1359.10.20

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.10.20
نام‌های دیگر بیست دی
تاریخ شمسی 1359.10.20
تاریخ میلادی 10 ژانویه 1981
تاریخ قمری 3 ربیع‌الاول 1401




گزارش - 825

امروز ساعت يك بامداد، عمليات از پيش طرح‌ريزي شده‌اي توسط ارتش و ستاد اروند به نام « توكل » در منطقه آبادان از محورهاي : جاده ماهشهر ـ آبادان، جاده اهواز ـ آبادان (محور سلمانيه ـ مارد)و جبهه‌هاي ذوالفقاري، ايستگاه 7، ايستگاه 12 و فياضيه شروع شد. براساس اين طرح، دشمن در 5 مرحله، ابتدا از مناطق اشغالي شرق كارون عقب رانده مي‌شد، سپس از غرب كارون نيز پاكسازي مي‌گرديد و نيروهاي خودي به مرز مي‌رسيدند. [۱]در اولين مرحله اين عمليات، هدف آزادسازي قسمتي از سرپل اشغال شده توسط دشمن در شرق كارون و در نتيجه آزاد شدن راه ماهشهر ـ آبادان و شكستن نسبي محاصره آبادان بود. [۲]ابتدا نظر اين بود كه دو عمليات نصر و توكل همزمان انجام گيرد و اين آغاز مرحله تعرضي ارتش ايران در جنگ محسوب شود. [۳] در طرح مزبور، پشتيباني مؤثر آتش توپخانه، قبل از عمليات و پشتيباني هوائي توسط هلي‌كوپترهاي هوانيروز و جنگنده‌هاي نيروي هوائي ارتش در صبح روز عمليات، پيش‌بيني شده بود. [۴]در جلد سوم كتاب « ارتش جمهوي اسلامي ايران در هشت سال دفاع مقدس »، سازمان رزم اين عمليات به شرح زير آمده است : يگانهاي زير امر فرماندهي اروند در 3 فرماندهي عملياتي سازماندهي شدند كه عناصر اصلي آنها عبارتند از : 1 ـ فرماندهي عمليات آبادان ـ خرمشهر : شامل تيپ2 پياده قوچان با 3گردان پياده و يك گروهان تانك چيفتن و عناصر ژاندارمري مستقر در جزيره آبادان و نيروهاي سپاه پاسداران و بسيج مردمي، گردان توپخانه 105، يك آتشبار توپخانه 130 ميليمتري و يك آتشبار توپخانه كاتيوشا. 2 ـ تيپ 37 زرهي : شامل عناصر سازماني تيپ، يك گردان امداد ژاندارمري، يك آتشبار توپخانة 105 ميليمتري و يك آتشبار توپخانه 130 ميليمتري. 3 ـ گروه رزمي 246 تانك : شامل گردان 246 تانك (منهاي يك گروهان)، يك گردان پياده از عناصر لشكر 21 پياده، يك گردان مختلط توپخانه 105 و 155 ميليمتري و عناصر سپاه پاسداران. 4 ـ يك فرماندهي عمليات نامنظم : متشكل از حدود 2 گروهان ژاندارمري و نيروهاي مردمي. 5 ـ يك فرماندهي توپخانه : جمعاً با 14 آتشبار توپخانه صحرايي 130 و 203 ميليمتري و كاتيوشا. 6 ـ عناصر ديگر پشتيباني خدمات رزمي و پشتيباني رزمي شامل تيم هوانيروز، گروهان مهندسي و غيره. [۵] در بررسي دقيقتر مشخص شد كه علاوه بر آنچه در كتاب مذكور آمده است، نيروهاي سپاه خونين شهر، سپاه استان فارس، نيروهايي كه از كميته انقلاب اسلامي، فدائيان اسلام و پيشمرگان كرد مسلمان نيز تحت فرماندهي ستاد مزبور در اين عمليات شركت فعال داشتند. طرح شامل دو تك اصلي در محور جاده ماهشهر ـ آبادان و محور ايستگاه 7 بود. بدين ترتيب كه نيروهاي تيپ 37 زرهي، كه خود را از طرف ماهشهر تا كيلومتر 9 سه راهي آبادان جلو كشيده بودند، در جاده مزبور وارد عمل مي‌شدند و از ايستگاه 7 نيز نيروهايي مركب از ارتش، فدائيان اسلام، كميته و سپاه به فرماندهي ارتش عمل كرده و خود را به سمت جاده آبادان مي‌كشيد، كه در صورت موفقيت، نيروهاي عراقي در محاصره قرار مي‌گرفتند. [۶] در مانور براي اجراي اين طرح چنين پيش‌بيني شده بود كه ابتدا تيپ 37 زرهي از شرق به غرب و گروه رزمي 246 تانك از شمال به جنوب به خط سرپل دشمن حمله مي‌كردند و نيروهاي دشمن را به غرب كارون عقب مي‌راندند. در اين مرحله عناصر فرماندهي آبادان ـ ماهشهر فقط از جزيره آبادان دفاع ميكرد و بعد از موفقيت نسبي در شرق و شمال، اين فرماندهي نيز از جنوب به شمال در كرانه شرقي كارون حمله مي‌كرد و در مرحله دوم، كرانة شرقي رودخانه به وسيله يگانهاي فرماندهي اروند تأمين مي‌شد و مراحل بعدي ادامة حمله در غرب كارون بود. طبق برآوردي كه از وضعيت دشمن شده بود، عناصر لشكر 3 زرهي و عناصري از لشكر 11 پياده ارتش عراق در مقابل يگانهاي فرماندهي اروند گسترش داشتند و لشكر 5 مكانيزه نيز كه در منطقه عملياتي اهواز مستقر بود، مي‌توانست حداقل با يك تيپ زرهي، لشكر 3 زرهي را در منطقه خرمشهر ـ آبادان تقويت نمايد. [۷] تك پشتيباني در حاشيه بهمنشير در جبهه‌هاي ذوالفقاري و ايستگاه 12 درنظر گرفته شده بود. همچنين قرار بود تيپ قوچان از لشكر 77، به عنوان تظاهر به تك از جبهه فياضيه عمل كرده، صرفاً به اجراي آتش توپخانه روي نيروهاي دشمن بپردازد. ماموريت اصلي اين محور تلاش براي تجزيه قواي دشمن بود. [۸] درآغاز حمله ـ برخلاف آنچه كه پيش‌بيني شده بود ـ آتش پشتيباني بسيار ضعيف اجرا شد، سپس نيروهاي تيپ 37 زرهي با حدود 31 تانك و نفربر وارد عمل شدند كه پس از مقداري پيشروي از كيلومتر 10 آبادان به طرف ماهشهر، به ميدان مين دشمن برخورد كردند. [۹] گروه 246 رزمي نيز در محور تعيين شده ضمن تظاهر به حمله، با آتش خود، حمله تيپ 37 را پشتيباني نمود [۱۰]و كلاً اين جناح از عمليات با آمادگي قبلي دشمن متوقف شد و دشمن با استفاده از فرصت تمامي 31 تانك و نفربر را كه به صورت ستوني روي جاده قرار گرفته بودند، مورد هدف قرار داد. [۱۱]از سوي ديگر، با آنكه اصلي‌ترين جناح عمليات با شكست روبرو شد، فرماندهي محور آبادان، يعني ايستگاه 7 و بهمنشير به عمليات خود ادامه داد. در گزارش سپاه سوسنگرد در اين باره آمده است : … در همين حين كه هنوز حمله از سمت ماهشهر به جايي نرسيده است و نيروهاي دشمن هيچگونه درگيري سختي از سمت ماهشهر نداشتند، از طرف سرهنگ شكرريز فرمانده عمليات آبادان و خونين شهر، به نيروهاي سپاه و ارتش در منطقه آبادان دستور حمله به دشمن داده مي‌شود و با شروع عمليات، برادران موفق شدند اولين سنگرهاي دشمن را تصرف كرده و حتي تعدادي از افراد آنها را اسير سازند ؛ اما به