1361.02.17
روزشمار جنگ سال 1361 1361.02.17 | |
---|---|
نامهای دیگر | هفده اردیبهشت |
تاریخ شمسی | 1361.02.17 |
تاریخ میلادی | 7 مه 1982 |
تاریخ قمری | 13 رجب 1402 |
گزارش- 1
1. در هشتمین روز عملیات بیتالمقدس، رزمندگان ایران برای نخستینبار از زمان شروع جنگ به نوار مرزی رسیدند و حدود 5 کیلومتر از آن را در حدفاصل کوشک و شلمچه در اختیار گرفتند. یگانهای قرارگاه فتح و قرارگاه نصر که دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس را از ساعت 22:15 روز گذشته آغاز کردهاند، در حدفاصل کیلومتر80 و کیلومتر103 جاده اهواز خرمشهر ضمن درگیری و انهدام قوای لشکر3 زرهی عراق، بهسوی نوار مرزی درحال پیشروی هستند. ساعت 00:15 دقیقه بامداد امروز، فرمانده یک گردان تانک عراق اعلام کرد: «ما در محاصره نیروهای ایران هستیم و تعدادی از تانکهای ما منهدم شده و آرایش ما به هم خورده است.» ساعت00:30 بامداد فرمانده یک یگان دیگر عراقی گزارش داد: «تمام افراد درحال عقبنشینی میباشند. بعضی از نیروها کشته شدهاند و یگان بهکلی از بین رفته است.»[۱] دقایقی پس از ساعت 01:00 بامداد، پست شنود سپاه در قرارگاه مرکزی کربلا اعلام کرد که قرارگاه فرماندهی تیپ12 زرهی از لشکر3 زرهی عراق توسط یگانهای قرارگاه فتح محاصره شده است و تقاضای کمک میکند و بیشتر نیروهایش درحال فرار هستند. حدود ساعت01:30 هم خبر رسید که قرارگاه فرماندهی تیپ6 زرهی از لشکر3 به محاصره نیروهای قرارگاه نصر درآمده است. رحیم صفوی، مسئول عملیات سپاه پاسداران که در مقر فرماندهی قرارگاه نصر حضور دارد در تماس با فرمانده تیپ27 محمد رسولالله(ص) (از نصر2) گفت: «همت، [جانشین فرمانده تیپ] قرارگاه تیپ6 [زرهی عراق] را محاصره کردید؟ بگو حلقه محاصره را تنگتر کرده و نابودش کنند.»[۲] در ساعت02:30 بامداد، عمده قوای لشکر3 زرهی عراق در غرب جاده اهواز خرمشهر و در مقابل قرارگاه فتح و قرارگاه نصر در محاصره قرار گرفته، یا عقبنشینی کردند، اما یگانهای خودی هنوز به نوار مرزی نرسیده بودند. آنها ضمن انهدام دو گردان زرهی، با یگانهای دیگر دشمن درگیر شدند. حدود ساعت 03:00 اعلام شد نصر2 (تیپ27 محمد رسولالله(ص) سپاه پاسداران و تیپ2 لشکر21 پیاده ارتش) به نوار مرزی رسیده است.[۳] ساعت 03:24 هم فتح1 (تیپ14 امام حسین(ع) سپاه پاسداران و تیپ1 لشکر92 زرهی ارتش) خبر رسیدن و دستیابی به مرز را گزارش کرد. مشابه همین خبر نیز در ساعت 03:35 ازسوی فتح4 (تیپ25 کربلا سپاه پاسداران و تیپ55 هوابرد و تیپ37 زرهی ارتش) اعلام شد.[۴] گزارشهای دستیابی نیروهای خودی به نوار مرزی درحالی اعلام میشد که شواهد و قرائن موجود بیانگر آن بود که تا ساعت 04:00 یگانهای ایران در هیچیک از محورها به مرز نرسیده و همچنان با دشمن درگیر هستند. درحقیقت، رزمندگان خاکریز دژ مرزی را که در دوکیلومتری شرق نوار مرزی قرار دارد، بهاشتباه نوار مرزی تصور کرده بودند. از آنجا که جهت حرکت رزمندگان ایران بهطرف نوار مرزی و در امتداد جاده حسینیه بصره بود، شواهد نشان میداد که ارتش عراق با نگرانی از احتمال نفوذ نیروهای ایران به داخل خاک آن کشور در تلاش برآمده است تا علاوهبر محکم نگهداشتن خط پدافندیاش در شمال شلمچه و خرمشهر، با استقرار قوای خود در نوار مرزی سدی محکم دربرابر نفوذ رزمندگان ایران ایجاد کند. بر همین اساس، حدود ساعت 04:00 پس از اینکه پست شنود سپاه در قرارگاه کربلا از دستور عقبنشینی ارتش عراق به واحدهای خود خبر داد، محسن رضایی که همراه سرهنگ صیاد شیرازی هدایت عملیات را برعهده دارد، در تماسی با سرهنگ حسین حسنی سعدی (فرمانده ارتشی قرارگاه نصر) گفت: «دشمن، از سپاه سومش به او گفتهاند که برو عقب مرز؛ و این هم بهخاطر این است که ردههای تانک و پیاده که ارتباطات آنها بهکلی قطع شده، احتیاج دارند هم برای صدمات کمتر و هم برای سازماندهی، اینها را ببرند پشت مرز. این را به بچهها بگویید به مرز زودتر برسند.» سرهنگ حسنی سعدی پاسخ داد: «چشم، تلاشمان این است که اینها هرچه زودتر به هدفی که داریم برسند.»[۵] حدود ساعت04:10، فتح3 (تیپ8 نجف سپاه و تیپ3 زرهی لشکر92 ارتش) نیز همان تصور اشتباه یگانهای دیگر در دستیابی به مرز را مرتکب شد و گزارش کرد که به مرز رسیده و در سمت راست با فتح1 (تیپ14 امام حسین(ع) سپاه و تیپ1 زرهی لشکر92 ارتش) الحاق کرده است؛ اما در سمت چپ، الحاق با نصر1 (تیپ7 ولیعصر(عج) سپاه و تیپ1 پیاده لشکر21 ارتش) میسر نشده است. در پاسخ به این گزارش، غلامعلی رشید فرمانده سپاهی قرارگاه فتح، که سعی داشت با هدایت واحدهای قرارگاه فتح میان آنها و واحدهای قرارگاه نصر الحاق برقرار کند، به احمد کاظمی (فرمانده تیپ8 نجف از فتح3) گفت: «خدا خیرت بده، دو نفر [گروهی را] بفرست پایین [سمت چپ] که با رئوفی [تیپ7 ولیعصر(عج) از نصر1] هم الحاق کنید. پس، الان تو و حسین [تیپ14 امام حسین(ع) از فتح1] دیگر چسبیده بههم