1360.06.16

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.06.16
نام‌های دیگر شانزده شهریور
تاریخ شمسی 1360.06.16
تاریخ میلادی 7 سپتامبر 1981
تاریخ قمری 8 ذیقعده 1401





گزارش- 671

هواپیماهای میگ عراقی شهر سوسنگرد را بمباران کردند، اما بمب‌های رهاشده در حومه‌ شهر به زمین خورد و درنتیجه تلفات و خساراتی به بار نیاورد.[۱] امروز همچنین 27 خودرو حامل مهمات و تجهیزات نظامی از اردن وارد عراق شد. علاوه‌براین، 19 کامیون حاوی سلاح و تجهیزات جنگی نیز از کویت راهی بغداد شد.[۲] این درحالی است که روز گذشته نیز 25 خودرو حامل سلاح‌های سبک و سنگین و تجهیزات نظامی از اردن وارد عراق شد و ازطریق مسیر الوراء -‌ فلوجه به پادگان التاجی در استان العماره انتقال یافت.[۳] از سوی دیگر با هدف تسهیل حمل کالا و تجهیزات مورد نیاز عراق، دولت‌های عراق و اردن یک شرکت حمل‌ونقل هوایی بین دو کشور تأسیس کردند. خبرگزاری کویت از امان (پایتخت اردن) با اعلام این خبر افزود: این اقدام در چارچوب قراردادی مبنی‌بر تخصیص 20 میلیون دینار اردنی برای اجرای طرح‌های مشترک که ماه اوت گذشته میان مسئولان این دو کشور به امضا رسیده بود، انجام شد.[۴] همچنین به گزارش سپاه منطقه7، روز گذشته در عملیات اجرای آتش روی مواضع نیروهای عراقی در داخل خاک این کشور در جبهه نوسود، که با دیدبانی مشترک ارتش و سپاه انجام شد، حدود 70 نفر از نیروهای دشمن کشته و تعدادی نیز مجروح شدند.[۵]

گزارش- 672

باتوجه‌به اهمیت ویژه موضوع عملیات در زمین‌های شرق رودخانه کارون با هدف آزادسازی آبادان از محاصره دشمن، ساعت 9:45 صبح امروز، مسئولان اطلاعات - عملیات محورهای جنگی استان خوزستان برای بررسی آخرین وضعیت نیروهای خودی و دشمن در این محورها و به‌طور خاص در محورهای شرق کارون تشکیل جلسه دادند. گزارش‌های مطرح‌شده در این جلسه، حاکی‌از فعالیت نسبی عراق درزمینه تقویت خطوط پدافندی‌اش در همه‌ محورها به‌ویژه منطقه‌ شرق کارون بود، اطلاعات موجود از فعالیت‌ها و تحرکات نیروهای عراقی در زمین‌های شرق رودخانه‌ کارون نشان می‌داد که ارتش عراق به این منطقه و احتمال اجرای عملیات ایران در آن به‌شدت حساس‌‌ شده است. درواقع افزایش تعداد دفعات شناسایی‌های نیروهای خودی در منطقه و اسیرشدن یکی از افراد تیم شناسایی که با خود مدارکی همراه داشت،[۶] به حساسیت‌های ارتش عراق دامن زده و موجب شده است، دشمن به‌سرعت اقداماتی را برای برطرف کردن ضعف خطوط دفاعی‌اش در شرق کارون به‌ویژه در محور دارخوین به عمل آورد. بخشی از گزارش مسئولان محورها درباره‌ فعالیت‌های پدافندی عراق در زمین‌های شرق کارون، بدین شرح است: محور دارخوین در دارخوین دشمن راهبرد خود را تغییر داده و بعد از بررسی‌های فراوان، نقاط ضعف خود را با اتخاذ روش‌هایی نظیر احداث خاکریزهای نزدیک به‌ هم، ایجاد واحد کمین، واحد استراق‌سمع، ممانعت از شناسایی نیروهای خودی، ایجاد پست‌های متعدد دیدبانی و حفر کانال‌های عرضی و فرعی و استفاده از آن، برطرف کرده است. ارتش عراق یک سنگر تیربار بسیار فعال را 50 متر از خط مقدم جلوتر آورده و نصب کرده است. خاکریز اول را با نیروی کم و پوشش ضعیف پوشانده که درصورت هجوم و سقوط خط اول، خاکریز دوم مقاومت می‌کند. در شب، خط اول را با خمپاره به‌شدت می‌کوبد. در حاشیه‌ خاکریزها، که آسیب‌پذیر است، نیروهای پیاده‌ کمی مستقر کرده و آنها را در حاشیه‌ رودخانه به‌صورت گروه‌های کمین استقرار داده و به‌جای آنها از تانک و نفربر استفاده کرده است. دشمن پشت خط اول را خالی کرده تا درصورت هجوم، به‌وسیله‌ خط دوم نیروهای حمله‌ور را محاصره و نابود کند. در حاشیه‌ کارون، نیروهای پیاده‌ زیادی متمرکز کرده که درصورت هجوم برای دورزدن نیروهای خودی آنها را به کارگیرد. دشمن محور دارخوین را به‌شدت تقویت کرده است و منطقه‌ شناسایی نیروهای خودی در نهر شادگان را به‌دقت توسط هرم‌های احداثی بلند زیر نظر دارد. در وسط هرم‌ها سنگر تیربار نصب کرده است. صبح‌ها به‌علت تابش آفتاب دشمن دید کمی دارد، ولی بعدازظهرها برعکس است. دشمن به کمک‌ گروه‌های کمین و استراق‌‌سمع و اعزام دیدبان، 2 کیلومتر پیش آمده است و 3 قبضه خمپاره‌انداز هم جلو آورده بود. همه‌ شواهد و مدارک به‌جامانده نشان‌دهنده‌ حساسیت دشمن در شناسایی طرف نهر شادگان است. دشمن در این جناح 3 خاکریز دارد که به‌ترتیب در اولی دیدبانان، دومی نیروهای پیاده و سومی نیروهای زرهی مستقر هستند. شناسایی نیروهای ارتشی موجب‌ شده ارتش عراق تصور ‌کند که هجوم اصلی ازطرف دارخوین است و به همین دلیل تقویت غرب کارون را از یک گروهان تانک به یک گردان تانک رسانده است. دشمن در 3 کیلومتری جنوب مشارع یک دسته تانک و بالاتر در رده‌ دوم هم یک دسته و در رده‌ سوم یک گروهان تانک و نفربر مستقر کرده است. محور ماهشهر بعد از اجرای عملیات الله‌اکبر، حساسیت دشمن در منطقه افزایش یافته و دست به نقل‌وانتقالات زیادی زده است. دشمن خاکریزهایش را از وسط به‌ هم متصل کرده و تعداد 7 دستگاه تانک مستقر نموده است. شناسایی منطقه تقریباً کامل شده است. آتش دشمن به‌تازگی زیاد شده و دیروز دو بار به‌وسیله کاتیوشا منطقه را زیر آتش گرفت. محور آبادان وضعیت جبهه‌ ولایت فقیه عادی گزارش شده است. در ایستگاه 7 حدود سه شب پیش به‌طرف جاده‌ آبادان - اهواز دشمن نقل‌وانتقالات زیادی انجام داد. در ایستگاه 12، محل قبلی گردان 129 را تا فیاضیه مین‌گذاری کرده و در خط اول 4 دستگاه نفربر مستقر کرده و برای پشتیبانی از نیروهای زرهی خط مقدم استفاده می‌کند. در فیاضیه وضعیت عادی است و احتمالاً در غرب کارون تانک مستقر کرده است. در آن‌سوی اروند، با استقرار چند خمپاره‌انداز جبهه و شهر آبادان و اسکله‌های آن سمت را می‌کوبد. در شب دشمن به‌ترتیب سه نوبت شهر را زیر آتش دارد. ولی رزمندگان ازطرف فیاضیه درحال نزدیک‌شدن به خاکریز گردان 129 (ارتش عراق) هستند و این اقدام با احداث کانال صورت گرفته است.*[۷]

