1360.06.11
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.11 | |
---|---|
نامهای دیگر | یازده شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.11 |
تاریخ میلادی | 2 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 3 ذیقعده 1401 |
گزارش- 601
درپی ابلاغ دستور اجرای عملیات شهید رجایی و باهنر در ارتفاعات بازیدراز (در روز 8 شهریور)، این عملیات از ساعت 4 صبح امروز، با اجرای آتش تهیه سنگین در 4 محور آغاز شد.[۱] الف) محور راست (شمالی) در محور کورهموش، فرماندهی عملیات بهعهده ارتش بود و 80 نفر از نیروهای سپاه تحت امر گردان184 ارتش قرار داشتند. عملیات در این محور با حداقل دو ساعت تأخیر آغاز شد. نیروهای خودی ابتدا بخشی از اهداف را تصرف کردند، اما با روشنشدن هوا، قرارگرفتن نیروها در دید دشمن، مواجهشدن با میدان مین و آتش شدید نیروهای عراقی موجب شد رزمندگان تلفات فراوانی را متحمل شوند و درنتیجه بهدلیل کمبود نیرو، نتوانستند این اهداف را تثبیت کنند و در ساعت 10، ناگزیر از کورهموش عقبنشینی کردند.[۲] ب) در محور میانی (راست) در محور قراویز که فرماندهی آن را سپاه همدان بهعهده داشت، قرار بود دو دیدگاه دشمن همزمان با موفقیت جبهه میانی و شیرینآب و بنهدستک تصرف شود، اما باوجود گرفتن دو دیدگاه 811 و816 در قراویز، طرح با شکست روبهرو شد. دشمن آتش پرحجمی را روی نیروهایی که از جبهه میانی حمله کرده بودند، اجرا کرد، درنتیجه بسیاری از نیروها مجروح و تعدادی نیز شهید شدند. نیروهای کمکی ازجمله تانکهای ارتش هم نتوانستند کاری انجام دهند، زیرا دقیقاً در دید دشمن قرار داشتند و چندین تانک خودی نیز منهدم شده بود. توپخانه هم بهدلیل نداشتن گرا همکاری کمی داشت* و درنهایت، ضعف در قسمتهای گوناگون عملیاتی و تدارکاتی موجب شد اهداف تصرفشده، از دست برود** و نیروهای خودی بهدلیل شدت درگیری و ناکامی در تصرف برخی اهداف واسطهای در دامنه قراویز و بنهدستک و نیز ضعف فرماندهی در بخشی از این جبهه، با دادن تلفات، عقبنشینی کردند و در مواضع قبل از آغاز عملیات، مستقر شدند.[۳] ج) محور میانی (چپ) در قله 1100 و 1150 موسوم به بازیدراز که فرماندهی آن به عهده سپاه بود، نیروهای خودی در ابتدا موفق به تصرف و تثبیت اهداف پشت داربلوط و بخشهای شمالی ارتفاع 1100 شدند و سپس گروهی از این نیروها ارتفاع 1100 را تصرف کردند، اما بهدلیل مشکلاتی مانند ناهماهنگی، حمایتنشدن بهوسیله توپخانه و نیروهای زرهی خودی، نرسیدن مهمات و آب و غذا و آتش شدید دشمن بهمرور این ارتفاع را خالی کرده، به مواضع قبلی خود بازگشتند.[۴] د) محور چپ (جنوبی) در محور چپ عملیات که نیروهای سپاه فرماندهی آن را برعهده داشتند، باوجود موانعی مانند سیمخاردار و میدانهای مین، نیروهای خودی موفق به تصرف ارتفاع 1150شدند. این نیروها حتی بهسمت ارتفاع 1100 پیشروی کردند، اما با واکنش نیروهای پیاده و زرهی دشمن که در منطقه بین ارتفاعات 1000 و 1100 مستقر بودند، مواجه و متوقف شدند. بدینترتیب تا پایان روز اول عملیات، فقط ارتفاع 1150 در تصرف نیروهای خودی باقی ماند.[۵] در درگیریهای روز اول عملیات، از نیروهای خودی 12 نفر (7 ارتشی، 2 پاسدار و 3 بسیجی) شهید و 148 نفر (92 ارتشی و 56 سپاهی و بسیجی) مجروح شدند.[۶]
گزارش- 602
به منظور تصرف خاکریز دشمن در شمال رودخانه کرخه موسوم به "خاکریز عصاشکل"، که از روستای جابرحمدان در کنار کرخه تا منطقه رملی شمال آن موسوم به تپه سبز به طول 6 کیلومتر احداث شده بود، و بیرونراندن نیروهای عراقی از روستاهای این منطقه و نزدیکشدن به شهر بستان، عملیاتی به نام نصر در این منطقه اجرا شد. طرح اولیه عملیات شامل دو بخش بود: الف) طرح عملیاتی محور شمال رودخانه کرخه در غرب تپههای اللهاکبر، که براساس آن میبایست واحدهایی از تیپ3 لشکر92 زرهی اهواز و 2 گردان از سپاه پاسداران و ستاد جنگهای نامنظم با دو فلش به شمال و جنوب خاکریز خط مقدم دشمن حمله و آن را تصرف و پاکسازی میکردند.[۷] ب) در بخش دوم طرح، برای تضمین موفقیت عملیات در شمال رودخانه کرخه، عملیاتی در محور جنوب این رودخانه پیشبینی شده بود که طبق آن، میبایست در غرب سوسنگرد نیروهای تیپ1 لشکر به مواضع دشمن در این نقطه حمله و چند روستای الوان، دغاغله، سویدانی، مگاصیص و دهلاویه را تصرف میکردند.[۸] البته به دلایلی اجرای عملیات همزمان در جنوب کرخه منتفی شد.* براساس این طرح، عملیات در شمال کرخه، پس از 30 دقیقه اجرای آتش توپخانه، ساعت 5 صبح امروز با هدف تصرف خط مقدم دشمن با دو فلش آغاز شد. در فلش چپ نیروها از شرق منطقه حمودی عاصی وارد عمل شدند و پس از حدود 6 کیلومتر پیشروی ضمن تصرف روستای صالح حسن خود را به 200 متری خاکریز دشمن رساندند، اما در این نقطه با مقاومت شدید نیروهای عراقی مواجه شدند. اجرای آتش سنگین تیربار و توپخانه دشمن از یکسو و تلفات زیاد از سوی دیگر موجب توقف نیروهای خودی شد.[۹] افزون بر مقاومت نیروهای مستقر در پشت خاکریز مقدم عراق، نیروهای عراقی حاضر در جنوب رودخانه کرخه نیز از آنسوی رودخانه و از کنار، روی نیروهای درحال پیشروی تسلط داشتند و با اجرای آتش پرحجم و مستقیم توپخانه، نیروهای خودی را در این منطقه تحت فشار قرار دادند.[۱۰] همزمان با اجرای عملیات در قسمت چپ، در فلش شمالی نیز حرکت نیروها از منطقه شحیطیه بهسمت تپه دیدبانی دشمن موسوم به تپه سبز، آغاز شد. جنس رملی* زمین منطقه موجب دشواری و کندی حرکت نیروها شده بود، اما با تداوم حرکتِ رزمندگان سرانجام، پس از 4 ساعت پیشروی و درگیری سرسختانه با عراقیها، قسمت شمالی خاکریز دشمن ساعت 9 صبح سقوط کرد و تعدادی از نیروهای دشمن در این منطقه به اسارت درآمدند. تلاش برای تصرف کامل نیمه شمالی خاکریز تا ساعت 15 ادامه داشت، اما مقاومت دشمن مانع رخنه بیشتر و گسترش منطقه تصرفشده گردید و ادامه عملیات برای تکمیل اهداف، به روز بعد موکول شد. در این عملیات بیش از 120 تن از نیروهای دشمن کشته و 60 نفر نیز اسیر شدند.[۱۱]