هستید؟» کاظمی پاسخ داد: «با حسین، بله.» سپس رشید ادامه داد: «یک تعدادی از نفرات را بفرستید که اگر نیرویی هست منهدم کنید و دیگر یقین حاصل کنید که این خط مرز است. یک تعداد از نیروهایتان را اما با استعدادی کم بفرستید و هرچه نیرو آن پشت هست منهدمشان کنید. بعد برگردید بیایید پشت این خاکریز و مقدار زیادی گونی [کیسه برای پرکردن خاک و ایجاد سنگر] برای بچهها بفرستید.» رحیم صفوی هم در تماس با تیپ27 محمد رسولالله(ص) (از نصر2) گفت: «دشمن ازطرف [مقابل] شما اعلام کرد که مهماتش تمام شده. فرماندهاش هم بهش گفت یک منور قرمز بزن تا برایت مهمات بفرستم. .. اینها محلشان را گم کردهاند. یعنی اینقدر ازهم پاشیده شدهاند که فرمانده، محل دائمش را نمیداند کجاست. ثانیاً آن منطقه که منورهای قرمز میزنند، منطقه شماست. سعی کنید اگر واحدی [از دشمن] در منطقه شما باقی مانده نابودش کنید.»[۶] ارتش عراق با مشاهده پیشروی نیروهای ایران بهطرف مرز سعی کرد مواضع خود را در دو نقطه، یکی در مقابل (غرب نوار مرزی) و دیگری در جناح چپ یگانهای قرارگاه نصر (شمال شلمچه و خرمشهر) مستحکم کند تا به این وسیله از ادامه پیشروی رزمندگان ایران هم بهطرف بصره (ازطریق جاده حسینیه ـ بصره) و هم بهطرف شلمچه و خرمشهر جلوگیری کند.[۷] دراینخصوص، محسن رضایی حدود ساعت 04:20 در تماس با رحیم صفوی که در فرماندهی قرارگاه نصر مستقر است، گفت: «تجمع دشمن عمدتاً روبهروی شماست؛ چه سمت چپتان، چه روبهرویتان. این را مواظب باشید؛ و مقدار کمی در مقابل رشید [قرارگاه فتح] است، در مقابل رشید کم است و هرچه بهسمت شما میآید تراکمش بیشتر میشود و قصدش هم این است که از اقدام دوم ما [حرکت بهسمت شلمچه و خرمشهر] جلوگیری شود. ... به محض اینکه رئوفی [نصر1] به هدفش [مرز] رسید، من پیشنهاد میکنم که عمده [قوای] شریعتی [تیپ31 عاشورای سپاه پاسداران تحتامر قرارگاه نصر] برود آنجا [در منطقه نصر1] که هم تقویت بیشتری باشد و هم آماده بشود برای [ادامه] اجرای مرحله دوم.» درحالیکه تاریکی هوا رو به پایان بود، همچنان تصور میشد فتح1، فتح3 و فتح4 از قرارگاه فتح و نصر2 از قرارگاه نصر به نوار مرزی رسیدهاند و درحال الحاق با یکدیگر هستند. حدود ساعت 05:00 گزارش شد که نصر1 از دژ مرزی عبور کرده است، ولی هنوز به مرز نرسیده است. با فرارسیدن روز، گزارشهای دریافتی از صحت اخبار مربوط به دستیابی فتح4 و فتح1 به نوار مرزی حکایت داشت، لیکن رسیدن فتح3 (در جناح چپ قرارگاه فتح)، نصر1 و نصر2 به مرز هنوز مسجل نشده بود. دراینخصوص، حدود ساعت 08:00 حسن باقری فرمانده سپاهی قرارگاه نصر، از محمدابراهیم همت جانشین تیپ27 محمد رسولالله(ص) از نصر2) پرسید: «همت، اینجا که بچهها روی آن هستند اشتباه نمیکنند؛ دژ نیست؟!» که ابراهیم همت پاسخ داد: «نیست. [دژ را] رد کردند.» حسن باقری ادامه داد: «نه آقا! الان ببین، از بالا دارند بچهها را میزنند؛ یعنی از آنور دارند با قورباغههایشان [تانکها] بچهها را میزنند.»[۸] حسن باقری با تردید درباره استقرار نیروهای نصر2 در نوار مرزی گفت: «هنوز برای ما اطمینان حاصل نشده است. همه قرائن نشان میدهد که این خاکریزی که ما [نصر2] گرفتیم، دژ است و مرز نیست. ... ما از قسمت کاظمی [تیپ8 نجف از فتح3] به پایین، مرز را نگرفتیم و این مسئله باید شدیداً انجام بشود. حسین [تیپ14 امام حسین(ع) از فتح1 که در سمت راست تیپ8 نجف قرار دارد به مرز رسیده است] باید کمک کند که بچهها از بالا به پایین بیایند.»[۹] به این ترتیب، محرز شد تا حدود ساعت 08:00 فقط فتح4 (تیپهای 25 کربلا، 55 هوابرد و 37 زرهی) و فتح1 (تیپ14 امام حسین(ع) و تیپ1 زرهی لشکر92) در نوار مرزی مستقر شدند و فتح3 (تیپ8 نجف و تیپ3 زرهی لشکر92)، نصر1 (تیپ7 ولیعصر(عج) و تیپ1 پیاده لشکر21) و نصر 2 (تیپ27 محمد رسولالله(ص) و تیپ2 پیاده لشکر21) تا دژ مرزی (دوکیلومتری شرق نوار مرزی) پیش رفته و میان آنها فاصله و شکاف وجود دارد. محسن رضایی فرماندهی قرارگاه مرکزی کربلا، با ناراحتی از پیدایش چنین وضعیتی خطاب به حسن باقری گفت: «آقاجان! همه ستاد را تعطیل کنید، همه بسیج بشوند بروند جلو، بسیج بشوند بروند این مسئله را حل کنند. این که نشد! آخر این شد فرماندهی کردن؟!. این فرمانده گردانها و فرمانده تیپها را بزنید توی دهانشان با این فرماندهی کردنشان. الان روز شده؛ یکیتان جلو، یکیتان عقب؛ اینکه نشد! این بلبشو شد. سریع این مسئله را حل کنید تا دشمن به خودش نیامده. سریع این وضعیت را حل کنید آقا! ... از آنجاهایی که اطمینان است بهعنوان نیروهای تأمینکننده استفاده کنید. تانک دارند، هر چی دارند بروند بالا اجرای آتش کنند روی دشمن تا نیروها برسند بهشان.» حسن باقری در پاسخ گفت: «خیلی خب، خیلی خب.» محسن رضایی ادامه داد: «بدو ببینم! یا علی! حتی اگر آتش نیست یکی از خودتان راه بیفتد برود جلو. در فکر آتش [دشمن] نباشید. خداحافظ.» به این ترتیب، تا