1361.05.08

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.05.08
نام‌های دیگر هشت مرداد
تاریخ شمسی 1361.05.08
تاریخ میلادی 30 ژوئیه 1982
تاریخ قمری 9 شوال 1402






گزارش- 508

همانطوركه درروزشمارآمد،قراربودنيروهاي سپاه ازانتهاي خاكريزاحداث شده درشمال منطقه عمليات به سمت جنوب ونيزازانتهاي خاكريزاحداثي درجنوب به سمت شمال حركت كنندودرنهايت عمل الحاق درضلع غربي منطقه عمليات انجام شودتامنطقه تعريف شده تثبيت شودهمچنين قراربودنيرويي ازارتش درشمال وجنوب منطقه نيروهاي دشمن رامنهدم كنندولي زمانيكه انتظار چند ساعته براي آمدن نيروهاي ارتشي به منطقه عملياتي، فايده‌اي نبخشيد، نيروهاي سپاه به ناچار ساعت 20 دقيقه بامداد امروز عمليات تكميلي خود را آغاز كردند و اين درحالي بود كه عراق با پيش‌بيني عمليات، يگان‌هاي خود را تقويت كرده و آماده مقابله بود. با اين وجود، نيروهاي خودي تا ساعت 3 بامداد چند كيلومتر پيش‌روي كردند، اما واكنش بسيار شديد دشمن مانع ادامه كار شد و ورود نيروهاي ارتش هم كه به جاي دو تيپ با دو گردان پس از 5 ساعت تأخير وارد عمل شدند، تأثيري نداشت. با روشن شدن هوا و درك اين‌كه موفقيت امكان‌پذير نيست، دستور عقب‌نشيني صادر شد و تا ساعت 6:30 بامداد نيروها همگي به عقب بازگشتند. بدين ترتيب آخرين مرحله عمليات رمضان نيز بدون دست‌يابي به موفقيت پايان يافت.[۱]

گزارش- 509

بازگشت نيروهاي عملياتي از آخرين منطقه تصرف شده در عمليات رمضان، براي اردوي خودي از چهار بار عقب‌نشيني قبلي به مراتب اندوه‌بارتر بود، زيرا دو شب و يك روز جنگ سختي همراه با احداث كيلومترها خاكريز مرتفع دو جداره در دل دشمن، اين اميد را ايجاد كرده بود كه طلسم عدم فتح‌هاي پي‌درپي عمليات رمضان بشكند و در منطقه بسيار مهم شرق بصره يك سرپل مناسب و وسيع جهت حركات بعدي در دست خودي بماند. اين بار اتفاقي نادر باعث شده بود الحاق نيروها در ضلع غربي منطقه عملياتي (حاشيه مثلث‌ها) صورت نگيرد و منطقه تثبيت نشود، در حالي كه در همان شب اول عمليات مرحله پنجم، هم نيرويي كه بايد از شمال به سمت جنوب مي‌آمد و هم نيرويي كه از جنوب به شمال حركت مي‌كرد، هر دو، مأموريت خود را با موفقيت به اتمام رسانده بودند. اين اتفاق نادر همان موضوع خاكريز بزرگ دو جداره شرقي غربي در شمال منطقه عملياتي بود كه به جاي اتصال به مثلث سوم، به اشتباه به مثلث چهارم متصل شده بود، زيرا احداث گران خاكريز ناخودآگاه، زير آتش شديد دشمن، يك حركت به راست تدريجي و نامحسوس انجام داده بودند، اين موضوع بدون اين‌كه فرماندهان خود مطلع باشند، چندين كيلومتر عرض منطقه عملياتي را بيش‌تر كرده بود. صرف‌نظر از وضعيت خاص مرحله پنجم كه نيروهاي خودي تا آستانه تثبيت منطقه تصرف شده پيش رفتند، وضع حاكم بر تمام مراحل عمليات اين بود كه نيروهاي خودي پس از فتوحات درخشان فتح‌المبين و بيت‌المقدس، اين بار گويا با پديده جديدي روبه‌رو شده بودند، واقعيتي كه هيچ كس مايل به پذيرش آن نبود و آن اين‌كه دشمن اين بار، هر چه منهدم مي‌شود، پا پس نمي‌گذارد. بخشي از ماجرا اين بود كه دشمن نيروهاي پياده خود را در پناه زرهي و آتش توپخانه و ميدان مين قرار داده بود تا تاريكي شب را كه پناهگاه نيروهاي پياده خودي براي نبرد بود ـ به صبح برساند و آن گاه مانع تثبيت پيشروي‌هاي انجام شده بشود و با برتري آتش و زرهي، نيروهاي خودي را عقب براند. دشمن به دليل عدم محدوديت در تأمين سلاح و تجهيزات، دغدغه انهدام تجهيزات را نداشت و با تدابير متعدد ـ‌ از جمله تدبير ياد شده ـ حتي‌المقدور مانع انهدام وسيع و يا اسارت گروه‌هاي چندهزار نفره نيروهاي خود مي‌گرديد. در اين اوضاع و پس از بازگشت‌هاي پي‌درپي، يكي از مهم‌ترين دغدغه‌هاي فرماندهي جنگ به خصوص شخص فرمانده كل سپاه، توجيه كادرها و نيروهاي عملياتي درباره وضعيت پيش آمده در عمليات رمضان است. در اين ميان توجيه كادرها و نيروهاي خودي به خصوص آنچه به سپاه مربوط مي‌شود به دليل وجود عنصر داوطلبي و عقيدتي نيرومند در كادرها و نيروهاي رزمنده تحت امر سپاه، بسيار مسئله مهمي است كه اگر به درستي انجام نشود و عنصر روحيه و ايمان به تشكيلات و سازمان رزم موجود به خطر افتد، اساساً ادامه جنگ و دفاع مورد سؤال قرار مي‌گيرد. البته نوع توجيه كادرهاي عملياتي اعم از فرماندهان قرارگاه‌ها و تيپ‌ها و گردان‌هاي سپاه با توجيه نيروهاي داوطلب بسيجي متفاوت است و در هر كدام حساسيت‌هاي خاص خود بايد لحاظ شود. بنابر آنچه ذكر شد، يكي از مهم‌ترين اقدامات فرماندهي سپاه، در كنار پي‌گيري‌هاي نتايج نهايي عمليات (در جزئيات) و برنامه‌ريزي و طراحي ادامه‌كار، توجيه نيروهاي‌بسيجي داوطلب است. سخن‌راني محسن رضايي فرمانده كل سپاه در يكي از پايگاه‌هاي سپاه (شهيد بهشتي) براي شمار بسياري از نيروهاي عملياتي و ستادي نمونه‌اي از اين اقدامات است. ( ضميمه دارد) در اين سخن‌راني وي تلويحاً به اين نكته اشاره كرد كه پيروزي‌هاي گذشته به دليل امكان دور زدن دشمن بوده است و در تهاجم رو در رو، موفقيت كم‌تر داشته‌ايم. وي سپس افزود: «نبايد غرور گذشته ما را فرا بگيرد و بايستي از خدا بخواهيم ما را به خودمان واگذار نكند و از آزمايش‌هايي كه در قرآن آمده است و براي شناختن صابران و مجاهدان از بقيه مي‌باشد، سربلند بيرون بياييم.» فرمانده كل سپاه به نگراني امريكا از ظهور اسلام اشاره كرد و گفت: «امروز خداوند ما را انتخاب كرده است كه راه انبياء را ادامه دهيم و انتظارات حضرت مهدي (عج) را برآورده كنيم و احتمال آزمايشات سخت الهي وجود دارد كه بايد حواس‌مان جمع باشد.» محسن رضايي گله كرد كه چرا بعضي بدون اين‌كه به آزمايش و تقدير خداوند توجه كنند، صبر لازم را از دست داده‌اند و مطرح مي‌كنند چرا عقب آمديم و چرا شكست خورديم. وي در ادامه با ارائه آماري از انهدام دشمن در عمليات اخير، نتيجه گرفت كه قدرت اسلام، قدرت ظاهري كفر را درهم شكست. فرمانده سپاه 70% از اهداف اين عمليات را انهدام نيرو و 30% را تصرف زمين دانست و افزود: «هدف اصلي انهدام نيرو است، البته اگر زمين را هم بتوانيم نگه‌داريم، خوب است.» وي با تمجيد از پاسداران و بسيجيان، اظهار اميدواري كرد: «با همين برنامه انهدام نيرو، قبل از رسيدن به حاشيه اروند مسئله صدام را تمام كنيم.» محسن رضايي همچنين به نام‌گذاري عمليات گذشته با توجه به ايام و نام ائمه، اشاره كرد: «در فتح‌المبين با اسم حضرت زهرا (س) شروع كرديم، عمليات آن قدر سريع و گسترده پيش رفت كه باعث تعجب خود ما شد. در بيت‌المقدس با نام علي (ع) شروع كرديم؛ صبر بزرگي مي‌خواست كه مرحله اول و دوم و سوم را عمل كنيم. بالاخره با نام پيامبر عمليات ما به پيروزي كامل رسيد. در اين عمليات هم اگر حضرت مهدي (عج) را مي‌خواهيد، بايد صبر حضرت مهدي (عج) را داشته باشيد.» وي سپس به نام رمضان اشاره كرد كه رمضان يعني پاك‌سازي شياطين چه از نفس، چه از اجتماع انساني. آقاي رضايي صدام و حزب بعث را هم از مصاديق شيطان دانست و گفت آنها هم بايد پاك‌سازي شوند. محسن رضايي آماري از باقي‌مانده ارتش صدام در منطقه عمليات رمضان نيز ارائه داد و اظهار اميدواري كرد كه با يك همت ديگر، اين مشكل هم از پيش برداشته شود. وي در آخر به رعايت حفاظت در مكالمات بي‌سيم و حفظ و نگه‌داري سلاح و مهمات و تبعيت‌پذيري از فرماندهان سفارش كرد و نيز اهميت مرثيه و دعا و گريه بر امام حسين(ع) را يادآور شد. رضايي همچنين اظهار اميدواري كرد كه در پيروزي‌ها ما را غرور نگيرد و به ضعف خود در برابر قدرت پروردگار اعتراف داشته باشيم.[۲]