علت نرسيدن مهمات و نيروي كمكي و باز‌بودن راه تداركاتي دشمن، وضعيت عوض مي‌شود ؛ دشمن مجدداً سنگرها را اشغال كرده، اسيران خود را آزاد مي‌كند و برادران ارتشي، سپاهي و پيشمرگان مسلمان كرد را به اسارت مي‌گيرد. [۱۲] سپاه آبادان نيز طي گزارشي در اين باره مي‌نويسد : … در محور ذوالفقاري تا ايستگاه 7، شش الي هفت دستگاه تانك دشمن منهدم و يك دستگاه كاميون حامل مهمات نيروهاي كفر نابود شد و عده‌اي از نيروهاي بعثي كافر به هلاكت رسيدند. با اينكه نيروها موفق شدند تعدادي از سنگرهاي دشمن را فتح و عده‌اي از نيروهاي بعثي را اسير كنند، ولي چون عمليات در محور ماهشهر، به علت برخورد تانكهاي خودي با مين، متوقف شده بود، دشمن با توجه به امكان پشتيباني و تدارك نيروهاي خودي از يك سو و نرسيدن مهمات به رزمندگان انقلاب از سوي ديگر، نيروهاي تك كننده را محاصره كرد و اسيران خود را پس گرفت. [۱۳] براساس يك تحليل نظامي، ظاهراً نيروهاي دشمن اطلاعات كافي از طرح عمليات اروند پيدا كرده بودند، زيرا در روز 19 دي ماه با آتش سنگين توپخانه و حملات هوايي، منطقه جابه‌جايي‌هاي عمده‌اي نيز در چندين محور از جمله اهواز ـ خرمشهر انجام داده، يگانهايي جهت تقويت واحدهاي منطقه عمومي خرمشهر ـ آبادان اعزام كردند. شواهد ياد شده حكايت از اين داشت كه نيروهاي دشمن متوجه حمله قريب الوقوع فرماندهي اروند در منطقه سرپل شده‌اند و به همين دليل هم بود كه يگانهاي احتياط سپاه 3 عراق از منطقه اهواز و بصره به منطقه سرپل اعزام گرديدند. [۱۴] در اين مورد، يكي از نيروهاي عمليات محور آبادان (سياوش توكلي)مطالبي را بازگو مي‌كند : « از طرح عملياتي فقط فرمانده و معاون فرمانده ما و خود من كه بي‌سيم‌چي بودم اطلاع داشتيم؛ از بچه‌ها كسي از اينكه حمله از كجا و چه زماني شروع مي‌شود، خبر نداشت … ولي سه روز قبل از اينكه حمله بشود، داشتيم به ستاد مي‌رفتيم كه در راه به يك فرد عادي برخورديم (از كارگرهاي شهرداري بود)، در ضمن گفتگو به ما گفت : مثل اينكه همين روزها قرار است يك حمله سراسري انجام شود، اينطور نيست ؟ ما با تعجب گفتيم كه نمي‌دانيم …. » برادر توكلي به مورد ديگري در همين زمينه اشاره كرده، مي‌گويد : « مسئله ديگر اينكه ارتش به بيمارستان طالقاني اعلام كرده بود كه تمام بيماران خود را از آبادان بيرون ببرند، چرا كه ممكن است در چند روز آينده اتفاقاتي بيفتد. » [۱۵] سپاه سوسنگرد نيز در بررسي دلايل شكست عمليات به اين مورد اشاره كرده، مي‌نويسد : حفاظت طرح، رعايت نشده بود ؛ براي مثال سرهنگ شكرريز در آبادان مستقيماً به افراد جمعي بسيج مستقر در كنارة جادة خاكي نزديك بهمنشير، موضوع حمله را اطلاع داده بود و از طرفي در شب عمليات خود سرهنگ شكرريز از رمز استفاده نميكرد، اين بود كه از حدود ساعت 22 روز 19/10/59 دشمن آتش شديدي به همراه گلوله‌هاي منور خمپاره و توپ روي مواضع خودي اجرا مي‌نمود. [۱۶] سير و روند عمليات در محور جاده ماهشهر ـ آبادان در گزارش مورخه 21/10/59 قرارگاه اروند، چنين آمده است : تيپ3 زرهي در ساعت 30 دقيقه بعد از نيمه شب مورخه 20 دي ماه، حمله روي مواضع دشمن را شروع كرد، در ابتدا پيشروي خوب بود ولي در ساعت 30/6 با روشن شدن هوا و نبودن وسايل مهندسي كافي از قبيل بولدوزر و لودر، امكان ايجاد خاكريز فراهم نشد و در نتيجه تعدادي از تانكها و بلدوزرهاي تيپ، مورد اصابت گلوله‌هاي ضد تانك دشمن قرار گرفتند، در اين حين نيروهاي تازه نفس دشمن وارد منطقه شدند و برتري بيشتر براي نيروهاي دشمن ايجاد شد بنابراين ادامه حمله مقدور نگرديد و علي‌رغم اينكه تعدادي از خاكريزهاي در عمق گسترش دشمن، به تصرف نيروهاي ايراني در آمده و تيپ موفق به ايجاد رخنه در خط دفاعي دشمن گرديده بود، ولي به علت فشار دشمن، نگهداري مواضع آزاد شده ميسر نگرديد و تيپ مجبور به عقب‌نشيني به مواضع اولية خود شد. در اين عمليات بيشترين تلفات مربوط به يگاني بود كه به مواضع وارد شده و موفقيتهايي نيز به دست آورده بود، ولي به علت عدم هماهنگي در پيشروي واحدهاي تيپ، تمام عناصر اين يگان شهيد شدند يا به دست دشمن اسير گرديدند. وسايل و تجهيزاتي كه تيپ در اين عمليات از دست داد، عبارت از : 24 دستگاه تانك، هفت دستگاه نفربر زرهي، يك دستگاه خودرو موشك انداز تاو و تعدادي تجهيزات ديگر مي‌باشد. [۱۷] در زمينه پشتيباني كلي عمليات و نارسايي‌هاي آن در گزارش مزبور آمده است : گروه 22 توپخانه با اجراي آتش تهيه و آتش‌هاي پشتيباني از حمله يگانهاي مانوري پشتيباني نموده، ولي به علت تعمير و تعويض لولة 6 قبضه توپ، آتش پشتيباني واحدهاي توپخانه كاهش چشمگيري داشت. در عمليات پشتيباني هوايي، بر مبناي هماهنگيهاي به عمل آمده، قرار بود نيروي هوائي از ساعت 15/7 روز 20 دي ماه يگانهاي فرماندهي اروند را در تمام مدت عمليات پشتيباني كند، ولي از ده سورتي پشتيباني هوايي پيش‌بيني شده، فقط 4 سورتي آن هم بدون هماهنگي قرارگاه اروند در منطقه ديگري صورت گرفت ؛ در بعد از ظهر نيز هوا ابري شد و پشتيباني هوائي انجام نگرديد. برخلاف انتظار، پشتيباني هوانيروز در روز حمله چندان مؤثر نبود و از 38 سورتي پرواز كه در اين روز انجام شد، نتيجه چنداني مطلوبي به دست نيامد. [۱۸] در تحليل و بررسي اين عمليات توسط سپاه سوسنگرد آمده است : علت اين شكست از سوي آقاي بني‌صدر عدم برآورد صحيح از نيروي دشمن ذكر شده است ؛ در حاليكه به گفته ارتش، نيروي دشمن مستقر در جنوب جاده آبادان ـ ماهشهر حدود يك تيپ و در مجموع در كل منطقه حدود يك لشكر ذكر شده بود كه تقريباً صحت داشت و بعد از عمليات نيز توسط ارتش تأييد گرديد. [۱۹]در اين عمليات كلاً حدود 370 نفر شهيد يا اسير و حدود 300 نفر مجروح شدند، تعداد زيادي ادوات نظامي نيز منهدم گرديد كه از جملة آنها 31 تانك و نفربر بود. [۲۰]