گزارش- 603
ارتش عراق بار دیگر مناطق مسکونی آبادان و شادگان را هدف حملات توپخانهای خود قرار داد. مناطق مسکونی آبادان امروز، آماج گلولههای توپخانه ارتش عراق بود. براثر این حملات 3 نفر از اهالی شهر به شهادت رسیدند، 22 نفر مجروح شدند و 4 واحد مسکونی هم تخریب شد.[۱۲] اصابت 4 گلوله توپ به شهر شادگان نیز، که در چند روز اخیر زیر آتش دشمن قرار داشت، به شهادت یک نفر و زخمیشدن 6 نفر انجامید.[۱۳]
گزارش- 604
در حمله افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی به یک گروه از نیروهای ژاندارمری در محور سقز - دیواندره، 5 سرباز به شهادت رسیدند. این گروه پس از اسکورت یک ستون خودرو، که حامل مواد سوختی، خواربار و وسایل ضروری برای مردم سنندج بود، در راه بازگشت در حوالی روستای سنته در 37 کیلومتری شرق سقز، به کمین افراد ضدانقلاب افتاد. پس از رسیدن نیروهای کمکی، مهاجمان با استفاده از تاریکی هوا متواری شدند.[۱۴] از سوی دیگر، امروز در دو عملیات جداگانه 7 روستا در مناطق غرب کشور پاکسازی شد و تعدادی از افراد گروههای مسلح غیرقانونی کشته یا زخمی شدند و چند نفر نیز به اسارت درآمدند. در یکی از این عملیاتها نیروهای مشترک ارتش، سپاه و بسیج با همکاری پیشمرگان مسلمان کرد منطقه نگل (واقع در محور سنندج - مریوان)، 5 روستای این منطقه شامل نگل، رشنش، پیچون، شویشه و دانیکش را پاکسازی کردند. در این عملیات 23 نفر از اعضای گروههای ضدانقلاب کشته یا زخمی و چند نفر از آنان نیز با سلاح و مهمات اسیر شدند. پس از آزادشدن این روستاها، مردم و اهالی محل به استقبال نیروهای خودی آمدند.[۱۵] نیروهای پایگاه دیواندره نیز روستاهای علیآباد و مران را در شمال دیواندره، پاکسازی کردند. در این عملیات، یکی از افراد ضدانقلاب کشته و چند نفر نیز مجروح شدند.[۱۶]
گزارش- 605
در اقدامات تروریستی امروز در بندر انزلی و تهران یک نفر شهید و 3 نفر مجروح شدند. در مشهد هم یک سوءقصد ناکام ماند. حجتالاسلام مرتضی خدادادی نماینده امام در جهاد سازندگی بندر انزلی، در منزلش در روستای پیلعلی باغ از توابع این شهرستان، هدف سوءقصد قرار گرفت. ساعت 3:30 بامداد امروز، درحالیکه وی در منزل خود درحال استراحت بود، یک نارنجک جنگی به داخل خانه پرتاب شد و براثر انفجار آن، حجتالاسلام خدادادی به شهادت رسید و همسرش از ناحیه هر دو پا بهشدت مجروح گشت و فرزند خانواده نیز زخمی شد. مهاجمان پس از این اقدام با استفاده از تاریکی شب متواری شدند. به همین مناسبت، امروز در بندر انزلی عزای عمومی اعلام شد و مردم شهر راهپیمایی کردند.[۱۷] خبرگزاری پارس هم به نقل از یک مقام مسئول در منطقه 10 تهران گزارش داد: افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب پس از شناسایی و تعقیب یک پاسدار کمیته انقلاب اسلامی، او را در خیابان مهرگان با اتومبیل زیر گرفتند. این پاسدار از ناحیه سر بهشدت مجروح شد. مهاجمان نیز بلافاصله از محل تصادف گریختند.[۱۸] در مشهد هم یکی از افراد متعهد شهر هدف سوءقصد سرنشینان مسلح یک خودرو پیکان قرار گرفت که فقط خسارتهای جزئی به مغازه وی وارد شد، ولی آسیبی به این شخص نرسید.[۱۹]
گزارش- 606
با کشف یکی از مراکز امن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در آمل که از 3 خانه تیمی تشکیل شده بود، 2 نفر از اعضای فعال این سازمان دستگیر شدند و تعدادی اسلحه و مهمات به دست آمد. یک مقام آگاه در سپاه پاسداران درمورد چگونگی اجرای این عملیات گفت: «درپی وقوع چند انفجار پراکنده در هارون محله آمل که عمدتاً با هدف ایجاد رعب و وحشت در مردم صورت میگرفت و براساس اطلاعات دریافتی از مردم، ساعت22:30، این منطقه توسط نیروهای سپاه و کمیته تحت کنترل و مراقبت شدید قرار گرفت. پس از این اقدام، یکی از این عناصر اقدام به پرتاب بمب بهسمت نیروهای سپاه کرد که منجر به شهادت یک نفر از آنان به نام عزیزالله فضلی گردید. با روشنشدن هوا حلقه محاصره تنگتر شد و با همکاری مؤثر و فعال مردم محل، این مرکز که از 3 خانه در مجاورت هم تشکیل شده بود به تصرف درآمد و 2 نفر نیز دستگیر شدند، اما تعدادی از این افراد با آغاز این حرکت ازسوی نیروها و با استفاده از تاریکی شب موفق به فرار شدند. از این مرکز که طراحی بیشتر ترورهای سطح شهر آمل در آنجا برنامهریزی میشد، چند نارنجک، اسلحه ژ3، یوزی و فشنگهای مربوط به آن، انواع بمبهای دستساز و آتشزا، وسایل گریم، بیسیم، کتابها و اسناد مختلف به دست آمد.»[۲۰]
گزارش- 607
