1364.05.06
روزشمار جنگ سال 1364 1364.05.06 | |
---|---|
نامهای دیگر | شش مرداد |
تاریخ شمسی | 1364.05.06 |
تاریخ میلادی | 28 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 9 ذیقعده 1405 |
گزارش- 423
در آستانة مرحلة دوم عمليات قادر كه قرار است در ساعات پاياني امشب در منطقة سيدكان با هدف تصرف ارتفاعات سربله و سرهويز، شروع شود، موضوع شناسايي، يكي از مهمترين موضوعات مربوط به اين عمليات است، بهخصوص در مورد شناسايي محورهاي واگذار شده به تيپ قدس (سپاه) - كه در واقع محور و مأموريت اصلي در عمليات "قادر2" است - اين تيپ با مشكلات عديدهاي مواجه است. تيپ قدس با توجه به اينكه از ابتداي حضور در منطقه، مأموريت "يگان احتياط كل منطقه" را داشته، فقط شناسايي كلي و دورادور منطقه از جمله سربله را انجام دادهاست و نيز چون تا 24 ساعت قبل از واگذاري مأموريت اخير به تيپ، ارتفاع سرهويز در اختيار ارتش بود، اين ارتفاع هيچ شناسايي نشدهاست. علاوه بر اين، تاكنون مأموريت اصلي تيپ قدس، در كردستان و جنگ با ضدانقلاب داخلي بوده و اين اولين مأموريت برونمرزي و عمليات كلاسيك است كه به اين تيپ سپرده ميشود. با اين همه، به گفتة مسئولان تيپ، از روز چهارشنبه 2/5/1364 كه مأموريت تيپ مشخص گرديد، كار شناسايي نيز آغاز شدهاست. در عمل علاوه بر شناسايي محور چپ (جنوب) و راست (شمال) ارتفاع سربله، از ديدگاهي كه در ارتفاع سرخيات تعبيه شده نيز كل منطقه زير ديد است و اطلاعاتي در مورد تغيير و تحول اوضاع دشمن به دست ميآيد. در هر حال، پس از شناساييها مشخص شده كه در محور چپ (جنوب) سربله، يال سنگي منشعب از سمت جنوب به طرف جنوبغربي سربله تا پايين آن از سنگر پوشانيده شدهاست و نيروهاي خودي ناچار خواهند بود در شب حمله از بين اين سنگرها بگذرند و چون ارتفاع گوشينه نيز كاملاً بر اين منطقه مسلط است، محور مطلوبي براي عمليات بهشمار نيامده، امّا در محور راست (شمال) سربله با دستيابي خودي به يك راه مالرو، محل مناسبي جهت نفوذ به ارتفاع سربله پيدا شده و كليه شناساييها روي اين محور متمركز گرديدهاست. علاوه بر اين، ميتوان گفت تا حدي ارتفاع 1931 و يالي كه از سربله به طرف سيدكان منشعب ميشود و ارتفاع 1672 روي آن قرار دارد، شناسايي شدهاست. همچنين در كليات مشخص گرديده كه چه بخشهايي از ارتفاعات سرخيات، سربله، سرهويز و سرهاجري پوشيده از انبوه درختهايي به ارتفاع سه تا چهار متر است. در محور سرهويز بهدليل كمبود فرصت، امكان شناسايي از نزديك نبوده و صرفاً به مشاهده از ديدگاه اكتفا شدهاست. بنابراين، تنها محوري كه طبق شيوههاي معمول سپاه شناسايي شده، "سربله" است كه محور چپ آن به دليل وجود سنگرهاي تجمع دشمن و طولاني بودن مسير اهداف، پس از اولين شناسايي منتفي گرديد و در نهايت محور سمت راست جهت راهكار حمله به دشمن انتخاب شدهاست. در مورد استعداد دشمن نيز اطلاعاتي به دست آمده و آن اينكه در پي حساس شدن هرچه بيشتر عراق در اين منطقه، پيوسته در مواضع خودي و دشمن تغييراتي بهوجود آمده و دشمن هرلحظه در حال گسترش مواضع و جابهجايي نيروهايش است، اين امر برآورد استعداد دشمن را قبل از عمليات ناممكن كرده ولي طبق برآورد برادران اطلاعات عمليات تيپ، استعداد دشمن دركل منطقة سربله (ارتفاع و يال سربله) در حدود يك گردان تقويت شده، ميباشد. بهنظر ميرسد از آنجا كه عقبة اصلي دشمن در سيدكان است و فاصلة نزديك و راه وصولي بسيار خوبي بين سيدكان و غرب ارتفاع سربله هست و نيز به لحاظ شيوههاي دفاع عراق كه نيروهاي اصلي خود را در عقبههاي محكم ميگذارد، استعدادي بيش از اين جهت دفاع از سربله قابل تصور هم نيست.[۱]
گزارش- 424
امروز در قرارگاه خاتم (سپاه) جلسهاي با حضور برادر "علي شمخاني" قائم مقام فرمانده كل سپاه، برادر "اسماعيل دقايقي" فرمانده "تيپ9 بدر" و برادر "عبداللهي" از طرح و عمليات اين تيپ، تشكيل شد. تيپ بدر از مجاهدان عراقي و اسيران مذهبي ضد بعثي كه داوطلب شركت در جنگ عليه حكومت صدام هستند، تشكيل شدهاست. دقايقي در گزارش خود از عمليات موفق تيپ9 بدر در عمليات "قدس4" گفت كه اين عمليات از يك سو موجبات قطع دست عشاير مزد بگير و وابسته به دولت عراق در هور را فراهم نمودهاست و از سوي ديگر، زمينهساز راهاندازي نهضت (ضد صدام و ضد بعثي) در هور خواهد شد. وي همچنين گفت: «اين منطقه بكر است و اگر تبليغات در راستاي جذب عشاير منطقه صورت پذيرد، با توجه به اينكه آنها افرادي تنگدست و بيچارهاند، قابل جذب هستند و اگر شما (آقاي شمخاني) با اين طرح موافق باشيد، از طريق تيپ بدر بهعنوان يك تيپ عراقي خطاب به ارتشيان و عشاير اعلاميهاي صادر شود دائر بر اينكه تيپ بدر از خود شماست و ما در هورالعظيم و درياچه امالنعاج مستقر هستيم و از شما حمايت و پشتيباني خواهيم كرد.» فرمانده تيپ9 بدر در ادامه، بعد از اينكه جانشين فرماندهي كل سپاه با اين كار اعلام موافقت كرد، افزود: «حتماً در جريان هورالحمار قرار داريد كه بخشي از اين منطقه آزاد است و فراريان يعني مهاجرين كه به دليل مخالفت و تعارض با رژيم تحت تعقيب هستند (نه افراد بيتفاوت)، به اين منطقه پناه ميبرند.»