1359.06.02
روزشمار جنگ سال 1359 1359.06.02 | |
---|---|
نامهای دیگر | دو شهریور |
تاریخ شمسی | 1359.06.02 |
تاریخ میلادی | 24 اوت 1980 |
تاریخ قمری | 13 شوال 1400 |
گزارش - 349
در ادامة درگیریهای مرزی ایران و عراق در غرب کشور، گزارشها و خبرهای امروز حاکیاز تداوم وضعیت بحرانی و فوقالعاده در این مناطق است. گزارش لشکر81 حاکی است: «در ساعتهای اولیة امروز در منطقة "هوان" و "گردهنو" بین نیروهای خودی و دشمن درگیری حاصل و با فعالیت نیروهای خودی، دشمن به عقب رانده شد. در این درگیری یک جوانمرد شهید و 2 جوانمرد دیگر مجروح شدند.» بنا به همین گزارش، «در ساعت 11 امروز نیز در تیلهکوه، مجدداً درگیری حاصل و فعلاً (ساعت مخابره پیام: 21:10 دقیقه 2/6/59) ادامه دارد و تا این لحظه یک درجهدار شهید و 2 نفر مجروح گردیدند.»[۱] همچنین آتشباری متقابل در گردهنو، که از ساعت 10 شب گذشته شروع شده بود، حدود 20 ساعت طول کشید.[۲] درپی نقلوانتقالهای نظامی وسیع عراق در هفتة گذشته در مقابل مرزهای غرب ایران؛ ازجمله نقلوانتقال یک لشکر عراقی در مرز قصرشیرین[۳] و اعلام آن کشور مبنیبر حملة هوایی به ایران،[۴] رادارهای مرزی ایران نیز اوایل بامداد امروز، خطر حملة هوایی را اعلام کردند، که درنتیجه ستاد عملیات غرب کشور ضمن آمادهباش به کلیة واحدهای خود در این مناطق، دستور داد در غرب کشور خاموشی برقرار گردد.[۵] ستاد عملیات غرب کشور همچنین در دو اطلاعیة جداگانه از مردم استانهای کرمانشاهان، کردستان و ایلام و نیز سازمانها و ادارههای این استانها خواست تا ضمن رعایت کامل دستور خاموشی، آمادگی مقابله با حوادث احتمالی را داشته باشند.[۶] دراینحال، یک گزارش از سپاه غرب کشور، ضمن اشاره به بحرانیبودن اوضاع این مناطق، وضعیت پدافندی آن را ضعیف توصیف کرده است: «عراق با میگهای خود سراسر منطقه را شناسایی میکند، ولی متأسفانه بااینکه هم [هواپیماهای عراقی] دیده میشوند و هم رادار [آنها را] نشان میدهد، به علل ضعیفبودن توپهای ضدهوایی23 میلیمتری و ضعف پایگاه هوایی، بهطوریکه از فرمانده پایگاه درخواست پشتیبانی هوایی میشود و ایشان اظهار میدارد باید به اطلاع ستاد مشترک برساند، و تا آنها بتوانند با تهران تماس بگیرند و از آنجا تصمیمگیری شود، میگها وقت دارند تمام منطقه را بکوبند، چه برسد به شناسایی.» این گزارش میافزاید: «عراق به کلیة نیروهای خود آمادهباش درجه یک داده و شدیداً تقویت کردهاند. در روز 2/6/59 صدام حسین به پاسگاه روبهروی باویسی آمده و شخصاً دستور حمله را صادر کرد. باتوجهبه موارد بالا، اخطار میشود بهاحتمالقوی یک جنگ تمامعیار خواهیم داشت. ارتش ما شدیداً در منطقه ضعیف میباشد و توپهای ضدهواییِ ضعیف دارند. از آن همه تجهیزات قوی ضدهوایی استفاده نمیشود. کلیة بچهها اخطار کردهاند که اگر تا آخر این هفته اقدام لازم نشود، همگی به خانة امام خواهیم رفت.»[۷] همچنین فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین اعلام کرد باآنکه در سفر هفتة پیش ریاستجمهور به منطقة مرزی قصرشیرین و در جلسة وی با فرماندهان ارتش مقرر شد مشکلات موجود در این منطقه هرچه زودتر برطرف شود، اما تا این تاریخ هیچ اقدامی برای رفع آنها به عمل نیامده است. وی در ادامة گزارش خود به برخی از این نواقص و ایرادات که 24 مورد بودهاند، اشاره کرده است، ازجمله: تقویتنشدن ضدهوایی در منطقه؛ عدمتقویت واحدهای زرهی و پیاده در منطقه، بهطوریکه واحدهای فعلی جوابگوی حملة احتمالی دشمن نیست؛ بازسازی نکردن سنگرها و پاسگاههای مرزی؛ انجامنشدن مرمت و بازسازی جادههای مرزی؛ تأمیننشدن مهمات منطقة قصرشیرین توسط ارتش. در پایان این گزارش نیز به احتمال حملة سراسری عراق تا یک هفتة آینده اشاره شده است.[۸] از دیگر تحرکات امروز عراق در مناطق مرزی غرب کشور، همچنین میتوان به تجاوز هوایی یک فروند هواپیمای شکاری عراق در ساعت 4 صبح امروز برای شناسایی منطقة سومار و نفتشهر[۹] اشاره کرد. یک گزارش از مرزبان مهران نیز حاکی است: در ساعت 15:10 دقیقة امروز، در هفت کیلومتری شمالغربی پاسگاه هلالة ایران 14 دستگاه زیل (حامل) نفربر و تانک که یک ستون نظامی به همراه داشتهاند در این ناحیه مستقر شدهاند.[۱۰] گزارش امروز ادارة دوم ستاد مشترک ارتش نیز حاکی است: «عراق نیروهای خود را در محورهای گردهپهن، حاجیابراهیم و کلاشین به عقب کشیده. ظاهراً این نیروها در مرز سوریه و [مرز] ایران (خانقین) به کار خواهد رفت.»[۱۱]
گزارش - 350
تحرکات امروز عراق در جنوب، شامل نقلوانتقال و تقویت نیرو و تجهیزات نظامی، ادامة شناسایی در مناطق مرزی خرمشهر و آبادان و مرز آبی این منطقه و نیز اعزام جاسوس به داخل شهرهای همجوار مرزی بود. «در ساعت 11 امروز، یک کشتی عراقی به نام "الخلیج" در ساحل ایران مقابل پاسگاه فرختی، لنگر انداخته [و] یک فروند قایق موتوری به سرنشینی دو نفر نظامی و چند غیرنظامی ـ که مسلح بودهاند ـ بهطرف کشتی [مزبور] حرکت که غیرنظامیان به کشتی وارد و قایق به اسکلة مقابل مراجعت کرده است. سرنشینان کشتی مزبور با دوربین، ساحل ایران را دیدبانی مینمودند.» این گزارش در ادامه میافزاید: «همچنین یک کامیون نظامی حامل مأمورین از مقابل ساختمان واقع در فاو که روی پشتبام آن اسلحة سنگین کار گذاشته شده، بهطرف جنوب بندر فاو حرکت نموده است.» در این گزارش سپس به تحرکات عراق در منطقة شلمچه پرداخته شده و برابر اعلام ادارة دوم ارتش، آمده است: «در ساعت 16 امروز، تعداد 8 دستگاه خودرو حامل سربازان عراقی در پاسگاه شلمچة عراق مستقر گردیدند. ضمناً در ساعت 21:50 دقیقة امروز، تعدادی خودرو در 4 کیلومتری پاسگاه مذکور مشاهده شدهاند. افراد عراقی در نوار مرزی دو برابر شده و جلو پاسگاههای آنها سنگرهای جدید احداث شده است.»[۱۲] دراینحال، یک منبع موثق که با واحد اطلاعات سپاه خوزستان همکاری میکند و از بستگان عوامل داخلی وابسته به عراق میباشد، خبر از اعزام نظامیان عراقی به داخل برخی شهرهای همجوار مرزی میدهد. گزارش امروز واحد اطلاعات سپاه اهواز به نقل از این منبع موثق، حاکی است: «150 نظامی عراقی در خوزستان وارد شدهاند و بهترتیب در آبادان 40 نفر و در خرمشهر 50 نفر و در اهواز 60 نفر میباشند. این افراد با منطقة زرگان [از توابع اهواز] رابطه دارند.»[۱۳]
