1361.04.29

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.04.29
نام‌های دیگر بیست و نه تیر
تاریخ شمسی 1361.04.29
تاریخ میلادی 20 ژوئیه 1982
تاریخ قمری 28 رمضان 1402




گزارش- 378

امروز در منطقه عملياتي رمضان، دشمن چندين پاتك انجام داد ولي تغيير محسوسي در وضعيت كلي استقرار نيروهاي خودي حاصل نشد. از آن جايي كه خاك‌ريز ابرويي شكل در محدوده قرارگاه قدس نقش مهمي در دفع پاتك‌هاي عراق داشت، در ساعت 3:30 بامداد نيروهاي عراقي به‌استعداد يك تيپ زرهي براي تصرف اين خاك‌ريز به مواضع تيپ بعثت حمله كردند و با وجود مقاومت نيروهاي خودي، در ساعت 8:40 خاك‌ريز را تصرف كردند، سپس نيروهاي تيپ بعثت در يك واكنش سريع مجدداً اين خاك‌ريز را به تصرف درآوردند ولي با هجوم مجدد دشمن، اين خاك‌ريز از دست نيروهاي خودي خارج شد. در ساعت 10 بار ديگر نيروهاي خودي موفق به تصرف خاك‌ريز شدند، اما براثر تمركز انبوه آتش دشمن و تلفات فراوان، مجبور به عقب‌نشيني شدند و سرانجام در آخرين ساعات امروز يك گردان از تيپ بعثت با حركتي فريبنده موفق شد با كشتن 40 تن و زخمي كردن حدود 10 تن و منهدم كردن 4 دستگاه تانك دشمن، اين خاك ريز را به تصرف خود در آورد. علاوه بر اين، دشمن در پاتك‌هايي كه از ساعت 3:30 شروع شده بود، چندين تانك و نفربر و شمار فراواني نيروي انساني را از دست داد.[۱]

گزارش- 379

مناطق مسكوني شهر آبادان امروز نيز هدف گلوله هاي توپخانه و خمپاره‌اندازهاي ارتش عراق بود. براثر اين گلوله‌باران، 11 منزل مسكوني ويران يا دچار آتش‌سوزي شد و يك بيمارستان آسيب كلي ديد.[۲] همچنين7 تن از مردم غيرنظامي شهيد و 73 تن ديگر مجروح شدند.[۳] به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، به دنبال حملات و بمباران هاي پياپي شهر ايلام به‌وسيلة جنگنده هاي عراق، بسياري از مردم ايلام را در روستاهاي اطراف يا دامنه هاي كوه‌ها جاي داده اند.[۴] امام جمعه ايلام براثر بمباران پيوسته اين شهر، به مردم ايلام توصيه كرد: «تا زماني كه پدافندهاي ضدهوايي مستقر در منطقه نتوانند مانع حملات جنگنده هاي ارتش متجاوز عراق به شهر ايلام شوند، مسئوليت شرعي خود مي دانم كه به شما مردم اعلام نمايم خانواده هاي خود را خارج از شهر و در روستاهاي اطراف اسكان دهيد تا اين گونه زنان و كودكان معصوم توسط بمب‌افكن هاي دشمن به خاك و خون كشيده نشوند.»[۵]

گزارش- 380

امروز نيز 30 دستگاه تريلر حامل مهمات از منطقه مرزي "نويسيب" كويت وارد عراق شدند.[۶]