[۲] در ادامة جلسه وقتي فرمانده تيپ9 بدر به تشريح مشكلات اين يگان پرداخت، آقاي شمخاني به منظور آماده كردن تيپ بدر براي اجراي عمليات "قدس6" گفت: «شما (مسئولان تيپ بدر) رؤساي مجلس اعلاي عراق را دعوت كنيد و ضمن گزارشي كه از عمليات داده ميشود، به عملكرد مثبت تيپ و نيز اهميّت نقش نيروهاي عراقي (اسيران و مجاهدان) در اين عمليات بپردازيد.» شمخاني افزود: «به آنها بگوييد قرارگاه خاتم با تبديل سازمان رزم تيپ بدر به لشكر، موافق است، شما مشكلات ما را حل كنيد و نيرو بدهيد تا سازمان رزم گسترش يابد.»[۳]
گزارش- 425
به گزارش خبرگزاري فرانسه از بغداد، عراق انصراف خود را از ميزباني هشتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد - كه براي سال 1986 پيشبيني شده - به دليل جنگ با ايران، اعلام كرد. سخنگوي وزارت خارجة عراق با اعلام اين خبر تصريح كرد كه عراق امر انتخاب كشوري را كه بايد ميزبان اجلاس سران باشد، بر عهدة دفتر هماهنگي جنبش عدم تعهد واميگذارد.[۴] اعلام انصراف عراق از ميزباني هشتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد به هر دليلي كه باشد، حاكي از يك شكست سياسي براي عراق و يك پيروزي ديپلماسي براي جمهورياسلامي در عرصة نظام بينالمللي است. در اينباره روزنامه اطلاعات نوشت: «بر اساس گزارش خبرگزاريها، منابع ديپلماتيك گفتند گرچه رژيم عراق در يك بيانيه رسمي - كه توسط وزارت خارجة اين كشور انتشار يافت - علت انصراف خود را ناتوانياش در انجام مسئوليتهاي مربوط به برگزاري اين كنفرانس اعلام داشتهاست، لكن علت اصلي اين تصميم، هراس مسئولان عراقي از تحمل شكست سياسي بزرگ ديگري همانند آنچه در سال 1983 متوجه اين رژيم شد، بوده است. در آن زمان نيز در پي تهاجم ديپلماتيك ايران، محل برپايي كنفرانس مذكور، تغيير يافت و هفتمين كنفرانس غيرمتعهدها در دهلينو تشكيل شد. از سوي ديگر، منابع نزديك به جنبش غيرمتعهدها گفتند مسئولان عراقي و همپيمانان رژيم عراق دريافتهاند با توجه به نقض گستردة قوانين بينالمللي بهويژه اصول جنبش غيرمتعهدها - كه از آن جمله ميتوان از بمباران شهرها، استفاده از سلاحهاي شيميايي، حمله به كشتيهاي تجاري و نفتكشها در آبهاي بينالمللي و تهديد خطوط هوايي مسافربري، حمله به حوزههاي نفتي درياها كه آلودگي شديد محيط زيست را به همراه دارد، ]ياد كرد[ - اعضاي جنبش غيرمتعهد رژيم عراق را شايستة ميزباني چنين كنفرانسي نخواهند دانست. همين منابع گفتند با توجه به مطالب يادشده، وزراي خارجة كشورهاي عضو جنبش تعهد در يك اجلاس مقدماتي كه در ماه سپتامبر (شهريور ماه) در آنگولا برپا ميشود، كشور ميزبان هشتمين كنفرانس سران جنبش عدم تعهد را تعيين خواهند كرد.»[۵] در يك گزارش تفسيري از خبرگزاري جمهورياسلامي، اين موضوع چنين بررسي شدهاست: «رژيم عراق مجبور شد از درخواست خود براي ميزباني هشتمين اجلاس سران كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد چشم بپوشد. يك سخنگوي وزارت امور خارجة عراق با اعلام اين مطلب معترف شد كشوري كه رياست كنفرانس را به عهده خواهد گرفت بايد واقعاً غيرمتعهد باشد. عراق علاوه بر داشتن روابط گسترده با شوروي، طي سال گذشته روابط دوستانة خود با امريكا را نيز علني ساختهاست. چشمپوشي عراق از درخواست خود پس از تلاشهاي گسترده اما ناموفق رژيم بغداد براي متقاعد ساختن كشورهاي ذينفوذ در جنبش عدم تعهد به برگزاري اجلاس سران در بغداد، صورت ميگيرد. بر اساس گزارش خبرگزاريها از بغداد، سخنگوي يادشده گفت اگر عراق براي تشكيل كنفرانس در بغداد پافشاري كند، با مخالفت بعضي از كشورها روبهرو خواهد شد. اين سخنگو به خاطر اين مخالفتها، جنبش عدم تعهد را به ضعف و بياعتباري در مقابل جامعة بينالمللي، متهم كرد... هرچند سخنگوي وزارت خارجة رژيم عراق به علت اصلي تحميل اين تصميم به عراق، اشارهاي نكرد، اما ضمن اشارة غيرمستقيم به جنگ تحميلي، گفت شرايط موجود در منطقه امكان قبول مسئوليت برگزاري چنين كنفرانسي را نميدهد...سخنگوي عراقي در بيانية خود به وعدههايي كه در سال 1361 در زمينة تشكيل هشتمين اجلاس سران در بغداد به رژيم عراق داده شده بود، اشاره كردهاست.»[۶] يادآوري ميشود كه عراق علاوه بر اجلاس هشتم، قبل آن، يك بار ديگر در اين عرصه وارد شده و از ايران شكست خورده بود. عراق مدتها قبل از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، جهت برگزاري هفتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد در عراق، موافقت اين كشورها را كسب كردهبود اما آنبار هم موفق به برگزاري اجلاس سال 1983 نشدهبود.
