1359.06.11

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.06.11
نام‌های دیگر یازده شهریور
تاریخ شمسی 1359.06.11
تاریخ میلادی 2 سپتامبر 1980
تاریخ قمری 22 شوال 1400



گزارش - 449

در ادامة دیپلماسی فعال عراق برای بهبود و تقویت روابط با کشورهای حوزة خلیج‌فارس، به گزارش رادیو کویت، از امروز شیخ خلیفه‌بن‌سلیمان آل‌خلیفه، نخست‌وزیر بحرین، دیدار رسمی سه‏روزة خود را از عراق آغاز کرد. در این دیدار یک هیئت تبلیغاتی نیز وی را همراهی می‌کرد. یادآوری می‌شود این خبر روز گذشته، رسماً در منامه اعلام شد با این توضیح که این دیدار به دعوت عزت ابراهیم، معاون شورای انقلاب عراق، انجام می‌شود. بخش عربی رادیو کویت ضمن اعلام این خبر، به نقل از خبرگزاری خلیج افزود: «شیخ خلیفه با مقامات عراق نحوة تقویت روابط دو کشور و مهم‌ترین مسائل منطقة عربی و خلیج [فارس] را در میان خواهد گذاشت. نخست‌وزیر بحرین در سال 1975 و 1979 از عراق دیدار کرده بود.»[۱] این درحالی است که رژیم صدام در داخل با جریان کمونیستی وابسته به شرق شکافی روزافزون دارد، تا جایی ‌که حزب کمونیست عراق، در یک نشست عمومی با اعضای اصلی خود، ضمن محکوم‌کردن رژیم حاکم بر عراق، از همه گروه‌های معارض و مبارز عراقی خواست تا در جبهه‌ای واحد برای سرنگونی رژیم صدام حسین تلاش کنند. دراین‌مورد نامة مردم، ارگان حزب تودة ایران، امروز نوشت: «چندی پیش پلنوم وسیع کمیتة مرکزی حزب کمونیست عراق، با شرکت رهبران و بسیاری از مسئولان بلندپایة آن حزب، تشکیل جلسه داد. این جلسه به بررسی اوضاع کنونی عراق و فعالیت ارگان‌های رهبری حزب پس از مرداد 1358 اختصاص داده شده بود. پلنوم کمیتة مرکزی حزب کمونیست عراق همچنین به مسائل مربوط به ضرورت تلاش پیگیر برای تشکیل یک جبهة دمکراتیک ملی، سازماندهی حزبی و گروه‌های پارتیزانی، که چندی پیش ازسوی حزب تشکیل گردید، پرداخت. درزمینة داخلی، پلنوم ضرورت مبارزة مشترک و متحد همة نیروهای ملی و دمکراتیک مخالف رژیم را برای واژگون‌ساختن بساط دیکتاتوری صدام حسین و استقرار حکومتی دمکراتیک و خلقی در آن کشور خاطرنشان ساخت. کمیتة مرکزی حزب کمونیست عراق، در پیامی به گروه‌های پارتیزانی ملی در کردستان عراق، همبستگی خود را با پیکار مسلحانة آنها علیه رژیم خونخوار عراق اعلام داشت. در گسترة مسائل خارجی، پلنوم در دو قطعنامة جداگانه پشتیبانی بی‌دریغ خود را از انقلاب‌های ایران و افغانستان ابراز کرد و در سندی دیگر، از دولت‌های منطقه خواست تا علیه حضور ناوگروه و هواپیمابرهای امریکایی در خلیج‌فارس به اقدام جدی بپردازند. ...»[۲]

گزارش - 450

تحرکات و جابه‌جایی نیرو و تجهیزات عراق در حجم وسیعی ادامه دارد و این، علاوه‌بر تجاوزات مکرر هوایی جهت شناسایی و حملات آتشباری روزمره، به‌ویژه در مناطق مرزی قصرشیرین است. درمورد این جابه‌جایی وسیع، گزارش امروز اطلاعات سپاه ارومیه با عنوان "جابه‌جایی نیروی دشمن در مرز آذربایجان‏غربی" حاکی است: «دولت عراق تمام پایگاه‌ها و پاسگاه‌های نظامی و مرزی خود را در منطقة مرگور و ترگور و آذربایجان‏غربی تا شعاع 20 کیلومتری در داخل خاک عراق به‌سرعت تخلیه و سپس آنها را بمباران و منهدم کرده و نیروهای ارتش بعث به‌طرف کرمانشاهان و خوزستان و خلیج‌فارس گسیل شده‌اند. احتمال حمله به مناطق نفتی ایران خیلی زیاد است. ضمناً گزارش کامل توسط پیک به تهران ارسال خواهد شد»[۳] در کنار این‌گونه گزارش‌های کلی، گزارش‌هایی مبنی‌بر جزئیات نقل‌وانتقال نیرو و تجهیزات عراق نیز می‌رسد. ازجمله امروز «یک ستون نظامی عراقی شامل حدود 8 دستگاه تانک، 24 دستگاه خودرو ایفا، 4 دستگاه نفربر، 4 دستگاه جیپ گاز از تیپ18 مستقر در "میدان" [عراق] به منطقة "توت‌خشکه" مقابل "قیطول"* اعزام و مستقر گردیده است.»[۴] از سوی دیگر، یک گزارش خودی در بازدید از وضعیت پاسگاه‌های مرزی ایلام که هم‌جوار خوزستان نیز محسوب می‌شود، حاکی‏از وضعیت نابسامان پدافندی واحدهای نظامی مستقر در این مناطق است. بنا به این گزارش، مناطق مزبور با مشکلاتی به این شرح دست‌به‌گریبان است: «ضعف فرماندهی و مراعات‌نکردن اصول و ضوابط نظامی حاکم ‌بر پرسنل و ابزار جنگی و نداشتن اطلاعات کافی از منطقة مرزی؛ نامنظم‌بودن تانک‌ها و توپخانه، به‌طوری‌که در بازدید مورخه 11/6/59 که از کلیة واحدهای مستقر در نوار مرزی (عین‌خوش، بیات، موسیان و سمیده) به عمل آمد، مکانی که تانک‌های چیفتن در آن مستقر شده بودند، به‌خصوص در نزدیکی سمیده، برای تقویت پاسگاه سمیده هیچ کارآمدی و استفاده‌ای نداشتند. [همچنین] نفربرهایی که در حومة پاسگاه بیات مستقر بودند، طبق گفتة فرمانده مربوطه هیچ‌گونه بازده و کارآمدی جهت دفع نیروهای عراقی ندارند [و] فقط به‌خاطر چاه نفت و کارکنان آن مستقر شده‌اند.» در این گزارش دربارة دیگر مشاهدات و کمبودهای موجود در پاسگاه‌های مزبور آمده است: «کمبود پرسنل در پاسگاه‌ها؛ ناآشنایی پرسنل نسبت به منطقة استحفاظی و بی‌تفاوتی بعضی از پرسنل پاسگاه‌ها تا جایی ‌که در 300 متری پاسگاه "واوی" توسط مزدوران عراقی مین‌گذاری می‌شود و تانکر آبی که برای استفادة پرسنل از جادة اصلی وارد جادة فرعی می‌شود، منفجر و لاستیک [آن] متلاشی می‌گردد.» در پایان این گزارش، تقاضای اقدام سریع و انقلابی جهت رفع کمبودها و تقویت پاسگاه‌های مرزی، از مسئولان امر شده است.[۵] درزمینة فعالیت‌های هوایی امروز عراق، سرهنگ کریمی، فرمانده ناحیة ژاندارمری کرمانشاه، دربارة تجاوزات مکرر هوایی عراق به حریم فضایی ایران گفت: «دو هواپیمای عراقی امروز در آسمان مهران و دهلران به حریم هوایی ما تجاوز کردند که با آتش نیروهای مرزی ما عقب رانده شدند. به‌طورکلی این نوع تجاوزات هوایی بیشتر برای شناسایی و نه بمباران این مناطق است.»[۶] در آبادان نیز ساعت 21:30 دقیقه امروز، یک فروند بالگرد عراقی به منطقة آبادان در نزدیکی پالایشگاه تجاوز کرد که پس از تیراندازی به آن، فوراً به‌سوی عراق متواری شد.[۷] همچنین، در ساعت 21:45 دقیقه امروز، توپخانه‌های ضدهوایی مستقر در فرودگاه آبادان به‌طرف یک هواپیمای دشمن که بر فراز آسمان ایران مشاهده شده بود تیراندازی کردند که هواپیمای مذکور محل را ترک کرد.[۸] گزارش امروز شهربانی آبادان همچنین حاکی‏از تحرکات ناوهای عراقی در اروندکنار است. بنا به این گزارش: «حرکت ناوهای بیگانه ـ عراقی و مصری ـ در اروندکنار تا نزدیکی [اسکله] نمره 4 [آبادان] نزدیک گردیده است.»[۹] عراق همچنین عده‌ای از نیروهای ممتاز شرطة خود را که در یک دورة اطلاعاتی در بصره شرکت کرده بودند پس از پایان دوره، جهت کارهای اطلاعاتی به نوار مرزی مقابل ایران اعزام کرده است.[۱۰]

