1364.05.08
روزشمار جنگ سال 1364 1364.05.08 | |
---|---|
نامهای دیگر | هشت مرداد |
تاریخ شمسی | 1364.05.08 |
تاریخ میلادی | 30 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 11 ذیقعده 1405 |
گزارش- 442
با پايان گرفتن عمليات "قادر2" در منطقة سيدكان و عدم توفيق قواي خودي در تصرف ارتفاعات سرهويز و سربله، امروز جلسهاي براي ارزيابي عمليات برگزار شد و در آن مسائلي از جمله "ضعف آتش خودي" مورد بررسي قرار گرفت و مشخص گرديد كه "سرهنگ شيرازي نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز اشكال اساسي گرفته و هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه، جهت بازرسي و تهيه گزارش، مأمور نمودهاست."[۱] دربارة نتايج كلي عمليات اخير منطقه سيدكان (قادر2) ميتوان گفت كه به دو مرحلة "هجوم و تصرف" (مأموريت نيروهاي سپاهي) و "تحكيم و تثبيت" (مأموريت نيروهاي ارتشي) قابل تقسيم است. مرحلة هجوم و تصرف كه بهعهدة تيپ "قدس" سپاه قرار داده شدهبود، اهداف واگذار شده هرچند ناقص، تصرف شد اما نيروي خودي به تحكيم و تثبيت همان مقدار تصرف شده نيز موفق نگرديد تا امكان ادامة عمليات و تصرف ساير اهداف نيز باقي بماند. در مورد انهدام نيروهاي خودي و دشمن نيز ميتوان گفت در مراحل اوليه نيروهاي سپاه توانستند انهدام سنگيني به دشمن وارد كنند كه يك نمونة آن، چگونگي تصرف قله سنگي و مهم 1931 است. در اينجا حدود يك گردان از نيروهاي دشمن منهدم شد، يعني سازمان يك تيپ از هم پاشيد، مقر فرماندهي دشمن در سربله تصرف شد و بيسيم مادر و همة بيسيمها و دوربينهاي برد 12 و 30 كيلومتر مستقر در پايگاههاي دشمن منهدم گرديد.[۲] در ساير مناطق و اهداف مورد هجوم قرار گرفته نيز تقريباً چنين وضعي حاكم بودهاست، اما آتش برتر و نيروي احتياط مؤثر و آماده بهكار دشمن، در ادامه، اوضاع را عوض كرد. گزارش مسئول ستاد تيپ قدس حاكي است كه اين تيپ متحمل 86 شهيد و مفقود گرديد كه فقط يك شهيد تخليه شده و بقيه در منطقه باقي ماندهاند. دوازده تن از شهدا و مفقودان را كادرهاي تيپ - از جمله فرمانده گروهان، معاون گروهان و فرمانده دسته - تشكيل ميدهند. در بين 154 مجروح تيپ نيز بسياري از كادرهاي تيپ هستند، از جمله فرمانده و معاون گردان، فرمانده گروهان و دسته.[۳] در ارزيابي نهايي عمليات، به "خالي بودن جناح راست سربله" و "فقدان روحيه" به عنوان ضعفهاي دشمن ميتوان اشاره كرد و بهعنوان قوتهاي دشمن، شناخت سريع و دقيق محورهاي حمله و وضعيت منطقه، تمركز سريع آتش و تحرك نيروهاي احتياط را، ميتوان ياد كرد. مهمترين مواردي كه ميتوان بهعنوان ضعف خودي برشمرد عبارت است از: تغيير طرح عمليات ارتش در سراسپندار از تهاجمي به ايذايي و اهميت ندادن به تقسيم تواناييهاي دشمن، ضعف توپخانه و فقدان پدافند هوايي. به اين ترتيب، دشمن با پي بردن سريع به حذف سراسپندار، تمامي توان فرماندهي و آتش توپخانه و هليكوپترها و هواپيماهاي خود را متوجه ارتفاعات سرهويز و سربله (سپس منحصراً سربله) كرد. در اين اوضاع، با ضعف آتش متقابل توپخانه و ضدهوايي، مقاومت پيادههاي خودي نيز امكان تداوم نيافت و عقبنشيني ضرورتي حتمي، شد.[۴]
گزارش- 443
در عملياتي كه با هماهنگي سپاه تكاب و هدايت قرارگاه شهيد بروجردي در روستاهاي اطراف تكاب انجام شد، به "هيز افشار" از حزب دمكرات تلفاتي اساسي وارد آمد: يك نفر اسير شد و بسياري از عناصر و چند تن از مسئولان رده بالاي آن كشته شدند. از كشتهها، 25 تن در منطقه باقي ماند و بقيه را دمكراتها تخليه كردند. به گزارش دفتر سياسي سپاه، در خبري كه از راديو دمكرات دربارة اين درگيري پخش شد، شمار كشتهها 51 تن ذكر شد. در اين عمليات، سه تن از نيروهاي خودي شهيد شدند.[۵]
گزارش- 444
در ادامة خط انفجار آسان در معابر عمومي جهت ايجاد جو رعب و ناامني در داخل ايران، عوامل اعزامي و داخلي عراق، امروز در ساعت15:30 يك بمب ساعتي محتوي 25 پوند مواد منفجرة تي.ان.تي. در پيادهرو خيابان 15 خرداد (تهران) در ميان زبالههاي روبهروي بازار زرگرها كار گذاشتند كه بر اثر انفجار آن، علاوه بر وارد آمدن خسارات مالي، چهار تن شهيد و هفده تن مجروح شدند.[۶] راديو صوتالجماهير در اين باره گفت: «امروز يك حادثة انفجار، تهران را به لرزه درآورد. راديو تهران ضمن اعتراف به وقوع اين انفجار گفت: "امروز يك بمب 9 كيلوگرمي در نزديكي يكي از بانكهاي تهران منفجر شد." اين راديو جزئيات بيشتري راجع به اين حادثه نداد.»[۷]
گزارش- 445
اعزام مجروحان جنگي و اسيران آزاد شدهاي كه از بيماريها و ناراحتيهاي ناشي از دوران اسارت رنج ميبرند و امكان معالجة آنان در داخل نيست، به خارج كشور، خود به خود نوعي افشاگري عليه جنايات جنگي حكومت عراق محسوب ميشود. وضع نمونهاي از اين مجروحان و بيماران كه در بيمارستان "سنت اليزابت" شهر "كلينگهاوزن" آلمان بستري هستند، امروز مورد بازديد خبرنگاران خبرگزاري آلمان و رويتر قرار گرفت. پروفسور "نصرت فيروزيان" پزشك ايراني تبار تبعة آلمان - كه رئيس بخش خون و غدد اين بيمارستان است و معالجة ده بيمار ايراني بستري شده در اين بيمارستان را به عهده دارد - گفت كه سه تن از اينان كه بر اثر گازهاي شيميايي دچار بيماريهاي ريوي و تنفسي شدهاند، هيچ شانسي براي بهبود ندارند.[۸]
گزارش- 446
امروز "ظهير محمد" معاون نمايندة عراق در سازمان ملل متحد، در نامهاي به "خاوير پرز دكوئيار" دبيركل اين سازمان، مفاد يك گزارش ايران را تكذيب كرد. "سعيد رجاييخراساني" نمايندة دائمي ايران در سازمانملل، در نامهاي به اين سازمان اطلاع دادهبود كه عراق برخلاف مصوبات سازمانملل، يكصد عرّاده توپ سنگين 155 ميليمتري هويتزر از حكومت نژادپرست افريقاي جنوبي خريده است. ايران در اين نامه رسماً تقاضاي رسيدگي كردهبود. ظهير محمد در نامة خود، اين موضوع را بياساس خواند و آن را اقدامي در جهت مقاصد تبليغاتي ايران ذكر كرد. در نامة وي آمدهاست: «رژيم ايران سعي دارد چنين وانمود كند كه نسبت به قطعنامههاي سازمانملل احساس مسئوليت ميكند و احترام ميگذارد، در حالي كه آن كشور در واقع جزو چند رژيم شناختهشدهاي است كه در ارتباط با بيتوجهي به قطعنامههاي شوراي امنيت سازمانملل داراي سابقه ميباشند.»[۹]
گزارش- 447
امروز مطبوعات و راديو تلويزيون كويت سخنان روز گذشتة صدام را كه در جمع اتحادية آموزگاران كويتي (بازديد كننده از عراق) ايراد شدهبود، وسيعاً منعكس كردند. در اينباره خبرگزاري جمهوري اسلامي از كويت گزارش داد: «روزنامههاي امروز كويت سخنان صدام در خصوص لزوم اخراج افراد بيطرف از كويت و ساير كشورهاي عرب خليجفارس را به صورت تيتر درآوردند. روزنامههاي كويت در اين چارچوب نوشتند كه صدام خواستار پاكسازي كشورهاي عربي حوزه خليج فارس از دشمن شد. مطبوعات كويت با تيترهاي بزرگ نوشتند: "صدام اعلام كرد هركسي در كويت زندگي ميكند و در كنار اين كشور نميايستد، كويت را ترك كند." راديو تلويزيون رسمي كويت نيز اين اظهارات را در بخشهاي خبري خود پخش كردند.»[۱۰] يادآوري ميشود كه كويت هرچند وقت جمعي از ايرانيان مقيم كويت را با وضعيت ناخوشايندي اخراج ميكند. گفتني است كه رسانههاي كويت تبليغات شديد خود را روي حمايت از عراق و ضديت با ايران متمركز كردهاند. صدام در سخنان روز گذشته خود كوشيده بود تا مبتني بر عربگرايي افراطي، چنين برخورد خصمانه و غيرمنطقي را تئوريزه كند و نيز آن را تشويق نمايد تا فضاي ضد ايراني شديدتري در كويت ايجاد شود.
گزارش- 448
صفبندي مسئولان كشورهاي عرب و جناحهاي موجود، در خصوص برگزاري يا عدم برگزاري اجلاس سران عرب، در آستانة فرا رسيدن تاريخ برگزاري اين اجلاس، شدت و حدّت بيشتري گرفتهاست. "رشيد كرامي" نخستوزير لبنان، اعلام كرد كشورش در كنفرانس فوقالعادة سران عرب در مراكش شركت نخواهد كرد. وي افزود: «ما به شرطي در اين كنفرانس شركت ميكنيم كه مورد حمايت تمامي 21 كشور عربي قرار گرفته باشد.» سوريه نيز قبلاً اعلام كردهاست كه در كنفرانس مراكش شركت نخواهد كرد. از سوي ديگر، عربستان اعلام كرد كه در كنفرانس سران عرب شركت خواهد كرد. "عليالشعر" وزير اطلاعات عربستان، با اعلام اين مطلب افزود: «مادام كه هدف كنفرانس سران عرب متحد كردن صفوف اعراب باشد، با آن موافقيم زيرا يكي از اهداف ديپلماسي ما همين است.» از نظر خبرگزاريها، به دنبال شركت عربستان، اكثر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليجفارس در اين اجلاس شركت خواهند كرد. كويت گفتهاست از هر اقدامي كه به وحدت و استحكام جهان عرب منجر شود، حمايت ميكند. امارات عربي متحده دومين كشور عضو شوراي همكاري خليجفارس است كه براي شركت در اجلاس سران عرب اعلام آمادگي كردهاست. در مجموع، تاكنون از 21 كشور عضو اتحادية عرب، كشورهاي اردن، مراكش، عراق، عربستان سعودي، امارات عربي متحده، يمنشمالي و ساف براي شركت در اين كنفرانس اعلام آمادگي كردهاند و سوريه و لبنان نيز حاضر به شركت در آن نيستند. مصر نيز خواهان شركت شدهاست، اما عضويت اين كشور پس از سال 1979 (به دليل امضاي پيمان صلح با اسرائيل) در اتحادية عرب به حالت تعليق درآمدهاست.[۱۱] موضوع مصر، به دليل وضع خاص اين كشور، اهميّت ويژهاي دارد، بهخصوص حاميان عراق در صدد تسهيل بازگشت مصر به مجامع جهان عرب هستند. در اينباره خبرگزاري فرانسه گزارش داد كه نمايندة ساف در مصر، از دبيركل اتحادية عرب خواسته كه اجازه دهد عضويت مصر در اين اتحاديه مجدداً رسماً اعلام شود.[۱۲] راديو بي.بي.سي. نيز در توضيح موانع تشكيل اجلاس سران كشورهاي عربي، گفت كه به دليل اختلافات عميق داخلي اعراب، در سه سال گذشته اين گردهمآيي برگزار نشدهاست. به گفتة اين راديو، كوششهاي مصر براي راهيابي مجدد به اتحادية عرب، دعوا بر سر جنگ ايران و عراق كه در آن سوريه و ليبي به صورت آشكار از ايران حمايت ميكنند و جنگ لبنان كه در آن اخيراً شبهنظاميان لبناني به اردوگاههاي آوارگان فلسطيني حمله كردهاند، از جمله مسائلي هستند كه احتمالاً در اين گردهمآيي مورد بحث قرار خواهند گرفت. بي.بي.سي. افزود: «سعوديها هنوز نميخواهند خود را به بازگشت مصر به صفوف اعراب مقيد سازند.»[۱۳] از سوي ديگر، در حالي كه همچنان سخن از برگزاري كنفرانس سران عرب در هفتة آينده، ميرود، منابع رسمي دولت سوريه به حملات خود به اين كنفرانس، ادامه ميدهند. روزنامة "تشرين" چاپ دمشق، با اشاره به بمباران ديروز مقر فلسطينيها در حملة جنگندههاي اسرائيلي، تأكيد كرد كه هدف دعوت كنندگان برگزاري كنفرانس سران عرب در مغرب، برنامة تسليم در برابر اسرائيل است، نه دفاع از فلسطينيها. روزنامههاي قاهره - كه حملات وسيعي را عليه مخالفت رسمي دولت سوريه با اين كنفرانس، آغاز كردهاند - نيز نوشتهاند كه سوريه فراموش كردهاست كه اوضاع عربي به حدي خطرناك شده كه امنيت و سلامت و آيندة اعراب را تهديد ميكند. از جمله روزنامههاي قاهره، " الاخبار" است كه در حمايت از برگزاري كنفرانس سران عرب، نوشتهاست: «سوريه از آن بيم دارد كه در كنفرانس سران عرب پرونده جنگ عراق - ايران دوباره گشوده شود و درگير بودن سوريه در اين جنگ در كنار ايران را بيشتر بر ملا سازند. ترس ديگر سوريه از اين است كه در اين كنفرانس از يك طرف نقش اين كشور در جنگ سازمان " امل" عليه اردوگاههاي فلسطيني و از طرف ديگر نقش او (سوريه) در اجراي عمليات تروريستي عليه كشورهاي عربي، افشا گردد و در تماميت تجمع عربي در اين كنفرانس به توافق امان (عرفات - شاه حسين) بهعنوان اساس حل مسالمتآميز مشكلات منطقه، رأي مثبت دهد.»[۱۴]
گزارش- 449
همزمان با مانور مشترك امريكا با مصر، امريكاييها مانورهاي جداگانة ديگري با نيروهاي مسلح اردن، عمان و سومالي انجام خواهند داد. خبرگزاري يونايتدپرس از قاهره گزارش داد: «سرهنگ "حسن ماميش" سخنگوي نظامي مصري، گفت اين مانور مشترك با نام "ستارة درخشان 85"، (بزرگترين مانور نظامي مشترك در سالهاي اخير ميباشد و براي اولين بار تعداد بسيار زيادي پرسنل نظامي در آن شركت خواهند كرد. آنها قبل از شروع مانور، چهار روز نيز عمليات تمريني خواهند داشت. اين سخنگو ضمن اشاره به عمليات زميني، هوايي و دريايي مانور گفت نيروهاي امريكايي، به دعوت دولت مصر، اينجا ميآيند و بعد از پايان مانور، مصر را ترك خواهند كرد. در عين حال پنتاگون اعلام كرد ايالات متحده در بزرگترين مانور نظامي خاورميانه در مصر شركت خواهد كرد. سخنگوي پنتاگون گفت: بيش از 9هزار نظامي امريكايي در كنار ارتش مصر در تاريخ 4 اوت به مانور مشترك خواهند پرداخت.» در گزارش يونايتدپرس اضافه شدهاست: «همزمان با مانور فوق، 520 نظامي امريكايي در مانور مشتركي با ارتش اردن شركت خواهند كرد و تعداد ديگري از نظاميان امريكايي به مانورهاي كوچكتري با نيروهاي مسلح سومالي و عمان خواهند پرداخت. تمام مانورهاي اخير براي بهبود و كارايي نيروهاي امريكايي در عمليات صحرايي خواهد بود. يادآوري ميشود كه اكثر پرسنل نظامي امريكايي شركت كننده در اين مانور، جزو "نيروي واكنش سريع" ميباشند. اين نيرو در سال 1981 تأسيس شد و ستاد مركزي آن در ايالات "فلوريدا" ي امريكا ميباشد و هم اكنون بيش از سيصدهزار پرسنل دارد. هدف اصلي از تأسيس اين نيرو، "پاسخ به موقع" به اوضاع بحراني در منطقة استراتژيك و حياتي خليجفارس در صورت تهاجم شوروي، ميباشد.»[۱۵]
گزارش- 450
به گزارش خبرنگاران خبرگزاري فرانسه، دو پاسدار انقلاب اسلامي ايران كه از دو ماه قبل در لبنان ناپديد شدهبودند، روز سهشنبه (8/5/1364) در نزديكي "بعلبك" در دشت "بقاع" مقتول يافته شدند. خبرنگاران به نقل از منابع پليس تصريح كردهاند: «اين دو تن در هنگام ناپديد شدن، عازم بيروت و حامل مبالغي پول براي سازمانهاي طرفدار ايران بودند.»[۱۶] راديو اسرائيل در ادامة اين خبر، گفت: «هنوز علت قتل اين دو پاسدار ايراني افشا نگرديده، ولي گفته شده در حالي كه با همراه داشتن مقادير هنگفتي پول براي سازمانهاي تروريستي طرفدار جمهورياسلامي رهسپار بيروت بودند، به قتل رسيدهاند.»[۱۷]
گزارش- 451
در ادامة برنامههاي ديدار سفيران و كارداران ايران در كشورهاي اروپايي و امريكايي با شخصيتها و مسئولان نظام جمهورياسلامي، امروز آنان با امام خميني ملاقات كردند. در اين ديدار، امام در بخشي از سخنان خود، دربارة وظايف سفيران و سياست خارجي جمهورياسلامي، گفتند: «ما نه طرف "مغضوب عليهم" ميرويم، نه طرف "ضالين"؛ نه طرف غرب ميرويم، نه طرف شرق ميرويم. وقتي ما ميتوانيم اين طور باشيم و به صراط مستقيم عمل بكنيم كه همهمان با هم باشيم، همه يد واحده باشيم، همان طوري كه اسلام دستور داده، همه يك صدا باشيم كَاَنّهُ يك حلقوم است كه صدا ميكند. همه با هم مجتمع باشيم، سستي نكنيم. [...] شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارتخانهاي هستيد ميخواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كاري كه به شما محول شده، خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد؛ [...] شما بايد عملي كه خودتان انجام ميدهيد، مطابق با موازين و قوانيني باشد كه در اسلام است و در جمهورياسلامي هست. شما بدانيد كه از مركز ايران، اسلام پرتوش در تمام دنيا رفتهاست، همه جا هست [...] اين دولتهايي كه بعضي از اين دولتها مثل مصر و نميدانم سودان و امثال ذالك كه دارند احكام اسلام را صدا از آن ميكنند، اين را خيال ميكنيد كه يك مسئلهاي است كه همينطوري واقع شدهاست؟ يك مسئلهاي است كه موج اسلام پرتوش را انداخته رفتهاست به همه جا و همه جا اين صدا در آمدهاست. الآن در امريكا هم اين مسائل هست، در جاهاي ديگر هم اين مسائل هست. خواهي نخواهي منفعل شدهاند از اين حركت؛ اين حركت اسلامي اسباب اين شدهاست كه ساير كشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمين كشورها كه همه همراه هستند، اين كه گاهي وقتها ميگويند كه " اي! ايران منزوي شدهاست!" مقصودشان چي است؟ مقصود اين است كه امريكا به ما چيز ندارد، امريكا هر آني كه ما دست به طرفش دراز كنيم، صد مقابل او به ما بيشتر جواب ميدهد ولي ما اعتنا به او نداريم و همين طور سايرين. اگر مقصود اين است كه پيش ملتها ما منزوي هستيم، خوب، همه ميدانند كه ملتها همه توجه دارند.» امام خميني همچنين دربارة انتخابات گفتند: «از مسائلي كه ما در پيش داريم، الآن قضية انتخابات رئيسجمهوري است. من كار ندارم كي رئيسجمهور ميشود، به من مربوط نيست؛ من خودم يك رأي دارم، به هر كه دلم ميخواهد ميدهم، شما هم همينطور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال، زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد.»[۱۸] ضميمة گزارش 442: ارزيابي عمليات قادر2 در گزارشي كه راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بعد از پايان عمليات قادر تهيه كردند و براي مسئولان ارسال شد، در مبحث ارزيابي عمليات قادر2، مطالبي آمدهاست كه در عين فشردگي نسبي، حاوي جزئيات و نكات مفيد و جالب نظامي، اطلاعاتي، تحليلي، فني و تاريخي است، از اينرو با تلخيص مختصر، در اين ضميمه، ارائه ميگردد. در اين گزارش آمدهاست: در سير اين گزارش، به تناسب محورهاي مورد بحث، به نكات قابل توجهي كه تأثير عمدهاي در سرنوشت عمليات داشت، اشاره شده كه اين نكات در خاتمه به صورت جمعبندي ضعفها و قوتهاي خودي و دشمن ارائه ميگردد. ضعفهاي دشمن: الف) خالي بودن جناح راست ارتفاع سربله: همانطور كه در بحث شناسايي و شرح عمليات گذشت، دشمن با خالي گذاشتن اين جناح، معبر بسيار مناسبي را جهت نفوذ نيروهاي خودي باز گذاشته بود، بهنحوي كه برادران ما بهراحتي از "سرخيات" تا شمال قله 1910 و از شمال ارتفاع 1931 به غرب آن نيز عبور كرده روي يال 1672 نفوذ كردند. ب) نداشتن روحيه: نيروهاي عراقي هيچگونه روحية مقاومت و درگيري و روبهرو شدن با رزمندگان با ايمان و شجاع بسيج و سپاه را نداشتند و در اولين دقايق درگيري، اكثر آنها كشته شده و يا فرار كردند. نقاط قوت دشمن: الف) اطلاع سريع و دقيق عراق از محورهاي حمله و وضعيت اهداف: در اولين دقايق روشنايي روز كه امكان ديد و شناسايي را مقدور ميكرد، يك فروند هليكوپتر عراقي روي ارتفاع سربله به پرواز در آمد و پس از حدود ده دقيقه گردش روي منطقة عملياتي، آنجا را ترك كرد، سپس دشمن در ساعت5 صبح پاتكهاي خود را به دو هدف 1931 و 1672 آغاز كرد كه اين عمل نشاندهندة تشخيص سريع عراق از محورهاي حمله و تعداد اهداف تصرف شده، است. ب) تمركز سريع آتش: همانطور كه اشاره شد، تمركز آتش دشمن سريعاً در منطقه اجرا گرديد بهنحوي كه ارتفاع سربله و شيارها و عقبههاي آن در ميان دود و گرد و غبار ناشي از آتشبار عراق، ديده نميشد. ج) تحرك نيروهاي احتياط: دشمن با توجه به عقبههاي محكم و نزديك، خيلي سريع به محض روشن شدن هوا، نيروهاي احتياط خود را وارد منطقه كرده، شروع به پيشروي كرد. ضعفهاي خودي: الف) تبديل طرح [عمل در سراسپندار] از تهاجمي به ايذايي و بها ندادن به تواناييهاي دشمن: تجربيات كسب شده در طول پنجسال جنگ با عراق نشان ميدهد كه دشمن به مراتب از قدرت آتش پرحجم و دقيقتري نسبت به ما برخوردار است و خيلي سريع آتش خود را با تمركز عليه مراكز تجمع و اهداف تصرف شده و عقبهها بهكار ميگيرد، به همين دليل يكي از مسائلي كه در طرحريزي اين عمليات بايد مد نظر قرار ميگرفت، چگونگي پاسخگويي به اين آتش، كاستن شدت آتش و به انحراف كشاندن دشمن از تمركز آتش بود. اين تدبير در دستور عملياتي صادره و ابلاغي به تاريخ 5/5/1364 مشخص و پيشبيني شده بود كه منشأ اميدواري قابل توجهي در همة مسئولان تيپ قدس گرديد و تا حدودي خيال آنان را از حجم آتش دشمن راحت كرد، ولي درست در همان روز ابلاغ دستور عملياتي مزبور، دستور عملياتي ديگري صادر و ابلاغ شد كه مأموريت يگان عملكننده روي سراسپندار را از عمليات تصرف و تأمين، به عمليات انهدامي و ايذايي تغيير داد. اين تغيير مأموريت كه در عمل نيز به صورت بسيار ضعيف و نمايشي اجرا شد، خيال دشمن را از حركت اين محور (سراسپندار) راحت كرد و دشمن توانست با متمركز كردن فرماندهي، نيروها، توپخانهها و هليكوپتر و... به مقابله بسيار شديدتري با رزمندگان عملكننده در محور ارتفاعات سربله و سرهويز بپردازد. دربارة اين تغيير مأموريت و نتايج بهدست آمده از آن، برادر "حاج حاتم" ميگويد: «مقرر شدهبود در محور سراسپندار گردان تكاور لشكر64 با كمك لشكر23 عمليات انجام دهد. نظر من اين است كه اين عمليات اگر انجام ميشد، خود به خود مقدار زيادي از آتش دشمن تفكيك و تجزيه ميشد، همينطور فرماندهي و نيروهايش از فشار متمركز عراق ميكاست، در صورتي كه من وقتي رفتم پيگيري كنم، ديدم گردان تكاور در ساعت3:30 يك تك ايذايي كرده، آن هم به پايگاه سوم! اين تك ايذايي كه به پايگاه سوم شدهبود، مشخص بود كه سرگرمي است و عراق فهميد كه آنجا مسئلهاي نيست و بنا به گفتة معاون عملياتي لشكر23 (سرهنگ ذوالت)، در همان اول [عمليات] دشمن فهميد كه اين يك تك ايذايي است و ما هرچه سعي كرديم كه دشمن آتشبارهايش را به سراسپندار برگرداند، نشد. دشمن متوجه شدهبود و تمام آتش خود را متمركز كرده بود آن طرف [سربله]... يكي از نكاتي كه معاون لشكر23 ميگفت، اين بود كه توپهاي منوري كه دشمن شليك ميكرد، همهاش بهطرف سربله بود و ما ديديم كه بهطرف سراسپندار شليك نميكند و فهميده كه تك، ايذايي است و تلاش اصلي را گذاشته بود روي سربله.» ب) ضعف توپخانه. عليرغم اينكه بههرحال هدايت و فرماندهي اصلي اين عمليات را برادران ارتش عهدهدار بودند و با تصوري كه از نقش كلاسيك ارتش و نيز سازمان توپخانه آن در ذهن وجود داشت، اما بارزترين ضعف خودي در اين عمليات، آتش توپخانه بود كه عمدهترين دلايل آن را ميتوان در سه مورد زير خلاصه كرد: 1) عدم اجراي ضد آتشبار: ضد آتشبار مستلزم پيشبيني و اقدام ديدهبان نفوذي است كه متأسفانه سازمان توپخانه حاضر در منطقه، فاقد آن بود. 2) عدم تمركز و دقت آتش به روي نقاط تجمع و يا محورهاي پاتك عراق: در توپخانه سه عنصر ديدهبان، هدايت آتش و نشانهرو (كه سمت و زاويه تير را روي توپ ميبندد) در دقت آتش مؤثرند. با توجه به اينكه همراه نيروهاي عملكننده، ديدهبان حضور داشت، به احتمال زياد از اين ناحيه اشكالي وجود نداشت، پس عمدهترين نقش در ضعف هدايت آتش، معطوف به نظارت فرمانده توپخانة قرارگاه بود كه بايد حداقل دوازده ساعت قبل از عمليات در منطقه حاضر ميشد و عناصر هدايت آتش و نشانهرو را هماهنگ و آزمايش ميكرد. 3) كمبود مهمات: پيش از عمليات، مسئول [مربوطه]، آماري از تعداد گلولههاي هر يك از آتشبارهاي فعال را به شرح زير تهيه كردهبود: 1- براي دو قبضه كاتيوشا از گردان 369، تعداد سههزار گلوله. 2- براي چهار قبضه توپ 155، حدود پانصد گلوله. 3- براي سه آتشبار از گردان 383، تعداد 2812 گلوله كه حدود 800 گلوله به طرف گوشينه روانه بود و حدود 2000 گلوله براي آتشبار مخصوص محور ارتفاعات سربله و سرهويز در نظر گرفته شدهبود. با توجه به اينكه طبق استاندارد تعيين شده، بار مبنا براي هر قبضه، 150 گلوله است و اين تعداد در هر شرايطي، بايد كنار قبضهها، آماده باشد، ميتوان به مشكل مهم كمبود مهمات توپخانه، پيبرد. در واقع آمار فوق بيانگر توان رزمي هريك از قبضهها و در مجموع توان رزمي توپخانة خودي در اين حمله است كه اشكالات وارده را كاملاً محرز ميكند. ناگفته نماند كه فرمانده نيروي زميني ارتش، سرهنگ "صياد شيرازي" نيز خود نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز انتقاد اساسي داشت و بههمين دليل هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه جهت تهية گزارش، مأمور تفحص در اين زمينه كردهبود. ج) فرماندهي چون ارتش فرماندهي عمليات را در كل منطقه در اختيار داشت، لازم بود كه مسئولان قرارگاه لااقل يكي از عناصر عملياتي خود را در قرارگاه هدايت عمليات تيپ قدس (كه بار اصلي اجراي عمليات را بر دوش داشت) مستقر كنند تا هم از نزديك در جريان وقايع و تغيير وتحولات عمليات باشند و هم ناهماهنگي احتمالي بين يگانهاي عملكنندة ارتش اعم از يگانهاي پياده و توپخانه و ... را به موقع جبران كنند، از طرف ديگر، اين امر موجب ميشد با گزارش صحيح به فرماندهي قرارگاه حمزه، ايشان را در تصميمگيريهاي منطقي و معقول ياري كنند. د) پدافند هوايي در طرح قرار بود دو قبضه ضدهوايي 57 ميليمتري، روز قبل از عمليات در منطقه استقرار يابد تا با هجوم هليكوپترها و هواپيماهاي سبك و فعال دشمن مقابله كنند، اما اين ضدهواييها پس از عمليات به منطقه آورده شدند و حتي از تريلي پايين هم آورده نشدند. فقدان توپهاي ضدهوايي اين امكان را به دشمن داد كه بهراحتي منطقة عملياتي را با هليكوپتر و هواپيماهاي مختلف (بهويژه هواپيماهاي پي.سي7) مورد تجاوز و بمبارانهاي دقيق و حساب شده قرار دهد. برادر حاجحاتم در اين باره از قول فرمانده گردان كميل ميگويد: «در يك مورد بمباران اين هواپيماها، ما سي مجروح داديم و كلاً سازمان ما از هم پاشيد؛ يعني يكبار پرواز هواپيماهاي پي.سي.7، صددرصد تعيين كننده بود.» فرمانده تيپ قدس نيز در اينباره چنين ميگفت: «ما ضدهوايي در منطقه نداشتيم تا هليكوپتر و هواپيماي قارقاركي "ايلوشين" را - كه با حجم زياد اقدام به بمباران ميكردند - بزند و با اين كه جناب سرهنگ شيرازي، سرهنگي را مسئول پيگيري توپها گذاشته بود، اما اين توپها بعد از عمليات وارد منطقه شدند.» اين توضيح لازم است كه در روز چهارشنبه 9/5/1364 كه همة نيروهاي تيپ قدس منطقة عملياتي را بهطرف عقبة خود در "لولان" ترك كرده بودند و قرارگاه تاكتيكي تيپ نيز در حال تخليه بود، راوي مركز در حال حركت به طرف عقبه، دو قبضه توپ 57 مورد بحث را در نزديك پد هليكوپتر روي يك تريلي مشاهده كرد. اين تريلي در محـل اسكان يكي از يگانهاي مستقر در منطقه، پارك شده و توپها به آن مهار شده بود.[۱۹]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/08
- ↑ سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
- ↑ سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
- ↑ سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
- ↑ سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش عمليات قادر" گزارش راويان: مجيد نداف، شهيدعلي فتحي، جواد زمانزاده دربان، مجيد مختاري، نشر اول 1364، ويرايش جديد 1380، صص 73 تا 76.
- ↑ دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها" شمارة 57 (29/5/1364)، ص13.
- ↑ روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 19.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شماره 133 (9/5/1364)، ص 16، بخش عربي راديو صوتالجماهير 8/5/1364.
- ↑ همان، صص 8 و 9، خبرگزاري جمهورياسلامي از بن.
- ↑ همان، ص 9، سازمانملل متحد - خبرگزاري كويت، 8/5/1364.
- ↑ همان، ص 5، كويت - خبرگزاري جمهورياسلامي، 8/5/1364.
- ↑ مأخذ 6، ص 20.
- ↑ مأخذ 6، ص 20.
- ↑ مأخذ 7، ص 12، تهران - خبرگزاري جمهورياسلامي، 7/5/1364، راديو بي.بي.سي.
- ↑ مأخذ 7، صص 5 و 6، دمشق - خبرگزاري جمهورياسلامي، 8/5/1364.
- ↑ مأخذ 6، ص 20.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه" شماره 135 (11/5/1364)، ص 16، بعلبك - خبرگزاري فرانسه، 10/5/1364.
- ↑ همان، ص 43، راديو اسرائيل، 10/5/1364.
- ↑ سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، "صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني"، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جلد 19، صص 192 تا 196.
- ↑ مأخذ 4، صص 73 تا 76.