در دو اقدام جداگانه تعقیبوگریز در تهران و رشت و در جریان درگیری پاسداران با افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در حوالی ارومیه 2 نفر از عناصر ضدانقلاب کشته شدند. تیراندازی به منزل حاکم شرع اهواز هم تلفاتی نداشت. ساعت 17 امروز، نیروهای کمیته انقلاب اسلامی تهران در کوی یکم خیابان سید جمالالدین اسدآبادی، برای دستگیری دو موتورسوار مسلح به تعقیب آنها پرداختند، اما این دو نفر برای فرار اقدام به پرتاب نارنجک و تیراندازی بهسمت مأموران کردند. در این حادثه به کسی آسیبی نرسید، اما براثر انفجار نارنجک، شیشه 5 اتومبیل - که در این محل پارک بودند - شکست و مهاجمان با استفاده از فرصت ایجادشده، گریختند.[۲۱] در رشت هم دو سرنشین یک خودرو که مظنون به مشارکت در ترور حجتالاسلام صادق حبیبزاده* بودند، بدون توجه به فرمان ایست نیروهای سپاه متواری شدند، پس از مدتی تعقیبوگریز یکی از آنان براثر تیراندازی کشته شد و نفر دوم با استفاده از تاریکی شب بهطرف جنگلهای اطراف فرار کرد.[۲۲] همچنین در ارومیه، 2 فرد وابسته به سازمان مجاهدین خلق بهسمت پاسداران مستقر در سهراهی خوی - ایو اوغلی واقع در محور خوی - مرند، تیراندازی کردند که با واکنش این نیروها یکی از آنان کشته و دیگری متواری گردید. در این درگیری یک پاسدار مجروح شد.[۲۳] در اهواز هم سرنشینان مسلح یک اتومبیل در دو نوبت بهسوی پاسداران و مأموران پلیس مستقر در مقابل منزل حاکم شرع این شهر تیراندازی کردند که با تیراندازی متقابل مأموران، متواری شدند.[۲۴]
گزارش- 608
در 6 مورد پرتاب مواد منفجره و بمب آتشزا در شهرهای تهران، شهرضا و شیراز یک تن 7 نفر مجروح شدند و خساراتی نیز به بار آمد. ساعت 21 امروز، دو فرد مسلح یک نارنجک ساچمهای به داخل ساختمانی در خیابان کسری منشعب از خیابان جامی تهران، که محل تشکیل جلسات قرائت قرآن بود، پرتاب کردند. براثر انفجار این نارنجک، 6 نفر مجروح شدند. مهاجمان بلافاصله پس از این اقدام، با موتور از محل گریختند.[۲۵] در شهرضای استان اصفهان هم 3 حادثه رخ داد: در اولین حادثه، دو بمب آتشزا به منزل یکی از کارمندان متعهد اداره ثبت احوال پرتاب شد. در این حادثه شیشههای ساختمان شکست، اما به کسی آسیب نرسید. در حادثه دیگری در این شهر، براثر پرتاب دینامیت به مغازه کرایه اسباب و ظروف خانگی متعلق به یکی از افراد متعهد شهر خسارتهای فراوانی به بار آمد. همچنین دو موتورسوار مسلح در حین حرکت با اسلحه کلاشینکف بهسمت منزل یکی از پاسداران شهرضا تیراندازی کردند. این اقدام خسارت جانی و مالی درپی نداشت.[۲۶] در شیراز نیز یک بمب دستساز بهطرف مغازه یکی از افراد متعهد شهر پرتاب شد که خسارتی به بار نیاورد. مغازه این فرد پیش از این هم با بمب آتشزا به آتش کشیده شده بود.[۲۷]
گزارش- 609
نمایندگان مجلس شورای اسلامی در جلسه علنی صبح امروز به آیتالله محمدرضا مهدوی کنی - که شورای موقت ریاستجمهوری ایران او را برای تصدی پست نخستوزیری به مجلس معرفی کرده بود - رأی تمایل دادند. بدینترتیب وی از مجموع 196 رأی با کسب 178 رأی موافق، 10 رأی مخالف و 8 رأی ممتنع نخستوزیر جدید ایران شد.[۲۸] درپی رأی تمایل مجلس به آیتالله مهدوی کنی، رئیس مجلس در جلسه بعدازظهر، نامه وی را درباره معرفی کابینه قرائت کرد.* متن نامه بدین شرح است: «بسمهتعالی مجلس شورای اسلامی، در اجرای اصل 133 قانون اساسی و با عنایت به ماده 179 آییننامه داخلی مجلس، بدینوسیله اسامی هیئت وزیران که به تصویب شورای موقت ریاستجمهوری رسیده است، بهمنظور أخذ رأی اعتماد به شرح زیر به آن مجلس محترم تقدیم میشود. نظر به اینکه اعضای این دولت در کابینه برادر شهیدمان حجتالاسلام دکتر محمدجواد باهنر نیز عهدهدار همین وظایف بودهاند، لذا برنامه دولت همان است که در هنگام معرفی کابینه قبلی تقدیم مجلس شورای اسلامی شده است. محمدرضا مهدوی کنی - نخستوزیر جمهوری اسلامی ایران.»[۲۹] در این نامه، بجز وزیر راهوترابری و وزیر کشور (مهدوی کنی) - که به سمت نخستوزیری انتخاب شده بود - سایر وزیران با همان ترکیب کابینه قبلی به این شرح به مجلس معرفی شدند: 1. علیاکبر پرورش، وزیر آموزشوپرورش. 2. عبدالمجید معادیخواه، وزیر ارشاد اسلامی. 3. حسین نمازی، وزیر اقتصاد و دارایی. 4. میرحسین موسوی، وزیر امور خارجه. 5. حبیبالله عسگراولادی مسلمان، وزیر بازرگانی. 6. هادی منافی، وزیر بهداری. 7. مرتضی نبوی، وزیر پست و تلگراف و تلفن. 8. سید محمد اصغری، وزیر دادگستری. 9. سید موسی نامجو، وزیر دفاع. 10. محمدهادی نژادحسینیان، وزیر راهوترابری. 11. مصطفی هاشمی خوراسکانی، وزیر صنایع. 12. محمدعلی نجفی، وزیر فرهنگ و آموزش عالی. 13. محمد میرمحمدصادقی، وزیر کار و امور اجتماعی. 14. محمد سلامتی، وزیر کشاورزی. 15. سید کمالالدین نیکروش، وزیر کشور. 16. محمدشهاب گنابادی، وزیر مسکن و شهرسازی. 17. بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی. 18. محمدتقی بانکی، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامهوبودجه. 19. محمود روحانی، وزیر مشاور و سرپرست سازمان بهزیستی. 20. سید حسین موسویان، وزیر مشاور و سرپرست شرکت ملی فولاد. 21. محمد غرضی، وزیر نفت. 22. حسن غفوریفرد، وزیر نیرو.