گزارش- 510

يك هواپيما و يك هلي‌كوپتر ارتش عراق در منطقه عملياتي جنوب با آتش پدافند هوايي نيروهاي خودي سرنگون شد.[۳] اين هواپيما در مثلث دوم در منطقه عمليات رمضان در داخل خاك عراق سرنگون شد.[۴] امروز هواپيماهاي دشمن بخش‌هايي از منطقه شمال‌غرب كشورمان را بمباران كردند. در جريان اين بمباران، روستاي "باب خالدار" از توابع اشنويه هدف بمباران هواپيماهاي عراقي قرار گرفت كه يك تن از اهالي روستا شهيد و سه تن ديگر زخمي شدند. همچنين 20 رأس گاو روستائيان كشته و شماري از خرمن‌هاي گندم نيز در آتش سوخت.[۵] امروز همچنين يك فروند هواپيماي عراقي كه نتوانسته بود مواضع نيروهاي اسلام در منطقه جلديان را بمباران كند، بمب‌هاي خود را از ارتفاع بالا به بيابان‌هاي منطقه ريخت كه بر اثر آن، يك چوپان شهيد و تعدادي از گوسفندان وي نيز كشته شدند.[۶] امروز همچنين مناطق مسكوني آبادان را توپخانه عراق گلوله‌باران كرد كه سه مجروح و چندين خانه ويران برجاي گذاشت.[۷]

گزارش- 511

با جمع‌آوري تعدادي ديگر از مين‌هاي كاشته شدة دشمن در منطقه غرب كشور، شمار مين‌هاي خنثي شده در اين منطقه به 155 هزار عدد رسيد. كوشش براي جمع‌آوري ميدان‌هاي مين همچنان ادامه دارد.[۸]

گزارش- 512

ارسال كمك‌هاي نظامي از كشورهاي عربي منطقه به عراق و خدمات آنان براي رسيدن كمك‌هاي ديگر كشورهاي جهان به حكومت عراق، همچنان ادامه دارد. امروز 84 خودرو حامل مهمات از كويت [۹] و 56 خودرو حامل سلاح‌هاي ضدهوايي از عربستان وارد عراق شدند.[۱۰] طبق گزارشي ديگر، امروز يك كشتي روسي حامل مهمات براي دولت عراق در اسكله شماره 20 بندر" شعيبه" كويت پهلو گرفته و مشغول تخليه بار خود است.[۱۱]

گزارش- 513

روزنامه آلماني "زود دويچه‌ سايتونگ" از همكاري اطلاعاتي امريكا با عراق در جريان جنگ ايران و عراق پرده برداشت. اين روزنامه با درج خبري در اين‌باره نوشت: «عكس‌هاي ماهواره‌اي كه توسط ماهواره‌هاي امريكايي از منطقه نبرد ايران و عراق تهيه شده و در اختيار عراق قرار گرفته‌است، نشان مي‌دهد كه نيروهاي ايراني در حال سازمان‌دهي مجدد براي انجام عمليات ديگر بر عليه نيروهاي عراقي مي‌باشند.» [۱۲]

گزارش- 514

امروز 11 تن از مردم عراق با عبور از مرز در منطقه بانه خود را به مقامات جمهوري اسلامي تسليم و تقاضاي پناهندگي كردند. آنان دليل درخواست پناهندگي خود را ظلم و جور حاكمان عراق اعلام كردند.[۱۳]

گزارش- 515

نيروهاي خودي در جريان يك عمليات مشترك، مناطقي از اطراف سردشت را از وجود نيروهاي مسلح غيرقانوني پاك‌سازي كردند. در اين عمليات، با حمله رزمندگان خودي به چند پايگاه گروهك‌هاي مسلح غيرقانوني از جمله "ربط"، "بيوران" و "مراغان"، شماري از نيروهاي اين گروهك‌ها كشته و يا زخمي شدند و منطقه مراغان نيز پاك‌سازي شد.[۱۴] در اين عمليات همچنين نيروهاي خودي با حمله به مواضع گروهك‌هاي ضدانقلاب در ارتفاعات "بردسويان" و "برمن‌آباد" آن‌جا را به تصرف خود درآوردند و روستاهاي اطراف را نيز آزاد كردند. مقاديري سلاح و مهمات و چندين دستگاه بي‌سيم در اين عمليات از ضدانقلاب به دست آمد و 10 تن از نيروهاي خودي نيز به شهادت رسيدند.[۱۵] همچنين در عمليات ديگر نيروهاي خودي در روستاي "حماميان" از توابع بوكان، شماري از افراد مسلح غيرقانوني كشته و يا مجروح شدند.[۱۶] همچنين بر اثر برخورد خودرو نيروهاي خودي با مين‌هاي ضدانقلاب كه در جاده هزاركانيان كار گذاشته بود، پنج تن از نيروهاي خودي شهيد شدند و خودرو نيز منهدم گرديد.[۱۷]

گزارش- 516

امروز يكي از نيروهاي سپاه پاسداران همدان به نام "حسين محمدي" به دست اعضاي سازمان مجاهدين خلق به شهادت رسيد.[۱۸]

گزارش- 517

آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي و نمايندة امام در شوراي عالي دفاع، در نماز جمعه امروز تهران با اشاره به اين‌كه ايران پيش از هر عمليات به عراق هشدار مي‌دهد تا شرايط تعيين شده را بپذيرد، دلايل ورود نيروهاي ايران به خاك عراق را براي تمام مردم تشريح كرد. هاشمي رفسنجاني دربارة دلايل ورود ايران به خاك عراق گفت: «من به عنوان يكي از تصميم‌گيرندگان مسائل مربوط به جنگ، سه دليل اصلي را براي ورود به خاك عراق قائل هستم. اولين دليل ما، پايان دادن به جنگ است، جنگ را تشديد كرديم براي اين‌كه آن راتمام بكنيم، بدين خاطر كه دشمنان ما در صدد هستند كه جنگ را طولاني كرده و ما را درگير در جنگ نگه دارند و مانع بازسازي كشور و شهرها و روستاهاي ويران شده ما شوند و از سوي ديگر، ما نيز وادار شويم تا تمام توان مالي، انساني و امكاناتي خود را صرف جنگ كنيم.» وي افزود: «ما دو راه بيش‌تر نداريم: يكي اين‌كه ذليلانه صلح را بپذيريم و جنگ را خاتمه دهيم كه هيچ بعيد نيست به دنبال آن، عراق دوباره به ايران تجاوز نموده و شهرهاي آبادان و خرمشهر را تصرف كند. راه ديگر اين است كه با تشديد جنگ، جنگ را تمام بكنيم.» نماينده امام در شوراي عالي دفاع به محدوديت‌هاي جمهوري اسلامي اشاره كرد و گفت: «ما در نبرد با دشمن محدوديت‌هايي داريم كه دليل آن، تعهد ما به قوانين اسلامي است؛ از جمله اين‌كه ما علي‌رغم توانايي گلوله‌باران و بمباران خيلي از شهرها، روستا و مناطق مسكوني و مراكز اقتصادي و نفتي عراق، به دليل رأفت اسلامي تاكنون اقدام به اين عمل نكرده‌ايم.» رئيس مجلس شوراي اسلامي دومين دليل ايران براي ورود به خاك عراق را دريافت غرامت خسارات وارده به ايران، اعلام كرد و افزود: «ما غرامت خسارات وارده را از دشمن مي‌خواهيم و بايد كشورمان را بازسازي كنيم، سومين هدف جمهوري اسلامي از ورود به خاك عراق، آزاد كردن مردم عراق از بند چنين رژيم ظالمي است.» وي سپس گفت: «ايران هيچ چشم داشتي به خاك عراق ندارد و در چنين صورتي به مرزهاي بين‌المللي بازخواهد گشت.»[۱۹]