گزارش- 673

در درگیری‌های امروز میان نیروهای سپاه پاسداران و افراد حزب دمکرات در غرب کشور، 2 نفر شهید و چند تن نیز مجروح شدند. همچنین امروز تعدادی از اعضای حزب دمکرات و گروه رزگاری خود را تسلیم نیروهای سپاه کردند. تعدادی از عناصر حزب دمکرات کردستان ایران که برای دستگیری چند تن از پیشمرگان مسلمان کرد به منزل آنان مراجعه کرده بودند، با چند پاسدار در شهر بانه درگیر شدند. در این درگیری 2 پاسدار شهید و چند نفر زخمی شدند.[۸] در پیرانشهر هم چند نفر از اعضای حزب دمکرات کردستان ایران به‌وسیله آر.پی.جی7 به یکی از مقرهای سپاه در این شهر حمله کردند. با اجرای آتش متقابل نیروهای پاسدار، مهاجمان متواری شدند. در این حمله آسیبی به افراد حاضر در مقر وارد نشد. رادیو صدای کردستان (ارگان خبری - تبلیغی حزب دمکرات) مدعی شد در این حمله 7 پاسدار کشته و 11 نفر زخمی شده‌اند.[۹] همچنین امروز 19 نفر از افراد وابسته به حزب دمکرات کردستان ایران و گروه رزگاری خود را به سپاه پاسداران مریوان معرفی و سلاح‌های انفرادی خود و چند قبضه آر.پی.جی. را تحویل دادند.[۱۰]

گزارش- 674

روزنامه‌ فیگارو در گزارشی به بررسی تأثیر آزادسازی منطقه‌ مرزی مرگور در شمال اشنویه، (محل تلاقی مرزهای سه کشور ایران، عراق و ترکیه)* بر گروه‌های ایرانی مخالف جمهوری اسلامی اعم از سلطنت‌طلب‌های مستقر در خاک ترکیه و احزاب مسلح غیرقانونی داخل کشور، پرداخته است. نویسنده‌ این گزارش که با کمک چند افسر سابق ارتش ایران از مسیر شهر وان در ترکیه به مناطق کوهستانی مرز ایران آمده است، ضمن اشاره به سهولت تردد در مناطق کردنشین ترکیه و همکاری مأموران ترک، مشاهدات و ملاقات‌های خود را با برخی افراد سلطنت‌طلب و کردهای محلی عضو گروه‌های ایرانی ضدانقلاب، تشریح و در ادامه قسمتی از گفت‌وگوهای خود با یکی از این افراد** را درج کرده است. نویسنده در این بخش، ضمن بررسی وضعیت گروه‌های سلطنت‌طلب به نقل از یک افسر سابق ارتش مدعی شده است که سلطنت‌طلبان ده‌ها هزار نیروی مسلح در خاک ترکیه و مناطقی از ایران دارند. وی همچنین به مشکلات سیاسی گروه‌های ضدانقلاب اشاره کرده و نوشته است میان احزاب و گروه‌های مسلح مخالف جمهوری اسلامی عده‌ای مانند قاسملو، همکاری با بنی‌صدر را ترجیح می‌دهند و عده‌ای هم به‌دلیل آنکه بختیار طرف‌دار یک حکومت مرکزی است، با وی مخالف هستند. نویسنده اذعان داشته است که سلطنت‌طلب‌ها بیش از آنکه قدرت واقعی داشته باشند، در آرزوی روزی هستند که شورشی فراگیر در سراسر ایران و حتی ارتش برپا شود. در ادامه‌ گزارش، تیری دژاردن نویسنده‌ مقاله، به ملاقات خود با یکی از رهبران کرد ایران - که وی را رئیس می‌نامد - در نقطه‌ای مرزی اشاره کرده که ضمن آن اختلاف‌ها‌ی بین گروه‌های گوناگون در نحوه‌ برخورد با نظام جمهوری اسلامی ایران بررسی شده است. در این بخش از گزارش که درواقع به تأثیر عملیات اخیر ایران بر مسائل داخلی این گروه‌ها اشاره دارد آمده است: «سرهنگ م که تمام مکالمات را دقیقاً برای من ترجمه می‌کرد گفت از پریروز تابه‌حال اوضاع کاملاً تغییر کرده است. کردها در آن‌سوی مرز به جان یکدیگر افتاده‌اند؛ سنار مامدی رهبر ایل معروف شکاک، علناً با قاسملو وارد جنگ شده است. ... سرهنگ م نقشه‌های گمراه‌کننده‌ سیاست کرد را در ماه‌های اخیر برای من تشریح کرد. در سال 1980، چهارمین کنگره‌ حزب دمکرات کردستان تصمیم می‌گیرد یک سیاست "همکاری نسبی" را با رژیم آیت‌الله [خمینی] که به‌خاطر مشکلاتی که با آن مواجه است، ظاهراً آماده است امتیازات بیشتری را به کردها بدهد، اتخاذ نماید. قاسملو مجدداً به‌عنوان دبیرکل حزب دمکرات کردستان انتخاب می‌شود و یک کمیته‌ مرکزی مرکب از 25 عضو انتخاب می‌گردد. چند هفته‌ بعد، 7 نفر از این 25 نفر عضو کمیته‌ مرکزی به مخالفت با قاسملو می‌پردازند ... غنی بلوریان، که 27 سال در زندان شاه به ‌سر برده بود، رئیس این 7 نفر مخالف بود [و] دیکتاتوری قاسملو را که رفته‌رفته شدیدتر می‌شد و درعین‌حال تمایل بیش از حد وی را به جناح چپ محکوم می‌کرد. باوجوداین، اختلافات اولیه اهمیت چندانی نداشت، اما چند هفته‌ای ا‌ست که سه عضو دیگر کمیته‌‌ مرکزی حزب دمکرات کردستان نیز به جمع مخالفین پیوسته‌اند، درحالی‌که این سه عضو کمیته‌ مرکزی از اهمیت بسیار برخوردارند، زیرا این سه نفر رهبران ایل‌های "شکاک"، "هارکی" و "بگ‌زاده" هستند؛ سه قبیله‌ای که دقیقاً کنترل مرز ایران و ترکیه را در دست دارند. ولی موضوعی که باعث وخامت اوضاع شده است، این است که این قبایل با افراد بارزانی یعنی ایل عراقی که کنترل منطقه‌ای موسوم به "سه مرز" یعنی کوهستان‌های مشرف به ایران، عراق و ترکیه را در دست دارند همکاری می‌کنند. این‌بار قاسملو به هیچ ترتیب نمی‌تواند اختلافات را تحمل کند و پیشمرگان کرد را به مقابله با آنان می‌فرستد، بدین‌ترتیب جنگ بین کردها شروع می‌شود و 7 نفر از اعضای کمیته‌ مرکزی به‌همراه 3 عضو دیگر به طرف‌داری از [آیت‌الله] خمینی برخاستند و پاسداران نیز وارد منطقه می‌شوند و پیشمرگان کرد هم به‌سوی شرق عقب‌نشینی می‌کنند و ارتباط با مرز نیز قطع می‌شود. تمام این وقایع رخ داده بود و مهماندار ما هنوز فرصت نکرده بود که این وقایع را به آنکارا گزارش دهد. سرهنگ م اضافه می‌کند با کردها همیشه وضع چنین بوده است! حالا برای بازشدن راه، پول بسیار و هفته‌ها وقت برای مذاکره لازم داریم. ما دیگر هیچ ‌کاری تا قبل از رسیدن زمستان نمی‌توانیم انجام دهیم!»[۱۱]