ساعت 08:00 امروز و پس از حدود ده ساعت نبرد با دشمن در دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس، فقط فتح4 (تیپهای 25 کربلا، 55 هوابرد و 37 زرهی) و فتح1 (تیپهای 14 امام حسین(ع) و 1 زرهی لشکر92) موفق شدند به نوار مرزی برسند و حدود پنج کیلومتر از آن را در مقابل ایستگاه 90 دراختیار گیرند. واحدهای عملیاتی فتح3 (تیپ8 نجف و تیپ3 زرهی لشکر92)، نصر1 (تیپ7 ولیعصر(عج) و تیپ1 پیاده لشکر21) و نصر2 (تیپ27 محمد رسولالله(ص) و تیپ2 پیاده لشکر21) نیز که دژ مرزی را بهاشتباه نوار مرزی تصور کرده و پشت آن موضع گرفته بودند، با روشنشدن هوا دیگر قادر به پیشروی نبودند و درنتیجه در همان نقطه متوقف و منتظر شدند تا فرماندهی قرارگاه کربلا برای ادامه عملیات چارهاندیشی کند.[۱۰]
گزارش- 2
2. درپی دستنیافتن قرارگاه نصر و بخشی از قرارگاه فتح به نوار مرزی، فرمانده کل سپاه پاسداران، به فرمانده سپاهی قرارگاه نصر، برای حل این مسئله دستور اکید داد. با دستیابی نیروهای ایران به نوار مرزی محور جنوبی منطقه عملیاتی بیتالمقدس، ارتش عراق که محاصره قوای خود را در محور شمالی این منطقه محتمل میدید، به سرعت آنها را به طرف مرز عقب کشید و به تحکیم مواضع دفاعی خود در نوار مرزی طلائیه تا شلمچه و نیز شمال شلمچه و خرمشهر مشغول شد. محسن رضایی فرمانده سپاهی قرارگاه کربلا، به حسن باقری فرمانده سپاهی قرارگاه نصر، دستور اکید داد هرچه زودتر خود را به نوار مرزی برسانند؛ اما با توجه به اینکه امکان پیشروی در روز میسر نیست، میبایست برای ادامه عملیات تدبیر دیگری اندیشیده شود. محسن رضایی پس از تماس تلفنی با حسن باقری، در اتاق فرماندهی عملیات خطاب به سرهنگ علی صیاد شیرازی فرمانده ارتشی قرارگاه کربلا، اظهار داشت: «با این حساب الان یککم بلبشو شده. البته این خاکریز [دژ] هم خاکریز خوبی است که ما دو رده را تشکیل بدهیم. یعنی یکسری گردانها عقب بایستند و یکسری جلو. ولی بااینحال مرز مقدم است.» سپس سرهنگ صیاد شیرازی متذکر شد: «اینجا خاکریزهای زیادی هست، غیر از دژ و مرز.» محسن رضایی ادامه داد: [فرماندهان یگانها] توجیه نشدند، میدانی؟! فرصت توجیه نبود. اگر اینها توجیه میشدند، میرفتند.»[۱۱] باتوجهبه فرارسیدن روز، فرماندهی عملیات نمیتوانست خطرپذیری کند و یگانهای عقبمانده را از روبهرو بهسمت نوار مرزی هدایت کند، درنتیجه مقرر شد ابتدا فتح3 به راست متمایل شده و از محور فتح1 به مرز برسد و از آنجا (حدود دوکیلومتری جنوب تقاطع جاده حسینیه و نوار مرزی) چهار کیلومتر بهطرف جنوب پیشروی کرده و در این محدوده موضع بگیرد. سپس نصر1 از محور فتح3 همین عمل را انجام داده و در نوار مرزی (سمت چپ فتح3) مستقر شود و بعد از آن نصر2 ازطریق محور نصر1 در محدوده پیشبینیشده خود در نوار مرزی وارد عمل شود و در سمت چپ نصر1 موضع بگیرد.[۱۲] دراینباره، محسن رضایی خطاب به رحیم صفوی (مستقر در قرارگاه نصر) گفت: «تقدم با خاکریز اول [از سه خاکریز پدافندی دشمن که در شمال سیلبند عرایض قرار دارد] است. شما انشاءالله با این تقدم کار کنید. من هم به رشید [قرارگاه فتح] گفتم از شمالشرقی به جنوبغربی اجرای آتش کنند؛ یعنی بیایند روی مرز اجرای آتش کنند به جنوب غربی که همینطور کمکم نیروها را از بالا بچینند. کاظمی [تیپ8 نجف از فتح3] که آمد، این هم باید بالا اجرای آتش کند بهسمت جنوبغربی که حدود دو، سه کیلومتر زیر خودش خالی باشد و دشمن نتواند. بعد، دوباره اینها بیایند وصل بشوند، همینطور تا پایین را وصل کنید.» حدود ساعت 08:30 غلامعلی رشید فرمانده سپاهی قرارگاه فتح، از قول احمد کاظمی فرمانده تیپ8 نجف از فتح3، که درحال پیشروی بهسمت نوار مرزی بود، اعلام کرد که «دشمن با مشاهده تانک و نفربرهای خودی بهسرعت درحال فرار است.» سرهنگ صیاد شیرازی هم ضمن تماس با سرهنگ مسعود منفردنیاکی فرمانده ارتشی قرارگاه فتح دستور داد: «به عنصر هوانیروز خبر بدهید که تیم آتششان را آمادهباش بدهد. ... اینها امروز خوب میتوانند شکار تانک کنند.» دقایقی بعد، علی اسحاقی مسئول پست شنود قرارگاه کربلا، از حضور دشمن در پشت مرز و نیروهای خودی در پشت خاکریز دژ خبر داد و افزود: «دشمن ازطرف جناح چپش که روبهروی ما قرار گرفته است، یکسری نیرو فرستاده که این نیروها دارند بچهها را اذیت میکنند. تانک هم هست. پهلوی راست ما در آن موقعیت ضعیف است. ... بچههای ما هم در موقعیت مرز پراکنده هستند.» با این گزارش، مسلم شد که ارتش عراق قصد دارد با استقرار در نوار مرزی و خاکریزهایی که در شمال سیلبند عرایض قرار دارند، قوای خود را سازماندهی کرده و ضمن تحکیم مواضع پدافندی خود، از پیشروی نیروهای ایران بهسمت غرب و جنوب (داخل خاک عراق و خرمشهر و شلمچه) جلوگیری کند. در همین ارتباط، مرتضی قربانی (فرمانده تیپ25 کربلا از فتح4) که در جناح راست منطقه عملیات (شمال جاده حسینیه) قرار دارد، گزارش داد: «دو تا نیرو [گردان زرهی] از دشمن، یکی از روی مرز از شمال به جنوب و یکی هم ازطرف جنوب به ما فشار میآورد.» رحیم صفوی هم که در مقر فرماندهی قرارگاه نصر حضور دارد، درباره پاتک عراق به یگانهای این قرارگاه اظهار کرد: «الان جهت پاتک اصلی از جناح چپ، از جنوب به شمال است. احمد [تیپ27 محمد رسولالله(ص) از نصر2] نتوانسته خاکریز جنوبی را بپوشاند. بنابراین از جنوب یعنی از خاکریز پایینی بهطرف شمال، مسیر پاتک دشمن است. الان ما از آن قسمت نوار مرزی تهدید نمیشویم [زیرا نیروهای قرارگاه نصر روی مرز نیستند]. تهدید الان از جنوب به شمال است [جناح چپ نصر2]. هنوز هم رئوفی [نصر1] و متوسلیان [نصر2] و کاظمی [فتح3] در آنجا به همدیگر ملحق نشدهاند و اگر کاظمی [که در جناح راست قرارگاه نصر قرار دارد] بیاید پایین، میتواند آن دو جبهه را متصل کند.» محسن رضایی خطاب به وی گفت: «این را به رشید گفتم. رشید گفت [کاظمی] هنوز نرسیده است به مرز. بهمحض اینکه برسد این کار را خواهد کرد.» رحیم صفوی پاسخ داد: «[کاظمی] رسیده به مرز. حتی با یک واحد رئوفی [نصر1] ادغام شده؛ ولی باز باید بیاید پایین تا برسد به متوسلیان [نصر2]. ... مطلب دیگر اینکه ما باید جناح چپمان را پر از آتش بکنیم که بیشتر میشود با توپخانه و هلیکوپتر آنجا را پوشاند.» نصر2 که در جناح چپ منطقه عملیات به نوار مرزی نرسیده و در پشت دژ مرزی موضع گرفته بود، ازسمت چپ تحت فشار دشمن قرار داشت. در همین ارتباط، سرهنگ صیاد شیرازی در تماسی با سرهنگ حسنی سعدی (فرمانده ارتشی قرارگاه نصر) اظهار کرد: «الان شما بایستی نفرات پیاده را آهنگ بهش بدهید. الان خلبانهایی [از هوانیروز] که آمده بودند اینجا و [منطقه حضور یگانهای خودی و دشمن را] شناسایی کرده بودند، ما را توجیه کردند. من میگویم یک تیم آتش [از هوانیروز] دائماً بین جاده آسفالته و خط دژ آماده باشد که رو به جنوب [جناح چپ نصر2] حمله کند. منتها شما اگر بتوانید، عامل هماهنگکننده آنجا باشید. ... به نیروی هوایی هم میگوییم یک سورتی بیاید آن پایین را بزند.» اگرچه تا ساعت 10:00 صبح فتح3 و نصر1 نیز موفق شدند به نوار مرزی دست یابند، لیکن پاتکهای دشمن در محورهای فتح4 (در تقاطع دوکیلومتری شمال جاده حسینیه و سهکیلومتری شرق نوار مرزی)، فتح1 (تقاطع جاده حسینیه و نوار مرزی) و نصر2 (ازسمت سیلبند جنوب ایستگاه گرمدشت تا نوار مرزی) رزمندگان خودی را آزار میداد.[۱۳] برخلاف پاتکهای ضعیف دشمن در محور فتح4 که بهراحتی رزمندگان خودی آن را خنثی کردند، در محور فتح1 نیروهای عراقی از حدود ساعت 10:00 پاتکی سنگین را آغاز کردند که تا ساعت 10:30 ادامه داشت. به گفته یکی از شاهدان، در این پاتک «شدت آتش تانکهای عراقی بهگونهای بود که کسی نمیتوانست سرش را بالا ببرد. پس از دقایقی، آر.پی.جیزنهای تیپ14 امام حسین(ع) تکبیرگویان به پهلوی دشمن رفته، تانکها را مورد هدف قرار دادند و با انهدام حداقل 20 تانک، دشمن را عقب راندند.» در جناح جنوبی نصر2 نیز تیپ24 مکانیزه عراق پاتکهای سنگینی را اجرا کرد. در این ارتباط، محسن رضایی خطاب به حسین کنعانیمقدم (از مسئولان عملیات قرارگاه فتح) گفت: «به قرارگاه نصر کمک کنید، الان خیلی تحت فشار است و احتمال دارد [عراقیها] حمله کنند و خداینکرده بخواهد احمد [تیپ27 محمد رسولالله(ص) از نصر2] را ازسمت چپش دور بزند.» رحیم صفوی که از فشار دشمن در سمت چپ نصر2 نگران بود، از سرهنگ صیاد شیرازی درخواست کرد که از هوانیروز (هواپیمایی نیروی زمینی) بخواهد تا دشمن را در این ناحیه زیر آتش قرار دهد. وی گفت: «هلیکوپتر میتواند از آن قسمتی که در دست بچههاست (روبهروی ایستگاه گرمدشت) بیاید و از نوار مرزی عبور کند و از پهلو [به دشمن] بزند.» سرهنگ صیاد شیرازی پاسخ داد: «بله، به یاری خدا! عزیزم! شما باید از تانکها و توپخانههایتان بهخوبی استفاده کنید؛ چون آتش اینها بیشتر است. ... هلیکوپتر [از مقابل] آسیبپذیر است. ولی همانطورکه گفتید، ما میگوییم از آنجانب یک حمله بکنند.» ساعت 12:30، رحیم صفوی به محسن رضایی گزارش داد: «[نیروهای دشمن] دارند بهطرف شمال میآیند. بچهها هم از آنجا یکمقدار عقب نشسته و الان پشت دژ آمدهاند. الان یکسری از بچهها در پشت نوار دژ در محاصره هستند و گفته شد که بچهها در امتداد خاکریز شمالی، در امتداد دژ و باز بهطرف مرز یک سد دفاعی بگیرند. ولی اینهایی که در وسط ماندهاند خیلی ناراحت هستند و پشت بیسیم داد و فریاد میزنند.» محسن رضایی پرسید: «چه تعداد از بچهها در محاصره هستند؟» رحیم صفوی پاسخ داد: «هنوز تعداد آنها مشخص نیست. ولی سعی میکنند خودشان را نجات بدهند. البته فشار دشمن هم در اینجا زیاد است.» محسن رضایی ادامه داد: «الان باید روی آنها ریخت و با آنها درگیر شد. بگویید حمله کنند! با این نیروهایی که عقب دارید، آنها را دور بزنید که ازطرف عرایض به آنطرف بروند و یک جبهه باز کنند و همین طوری دست خالی نمانند و دفاع کنند.»