1361.10.20

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.10.20
نام‌های دیگر بیست دی
تاریخ شمسی 1361.10.20
تاریخ میلادی 10 ژانویه 1983
تاریخ قمری 25 ربیع الاول 1403



گزارش - 197

در ادامه‌ي گلوله‌باران شهر آبادان، امروز 2 منزل مسكوني هدف حملات توپ‌خانه‌يي عراق قرار گرفت و تخريب شد.[۱] در دزفول نيز رادار پايگاه چهارم شكاري نيروي هوايي هدف اصابت يك موشك هوا به زمين جنگنده‌هاي شكاري عراقي قرار گرفت كه فقط به قطع برق اين رادار انجاميد كه بي‌درنگ تعمير شد. به گفته‌ي كارشناسان، اين بمب، فرانسوي و از نوع سوپرمانزا بود.[۲]

گزارش - 198

در درگيري ميان نيروهاي سپاه با افرادي از حزب دمكرات، كومه‌له و ساير گروه‌هاي مسلح مخالف نظام شماري از اين افراد كشته و عده‌يي نيز اسير شدند و همچنين 12 روستا پاك‌سازي شد. 20 نفر از افراد وابسته به گروه‌ها نيز تسليم نيروهاي سپاه شدند. 1. در ادامه‌ي عمليات پاك‌سازي اطراف تكاب، امروز نيروهاي خودي پس از 3 روز تعقيب در شرايط سخت و برف و يخبندان، نيروهاي حزب دمكرات را در روستاي قزقاپان در شمال غربي تكاب محاصره كردند كه در يك درگيري دشوار، 7 تن از چته‌هاي حزب دمكرات به هلاكت رسيدند و 5 تن از آنان اسير شدند. در اين عمليات، 12 روستا از جمله روستاهاي حمزه قاسم، قلعه‌قوره، قورينه، اطاقلو، خشناي، لولاانگي، اوجعده و... پاك‌سازي شدند و 4 قبضه اسلحه به دست نيروهاي خودي افتاد. بنا به اعلام برخي منابع، 15 نفر از نيروهاي حزب دمكرات در اين تعقيب و گريز بر اثر سرمازدگي به هلاكت رسيدند. در اين عمليات يك نفر از نيروهاي خودي شهيد و يك نفر زخمي شد.[۳] 2. در جنوب جاده‌ي سنندج ـ مريوان در منطقه‌ي رزآب در حوالي روستاي نگل، نيروهاي ژاندارمري با نيروهاي مسلح ضد انقلاب درگير شدند كه در اين درگيري 3 نفر از افراد گروه‌ها كشته و 3 تن از آنان زخمي شدند. از نيروهاي ژاندارمري نيز 3 نفر شهيد و 3 نفر زخمي شدند.[۴] 3. در بوكان 3 تن از نيروهاي سپاه پس از دست‌گيري 2 نفر از اعضاي گروه كومه‌له در راه بازگشت به پايگاه‌شان در داخل شهر به كمين نيروهاي كومه‌له افتادند كه 2 نفر از آنان شهيد شدند و يك نفر نيز مجروح و گروگان گرفته شد.[۵] امروز همچنين در نزديكي روستاي پيچون در محور مريوان ـ سنندج، نيروهاي مسلح مخالف نظام 2 تانكر سوخت را به آتش كشيدند.[۶] در اين روز سعيد افشار مسئول تشكيلات هيز ديوان‌دره از حزب دمكرات كردستان، خود را به يكي از ستادهاي قرارگاه حمزه تسليم و درخواست امان‌نامه كرد.[۷] در سنندج نيز يكي از افراد وابسته به گروه‌هاي مسلح ضد انقلاب با تحويل يك كلت كمري، خود را به سپاه سنندج معرفي و درخواست امان‌نامه كرد.[۸]

گزارش - 199

در اقدامات امروز نيروهاي سازمان مجاهدين خلق يك پاسدار به شهادت رسيد. شماري از اعضاي سازمان مجاهدين و پيكار نيز در تهران، استان فارس و كرج شناسايي و دست‌گير شدند و حكم اعدام 2 تن از اعضاي سازمان در همدان اجرا شد. نيروهاي سازمان مجاهدين خلق در ساعت 7:45، يكي از اعضاي سپاه پاسداران را در سه‌راه‌طالقاني ـ شريعتي تهران ترور كردند و به شهادت رساندند. نيروهاي سپاه نيز 2 نفر از اعضاي اين سازمان را در محل قرار شناسايي كردند كه هنگام دست‌گيري يكي از آنان اقدام به خوردن قرص سيانور كرد و ديگري گريخت كه با تيراندازي نيروهاي سپاه فرد متواري زخمي و سپس دست‌گير شد.[۹] به حكم دادگاه انقلاب همدان و تأييد شوراي عالي قضايي، 2 تن از وابستگان سازمان مجاهدين خلق به جرم شركت در عمليات‌هاي نظامي؛ فعاليت در خانه‌ي تيمي؛ پشتيباني مالي؛ فعاليت در بخش تبليغاتي و حمل و نگه‌داري انواع اسلحه و مهمات به اعدام محكوم و حكم آنان اجرا شد.[۱۰] در فيروزآباد استان فارس نيز 17 نفر از افراد وابسته به سازمان مجاهدين خلق و سازمان كمونيستي پيكار دست‌گير شدند. از اين افراد تعدادي اسلحه و مهمات به دست آمد.[۱۱] روابط عمومي ستاد مركزي كميته‌ي انقلاب اسلامي در اطلاعيه‌يي اعلام كرد در عملياتي دامنه‌دار كه از 27 آذر 1361 در رجايي‌شهر كرج انجام شد، 60 تن از افراد تشكيلاتي سازمان كمونيستي چريك‌هاي فدايي خلق و سازمان مجاهدين خلق دست‌گير شدند. در اين اطلاعيه توضيح داده ‌شده است كه به دنبال دست‌گيري عده‌يي از وابستگان به اين گروه‌ها كه در چندين مورد سرقت مسلحانه‌ي اتومبيل و سرقت مسلحانه از بانك و اماكن عمومي دست داشته‌اند، از اعضاي كادر سازمان چريك‌هاي فدايي خلق نيز كه به مشهد گريخته بودند دست‌گير شدند و به دنبال اين دست‌گيري چندين طرح سرقت مسلحانه و طرح ترور مقامات مملكتي كشف و خنثي شد و مقادير فراواني اسلحه و اسناد و مدارك درون‌گروهي نيز به دست نيروهاي كميته‌ي انقلاب اسلامي افتاد. در اين اعلاميه بيان ‌شده كه 4 تن از افراد دست‌گير‌شده در بسياري از عمليات‌هاي نظامي در كردستان عليه نيروهاي خودي شركت داشته‌اند.[۱۲]

