/2/1361، ص1.
  36. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 42، 11/2/1361، صص 11 و 12.
  37. روزنامه اطلاعات، 11/2/1361، ص2.
  38. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 37 و 38.
  39. سند شماره 2831/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات) عملیات بیت‌المقدس، (قرارگاه کربلا، 10/2/1361، نوار شماره 5070)، محمد اللهیاری، ص9؛ و سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه کربلا در عملیات بیت‌المقدس، عبدالله درویشی، 21/1/1361 تا 30/2/1361، ص139.
  40. سند شماره 3119/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 17 و 18؛ و سند شماره 38/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص140.
  41. روزنامه کیهان، 12/2/1361، ص15.
  42. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه خبرها و گزارش‌ها (ایران در 24 ساعت گذشته)، شماره 42، 11/2/1361، ص42.
  43. خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 42، 11/2/1361، ص11، دهلی‌نو - خبرگزاری آسوشیتدپرس، 10/2/1361.
  44. روزنامه اطلاعات، 11/2/1361، ص16.
  45. سند شماره 2822/پ‌ن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 44 و 45.
  46. واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 10/2/1361، ص12، رادیو کلن، 10/2/1361