گزارش - 826

رسانه‌هاي داخلي در انعكاس اخبار عمليات توكّل به ذكر كلياتي در مورد آمار تلفات دشمن اكتفا كردند. بعنوان مثال روزنامه اطلاعات در اين زمينه به نقل از خبرنگار خود نوشت : در يك يورش همه جانبه كه با هماهنگي كامل توپخانه ارتش اسلام و پاسداران انقلاب، اعضاي بسيج، فدائيان اسلام، فدائيان امام و پيشمرگان مسلمان كُرد عليه مواضع نيروهاي صدام مزدور در ميدان تير (در محور جاده آبادان ـ ماهشهر)صورت گرفت، تعداد زيادي از افراد دشمن كشته و زخمي شدند و حداقل 5 انبار مهمات، 7 سنگر گروهي، 8 تانك و تعدادي خودرو و نيز 3 سنگر خمپاره‌انداز دشمن توسط آتش توپخانه منهدم شد. [۲۱] روزنامه انقلاب اسلامي با ذكر جزئيات بيشتري از عمليات توكل، كوشيد تا به عنوان يك منبع آگاه، اين عمليات را پيروز جلوه دهد. اين روزنامه عيناً پس از ذكر خبري كه از روزنامه اطلاعات نقل شد، مي‌نويسد : طبق آخرين گزارشي كه ديروز به تهران مخابره شد، درگيري و رويارويي بين رزمندگان اسلام و مزدوران بعثي در محور جاده آبادان ـ ماهشهر بشدت ادامه دارد و اين در حالي است كه يكي از فرماندهان جنگي با بلندگو از محاصره شدگان مي‌خواهد خود را تسليم كنند و نيروهاي فريب خورده دشمن مي‌كوشند حلقه محاصره را شكسته و فرار كنند، لكن رزمندگان اسلام كليه راههاي مواصلاتي را قطع و حركتهاي آنان را زير نظر دارند. [۲۲]

گزارش - 827

در منطقه ميمك در ادامه عمليات روز گذشته، نيروهاي خودي براي تصرف قسمت شمالي ارتفاعات ميمك تلاش جديدي را آغاز كردند. از سوي ديگر، دشمن نيز براي بازپس‌گيري قسمت جنوبي ارتفاعات، به اقداماتي دست زد ؛ از جمله : در اولين ساعات روز، مواضع نيروهاي خودي توسط هواپيماهاي عراقي بمباران شد ؛ [۲۳]سپس حدود ساعت 14 پاتكي را در محور جنوبي انجام داد و نيروهاي تكاور عراقي با حمله به مواضع زرهي، چند تانك خودي را به آتش كشيدند كه موفقيتي بدست نياوردند. [۲۴] در گزارشي كه از اوضاع و احوال منطقه عملياتي در حوالي ساعت 16 تهيه شده، آماده است : در حال حاضر نيروهاي ارتش در بالاي ميمك مستقر مي‌باشند و نيروهاي بسيج و افراد اعزامي سپاه با استقرار در خط مقدم با مزدوران عراقي تن به تن مي‌جنگند. ضمناً عراقي‌ها دو نفر غيرنظامي را اسير و در‌جا تيرباران كرده‌اند كه باعث انزجار برادران و قاطعيت بيشتر آنان عليه دشمن شده است. در اين ساعت درگيري بشدت ادامه دارد و منطقه مذكور با كمبود آمبولانس مواجه است. تعدادي تانك و خودرو از عراقي‌ها به غنيمت گرفته شده، همچنين انبارهاي مهمات و تداركات آنها نيز به دست افراد خودي افتاده است و 14 نفر از افراد دشمن از ساعت 5/3 تا 4 به سرني تخليه شده‌اند. [۲۵] در محور شمالي ميمك، نيروهاي خودي كه اغلب عشاير محلي بودند، با دورزدن دشمن و رخنه در مواضع آنها توانستند ارتفاع شمالي را به تصرف در‌آورند و به اين ترتيب كل ارتفاعات ميمك به دست نيروهاي خودي افتاد. [۲۶]با اين وجود، دشمن براي بازپس‌گيري اين ارتفاعات از پاي ننشست و در آخرين ساعات روز و نزديكي غروب، به پاتك سنگين ديگري در محور ني‌خزر دست زد. يكي از اعضاء سپاه ايلام در اين باره مي گويد : … دشمن يك پاتك خيلي خيلي گسترده انجام داد، نيروهاي خودي زياد خسته شده بودند و مي‌خواستند عقب‌نشيني كنند كه سرگرد خوارزمي (فرمانده عمليات ارتش)طي تماس با سرهنگ سهرابي (فرمانده تيپ)به او گفت كه ما در حال عقب‌نشيني هستيم. سرهنگ سهرابي ـ خدا حفظ‌شان كند ـ در جواب گفتند : « هيچكس، به هيچ عنوان و تحت هيچ شرايطي حق يك قدم عقب‌نشيني را ندارد ؛ ملت ايران اينجا ايستاده‌اند و شما را نگاه مي‌كنند. » ما در اينجا به گريه افتاديم، اين كلمه براي ما خيلي سنگين بود، بعد برادر سرگرد خوارزمي دستور مجدد دادند كه هيچكس حق عقب‌نشيني ندارد و بايستي مقاومت كنيد. » اين عضو سپاه ايلام در ادامه به نمونه‌اي از شجاعت يكي از افراد ارتش اشاره كرده مي‌گويد : « مي‌خواهم مقداري از شجاعت كساني كه زحمت كشيدند، خدمتتان عرض كنم، از جمله ستواني بنام اميري، اين ستوان خدمه تانك بود، هنگامي كه دستور مقاومت از طرف فرمانده تيپ صادر شد و خودداري از عقب‌نشيني تاكيد گرديد، اين ستوان با تانك خود را در خط رأس قرار داد، و هنگامي كه تانك عراقي رسيد با بغل تانكش به تانك دشمن زد و تانك عراقي را زيرو رو كرد. نه با گلوله، با خود تانك به تانك دشمن زد. با اين شجاعتها بود كه عراقي‌ها عقب‌نشيني كردند. » [۲۷]