[۱۴] با ادامه درگیری نیروهای نصر2 با تیپ24 مکانیزه عراق در جناح چپ منطقه عملیاتی (مقابل ایستگاه گرمدشت) حدود ساعت14:40، محسن رضایی از فرمانده سپاهی قرارگاه فتح، غلامعلی رشید، خواست به نیروهای قرارگاه نصر کمک کند. وی گفت: «این رحیم [صفوی] و حسن [باقری] و آن برادرمان [سرهنگ] حسنیسعدی، اینها رفتند و دارند هماهنگی میکنند که قضیه را تمام کنند. تو طبق آن قولی که دادی باید بروی به کمکشان.» رشید پاسخ داد: «باشد، اینجا هرچه از دستمان کمکی آمد میکنیم.» درحالیکه قرارگاه فتح به تحکیم مواضع پدافندی خود در نوار مرزی مشغول بود و قرارگاه نصر نیز ضمن دفع پاتکها و حملات هوایی دشمن سعی داشت موقعیت بهدستآمده خود در جناح جنوبی منطقه عملیات را تثبیت کند، حدود ساعت 17:00 خبر آمد که لشکرهای 5 مکانیزه و 6 زرهی عراق در جبهه جنوبغربی اهواز و جنوب کرخهکور درحال نقلوانتقال هستند.[۱۵] فرماندهان قرارگاه کربلا که از قبل امید داشتند بهمحض دستیابی نیروهای قرارگاههای فتح و نصر به نوار مرزی، ارتش عراق از ترس بستهشدن عقبهاش، از جبهه شمالی منطقه عملیات بیتالمقدس عقبنشینی کند، پیوسته اخبار جدید از تحرکات دشمن در این جبهه را رصد میکردند. اولین گزارش بیانگر آن بود که دشمن از جنوب طراح و کرخهکور درحال عقبنشینی است. احمد غلامپور فرمانده سپاهی قرارگاه قدس، هم در گزارشی با اعلام اینکه نیروهای قرارگاه قدس درحال حرکت از شمال محور جاده اهواز خرمشهر بهطرف جنوب هستند، افزود: «اولین بریدگی جاده [در جنوب منطقه دبحردان که دشمن برای انحراف آب شمال منطقه به شرق جاده اهواز ـ خرمشهر ایجاد کرده بود] ترمیم شد و اولین ماشین هم از رویش رد شد. حالا بچهها دارند بقیه جاده را پاکسازی و ترمیم میکنند و ما خودمان راه افتادیم که بهطرف قرارگاه فتح بیاییم.» حدود ساعت 23:10، محسن رضایی به احمد غلامپور دستور داد: «سعی کنید بهصورت پیکانی جلو بروید و با تمام تیپهایت بهصورت اتصال با همدیگر و الحاقشده به همدیگر پیش بروید و حواستان باشد که کنترلشده پیش بروید.» در همین حال، محسن رضایی به فرماندهی قرارگاه فتح هم گفت: «به بچهها بگویید که هیچ پیشروی نکنند تا بهتان دستور داده بشود. اما الحاقتان را با قرارگاه قدس [که درحال پیشروی از شمال منطقه بهطرف قرارگاه فتح است] همچنان حفظ بکنید و یک مواضعی را در آن نزدیکیها اشغال کنید و خودتان را حفظ کنید. ... فعلاً آماده باشید آن جاده اهواز به خرمشهر را حفظ کنید و حدود دو کیلومتر دیگر الحاق با تیپ بیتالمقدس [از قرارگاه قدس که از شمال جاده اهواز خرمشهر بهطرف جنوب درحال پیشروی است] به جلو بکشید، اما جلوتر نروید تا ما بعداً بهتان بگوییم.» فرماندهی قرارگاه کربلا در دستوری دیگر به قرارگاه قدس تأکید کرد که حدود چهار کیلومتر در غرب جاده اهواز ـ خرمشهر پیشروی کرده، همانجا آرایش بگیرند و برای خیز دوم آماده دستور باشند. حدود ساعت 23:15 پس از اینکه اعلام شد دشمن پادگان حمید را تخلیه کرده و درحال عقبنشینی بهطرف کوشک و طلائیه است، گزارش رسید تیپ21 امام رضا(ع) از قرارگاه فتح (از پایین) و تیپ43 بیتالمقدس از قرارگاه قدس (از بالا) در محور جاده اهواز ـ خرمشهر به یکدیگر ملحق شدهاند. دقایقی بعد، عقبنشینی دشمن از جنوب کرخهکور و هویزه اعلام شد. پس از آن یگانهای دیگر قرارگاه قدس که قبلاً در شمال کرخهکور مستقر بودند، در تعقیب نیروهای عراقی تا ساعت 23:35 تا محور حمید ـ جفیر پیشروی کردند. محسن رضایی فرماندهی قرارگاه کربلا، در ساعت 23:37 در دستوری تأکید کرد نیروها بهطرف مرز پیشروی کنند، ولی بههیچوجه از آن عبور نکنند. وی گفت: «بچهها همانطورکه گفتیم باید پاکسازی کنند، مواضع بگیرند و دشمن را درصورتیکه نباشد تا مرز تعقیب کنند، اما بههیچوجه حق عبور از مرز را ندارند تا ما بهشان بگوییم.»[۱۶] به این ترتیب، در دومین مرحله از عملیات بیتالمقدس (هشتمین روز از آغاز عملیات) نیروهای قرارگاه فتح و قرارگاه نصر از جاده اهواز خرمشهر (در حدفاصل کیلومتر80 تا کیلومتر103) حدود 13 کیلومتر بهطرف غرب پیشروی کردند و قرارگاه فتح موفق شد برای نخستینبار از آغاز جنگ عراق علیه ایران، به نوار مرزی (در محور مقابل کیلومتر90) رسیده و حدود 5 کیلومتر آن را دراختیار گیرد. قرارگاه نصر هم با تلاش بسیار اگرچه در محور مقابل کیلومتر100 (ایستگاه گرمدشت) نتوانست به نوار مرزی دست یابد، لیکن موفق شد در دو کیلومتری آن و پشت دژ مرزی موضع بگیرد. با این پیروزی نیروهای ایران،* ارتش عراق باتوجهبه احتمال محاصره قوای خود (2 لشکر زرهی و مکانیزه و 5 تیپ پیاده) در شمال منطقه عملیات (جنوب رودخانه کرخهکور) بهسرعت آنها را بهطرف مرز عقب کشید و به تحکیم مواضع پدافندی خود در نوار مرزی طلائیه تا شلمچه و نیز منطقه شمال شلمچه و خرمشهر مشغول شد تا به این وسیله از ادامه پیشروی نیروهای نظامی ایران بهطرف شلمچه و خرمشهر و داخل عراق جلوگیری کند.
