1359.10.13

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.10.13
نام‌های دیگر سیزده دی
تاریخ شمسی 1359.10.13
تاریخ میلادی 3 ژانویه 1981
تاریخ قمری 26 صفر 1401




گزارش - 738

امروز اهواز و آبادان باز هم زير آتش توپخانه‌هاي دشمن قرار گرفت و خسارتهايي به اين دو شهر وارد آمد. [۱] در منطقه مياني نيز برابر اعلاك گروه رزمي گيلان‌ غرب، يك فروند از دو فروند هلي‌كوپتر مهاجمين در تنگ كورك توسط نيروهاي خودي سرنگون شد. [۲]

گزارش - 739

امام جمعة تهران و نمايندة امام در شوراي عالي دفاع، حجت‌الاسلام خامنه‌اي، در نماز جمعه اين هفته، كساني را كه عملكرد سياسي آنها با اظهاراتشان تناقض دارد، مورد خطاب قرار داد و گفت : « اي عناصري كه در سراسر محيط سياسي ايران از شرق تا غرب پراكنده‌ايد و مي‌توانم بگويم بسياري‌تان حتي در يك جا از اين ارض عريض مستقر نيستند و هرجا موقعيت ايجاب كند، همانجا جاي شماست ! اي مدعيان سياست و كهنه‌كاران سياست! اين ملت از شما قبول نخواهد كرد اگر بگوييد علاقه‌مند به مصالح اين ميهن و اين ملتيد ! ادعاي علاقه‌مندي به مملكت، اما در عين ادعاي علاقه‌مندي نسبت به دستگاهي كه مسئول ادارة اين مملكت است، وفاداري و تسليم و اطاعت نداشته باشيد ! ملت اين را از شما قبول نمي‌كند ؛ يا بايد ادعاي علاقه‌مندي به اين مملكت را نكنيد، يا اگر براستي علاقه‌مند به مصالح اين مملكت هستيد، بايد بدانيد و قبول كنيد كه يك دولت، يك دستگاه اجرا كننده و مسئول فقط در صورتي مي‌تواند انجام وظيفه كند كه از حمايت همة قشرها و گروهها برخوردار باشد و كسي با او سر عصيان و مخالفت نداشته باشد. شما از اين آزادي كه در همة عمر سياسي‌تان از آن نشاني نديده و نشنيده بوديد، استفاده مي‌كنيد و به جريان طراز اول جمهوري اسلامي با لحن اهانت‌آميزي حمله مي‌كنيد‍‍ آن وقت ادعا مي‌كنيد كه طرفدار و خواهان مصالح اين مملكت هستيد ! مردم از شما اين را باور مي‌كنند ؟ و اگر باور نكردند و شما را بيگانه دانستند همچنانكه تا امروز ‍طردتان كردند باز هم طرد كنند، آيا فريادتان بلند نخواهد شد كه مسلماني نيست !؟ امام جمعه تهران سپس به جايگاه و استراتژي وحدت بين‌المللي در سياست جمهوري اسلامي پرداخت و شرايط اين وحدت را بصورت زير بيان كرد : ما معتقد به وحدت همة نيروهاي مسلمان رزمندة شرقي در سطح جهان اسلام هستيم و همين‌جا در حضور شما برادران و خواهران انقلابي مسلمان، اعلام مي‌كنم وحدتي كه پادشاهان و رؤساي جمهوري مزدور در منطقه از او سخن بگويند، وحدت قرآن‌پسند و اسلام‌پسند نيست. امروز رسانه‌هاي گروهي در بعضي از كشورهاي عربي، مسئلة وحدت عربي را مطرح مي‌كنند و پوشيده نمي‌دارند كه اين به اصطلاح وحدت، وسيله‌اي براي كوبيدن انقلاب اسلامي ايران و تضعيف دولت جمهوري اسلامي در ايران است! ما اعلام مي‌كنيم وحدتي كه در آن خلقهاي مسلمان عرب حضور نداشته باشند، وحدتي كه بانيان و مناديانش كساني مثل سادات (رفيق و همراز كيسينجر)، شاه‌حسين، ابوجهل عراق و امثال اينها در منطقه سردمدارانش باشند، اين وحدت پوشش بر‌روي مقاصد استكباري و مزدورانة اين رؤسا و ملوك منطقه است ؛ اين وحدت اسلامي و وحدت عربي نيست. [۳]

