1359.05.07

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.05.07
نام‌های دیگر هفت مرداد
تاریخ شمسی 1359.05.07
تاریخ میلادی 29 ژوئیه 1980
تاریخ قمری 16 رمضان 1400



گزارش - 78

درپی آرامش نسبی در مرزهای منطقۀ عمومی قصرشیرین در 48 ساعت گذشته، امروز درگیری‌های مرزی ازسوی نیروهای عراقی در سراسر این منطقه بار دیگر شدت گرفت. دراین‌مورد، «گزارش هنگ قصرشیرین حاکی است ساعت 10:00 مورخۀ 7/5/59، پاسگاه تنگاب به‌مدت 5/4 ساعت زیر آتش سلاح‌های سبک و سنگین پاسگاه قلعه‏یهودی عراق قرار گرفته و خسارات فراوانی به ساختمان پاسگاه وارد و تعدادی از تخت‌خواب‌ها و لوازم پاسگاه از بین رفته و دراثر اصابت گلولۀ خمپاره یک جوانمرد مجروح گردیده است.»[۱] همچنین، «برابر گزارش تلفنی هنگ قصرشیرین، از ساعت 10:30 روز جاری [به] وسیلۀ ارتش عراق، قرارگاه هنگ و منطقۀ گروهان خان‌لیلی قصرشیرین زیر آتش دوربرد توپخانه قرار گرفته و تقاضای پشتیبانی زمینی و هوایی نموده است.»[۲] بنا به همین گزارش، «خبر از معاون وزیر نفت ضمن اطلاع واصله از رئیس منطقۀ کرمانشاه [حاکی است] از ساعت 11:30 امروز، از طرف نیروهای عراقی به تأسیسات نفتی ایران حمله [شده] و در ساعت 14:05 با خمپاره، مخازن نفت خام نفت‌شهر مورد اصابت گلوله قرار گرفتند.»[۳] گزارش دیگری از هنگ قصرشیرین حاکی‏از آن است که: «هم‌زمان با پاسگاه‌های چقاشیرگه، سه‌تپان، نفت‌شهر از سومار، پاسگاه‌های برج احمدی، یکه‌شان، دربندجوق، تنگاب‌نو از گروهان قصرشیرین و پاسگاه‌های زینل‌کش، امنیه و واحد توپخانۀ مستقر در خان‌لیلی زیر آتش توپخانه [عراق] قرار گرفته و چاه نفت بانمیل عراق نیز دراثر گلوله‌های توپخانه [خودی] آتش گرفته و تاکنون گزارشی از تلفات جانی و مالی به دست نیامده است.»[۴] همچنین، به گزارش سپاه قصرشیرین، «دیشب 6/5/59 درگیری‌های پراکنده در مرز وجود داشت، ولی اکنون فقط در پاسگاه ولدکشته، پرسنل شهربانی و ژاندارمری درگیر می‌باشند.» درضمن، در این گزارش به نحوۀ پخش خبرهای نظامی از رادیو و تلویزیون انتقاد شده و آمده است: «در اخبار رادیو [و] تلویزیون مستقیماً نام واحدهای ما را اعلام می‌کنند، درصورتی‌که عراق از این موضوع استفاده کرده و در مقابل واحدهای ما نیروهای خود را تقویت کرده و نیروهای ما را می‌کوبد.»[۵] خبرنگار کیهان نیز درگیری‌های منطقۀ عمومی قصرشیرین را چنین گزارش می‌کند: «قصرشیرین و سرتاسر نوار مرز از شهرنفت [نفت‌شهر] تا باویسی بار دیگر از ساعت 11 صبح، زیر آتش توپخانه و خمپاره‌انداز عراق قرار گرفت. از این ساعت پاسگاه‌های گروهان خان‌لیلی، سومار، خسروی، دربندجوق نیز زیر آتش توپخانۀ ارتش بعث بود. دراین‌میان، عراق از پاسگاه‌های تله‌چفت و پاسگاه روبه‌روی برارعزیز، هنگ ژاندارمری و اطراف قصرشیرین را زیر آتش مستقیم خود قرار داد که درنتیجه در ساعت 11:15، براثر شلیک یک گلولۀ توپ عراق به خط انتقال نیروی برق روبه‌روی جنگل‌داری قصرشیرین، برق روستاهای این شهر و نیمی از شهر سرپل ذهاب قطع شد و نیز در همین ساعت براثر اصابت گلوله‌های توپخانۀ ارتش بعث به کوره‌های قصرشیرین 2 نفر کارگر دراثر ترکش توپ مجروح شدند.» این گزارش می‌افزاید: «همچنین، در ساعت 5/12، براثر اصابت یک تیر توپ عراق در روبه‌روی هنگ ژاندارمری قصرشیرین و اصابت آن به خط انتقال نیروی برق سرپل ذهاب و قصرشیرین باعث قطع‌شدن برق قصرشیرین شد که این خط در ساعت 2 بعدازظهر به‌وسیلۀ مأموران برق منطقۀ قصرشیرین ترمیم و برق سرپل ذهاب نیز دایر شد.» بنا به همین گزارش: «ارتش، سپاه پاسداران و نیروهای ژاندارمری از ساعت 11 به مقابلۀ شدید برخاستند و تاکنون (ساعت 2 بعدازظهر) هنوز صدای شلیک توپ‌های طرفین به گوش می‌رسد. در همین ساعت (5/12)، درگیری‌ها در نوار مرز شهرنفت [نفت‌شهر] و سومار شدت پیدا کرد که درنتیجه پاسگاه‌های سه‌تپان، چقاشیرگه و سلمان‌کشته نیز به مقابله با ارتش بعث برخاستند و درنتیجۀ این حملات و مقاومت نیروهای ایران، عراق حملات خود را متوجه شهرنفت کرد و تأسیسات نفتی و شهری آن را زیر آتش توپخانۀ خود قرار داد و خساراتی به این نقاط وارد آورد. براثر شلیک توپخانۀ سنگین عراق، 3 منبع نفت شهرنفت و اکثر نقاط این شهر منفجر و دچار حریق شد و کارخانۀ برق شهرنفت نیز از کار افتاد. آتش یکی از این منابع نفت در ساعت یک بعدازظهر مهار شد، ولی منبع دیگر تا ساعت 6 بعدازظهر در آتش می‌سوخت و حتی شعله‌های آن از سومار که 40 کیلومتر با شهرنفت فاصله دارد نیز پیدا بود. دراثر درگیری و مقاومت شدید نیروهای ایران، 6 نفر از نظامیان و افراد عادی مجروح شدند. ضمناً براثر پاسخ‌گویی نیروهای ایران، [چاه] نفت بانمیل خانقین و یک لولۀ نفت عراق در نفت‌خانۀ این کشور منفجر و دچار حریق شد. ضمناً عراق تمرکز نیروهای خود را هرساعت در مناطق العمود، قشقه و واترویل افزایش می‌دهد و شهرنفت و پاسگاه‌های ایران را در منطقۀ سومار و خان‌لیلی از مناطق فوق زیر آتش می‌گیرد.» خبرنگار کیهان در پایان گزارش خود می‌افزاید: «ساعت 7 بعدازظهر، مقاومت شدید نیروهای ایران در مناطق شهرنفت و سومار باعث شد که نیروهای ارتش بعث عقب‌نشینی کنند. ساعت 5/7 با آرام‌شدن اوضاع این منطقه، توپخانۀ ارتش بعث حملات خود را متوجه تنگ‌هوان، تپه‌رش و تنگ توشابه [ترشابه] کرد که با آتش متقابل نیروهای ایرانی، این درگیری بعد از 5/2 ساعت آرام شد و نیروهای ایرانی در این منطقه تلفاتی نداشتند.»[۶] از سوی دیگر، پس از درگیری‌های یکشنبه و دوشنبه بین نیروهای مرزی ایران و عراق در نوار مرزی بستان، اوضاع این منطقه آرام گزارش شده است. به گزارش خبرنگار کیهان از اهواز: «فرمانده ناحیۀ ژاندارمری خوزستان ساعت 9 صبح امروز اعلام کرد: از ساعت 11 صبح دیروز تا این ساعت، مرز آرام است و هیچ‌گونه درگیری جدیدی بین نیروهای ایران و عراق روی نداده است. وی همچنین اضافه کرد: درپی برخوردهای اخیر، به مرزبان دشت آزادگان مأموریت داده شد که شدیداً به مرزبان عراق درمورد حملات انجام‌شده از طرف مأموران رژیم بعث عراق اعتراض نماید و گوشزد کند که عواقب وخیم این‌گونه حوادث به‌عهدۀ آن کشور خواهد بود.»[۷]