گزارش - 351
همزمان و همگام با تجاوزات و حملات مرزی عراق و درحالیکه تنها یک روز به پایان مهلت مجدد ارتش برای ورود به شهر مهاباد باقی مانده است، حملات و تحرکات گروههای مسلح معاند با نظام جمهوری اسلامی نیز در مناطق مختلف کردنشین ادامه دارد و اوضاع این مناطق همچنان بحرانی به نظر میرسد؛ در ادامه به برخی گزارشها از زدوخورد و تحرکات گروههای مسلح ضدانقلاب در این مناطق اشاره میشود. گزارش سپاه جوانرود حاکی است: «در ساعت 13 روز 2/6/59، خودرو حامل مهمات سپاه جوانرود که به "دهشیخ" میرفت، با کمین مهاجمین مواجه و درگیری شروع میشود. در این درگیری یک نفر از نیروهای سپاه زخمی شده که بلافاصله درخواست هلیکوپتر میشود. در ساعت 19 جواب داده میشود بهعلت تاریکی هوا امکان پرواز نیست.»*[۱۴] در منطقة کرند نیز امروز بین نیروهای ارتشی مستقر در بیونیج و افراد مسلح ضدانقلاب درگیری روی داد که در جریان آن یک نفر از مهاجمان ضدانقلاب کشته و یک نفر دیگر دستگیر شد.[۱۵] فرمانده پاسداران انقلاب اسلامی کرند به خبرنگاران اعزامی به این منطقه گفت که «4 نفر از اهالی کرند که با ضدانقلابیون در تماس بودند، بازداشت و تحویل دادگاه انقلاب اسلامی اسلامآباد شدند.»[۱۶] از منطقة پاوه نیز خبر میرسد که در ساعت 21 امروز، چند نفر از افراد ضدانقلاب در ارتفاعات نوریاب مشاهده شدند که مأموران مستقر در پاوه بهسوی آنان تیراندازی کردند.[۱۷] اطلاعیة ستاد عملیات مشترک غرب کشور نیز که در ساعت 11:45 دقیقه امروز، خطاب به اهالی چهار روستای منطقة شمالغرب کامیاران منتشر شد، نشان میدهد که پاکسازی این منطقه همچنان ادامه دارد. در این اطلاعیه از اهالی روستاهای این منطقه خواسته شده «هرچه زودتر محل سکونت خود را ترک کنند تا سرکوبی افراد ضدانقلاب آسیبی به آنها وارد نیاورد.» در این اطلاعیه همچنین آمده است: «قسمتی از دهات و قصبات این منطقه از ضدانقلابیون پاکسازی شد و اکنون مناطق چشمهسفید، گاوانه، تختهزنگی، گرکل تا گازارخانی و دهات حدفاصل آنها در محاصرة شدید نیروهای ارتش و پاسداران جمهوری اسلامی است. ...»[۱۸] گزارش منابع اطلاعاتی لشکر28 کردستان حاکی است: «ضدانقلابیون از آبادیهای سقز سلاحهای سنگین جهت حمله در یکی از روزهای آینده به پاسگاههای این پادگان کار گذاشتهاند و قرار است تعدادی از افراد خود را وارد شهر نموده که با سلاحهای آر.پی.جی7 و نارنجک تفنگی شبانه به پادگان [سقز] حمله نمایند.»[۱۹] از سوی دیگر، گزارشها همچنان حاکیاز پشتیبانی عراق از گروههای مسلح غیرقانونی در این مناطق است. یک گزارش نیروی زمینی ارتش حاکی است: «سلاحهایی که از کشور عراق وارد ایران میشود در ده واوان [از توابع سنندج] بین گروهها تقسیم میشود.»[۲۰] همچنین، بنا به گزارش امروز ستاد مشترک ارتش، «عوامل دشمن 14 کیلو سیانور از عراق آورده و تا حدود بردهپهن آمدهاند. گفته شده قصد دارند سیانور مزبور را در آبهای جاری در منطقه ریخته و به این ترتیب موجبات کشتار پرسنل ارتش و سپاه پاسداران انقلاب را فراهم آورند.» در این گزارش همچنین از قول منابع اطلاعاتی خودی آمده است: «گروگانهایی که در دولتو بودهاند [را] به عراق بردهاند و چند نفر نظامی و پاسدار را از میان آنان در مقابل [بهتلافی] 4 نفر اعدامی در تبریز اعدام کردهاند.» در ادامة همین گزارش بازهم به استناد خبر یکی از افراد جمعی ضداطلاعات سابق ستاد مشترک که به عراق رفتوآمد دارد، آمده است: «احتمال هست که آقای اسداللهی نمایندة ریاستجمهوری را در منطقة سرو به گروگان گرفتهاند.» در این گزارش به کلیة یگانهای تابع نیز هشدار داده شده که بر مراقبت خود از منابع آب و انبارهای مهمات بیفزایند.[۲۱] دراینحال حملة مهاجمان مسلح ضدانقلاب به شاهیندژ و محل استقرار سپاه این شهر که در ساعت 22:13 دقیقة دیشب با شلیک خمپاره آغاز شده بود، به درگیری سختی میان ضدانقلابیون مسلح و مدافعان شهر تبدیل گردید. در این درگیری که تا ساعت 13:22 دقیقة امروز همچنان ادامه داشت، خانههای زیادی ویران و چند نفر از اهالی زخمی شدند.[۲۲] بهگفتة بهرنگی، فرماندار میاندوآب، مهاجمان مسلح ضدانقلاب 9 خمپاره به داخل شهر شلیک کردهاند و در این حمله خسارات مالی بسیاری به بار آمده است.[۲۳] وی همچنین مشکلات و مسائل میاندوآب را نتیجة نفوذ عناصر وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی در روستاهای منطقه دانست و اضافه کرد: «طرحهای مهم را در استان به پیمانکاران غیربومی واگذار میکنند و این عده هم به بهانههای مختلف طرحها را نیمهتمام گذاردهاند.» وی در پایان گفت: «240 خانوار آواره از روستاها کوچ کردهاند و باید فکر سریعی برای بازگرداندن این گروه به روستاهایشان بشود.»[۲۴] از سوی دیگر، اطلاعات سپاه ارومیه امروز اعلام کرد: «به اطلاع حزب تودة ارومیه، توطئة بزرگی امروز و یا فردا در شرف تکوین است و به اقرار ایشان ستاد مرکزی آنها اطلاعات بیشتری در اختیار سپاه و بسیج مرکز گذاشته است.»[۲۵] همچنین، بنا به گزارش سپاه میاندوآب، «در سهراهی نقده بهطرف ارومیه، اطراف یکی از کافههای مخروبه، توسط عناصر حزب دمکرات سنگربندی شده و در جاده، افراد حزب دمکرات دورتادور پلها را سنگر کندهاند و در ساختمانهای پیکار با بیسوادی، افراد مسلح مستقر هستند و اطرافش را مینگذاری کردهاند و در ساختمانهای شرکت زراعی نیز مستقر هستند.»[۲۶] یک گزارش دیگر از لشکر28 کردستان حاکی است: «توسط گروههای غیرقانونی در مسیر بانه و سردشت سنگربندی شده و ضمناً ارتفاعات کوهخان و گردنهخان توسط این گروهها سنگربندی شده است.» در این گزارش همچنین آمده است: «یک تریلر سیمان که توسط آنان قبلاً مصادره شده بود اکنون در منطقة نوسود جهت ایجاد سنگر به کار میرود.»[۲۷] در همین حال، امروز یکی از مسئولان سپاه پاسداران تکاب اعلام کرد که 8 روستای اطراف تکاب از وجود عناصر مسلح غیرقانونی پاکسازی شد. در این گزارش آمده است: «پس از چند روز مبارزه و درگیری با ضدانقلاب، بالاخره روستاهای چراغتپه، ذرهشوران، یارازی، جندیکندی، آقدرة علیا، آقدرة سفلی، انگوت و شیرمرد که حدود پنج ماه در اختیار ضدانقلاب بود با رشادت کامل پاسداران، تصرف شد و عناصر ضدانقلاب روستاهای فوق را تخلیه و پا به فرار نهادند.»