گزارش- 3
3. در گزارش بخش تعاون واحد امور پاسداران قرارگاه مرکزی کربلا به فرماندهی این قرارگاه، تعداد شهیدان و مجروحان عملیات بیتالمقدس در روز جاری اعلام شد. در این گزارش آمده است: «امروز [تا ساعت 23:30] 500 رزمنده شهید به پشت جبهه منتقل شدند که از این تعداد 420 نفر از بسیج و سپاه و 80 نفر از ارتش میباشند.»[۱۷] این واحد در گزارش دیگری، تعداد مجروحان اعزامی امروز به سنگرهای اورژانس و بیمارستانها را نیز 1585 نفر اعلام و اضافه کرد که تعداد قابلملاحظهای از آنها بهطور سرپایی معالجه شده و آماده بازگشت به واحدهای خود هستند.[۱۸]
گزارش- 4
4. در عملیات پاکسازی یکی از روستاهای مهاباد از وجود عناصر ضدانقلاب، شماری از آنها کشته یا زخمی شدند. نیروهای سپاهی، ارتشی و بسیجی در عملیاتی روستای بردهمیش از توابع شهرستان مهاباد را پاکسازی کردند. به گزارش فرماندهی منطقه 5 سپاه پاسداران (تبریز)، «در این عملیات 10 نفر از نیروهای ضدانقلاب کشته و 15 نفر زخمی شدند. همچنین، 2 خودرو منهدم و 2 قبضه اسلحه انفرادی به غنیمت درآمد. در پایان این عملیات، نیروهای خودی به پایگاه خود بازگشتند.»[۱۹]
گزارش- 5
5. در جریان کشف یک خانه تیمی و درگیری با اعضای سازمان مجاهدین خلق(منافقین)، یکی از اعضای این سازمان کشته و 6 نفر دیگر دستگیر شدند. روابط عمومی ستاد مرکزی کمیتههای انقلاب اسلامی در اطلاعیهای با اعلام خبر کشف یک خانه تیمی متعلق به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) آورده است: «در جریان کشف این خانه تیمی 4 تن از اعضای این سازمان دستگیر شدند. در بازرسی از منزل این مزدوران مقادیری اسناد درونگروهی که دال بر شرکت فعالانه این افراد در توطئه علیه نظام جمهوری اسلامی است به دست جانبرکفان پاسدار افتاد.» در این اطلاعیه، همچنین آمده است: «طی یک درگیری که بین پاسداران کمیتههای انقلاب اسلامی و برادران شهربانی با 3 تن از منافقین مسلح که قصد حمل و جاگذاری بمبی را داشتند رخ داد، یک نفر از منافقین به هلاکت رسیده و 2 نفر دیگر دستگیر گردیدند که از دستگیرشدگان مقداری جنگافزار و مدارک و اسناد به دست آمد.»[۲۰]
گزارش- 6
6. خطیب نماز جمعه امروز تهران پیروزیهای اخیر رزمندگان ایران در عملیات بیتالمقدس را موجب برهمخوردن تعادل فکری ضدانقلابیون داخلی و حکومت عراق دانست و از عملیاتهای ترور اخیر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و نیز اقدام جنگندههای عراقی به ساقطکردن هواپیمای الجزایری بهعنوان دو نمونه از حرکات نامعقول آنها نام برد. حجتالاسلاموالمسلمین هاشمی رفسنجانی در خطبه دوم نمازجمعه امروز تهران درخصوص اقدامات اخیر عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) اظهار داشت: «این روزها منافقین کارهای عجیب و غریبی کردهاند. مثلاً عدهایشان جمع شدهاند رفتهاند در یکی از مراکز قرضالحسنه. یک صندوق قرضالحسنهای است که وام میدهد به مردم ضعیف. از روز بعد از انقلاب هم این صندوق به وجود آمد؛ یعنی تقریباً همان هفته بعد از انقلاب بود که یک کمی پول در اتاق اصناف بود و امام دستور دادند آن پول را دراختیار یک گروه گذاشتند. اینها یک صندوق تشکیل دادند که به مردم پول قرض بدهند که تا امروز تقریبا 400 میلیون تومان به مردم و طبقات ضعیف قرض دادهاند. اینها نه باری بر دوش دولت و نه باری بر دوش ملتاند و نه خروجی دارند؛ عدهای هستند که با نهایت خلوص دارند مشکلات طبقه محروم را حل میکنند. منافقین رفتهاند و یک گروه درست کردهاند و هشت، نه نفر لباس پاسداری پوشیدهاند ـ این جریان را میگویم که بیدارباش برای سایر موسسات هم باشد ـ و حکم دادستانی هم برای خودشان جعل کردهاند و رفتهاند در محل آن صندوق در خیابان شهید مطهری و گفتهاند به ما اطلاع دادهاند که بین شما ضدانقلاب هست؛ حکم داریم. مردم و جمعیتی را که آنجا بودهاند به صف کردهاند و به گلوله بستهاند. پنج نفر را شهید کردهاند و ده، پانزده نفر را هم مجروح کردهاند و بعد فرار کردهاند. شما این حرکت را چطور میتوانید توجیه کنید؟... ما چگونه میتوانیم این عمل را توجیه کنیم و بگوییم که این عمل یک عمل درستی است؟ اینکه یک گروه هم هست خودش و همه امکانات خودش را به خرج بدهد برای اینکه بتواند چند نفر آدمی را که در یک محوطه نشستهاند و وام میدهند به مردم، و کمک به ضعفا میکنند، اینها را به گلوله ببندد. این عمل نظامی است؟، سیاسی است؟ یک تاکتیکی است که یکهزارم از حجمش میتواند فایده برای گروه خودشان، برای دوستان خودشان یا علیه حکومت ما داشته باشد!؟ شما پنج نفر را که پشت صندوق نشستهاند و پول میدهند به مردم ضعیف و فقیر، کشتید. خب، پنج نفر دیگر میآیند جایشان. اینها که نیروهای عظیم و استخوانبندی و اسکلت حکومت نیستند که شما ضربه زده باشید. اینها که اسلحهبهدوش هم که با شما بجنگند، نیستند. ... مورد دیگر اینکه همین روزها رفتهاند در یک مدرسه و به همین شکل گفتهاند که اینجا در انجمن اسلامیاش عوامل نفوذی هست. اعضای انجمن اسلامی مدرسه را جمع کنید تا آنها را بشناسیم. بچههای کوچولوی دبستانی یا راهنمایی را جمع کردهاند، یک نارنجک انداختهاند، سه تا بچه را مجروح کردهاند و رفتهاند. ... یک مورد دیگر اینکه رفتهاند در محل جهاد سازندگی، بچههایی که از جهاد برگشته بودند را یک بمب بین آنها انداخته و چند نفرشان را مجروح کرده و در رفتهاند.» امامجمعه موقت تهران در ادامه سخنان خود گفت: «ضدانقلاب با ضربهای که اربابش در خوزستان خورد، با ضربهای که ارباب واسطهاش در کردستان خورد و با ضربهای که سرانشان در فتح خانههای تیمی خوردند، افتادهاند به این حرکتهای بیمعنای بسیار زشت. در مقابل، نیروهای ما، سپاه و کمیته و دادستانی، آنهایی که در آن جبههها آنطور فتح کردند، اینجا در یک شب، در یک روز، در مدتی کوتاه، بیش از 20 خانه تیمی که در آن خانهها آر.