گزارش - 451

در ادامة حملات عراق در منطقة عمومی قصرشیرین، گزارش صبح امروز خبرگزاری پارس از قصرشیرین دربارة درگیری‌های این منطقه حاکی است: «دیشب تنگ توشاوه [ترشابه] همچنان صحنة درگیری‌های ایران و عراق بود و مهاجمین مسلح با برخورداری از آتش توپخانه عراق به‌سوی مواضع پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در اطراف این گذرگاه آتش گشودند، که پاسداران انقلاب اسلامی، فدائیان امام خمینی و پیشمرگان مسلمان کرد با دلاوری و شجاعت و برخورداری از پشتیبانی آتشبارهای ارتش جمهوری اسلامی مواضع مهاجمین را درهم کوبیدند و یک تپه را از تصرف آنها خارج ساختند.» در این گزارش همچنین آمده است: «نیروهای بعث عراق در 24 ساعت گذشته، از مواضع خود در پله‌چفت به‌سوی منطقة مرزی قصرشیرین آتش گشودند و تیراندازی‌های آنها تا صبح امروز ادامه داشت.» بنا به همین گزارش، «تنها در درگیری‌های مرزی قصرشیرین 46 تن از نیروهای بعث عراق کشته شدند و 4 دستگاه تانک و یک خودرو عراقی از بین رفت و پاسگاه‌های مرزی "علی‌میر"، سرپاسگاه "سیاه دارخور" و منطقة "بانمیل" عراق که از مواضع مهم و انبار مهمات این کشور بود، به‌کلی منهدم و متحمل تلفات زیادی شدند. ...»[۱۱] در درگیری‌های چند روز اخیر همچنین 3 آتشبار ضدهوایی، 2 جیپ مخابرات سیار و 2 آشیانة توپخانه عراق نابود شدند.[۱۲] همچنین، گزارش پاسگاه هدایت تابع گروهان قصرشیرین حاکی است که در ساعت 7:50 دقیقة بامداد امروز، از سمت پاسگاه پله‌چفت عراق 5 گلوله توپ به‌طرف آق‏داغ و کوره گچ‌های اطراف پاسگاه هدایت شلیک شد که خسارات جانی و مالی در بر نداشته است.[۱۳] از طرف دیگر، به‌دنبال حملات پی‌در‌پی عراق در چند روز اخیر در این مناطق و پاسخ متقابل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی، که موجب انهدام چند پایگاه و انبار مهمات عراق شده، ارتش عراق دورتادور شهر خانقین را حصار کشیده و در همین ‌حال، علاوه‌بر ایجاد یک ستاد جنگی در شهر خانقین، که نزدیک‌ترین شهر به قصرشیرین و مرز خسروی ایران است، مبادرت به تعبیة سنگر و استقرار تانک‌ها و استحکامات نظامی در محیط این شهر کردند، به‌طوری‌که در هر سنگر که فاصلة کمی با هم دارند چهار تانک و چندین نیروی عراقی مستقر هستند.[۱۴]

گزارش - 452

درحالی‌که در نوار مرزی غرب و جنوب‌غربی کشور عراق به‌طور روزافزونی مشغول تقویت، آماده‌سازی و انتقال نیرو و تجهیزات و استحکامات است، تحرکات و تحریکات گروه‌های سیاسی چپ و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در برخی شهرهای خوزستان ازجمله اندیمشک، آبادان و خرمشهر ادامه دارد. امروز اندیمشک، در واکنش به تحریکات و تبلیغات ضدانقلابی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) صحنة برخوردهای عمومی با این سازمان بود. به گزارش مسئولان امنیتی: «از ساعت 9:20 الی 14:40 دقیقه، به حکم دادستان انقلاب اسلامی خوزستان کلیة کتاب‌فروشی‌ها و احزاب و گروه‌های چپ در اندیمشک توسط سپاه پاسداران و عده‌ای از مردم در حضور بخشدار آن شهرستان مصادره شد.» در بولتن خبری ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی دراین‌باره اضافه شده است: «این کار بدون هیچ‌گونه درگیری پایان پذیرفته و بعد از این جریان، مردم اندیمشک ضمن یک راه‌پیمایی باشکوه این عمل را تأیید کردند.»[۱۵] دراین‌حال، درپی اعلام دادسرای انقلاب اسلامی آبادان و خرمشهر مبنی‌بر ممنوعیت فعالیت گروه‌های سیاسی در این دو شهر، که باتوجه‌به وضعیت رو به وخامت مرزی و تحرکات عراق از یک‌سو و برگزاری دادگاه رسیدگی به فاجعة سینما رکس از سوی دیگر انجام گرفت، امروز سازمان چریک‌های فدایی خلق (اقلیت) که با رویکرد برپایی انقلاب علیه نظام موجود نقش بسیار فعالی در برهم‌زدن فضای این دو شهر و اغلب شهرها به‌ویژه در خطة شمالی کشور برعهده داشته است، ضمن مقالة مفصلی به این‌گونه احکام دادگاه‌های انقلاب در شهرهای مختلف اعتراض کرد.[۱۶]