گزارش- 610
اشغال سفارت ایران در واتیکان و تجمع مقابل محل برگزاری اجلاس انجمن بینالمللی حقوق دو اقدام امروز هواداران گروههای مخالف جمهوری اسلامی در ایتالیا و فرانسه بود. به گزارش رادیو امریکا، حدود 20 دانشجوی ایرانی مخالف نظام جمهوری اسلامی برای مدتی کوتاه سفارت جمهوری اسلامی ایران در واتیکان را اشغال کردند. درپی این حادثه، پلیس ایتالیا ساختمان سفارت را محاصره و دانشجویان را پس از خروج از این مکان بازداشت کرد.[۳۰] در فرانسه نیز، حدود 60 نفر از دانشجویان چپگرای ایرانی امروز، مقابل محل برگزاری شصتمین اجلاس انجمن بینالمللی حقوق که حقوقدانان و دیپلماتهایی از کشورهای گوناگون در آن شرکت داشتند، اعتصابِ نشسته کردند. خبرگزاری فرانسه با اعلام این خبر افزود: «ریاست این جلسه به تظاهرکنندگان گفت ... انجمن بینالمللی حقوق یک هیئت خصوصی است و نمیتواند درمورد امور سیاسی کشورها، اعلامیههای رسمی صادر کند. پلیس فرانسه بهمنظور انصراف دانشجویان و لغو اعتصاب، با آنان به مذاکره پرداخت.»[۳۱]
گزارش- 611
درپی وقوع حادثه انفجار در ساختمان نخستوزیری و شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر ایران، خبرگزاریها و رسانههای غربی به گمانهزنی درباره عاملان این حادثه پرداختند. دراینمیان باوجود اظهارات مبهم و دوپهلوی رجوی، اخبار حاکیاز دستداشتن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در این انفجار است.* پس از موضعگیری شتابزده و بدون هماهنگی دفتر سازمان مجاهدین خلق در لندن درخصوص پذیرش مسئولیت انفجار ساختمان نخستوزیری و تکذیب آن ازسوی سازمان در پاریس، اینبار رجوی در پاسخ به سؤال خبرنگار شبکه تلویزیونی ای.بی.سی. امریکا درمورد موضع صریح سازمان درباره این انفجار، علناً مسئولیت این اقدام را برعهده نگرفت، اما درعینحال فقط سازمان را قادر به اجرای چنین عملیاتی دانست. در قسمتی از گفتوگوی خبرنگار این شبکه با رجوی آمده است: «تد کاپل مخبر تلویزیون ای.بی.سی. پرسید: نظر شما درباره انفجارها و بمبگذاریها و سوءقصدهایی که اخیراً در تهران صورت گرفته است، چیست؟ رجوی: من از جزئیات امر اطلاعی ندارم، ولی همینقدر میتوانم بگویم که این بازتاب طبیعی اقدامات [امام] خمینی است. ... تد کاپل: بنابراین این طبیعی است که بسیاری از اشخاص تصور کنند که مجاهدین مسئول این ترورها هستند. رجوی: من این مطلب را به شما گفتم و آن را مجدداً تکرار میکنم که من در پاریس به سر میبرم و هنوز از کموکیف جریان مطلع نیستم، ولی ازنظر ما این مقاومت قانونی و خیلی طبیعی است. ...» باوجود موضعگیریهای مبهم رجوی، خبرگزاری فرانسه خبر دیگری را مبنیبر پذیرش مسئولیت این اقدام توسط سازمان مجاهدین خلق منتشر کرد. در گزارش خبرگزاری فرانسه از ابوظبی آمده است: «روزنامه الاتحاد (چاپ ابوظبی)، امروز به نقل از یک اطلاعیه سازمان مجاهدین خلق نوشت یکی از چهار نفر دولتمردان ایران با سازمان مجاهدین خلق در تهران همکاری میکند. به نوشته این روزنامه، اطلاعیه مزبور تلفناً توسط [فرد] گمنامی که خود را سخنگوی سازمان مجاهدین خلق معرفی میکرد به این روزنامه گزارش شده است. این روزنامه مینویسد شخص تماسگیرنده به زبان فارسی و عربی صحبت میکرد. الاتحاد سپس نوشت تماسگیرنده، نام دولتمرد مذکور را نیز ذکر [کرد] ولی سردبیری ترجیح داد که آن را منتشر نکند. این روزنامه به نقل از رابط تلفنی نوشت فرد مذکور در زمان انفجار در داخل دفتر خودش که نزدیک دفتر نخستوزیر است بوده و کمی قبل از حادثه توسط اعضای مجاهدین به خارج از نخستوزیری انتقال داده شده است.** رابط تلفنی به نام سازمان مجاهدین مسئولیت حادثه را نیز بهعهده گرفته است.»[۳۲] بهزاد نبوی سخنگوی دولت، درمورد دلایل ضدونقیض بودن مواضع رجوی و سازمان مجاهدین خلق درباره مسئولیت این انفجار، گفت: «اینها در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی هم یک چنین کاری کردند، گروهکهای سیاسی در گذشته خجالت میکشیدند اینقبیل کارها را به خود نسبت دهند و این مسئله را درحال تردید نگه داشتند تا اگر نتایج آن خوب بود بگویند ما بودیم و اگر نتایج منفی داشت، که داشته، آن را محکوم کنند، که درمجموع نشاندهنده شکست کامل آنان است.»[۳۳]
گزارش- 612
ضرورت تشکیل یک سازمان اطلاعاتی واحد و منسجم که از چندی قبل - بهویژه پس از انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی - در محافل سیاسی و اطلاعاتی و رسانهای ایران مطرح شده بود، پس از انفجار در ساختمان نخستوزیری، بار دیگر مورد توجه قرار گرفت. روزنامه کیهان در مطلبی پرسشها و ابهامات مردم درباره انفجار ساختمان نخستوزیری را مطرح کرده و نوشته است: «متن سؤالات مکرر و بحثبرانگیز امت اسلام به این شرح است: 1. علل انفجار و چگونگی اقدام برای شناسایی و دستگیری عامل یا عاملین بمبگذاری. 2. باتوجهبه تشابه جریان بمبگذاری در حزب جمهوری و نخستوزیری چه کسی در این ماجرای فجیع دست داشته است؟ 3. چه شخصی میتوانسته خیلی راحت به ساختمان و اتاق کنفرانس وارد و با خیال راحت مواد منفجره را جاسازی نماید؟ محلی که باید از نقطهنظر حفاظتی از امنیت کامل برخوردار باشد. 4. وزارت کشور و مسئولان حفاظت نخستوزیری تاکنون چه اقدامی کردهاند؟ 5. گفته شده هیئتی مأمور بررسی چگونگی ماجرای انفجار در نخستوزیری شده، این هیئت تاکنون به چه نتایجی رسیده است؟ 6. گفته میشود که پلیس فقط حفاظت درب ورودی نخستوزیری را عهدهدار بوده، عاملان حفاظت ساختمانهای داخلی و مسئول حفاظت [و] انتظامات داخلی چه کسانی بودهاند؟ 7. رویهمرفته، مسئولان چه پاسخی در قبال این فاجعه عظیم که موجب ازدستدادن رئیسجمهور محبوب و نخستوزیر شده است برای ملت شهیدپرور و مبارزمان دارند؟»[۳۴] دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم نیز با صدور اطلاعیهای ضمن تأکید بر ضرورت تشکیل یک سازمان اطلاعاتی برای ایجاد امنیت در داخل کشور، پیشنهادهایی را دراینباره مطرح کرد. در بخشی از این اطلاعیه آمده است: «به همه مسئولین محترم و ادارات جمهوری اسلامی ایران موارد ذیل پیشنهاد میشود: 1. تشکیل سازمان اطلاعات و ضداطلاعاتی نیرومند و گسترده در کشور. 2. خلع سلاح عمومی و مسلحکردن افراد مطمئن و مکتبی برطبق ضوابط دقیق و حسابشده. 