1366.12.25
روزشمار جنگ سال 1366 1366.12.25 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و پنج اسفند |
تاریخ شمسی | 1366.12.25 |
تاریخ میلادی | 15 مارس 1988 |
تاریخ قمری | 26 رجب 1408 |
گزارش- 38
مرحلهي دوم عمليات والفجر10 كه از غروب روز قبل در منطقهي حلبچه شروع شده بود، امروز با حركت يگانهاي قرارگاههاي قدس، ثامنالائمه(ع) و فتح به سمت هدفهاي مورد نظر ادامه يافت. عملكرد اين سه قرارگاه از نيمهشب تا طلوع خورشيد، به ترتيب از شمال به جنوب به شرح زير بود: در محور قرارگاه قدس، هدف عمليات بستن جادهي مواصلاتي عراق در تنگهي خرمال؛ كمك به محاصرهي نيروهاي دشمن در دشت حلبچه و تشكيل خط دفاعي در شمال رودخانهي آويزلم بود. براي اجراي اين مأموريت، لشكر41 ثارالله(ع) در تپهي شيرمر در شمال رودخانهي آويزلم و لشكر19 فجر در يالهاي بانشيار و آموره در منتهياليه يالهاي غربي ارتفاعات سورن در شرق جادهي خرمال به سيدصادق تا نيمهشب اهداف خود را تصرف و با هم الحاق كردند و نيروهاي لشكر41، بيش از 70 نظامي عراقي را به اسارت گرفتند. نيروهاي لشكر25 كربلا از مسير شمال و لشكر33 المهدي(عج) از مسير جنوب شهر خرمال بدون مواجه شدن با دشمن به عمق منطقه وارد شدند و پس از دور زدن شهر خرمال،30 دقيقه پس از نيمهشب بدون ورود به آن، در غرب شهر با يكديگر الحاق كردند. همزمان گردانهاي ديگري از لشكر25 كربلا از دو مسير شمال و جنوب رودخانهي آويزلم به سمت غرب پيشروي كردند. گردان شمال رودخانه ميبايست تا جادهي سيدصادق پيشروي كرده، و پس از تأمين پل مهم گردكو، در سهراهي گردكو با گرداني كه از جنوب رودخانه و از روي جادهي خرمال ـ گردكو در حركت بود، الحاق ميكرد. گردان جنوب رودخانه هم مأموريت داشت با اجراي مانور طراحيشده، همزمان به 6 پايگاه دشمن كه در طول جادهي خرمال ـ گردكو بود حمله كرده، اين پايگاهها را تصرف و پاكسازي ميكرد. ساعت يك بامداد، نيروهاي لشكر17 علي بن ابيطالب(ع) بر روي تپهي مصنوعي بين ده شيرمر و جادهي خرمال مستقر شدند و براي الحاق با لشكر41 و 25 در خط مقرر گسترش يافتند. در ساعت 2:10 بامداد، نيروهاي لشكر7 وليعصر(عج) در جنوب حد قرارگاه قدس در يالهاي مسلط به روستاي گولپ و يال گچينه (از يالهاي غربي كوه شنام) درگير شدند و پس از ساعتي نيز درگيري نيروهاي اين لشكر در قلهي شنام و يال اصلي اين ارتفاع شروع شد. در حالي كه تا ساعت 4 بامداد نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) تنها تا سهراهي خرمال ـ شيرمر پيش رفته و گردان ديگري از اين يگان در يكي از كانالهاي منطقه حدود 3 كيلومتر گسترش يافته بودند، نيروهاي لشكر25 كربلا در همين دقايق پس از آرايش يافتن به طور همزمان با 5 پايگاه دشمن در جادهي خرمال درگير شدند. با آغاز درگيري و در پي آن سقوط پايگاههاي دشمن در ساعت 5 صبح، نيروهاي لشكر25 كربلا در سهراهي گردكو تا 500 متر جلوتر از پل مستقر شدند و ضمن بستن جادهي حلبچه ـ سيدصادق، تپهي گيلك در شمال رودخانه آويزلم را نيز تصرف كردند.[۱] پس از روشن شدن هوا و بهتر شدن ديد، يگانهاي عملكننده در شمال جادهي خرمال به طور كامل با يكديگر الحاق كردند، اما در محور چپ (جنوب) جادهي خرمال، لشكر33 المهدي(عج) فقط تا روستاي فتحيكرم در اواسط جادهي خرمال پيش رفته و نيروهاي لشكر7 وليعصر(عج) نيز همچنان در ارتفاعات شنام با دشمن درگير بودند. از سوي ديگر، مأموريت منفجر كردن پل گردكو با وجود پيگيريهاي قرارگاه خاتم(ص) به دليل كافي نبودن مواد منفجره و دفعهي بعد نيز به دليل انفجار ناخواستهي مهمات انتقاليافته به منطقه، انجام نشد.[۲] حدود ساعت 8 صبح، لشكر33 خود را به سهراهي گردكو رسانده، ضمن الحاق با لشكر25 در امتداد سمت چپ جادهي دوجيله تا حدود يك كيلومتر گسترش يافت. مهندسي سپاه و نيروهاي جهاد سازندگي كه فعاليت خود را شب گذشته و پس از تاريكي هوا آغاز كرده بودند، در امر احداث جاده روي ارتفاع هانيقل و اتصال آن به جادهي دشمن با مشكل وجود صخره مواجه شدند و احداث جاده در اين محور متوقف ماند. اما جاده در محور ارتفاع خورنوازان بدون مشكل پيش رفت، طوري كه دستگاههاي مهندسي در ساعت 5 صبح به تپهي شيرمر رسيدند و با 7 دستگاه مهندسي اقدام به احداث خاكريز از سمت راست تپهي شيرمر به يال آموره و نيز تعريض و ترميم اين جاده كردند. اين نخستين جادهيي بود كه عقبهي خودي را به شبكهي جادهيي دشمن متصل ميكرد. بنابراين، مسئولان قرارگاه تلاش ميكردند تا دستگاههاي مهندسي و همچنين زرهي را از جادهي تازه تأسيس وارد منطقهي عمليات كرده، به سهراهي گردكو انتقال دهند.[۳] در ساعت 10 صبح، دستگاههاي مهندسي به سهراهي گردكو انتقال يافتند و در كنار جادهي سهراهي به شهر دوجيله، خاكريزي به طول 5/1 كيلومتر احداث كردند و در پي آن نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) در پشت اين خاكريز مستقر شدند. ارتفاعات شنام نيز تا دقايقي پس از ظهر با تلاش نيروهاي لشكر7 وليعصر(عج) تصرف شد و بدين ترتيب نيروهاي خودي به جادهي بياره ـ خرمال تسلط كامل پيدا كردند.[۴] بر اساس آنچه كه در محور قرارگاه قدس از نيمهشب تا ظهر امروز گذشت، يگانهاي قرارگاه قدس در مرحلهي دوم عمليات با دستيابي به همهي اهداف مورد نظر ضمن تشكيل خط دفاعي در حد فاصل پل گردكو تا يال بانيشار، موفق به مسدود كردن تنگهي بين درياچهي دربنديخان و ارتفاعات سورن شدند. از طرف ديگر، يگانهاي اين قرارگاه ضمن تصرف ارتفاع شنام، بر جادهي بياره ـ خرمال تسلط يافتند و با به كنترل درآوردن جادههاي منتهي به شهر خرمال، جناح چپ منطقهي عملياتي قرارگاه قدس را تحت پوشش قرار دادند. يگانهاي عملكننده همچنين در سهراهي گردكو و حدود 5/1 كيلومتر از جادهي گردكو ـ دوجيله خاكريز زدند و در آن به پدافند پرداختند. علاوه بر آن، نيروهاي خودي در كيلومتر اول جادهي گردكو ـ ملاويسي ميان پوشش جنگلي منطقه گسترش يافتند كه بدين ترتيب پيشاني عمليات را تحكيم و پل مهم گردكو را تأمين كردند.[۵] در محور قرارگاه ثامنالائمه(ع) تيپ29 نبي اكرم(ص) كه قبل از نيمهشب، قسمتي از يالهاي شمالي ارتفاعات شيندروي را تصرف كرده بود، از ساعت 2 بامداد، با استفاده از يك گردان از سه محور يال غربي ارتفاع شيندروي به طرف پايگاههاي دشمن در سه روستاي دالامار، ابابيده و جليله پيشروي خود را ادامه داد و پس از انهدام اين پايگاهها به دليل نرسيدن گردان بعدي به پايگاههاي قبلي عقب آمد. همچنين در اولين دقايق بامداد، نيروهاي تيپ75 ظفر كه براي تصرف ده بايوك در جنوب حلبچه حركت كرده بودند، درخواست هماهنگي با لشكر9 بدر كردند. ساعتي پس از آن، تيپ2 گردان لشكر بدر از روي ارتفاعات مشرف بر چهارراه سازان به طرف يالهاي شمالي يال مگر به قصد تصرف مابقي پايگاههاي دشمن و پاكسازي منطقه و الحاق با تيپ82 صاحبالامر(ع) در روستاي باباكوچك و تشكيل خط پدافندي احاطهيي به دور شهر حلبچه، حركت كردند. نيروهاي تيپ36 انصارالمهدي(عج) نيز حدود ساعت 4 بامداد از يالهاي شمال غربي و جنوبي مشرف بر روستاي دالامار و يالهاي غربي ارتفاع شيندروي به طرف پايين سرازير شدند و در ميان راه با نيروهاي دشمن كه با استعداد 2 گردان قصد پاتك از اين محور را داشتند، مواجه و درگير و موفق به دفع پاتك آنان شدند.[۶] در محور قرارگاه فتح، لشكر14 امام حسين(ع) در ادامهي عمليات خود، حاشيهي شرقي درياچهي دربنديخان را تصرف و پاكسازي كرد و در تاريكي شب به تثبيت منطقه پرداخت. همچنين تيپ82 صاحبالامر(عج) پس از اسلينگ مهمات و غذا براي نيروهايش در روز گذشته به وسيلهي هوانيروز، صبح امروز از يالهاي ارتفاع بالامبو به سمت پايين سرازير شد و در روستاي چاوك با نيروهاي لشكر8 الحاق كرد. بر اساس آنچه در منطقهي عملياتي والفجر10 گذشت، پس از موفقيت يگانهاي قرارگاه قدس در محور شمالي عمليات در دسترسي به پل گردكو و بستن عقبهي كلي منطقه كه در تاريكي شب اتفاق افتاد، استعداد قابل توجهي از نيروها و امكانات دشمن در منطقهي وسيع دشت حلبچه به محاصره درآمدند و به نظر ميرسيد از اين پس، يگانهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) و فتح در تكميل محاصره و انهدام نيروها و امكانات دشمن و جلوگيري از فرار آنان از سمت درياچهي دربنديخان بايد در روز نقشآفريني كنند. از سوي ديگر، قرارگاه قدس نيز توانست ضمن مقابله با نيروهاي دشمن كه از سمت شهر سيدصادق فشار ميآوردند، مانع فرار نيروهاي عراقي محاصرهشده از دشت حلبچه به سمت شمال اين منطقه شود. همچنين صبح امروز هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش در چندين نوبت مواضع و محل تجمع نيروهاي عراقي را بمبباران كردند كه اين اقدام در تقويت روحيهي نيروها مؤثر بود و فرماندهان يگانهاي پياده از عملكرد آنان اعلام رضايت كردند. در اين ميان، فعاليت عملياتي هوانيروز با تلاش فرماندهان آن و پيگيريهاي مستمر تيمسار صياد شيرازي نسبت به روزهاي گذشته منظمتر شد، تا حدي كه نيازهاي قرارگاه را براورده ميكرد. طبق گفتهي سرهنگ انصاري فرمانده هوانيروز، امروز 200 سورتي پرواز انجام شد.[۷]
گزارش- 39
در پي موفقيت قرارگاه قدس در تصرف و تثبيت پل گردكو و بستن عقبهي اصلي منطقهي عملياتي والفجر10 و آمادگي يگانهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) براي سرازير شدن از اين ارتفاعات براي محاصرهي شهر حلبچه و از سوي ديگر الحاق تيپ82 صاحبالامر(ع) با لشكر8 نجف در يالهاي شمالي ارتفاع بالامبو و تصرف كامل اهداف لشكر14 امام حسين(ع) در ساحل شرقي درياچهي دربنديخان در محور قرارگاه فتح در طول شب گذشته، از صبح امروز توجه فرماندهان قرارگاههاي ثامنالائمه(ع) و فتح معطوف به حفظ سرعت حمله و پيشروي در عمق منطقه شد. در واقع پس از بسته شدن عقبهي اصلي دشمن تا قبل از روشن شدن هوا توسط قرارگاه قدس، نوبت قرارگاه فتح و ثامنالائمه(ع) ميشد كه ميبايست پس از تكميل محاصرهي نيروهاي دشمن در منطقهي عمومي حلبچه و جلوگيري از فرار آنان از سمت درياچهي دربنديخان، به پادگانها و مراكز تجمع واحدهاي عراقي هجوم ميبردند و به تكميل تصرف و تثبيت اهداف عمليات ميپرداختند. در اين ميان، چگونگي ورود نيروها به شهرهاي حلبچه، دوجيله و خرمال و نحوهي برخورد با مردم نيز اهميت و حساسيت خاصي داشت. با آغاز روشنايي هوا، رحيم صفوي جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه براي سرعت دادن به حركت يگانهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) به منظور دستيابي به اهداف، در قلهي اصلي ارتفاع شيندروي حاضر شد و چگونگي ادامهي مانور يگانهاي اين قرارگاه را براي باز كردن جادهي نوسود و اتصال جادهي عقبه به منطقهي عمليات و انتقال چند دستگاه خودرو جيپ به وسيلهي بالگردهاي شنوك هوانيروز، بررسي و پيگيري كرد. نيروهاي قرارگاه رمضان نيز دقايقي بعد از ساعت 8 صبح، پمپ بنزين شهر سليمانيه را منفجر كردند كه با اين انفجار عظيم ستون بزرگي از آتش و دود غليظ به هوا برخاست.[۸] ساعت 8 بامداد، فرمانده كل سپاه در تماس با احمد كاظمي به وي ابلاغ كرد كه قرارگاه فتح عمليات خود را به سمت شهر حلبچه ادامه دهد و با عبور از غرب آن، ضمن تصرف پادگانهاي زمقي و بكراوه و شهر دوجيله، با لشكر25 كربلا كه در عمليات شب گذشته به سمت اين شهر در حركت بود در كنار درياچهي دربنديخان الحاق كند. محسن رضايي در عين حال توصيه كرد كه در مواجهه با مردم شهر نهايت دقت را كرده، با آنان با رأفت و مهرباني برخورد كنند تا اهالي دچار اضطراب نشوند. به دنبال اين دستور، احمد كاظمي در تماس با فرمانده لشكر14 امام حسين(ع) ضمن تشريح وضعيت موجود گفت: «شما بايد در امتداد درياچه به سمت شهر دوجيله حركت كرده و قسمت جنوبي آن را تأمين نماييد. ما هم در سمت راست شما، پادگان بكراوه را تصرف ميكنيم و جادهي حلبچه ـ دوجيله را ميبنديم.» به دنبال اين هماهنگي به فرمانده تيپ82 صاحبالامر(عج) ابلاغ شد با كمك گردان همجوار خود از لشكر8 نجف به نيروهاي دشمن در جنوب شهر حلبچه حمله كند. براي اجراي اين مأموريت يكي از گردانهاي لشكر8 كه روي ارتفاع بالامبو مستقر بود و در احتياط قرار داشت، براي بهكارگيري احتمالي، از ارتفاع به سمت شهر حلبچه سرازير شد و يك گام خود را به شهر نزديك كرد و 2 گردان ديگر به سمت پادگان زمقي و بكراوه هدايت شدند. همچنين به تانكها دستور داده شد دنبال نيروهاي پياده حركت كنند. به دنبال پيشروي نيروها و تانكهاي خودي به سمت دشت حلبچه، تعدادي بالگرد و هواپيماي پي.سي7 دشمن در آسمان منطقه ظاهر شدند و در ارتفاع پايين با اجراي آتش روي نيروها و تانكها سعي كردند جلو پيشروي آنها را بگيرند. علاوه بر اين، توپخانههاي دشمن روي مواضع رزمندگان آتش پرحجمي اجرا كردند.[۹] حدود ساعت 10 صبح، لشكر8 نجف پس از درگيري نسبتاً شديد در بكراوه مواضع توپخانهي مستقر در اطراف آن را به تصرف درآورد. همزمان با تصرف توپخانهي دشمن، نيروهايي از اين يگان به پادگان زمقي يورش بردند. با نزديك شدن واحدهاي پياده به پادگان، ستوني از تانكها و خودروهاي دشمن به قصد فرار از محاصرهي رزمندگان، از اين پادگان خارج شدند. به منظور جلوگيري از فرار نيروهاي دشمن، تعداد محدودي از نيروهاي لشكر8 نجف خود را به جاده رساندند و با استفاده از تيربار و آر.پي.جي. روي ستون دشمن به اجراي آتش پرداختند. اين حركت چندان موفق نبود و بخشي از ستون دشمن از مقابل اين نيروها گريختند. فرمانده لشكر نجف هم چند دستگاه تانك و نفربر را به كمك نيروهاي پياده فرستاد. واحدهاي زرهي نيز با آرايش گرفتن در دو طرف جاده، ستون بعدي دشمن را كه قصد فرار داشتند زير آتش گرفتند. در پي هدف قرار گرفته شدن يكي از تانكهاي دشمن و پس از آن به آتش كشيده شدن چند خودرو ديگر، ساير نيروهاي ستون تغيير مسير دادند و به سمت شهر حلبچه عقبنشيني كردند. به دنبال عقبنشيني دشمن، نيروهاي لشكر8 نجف موفق شدند پادگان زمقي را در ساعت 11 صبح تصرف كرده، در آن مستقر شوند.[۱۰] در اين بين، نيروهاي لشكر14 امام حسين(ع) نيز در سمت غرب لشكر8 نجف، از كنار درياچهي دربنديخان خود را به دروازههاي جنوبي شهر دوجيله رساندند و پس از تصرف مواضع دشمن در سمت چپ روستاي بكراوه در مقابل پادگان سيروان با دشمن درگير شدند و اين در حالي بود كه ستون عظيمي از خودرو و تانكهاي دشمن در شهر دوجيله صف كشيده بودند. حدود ساعت 12، احمد كاظمي وضعيت را به اطلاع فرمانده نيروي زميني سپاه كه روي ارتفاعات مشرف به روستاي هانسوره مستقر بود، رساند و به دنبال آن شمخاني با حضور در بكراوه و مشاهدهي وضعيت دشمن در تماس با فرمانده كل سپاه درخواست بمبباران پادگان سيروان و ستون نيروهاي دشمن را كرد. 20 دقيقهي بعد، هواپيماي خودي اقدام به بمبباران پادگان و مقر كاتيوشاي دشمن كرد كه يك قبضه كاتيوشا با انفجار مهيبي همراه با مهماتهاي آن به آتش كشيده شد.[۱۱] پس از بمبباران، نيروهاي لشكر14 امام حسين(ع) به پادگان بكراوه هجوم بردند و آن را تصرف كردند. با تصرف اين پادگانها و بسته شدن كامل جادهي حلبچه ـ دوجيله، بالگردهاي دشمن محدودهي پرواز خود را به سمت شمال منطقه تغيير دادند و تحركات خود را بر روي درياچه و غرب دوجيله متمركز كردند. قصد دشمن از اين تحركات ايجاد رخنه در مواضع نيروهاي خودي و خارج كردن نيروهاي به محاصره درآمدهي عراقي بود. در اين حال، ستونهاي بزرگ متعددي از واحدهاي پياده و زرهي دشمن روي جادههاي منطقه سرگردان از اين سو به آن سو ميرفتند. با اجراي عمليات شب گذشتهي قرارگاه قدس، تنگهي خرمال بسته شده بود و نيروهاي محاصرهشده در منطقه ميكوشيدند هر طور كه شده با يافتن موقعيتي خود را از اين مهلكه نجات دهند.[۱۲] در ساعت 14، يك ستون از نيروهاي دشمن كه از حلبچه به سمت خرمال در حركت بودند با نيروهاي خودي در آن محور درگير شدند و بلافاصله مسير خود را به سمت دوجيله تغيير داده، و به اين سمت گريختند. احمد كاظمي كه از روي تپه بكراوه شاهد ماجرا بود بلافاصله دستور داد تعدادي تانك و نفربر از جادهي شني خرمال كه به جادهي حلبچه ـ دوجيله متصل بود، پشت خاكريزهايي كه در جلو اين جاده قرار دارد، بروند و با اجراي آتش روي ستون دشمن، مانع فرار آنها شوند. به دنبال استقرار تانكها و نفربرهاي خودي در پشت خاكريزها و اجراي آتش روي اين ستون، يكي از خودروهاي دشمن آتش گرفت و بقيه متوقف شدند. در همين اثنا، استعدادي از يك گردان احتياط لشكر8 نجف به منطقه رسيد و بهسرعت خود را پشت خاكريز كشاند. با شروع درگيري، نيروهاي اين يگان توانستند عراقيها را به محاصره درآورده، عدهيي از آنان را كشته، بقيه را اسير كنند.[۱۳] با محاصره شدن شهر دوجيله و درگيري شديدي كه بين نيروهاي خودي و دشمن در اطراف شهر رخ داد، نهايتاً نيروها از ساعت 15:30 وارد شهر شدند. در چنين وضعيتي انبوهي از مردم از سمت شهر دوجيله سواره و پياده به سمت شهر حلبچه كه از آرامشي نسبي برخوردار بود، در حال حركت بودند. در بين راه مردم ضمن خوشامدگويي به نيروهاي ايراني، با تكان دادن دست و ابراز خوشحالي از آنان استقبال كردند، در مقابل نيز به نيروهايي كه وارد دوجيله ميشدند تذكر داده ميشد كه با مردم خوشرفتاري كرده، از مال و جان آنان صيانت كنند.[۱۴]** پيشروي و موفقيتهاي يگانهاي قرارگاه فتح كه از صبح امروز آغاز شده و از روند خوبي برخوردار بود، موقعيت يگانهاي محور قرارگاه ثامنالائمه(ع) را بهبود بخشيد و آنان را در وضع مناسبي قرار داد. بدين معني كه موفقيت لشكرهاي 8 نجف و 14 امام حسين(ع) و حضور رزمندگان خودي در شمال غرب شهر حلبچه سبب شد كه دشمن نتواند از سوي حلبچه، فشاري را متوجه يگانهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) كند. همچنين، شكست پاتك دشمن در ساعتهاي اوليه بامداد به شيندروي، موجب گرديد ساير نيروهاي عراقي از ساعت 10 صبح از مقابل يگانهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) به روستاي انب در شمال شرقي حلبچه فرار كنند. به دنبال اين موفقيت، نيروهاي لشكر9 بدر و تيپ29 نبي اكرم(ص) به تعقيب آنان پرداختند و تا حدود ظهر روستاهاي بايوك، اباابيده و دالامار را تصرف كرده، در جنوب شهر حلبچه استقرار يافتند.[۱۵] پس از موفقيتهاي لشكرهاي 8 نجف و 14 امام حسين(ع) در تصرف پادگانهاي منطقه و محاصرهي شهر دوجيله، ساعت 16 امروز، يك گردان از لشكر9 بدر خود را به آستانهي شهر حلبچه رساند و به همراه تيمهايي از نيروهاي اطلاعات و واحد عمليات تيپ75 ظفر وارد قسمتهايي از شهر حلبچه شد و نظم اين مناطق را به دست گرفت.[۱۶] به دنبال ورود نيروهاي قرارگاه ثامنالائمه(ع) به شهر حلبچه چون از طرف قرارگاه فتح، نيروهاي لشكر8 هم به غرب شهر نزديك شده بودند، باقيماندهي نيروهاي دشمن در اين شهر با حدود 200 دستگاه كاميون به سمت روستاي انب گريختند. در همين زمان، نيروهاي تيپ29 نبي اكرم(ص) براي بستن جادهي انب ـ سيدصادق از اباابيده به سمت تجمع نيروهاي عراقي در انب حركت كردند.[۱۷] با تسلط نسبي يگانهاي خودي بر بخشي از دشت وسيع حلبچه و الحاق دو قرارگاه فتح و قدس در حومهي اين شهر، از غروب امروز الحاق بين يگانها نيز در دستور كار قرار گرفت. با هماهنگي علي شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه، الحاق قرارگاههاي ثامنالائمه(ع) و فتح با رفتن نيروهاي لشكر9 بدر به روستاي باباكوچك و الحاق با نيروهاي تيپ82 صاحبالامر(عج) برقرار شد. الحاق قرارگاه ثامنالائمه(ع) با قرارگاه قدس در ارتفاعات مشرف بر جادهي نوسود ـ بياره نيز از طريق رحيم صفوي جانشين نيروي زميني پيگيري شد.[۱۸] خلبانان نيروي هوايي ارتش هم از ساعت 8:55 صبح تا 18:15 عصر امروز، در 15 نوبت مواضع و محل تجمع نيروهاي عراقي را در منطقهي عملياتي والفجر10 بمبباران كردند.[۱۹] بر اساس آنچه گذشت، مرحلهي دوم عمليات كه پيشبيني ميشد پس از گذشت 4 روز از مرحلهي اول انجام شود، به دليل ازهم پاشيدگي و سردرگمي دشمن، پس از 48 ساعت از مرحلهي اول انجام شد و در اين مرحله با بسته شدن تنگهي خرمال توسط قرارگاه قدس و الحاق يگانهاي قرارگاههاي قدس و فتح در شهر دوجيله، جبههي دشمن در منطقهي عمومي حلبچه به طور كامل به تصرف درآمد و راههاي فرار نيروهاي دشمن بسته شد. پس از انسداد تنگهي خرمال، نيروهاي موجود دشمن مواضع خود را رها كرده، سعي ميكردند هر طور كه شده با شكستن حلقهي محاصره فرار كنند. دشمن از سمت سيدصادق نيز براي باز شدن حلقهي محاصره و نجات نيروهايش تلاش ميكرد. واحدهايي از دشمن كه با مقابلهي جدي نيروهاي خودي مواجه شده بودند و مقاومت بيشتر را در شكستن حلقهي محاصره مفيد نميديدند، به سمت درياچهي دربنديخان گريختند كه در اين ميان اغلب آنان كشته، مجروح يا اسير شدند و عدهيي نيز خود را به آب رسانده، متواري گشتند. در محور سيدصادق نيز تحركات دشمن قوت چنداني نداشت و طبق اطلاعات به دست آمده از طريق شنود به نظر ميرسيد كه تحركات دشمن بيشتر معطوف به جلوگيري از پيشروي نيروهاي ايراني به سمت شمال يعني شهر سيدصادق باشد. پس از بسته شدن كامل تنگهي خرمال، عراق سعي كرد با افزايش بمببارانهاي هوايي حتي در محور سورن و عقبهي دزلي و مريوان كمبودهاي خود را جبران كند و به مرور زمان به افزايش حجم آتش توپخانهي خود پرداخت. همچنين در روز جاري دشمن يگانهايي را از جبهههاي شمالي و جنوبي به سمت منطقهي عملياتي جا به جا كرد.[۲۰] اطلاعات اوليهي جمعآوريشده از ميزان انهدام تجهيزات و نيروهاي دشمن در امروز نشان ميدهد كه در منطقهي محاصرهشده بين قرارگاههاي فتح و قدس، حدود 800 نفر از نيروهاي محاصرهشدهي دشمن اسير شدهاند و 50 دستگاه تانك و حدود 50 قبضه توپ به غنيمت گرفته شده است و اين در حالي بود كه تعداد بيشتري از نيروهاي عراقي در منطقه پراكنده شده بودند و سعي داشتند به گونهيي خود را از دسترس نيروهاي ايراني دور نگه دارند.[۲۱]
گزارش- 40
به دنبال مسدود شدن تنها راه مواصلاتي دشمن از شهر سيدصادق به منطقهي دشت زور و بسته شدن گلوگاه منطقهي عملياتي والفجر10 در تنگهي خرمال توسط قرارگاه قدس، عراق در فاصلهي زماني 8 تا 10 صبح امروز مبادرت به اعزام يك تيپ نيروي پياده به منطقه كرد. اين نيروها در فاصلهي 2 كيلومتري شمال سهراهي گردكو در ميان پوشش جنگلي آرايش گرفتند. همچنين تعدادي تانك دشمن روي جادهي ملاويسي به گردكو استقرار يافتند. اما برخلاف انتظار، دشمن هيچ گونه اقدامي انجام