گزارش- 426
امروز اجلاس فوقالعادة (اضطراري) كنفرانس سران عرب به رغم تلاشهاي چند كشور عربي منطقه، برگزار نشد. وجود شكاف و صفبنديهاي موجود در ميان اين كشورها موجب شد تا اين اجلاس به مدت ده روز به تعويق بيفتد. در اينباره خبرگزاري فرانسه از رباط گزارش داد: «اجلاس فوقالعادة سران قرار بود امروز تشكيل جلسه دهد، اما شاه حسن در مصاحبة مطبوعاتي خود تاريخ برپايي اجلاس را 7 اوت (16/5/1364) اعلام كرد. شاه حسن در مصاحبة مطبوعاتي خود از سران عرب خواست تا به اعلاميههاي "رونالد ريگان" رئيسجمهور امريكا پيرامون خاورميانه و نيز اقدام اخير شوروي براي اعادة روابط ديپلماتيك خود با اسرائيل، توجه كنند. او به رهبران عرب گفت همين دو حادثه كافي است كه اعراب هرچه زودتر اختلافات خود را كنار بگذارند. شاه حسن همچنين در دنبالة سخنان خود گفت اجلاس عادي سران عرب در نوامبر آينده در عربستان سعودي برپا خواهدشد و رهبران عرب در اين فرصت ميتوانند راهحلي براي فلسطينيها پيدا كنند تا ديگر به آنها در كشورهاي عرب بهعنوان پناهنده نگاه نشود و سرنوشت آنها وابسته به قطعنامة 242 شوراي امنيت نباشد و ديگر دولت در دولت در كشورها (مثل سوريه، لبنان، اردن) ايجاد نكند.[۷] ملكحسن همچنين اعلام داشت كنفرانس اضطراري سران عرب روز هفتم اوت (16/5/1364) با هر تعدادي از شركتكنندگان، در كازابلانكا تشكيل خواهدشد. وي اضافه كرد: "مغرب از روز دوشنبه پنج اوت آمادة استقبال از وزيران خارجة عرب جهت مشورت در امور كنفرانس اضطراري سران عرب و بررسي مقدمات اجلاس عادي ميباشد و هيچ توجيهي براي كساني كه با حضور در اين كنفرانس مخالفت ميكنند، وجود ندارد و اميدوارم كساني كه شركت نميكنند شجاعت آن را داشته باشند و دلايل عدم حضور خود را با آري يا خير بيان دارند و من براي رسيدگي به دلايل بازدارنده - كه شايد در نامه و يا گزارشي به دست من برسد - بسيار خرسند خواهم شد." وي ضمن تأكيد اينكه جنگ عراق و ايران در چارچوب كنفرانس اضطراري مطرح خواهد شد، گفت: "مسئله اين جنگ در كنفرانس فاس تحت دو بند كه يكي همبستگي عربي و ديگري منشور دفاع مشترك عربي بوده، مطرح گرديد، بنابراين به هر آدم عاقلي ميگويم كه هيچ اجلاسي را بدون مطرح شدن اين مسئله تشكيل نميدهيم". وي گفت برنامة كار كنفرانس شامل دو بند اصلي خواهد بود كه يكي اوضاع حاكم بر امت عربي و ضرورت پاكسازي آن از هرگونه ناملايمات و ديگري مسئله فلسطين است كه بايد در پرتو و در چارچوب تصميمات كنفرانس سران فاس مورد بحث و مطالعه قرار گيرد. ملك حسن دوم اضافه كرد مسئله بازگشت مصر به اتحادية عرب در خلال اين كنفرانس مطرح نخواهد شد. وي همچنين بر پايبندي به تصميمات كنفرانس سران فاس تأكيد كرد. ملك حسن از اعراب خواست تا كلية اختلافات خود را كنار بگذارند و گفت: "ما بايد گرد هم آييم و اختلافات خود را به حال تعليق درآورده و پيرامون هدفها و سرنوشت مشترك اعلام همبستگي كنيم و فرصت آن رسيده كه به مسائل خود از زاويهاي عميقتر بنگريم".»[۸] دربارة شركت يا عدم شركت در اين كنفرانس سخنگوي دولت اردن اعلام كرد كه شاه حسين شخصاً رياست هيئت اردني را به عهده خواهد گرفت. "عبدالرحمن عوده" معاون وزير كشور كويت نيز گفت دولت كويت پس از اجلاس اخير خود، با شركت كويت در اجلاس فوقالعاده كنفرانس سران عرب توافق كرده است. در همين حال در عراق روزنامة رسمي "الجمهوريه" نوشته كه پيشنهاد "حسن" شاه مراكش "يك تصميم شجاعانه" است. اين روزنامه اظهار اميدواري كرده كه كشورهاي عرب به درخواست شاه حسن پاسخ مثبت بدهند.[۹] روزنامة " الثوره" ارگان حزب بعث حاكم عراق نيز در شماره چهارشنبة خود تأكيد كرده ضروري است جنگ چهارسالة ايران و عراق در دستور كار كنفرانس فوقالعادة سران عرب - كه به وسيلة مراكش پيشنهاد شده است - گنجانده شود. الثوره از سوي ديگر متذكر شدهاست كه سفر اخير "طارق عزيز" وزير امور خارجة عراق به اردن، عربستان سعودي و يمن شمالي و مراكش براي گنجانيدن مسئله جنگ ايران و عراق در دستوركار كنفرانس بودهاست.