پی.جی بود، مسلسل بود، انبار مهمات بود، همه را باهم گرفتند و 50، 60 نفر از آنها را یا کشتند، یا دستگیر و زندانی کردند.» حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی سپس درباره اقدام عراق در سرنگونکردن هواپیمای حامل وزیر امور خارجه الجزایر اظهار داشت: «... ارباب اینها و پشتوانه اصلی اینها، حزب بعث عفلقی هم در وضع موجود، حرکات بیمعنا و بیمنطقی شبیه حرکات اینها انجام میدهد که اینجا میخواهم مسئله هواپیمای آقای بنیحیی [وزیر امور خارجه الجزایر] و هیئت الجزایری را مطرح کنم که یک دید کلی شما پیدا بکنید. با تحقیقاتی که ما کردیم و با چیزهایی که ارائه شد و با فیلمهایی که دیشب شما از سیمای جمهوری اسلامی دیدید، مطلب کاملاً روشن است که این کار، کار صدام بوده است. یعنی وقتی که آن موشک شلیکشدهای را که لاشهاش را آنجا دیدیم، وقتیکه آن خطوط مشخص روسی را روی موشک دیدیم و وقتی که همه نظر دادند که این موشک را میگها فقط پرتاب میکنند و با مکالمات برج مراقبت پایگاه تبریز که از پیش میدانستیم، درمجموع مطلب روشن است که صدام بوده است. این احتمال که بگویند هواپیماهای عراقی آمدهاند و آنجا یک هواپیمایی را دیده و زدهاند و رفتهاند، این هم نیست. یعنی آنچنان حرکت و پرواز هواپیماهای عراقی تنظیم شده بوده است که همان لحظهای که هواپیمای بنیحیی وارد فضای ایران شده، اینها در تعقیبش بودهاند؛ سرعت هواپیما را میدانستهاند؛ لحظه ورودش را به خاک ایران میدانستهاند؛ و همه اینها اندازهگیری شده و در لحظه مناسب از پایگاهشان در شمال عراق حرکت کردهاند و در همان لحظه، پیش از آنکه این هواپیما در محافظت نیروهای هوایی ما قرار بگیرد و از مرز ترکیه یا داخل مرز ترکیه این را تعقیب کردهاند که آن مکالمات، این را بهخوبی نشان میدهد و مشاهدات مردم. یعنی حساب شده است. نمیتوان گفت دو تا هواپیما اشتباه کردهاند یا خلبان اشتباه کرده یا آن پایگاه اشتباه کرده است. حساب این است که اینها دقیقاً دنبال طیارهای بودند که در فلان ساعت حرکت میکند و در فلان لحظه وارد فضای ایران میشود. ...» وی افزود: «خب، حالا صدام چرا این کار را کرده است؟ شما اگر توانستید توجیه کنید که چرا منافقین اینجا میروند کارکنان صندوق قرضالحسنه را به مسلسل میبندند، میتوان توجیه کرد که چرا صدام هم بنیحیی و آن هواپیما را زده است. به همین دلیل است که اینها گیج شدهاند و نمیفهمند که چطور دارند پایه مردمی خودشان را با این عملیات خُرد میکنند. ...» خطیب نمازجمعه تهران ادامه داد: «... الجزایر از آن کشورهایی است که از اول مثل دولت سوریه، صریحاً بهنفع ما موضع نگرفته، اما بهنفع عراق هم موضع نگرفته است. یعنی الجزایر هیچوقت حاضر نشد که بهعنوان یک کشور عربی از عربیت دفاع کند. گاهی هم مثلاً اظهارات مفیدی هم کرد. اینها از ملت الجزایر و دولت الجزایر خشمگیناند، راضی نیستند. این هیئتی که میآمد ایران، آقای بنیحیی با شناختی که ما از او داریم، از آن کسانی بود که نتیجه مذاکراتش را میگفت. مثل هیئتهای قبلی مخفی نمیکرد؛ میگفت که صدام صلح نمیخواهد. چون ما معتقدیم که صدام صلح نمیخواهد. یعنی صلحی که حق ما را تأمین کند اگر پیش بیاید، صدام سقوط میکند و لذا صدام صلح نمیخواهد. صدام اختیار خودش را هم ندارد؛ عامل امریکاست، عامل ابرقدرتهاست. آنها میگویند باید جنگ باشد. ... بگو صلح اما صلح نیست. صدام دید که اگر بنیحیی بیاید اینجا، وقتی برگردد اظهاراتی میکند که این سیاست دیگر شکست میخورد. این هم میتواند دلیل باشد. خود بنیحیی مورد بغض صدام است. بنیحیی در کنفرانسی که در کویت بود و در کنفرانسی که در آلمان بود، سال گذشته، از جمهوری اسلامی ایران دفاع کرده و انقلاب اسلامی را واقعاً انقلاب اسلامی میدانست. و صدام خیال میکند در الجزایر بنیحیی مهمترین مهرهای است که نمیگذارد سیاست الجزایر بهنفع او تغییر جهت بدهد و لذا شخص بنیحیی برایش هدف بود و باید او را میزد. مسئله دیگر این است که برای صدام این امید واهی پیش آمده بود که با مشوشکردن وضع، رابطه ما را با الجزایر و دنیای عرب تیره کند. خواست این کار را بکند، اما بیشعورانه و کودکانه، نتوانست طرح توطئهاش را درست بریزد و اینطور از آب درآمد. ... مجموعه صحبت امروزم را با این نتیجهگیری که وضع نظامی ایران بهحدی رسیده که دشمنان ما تصمیمگیریهاشان و اقداماتشان عکسالعملی غیرمنطقی و کودکانه است، ختم میکنم.»[۲۱]
گزارش- 7