گزارش - 453

در آذربایجان‏غربی، محدودة وسیعی از تکاب تا ارومیه شامل شاهین‌دژ و نقده، امروز عرصة درگیری‌های نیروهای خودی و عناصر وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی بود. درحالی‌که وضع مهاباد دیروز و دیشب کاملاً آرام توصیف شده است،[۱۷] در ارومیه نیروهای کمکی خودی بیشتری از راه رسیده‌اند و 83 نفر در انتظار ملحق‌شدن به نیروهای مهاباد هستند.[۱۸] دراین‌حال، در شهرها و روستاهای اطراف مهاباد، درگیری‌های پراکنده همچنان وجود دارد. امروز درگیری در محور تکاب ـ ماه‌نشان با طول تقریبی 100 کیلومتر، پس از 15 روز نبرد سخت، با تلاش نیروهای سپاه و ارتش و پاک‌سازی روستاهای این محور، به پایان رسید. درنتیجة این عملیات، گردنة پل ساروق و 24 روستا در ماه‌نشان (استان زنجان) و تکاب ازجمله مناطق بادمحمود، فیض‌آباد، آلاسقل، ترمکچی، بهرلو، قزقاپان‌ترک، داش‌بلاغ، کریم‌آباد، پهلوان، ساروق، چهارقلعه، حسن‌آباد، شیرمرد، انگورد، احمدآباد علیا و سفلی، چراغ‌تپة بالا و پایین، یارعزیز، رزه‌شوان، آلوچة علیا و سفلی، تازه‌کند، آغ‌درة بالا و پایین، امین‌آباد و تمام ارتفاعات مشرف به آنها از وجود عناصر مسلح وابسته به گروه‌های غیرقانونی پاک‌سازی گردید. درمجموع این درگیری‌ها، 3 نفر از رزمندگان شهید و 5 نفر مجروح شدند. از افراد مسلح ضدانقلاب نیز 17 نفر به اسارت نیروهای خودی درآمدند.[۱۹] همچنین، با تلاش پیشمرگان مسلمان کرد شاخة شاهین‌دژ با همیاری سپاه پاسداران و کمیتة انقلاب اسلامی منطقه، عملیات پاک‌سازی در روستاهای بی‌بی‌کن، داش‌گسن، قره‌تپه، مستان‌آباد، حاجی‌آباد، آق‌جوان، احمدآباد و موشان‌دره با موفقیت به انجام رسید. در جریان این درگیری‌ها که با گروه‌های مسلح غیرقانونی و افراد مسلح حزب دمکرات روی داد یکی از پیشمرگان مسلمان کرد از ناحیة پا مجروح شد و 9 تن از افراد دمکرات کشته و عدة زیادی از آنها مجروح شدند و تعدادی سلاح به دست نیروهای خودی افتاد.[۲۰] در همین منطقه بازهم خبر می‌رسد که در روستای چوپلو* از توابع شاهین‌دژ، درگیری میان قوای خودی و گروه‌های مسلح غیرقانونی، که از دیشب آغاز شده تا صبح امروز همچنان ادامه داشته و از سپاه تکاب درخواست یک فروند بالگرد کبری شده است.[۲۱] اما گزارش تکمیلی دربارة همین حادثه حاکی است: «درپی صحبت با استاندار آذربایجان‏شرقی و تماس با ظهیرنژاد [فرمانده نیروی زمینی ارتش]، ایشان قول دادند هلیکوپتر تا ساعت 11 به تکاب برسد، ولی طبق اطلاع واصله یک هلیکوپتر دررابطه‌با کار دیگری به تکاب رفته، ولی در عملیات شرکت نکرده [است].»[۲۲] در گزارش دیگری از همین منطقه آمده است: «در درگیری بین پاسداران و مهاجمین [ضدانقلاب] در حین پاک‌سازی منطقة بنی‌کندی تکاب، 1 [تا] 2 کیلومتری بنی‌کندی، یک پاسدار شهید و 4 مهاجم کشته شدند.»[۲۳] طبق گزارش ناحیه ژاندارمری ارومیه نیز در ساعت 22:05 دقیقه امروز، از سمت جنوب‌شرقی ایستگاه راه‌آهن قره‌تپه و تپه‌های مجاور، ازطرف اشرار به نیروهای ژاندارمری پایگاه تیراندازی شده است که بلافاصله به آتش مهاجمان پاسخ داده شده و درگیری تا ساعت 4:50 دقیقه بامداد روز بعد، ادامه داشته است. در این درگیری به افراد خودی آسیبی وارد نشده است.[۲۴] در همین‌ حال، در اطراف نقده نیز درگیری‌های پراکنده‌ای میان قوای مسلح خودی و گروه‌های مسلح معارض با نظام در جریان است. دراین‌زمینه، گزارش فرمانده ناحیة ژاندارمری آذربایجان‏غربی حاکی است: «پایگاه عملیاتی ژاندارمری مستقر در روستای چیانه* نقده در ساعت 1:45 دقیقه مورد حمله با سلاح‌های سنگین و سبک مهاجمین قرار گرفت و افراد پاسگاه تا ساعت 3:15 دقیقه بامداد، به آتش مهاجمان پاسخ دادند و آنها را مجبور به عقب‌نشینی کردند.»[۲۵] همچنین، «در درگیری امروز بین نیروهای سپاه نقده و مهاجمین در منطقه دشتگوره** و شَوَله، یک نفر از مهاجمین کشته و عده‌ای زخمی شدند. از نیروهای خودی نیز یک نفر زخمی شد.»[۲۶] از سوی دیگر، در ادامة عملیات بمب‌گذاری و مین‌گذاری توسط عوامل مزبور، به‌ویژه در جاده‌های مواصلاتی که اغلب خاکی هستند، در همین منطقه در ساعت 10 بامداد امروز، براثر انفجار یک مین در 3 کیلومتری نقده، 2 سرنشین یک وانت‌بار کشته و 9 تن دیگر از اهالیِ محل مجروح شدند.[۲۷]

گزارش - 454

امروز تحرکات گروه‌های مسلح معاند با نظام در برخی مناطق کردنشین همچنان با حمایت و پشتیبانی رژیم عراق ادامه یافت. دراین‌زمینه، نیروی زمینی ارتش از جمع‌آوری گندم توسط این عوامل از قریة شیخ‌ بوکان و ارسال آن از راه بانه برای شیخ جلال حسینی؛ صاف‌کردن منطقه‌ای در کوه‌های برستم در مریوان و اورامانات برای فرود بالگرد، ورود سلاح‌های سنگین از اورامانات به مریوان، مخفی‌کردن تعداد زیادی سلاح و مهمات در باغی‌خان، نزدیک دزلی؛ تجمع افراد مسلح غیرقانونی در دزلی و اورامانات تخت و اطراف هانی‌گرمله خبر می‌دهد.[۲۸] یک گزارش دیگر از نیروهای اطلاعاتی خودی حاکی است: «عناصر عراقی به گروه‌های گوناگون مهاجم ابلاغ کرده‌اند که در مناطق مختلف گروگان‌گیری کرده و در مقابل پاداش دریافت نمایند.»[۲۹] این درحالی است که با انفجار یک مین دیگر در جادة روستای "نشور" سنندج، 3 سرنشین یک لندرور به شهادت رسیدند و یک نفر دیگر به‌شدت مجروح شد و خودرو مزبور نیز به‌کلی از بین رفت.[۳۰] همچنین، براثر انفجار یک بمب در گاراژ "امیدوار" کرمانشاه که در ساعت 10:40 دقیقه امروز رخ داد، 5 نفر مجروح شدند.[۳۱]