گزارش- 675

در راستای تاکتیک جدید سازمان مجاهدین خلق(منافقین) در کشاندن عناصر رده‌های پایین سازمان به خیابان‌ها و معابر با خیال واهی جلب حمایت مردم و عمومی‌کردن جریان مخالفت مسلحانه با نظام جمهوری اسلامی، ساعت 18:30 امروز، حدود 20 دختر جوان از هواداران این سازمان، براساس برنامه‌ای‌ ازپیش تعیین‌شده در چهارراه تلفن‌خانة‌ منطقه‌ نارمک و میدان رسالت تهران، تجمع کردند. این افراد که عموماً 16 تا 20 ساله بودند، درحالی‌که تعدادی بمب و مواد آتش‌زا همراه خود داشتند و شعارهایی علیه مسئولان نظام می‌دادند، با همکاری مردم و تلاش نیروهای کمیته‌ انقلاب اسلامی دستگیر شدند. علاوه‌بر این افراد، 5 نفر دیگر نیز که در برپایی این تجمع نقش داشتند، دستگیر شدند.[۱۲]

گزارش- 676

در چند مورد پرتاب نارنجک، بمب دست‌ساز و آتش‌زا در شهرهای مختلف کشور یک نفر مجروح شد و خساراتی به ‌بار آمد. 4 تن از عاملان این حوادث هم دستگیر شدند. دو نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق در میدان امام خمینی تهران، بمبی آتش‌زا را به‌سوی مردمی که عازم محل برگزاری مراسم بزرگداشت شهیدان انفجار در ساختمان نخست‌وزیری بودند، پرتاب کردند. انفجار این بمب موجب آتش‌سوزی مختصری شد، اما کسی آسیب ندید. مردم این دو نفر (یک دختر و یک پسر) را که قصد فرار داشتند، دستگیر و به نیروهای کمیته‌ مستقر در کلانتری 9 تحویل دادند.[۱۳] همچنین افراد وابسته به گروه‌های مسلح ضدانقلاب یک نارنجک دستی را به محوطه‌ ستاد مرکزی بسیج اندیمشک واقع در پشت بازار این شهر، پرتاب کردند. براثر انفجار ایجادشده یک نفر از ناحیه‌ پا به‌طور سطحی مجروح شد. مهاجمان نیز متواری شدند. در حادثه‌ دیگری در همین شهر، افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به‌سمت در ورودی دفتر حزب جمهوری اسلامی تیراندازی کردند. این اقدام تلفاتی نداشت.[۱۴] در بجنورد نیز دو بمب دست‌ساز به منزل یکی از افراد متعهد شهر پرتاب شد که فقط یکی از آنها عمل کرد، اما خسارتی به بار نیاورد. به گزارش سپاه پاسداران، دراین‌خصوص 2 نفر شناسایی و دستگیر شده‌اند.[۱۵] براثر پرتاب یک بمب دست‌ساز به‌طرف کانون انجمن اسلامی دانش‌آموزان شهر اراک، به ساختمان این انجمن خسارت اندکی وارد شد.[۱۶] در روستای ول آقوز از توابع کردکوی استان مازندران هم بمب دست‌سازی به منزل یکی از افراد سپاه کردکوی پرتاب شد. انفجار این بمب موجب آتش‌سوزی و تخریب تعدادی از وسایل خانه شد، اما کسی آسیب ندید. مهاجمان نیز گریختند.[۱۷] در اردبیل، پرتاب نارنجکی دستی به منزل یکی از افراد متعهد شهر، خسارت اندکی به در ورودی ساختمان وارد کرد، این انفجار تلفات جانی نداشت.[۱۸]