3. تأیید قاطعیت دادستان محترم جمهوری اسلامی ایران و همکاری در تصمیمی که نسبت به ستون پنجم اتخاذ فرمودند، زیرا باوجود تمام مشکلاتی که معلول رژیم سابق و جنگ تحمیلی و اخلالگریهای منافقین است، موضوع امنیت که اجرای طرحها را امکانپذیر میسازد در درجه اول اهمیت است.»[۳۵] توجه محافل سیاسی و رسانهای ایران به موضوع لزوم ایجاد یک سازمان اطلاعاتی واحد، بازتابهایی در برخی رسانههای غربی داشت؛ ازجمله نشریه گاردین (چاپ لندن) به نقل از خبرنگار خود در تهران، از تصمیم نمایندگان مجلس شورای اسلامی برای تصویب طرحی بهمنظور تشکیل یک سازمان اطلاعاتی منسجم خبر داد و نوشت: «با انتقاد شدید از عدم امنیت برای مقامات کشور که سبب شهادت رئیسجمهور و نخستوزیر در روز یکشنبه گشت، مجلس ایران تصمیم گرفته است تا یک سازمان امنیت مرکزی تشکیل دهد. از آغاز انقلاب تا امروز،[برقراری] امنیت و [انجامدادن] وظایف پلیس (در این دو سال و نیم) در دست گروهها و سازمانهای انقلابی بوده است.»[۳۶] رادیو اسرائیل نیز به نقل از سرمقاله امروز روزنامه جمهوری اسلامی، گفت: «روزنامه جمهوری اسلامی ارگان حزب حاکم ایران، امروز در مقاله اساسی خود خواستار گردید یک وزارت اطلاعات و امنیت به ریاست یکی از افراد مورد اعتماد دولت با اختیارات بسیار به وجود آید تا بتواند به موج ترورهای سیاسی و بمبگذاریهای کنونی پایان دهد. جمهوری اسلامی در مقاله اساسی خود تحت عنوان "اهمال بس است"، نوشت: حکومت در ظرف سالهای اخیر به گروه مجاهدین خلق امکان داده که تشکیلات خود را سازمان دهد و در تأسیسات دولتی رسوخ کند و در این دو سال دولت نیز اقداماتی علیه آنها به عمل نیاورده است. روزنامه جمهوری اسلامی نتیجه گرفت که باید هرچه زودتر یک وزارت اطلاعات و امنیت به وجود آید.»[۳۷]
گزارش- 613
بهدنبال برگزاری مراسم تشییع پیکرهای شهیدان رجایی و باهنر با حضور پرشکوه و میلیونی مردم و حمایت عمومی اقشار مختلف ملت از نظام جمهوری اسلامی، رادیو صدای امریکا به نقل از روزنامه واشنگتن پست، مواضع بنیصدر درباره حوادث اخیر ایران بهویژه انفجار ساختمان نخستوزیری را، اظهاراتی تبلیغی توصیف کرد که فقط موجب امیدواری برخی مخالفان انقلاب اسلامی به سرنگونی نظام شده است. این روزنامه در ادامه امام خمینی را دارای قدرت سیاسی و تاکتیکی لازم برای اداره کشور دانست. در بخشی از این گزارش آمده است: ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهوری معزول رژیم جمهوری اسلامی ایران، چند روز قبل از تبعید امن و راحت خود در فرانسه با اطمینانخاطر پیشبینی کرد که ازمیانرفتن 5 تن از رهبران جمهوری اسلامی، منجر به سقوط کامل این رژیم خواهد شد. بنیصدر هنگامیکه از کشته شدن دو تن از افراد این لیست 5 نفری اطلاع یافت، گفت به عقیده او کار امام خمینی به آخر رسیده است. روزنامه واشنگتن پست پس از ذکر این مقدمه نوشته است: «[اما] بنیصدر از قبول این واقعیت سر باز زده است که [امام] خمینی بهرغم ناآرامیهای سیاسی، اقتصادی درحال زوال، جنگ فرسایشی یکساله با عراق، شورشهای خیابانی و... هنوز از قدرت و استحکام کافی برخوردار است و پاسداران فدایی [امام] خمینی هنوز قدرتمندترین نیروی سیاسی سازمانیافته ایران هستند.» این روزنامه در ادامه درمورد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) افزوده است: «سازمان مجاهدین را با سختی میتوان یک جنبش مردمی دانست و پس از فرار مسعود رجوی رهبر این سازمان به فرانسه در معیت بنیصدر شایعاتی مبنیبر ایجاد شکاف در ارکان این سازمان به گوش میرسد.» واشنگتن پست در پایان تفسیر خود تأکید کرده است: «تا هنگامیکه [امام] خمینی زنده است چنین به نظر میرسد که حکومتهای ملایان همچنان ادامه خواهد داشت. یکی از تحلیلگران فرانسوی باتوجهبه رویدادهای اخیر ایران میگوید کسانی که تصور میکنند کار حکومت [امام] خمینی به پایان رسیده است، از این نکته غافلاند که او هنوز تنها کسی است که قدرت سیاسی و تاکتیکی آن را دارد که طرفداران سازمانیافته خود را هر آن که تصمیم بگیرد بسیج کند.»[۳۸]
گزارش- 614
در چند روز اخیر، رسانهها و مجامع خبری جهان در اخبار و تحلیلهای خود به بررسی تأثیر شهادت رجایی و باهنر بر امور داخلی ایران و پیشبینی فروپاشی قریبالوقوع نظام جمهوری اسلامی پرداختهاند. اغلب سیاستمداران، ایرانشناسان، ناراضیان سیاسی و... ازدستدادن رئیسجمهور و نخستوزیر ایران را موجب ازهمپاشیدگی نظام سیاسی کشور دانسته و آینده ایران را سرشار از هرجومرج و احتمالاً همراه با جنگهای داخلی پیشبینی کردهاند. درعینحال این افراد خاطرنشان ساختهاند تا وقتی امام خمینی در قید حیات است نظام جمهوری اسلامی نیز بر سر قدرت باقی خواهد ماند. رادیو بیبیسی برنامهای را به زبان انگلیسی و با عنوان "ایران پس از انفجار نخستوزیری" در چند نوبت پخش کرد. در این برنامه، اوپن هایر یکی از کارشناسان مسائل ایران در بیبیسی، فرد هالیدی مورخ مارکسیست و ایرانشناس مشهور انگلیسی که پیش از انقلاب سالها در ایران بوده است و دکتر رضا صبری تبریزی استاد ایرانی دانشگاه ادینبرو (ادینبورگ) - که به گفته بیبیسی، گرایشهایی به حزب توده دارد - شرکت داشتند.[۳۹] وضعیت حاکمیت سیاسی ایران پس از انفجار ساختمان نخستوزیری نخستین موضوعی بود که در این برنامه تفسیری درباره آن بحث شد؛ بخشهایی از مطالب مطرحشده در برنامه بیبیسی چنین است: «در ایران برای دومینبار در دو ماه، دولتمردان مهم در کابینه آیتالله خمینی به قتل رسیدند. این عده شامل رجایی رئیسجمهوری و باهنر نخستوزیر و چهار تن دیگر بودند. این اقدامات و قتل عناصر اصلی حزب حاکم جمهوری اسلامی به نظر میرسد باعث بیثباتی رژیم آیتالله خمینی شده باشد. لیکن حمایت مردمی از دولتمردان همچنان در مراسم تشییع جنازه این عده به چشم میخورد. یک میلیون نفر در تهران در مراسم سوگواری شرکت کردند. آیتالله خمینی هیچ نشانهای از ضعف قدرت نشان نداده است و هیچ نشانهای از کاهش قبضه قدرت توسط وی مشاهده نمیشود. اولین قدم پس از این قتل و بمبگذاری اخیر، تشکیل شورای موقت ریاست جمهوری بود که از دو تن تشکیل شده است: رئیس مجلس ایران و رئیس شورایعالی قضایی. قدم دوم یافتن کسی برای رهبری حزب جمهوری اسلامی بود و این نیز برعهده یک روحانی دیگر که به آیتالله خمینی نزدیک است گذارده شد.