گزارش - 455

با انشعاب در حزب دمکرات کردستان که به نام "حزب دمکرات کردستان (پیرو کنگره چهارم)" معروف شده، حزب توده نیز همسو با گروه منشعبین، مدام به افشاگری علیه قاسملو و گروه وابسته به او دست می‌زند. ازجمله نامة مردم ارگان مرکزی حزب توده، در شماره امروز خود دو نامه منتشر کرد که نشان‌دهندة وابستگی قاسملو به دولت عراق است. در گزارش این نشریه آمده است: «دو نامه‌ای که ذیلاً آنها را منتشر می‌سازیم درواقع بیان اعتراض نیروهای صدیق خلق کرد در مقابل روش خائنانه قاسملو و همفکرانش در تهی‌ساختن محتوی مردمی "حزب دمکرات کردستان" و تبدیل‌کردن آن به گروهی دزد، اوباش و مزدور بعث است. نامة نخست، که در تاریخ 27 خرداد 59 نوشته شده است، خواست واقعی پیشمرگان صدیق خلق کرد را می‌نمایاند و نشان می‌دهد که فرزندان واقعی خلق کرد، چگونه دشمنان منافع خویش را می‌شناسند. ... نامة دوم بیان به‌شدت اعتراض‌آمیز به وضعی است که قاسملو و همفکرانش در حزب دمکرات کردستان پدید آورده‌اند و این حزب را به وسیله‌ای در دست مزدوران دشمن بدل کرده‌اند.» نامة اول اعتراضیه‌ای از نیروهای این حزب است و در آن آمده است: «از مفرضة شاهو و داوطلبان به حزب دمکرات کردستان ایران، محترماً به عرض می‌رساند که پیشمرگان جان‌بر‌کف مفرضة شاهو و عده‌ای دیگر از پیشمرگان داوطلب از حزب دمکرات کردستان ایران تقاضا می‌نماییم با پشتیبانی کامل حزب دمکرات، که نامبردگان آمادگی خود را برای مبارزه در مناطق کردنشین بانه، مریوان، قصرشیرین، پاوه، نوسود، جوانرود، نفت‌شهر و اطراف کرمانشاه با افراد پالیزبان، اویسی و سپاه رزگاری و ایادی و سرسپردگان حزب فاشیست بعث عراق شیخ محمد کربچنه، عثمان نقشبندی، سردار جاف و شیخ جلال حسینی و سایر ضدانقلابیون... اعلام می‌داریم. لذا تقاضا داریم امکانات لازم را در منطقه در اختیار داوطلبان قرار دهید تا به این عمل انقلابی خود جامة عمل بپوشانیم. ...» در بخشی از نامه دوم که گزارشی از فرمانده مرز و فرماندهان شاخة مریوان به یکی از فرماندهان حزب دمکرات است، چنین آمده است: «قابل توضیح است که ح. د. ک. ا. در مریوان قبل از جنگ تابستان 58، نه‌تنها هیچ فعالیتی نداشت، بلکه حتی عضوی نیز نداشت. دفتری در خیابان بیمارستان و تجمع 3 نفر حسین ژاندارم، محمود آشتیانی و توفیق محمودیان در این دفتر، حزب بود و بس. همان‌طورکه آگاه هستید، جنگ باعث تقویت و نفوذ حزب در میان مردم کردستان، به‌علت جانبازی پیشمرگان در منطقة کردستان شد. این روند بر حزب دمکرات مریوان اثر گذاشت و عدة زیادی به‌عنوان پیشمرگ به حزب پیوستند که متأسفانه بیشتر بر دو قسم بودند: یک دسته برای چپاول (به‌هنگام خلع‌سلاح پاسگاه‌ها) مانند توفیق قادرزاده و اطرافیانش، حسین ژاندارم، کریم حاجی، علی‌حمه شکوفه و... دستة دوم جوانمردان محلی که از ترس جان و اسلحه خود به‌هنگام خلع‌سلاح پاسگاه‌ها به صفوف پیشمرگان حزب پیوستند. خوب می‌دانید که بعد از آمدن حزب به داخل شهر، نه‌تنها تنظیمات حزبی برای تشکیل حوزه و تشکیلات در سطح شهر و روستا به عمل نیامد، بلکه به‌علت وجود شخصی معلوم‌الحال چون محمود آشتیانی در سمت مسئولیت تشکیلات که در اذهان عمومی به ساواکی معروف بود، باعث دلسردی مردم از حزب شد. ...» در بخش دیگری از نامة دوم ضمن نام‌بردن از برخی افراد و فرماندهان شرور که درارتباط‌با حزب بعث عراق نیز می‌باشند، آمده است: «دیدار آنها (سیدرسول و سروان شاهد) با سران رزگاری، جلوگیری نکردن از اقدامات بعث در منطقه، برکنارنکردن عوامل مشخص بعث در حزب، جلوگیری‏نکردن از رفتن خانوادة پیشمرگان برای پناهندگی به عراق، موضع‌گیری نکردن در مقابل رزگاری، شیخ محمد کربچنه که هر دو در منطقه ما عمل می‌کنند، عدم ‌تصفیه عناصر دزد و اوباش از صفوف حزب و... که حتماً از آنها آگاه هستید، به‌راستی دیگر زمینه‌ای برای فعالیت سالم برای من و امثال من نگذاشته است. لذا با حفظ عضویت، از کلیه مسئولیت‌های حزبی در منطقه که برعهدة حقیر بود تازمانی‌که حزب اقدام به موضع‌گیری قاطع در مقابل مسائل فوق ننماید، سلب مسئولیت می‌کنم و هیچ‌گونه تعهدی را بر عهده نخواهم گرفت. مسئول مرز و عضو تشکیلات مریوان؛ رحمت عطری، 15/4/59.»[۳۲]

گزارش - 456

سپاه نوظهور پاسداران انقلاب اسلامی علاوه‌بر مقابله با تجاوزات مرزی عراق و حملات و درگیری‌های گروه‌های مسلح غیرقانونی در مناطق کردنشین، در دیگر مناطق و شهرهای کشور نیز مأموریت‌های بسیار متنوعی دارد که باتوجه‌به ضعف نیروهای انتظامی چون شهربانی و ژاندارمری، قابل‌توجه است، به‌ویژه که گاه براثر ناهماهنگی بین نیروهای انتظامی مزبور و افراد سپاه پاسداران در شهرها، برخوردها و مشکلاتی نیز میان این نیروها، که اکنون رسماً در خدمت انقلاب اسلامی هستند، بروز می‌کند. نامۀ امروز روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز یک نمونۀ قابل‏توجیه و تأمل دراین‏زمینه است. در این نامه، که به‌عنوان "نامة شکایت‌آمیز، روشنگرانه و هشداردهندة سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نسبت به پاره‌ای از رویدادها و مسائل و مشکلات پیش‌آمده" منتشر شده، ضمن اشاره به ماجرای اهانت عده‌ای از مأموران کلانتری هجده به یک پاسدار و سپس درگیری آنان با گروه تحقیق سپاه پاسداران، مواردی چند از این نوع برخوردها در گوشه ‌و کنار کشور یادآوری شده و آمده است: «اگر در کوهدشت چندی پیش مسئولین معلوم‌الحال ژاندارمری، فرمانده سپاه و مسئول تحقیقات و اطلاعات سپاه را به اتهامی واهی و پوچ (درحالی‌که اصولاً در صلاحیت آنان نبود) دستگیر و بازداشت می‌کنند، اگر در کرج در ماه گذشته ژاندارمری، پاسدار سپاه را به‌جرم تیراندازی به‌سوی اتومبیلی که به ایست پاسدار در شب توجه نکرده، بدون اطلاع سپاه دستگیر و با زدن دستبند به مدت 24 روز به زندان می‌افکنند، اگر در الیگودرز 2 تن از پاسداران توسط شهربانی دستگیر و بدون اطلاع سپاه زندانی می‌شوند (مورد جرم پاک‌کردن شعارهای کمونیستی در شب و شکایت یکی از چپی‌ها بوده است)، اگر در تهران خسروخان قشقایی به‌جهت والای ملی‌گرایان پس از شلیک گلوله به گردن برادر پاسدارمان آزاد و از مقام ایشان اعادة حیثیت می‌شود (ایشان از سرداران ملی و رهروان خط... هستند) اگر در جریان معروف امجدیه، سپاه این‌چنین به ناحق آماج حملات بی‌رحمانه ازسوی مسئولان مملکتی قرار می‌گیرد، بالاخره اگر در تهران شهربانی به‏کرات پاسداران را بدون اطلاع سپاه دستگیر و با پشتوانه دادسرای عادی [عمومی] زندانی می‌کند و حتی مورد اذیت و آزار و بی‌حرمتی قرار می‌دهد و پس از مدت زیادی سردواندن با سرِ تراشیده رها می‌سازد و ده‌ها نمونة دیگر، این همه نمودهای جزئی از همان جریان کلی است که درجهت محو و نابودی نیروهای انقلاب و درنتیجه استقرار حاکمیت مجدد نیروهای ضدانقلاب بر دوش محرومین این جامعه گام برمی‌دارد. اگر این جریان سریعاً از ریشه خشک نشود و رشد آن در تمامی سطوح متوقف نگردد، نیروهای انقلاب اسلامی با خشمی عظیم به آوردگاه این جریان مخرب تاخته، بنیاد آن را به دست طوفان خواهد سپرد و آن زمان هرگز بازوان فلج مزبور، ازقبیل شهربانی، ژاندارمری که به یاری همین نیروهای انقلاب اسلامی اندکی قوت و قدرت مجدد گرفته‌اند، هرگز مجال عرض اندام و یارای مقاومت نخواهند داشت.»[۳۳]