گزارش- 677

در اقدامات تروریستی امروز افراد ضدانقلاب، یک معلم در تهران، صاحب یک دکه در آمل و یک پاسدار در تبریز شهید شدند و یک مورد تیراندازی به اتومبیل گشت کمیته در بابل و همچنین یک مورد اقدام به ترور در مشهد ناکام ماند. اکبر ناسخیان یکی از معلمان متعهد تهران و عضو انجمن اسلامی معلمان، به‌دست افراد مسلح وابسته به گروه‌های ضدانقلاب در مقابل دفتر حزب جمهوری اسلامی در خیابان امیرکبیر تهران، ترور شد و به شهادت رسید.[۱۹] صبح امروز در اقدام دیگری، دو موتورسوار مسلح مرتضی حسنی، صاحب یک دکه‌ گازپرکنی را در شهر آمل ترور کردند. مهاجمان به‌بهانه‌ پرسیدن آدرس به دکه‌ این فرد نزدیک شده و با شلیک گلوله وی را به شهادت رسانده و متواری شدند. پاسداران سپاه هنگام تجسس در اطراف محل حادثه یکی از مهاجمان را درون یک خودرو پیکان شناسایی و دستگیر کردند.[۲۰] در تبریز هم دو پاسدار هدف سوءقصد چند نفر از افراد وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی قرار گرفتند. یکی از آنان به نام رحیم پورخیاط، براثر شدت جراحات پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. پاسدار دوم که درصدد تعقیب ضاربان برآمده بود، از ناحیه‌ دست و شکم مجروح شد. مهاجمان نیز گریختند.[۲۱] در بابل، دو نفر از اعضای بسیج سپاه پاسداران که با موتورسیکلت در خیابان کمربندی شرقی شهر درحال حرکت بودند، هدف رگبار مسلسل سرنشینان مسلح یک اتومبیل پژو قرار گرفتند و از ناحیه‌ کمر و پا مجروح شدند. خودرو مهاجمان نیز بدون توقف از محل حادثه دور شد.[۲۲] در حادثه‌ مشابه دیگری در همین شهر، سرنشینان مسلح یک پیکان هنگام عبور از خیابان آیت‌الله طالقانی به‌سمت اتومبیل گشت پاسداران کمیته‌ انقلاب اسلامی تیراندازی کردند. در این حادثه به کسی آسیب نرسید و مهاجمان نیز متواری شدند.[۲۳] دو فرد مسلح با هدف ترور یکی از افراد متعهد مشهد وارد مغازه‌ این فرد شدند، اما به‌دلیل گیرکردن تیر در اسلحه‌ کلت موفق به اجرای نقشه‌ خود نشدند و ناگزیر فرار کردند، در همین هنگام نیروهای گشت سپاه پاسداران سر رسیدند و با تعقیب مهاجمان و تیراندازی به‌سمت آنها، هر دو را درحالی‌که یک نفرشان براثر اصابت تیر به پایش مجروح شده بود، دستگیر کردند.[۲۴]

گزارش- 678

در درگیری نیروهای سپاه پاسداران با افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در مشهد و بندرعباس 3 نفر مجروح و 2 تن از عناصر سازمان هم دستگیر شدند. نیروهای سپاه پاسداران مشهد به فردی مشکوک شدند و او را تعقیب کردند. این شخص وقتی متوجه پاسداران شد یک نارنجک به‌سوی آنان پرتاب کرد، که براثر انفجار آن 3 نفر مجروح شدند. فرد مهاجم نیز با تیراندازی پاسداران از ناحیه‌ پا مجروح و دستگیر شد.[۲۵] همچنین در درگیری نیروهای گشت سپاه پاسداران بندرعباس با دو فرد مسلح وابسته به سازمان مجاهدین خلق در مقابل بیمارستان شهید محمدی این شهر، یکی از افراد سازمان زخمی و دستگیر شد، اما فرد دوم فرار کرد. از این افراد سلاح یوزی با مهمات مربوط به آن به ‌دست آمد. در این درگیری به نیروهای سپاه آسیب نرسید.[۲۶]

گزارش- 679

تعدادی از افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و گروه پیکار در 6 شهر کشور دستگیر شدند. همچنین 10 هوادار نادم سازمان مجاهدین خلق در رضوانشهر آزاد شدند. در مشهد، 2 نفر از افراد سازمان مجاهدین خلق دستگیر شدند. این افراد که عضو تیم‌های ترور سازمان بودند، اقدام به ترور یک کارمند اداره‌ ثبت ‌احوال خراسان و یکی از افراد متعهد مشهد کرده بودند.[۲۷] یکی دیگر از اعضای این سازمان که مسئول تدارکات خانه‌های تیمی در شهر گرگان بود، با تلاش نیروهای سپاه پاسداران دستگیر شد؛ اما دقایقی بعد با خوردن قرص سیانور خودکشی کرد.[۲۸] همچنین یکی از افراد سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر که برای انتخابات مجلس شورای اسلامی از استان گیلان کاندید شده بود، در تهران شناسایی و دستگیر شد.[۲۹] در چالوس هم با کشف یک خانه‌ تیمی، یکی از اعضای سازمان مجاهدین خلق دستگیر شد. از این خانه همچنین یک سلاح ژ3، یک کلت، یک نارنجک ساچمه‌ای و 4 خشاب ژ3 به ‌دست آمد.[۳۰] با همکاری گسترده‌ مردم 12 نفر از هواداران فعال سازمان مجاهدین خلق در لنگرود و یکی از روستاهای تابعه‌ آن (روستای دریاکنار) شناسایی و دستگیر شدند.[۳۱] در یک عملیات طراحی‌شده، نیروهای سپاه پاسداران، 5 نفر از افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق و سازمان پیکار را در ارومیه دستگیر کردند.[۳۲] روابط عمومی ستاد مرکزی کمیته‌ انقلاب اسلامی نیز اعلام کرد: در هفته‌ گذشته، 17 اتومبیل که افراد سازمان مجاهدین خلق(منافقین) و سازمان پیکار برای اجرای عملیات ترور و انفجار سرقت کرده بودند، کشف شد. از داخل این خودروها تعدادی اسلحه و مهمات به ‌دست آمد و چند نفر نیز دراین‌رابطه دستگیر شدند.[۳۳] همچنین در رضوانشهر استان گیلان، 10 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق که دستگیر شده بودند، با اظهار ندامت و دادن تعهد آزاد شدند.[۳۴]