[۲۸] همچنین یک فرمانده عملیاتی سازمان پیشمرگان مسلمان کرد در مصاحبهای که در شمارة امروز روزنامة انقلاب اسلامی منتشر شد، هشدار داد*: «اکنون با نزدیکشدن فصل زمستان، برای خاتمهدادن به درگیریها باید هرچه زودتر تمام مناطق کوهستانی کنارههای شهر که اکثراً پناهگاه گروههای ضدانقلاب است، پاکسازی شود؛ زیرا اینها اکنون نمیتوانند داخل شهر بشوند و مردم اینها را میشناسند و اطلاع میدهند. اما مسئلة مهم این است که چون اینها در زمستان نمیتوانند در کوه بمانند، درنتیجه قصد دارند اسلحههایشان را پنهان کنند و زمستان به شهر بیایند، در شهر شروع به تبلیغ و شایعهسازی بکنند و باز برای تابستان نیرو جمع کنند. بنابراین، دولت باید هرچه سریعتر کار را یکسره کند و دیگر اینکه مرزها را ببندند و ارتش در آنجا مستقر شود، زیرا وقتی مرز باز است آنها از کشورهای بیگانه کمک میگیرند.»[۲۹]
گزارش - 352
امروز احمد مفتیزاده در نامهای در پاسخ به درخواست مردم کردستان مسئولیت "مفتی کردستان" بودن را پذیرفت. وی در این نامه نوشت: «... در گذشته ـ همانطورکه میدانید ـ حتیالمقدور احکام الهی را، در انواع آداب و رسوم و مسائل فردی و خانوادگی و اجتماعی، بیان کردهام. منتها، نپذیرفتن مسئولیت رسمی، بهخاطر محظوراتی بوده که پیروزی انقلاب باعظمت ملت مسلمان ایران بر نظام ضداسلامی شاهنشاهی، آن محظورات را از میان برداشته است و اکنون، با امید پیروزی هرچه بیشتر انقلاب، بر دشمنان آشکار بزرگ و کوچک و بر انواع گرایشهای مخفی منحرف از اصول کلی خط رهبر انقلاب، ازجمله: اصل "نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی" و اصل "نه تشیع، نه تسنن، بلکه اسلام"، و اصل "حکومت امت و مستضعفان، نه گروهگرایی و حزببازی"، در جواب محبت و اعتمادی که نسبت به این برادر خدمتگزار خود ابراز داشتهاید و خواستهاید تا وظیفهای را که مرحوم عمو و پدر و جدم با عنوان "مفتی کردستان" ایفا کردهاند به عهده بگیرم، بدینوسیله اعلام میدارم: به همان ترتیب که در گذشته این وظیفه را عملاً و معناً تعهد کردهام، از این به بعد، رسماً نیز آن را میپذیرم. ...»[۳۰] گفتنی است که درخواست مردم کردستان از مفتیزاده برای پذیرش این مسئولیت در رسانهها نیز، هرچند با تأخیر، انعکاس یافت. ازجمله خبرنگار خبرگزاری پارس، چهار روز بعد، خبر داد که طرفداران مفتیزاده در طوماری از وی خواستهاند که سمت مفتی کردستان را قبول کند. بنا به این گزارش، «مردم در طوماری ضمن تأیید کامل جمهوری اسلامی خواستار شدهاند که چون عموی علامه [احمد] مفتیزاده به رحمت ایزدی پیوسته و کردستان فاقد مفتی است، ایشان به سنندج مراجعت و این سمت را بپذیرد.»[۳۱]
گزارش - 353
درگیریها و مناقشات پراکنده میان طرفداران گروههای سیاسی و مخالفان آنها در شهرهای مختلف کشور ادامه دارد. این برخوردها و مناقشات بعضاً غیرسیاسی و مربوط به مسائل صنفی محلی است، ازجمله: عصر روز گذشته در آمل، بههنگام جمعآوری روزنامههای ممنوعالانتشار وابسته به گروههای چپ در این شهر ـ که با حکم فرماندار و دادستان انقلاب و سپاه پاسداران آمل صورت میگرفت ـ بین سپاه پاسداران و گروهی از مردم از یکطرف و هواداران گروههای چپ از سوی دیگر، درگیری شدیدی رخ داد که دو ساعت به طول انجامید.[۳۲] همچنین امروز به دستور حاکم شرع بابل، کلیة دفاتر گروههای سیاسی ازجمله دفاتر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سازمان چریکهای فدایی خلق و سایر گروههای سیاسی در این شهر تعطیل و فعالیتهای آنان تا اعلام نظر قطعی مجلس شورای اسلامی دربارة فعالیت گروههای سیاسی ممنوع اعلام شد. این حکم بهدنبال اعتصاب بازاریان و کسبة بابل و تعطیل یکپارچه این شهر در صبح امروز، صادر شد.[۳۳] در شهرستان نور نیز امروز «در درگیری که بین مردم این شهر و هواداران مجاهدین خلق [منافقین] رخ داد، چند نفر زخمی شدند.» خبرنگار روزنامة انقلاب اسلامی از شهرستان نور ضمن اعلام این خبر افزود: «... پس از خاتمة درگیری، مردم با برپایی یک راهپیمایی، پس از طی خیابانهای شهر و اجتماع در یک خیابان قطعنامهای در چند ماده صادر کردند که در بخشی از آن خواستار تصفیة افراد غیرمسئول در شهربانی و جلوگیری از هرجومرج که هرروز به صورتهای مختلف روی میدهد، شدند. همچنین بازاریان این شهرستان که روز گذشته مغازههای خود را تعطیل کرده بودند امروز برای رسیدگی به این امر در جلو فرمانداری اجتماع کردند.»[۳۴] در محلة عباسآباد تهران هم، عصر امروز یک خانة تیمی متعلق به چریکهای فدایی خلق با تلاش افراد کمیتة منطقه3 شهید مفتح کشف شد. کشف چنین مخفیگاههایی حاکیاز آمادگی گروههای تندروی چپ برای ورود به فاز نظامی است. به گزارش روزنامة جمهوری اسلامی: «در این خانة تیمی مقادیر زیادی دارو، اسلحه، مهر لشکر28 کردستان و مهرهای ارگانهای نظامی و انتظامی دیگر و اعلامیههای سازمان چریکهای فدایی خلق کشف شد.» این گزارش همچنین افزود: «این خانه متعلق به یکی از افسران فعال در کودتای ننگین 28 مرداد به نام سرهنگ "نابت" که فعلاً فراری است، میباشد.»[۳۵] دراینحال، امروز نیز سازمان مجاهدین خلق (منافقین) درحالیکه خود محور اصلی تحریک با هدف مظلومنمایی و جذب هواداران بیشتر است، در اقدامی هماهنگ با دیگر گروههای چپ در اعتراض به اشغال مراکز و دفاتر گروههای سیاسی چپ ازجمله دفاتر و مراکزی که از بدو انقلاب بهطور غیرقانونی در تصرف این سازمان قرار داشتند، «طی نامهای خطاب به آیتالله موسوی اردبیلی، دادستان کل کشور، ضمن محکومکردن اشغال مراکز و دفاتر سازمان مذکور در سطح کشور، از ایشان خواست باتوجهبه اینکه دفاتر و مراکز رسمی سازمان از روز پنجم تیرماه سال جاری رسماً و عملاً تعطیل بوده است، دستور تخلیة دفاتر مذکور را صادر و ترتیبی دهند که از تهمتزدنهای بیاساس به این سازمان جلوگیری شود.»[۳۶] در همین خصوص، حزب توده نیز امروز اعلام کرد: «نزدیک سه هفته است که دادستان کل کشور اطلاعیهای دررابطهبا اشغال دفاتر سازمانها و گروهها صادر کرده و با آنکه مسئولیت جلوگیری از تخطی و قانونشکنی همة افراد و سازمانها طبق قانون اساسی بهعهدة دادستان کل میباشد، هیچیک از آنهایی که مشمول این اطلاعیه میشدند کمتر توجهی به آن نکرده و حتی در روزهای اخیر در بعضی از مراکز نظیر کتابفروشیهای مقابل دانشگاه تهران، این اعمال شدت و حدت بیشتری داشته است.»