گزارش - 200

راديو بي‌بي‌سي در تحليل اوضاع سياسي ايران و امكان اجراي عمليات از سوي نيروهاي سازمان مجاهدين خلق به منظور تهديد امنيت داخلي و بدون اظهار نظر درباره‌ي ماهيت اين نوع اقدامات اعلام كرد: «مقامات ايران مي‌گويند كه در عمليات اخير خود نزديك به 200 تن از مخالفان رژيم را كشته يا دست‌گير كرده‌اند* همچنين، محاكمه‌ي كساني كه متهم به راه انداختن زد و خوردهاي خونين در آمل هستند، در زندان اوين آغاز ‌شده است.» جف ريلين‌ از بخش شرقي بي‌بي‌سي در گزارش خود آورده است: «در تعطيلات آخر هفته‌ي گذشته، راديو ايران دو اعلاميه‌ي جداگانه در مورد اقداماتي كه عليه گروه‌هاي مخالف رژيم صورت گرفته است، منتشر كرد. روي‌ هم رفته، مي‌توان گفت كه اعلاميه‌ها اين تصور را ايجاد مي‌كند كه مقامات در كوشش‌هاي خود براي از بين بردن مجاهدين و ساير گروه‌هاي مبارز و مخالف موفقيت‌هايي به دست آورده‌اند. بدون شك، ايجاد اين تصور آگاهانه بوده است، اما براي ناظران خارجي ممكن نيست كه اندازه‌ي صحت و سقم اعلاميه‌ها را ارزيابي كنند. اعلام اين اقدامات در زماني انجام مي‌گيرد كه مقامات ايران سرگرم اجراي دستورات اخير آيت‌الله خميني در برانداختن بي‌عدالتي و سوءاستفاده‌هاي شغلي هستند. در تعطيلات آخر هفته‌ي مسيحي، آيت‌الله خميني بار ديگر يادآوري كرد كه به استثناي گروه‌هايي كه مي‌خواهند به اسلام و مسلمين زيان آورند احدي نبايد در جمهوري اسلامي مورد ايذا و آزار واقع شود. اگر از روي سيل اعلاميه‌هاي ناگهاني اخير بخواهيم قضاوت كنيم، پيام مقامات ايران آن است كه گروه‌هاي مخالف توسط هواداران متعصب رژيم تعقيب خواهند شد، اگرچه در داخل ايران، سازمان مجاهدين آسيب فراوان ديده است و رژيم ظاهراً خود را بيش‌تر در امن و امان احساس مي‌كند، اما هنوز با ادامه‌ي تهديدهايي از قبيل حملات پراكنده، بمب‌گذاري‌ها و كوشش‌ براي سوء قصد به جان مقامات روبه رو است.»[۱۳]

گزارش - 201

در ادامه‌ي رسيدگي به اتهامات 30 تن از اعضاي اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران كه از 3 روز پيش در شعبه‌ي اول دادگاه انقلاب تشكيل ‌شده بود، به اتهامات 6 تن ديگر از وابستگان به اين سازمان رسيدگي شد. در اين دادرسي كه صبح و بعد از ظهر انجام شد، متهمان همه‌ي موارد مندرج در كيفرخواست دادستاني را پذيرفتند. تحليل غلط اوضاع سياسي كشور؛ اشتباه در شناخت مردم و علائق آنان و اعتراف به نادرستي مشي سازمان براي دست زدن به اقدامات مسلحانه از جمله مطالبي بود كه تقريباً همه‌ي متهمان به آن اقرار كردند و به دليل ارتكاب آن‌ها از خانواده‌ي شهيدان و ملت ايران عذرخواهي كردند. ادامه‌ي رسيدگي به جرايم ساير متهمان به روز بعد موكول شد.[۱۴]*

گزارش - 202

به دنبال توافقات انجام‌شده درباره‌ي تشكيل واحد يگان دريايي سپاه و سفر چند روز پيش محسن رضايي فرمانده سپاه به بوشهر و گفت و گوي حضوري با ناخدا افضلي فرمانده نيروي دريايي ارتش جمهوري اسلامي ايران، امروز اولين دوره‌ي آموزشي دو ماهه‌ي گردان دريايي سپاه با حضور 107 تن از نيروهاي سپاه در مركز آموزش پادگان يگان دريايي ارتش جمهوري اسلامي با سخن‌راني و بيان خير مقدم ناخدا رزمجو فرمانده ناوگان دريايي، برگزار شد.[۱۵]