گزارش- 518

علي‌اكبر ولايتي وزير امورخارجه، در مصاحبه‌اي با خبرگزاري جمهوري اسلامي، سخنان وزير دفاع امريكا عليه ايران را پاسخ داد و با تكذيب هرگونه تعديل در شرايط ايران براي ختم جنگ، بغداد را براي برگزاري كنفرانس سران عدم‌تعهد ناامن توصيف كرد. وي همچنين دولت لبنان را مسئول حفظ جان ديپلمات‌هاي ايراني ربوده شده در بيروت دانست. آقاي ولايتي سخنان گاسپار واين‌برگر وزير دفاع امريكا كه گفته‌است " ايران به وسيله يك مشت ديوانه رهبري مي‌شود و هيچ احترامي براي حقوق بشر قائل نيست و يك تهديد جدي و خطرناك عليه همه كشورهاي منطقه است."[۲۰] گفت: «فرهنگ حاكم بر نظاميان امريكا همان فرهنگ كابوي است و اين اوهام‌پردازان تصور مي‌كنند كه تمامي جهان، امريكاي قرن هيجدهم است.» وي با اشاره به غناي فرهنگي و تمدن ريشه‌دار ملت ايران افزود: «ساده‌ترين مردم روستاهاي ما به افرادي امثال واين‌برگر به چشم وحشي‌هاي مدرن وچهارپاياني مي‌نگرند كه در هيبت انسان ظاهر شده‌اند.» وي در مورد اين‌كه وزير دفاع امريكا ايران را خطر جدي براي كشورهاي منطقه و خصوصاً اسرائيل خوانده بود، گفت: «ايران هيچ‌گونه خطري براي كشورهاي منطقه ندارد ولي البته كه يك خطر جدي براي اسرائيل است.» دكتر ولايتي سپس هرگونه تعديل در شرايط ايران براي پايان جنگ را تكذيب كرد: «جمهوري اسلامي ايران همچنان بر خواست‌هاي بر حق خود اصرار مي‌ورزد و كوچك‌ترين تعديلي در شرايط ايران صورت نگرفته‌است.» وزير امورخارجه در مورد احتمال تشكيل كنفرانس عدم‌تعهد، در بغداد گفت: «حمله اخير هواپيماهاي تيزپرواز جمهوري اسلامي ايران به بغداد و بمباران پالايشگاه "الدوره" عراق در نزديكي اين شهر، نشان داد كه تا چه اندازه مطمئن‌ترين مراكز بعثي‌ها آسيب‌پذير است و ما همچنان خود را مجاز مي‌دانيم كه به تلافي بمباران مناطق مسكوني شهرهاي‌مان، مناطق حساس اقتصادي و نظامي عراق را در هر نقطه از خاك اين كشور از جمله در بغداد هدف قرار داده و با خاك يكسان كنيم و لذا در چنين شرايطي كه در هيچ نقطه از عراق امنيتي وجود ندارد و با توجه به اين‌كه دولت‌ها به تدريج به ماهيت صهيونيستي صدام بيش‌تر پي مي‌برند، بعيد است كه اين كنفرانس در بغداد تشكيل شود.» وزير امورخارجه دربارة اسارت ديپلمات‌هاي ايراني ربوده شده در لبنان نيز گفت: «ما همان‌گونه كه بارها اعلام كرده‌ايم، دولت لبنان را مسئول حفظ جان ديپلمات‌هاي‌مان مي‌دانيم و از دولت لبنان مي‌خواهيم كه طبق مواد كنوانسيون وين از هيچ اقدامي در اين رابطه دريغ نورزد.» وي در پايان اقدام به هرگونه سازش و راه‌حل مسالمت‌آميز با رژيم صهيونيستي را اشتباه خواند و افزود: «تنها راه ممكن مبارزه با اسرائيل و احقاق حقوق مردم فلسطين و لبنان، مبارزه مسلحانه و قاطع با اين رژيم است.»[۲۱]

گزارش- 519

صدام حسين در مصاحبه‌اي با خبرنگار روزنامه فرانسوي "لوموند" اعتراف كرد كه نيروهاي عراق بخش‌هايي از خاك ايران را در اشغال خود دارند: «نيروهاي عراق به علت استراتژيك بودن محل‌هاي استقرار خود، همچنان در قسمت‌هايي از خاك ايران باقي مانده‌اند.» وي افزود كه اين مناطق غيرمسكوني هستند. صدام در پاسخ به پرسشي دربارة روابط عراق و فرانسه، با رضايت‌بخش توصيف كردن روابط دو كشور گفت: «رابطة رضايت‌بخش عراق و فرانسه حاكي از اعتماد متقابل است و مايل هستيم كه اين روابط بازهم عميق‌تر شود.» وي سپس دربارة عدم ملاقات بين خود و ميتران گفت: «من هنوز فرصت نكرده‌ام تا آقاي ميتران را ملاقات كنم چون كه به علت جنگ از دو سال پيش تاكنون از عراق خارج نشده‌ام و آقاي ميتران هم شايد مسافرت به بغداد را در شرايط كنوني دشوار بداند. با اين‌حال ملاقات ما با يكديگر به محض دستيابي به فرصت مناسب، ضروري به نظر مي‌رسد.»[۲۲]

گزارش- 520

روزنامه "تايمز مالي" چاپ انگلستان، امروز در تجزيه و تحليل اقدامات ايران و عراق در مورد كنفرانس عدم‌تعهد و تلاش آن‌ها در جبهه‌هاي جنگ، نوشت: «در حالي‌كه هر دو كشور به كنفرانس عدم‌تعهد مي‌انديشند، نيروهاي [امام] خميني در حمله جديد خود 100 تانك و خودرو زرهي عراق را منهدم نموده و تعداد زيادي از نيروهاي عراقي را به هلاكت رسانده‌اند. اين در حالي است كه خبرگزاري عراق حمله ايران را نافرجام مي‌خواند!» تايمز مالي سپس دربارة سخنان اخير حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني نوشت: «اظهارات رئيس مجلس ايران مبني بر احتمال حمله به بغداد، پاسخي به پيشنهاد صدام مبني بر اعلام آتش‌بس در زمان برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها در بغداد، است.» [۲۳] اين نشريه همچنين با اشاره به اين‌كه صدام ميانجي‌گيري الجزاير در جنگ را پذيرفته، اين پذيرش را عقب‌نشيني صدام از مواضع قبلي خود دانسته‌است، زيرا وي هيچ‌وقت نمي‌خواست دوباره قرارداد 1975(اسفند 1353) الجزاير در شكل جديدي احياء شود. به نوشتة تايمز مالي، صرف پذيرش ميانجي‌گري دولت الجزاير در جنگ، تغيير در سياست رئيس‌جمهوري عراق است و بايد پنداشت كه صدام حسين ادعاهاي ارضي‌اش را نيز تعديل كرده‌است.[۲۴]