[۱۰] خبرگزاري فرانسه نيز گزارش داد كه منابع فلسطيني مؤثق در تونس اعلام كردهاند كه سازمان آزاديبخش فلسطين با رضايت كامل از پيشنهاد شاه "حسن" رهبر مراكش، مبنيبر برپايي اجلاس كنفرانس سران، استقبال ميكند. همين منابع گفتهاند كه "ياسر عرفات" رهبر ساف، از مدتها پيش خواستار برپايي اين اجلاس شده بودهاست. عرفات اميدوار است كه كنفرانس سران عرب از اقدامات اخير او در خصوص توافق با شاه حسن در مورد طرح صلح براي مسئله فلسطين، پشتيباني كند. در همين حال آسوشيتدپرس از قاهره گزارش داد كه مصر از پيشنهاد شاه حسن در مورد كنفرانس سران عرب استقبال ميكند و اميدوار است كه از مصر نيز براي شركت در اين كنفرانس دعوت شود. روزنامة نيمه رسمي " الاهرام" نوشته كه كنفرانس آيندة سران عرب گام مهمي در جهت همبستگي اعراب به حساب ميآيد. و اگر اين كنفرانس بدون حضور مصر برگزار شود، بيثمر خواهد بود. الاهرام افزوده است: «مصر مشتاق برپايي يك كنفرانس عربي با حضور سران كشورهاي عرب ميباشد تا در اين اجلاس پيرامون مسائل مهمي چون مسئله مردم فلسطين، اوضاع لبنان، جنگ ايران و عراق، تصميم گرفته شود.» از سوي ديگر، به گزارش خبرگزاري فرانسه از دمشق، مطبوعات سوريه نوشتهاند كه برپايي كنفرانس سران عرب توطئهاي بزرگ عليه قضيه فلسطين و مبارزة سراسري اعراب ميباشد. روزنامة "الثوره": «رهبر مراكش - كه از مدتها پيش بر اساس طرحهاي امريكاييها حركت ميكند - بدون اينكه اهداف برپايي اين اجلاس را اعلام نمايد، پيشنهاد برپايي آن را دادهاست. اين كنفرانس يك توطئه واقعي خواهد بود. ... عوامل امريكا و صهيونيسم بينالملل بهاي خيانتهاي خود را خواهند پرداخت.» در همين حال خبرگزاري فرانسه از الجزاير نيز گزارش داد كه پس از گذشت 24 ساعت از پيشنهاد شاه حسن، هنوز رهبران الجزاير دربارة كنفرانس سران عرب تصميمي نگرفتهاند. مطبوعات الجزاير نيز در اين خصوص سكوت كردهاند.[۱۱] دربارة مواضع ليبي، خبرگزاري جمهورياسلامي از ابوظبي گزارش داد: «"محمدزلزوي" وزير دولت ليبي مقيم در مراكش، در تاريخ 1/5/1364 به روزنامة "الاتحاد" گفت كه مشاركت دولت ليبي در كنفرانس آيندة سران عرب در مغرب، بستگي به حضور سوريه در اين اجلاس نخواهد داشت. وي افزود كه هدف از مشاركت دولت متبوعش در اين كنفرانس، رعايت كلية قراردادهاي سابق سران عرب از جمله قرارداد اجلاس گذشتة رباط ميباشد كه طي آن "ساف" بهعنوان تنها نمايندة رسمي و شرعي ملّت فلسطين معرفي شدهاست. وي در خاتمه افزوده كه با توجه به مسائل مذكور و احترام و توافقهاي گذشته، دولت ليبي حاضر به مشاركت در اجلاس آينده بوده ولو آنكه اينگونه اجلاس حتي ماهي يك بار نيز برگزار شود.»[۱۲]
گزارش- 427
"صدام" رئيس جمهور عراق، در مصاحبهاي با روزنامة كويتي " السياسه" با اشاره به وجود مشكلاتي در اقتصاد عراق و همچنين اوضاع داخلي حزب بعث و مسئله كردهاي اين كشور، ادامة جنگ را علت بروز اين مشكلات دانسته و اظهار اميدواري كرده كه جنگ به زودي پايان يابد. وي در مورد شركت خود در كنفرانس سران عرب گفته كه در صورتي كه اوضاع عراق در جبهههاي جنگ اجازه دهد، در اجلاس سران اعراب در مغرب شركت خواهد كرد. صدام در پاسخ به اين سؤال كه "آيا غيبت وي به علت شركت در كنفرانس سران، موجب بروز نگراني شديد بر سرنوشت عراق نخواهد شد"، گفت: «كسي كه بر عراق در غياب صدامحسين نگران باشد، شخص صدامحسين را كوچك شمرده است. اگر سيستم حكومت عراق صرفاً يك سيستم اداري بود، بروز نگراني از دور بودن صدام از مسند قدرت، يك امر طبيعي بود ولي سيستم در عراق، يك سيستم برنامهريزي شدهاست.» صدام دربارة زمان پايان يافتن جنگ گفت: «زماني كه ايران نتواند از طريق تهاجمات نظامي پيروزيهايي عليه عراق كسب كند، جنگ پايان خواهد يافت.» رئيسجمهور عراق در ادامه با اشاره به عملياتهاي محدود جمهورياسلامي، آن را رويگرداني مردم از جنگ تعبير كرد: «عدم روش به كارگيري امواج انساني در جنگ و جايگزيني آن به حملات گروههاي اندك ايرانيها، بيانگر ضعف ايران و برگشت مردم در زمينة پشتيباني از جنگ است.» وي سپس ادعا كرد كه ارادة جنگجويان ايراني در حال حاضر همانند ارادة آنان در طول سالهاي گذشته نميباشد. صدام افزود:«زماني كه رهبران ايران به اين نتيجه برسند كه جنگ ممكن است زيانهايي به آنها برساند، مطمئن هستم كه آنان مسئله جنگ را از طريق يك فتواي مستقيم يا غيرمستقيم حل خواهند كرد.» وي در ادامه تأكيد كرده كه عراق نميخواهد در تاريخ بهعنوان "پل ايرانيها براي اشغال ساير كشورهاي عربي خليجفارس"، معرفي شود.[۱۳]
گزارش- 428