گزارش - 203

روزنامه‌ي كيهان در پايان سفر طارق ميخائيل يوحنا عزيز معاون نخست‌وزير عراق به فرانسه، در مقاله‌يي با استناد به برخي منابع غربي به جنبه‌هاي گوناگون اين سفر از قبيل ملاقات با مقامات دولت فرانسه و نتايج اين سفر؛ ديدار وي با سركرده‌ي سازمان مجاهدين خلق و سخنان وي درباره‌ي اسرائيل پرداخته است. در اين مقاله آمده است: «طارق عزيز معاون نخست‌وزير عراق، بعد از ظهر ديروز فرودگاه اورلي پاريس را به مقصد بغداد ترك كرد. وي سوم ژانويه وارد پاريس شد و طي اين ديدار با رهبران سياسي فرانسه چندين بار مذاكره و گفت و گو كرد. از سوي ديگر، روزنامه‌ي امريكايي نيويورك تايمز در شماره‌ي اخير خود طي مقاله‌يي با اشاره به فروش بيش از 4 ميليارد دلار تسليحات نظامي از سوي فرانسه به رژيم عراق طي دو سال گذشته نوشت: "مقامات فرانسه به طور خصوصي متذكر ‌شده‌اند كه هدف از كمك نظامي آن‌ها به عراق جلوگيري از شكست نظامي اين كشور است." به گزارش نماينده‌ي خبرگزاري جمهوري اسلامي در واشنگتن، روزنامه‌ي نيويورك تايمز طي اين مقاله كه تحت عنوان "فرانسه نفت بيش‌تري از عراق مي‌خرد، به كمك‌هاي خود به اين كشور ادامه مي‌دهد"، به چاپ رسيده است، ضمن نقل قسمتي از مصاحبه‌ي طارق عزيز با روزنامه‌ي فرانسوي لوموند مي‌افزايد: "به گفته‌ي منابع نظامي فرانسه، دولت اين كشور هم‌زمان با سه برابر كردن ميزان دريافت نفت خود از عراق‌، در فكر فراهم آوردن اعتبار لازم براي حكومت بغداد جهت ادامه‌ي خريد تسليحات فرانسوي است." لازم به تذكر است كه طارق عزيز و مسعود رجوي رهبر مجاهدين خلق نيز بالغ بر 4 ساعت در مورد جنگ بين دو كشور در اوور ـ سور ـ اواز كه محل زندگي در تبعيد رجوي است، گفت ‌و گو كردند. اين ملاقات تنها چند روز پس از اعلام به رسميت شناختن امنيت اسرائيل از سوي صدام حسين صورت گرفته است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، طارق ميخائيل حنا عزيز كه از پنج روز پيش براي تدارك سياسي ـ نظامي جنگ عليه انقلاب اسلامي ايران در فرانسه به سر مي‌برد، بعد از مذاكرات مفصل با مقامات سوسياليست فرانسه و گرفتن قول ادامه و گسترش كمك‌هاي تسليحاتي و سياسي، ديروز با هماهنگي كامل حكومت ميتران به مدت 4 ساعت در خانه‌ي رجوي در حومه‌ي شمال غربي پاريس با وي ديدار و گفت و گو كرد. در پايان اولين ديدار اعلام‌شده‌ي معاون صدام و رهبر تروريست‌هاي ايراني، خبرگزاري‌ها و راديوهاي غربي كه مأموريت دارند از رجوي مرتباً صحبت و از وي در افكار عمومي جهان تصوير يك رهبر را ترسيم كنند، با به كار بردن كلمات و عبارات معموله‌ي يك بيانيه‌ي سياسي، اعلاميه‌ي پاياني اين ديدار را كه در آن به موارد گفت‌ و گو اشاره نشده بود، به صورتي كاملاً گسترده انتشار دادند. به گزارش يونايتدپرس، ميخائيل حنا عزيز در پايان ديدار، رؤياي حكومت بغداد را براي ديدن رجوي در نقش رئيس‌جمهوري يا نخست‌وزير آينده‌ي ايران بازگو كرد و وي را دوست عزيز خود خواند و سپس در حالي ‌كه وانمود مي‌كرد رجوي تا كنون به عراق سفر نكرده است و اين اولين ديدار آن‌هاست، رئيس منافقين را براي ديدار و گفت‌ و گو با صدام به بغداد دعوت كرد. ميخائيل حنا عزيز كه روز جمعه در مصاحبه‌يي به لوموند گفته بود بغداد به سازمان مجاهدين خلق براي ضربه زدن به انقلاب اسلامي كمك‌هاي اقتصادي و نظامي قابل توجهي كرده است، ديروز در پايان اين ديدار به روال ديپلماتيك، براي انكار سياست بغداد در دخالت امور داخلي ايران گفته‌هاي دو روز قبل خود را پس گرفت. آنچه كه خبرگزاري‌هاي غربي به آن اشاره نكرده‌اند ناتواني كامل رژيم صدام در ضربه زدن به انقلاب اسلامي است تا حدي كه اين رژيم مجبور ‌شده است براي مهم جلوه داده رجوي در ازاي جذب كمك‌هاي بيش‌تر منافقين، اين‌گونه ديدارها را علني نمايد. از سوي ديگر، راديوي رژيم صهيونيستي به نقل از طارق عزيز معاون نخست‌وزير عراق اظهار داشته كه عراق مصّراً از سازمان آزادي‌بخش فلسطين مي‌خواهد تا با رژيم صهيونيستي وارد مذاكره شود. به گزارش راديو اسرائيل، رئيس فراكسيون پارلماني رژيم اشغال‌گر فلسطين موشه‌شه‌خال‌، اظهارات معاون نخست‌وزير عراق را بسيار پراهميت خواند و آن را نوعي شناسايي اسرائيل به وسيله‌‌ي عراق ناميد و گفت اين امر تحولي عظيم محسوب مي‌گردد، زيرا دولت‌هاي عرب تا كنون معمولاً از آشكار نمودن علاقه‌ي خود به برقراري روابط نزديك با اسرائيل خودداري مي‌نمودند.»[۱۶]