7. همزمان با سفر هیئت کارشناسان فنی الجزایری به ایران، هیئتی از ایران برای شرکت در مراسم تشییع و تدفین قربانیان هواپیمای سرنگونشده الجزایری به این کشور سفر کرد. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از ارومیه، هیئتی از متخصصان سیستمهای موشکی الجزایر و ایران بههمراه مقامات سفارت الجزایر، بامداد امروز برای انجام تحقیقات و بررسیهای لازم از آثار باقیمانده هواپیمای الجزایری به محل سقوط این هواپیما رفتند.[۲۲] رادیو اسرائیل هم با اشاره به سفر هیئت کارشناسان فنی الجزایر به ایران گفت: «این هیئت بامداد امروز با هلیکوپتر به محل سانحه رفتند و به بازرسی پرداختند. الجزایر اعلام داشته که تا پایان این تحقیقات از ابراز واکنش نسبت به اتهامات ایران علیه عراق خودداری خواهد کرد.»[۲۳] در همین حال، علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه ایران، در رأس هیئتی بهمنظور ابراز همدردی و نیز شرکت در مراسم تشییع و تدفین قربانیان سقوط هواپیمای الجزایری وارد این کشور شد. ولایتی پس از پایان این مراسم، در دیدار با شاذلی بنجدید رئیسجمهور الجزایر، ضمن ابلاغ تأسف عمیق دولت و ملت مسلمان ایران از این حادثه، بر استمرار و توسعه روابط میان دو کشور دوست و برادر تأکید کرد. در این دیدار، رئیسجمهور الجزایر نیز از ابراز همدردی و احساسات دوستانه ملت و دولت ایران در مراسم بزرگداشت قربانیان این حادثه در تهران و اعزام هیئت بلندپایه ایرانی برای شرکت در مراسم تدفین این قربانیان در الجزیره تشکر و بر تحکیم روابط دو کشور تأکید کرد.[۲۴]
گزارش- 8
8. رئیسجمهور مصر بر ادامه کمک نظامی به عراق تأکید کرد و پادشاه اردن نیز از این تصمیم مصر قدردانی به عمل آورد. حسنی مبارک، رئیسجمهور مصر، در مصاحبهای با روزنامه مصری الاخبار که امروز منتشر شد، ضمن تأکید بر ادامه ارسال مهمات و تجهیزات نظامی به عراق گفت که ارسال اینگونه کمکها بهمنظور قدرتبخشیدن به نیروهای نظامی آن کشور است تا بتواند از طرق مسالمتآمیز مسائل مورد اختلاف با ایران را حل کند.[۲۵] در همین حال، ملک حسین پادشاه اردن نیز در گفتوگو با روزنامه الاهرام (چاپ قاهره) از سیاست حسنی مبارک تمجید و از کمکهای نظامی مصر به عراق تشکر کرد و گفت: «رژیم عراق باوجود آنکه با مصر روابط سیاسی ندارد، از این کشور جهت شرکت در کنفرانس غیرمتعهدها که در ماه سپتامبر در بغداد تشکیل میشود، دعوت کرده است.»[۲۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/02/17
- ↑ سرتیپ2 مسعود بختیاری، عملیات بیتالمقدس، تهران: انتشارات ایران سبز، چاپ دوم، 1387، ص113.
- ↑ سند شماره 2806/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5078)، صص 16 و 25.
- ↑ سرتیپ2 مسعود بختیاری، عملیات بیتالمقدس، تهران: انتشارات ایران سبز، چاپ دوم، 1387، ص113.
- ↑ سند شماره 2913/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5079)، صص 37 ـ 4.
- ↑ سند شماره 2806/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5078)، صص 16 و 25.
- ↑ سند شماره 2933/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5081)، صص 7 ـ 4.
- ↑ سند شماره 2792/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 28 و 29.
- ↑ سند شماره 2933/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 26- 8.
- ↑ سند شماره 2792/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، صص 28 و 29.
- ↑ سند شماره 2786/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (بررسی عملیات) عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5025)، عبدالله درویشی، ص8.
- ↑ همان، صص 8 و 9.
- ↑ سند شماره 2900/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5083)، صص 13 ـ 4.
- ↑ سرتیپ2 مسعود بختیاری، عملیات بیتالمقدس، تهران: انتشارات ایران سبز، چاپ دوم، 1387، ص113.
- ↑ سند شماره 2736/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: (هدایت عملیات قرارگاه کربلا) عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5026)، عبدالله درویشی، صص 41 ـ 1.
- ↑ سند شماره 7504 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای، رکن2 قرارگاه کربلا، ، شماره 478، 18/2/1361، ص1؛ و - سند شماره 7528 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای، رکن2 لشکر92 زرهی، شماره 51، 20/2/1361، ص1.
- ↑ سند شماره 2932/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5084)، صص 23 ـ 1.
- ↑ سند شماره 31984 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد امور پاسداران به فرماندهی قرارگاه کربلا، 17/2/1361.
- ↑ سند شماره 31983 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از بخش تعاون واحد امور پاسداران قرارگاه کربلا به فرمانده کل سپاه مستقر در قرارگاه کربلا، 17/2/1361.
- ↑ سند شماره 71862 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: تلفنگرام فرماندهی منطقه5 به فرماندهی کل سپاه پاسداران، 18/2/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 18/2/1361، ص15.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 18/2/1361، صص 3 و 10.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 18/2/1361، ص2.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی، بولتن رادیوهای بیگانه، 17/2/1361، ص14، رادیو اسرائیل، 17/2/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 18/2/1361، ص13.
- ↑ سند شماره 2806/پن مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: عملیات بیتالمقدس، (قرارگاه کربلا، 17/2/1361، نوار شماره 5078)، صص 16 و 25.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 18/2/1361، ص12.