گزارش - 828

در طول دو روز عمليات صورت گرفته در ميمك، 62 نفر از نيروهاي دشمن به اسارت درآمدند، 11 تانك و برخي تجهيزات ديگر نظير موشك ماليوتكا و … منهدم شد و يا به غنيمت نيروهاي خودي درآمد. [۲۸]

گزارش - 829

امروز نيز دشمن شهر آبادان را بشدت زير آتش توپخانه قرار داد، كه به شهادت 9 نفر و مجروح شدن 100 نفر منجر شد ؛ همچنين خسارتهاي قابل توجهي به پالايشگاه اين شهر وارد گرديد. [۲۹]در محور سوسنگرد نيز دشمن از سمت شرقي شهر قصد پيشروي به روستاي ابوحميظه را داشت كه با آتش شديد و دقيق توپخانة خودي متوقف شد. اين روستا كه در آستانة شهر سوسنگرد قرار دارد، از جمله محورهاي اصلي مقاومت نيروهاي خودي به حساب مي‌آيد ؛ طبق آخرين خبرها، دشمن در 7 كيلومتري اين روستا استقرار پيدا كرده است. [۳۰]

گزارش - 830

خبرگزاري پارس گزارش داد كه خبرنگار اين خبرگزاري در اهواز آمار رسمي شهدا و مجروحين جنگ تحميلي در شهرهاي مختلف استان خوزستان از آغاز جنگ را از ستاد امداد و درمان استان خوزستان كسب كرد كه به اين شرح است : اهواز تا 18/10/59 : مجروح 3342 نفر، شهيد 770 نفر ـ سوسنگرد تا 18/10/59 : مجروح 1354 نفر، شهيد 162 نفر ـ دزفول تا 12/10/59 : مجروح 2792، شهيد 555 نفر ـ آبادان تا 19/10/59 : مجروح 6443، شهيد 905 نفر ـ مسجدسليمان : مجروح 110 نفر، شهيد 20 نفر، شوشتر : مجروح 6 نفر، شهيد 5 نفر. در مجموع : مجروح 14017 نفر، شهيد 241 نفر. [۳۱]

گزارش - 831

در جبهه شمالي، نيروهاي خودي با تركيبي از ارتش، سپاه، پيشمرگان كرد مسلمان و قياده موقت، موفق شدند از محور مريوان به داخل خاك دشمن نفوذ كرده و در منطقه خرمال عراق، 2 پاسگاه نظامي، 12 انبار مهمات و 2 دكل بي‌سيم فرماندهي را منهدم نمايند. [۳۲]در اطراف سردشت، كار گذاشتن 2 مين ضد خودرو توسط ضدانقلاب موجب مجروح شدن 7 تن از نيروهاي ژاندارمري شد. [۳۳] در محور نوسود، نيروهاي عراقي مركب از يك واحد پيادة كماندوئي و تعدادي از گروههاي مسلح غيرقانوني، با توپخانه و خمپاره‌انداز مواضع نيروهاي خودي را در جبهه شيخان زير آتش گرفته، خسارات و تلفاتي وارد آوردند. [۳۴]همچنين گروههاي ضدانقلاب در داخل شهر مهاباد و اشنويه بطرف مواضع و پاسگاههاي نيروهاي خودي تيراندازي كردند كه با آتش متقابل خودي، متواري شدند. [۳۵] در منطقه دالاهو نيز عراق جهت تقويت مواضع ضدانقلاب و خصوصاً سردار جاف، 2 گروه از عشاير وابسته به خود را به اين منطقه اعزام داشته است. مطابق اطلاعات موجود، اين گروه مجهز به انواع سلاحهاي سبك و سنگين از قبيل خمپاره‌انداز و آرپي جي مي‌باشند. [۳۶]

گزارش - 832

امروز سه ميگ عراقي توسط پدافند خودي هدف قرار گرفت كه 2 فروند آنها در منطقه ايلام سقوط كرد و خلبانانشان دستگير شدند ؛ [۳۷]يك فروند ديگر نيز در ساعت 22 توسط جنگنده‌هاي نيروي هوائي مورد هدف قرار گرفته و سقوط كرد. سپاه منطقه با دادن اين گزارش يادآوري كرده است كه جستجو براي يافتن دو خلبان هواپيماي ساقط شده ادامه دارد. [۳۸]

گزارش - 833

در چارچوب شركت عربستان در تقويت بنيه نظامي عراق، امروز 52 عراده توپ سنگين خودكششي و 24 دستگاه خودروي حامل وسائل و تجهيزات مختلف جنگي از اين كشور (از طريق منطقه عرعر)به بغداد وارد شد. [۳۹]