گزارش - 204

وزير دفاع فرانسه ضمن اعلام مجدد حمايت از عراق خواهان پايان جنگ شد. شارل هرنو وزير دفاع فرانسه بر ضرورت پايان يافتن جنگ ايران و عراق و دور نگه داشتن منطقه از نيروهاي بين‌المللي تأكيد كرد. به گفته‌ي راديو ابوظبي: «وزير دفاع فرانسه در ادامه‌ي سخنانش با روزنامه‌ي عمان چاپ مسقط، اضافه نمود كه موضع فرانسه در قبال اين جنگ در عدم شكست نظامي عراق و ايجاد راه‌حل مسالمت‌آميز در منطقه خلاصه مي‌شود.»[۱۷]

گزارش - 205

راديو اسرائيل در مقاله‌يي راديويي مواضع اخير دولت‌مردان عراق را در به رسميت شناختن اسرائيل و موافقت‌ با ادامه‌ي گفت‌ و گوهاي اعراب متأثر از وضعيت سياسي عراق در جنگ اعلام كرد. به گفته‌ي اين راديو: «پاره‌يي منابع سياسي اظهار داشتند علت تغيير روش عراق در مورد مسئله‌ي صلح با اسرائيل، ادامه‌ي جنگ با ايران مي‌باشد. اين منابع گفتند كه هنوز دو سال از حمله‌ي اسرائيل به كوره‌هاي اتمي عراق نگذشته است كه مقامات آن كشور اعلام مي‌كنند با تماس‌هاي بين اسرائيل و سازمان به اصطلاح آزادي فلسطين براي حصول صلح مخالف نيستند. منابع سياسي مزبور اضافه مي‌كنند علائمي كه حاكي از پايان سريع جنگ بين ايران و عراق باشد به چشم نمي‌خورد و حتي اگر جنگ پايان يابد خصومت بين دو كشور ادامه خواهد يافت. عراق در صورتي مي‌تواند به پيروزي در جنگ با ايران اميدوار باشد كه كشورهاي نفت‌خيز عربي طرف‌دار غرب به آن كشور كمك كنند. از اين رو، عربستان سعودي و كشورهاي خليج فارس ميلياردها دلار به عراق كمك كرده‌اند و مصر نيز اخيراً مقاديري مهمات براي آن كشور ارسال داشته است. پيرو اين كمك‌ها، بغداد به كشورهاي غرب به خصوص فرانسه نزديك مي‌شود. منابع سياسي ارزيابي مي‌كنند كه تغيير روش بغداد علت مهم‌تري نيز دارد. اين‌كه دولت بغداد مايل است حل مسئله‌ي فلسطين هر چه بيش‌تر تسريع گردد تا كشورهاي عرب طرف‌دار غرب بتوانند براي اعطاي كمك‌ به آن كشور در جنگ با ايران متحد شوند، زيرا وجود اسرائيل خطري براي حكومت بغداد در برندارد.[۱۸]