گزارش- 680

درپی اعلام مواضع بنی‌صدر و رجوی درباره‌ آغازگر جنگ و متهم‌کردن مسئولان جمهوری اسلامی ایران به تحریک عراق برای حمله به ایران - که مورد استناد و استقبال مقامات عراقی نیز قرار گرفت - امروز رادیو بغداد با پخش برنامه‌ای از عملکرد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) تمجید کرد و به این ترتیب گام دیگری برای نزدیک‌کردن این سازمان به حاکمان بغداد برداشت. این برنامه درواقع پیام متقابل مسئولان عراقی به مواضع حمایت‌گرانه‌ سازمان از عراق برای جلب حمایت‌های مادی و تدارکاتی این کشور بود. رادیو بغداد در این برنامه باوجود تعریف و تمجید فراوان از رجوی و تلاش سازمان سخنی از بنی‌صدر به میان نیاورد تا دقت ‌نظر خود را به اختلاف دیدگاه بنی‌صدر و رجوی درمورد نزدیک‌شدن به بغداد نمایان کند. این رادیو در بخشی از برنامه خود گفت: «ماجرای سفر رهبر مجاهدین خلق را آخوندها فرار می‌دانند، رجوی در مصاحبه اظهار داشت که برای انجام کار تشکیلاتی عازم فرانسه گشته است، ولی رژیم در بوق و کرنا دمید که رجوی با بنی‌صدر فرار کرده است، اما ما می‌خواهیم یادآور شویم که در یک کار تشکیلاتی مثل مجاهدین خلق هرگز وجود شخصی نمی‌تواند تعیین‌کننده باشد. شخص در تشکیلات مجاهدین سرنوشت‌ساز نیست، بلکه این گروه است که می‌تواند تعیین‌کننده‌ خط سیر باشد. رجوی رهبر و پاسخ‌گوی مجاهدین خلق باوجود کمیته‌ مرکزی و رهبران قدرتمند دیگری که اکثراً مخفی هستند و ناشناخته، به‌هیچ‌وجه نگران وضع داخل نیست و نخواهد بود. رهبر مجاهدین خلق طی اعلامیه‌ها و مصاحبه‌ها اثبات نمود به‌حق توانایی آن را دارد رهبری گروهی مقتدر مثل مجاهدین را بر عهده داشته باشد. کمبود رهبری چون رجوی به‌‌هیچ‌وجه در داخل حس نمی‌شود و مجاهدین با تمام قدرت درجهت سرنگونی رژیم دیکتاتوری آخوندی می‌کوشند.»[۳۵]

گزارش- 681

نماینده‌ سازمان چریک‌های فدایی خلق شاخه‌ اکثریت در رامسر، با مراجعه به سپاه پاسداران این شهر تعدادی اسلحه و مهمات که دراختیار این سازمان بود، تحویل داد. در گزارش سپاه پاسداران به مقدار این تجهیزات اشاره نشده است.[۳۶] در شیراز هم نماینده‌ این سازمان 3 قبضه سلاح کمری با تعدادی فشنگ را به نیروهای سپاه پاسداران تحویل داد.[۳۷]