گزارش - 79

هم‌زمان با درگیری‌ها و تحرکات مرزی عراق، حوادث مربوط به تحرکات عوامل داخلی عراق نیز هرروزه مشهود است؛ ازجمله: در جنوب، عناصر مسلح وابسته به این کشور امروز به مقر سپاه پاسداران شادگان حمله کردند. گزارش خبرگزاری پارس به نقل از سپاه پاسداران خرمشهر، همچنین می‌افزاید: «حملۀ عوامل ضدانقلاب با مقاومت دلیرانۀ اعضای سپاه پاسداران مواجه شد و مهاجمین مجبور به عقب‌نشینی شدند. به‌موجب همین گزارش، براثر تیراندازی‌های متقابل، یکی از مهاجمین به نام محسن دورقی کشته شد. در این درگیری به پاسداران انقلاب آسیبی وارد نیامد.»[۸] از سوی دیگر، در مقابله با جاسوسان و عوامل نفوذی عراق، امروز یک تکاور عراقی، به‌جرم جاسوسی برای این کشور در آبادان تیرباران شد. دراین‌زمینه «دادسرای انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر در اطلاعیۀ خود آورده است: دادگاه انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر به پروندۀ عادل عدنان خلف تبعۀ عراق، شغل کماندوی ارتش نیروی دریایی عراق که در تاریخ 1/3/59 دستگیر شده بود، رسیدگی کرد و نامبرده را به‌جرم: 1. عبور غیرمجاز از مرز، 2. رئیس اتحادیۀ حزب بعث در مدرسۀ الساترالعربی بعثیه در بصره، 3. عضو فعال حزب بعث در پادگان و منطقۀ عراق 4. گزارش‌دادن برعلیه مجاهدین و مبارزین مسلمان عراقی به سازمان امنیت عراق 5. قصد فرار از زندان انقلاب آبادان، مفسدفی‌الارض و محارب با خدا شناخته و به اعدام محکوم گردید. حکم صادره در سحرگاه روز سه‌شنبه 7/5/59 به مرحلۀ اجرا درآمد.»[۹] در همین ‌حال، در ادامه فرار برخی عراقیان به‌تنگ‌آمده و پناهنده‌شدن به جمهوری اسلامی، در ساعت 2 بامداد امروز در شلمچۀ (شلحۀ) حاج حسین، یک جوان عراقی با یک بلم پارویی به ساحل ایران آمد. فرد مزبور خود را ساکن بغداد و دانش‌آموز معرفی کرد. مأموران ژاندارمری اعزامی به محل، وی را به گروهان منتقل کردند تا پس از تحقیقات لازم، به اردوگاه شاهرود اعزام شود.[۱۰] در غرب کشور نیز تحرکات یادشده ادامه دارد. امروز در اسلام‌آباد غرب، 2 بمب خنثی شد و در سرپل ذهاب نیز 2 جاسوس به اعدام محکوم شدند. به گزارش خبرنگار روزنامۀ جمهوری اسلامی به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غرب کشور، در ساعت 6:45 بامداد امروز، افراد شهربانی اسلام‌آباد غرب به سپاه پاسداران این شهر گزارش دادند که در منطقۀ "شرف‌آباد" در محل رفت‌وآمد مردم، یک بمب ساعتی کار گذاشته شده است. بلافاصله چند تن از برادران پاسدار به محل عزیمت و بمب را خنثی کردند. بنا به همین گزارش، یک بمب دیگر نیز در ساعت 9:15 صبح امروز در همان محل کشف و خنثی شد.[۱۱] از سوی دیگر، به گزارش خبرگزاری پارس، دادگاه انقلاب اسلامی قصرشیرین و سرپل ذهاب، "اسد پست‌دار" معروف به "اسد خراط" را به‌جرم داشتن رابطه با عوامل ضدانقلاب، همکاری و شرکت در ایجاد انفجار در محل استقرار معاودین عراقی، فعالیت برای تحکیم حکومت گذشته و حملۀ چماق‌داری علیه مبارزات مردم مسلمان ایران و دایرکردن مرکز فحشا و... و "محمد غیاثی" را به‌جرم دایرکردن شیره‌کش‌خانه و وادارکردن همسرش به خودفروشی و جاسوسی برای عراق، مفسدفی‌الارض شناخته و هر دو نفر به اعدام محکوم شدند و حکم صادره در ساعت 22:30 دقیقۀ امشب در سرپل ذهاب اجرا شد.[۱۲]

گزارش - 80

مناطق بحرانی غرب کشور گرچه امروز نسبت به روزهای گذشته از آرامش برخوردار بود، اما مراقبت از تحرکات گروه‌های مسلح مخالف نظام در این مناطق، در دستورکار نیروهای خودی قرار داشت. این مسئله در گزارش‌های امروز به چشم می‌خورد. مرکز فرماندهی سپاه به نیروهای مستقر در بانه و سنندج هشدار داد: «شیخ جلال حسینی که به‌تازگی با دولت عراق پیمان همکاری بسته و با افراد مسلح خود که تعداد 500 الی 600 نفر می‌باشند، در روستای "سراب‌بند" در 5 کیلومتری نوار مرزی عراق مستقر بوده و قصد دارد در شب‌های پنجشنبه و جمعه به پادگان بانه و ژاندارمری و سپاه پاسدار [ان] حمله نمایند.»[۱۳] همچنین، در منطقۀ سنندج، که منطقۀ اصلی نفوذ کومه‌له محسوب می‌شود، برطبق یک گزارش تأییدشدۀ دیگر: «در حدود 50 نفر مسلح کومه‌له به قریۀ "زنوری"* آمده و مستقر شده‌اند و آماده شدند برای روزی که ارتش و پاسداران و پیشمرگان برای هفتمین روز شهادت شهید فایق به قریۀ زنوری بیایند، آنها را محاصره کنند.» این گزارش می‌افزاید: «آنها یک خمپاره‌انداز در روی کوه نصب کرده‌اند. [ضمناً] در همان مسیری که 3 نفر شهید شدند، بیشتر افراد در داخل درخت‌ها و بیشه‌ها جلو آبادی مستقر شدند.» بنا به همین گزارش، «نیروهای ضدانقلاب بیشتر در منطقۀ "آویهنگ" و "بیساران" و "هوسه" و "توریور" و "حلوان" فعالیت دارند و چند قبضه توپ و خمپاره مستقر کرده‌اند و به مردم گفته‌اند که محصولات را جمع‌آوری کنید که می‌خواهیم آمادۀ جنگ شویم. و می‌گویند در "کره‌جو" پر شده از پیشمرگان دشمن [که این محل] در حدود 20 کیلومتری سنندج می‌باشد.»[۱۴] درباره تحرکات گروه‌های مسلح معارض با نظام در محور سنندج ـ مریوان، مرکز اطلاعات سپاه غرب کشور گزارش داد: «در تاریخ 7/5/59 تعداد 30 نفر افراد سپاه رزگاری به دهکدۀ "رزآب" در حوالی مریوان آمدند و به ملّای ده گفته‌اند برای ما تبلیغات انجام بده و سرکردگی گروه مزبور با شیخ مسعود نقشبندی فرزند شیخ جمال‌الدین کمالی می‌باشد. ملّای ده در جواب به آنها گفته است من به هیچ‌کدام شما اطمینان ندارم، زیرا امروز شما می‌آیید، فردا کومه‌له و پس‌فردا دمکرات می‌آید. سپس افراد این گروه پس از به‌نتیجه‌نرسیدن مذاکرات با ملّای ده، به قهوه‌خانۀ نزدیک رزآب که در آن قهوه‌خانه ناصر حاج امین لک با 20 نفر از افرادش اقامت دارند [رفته و] متفقاً تصمیم می‌گیرند که به قریۀ "مِگِل" رفته و جلو ستون اعزامی به مریوان را بگیرند.»[۱۵] خبر دیگری نیز حاکی است: «تعدادی از گروه‌های مسلح در تاریخ 7/5/59 در گردنۀ "گاران" (سنندج ـ مریوان) درحال کندن سنگر دیده شده‌اند.»[۱۶] از طرف دیگر، رکن2 ستاد مشترک ارتش نیز در گزارشی تأییدشده و نسبتاً مفصل، وضعیت تحرکات گروه‌ها و احزاب مسلح مخالف نظام را در مناطق سقز، تکاب و دیواندره شرح داده و از برخی ناهماهنگی‌هایی که ازسوی پیشمرگان مسلمان کرد در منطقۀ دیواندره صورت گرفته، گله کرده است. در این گزارش آمده است: «برابر اطلاع واصله، 1. سیدجواد حصاری با تعداد 30 نفر در کوه‌های اطراف آبادی "تخت" (تخت، در جنوب ایرانشاه از توابع سقز قرار دارد) مستقر بوده و دارای دو قبضه ژ3 و کلاشینکف و یک دستگاه توپ 106 و آر.پی.جی7 می‌باشند. ضمناً محل یادشده ازنظر موقعیت خطرناک می‌باشد. 2. حاجی ملاعبدالله شرافتی سرپرست حزب دمکرات در "افشار" تکاب و در آبادی "گلاره سفلا" مستقر هستند و تعداد 80 نفر به محل مزبور رفت‌وآمد دارند. 3. یگان‌های ارتش در دوراهی تکاب عمل می‌نمایند و گفته می‌شود قادر به تعقیب ضدانقلابیون نمی‌باشند. 4. سازمان پیشمرگان مسلمان کرد خودسرانه شروع به عملیات در دیواندره و حومه نموده‌اند؛ ازجمله اخیراً جهت آوردن تراکتور و یک نفر پاسدار به آبادی اطراف رفته که به‌علت بی‌احتیاطی، پاسدار شهید و 2 نفر مجروح گردیده‌اند. ضمن پاک‌سازی نیز به آبادی "وِزمان" رفته‌اند و دو پسربچه را که به الاغی سوار بوده‌اند، کشته‌اند. جو موجود در منطقه نامساعد و امکان بروز اختلافات شیعه و سنی پیش‌بینی می‌شود. [همچنین] پرسنل سپاه پاسداران و ارتش از پیشمرگان کرد مسلمان دیواندره ناراضی هستند. 5. در آبادی‌های ابراهیم‌آباد، تله‌کان، وباپال، شرافت‌آباد و شاه قلعه، احزاب رفت‌وآمد دارند و در آبادی شاه قلعه افراد کومه‌له و دمکرات مستقر هستند. 6. افراد مظفر محمدی در نرگله و نعل‌شکن و با تعداد 120 تفنگ و دو قبضه 106 و یک قبضه آر.پی.جی7 رفت‌وآمد دارند. [همچنین] برادر سوربان سنندجی با تعداد 20 نفر در "سالار" می‌باشند و 30 نفر چریک فدایی به‌همراه فریده قریشی در محل یادشده فعالیت دارند و گفته شده است که ضمن برپانمودن چادر، سیم‌کشی نموده و از روشنایی برق استفاده می‌نمایند و به‌احتمال‌ زیاد در محل یادشده ایستگاه رادیویی و فرستنده مستقر نموده‌اند. ضمناً 5 دستگاه خودرو در پشت "تازه‌آباد محمدامین" وجود دارد که 3 دستگاه آن لندرور و یک دستگاه استیشن و یک دستگاه خودرو جیپ می‌باشد. خودرو مسروقۀ سپاه پاسداران دیواندره در "نعل‌شکن" توسط ضدانقلابیون مورد استفاده قرار می‌گیرد. 7. فرماندار تعیین‌شدۀ سقز توسط آقای استاندار، به نام ح. د* وابسته به ساواک بوده و دارای انحراف اخلاقی می‌باشد. 8. در آبادی "گورباباعلی" بین تکاب و ایرانشهر در فاصلۀ 20 کیلومتری دوراهی تکاب، دمکرات‌ها به سرپرستی ملاکریم حسین اهل "پارسانیا" با تعداد 62 نفر در آبادی "قَپلانتو" مستقر هستند.»[۱۷] اما روزنامۀ نامۀ مردم ارگان مرکزی حزب توده، در یک افشاگری آورده است که: «قاسملو در یک سخنرانی در تاریخ 7/5/59 که در دهکدۀ "عیسی‌کند" انجام گرفت، تلویحاً تأیید کرد که از رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، کمک می‌گیرد. او گفت: "دولت به ما خودمختاری نمی‌دهد و سعی می‌نماید که ما اسلحه بر زمین بگذاریم. ما کمک دولت‌های دیگر را برای احقاق حقوق خودمختاری قبول می‌کنیم و تا سرحد نابودی خواهیم جنگید. دوستان، اگر ما اسلحه بر زمین بگذاریم، این شما هستید که نباید اسلحه بر زمین بگذارید."» نامۀ مردم سپس می‌افزاید: «آری، قاسملو، ریاکارانه می‌کوشد تا مردم کرد را به‌بهانۀ خودمختاری، آلت انجام توطئه‌های دولت‌های دیگر، یعنی امپریالیسم امریکا و بعث عراق، علیه انقلاب ایران کند.»[۱۸]

گزارش - 81

هنوز بسیاری از مناطق استان کردستان در دست عوامل مسلح مخالف نظام و محل تحرکات و عملیات نظامی آنها است، اما این موضوع در آن حد تحریک‌کننده نیست که اوضاع به روال عادی خود بازنگردد. با این نگاه، امروز وزارت آموزش‌وپرورش، در اطلاعیه‌ای، از فرهنگیان استان کردستان برای حضور مجدد در ادارات و مدارس این استان برای انجام خدمت دعوت کرد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: «اینک که در اجرای فرمان امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی، با جانبازی سپاه پاسداران و فداکاری ارتش جمهوری اسلامی ایران و همکاری پیشمرگان مسلمان کرد زمینۀ خدمت برای کارکنان دولت در استان کردستان از هر حیث فراهم گردیده است، آن عده از برادران و خواهران مسلمان و متعهد که قبلاً در ادارات آموزش‌وپرورش و مدارس کردستان مشغول انجام وظیفه بوده‌اند و طی چند ماه گذشته، به‌علت جو نامساعد حاکم‌بر منطقه و تهدیدهای گروه‌های مسلح غیرقانونی بالاجبار ناچار به مهاجرت از آن استان شده‌اند، اعلام می‌شود تا در اسرع‏وقت به استان کردستان مراجعت و خود را به استانداری معرفی کنند تا ترتیب اشتغال به کار مجدد آنها داده شود.»[۱۹]

گزارش - 82

دستگیری و محاکمۀ عوامل کودتای نافرجام تیرماه گذشته همچنان ادامه دارد. در همین ‌زمینه، خبرنگار کیهان از مشهد، به نقل از روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی این شهر از کشف و دستگیری یک شبکه از کودتاچیان در نیشابور خبر داد. بنا به این گزارش: «یکی از اعضای این گروه که در مرحلۀ اول دستگیر شد، "غ ـ ج" کارمند شرکت تعاونی مصرف روستاها است. وی امسال سفری به امریکا کرده و همچنین با یکی از ساواکی‌های تهران رابطه داشته است. "غ ـ ج" به‌وسیلۀ پولی که از رابط ساواکی خود دریافت می‌کرد در نیشابور دست به خرید اسلحه می‌زد. در همین ‌رابطه با کوشش سپاه پاسداران از منزل شخصی به نام "ی ـ خ" ساکن یکی از روستاهای نیشابور مقداری اسلحه و مهمات کشف شد. براساس گزارش سپاه پاسداران، سومین نفر از این گروه شخصی به نام "ح ـ ه" است که همدست "غ ـ ج"* می‌باشد. ...»[۲۰] روزنامۀ جمهوری اسلامی نیز ضمن درج این خبر، تعداد دستگیرشدگان دررابطه‌با کودتای اخیر را 7 تن ذکر کرده و از قول خبرنگار خود آورده است: «طبق اطلاعات به‌دست‌آمده، عوامل کودتا و توطئه‌گر در این شهر [نیشابور] شبکۀ بسیار مهمی را تشکیل داده بودند که بسیاری از افراد و گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی در آن دست داشتند، ولی چون مقامات مسئول درحال پیگیری این شبکه و توطئه‌گران هستند فعلاً اطلاعات بیشتری در دست نیست.» خبرنگار این روزنامه در پایان می‌افزاید: «در جریان دستگیری عوامل این شبکۀ کودتاچی چندین روز افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق [منافقین] دست به درگیری و تحصن در مقابل فرمانداری و دادگاه انقلاب زده بودند و احساسات مردم را با شعار تحریک می‌کردند که دراین‌رابطه چند نفر از آنان بازداشت گردیده‌اند.»[۲۱]

گزارش - 83

در مطبوعات کشور خبرها و گزارش‌های متعددی منتشر می‌شود که از ادامۀ ناآرامی‌ها و ناامنی در کشور حکایت می‌کند. در برخی حوادث رخ‌داده، دست‌داشتن گروه‌هایی چون مجاهدین خلق [منافقین] و چریک‌های فدایی خلق در تشدید ناآرامی و ناامنی کاملاً آشکار است. حوادث دیگری نتیجه ادامۀ وضعیت انقلابی پس از انقلاب و بالارفتن توقعات گروه‌های هوادار نظام از سازمان‌های دولتی است. بعضی جریان‌ها ناشی از مداخله نهادهای انقلابی در امور یکدیگر است. برخی حوادث هم خرابکاری پس‌مانده‌های ساواک بوده و بعضی هم به‌طرز بی‌سابقه‌ای مشکوک به نظر می‌رسد. مورد اول مربوط به کشف یک خانۀ تیمی در مسجدسلیمان است. در گزارش خبرنگار روزنامه جمهوری اسلامی دراین‌باره آمده است: «به گزارش رسیده از سپاه مسجدسلیمان، یک خانۀ تیمی ضدانقلاب در این شهر کشف و یک دختر و 6 پسر جوان دراین‌رابطه دستگیر شدند. این خانه مرکز تعلیمات مختلف کمونیستی و ضدجمهوری اسلامی بوده است و همچنین مقادیر زیادی از مجلات سکسی و قرص ضدحاملگی و بسیاری نشریات دیگر که نشان‌دهندۀ ارتباط با درگیری‌های کردستان است کشف گردیده و این 7 نفر اینک در بازداشت به ‌سر می‌برند.»[۲۲] از قائم‌شهر نیز خبر می‌رسد که «پیرو بخشنامۀ استانداری مازندران مبنی‌بر برچیدن دکه‌های غیرمجاز در سطح شهرهای استان مازندران، شهرداری قائم‌شهر نیز طی اطلاعیه‌ای از کلیۀ دکه‌داران این شهر خواست که محل خود را تخلیه و افراد غیرمجاز که از وزارت ارشاد ملی و شهرداری مجوز ندارند، کیوسک‌های خود را برچینند. پس از انقضای مهلت مقرر، مأمورین شهرداری با حمایت پلیس جهت انجام مأموریت خود همراه با یک دستگاه لودر وارد عمل شدند که توسط هواداران گروه‌های سیاسی خصوصاً پیکار از انجام مأموریت آنان ممانعت به عمل آمد و لذا شب‌هنگام مجدداً درحالی‌که مردم از مساجد شهر به کمک مأمورین شهرداری شتافته بودند، لودر شهرداری در ظرف کمتر از 2 ساعت اقدام به تخریب کلیۀ کیوسک‌های غیرمجاز نمود.»[۲۳] در شهرستان نور، به نوشته روزنامه انقلاب اسلامی: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان نور دررابطه‌با حملۀ گروهی از طرف‌داران سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به مسجد بازار نور اطلاعیه‌ای صادر کرد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: درپی تظاهراتی که سه‌شنبه‌شب ازسوی هواداران مجاهدین خلق [منافقین] در شهرستان نور برگزار شد و مورد اعتراض گروهی از مردم واقع گردید، هواداران این سازمان مسجد بازار نور را مورد تهاجم قرار دادند و ضمن شکستن شیشه‌های مسجد، چند تن از مردم و یکی از پاسداران را مجروح نمودند. سپس گروه کثیری از اهالی نور به‌عنوان اعتراض به عمل این عده، در شهر به راه‌پیمایی پرداختند که این راه‌پیمایی بدون درگیری خاتمه یافت.» بنا به همین گزارش، «2 تن از هواداران مجاهدین خلق [منافقین] دررابطه‌با درگیری‌های این شهرستان دستگیر و در بازداشت سپاه پاسداران به ‌سر می‌برند.»[۲۴] در همین ‌حال، امروز نیز تهران شاهد یک انفجار مهیب دیگر بود. ساعت 4 بامداد امروز در خیابان پیروزی، چهارراه کوکاکولا، ساختمان یک سالن غذاخوری براثر یک انفجار مهیب به‌کلی ویران شد و به خانه‌ها و مغازه‌های اطراف خساراتی وارد آمد. خبرنگار شهری کیهان با اعلام این خبر می‌افزاید: «چند تن از پاسداران که در محل حادثه حضور داشتند گفتند احتمالاً در ساختمان بمب منفجر شده است و بمب منفجرشده از نوع تی.ان.تی. و در داخل بنگاه خدمات ساختمانی قرار داشته که براثر جست‌وجوی پاسداران مقداری مواد منفجره به دست آمده است که به همین سبب گفته می‌شود که در این محل اقدام به تهیۀ مواد منفجره و انتقال آن به نقاط دیگر شهر می‌شده است. این انفجار تلفات جانی نداشته است.»[۲۵] سپاه پاسداران انقلاب اسلامی جهرم دربارۀ تکوین یک توطئۀ وسیع در سطح استان فارس هشدار داد. در اطلاعیه روابط عمومی سپاه جهرم آمده است: «طبق اخبار واصله، توطئۀ وسیعی در سطح فارس در شرف تکوین است. این توطئه که بی‌شک ازجانب گروه‌های منحرف شکست‌خورده همچون فدائیان و مجاهدین خلق [منافقین]، توده‌ای‌ها و ساواکی‌ها و مزدوران سیا، موساد، سازمان کا.گ.ب. رهبری خواهد شد، از قلب روستاها تا دل شهرها را در بر می‌گیرد، ولی کور خوانده‌اند، که مردم بیدارند و پاسداران انقلاب اسلامی بیدار هستند.» در بخش دیگری از این اطلاعیه ضمن تذکراتی آمده است: «ائمۀ جماعت مردم را نسبت به این توطئه هشدار دهند و قاطعانه ما خواستار آنیم که خسرو امریکایی و ناصر و عبدالله‌خان ساواکی دستگیر شوند، چون تا زمانی‌که این ائمه آزاد هستند، خطر هرگونه آشوبی می‌رود. همچنین از برادران انجمن‌های اسلامی ارتش و پرسنل مؤمن به‌ویژه عشایر غیور فارس می‌خواهیم که آماده‌باش کامل خود را حفظ کنند.»[۲۶] از اصفهان خبر می‌رسد که «دررابطه‌با پنجمین روز اشغال ادارۀ کل ارشاد ملی اصفهان ازسوی گروهی از جوانان مسلمان مستقر در این ادارۀ کل، امروز اطلاعیه‌ای انتشار یافت. در این اطلاعیه ضمن یادآوری این مسئله که هدف از اشغال ادارات، آشوب و اغتشاش نیست، انحلال وزارت ارشاد ملی و رسیدگی به عملکردهای این وزارتخانه و وزیر آن را از مجلس شورای اسلامی خواسته‌اند. ...»[۲۷] در تبریز، یک خبر حاکی‏از حادثه‌ای بی‌سابقه و کاملاً مشکوک است. دراین‌مورد، «مسئول سپاه پاسداران شهرستان "گرمی" به خبرگزاری پارس گزارش داد: پاسداران گشتی "گرمی" در ساعت 3 بامداد روز سه‌شنبه 7/5/59 یک شیء نورانی را در آسمان "گرمی" دیدند که با سرعت زیاد ازسوی شمال به طرف جنوب در حرکت بود. به‌موجب همین گزارش، روز بعد نیز اهالی روستای "دریامان"از توابع گرمی در اطراف دکل تلویزیونِ محل، یک شیء نورانی را دیدند که بلافاصله به پاسداران اطلاع دادند و پاسداران به محل اعزام و شیئی نورانی را که به نظر می‌رسد یک بالن مخابراتی و اطلاعاتی است، به دست آورده با خود به گرمی بردند. به گزارش خبرگزاری پارس، در روی این بالن علامت مخصوص شوروی وجود دارد و چنین به نظر می‌رسد که بالن مذکور از طرف همسایۀ شمالی به آسمان فرستاده شده است.»[۲۸]

گزارش - 84

ابوالحسن بنی‌صدر، امروز در گفت‌وگویی کوتاه با خبرگزاری پارس دربارۀ جلسۀ خصوصی روز گذشته با نمایندگان مجلس صحبت کرد و گفت در این جلسه «تصمیم گرفته شد که یک هیئتی انتخاب شود و به کار داوطلبان نخست‌وزیری و وزارت رسیدگی کنند و صلاحیت آنها را تشخیص بدهند.» وی درمورد چگونگی تعیین این هیئت گفت: «اعضای این هیئت از طرف امام، رئیس‌جمهور و مجلس تعیین می‌شوند.»[۲۹] روزنامۀ کیهان نیز از قول "یک مقام دفتر ریاست‌جمهوری" درمورد تعداد اعضای این هیئت، نوشت: «این هیئت مرکب از یک نمایندۀ رئیس‌جمهوری، یک نمایندۀ امام و 5 نفر از نمایندگان مجلس خواهد بود.» این گزارش همچنین از قول "یک مقام آگاه در روابط عمومی مجلس"، اسامی احتمالی اعضای این هیئت (از طرف مجلس) را چنین آورده است: «محمدجواد باهنر، سیدعلی خامنه‌ای، شیخ محمد یزدی، سیداحمد مصطفوی کاشانی و اکبر پرورش.» همچنین، «این مقام تأکید کرد که اعضای این هیئت پس از تشخیص صلاحیت وزرا و نخست‌وزیر، آنان را به مجلس معرفی می‌کنند و مجلس دراین‌مورد رأی نهایی را صادر خواهد کرد.»[۳۰] اما دفتر امام خمینی در اطلاعیه‌ای که امروز صادر کرد، معرفی یک نماینده ازسوی امام برای شرکت در این هیئت را منتفی دانست. در این اطلاعیه آمده است: «از آنجا که جناب آقای رئیس‌جمهوری در مصاحبۀ خود گفته‌اند که با نمایندگان مجلس شورای اسلامی تصمیم گرفته شده است تا نماینده‌ای ازجانب حضرت امام خمینی برای شرکت در هیئت رسیدگی به صلاحیت نخست‌وزیر و وزرا تعیین گردد تا با نمایندۀ آقای رئیس‌جمهور و نمایندگان منتخب مجلس شورای اسلامی افراد صالح و متدین و قاطع را به مجلس معرفی نمایند، حضرت امام فرمودند تا به اطلاع برسانیم ایشان نماینده‌ای برای این موضوع انتخاب نخواهند فرمود و این موضوع مربوط به جناب آقای رئیس‌جمهور محترم و مجلس شورای اسلامی می‌شود که امیدواریم در این مهم موفق و مؤید باشند.»[۳۱]

گزارش - 85

درباره پیامد استعفای دو نماینده روحانی مجلس، به‌خصوص آقای انواری که عضو شاخص "جامعه روحانیت مبارز تهران" و زندانی سیاسی سابقه‌داری است، اطلاعیه تشکل مزبور و مباحث امروز مجلس قابل‌ذکر است. جامعۀ روحانیت مبارز تهران، امروز اطلاعیه‌ای خطاب به نمایندگان مجلس شورای اسلامی صادر کرد که لحن نسبتاً تندی داشت. در بخشی از این اطلاعیه چنین آمده است: «برخوردهای غیراسلامی و موضع‌گیری‌های خصمانۀ تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی موجی از تأسف در میان امت مسلمان و دلیر ایران برانگیخته است که نمی‌توان و نباید آن را از آقایان و خانم‌های نماینده پنهان داشت... امروز ملت سلحشور ما با امریکا و شوروی و نوکران حلقه‌به‌گوش استعمار و صهیونیسم و منافقان حیله‌گر می‌جنگند. پس نمایندگان ملت نیز باید با دشمنان واقعی اسلام و جمهوری اسلامی مبارزه کنند، نه اینکه در مجلس که به نام اسلام و با ارادۀ امت و امام تشکیل گردیده به جان یکدیگر بیفتند و به هتک یکدیگر بپردازند.» در بخش دیگری از این اطلاعیه با اشاره به استعفای آقای انواری، نمایندۀ رزن، آمده است: «اگر به‌عنوان مثال، آیت‌الله انواری مبارز نستوهی که در دورۀ سیاه حکومت پهلوی مدت 13 سال در زندان رژیم شاه جلاد به سر برده و عمری را برای تحقق حکومت اسلامی مبارزه کرده است، در مواردی رأی و نظر متفاوت دارد، هیچ نماینده‌ای به‏حسب‌ قانون حق ندارد او را مورد بازخواست قرار دهد؛ همان‌طورکه ایشان نیز درمورد دیگران از چنین حقی برخوردار نیست. اساس را باید بر انتخاب آزاد گذاشت، نه اینکه با ایجاد محیط تفتیش و سوءظن مجلس را که ثمرۀ خون صد هزار شهید به خون خفته است از محتوای اسلامی خارج کرد. آقایان نمایندگان به‌ویژه روحانیون آگاه و متعهد بیایند از گروه‌گرایی دست بردارند و خود را از حوزۀ جاذبه‌های حزبی و گروهی خلاص کنند که رسالت آنان بدون استقلال آنان تحقق‌پذیر نیست. ما از روحانیونی که اکنون در سنگر مجلس آغازگر حرکت نوینی در جمهوری اسلامی هستند انتظار داریم که سخت مراقب گفتارها و رفتارها و موضع‌گیری‌های خود باشند، روابط خود را با دیگران براساس تقوا و اخلاق اسلامی تنظیم کنند و اصل آزادی بیان و رأی را هیچ‌گاه از یاد نبرند. از آیت‌الله انواری نیز می‌خواهیم که به رسالت خود در سنگر مجلس ادامه دهند و باتوجه‌به تلگرامی که ازسوی اهالی محترم رزن همدان به جامعۀ روحانیت مبارز تهران رسیده و در آن تأکید کرده‌اند که استعفای اعتراضی ایشان به‌هیچ‌عنوان از نظر ما موکلین مقبول نیست، هرچه ‌زودتر به مجلس شورای اسلامی بازگردند. ...»[۳۲] همچنین در جلسه امروز مجلس، آقای هاشمی که خود عضو شاخص جامعه روحانیت مبارز تهران محسوب می‌شود، در مقام رئیس مجلس درباره استعفانامۀ محی‌الدین انواری، نمایندۀ رزن، چنین توضیح داد: «روحانیت مبارز در جلسۀ شورای مرکزی با ایشان صحبت کردند و از ایشان خواهش کردند تا دوباره در مجلس حاضر شوند. عده‌ای دیگر ازجمله خود من هم از ایشان خواستم که اصراری دراین‌مورد نداشته باشند، بالاخره ایشان موافقت کردند و گفتند که فردا به مجلس خواهد آمد.» هاشمی رفسنجانی سپس با قرائت استعفانامۀ محمد شجاعی نماینده زنجان، به‌گونه‌ای انتقادآمیز به مطالب طرح‌شده در آن پاسخ داد، اما در برخورد با مطالب کیهان نوع دیگری واکنش نشان داد. وی ضمن حملۀ شدید به روزنامۀ کیهان، اظهار داشت: «ما انتظار نداشتیم که به‌این‌زودی روزنامۀ کیهان همان نقش آیندگان را که دربرابر مجلس خبرگان داشت دربرابر مجلس شورای اسلامی داشته باشد. در صفحۀ اول کیهان مسئلۀ استعفای آقای انواری با آن عکس مظلومانۀ خاص چاپ می‌شود. ما اگر خودمان روزنامه‌نگار نیستیم لااقل به این فنون آشنا شده‌ایم. آیا واقعاً آن سرمقاله ضرورتی داشت که با این شرایط چاپ شود؟ در آنجا مسئله اصلاً از حد آقای آیت تجاوز کرده بود. و همین‌طور انتشارات تابع کیهان که من اسم نمی‌برم. در آنجا هم مشخص است که چه می‌کنند. و روزنامۀ انقلاب اسلامی هم بیکار ننشسته است. من به‌عنوان مسئول مجلس که نمی‌تواند از حق مجلس بگذرد این مسئله را به‌طور جدی و برای آخرین بار مطرح می‌کنم که از این به بعد این‌گونه برخوردها نسبت به مجلس را تنها با تذکر نمی‌شود اکتفا کرد. این را ما مواجهه با انقلاب اسلامی تلقی می‌کنیم. متأسفانه در اظهاراتی که می‌شود، به‌طور رندانه‌ای قضیه را به امام هم مربوط می‌کنند انگار که امام از این اظهارات نباید ناراضی باشد چون لااقل سکوت کرده‌اند.» سپس ابراهیم یزدی خطاب به هاشمی گفت: «این استعفانامه [استعفانامۀ آقای انواری] هیچ ربطی به روزنامۀ کیهان ندارد و کسی که استعفا داده حق دارد که متن استعفانامۀ خود را به هر روزنامه‌ای که دلش می‌خواهد برای چاپ بدهد. از طرفی، خبر این استعفا آن‌قدر اهمیت دارد که در صفحۀ اول چاپ شود. البته ممکن است شما مخالف باشید، اما این یک اختلاف‌ سلیقه است. من هیچ انتظار نداشتم که آقای هاشمی از متد تکفیر استفاده کنند و بگویند کیهان مثل آیندگان شده است. آیا باید در ازای زحمتی که من قبول کرده‌ام این‌طور با من برخورد بشود؟ چون من در یک خط مشخص که بعضی‌ها علاقه دارند نیستم؟ من قضاوت درمورد این امر را به امام که این مأموریت را به من داده‌اند و به ملت واگذار می‌کنم و در اینجا هم قصد دفاع ندارم. آیا روزنامۀ کیهان درجهت تضعیف مجلس می‌کوشد؟ باید بگویم که اولین و مفصل‌ترین تحلیل را درمورد مجلس من به‌عنوان گزارش به موکلین نوشته‌ام و از مجلس و از حیثیت و حرمت مجلس در تمام موارد دفاع کرده‌ام. من در آن سرمقاله به موکلین خودم گزارش داده‌ام که چرا رأی مخالف داده‌ام. شما هم بنویسید چه رأی داده‌اید و چرا رأی داده‌اید تا من چاپ کنم.»[۳۳]

گزارش - 86

درحالی‌که مجلس شورای اسلامی در آغاز کار خود با موضوع بسیار مهم و تنش‌زایی چون انتخاب نخست‌وزیر و هیئت دولت جدید دست به گریبان است، بحران حل‌نشدۀ گروگان‌های امریکایی نیز همچنان پیش روی آن خودنمایی می‌کند. امروز کاردار سفارت سوئیس که حافظ منافع امریکا در ایران است، در ملاقات با رئیس مجلس شورای اسلامی، نامۀ 185 نفر از نمایندگان کنگرۀ امریکا را تقدیم وی کرد. در این ملاقات، مسائلی چون قطع روابط امریکا و ایران و نیز مسئلۀ گروگان‌ها مطرح شد و آقای هاشمی تأکید کرد که «رابطۀ ما با امریکا خصمانه است و در شرایط حاضر، دولت امریکا جوی را به وجود آورده که مانع تفاهم و رسیدن به یک راه‌حل مسالمت‌آمیز است و تا زمانی‌که امریکا به اشتباهاتش اعتراف نکند و خطاهایش را جبران ننماید، تفاهم به وجود نخواهد آمد.» وی درمورد مفاد این نامه گفت: «نامۀ کنگرۀ امریکا به امضای 180 [185] نمایندۀ کنگره رسیده است و مفاد آن پس از درمیان‌گذاشتن با مجلس شورای اسلامی منتشر می‌شود.»*[۳۴] رئیس مجلس همچنین در مصاحبۀ امروز خود با خبرنگاران تلویزیون آلمان‌غربی با تفصیل بیشتری دربارۀ مناقشۀ موجود میان امریکا و ایران سخن گفت. وی دربارۀ اثر مرگ شاه مخلوع در روابط ایران و کشورهای غربی به‌ویژه امریکا گفت: «نمی‌توانم بگویم مرگ شاه بی‌اثر است و به‌هرحال مؤثر خواهد بود.» ایشان سپس با اشاره به ملاقات امروز خود با کاردار سفارت سوئیس و دریافت نامۀ 185 تن از اعضای کنگرۀ امریکا، افزود: «با کاردار سفارت سوئیس نیز صحبت کردم و یادآور شدم امریکا در این چند ماه به‌جای اینکه کاری کند و جو را مساعد کند، مشکلات فراوانی ایجاد کرده و به‌عنوان‌مثال ده مورد از توطئه‌های امریکا را برای کاردار سوئیس تشریح کردم و به کنگرۀ امریکا نیز پیغام فرستادم و تأکید کردم امریکا علاوه‌بر کارهایی که در گذشته کرده و جنایاتی که علیه ایران مرتکب شده، در این مدت نیز دست به تبلیغات دامنه‌دار دروغ علیه ایران زده، حساب‌های ایران را بلوکه کرده، به تعهدات خود درمورد تحویل قطعات یدکی که قبلاً پول آن را نیز گرفته عمل نکرده، بخش فارسی رادیو صدای امریکا به تبلیغات سوء خود علیه ایران دامن زده و علاوه‌برآنکه کشورهای غربی طرف‌دار معامله با ایران را تحت‌ فشار قرار داده، در توطئه‌ای که اخیراً کشف شد، با نیروهای چپ همکاری داشته است. به‌این‌ترتیب، به‌جای اینکه درجهت رفع مشکلات گام مثبتی بردارد همیشه کارها را بدتر کرده است و به نظر من خیلی مشکل است ملت ایران قانع شود که می‌تواند با امریکا در صلح و صفا زندگی کند.»[۳۵]