* قدم بعدی، انتخاب مهدوی کنی وزیر کشور به نخستوزیری موقت است و به نظر میرسد کابینه تا زمان انتخابات بعدی در وضعیت موقتی باشد. حزب جمهوری اسلامی دارای پایههای ایدئولوژیک محکمی است که حداقل انسجام آن را حفظ میکند، مخصوصاً در این دوره پرتشنج. سخنگوی بیبیسی: درنتیجه هیچ نشانهای [از] سازش و تفاهم با مخالفان و رژیم دیده نمیشود. آیا نشانهای از این هست که رژیم بهدنبال عملیات مداوم چریکی ازسوی چریکهای مخالف رژیم سقوط کند؟ فرد هالیدی: من فکر نمیکنم رژیم [امام] خمینی درحال سقوط باشد. این رژیم هنوز از حمایت برخی از بخشهای مردم برخوردار است هنوز از داراییهایی برخوردار است و میتواند از چندین هزار جوان مسلح برای دفاع از خود استفاده کند. مسلماً رژیم ضعیف شده است و در برآوردن احتیاجات مردمی و راضیکردن آنها شکست خورده است، ولی اگر آن را با آخرین روزهای شاه مقایسه کنید، خواهید دید که در آن زمان تظاهرات وسیع خیابانی علیه رژیم صورت میگرفت و اعتصابات متعددی بود که اکنون ما شاهد تظاهرات علیه رژیم فعلی نیستیم و اعتصابی هم علیه آن نمیشود. درنتیجه، قدرت مخالفان از بروز مخالفت سیاسی خود از دوره شاه کمتر است. ... دکتر رضا صبری تبریزی استاد دانشگاه ادینبرو (ادینبورگ) در اسکاتلند، یکی از ستایشکنندگان انقلاب اسلامی است. وی از یک دیدار ششهفتهای از ایران بازگشته است و معتقد است حمایت از دولت مذهبی در ایران بسیار قوی است و این علیرغم خشونتهای اخیر در این کشور است. تبریزی: با تعجب تمام من مشاهده کردم که قتل 72 تن و خاصه آیتالله بهشتی، که درحقیقت یک شوک برای ملت بود، اثر تقویتکنندهای در نزد حامیان دولت داشت و من فکر میکردم مردم و دولت براثر آن تاحدی خواهند ترسید و کسی حاضر نخواهد شد مقامی را بپذیرد. در انقلاب اسلامی، مقدسات و شهادت و سیاست باهم آمیختهاند. در تشییع جنازه رجایی و باهنر بیش از یک میلیون نفر در تهران شرکت کردند، این نشان میدهد که دولت هنوز ازسوی میلیونها نفر از مردم حمایت میشود. ما باید به عینیتها مراجعه کنیم. گوینده بیبیسی: سازمانی که مسئول اکثر خشونتها در ایران شناخته شده است سازمان چپ اسلامی یعنی مجاهدین خلق است. درنتیجه این سازمان بیش از سایرین در معرض تهاجم دولت بوده است. ... فرد هالیدی: هفته گذشته که من با مسعود رجوی رهبر مجاهدین در پاریس صحبت کردم، وی معتقد بود که ضربات [به سازمان] سنگین نیست و میگفت بافت اصلی زیرزمینی سازمان مجاهدین خلق دستنخورده باقی مانده است. تاکتیک آنها عمدتاً حمله به سازمانهای دولتی و کشتن رهبران دولت است و من فکر میکنم آنها به اینگونه عملیات خود ادامه دهند تا نشان دهند میتوانند در مقابل رژیم ایستادگی کنند و به آن پاسخ دهند و نشان دهند که هنوز دارای یک سازمان کارآمد هستند. مسئلهای که سازمان مجاهدین با آن روبهروست درحقیقت آن است که هرچند این تاکتیک برای تبلیغ مفید است، لیکن برای براندازی رژیم کافی نیست و باعث میشود که رژیم بهانهای برای تهاجم بیشتر به آنها پیدا کند. مجاهدین باید متحدان دیگری بیابند و این دلیل آن بود که آنها با بنیصدر کار کردند. آنها همچنین با کردهای غرب ایران تماس دارند، مجاهدین باید متحدان در داخل (دستگاه) دولت نیز بیابند. رجوی نیز دراینباره گفت که مجاهدین هواداران بسیاری در نیروهای پلیس، پاسداران انقلاب و نیروی هوایی دارند. البته درحقیقت این نیروی هوایی بود که بنیصدر و رجوی را به خارج از کشور انتقال داد. گوینده بیبیسی: ولی بنا به اعتقاد دکتر صبری تبریزی حمایت از رجوی و بنیصدر در میان ایرانیان رو به کاهش است. تبریزی: مردم معتقدند این دولت نیست که مردم را میکشد بلکه این تروریسم است که با تشویق شخصیتهایی چون بنیصدر و رجوی باعث کشتهشدن عدهای میشود. بنیصدر مردم را به شورش علیه دولت دعوت کرد و بنا به دستور او بسیاری از مردم در خیابانها کشته شدند. از سوی دیگر، بنیصدر بهعنوان یک سیاستمدار مسئول کشور را ترک کرد. درنتیجه، باید بگویم که مردم تقصیر این وقایع ناراحتکننده اخیر را برعهده دولت نمیگذارند. آنها تقصیر را متوجه کسانی میدانند که با دولت مخالف هستند؛ یعنی بنیصدر و رجوی. گوینده بیبیسی: بمبگذاری روز یکشنبه در ایران برعهده امپریالیستهای خارجی و خاصه امریکا گذارده شده است، ولی آیا دولت حقیقتاً معتقد است که دست امریکا در این بمبگذاری بوده است؟ تبریزی: ما مجبور نیستیم هر اتهامی را بپذیریم، ولی حمایت رسانههای عمومی غرب از ضدانقلابیون ایران - مجاهدین (خلق)، لیبرالها، بنیصدر و رجوی - دولت ایران را بر آن داشته است که در پشت تمام توطئهها و اعمال تروریستی، غرب و امریکا وجود دارد. از سوی دیگر، در جنگ عراق و ایران، دولت معتقد است که عراق ازسوی امریکا و اقمار آن مانند عربستان سعودی، اردن و مصر حمایت میشود. درنتیجه ایران از هرسو مورد تهدید است. گوینده بیبیسی: این تهدید تا چه حدی با واقعیات وفق میدهد؟[دارد؟] هالیدی: امریکاییها از اهمیت ایران نه ازنظر منابع نفت بلکه ازنظر موقعیت استراتژیک آن بهخوبی آگاه هستند. بهنظر من امریکاییها فعلاً چندان در ایران دخالتی ندارند، درحالیکه شوروی کارهای بسیاری کرده است، ولی مسائل دیگری نیز وجود دارد که امریکا مجبور است سعی کند راهحل خاص خود را در ایران به جلو برد. ولی امریکا از اخراج افسران و سیاستمدارانی که میتوانستند به نفع امریکا در ایران عمل کنند ناراحت است. امریکا البته از یک ایستگاه رادیویی تبعیدیان ایران در قاهره، حمایت میکند و با خانواده سلطنتی هم تماس دارد و به نظر میرسد که سیا در بلوچستان ایران ازطریق امارات عربی نیز دخالتهایی داشته باشد. در واشنگتن پست هفته پیش گزارشی بود مبنیبر اینکه سیا و ترکها اقدامات مشترکی میکنند. ولی من فکر نمیکنم که امریکاییها نقش اصلی را داشته باشند و این ادعای تهران که امریکا را محکوم میکند پایهای ندارد زیرا در این هرجومرج، واقعاً کسی نمیتواند بر اوضاع و احوال اثر گذارد. مسلماً در مواردی دستهای خارجی وجود دارند ولی من فکر نمیکنم این دستها درحالحاضر درحال عملکردن باشند. گوینده بیبیسی: آیتالله خمینی گفته است که حتی اگر وی بمیرد ملت سالم خواهد ماند، آیا شما موافق هستید؟ هالیدی: منظور [آیتالله] خمینی از ملت درواقع ملت اسلام است و آنچه وی بهعنوان "سالم"، از آن یاد میکنند مسلماً خود وی بهتر میداند، ولی مسلماً ازبینرفتن [آیتالله] خمینی، چه بهصورت طبیعی یا غیرطبیعی ضربه محکمی به رژیم خواهد زد و آن را ضعیف خواهد کرد. من فکر نمیکنم این امر البته بلافاصله به سقوط رژیم بینجامد. زیرا هنوز رژیم میتواند مردم را بسیج کند. درضمن هنوز یک تشکیلاتی که بهطور جدی رژیم را در خطر اندازد مانند آنچه در دوره شاه وجود داشت، وجود ندارد.»[۴۰]