"ژاك شيراك" نخستوزير اسبق فرانسه، يك بار ديگر با ابراز مواضع خصمانه در مورد ايران، حمايت شديد خود از عراق را اعلام كرد. وي در مصاحبه با تلويزيون بغداد گفت: «كارشناسان نظامي جهان متفقالقولاند كه ايران هرگز قادر نيست جنگ با عراق را به سود خود پايان دهد و يا اينكه به مرزهاي بينالمللي عراق رخنه نمايد. عراق قادر شدهاست ارتش عظيمي تأسيس كند و تجارب نظامي بينظيري را به دست آورد. عراق سياست روشني در پيش گرفته و توانسته است پروژههاي اقتصادي و اجتماعي بزرگي را به انجام برساند.»[۱۴]
گزارش- 429
سازمان بينالمللي حقوق بشر كه مركز آن در پاريس است، در نامهاي به "صدامحسين" رئيسجمهور عراق، موارد متعددي از سفاكيهاي حكومت عراق و نقض حقوق بشر در مورد خانوادة حكيم را همراه با توجيههايي گوشزد كرده و پس از توصيههايي، افزوده است كه در صورت عمل نكردن صدام به اين توصيهها، حكومت عراق از افكار عمومي جهان مصون نخواهد ماند. متن اين نامه - كه آدرس كامل فرستنده و گيرنده را دارد و بهعنوان يك سند رسمي انتشار يافته - چنين است. "جناب صدامحسين، رئيسجمهوري عراق" عالي جناب! اين سازمان كه سازمان غيردولتي و مورد اعتماد سازمان بينالمللي و پارلمان اروپا ميباشد، نگراني شديد خود را نسبت به سرنوشت بيش از هفتاد تن از علما، اساتيد و انديشمندان از خاندان حكيم كه از دو سال پيش در كشور شما در بازداشت به سر ميبرند، اعلام ميدارد، بدين ترتيب كه در تاريخ 10/5/1983 بازداشت نود تن از افراد اين خانواده به وسيله عمال شما به مرحله اجرا درآمده است، سپس شش تن از شخصيتها در تاريخ 13/5/1983 به جوخة اعدام سپرده شدند و پس از آن در تاريخ 5/3/1985 ده تن ديگر از آنان اعدام شدند و سرنوشت ديگر افراد اين خاندان كه تاكنون در بازداشت ميباشند، مبهم و خطر جدي آنها را تهديد ميكند و طبق اطلاع واصله، در هيچ دادگاهي محاكمه نشدهاند بلكه هيچ اتهامي به ايشان نسبت داده نشدهاست. در واقع تمام اين افراد بهعنوان گروگان گرفته شدهاند و بازداشت آنها ظالمانه و ستم محض است. اين سازمان كه براي خود وظيفهاي جز دفاع از حقوق انسان بر اساس معاهدات بينالمللي خصوصاً منشور (سازمان حقوق بشر) نميداند، خود را ناچار از دخالت در اين امر داشته و مصرانه ميخواهد كه از اين اعمال غيرانساني كه مفهومي جز پايمال كردن و زير پا گذاشتن حقوق اساسي انسان ندارد، خودداري نمايند. بنابراين سازمان مصرانه از شما ميخواهد كه موارد ذيل را به مرحله اجرا درآوريد: 1- ارسال اطلاعات كامل به اين سازمان دربارة وضعيت خاندان حكيم در زندان از قبيل محل بازداشت، ضوابط بازداشتگاه، وضعيت مزاجي آنها و غيره. 2- به نزديكان آنان اجازة ملاقات داده شود. 3- در صورتي كه محاكمه نشوند و حكمي با رعايت ضوابط و دادن حق دفاع به آنان در حق ايشان صادر نشود، در اسرع وقت آنها را آزاد نماييد. 4- در جميع حالات به زندگي ايشان اهميّت داده شود و عزت و شرافت آنها مورد تعرض قرار نگيرد و از شكنجة آنها پرهيز شود. اميدواريم شخصاً با اجراي موارد ذكرشده، تلاش نماييد تا كشور شما در مقابل افكار عمومي جهان مصون بماند.[۱۵] باتقديم احترامات فائقه پاتريك بودوان دبيركل سازمان بينالمللي حقوق بشر»
گزارش- 430
امروز سفيران و كارداران جمهورياسلامي ايران در كشورهاي اروپايي و امريكايي با آقاي "هاشميرفسنجاني" رئيس مجلس شوراي اسلامي و آقاي "موسوياردبيلي" رئيس ديوان عالي كشور، ديدار كردند. هاشمي در ديدار با آنان تأكيد كرد كه انقلاب ايران بايد در جهان يك انقلاب اسلامي معرفي و مطرح شود نه يك انقلاب شيعي. وي در اين خصوص به درگيريهاي صفوي - عثماني اشاره كرد كه گريبان اروپاييها را از چنگ قدرت عثماني رهانيد. هاشمي همچنين به تشريح دشمني محافل استعماري با اسلام و ايران پرداخت و نوع برخورد آنها با يكي از اظهارات صدام را بهعنوان شاهدي بر حرف خود، ذكر كرد. بخشهايي از سخنان رئيس مجلس در اين ديدار: «ما وارث اندوخته و سرمايههاي غني هستيم كه تاريخ نبوت و رسالت در دنيا باقي گذاشته است... طبعاً اگر با شرايط و مقتضيات اين زمينه عمل كنيم، بهترين اهرم را ما در دنيا در دست داريم و بهترين پاية قدرت متعلق به اين راه است... دنيا هم از همين ميترسد. اين طور نيست كه ما خيال كنيم كه اينها اين مسئله را نفهميدهاند و تازه برخورد كردهاند... تقريباً در همة دوران استعمار وقتي اجانب در كشورهاي اسلامي ميآمدند، از اسلام وحشت داشتند... در دوران صفوي همان اوايلي كه اروپاييها به ايران آمده و با دربار صفوي رابطه برقرار كردند و آن موقع از عثمانيها ميترسيدند و با صفويها متحد شدند تا عثمانيها را از پاي دربياورند. البته اين هم از اشتباهات بزرگ صفويهاست كه اروپاييها را از قدرت عظيم عثمانيها راحت ساختند. البته ما عثمانيها را واقعاً يك كشور اسلامي نميدانيم تاريخ هم آنها را خيلي مسلمان نميداند اما به هر حال تنها نيرويي كه آن زمان در مقابل همه اروپاييها ايستاده بود، عثمانيها بودند و اين اشتباه استراتژيكي بود كه ايرانيها كردند و اين وحدت را به هم زدند و از پشت به آنها خنجر زدند، البته ممكن است ايرانيها ادلة قابل قبولي براي خود داشتند، اما به هر حال اين جبهه را شكستند.» وي افزود: «انقلاب اسلامي مردم ايران يك دفعه آرامش استعمارگران را به هم زد و كاري را كه قرنها روي آن زحمت كشيده بودند، از ميان برد. اينها ابتدا فكر ميكردند روحانيت و مردم را ميتوانند در مقابل ماركسيستها در استخدام بگيرند و به افرادي مثل اين ليبرالها دل باخته بودند. مسئله ديگري كه اينها فكر ميكردند اين بود كه اسلام بايد در محدودة ايران مطرح شود تا احساس ناسيوناليستي ما قوي شده و اسلام را محصور نماييم... يكي ديگر از كارهاي بزرگي كه آنها شروع كردند و شكست خوردند و در آينده شما بايد مواظب باشيد و آنها را شكستشان بدهيد، اين است كه اينها اين انقلاب را، انقلاب شيعي معرفي كنند. من قبول دارم كه خواستگاه اين انقلاب، جايي بوده كه افكار شيعه حاكم است اما ما از متن اسلام الهام ميگيريم و شيعه را هم متن اسلام ميدانيم... بنابراين، اين انقلاب، اسلامي است و اگر اسم شيعي روي آن ميگذاريم، به خاطر آن است كه رهبرش شيعه بوده و مردمي كه بيشتر آمدند (در صحنه انقلاب)، شيعه بودند و الا همان اسلام است.» هاشميرفسنجاني به برخورد متفاوت مخالفان با ايران و عراق اشاره كرد و گفت: «گاه كه ما يك اشتباه كوچك سياسي در اظهاراتمان بكنيم، آن را بزرگ ميكنند، اما دشمنان ما مثلاً به اظهارات صدام توجهي نميكنند. همين چند روز پيش صدام يك حرفي زد كه نشان ورشكستگي او بود ولي دنيا هيچ توجهي به آن نكرد. صدام در مصاحبه با مصريها با سؤال يكي از خبرنگارها مواجه ميشود كه پرسيد: "كارگران و كاركنان مصري كه در عراق هستند از شما گله دارند كه پول و حقوق اينها را نميدهيد." مدتي اخبار منتشر ميشد كه عراق قادر به پرداخت ارز و حقوق كارگران خارجي نيست اما هيچ وقت عراقيها سند نداده بودند كه نميتوانيم بپردازيم. اما صدام در جواب گفت كه "بله ما اين مشكل را داريم و در آينده آن را حل ميكنيم." حالا اگر ما اين حرف را در ايران در مورد اقتصاد اسلامي زده بوديم، براي همين مسئله هياهو راه انداخته و آن را بزرگ ميكردند، اما حرف صدام را نديده ميگيرند.» آقاي هاشمي در خاتمه تأكيد كرد: «شما سفرا و كارداران ميدانيد كه اينها در سراسر دنيا سخت حساس هستند و حساسيت آنها به نظر من به خاطر جمهورياسلامي ايران به تنهايي نيست، بلكه به خاطر وحشت از احياي فكر اسلامي است و باور كردن دنياي اسلامي است كه اسلام ميتواند جامعه را در عصر فضا هم اداره كند و اين مسئلة دشواري براي آنهاست و ما بايد اين را در ايران ثابت كنيم. كار بزرگ ما اين است كه براي دنيا ثابت كنيم كه اسلام ميتواند در هر زماني و امروز بر دنيا حاكم باشد. از احياي چنين فكري دشمنان اسلام ميترسند و تلاش ميكنند، ما هم بايد راهمان اين باشد، بدانيم كه اولاً انقلاب، اسلامي است و ايراني به معناي ناسيوناليستي نيست، انقلاب اسلامي است و شيعي نيست، متن اسلام اين را ميخواهد و شيعه هم مدعي سنن اسلام است و نبايد انقلاب به نام شيعه تمام شود... اگر انقلاب ما بهعنوان اسلام در دنيا مطرح شود، ميتواند پايدار بماند چون با يك ميليارد و اندي مسلمان و اين همه امكانات، اگر انقلاب به يك مذهب محدود شود، در دنيا پايمال خواهد شد و نميگذارد كه پابرجا بماند.»[۱۶] همچنين در ديدار سفيران و كارداران جمهورياسلامي دركشورهاي امريكايي و اروپايي با آقاي موسوي اردبيلي رئيس ديوان عالي كشور، وي با اشاره به اينكه هرچه زمان انقلاب بگذرد، ثباتش افزونتر خواهد شد، افزود: «اما مشكلي كه در كار ما وجود دارد دو چيز است: يكي آن كه مسائلي كه داريم، نميتوانيم آن گونه كه شايسته است به دنيا عرضه كنيم و مسائل ريز براي ما تدوين و روشن نشدهاست. و ديگر اينكه دنيا نميگذارد ما مسائلمان را مطرح كنيم.» آقاي اردبيلي به مواضع ضد امپرياليستي ايران اشاره كرد و گفت: «ما تضاد با امپرياليسم را بهعنوان تبليغ و شعار مطرح نميكنيم، بلكه بهعنوان يك اصل براي ما مطرح است و اگر كسي در اين مسئله يك مقدار كوتاه بيايد، او را محكوم ميكنيم و شما برادران دائماً اين را در خاطر داشته باشيد كه اسلام مبارزه با امپرياليسم است و بنيانگزارش پيغمبر خداست، بنابراين مبارزه با امپرياليسم براي ما يك اصل است و به هر صورت بايد سعي كنيم اين اصل را در ميان ديگران جا بيندازيم.»[۱۷]