گزارش- 381

به دنبال حملات چند روز پيش عراق به همدان كه منجر به شهادت 111 تن و مجروح شدن 595 تن گرديد، امروز نمايندگان استان همدان در مجلس شوراي اسلامي در تلگراف‌هاي جداگانه‌اي براي رؤساي مجالس كشورهاي كوبا، يوگسلاوي، هند، الجزاير، سوريه، ليبي و كويت، با تشريح جنايات عراق در حملات هوايي به شهر همدان، از آنان خواستند كه حملات ارتش عراق به مناطق مسكوني و به خاك و خون كشيدن مردم بي گناه و كودكان را محكوم كنند. در اين تلگراف ها از هيئت‌هاي منتخب مجالس اين كشورها نيز براي ديدار از شهرهاي بمباران شده ايران دعوت شده‌است.[۷] همچنين در پي حملات هوايي روز گذشته عراق به شهرهاي ايلام و خرم‌آباد، جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران با ارسال پيامي به جمعيت هاي هلال احمر و صليب سرخ كشورهاي عضو جنبش عدم‌تعهد از آنان خواست تا در برابر حملات هوايي عراق به مناطق مسكوني ايران خاموش نباشند و براي اجراي اصول انساني و مقررات بين‌المللي در زمان جنگ، بكوشند.[۸]

گزارش- 382

وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران امروز به قطع‌نامه 514 مصوب 21/4/1361 شوراي امنيت، پاسخ داد. خلاصه اين پاسخ چنين است: «قطع‌نامه 479 شوراي امنيت از شناسايي عمل تجاوز و اشغال طفره رفته‌است و متجاوز را محكوم نكرده و از او نخواسته كه شرايط قبل از تجاوز را برقرار كند. اين قطع‌نامه كوششي است براي صحه گذاشتن بر عواقب تجاوز مسلحانه عراق و تحميل شرايطي بر ايران جهت برقراري صلح كه به طور يك‌جانبه به نفع متجاوز است. سكوت كامل شوراي امنيت در مدت 22 ماه زماني كه فعاليت جنگي نيروهاي متجاوز عراقي به خصوص متوجه غيرنظاميان ايراني و تأسيسات اقتصادي خوزستان و غرب ايران بوده به روشني نشان مي دهد كه شوراي امنيت عمداً از مسئوليت هاي خود در چارچوب منشور و برخلاف مادة 39 سرباز زده‌است. اين بدان معناست كه شورا در مورد مسئله تجاوز عراق به ايران از خود سلب مسئوليت كرده و نتيجتاً به طور پوشيده از موضع عراق دفاع كرده‌است. قطع‌نامة 514 شورا نيز با جهت كلي برخورد شورا با اين مسئله كه تاكنون حمايت پنهاني از تجاوز بوده‌است، هماهنگي كامل دارد. قطع‌نامه 514 عمداً از شناسايي اين‌كه تجاوز مسلحانه عراق توأم با اشغال، مدت 22 ماه ادامه داشته، خودداري كرده و متجاوز را به‌خاطر عدم رعايت مواد 33 و 37 منشور محكوم نكرده‌است. چنين رفتاري از طرف شوراي امنيت نقض فاحش روح منشور مي باشد. در نتيجه جمهوري اسلامي ايران خود را از هرگونه اقدامي كه شوراي امنيت تاكنون در مورد جنگ تحميلي عراق عليه ايران كرده‌است، مبري مي كند.»[۹] ( ضميمه دارد)

گزارش- 383

ريگان رئيس‌جمهور امريكا، ديروز وارد بحرين شد. وي گفت كه در ديدار با شيخ "خليفه" جنگ ايران و عراق و اوضاع لبنان نيز مورد بررسي قرارخواهدگرفت. ريگان افزود: «امريكا براي دفاع از منابع امنيت ملي خود در خاورميانه آماده‌است.» وي اعلام كرد كه امريكا و متحدانش به نفت اين منطقه و كشورهاي اطراف آن وابسته اند. ريگان سپس گفت: «امريكا اين راز را پنهان نمي كند كه منافع حياتي در خاورميانه دارد و برخلاف ديگر قدرت ها كه در صدد تحميل نظام خود با بهره‌برداري از مناقشات و ناآرامي هستند، امريكا طالب صلح و ثبات است.»[۱۰]