گزارش - 834

حضرت امام در ديدار با گروهي از مسئولين بنياد شهيد، بياناتي درباره مقام شهيد در پيشگاه خداوند و عظمت شهيد و همچنين اهميت خدمت به خانوادة شهدا ايراد كردند، كه ذيلاً گزيده‌اي از سخنان ايشان نقل مي‌شود : » … در روايتي از رسول اكرم (ص)نقل شده است كه براي شهيد هفت خصلت است كه اولي آن عبارت است از اينكه اول قطره‌اي كه از خون او به زمين بريزد تمام گناهاني كه كرده است آمرزيده مي‌شود و مهم آن آخرين خصلتي است كه مي‌فرمايد، مي‌فرمايند كه (به حسب اين روايت)شهيد نظر مي‌كند به وجه‌الله و اين نظر به وجه‌الله راحت است براي هر نبي و هر شهيد … ما خودمان حجاب هستيم بين خودمان و وجه‌الله و اگر چنانچه كسي في‌سبيل‌الله و در راه خدا اين حجاب را داد، اين حجاب را شكست و آنچه كه داشت كه عبارت از حيات خويش بود، تقديم كرد، اين مبداء همه حجابها را شكسته است، خود را شكسته است، خودبيني و شخصيت خودش را شكسته است و تقديم كرده است و چون براي خدا جهاد كرده است و براي خدا دفاع كرده است از كشور خدا و از آئين الهي و هر چه داشته‌است در طبق اخلاص گذاشته و تقديم كرده است، خود را داده است، اين حجاب شكسته مي‌شود. شهداء، شهدائي كه براي خداي تبارك و تعالي و در سبيل خداي تبارك و تعالي و راه خداي تبارك و تعالي جان خودشان را تقديم مي‌كنند، و آنچه كه در دستشان است و بالاترين چيزي است كه آنها دارند، تقديم خدا مي‌كنند، در عوض خداي تبارك و تعالي اين حجاب كه برداشته شد، جلوه مي‌كند براي آنها ؛ تجلي مي‌كند براي آنها، چنانچه براي انبياء هم، چون همه چيز را در راه خدا مي‌خواهند و آنها خودي را نمي‌بينند و خود را از خدا مي‌بينند و براي خودشان شخصيتي قائل نيستند، حيثيتي قائل نيستند در مقابل حق تعالي، آنها هم حجاب را برمي‌دارند. در اين روايتي كه در كافي نقل شده است در اين روايت انبياء را مقارن شهدا قرار داده است كه در جلوه‌اي كه حق تعالي مي‌كند بر انبياء همان جلوه را هم بر شهدا مي‌كند شهيد هم « ينظر‌الي وجه‌الله » و حجاب را شكسته است همانطوري كه انبياء حجابها را شكسته بودند و آخر منزلي است كه براي انسان است. ممكن است كه مژده داده‌اند براي شهداء اين آخر منزلي كه براي انبياء هم هست، شهداء هم به حساب حدود و جودي خودشان ـ اين آخر منزل ـ به اين آخر منزل مي‌رسند. [۴۰]

گزارش - 835

در ادامه تلاشهاي امريكا براي آزادسازي جاسوسان خود، امروز دولت اين كشور آخرين پيام خود را از طريق الجزاير به اطلاع دولت ايران رساند. به نوشته « پير سالينجر » در كتاب « گروگانگيري در ايران » : « ايالات متحده امريكا در آخرين پيشنهادهاي خود به ايران اطلاع داد كه پس از گذشتن چند روز از آزادي گروگانها، دولت ايران احياناً در حدود 70% از ميلياردها دلار وجوه بلوكه شده در بانكهاي امريكا را در اختيار خواهد داشت. » [۴۱] اظهار نظر مسئولين امر و مندرجات منابع داخلي نيز حاكي از مثبت بودن آثار اقدامات صورت گرفته در زمينه حل مسائل في‌مابين است. رويتر در اين باره گزارش داد : احمد‌ عزيزي كه رياست هيأت رسيدگي به مسئله گروگانها را در نخست وزيري به عهده دارد، امروز گفت : « اميدوار است بحران گروگانها قبل از اتمام دوران رياست جمهوري كارتر، حل شود. » وي به خبرنگار رويتر گفته است كه پيشرفت مذاكرات نسبتاً خوب بوده و وي در مورد پيدايش يك راه‌حل خوشبين است. اين خبرگزاري به نقل از احمد عزيزي مي‌نويسد : ايران به احتمال زياد پيشنهاد دولت الجزاير در رابطه با مسئله گروگانها را خواهد پذيرفت. اين خبرگزاري همچنين مي‌افزايد : عزيزي در پاسخ به اين سوال كه آيا شما در مورد پيدا شدن يك راه حل قابل قبول خوشبين هستيد ؟ گفت : « بله در اين مورد خوشبين هستم. » از عزيزي سوال شد : آيا شما فكر مي‌كنيد امريكا اكنون حاضر به پذيرش شرايط ايران باشد يا نه ؟ گفت : امريكا در حال حاضر بيش از پيش آمادگي اين پذيرش را دارد. [۴۲] در اين حال روزنامه انقلاب اسلامي با اشاره به روند مثبت تلاشهاي انجام گرفته درباره گروگانها نوشت : اخبار واصله از منابع موثق حاكي است كه دولت ايران پيشنهادات اخير دولت الجزاير در رابطه با حل مسأله گروگانها را تا حدود زيادي قبول كرده و قرار است تا دو روز ديگر پاسخ نهايي و رسمي خود را اعلام نمايد. موضع ايران در قبال مسأله گروگانها آنطور كه آقاي بهزاد نبوي (وزير مشاور و سخنگوي دولت)مكرراً در مصاحبه‌هاي خود گفته است، همان مصوبات مجلس شوراي اسلامي است. امريكا در آخرين جوابش با اشاره به تعيين مدت 26 دي ماه (پايان عمر دولت كارتر)كه تلويحاً به اولتيماتوم هم تعبير مي‌شود، شرط سپردن 24 ميليارد دلار وثيقه نزد بانك الجزاير كه از طرف ايران عنوان شده است را رد كرده و خواستار عمل از طريق تضمينهاي بين‌المللي گرديده است. [۴۳]

گزارش - 836

در زمينه تلاشهاي ديپلماتيك جهت پايان تخاصمات بين دو كشور ايران و عراق كه مدتي راكد مانده است، راديو كلن گفت : اولاف پالمه، نخست وزير سابق سوئد، طي هفته آينده به نمايندگي از طرف كورت‌والدهايم، دبير كل سازمان ملل متحد، مجدداً جهت بررسي شانس ميانجيگري در اختلافات ايران و عراق فعاليتهايي را آغاز خواهد كرد. طبق اظهارات سخنگوي سازمان ملل، پالمه در روز سيزدهم ژانويه (23/10/1359)در بغداد و روز شانزدهم (26/10/1359)در تهران به تبادل نظر خواهد پرداخت. تنها نتيجه مشخص كوششهاي پالمه تا كنون كه در پاييز گذشته در تهران و بغداد براي رفع اختلافات ايران و عراق گفتگو كرده بود، حصول يك توافق اصولي براي خروج كشتيهاي حمل و نقل ممالك خارجي از شط‌العرب بوده است كه از هنگام شروع جنگ ايران و عراق در اين منطقه مجبور به توقف شده بودند. [۴۴]