گزارش - 457

به‌دنبال تحرکات اخیر عوامل وابسته به خسرو و ناصر قشقایی در مناطق فارس و خوزستان، به‌ویژه هفته گذشته «در شهرستان ایذه و تحریک و دعوت افراد برای خرابکاری و مقابله با جمهوری اسلامی»،[۳۴] و نیز درپی تحرکات اخیر آنها در فیروزآباد فارس و اطراف شیراز، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی فیروزآباد فارس در اطلاعیه‌ای خطاب به عشایر فارس اعلام کرد: «روحانیت مبارز و پاسداران انقلاب اسلامی حامیان مستضعفان می‌باشند، فریب تبلیغات شوم خوانین مزدور امریکا را نخورید، بیدار باشید و برعلیه فئودال و خوانین، به‌خصوص ناصر و خسرو و ایادی معلوم‌الحالش متحد شوید و نگذارید توده غیرتمند عشایر و کسانی که عشق به اسلام و جمهوری اسلامی دارند دوباره گرفتار ظلم و ستم خوانین شوند. البته به یاری خدا حساب این ستمگران به‌زودی رسیده خواهد شد. ...»[۳۵] از سوی دیگر، درخصوص حوادث و جریاناتی که امروز در شیراز اتفاق افتاد، که در آن هواداران مجاهدین خلق (منافقین) نقش بارزی داشتند، روابط عمومی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شیراز اطلاعیه‌ای منتشر کرد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «از چند روز قبل مردم آزادة فارس را در جریان توطئه‌هایی که در منطقه در شرف تکوین است گذاشتیم و گفتیم که اشرار و خوانین امریکایی به کمک گروهک‌های وابسته به بیگانه قصد دارند در فارس ایجاد بلوا و هرج‌ومرج نمایند تا بدین‌وسیله حاکمیت خود را بر مردم و توده‌های عشایر زحمت‌کش به دست آورده و زمینه را برای حمله‌های امریکا فراهم سازند. در حدود ده روز است که مرتباً ایادی این اشرار و خوانین مزدور جاده‌ها را بسته و اموال مردم را غارت می‌کنند. ضمن تحقیقات گسترده‌ای که در منطقه به عمل آمده، گزارشاتی مبنی‌بر همکاری گروهک‌های چپ و چپ‌نما خصوصاً سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به سپاه می‌رسید. تا اینکه در تاریخ سه‌شنبه 11/6/59 مشاهده کردیم که اعلامیه‌ای به‏صورت بسیار گسترده در سطح شهر پخش شد که در آن از قول یکی از خانواده‌های مجاهدین خلق [منافقین] اعلام کرده بودند که به دستور دفتر حضرت آیت‌الله دستغیب و دفتر تحکیم وحدت، عده‌ای قصد حمله به خانة آنها را دارند و با گزارشاتی که از قبل به ما رسیده بود باتوجه‌به جریاناتی از قبیل "درگیری امجدیه که توسط مجاهدین خلق برنامه‌ریزی شده بود و زمینه‌ساز کودتای امریکایی بود" بلافاصله دست به کار شده و ازطریق رادیو به مردم هشدار دادیم و حضرت آیت‌الله دستغیب امام‌جمعة مبارز شیراز نیز اعلامیة فوق را تکذیب نمودند. وقتی که به محل رفتیم همان‌طورکه پیش‌بینی می‌کردیم میلیشیای قهرمان را دیدیم که به‌صورت منظم و مجهز آمادة هجوم چماق‌داران و اراذل و اوباش و... بودند! ولی با کمال تعجب مشاهده کردند که مردم آگاه‌تر از آن‌اند که با یک اعلامیه ساختگی و تحریک‌آمیز آلت دست قرار بگیرند. این یک فرمول کهنه و روشده مجاهدین خلق [منافقین] است که چون مرگ خود را می‌بینند، با یک درگیری ساختگی عوامل و ایادی آگاه و ناآگاه خود را جمع‌آوری کرده و می‌کوشند تا با مظلوم‌نمایی و کشته‌سازی، بازار کساد خود را رونق بخشند. این جریانات در ارتباط مستقیم با توطئه‌های اشرار و خوانین امریکایی در منطقه می‌باشد که هریک زمینه‌ساز دیگری و نهایتاً آسان‌سازی دخالت مستقیم امریکا در ایران می‌باشد. ...»[۳۶] روابط عمومی سپاه شیراز همچنین دربارة حادثة امروز در بیمارستان نمازی شیراز که منجر به زخمی‌شدن یکی از کارکنان این بیمارستان شده است، در اطلاعیة جداگانه‌ای اعلام کرد: «در تاریخ سه‌شنبه 11/6/59 چند نفر از برادران پاسدار که مورد اصابت گلوله قرار گرفته بودند به بیمارستان نمازی منتقل می‌گردند. در آنجا یکی از برادران به انتظامات بیمارستان که به بیماران اهانت می‌نموده و با وضعی غیرانسانی با آنها برخورد کرده است اعتراض می‌نماید، که یکی از حسابدارهای بیمارستان از موضع غیرمسئولانه با هتاکی به پاسداران به آنها حمله‌ور می‌شود و وقتی پاسداران ایشان را دعوت می‌نمایند تا با صحبت‌کردن مسئله را حل نمایند، مجدداً عده‌ای از پزشک‌نماهای پاک‌سازی‌شده با ایجاد جو سروصدا مبادرت به درگیری با پاسداران می‌نمایند. در همین وقت صدای تیر شلیک‏شده‌ای به گوش می‌رسد و تیر به پای یکی از حسابدارهای بیمارستان اصابت می‌نماید. طبق اظهارات دقیق یکی از مسئولین بیمارستان، که با مشخصات کامل به دادستانی انقلاب معرفی شده، از قول یکی از رزیدنت‌ها نقل می‌نماید که پزشکی را مشاهده کرده است که کلتی را در کاغذ پیچیده و رد می‌نماید. علاوه‌براین، چند نفر از شهودی که در اطراف بودند کتباً با ذکر مشخصات کامل خود اظهار داشته‌اند پزشکی را دیده‌اند که اسلحه‌ای را در کیف گذاشته و از محوطة بیمارستان فرار کرده است. ...» در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: «عده‌ای از پزشک‌نماهای وابسته به بیگانه و در خط امریکا در جریان اعدام یکی از همپالگی‌هایشان، بیمارستان‌های شیراز را به‌حالت اعتصاب کشانده و از معالجه بیمارانی که بعضی از آنها از راه‌های بسیار دور به امید شفا و درمان به شهر آمده بودند خودداری کردند... و در روز سه‌شنبه نیز همین قماش پزشک‌نماهای مزدور از داخل بیمارستان به‌طرف مردم و پاسداران تیراندازی می‌نمایند. ...»[۳۷]

گزارش - 458

به‌دنبال تشدید فعالیت‌های تحریک‌آمیز و ضدانقلابی هواداران گروه‌های سیاسی چپ و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در شهرهای مختلف کشور و ایجاد درگیری لفظی و فیزیکی با گروه‌هایی از مردم و نیز درپی ممنوعیت فعالیت این گروه‌ها در برخی شهرها در هفتة پیش، امروز نیز در گرگان اعلام شد که دادستان انقلاب اسلامی گرگان فعالیت مجاهدین خلق (منافقین)، فدائیان خلق، پیکار و حزب توده را تا تعیین تکلیف آنها ازسوی مجلس شورای اسلامی در گرگان ممنوع اعلام کرده است.[۳۸] امروز همچنین در اطلاعیه‌ای که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مازندران (مرکز علی‌آباد) گرگان درمورد کشف یک شبکة گستردة اطلاعاتی سازمان چریک‌های فدایی خلق در شمال کشور، منتشر کرد، آمده است: «طی تحقیقاتی که توسط سپاه پاسداران با همکاری مردم به عمل آمد، یک ساختمان که متعلق به چریک‌های فدایی خلق بود و از مدت‌ها قبل در آن رفت‌وآمدهای مشکوک صورت می‌گرفت زیر نظر قرار گرفت. سپاه پاسداران بعد از اخذ حکم کتبی دادستانی شهرستان گرگان از منزل مذکور بازرسی به عمل آورد که طی این بازرسی وسایل و مدارک زیر کشف شد: 1. تهیة گزارشات مختلف از منطقه که حاکی‏از فعالیت‌های چشمگیر این سازمان در منطقة ترکمن‌صحرا جهت توطئه‌چینی و آشوب است. 2. شناسایی نیروهای در خط امام تحت‌عنوان فالانژها و ارتجاع. 3. زیرنظرداشتن نیروهای نظامی. 4. تهیة نقشه و کروکی از برخی نقاط منطقه. 5. شناسایی و تهیة گزارش از پاسدارانی که در درگیری گنبد شرکت داشته و ارسال این گزارشات و مشخصات پاسداران به شبکه و نیز مقدار زیادی گزارشات مختلف با دستخط افراد این شبکه از شهرهای گرگان، گنبد، آق‌قلا، بندر ترکمن، و دیگر نقاط منطقه که این گزارشات ارتباط آنها را در درگیری‌های گنبد و کردستان نشان می‌دهد.» در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: «دراین‌رابطه مدارک اطلاعاتی و وسایل به‌دست‌آمده عبارت‌اند از مقداری باروت، دستگاه فرستنده، دستگاه تقویتی، وسایل درمانی در زمان اضطراری (وسایل جراحی)، چند برگ تقاضای گذرنامه، انواع و اقسام نشریات سازمان از کردستان و گنبد و سایر نقاط که تکثیر و بسته‌بندی شده بود. ...»[۳۹] دراین‌حال، از بابل نیز خبر می‌رسد که جلسات دادگاه انقلاب اسلامی این شهر پس از محاکمة 28 تن از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که در ایجاد تشنج روز عید فطر در بابلسر و ایجاد بی‌نظمی در شهر دخالت داشتند، با صدور حکمی آنها را به 40 روز تا 4 ماه حبس تأدیبی، با احتساب مدت بازداشت، محکوم کرد.[۴۰] از سوی دیگر، در تهران نیز به حکم دادستان کل انقلاب، انتشارات "نوپا" و "رزم" وابسته به حزب توده در خیابان فخر رازی تعطیل شد. در اطلاعیة روابط عمومی دادستانی کل انقلاب درمورد تعطیلی این دو انتشارات آمده است که هر دو از پایگاه‌های حزب توده بوده و در لوای انتشارات، از این محل به‌عنوان خانة تیمی نیز استفاده می‌شده است. طبق این گزارش، «همچنین از این محل دوربین‌های عکس‌برداری، اعلامیه‌های فدائیان خلق، وسایل فیلمبرداری و وسایل چاپ و عکس‌های مختلفی از هواداران این سازمان درحال درست‌کردن پلاکارد کشف و ازطرف دادستانی مصادره گردید.»[۴۱]

گزارش - 459

بحث، گفت‌وگو و مناقشه بر سر تعیین هیئت وزیران و توافق دراین‏باره میان بنی‌صدر و محمدعلی رجایی هنوز به نقطة مشخص و واحدی نرسیده است و به‌دنبال جلسة طولانی شب گذشته میان سران دو جناح حاکم، امروز نیز دراین‌مورد بحث و گفت‌وگو ادامه داشت. امروز صبح محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر در جلسة علنی مجلس شورای اسلامی شرکت کرد تا گزارشی از روند تعیین هیئت وزیران و مباحث مطرح‌شده با بنی‌صدر را بیان کند، که البته باتوجه‌به قرار جلسه ساعت 11 صبح امروز با بنی‌صدر، موفق به ارائة گزارش کامل به نمایندگان مجلس نشد. وی در جلسة امروز مجلس شورای اسلامی گفت: «دیروز صبح رئیس‌جمهور در نامه‌ای به هیئت سه نفری تعیین نخست‌وزیر از آنها دعوت می‌کند که با هم جلسه‌ای داشته باشند. از من و چند تن از نمایندگان مجلس هم دعوت شده بود که در این جلسه شرکت کنیم؛ که البته لازم به تذکر است که این نمایندگان فقط به‌عنوان کسانی که می‌توانستند در حل مسئله کمک کنند، دعوت شده بودند نه به‌عنوان نمایندة مجلس. به این ترتیب جلسة دیشب تشکیل شد و پس از بحث‌های زیاد، معلوم شد که نکات ابهامی وجود داشته که خوشبختانه آن ابهامات در حضور برادران رفع شد و جلسه با موضع محکمی وارد بحث کابینه شد و نتیجه این شد که آقای رئیس‌جمهور درمورد برخی از اعضای کابینه بررسی‌های بیشتری انجام دهد.» رجایی افزود: «که در جلسة دیشب مقرر شد که جلسة مشابهی در ساعت 11 امروز تشکیل شود. ...»[۴۲] جلسة موردنظر امروز از ساعت 11 با حضور حجت‌الاسلام محیی‌الدین انواری، محمد یزدی و همچنین چند تن از وزرای پیشنهادی چون دکتر نوربخش، بهزاد نبوی، احمد توکلی و میرحسین موسوی آغاز شد و حدود چهار ساعت و سی دقیقه به طول انجامید. خبرگزاری پارس ضمن نقل این خبر، در مصاحبه با حجت‌الاسلام انواری و از قول وی گفت: «در این جلسه مسئلة کابینه مورد بررسی قرار گرفت و من نمی‌توانم جزئیات این مذاکرات را بگویم چون قرار است در مجلس مطرح شود، ولی درجمع، از این ملاقات‌ها راضی هستیم، در کلیات توافق هست، همه در خط اسلام و تثبیت و استقرار نظام جمهوری اسلامی هستند، ولی یک موارد جزئی هست که ان‌شاءالله در آیندة نزدیکی حل خواهد شد.» بنا به همین گزارش، «آقای رجایی، نخست‌وزیر، نیز در پایان این جلسه در مصاحبه با خبرگزاری پارس گفت: "از نظر من مسئله‌ای نمانده است." وی در پاسخ به این سؤال که آیا تمامی وزرا مورد توافق قرار گرفته‌اند؟ گفت: "نه، هنوز آقای بنی‌صدر به مقداری تحقیق نیاز دارند." وی درمورد زمان مشخص‌شدن ترکیب کابینه نیز گفت: "آقای بنی‌صدر مشخص می‌کنند. ازنظر من مسئله تمام است و ایشان باید جواب بدهند."»[۴۳] بنی‌صدر نیز در کارنامة امروز خود دربارة این جلسه چنین نوشته است: «من در گفت‌وگوها تأکید داشتم که به‌کاربردن روش‌های تخریبی و اینکه یک گروهی از راه این روش‌ها بخواهند استعدادها را از بین ببرند دور از اخلاق است و همه در این اصل با من موافق بودند و می‌گفتند زیبندة رئیس‌جمهوری نیست که تسلیم فشار روش‌هایی بشود که تمام نوشته‌ها و گفتارهایش در افشای آن روش‌ها و در مبارزه با آن روش‌ها بوده است. ...» وی سپس با اشاره به نامة شدیداللحن سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی خطاب به مجلس شورای اسلامی، افزود: «... من گفتم این متنی که نوشته شده بود و با ده دروغ شروع کرده بود، ولو آنها دروغ نبودند و راست بودند، وقتی در این موقعیتی که وزرا باید به تصویب رئیس‌جمهوری برسند چنین متنی منتشر می‌شود، معلوم است که مراد تحت ‌فشار قراردادن رئیس‌جمهوری است برای امضاکردن و این همان کلام علی است که فرمود "کلمه الحق یراد به الباطل". اگر راست بود، کلمة حقی بود که مراد از نوشتن آن باطل بود و در آغاز حکومت جمهوری اسلامی نمی‌بایستی که رئیس‌جمهور را با این روش‌ها تحت ‌فشار گذاشت. یک رادیویی در خدمت این خط تخریبی قرار بگیرد و این نوشته را چند بار بازگو کند و حال اینکه بیان رئیس‌جمهوری یا اصلاً منتشر نمی‌شود و یا حداکثر یک بار. مخاطبان من گفتند: نامه خطاب به رئیس‌جمهوری نبوده. که البته من این را نپذیرفتم و کار درستی نبوده و اگر مطالبش بعضاً مورد قبول باشد، اما موافقت داشتند که این کار درست نبود. ...»[۴۴] از سوی دیگر، هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس شورای اسلامی، در مصاحبة هفتگی خود با خبرنگاران داخلی و خارجی دربارة مناقشه و مجادله بر سر تعیین وزرای کابینه گفت: «... خوب روشن بود که نخست‌وزیری آقای رجایی برای آقای بنی‌صدر یک چیز ایده‌آل نبود و ایشان با صراحت گفته‌ بودند که من آقای رجایی را به‏دلیل اینکه در مجلس پایگاه دارد معرفی می‌کنم. همان حالتی که درمورد شخص آقای رجایی بین آقای رجایی و آقای بنی‌صدر بود، همان حالت در کابینه هم منعکس است. یعنی آقای رجایی طبعاً به مقتضای روحیه خودشان و فکر خودشان و منش خودشان، همکاران خودشان را انتخاب می‌کنند. آقای بنی‌صدر هم که منش و روحیه‌شان عوض نشده همان حالتی که در انتخاب نخست‌وزیر دیدید باید انتظار داشته باشید که درمورد اعضای کابینه هم پیش بیاید؛ چراکه طبق قانون اساسی باید نخست‌وزیر وزرا را پیشنهاد بدهد و به تصویب ریاست‌جمهوری برسد و بعد به مجلس معرفی شود. ... روزهای اولی که آقای رجایی منصوب شدند نگرانی از این جهت بود که این کابینه نتواند مورد توافق آقای بنی‌صدر قرار گیرد. راه‌حلی که خودشان در مذاکرات دو نفره انتخاب کرده بودند این بود که آقای بنی‌صدر انتخاب وزرا را به‏عهدة آقای رجایی بگذارند و دخالتی نکنند و سکوت کنند و فقط درمورد وزیر دفاع و وزیر کشور، ایشان علاقه داشتند نظر بدهند و تصویب بکنند. برای اینکه بیشتر با آنها کار داشتند و این مسئله در نامه‌ای که ایشان برای آقای رجایی نوشته بودند منعکس بود. آقای رجایی هم براساس آن نامه خیال کردند که کار تمام است و وزرایشان را به مجلس پیشنهاد کردند. دیروز ازطرف آقای بنی‌صدر دو نامه به من رسید در اواخر وقت علنی؛ یعنی حدود ساعت 12، نامة ایشان را به من دادند که فرصت نشد من بخوانم بعد نامه ایشان را خواندم و دیدم که ایشان در این نامه‌ها اظهار نارضایتی از بعضی افراد عوض‌شده کرده‌اند. ...»[۴۵] هاشمی رفسنجانی همچنین امروز پس از این مصاحبه، در یک مصاحبة رادیو تلویزیونی درخصوص این مسئله توضیحات بیشتری داد و گفت: «مسائلی که حالا مطرح است و کمی در روزنامه‌ها و رادیو تلویزیون هم منعکس شده یک ریشه دارد که باید به آن رسید و ظواهری هم هست که معلول همان ریشه است. ریشة قضیه این است که ضمن اینکه آقای رئیس‌جمهور و آقای رجایی نخست‌وزیر هر دو مسلمان‌اند و هر دو علاقه‌مند به انقلاب اسلامی هستند... از یک بینش مساوی و کاملاً منسجم و مثل هم برخوردار نیستند. یعنی صلاحیت‌ها و لیاقت‌ها در نظر هریک از آقایان مفهوم خاص خودش را دارد. ...» وی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «آقای بنی‌صدر با صراحت گفته‌اند که آقای رجایی را نخست‌وزیر صالح نمی‌دانند. آقای رجایی هم با صراحت گفته‌اند که من ازلحاظ فکری و بینش با آقای بنی‌صدر اختلافاتی دارم. ... آقای بنی‌صدر چون می‌دانستند که چنین مشکلی هست ابتدا قضیه را منهای وزارت دفاع و وزارت کشور به خودِ آقای رجایی واگذار کرده بودند و گفته بودند نظری نمی‌دهم و سکوت می‌کنم؛ بعد، حالا چه مسائلی پیش آمده که ایشان فکر کردند یک مقدار باید بیشتر روی قضیه بایستند و اینکه اظهاراتی کردند و نامه‌هایی نوشتند که این بحث‌های دیروز و امروز و شاید روزهای آینده را به وجود آورد.» رئیس مجلس شورای اسلامی دربارة تکلیف نهایی وزرای کابینه گفت: «فردا که این مسئله در مجلس مطرح شود در دو مرحله بحث خواهد بود؛ یک مرحله این است که آیا باتوجه‌به اظهارات بعدی آقای بنی‌صدر و نامه‌هایی که به مجلس نوشته‌اند، مجلس می‌تواند باتوجه‌به قانون اساسی بحث روی افراد کابینه و برنامة دولت را شروع کند و ادامه دهد یا اینکه این کیفیت را ازلحاظ قانونی کافی نمی‌دانند. اگر پذیرفته شد که با قانون اساسی منافاتی ندارد بعد بحث روی اعضای کابینه و صلاحیت آنها و برنامة دولت شروع می‌شود.»[۴۶]