گزارش- 384

ايران و سه كشور عربي يمن جنوبي، ليبي و سوريه در نامه اي خطاب به رئيس شوراي امنيت سازمان ملل‌متحد، به مانورهاي نظامي نيروهاي واكنش سريع امريكا كه قرار است ماه آينده در خاورميانه و آفريقا برگزار شود، به شدت اعتراض كردند. چهار دولت در اين نامه كه متن آن ديشب در سازمان ملل‌متحد انتشار يافت، تأكيد كرده اند كه اين اقدام يك ابرقدرت، تهديد بزرگي براي امنيت و استقلال ملت ها و كشورهاي منطقه‌است و مداخله مستقيم در امور داخلي آن ها به شمار مي آيد. ايران و سه كشور عربي همچنين تشكيل نيروي واكنش سريع امريكا را كه اقدامي خصمانه در برابر ملت ها و كشورهاي منطقه و تهديدي مستقيم براي حاكميت آن ها است، محكوم كرده و افزوده اند: «پافشاري امريكا براي برگزاري اين مانورها جز افزايش بيش تر بحران و آشفتگي در منطقه و برهم زدن صلح و آرامش بين‌المللي نتيجه ديگري نخواهد داشت.»[۱۱] از سوي ديگر به دنبال اين اقدام، مجله امريكايي "تايم" مدعي شد كه ايران با همكاري دولت هاي ليبي و يمن جنوبي در حال طراحي توطئه هاي سرنگون‌سازي دولت هاي خليج‌فارس است. اين مجله همچنين ادعا كرده‌است كه به اين منظور تعدادي تروريست در ايران، ليبي و يمن در حال گذراندن دوره هاي آموزشي مخصوص مي باشند. تايم سپس افزوده‌است: «دول عربي مشغول مذاكره در مورد چگونگي مقابله با چنين توطئه هاي احتمالي مي باشند و حسني مبارك رئيس رژيم مصر نيز آمادگي خود را براي همكاري با دول عربي خليج فارس براي مقابله با خطرات احتمالي ايران اعلام كرده‌است.»[۱۲]

گزارش- 385

در ادامه حمايت هاي سياسي دولت هاي عربي از عراق در جنگ عليه ايران، شوراي سفيران عرب در انگلستان تصميم گرفت تا در تمام سطوح رسمي و مطبوعاتي ابعاد حمله جديد ايران به عراق را براي مردم اين كشور توضيح دهد. اين تصميم به دنبال جلسه اي كه در مقر اتحاديه عرب در لندن تشكيل گرديد، اتخاذ شده‌است.[۱۳] همچنين وزارت خارجه موريتاني امروز با احضار هيئت‌هاي ديپلماتيك كشورهاي عربي مقيم اين كشور، از آنان خواست تا مراتب نگراني دولت هاي موريتاني را از حمله ايران به خاك عراق ـ كه موريتاني آن را خطر بزرگي براي عراق و ملت هاي عرب دانسته‌است ـ به اطلاع دولت هاي خود برسانند. دولت موريتاني سفير خود در تهران را نيز براي مشورت دربارة حمله ايران به عراق به كشورش فراخوانده‌است.[۱۴]