ضميمه‌ي گزارش 201 صبح ديروز محاكمه‌ي 28 تن از عناصر مركزيت و اعضاي گروهك "اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران" موسوم به "سربداران جنگل" كه متهم به شركت در عمليات تروريستي و كشتار مردم آمل در ششم بهمن‌ماه سال 1360 مي‌باشند، در شعبه‌ي اول دادگاه انقلاب اسلامي مركز، به رياست آيت‌الله محمدي‌ گيلاني ادامه يافت. به گزارش خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي، در جلسه‌ي ديروز اين دادگاه كه ساعت 9 صبح با حضور خانواده‌ي معظم شهداي آمل و گروهي از زندانيان زندان اوين با تلاوت آياتي چند از كلام‌الله مجيد رسميت يافت، ابتدا كيفرخواست متهم رديف11 دادگاه، به نام رحام ضرغامي‌ فرزند بيژن با نام مستعار داود عضو گروهك اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران موسوم به سربداران جنگل توسط سيداسدالله لاجوردي دادستان انقلاب اسلامي مركز قرائت شد. سپس متهم در دفاع از اتهامات وارده توضيحاتي داد. متهم در دفاعيات خود اعتراف كرد: "رهبران اين گروهك با جوسازي‌هاي‌شان در ميان اعضا، اين طور وانمود كرده بودند كه مردم آمل منتظر پيوستن به ما هستند و تمام تداركات و امكانات ما از سوي اقشار مختلف مردم شهر تأمين مي‌شود."وي اضافه كرد: "بر اين اساس، ما فكر مي‌كرديم طبقه‌ي كارگر و دهقان و گروهي از قشر بازار شهر آمل همه با ما هستند و پس از ورود به آمل ما را ياري خواهند كرد. آن‌ها مي‌گفتند اگر كسي با تشكيلات هم‌كاري نكند بزرگ‌ترين خيانت را به انقلاب و مردم كرده است." وي اعتراف كرد: "من كه خود زماني از ولايت فقيه به عنوان ديكتاتوري ياد مي‌كردم حالا متوجه ‌شده‌ام كه تشكيلات اتحاديه‌ي كمونيست‌ها و ديگر گروهك‌ها خود بزرگ‌ترين ديكتاتوري است، چراكه تصميم‌گيرنده‌ي اين ‌گونه تشكيلات چند نفر خاص بودند كه سرنوشت همه‌ي هواداران حتي اعضا را تعيين مي‌كردند."متهم ضمن قبول كليه‌ي اتهامات وارده در كيفرخواست دادستان افزود: "ما تزهاي مختلف از جمله ايجاد شايعه و ترور شخصيت‌هاي بزرگ مملكتي و توطئه‌هاي گوناگون براي سرنگوني جمهوري اسلامي را به كار برديم، ولي همه‌ي آن‌ها شكست خورد و امروز در محضر دادگاه حداقل خدمتي كه مي‌توانيم بكنيم اين است كه با شجاعت اعتراف بكنيم ما برحق نبوديم و به مردم خودمان خيانت كرديم." متهم با تأكيد بر حقانيت جمهوري اسلامي ايران خطاب به باقي‌مانده‌ي اعضا و هواداران گروهك‌هاي ضد انقلاب در داخل و خارج از كشور گفت: "حركتي را كه ما انجام داديم در خط امريكا بود و امروز شما بايد از اين حركت جنايت‌بار ما عبرت بگيريد و خود را به جمهوري اسلامي معرفي كنيد تا بيش از اين در جريان توطئه‌هاي ابرجنايت‌كاران قرار نگيريد." رحام ضرغامي‌ در پايان دفاعياتش كه بيش از يك ساعت و 30 دقيقه به طول انجاميد، از خداوند متعال‌ طلب استغفار كرد. بر اساس موارد اتهام مندرج در كيفرخواست، رحام ضرغامي‌ يكي از اعضاي فعال و چهره‌هاي مؤثر تشكيلات الحادي اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران مي‌باشد كه از سال 1355 فعاليت خود را با اين گروهك آغاز كرده و در دوران‌هاي مختلف سازماني و مراحل تشكيلاتي چهره‌‌يي موفق براي سازمان بوده است. وي پس از طرح مسئله‌ي به اصطلاح قيام مسلحانه عليه جمهوري اسلامي ايران، علاوه بر شركت در درگيري‌ها در تدارك و تقسيم نيرو در كمپ‌هاي مختلف مستقر در جنگل نيز فعاليت داشته است. در ادامه‌ي جلسه‌ي صبح دادگاه‌، مسعود مدي‌ فرزند خسرو متهم رديف 1 دادگاه نيز پس از استماع اتهامات وارده، در دفاع از خود توضيحاتي داد. وي اعتراف كرد: "هدف اتحاديه‌ي كمونيست‌ها از اعزام تعدادي از نيروهايش به جبهه و يا حمايت از شخص امام تنها به خاطر كسب وجهه و خود مطرح كردن بود نه به خاطر استقلال مملكت و يا به خاطر نقش ارزنده‌ي امام در پيشبرد انقلاب اسلامي." وي در قسمتي ديگر از اعترافات خود گفت: "از آن‌جا كه بني‌صدر چراغ سبز به رهبران اتحاديه‌ي كمونيست‌ها نشان مي‌داد، رهبران ما نيز به حمايت از او مصمم بودند و روي حركات وي به عنوان آخرين اميدشان حساب مي‌كردند." متهم در پايان دفاعياتش ضمن اظهار ندامت از كرده‌هاي گذشته‌ي خود از امت مسلمان ايران تقاضاي بخشش كرد. قسمتي از موارد اتهام مسعود مدي‌ متهم رديف 13 دادگاه در كيفرخواست دادستان عبارت است از: عضو تشكيلات يك گروه از اعضاي اتحاديه‌ي كمونيست‌ها؛ فعاليت سازماني در خانه‌ي كارگر و كميته‌ي به اصطلاح بي‌كاران سازمان؛ تلاش در جهت جذب نيرو؛ اقدام جهت خريد وسيله‌ي نقليه و دستگاه تكثير و تهيه‌ي سلاح براي تشكيلات. بر اساس اين گزارش، آن‌گاه بيژن فتاحي‌ فرزند ميرابوالفضل مسئول چاپ مخفي اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران‌، در جايگاه متهمين قرار گرفت و پس از استماع متن كيفرخواست قرائت‌شده در پاسخ سؤالات رئيس دادگاه به دفاع از خود پرداخت. وي در دفاعيات خود ضمن قبول كليه‌ي اتهامات وارده گفت: "من به سهم خود در جناياتي كه اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران عليه ملت مسلمان مرتكب ‌شده است، نقش داشته‌ام و خود را خطاكار و مستحق مجازات مي‌دانم و دفاعي در پوشش خطاهايم نمي‌توانم بكنم، چون عملي است كه به آن واقف هستم. در كيفرخواست دادستان، عضويت