1364.02.29

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۱۰ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۵۳ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی « {{جعبه زندگینامه |عنوان = روزشمار جنگ سال 1364 |نام = 1364.03.29 |نام دیگر= بیست و نه خرداد |روز= 29 خرداد 1364 |تاریخ شمسی= 1364.03.29 |تاریخ میلادی= 29 رمضان 1405 |تاریخ قمری= 19 ژوئن 1985 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.03.29</div> <div class="bootstra...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.03.29
نام‌های دیگر بیست و نه خرداد
تاریخ شمسی 1364.03.29
تاریخ میلادی 29 رمضان 1405
تاریخ قمری 19 ژوئن 1985



گزارش- 59

امروز در قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) جلسات فرماندهان ارشد عملياتي سپاه در چند نوبت تشكيل شد و درباره مواردي چون تدابير حفاظتي، عمليات فريب، پيش‏برد طرح مانور، برآورد نيرو و ديگر موضوع‏‌هاي مربوط به مباحث مقدمات عمليات آتي (فاو)، بحث و گفت‌وگو شد. در اين جلسات همچنين بر اهميت اجراي عمليات محدود قبل از اصلي شدن عمليات بزرگ فاو، تأكيد گرديد. يادآوري مي‌شود كه مباحث عمليات فاو هنوز در مراحل مقدماتي است و بيش‏تر در حد طرح مسئله و بعضي از پي‏گيري‌هاي ضروري مي‌باشد. در يكي از جلسات امروز، خطوط پدافندي مطلوب در عمليات فاو بررسي گرديد و به عنوان پيشنهاد اوليه، "محسن رضايي" فرمانده كل سپاه، گفت: «به نظر مي‌رسد بايستي اولين خط پدافندي ما در امتداد ضلع شمال غربي درياچه نمك، دومين آن در سمت جاده شمال شرقي درياچه و سومين خط پدافندي نيز شمال شهر فاو باشد.» بررسي دقيق‌تر در اين خصوص به بعد موكول شد. همچنين در اين جلسه به مباحثي دربارة نحوة "هلي‌برد" نيروهاي خودي، استفاده از خلبانان سپاه و نيز چگونگي خنثي كردن رادارهاي كنترل كننده دشمن، پرداخته شد.[۱] در جلسه‌اي ديگر در همين روز، دربارة برآورد نيرو بحث شد و در يك تخمين ابتدايي، پيش‌بيني شد كه جهت عمليات در منطقه فاو به 150 گردان نيرو نياز است. در ادامه بحث، پيشنهاد محدودتر كردن منطقه عملياتي فاو متناسب با توانايي خودي، مطرح شد كه به دليل افزايش آسيب‌پذيري نيروهاي خودي در منطقه‌اي محدود، از آن استقبال نشد. در اين جلسه همچنين در مورد بهره‌گيري از توان آتش ارتش (اعم از توپخانه و...)، هوانيروز و نيز دربارة عمق منطقه عملياتي قرارگاه‌ها و نقاط الحاق آن‏ها با يك‏ديگر، بحث شد. ديگر مبحث اين جلسه، بررسي عمليات‌هاي كوچك و محدود بود كه در اين مورد فرمانده سپاه گفت: «عمليات‌هاي كوچك براي تشويق و به صدا درآوردن طبل جنگ است؛ عمليات‏هاي‌ كوچك، مارش جنگ هستند و مردم ما هم نمي‌توانند ساكت باشند و بايد مداوم عمل كنند. حضرت امام هم فرموده است كه اگر مردم ساكت باشند، روحيه خود را از دست مي‌دهند.»[۲] مسئله تحويل گرفتن خط پدافندي منطقه عمليات آتي از "برادران ارتش" نيز از مباحث جلسات امروز قرارگاه خاتم سپاه بود. گفتني است كه بعد از توجيه كلي فرماندهان سپاه، آنان تحويل گرفتن خط پدافندي از ارتش را لازمة هرگونه فعاليتي مي‏دانستند، امّا امر حفاظت نيز به عنوان يكي از مهم‌ترين اصول مدنظر بود و بحث دربارة هرگونه تحويل و تحول در خط، توأم با پرسشي در خصوص لو نرفتن عمليات آينده بود. در اوضاع كنوني، قرارگاه نوح از سپاه، ناو تيپ كوثر را روبه‏روي "رأس‏البيشه" مستقر كرده بود و به جز اين، پدافند حاشيه اروند به عهدة دو گردان ژاندارمري به اضافة تيپ4 از لشكر21 حمزه بود. بنابراين سپاه از قرارگاه كربلا - عامل ارتباط با قرارگاه مقدم نيروي زميني ارتش در جنوب - خواسته بود كه چگونگي تحويل خط پدافندي از ارتش را پي‏گيري كند. "بشردوست" فرمانده اين قرارگاه، گزارشي از روند كار و چگونگي مذاكرات و جلساتي كه با سرهنگ "صيادشيرازي" و سرهنگ "سليمانجاه" داشته است، ارائه كرد و افزود: «قرار شد كه ما در هور بمانيم؛ جزيره شمالي به طور مشترك پدافند شود و جزيره جنوبي همچنان در دست‏شان باقي خواهد ماند. و نيز قرار شد از شمال آب گرفتگي پاسگاه "بوبيان"، منطقه را تا فاو تحويل بگيريم اما مشكل اين‏جاست كه آن‏ها در شلمچه عمليات دارند و به همين دليل پيشنهاد مي‌كردند كه منطقه شلمچه در اختيارشان بماند.»[۳] چنان‏كه ذكر شد، تحويل گرفتن خط از نيروهاي ارتش، به هر حال حفاظت عمليات را دچار مشكل مي‌كرد، لذا تأكيد شد كه نيروهاي سپاه با ظاهري همانند نيروهاي ژاندارمري در خط حضور يابند و حتي از ژـ3 به عنوان سلاح سازماني استفاده كنند، البته مستقر بودن قرارگاه نوح در منطقه، تا اندازه‌اي به رفع مشكل كمك مي‌كرد. گذشته از صرف زمان هم تا رسيدن به توافق ميان ارتش و سپاه، هم تا فرا رسيدن زمان مناسب براي عملي شدن توافقات، تحويل و تحول خطوط پدافندي نيز مدتي طولاني را طبعاً صرف مي‌كرد.[۴] مبحث ديگر، اهميت و ضرورت اجراي تك پشتيباني به وسيلة يگان‌هاي سپاه بود. اين مسئله و از طرفي مخالفت با سه قرارگاهي بودن عمليات اصلي و همچنين مشغله قرارگاه نجف در غرب، مباحث ديگري را پيش آورد. پيشنهاد فرمانده كل سپاه اين بود: «جنوب شرق فاو را به قرارگاه نوح و شمال غرب آن را به قرارگاه كربلا بدهيم و قرارگاه سلمان را با لشكر نصر و تيپ‌هاي امام رضا و سيدالشهدا به اضافه سه لشكر از ارتش بگذاريم براي تصرف سرپل جزيره مينو كه شروع به كار كنند.»[۵] با تأكيد بر اين‏كه اين مباحث، در جلسات آتي تا حصول نتايج قطعي پي‏گيري و دنبال خواهد شد، جلسات امروز به پايان رسيد.

گزارش- 60

بامداد امروز عده‌اي از رزمندگان تحت فرماندهي قرارگاه نجف، در منطقه‌اي از قصرشيرين يك عمليات نفوذي انجام دادند. در اين عمليات كه بيش از دو ساعت طول كشيد (3:55 تا 6:20 بامداد) يك گردان از تيپ423 از لشكر21 ارتش عراق مستقر در اين منطقه متلاشي گرديد و چهار دستگاه تانك، يك آتش‌بار توپخانه و بخشي از مواضع و امكانات دشمن منهدم شد. نيروهاي عمل كننده پس از انهدام دشمن، به مواضع قبلي خود بازگشتند.[۶] در پي اين عمليات، راديو امريكا گفت: «عراق اعلام كرد نيروهايش حملات مرزي قواي ايران را خنثي كرده‏اند به گفته مقام‌هاي عراقي، در اين حملات تلفات سنگيني به نيروهاي ايراني وارد شده است، اما به تلفات عراق اشاره‌اي نگرديد.»[۷]

گزارش- 61

يك سخن‏گوي ستاد تبليغات جنگ اعلام كرد كه ايران پس از پاسخ به آخرين حملات جنايت آميز عراق در روز جهاني قدس به شهرهاي ايران، به‏هيچ يك از شهرهاي عراق حمله نكرده است.[۸] همچنين در پي اقدامات ايران براي افشاي جنايات عراق در حملات هوايي به مناطق مسكوني ايران، امروز بعدازظهر تعدادي از كارشناسان سازمان‌ملل از اردوگاه‏هايي پناهندگان و مهاجران كرد عراقي ديدن كردند؛ از جمله اردوگاه "زيوه" كه در 19/3/1364 به وسيلة هواپيماهاي عراقي بمباران شده است.[۹] از سوي ديگر، در حالي كه كارشناسان سازمان‌ملل جهت بازديد اردوگاه‌هاي بمباران شده در حملات عراق، در ايران به سر مي‌برند، عراق تهديد كرد كه بمباران شهرها را اين‌بار با استفاده از سلاح‌هاي مخرب‌تر از گذشته، از سر خواهد گرفت. راديو بغداد اين تهديدات را چنين ابلاغ كرد: «ما با صداي رسا به آن‏ها و ياران هم پالكي ايشان مي‌گوييم بكوشيد طريق منطق را بپذيريد، شايد ديگر هرگز پيام و هشداري برايشان نفرستيم و بعيد است از سوي عراق فرصت ديگري در كار باشد. بعد از پانزده روز آنچه در شهرهاي شما به صورت جدي روان حركت مي‌كند، سرب گداخته است و خون است و دود است و آتش. جنايت‏كاراني كه در صدد توطئه هستند تا فرصت صلح را مثل گذشته خنثي نمايند، هرگز دل‏شان به حال مردم ايران و عراق نمي‌سوزد. بعد از اتمام اين مهلت، جنگ‏افزاري كه به ميدان اين نبرد كشانده مي‌شود تاكنون مورد استفاده قرار نگرفته است.»[۱۰] در اين حال، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي گزارش داد: «با فرا رسيدن عيدسعيد فطر بازار شايعات ضدانقلاب در مورد حملات هوايي دشمن مجدداً رونق گرفته‏است و بعضي از شهروندان طي تماس تلفني با خبرگزاري، صحت و سقم آن را جويا شدند. مثلاً شايع شد كه رژيم عراق هشدار داده است امشب شهرها را مورد حمله هوايي قرار خواهد داد. به نظر مي‌رسد دشمن و ضدانقلابيون داخلي - كه همواره نقش ستون پنجم را در ميهن اسلامي‌مان بازي مي‌كنند - در تلاش‏اند تا روز عيدفطر را كه طبعاً برگزاري نماز آن اجتماع پرشكوهي را به همراه خواهد داشت، تحت‌الشعاع قرار دهند و با وحشت انداختن در ميان مردم، آن‏ها را مجبور كنند با استفاده از دو روز تعطيلي كه در پيش است، شهرها را تخليه نمايند.»[۱۱]

گزارش- 62

در جلسه عصر امروز هيئت دولت، سياست خارجي جمهوري‌اسلامي ايران در قبال كشورهايي كه در جنگ به عراق كمك مي‌كنند، مورد بحث و بررسي قرار گرفت. در اين جلسه، نخست‌وزير با اشاره به اين‏كه احتمال شرارت مجدد صدام (بمباران شهرها) هست، گفت: «همان‏طوري كه مردم با شعارهاي‏شان نشان دادند، سياست ما در قبال جنگ شهرها، تسليم نيست. آمادگي، انسجام و مقاومت مردم بيش‏تر شده است و اگر صدام بخواهد تحريكات خود را آغاز كند، دليلي براي توقف آتش خودمان بر روي شهرهاي عراق نخواهيم داشت.»[۱۲]

گزارش- 63

آقاي هاشمي‌رفسنجاني - كه در مقام جانشيني امام در فرماندهي عالي جنگ قرار دارد - عصر امروز در ديدار با نمايندگان كشورهاي خارجي در ايران، با وضوح تمام، تمايل و آمادگي ايران را براي پايان دادن به جنگ اعلام كرد، اما بر شرط توجه به حداقل حقوق و خواسته‌هاي مشروع و معقول جمهوري‌اسلامي نيز تأكيد كرد. وي با اشاره به ويراني‌هاي وارد آمده به ايران بر اثر تجاوز ارتش عراق و نيز با يادآوري تخلفات متعدد اين كشور در جنگ - از جمله حمله به چاه‌هاي نفت و كشتي‌ها و به كارگيري سلاح‌هاي شيميايي و ... - گفت: «ما با چنين دشمني چه بايد بكنيم؟ اگر مردم به ادامه جنگ مايل نبودند، ما به هر قيمتي كه شده جنگ را تمام مي‌كرديم اما شما شاهد بوديد كه مردم ما چگونه براي تحقق شرايط اعلام شده، آماده فداكاري هستند. و اگر قدرت كافي نيز نداشتيم، فكر مي‌كرديم كه از ما كاري ساخته نيست، پس تكليفي هم نداريم. و اگر راه معقولي هم از طرف دولت‌ها و مجامع مطرح شده بود، ما آن را به طور جدي مورد مطالعه قرار مي‌داديم ولي شكي نداريم كه اگر در اين شرايط آتش‌بس برقرار شود، ريشه اين عداوت و خصومت كه وجود دارد، تقويت مي‌شود و شاخه‌هاي آن در آينده خواهد روييد.» آقاي هاشمي همچنين با اشاره به مواضع گروهي از كشورهاي خارجي در مورد جنگ مبني‏بر ارجاع آن به دادگاه بين‌المللي، گفت: «ما از تشكيل دادگاه ابايي نداريم اما تفاوت نظر ما با اين فكر در اين است كه يك بخش از مطلب كه متجاوز بودن رژيم عراق است، روشن است و ابتدا دولت‌ها و جوامع اين را بايد بپذيرند و اين قسمت نبايد به دادگاه ارجاع شود؛ دادگاه براي تعيين كيفر بايد تشكيل شود. و اين‏كه كيفر متجاوز چه بايد بشود، نظر ما روشن است ولي آن نظر روشن را به دادگاه تحميل نمي‌كنيم و از نظر ما شكي نيست كه مسئول اين همه خون و خسارت كم‏ترين كيفرش آن است كه در مورد باند هيتلر دنيا قبول كرد. اگر اصل متجاوز بودن و مقصر بودن رژيم عراق را دنيا بپذيرد، تكليف آن دادگاه نيز روشن است، ملت ما هم با اطمينان مي‌تواند به اين دادگاه مراجعه كند و اگر چنين پيشنهادي پذيرفته نشود، راه ما ديگر روشن است.» وي در ادامه سخنان خود با اشاره به ادعاهاي غرب مبني‏بر دخالت جمهوري‌اسلامي ايران در هواپيماربايي اخير، تأكيد كرد: «لحن شديد و ارعاب غرب در مورد جريان هواپيماي ربوده شده امريكايي نه تنها نتيجه مطلوبي براي تهديدكننده ندارد، بلكه نتيجه معكوس نيز براي آن در پي خواهد داشت.» در پايان اين ديدار آقاي هاشمي پيامي براي دولت‌هاي خارجي به نمايندگان سياسي آنان در تهران تسليم كرد و از اين نمايندگان خواست نظر رهبران و دولت‌هاي متبوع خود را به طور رسمي ارائه كنند. نكات برجستة اين پيام به اين ترتيب مي‌باشد: - شركت گستردة مردم ايران در راه‏پيمايي روز قدس دليل محكم حمايت اكثريت نزديك به تمام ملت ايران از مواضع رهبري و نظام جمهوري‌اسلامي ايران و ادامه دفاع در جنگ تحميلي است. - پنجاه و شش ماه جنگ تحميلي و مشكلات فراوان ناشي از آن، مردم ايران را براي نيل به اهداف انقلاب و ادامه دفاع مصمم‌تر ساخته است. - ابراز تنفر جمهوري‌اسلامي ايران از جنگ و خون‏ريزي و اعلام آمادگي براي همكاري در جهت اجراي مقررات پذيرفته شدة بين‌المللي و تأمين شرايطِ تحقق عدالت و كيفر متجاوز. - تأكيد بر اين‏كه عراق آغازگر جنگ است‏. - رد ادعاي عراق مبني بر عقب‌نشيني به مرزهاي بين‌المللي و اعلام اين كه برخي مناطق ايران از جمله نفت‏شهر همچنان در اشغال عراق مي‌باشد. - جلب اعتماد ملت ايران و تحقق صلح پايدار در اين است كه دولت‌ها و جوامع بين‌المللي به حقايق اعتراف كنند، در چنين صورتي امكان تشكيل يك محكمه بين‌المللي براي محاكمه سران حكومت بعث عراق به عنوان آغازگر جنگ، به وجود آمده و راه ختم جنگ را هموار خواهد ساخت. - در صورت ادامه اظهارات گمراه كنندة رسانه‌هاي جمعي استكباري و سكوت غيرمسئولانة دولت‌ها و جوامع بين‌المللي بي‌طرف، راهي جز ادامة دفاع براي تأمين شرايط و حقوق عادلانه خود در پيش پاي ملت مظلوم ايران نخواهد بود. - تصور اين‏كه پذيرش حق و عدالت و كيفر دادن به متجاوزان عراقي باعث گسترش جنگ يا آشوب به كشورهاي مجاور مي‌شود، درست نيست بلكه ما اطمينان مي‌دهيم كه چنين وضعي باعث آرامش و اطمينان و روابط دوستي بين كشورهاي منطقه خواهد شد. - فكر تحميل يك آتش‌بس بدون توجه به ريشه‌هاي نزاع، چاره‌ساز و راه تأمين صلح نيست. - ما از حمله به غيرنظاميان و مناطق مسكوني و كاربرد اسلحه شيميايي و حمله به كشتي‌هاي تجارتي و تهديد خطوط هوايي به‏شدت متنفريم ولي در صورت اقدام دشمن، به ناچار در حد بازداشتن طرف مقابل به مقابله به مثل اقدام مي‌كنيم و از دولت‌ها و مجامع بين‌المللي انتظار داريم كه با وارد كردن فشار لازم مانع اين گونه شرارت‌هاي صدام شوند و با سكوت و احياناً تمجيدهاي نابه‏جا، متخلف را تشويق ننمايند.[۱۳]

گزارش- 64

روزنامه "اطلاعات" امروز مصاحبه‌اي از آقاي "غلامحسين جمي" نمايندة امام و امام‏جمعه آبادان، درج كرده است. وي در مصاحبه با خبرنگار اعزامي اين روزنامه به آبادان، نقش اعراب خوزستان در جنگ تحميلي را - كه تاكنون كم‏تر بدان پرداخته شده - بازگو كرده‏است. آقاي جمي از ابتداي جنگ تاكنون آبادان را كه زير شديدترين و سنگين‌ترين تهاجمات هوايي، موشكي، شيميايي، ... و توپخانه‌اي دشمن قرار داشته، ترك نكرده و زندگي جنگي او و خانواده‌اش موجب شگفتي خبرنگاران اعزامي شده‏است. آثار جنگ در جاي جاي منزل سادة وي نقش بسته، امّا در كنار رزمندگان به مثابه الگويي از يك روحاني مبارز، ايستاده است. در گزارش آمده است: «حوالي ظهر روز سه‌شنبه هفتم خرداد 1364 به ديدار حجت‌الاسلام غلامحسين جمي نمايندة امام و امام‏جمعه مي‌رويم. در يك دقيقه‌اي كه جلو در ورودي به انتظار ايستاده‌ايم، زخم 32 تركش خمپاره و گلولة توپ را برسطح آهني در ورودي شمارش مي‌كنيم و همچنان حيرت‏زده به گوشه و كنار سطح در چشم دوخته‌ايم كه برادري ما را به درون راهنمايي مي‌كند. عمق خطري كه هر لحظه جان حجت‌الاسلام جمي و همراهان ايشان را تهديد مي‌كند، در جاي جاي منزل، خيابان و پياده‌روِ مقابل خانه به وضوح آشكار است و اين فضاي آسيب‏ديده و آسيب‌پذير، به سختي انسان را تكان مي‌دهد. عرق‏ريزان وارد اتاق ساده و محقري مي‌شويم كه حاج‏آقا حضور دارند و اولين جمله‌اي كه بر لب مي‌آورند، معذرت‏خواهي از قطع برق و گرماي بيش از حد است و اين كه در چنين شرايطي پذيراي ما شده‌اند! از چنين خانه و چنين شخصيت والامقامي است كه بسيار بسيار رزمندگان مستقر در جبهه‌هاي جنوب، نيرو و نشاط مي‌گيرند و حتي در همين شرايط براي رفع اشكالات فقهي خود به ايشان رجوع مي‌كنند و ما شاهد بوديم كه رزمندگان مستقر در خرمشهر نيز تلفني دربارة اشكالات شرعي و فقهي از ايشان راهنمايي مي‌خواستند.» از جمله محورهاي اين مصاحبه، بررسي وضع مردم عرب خوزستان بود. امام‏جمعه آبادان در اين‌باره گفت: «قبل از انقلاب يك حالتي براي مردم عرب و عجم خوزستان به‏وجود آورده بودند كه آن‏ها تصور كنند تفاوتي بين آن‏ها وجود دارد و هر كدام با چشم حقارت به ديگري نگاه مي‌كرد، حتي در ضرب‌المثل‌ها هم اين حالت رسوخ يافته بود و برادران عرب و عجم روي آن حساسيت نشان مي‌دادند. از چنين حساسيت‌هايي - كه ريشه‌هاي استعماري دارد - صدام ديوانه هم، اكنون عليه سوريه و ليبي و رهبران آن‏ها استفاده مي‌كند. تا وقتي در اين خصوص كار فرهنگي و توجيهي سالمي صورت نگيرد، بايد روي اين مسائل دقت كنيد. بايد بدانيد كه برادران عرب در اين خصوص حساس هستند. دشمن هم سعي دارد اين جنگ را جنگ عرب و عجم قلمداد كند و اگر هم‏وطنان عرب ما از نكته‌اي ناراحت شوند، دشمن از آن بهره‌برداري مي‌كند. بايد توجه داشت كه اعراب خوزستان جمعيت نسبتاً زيادي هستند كه اگر فعاليت فرهنگي درستي بين آنان صورت بگيرد، چون روح سلحشوري و عرق ديني دارند، مدافع انقلاب اسلامي خواهند بود. طبق فرهنگ اسلام حتي به غيرمسلمان در داخل مملكت اسلامي بايد رسيدگي شود و فرهنگ ما در اين خصوص غني و جامع است و بايد آن را نشر داد. روزنامه‌ها مي‌توانند فصلي باز كنند براي پرداختن و شرح تاريخي فداكاري‏هاي عرب خوزستان در راه اسلام و دفاع از ايران و طي اين نوشته‌ها، سوابق ممتد مبارزة آن‏ها با استعمار براي عموم مردم ايران تشريح گردد. بسياري از طوايف و قبايل عرب خوزستان سوابق ارزنده‌اي در مبارزه با استعمار انگليس دارند. يك مبارز و يك چهرة برجسته‌اي در اين منطقه زندگي مي‌كرده كه خانه‌اش سنگر مدافعان اسلام و مبارزان با استعمار بوده و او با شهامت به آن‏ها پناه مي‌داده. فضيلت مهمان‌نوازي، احترام به كسي كه به آن‏ها وارد مي شود، كمك آن‏ها به مظلوم و به كسي كه به آن‏ها پناه ببرد، همه از خصوصيات بارز اعراب خوزستان است. حالت عفو و گذشت در اين‏جا تا حدي است كه اگر بچه يك عرب را كشته باشي و براي معذرت‏خواهي پيش خانواده‌اش بروي، آن‏ها عفو مي‌كنند. در جنگ تحميلي، اعراب خوزستان فداكاري‌هاي ارزش‏مندي از خود بروز دادند كه تا حال كم‏تر ديده‌ام در جايي به آن پرداخته باشند. مي‌دانيد كه بار سنگين جنگ بيش‏تر از همه جا روي دوش مردم خوزستان است؛ عراق همان دقايق اول شروع جنگ، با دفاع جانانة اعراب خوزستان از انقلاب اسلامي ايران مواجه شد و مي‌توانم بگويم يكي از دلايل عدم موفقيت عراق در خوزستان، ايثارگري همين برادران عرب بود. همين را در روزنامه منعكس كنيد. شهيدان آن‏ها را به مردم ايران معرفي كنيد. اين‏ها آن قدر نقاط مثبت براي ايران و انقلاب اسلامي دارند كه سال‌ها مي‌توانيد ستون‌هاي مختلفي را از بزرگي‌ها و ويژگي‌هاي آنان پر كنيد. مؤسسه اطلاعات مي‌تواند يك هيئتي را يك تيم ويژه‌اي را مخصوص شناسايي خصوصيات بارز اقوام ايراني بكند. برويد به سراغ حس ديني اين اقوام تا از نزديك ببينيد اين‏ها چقدر به نماز و روزه و عفت زن‌ها و عقايد اسلامي پاي‌بند هستند. از آن طرف هم مسئله شيطنت‌هاي استعمار را براي اين‏ها بازگو كنيد و هدف‌هاي شوم استعمار براي دامن زدن به مسائل قومي را به طور دقيق براي‏شان موشكافي كنيد. خود پيغمبر اسلام(ص) عرب بودند؛ حضرت امام از فرزندان پيغمبر هستند. روزنامه بايد خيلي روي اين مسائل كار كند و اتفاقاً حضور شما در خوزستان مي‌تواند مقدمه‌اي براي پي‏گيري و طرح سالم اين مسائل باشد. برويد خدماتي را كه اين‏ها به انقلاب كرده‌اند، پيدا كنيد. اين كار هم بايد به‏تدريج صورت بگيرد و همان هيئتي كه گفتم، مي‌تواند با حوصله روي اين مسئله كار كند.» "ويژگي‌هاي يك روزنامه مطلوب" نيز از جمله مباحث بود؛ در اين‌باره آقاي جمي گفت: «بايستي روزنامه يك حالتي داشته باشد كه جامع متفرقان باشد؛ محوري باشد كه در جامعه بي‌طرفي‌اش ثابت باشد و به هيچ گروهي و به هيچ دسته‌اي چسبيده نشود تا تمام مردم با نظرهاي مختلفي كه دارند، روزنامه تكيه‏گاه‏شان باشد. يعني روزنامه خط مشي‌اش طوري باشد كه تكيه‏گاه تمام مردمان با حسن نيت باشد، مثلاً الآن در ايران، ما وقتي تقسيم بكنيم، يك عده‌اي هستند كه ضدانقلاب‏اند - كه روشن است و كاري به آن‏ها نداريم و روزنامه بايد با آن‏ها مخالف باشد - ولي جمع كثيري كه باقي مي‌مانند، آن‏ها موافق انقلاب‏اند؛ در بين همين‌ها ممكن است سليقه‌هاي مختلف وجود داشته باشد، همه انقلابي‌اند، همه خط امامي‌ هستند، همه در راه هستند ولي داراي سليقه‌هاي مختلفي مي‌باشند. روزنامه بايد طوري قدم بردارد كه تمام اين‌ها يعني دارندگان سليقه‌هاي مختلف، به روزنامه اعتماد داشته باشند و روزنامه به همه آن‏ها بتواند جهت بدهد. يعني در واقع روزنامه بايد بشود عامل وحدت و باز كند فرهنگ را براي همة اين صاحبان سليقه، به خصوص در بعد سياسي كه مي‌دانيد ما امروز با هجوم همة سياست‏هاي استعماري روبه‌رو و مبتلا هستيم.» در آخر گزارش، خبرنگار روزنامه افزوده است: «نيم ساعت بعد از اين ملاقات در حالي كه هنوز در آبادان به سر مي‌بريم شاهد بمباران سنگين شهر آبادان به وسيله سه فروند هواپيماي دشمن هستيم كه در اين بمباران تعداد زيادي از خانه‌هاي احمدآباد در طول مسافت حدود يك كيلومتر ويران مي‌شود و عده‌اي شهيد و مجروح مي‌گردند. ما در فاصله بيست متري تا مسير انفجار بمب‌ها قرار داريم و تمامي وسايل مغازه‌اي كه به داخل آن‏ها پناه برده‌ايم از دو طرف قفسه‌هاي داخل مغازه به سر و روي‏مان مي‌ريزد و تمام شيشه‌ها خرد مي‌شود. بمباران حدود نيم دقيقه به طول مي‌انجامد و 9 بمب هر كدام به فاصله چند ثانيه در محله احمدآباد منفجر مي‌شود. تا نيم ساعت بعد به جز دود سياه رنگي كه از انفجار بمب‌ها ناشي شده و با گرد و خاك شديد همراه است و ديد چشم را تا دو متري محدود كرده‏است، چيزي ديده نمي‌شود. بوي باروت سراسر خيابان را پر كرده و آن‏ها به زير سقف‌ها پناه برده‌اند و تركش يا موج انفجار به آن‏ها صدمه زده، يكي يكي دور هم جمع مي‌شوند و خبرنگار آبادان كه همراه‏مان است مي‌گويد با وجود اين كه از اول جنگ در آبادان به سر مي‌برده، هيچ وقت شاهد چنين حمله سنگيني به شهر نبوده‏است. بطري‌هاي نوشابه كه از قفسه‌هاي مغازه به پايين افتاده و در هم شكسته است لباس‏هاي‏مان را خيس مي‏كند و گل و لاي از داخل مغازه به داخل جوي كنار جاريست ... با مشورت با خبرنگار و ساكنان محل، چون احتمال مي‌دهند كه حمله مجددي صورت بگيرد، ناچار به ترك فوري شهر مي‌شويم در حالي كه هنوز ديدن محوطه بمباران شده به علت تاريكي هواي ناشي از انفجار بمب‌ها و گرد و خاك شديد، ميسر نيست و مقدار زيادي آجر و خاك و وسايل مردم سطح خيابان‌ها را پوشانده است. حجت‌الاسلام جمي - كه خانه‌اش را بايد زيارت‏گاه شهر آبادان بناميم و خود نيز توفيق زيارتش را يافته‌ايم - از آغاز جنگ تا امروز در چنين شرايطي زندگي مي‌كند. گفته مي‌شود كه پنج سال است علاوه بر روزهاي عمليات، در ساعات مختلف روز به طور وقفه‌ناپذير انفجار يك گلوله توپ يا خمپاره يا كاتيوشا، بخشي از شهر را ويران مي‌كند. ...»[۱۴]

گزارش- 65

انعكاس وسيع ماجراي ربوده شدن هواپيماي خطوط هوايي امريكا (تي.دبليو.اي.) در رسانه‌ها همچنان ادامه دارد و در برخي تحليل‌هاي منتشر شده، اين حادثه با گروگان‌گيري سال 1980 در ايران (ماجراي لانه جاسوسي) مقايسه شده‏است؛ به عنوان مثال روزنامه امريكايي "نيويورك تايمز" با اشاره به اين كه مقا‏م‏هاي رسمي دولت ريگان اعلام كرده‏‌اند كه اميدوارند ماجراي هواپيماربايي اخير به يك ماجراي گروگان‌گيري طولاني مانند بحران ايران (لانه جاسوسي امريكا) تبديل نشود، نوشته است: «يك مقام رسمي كاخ سفيد گفت كه تفاوت‌هايي ميان دو بحران ديده مي‌شود و تفاوت عمده‌ اين است: انجام خواسته ايرانيان كه شامل بازگرداندن شاه مي‌شد، غيرممكن بوده و حال آن‏كه موارد درخواست اخير هواپيماربايان مبني بر آزاد ساختن 700 زنداني شيعه، چندان مشكل نمي‌باشد...» اين روزنامه افزوده است: «عامل ديگري كه مقامات رسمي را نگران ساخته، اين است كه دولت ريگان مدت‌ها در رابطه با چگونگي برخورد با تروريست، ادعاها نموده ولي در عمل، بازمانده است. علاوه بر ريگان، جورج شولتز وزير امور خارجه امريكا و رابرت مك‌فارلين مشاور امنيت ملي امريكا قول دادند، در صورتي كه اتفاقي براي گروگان‌ها بيفتد، عكس‌العمل قاطعي از امريكا نشان داده خواهد شد. ولي تاكنون هيچ اقدام تلافي‌جويانه عليه حملات تروريستي كه عليه امريكا صورت گرفته، به‏وقوع نپيوسته است.» به اعتقاد مفسر اين روزنامه، مشكل كنوني همانند ماجراي اشغال لانه جاسوسي امريكا در تهران، يافتن كسي است كه بتوان با وي مذاكره نمود: «در بحران گروگان‌گيري ايران، امريكا به سراغ ميانه‌روها و نخست‌وزير وقت "بازرگان" و "يزدي" رفت به اميد آن كه آن‏ها به افراطيون كه سفارت را در كنترل داشتند، دستور آزادسازي سفارت را بدهند اما در ظرف چند روز بازرگان و يزدي ناچار به استعفا شدند و در بحران اخير نيز امريكا نمي‌تواند به سراغ "امين جميل" رئيس‌جمهور [لبنان] برود، چرا كه يك مسيحي است و روز گذشته مك‌فارلين در تماس تلفني با "نبيه‌بري" از وي خواست كه ترتيب آزادي گروگان‌ها را بدهد و به امريكا و اسرائيل در رابطه با آزادي شيعيان در كوتاه مدت، اعتماد داشته باشد.» به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از واشنگتن، مطبوعات امريكا در چند روزي كه از ماجراي هواپيماربايي مي‌گذرد، در مقالات و گزارش‌هاي مفصلي به مسئله پرداخته‌اند؛ در اين ميان معرفي چهره نبيه‌بري و خط سياسي او و خوش‌بيني مقام‏هاي امريكايي به وي به عنوان يك شخص ميانه‌رو، از سوي ديگر، احتمال شكست و عدم موفقيت وي در كنار آمدن با افراطيان شيعه، از موضوعاتي است كه به تفصيل و تكرار در گزارش‏ها و مقالات روزنامه‌هاي امريكايي آمده است.[۱۵]

گزارش- 66

روزنامه آرژانتيني "امسبينوفاينانيوز" در گزارشي با عنوان "براي حفظ بازرگاني با ايران، هواپيماهاي جنگي به عراق فروخته نخواهد شد"، با اشاره به ورشكستگي كارخانة توليد هواپيماي "پوكارا" به علت عدم صدور اين هواپيما به خارج از كشور، ‌نوشته است: «دولت آرژانتين ترجيح مي‌دهد بازار 500 ميليون دلاري مواد غذايي آرژانتين را با عدم فروش هواپيماهاي "پوكارا" به عراق، حفظ نمايد.» يادآوري مي‌شود كه كارخانه پوكارا به علت عدم فروش صادراتي هواپيماهاي نظامي خود، با ورشكستگي مواجه شده‏است. اخيراً عراق به عنوان تنها خريدار اين هواپيماها، پيشنهادهايي به اين كارخانه داده بود كه با خودداري ايران از خريد مواد غذايي آرژانتين، اين پيشنهاد و قرارداد بي‌نتيجه ماند.[۱۶]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/03/29

  1. سند شماره 16942 / پ.ن. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "علي شمخاني" قائم‌مقام سپاه پاسداران، جلسه طراحي عمليات والفجر8 (29/3/1364، قرارگاه خاتم‌الانبياء(ص)، نوار شماره 16608).
  2. سند شماره 16890 / پ.ن. و 16891 / پ.ن. مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "محسن رضايي" فرمانده كل سپاه، جلسه برآورد عمليات والفجر8 (29/3/1364، قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) نوارهاي شماره 16609 و 16610).
  3. سند شماره 0634 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: انتخاب منطقه عملياتي فاو (فدك)، عمليات والفجر 8، گزارش‌هاي نبرد بزرگ سري الف، صص 11 و 12.
  4. همان.
  5. همان، ص14.
  6. روزنامه اطلاعات، 1/4/1364، ص2.
  7. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 93 (31/3/1364)، ص 23، راديو امريكا.
  8. روزنامه اطلاعات، 29/3/1364، ص2.
  9. مأخذ 6، ص22.
  10. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 92 (30/3/1364)، ص33، بخش فارسي راديو بغداد، 29/3/1364.
  11. همان، ص 6.
  12. مأخذ 6.
  13. مأخذ 6، ص 3.
  14. مأخذ 8، ص 20.
  15. مأخذ 10، صص 17 و 18، واشنگتن ـ خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 29/3/1364.
  16. مأخذ 10، صص 14 و 15، بوئنوس آيرس - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 29/3/1364، روزنامه "امسبينوفاينانيوز"، 29/3/1364.