گزارش- 386

"حسين" شاه اردن در مصاحبه اي با مجله امريكايي "تايم" وضعيت سياسي حاكم بر منطقه خاورميانه و مواضع كشورش در مورد جنگ ايران و عراق را شرح داده و حمايت كامل خود را از عراق در جنگ عليه ايران اعلام كرده‌است. وي گفته‌است: «پيروزي احتمالي ايران به ضرر منطقه و ملت عرب بوده و آينده عراق را كه آينده ملت اردن نيز هست، به خطر مي‌اا‌ندازد.»[۱۵] حسين با اشاره به مواضع امريكا در جنگ ايران و عراق، از امريكا به دليل خودداري از فروش سلاح هاي مورد نياز به عراق، انتقاد كرده‌است و افزوده‌است: «دولت امريكا سلاح هاي مورد نياز عراق به آن كشور را نفروخته‌است و حتي دولت اردن كه از طرف عراق سلاح هاي مورد نياز عراق را از كشورهاي اروپاي غربي و خاورميانه تهيه مي كند، جديداً متوجه شده‌است كه امريكا حتي به كمپاني هاي زير نفوذ خود دستور داده‌است كه از فروش مهمات به عراق خودداري كنند و اين در حالي است كه سلاح هاي مورد نياز ايران توسط اسرائيل تأمين مي شود.» وي در ادامه از امريكا خواست كه براي فروش سلاح هاي مورد نياز به عراق اقدام كند.[۱۶] شاه حسين سپس به خطر گسترش موج اسلام‌گرايي در منطقه اشاره كرده‌است: «اكنون ديگر موجوديت اسرائيل براي ما مورد سؤال نيست، بلكه خطر بزرگي كه منطقه را تهديد مي‌كند، جنبش اسلام‌خواهي است كه جهت خود را از ايران مي گيرد و شبيه به يك موج خروشاني است كه مي تواند دولت هاي زيادي را نابود كند.» وي ايران را خاستگاه اصلي اين جنبش دانسته و گفته‌است: « بايد براي نابودي اين جنبش قيام كرد و به همين علت دولت اردن در جنگ ايران و عراق در كنار عراق ايستاده‌است.» تايم پرسيد: «از نظر اعراب چه چيزي در خطر است؟» و شاه اردن پاسخ داد: «هويت ما و گذشته و ارتباط مان با نسل آينده در خطر است. آزادي و حق زندگي آنان به عنوان اعراب در بخشي از جهان در خطر است.» وي در پايان از كشورهاي ديگر منطقه نيز خواسته كه در برابر اين جنبش قيام و مقاومت كنند.[۱۷] "تايمز مالي" نيز در مقاله‌اي به بررسي ‌مواضع اردن در جنگ عراق عليه ايران و آثار اين جنگ بر سياست اردن پرداخته‌است. در اين مقاله آمده‌است: «به دنبال شروع جنگ ايران و عراق و عدم امكان واردات از بنادر جنوب عراق خصوصاً بندر مهم بصره، بندر عقبه اردن به‌مثابه شاهرگ حياتي براي واردات عراق مبدل شده‌است و هر روزه مقدار زيادي كالاهاي وارداتي عراق از طريق اين بندر تخليه و به عراق حمل مي‌شوند.» تايمز مالي سپس دربارة تأثيرات سياسي جنگ ايران و عراق بر اردن نوشته‌است: «دولت اردن از موج اسلام‌گرايي منطقه اي وحشت داشته و شديداً نگران تشكيل يك حكومت شيعه به سبك ايران در عراق است، به همين‌خاطر دولت اردن طرح هايي را براي استفاده از نيروي احتياط خود براي مقابله با موج اسلام گرايي در اردن، در دست تهيه دارد.»[۱۸]

گزارش- 387

مهندس" ميرحسين موسوي" نخست‌وزير جمهوري اسلامي ايران، در ادامه ديدارهاي خود با مقام هاي الجزاير، امروز با "شاذلي بن‌جديد" رئيس‌جمهوري و "بثيات" رئيس مجلس ملي و ديگر مقامات اين كشور ديدار و گفت‌وگو كرد. وي پس از ملاقات با شاذلي بن‌جديد در گفت‌وگويي با خبرگزاري جمهوري اسلامي در مورد مسائل مورد مذاكره در اين ديدار گفت: «ما مواضع خودمان را در قبال مسائل منطقه از جمله جنگ عراق عليه ايران بيان داشتيم. در رابطه با خليج فارس نيز مذاكراتي انجام شد و ما اعلام كرديم كه كشورهاي جنوب خليج فارس نبايد هيچ گونه ترس و هراسي از ايران داشته باشند و اين كشورها نبايستي تحت تأثير تبليغات ابرقدرت‌ها كه سعي دارند ايران را منبع خطر معرفي كنند، قرار گيرند. ما خواهان روابط خوبي با كشورهاي منطقه هستيم و برخي از اين كشورها نيز روابط خوب و صلح‌آميزي با ما دارند.»[۱۹] نخست‌وزير ظهر امروز با پايان دادن به ديدار خود از الجزاير؛ جهت ديدار از ليبي وارد طرابلس پايتخت اين كشور شد. وي پس از ورود به ليبي اعلام كرد كه هدف از سفرش به ليبي، تبادل نظر با رهبران اين كشور دربارة تحولات جنگ ايران و عراق است.[۲۰] نخست وزير امروز در ليبي با سرهنگ "قذافي" رئيس‌جمهور و سرگرد "عبدالسلام جلود" عضو برجسته شوراي فرماندهي انقلاب اين كشور به طور جداگانه ديدار و گفت‌وگو كرد. "احمد عزيزي" قائم مقام وزارت خارجه جمهوري اسلامي ايران نيز كه در اين ملاقات ها حضور داشته‌است، در مورد مسائل مطرح شده در مذاكرات گفت: «در اين ديدارها مسائل مهم منطقه از جمله نحوه مشاركت ايران و ليبي براي مقابله با تجاوز اسرائيل به لبنان مورد بحث و بررسي قرارگرفت. به طور اخص در مذاكرات، مبارزه با صدام به عنوان اولين گام براي مبارزه با رژيم صهيونيستي مورد توافق طرفين قرارگرفت.» وي در پايان گفت: «در جلسه ملاقات با قذافي اوضاع جبهه هاي نبرد ايران و عراق براي وي تشريح شد و ايشان از پيروزي نيروهاي ايراني در جنگ اظهار خرسندي نمودند.»[۲۱]