فعال و مسئوليت چاپ [مطالب] سازمان الحادي و محارب اتحاديه‌ي كمونيست‌ها؛ رهبري يك گروه 9 نفره از اعضاء و هواداران گروهك در بخش چاپ؛ تهيه‌ي دستگاه‌هاي چاپي و تدارك وسايل موردنياز؛ مسئوليت يك حوزه‌ي سياسي سازمان؛ تهيه‌ي خانه و خريد دكه‌ي ‌فروش نشريه براي سازمان و پرداخت كمك‌هاي مالي به سازمان، به عنوان قسمتي از موارد اتهام بيژن فتاحي‌ عنوان ‌شده است. به گزارش خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي، مقارن ظهر ديروز با پايان يافتن وقت محاكمات، دادگاه به عنوان تنفس تا ساعت 14 بعد از ظهر تعطيل اعلام شد. جلسه بعد از ظهر دادگاه بعد از ظهر ديروز نيز محاكمه‌ي 28 تن از اعضاي اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران موسوم به سربداران، در شعبه‌ي 1 دادگاه انقلاب اسلامي واقع در اوين به رياست آيت‌الله محمدي‌ گيلاني ادامه يافت. اين جلسه ساعت 15 ديروز با تلاوت آياتي از كلام‌الله مجيد آغاز شد و كيفرخواست محمدحسين علي‌آبادي متهم رديف14 توسط دادستان انقلاب مركز قرائت شد. موارد اتهام مندرج در كيفرخواست به اين شرح است: 1. عضو مركزيت تشكيلات الحادي كمونيست‌هاي ايران تحت عنوان "هيئت مسئولين". 2. مسئول سابق كميته‌ي انتشارات كه در عين حال مسئوليت قسمت "جامعه‌ي" كميته‌ي مزبور را نيز به عهده داشته است. 3. مسئول موقت ارتباط با ديگر گروه‌هاي محارب نظير پيكار، نبرد و غيره. 4. مسئول يكي از بخش‌هاي كميته‌ي انتشارات تحت عنوان "بخش تحقيق در امور روستايي و كشاورزي و اصلاحات ارضي" كه در اين رابطه كتاب مسئله‌ي ارضي شامل نظرات اقتصادي و دهقاني تشكيلات را تأليف نموده است. 5. مسئول كل هيئت تحريريه در حساس‌ترين مقطع زماني اين ارگان، يعني در دوره‌ي جنگل (ابتداي زمستان سال 1360) توضيح اين‌كه: در اين دوره مسئوليت مستقيم درج اعلاميه‌هاي نظامي سربداران و نيز شايعه‌پراكني‌ها و توهين‌ و افترا به امام و مقدسات مذهبي در نشريه‌ي حقيقت بر عهده‌ي متهم بوده است. لازم به توضيح است كه متهم پس از دست‌گيري، از افشاي اطلاعات جهت معرفي ديگر افراد محارب و مرتد خودداري نموده كه به همين دليل همسرش با نام مستعار ليلا (يكي از اعضاي كميته‌ي انتشارات) از چنگال عدالت اسلامي گريخته و متواري مي‌گردد. با توجه به مراتب فوق، مجرميت نام‌برده از نظر دادسراي انقلاب اسلامي مركز محرز و مسلم [است؛ بنابراين،] از محضر محترم دادگاه تقاضاي صدور اشد مجازات براي مشاراليه را دارم. سپس، محمدحسين علي‌آبادي ضمن اين‌كه تمامي اتهامات مندرج در كيفرخواست را پذيرفت، گفت: "از خود دفاعي ندارم، ولي براي روشن شدن حقايق اطلاعات خود را در اختيار دادگاه مي‌دهم". وي سپس با يادآوري اين مطلب كه با اين‌كه من مخالف عمليات جنگل بودم و اگرچه در جنگل نبودم و غير مستقيم آن‌ها را پشتيباني مي‌كردم، خود را مجرم مي‌دانم، در مورد علت جدا نشدنش از اتحاديه گفت: علت مخالفت و جدا نشدن من از اتحاديه اين بود كه اعتقاد ماركسيستي داشتم و به همين دليل موقتاً با آن‌ها هم‌راه بودم و يا بايد عقيده‌ي خود را كنار مي‌گذاردم يا به جنگ برمي‌خاستم من به مسئله‌ي به بن‌بست رسيدن گروهك‌ها در ايران و افغانستان و كامبوج اعتقاد پيدا كرده بودم، ولي در همين موقع دست‌گير شدم و اين ايدئولوژي را ترك كردم. هيچ يك از گروهك‌ها به انقلاب اسلامي كه حقانيتش براي ما ثابت ‌شده است، كمك نكرده‌اند و اگر بخواهند از اين به بعد كمكي بنمايند بايد ايدئولوژي غير اسلامي را كنار بگذارند. در همين موقع، آيت‌الله گيلاني رئيس دادگاه گفت: اصل اول منحرفين دروغ است و ما متأسفيم از اين‌كه شما منحرف ‌شده‌ايد، ولي شما مي‌توانيد با گفتن حقايق به ملت خدمت كنيد (اگر قصد خدمت داشته باشيد). سپس سيداسدالله لاجوردي متن كيفرخواست ضياءالدين عبد منافي عضو به اصطلاح سربداران جنگل را قرائت كرد و اتهامات وي را به اين شرح بر شمرد: 1. عضو سازمان و مسئول كارگري شاخه‌ي جنوب در آبادان و مسئول تشكيلات شهرستان آغاجاري. 2. شركت مستقيم در درگيري‌هاي مسلحانه‌ي 22 آبان كه نام‌برده در جريان اين درگيري‌ كه منجر به شهادت و مجروح شدن ده‌ها تن از برادران سپاه و ارتش گرديد به اسلحه‌ي ژ3 مسلح بوده و مسئوليت آرايش دادن نظامي افراد جنگل در اين درگيري‌ها را داشته است. 3. داشتن مسئوليت درگيري مسلحانه‌ي 20 آذر در داخل جنگل. متهم در اين درگيري به هم‌راه 8 تن از ديگر نيروهاي جنگل جهت مقابله با افراد سپاه و ژاندارمري منطقه به كمين مي‌روند و پس از شروع درگيري و مجروح نمودن سرهنگ روحي رئيس پاسگاه‌، جهت تقويت نيرو عقب‌نشيني مي‌نمايند. 