گزارش - 740

رئيس ديوانعالي كشور (آيت‌الله بهشتي) در سخنراني پيش از خطبه‌هاي نمازجمعه تهران به دفاع از عملكرد دولت پرداخت و دربارة تحركات سياسي كه عليه دولت آقاي رجايي وجود دارد گفت : توطئه‌اي در كار است. عده‌اي مي‌خواهند با تضعيف دولت در ايران بي‌ثباتي بوجود آورند. جامعه انقلابي ما امروز بيش از هر چيز به ثبات نياز دارد و ما هر نوع سمپاشي را كه نتيجه‌اش بي‌ثباتي در اداره كشور است، محكوم مي‌كنيم. امروز بي‌ثباتي بزرگترين آفت انقلاب و كمك ناخواسته به دشمنان انقلاب اسلامي است وي سپس در خصوص وحدت نيروها و حمايت از دولت گفت : اگر ما بخواهيم با مسائل اقتصادي خيلي جدي برخورد كنيم، شرط اصلي‌اش اين است كه دولتي كه مورد حمايت ملت و اكثريت قاطع نمايندگان است، با ثبات هر چه بيشتر كار كند. بنابراين كساني كه از يك طرف ضرورت حل مشكلات اقتصادي را با برنامه‌ريزي حساب شده مطرح مي‌كنند، و از سوي ديگر در روزنامه‌ها و گزارشها و راهپيمائي‌ها دولت مكتبي انقلابي را تضعيف مي‌كنند، با اين عملشان دارند به برنامه‌هاي اقتصادي شما ملت ضربه مي‌زنند … چگونه مشكلات اقتصادي مي‌تواند به برنامه سه ماه و نيم دولت (كنوني) بستگي داشته باشد ؟ كساني كه با اقتصاد آشنايي دارند، مي‌دانند دولتي كه سه ماه و نيم از عمر آن مي‌گذرد، اثر برنامه‌ اقتصادي‌اش در آينده معلوم مي‌شود، مشكلات اقتصادي امروز ما ريشه‌هاي چندين ساله دارد و خيلي بي‌انصافي است كه كساني بخواهند اين مشكلات را به پاي اين دولت بگذارند … آيت‌الله بهشتي همچنين ضمن تاكيد بر مواضع خارجي انقلاب، اضافه كرد : كساني كه تحت تاثير روزنامه‌ها، مجله‌ها و گزارشهاي صهيونيستي دنيا هستند، دائماً مي‌گويند كه عده‌اي آبروي انقلاب ما را مي‌برند. ولي من به آنها قول مي‌دهم كه خبرگزاريهاي صهيونيستي هنگامي از شما تقدير خواهند كرد كه دو مرتبه به شكل تازه‌اي راه بازگشت امپرياليسم و صهيونيسم را به كشورمان باز كنيد. هيچ وقت نبايد آبروي انقلاب در گزارشهاي مطبوعات پرسرو صدا و راديو و تلويزيونهاي صهيونيستي ببينيم. بايد توجه داشته باشيم كه ملتهاي محروم دنيا نسبت به اين انقلاب ما چگونه نگاه مي‌كنند. [۴]