گزارش- 521

نشريه "ميدل ايست اينترنشنال" چاپ لندن، امروز مقاله‌اي با عنوان "اضطراب در خليج فارس" به قلم جيمس دورسي چاپ كرد كه در آن آمده‌است: «به‌رغم كمك شش ميليارد دلاري كويت به صدام و استمرار جريان حمل كالا از كويت به عراق، كويت كوشيده‌است كه پل‌هاي ارتباطي خود با ايران را تخريب نكند. كويت مانند ديگر كشورهاي خليج [فارس] با جريان مداوم بدرفتاري، تهديد و اخطارهايي كه از تهران صادر مي‌شود، خو گرفته‌است. اخطار اين هفته حجت‌الاسلام رفسنجاني مبني بر اين‌كه "اگر حركت ستون‌هاي كاميوني حامل كمك به عراق ادامه يابد، ايران دست به اقدام خواهد زد." به سختي توانست واكنشي از سوي كويت برانگيزد، ليكن با ورود ايران به خاك عراق، كويت از آن بيم دارد كه براي پرداخت غرامت جنگي به ايران، تحت فشار قرار گيرد.» اين نشريه سپس نوشته‌است: «با اين حال، پيش‌روي محدود ايران در خاك عراق، از ميزان نگراني كويت و ساير كشورهاي حوزه خليج [فارس] كاسته شده‌است، اما نگراني‌هاي ديگري وجود دارد كه تشكيل ارتشي متشكل از 10 هزار نفر از پناهندگان عراقي به ايران، است. گزارش‌هاي واصله از بغداد حاكي از انجام دو سوءقصد به جان صدام مي‌باشد. از سوي ديگر، كويت و ساير كشورهاي حوزه خليج فارس در پي اظهارات يكشنبه گذشته آيت‌الله خميني، دچار نگراني شده‌اند.»[۲۵] مجله امريكايي "نيوزويك" در شماره اخير خود در تفسيري به بررسي عمليات رمضان پرداخت و با اشاره به نبردهاي روز گذشته نيروهاي دو كشور، اعتماد به نفس نيروهاي عراقي در مقابله با نيروهاي ايراني را "خوب" ارزيابي كرده‌است. اين مجله در ادامه نيز از ضربات وارده به تأسيسات نفتي عراق در منطقه بصره خبر داده‌است. اين مجله درباره عمليات رمضان نوشت: «هفته گذشته جنگ مقدس آيت‌الله خميني عليه عراقي‌ها به اوج خود رسيد. به نظر مي‌رسد كه پس از نخستين پيروزي ايراني‌ها، ارتش عراق حملات نيروهاي ايراني را سد كرده‌است. ضمناً حركت پيش‌بيني شدة نيروهاي ايراني براي محاصره واحدهاي عراقي و قطع خطوط تداركاتي آن‌ها با كويت، هم‌زمان با بمباران شهرهاي ايران توسط جت‌هاي عراقي، شكست خورده‌است.» نيوزويك افزود: «دو سال درگيري خونين نتوانسته‌است كه اميد يك پيروزي قطعي را به ايران يا عراق بدهد. حملات آن‌ها در حوالي مرز بين‌المللي صورت مي‌گيرد و هيچ يك از طرفين قادر نبوده‌اند منطقه‌اي را كه به صورت زودگذر تسخير نموده‌اند، حفظ نمايند. به نظر مي‌رسد ارتش عراق پس از موفقيت‌هاي اخيرش در دفاع از خاك خود، از اعتماد و اطمينان بيش‌تري نسبت به زماني كه تهاجمش به خاك ايران با يك عقب‌نشيني ذلت‌بار به پايان رسيد، برخوردار است. با اين حال، هنوز صدام درگير جنگي است كه خود شروع كرده و علاقه‌اي به ادامه آن با كساني كه مصمم به نبرد تا نابودي وي هستند، ندارد.» به نوشتة اين مجله، براثر عمليات اخير ايران در خاك عراق، پروژه‌هاي بسياري در بصره متوقف شده، از جمله توليد نفت در اين شهر كه كاهش صادرات نفت عراق را در پي داشته‌است: «توليد نفت در بصره متوقف شده و با متوقف شدن توليد نفت در بصره، عراق تنها قادر است روزانه 600 الي 700 هزار بشكه نفت صادر كند. اين ميزان از طريق خط لوله نفت و از طريق تركيه صادر مي‌شود.»[۲۶]

گزارش- 522

نمايندگي خبرگزاري جمهوري اسلامي در بن دربارة بهبود وضعيت اقتصادي ايران به نقل از مطبوعات آلمان گزارش داد: «با وجود جنگ، رهبران ايران توانسته‌اند به طور خيلي ماهرانه‌اي اقتصاد مريض‌شان را استحكام بخشند و علايمي نمايان شده‌است كه دولت برنامه‌ريزي دقيقي براي بهبود بيش‌تر اوضاع دارد. توليد نفت ايران از چهارصد هزار بشكه در روز در اوايل سال 1982، امروز به 5/2 ميليون بشكه در روز رسيده‌است و بودجه ايران در مقايسه با سال قبل 2 ميليارد دلار افزايش داشته‌است كه نشان از بهبود وضعيت اقتصادي ايران دارد.» اين نشريات با اشاره به افزايش حجم مبادلات بازرگاني ايران، نوشته‌اند: «ايران از اعتبار مالي خوبي در جهان برخوردار است.»[۲۷]