[۳۷] از سوی دیگر، در هماندیشی سالمسازی ادارة کل آموزشوپرورش خوزستان که امروز با حضور مدیرکل ادارة آموزشوپرورش استان و امامجمعة اهواز و استاندار خوزستان در اهواز برگزار شد، اعلام گردید که «معلمین وابسته به رژیم گذشته، چپی، انحرافی و التقاطی از آموزشوپرورش خوزستان اخراج میشوند.»[۳۸] اما امروز در همدان اتفاقی از نوع دیگر رخ داد که مربوط به درگیریهای گروههای سیاسی و مخالفان آنها نیست، اما مثل دیگر حوادث مزبور، فضای سیاسی و اجتماعی کشور را ملتهب کرده، بر ناامنی میافزاید. به گزارش خبرنگار کیهان: «درپی اشغال دو روزة استانداری همدان و گروگانگیری استاندار و کارکنان استانداری توسط گروهی از روستایاران، طرح روستایاری همدان منحل و متحصنین دستگیر و به زندان انتقال یافتند.» این گزارش میافزاید: «گروهی از روستایاران همدان بهدنبال خودداری استاندار از پرداخت حقوق به آنان، در استانداری همدان تحصن کردند و مانع از خروج استاندار و کارکنان استانداری شدند. از ساعت 6 بعدازظهر امروز، هزاران نفر از مردم همدان ضمن اجتماع مقابل استانداری، از متحصنین خواستند که محل استانداری را ترک کنند و شعارهایی به طرفداری از استاندار دادند. ...» طبق این گزارش، متحصنین از استاندار جدید همدان انتظار داشتند که همچون استاندار سابق به آنان حقوق روستایاری بدهد، اما استاندار جدید اذعان داشته است که زیر بار این زور نخواهد رفت، چراکه اغلب روستایاران با داشتن شغل دوم، بازهم انتظار دریافت حقوق از استانداری را دارند. در پایان این گزارش آمده است: «حدود ساعت 11:30 دقیقه شب، نمایندة دادگاه انقلاب اسلامی همدان اعلام کرد که کلیة متحصنین که حاضر به ترک استانداری نشدهاند در اختیار دادگاه قرار گرفتهاند و برای بازجویی و محاکمه به زندان انتقال خواهند یافت. سرانجام عدة زیادی از متحصنین پس از متفرقشدن مردم، با تعدادی مینیبوس به زندان انتقال یافتند و بازجویی از این گروه آغاز شد.»[۳۹]
گزارش - 354
گزارشهای منابع اطلاعاتی خودی از مناطق شرقی و جنوبی ایران، از نگرانیهای موجود در این مناطق حکایت دارد. از سیستان و بلوچستان خبر میرسد که «در شهری کوچک نزدیک چاهبهار به نام سیرگان یا سیرجاه، پایگاه مخفی ساخته شده که به کلیه وسایل و تجهیزات برای پیادهنمودن نیروهای ضدانقلاب ایرانی که در مصر دوره دیدهاند، [مجهز] میباشد.»[۴۰] همچنین، «برابر اعلام سپاه زاهدان، تعداد 8 شیء نورانی در آسمان [منطقۀ] چاهبهار با فاصلههای معین دیده شده، [که] سپاه چاهبهار امکان فرستادن نیرو برای آنجا [به این منطقه] را ندارد.»[۴۱] فرمانده سپاه پاسداران مشهد نیز امروز اعلام کرد: «هر شب هواپیماها و هلیکوپترهای مشکوک غیرایرانی در منطقة کویری طبس گلشن مشاهده میگردد. عدم امکانات سپاه و بیتوجهی مسئولین منجر به فاجعة بزرگی خواهد شد. بارها به ارتش گفته شده است که جواب دادهاند رادارهای نیروی هوایی ندیدهاند.»[۴۲] دراینحال، از جنوب کشور و پایگاه دریایی بوشهر و یگان هوادریای این منطقه نیز خبر میرسد که امروز «2 ناو امریکایی در منطقه راسل حدود 50 مایلی ساحل کنگان، دیده شده و دستورات مراقبتی به یگانهای ساحلی داده شده است.»[۴۳] از همین منطقه یک گزارش دیگر از منابع اطلاعاتی خودی حاکی است: «سران عشایر قشقایی با عدهای از سران عشایر جنوب تماس حاصل نموده و حتی جلسه با یکدیگر داشتهاند و قرار است از [منطقۀ تحت مأموریتِ] حوزه گروهان علویه و بوشهر 2 کشتی مهمات برای آنان [عوامل ضدانقلاب] ارسال گردد.»[۴۴]
گزارش - 355
درحالیکه امروز محاکمة چهار تن دیگر از متهمان به شرکت در کودتای نافرجام 18 تیرماه گذشته، (یک سرهنگ تمام، یک ستوانیار سوم تیپ نوهد و دو درجهدار) در دادگاه ویژة ارتش در تهران آغاز شد،[۴۵] گروهی از اعضای یک شبکة مربوط به کودتای اخیر نیز در سازمان رادیو تلویزیون جمهوری اسلامی ایران دستگیر شدند. دراینزمینه، گزارش امروز روزنامة کیهان حاکی است: «... فعالیت گروهی از عوامل سرسپردة رژیم سابق در رادیو تلویزیون از چندی پیش تحت نظر بوده است و گفته میشود که همکاران عاملان کودتا و سرسپردگان رژیم سابق تاکنون چند نوار تلویزیونی مهم را از این سازمان خارج کردهاند. همچنین گفته میشود همکاران کودتاگران در تلویزیون درارتباطبا کودتا نزدیک به 30 ساعت برنامة تلویزیونی تهیه کردهاند.» در ادامة این گزارش آمده است: «انجمن اسلامی صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران دیروز ضمن تأیید خبر دستگیری چند تن از اعضای این شبکه گفت که شناسایی عوامل کودتا در رادیو تلویزیون با پیگیری منظم ادامه دارد و دراینزمینه "کمیتة خنثیسازی کودتا" با همکاری دیگر نهادهای انقلابی، فعالیت گستردهای را در شناسایی و دستگیری خودفروختگان کودتاچی آغاز کرده است.» خبرنگار کیهان در ادامة گزارش خود میافزاید: «بهاحتمالزیاد، بین 3 تا 6 نفر درارتباطبا کودتای نافرجام 18 تیر در سازمان رادیو تلویزیون دستگیر شدهاند. براساس اطلاعات تأییدنشدهای، تاکنون حدود 30 نفر شناسایی شدهاند و انتظار میرود که این رقم تا 100 نفر افزایش یابد. ...»[۴۶] یادآوری میشود باآنکه بیثمربودن تحرکاتی نظیر کودتای 18 تیر گذشته قطعی شده است، اخبار مربوط به طرحریزی اقدامات مشابه، کموبیش وجود دارد. ازجمله: هفتهنامة ساندیتایمز چاپ لندن، در شمارة امروز خود به موضوع ملاقات اخیر بختیار و اویسی پرداخت و نوشت: «اخیراً ملاقاتی میان شاپور بختیار آخرین نخستوزیر دوران شاهنشاهی و سرلشکر اویسی، آخرین فرمانده نیروهای مسلح ارتش رژیم گذشته، در ورسای صورت گرفته و این دو نفر با هم گفتوگوهایی به عمل آوردهاند.» براساس گزارش این هفتهنامه، «مذاکرات این دو نفر پیرامون یک استراتژی نظامی برای سرنگونی آیتالله خمینی و تشکیل یک دولت جدید، برقراری سلطنت و بهتختنشاندن رضا پسر شاه مخلوع صورت گرفته است.»[۴۷] ساندیتایمز همچنین افزوده است که «ماه اکتبر آینده، تاریخ انجام کودتا تعیین شده است.»[۴۸]
گزارش - 356