گزارش- 388

روزنامة "لوس‌آنجلس‌تايمز" درمقاله‌اي هدف عراق در تجاوز به ايران و اهداف ايران در عمليات رمضان، وضعيت اقتصادي عراق با توجه به جنگ و نقش دولت هاي عربي منطقه خصوصاً عربستان را مورد توجه قرار داده‌است: «رئيس‌جمهوري عراق در سال 1980 فكر مي كرد كه مي تواند با محاصره‌استان نفتي ايران، در تهران تغيير سياسي به‌وجود آورد،[۲۲] در حالي كه امروز آگاهان سياسي غرب، جنگ جاري بصره را قدم اول در عزم دولت ايران براي تفكيك قسمت جنوبي عراق مي دانند و اين پيروزي است كه علي رغم هرگونه نتيجه اي در ميدان جنگ، عراقي ها قادر به جلوگيري از باختن آن نيستند، زيرا ايراني ها قادرند با ضربات آتش‌بارهاي توپخانه و بمباران هاي هوايي بصره و چاه هاي نفتي زبير و رميله را از نظر اقتصادي براي عراق غيرقابل استفاده سازند.[۲۳] تا وضع جنگ ايران و عراق بدين منوال است، عراق قادر نخواهد بود بيش از نصف ظرفيت توليد نفتي و يك پنجم ظرفيت اقتصادي خود را به‌كار گيرد. بندر صادراتي عمده و 10 درصد جمعيت شهري آن نيز اكنون فلج هستند. اگر سوريه از صدور نفت چاه هاي نفتي شمال عراق به بنادر لبنان جلوگيري نمايد، عراق تنها قادر خواهد بود تقريباً يك ميليون بشكه نفت از طريق تركيه صادر كند؛ صدور حداقل 5/2 ميليون بشكه در روز كه عراق را قادر به تكافوي مالي وارداتي در سطح قبل از جنگ مي كند، ضروري است. بدون اين مبلغ، اقتصاد عراق بايد هزينه روز افزون دفاعي اين كشور را تحمل كند كه تقليل در مصرف داخلي و كند شدن توسعه اقتصادي به دنبال خواهد داشت. اين امر باعث بدهي بيش تر عراق و در نتيجه وابستگي بيش تر او از نظر سياسي به عربستان سعودي و امارات خليج [فارس] مي گردد كه رغبت اين كشورها در دادن كمك مالي به جنگ با ايران به همان سرعت كه بهاي نفت و ذخاير دلاري نفتي آن كاهش مي يابد، فروكش كرده‌است.[۲۴] نقش دولت عربستان سعودي در تعيين نقش آينده صدام حسين، نقشي قاطع خواهد بود. صدام نه تنها بايد به وام هاي آن ها وابسته باشد بلكه همچنين او براي سرعت بخشيدن به ساختمان خط لوله نفتي براي جايگزيني ترمينال هاي عراقي كه در معرض توپخانه ايران هستند، به دولت سعودي ها متكي است. ممكن است عراق قادر باشد علي‌رغم جنگ، توليد نفتي خود را افزايش دهد اما تا عربستان سعودي با كاهش توليد نفتي خود موافقت نكند، تقاضاي جهاني براي نفت خام اضافي عراق چندان نخواهد بود. همچنين دولت سعودي ناچار است مقدار زيادي از غرامت جنگي را كه ايران مطالبه مي‌كند، بپردازد. بدين ترتيب، رئيس‌جمهور عراق هم گروگان آيت‌الله خميني و هم پادشاه عربستان سعودي است. در واشنگتن اين وضع را انتخاب مرگ بين "پرت شدن از كوه به دره يا به دريا" مي دانند.»[۲۵]