گزارش - 460

بحران ناشی از گروگان‌گیری در روابط و مناسبات میان ایران و امریکا همچنان در محافل رسمی و مطبوعاتی دو کشور انعکاس دارد. دراین‌زمینه امروز رادیو صدای امریکا گفت: «دیروز مجلس شورای اسلامی نامة بیش از یک‌صد عضو کنگرة امریکا را که در آن حل فوری مسئلة گروگان‌ها قرار داده شده بود، مورد بحث قرار داد. وزرات خارجة امریکا اعلام کرده است که ادموند ماسکی نیز در نامه‌ای که به‌ مناسبت انتصاب رجایی برای نخست‌وزیری او فرستاده، تقاضای مشابهی را مطرح کرده است. سخنگوی وزارت امور خارجة امریکا گفته است نامة ادموند ماسکی، وزیر امور خارجة امریکا، به محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر ایران، تلاش دیگری برای حل بحران گروگان‌ها بوده است، اما نمایانگر هیچ سیاست جدیدی ازجانب امریکا نیست. ... سخنگوی وزارت امور خارجة امریکا از ذکر جزئیات بیشتری دراین‌مورد خودداری کرد. این سخنگو بار دیگر گفت: واشنگتن مایل به بحث درمورد شکایات ایران علیه امریکاست، اما باید این امر در چارچوب رهایی گروگان‌های امریکایی قرار گیرد. وی همچنین دربارة تقاضای ایران برای استرداد دارایی شاه فقید در ایالات متحدة امریکا گفت: ایران می‌تواند تقاضایش را ازطریق دادگاه‌های امریکا تعقیب کند.»[۴۷] یادآوری می‌شود، روز گذشته، خبرگزاری پارس از قول خبرگزاری فرانسه از واشنگتن اعلام کرده بود که «وزارت دادگستری امریکا از دادگاه‌های این کشور خواست هرگونه محاکمه علیه دولت ایران تا موقعی که 52 گروگان امریکایی در زندان به سر می‌برند، به تعویق اندازند.» بنا به این گزارش: «منابع نزدیک به وزارت دادگستری امریکا اضافه کردند بیش از 200 پرونده ازطرف کارخانه‌ها و مؤسسات امریکایی علیه دولت ایران وجود دارد که اغلب آنها به‌علت قطع قراردادها مطرح شده‌اند. وزارت دادگستری امریکا دراین‌زمینه خاطرنشان می‌سازد: تصمیم‌گیری دادگاه‌های امریکایی در موقعیت کنونی علیه ایران به ‌نفع ایالات متحده نیست و هرگونه قضاوت علیه ایران می‌تواند حل بحران میان دو کشور را دشوارتر سازد. ...»[۴۸]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/11

  1. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 167، تاریخ 11/6/1359، ص44، رادیو عربی کویت، ساعت 14:30، 10/6/1359.
  2. نامه مردم، ارگان مرکزی حزب توده، شماره 323، 11/6/1359، ص6.
  3. سند شماره 425497 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد تحقیقات و اطلاعات سپاه ارومیه به عملیات غرب و اطلاعات مرکز، 11/6/1359.
  4. سند شماره 41954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م 132) به ژاجا، 27/6/1359.
  5. سند شماره 409032 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی دزفول به ستاد مرکزی هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان، 13/6/1359.
  6. نامه مردم، ارگان مرکزی حزب توده، شماره 323، 11/6/1359، ص6.
  7. سند شماره 391760 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان، 20/6/1359، ص6.
  8. سند شماره 432728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری، ستاد هماهنگی نیروهای انتظامی خوزستان، 13/6/1359، ص4؛ و ـ سند شماره 407 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال9، ص7، برابر گزارش شهربانی استان خوزستان به استاندار خوزستان، 23/6/1359، برابر اعلام شهربانی آبادان.
  9. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 167، تاریخ 11/6/1359، ص44، رادیو عربی کویت، ساعت 14:30، 10/6/1359.
  10. سند شماره 345 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، شماره سریال 1، ص2، برابر اطلاع پایگاه دریایی خرمشهر، 11/6/1359.
  11. روزنامه انقلاب اسلامی، 12/6/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری پارس از قصرشیرین؛ و ـ روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان، از قصرشیرین.
  12. روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص‌آخر، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  13. سند شماره 276715 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن سوم ـ عملیات)، برابر گزارش گروهان قصرشیرین، 11/6/1359.
  14. روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
  15. سند شماره 432728 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص7.
  16. هفته‏نامه کار (اقلیت)، شماره 74، مورخ 11/6/1359، صص1 و5.
  17. سند شماره 425496 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (میاندوآب)، ص68، از اطلاعات سپاه ارومیه به عملیات سپاه کرمانشاه، 11/6/1359.
  18. سند شماره 425506 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به سپاه غرب، 11/6/1359.
  19. روزنامه انقلاب اسلامی، 12/6/1359، صص1 و 2؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص4؛ و ـ روزنامه کیهان، 12/6/1359، ص1، همگی به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه در مصاحبه با فرماندار میاندوآب.
  20. روزنامه جمهوری اسلامی، 15/6/1359، ص4.
  21. سند شماره 42876 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص98، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 11/6/1359.
  22. سند شماره 42864 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص99، از مسئول ستاد تبریز به عملیات سپاه مرکز، 11/6/1359.
  23. سند شماره 42887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص100، از ستاد مرکز فرماندهی سپاه به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 11/6/1359؛ و ـ سند شماره 94567 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص103، از ژاجا (رکن3 ـ عملیات) به سماجا3، 13/6/1359، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری آذربایجان‏شرقی، 11/6/1359.
  24. سند شماره 43013 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 14/6/1359، برابر گزارش ژاندارمری ارومیه.
  25. روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص3، خبرنگار کیهان از ارومیه، به نقل از فرمانده ناحیه ژاندارمری آذربایجان‏غربی.
  26. سند شماره 425505 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه ارومیه به سپاه غرب (کرمانشاه)، 11/6/1359.
  27. روزنامه کیهان، 13/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از ارومیه.
  28. سند شماره 42884 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص198، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه غرب، 11/6/1359.
  29. سند شماره 42887 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص280، از ستاد مرکز فرماندهی سپاه به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 11/6/1359.
  30. روزنامه کیهان، 12/6/1359، صص1 و 3، خبرنگار کیهان از سنندج.
  31. همان، ص2، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
  32. نامه مردم، شماره 323، مورخ 11/6/1359، ص3.
  33. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 168، تاریخ 12/6/1359، صص 6 ـ 4، تهران، 11/6/1359.
  34. سند شماره 339210 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 6/6/1359.
  35. روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از شیراز.
  36. روزنامه جمهوری اسلامی، 16/6/1359، ص4.
  37. همان.
  38. روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از ساری.
  39. روزنامه جمهوری اسلامی، 11/6/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از علی‌آباد گرگان.
  40. همان، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از بابل.
  41. روزنامه کیهان، 11/6/1359، ص15، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  42. مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، صص 611 و 612.
  43. روزنامه انقلاب اسلامی، 12/6/1359، صص 1 و ‌آخر؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص2، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  44. روزنامه انقلاب اسلامی، 27/6/1359، ص1.
  45. روزنامه جمهوری اسلامی، 12/6/1359، ص10.
  46. همان.
  47. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‏های ویژه، شماره 168، تاریخ 12/6/1359، ص15، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 21:30، 11/6/1359.
  48. روزنامه جمهوری اسلامی، 10/6/1359، ص12، به نقل از خبرگزاری پارس، به نقل از خبرگزاری فرانسه از واشنگتن.