4. ارتباط با جريانات سرقت اسلحه توسط اعضاي سازمان از جبهه‌هاي جنگ جنوب و خريد و فروش سلاح‌هاي مختلف توسط واسطه‌هاي فروش و همچنين اطلاع از جريان حمله‌ي نيروهاي سربداران جنگل به شهر شهيدپرور آمل. 5. شركت مستقيم در درگيري‌ 18 آبان كه نقش متهم در گروه كاك اسماعيل‌ (مسئول نظامي جنگل) حفاظت از كمپ وسط و نقل و انتقال كشته‌ها و مجروحين بوده است. 6. قريب سه ماهي كه متهم در جنگل اقامت داشته، مسئوليت‌هاي وي به ترتيب: فرماندهي يك گروه نظامي 8 نفره؛ معاون فرماندهي يك جمع نظامي 16 نفره و از مسئولين تداركاتي نيروهاي جنگل بوده است. لهذا، اتهاماتي كه ذكر شد، مستند به گزارشات و اقارير صريح متهم در مراحل متعدد بازجويي بوده و لذا مجرميت وي از نظر دادسراي انقلاب اسلامي مركز محرز و مسلم و از حضور محترم دادگاه تقاضاي صدور اشد مجازات براي نام‌برده دارم. ضياءالدين عبد منافي متهم رديف16، در حالي كه تشنج اعصاب داشت گفت: "كليه‌ي اتهامات را مي‌پذيرم و از خود دفاعي ندارم و از خداوند و خانواده‌ي‌ شهدا شرمنده هستم." وي رهبران گروه را كه شب گذشته اعتراف نموده بودند كه در ايدئولوژي‌شان به بن‌بست رسيده‌اند، دروغ‌گو خواند و با اشاره به اين نكته كه چرا قبل از اين‌كه مردم را دچار اين مصائب كنند اعتراف ننمودند، گفت: "رهبران گروه به ما مي‌گفتند كه براي پيروز شدن فقط يك جرقه كافي است و مردم انتظار ما را مي‌كشند و كافي است ما يك تير شليك كنيم." وي در مورد جنايات گروه گفت: " يك روز صبح از بالاي جاده‌‌يي نزديك جاده‌ي معدن هم‌راه يك عده از افراد گروه بر روي تعدادي از برادران سپاه آتش گشوديم كه بعد ديديم آن‌ها يك نفر ارتشي؛ يك سرباز ژاندارمري؛ يك نفر از بسيج و يك نفر از اعضاي سربداران بودند. هنوز خون آن‌ها خشك نشده بود كه افراد ما اسلحه، پوتين و هر چه در جيب آن‌ها بود را برداشتند. وي سپس با يادآوري اين مطلب كه من از گفتن اين حرف‌ها شرم دارم تأكيد كرد: "جناياتي كه اين گروه مرتكب ‌شده است هيچ حيوان وحشي و حتي سازمان سيا انجام نمي‌دهند. سپس دادستان انقلاب اسلامي مركز، كيفرخواست ايرج شيرعلي‌ عضو كميته‌ي تهران را قرائت كرد و اتهامات وي را به اين شرح اعلام نمود: 1. عضويت در كميته‌ي تهران و مسئول تحويل نشريات و ارتباطات داخلي سازمان. همچنين، مسئول ارتباط با پيك توزيع و پيك نشريات و عضويت در كميته‌ي تبليغات. 2. نام‌برده در تشكيلات مسئوليت‌هاي بخش دانش‌آموزي را در شهرستان آغاجاري و بخش دانش‌آموزي شرق تهران و همچنين مسئوليت تشكيلاتي تيم‌هاي تبليغاتي سازمان را به عهده داشته. 3. كمك تسليحاتي به تشكيلات كه شامل 3 قبضه اسلحه‌ي ژ3؛ يك قبضه كلت؛ تعداد زيادي فشنگ و 2 دستگاه بي‌سيم بوده است. 4. اجاره نمودن يك شركت پوششي در خيابان بهار شيراز تهران جهت برگزاري جلسات نشست اعضاي كميته‌ي تهران. 5. استفاده از منزل مسكوني خود جهت نگاه‌داري سلاح‌ها و مهمات سازمان كه به شرح زير مي‌باشد: 10 قبضه اسلحه‌ي ژ3؛ 10 قبضه اسلحه‌ي كلاشينكف؛ 6 قبضه موشك‌انداز آر.پپي.‌چي7؛ يك دستگاه بي‌سيم ارتشي هم‌راه با قطعات آن؛ 11 عدد گلوله‌ي آر.پي‌.جي7؛ چندين عدد نارنجك تفنگي، حدود 80 خشاب پر فشنگ‌هاي ژ3 و كلاشينكف؛ تعداد زيادي فشنگ ژ3 و كلاهخود و تسمه‌ي تفنگ كه اين سازمان توسط اعضاي سازمان از جبهه‌هاي جنوب كشور به سرقت برده و تحت پوشش به وسيله‌ي يك كاميون به منزل متهم منتقل [كردند] تا پس از ارسال آن‌ها به جنگل بر عليه نظام جمهوري اسلامي ايران مورد استفاده قرار گيرد. 6. مشاركت مستقيم در ارسال سلاح‌ها و مهمات ذكرشده به جنگل. 7. اعزام نيرو جهت تقويت تشكيلات سربداران كه در اين رابطه افرادي به نام‌هاي علي، مهدي، تورج و جعفر را از بخش‌هاي توزيع و تبليغات اعزام داشته و همچنين يك‌بار ناصر بزرگ (حسين رياحي) مسئول كل تشكيلات اتحاديه، به هم‌راه 2 تن ديگر از مسئولين توسط متهم تا مدخل جنگل برده ‌شده‌اند كه در اين موارد، متهم از همسر و فرزند خود به عنوان محمل استفاده مي‌نموده است. 8. تهيه‌ي احتياجات غذايي مانند حبوبات، خرما و بنشن و ارسال آن‌ها به جنگل. 9. استفاده از منزل خود جهت اختفاي اعضا و هواداران و افراد متواري سازمان و آموزش نظامي به افراد خانواده‌ي خود (همسر، خواهر، برادر و...) كه هر كدام به نحوي در رابطه با تشكيلات گروهك‌هاي ضد انقلاب فعاليت داشته‌اند. قابل توجه است كه نام‌برده در ارتباط با فعاليت‌هاي سازمانيش در مقاطع مختلف و مسئوليت‌هاي متعدد (ده‌ها) نفر را زير رابطه‌ي خود داشته و نقش ويژه‌يي در به انحراف كشاندن قريب يك‌صد نفر دختر و پسر جوان در تهران و خوزستان و... داشته است. وي سالياني چند در امريكا بوده و در آن‌جا نيز با اين به اصطلاح جنبش هم‌كاري مي‌نموده است. همچنين‌، تا لحظه‌ي دست‌گيري در ارتباط مستقيم با تشكيلات بوده است. با توجه به موارد اتهامي فوق، مجرميت نام‌برده از نظر اين دادسرا محرز و از محضر محترم دادگاه انقلاب اسلامي مركز تقاضاي صدور اشد مجازات را بر عليه مشاراليه مي‌نمايم. ايرج شيرعلي‌ نيز چون بقيه‌ي متهمين، اتهامات مندرج در كيفرخواست را پذيرفت و با اعتراف به اين‌كه تمام اسلحه‌هاي ذكرشده در كيفرخواست به مدت 15 روز در منزل وي بوده، گفت: "قبل از حمله به آمل، حسين رياحي (رهبر گروه) از من خواست تا تعدادي اسلحه را در ماشين جاسازي كنم و براي اين‌كه در جاده به ما مشكوك نشوند، خانواده‌ي خود را هم‌راه بردم و پس از پياده كردن وي در بيست كيلومتري بابل، به تهران بازگشتم. "وي افزود: "چون اتحاديه‌ي كمونيست‌هاي ايران پيش‌بيني مي‌كرد كه يك كودتا در حال تكوين است، به اعضا دستور داده بود كه به خانواده‌ي خود كه هر كدام به نحوي به يكي از گروه‌ها وابسته بودند، آموزش نظامي بدهند." دادگاه ساعت 18 به عنوان تنفس تعطيل شد و ادامه‌ي محاكمه به صبح امروز موكول گرديد.[۱۹]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/10/20