گزارش- 389

مجله آلماني "اشپيگل" امروز با اشاره به مبادلات فراوان تجاري بين آلمان غربي و عراق و فعاليت گسترده شركت ها و متخصصان و كارشناسان آلماني در اين كشور، پيروزي احتمالي ايران در جنگ را خطري براي روابط اقتصادي آلمان و عراق دانسته‌است. اين نشريه همچنين گزارش داده‌است كه براثر حمله اخير ايران به عراق، دسته دسته از خانواده هاي مهندسان و كارشناسان آلماني كه در عراق كار مي كنند، به كويت يا آلمان گريخته اند.[۲۶] به نوشتة اشپيگل، ارزش سفارش هاي عراق از آلمان را كارشناسان اقتصادي به 25 ميليارد مارك تخمين زده اند و تقريباً همة شركت هاي بزرگ آلماني و صدها شركت كوچك اين كشور به عراق كالا صادر مي كنند. اين مجله افزوده‌است كه شركت هاي بزرگ كه پس از پيروزي انقلاب اسلامي از ايران اخراج شدند، به عراق روي آورده اند. اشپيگل سپس اظهار نگراني كرده‌است كه پيروزي ايران در جنگ مي تواند ميلياردها مارك خسارت به صادرات آلمان به عراق، وارد آورد و در اين صورت بيش از 35000 كارگر آلماني كه براي سفارش هاي عراق كار مي كنند، بي كار خواهند شد.[۲۷] 