گزارش- 431
"عليمحمد بشارتي" قائممقام وزارت امورخارجه، امروز در گفتوگوي اختصاصي با خبرنگاران كيهان گفت: «طبق آخرين خبرهاي دريافتي ما از عربستان سعودي، بالاخره با مساعي فراوان مقامات تصميم گيرنده در امر حج و در پي ملاقاتهاي بسيار فشرده و طولاني مقامات ايراني با مقامات سعودي و به دنبال ملاقات طولاني شب گذشتة (5/5/1364) محمدحسين لواساني مديركل سياسي عربي و افريقايي وزارت خارجه با پادشاه عربستان سعودي، بالاخره مقامات عربستان با گشادهرويي با مسئله مسافرت 150هزار زائر ايراني به بيتالله الحرام موافقت كردند.» وي افزود: «البته مذاكرات كماكان ادامه دارد و طبيعي است كه در اين زمينه مسئولين تصميم گيرندة كشورمان نتايج نهايي را به اطلاع امت حزبالله خواهند رساند.»[۱۸] يادآوري ميشود "سعودالفيصل" وزير خارجة سعودي، در سفر اخير خود به ايران (ارديبهشت سال جاري) با اعزام 150هزار زائر ايراني به حج موافقت كردهبود اما بعد سعوديها با آن مخالفت كردند و تعداد زائران را زياد دانستند. واكنش ايران اين بود كه اگر با اعزام اين تعداد ايراني موافقت نشود، جمهورياسلامي ايران امسال از فرستادن زائر منصرف خواهد شد. بعد از اقدامات متعدد، ارسال پيامها و چانهزنيها نهايتاً سعودي آنطور كه امروز بشارتي اعلام كرد، با پذيرش 150هزار زائر ايراني موافقت كردهاست، هرچند بشارتي كمي هم جاي ترديد در اين قول و قرار باقي گذاشته است.
گزارش- 432
آقاي "محمد غرضي" وزير نفت، با رئيس مجلس شوراي اسلامي ديدار و گزارشي از نتايج تصميمات اخير اجلاس اوپك را بهاطلاع وي رساند. غرضي در اين ديدار گفت: «در جلسة اخير اوپك، از ناحيه رژيم عراق پيشنهاد شد كه سهمية توليد اين كشور افزايش يابد و از طرف عربستان سعودي پيشنهاد پايين آمدن قيمت نفت سنگين مطرح گرديد. ايران اعلام كرد اگر اوپك ميكوشد سقف توليد خود را كاهش دهد تا قيمت ثابت بماند، چگونه از ناحية يكي از اعضا تقاضاي بالا رفتن سهميه ميشود كه در نتيجه ايران مخالفت خود را با اين پيشنهاد اعلام نمود.» آقاي هاشميرفسنجاني هم در اينباره گفت: «ايران بايد بر تثبيت قيمت نفت و جلوگيري از سقوط آن كوشش كند. البته سهميه توليد ايران عادلانه نيست اما به خاطر حفظ همبستگي و انسجام اوپك، آن را پذيرفتهايم پس ديگران هم بايد آن را رعايت كنند.»[۱۹] ضميمة اول گزارش423: وضعيت محور راست ارتفاع سربله "رضا ربيعي" فرمانده تيپ قدس (سپاه)، در مورد وضعيت محور راست (شمال) ارتفاع سربله گفته است: «از سمت راست كه شناسايي كرديم، عراق در اين جنگلها تا جلو يال سربله هيچ نيرويي نداشت، بچهها به راحتي از شيار مابين سرهويز و سربله و سرخيات بالا ميآمدند و قله را شناسايي ميكردند. آنها ميديدند كه نيرو هست و دارد صحبت ميكند. جنگلي بودن، نزديك بودن راه و كمبود نيروي دشمن در اين منطقه از محاسن محور راست بود.»[۲۰]
ضميمة دوم گزارش 423: وضعيت شناسايي از ارتفاع سرهويز فرمانده تيپ قدس با اشاره به نتيجة مشاهدات ياد شده در متن، آن را نمونهاي از شناسايي محدود برشمرد و افزود: «يك دپو مثلثي روي سرهويز وجود داشت كه دست عراقيها بود، اين دپو قبلاً توسط ارتش كه آنجا مستقر بود، براي دفاع احداث شدهبود.» مسئول اطلاعات عمليات اين تيپ نيز دربارة شناسايي سرهويز اظهارات مشابهي دارد: «روي سرهويز هيچگونه شناسايي نداشتيم چون يكباره به ما اعلام شد كه امشب روي سرهويز هم عمل كنيد.»[۲۱]