گزارش- 523

در بمباران و گلوله‌باران اخير شهر بيروت به وسيله ارتش اسرائيل، هفت سفارت‌خانه اين شهر آسيب ديد. خبرگزاري فرانسه به نقل از مطبوعات بيروت در اين‌باره گزارش داد: «در اثر گلوله‌باران غرب بيروت توسط نيروي دريايي و توپخانه اسرائيل و همچنين بمباران اين منطقه توسط هواپيماهاي اسرائيلي، طي چند روز اخير به ساختمان سفارت‌خانه‌هاي شوروي، الجزاير، امارات متحده عربي، عراق، ايران، كويت و ليبي در لبنان خساراتي وارد آمد و محل اقامت سفير كانادا در لبنان نيز طعمه حريق شد.» براساس اين گزارش، در مجموع 187 گلوله توپ به اين سفارت‌خانه‌ها اصابت كرده‌است كه بيش‌ترين حمله به سفارت الجزاير بوده‌است با 52 گلوله توپ.[۲۸]  ضميمه گزارش 509 سخنان محسن رضايي فرمانده‌كل سپاه، در جمع شماري از نيروهاي رزمنده و ستادي حاضر در عمليات رمضان: بسم الله الرحمن الرحيم در عمليات‌هاي گذشته ما در هر جا به سراغ دشمن مي‌رفتيم، تا دشمن مي‌آمد خودش را پيدا كند با دورهاي 30 الي 40 كيلومتري عقبه‌اش بسته مي‌شد، اما جاهايي كه با تك جبهه‌اي با دشمن مواجه مي‌شديم، به دليل تمركز بيش‌تري كه داشت و رده‌هاي بيش‌تري كه دشمن داشت، موفقيت ما كم‌تر از جاهايي بود كه دشمن را دور مي‌زديم. با همه اين مسائل [از آغاز جنگ] بيش از 50 هزار اسير از دشمن گرفته‌ايم، نزديك 90 هزار نفر از دشمن كشته شد و قريب 170 هزار از دشمن را مجروح كرديم وخداوند قدرتش را به ما نشان داد. در عمليات بيت‌المقدس در قرارگاه نصر سخن‌راني داشتم؛ گفتم: "برادرها، آنچه تا حالا پيش آمده، قدرت خدا بود كه پيش آمده است و [از روي] حكمت بعضي وقت‌ها خدا بخواهد همه كارها را به خودمان واگذار كند و بگويد حالا ببينيم شما چند مرده حلاج هستيد" و من از برادرها خواهش كردم كه برادران غرور عمليات گذشته ما را نگيرد و بپردازيم به التماس و گريه و زاري كه خدا ما را به خودمان واگذار نكند و قدرت خود را كنار نكشد. در عمليات بيت‌المقدس ما مقدمه كوچكي را در آزمايش گذرانديم و در عمليات فعلي داريم يكي از بزرگ‌ترين آزمايشات تاريخ انقلاب اسلامي را مي‌گذرانيم. ما كه از پيامبر خدا عزيزتر نيستيم؛ همه شما سراغ داريد آن نيروي تأميني كه براي تنگه احد گذاشته بودند وقتي دشمن هزيمت كرد، به اميد غنايم تنگه را رها كردند و نيروي دشمن بازگشت و شد آنچه شد تا جايي كه عده‌أي فرار كردند و عده‌اي فرياد زدند: «كجا! اگر پيامبرخدا كشته‌شده، خداي پيامبر كه زنده است.» چنين آزمايش بزرگي را پيامبرخدا در جلو داشت. در آياتي كه در سوره آل‌عمران در مورد همين جنگ احد مطرح شده، آيات چنين شروع مي‌شود: «"ولاتهنوا و لاتحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين". شما سست نشويد و شما غمگين نشويد و شما برتريد اگر مؤمن باشيد.» بعد ادامه مي‌دهد كه «ما ايامي داريم در خلقت كه اين ايام را هر چند مدت بين مردم مي‌گردانيم و هر چند مدتي نوبت عده‌اي براي آزمايش مي‌شود و در اين آزمايش‌شان مي‌خواهيم كه مجاهدين شما و صابرين شما را تشخيص بدهيم و فكر نكنيد كه شما همين طوري به بهشت مي‌رويد.» اين مسائل بايد اتفاق بيفتد تا شناسايي بشود و خداوند شهدايي را از بين شما انتخاب بكند. … كه شاهد باشند در روز قيامتي كه چه كسي استقامت كرد، چه كسي مبارزه كرد، چه كسي مجاهده كرد و چه كسي هم در رفت. شايد يكي از دلائلش كه هنوز خداوند ملت ما را به آزمايشات بزرگي كه خداوند بر پيامبرانش وارد مي‌كرد، هنوز ما را مورد آزمايش قرار نداده است شايد يكي دلايلش نوزاد بودن ما و بزرگي [فراواني] دشمنان ماست كه خداوند به اين قلت‌ ما ترحم كرده است. ما الآن در موقعيتي هستيم كه ريگان صحبت مي‌كند كه «يك ابرقدرت بنيادگرا در سطح منطقه دارد ظهور مي‌كند و ما هر چه قدرت داريم بايد به كار بگيريم و جلو اين قدرت را بگيريم.» اين عين اظهارات مقامات امريكايي است يا جاي ديگر گفته‌اند كه «ما تاكنون در مورد انقلاب اسلامي ايران ساده‌انديشي كرديم و فكر نمي‌كرديم كه يك مشت ملا و آخوند قادر باشند يك مملكتي را بگردانند و كار را به اين جا بكشانند كه تمام دوستان ما در منطقه بترسند و وحشت كنند و ما بايد مسئله ايران را جدي بگيريم.» اين عين گفته مقامات خارجه و سناي امريكا است. برادران، الآن كه داريد در فضاي قدرت اسلامي و الهي در منطقه قرار مي‌گيريد و خداوند ما را انتخاب كرده است براي اين‌كه راه انبياء را ادامه بدهيم و براي اين‌كه انتظارات حضرت مهدي (عج) را ادامه بدهيم [صلوات حضار] احتمال دارد كه در آينده‌هايي خداوند بخواهد ما را آزمايشات سخت بكند تا اين‌كه مؤمنين و صابرين و مجاهدين بين ما را مشخص و روشن سازد و شهدايي را از بين ما انتخاب بكند كه در روز قيامت به اين مجاهدت‌ها شهادت بدهند. پس بايد حواس‌مان جمع باشد. در مورد چند عملياتي كه تا به حال انجام داديم، متأسفانه عده‌اي از برادران بدون اين‌كه توجهي به اين آزمايش و تقدير خدا بكنند، عده‌اي صبر لازم را از دست دادند و اين صحبت‌ها را مطرح كردند كه چرا ما در چند مرحله عقب آمديم و چرا شكست خورديم. من يك آمار خدمت برادران ارائه مي‌دهم از همين عمليات دو شب گذشته تا ببينيد چه اندازه قدرت اسلام قدرت ظاهري كفر را در هم شكست: در عمليات دو شب گذشته، برادران ما عملياتي در مواضع لشكر 5 زرهي عراق شروع كردند كه 2 تيپ به اين لشكر مأمور شد و 2 تيپ در احتياط اين لشكر بود يعني مجموعاً 7 تيپ يعني قريب 700 تانك و نفربر و 7 هزار تك‌ور و مسلح در قسمتي كه توي زمين رفته بود و جلو خودش را مين گذاشته بود و آن شب دقيقاً آماده‌باش كامل بود و متأسفانه برادران ما به علت عدم رعايت صحبت‌كردن پشت بي‌سيم ـ كه حتماً بايد رعايت بكنيد و حفاظت مكالماتي از مسائل ماست كه فرماندهان گروهان‌ها و دسته‌ها بايد توجه كامل به اين معني بكنند ـ با اين‌كه دشمن اين را فهميده بود، تمام تانك‌ها و نفربرهاي رديف اول فرصت تكان خوردن را پيدا نكرده بودند و همه با خدمه در جا سوخته بودند. رديف دوم و پيامدهاي دشمن توانسته بودند به سرعت خود را از منطقه خارج بكنند كه با اين‌كه برادران جلو رفته بودند و دشمن در وسط اين‌ها باقي مانده بود، از فردا صبح تا بعدازظهر در مقابل پاتك‌هاي وسيع دشمن مقاومت بسيار جانانه‌اي كردند. از تيپ 50 زرهي لشكر 11 فقط يك فرمانده تيپ ماند. ده افسر و چهل درجه‌دار و تيپ 42 زرهي كه از دزفول فرار كرده بودند اين بار به دست برادران افتادند و ساعت 2 الي 3 نيمه شب فرمانده چند تا لشكري ـ كه يكي از افراد بعث بود ـ بهش مي‌گفت: «مقاومت كن، برايت نيرو مي‌فرستيم.» طرف گريه مي‌كرد و مي‌گفت: «معلوم مي‌شود صدايت از جاي گرم در مي‌آيد. من از 130 تانك و نفربر 8 تانك بيش‌تر برايم نمانده است، من چه مقاومتي بكنم؟!» عمليات برادران غافل‌گيرانه و ضربتي بود كه با اين‌كه دشمن در ما رخنه داشت و با اين‌كه نتوانسته بوديم نيروهاي سمت چپ و سمت راست‌مان به هم الحاق كنند و دشمن به راحتي مي‌توانست ما را دور بزند، اين‌ها اين قدر زبون و ذليل شده بودند كه اين‌ها توي تانك‌ها مي‌لرزيدند و وحشت داشته و هر چه بهشان دستور داده مي‌شد، صريحاً فرمان فرماندهان بالاتر را رد مي‌كردند و مي‌گفتند: «اي كاش مي‌آمديد اين جا و صحنه را مي‌ديديد. شما زير كولر نشسته‌ايد و به ما دستور مي‌دهيد، ما قبول نداريم.…» اي كاش اين گريه فرمانده تيپ را مي‌آوردم اين جا و برادران گوش مي‌كردند و مي‌ديدند اين‌كه قرآن مي‌فرمايد: «شما مطمئن باشيد كه كفار به شما ضرر نخواهند رساند و خداوند آن‌ها را آن‌چنان به ذلت گرفتار خواهد كرد كه نفهمند از كجا آمده‌اند و به كجا خواهند رفت.» ما در اين عملياتي كه در جلو داريم به برادران بايد عرض كنم ما 70% تاكتيك‌مان انهدام نيرو است و 30% زمين است. البته اگر بتوانيم زمين را هم بگيريم و بمانيم، براي‌مان خوب است، خيلي هم خوب است اما هدف اصلي زمين نيست ولو آن قدر هم خوب باشد؛ هدف اصلي ما انهدام نيرو است. ما تا الآن توانسته‌ايم با توكل به خدا، لشكر 3 و 9 و 5 را از صحنه به كلي خارج كنيم [تكبير حضار: الله‌اكبر، خميني رهبر، مرگ بر ضدولايت فقيه؛ درود بر رزمندگان اسلام؛ سلام بر شهيدان؛ مرگ بر امريكا؛ مرگ بر شوروي؛ مرگ بر منافقين و صدام؛ جنگ جنگ تا پيروزي (شعار آخر 3 بار تكرار شد)]. امروز نحوه اطلاعيه صدام به نحوي بود كه هر كس گوش مي‌كرد مي‌فهميد كه اين درد خيلي شديدي از پاسدارها و بسيجي‌ها دارد. براي اولين بار به صراحت در اين بيانيه گفت: «تنها پاسداران و بسيجيان [امام] خميني در اين عمليات شركت كردند، تلفات سنگيني به آن‌ها وارد كرديم.» [خنده حضار] و الحمدلله بسيجيان و پاسداران ما الآن طوري شده‌اند كه صدام به آن چنان ذلتي افتاده كه مي‌خواهد بگويد: «دنيا حواسشان باشد، من ضربه زدم به پاسداران و بسيجيان.» و اين الحمدلله عمق ضربه را نشان مي‌دهد. امروز آخرين گردان لشكر [دشمن] خيلي سلانه سلانه از خط عقب رفت كه برود براي بازسازي. ما الآن يك لشكر 6 را در جلو داريم كه دو گردانش بيش‌تر ضربه نخورد. دو سه تيپ پياده لشكر 2 و 8 را جلومان داريم و 2 تيپ ناقص از لشكر 10 ـ برادران، يك همت ديگر مي‌خواهد كه يك ضربه ما به اين‌ها بزنيم [انشاءالله حضار] و ان‌شاءالله با توكل به خدا اين ضربه را خواهيم زد [ان‌شاءالله حضار] و محكم هم پيش خواهيم رفت. [ان‌شاءالله حضار] منتها يك شرط دارد، شرطش اين است كه در اين عمليات، هدف اصلي ما انهدام نيرو است. در اين دشت وسيع، دشمن كه مي‌خواهد همه جا را پر بكند جلو ما، براي اولين بار به يك قدرت خطي تبديل شده است. هميشه ما بايد از 5، 6، 7 رده دشمن عبور مي‌كرديم اما الآن دشمن براي ما به يك خط نازك تبديل شده است. مي‌خواهيم كاري بكنيم ان‌شاءالله كه ما مسئله صدام را اين طرف اروند تمام كنيم و علت نام‌گذاري عمليات به "رمضان" هم همين است. رمضان يعني پاك‌سازي شياطين، چه پاك‌سازي شياطين از نفس انسان و چه پاك‌سازي شياطين از اجتماع انساني. و صدام و حزب بعث بايد پاك‌سازي بشوند و هدف اين عمليات هم چون پاك‌سازي حزب بعث و صدام بود ـ و عجيب هم مصادف با ماه‌ پاك‌سازي بود ـ اسمش را گذاشتيم "عمليات رمضان" و با رمز "يا مهدي" هم شروع كرديم كه مسئوليت دارد از خدا كه اين زمين را پاك كند. مي‌بينيد چقدر تطبيق دارد، اما ممكن است براي پاك‌سازي بايد صبر حضرت مهدي را داشته باشيم و بايد داشته باشيم. و من اين نكته را خدمت برادران بگم: هميشه بين وضعيت طبيعي زمين، آسمان، روزها، ايام و عمليات يك تناسب بسيار عجيبي بوده؛ عمليات فتح‌المبين كه ما با اسم حضرت فاطمه زهرا شروع كرديم آن چنان سريع و گسترده به پيش رفت كه تمام خود ما رو دست‌پاچه كرد! خيلي سريع! زيرا كه حضرت فاطمه يك نزديكي بسيار وسيع نزد پروردگارش داشت و خداوند هيچ چيزي رو تحمل نمي‌كند كه حضرت فاطمه بخواهد و نشود. هر كدام از ائمه ما خصوصياتي داشتند. عمليات بيت‌المقدس 1 كه با اسم حضرت امير شروع كرده بوديم، آن مراحل اول و دوم و سومش يك صبر بزرگي ما مي‌خواستيم كه تحل بكنيم و عجيب بود كه اين عمليات صبر لازم داشت، اصلاً بدون اين‌كه ما بدانيم عمليات اين قدر طول مي‌كشد، اصلاً خود به خود اين طوري مي‌شد قضايا و با اسم پيامبر عمليات ما به پيروزي كامل رسيد. الآن هم برادران، وضعيت اين است اگر حضرت مهدي را مي‌خواهيد، بايد صبر حضرت مهدي را هم داشته باشيد. [تكبير حضار] يعني ممكن است يك وقت آب دير برسد، يخ دير برسد، مهمات كم باشد، برادران، كم‌تر برسند به شما، شما اين را بدانيد. برادران، ما عمليات آبادان را با چقدر شروع كرديم؟ 2700 نفر؛ بلافاصله عمليات طريق‌القدس، با چه قدر با 6 هزار نفر يعني دو برابر؛ عمليات فتح‌المبين با 30 هزار نفر؛ عمليات بيت‌المقدس با 54 هزار نفر همش يك ماه، 2 ماه، 3 ماه، آيا اين سرعت وسيعي كه در اين عمليات‌ها بود فرصت داده بود براي سپاه كه يك سازمان قوي و متشكل درست بكنه كه تمام نارسايي‌ها و مشكلات را حل بكند؟ نه. از عمليات آبادان تا عمليات فتح‌المبين و بيت‌المقدس 10 ماه نگذشته بود، در مدت 10 ماه قدرت رزمي‌مان را از 3 هزار رسانديم به 60 هزار نفر، يعني 18 لشكر خوب: كادر فرماندهي، فرمانده گروهان، فرمانده گردان، فرمانده تيپ، فرمانده لشكر، مسئول تداركات، مهمات، غذا. و يكي از عجايب اين انقلاب، اين قدرت رزمي جديدي بود كه با يك سرعت بسيار زيادي تشكيل شد: 18 لشكر، لشكرهاي جنگنده و سريع كه تا دشمن به خودش مي‌جنبيد، از بين مي‌رفت. فكر نكنيد كه در عمليات فتح‌المبين مثلاً ديگر نارسايي نبود، يا آب يخ آن جا زودتر مي‌رسيد، نه، آن‌جا هم مشكلاتي بود اما آن جا تقدير خدا اين بود كه خداوند آن جا با سرعت بيش‌تري مسائل را كمك مي‌كرد و حل مي‌كرد. اين بار گويا خدا مي‌خواهد ما را آزمايش بكند، يك مقدار مي‌خواهد ما را امتحان بكند و يك مقدار مسائل را به دست خود ما واگذار كرد، و ان‌شاءالله همه برادرها دعا بكنند كه خدا هيچ گاه ما را به خودمان واگذار نكند. [الهي امين حضار] عمليات رمضان هدف، پاك‌سازي حزب بعث بود، آيا ما نمي‌توانستيم توي مملكت خودمان باشيم و كاري به پاك‌سازي حزب بعث نداشته باشيم؟ نه نمي‌توانستيم، ما مجبور بوديم براي دفاع از خودمان حزب بعث را از بين ببريم؛ چطور؟ با اين‌كه صدام در بعضي از جاها فرار كرده بود روي ارتفاعات مرزي همان قصر شيرين ما، سومار، نفت‌شهر، مهران، دهلران، روستاهاي مرزي، بستان، خرمشهر، آبادان [يعني در حاشيه مرز به طول] 800 كيلومتر، مردم ما آواره و هر روز خمپاره و توپ، خوب اين خمپاره و توپ‌ها را ما نمي‌توانيم تحمل بكنيم، ما يك ملت مسلماني هستيم كه مجبوريم دفاع بكنيم، خداوند امر دفاع را بر ما واجب كرده و ما بايد اين كساني را كه آتش بر روي مردم ما مي‌ريزند، اين‌ها را از بين ببريم و مجبوريم دفاع كنيم. از طرف ديگر، امريكا براي ما يك فتنه بزرگ و توطئه چيده بود؛ توطئه‌اش چي بود؟ توطئه‌اش اين بود كه اين‌ها را ما [امريكا] كنار مرز 800 كيلومتر نگه مي‌داريم، بعد كه كنار اين مرز 800كيلومتر نگه داشته شد به راحتي با 2 تا تيپ از پاكستان و افغانستان و تركيه و جاهاي ديگر مي‌توانيم بيايم اين‌ها كه براي سه چهار سال بايد نيروهاي‌شان را كنار مرز نگه دارند، جاهاي ديگر كه نيرو ندارند ما آن جا به راحت با 2 تيپ مي‌آييم مثلاً آذربايجان غربي و شرقي را مي‌گيريم خيلي راحت حمله مي‌كنيم و بعد اين‌ها را پشت ميز مذاكره مي‌نشانيم و وادارشان مي‌كنيم كه با امريكا روابط حسنه برقرار كنند و براي اين‌كه امريكا هم براي اين عمل آمادگي پيدا كند، اول آمد مسئله فلسطين را در سطح منطقه حل كرد و متأسفانه آن سازش‌كاران و آن خوش‌بينان به امريكا هم تسليم شدند و قراردادهاي سازمان‌ملل متحد را امضا كردند و فلسطيني‌ها را از لبنان اخراج كردند و براي هميشه با اين كارشان مي‌خواستند براي هميشه هر نوع آزادي قدس را خفه بكنند. گفته بودند كه «ما اول اين يكي را جلومان حل بكنيم كه بعد از اين كار مسئله اصلي را بتوانيم با خيال راحت حل بكنيم. ما فكر نمي‌كرديم اين‌ها اين‌طوري بتوانند مملكت داري بكنند و حركت بكنند، ما بايد اول مسئله فلسطين را جلو پاي‌مان رد بكنيم و خيال‌مان راحت بشود بعد هم قدرت‌مان را روي ايران بسيج كنيم.» همين جاست كه نبايد به دشمن فرصت بدهيم، ما اگر به دشمن فرصت داديم كه بتواند مسئله فلسطين را حل بكند، مسائل جاهاي ديگر را حل بكند و همه قوايش را جمع كند عليه ما، ما به دشمن فرصت داديم و ما وظيفه نداريم به دشمن فرصت بدهيم. الآن ما يقه اين طرف را خوب چسبيديم و الآن موقع آن است كه آن حرف امام را پياده كنيم، آن سيلي كه بايد به گوشش بزنيم، الآن است. [تكبير حضار تا آخر شعار] اين فتنه امريكا را ما بايستي خنثي مي‌كرديم و خنثي كردن آن در اين بود كه اين مهر‌ه‌اش را از بين ببريم، پاك‌سازي بكنيم، بنابراين مي‌بينيد هم براي از بين بردن فتنه مجبوريم به پاك‌سازي بپردازيم و هم براي دفاع مجبوريم به پاك‌سازي بپردازيم كه خود از بين بردن فتنه هم يك كار دفاعي است اگر ما فتنه را از بين نبريم كه نمي‌توانيم مملكت‌مان را نگاه داريم. از طرف ديگر، ما تا كي منتظر اين باشيم كه هي اسرائيل حمله بكند و هر بار صدها هزار نفر از مردم مسلمان ما از بين بروند. مي‌توانيم ما در ايران باشيم و شاهد اين باشيم كه هر چند سالي يك بار اسرائيل قواي خود را جمع بكند و به يكي از كشورهاي اسلامي حمله بكند و مردم مسلمان آن جا را قتل عام بكند؟! ما مي‌توانيم شاهد اين باشيم و بعد اسم خودمان را هم بگذاريم مسلمان؟! اين درس كربلا و درس عاشورا يعني چه؟ درس عاشورا يعني اين‌كه "كل يوم عاشورا و كل ارض كربلا" يعني كه انسان مسلمان نمي‌تواند ظلم را تحمل بكند و ما مكتب‌مان اجازه نمي‌دهد به ما كه بمانيم در خانه، راحت باشيم، اما اسرائيلي‌ها مسلمين را از بين ببرند و حيثيت اسلامي را لكه‌دار كنند و به زنان مسلمان لبنان تجاوز كنند. ما نمي‌توانيم شاهد اين ظلم‌ها و جنايت‌ها باشيم. چطور مي‌توانيم مسئله اسرائيل را حل كنيم؟ بايد حزب بعث از بين برود. ما چقدر تلاش كرديم كه از طريق تركيه با هواپيما برويم سوريه، اما دو سه سري بيش‌تر هواپيماي ما نرفت، نگذاشتند كه برود. يك تعدادي نيرو برده‌ايم آن جا همان طور مانده‌اند آن‌جا وسط بر و بيابان، از آن طرف هم آن‌ها صلح و سازش كرده‌اند و اين‌ها مانده‌اند. ما اگر بخواهيم از كشورهاي اسلامي دفاع كنيم، از حيثيت اسلامي دفاع كنيم و اسرائيل، اين سرطان را در منطقه از بين ببريم، هيچ راهي نداريم مگر اين‌كه از كربلا برويم. و لذا مي‌بينيم كه به حكم عقل هم كه شده ما مجبوريم كه برويم در داخل خاك عراق و يقه اين صدام را بچسبيم و تكليفش را روشن كنيم و اين راهي است كه در جلو ما است و بازگشتي نداريم. در اين راه هم صبر و استقامت مي‌خواهد. بايد برادران ما اين را بدانند كه همين الآن ما يك ميليون حداقل فرد آموزش ديده جبهه رفته داريم كه در هيچ كدام از جاهاي دنيا اين طوري نيست كه سربازانش در جبهه‌هاي جنگ آموزش ديده باشند، اما ما الحمدالله چنين قدرتي را در مملكت‌مان داريم. يكي از بركات جنگ همين بود كه نيروهاي ما الآن مثل اول نيستند. من يادم است روزهاي اول جنگ برادران ما نمي‌توانستند تانك و توپ را تشخيص بدهند؛ تا يك توپ مي‌آمد، روز اول همه در مي‌رفتند و بلافاصله همه جمع مي‌شدند، چون نمي‌دانستند جنگ را، عادت نكرده بودند، الآن آن قدر مردم با تانك و توپ و خمپاره آشنا شده‌اند كه از صدايش مي‌توانند تشخيص بدهند كه اين چيست. الحمدلله الآن چنين قدرتي داريم اما حفظ اين قدرت اتكا به دو عامل است: 1- صبر و استقامت. 2- كسب تجربه. اين دو تا را بايد در خودمان به وجود بياوريم كه با حفظ اصل توكل به خدا و اخلاص در راه خدا بتوانيم ان‌شاءالله خودمان را براي پياده كردن اهداف مقدماتي ظهور حضرت آماده بكنيم. خدمت امام كه ما رفته بوديم در عمليات طريق‌القدس كه تعدادي برادرها نگران بودند از تعداد تلفات، از امام كه سؤال كرديم كه آقاي بعضي برادران مي‌گويند كه اين همه شهيد و زخمي كه داديم، فردا روز قيامت ما چطور جواب بدهيم. امام نگاهي به جمعيت كرد و گفت كه «شما برويد خدا را شكر بكنيد كه خدا شما را براي اين كار انتخاب كرده، هر كسي لياقت اين كار را ندارد. شما مي‌دانيد داريد چه كاري مي‌كنيد، شما داريد كار انبياء خدا را انجام مي‌دهيد و اي كاش كه من هم مثل شما يك پاسدار بودم.» ببينيد برادران كه عظمت كار چه قدراست! اما خداي نكرده اگر يك وقت مسائل و مشكلات و نارسايي‌ها پيش آمد، ما ممكن است آن صبر را از دست بدهيم و فراموش بكنيم ما چه رسالت بزرگ و چه مقام بزرگي در انتخاب شهادت و رفتن به سوي خدا در جلو روي‌مان است و اگر اين را ما از دست داديم، اعمال‌مان ممكن است خداي نكرده به تباهي كشيده شود. من چند نكته مي‌گويم كه برادران بايد در عمليات رعايت كنند، خواهش مي‌كنم دقيقاً رعايت كنيد: مسئله اول همان چيزي بود كه عرض كردم: كليه فرماندهان گروهان‌ها، دسته‌ها و گردان‌ها بايد مكالمه با بي‌سيم را دقت كنند. بعضي برادران داد و بيداد مي‌كنند: «آقا اين جا آتش روي ما شديد است.» خوب دشمن اين را مي‌فهمد و همان جا آتش را زيادتر مي‌كند. يا اكثر بي‌سيم‌ها را كه خودمان گفتيم گوش بكنند. ببينيم چطور است اوضاع، در همين دو سه شب عمليات گذشته همه بي‌سيم‌ها مي‌گفتند كه «ساعت 8 بايد وارد شويم.» خب دشمن هم مي‌فهمد كه ساعت 8 حمله است. خيلي راحت و خودماني، انگار كه در خانه خودمان با برادر و فاميل داريم صحبت مي‌كنيم! خب دشمن به گوش است، روي بي‌سيم‌هاي ما رفته، خر و احمق كه نيست و مي‌فهمد ساعت 8 وارد بشويم، يعني عمل بكنيم. حفاظت مخابرات يك مسئله اساس نبرد است و ما بايد رعايت بكنيم. هر اندازه ما غافل‌گيرانه بر سر دشمن بتازيم، دشمن با ترس و وحشت و زبوني بيش‌تري فرار مي‌كند و پشت سر خودش را هم نگاه نمي‌كند؛ آن شوك اوليه كه به دشمن وارد مي‌شود بسيار مؤثر است. نكته دوم اين است كه معمولاً ديده مي‌شود كه برادران وقتي زخمي مي‌شوند يا از جايي به جايي مي‌گريزند يا عملياتي انجام مي‌شود و ما مي‌گوييم برگردند به مواضع خودشان، اسلحه‌هاي شان را مي‌اندازند، خشاب‌هاشان، مهمات آر.پي.جي. را مي‌اندازند! برادران، موشك آر.پي.جي. هر كدام چهار هزار تومان است. در يك ماه گذشته ما 60 هزار آر.پي.جي. زده‌ايم ـ كه به قول عراقي‌ها مي‌گويند رگبار آر.پي.جي. ـ يعني 240 ميليون تومان؛ آيا واقعاً ما 60 هزار تانك زديم؟ معلوم است كه 60 هزار تانك نزديم. يا شايد تعدادي توي دست و پا مانده است. يا خود قبضه آر.پي.جي. را هم برادرها احساس مي‌كنند هوا گرم شده است، همان قبضه آر.پي.جي. را مي‌اندازند و مي‌آيند! برادران توجه بفرماييد، ما اقتصادمان الآن به حال خداوند دارد كمك مي‌كند ناشكري نبايد بكنيم، اين اسلحه و مهمات را بايد نگاه بداريم اين‌ها را ديگر كسي به ما نمي‌فروشد بايد خودمان نگه‌شان داريم، بايد حفظ بكنيم، اين بيت‌المال است و خداوند اسراف كنندگان را به هيچ وجه دوست ندارد و بايد برادران ما كاملاً به اين امر توجه كنند، بايد اسلحه را به عنوان شرف‌مان نگاه داريم و حفظش بكنيم و هر جا مي‌رويم هم‌راه خودمان داشته باشيم. مسئله بعدي، تعويض‌ها و نقل و انتقالات است. عموماً ديده مي‌شود براي تحرك بيش‌تر و براي عمل بيش‌تر، بعضاً يك كمبودها و نارسايي‌هايي در بعضي جاها پيش مي‌آيد. ما يك گردان يا يك تيپ را بعضاً از چند جا ممكن است نقل مكان بدهيم، برادران ديده مي‌شود كه بعضاً ناراحت مي‌شوند و مي‌گويند: «چرا ما را هي مي‌بريد از اين طرف به اين طرف؟» و فكر مي‌كنند كه اين بي‌برنامه‌گي است؛ اين بي‌برنامگي نيست. بعضي وقت‌ها ما احتياطاً به يك تيپ مي‌گوييم: «شما بيا اين جا بايست.» 10ساعت، 15 ساعت، يك يا دو شبانه روز هم آن جاست هيچ اتفاقي هم نمي‌افتد، برمي‌گردد. بچه‌ها مي‌گويند: «عجب! ما را بردند اين‌جا يك شب پشت خاكريز بوديم بعد هم ما را برگرداندند، ما قبول نداريم، ما يا بايد برويم خانه‌مان …» بعد هم بهانه مي‌آورند كه امتحانات نزديك است، يا فصل كشاورزي است و مسائل اين طوري كه ما هم مي‌گوييم خب بفرماييد تشريف ببريد. يعني اين نقل و انتقالات كه صورت مي‌گيرد اگر ما سرعت عمل و تحرك لازم و پيش‌بيني‌هاي احتياطي را نخواهيم بكنيم، بعد هيچ تكاني هم نبايد بخوريم، اما اگر بخواهيم پيش‌بيني‌ها و احتياط و تحرك لازم را در مقابله با دشمن داشته باشيم، بعضي وقت‌ها لازم است برادران از جايي به جايي بروند. نكته آخر هم برادران، مسئله تبعيت‌پذيري و اطاعت از فرماندهان است كه الحمدالله برادران ما علي‌رغم اين‌كه در دانشگاه‌هاي وسيع جنگ دوره‌هاي طولاني نديده‌اند اما تا به حال مشكلاتي در اين رابطه نداشتيم، اما بعضاً ديده مي‌شود كه بعضي از برادران ما دير حركت مي‌كنند و مي‌گويند: «آقا بايد براي ما توجيه بكنيد كه چرا بايد اين كار را بكنيم.» كندي در حركت، خودش يكي از عوامل اساسي ضربه خوردن است. در يكي از همين عمليات‌ها تيپي كه دير رسيد و دير حركت كرد و دير به منطقه آمد، باعث شد كه يك جناحي خالي بماند و دشمن از همان جناح كم‌كم رسوخ كرد و آمد داخل و ما مجبور شديم عملياتي كه انجام داديم را رها كنيم و همه برگرديم. شما ديديد كه در جنگ احد آن قدر مبارزه بيش رفته بود [كه] همه [مشركان] فرار كردند، اما آن گروه كوچك كه تپه‌ها را رها كرد و آمد پايين، كار آن قدر گره خورد كه پيامبر خدا نزديك بود شهيد بشود؛ يعني ممكن است تيپ و چند گردان خوب عمل كند اما يك گروهان خوب عمل نكند يا گروهان دير حركت بكند. برادران بايد بدانند جنگ، سرعت عمل لازم دارد و براي سرعت عمل بايد تبعيت از فرماندهانتان باشد تا ما بتوانيم سرعت عمل را ان‌شاءالله داشته باشيم. چون برادران خسته هستند بيش‌تر از اين مزاحم نمي‌شوم فقط اين تذكر را به برادران بدهم كه مأموريت ما همچنان ادامه دارد و انتظار اين را داريم كه ان‌شاءالله بقاياي صداميان را با ذلت به گونه‌اي برسانيم كه دشمن به سقوط كشيده شود و ان‌شاءالله اين عمليات رمضان كه با اميد پاك‌سازي و با هدف پاك‌سازي شروع شده است، بتواند ان‌شاء‌الله نظام بعث را در مملكت عراق از بين ببرد و مردم عراق واقعاً از اين ظلم طاقت‌فرسايي كه شايد ده‌ها برابر ظلم شاه و شاهياني كه در اين كشور بودند، الآن بيش‌تر است در مملكت عراق و ما بتوانيم با توكل به خدا اين ظلم را از بين ببريم و اين لازمه‌اش ان‌شاءالله آمادگي هر چه بيش‌تر برادران براي عملياتي است كه ان‌شاءالله به زودي به شما ابلاغ مي‌شود و ان‌شاءالله اميدواريم كه با قدرت به اين عمليات‌تان بپردازيد. و توصيه آخرم اين است كه برادران اين روح كه در برادران وجود دارد، اين روح خدادادي است، اين مرثيه‌هايي كه مي‌خوانيد، اين دعاهايي كه مي‌خوانيد، قدر اين دعاها را بدانيد و خداوند مخصوصاً شخص امام عجيب هر وقت خدمت‌شان مي‌روم ايشان يكي از نكات پيروزي ما اين دعاها مي‌گويند و مي‌گويند: «تا زماني كه ملت ما با امام حسين (ع) است، ملت ما شكست ندارد. تا زماني كه ملت ما اين چنين گريه مي‌كند و به صحنه‌هاي جنگ مي‌رود، اين ملت شكست‌ناپذير است.» و من اميدوارم كه در پيروزي‌ها غرور ما را نگيرد و به ضعف خودمان در مقابل قدرت لايزال پروردگار هميشه اعتراف داشته باشيم و از خدا بخواهيم هميشه لطف حضرتش را شامل حال ما بگرداند. [الهي آمين حضار] والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته.[۲۹]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/05/08

  1. سند شماره 053 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش عمليات رمضان، تيپ 14 امام حسين(ع)، راوي: اسحاقي، 25/4/1361، صص 68 ـ 17.
  2. روزنامه كيهان، 9/5/1361، ص2.
  3. روزنامه كيهان، 9/5/1361، ص2.
  4. سند شماره 141484 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 556، قرارگاه نزاجا كربلا (ركن 2)، 8/5/1361، ص2.
  5. سند شماره 016564 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ:"اطلاعات هفتگي"، شماره 29، بولتن ستاد مركزي سپاه پاسداران، اطلاعات عمليات، 11/5/1361، ص4.
  6. روزنامه جمهوري اسلامي، 10/5/1361، ص2 باختران ـ به نقل از خبرنگار كيهان.
  7. سند شماره 053 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش عمليات رمضان، تيپ 14 امام حسين(ع)، راوي: اسحاقي، 25/4/1361، صص 68 ـ 17.
  8. پيشين.
  9. سند شماره 016513 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 556، قرارگاه نزاجا (قرارگاه كربلا) ـ ركن 2، 8/5/1361، ص3.
  10. سند شماره 016540 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 132 ـ117، ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ اداره دوم ـ فرماندهي اطلاعات عمليات، 9/5/1361، ص8 .
  11. مأخذ 9 .
  12. روزنامه اطلاعات، زود دويچه سايتونگ، چاپ آلمان.
  13. مأخذ 3، ص14، باختران ـ خبرنگار كيهان.
  14. دفتر سياسي سپاه، نشريه "رويدادها و تحليل"، شماره 43؛ 4/6/1361، ص23.
  15. مأخذ 6، اروميه ـ به نقل از خبرنگار كيهان.
  16. سند شماره 016890 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي شماره 3، از ستاد مشترك سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به طرح و برنامه عمليات، 16/6/1361، ص2.
  17. سند شماره 053 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش عمليات رمضان، تيپ 14 امام حسين(ع)، راوي: اسحاقي، 25/4/1361، صص 68 ـ 17.
  18. سند شماره 043950 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه سپاه پاسداران ـ اطلاعات، با ستاد مركزي سپاه پاسداران ـ اطلاعات، 28/6/1361.
  19. مأخذ 3، ص14، به نقل از رئيس مجلس ايران.
  20. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 137، 13/5/1361، ص9، خبرگزاري جمهوري اسلامي ـ تهران، 13/5/1361.
  21. روزنامه جمهوري اسلامي، 9/5/1361، ص12.
  22. مأخذ 3، ص16، كويت ـ به نقل از خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از روزنامه لوموند، چاپ فرانسه، در مصاحبه با صدام؛ و: مأخذ 21، ص2.
  23. دفتر سياسي سپاه، نشريه "رويدادها و تحليل"، شماره 43؛ 4/6/1361، ص23.
  24. مأخذ 23، صص16 و 17، راديو ايران، 8/5/1361، به نقل از روزنامه تايمز مالي، چاپ لندن، به نقل از روزنامه لوموند چاپ فرانسه.
  25. مأخذ 20، صص6 تا 8، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 12/5/1361، به نقل از نشريه ميدل ايست اينترنشنال، چاپ لندن، به قلم جيمس دورسي.
  26. اداره كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، "بررسي مطبوعات جهان"، نشريه شماره 217، 11/5/1361، صص9، 12، 13، بع نقل از نشريه نيوزويك، چاپ امريكا، گزارش خبرنگار نيوزويك از بصره.
  27. مأخذ 23، ص8 ، بن ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 8/5/1361.
  28. مأخذ 3، ص16، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، به نقل از خبرگزاري فرانسه، به نقل از مطبوعات لبنان.
  29. مأخذ 2 .