ضميمه گزارش شماره 382 متن كامل پاسخ جمهوري اسلامي ايران به قطع‌نامه 514 شوراي امنيت مصوب 21/4/1361 اقدامات شوراي امنيت دربارة جنگ تحميلي عراق عليه ايران از سپتامبر 1980 با منشور سازمان ملل هماهنگ نبوده‌است. پاراگراف دوم از ماده 24 منشور سازمان ملل مي‌گويد: "در اجراي وظايف خود، شوراي امنيت مطابق با اهداف و اصول سازمان ملل‌متحد عمل خواهدكرد." پاراگراف اول مي‌گويد: "اطراف هر اختلاف كه ادامه آن ممكن است حفظ صلح و امنيت بين‌المللي را به خطر بياندازد، موظف‌اند قبل از هر اقدامي، جوياي راه‌حلي از طريق مذاكره، بررسي و ميانجي‌گري، مصالحه، داوري، توافق حقوقي، توسل به سازمان‌هاي منطقه‌اي يا هر راه‌حل مسالمت‌آميز ديگر كه انتخاب مي‌كنند، باشند." پاراگراف اول مادة 37 منشور مي‌گويد: "اگر طرفين اختلاف از نوعي كه در ماده 33 قيد شده موفق به حل اختلاف خود براساس مسائلي كه در آن ماده ذكر شد، نشوند، موظف‌اند اختلاف خود را به شوراي امنيت رجوع دهند." پاراگراف دوم از ماده 33 مي‌گويد: "شوراي امنيت هر وقت لازم بداند از طرفين مربوطه مي‌خواهد اختلاف خود را به اين وسيله حل كنند." يك كشور عضو سازمان ملل‌متحد به علت تعهدي كه نسبت به منشور دارد، موظف است قبل از اين‌كه براي حل اختلاف به طور يك جانبه تصميم به توسل به زور و اشغال بگيرد، مواد 33 و 37 را اجرا كند ولي چنانچه كشوري چنين تصميم يك جانبه‌اي بگيرد، اين وظيفه شورا است كه آن كشور را به خاطر عدم اجراي منشور محكوم كند و از آن كشور بخواهد كه شرايط قبل از تجاوز را مجدداً برقرار كند و اختلافات خود را با اجراي مواد 33 و 37 منشور حل نمايد. چنانچه شورا چنين اقدامي نكند، عملاً مغاير با اهداف و اصول منشور ملل‌متحد عمل نموده‌است. قطع‌نامه 479 شوراي امنيت از شناسايي عمل تجاوز و اشغال طفره رفته‌است و متجاوز را محكوم نكرده و از او نخواسته‌است كه شرايط قبل از تجاوز را برقرار كند، بدين دليل قطع‌نامه 479 هماهنگي با منشور ندارد. اين قطع‌نامه كوششي است بر صحه‌گذاشتن بر عواقب تجاوز مسلحانه عراق و تحميل شرايط بر ايران جهت برقراري صلح كه يك جانبه به‌نفع متجاوز است! سكوت كامل شوراي امنيت در مدت 22 ماه زماني كه فعاليت جنگي نيروهاي متجاوز عراقي به خصوص متوجه غيرنظاميان ايراني و تأسيسات اقتصادي خوزستان و غرب ايران بوده، به روشني نشان مي‌دهد كه شوراي امنيت عملاً از مسئوليت‌هاي خود در چارچوب منشور سازمان ملل و برخلاف ماده‌39 سرباز زده‌است. اين بدان معني است كه شورا در مورد مسئله جنگ و تجاوز عراق به ايران از خود صلب صلاحيت نموده و در نتيجه به طور پوشيده از مواضع عراق حمايت كرده‌است. قطع‌نامه 514 شورا نيز با جهت كلي برخورد شورا با اين مسئله كه تاكنون حمايت پنهاني از تجاوز بوده‌است، هماهنگي كامل دارند. قطع‌نامه 514 عملاً از شناسايي اين‌كه تجاوز مسلحانه عراق توأم با اشغال 22 ماه ادامه داشته، خودداري كرده‌است و متجاوز را به خاطر عدم رعايت مواد 33 و 37 منشور محكوم نكرده‌است و حقيقت اين‌كه تجاوز وحشيانه عراق نتايج وخيمي را در جهت جنايت عليه بشريت داشته [كه شورا آن را] ناديده گرفته‌است. اين قطع‌نامه همچنين حق غيرقابل انكار مردم ايران در مجازات مجرمين جنگي ـ كه مسئول خرابي‌ها و بدبختي‌هاي ناشي از تجاوز عراق در ايران بوده‌اند ـ را نشناخته‌است؛ اين امر به وضوح نشان مي‌دهد كه شوراي امنيت صبر كرد تا به قول وزير خارجه عراق "عراقي‌ها آن تعداد ايراني را كه مي‌خواستند، كشتند و آن مقدار خرابي را كه در ايران مي‌خواستند به‌وجود آوردند." و سپس براي به‌وجود‌آوردن سپري وارد عمل شدند كه مجرمين جنگي حاكم بر عراق بتوانند در پناه آن از عواقب مجازاتي كه در انتظارشان است، مصون باشند! چنين رفتاري از سوي شوراي امنيت نقض فاحش روح منشور و نتيجتاً مغاير با ماده 24 مي‌باشد، در نتيجه جمهوري اسلامي ايران خود را از هرگونه اقدامي كه شوراي امنيت تاكنون در مورد جنگ تحميلي عراق عليه ايران كرده‌است، مبري مي‌كند. ما آماده‌ايم هرگاه در آينده شورا مسئوليت‌هاي خود را جدي بگيرد و با حقايقي كه در صحنه وجود دارد، طرف شود، با آن همكاري كنيم. البته شورا مسئوليت كامل نتايج بي‌مبالاتي خود را تاكنون، متحمل خواهد شد.[۲۸]