گزارش- 682

امام خمینی صبح امروز در دیدار اعضای هیئت دولت با ایشان، مهم‌ترین مسائل جاری کشور را تبیین کردند. رهبر انقلاب اسلامی درمورد تبلیغات رسانه‌ای غربی‌ها برای القای سقوط قریب‌الوقوع نظام جمهوری اسلامی گفتند: «این ترورها هرچه باشد، کشور ما را هیچ در آن تغییر نداده، این، این است که یک نخست‌وزیری ترور می‌شود، همان روزش نخست‌وزیر دیگر تعیین می‌شود؛ یک رئیس‌جمهور ترور می‌شود، در موعد قانونی‌اش یا زودتر شاید، یک رئیس‌جمهور تعیین می‌شود. البته ما متأسفیم و می‌دانیم که شخصیت‌های بزرگی از دست رفته‌اند و یادشان گرامی! لکن [ازبین‌رفتن] شخصیت‌ها اسباب این نمی‌شود، که یک مملکتی که سی‌و چند میلیون جمعیت دارد و همه مصمم و همه حاضر، یک افرادی که وقتی‌که همین شخصیت‌ها به شهادت می‌رسند، خانواده‌هایشان و برادرهایشان و بچه‌های کوچکشان می‌آیند صحبت می‌کنند و دلداری به مردم می‌دهند؛ بچة کوچک می‌آید، می‌گوید که مردم باید به انسجام خودشان ادامه دهند. یک همچو کشوری که این‌طوری شده - و این از برکت اسلام است که مردم این‌طوری در صحنه حاضرند - وقتی این‌طوری شد، دیگر معنا ندارد که کسی بگوید که به یک مویی بسته است و تزلزل حاصل شده است. ...» امام خمینی در بخش دیگری از سخنانشان درمورد وضعیت جنگ و اقدام عراق در دستاویز قراردادن موضوع صلح برای خروج از وضعیت نامناسبی که در آن قرار گرفته است، فرمودند: «صدام می‌خواست که سه چهار روزه یک کشوری را بگیرد، حالا یک سال است که باز می‌بینیم که او شکستش زیاد است و ما بحمدالله، جلوتر داریم می‌رویم و ان‌شاءالله، زودتر هم جلو خواهیم رفت. وقتی صدام می‌بیند تمام آبرویش بسته به این است که یک کاری بکند، یک صلحی، یک صلحی که برای او لااقل، یک قدری سرپوش باشد بکند و ایران حاضر نمی‌شود مذاکره کند، مگر اینکه او کنار برود و از بین برود، خوب، البته او باید دشمن بشود و بگوید که ما پنج ‌هزار نفر را کشته‌ایم. همین چند روز شکست فاحش در دو سه جا خوردند، او گفته است که ما پنج هزار نفر از ایرانی‌ها را کشتیم و چه کردیم و چه کردیم. خوب اگر این را نگوید، چه بکند؟! باید یک همچو چیزهایی بگوید. یا آنهایی که از اینجا شکست خوردند و رفتند، اگر این شیطنت‌ها را نکنند، چه بکنند؟!» ایشان همچنین با اشاره به تلاش رسانه‌های تبلیغاتی غرب برای محکوم‌کردن جمهوری اسلامی و حمایت از بنی‌صدر و سازمان مجاهدین خلق(منافقین) افزودند: «اگر از یک ملتی که آنها را بیرون کرده است و به‌جای آنها، وفاداری خودش را به اسلام اعلام کرده است و در خیابان‌ها می‌ریزد و اعلام می‌کند و می‌گوید که ما خودمان حاضریم بیاییم شماها [مقامات و مسئولان کشور] را حفظ کنیم و دولت خودمان را، مجلس خودمان را حفظ کنیم، این چیزی را که از ملت می‌بینند که در غیاب آنها - آنها فرار کردند و در غیاب آنها - مردم این‌طور سرِ شوق هستند و این‌طور مردم متوجه به حفظ دولت خودشان هستند و مجلس خودشان هستند، خوب، آنها باید به ما بد بگویند؛ نمی‌شود نگویند، باید ما را خون‌خوار حساب کنند که اینها آدم‌کش‌اند و اینها. آنها خودشان این آدم‌ها را می‌کشند، بسیار مردم صالح خیلی خوبی هستند که رجایی را، آقای باهنر را - نمی‌دانم - آقای قدوسی را، اینها را کشته‌اند، این خیلی آنها کارهای بزرگ کرده‌اند!» رهبر انقلاب در پایان بیاناتشان با تأکید بر نقش مردم در استحکام نظام جمهوری اسلامی، رعایت اصول امنیتی را به مسئولان گوشزد کرده و گفتند: «درهرصورت، ما نمی‌ترسیم از اینکه به ما بگویند چه شد و ما بحمدالله در داخلمان، وقتی‌که ملاحظه می‌کنیم، [مشکل نداریم]. خوب، بیایند اشخاص همه که در خارج هستند و خیال می‌کنند یک همچو مسائلی هست، بیایند ببینند و مطالعه کنند ایران را؛ ببینند دولتش آیا نقصی دارد؟ آیا تزلزلی در دولت هست؟ آیا مردم متزلزل‌اند؟ بازارهای ایران بسته شده است؟ اعتصابات در کار است؟ از هیچ‌یک از اینها نیست؛ مردم زندگی‌شان سر جای خودش و به زندگی خودشان، روزمرة خودشان دارند ادامه می‌دهند و همه هم حاضر در وقعه [واقعه] هستند و در صحنه هستند و کشور را از خودشان می‌دانند و دولت را از خودشان می‌دانند و همه چیزها به ‌دست خودشان است و هروقت هم هریک از شما آقایان - خدای‌نخواسته - تخلفی بکنید، خود مردم به حسابتان می‌رسند. این مردم‌اند که در صحنه هستند. بنابراین، ما چه تزلزلی داریم که از خارج هی، هر روز در این مقالاتشان می‌نویسند و برای من می‌آید - این خبرگزاری‌ها می‌دهند برای من - هر روز نوشته می‌شود به اینکه ایران دیگر رفته از بین و تمام شد. و - عرض می‌کنم - کجایش تمام شد؟ همین ایران هست و همین بازارها به‌جای خودشان هست و وفور نعمت هم بحمدالله، هست. شما با دل محکم - و دژ شما اسلام است، پشتوانة شما خدای تبارک و تعالی است، صاحب این مملکت امام زمان - سلام‌الله‌علیه - است با دل محکم - مشغول کارتان بشوید و از هیچ‌یک از این مسائل نترسید. البته باید اوضاع امنیتی هم با کمال دقت ملاحظه بشود؛ برای اینکه هریک از شما موظفید که خودتان را حفظ کنید. وظیفة اسلامی است که خودتان را حفظ کنید و علاوه‌براین، وظیفه حالا بیشتر است از سابق - از - حفظ خود آدم. و به مسائلی که مردم دارند رسیدگی کنید.»[۳۸] گفتنی است در ابتدای این ملاقات، آیت‌الله مهدوی کنی نخست‌وزیر، برنامه‌های دولت را که بیشتر مبتنی‌بر برنامه‌های دولت شهید باهنر بود، بیان کرد که مورد تأیید امام قرار گرفت.[۳۹]

گزارش- 683

امروز حدود 60 نفر از هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با حمله به ساختمان کنسولگری ایران در لندن، برای مدت کوتاهی آنجا را اشغال کردند. این عده پس از تخریب بخشی از اموال کنسولگری، شعارهایی علیه جمهوری اسلامی و امام خمینی روی دیوارها نوشتند. درپی این اقدام، پلیس وارد عمل شد و پس از بستن خیابان‌های اطراف کنسولگری، مهاجمان را از ساختمان خارج و به مقر پلیس منتقل کرد.[۴۰] خبرگزاری پارس اعلام کرد که در این حادثه 10 نفر از کارکنان کنسولگری و اعضای اتحادیه‌ انجمن‌های اسلامی دانشجویان که قصد جلوگیری از اقدامات مهاجمان را داشتند مجروح شدند و 4 نفر از آنان به بیمارستان انتقال یافتند. منابع پلیس نیز با بیان اینکه 51 نفر از مهاجمان را دستگیر کرده‌اند، افزودند خسارت‌های فراوانی به داخل ساختمان وارد شده است.[۴۱]

گزارش- 684

محمد فخری کاردار سفارت ایران در عربستان، درباره‌ شرایط ایران برای پایان‌دادن به جنگ با عراق گفت: ایران خواهان جنگ با مردم عراق نیست و تا هنگامی‌که ارتش عراق اراضی ایران را تخلیه نکند، ایران نمی‌تواند به شرط پیشنهادی کمیته حسن‌نیت سازمان کنفرانس اسلامی و هیئت کشورهای غیرمتعهد عمل کند. وی افزود: پس از تخلیه‌ اراضی، امکان بررسی موضوع زیر نظر برادران مسلمان وجود دارد. ما با مردم عراق که مسلمان هستند جنگ نداریم و آنها برادران ما هستند. فخری همچنین تأکید کرد که ایران مایل نیست با هیچ طرف مسلمانی وارد جنگ شود.[۴۲]