ضميمة گزارش 425: تغيير محل اجلاس غيرمتعهدها مرور اجمالي سابقة مسئله (تغيير محل اجلاس قبلي سران غيرمتعهدها از بغداد)، نشان دهندة اهميت آن است كه در اين ضميمه به آن اشاره ميشود: در كنفرانس وزيران امورخارجة كشورهاي غيرمتعهد كه از پنجم تا هشتم مرداد 1357 (25 تا 30 ژوئيه 1978) در بلگراد تشكيل شد، درخواست عراق براي برگزاري هفتمين اجلاس سران در سال 1983 تصويب شد،[۲۲] سپس در كنفرانس وزيران خارجة كشورهاي غيرمتعهد در هاوانا (كوبا،20 تا 24 بهمن 1359) تصميم گرفته شد كه اجلاس آيندة وزيران خارجة غيرمتعهدها از دوم تا سوم سپتامبر 1982 (11 تا 12 شهريور 1361) و كنفرانس سران از ششم تا دهم سپتامبر همان سال (15 تا 19 شهريور 1361) در بغداد برگزار شود. به اين ترتيب، عراق رياست جنبش غيرمتعهدها را برعهده ميگرفت.[۲۳] روز پنجم سپتامبر 1981 (14 شهريور 1360)، ايران و سوريه رسماً خواستار تغيير محل كنفرانس هفتم سران كشورهاي غيرمتعهد از بغداد شدند. سه روز بعد از آن، بغداد درخواست كرد كه دفتر هماهنگي براي بحث دربارة ميزباني كنفرانس هفتم سران، تشكيل جلسه بدهد. در آوريل 1982(فروردين ماه 1361) با اوجگيري فشارهاي دروني جنبش در مخالفت با برگزاري هفتمين اجلاس سران در بغداد، وزير خارجة يوگسلاوي - كه بارها بر حمايت خود از تشكيل اين كنفرانس در بغداد، تأكيد كردهبود - اعلام كرد كه كشورهاي غيرمتعهد بايد در مورد محل كنفرانس هفتم سران تجديد نظر كنند. به اين ترتيب براي نخستين بار در تاريخ جنبش، ميزباني كنفرانس كه از شش سال قبل تصويب شدهبود، مورد سؤال قرار گرفت. در پي درخواست چندين كشور براي ميزباني كنفرانس هفتم سران و گرايش به انتخاب يك محل مناسب كه چپگرايي و راستگرايي را به جنبش تحميل نكند، درخواست دهلينو تأييد شد و درتاريخ 16 مه 1982 (26 ارديبهشت 1361) هند رسماً آمادگي خود را براي اين ميزباني اعلام كرد.[۲۴] در همين حال، در اواسط ژوئيه 1982 (اواخر تيرماه 1361)، كنفرانس سران سازمان وحدت افريقا اعلام كرد كه بغداد محل مناسبي براي گردهمآيي غيرمتعهدان نيست. به اين ترتيب همة كشورهاي افريقايي از ميزباني بغداد منصرف شدند تا اينكه كوبا اعلام كرد كه كنفرانس سران در بغداد تشكيل نخواهد شد. پيشنهاد عراق براي ميزباني كنفرانس وزيران خارجه - قبل از اجلاس سران - هم مورد استقبال قرار نگرفت. سرانجام در سپتامبر 1982، فيدل كاسترو در نامهاي رسماً اعلام كرد كه اجلاس بعدي سران در دهلينو (هفتم مارس 1982) تشكيل خواهد شد و همة كشورهاي عضو با اين تصميم موافقت كردند.[۲۵]
ضميمة گزارش 427: علت لغو شركت صدام در كنفرانس سران عرب بعدها واحد مركزي خبر بهنقل از منابع مخالف حكومت عراق در قم گزارش داد كه در روز 13/5/1364 يك كودتا عليه صدام در عراق كشف شدهبود. اين كودتا قرار بود بهوسيلة سرلشكر ستاد "طه الشكرچي" يكي از فرماندهان سرشناس و عاليرتبة ارتش عراق، هنگام شركت صدام در كنفرانس سران عرب، در دارالبيضاء، به اجرا در آيد ولي چند ساعت قبل از اجرا، كشف و منجر به لغو سفر صدام به اين كنفرانس گرديد.[۲۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/06
- ↑ سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش عمليات قادر گزارش راويان: مجيد نداف، شهيد عليفتحي، جواد زمانزاده دربان و مجيد مختاري، انتشار اول مرداد 1364، ويرايش جديد 1380، صص 60 تا 62.
- ↑ سند شماره 16699 / ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه قرارگاه خاتم، 6/5/1364، راوي محسن رخصتطلب.
- ↑ سند شماره 1097 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصتطلب)، 6/5/1364، صص 121 تا 124.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شماره 131 (7/5/1364)، ص7، خبرگزاري فرانسه از بغداد، 6/5/1364.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 7/5/1364، ص آخر.
- ↑ روزنامة جمهورياسلامي، 7/5/1364، ص3.
- ↑ روزنامة كيهان، 6/5/1364، ص20.
- ↑ مأخذ 4، صص 35 و 36، راديو صوتالجماهير، 6/5/1364.
- ↑ روزنامة كيهان، 7/5/1364، ص 24.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 127 (3/5/1364)، ص 7، بغداد - خبرگزاري فرانسه، 2/5/1364.
- ↑ مأخذ 9.
- ↑ مأخذ 10، ص22، ابوظبي - خبرگزاري جمهورياسلامي، 2/5/1364.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، بولتن "رويدادها"، شمارة 55 ، 15/5/1364، ص7 مصاحبة روزنامه كويتي "السياسه"، با صدام حسين، 6/5/1364.
- ↑ مأخذ 4، ص34، بخش عربي راديو امان.
- ↑ مأخذ 7، صص 1 و 20.
- ↑ مأخذ 9، ص2.
- ↑ مأخذ 9، ص2.
- ↑ مأخذ 7، ص 2.
- ↑ مأخذ 9، ص 23.
- ↑ مأخذ1، ص56.
- ↑ مأخذ 1، ص 56.
- ↑ علياكبر عبدالرشيدي، "جنبش عدم تعهد از آغاز تا سال 1985"، ص 247.
- ↑ همان، ص 270.
- ↑ همان، ص 275.
- ↑ همان، ص 276.
- ↑ روزنامة كيهان، 19/6/1364، ص3.