گزارش- 615
در آستانه اولین سالگرد آغاز جنگ ایران و عراق و در روزهایی که حوادث داخلی ایران بهخصوص شهادت رجایی و باهنر، اخبار جنگ را تحتالشعاع خود قرار داده است، خبرگزاری یونایتدپرس در گزارشی تحلیلی به بررسی آخرین وضعیت نیروهای ارتش عراق در خاک ایران، پرداخته است. این گزارش بدون اشاره به سخنان صریح مقامات عراقی مبنیبر تمایل به پذیرش صلح (با تأمین شرایط خود) و خارجشدن از وضعیت دشوار نظامی موجود، میکوشد تا حضور عراقیها را در جبهههای جنگ موفق جلوه دهد. در قسمتی از این گزارش آمده است: «صدام حسین رئیسجمهوری عراق، برای حاکمیت بر شطالعرب [اروندرود] جنگ را آغاز کرد. ناظران معتقدند وی فکر میکرد میتواند ظرف چند روز به این منظور دست یابد. صدام حسین هنوز به هدف خود نرسیده و باتوجهبه اینکه هیچ تغییر مهمی در موضع ایران صورت نگرفته، ناظران بر این عقیدهاند که افق پایان جنگ در چشمانداز نیست. انگیزه صدام حسین هرچه بود، ولی بیش از آنچه برایش چانه میزد به دست آورده است. نیروهای عراقی توان نگهداری تقریباً تمامی بخشهایی را که در روزهای آغاز جنگ به تصرف درآورده بودند، داشتهاند. در قسمتهایی از مرز 550 کیلومتری، عراقیها تا 100 کیلومتر به داخل خاک [ایران] پیشروی کردهاند. جادههای میان بصره و پایگاههای عراقی در نزدیکی آبادان کشیده شد و به نیروهای عراقی امکان استفاده از وسایل و کمکها را داد. پارهای از اردوگاههای خط مقدم جبهه از برنامه تلویزیونی رنگی و روزنامههای بغداد برخوردارند. اما عراقیها بیش از این حد به داخل ایران نفوذ نکردند. هماکنون ناظران سیاسی معتقدند [صدام] حسین که علاقهمند به داشتن رهبری یک ارتش اشغالگر نیست آمادگی پایاندادن به جنگ را دارد. به اعتقاد آنان آنچه او را از این امر باز میدارد عدم تمایل به معامله با رژیم فعلی ایران است.»[۴۱] این درحالی است که خبرگزاری پارس با اعلام خبر سفر طه یاسین رمضان معاون اول نخستوزیر عراق به یوگسلاوی، درمورد تمایل نیروهای عراقی برای خروج از بنبستی که در آن گرفتار شدهاند، آورده است: «براساس گزارشات رسمی، یاسین در دیدارهای خود با مقامات یوگسلاوی بهطور مفصل دلایلی پیرامون علت بروز جنگ ارائه داشته و شرایطی که تحت آن جنگ آغاز شده را از دیدگاه خود تشریح نموده و آنگاه تمایل عراق را نسبت به حل اغتشاشات با ایران مورد تأکید قرار داده است. در این ملاقاتها یوگسلاوی نیز خواستار حل هرچه زودتر مناقشات براساس منشور سازمان ملل و اصول سیاست غیرمتعهدها شده بود.»[۴۲]
گزارش- 616
خبرگزاری آسوشیتدپرس به نقل از نشریات ژاپن، از کنارهگیری کمپانی میتسویی از پروژه 17/3 میلیارد دلاری پتروشیمی ایران خبر داد و افزود دولت ژاپن با تصویب این طرح به بزرگترین و پر دردسرترین پروژه سرمایهگذاری خارجی ژاپن پایان داده است. این خبرگزاری گزارش داد: «به نوشته این روزنامهها، وزارت صنعت و تجارت بینالمللی ژاپن که پروژه را بهدنبال توقفهای پیاپی آن مسکوت گذاشته بود، با جبران خسارات میتسویی تحت برنامه بیمه صادرات موافقت کرد. میتسویی که یک مجتمع معظم از شرکتهای تجاری ژاپن و شریک ایرانی در پروژه پتروشیمی است میتواند ادعای خسارتی معادل 434 میلیون دلار کند. یک مقام بلندپایه میتسویی اتخاذ تصمیم نهایی را دراینمورد تکذیب کرد، اما روکوسوکه تاناکا رئیس میتسویی، خاطرنشان ساخت تغییر در سیاست دولت را دیروز در یک مصاحبه مطبوعاتی اعلام کرد. تاناکا افزود ما درباره اوضاع ایران نگرانیم و میتسویی به تصمیمات هیئتمدیره خود درمورد برخورد با پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن احترام میگذارد. عملیات کند ساختمانی کارخانه بندر [امام] خمینی که تاکنون 85 درصد آن پایان یافته است، در اکتبر سال 1979 به یک پروژه ملی مبدل شده بود، اما ناآرامیهای سیاسی ایران و جنگ این کشور با عراق بر آن تأثیر گذاشت.»[۴۳]
گزارش- 617
سازمان عمل اسلامی عراق در گزارشی از حفاظت کاخ ریاستجمهوری عراق بهوسیله نیروهای امنیتی اردن خبر داد. در قسمتی از این گزارش که در روزنامه اطلاعات به چاپ رسیده، آمده است: «رژیم اردن عده زیادی از مزدوران خود را به عراق گسیل داشته است تا از کاخ ریاستجمهوری حفاظت کنند و از این طریق موجبات اطمینانخاطر و امنیت صدام را فراهم سازند. مزدوران اردنی تنها نقش حراست از کاخ ریاستجمهوری را بهعهده ندارند، بلکه اساساً تمامی بخشهای حساس و تأسیسات مهم متعلق به حزب بعث نیز زیر کنترل و حفاظت این عده میباشد. این اقدام که ازسوی رژیم اردن به عمل آمده است مربوط به قسمتی از قراردادی است که درزمینه کمکهای جنگی، با عراق منعقد گردیده است.»[۴۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/11
- ↑ سند شماره 73632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: طرح عملیاتی سپاه پاسداران (محور سرپل ذهاب)، 12/6/1360، صص 9 - 1؛ و - سند شماره 171097 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از نظارت و ارزشیابی به فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 13/8/1360، صص 10 - 1.
- ↑ سند شماره 171097 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - سند شماره 004973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش اطلاعات منطقه7، 11/6/1360، صص 7 - 1.
- ↑ سند شماره 004973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - سند شماره 436512 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه7 (فرماندهی) به فرماندهی، 29/7/1360؛ و - سند شماره 171097 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 436512 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3؛ و - سند شماره 004973 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 292988 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد سرپل به ستاد غرب، 11/6/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 5055 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنگی سرپل ذهاب به ستاد عملیاتی منطقه7، 20/6/1360، صص 5 - 1.