گزارش - 837

در زمينه صلح، سفير سابق جمهوري اسلامي در سازمان ملل (منصور فرهنگ)، عدم دستيابي به صلح را ناشي از اختلافات داخلي و تمايل امام براي ادامه جنگ ذكر كرد و بنا بر آنچه از راديو اسرائيل پخش شد، خاطرنشان ساخت : « هيچ راه‌حل نظامي براي اين جنگ وجود ندارد و بهتر است براي پايان دادن به آن، مذاكره را آغاز كرد. مصيبت اينجاست كه ما در منازعه داخلي بر سر قدرت سياسي به يك مرحله ركود رسيده‌ايم كه نمي‌گذارند به اين بدبختي انساني خاتمه دهيم. » منصور فرهنگ، بخشي از اين مشكل را به آيت‌الله خميني مربوط مي‌كند كه جنگ كنوني بين عراق و ايران را به يك جنگ مذهبي مبدل كرده و هدف آن برانداختن رژيم صدام حسين است. فرهنگ، پيرامون همين مسئله اضافه كرد : ما چگونه بايد آيت‌الله خميني را با واقعيتهاي سياسي متقاعد كنيم، چگونه مي‌توانيم با هدف سرنگوني رژيم بعثي فعاليت كنيم در حاليكه نمي‌دانيم اينكار در عمل چه مدت طول خواهد كشيد. [۴۵] از سوي ديگر ژنرال هيگ با توجه به ديدگاههاي خود در جنگ ايران و عراق، آن را دراز مدت خواند و گفت : جنگ بين ايران و عراق پاياني زودرس نخواهد داشت. ژنرال هيگ در جلسه‌اي كه به منظور تأييد صلاحيت وي براي احراز پست وزارت امور‌خارجه در كميته خارجي سنا تشكيل شده بود، گفت كه به عقيده وي هيچيك از طرفين درگير، جرأت و يا ارادة انجام اقدامي قاطع را در اين جنگ ندارند. هيگ همچنين معتقد است كه جنگ جاري در خليج‌ فارس تنها زماني پايان خواهد يافت كه فشار و مشكلات ناشي از جنگ بر يكي از اين دو كشور غيرقابل تحمل شود. [۴۶]

گزارش - 838

طرفداري از ايران و مخالفت با عراق، در مواضع سوريه و ليبي همچنان ادامه دارد. روزنامه « تشرين » روزنامه رسمي سوريه، بر عراق به عنوان آغازگر جنگ تأكيد كرد و نوشت : « كسي كه آتش اين جنگ ظالمانه را عليه ايران و براي نفوذ امپرياليسم روشن كرده است، در حال حاضر نيروهايش متحمل خسارات جبران ناپذيري از سوي ملت مسلمان ايران گشته و به شكست مفتضحانه خود در برابر افكار عمومي اعتراف مي‌كند. [۴۷]در اين حال يكي از اعضاء كميته اداره كننده دفتر مردم ليبي در تهران (سفارت ليبي در تهران)در يك موضع‌گيري مشابه اظهار داشت : « موضع ملت ليبي نسبت به اين جنگ، روشن است ؛ ما روابط خود را با عراق قطع كرديم و ديپلماتهاي خود را از بغداد خارج نموديم. » وي افزود : « معمر قذافي اعلام كرده هر گونه تجاوز عليه ايران به معني تجاوز به ليبي است و اين موضع تاكنون تغيير نكرده است. » [۴۸]

گزارش - 839

امروز در جرايد ايران اعلام شد كه عراق 330 تن از مجاهدين مسلمان آن كشور را به شهادت رسانده است. خبرگزاري پارس، اوج گيري كشتار مسلمانان را ناشي از ترور رئيس سازمان امنيت نجف توسط مجاهدين مي‌داند. [۴۹]از سوي ديگر، سازمان پيكار اسلامي عراق، طي بيانيه‌اي اعلام كرد كه فرستاده دولت صدام به فرانسه جهت خريد هواپيماهاي جنگي، توسط اين سازمان ترور شده است. [۵۰]

گزارش - 840

عده‌اي از خبرنگاران خارجي كه چندي پيش در عراق بودند، امروز در يك نشست با خبرنگاران داخلي مشاهدات خود را از عراق بازگو كردند. يكي از خبرنگاران در مورد ملاقات با مقامات عراقي و تغيير مواضع آنان در قبال مقاومت نيروهاي ايراني گفت : با صدام نتوانستيم ملاقاتي داشته باشيم چون اجازه اين ملاقات به ما داده نشد، ما فقط يك مصاحبه خيلي محدود و انحصاري (كنترل شده)با وزيرامور‌خارجه آقاي سعدون‌حمادي داشتيم. در اين مصاحبه آقاي حمادي اظهار كرد : « اگر ما بتوانيم حتي تهران را نيز مي‌گيريم » اما بعد از چند روز با ديدن ارتش ايران و جمع و جور شدن آن و مقاومت شديد در مقابل عراق، به اين واقعيت پي بردند كه امكان پيشروي سريع را به نحوي كه مي‌خواستند نتوانسته‌اند به دست بياورند، لذا تغيير عقيده داده و اظهار ميكردند كه « قرار داد 1975 عادلانه و منصفانه نيست » و گفتند كه فقط منظورشان بحث و تجديد نظر درباره آن قرار داد است. اين خبرنگار اضافه كرد : سعدون حمادي در مورد شروع جنگ، ابتدا اظهار ميكردكه چون دولت ايران حاضر به مذاكره درباره شط‌العرب نشده، ما به اين موضع (يعني موضع جنگ)كشانده شده‌ايم. اما وقتي سوال كرديم كه شواهد نشان ميدهد كه شما براي اين جنگ ماهها و يا شايد سالها خودتان را آماده كرده‌ايد ؟ ايشان جوابي نداشت بدهد. آنها (دولت عراق)تاكيد زياد داشتند كه دولت ايران ديوانه است. وي افزود : به علت تناقض شديد در گفتار مقامات عراقي در ارائه اخبار، روزنامه‌نگاران چند روز بعد از شروع جنگ، گزارشهاي خود را با جمله « طبق ادعاهاي مقامات عراق » شروع مي‌كردند. يكي ديگر از خبرنگاران كه به نمايندگي از سوي خبرنگاران صحبت ميكرد، با اشاره به كنترل خودشان توسط مقامات امنيتي عراقي، اظهار داشت : ما در عراق تحت كنترل شديد مقامات دولتي بوديم به اين صورت كه به ما اجازه خروج از هتل براي تماس با مردم داده نمي‌شد و اگر مي‌خواستيم بيرون برويم ما را با اتومبيلهاي دولتي و تحت نظر ماموران دولتي عراق به اين سو آن سو مي‌بردند ؛ بنابراين امكان تماس با مردم براي مصاحبهكردن نداشتيم. البته در طول مسيري كه مي‌رفتيم تظاهراتي نيز در خيابان نمي‌ديديم. هر بار كه خواستيم به نجف، كربلا و بطور كلي شهرهايي كه امام خميني در آن شهرها مقيم بودند برويم، به ما اجازه داده نشد و اگر بخواهيم در يك جمله بگوئيم اينكه « اقامت ما تحت كنترل شديد و نظارت مقامات دولتي بوده، وي همچنين به جعل اخبار جنگي و پيروزيهاي ساختگي در محورهاي اساسي جنگ، خصوصاً ادعاي تصرف آبادان و خرمشهر در همان چند روز اول تجاوز عراق اشاره كرده و گفت : دولت عراق به ما گفت كه دو سه روز اول آبادان را گرفته‌اند به فاصله يكي دو روز بعد هم اظهار داشتند كه خرمشهر را هم گرفته‌اند … هرچه ما از آنان (عراق)خواستيم كه به ما شواهد و مدارك تسخير آبادان را نشان دهند دليل و مدركي ارائه نكردند، حداقل فيلمي هم به ما نشان نداند. [۵۱]

گزارش - 841

درباره علت سردي روابط سياسي و اقتصادي جمهوري اسلامي و شوروي، رويتر در يك بررسي مي‌نويسد : با اينكه راههاي ارتباطي ايران و شوروي بهبود يافته‌اند امّا وجود بن بست در مذاكرات مربوط به صدور گاز به شوروي، مانع از آن است كه حجم مبادلات بين دو كشور به نحو چشمگيري افزايش يابد. در حاليكه مسكو رفاقت با تهران را كنار گذارده خصومت ورزي با اسلام نيز در مطبوعات شوروي به چشم مي‌خورد ؛ از ديدگاه محافل رسمي شوروي اسلام آييني است كه با كمونيسم در تعارض است. [۵۲] خبرگزاري رويتر همچنين به موضع‌گيري بي‌سابقه يكي از تحليل‌گران آن كشور در زمينه آغازگر جنگ اشاره كرده، مي‌نويسد : الكساندر بردين عنصر با سابقه شوروي، هفته گذشته طي تفسيري پيرامون جنگ ايران و عراق، كه دو كشور هم كيش هستند، پرداخته و آشكارا نوشت كه ايران آغاز كنندة جنگ بوده است. [۵۳]

گزارش - 842

دفتر سياسي سپاه پاسداران، امكان حمله امريكا به جمهوري اسلامي را به شرح زير مورد تحليل قرار داد : مسئله‌اي كه مورد سؤال واقع مي‌شود اين است كه آيا آمريكا به ايران حمله نظامي خواهد كرد يا نه ؟ دلايل زير احتمال عدم حمله را بيشتر نشان مي‌دهد : الف : حمله نظامي امريكا، باعث اتحاد و مقاومت بيشتر مردم خواهد شد امّا هدف امريكا بيشتر جنگ رواني و ايجاد نارضايتي است. ب : تا وقتي راههاي ساده‌تري وجود دارد كه امريكا به هدف خود برسد نيازي به حمله مستقيم نخواهد بود. اين راهها عبارتند از : 1 ـ تقويت عراق كه با طولاني كردن جنگ، نيروهاي ايران را تحليل ببرد. 2 ـ دامن زدن به اختلافات قومي و همچنين خرابكاريهاي داخلي، مانند بمب گذاري، ترور شخصيتها، درگيري بين گروهها، ايجاد ناامني بين مردم. ج ـ با توجه به گفته بعضي مقامات كه در « صورت نياز مي‌توانيم از شوروي اسلحه بخريم، امريكا اين احتمال را خواهد داد كه ايران به روسيه تمايل پيدا كند و ترس اينكه ايران رابطه نزديكي با شوروي برقرار كند، امريكا را در حمله به ايران دچار ترديد خواهد كرد. د ـ در صورت حمله، موج ضدامريكايي در جهان شعله‌ورتر خواهد شد و مؤسسات امريكايي در سرتاسر جهان مورد اعتراض و حمله توده‌ها قرار خواهند گرفت و چهره كريه امريكا دوباره به ذهنها خواهد آمد. علاوه بر اين، هرگونه حمله نظامي امريكا مي‌تواند موجب دخالت مسلحانه اما ناخوانده شوروي شود كه خود خطر جنگ اتمي و جهاني را در برخواهد داشت. [۵۴]

گزارش - 843

اخيراً « اريك رولو » مفسر مشهور فرانسوي، با عبدالرحمان قاسملو مصاحبه‌اي انجام داد كه نتيجه آن را در مقاله‌اي با عنوان « جنگ سرّي در كردستان » ارائه كرده است ؛ ضمن اين مقاله آمده است : از نقطه نظر ايرانيان آقاي قاسملو وجود ندارد ؛ دولتمردان تهران او را ناديده مي‌گيرند و مطبوعات ايراني هم ديگر اعلاميه‌هاي قاسملو را كه قبل از شروع جنگ با عراق مفصلاً به آنها مي‌پرداختند، چاپ نمي‌كنند و خبرنگاران خارجي هم حق ورود به كردستان را ندارند، چون استان كردستان صحنه جنگي است كه ايرانيان با نهايت دقت سعي مي‌كنند تا از دنيا مخفي نگهدارند و همچنين خبرنگاران خارجي نمي‌توانند با اين استان غربي جمهوري اسلامي ايران ارتباط تلفني برقرار كنند. [۵۵]

گزارش - 844

حزب توده ايران خواستار تجهيز سپاه پاسداران به سلاحهاي سنگين شد. در بخشي از مقاله‌اي كه در نشرية « مردم » ارگان مركزي اين حزب درجه شده، آمده است : پاسداران انقلاب اسلامي به مثابه بخشي از نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران كه به سهم خويش امتحان خود را در دفاع شايسته و دليرانه از انقلاب و جمهوري اسلامي ايران داده‌اند، بايد از هر نظر و بويژه به سلاح سنگين مجهز كردند و به فنون پيشرفته نظامي، آشنا شوند ؛ چنين اقدامي تنها به سود انقلاب و به سود حفظ آن از دستبرد امپرياليسم امريكا و مزدوران است. [۵۶]لازم به ذكر است كه ديوارنويسي « پاسداران را به سلاحهاي سنگين مجهز كنيد » با امضاي حزب توده و يا سازمان چريك‌هاي اكثريت، مدتها نظر مردم را جلب مي‌كرد. اين از جمله اقدامات ماركسيست‌هاي ايراني طرفدار شوروي محسوب مي‌شد كه در چارچوب سياستهاي اين كشور براي نزديكي به حاكميت و قدرت سياسي ايران و نيز جلوبردن خط ضدامريكايي، به هرگونه تلاشي اقدام مي‌كردند.

گزارش - 845

خبر دستگيري عده‌اي از اعضاء يا وابستگان « كومله » در روزنامه جمهوري اسلامي به صورت زير درج گرديد : 36 شكنجه‌گر مائوئيست از اعضاي جناحي از مائوئيستهاي شاخه كردستان (كومله)، در درگيري و برخورد مسلحانه با پاسداران منطقه 12 در يك خانه تيمي، در تهران دستگير شدند. اين روزنامه در توضيح اين خبر مي‌نويسد : گروهك كومله با رژيم صدام رابطه بسيار نزديك دارد و كمكهاي مالي و تسليحاتي خود را از امريكا و صدام دريافت مي‌دارد. همچنين اكثر پايگاهها و شكنجه‌گاههايشان در خاك رژيم عراق مي‌باشد. [۵۷]




پاورقی‌ها

منابع و مآخذ روزشمار 1359/10/20

  1. سيد يعقوب حسيني و محمد جوادي‌پور ، ارتش جمهوري اسلامي ايران در هشت سال دفاع مقدس جلد سوم . اشغال خرمشهر و شكستن حصر آبادان ، ( تهران ، سازمان عقيدتي سياسي ارتش جمهوري اسلامي ايران ، 1373 ) ص 198 .
  2. سند شماره 113286 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ سپاه : فرماندهي ستاد اروند .
  3. ماخذ شماره 1 ص203 .
  4. ماخذ شماره 1ص 206 .
  5. ماخذ شماره 1 ، ص ص 198. 197 .
  6. سند شماره 177/پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش سياوش توكلي ( عضو سپاه آبادان ) از عمليات توكل .
  7. ماخذ شماره 1 .
  8. ماخذ شماره 1 ، ص ص 198. 197 .
  9. سند شماره 002584 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : سپاه سوسنگرد ، 20/10/1359 و سند شماره 178/ پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش اكبر صادقيان ، از عمليات نصر ( جاده ماهشهرـ آبادان ) ، 26/12/1360
  10. ماخذ شماره 1ص 205 .
  11. سند شماره178/پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش اكبر صادقيان از عمليات نصر ، جاده ماهشهر. آبادان ، ( نوار ، 26/12/60 ) و ماخذ شماره 1 ص 205 .
  12. سند شماره 002584 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : سپاه سوسنگرد ، 20/10/1359 .
  13. سند شماره 002736 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : سپاه آبادان 30/10/1359 .
  14. ماخذ شماره 1 ص 204 .
  15. ماخذ شماره 6 .
  16. . ماخذ شماره 12 .
  17. ماخذ شماره 1 ، ص 205 .
  18. ماخذ شماره 1 ، ص 206 .
  19. ماخذ شماره 12 .
  20. ماخذ شماره 12 و ماخذ شماره 1 ، صص 207. 204 .
  21. روزنامه اطلاعات ، 21/10/1359 .
  22. روزنامه انقلاب اسلامي ، 21/10/1359 .
  23. سند شماره 002595 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش محمد كريمي ( فرمانده سپاه ايلام ) ، 30/10/1359 .
  24. سند شماره 468/پ . ن . مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش علي حاتميان ( عضو سپاه ايلام ) ، از عمليات ميمك ، 19/2/1362
  25. سند شماره 002601 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : گزارش عمليات ميمك ، 20/10/1359 .
  26. سند شماره 465/پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ از گزارش علي حاتميان ( عضو سپاه ايلام ) ، از عمليات ميمك ، 19/2/1362 .
  27. ماخذ شماره 24 .
  28. سند شماره 002602 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : اطلاعات عمليات نيروي زميني ارتش ، 20/10/1359 .
  29. سند شماره 002597 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : شهرباني آبادان ، 20/10/1359
  30. سند شماره 002592 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : « بولتن خبري 24 ساعته » ، شماره 100 ، واحد اطلاعات سپاه خوزستان ، 20/10/1359 .
  31. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه شماره 298 ، 21/10/1359 ، اهواز ،
  32. ماخذ شماره 28 .
  33. روزنامه جمهوري اسلامي ، 23/10/1359 .
  34. سند شماره 002551 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : لشكر 28 ، 17/11/1359 .
  35. سند شماره 047616 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : ستاد مشترك ارتش ، 21/10/1359 و ماخذ شماره 330 .
  36. سند شماره 002680 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : دفتر اطلاعات و تحقيقات نخست وزيري ، 25/10/1359 .
  37. سند شماره 047609 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : مركز فرماندهي سپاه ، 20/10/1359 .
  38. سند شماره 049722 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : ستاد غرب سپاه ، 20/10/1359 و سند شماره 047598 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : مركز فرماندهي سپاه ، 20/10/1359 .
  39. سند شماره 002608 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ : ستاد مشترك ارتش ، 21/10/1359 .
  40. وزارت ارشاد اسلامي ، صحيفه نور ، مجموعه رهنمودهاي امام خميني ، جلد 13 ( تهران : مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي ، بهمن 1362 ) ص ص 273ـ272 .
  41. پير سالينجر ، گروگان گيري در ايران ، ترجمه دكتر جعفر ثقه الاسلامي ، ( تهران : نشر
  42. خبرگزاري پارس ، « گزارشهاي ويژه » ، نشريه 298 ، 21/10/1359 .
  43. ماخذ شماره 22
  44. ماخذ شماره 42 ، راديو كلن ، 20/10/1359 .
  45. ماخذ شماره 42 ، راديو اسرائيل ، روزنامه كريستين ساينس مانيتور ، 20/10/1359 .
  46. ماخذ شماره 42 ، راديو امريكا ، 20/10/1359 .
  47. روزنامه جمهوري اسلامي ، 20/10/1359 ، خبرگزاري پارس ، روزنامه نشرين چاپ سوريه .
  48. روزنامه جمهوري اسلامي 20/10/1359 .
  49. روزنامه جمهوري اسلامي ، 20/10/1359 ، خبرگزاري پارس ، دبي .
  50. روزنامه اطلاعات ، 20/10/1359 .
  51. روزنامه انقلاب اسلامي ، 20/10/1359 .
  52. ماخذ شماره 43 ، رويتر ، تهران .
  53. پيشين .
  54. دفتر سياسي سپاه ، « رويدادها و تحليل » شماره 8 ، 20/10/1359 .
  55. ماخذ شماره 42 ، راديو اسرائيل .
  56. « نامه مردم » ، ارگان حزب توده ، شماره 415 ، سال دوم ، 20/10/1359 .
  57. روزنامه جمهوري اسلامي ، 20/10/1359 .