منابع و مآخذ روزشمار 1361/04/29

  1. سند شماره 56، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي، تيپ بعثت، عمليات رمضان، راوي: ابوالقاسم حبيبي، 29/4/1361، صص14 تا 16؛ و: سند شماره 118178 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه قدس، 29/4/1361؛ و: سند شماره 032047 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از اطلاعات عمليات قرارگاه كربلا، به قرارگاه كربلا، 30/4/1361.
  2. سند شماره 017052، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌‌اي اطلاعاتي شماره 608، گرم دشت، 31/6/1361، ص2.
  3. روزنامه كيهان، 30/4/1361، ص2.
  4. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 123، 30/4/1361، ص2، ايلام ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 29/4/1361.
  5. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 122، 29/4/1361، ص5، ايلام ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 28/4/1361، به نقل از امام جمعه ايلام.
  6. سند شماره 016437، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌‌اي اطلاعاتي شماره 127، 3/5/1361، ص10.
  7. مأخذ 3، ص4.
  8. روزنامه كيهان، 29/4/1361، ص19.
  9. روزنامه كيهان، 29/4/1361، ص19.
  10. سند شماره 016437، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌‌اي اطلاعاتي شماره 127، 3/5/1361، ص10.
  11. پيشين، سازمان ملل متحد ـ به نقل از خبرگزاري فرانسه.
  12. مأخذ 4، ص9، راديو ايران، 29/4/1361، به نقل از مجله امريكايي "تايم"، به نقل از منابع اطلاعاتي و امنيتي امريكا.
  13. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 124، 31/4/1361، ص26، راديو بغداد، 29/4/1361، به نقل از شوراي سفيران كشورهاي عرب در انگلستان.
  14. پيشين، ص10، نواكشوت ـ خبرگزاري عراق، 30/4/1361، به نقل از معاون وزير خارجه موريتاني.
  15. مأخذ 4، ص10، راديو صداي آزاد ايران، 29/4/1361، به نقل از هفته نامه امريكايي "تايم"، به نقل از شاه اردن.
  16. مأخذ 13، صص 14 و 15، واشنگتن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1361، به نقل از هفته نامه "تايم"، به نقل از شاه اردن.
  17. مأخذ 8، ص20، به نقل از شاه اردن، به نقل از مجله امريكايي "تايم"؛ و: اداره كل مطبوعات و رسانه هاي خارجي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، "بررسي مطبوعات جهان"، نشريه شماره 218، 12/5/1361، ص14، از مجلة "تايم"، چاپ اروپا، 4/5/1361، به نقل از شاه اردن.
  18. مأخذ 13، ص4، لندن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 30/4/1361، به نقل از نشريه "تايمز مالي".
  19. روزنامه كيهان، 29/4/1361، ص19.
  20. روزنامه اطلاعات، 30/4/1361، ص3، به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي.
  21. خبرگزاري جمهوري اسلامي، طرابلس ـ به نقل از آقاي ميرحسين موسوي نخست‌وزير
  22. اداره كل مطبوعات و رسانه هاي خارجي وزارت فرهنگ و ارشاد، "بررسي مطبوعات جهان"، نشريه شماره 233،16/6/1361، ص22، روزنامه "لوس‌آنجلس‌تايمز"، چاپ امريكا، 29/4/1361، به قلم كلود رايت.
  23. پيشين، ص20.
  24. مأخذ 22، ص21.
  25. مأخذ 21، ص24.
  26. مأخذ 8، ص20، به گزارش واحد مركزي خبر از بن، به‌نقل از مجله اشپيگل.
  27. پيشين.
  28. مأخذ 8، ص18، سرويس سياسي كيهان، به نقل از وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران.