1361.12.25
روزشمار جنگ سال 1361 1361.12.25 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و پنج اسفند |
تاریخ شمسی | 1361.12.25 |
تاریخ میلادی | 16 مارس 1983 |
تاریخ قمری | 1 جمادیالثانی 1403 |
گزارش - 337
فرماندهی مشترک قرارگاه عملیاتی نجف (سرهنگ منوچهر دژکام و ابراهیم همت) در نامهای به فرماندهان یگانهای تحت امر، اهم اقدامات و مأموریت واحدهای مهندسی و جهاد سازندگی مأمور به این قرارگاه را ابلاغ کرد. در این نامه آمده است: 1. ضمن هماهنگی با مسئول مهندسی سپاه و جهاد مربوطه وسایل مهندسی مورد لزوم را باتوجهبه احتساب هر کیلومتر خاکریز 4 دستگاه بولدوزر یا لودر برآورد و ارسال دارید. 2. با احتساب وسایل مهندسی موجود در تیپهای مربوطة سپاه و ارتش، کمبود این وسایل را اعلام دارید. 3. نسبت به ایجاد بنه مشترک در منطقه عمومی هر تیپ سریعاً اقدام و وسایل بهتدریج در این بنهها جمعآوری گردند. 4. باتوجهبه اینکه اعلام گردید مسئولیت مهندسی مشترک با یگانی است که وسایل مهندسی بیشتری دارد، نتیجه هماهنگشده را اعلام دارید. 5. سهمیه نجفها برابر تصمیمات اتخاذشده، بهترتیب برای نجف1 جهاد مازندران و برای نجف2 مقدورات سپاه11 قدر و برای نجف 3 و 4 جهاد فارس در نظر گرفته شده است. 6. یگانها در تماس با جهادهای مورد بحث، به تعمیر جادههای داخل منطقه اقدام کنند.*[۱]
گزارش - 338
امروز براثر آتش توپخانه عراق در آبادان و قصرشیرین، 3 غیرنظامی شهید و 9 تن دیگر زخمی شدند. ارتش عراق که در روزهای گذشته پیوسته شهرهای آبادان و خرمشهر را زیر آتش گرفته بود امروز نیز بهمدت یک ساعت آبادان را بهشدت با گلولههای کاتیوشا، خمپاره و توپ هدف قرار داد. براساس گزارشهای رسیده، در این مدت، 14 گلوله مختلف به یک بیمارستان این شهر اصابت کرد و درنتیجه خسارتهای فراوانی به بیمارستان وارد شد.[۲] همچنین از اهالی این شهر 2 تن شهید، و 7 تن زخمی شدند و 7 واحد مسکونی نیز ویران شد. امروز همچنین براثر آتش توپخانه عراق در یکی از روستاهای قصرشیرین یک تن شهید و 2 نفر زخمی شدند.[۳]
گزارش - 339
معارضین عراقی در طول هفته گذشته در مناطق سلیمانیه، دهوک، موصل، نجف، بصره و حلبچه، چند عملیات علیه نیروهای نظامی و امنیتی عراق اجرا کردند. در همین حال، ارتش عراق نیز ضمن کشتار مردم غیرنظامی در حوالی بصره، تعدادی از نظامیان را بهجرم هواداری از آیتالله صدر تیرباران کرد. براساس گزارش ستاد مشترک ارتش، گروهی از پیشمرگان وابسته به گروه جلال طالبانی (نیروهای اتحادیه میهنی کردستان عراق) به قرارگاه ارتش خلق خیاره واقع در محور دربندیخان - سلیمانیه حمله کردند که براثر آن 3 نفر از افراد ارتش خلق کشته و 2 نفر دیگر بهشدت مجروح شدند. در محور عربت - سلیمانیه، پیشمرگان مینی کار گذاشته بودند که انفجار آن موجب کشته و مجروحشدن 2 سرباز عراقی شد. حمله یک دسته از پیشمرگان در منطقه کانی البانی از توابع بکرهجو، تلفات و خساراتی به نیروهای بعثی وارد آورد. حمله مشترک گروهی از پیشمرگان حزب دمکرات کردستان عراق (بارزانی) با همکاری حزب سوسیالیست و کمونیست آن کشور به مواضع و استحکامات گروهان3 گردان1 تیپ138 مستقر در 5 کیلومتری دهوک، تلفات و ضایعات زیادی به نیروهای نظامی عراق وارد کرد.[۴] همچنین نیروهای انقلابی مسلمان عراقی 5 عملیات علیه تأسیسات زیربنایی، نیروهای ارتش و مقامات عراقی اجرا کردهاند. ستاد مشترک ارتش به نقل از بیانیه مجاهدین عراقی گزارش داد: در هفته گذشته عملیاتهایی به این شرح اجرا شده است: انهدام و بهآتشکشیدن تلمبهخانه عین زاله در 56 کیلومتری شمالشرقی موصل؛ بمبگذاری در ساختمان سازمان امنیت منطقه ابوغریب که به کشته یا زخمیشدن 3 تن از نیروهای امنیتی انجامید؛ حمله به اتومبیل استاندار نجف و تیراندازی بهطرف وی که موجب آتشگرفتن اتومبیل و مرگ او شد؛ بمبگذاری در ستاد حزب بعث در شهر سلیمانیه که ساختمان این ستاد را به آتش کشید و تلفات و خساراتی به عوامل بعثی وارد کرد؛ بمبگذاری در اتومبیل رئیس سازمان امنیت نجف که باعث بههلاکترسیدن وی شد.[۵] دو روز پیش نیز در حوالی حلبچه، نیروهای مبارز مسلمان کرد عراق با حمله به یک کامیون ارتش عراق، 4 نفر از سرنشینان آن را به هلاکت رساندند.[۶] مجاهدین مسلمان عراقی در اقدامی دیگر با حمله به نیروهای نظامی در بخش ماوالعل در نزدیکی راهآهن شهر بصره، بیش از 10 تن از آنان را کشتند. درپی این حادثه، نیروهای عراقی با بالگرد به یک منطقه مسکونی که احتمال میدادند محل سکونت مجاهدین است، حمله کردند که درنتیجه آن، 5 واحد مسکونی کاملاً تخریب و به 10 واحد مسکونی نیز خسارتهایی وارد شد، همچنین چند تن از ساکنان این منازل که اغلب از زنان و کودکان بودند کشته یا مجروح شدند.[۷] از سوی دیگر، ارتش عراق 36 تن از افسران و سربازان این کشور را بهجرم هواداری از آیتالله محمدباقر صدر تیرباران کردند. بنا به گزارش منابع موثق از داخل خاک عراق، این افراد بعد از 18 ماه اسارت در سیاهچالهای رژیم عفلقی، روز 25 اسفند 1361، بدون محاکمه و فقط بهدلیل طرفداری از آیتالله محمدباقر صدر در یکی از پادگانهای ارتش صدام اعدام شدند.[۸]
گزارش - 340
در جریان اقدامات متقابل گروههای مسلح غیرقانونی و نیروهای خودی در محورهای مختلف مناطق غرب و شمالغرب کشور، از افراد خودی 10 تن شهید یا مجروح و از مهاجمان نیز 12 تن کشته یا زخمی شدند. همچنین چند خودرو منهدم شد یا آسیب دید. افراد گروه مارکسیستی - مائوئیستی کومهله به پایگاه عشایری بناویله در 16 کیلومتری شرق سردشت حمله کردند، اما براثر مقاومت نیروهای خودی، مهاجمان با دادن 3 کشته و 8 مجروح و بهجاگذاشتن چندین قبضه اسلحه گریختند. در این درگیری 2 تن از نیروهای بسیج و یک تن از افراد پیشمرگ مسلمان کرد شهید شدند.[۹] در روستای گامیشان در 20 کیلومتری شمالشرق بوکان نیز نیروهای خودی در یک درگیری موفق شدند یکی از افراد مسلح غیرقانونی را دستگیر کنند. وی یک اسلحه و تعدادی تیر به همراه داشت.[۱۰] افراد مسلح برانداز همچنین در چند محور از مناطق کردنشین اقدام به کاشتن مین کردند که انفجار آنها خسارتهایی را به نیروهای خودی وارد آورد؛ ازجمله: در اطراف پایگاه پیرناصر نقده، یک خودرو ارتش به مین برخورد کرد و 2 نفر زخمی شدند و خودرو کاملاً منهدم شد.[۱۱] در روستای موسیلو از توابع سقز نیز یک خودرو ارتش روی مین رفت و یک سرباز زخمی شد و خودرو هم خسارت دید.[۱۲] همچنین در روستای سو در جنوبغربی سنندج، براثر برخورد یک بلدوزر با مین یک پای راننده آن که از اهالی بومی بود قطع شد.[۱۳] در اطراف پیرانشهر، نیروهای خودی چندین مین را که در مسیر عبورشان کار گذاشته شده بود، کشف کردند؛ در حین خنثیسازی مینها 2 تن از سربازان تیپ پیرانشهر زخمی شدند.*[۱۴] عناصر مسلح غیرقانونی، احمد جعفری از کشاورزان اهل سنندج را در خیابان انقلاب این شهر با شلیک چندین گلوله به شهادت رساندند.[۱۵] همچنین یکی از افراد حزب دمکرات کردستان خود را به نیروهای بسیج روستای قولنجی در شمال ارومیه، معرفی و درخواست اماننامه کرد.[۱۶]
گزارش - 341
عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از جانبازان جنگ را در مسیر رودسر به لنگرود ربوده و پس از ضربوجرح وی با چاقو، او را به گمان اینکه فوت کرده است در کنار جاده رها کردند. این فرد با کمک مردم نجات یافت.[۱۷] در تهران نیز یکی از افراد فعال این سازمان دستگیر شد. وی اعتراف کرد که حجتالاسلام حبیبزاده امامجماعت مسجد نقره رشت را ترور کرده و به شهادت رسانده است. گفتنی است که این ترور در هشتم شهریورماه سال گذشته انجام شده بود.[۱۸]
گزارش - 342
شورای ملی مقاومت امروز با انتشار بیانیهای خواهان اجرای آتشبس بین دو کشور ایران و عراق شد. در این بیانیه که فاقد هرگونه خصیصه حقجویانه یا تأمینکننده منافع پایمالشدة ایران است، بدون اشاره به تجاوز و اشغالگری ارتش عراق، درخواست عقبنشینی نیروها به مرزهای بینالمللی و استرداد اسرا مطرح شده است. مضمون کلی این بیانیه به نقل از رادیو بیبیسی، بازتاب بیانیه قبلی مشترک رجوی و طارق عزیز و همچنین تفسیر هوادارانه این رادیو از بیانیه مزبور به این شرح است: «امروز شورای ملی مقاومت، که مهمترین سازمان مخالف حکومت ایران در داخل و خارج است، از مقر کنونیاش در پاریس پیشنهادهایی درباره طرح کلی صلح منتشر کرد، زیرا آنچه که امروز در پاریس منتشر شده را شاید بتوان طرح صلحی میان شورا و دیگر گروهها و شخصیتها نیز دانست. چون وقتی که آقایان رجوی و طارق عزیز در ماه ژانویه گذشته با یکدیگر دیدار کردند و بیانیه مشترک منتشر ساختند، جنجال فراوانی برپا گردید، درمورد آن در درون شورا اتفاقنظر وجود نداشت؛ هرچند هم آقای رجوی و آقای بنیصدر این عدم اتفاقنظر را شدیداً تکذیب میکنند. گذشته از این، بسیاری از طرفداران شورا نسبت به آن انتقاد داشته و شخصیتهای مهمی آن را محکوم کردهاند و گروههای مخالف و رقیب هم این بیانیه را بهمنزله خیانت تلقی کردهاند. برخلاف بیانیه مشترک آقایان طارق عزیز و مسعود رجوی، در طرح کنونی صلح، قرارداد 1975 الجزیره میان ایران و عراق بهدقت مورد بررسی قرار گرفته است و اساس هرگونه صلحی شناخته شده. این طرح هفتمادهای که توسط آقایان بنیصدر، رجوی، حزب دمکرات و جبهه دمکراتیک و دیگر اعضای شورا به امضا رسیده است هم واقعی و هم عملی به نظر میرسد. این طرح خواهان آتشبس فوری و تشکیل یک هیئت مرضیالطرفین برای نظارت بر آتشبس است. همچنین این طرح خواستار عقبنشینی نیروهای دو کشور تا پشت مرزهای مشخصشده گردیده و خواستار مبادله اسرای جنگی در ظرف سه ماه میباشد و درمورد خسارات جنگ شورا خواستار ارجاع آن به دادگاه بینالمللی لاهه شده است، بهطوریکه حقوق ایران تأدیه شود. این طرح نیز خواستار بازگشت پناهندگان و تنظیم قراردادی برای صلح دائمی است.»[۱۹]
گزارش - 343
مسعود رجوی مسئول سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در گفتوگو با روزنامه عربیزبان الحوادث* (چاپ لندن)، ضمن پیشبینی آینده سیاسی ایران از امضای پیمان دوستی با دولت عراق حمایت کرد و از سازمان خود بهعنوان حاکم آینده ایران نام برد. فراگیری بحران سیاسی ایران پس از شروع به کار مجلس خبرگان رهبری و آغاز بحران جانشینی امام خمینی، پیشبینی سقوط جمهوری اسلامی 35 روز پس از رحلت امام خمینی، پایان دوران جمهوری اسلامی در 30 خرداد 1363 (درصورت زندهماندن امام خمینی)، ارائه آمارهایی برای وخیم نشاندادن وضعیت اقتصاد ایران، شکستناپذیر خواندن سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و اذعان به ترور 6 تن از ائمه جمعه و 1000 نفر از مردم ایران در طول 6 ماه گذشته بهجرم حمایت از جمهوری اسلامی از محورهای اصلی سخنان رجوی در این مصاحبه بود. رهبر سازمان مجاهدین خلق(منافقین) همچنین در بخشی از سخنان خود معاهده سیاسی با طارق عزیز وزیر امور خارجه و معاون نخستوزیر عراق را یک ابتکار و گام سیاسی بزرگ به نفع سازمان دانست و دریافت هرگونه کمک از عراق را انکار کرد. وی وجود اختلاف با بنیصدر را شایعه خواند و ضمن تأیید تسلط خود بر بنیصدر گفت: «من مینویسم، او امضا میکند.» رجوی درعینحال شاپور بختیار و افرادی نظیر او را بهعلت وابستگی به دولتهای بیگانه محکوم کرد (!) و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را بهعنوان یک تشکیلات غیروابسته و مستقل (!) ازلحاظ سیاسی و اقتصادی ستود. بخشهایی از مصاحبه خبرنگار الحوادث با وی چنین است: رجوی ابتدا در پاسخ به سؤالی دربارة آیندة سیاسی ایران پس از امام خمینی گفت: «مجلس [خبرگان رهبری] تاکنون تشکیل نشده و کار خود را شروع نکرده است. تأکید میکنم زمانیکه این مجلس کارش را آغاز کند، اختلافات در داخل رژیم بیشتر خواهد شد. کار اصلی این مجلس انتخاب شخص یا اشخاصی برای جانشینی [امام] خمینی میباشد. ... برای [امام] خمینی جانشینی که بتواند از درون این رژیم ظاهر شود یافت نخواهد شد. اینکه میگویم جانشینی در داخل رژیم [امام] خمینی وجود ندارد، شبیه همان حالت رژیم شاه است که جانشینی برای آن نبود و یادتان میآید زمانیکه شاه کشور را ترک کرد درباره تعیین جانشین برای او فکر کردند، اما بیش از 35 روز نگذشت که کل رژیم از میان رفت.» «س: آیا شما معتقدید حالتی که رژیم فعلاً دارد شبیه روزهای آخر حکومت شاه میباشد؟ ج: بدتر از آن. بعد از رفتن [امام] خمینی، رژیم ایران برای سقوط احتیاج به 35 روز دارد. ... رژیم [جمهوری اسلامی] محکوم به فنا است و همانطوریکه در آغاز عملیات مسلحانه خود در 20 ژوئن 1981 (30/3/1360) اعلام کردیم، از آن تاریخ، رژیم تنها 3 سال دیگر (30/3/1363) دوام خواهد آورد. من میگویم که این رژیم دیگر قانونی نیست و از داخل و خارج محکوم شده و استقرار خود را از دست داده است. سرانجام به جایی خواهد رسید که راه پس و پیش نخواهد داشت و در مقابل، مجاهدین [منافقین] هستند که قدرت را در دست خواهند گرفت.» در ادامه مصاحبه، رجوی درباره اوضاع اقتصادی ایران گفت: «وضع زیر صفر است و میتوانم درزمینه اقتصادی آماری به شما بدهم و چند دقیقه دیگر سند رسمی از وزارت برنامهوبودجه به شما نشان خواهم داد که در آن اعتراف شده که 3 میلیون نفر بیکار وجود دارند و حقیقت بهمراتب بیش از این اندازه است. چون تعداد بیکاران کنونی از کل نیروهای فعال کشور که از ده میلیون نفر... تجاوز میکنند درحدود پنج تا شش میلیون نفر میباشد؛ یعنی میزان بیکاری در حدود 60% است. سند دیگری به شما نشان خواهم داد که میزان تورم در بازارها را نشان میدهد که به 400 درصد میرسد و تنها 20% از کارخانهها کار میکنند و ما مجاهدین [منافقین] بهخاطر این مسائل اعلام کردیم که دوران [امام] خمینی به سر رسیده و پایان آن نزدیک است. بعد از قیام مسلحانهای که در 20 ژوئن 1981 آغاز کردیم، رژیم حداکثر سه سال عمر دارد. س: ولی آیا بعد از اینهمه ضربات قدرت نظامی مقاومت تضعیف نشد؟ ج: برعکس ... نهتنها تضعیف نشد بلکه با همان قدرت و شاید بیشتر... ادامه یافت و حالا شما برای اطمینان به وضع داخلی ایران نگاهی بیفکنید. س: دررابطهبا قدرت فعالیت نظامی بگویید؟ ج: نه، برای شما تشریح کردم و گفتم ما ثابت کردیم که [امام] خمینی قادر به نابودیمان نمیباشد و این را برای شما شرح خواهم داد. اگر ضربات استراتژیکی که متحمل شدیم و ضرباتی که به دشمن وارد نمودیم را با یکدیگر مقایسه کنید به نتایج غیرطبیعی خواهید رسید. از 18 ماه پیش تاکنون، تنها یک عضو از دفتر سیاسی را از دست دادیم که موسی خیابانی است. درصورتیکه باید به ضربات وارده بر صفوف دشمن نگاه کنید و من مطمئن هستم که شما اینها را میدانید. مثالی میآورم؛ میدانید که هفت آخوند بسیار مهم ... اوامر [امام] خمینی را اجرا میکنند و همه آنها پیر هستند و پایههای رژیم [امام] خمینی را تشکیل میدادند و هرکدام از اینها بر منطقهای از ایران حاکم میباشند. باوجودیکه از این هفت نفر شدیداً حفاظت میشود، شش نفر آنها توسط ما تصفیه شدند.* برای رسیدن به هریک از آنها باید از ده مانع میگذشتیم و نمازجمعه را در یک قفس آهنی میخواندند، ولی با همه این موانع به آنها دسترسی یافتند و البته اگر کمکهای مردم نبود این کار انجامشدنی نبود. از رهبری سیاسی - نظامی ما در داخل، گزارشی به شما خواهم داد که در پایان سال 1982 واصل شده و در آن قید شده که در خلال شش ماه، هزار نفر از عناصر رژیم را به مجازات رساندیم که از این تعداد 20 نفر از فرماندهان سپاه [پاسداران] میباشند و نکته حائز اهمیت در اینجا به شما روزنامهنگار مربوط است، چون به اخبار جدید درخصوص عناصر پایگاه رژیم [امام] خمینی زیاد اهمیت نمیدهید؛ به همین جهت است که این اطلاعات درج نمیشود و انتشار نمییابد، از این جهت این را میگویم، چون در مرحله دوم از مبارزهمان به عناصر پایگاهی که در رأس امور هستند و مسئول سرکوب مردم میباشند رو آوردیم. در مرحله نخست ازطریق واردآوردن ضربات مهلک به سردمداران... به فلجکردن رژیم مشغول شدیم و البته این حالت با اهمیت بیشتر شما روبهرو شد، چون رژیم نمیتوانست این اخبار را پنهان کند، ولی از اوایل تابستان 1982 بعد از اینکه تمام اهداف مرحله نخست را به انجام رساندیم، تاکتیک خود را عوض کردیم و به ریشهکن کردن جو خفقان رو آوردیم. ما به یک گام سیاسی بزرگ دست زدیم و به تعبیر دیگر درزمینه جنگ زمان را به سود خودمان تغییر دادیم. نمیدانم بیانیه مشترکی که با معاون رئیسجمهور عراق امضا کردیم را خواندهاید یا نه. درحقیقت ما منابع اصلی حکومت [امام] خمینی را مورد حمله قرار دادیم. س: نظرتان درباره جنگ چیست؟ ج: اولاً در سطح داخلی و بینالمللی خواسته [امام] خمینی در ادامهدادن به جنگ را محکوم کردیم. ثانیاً اختلافات داخلی پیرامون جنگ را دوچندان کردیم. و دراینزمینه ابتکارعمل در دست ما است. عناصر ملی در ارتش تا اندازهای موفق شدند ... و ازنظر اجتماعی برای [امام] خمینی جهت اعزام مردم به جبههها موانعی ایجاد کردیم. همچنین ثابت کردیم که درحالحاضر تنها پناهگاه برای ایران شورای مقاومت ملی میباشد. کمااینکه شیوه جدیدی برای صلح دو کشور ایجاد کردیم و دستگاههای تبلیغاتی [امام] خمینی این تلاش را نادیده گرفتند تا نشان بدهند که نسبت به آن بیاهمیت هستند. س: امضای موافقتنامه با عراق چه فوایدی برای شورای مقاومت دارد؟ ج: این امر به تاریخ ایران و جنگ مربوط میشود و فایده این کار این است [امام] خمینی که تلاش میکند از جنگ برای بقای حکومت خود استفاده کند، این کار خود برعلیه او تبدیل شد و گفتم که زمان را به سود خودمان و ملت ایران عوض کردیم؛ زیرا اگر [امام] خمینی به جنگ ادامه بدهد و جنگ همچنان بدون وقفه ادامه یابد، آن تعداد کم باقیمانده هم او را رها خواهند نمود و بهسوی ما میآیند و اگر به صلح پناه ببرد که پناه نمیبرد، ما دست پیش گرفتهایم و او خود را در پشت سر ما قرار داده است؛ چون ملت میداند آنهایی که برای اسلام در تلاشاند، ما هستیم و نه آنها. اگر [امام] خمینی صلح را بپذیرد این صلح شرایط بسیار کمی را تحقق میبخشد. س: میدانیم که گروه بختیار در عراق از امکاناتی مانند ایستگاه رادیو برخوردارند. آیا در نظر ندارید که شما هم از چنین امکاناتی برخوردار شوید؟ [...] ما بیانیهای را که با عراق منتشر کردیم فقط در پیرامون توافق سیاسی است و نه چیز دیگر... و آنچه دررابطهبا بختیار است به مجاهدین [منافقین] ارتباطی ندارد. نام بختیار را فقط در اروپا میشنویم و نه در ایران... . برای ایرانیان بختیار نامی است که در گذشته بوده و تمام شده است. از سوی دیگر، به هیچ کمکی مانند بختیار احتیاجی نداریم که برعلیه ما به کار رود. ما ملت... را داریم. در این مسئله مبالغه نمیکنم و دلیل میآوریم. اگر ملت با ما نبود، ولی سلاح و پول داشتیم، در همان ماه نخست تصفیه میشدیم. افرادی چون بختیار بدون کمکهای خارجی وجودی ندارند. س: ولی افرادی مانند شما که در داخل قوی میباشند بهتر میتوانند از کمکهای خارجی برخوردار شوند؟ ج: حق با شماست ولی ما هیچوقت این کار را نمیکنیم، نمیخواهیم بهانهای هرچند کوچک به دست [امام] خمینی بدهیم که برعلیه ما... به کار گیرد. ما این قضیه را میدانیم و هوشیار هستیم. به شما گفتم سرمایه ما ملت ما میباشد. س: شما اخیراً تماس خویش را جهت دیدار از بغداد ... اعلام نمودهاید و به همین مناسبت دعوتی دریافت کردهاید؟ ج: مشغول بررسی این دعوت میباشیم. س: آیا بررسی به پایان نرسیده؟ ج: [با لبخند] این کار تحت شرایطی انجام میگیرد. وقتیکه میگویم تحت چند شرط منظور شرط داخلی و بینالمللی است. س: آیا این شرایط انجام نگرفت؟ ج: برخی از این شرایط را من هم ... نمیدانم و اینها در آینده روشن خواهد شد، ولی ازلحاظ اصولی اختلافی وجود ندارد. س: آیا شرایطی که بههنگام امضای موافقتنامه مشترک با طارق عزیز ارائه شد برای سفر به بغداد کافی نیست؟ ج: در سطح صدور بیانیه مشترک کافی بود. س: آیا عدم مسافرت به بغداد بستگی به اختلاف در داخل شورای مقاومت ملی ندارد؟ ج: نه، ابداً. س: شنیدیم که پیرامون این قضیه اختلاف شدیدی با بنیصدر دارید؟ ج: یک شایعه است. اجازه بدهید واضحتر بگویم، چیزی که انجام دادیم در یک آن هم کار شجاعانه و هم تاریخی میباشد. مجاهدین [منافقین] بهتنهایی میتوانند به آن دست بزنند. یعنی سازمان توانست که در خلال 18 سال مبارزه خود برعلیه رژیم شاه و [امام] خمینی استقلال و عدم وابستگی و ملیت خویش را ثابت کند. مجاهدین [منافقین] بهتنهایی خون دادند و روزانه بهترین فرزندان خود را از دست میدهند، بنابراین بهخاطر خونهایی که دادهاند، اجازه دارند که به چنین گامی دست بزنند، بدون اینکه از کسی اجازه بگیرند. بدیهی است که دیگران ناراحت میشوند و هرچه میخواهند میگویند و شایعه درست میکنند، ولی چیزی که برای ما مهم میباشد ملت ایران و منافع و آینده آنهاست. [...] من سخنگوی رسمی آقای بنیصدر نیستم و اگر نظر او را میخواهی از او سؤال کن. من سخنگوی رسمی شورای مقاومت ملی و مجاهدین [منافقین] هستم. س: دررابطهبا اسناد و اعلامیههای مجلس مقاومت ملاحظه شده است که جنبه رمانتیکی و تئوریکی تفکر بنیصدر به روی آنها اثر گذاشته است و درنتیجه افکار سیاسی و تصمیمات دقیق سیاسی این مجلس معلوم نیست و همچنین جنبه ایدئولوژیکی مسائل؟ ج: میتوانید امضای بنیصدر را در زیر سندی که من نوشتهام مشاهده کنید؛ این راهی است که مسیر اسناد مجلس طی میکند، (من مینویسم و بنیصدر امضا میکند) به این طریق مشاهده میکنید که مسئولیت مجلس و حکومت موقت با من است. و همانطورکه میدانید این مجلس مقاومت از یک حزب تشکیل نشده و تفکرات گوناگونی در آن موجود است، ولی همه آنها در یک خط حداقل به مشترک و متحد و همفکر تبدیل گشتهاند و برای اولینبار در تاریخ ایران بعد از 80 سال مبارزه، مجلس بزرگ تشکیل شده است که شامل تمامی نیروهای ملی و مردمی میباشد و برنامه آن مشخص و معین است و مدت این دولت موقت تنها 6 ماه تعیین شده است که وظیفه اصلی آن تعیین و تسلیم انتخابات آزاد میباشد. در این هیچ ابهامی نیست. س: آیا کتاب آقای بنیصدر را خواندهاید؟ ج: بله، آن را به فارسی خواندهام. در آن بنیصدر مسائل را از دیدگاه خود بررسی کرده است. همه میدانید که بنیصدر عضو سازمان مجاهدین [منافقین] نیست. هرکسی دید خود را دارد و این ربطی به سازمان مجاهدین [منافقین] ندارد و سازمان ما و بنیصدر آن را قبول کردهاند. [...] فراموش نکنید که من داماد او هستم و ما با هم همکاری میکنیم و شایعات هم نمیتواند ما را از هم جدا کند از این لحاظ کاملاً مطمئن باشید.* س: ناظران اخیراً تغییراتی در لحن مسکو در قبال جنگ ملاحظه کردهاند، این نشانه آغاز تیرگی روابط مسکو با رژیم ایران است و آیا امید دارید که اتحاد شوروی در آینده نزدیک بهطور مستقیم شورای مقاومت ملی را به رسمیت بشناسد؟ ج: راضی خواهم بود اگر تمام کشور، استقلال ایران را به رسمیت بشناسند و [امام] خمینی را محکوم کنند. تاکنون نوعی سازش مسکو با رژیم را ملاحظه کردهایم. تا آنجا که در توانایی ما است تلاش خواهیم کرد که به شوروی و امریکا بفهمانیم که [امام] خمینی رفتنی است و امیدوارم که تمام نیروها، ما را ... به رسمیت بشناسند. من منتظر سقوط [امام] خمینی هستم و معتقدم که دگرگونیها و پیشرفتهای شورای مقاومت این مسئله را به وجود خواهد آورد. س: و اگر این بهرسمیتشناختن بعد از سقوط رژیم انجام بگیرد آیا بیفایده نیست؟ ج: امیدوارم که این مسئله قبل از سقوط [امام] خمینی انجام بگیرد. من میخواهم نکته حائز اهمیتی را ذکر کنم، ما منتظر نیستیم که پیروزی خود را با کمک نیروی خارجی به دست بیاوریم. کشور ما مدت 25 سال وابسته و تحت نفوذ امریکا بوده و مستقلشدن از ایالات متحده بهمعنی وابستگی به شوروی نیست. مجاهدین [منافقین] از صمیم دل میهنپرست هستند و به همین جهت حزب توده خواستار اعدام من شده بود و این واضح است.»[۲۰]
گزارش - 344
سرهنگ سلیمی وزیر دفاع درباره گستردگی عملیات والفجر، بازتاب آن در سطح جهان، اجرای دقیق فنون عملیاتی، نقش وزارت دفاع در تجهیز نیروهای خودی و پیشرفتهای صنایع نظامی، مطالبی را بیان کرد. وی با اشاره به به عملیات والفجر گفت: «عملیات والفجر عملیات گستردهای بود که قرارگاههای مختلفی در آن شرکت داشتند. این عملیات منطقه وسیع و عظیمی را میپوشاند و همانطورکه اهداف اولیه عملیات که برآورد کرده بودیم به سرانجام رسید، انشاءالله ادامه عملیات والفجر نیز ما را به اهداف کلیمان خواهد رساند.» وزیر دفاع افزود: «این عملیات در بعد نظامی بسیار قابلاهمیت است و دقیقاً تمام افکار و اذهان جهانی را به خود جلب کرده و نشان داد که افکار صدام و صدامیان پوچ بوده و این عملیات باعث رسوایی بیشتر آنها خواهد شد، زیرا صدامیان مواضع و خطوط دفاعی خود را غیرقابل عبور تصور میکردند، درصورتیکه نیروهای ما از تمام میادین مین، کانالها و سیمخاردارهای آنان گذشتند و با یگانهای عمده دشمن تماس رزمی داشتند و هماکنون نیز دارند. ... پیروزیهای ما در این عملیات ابعاد سیاسی نیز داشت و رسوایی بیشازپیش صدامیان را به همراه آورد.» وی همچنین گفت: «در این عملیات در بسیاری نقاط از مرز گذشتیم و نیروهای ما حتی در ارتفاعات و نقاط حساس مستقر شدند و انشاءالله دیری نخواهد گذشت که مراحل بعدی عملیات والفجر در بعدهای دیگر شروع خواهد شد و بازهم به پیروزیهایی که بهعنوان اهداف عملیات تعیین شدهاند خواهیم رسید.» سرهنگ سلیمی افزود: «این عملیات بهعلت گستردگیاش همانطورکه قبلاً گفته شده یک عملیات نهایی است و نیروهای مورد لزوم نیز تدارک دیده شده است.» وزیر دفاع درخصوص ساختن قطعات یدکی سلاحها و وسایل نظامی در تأسیسات وزارت دفاع گفت: «جنگ در این ابعاد گسترده دقیقاً نیاز مبرمی به پشتوانه تسلیحاتی و تدارکات وسیع دارد که لازمهاش کار، تلاش و یک سری خلاقیتهایی است که در پشت جبهه باید انجام گیرد تا بتوانیم بهنحو احسن این جنگ را اداره کنیم.» وی سپس با تشریح نقش وزارت دفاع در تأمین موارد فوق و موفقیتهای بهدستآمده، افزود: «ما در چندین خط تولید توانستهایم محصولاتمان را به مرز سه برابر گذشته برسانیم. همچنین در قسمتهای تعمیر و نگهداری، بسیاری از قطعات راکد را نوسازی کرده یا قطعات جدیدی جای آنها گذاشتهایم که بدینترتیب آماده کار و بهرهبرداری شدهاند. دراینرابطه وسایل مدرن و پیچیدهای نیز که در گذشته تصور میشد فقط بهوسیله مستشاران و کارشناسان خارجی میتوانند آماده کار شوند، بدون نیاز به آنها آماده به کار شدند و در جنگ تحمیلی نیز مورد استفاده قرار گرفتند. به همین ترتیب در قسمتهای مختلف نیروهای صاحبنظر را دعوت کردیم و آمدند و مشغول کار شدند و [توانستند] خیلی از سلاحهای قدیمی را که از رده خارج شده بودند با ابتکارات و نوآوریهای خود آماده به کار کنند و حتی بر بعد و قدرتشان بیفزایند.» وزیر دفاع همچنین با اشاره به پیشرفتهای قسمتهای الکترونیکی خاطرنشان کرد: «در قسمت صنایع و هواپیمایی، هواپیمای اف14 بهوسیله برادرانمان در صنایع هواپیمایی تعمیر کلی شده و پرواز کرده است و این موفقیت بزرگی است که به دست آمده است. ضمن اینکه بسیاری از قسمتهای هواپیماهای شکاری را در اینجا تعمیر میکنند و آماده به کار مینمایند. درمورد هلیکوپترها هم همینطور. بهطورکلی با تهیه قطعات یدکی و تعمیر آنها میتوانیم میزان آمادگی آنها را افزایش دهیم.»[۲۱]
گزارش - 345
نخستوزیر در پایان جلسه هیئت دولت درباره تأثیر کاهش قیمت نفت در اقتصاد ایران و اقتصاد کشورهای غربی گفت: «هنگامیکه ما بهصورت سازمانیافته و برنامهریزیشده حرکت میکنیم کاهش قیمت نفت اثر تعیینکنندهای نمیتواند بر روی ما داشته باشد. البته میتواند فشارهایی را بر ما وارد کند.» موسوی با تأکید مخالفت ایران با کاهش بهای نفت افزود: «من باید در اینجا این مسئله را عنوان بکنم که ما با کاهش قیمت نفت در اوپک مخالفت کردیم و آن چیزی که مورد تصویب کشورهای مختلف قرار گرفته، نماینده ما آن را امضا نکرده و مورد تأیید ما نیست. ... کاهش قیمت نفت تمام کشورهای تولیدکننده نفت را بهشدت متضرر میکند و طبیعتاً پولی است که از جیب کشورهای تولیدکننده نفت و درحقیقت از ملتهای صاحب نفت برداشته و به جیب کارتلها و کمپانیهای بزرگ ریخته میشود و این کمکی برای راهاندازی اقتصاد توأم با کساد اروپا و امریکا است و خبرهایی که از کشورهای اروپایی به دستمان میرسد حاکی است که آنها از این مسئله بسیار خشنود و خرسند هستند، چراکه این مسئله باعث شده تا آنها بتوانند اقتصاد رو به زوال خودشان را به این ترتیب از سقوط و ورشکستگی نجات بدهند.»[۲۲] تصمیم اوپک مبنیبر کاهش بهای نفت در رسانههای جهان نیز بازتاب گستردهای داشت. آسوشیتدپرس از مسکو گزارش داده است: تاس خبرگزاری رسمی شوروی امروز از تصمیم سازمان کشورهای صادرکننده نفت اوپک دایر بر کاهش قیمت نفت انتقاد و آن را سرزنش کرد.[۲۳] از سوی دیگر، روزنامه امریکایی کریستین ساینس مانیتور سیر نزولی قیمت نفت را در ماه آینده پیشبینی کرد و اوپک را فاقد کارایی لازم در اعمال سیاستهای خود اعلام کرد. این روزنامه نوشت: کاهش بهای نفت اوپک بهمیزان 5 دلار پس از یک هفته چانهزدن در لندن و تعیین سهمیه تولیدی اوپک در سطح 5/17 میلیون بشکه در روز، هیچکس را به شگفت نیاورد. یک هفته طول خواهد کشید تا اثر کامل این کاهش قیمت و کاهش تولید نفت اوپک مشهود شود، اما تحلیلگران انتظار دارند که بهای نفت ظرف شش ماه آینده بهتدریج پایین رود و تقاضا برای نفت در بازارهای جهان همچنان پایین بماند. به نوشته این روزنامه، دور بعدی کاهش بهای نفت ممکن است تا چهار هفتة دیگر پیش آید. یکی از کارشناسان نفت در لندن گفته است که اوپک دیگر آن قدرت را ندارد که بهای نفت را میخکوب کند.[۲۴]
ضمیمه گزارش337: کلیاتی از اقدامات واحدهای مهندسی قرارگاه نجف و جهادهای سازندگی مأمورشده به این قرارگاه واحد مهندسی در عملیات والفجر 1 مأموریتهایی را بر عهده داشت که ازنظر زمانی میتوان آن را به دو مأموریت مشخص قبل و حین عملیات تقسیم کرد که پرحجمترین فعالیت مهندسی اعم از جهاد، ارتش و سپاه مربوط به اقدامات قبل از عملیات بود.[۲۵] عمدهترین مأموریتهای مهندسی در قبل از عملیات شامل: 1. مرمت و بهسازی جادههای عقبه منطقه خودی ازجمله جادههای چمسری و چمهندی* و جاده حضرت رسول(ص) و جاده لاریم در محدوده قرارگاه نجف و سایر جادههای مواصلاتی منتهی به قرارگاهها، مقر توپخانهها و واحدهای مختلف یگانها بود.[۲۶] ضمناً جاده غرب رودخانه دویرج و تعمیر و مرمت یک جاده شنی مواصلاتی نیز در کنار این رودخانه در محدوده قرارگاه کربلا از اقدامات این واحد به شمار میرفت. 2. ساحلسازی در نقاطی از رودخانه دویرج در شمال پل چمهندی، برای استفاده یگانها در مراحل بعدی عملیات نیز با تلاش واحد مهندسی انجام گرفت.[۲۷] 3. مرمت و تقویت پلهای موجود در منطقه که برخی از آنها آسیب دیده بودند. (مانند پل جاده چمهندی) 4. کمک به احداث اورژانسها، ایجاد یک بیمارستان صحرایی (در شمال پاسگاه ربوط)[۲۸] 5. کمک به احداث مقر توپخانه و ادوات و مقر تانک یگانها که این مأموریت باتوجهبه نوع مانور و استفاده از حجم آتش بالا نسبت به عملیاتهای گذشته بهنحو چشمگیری وسعت بیشتری داشت. گفتنی است باتوجهبه اینکه مأموریت مهندسی در قبل از عملیات، پیش از استقرار قطعی یگانها و نهاییشدن مانورها شروع شده بود، لذا قرارگاه خاتم(ص) با هدف تسریع در آمادهسازی زمین منطقه خودی، برای مهندسی جهادهای بعضی استانها و شهرستانها مأموریتهایی به این ترتیب تعیین کرد: از چزابه تا فکه جهاد نجفآباد. از فکه تا بجلیه جهاد مازندران و فارس. از بجلیه تا زبیدات جهاد تهران. واحد مهندسی این جهادها با استفاده از امکانات خود با کمک و هماهنگی واحدهای مهندسی سپاه و ارتش، کارهای مربوط به قبل از عملیات را انجام میدادند.[۲۹] شاخصترین مأموریت واحدهای مهندسی قرارگاه نجف در حین عملیات نیز شامل احداث خاکریز و قسمتهایی از خطوط پدافندی و وصلکردن تپهها ازطریق خاکریز بود.[۳۰] در محدوده قرارگاه نجف جمعاً 58 دستگاه لودر و بولدوزر موجود بود و به گفته مسئول جهاد فارس تعدادی بلدوزر نیز مورد نیاز بود.[۳۱] علاوهبرآن، برخی مأموریتها ازجمله وصلکردن عقبه خودی به منطقه دشمن ازطریق ایجاد اتصال از نقطه رهایی نیروها به خط دشمن و سپس به عمق منطقه دشمن و عمق اهداف نیز به مهندسی ارتش، سپاه و جهاد واگذار شده بود.[۳۲] در حین عملیات نیز مأموریت جهادهای مستقر در منطقه متناسب با عملیات یگانها تغییر یافته و برابر تصمیمات اتخاذ شده، جهاد مازندران به قرارگاه نجف1، امکانات و مقدورات سپاه 11 قدر به قرارگاه نجف2، جهاد فارس به قرارگاهای نجف3 و 4 مأمور شدند.[۳۳]
پاورقیها
منابع و مآخذ روزشمار 1361/12/25
- ↑ سند شماره 74819 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از قرارگاه عملیاتی نجف به لشکر رسولالله(ص)، 25/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 26/12/1361، ص3؛ و- روزنامه جمهوری اسلامی، 26/12/1361، ص2.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 26/12/1361، ص2.
- ↑ سند شماره 167970 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن هفتگی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی، اداره دوم - فرماندهی (اطلاعات)، شماره 48347، 25/12/1361، ص6.
- ↑ همان، صص 5 و 6.
- ↑ سند شماره 167970 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن هفتگی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی، اداره دوم - فرماندهی (اطلاعات)، شماره 48347، 25/12/1361، ص6.
- ↑ همان، ص20.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 8/1/1361، ص20.
- ↑ سند شماره 349920 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از طرح و برنامه عملیات کردستان به قرارگاه حمزه، 27/12/1361، سند تکبرگی؛ و- سند شماره 350024 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن3) به فرماندهی نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 214، 26/12/1361، ص3.
- ↑ سند شماره 357607 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه11 (قرارگاه حمزه سیدالشهدا - مرکز فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 1/1/1362، ص2.
- ↑ سند شماره 350024 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن3) به فرماندهی نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 214، 26/12/1361، ص3؛ و- سند شماره 79712 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به نخستوزیری (دفتر اطلاعات و تحقیقات)، 25/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 320651 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کردستان (رکن3) به استانداری کردستان، 26/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 79714 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به نخستوزیری (دفتر اطلاعات و تحقیقات)، 25/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 350027 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن2) به فرماندهی نزاجا (معاونت عملیات و اطلاعات - طرح و عملیات) (غیرنظامیان)، شماره 205، 26/12/1361، ص2.
- ↑ سند شماره 350019 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن2) به فرماندهی نزاجا (معاونت اطلاعات - شعبه طرح و عملیات)، شماره 207، 28/12/1361، ص1؛ و- سند شماره 79742 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به نخستوزیری (دفتر اطلاعات و تحقیقات)، 25/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 357607 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه11 (قرارگاه حمزه سیدالشهدا - مرکز فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه (مرکز فرماندهی)، 1/1/1362، ص1.
- ↑ سند شماره 89474 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی ستاد مرکزی سپاه پاسداران (واحد اطلاعات)، شماره 63، 10/1/1362، ص5؛ و- سند شماره 103930 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش روزانه واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شماره 357، 25/12/1361، ص1.
- ↑ سند شماره 335797 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رشت (اطلاعات) به ستاد منطقه3 (اطلاعات)، 30/1/1362، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 362، 26/12/1361، ص19، رادیو بیبیسی، 25/12/1361، به نقل از شورای ملی مقاومت.
- ↑ همان، ص20.
- ↑ . روزنامه اطلاعات، 26/12/1361، ص4.
- ↑ همان، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 25/12/1361، ص3.
- ↑ واحد مرکزی خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران، بولتن رادیوهای بیگانه، 26/12/1361، ص13، رادیو صدای امریکا (نگاهی به مطبوعات)، 25/12/1361، به نقل از روزنامه کریستین ساینس مانیتور.
- ↑ سند شماره 216 /د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راویان قرارگاه خاتم (جواد زمانزاده و داوود رنجبر)، به نقل از برادر عندلیب مسئول مهندسی رزمی سپاه، 6/12/1361 تا 23/12/1361، ص73.
- ↑ سند شماره 222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوی قرارگاه نجف (معرفتجو)، 28/12/1361 تا 11/1/1362، ص201.
- ↑ سند شماره 1/222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راویان قرارگاه نجف (معرفتجو و تاجیک)، 9/12/1361 تا 28/12/1361، ص57.
- ↑ سند شماره 222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص255.
- ↑ سند شماره 1/222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ سند شماره 222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص201.
- ↑ سند شماره 222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص253.
- ↑ سند شماره 222/د مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص201.
- ↑ سند شماره 74819 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.