بحث و رایزنی از یکسو و رواج گمانهزنیها درمورد ترکیب اعضای کابینة محمدعلی رجایی از سوی دیگر در میان محافل رسمی و نیز رسانهای همچنان ادامه دارد. در پایان جلسة امروز مجلس شورای اسلامی، رئیس مجلس با اشاره به اینکه «انشاءالله کابینه اگر به یک نقطهای برسیم، تا سهشنبه معرفی خواهد شد»، دربارة علل تأخیر در معرفی کابینة آقای رجایی چنین گفت: «طبق آییننامة مجلس، باید ظرف 10 روز نخستوزیر کابینهاش را معرفی کند. آقای رجایی در تاریخ 29/5/59؛ یعنی یک روز پیش از انقضای مدت فوق، حکم نخستوزیریشان را از دست جناب آقای بنیصدر رئیسجمهور گرفتند.» هاشمی رفسنجانی سپس به قرائت نامة نخستوزیر پرداخت که صبح روز بعد (از گرفتن حکم نخستوزیری) به مجلس رسیده بود. در این نامه، آقای رجایی آمادگی خود را برای معرفی کابینه اعلام کرده بود. آقای هاشمی سپس افزود: «برطبق قانون اساسی قبل از اینکه کابینه به مجلس بیاید باید به تصویب ریاستجمهوری برسد. روز پنجشنبه آقای رجایی تلفنی با آقای بنیصدر صحبت کردند. آقای بنیصدر گفتند شما اسامی اعضای کابینهتان را بدهید، من از مسافرت که برگشتم نظرم را میدهم. آقای بنیصدر دیشب تشریف آوردند و امروز آقای بنیصدر و آقای رجایی ملاقات داشتند و مقداری هم روی مسائل کابینه صحبت کردند. بنابراین ایشان نمیتوانستند امروز کابینة خود را معرفی کنند و انشاءالله روز سهشنبه کابینه معرفی خواهد شد.»[۴۹] همچنین پیشازظهر امروز، محمدعلی رجایی با بنیصدر دیدار و گفتوگو کرد. در این جلسه درمورد تعیین وزرای کابینة رجایی و اسامی وزرایی که نخستوزیر قرار است به مجلس معرفی کند بحث و تبادلنظر شد.[۵۰] نکتة درخور تأمل در پایان این دیدار، سکوت رجایی و مصاحبة بنیصدر است. «رجایی در یک کلام در پاسخ نتیجة این ملاقات اعلام کرد که حاضر به اظهارنظر نیست و درمورد اینکه کابینه چهوقت معرفی خواهد شد، گفته است "معلوم نیست و حالا هیچ صحبتی ندارم."»[۵۱] بنیصدر نیز در پایان این دیدار در مصاحبه با خبرگزاری پارس و روزنامة انقلاب اسلامی در پاسخ به این سؤال که آیا شما کابینه را تأیید کردهاید یا نه؟ گفت: «این برمیگردد به اصل قضیه» وی در توضیح اصل قضیه گفت: «بناست من راجع به این قضیه سکوت کنم تا ببینیم که بعد چه میشود.» وی آنگاه افزود: «اگر من سکوت کردم، سکوت هم معنایی دارد. یعنی انسان یک مصالح عمومی را میبیند و فکر میکند که مصلحت جامعه در این است که در یک زمینهای سکوت کند.» بنیصدر درمورد تعیین وزیر دفاع و وزیر کشور* گفت: «من وزیر کشور را نپذیرفتم.» وی تأکید کرد: «میخواستم وزیری باشد که بیطرف باشد و عامل اجرایی یک گروه معین و یک حزب معین نباشد.» بنیصدر راجع به گفتوگوی تلفنی آقای رجایی با وی هنگام سفر به کنارههای کویر، گفت: «ایشان در آن تلفن گفتند که من این وزرا را بیاورم پیش شما یا نه؟ و من گفتم که اول اسامی آنها را بیاورید.» وی سپس دربارة مادة آییننامة مجلس شورای اسلامی که گفته است "نخستوزیر باید پس از 10 روز از تاریخ رأی تمایل مجلس، وزرا را تعیین کند"، گفت: «آن مادة آییننامه با قانون اساسی سازگار نیست، برای اینکه تنها مجلس نیست که باید تصویب کند و یک طرفش هم رئیسجمهور است که باید وزرا را تصویب کند؛ رئیسجمهور هم مقید نمیشود که موافقت یکروزه بدهد؛ همان حقی که من دارم، مجلس هم دارد.» بنیصدر در بخش دیگری از این مصاحبه اظهار کرد: «البته اگر بخواهیم قانون اساسی اجرا بشود، اینطور است اما اگر بنا بر این باشد که شکل قانون اساسی باشد و محتوا چیز دیگری، خوب، که آن امر غلطی است.» وی همچنین تأکید کرد که «درحالحاضر کشور باید از حاکمیت گروهها بیرون باشد و باید قانون بر کشور حکومت کند. ...» بنیصدر در بخشی از سخنان خود گفت: «اگر دیدم که این دولت، خط مرا ندارد و مردم هم از من خواستند خوب، من باید به مردم بگویم که این دولت، دولت من نیست. ... اگر ببینم که تمام توقع مردم از من است و امکانات در اختیار من نیست، تردیدی در اینکه مسئله را به مردم بگویم نخواهم کرد. ...»[۵۲]
گزارش - 357
در ادامة تشدید جناحبندیهای حکومتی، امروز تصویب اعتبارنامة علیاکبر معینفر، نمایندة مردم تهران و وزیر سابق نفت، در جلسة علنی مجلس شورای اسلامی، با اعتراض شدید نمایندگان برخی شهرها ازجمله آبادان مواجه شد؛ اما نهایتاً با اکثریت آرا؛ یعنی با 153 رأی موافق، 25 رأی مخالف و 17 رأی ممتنع به تصویب نمایندگان مجلس رسید. به نوشتة روزنامة انقلاب اسلامی، محمد نصراللهی نمایندة آبادان بهعنوان مخالف، با بیان اینکه مجلس شورای اسلامی جای فئودالها، سرمایهدارها و وابستگان به سیاست گامبهگام بهسوی غرب نیست و نمایندگان باید مکتبی بوده و در راه پیروزی انقلاب رنج برده باشند، اظهار کرد: «آقای معینفر از سال 42 به بعد کجا رنج بردهاند و کجا محرومیت کشیدهاند؟ نهتنها رنج نبردهاند بلکه با رژیم همکاری نیز داشتهاند.» آنگاه وی سندی را به امضای عبدالمجید مجیدی قرائت کرد که در آن معینفر بهعنوان نمایندة سازمان برنامهوبودجه برای ساختن یک ساختمان در نظر گرفته شده بود، و گفت: «این سند نشان میدهد که معینفر مورد عنایت خاص رژیم بوده است.» سپس نصراللهی گفتة معینفر مبنیبر اینکه این اسناد ساختة کمونیستها میباشد را با ذکر چهار دلیل رد کرد. ازجمله اتهاماتی که نصراللهی بر معینفر وارد ساخت، رویکارگماردن افراد تودهای در صنعت نفت بوده است. وی سپس اسامی این اشخاص را با ذکر سمتهای آنان در شرکت نفت، ذکر کرد. پس از آن فومنی نمایندة فومنات نیز بهعنوان مخالف، درمورد عملکرد و مدیریت معینفر در صنعت نفت مطالبی را بیان کرد. مخالف بعدی هادی غفاری، نمایندة مردم تهران، بود که در سه مورد به معینفر اعتراض کرد: «1. اشرافیت به تمام معنا در شرکت نفت تبلور داشته و بعد از دولت موقت و کنار رفتن نزیه این مسئله کاملاً حفظ شده است. 2. برخوردهای نادرست با انجمنهای اسلامی، درحالیکه از چپ و راست آنها را میکوبند. 3. عدمتصفیه در پرسنل شرکت نفت و دخالتدادن چپیها در امور مهم این شرکت.»[۵۳] دراینحال، درخصوص تصویب اعتبارنامة علیاکبر معینفر، امروز ازسوی انجمن اسلامی صنایع نفت آبادان، سپاه پاسداران، جهاد سازندگی، انجمن اسلامی بهداری و بهداشت شرکت ملی نفت آبادان، ستاد یک کمیتة انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی دانشکدة نفت، ستاد عشایر عرب آبادان و حومه، جامعة اسلامی معلمان، ستاد هماهنگی انجمنهای اسلامی دبیرستانهای آبادان، مرکز الثقافی الاسلامی و دادسرای انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر تلگرامی به مجلس شورای اسلامی مخابره و رونوشت آن به دفتر امام خمینی و ریاستجمهوری ارسال شد. در قسمتی از این پیام آمده است: «ازجمله جریانهای انحرافی که بیم نشستن گرد به دامن پاک مجلس است، موضوع اعتبارنامة علیاکبر معینفر میباشد. انتظار میرفت که کمیسیون تحقیق باتوجهبه اسناد و مدارک ارائهشده به کمیسیون تحقیق و اعتراض برخی نمایندگان به اعتبارنامة ایشان و همچنین عملکردهای نامبرده از هنگام تصدی وزارت نفت تاکنون، به استناد شواهد و مدارک، برخورد مکتبی نموده و از نفوذ عوامل وابسته به مجلس جلوگیری نماید.» در پایان این تلگرام، نهادهای انقلابی شهر آبادان خواستار رسیدگی به پروندة علیاکبر معینفر شدند. همچنین در همین خصوص، بعدازظهر دیروز در آبادان، عدهای در اعتراض به معینفر، از مسجد نو آبادان با شعار "در پیشگاه ملت، پروندة معینفر افشا باید گردد" در خیابانهای این شهر به راهپیمایی پرداختند.[۵۴]
گزارش - 358
صادق قطبزاده، وزیر امور خارجة جمهوری اسلامی ایران، امروز در یک مصاحبة تلویزیونی که از کانال 2 پخش شد، به تشریح دیدگاههای خود دربارة مسائل مختلف ازجمله سیاست خارجی و مسئلة گروگانهای امریکایی پرداخت. وی در ابتدای سخنانش گفت: «من 8 ماه است که مسئول وزارت امور خارجه هستم و کارهایی که در مدت بعد از انقلاب در وزارت امور خارجه صورت گرفته است، باید مورد مطالعه قرار داد. رابطة ما با کشورها در درجة اهم اهمیت قرار دارد. علمای سیاسی دنیا به این نتیجه رسیدند که حتی در حالت جنگ هم حداقل روابط سیاسی بهتر است که وجود داشته باشد که اگر حرفی بود اینها بتوانند مستقیماً با همدیگر بزنند؛ این اصلی است که از آن پیروی میشود. قطع رابطة سیاسی کردن، یک مقدار شعار است.» قطبزاده آنگاه با اشاره به حملاتی که ازسوی رسانهها و برخی گروههای سیاسی به وی میشود، به ماجرای گروگانهای امریکایی پرداخت و گفت: «همة کشورها به ما میگویند درمورد گروگانگیری شما دارید چهکار میکنید؟ الآن یک کشور بر روی کره زمین نیست که بگوید ادامة این گروگانگیری به نفع شماست. اینها یک واقعیتی است که ما ایجاد کردیم و توجه به این است که ما در سطح بینالمللی میتوانیم جلو برویم و باید جلو برویم و اگر وضع داخلیمان مرتب نشود نمیتواند وضع خارجیمان مرتب بشود. سیاست خارجی ما میتواند ضعفهای داخلیمان را تاحدودی بپوشاند و بهصورت مسکّن عمل بکند، ولی نمیتواند حلال مشکلات و علاج مشکلات داخلی باشد.»[۵۵] وزیر امور خارجة ایران همچنین امروز در مصاحبه با مجله امریکایی تایم، مخالفت شدید خود را با محاکمة گروگانهای امریکایی اعلام کرد و گفت: «از پارلمان ایران خواسته است از طرح خود مبنیبر محاکمة گروگانهای امریکایی صرفنظر کند.» وی در این مصاحبه همچنین اظهار کرد: «یک چنین محاکمهای به نفع ایران تمام نخواهد شد.» وی درعینحال تأکید کرد: «تا وقتی سپردهها و اموال ایران از امریکا بازگردانده نشود، گروگانهای امریکایی آزاد نخواهند شد.»[۵۶] قطبزاده مؤکداً گفت: «امریکا باید 5/8 میلیارد دلار از داراییهای ایران را برگرداند و این کار را بایستی بدون مذاکره انجام دهد و نیز کمپانیهای امریکایی که به ایران کارخانههای صنعتی فروختهاند باید طبق قرارداد، وظایف خود را برای تهیة وسایل موردنیاز و مواد خام به انجام برسانند.» درمورد این مصاحبه، خبرگزاری پارس اعلام کرد که «در تماس با وزارت امور خارجه، سخنگوی این وزارتخانه ضمن تأیید این گزارش اعلام کرد که هفتة پیش، پیشنهاد مفصلی مبنیبر عدم محاکمة گروگانهای جاسوس به مجلس شورای اسلامی داده شده است.»[۵۷]
ضمیمه گزارش351: بخشهایی از مصاحبة یکی از فرماندهان سازمان پیشمرگان مسلمان کرد فردی که روزنامة انقلاب اسلامی وی را یکی از فرماندهان عملیاتی سازمان پیشمرگان مسلمان کرد معرفی کرد، در مصاحبهای که در روزنامة انقلاب اسلامی امروز منتشر شد، دربارة تاریخچة این سازمان، آخرین تحولات منطقة غرب کشور، نقش گروهها و مردم و نیز عملکرد هیئت اعزامی دولت موقت موسوم به "هیئت حسننیت" مطالبی را بیان کرد که میتواند در توضیح وضعیت گذشته و امروز مسلمانان کرد، مفید باشد. در بخشی از این مصاحبه آمده است: «پیش از اینکه این سازمان به وجود آید، ما در سنندج مشغول فعالیت بودیم تا اینکه با آمدن هیئت حسننیت مجبور شدیم از سنندج مهاجرت کنیم و به کرمانشاه برویم. زیرا وقتی این هیئت به کردستان آمد، شروع به مذاکره با گروههای مخالف و غیرمسئول کرد؛ همین موضوع باعث شد که آنها پایشان به این شهر باز شود و شروع به فعالیت و ایجاد دفتر و سازمان نمایند و ما چون این وضع را دیدیم احساس کردیم باید به کرمانشاه برویم که اگر مسئلهای پیش آمد، نگویند گروهها و افراد خودی نگذاشتند ما موفق شویم. ازاینرو به کرمانشاه آمدیم و بعد چون دیدیم وضع سیاسی در سنندج به مرز انفجار رسیده، اگر ما حرکتی نکنیم به ضرر مردم کرد است، سازمان پیشمرگان مسلمان کرد را تشکیل دادیم؛ البته با نظر سپاه پاسداران کرمانشاه و ازلحاظ اسلحه هم مقداری از قبل داشتیم و افرادی هم که اسلحه نداشتند سپاه پاسداران کرمانشاه برایشان تهیه کرد. ...» وی آنگاه به عملکردهای دولت موقت در کردستان اشاره کرد و گفت: «دولت موقت نظر خوبی نسبت به ما نداشت، امکاناتی که ما از آنها میخواستیم هیچوقت در اختیارمان قرار ندادند. قبل از آنکه سپاه پاسداران به سنندج بیاید ما خودمان در آنجا کمیتهای داشتیم و فعالیت میکردیم، ولی کمبودهایی داشتیم و بارها و بارها از دولت موقت تقاضای کمک کردیم، پیش استاندار کردستان رفتیم و مسائل حساس را در میان گذاشتیم، ولی کوچکترین توجهی به ما نشد. به آقای طالقانی و چمران گفتیم و بارها برای آقای بازرگان نامه نوشتیم که ضدانقلاب و ساواکیها در شهر ریختهاند و سنندج را پایگاه خود کردهاند و اگر مسلمانی در شهر پیدا شود او را قتلعام میکنند. و گفتیم آقای بازرگان ما فقط مقداری مهمات میخواهیم نه چیز دیگری و ایندرحالی بود که پولهایی که دولت برای عمران و آبادی کردستان میفرستاد و آقای یونسی [استاندار وقت کردستان] به گروههای مخالف مانند دمکرات و کومهله و سایرین میداد و آنها هم در آبادیها میرفتند و تبلیغ میکردند. کومهله با پول دولت جاده و بیمارستان میساخت و شروع به انتقاد از دولت میکرد. آنها مدعی بودند این پول مال خلق کرد و مردم کرد است که در اختیار شما قرار داده؛ درنتیجه مردم سادهلوح ما هم گول این حرفها را خوردند، زیرا که این گروهها نمیگفتند که مرام و ایدئولوژی ما چیست؛ فقط از دولت بد میگفتند. اینها آذوقههایی را که دولت به سنندج و شهرهای دیگر میفرستاد مصادره میکردند و با قیمت خیلی کم در بین مردم توزیع مینمودند. مثلاً یک بار 22 تن برنج به دست آوردند و با قیمت هر کیلو 6 تومان به مردم فروختند، درحالیکه در سنندج قیمت آن هرکیلو 25 تومان بود؛ درحقیقت، هم پولی به جیب میزدند و هم اینکه تبلیغ وسیعی برای خود میکردند. ما تمام این مسائل را بازگو کردیم و گفتیم گروههای غیرمسئول چه میکنند، حتی پیش آقای بنیصدر رفتیم و برنامهای را طرحریزی کردند. ما به دولت موقت گفتیم که این مردم سنندج همانهایی هستند که در سنندج تحصن کردند و گفتند ارتش برادر ماست و پاسدار باید از شهر خارج شود، که دولت هم به حرف اینها گوش کرد و پاسداران را از شهر بیرون آورد. ولی بعد اینها گفتند ارتش باید خلقی باشد؛ این ارتش خلقی نیست. ... اینها دستگاههای رادار و تانک و حتی برادران پاسدار و پیشمرگان را به عراق تحویل میدادند و بهجایش اسلحههای سبک میگرفتند. اما مسئله مهمی که باید بگویم این است که وقتی دولت اعلام کرد: "اگر کسی قتل نکرده باشد و تقاضای عفو از دولت بکند بخشیده میشود"، خیلیها از افراد این گروهها بازگشتند. زیرا اکثر این جوانان فریب خورده بودند، زیرا زمانیکه شهر در دست این گروهها بود اینها به درِ خانهها میرفتند و میگفتند یا جوانانتان را برای فعالیت به دفاتر ما بفرستید یا آنها را میکشیم. درضمن، باید اضافه کنم با بازگشت برادرِ شیخ عثمان نقشبندی ضربة محکمی به حزب رزگاری که یکی از گروههای مخالف است خورده و باعث شده که خیلی از افراد این حزب بیدار شده و به جمهوری اسلامی بپیوندند.» فرمانده عملیاتی پیشمرگان مسلمان کرد در ادامة سخنانش دربارة رفتار گروهها با گروگانها چنین گفت: «اینها رفتاری با گروگانها دارند که ساواک نداشت؛ آنچنان اینها را شکنجه میدهند که بسیاری جان میسپارند. من سؤال میکنم: قاسملو، آقای عزالدین حسینی، آقایان فدایی خلق کرد که مرتب از خلق کرد صحبت میکنید و شعار میدهید، آیا صدیقه جماران، آیا شهید عبدالله جماران از مردم کرد نبودند؟ آیا اسماعیلزاده و برادران دیگر؛ همینهایی که در زمان شاه مدتها در زندان زیر بدترین شکنجهها بودند، خلق کرد نبودند؟ که شما مدت 9 تا 11 ماه زیر بدترین شکنجهها قرار دادید. شما حامی که هستید؟ حامی خلق کرد؟ شما کرد هستید؟ درحالیکه ما میدانیم تنها 20 درصد از افراد این گروهها کرد هستند؛ بقیه یا لر هستند یا عراقی یا فارس یا ترک. ...» وی آنگاه به عملکردهای هیئت حسننیت اشاره کرد و گفت: «این هیئت هیچگونه قدمی برای مشکل کردستان برنداشت، بلکه کار را خرابتر کرد. آقای فروهر آمدند و با گروههای غیرمسئول و احزاب چپی و آقای قاسملو و عزالدین حسینی به صحبت نشستند و باعث تقویت آنها شدند و رفتند. این بود که آنها جری شدند و مسلح شدند و هرکدام دفتری باز کردند. من آقای فروهر را در مسلحشدن و نیروگرفتن این افراد خیلی مقصر میدانم و حاضرم با ایشان هرکجا که بخواهند به بحث و گفتوگو بپردازم.» فرمانده عملیاتی پیشمرگان مسلمان کرد در پایان اظهار کرد: «من از دولت میخواهم که نسبت به "قیاده موقت" توجه نمایند، زیرا تا آنجا که من میدانم اینها اسلامی هستند و افراد مسلح مرحوم مصطفی بارزانی که مدت 19 سال با رژیم عراق مبارزه کرد و الآن دراثر ظلمی که رژیم شاه به آنها کرد پراکنده هستند. اینها نیروهای خوبی برای ما هستند زیرا که میخواهند به مرز بروند و با آشنایی که به مناطق مرزی طی 19 سال مبارزه به دست آوردهاند میتوانند با رژیم مزدور عراق بجنگند. پس هیچ اشکالی ندارد که دولت امکانات کافی در اختیار اینها بگذارد.»[۵۸]
منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/02
- ↑ سند شماره 43244 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 2/6/1359؛ و ـ سند شماره 43215 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز فرماندهی به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 3/6/1359؛ و ـ سند شماره 409273 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ازگله)، ص209، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 3/6/1359، ص1.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 3/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1359، صآخر، خبرنگار کیهان از کرمانشاه به نقل از ستاد عملیات غرب کشور.
- ↑ همان، خبرنگار کیهان از کرمانشاه به نقل از نظریزاده فرماندار قصرشیرین.
- ↑ سند شماره 43247 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات غرب کشور به سپاه (مرکز فرماندهی)، 2/6/1359.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص15.
- ↑ سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص255، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص2، برابر گزارش رسیده از سپاه غرب کشور.
- ↑ سند شماره 43238 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه پاسداران قصرشیرین به فرمانده سپاه مرکز، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 43247 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات غرب کشور به سپاه (مرکز فرماندهی)، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 282935 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به ناحیه کرمانشاه (رکن2 و رکن3)، 3/6/1359، برابر گزارش گروهان صالحآباد مستند به اعلام پاسگاه هلاله، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 94263 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نقده)، ص96، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 5/6/1359، ص1.
- ↑ سند شماره 38894 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه اهواز، 4/6/1359، پیرو گزارشهای 2/6 و 3/6/1359.