گزارش - 741

خبرگزاري پارس توسط خبرنگاران اعزامي به اهواز با فرمانده عمليات سپاه در جنوب مصاحبه مفصلي انجام داد كه در آن گوشه‌هايي از وقايع روزهاي 23 تا 26 آبان سال جاري بازگو شده است. در ضمن اين مصاحبه بي‌تدبيري برخي از مسئولين وقت، عدم برنامه‌ريزي در جهت دفاع از مرزهاي كشور و ناهماهنگي نيروهاي نظامي موجود با ارزشهاي انقلاب، مورد انتقاد قرار گرفته و به تاثير جريانات سياسي در جبهه‌ها پرداخته شد. وي گفت : سوسنگرد از تاريخ 23/8/59، 3 روز در محاصره كامل دشمن بود. در اين مدت بيش از 150 پاسدار، نيروي بسيج، طلاب و عده‌اي دانشجو قتل عام شدند. و هيچ كمكي از طرف مسئولين نشد و حتي زخميهاي ما را جهاد سازندگي با قايق از رودخانه عبور مي‌داد كه عده‌اي از آنها نيز شهيد شدند. وقتي ديديم هيچ نيرويي به كمك سوسنگرد نمي‌آيد و از سوسنگرد تا حميديه هيچ نيروي مسلح نظامي وجود ندارد، مجبور شديم مسائل را به اطلاع مسئولين ديني خود برسانيم و نگذاريم تجربة تلخ خونين شهر تكرار شود. اين مسأله به گوش امام نيز رسيد و ايشان دستور شكسته شدن محاصره را دادند. اين بار مسئولين به دنبال ما آمدند و فرمانده نيروي زميني و جانشين ستاد مشترك تضمين كردند اسلحه و مهمات مورد نياز سپاه را تامين كنند. فرداي آن روز سپاه وارد شهر مي‌شود و شروع به پاكسازي نيروهاي دشمن در قسمت غربي و شمال شرقي مي‌كند. پس از تقريباً سه ساعت كه به فشنگ ژ ـ 3 احتياج پيدا مي‌كنند، برادران ما را با يك سري حرفهاي بي‌اساس از حميديه به اهواز و از اهواز به اميديه و از اميديه به دزفول روانه مي‌كنند و در موقعيتي كه هنوز در سوسنگرد درگيري است و مسئولين ارتش نيز تعهد كرده‌اند كه اسلحه و مهمات آنها را تامين كنند، براي دادن تعدادي فشنگ برادران ما از اين طرف به آن طرف مي‌فرستند. قرار بود قسمتي از تيپ 92 زرهي ارتش براي شكستن محاصرة سوسنگرد به منطقه اعزام شود كه بعد در تصميمشان شك مي‌كنند، ولي با تاكيد و تحت فشار گذاشتن آنها از سوي پاسداران و تهديد به اين كه اگر محاصره سوسنگرد شكسته نشود، مردم را در جريان سقوط سوسنگرد قرار مي‌دهيم و با توجه به اين كه صدام نيز تهديد كرده بود كه سوسنگرد را اشغال خواهد كرد، سپاه تعهد كرد كه حفاظت سوسنگرد را خود به عهده بگيرد … در ادامة مصاحبه آمده است : 8 ماه قبل از شروع جنگ نقل و انتقالاتي در منطقه صورت گرفت و دركنار اين انتقالات، تبليغات وسيعي در به وجود آوردن انگيزة يك تهاجم در ارتش عراق و طرح شعار عربيت در بين مردم عراق و سه جزيره تنب كوچك و بزرگ و ابوموسي مطرح مي‌شد. اين حركت سياسي با شعارهاي پيوند خلقهاي كرد و عرب زمينه‌اي براي ايجاد اسرائيلي بزرگتر بود و دشمن طبق نقشه كردستانهايي را طرح‌ريزي كرده بود كه به خوزستان ختم مي‌شد و قسمت عرب‌نشين آن نيز بايستي به اسرائيل جديد متصل مي‌شد. با توجه به اين مسائل تهاجم عراق يك تجاوز غافلگيرانه نبود و مسئولين مي‌بايستي با قدرت و توانائي لازم زمينة پيش‌بيني و پيش‌گيري را فراهم مي‌آوردند كه متأسفانه با اين كه در اين يك سال از سوي مسئولين شهر دزفول و سپاه شفاهاً به اين مسئولين اطلاع داده مي‌شد، باز هم اقدامي انجام نمي‌گرفت. آن مسئولين امروز بايد در پيشگاه ملت ايران و امام پاسخگو باشند … (قبل از شروع جنگ) رسيدگي كاملي كه مي‌بايست در ارتش انجام گيرد، انجام نگرفت، به عنوان مثال، فرمانده لشكر 92 زرهي را يك افسر كودتاچي به عهده داشت. كار اين لشكر حفاظت از منطقه خوزستان بود كه قطعاً فعاليتي نيز در اين زمينه (جلوگيري از تهاجم عراق) انجام نمي‌گرفت و به نظر من دقيقاً اين قبيل مسائل به جريانات سياسي كشور بستگي دارد … مشكل اصلي ضعف امكانات آموزشي و كمبود سلاح است، مشكل ديگر وجود نيروهاي متفرقه و ناهماهنگ با سپاه و ارتش بود وجريانات سياسي داخلي نيز اثرات منفي و مستقيم در جبهه ها داشته است، به طوري كه مسائل جنگ در جبهه بين خط مكتب تقسيم شده است. [۵]

گزارش - 742

سفير سوريه در ايران (ابراهيم يونس) در مصاحبه با مجلة پيام انقلاب ارگان سپاه پاسداران پيرامون اهداف عراق از شروع جنگ، نقش جمهوري اسلامي ايران در آزادي فلسطين و … به اظهارنظر پرداخت و گفت : اين جنگ جز اقدامي در جهت منافع امپرياليسم و صهيونيسم نيست و براي همين ما با آن مخالفيم. ما اين جنگ را خيانت به اعراب و مسلمين مي‌دانيم. مسلماً ما بايد نيروهاي خود را در مبارزه با امپرياليسم و صهيونيسم و اسرائيل براي آزادي فلسطين به كار بگيريم، بدون تملق، ايران سهم مهمي در آزادي فلسطين دارد و ما اين مساله را دقيقاً در نظر داريم. البته بايد گفت بدون ترديد

سفيرسوريه در ايران (ابراهيم يونس)

حزب بعث عراق نيست كه جنگ را آغاز كرده است. در واقع اين صدام است كه جنگ را رهبري مي‌كند براي همين ما صدام را خائن و مجرم مي‌دانيم و بايد بگوييم كه انقلاب اسلامي ابداً نياز به قدرت و نيرويي ندارد و به كشورهاي مترقي هم نياز ندارد، حتي به قدرتهاي جهاني هم احتياج ندارد. اميدوارم كه اين جنگ پايان گيرد، چرا كه به ضرر ملت عراق و ايران است، چرا كه اسرائيل خوشحال مي‌شود. [۶] روزنامه سوري تشرين نيز در تفسيري پيرامون اقدامات امريكا براي سرنگوني جمهوري اسلامي و همكاري صدام با آمريكا نوشت : … اظهارنظرهاي يك كارمند جزء دول امپرياليستي، در گذشته موجب زير و روشدن اوضاع در منطقه مي‌شد. جابه‌جايي يك كشتي جنگي در يكي از بنادر امپرياليستها، باعث نگراني دولتهاي منطقه مي‌گرديد، ولي در حال حاضر شاهديم كه دخالت نظامي امريكا بزرگترين كشور امپرياليست جهان، هيچ گونه تاثيري در اوضاع ايران به وجود نياورده است و حتي امريكا با وادار كردن رژيم صدام به جنگ نتوانست به اهداف خود برسد و اين جنگ نه تنها باعث سقوط جمهوري اسلامي ايران نشد، بلكه ايران همچنان در برابر امپرياليسم امريكا ايستادگي مي‌كند … امريكا و نوكرانش برخلاف جريان پيشرفت منطقه و جهان شنا مي‌كنند و امپرياليسم اين بار نيز در متوقف ساختن پيشرفتي كه هم اكنون برخلاف ميلش در صحنه جهان جريان دارد، شكست خواهد خورد. [۷]

گزارش - 743

خبرگزاري يونايتدپرس، به نقل از روزنامه واشنگتن پست گزارش داد : دولت كارتر به ايران پيغام داده كه بايد تا شانزدهم ژانويه (26 دي) آخرين پيشنهادهاي امريكا را براي آزادي 52 گروگان امريكايي بپذيرد. اين پيام همراه با آخرين پيشنهادهاي امريكا اوايل هفته جاري به هيأت الجزايري تحويل شد. به نوشته واشنگتن پست اگر ايران تا تاريخ فوق آخرين طرح آمريكا را نپذيرد، دولت كارتر كه دوران حكومتش رو به اتمام است، فرصتي براي اجراي پيشنهادات نخواهد داشت. اين مهلت چهار روز قبل از مراسم تحليف رونالد ريگان به عنوان رياست جمهوري جديد امريكا خواهد بود. منابع رسمي اين پيام را به عنوان يك اولتيماتوم تلقي نكرده‌اند، بلكه آن را صرفاً يك واقعيت زماني دانسته‌اند. واشنگتن پست مي‌نويسد : پيشنهاد سپردن داراييهاي ايران به يك كشور ثالث كه از كنترل كامل امريكا خارج شود و در اختيار ايران هم قرار نگيرد، مي‌تواند مقدمه‌اي براي آزادي گروگانها باشد. ايران از امريكا خواسته است مبلغ 24 ميليارد دلار وثيقه براي آزادي گروگانها به دولت الجزاير بسپارد، اما كارتر و ادموند ماسكي اين پيشنهاد را غيرمنطقي خوانده‌اند. [۸]

گزارش - 744

روزنامه كويتي السياسه درباره اقدامات آتي امريكا در كنترل اين منطقه از طريق رژيم عربستان نوشت : واشنگتن طي 7 ماه آينده به عربستان يك پارتي هواپيماي آواكس خواهد داد، هم‌اكنون گروهي از خلبانان سعودي براي ياد گرفتن طرز اداره اين نوع هواپيما به امريكا وارد شده‌اند. پنتاگون پس از آغاز مناقشات ايران و عراق به عربستان سعودي، 4 هواپيماي آواكس با خدمه و 300 نفر ديگر فرستاده است. واشنگتن اين كار را به بهانه دفاع از حدود دريايي حمل و نقل نفت انجام داده است. واشنگتن مي‌خواهد كه منطقه خليج فارس را تحت كنترل الكترونيك درآورد. [۹]

گزارش - 745

روزنامه ميزان به نقل از يك منبع در جده نوشت : روز اربعين 20كاميون حامل اسلحه و مهمات از طريق كويت به بغداد فرستاده شد. 2 روز بعد 20 كاميون حامل مهمات ديگر نيز به بغداد ارسال شد. اين گزارش حاكي است در تاريخ 22 آذر 59، تعداد زيادي تانك توسط دو كشتي غول‌پيكر امريكايي از جده به كويت ارسال شد كه از آن طريق به عراق حمل گرديدند. [۱۰] روزنامه لبناني كفاح درباره نگراني‌هاي كويت نسبت به سياستهاي تعرضي عراق نوشت : مقامات مسئول كويتي نسبت به تحركات اخير عراق در خليج فارس ابراز نگراني كردند. نگراني مقامات مسئول كويتي از نامه‌هايي است كه سفراي عراق براي شيوخ منطقه برده‌اند و در اين نامه‌ها صدام به اين مطلب اشاره كرده است كه جنگش با ايران براي دفاع از منطقه خليج‌ (فارس) است. [۱۱]

گزارش - 746

روزنامه توني لوتام چاپ تونس در مقاله‌اي همكاري‌هاي نظامي سه جانبه بين فرانسه، مراكش و عراق را بصورت زير بازگو كرده است : برخي از منابع فرانسوي مورد اعتماد افشاء كرده‌اند كه مراكش براي هدايت هواپيماهاي جنگي نوع ميراژ اف ـ 1 كه فرانسه قريباً به عراق تحويل خواهد داد، تعدادي خلبان به عراق خواهد فرستاد. ماموريت اين خلبانان خيلي كوتاه خواهد بود و با دستيابي خلبانان عراق به رموز هواپيماهاي مذكور ماموريت خلبانان مراكش نيز خاتمه خواهد يافت. كارشناسان نظامي انتظار دارند نيروي هوايي عراق در جنگ با ايران برتري پيدا كند. برخي محافل عربي كاملاً مطلع وجود يك هماهنگي و همكاري استوار بين بغداد و رباط در زمينه‌هاي مختلف را تائيد و تأكيد مي‌نمايند. [۱۲]

گزارش - 747

خبرگزاري فرانسه از نيكوزيا گزارش مي‌دهد : ايران در صدد افزايش صادرات نفتي خود تا سطح 900 هزار بشكه در روز است. در ميان مشتريان ايران، كشورهاي فرانسه، اسپانيا، پرتغال، ايتاليا، يونان، كره جنوبي، هند، تركيه و كشورهاي بلوك سوسياليست در رديف اول قرار دارند. در حال حاضر صدور نفت ايران با ظرفيت 200 هزار بشكه در روز از طريق جزيرة لاوان و سيري صورت مي‌گيرد، زيرا ترمينال اصلي نفتي ايران در جزيره خارك پس از آغاز جنگ به حالت تعطيل درآمده است. [۱۳]

گزارش - 748

با بحراني كه از چندي پيش توسط برخي كاركنان پالايشگاه آبادان كه در تهران به سر مي‌بردند، شروع شده، رئيس دفتر وزارتي (مدرسي) كه به مدت 26 ساعت در گروگان اين كاركنان بود، درباره ماهيت و اقدامات آنها گفت : اين افراد بسيار خوش لباس بودند و حتي رنگ لاك ناخن با رنگ لباسشان هماهنگ بود. آنها ضمن فحاشي شديد به مقدسات مملكتي (امام امت، جمهوري اسلامي ايران و …) ادعا كردند همان‌طوري كه ما رژيم گذشته را سرنگون كرديم، قادريم حكومت اسلامي را نيز سرنگون كنيم. سپس تمام اسناد محرمانه و … را ربودند و مبلها و صندلي‌ها را شكستند و حتي پالتوي مستخدم را نيز دزديدند … اين افراد در شعارهاي خود از رژيم شاه معدوم ستايش مي‌كردند …. ضدانقلابيون قبل از آن كه وارد ساختمان شركت نفت شوند، دهكده المپيك را تصرف كردند، ولي پاسداران آنها را از آنجا راندند … آنها ادعا مي‌كردند كه به زودي هفده هزار نفر از كاركنان صنعت نفت نيز به آنها خواهند پيوست و فعاليت خود را عليه جمهوري اسلامي ايران تشديد خواهند كرد … در بين افراد عده‌اي از مجاهدين و چريكهاي فدايي خلق و اعضاي سازمان پيكار نيز ديده مي‌شدند كه از كاركنان وزارت نفت نيستند. مدرسي توضيح داد كه در بين اين افراد كساني بودند كه قبل از به ثمر رسيدن انقلاب اسلامي، هنگامي كه كاركنان غيور صنعت نفت با اعتصاب خود رژيم گذشته را فلج كرده بودند، با گرفتن دستمزدهاي گزاف كار مي‌كردند و با كمال وقاحت كد 740 را كه نمايانگر استفاده آنها از حقوقهاي گزاف در زمان اعتصاب بود، به رخ ما كشيدند … كاركنان صنعت نفت خصوصاً در مناطق اصفهان، آبادان، ماهشهر طي تلفنگرام‌هايي انزجار خود را از اعمال اين گروه ضدانقلاب ابراز كرده‌اند و گفته‌اند كه اين عده نمايندگان ما نيستند [۱۴]

گزارش - 749

درباره عملكرد گروههاي مختلف در استان خوزستان و خصوصا‌ً آبادان، خبرگزاري پارس طي گزارشي تحت عنوان « كشف توطئه‌هاي ضدانقلاب » به جمع‌بندي اقدامات مختلف آنها پرداخته، مي‌نويسد : « با كشف شبكه‌اي از هواداران سازمان پيكار در آبادان كه به فعاليتهاي غيرقانوني و احتمالاً دادن اطلاعات نظامي به مزدوران بعثي مشغول بودند، ابعاد توطئه ضدخلقي اين گروهها آشكار شد. گروهي از هواداران پيكار كه متاسفانه در ميان آنان پزشك و كارمند ارشد شركت نفت نيز وجود دارد، با بهره‌گيري از مدرنترين تجهيزات مخابراتي، اطلاعات نظامي جبهه‌هاي جنگ را دريافت و در اختيار دشمن قرار مي‌دادند … » اين گزارش سپس به بررسي سابقه اقدامات گروههاي سياسي در آبادان پرداخته و مي‌نويسد : « … با بررسي شرايط اجتماعي و سياسي آبادان بعد از پيروزي انقلاب متوجه مي‌شويم كه اين گروهها در هر زمان براي اين شهر و مردم آن مسأله ساز بوده‌اند در شرايطي كه تنها كمتر از دو ماه از پيروزي انقلاب مي‌گذشت، گروهي از هواداران سازمان چريكهاي فدائي خلق ايران با در دست داشتن پلاكارد و دادن شعارهايي تحت عنوان بيكاري، ساختمان آموزش و پرورش و ساختمان شهرداري را به اشغال درآوردند. 12 روز از تحصن اين گروه گذشت … تا سرانجام مردم از تحريكات و اطلاعيه‌هاي آن چناني آنان به تنگ آمدند و با توسل به زور آنان را از شهرداري بيرون راندندكه در جريان آن از هر دو طرف مجروح شدند. در اين ميان چهل و چهار تن ديگر از هواداران اين سازمان، كتابخانة عمومي شهر را به تصرف درآورده، مبادرت به فعاليت سياسي و نظامي مي‌كردند. اخطارهاي مكرر دادگاه انقلاب و مقامات مسئول موثر واقع نشد تا مردم خود اقدام كردند و ساختمان را از اشغال آنان درآوردند، در جريان منازعه عده‌اي از مردم بر اثر پرتاب سنگ از طرف فدائيان مجروح شدند. از اين چهل و چهار نفر تعدادي اسلحه و نارنجك دستي به دست آمد و پس از مدتي بازداشت، آزاد شدند … جالب اينكه اين گروهها از عدم قاطعيت مسئولين سوء استفاده كردند با نصب شعارهاي پارچه‌اي در معابر آبادان به ترويج "جمهوري دمكراتيك خلق" پرداختند. فعاليت اين گروهها و تبليغات مسموم كننده آنان رفته رفته گسترش يافت، به گونه‌اي كه هر شخصي كه وارد آبادان مي‌شد، با خواندن شعارها تصور مي‌كرد به شهري در كشورهاي ديوار آهنين وارد شده است … آبادان حداقل هر هفته شاهد يك درگيري خياباني بين مردم و اين گروهها بوده است، به عنوان مثال تحصن 105 روزة بازماندگان سينما ركس در اداره دارايي بهانه خوبي به دست اين گروهها داد. هر روز به عنوان پشتيباني از تحصن بازماندگان سينما ركس راه‌پيمايي مي‌كردند و در جريان برخوردها تعدادي مجروح مي‌شدند و در يك مورد جوان 18 ساله‌اي به نام جاسم بني‌رشيد شهيد شد. كار را به آن جا رساندند كه دو نوجوان آباداني را كه يك شب شعارهاي كمونيستي را از ديوارها پاك مي‌كرده‌اند، مي‌گيرند و 24 ساعت در توالت يكي از خانه‌هاي تيمي خود حبس مي‌كنند … خبرگزاري پارس در ادامة گزارش خود مي‌افزايد : در زمان جنگ تحميلي عراق عليه ايران در شرايطي كه آبادان از سوي دشمن مورد حمله قرار گرفت، دست از فعاليت ضدمردمي خود برنداشتند و نخستين گروهي كه در اوايل جنگ در جبهة خرمشهر به اتهام دادن اطلاعات نظامي به مزدوران عراقي دستگير شدند، نه تن از گروههاي ماركسيستي بودند كه هر يك به دو تا 10 سال زندان محكوم شدند. دومين گروه 68 تن از هواداران مجاهدين خلق بودند كه دستگير و تحويل دادگاه شدند. سومين دسته پانزده نفر از هواداران سازمانهاي ماركسيستي بودند كه تعدادي سلاح را كه رزمندگان دلاور از ارتش عراق به غنيمت گرفته بودند، سرقت كردند كه دستگير و تحويل دادگاه انقلاب شدند. همچنين گروه هفت نفرة پيشگام كه با تعدادي سلاح دستگير شدند و آخرين مورد هفته گذشته بود كه 17 تن از هواداران پيكار با مقداري وسايل مخابراتي و اسلحه و اعلاميه دستگير شدند. هرچند دستگيري اين گروهها نشان از هوشياري و حضور مردم در صحنه دارد، ليكن رسيدگي عاجل به وضعيت اين گروهها خاصه در آبادان ضرورت تام دارد. سخن آخر اين كه در نماز جمعه ديروز آبادان، فرمانده سپاه و امام جمعه آبادان از دولت مصراً خواستند كه نسبت به روشن كردن وضعيت اين گروهها هرچه زودتر اقدام كنند. [۱۵]



پاورقی‌ها

منابع و مآخذ روزشمار 1359/10/13

  1. روزنامه‌هاي جمهوري اسلامي و اطلاعات ، 14/10/1359 .
  2. سند شماره 002533 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : خلاصه اطلاعاتي 83 و84 ، لشكر 81 زرهي ، 12 تا 14/10/1359
  3. روزنامه جمهوري اسلامي ، 13 ز 10 ر13599 .
  4. پيشين .
  5. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه 291 ، 14/10/1359 .
  6. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ، مجله پيام انقلاب ، شماره 23 ، 13/10/1359 ، مصاحبه با ابراهيم يونس سفير سوريه در ايران .
  7. ماخذ شماره 3 ، خبرگزاري سوريه ، روزنامه تشرين .
  8. روزنامه انقلاب اسلامي ، 13/10/1359 ،
  9. ماخذ شماره 3 ، روزنامه السياسه چاپ كويت .
  10. روزنامه ميزان ، 13/10/1359 .
  11. روزنامه انقلاب اسلامي ، 14/10/1359 ، خبرگزاري پارس ، دمشق ، مجله لبناني كفاح .
  12. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه 302 ، 25/10/1359 ، تونس ، روزنامه لوتام ، 13/10/13599 .
  13. ماخذ شماره 5 ، خبرگزاري فرانسه ، نيكوزيا ، 13/10/1359 .
  14. ماخذ شماره 5 .
  15. ماخذ شماره 5 ، آبادان 13/10/1359 .