گزارش - 87

درحالی‌که امروز جسد شاه مخلوع در مراسمی با حضور انور سادات رئیس‌جمهور مصر و ریچارد نیکسون رئیس‌جمهور اسبق امریکا، در یکی از مساجد شهر قاهره به خاک سپرده شد،[۳۶] رسانه‌های امریکا با دستاویز قراردادن موضوعاتی چون مرگ شاه و تأثیر احتمالی آن در سرنوشت گروگان‌های امریکایی و روابط ایران و امریکا و نیز ترور علی‌اکبر طباطبایی و ترور ناموفق شاپور بختیار، در چند روز اخیر تبلیغات وسیعی را علیه جمهوری اسلامی ایران به راه انداخته‌اند. دراین‌خصوص، گزارش امروز نمایندۀ وزارت امور خارجۀ ایران مقیم سفارت الجزایر در واشنگتن حاکی است: «شبکۀ سراسری سی. بی. اس. در برنامه‌های مخصوص روز یکشنبۀ خود ضمن نمایش فیلمی از زندگی و مرگ شاه مخلوع از برنامۀ مدرنیزه‌کردن شاه و اعطای حقوق ساختگی به زنان و این ادعای شاه که ایران را در ردیف یکی از بزرگ‌ترین قدرت‌های صنعتی جهان قرار خواهد داد، سخن به میان آورد.» در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «اخراج نمایندۀ دولت ایران از دفتر حفاظت منافع ایران در سفارت الجزایر، کوشش برای دگرگون جلوه‌دادن مرگ یکی از مأموران ساواک دست‌نشاندۀ اشرف پهلوی و زاهدی و تبلیغات سوء چند روز گذشته برای خدشه‌دار کردن حیثیت دولت ایران و شرکت‌دادن خائنین و دزدان بیت‌المال مردم ایران که ـ مقیم امریکا هستند ـ در تظاهرات ساختگی گروه طباطبایی، نشان‌دهندۀ این است که رژیم امپریالیستی امریکا هیچ‌گاه قادر به درک مفاهیم انقلاب اسلامی نبوده و دست از دشمنی و توطئه علیه استقلال و تمامیت ارضی کشور برنمی‌دارد.»[۳۷] خبرگزاری پارس نیز با اشاره به بخش‌های دیگری از این گزارش و منابع دیگر، آورده است: «وسایل ارتباط جمعی امریکا و وزارت خارجۀ این کشور کوشش کرده که دفتر منافع ایران را رسماً متهم سازد که از کیفیت قتل طباطبایی اطلاع داشته است؛ به ‌همین ‌دلیل، تاکنون قادر شده‌اند که از کلیۀ کارمندان امریکایی آن دفتر بازجویی به عمل آورند. دفتر منافع ایران با کسب تکلیف از وزارت امور خارجۀ ایران از بازجویی کارمندان ایرانی توسط اف. بی. آی. جلوگیری کرده [است، اما] باتوجه‌به شرایط موجود معلوم نیست که این داستان چه سرانجامی یابد؛ اما تاکنون وزارت خارجۀ امریکا علاوه‌بر بازجویی از کارمندان امریکایی این دفتر موفق شده که 4 تن از کارمندان آن دفتر ازجمله رئیس دفتر ایران را نیز اخراج کند. مطبوعات و رادیو تلویزیون‌ها برای ایجاد جنجال و تبلیغات بیشتر قادر شده که اعمال دیگری را با تحولات جاری مرتبط سازد؛ با این ترتیب که یکی از مسلمانان ایرانی طرف‌دار انقلاب اسلامی و آیت‌الله خمینی را به نام بهرام ناهیدیان عامل دولت ایران جهت خرابکاری در امریکا معرفی سازند و وی را متهم نموده که با موضوع قتل طباطبایی ارتباط داشته است. ناهیدیان شخصی است که "خانۀ اسلامی" را از پول خود برپا ساخته است. خانۀ اسلامی محل تجمع مذهبی و سیاسی مسلمانان ایرانی است که علیه شاه در امریکا قبلاً فعالیت می‌کردند و اکنون نیز مسلمانان سیاه‌پوست امریکایی از آن محل برای ملاقات‌های مذهبی خود استفاده می‌کنند. داود صلاح‌الدین مدتی در خانۀ اسلامی زندگی می‌کرده است.» این گزارش سپس افزوده است: «با ترسیم چنین تصویری، وسایل ارتباط جمعی امریکا قادر شده تا تبلیغات وسیعی را جهت بی‌حیثیت کردن حکومت فعلی ایران صورت دهند و از آیت‌الله خمینی و اسلام، هویتی تروریستی و ضدانسانی بسازند؛ چنان‌که در برنامه‌های مختلف تلویزیونی تاریخچۀ تروریسم را در دهۀ گذشته مرور و به‌گونه‌ای مختلف، ترور ناموفق بختیار و ترور طباطبایی را در چارچوب رشد تروریسم بین‌المللی مربوط نموده‌اند.»[۳۸]

گزارش - 88

حزب تودۀ ایران همواره نقش یک گروه طرف‌دار انقلاب و ایران را بازی می‌کند که صرفاً به فعالیت سیاسی (و نه عقیدتی) می‌پردازد و برای تداوم نظام و انقلاب ـ که این حزب همواره عنوان "اسلامی"اش را فراموش می‌کند ـ به ارائۀ راه‌حل‌های مختلف می‌پردازد. البته این راه‌حل‌ها همیشه خط سیر مشخصی را دنبال می‌کند و آن اینکه امپریالیسم امریکا و حامیانش همواره دشمن واقعی مردم ایران هستند و اتحاد جماهیری شوروی حامی و دوستدار انقلاب و مردم ایران است و برای برون‌رفت از مشکلات فعلی که علت و بانی اصلی آن امپریالیسم امریکاست، باید و ناگزیر از شوروی کمک خواست و دست دوستی آن را رد نکرد. در ادامۀ این خط سیر، امروز نامۀ مردم، ارگان مرکزی حزب توده، در مقاله‌ای تحت‏عنوان "نقش فعال دولت بعثی عراق در ادامۀ توطئه‌های خطرناک امپریالیستی علیه ایران"، نتیجه می‌گیرد که باید به گروه‌های چپ حامی نظام میدان داد و هر توطئه‌ای علیه ادامۀ فعالیت‌های آنها، به سود امپریالیسم و در همان راستا قرار دارد. در این مقاله آمده است: «پس از کشف توطئۀ کودتا و دستگیری عمال اصلی آن که شبکۀ نظامی این توطئه را تشکیل می‌دادند و در جریان کشف و بازجویی از شرکت‌کنندگان در آن، وجود یک شبکۀ سیاسی در این توطئه افشا گردید و ازجمله معلوم شد که توطئۀ جدیدی با اشکال دیگر در شرف تکوین و اجراست و اینک که از نواحی جنوب و غرب کشور اخباری درمورد زدوخوردهای شدید و تمرکز 20 هزار نفر در اطراف کرمانشاه و تمرکز دو لشکر از نیروهای مسلح دولت بعثی عراق به‌منظور پشتیبانی از توطئه‌گران می‌رسد، واقعیت وجود چنین توطئه‌ای که بخش دیگری از طرح‌های توطئۀ بزرگ کودتاست، روشن‌تر می‌گردد. دولت بعثی عراق در تمام توطئه‌ها و عملیات خرابکارانه‌ای که علیه جمهوری اسلامی ایران طبق نقشۀ امپریالیستی کارتر صورت گرفته همیشه نقش فعال داشته و با تجاوزات مسلحانۀ خود در نواحی مرزی ایران و عراق، زمینه‌های لازم را برای اجرای این توطئه‌ها فراهم کرده است. در توطئۀ بزرگ کودتا، دولت بعثی عراق وظیفۀ تجاوز مسلحانه به مناطق مرزی ایران و بمباران این مناطق را به عهده گرفته بود، تا با این عمل توجه اصلی را از عملیات کودتاگران در مرکز کشور و در سایر نقاط حساس منحرف سازد و درضمن، نیروهای ارتش و سپاه پاسداران انقلاب را برای رویارویی با کودتاچیان و نیروهای ضدانقلاب پشتیبان آنان، پراکنده و تضعیف نماید...»[۳۹]

گزارش - 89

امروز گروه ناشناخته‌ای با نام "نهضت انقلاب اسلامی پاکستان" اعلامیه‌ای منتشر کرد و در آن سفارت پاکستان در تهران را جایگزین لانۀ جاسوسی امریکا برشمرد. در بخشی از این اعلامیه که اعلامیۀ شمارۀ پنج این گروه، عنوان شده، آمده است: «نهضت انقلاب اسلامی پاکستان ضمن تأکید بر اینکه سفارت پاکستان وظایف لانۀ جاسوسی را دررابطه‌با عوامل ضدانقلاب ازطریق جاسوسان سیا انجام می‌دهد، مجدداً توجه دولت ایران را به این موضع جلب نموده و خواستار پیگیری و اقدام فوری دراین‌زمینه می‌باشد. گروه‌های وابسته به سفارت با چهره‌ای ظاهراً اسلامی عملاً به دستور عوامل سیا تیشه به ریشۀ اسلام زده و اطلاعات لازم را ازطریق سفارت در اختیار اربابان خود قرار می‌دهند. ... سفارت پاکستان به‌وسیلۀ یکی از عوامل خود اخبار و اطلاعات لازم را در اختیار سازمان خبرگزاری یونایتدپرس ـ که یکی از بزرگ‌ترین خبرگزاری‌های امریکا در ایران بوده و به‌وسیلۀ یک پاکستانی اداره می‌شد ـ قرار می‌داد و پس از اخراج رئیس خبرگزاری یونایتدپرس و بسته‌شدن خبرگزاری مذکور توسط دولت جمهوری اسلامی ایران، سفارت پاکستان این امر را کماکان ازطریق دیگری انجام می‌دهد. یکی از فعال‌ترین جاسوس‌های امپریالیسم امریکا در ایران تحت‏عنوان "دبیرکل سازمان عمران منطقه‌ای" به نام آقای "مختار مسعود" با ایجاد یک شبکۀ جاسوسی، با عوامل ضدانقلابی در ایران در ارتباط نزدیک بوده و به ‌نفع امریکا فعالیت می‌نماید. ضمناً گروه دیگری وابسته به سفارت و طبق نظر مستقیم آغاشاهی* خائن در فعالیت می‌باشد و وظیفۀ اصلی‌شان ایجاد و پخش شایعات داخلی ضدانقلاب می‌باشد. ...»[۴۰]



منابع و مآخذ روزشمار 1359/05/07

  1. سند شماره 34310 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا رکن3 (مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‌جمهوری (دفتر امور انقلاب)، وزارت کشور (سماجا)، 9/5/1359.
  2. سند شماره 283096 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سرهنگ ستاد شهریاری به تهران ـ ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن سوم مرکز فرماندهی ـ رونوشت به فرماندهی لشکر81 زرهی کرمانشاه جهت هرگونه اقدام لازم، 7/5/1359؛ و ـ سند شمارۀ 02/409269 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص80، به نقل از بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات، 7/5/1359، ص1.
  3. سند شمارۀ 02/409269 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص80، به نقل از بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات، 7/5/1359، ص1.
  4. سند شماره 277107 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیۀ (رکن3) رونوشت به تیپ 3 زرهی ابوذر، 7/5/1359.
  5. سند شمارۀ 02/409269 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  6. روزنامه کیهان، 8/5/1359، ص آخر.
  7. همان، خبرنگار کیهان از اهواز.
  8. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 134، 9/5/1359، ص1، خبرنگار خبرگزاری پارس از خرمشهر، 8/5/1359.
  9. سند شماره 34310 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا رکن3 (مرکز فرماندهی) به دفتر ریاست‌جمهوری (دفتر امور انقلاب)، وزارت کشور (سماجا)، 9/5/1359.
  10. سند شماره 423567 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا ـ معاونت عملیات و اطلاعات (مد اطلاعات)، 11/5/1359، مستند به گزارش ژاندارمری آبادان، گروهان خسروآباد.
  11. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از کرمانشاه.
  12. همان، ص5، به نقل از خبرنگار خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  13. سند شماره 56390 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص146، از مرکز فرماندهی به بانه و سنندج، 7/5/1359.
  14. سند شماره 114912 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سنندج)، ج2، ص61، از واحد اطلاعات و بررسی‌های سیاسی کردستان به فرمانده سپاه پاسداران، 7/5/1359.
  15. سند شماره 56440 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص115، مرکز اطلاعات سپاه غرب کشور به ادارۀ مرکزی، 11/5/1359.
  16. سند شماره 56412 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص105، مرکز فرماندهی به سپاه سنندج، 9/5/1359.
  17. سند شماره 56399 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، صص83 ـ 81، 7/5/1359، از سماجا2 (ه4) به سپاه پاسداران ـ مرکز بررسی‌های سیاسی و اطلاعات.
  18. نامۀ مردم، شمارۀ 300، 14/5/1359، ص2.
  19. روزنامه کیهان، 7/5/1359، ص3.
  20. همان، ص2، خبرنگار کیهان از مشهد.
  21. روزنامه جمهوری اسلامی، 9/5/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از نیشابور.
  22. همان، 7/5/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از اهواز.
  23. روزنامه انقلاب اسلامی، 9/5/1359، ص11، خبرنگار انقلاب اسلامی از قائم‌شهر.
  24. همان، خبرنگار انقلاب اسلامی از نور.
  25. روزنامه کیهان، 7/5/1359، ص2.
  26. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1359، ص4. خبرنگار جمهوری اسلامی از جهرم.
  27. روزنامه انقلاب اسلامی، 7/5/1359، ص11.
  28. روزنامه کیهان، 14/5/1359، ص آخر، به نقل از خبرگزاری پارس از تبریز.
  29. روزنامه جمهوری اسلامی، ص2.
  30. روزنامه کیهان، 7/5/59، ص2.
  31. همان، ص1؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1359، ص11.
  32. روزنامه کیهان، 7/5/1359، ص3؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 7/5/1359، ص10؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 7/5/1359، ص3.
  33. مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، صص 330 و 331.
  34. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1359، ص2؛ و ـ روزنامه کیهان، 8/5/1359، ص آخر.
  35. روزنامه انقلاب اسلامی، 9/5/1359، ص1؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 9/5/1359، ص1؛ و ـ روزنامه کیهان، 9/5/1359، ص13، به نقل از خبرگزاری پارس.
  36. پیر سالینجر، گروگان‌گیری در ایران، ترجمۀ دکتر جعفر ثقة‌الاسلامی، نشر نوین، 1362، ص26.
  37. روزنامه کیهان، 8/5/1359، ص3.
  38. روزنامه جمهوری اسلامی، 7/5/1359، ص12 به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  39. نامۀ مردم، شمارۀ 295، 7/5/1359، ص1.
  40. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 137، 12/5/1359، صص2 و3، خبرگزاری پارس از تهران، 11/5/1359.