- ↑ سند شماره 43194 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه اهواز به اطلاعات سپاه مرکز، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 409290 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص162، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 4/6/1359، ص1.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص15.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 4/6/1359، ص13، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
- ↑ سند شماره 409290 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین، ج1، ص245، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 2/6/1359، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
- ↑ سند شماره 43257 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص166، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 2/6/1359؛ و ـ سند شماره 409273 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص170، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 2/6/1359، ص1.
- ↑ سند شماره 43325 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سردشت)، ص93، از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی غرب، 9/6/1359، برابر اعلام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 43258 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص247، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 43185 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه شاهیندژ به عملیات سپاه مرکز، 3/6/1359؛ و ـ سند شماره 409290 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص163، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 4/6/1359، ص1.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، ص11؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 3/6/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص13، خبرنگار کیهان از ارومیه در مصاحبه با فرماندار میاندوآب.
- ↑ سند شماره 4341 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه ارومیه به اطلاعات سپاه مرکز، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 409290 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص162، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 4/6/1359، ص1، برابر اعلام سپاه ارومیه.
- ↑ سند شماره 141668 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص169، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه پاسداران غرب، 2/6/1359، برابر اعلام نیروی زمینی ارتش مستند به گزارش لشکر28 کردستان.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 2/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از تکاب.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 2/6/1359، ص11.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص10.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 163، تاریخ 7/6/1359، ص4، سنندج ـ خبرگزاری پارس، 6/6/1359.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1359، ص15.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، ص11، به نقل از خبرگزاری پارس از بابل؛ و ـ روزنامه کیهان، 3/6/1359، ص15، خبرنگار کیهان از بابل.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، ص10، خبرنگار انقلاب اسلامی از نور، 2/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 4/6/1359، ص15، خبرنگار سیار جمهوری اسلامی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 159، تاریخ 3/6/1359، ص2، تهران ـ خبرگزاری پارس، 2/6/1359.
- ↑ روزنامه نامه مردم، شماره 315، 2/6/1359، ص1.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، ص10.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1359، ص4.
- ↑ سند شماره 43251 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 2/6/1359.
- ↑ سند شماره 409273 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: ص35، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 2/6/1359، ص4.
- ↑ سند شماره 409290 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، 4/6/1359، ص2.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 409273 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص4، برابر گزارش ژاندارمری کل کشور.
- ↑ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص1.
- ↑ همان، صآخر.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 163، تاریخ 7/6/1359، صص3 و 4، لندن ـ خبرگزاری فرانسه، 24 اوت، 2/6/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 2/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری فرانسه از لندن.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 159، تاریخ 3/6/1359، ص28، رادیو مسکو (بخش عربی)، ساعت 20، 2/6/1359، به نقل از ساندی تایمز.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 3/6/1359، ص6.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1359، صآخر.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 3/6/1359، ص12؛ و ـ روزنامه کیهان، 3/6/1359، صآخر؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، ص2.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 3/6/1359، صص1 و 2.
- ↑ همان، صص1 و 3.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 2/6/1359، ص11.
- ↑ روزنامه کیهان، 3/6/1359، صآخر.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 160، تاریخ 4/6/1359، ص23، رادیو لندن (بخش عربی)، ساعت 8:30، 3/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 4/6/1359، ص6؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 4/6/1359، صص1 و 2، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری یونایتدپرس از نیویورک.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 2/6/1359، ص11.