گزارش- 685

باوجود اقدام برخی نشریات به درج مصاحبه‌های بنی‌صدر، اغلب رسانه‌ها و خبرگزاری‌ها به سازمان مجاهدین خلق(منافقین) توجه بیشتری نشان می‌دهند و از آن با عناوینی مانند "بزرگ‌ترین گروه زیرزمینی" و "گروهی که نقش عمده‌ای در سقوط شاه ایفا کرده است" یاد می‌کنند. از سوی دیگر، رجوی هم می‌کوشد تا چهره‌ جدیدی از خود و سازمان ترسیم کند. تأکید رجوی بر "اسلام متفاوت" از "اسلام امام خمینی" و مقابله با نظام جمهوری اسلامی ایران ازجمله اقدامات وی برای رفع موانع موجود بر سر راه همکاری متقابل سازمان مجاهدین خلق و رسانه‌ها و کشورهای غربی است. نشریه‌ امریکایی تایم در مطلبی که در شماره‌ امروز خود به چاپ رسانده، آورده است: «یکی از رهبران مجاهدین خلق ایران اظهار داشته انفجار بمب که باعث مرگ رجایی رئیس‌جمهور و باهنر نخست‌وزیر شد [یکی] از عملیات[های] سازمان وی بوده است.» این مجله در شماره‌ اخیر خود نوشت: «مسعود رجوی با هزاران مرد مسلح تحت فرماندهی خود در داخل ایران جدی‌ترین خطرات را متوجه جمهوری اسلامی [امام] خمینی می‌کند.» تایم از قول رجوی افزود: «قتل رهبران ایران با این بمب‌گذاری‌ها پاسخ صحیحی به ... دولت است، به گفته‌ رجوی راه‌حل دیگری وجود ندارد، [امام] خمینی خیلی ضعیف شده و 90 درصد طرف‌داران خود را از دست داده است. ما حالت تهاجمی داریم و [امام] خمینی حالت دفاعی.» خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز از مصاحبه‌ خود با مسعود رجوی چنین گزارش داد: «رجوی گفت بزرگ‌ترین گروه زیرزمینی ایران قصد سرنگونی [امام] خمینی را دارد، اما نمی‌خواهد که جمهوری اسلامی را ساقط کند. ... رجوی گفت اسلام، اسلامی دمکراتیک و مترقی خواهد بود. وی در قسمت دیگر مصاحبه‌اش افزود دولت [امام] خمینی به‌زودی سقوط خواهد کرد. او درمورد سرنوشت [امام] خمینی افزود، او باید تحویل دادگاه خلق شود.»[۴۳]

گزارش- 686

تأکید بر مبارزه‌ مسلحانه با جمهوری اسلامی ایران و تصمیم برای ساماندهی نیروهای مخالف برای سرنگونی قریب‌الوقوع نظام سیاسی ایران اصلی‌ترین موضوعاتی است که ابوالحسن بنی‌صدر در مصاحبه‌های اخیر خود به آنها پرداخته است. بنی‌صدر در قسمتی از گفت‌وگویش با مجله‌ نیوزویک (چاپ سوئیس) با استفاده از ادبیاتی مشابه سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، به‌صراحت به اقدامات مسلحانه و استفاده از اسلحه اعتراف کرده است. در بخشی از این مصاحبه آمده است: « نیوزویک: آیا شما و متحدانتان می‌توانید رژیم [آیت‌الله] خمینی را سرنگون کنید؟ بنی‌صدر: اکنون این بازی یک مقاومت است و [آیت‌الله] خمینی ورق‌های زیادی برای بازی‌کردن ندارد. بنابراین ما می‌توانیم یک انتخابات واقعی ترتیب داده و یک رژیم دمکراتیک برقرار سازیم. س: آیا احساس می‌کنید که شما به یک سازمان احتیاج دارید؟ ج: یک حزب سیاسی اکنون بی‌معنی است. [آیت‌الله] خمینی یک پلیس دولتی به وجود آورده؛ برای مقاومت علیه پلیس دولتی ما مجبور به استفاده از اسلحه می‌باشیم؛* این است آنچه مجاهدین درحال انجامش می‌باشند. س: آیا این فعالیت‌ها [آیت‌الله] خمینی را سرنگون خواهد کرد؟ ج: بله، [آیت‌الله] خمینی هرگز فکر نمی‌کرد که مردم علیه او مقاومت کنند ... و پیش‌بینی او غلط بوده است. او ممکن است فکر کند که آرامش به ایران بازخواهد گشت، اما او در اشتباه است.»[۴۴]

گزارش- 687

هدف عراق از حمله به ایران و زمین‌گیر شدن ارتش آن کشور پس از پیشروی اولیه، اذعان به اقدام صدام حسین به فسخ قرارداد مرزی 1975 بین دو کشور و ناکامی ارتش عراق در دستیابی به اهداف نظامی خود به‌دلیل مقاومت و شور مردم ایران در دفاع از میهن خود از مهم‌ترین محورهای مقاله روزنامه‌ امریکایی لوس آنجلس تایمز با عنوان "جنگ فراموش‌شده‌ ایران و عراق"می‌باشد. در بخشی از این مقاله آمده است: «در آغاز، گمان می‌رفت که جنگ ایران و عراق بیش از چهار یا پنج روز به طول نینجامد و قرار بود ارتش عراق مردم ایران را گوشمالی دهد و آنان را که به‌خاطر خصلت انقلابی‌شان آشوب به پا می‌کردند بر سر جای خود بنشانند. اما همه‌ پیش‌بینی‌ها نقش بر آب شدند. ... اینک جنگ عراق و ایران به‌صورت جنگ فراموش‌شده‌ای درآمده است، دیگر حمله‌های مهمی صورت نمی‌گیرد و هر دو سوی متخاصم در انبوه خمپاره‌ها و بمب‌ها دفن شده‌اند. عراقی‌ها هنوز کلیه‌ مناطقی را که در نخستین روزهای جنگ به اشغال خود درآورده بودند زیر کنترل دارند، اما بیشتر از آن نتوانسته‌اند پیشروی کنند. جاده‌های آسفالت ارتباط بغداد را با سربازان آن کشور برقرار می‌کنند و روزنامه‌های عراقی هر روز در جبهه‌ها توزیع می‌شوند. جنگ چندروز‌ (صدام) اکنون به بازی انتظار تبدیل شده است و هیچ‌کدام از دو کشور درگیر تمایلی به گفت‌وگو نشان نمی‌دهند. صدام حسین رئیس‌جمهور عراق، قبلاً پیشنهاد مذاکره داده است، اما رهبران ایران به پیشنهاد وی وقعی ننهاده‌اند. عراق انگیزه‌ خود را در افروختن آتش جنگ، بازستانی آبراه شط‌العرب [اروندرود] عنوان ساخته است. درست پیش از شروع زدوخوردهای اصلی، صدام حسین معاهده‌ سال 1975 را کان‌لم‌یکن اعلام کرد. به استناد این معاهده که درپی حصول توافق مابین رژیم عراق و شاه ایران به امضا رسیده بود، خط وسط آبراه استراتژیکی شط‌العرب [اروندرود] مرز ملی دو طرف قلمداد شده بود. شط‌العرب [اروندرود] که نقطه‌ تلاقی دو رود دجله و فرات در دهانه‌ خلیج‌فارس است، تنها راه ارتباطی عراق به دریا محسوب می‌شود. هدف‌های صدام از پیش‌گامی در جنگ هرچه که باشد، باید اعتراف کرد که به مقاصد خود نایل نشده و نتوانسته است پیروزی سریعی را در مبارزه با ایرانیان به ‌دست بیاورد. شور و اشتیاقی که ایرانیان به شهادت نشان می‌دهند امکان دارد در استحکام و پایمردی آنها تأثیر بسزایی داشته باشد. شواهدی در دست است دال بر آنکه [ایران] خود را برای ادامه‌ دومین سال جنگ آماده می‌کند. ... از شواهد موجود چنین برمی‌آید که ارتش ایران موفق شده است مقادیری از قطعات یدکی مورد نیاز هواپیماها و دیگر ادوات جنگی خود را تهیه کند. درحال‌حاضر، آنچه که به‌صورت یک سؤال مهم درآمده است این است که آشوب‌های داخلی ایران چه تأثیری می‌تواند در روند جنگ [با] عراق باقی بگذارد؟ قتل محمدعلی رجایی، محمدجواد باهنر و دادستان کل انقلاب علی قدوسی، آخرین فصل از داستان پرخشونت ایران را تشکیل می‌دهد. داستانی که امروز در زمره‌ ویژگی‌های خاص ایران درآمده است. یک ناظر غربی می‌گفت: مسئله این است که آیا [امام] خمینی می‌تواند انسجام کشور را حفظ کند یا نه؟ اگر پاسخ منفی است باید پذیرفت که جنگ در مسیر خود به انحراف کشیده خواهد شد.»[۴۵]





منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/16

  1. سند شماره 417658 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری دشت آزادگان به استانداری خوزستان، 23/6/1360، ص2.
  2. سند شماره 417658 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانداری دشت آزادگان به استانداری خوزستان، 23/6/1360، ص2.
  3. سند شماره 145009 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی قرارگاه مقدم نزاجا (رکن2) کرمانشاه، شماره 116، 27/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 152419 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 17/6/1360، سند تک‌برگی.
  4. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 171، 17/6/1360، ص3، امان - خبرگزاری کویت، 16/6/1360.
  5. سند شماره 52147 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه7 (کرمانشاه) به فرماندهی سپاه مرکز، 15/6/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص21.
  6. سید علی بنی‌لوحی، هادی مرادپیری و محسن محمدی، نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تابستان 1379، ص200؛ و - مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه‌ تاریخ جنگ، شماره 9، سال سوم، ص38.
  7. سند شماره 5103 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات عملیات خوزستان به فرماندهی سپاه پاسداران خوزستان، 24/6/1360، صص 8 - 1.
  8. سید علی بنی‌لوحی، هادی مرادپیری و محسن محمدی، نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تابستان 1379، ص200؛ و - مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه‌ تاریخ جنگ، شماره 9، سال سوم، ص38.
  9. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 175، 21/6/1360، ص15 ضمیمه، رادیو صدای کردستان، 20/6/1360؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 217، 18/6/1360، ص5.
  10. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص6.
  11. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 95، 21/7/1360، صص 18 و 19، فیگارو.
  12. روزنامه‌ کیهان، 18/6/1360، ص3.
  13. روزنامه‌ اطلاعات، 18/6/1360، ص4.
  14. مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص5؛ و - سند شماره 34820 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شاجا به وزارت کشور، 17/6/1360، سند تک‌برگی.
  15. مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 218، 31/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 53663 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی مشهد به فرماندهی مرکز، 18/6/1360، سند تک‌برگی.
  16. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص13.
  17. همان.
  18. همان.
  19. روزنامه‌ کیهان، 17/6/1360، ص2.
  20. روزنامه‌ کیهان، 23/6/1360، ص3؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
  21. سند شماره 52147 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه منطقه7 (کرمانشاه) به فرماندهی سپاه مرکز، 15/6/1360، سند تک‌برگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص21.
  22. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص4.
  23. روزنامه‌ کیهان، 23/6/1360، ص3؛ و - روزنامه‌ اطلاعات، 21/6/1360، ص23.
  24. روزنامه‌ کیهان،‌ 21/6/1360، ص4.
  25. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص4.
  26. مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 217، 18/6/1360، ص5؛ و - سند شماره 53657 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه7 (کرمان) به تهران (فرماندهی سپاه)، 17/6/1360، سند تک‌برگی.
  27. روزنامه‌ کیهان، 17/6/1360، ص3.
  28. سند شماره 174080 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد منطقه3 (فرماندهی) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 17/6/1360، ص2؛ و - مرکز خبر روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 217، 18/6/1360، ص4.
  29. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص13.
  30. همان، ص4.
  31. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص2.
  32. همان.
  33. همان.
  34. همان.
  35. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 171، 17/6/1360، ص17 ضمیمه، رادیو بغداد، 16/6/1360.
  36. سند شماره 174081 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (فرماندهی) به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ستاد مرکزی (فرماندهی)، 16/6/1360، سند تک‌برگی؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه‌ خبرنامه، شماره 217، 18/6/1360، ص2.
  37. روزنامه‌ اطلاعات، 17/6/1360، ص13.
  38. سید علی بنی‌لوحی، هادی مرادپیری و محسن محمدی، نبردهای شرق کارون به روایت فرماندهان، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، تابستان 1379، ص200؛ و - مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، فصلنامه‌ تاریخ جنگ، شماره 9، سال سوم، ص38.
  39. همان، ص185.
  40. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 171، 17/6/1360، صص 5 و 6 ضمیمه، رادیو لندن، 16/6/1360.
  41. همان، ص8، لندن - خبرگزاری پارس، 16/6/1360؛ و - روزنامه‌ کیهان، 17/6/1360، ص16.
  42. خبرگزاری پارس، نشریه‌ گزارش‌های ویژه، شماره 172، 18/6/1360، ص14، جده - خبرگزاری پارس، 16/6/1360.
  43. دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 23، 29/6/1360، صص 49 و 50، آسوشیتدپرس، مجله تایم.
  44. اداره کل مطبوعات و رسانه‌های خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 78، 12/6/1360، صص 6 و 7، نیوزویک (اروپا).
  45. همان، شماره 92، 14/7/1360، صص 27 - 24، به نقل از لوس‌آنجلس تایمز (امریکا)، 16/6/1360.