- ↑ سرهنگ ستاد بازنشسته سید یعقوب حسینی، سرتیپ2 بازنشسته محمد جوادیپور، ارتش جمهوری اسلامی ایران در هشت سال دفاع مقدس، جلد 5، تهران: سازمان عقیدتی سیاسی ارتش جمهوری اسلامی ایران، 1373، ص245.
- ↑ سند شماره 113282 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: برآورد اطلاعاتی واحد اطلاعات عملیات محور اللهاکبر، شماره1، 11/6/1360، صص 6 - 1.
- ↑ سند شماره 276067 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: برآورد اطلاعاتی، شماره4، 11/6/1360، صص 9 - 1.
- ↑ سند شماره 5039 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد اطلاعات عملیات سپاه خراسان (مستقر در اهواز) به واحد اطلاعات عملیات خوزستان، 19/6/1360، صص 1 و 2.
- ↑ همان؛ و - سند شماره 004976 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای 24 ساعته واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان به طرح و برنامهریزی عملیات مرکز، شماره 334، 12/6/1360، صص 1 و 2.
- ↑ سند شماره 4955 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات جنوب به قائممقام فرماندهی مرکز، 11/6/1360، ص1؛ و - سند شماره 133612 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از عملیات سپاه منطقه8 (اهواز) به اطلاعات و عملیات سپاه مرکز، 11/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 4954 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب به فرماندهی مرکز و اطلاعات عملیات، 11/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 113282 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 113281 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از دفتر سیاسی و انتظامی استانداری خوزستان به وزارت کشور (معاونت امور سیاسی و اجتماعی)، 11/6/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 12/6/1360، ص2.
- ↑ سند شماره 52039 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه خوزستان به فرماندهی سپاه مرکز، 11/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 52004 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه خوزستان به سپاه پاسداران (فرماندهی)، 10/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 34811 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی اهواز، 10/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 167، 13/6/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 12/6/1360؛ و - روزنامه اطلاعات، 15/6/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 52100 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی مرکز، 14/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 52121 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه7 (کرمانشاه) به فرماندهی سپاه مرکز، 15/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص21؛ و - سند شماره 257663 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی ستاد مرکزی، 11/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص12؛ و - سند شماره 52103 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی مرکز، 14/6/1360، ص1.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 52053 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه منطقه3 (فرماندهی) به سپاه پاسداران مرکز (فرماندهی)، 11/6/1360، سند تکبرگی؛ و - روزنامه کیهان، 12/6/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 167، 13/6/1360، ص10، تهران - خبرگزاری پارس، 12/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 15/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 52089 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) فرماندهی به ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، 12/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 12/6/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 166، 12/6/1360، ص5، تهران - خبرگزاری پارس، 11/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 15/6/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 34812 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان، 11/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 14/6/1360، ص13.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 14/6/1360، ص4.
- ↑ سند شماره 52070 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده سپاه منطقه 9 (شیراز) به فرمانده و اطلاعات سپاه مرکز، 12/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 11/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 166، 12/6/1360، ص4 ضمیمه، رادیو امریکا، 11/6/1360.
- ↑ همان، ص14، دیژون - خبرگزاری فرانسه، 11/6/1360.
- ↑ همان، ص20 ضمیمه، رادیو امان، 11/6/1360؛ و - همان، صص 18 و 19، ابوظبی - خبرگزاری فرانسه، 11/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 14/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 10/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص4.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 168، 14/6/1360، ص15، لندن - خبرگزاری پارس، 13/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 170، 16/6/1360، ص5 ضمیمه، رادیو اسرائیل، 15/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 166، 12/6/1360، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو امریکا، 11/6/1360.
- ↑ همان، ص21، واشنگتن - خبرگزاری پارس، 11/6/1360.
- ↑ همان، صص 12 - 7، لندن - خبرگزاری پارس، 11/6/1360.
- ↑ همان، صص 3 و 4، بیروت - یونایتدپرس، 11/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 167، 13/6/1360، صص 8 و 9، بلگراد - خبرگزاری پارس، 11/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 166، 12/6/1360، ص13، توکیو - آسوشیتدپرس، 11/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 12/6/1360، ص2.