  1. سند شماره 293085 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانه، از شهرباني استان خوزستان (اطلاعات) به استانداري استان خوزستان (دفتر سياسي شهرباني استان خوزستان)، 21/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 43716 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 22/10/1361، ص 4.
  2. سند شماره 43607 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 به ستاد مركزي سپاه 11، 20/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 437010 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سماجا3 (عمليات)، 30/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 103815 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن گزارش روزانه، مركز فرماندهي سپاه پاسداران، شماره 219، 22/10/1361، ص 1.
  3. سند شماره 43800 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا3 (مركز فرماندهي) به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات) مد عمليات، 24/10/1361، ص 2؛ و ـ سند شماره 349768 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به قرارگاه قدس، 23/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 301013 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از لشكر28 پياده (ركن2) به فرماندهي ناحيه 4 (ركن2)، 20/10/61، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 088299 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به قائم‌مقام فرماندهي، شماره 14، 4/11/1361، ص 17؛ و ـ سند شماره 340470 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ناحيه‌ي ژاندارمري كردستان (ركن3) به مقام استانداري استان كردستان، 23/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 439670 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از طرح عمليات كردستان به منطقه7 و قرارگاه حمزه، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 43708 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) به ستاد مركزي سپاه (مركز فرماندهي)، 22/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 349643 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات كردستان به قرارگاه حمزه، 21/10/1361، سند تك‌برگي.
  4. سند شماره 293085 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن خبري روزانه، از شهرباني استان خوزستان (اطلاعات) به استانداري استان خوزستان (دفتر سياسي شهرباني استان خوزستان)، 21/10/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 43716 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، از سماجا3 به نزاجا (معاونت عمليات و اطلاعات)، 22/10/1361، ص 4.
  5. مأخذ 3، بخش چهارم، ص 15؛ و ـ سند شماره 089330 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش ويژه اطلاعاتي، ستاد مركزي سپاه پاسداران (اطلاعات)، 2/11/1361، ص 1؛ و ـ سند شماره 349785 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات) قرارگاه قدس به ستاد مركزي سپاه پاسداران (اطلاعات)، 23/10/1361، سند تك‌برگي.
  6. سند شماره 346920 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از لشكر28 (ركن2) به فرماندهي ناحيه 4 ژاندارمري كردستان (ركن2)، 20/10/1361، سند تك‌برگي.
  7. سند شماره 55267 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات) به ستاد مركزي سپاه پاسداران (اطلاعات)، 27/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 34799 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از قرارگاه حمزه (اطلاعات) به قرارگاه قدس (اطلاعات)، 20/10/1361، سند تك‌برگي؛ و ـ سند شماره 103876 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، واحد معاونت اطلاعات سپاه پاسداران، شماره 225، 4/11/1361، صص 3 و 4.
  8. روزنامه‌ي اطلاعات، 21/10/1361، ص 2.
  9. مأخذ 2، بخش آخر.
  10. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 297، 21/10/1361، ص 5، همدان ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 20/10/1361.
  11. همان، ص 5، شيراز ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 20/10/1361.
  12. روزنامه‌ي كيهان، 20/10/1361، ص 15.
  13. مأخذ 10، ص 11، راديو بي‌بي‌سي، 20/10/1361، به گزارش بخش شرقي بي‌بي‌سي.
  14. روزنامه‌ي كيهان، 21/10/1361، ص 17، به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  15. روزنامه‌ي كيهان، 20/10/1361، ص 15.
  16. سند شماره 061110 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن هفتگي، از دفتر فرماندهي كل سپاه پاسداران (مركز فرماندهي) به فرمانده كل، شماره 13، 26/10/1361، ص 16.
  17. مأخذ 10، ص 25، راديو ابوظبي، 20/10/1361، گزارش از روزنامه‌ي عمان چاپ مسقط.
  18. مأخذ 10، ص 13، راديو اسرائيل، 20/10/1361، به نقل از منابع سياسي.
  19. مأخذ 14.