نداد و در طول روز تنها به شليك تير تانك به طرف نيروهاي مستقر در اطراف پل و سهراه گردكو اكتفا كرد. علاوه بر اين، تانكهاي دشمن از سمت جادهي دوجيله نيز سهراهي گردكو را به طور مداوم زير آتش قرار دادند، اما اقدام مهمي كه نشاندهندهي ضد حمله از سوي آنان باشد، انجام نشد. مشخص بود كه دشمن براي پاتك به نيروهاي خودي فقط ميتوانست از جادهي ملاويسي به گردكو استفاده كند. جنس زمين اين منطقه اجازهي مانور زرهي در ميان دشت را نميداد. در محور دوجيله نيز وضعيت به همين منوال بود. بنابراين، دشمن در اين محور نيز تنها با اتكا به جادهي دوجيله ـ گردكو ميتوانست پيشروي كند. اتكاي دشمن به اين دو جاده و وجود آتش پرحجم خودي روي آنها امكان هرگونه پاتك مؤثر به نيروهاي خودي را از دشمن ميگرفت و سبب ميشد نيروهاي عراقي به محض خروج از شهر سيدصادق زير ديد و تير آتش خودي قرار بگيرند. اين آتش از پل ملاويسي به سمت گردكو شدت بيشتري داشت. ضمن اينكه با استقرار تانكهاي خودي در سمت راست و چپ تپهي شيرمر و سهراهي گردكو آتش بسيار مؤثري روي اين جادهها اجرا ميشد و اين دشمن را در وضعيت دشواري قرار داده و او را از انجام دادن هرگونه اقدامي ناتوان كرده بود. بنابراين، به نظر ميرسيد نيروهايي كه عراق در محور ملاويسي ـ گردكو وارد كرده بود تنها براي جلوگيري از پيشروي نيروهاي ايراني به سمت شهر سيدصادق بوده است. فرماندهي قرارگاه قدس نيز همچون روز گذشته عمده فعاليت خود را به ديدباني و درخواست آتش روي دو جادهي ملاويسي ـ گردكو و گردكو ـ دوجيله اختصاص داد و اين تمركز آتش در انهدام ادوات، زرهي و نيروهاي پيادهي دشمن در هر دو جاده بسيار مؤثر بود. در اين روز، آتش توپخانهي دشمن در منطقه ناچيز و پراكنده بود (به وضعيت نيروهاي محاصرهشدهي عراقي در دشت وسيع حلبچه در گزارشهاي ديگر امروز اشاره شده است.)[۲۲] اطلاعات رسيده به قرارگاه خاتمالانبيا(ص) نشان ميدهد كه ارتش عراق با شروع عمليات والفجر10، به طور محدود چند يگان پياده و واحدهايي از ادوات زرهي و توپخانه را از مناطق فاو، شرق بصره و تا حدي شرق العماره روانهي جبهههاي شمالي كرده است. به گزارش قرارگاه كربلا، عراق در 48 ساعت گذشته 2 تيپ پياده، يك تيپ زرهي و 6 گردان توپخانه را از منطقهي غرب اروند راهي استان سليمانيه كرده و تعدادي تريلرهاي كمرشكن حامل تانك به استعداد 2 گردان مكانيزه ـ زرهي و يك تيپ پياده را از مسير جادهي بصره ـ البحار به سمت شمال حركت داده است.[۲۳] علاوه بر اين، حدود يك گردان (منها) تانك نيز از طريق جادهي استراتژيك فاو به بصره از منطقه خارج شده و به طرف شمال حركت كرده است.[۲۴] ستونكشيهاي محدود دشمن از نوع ايفا و خودرو روي جادهي البحار و جادهي ارتباطي به سمت فاو نيز مشهود ميباشد.[۲۵] اخبار رسيده حاكي از آن است كه عراق يگانهاي محدودي را وارد منطقهي درگيري كرده و تا حدي به تقويت جبهههاي شمالي پرداخته،[۲۶] ولي تا كنون اقدام اساسي براي مقابله با نيروهاي ايراني و جلوگيري از سقوط حداقل 3 شهر استان سليمانيه انجام نداده و حداكثر جا به جايي يگانهاي عراقي از جنوب به شمال از چند تيپ تجاوز نكرده است. دربارهي دلايل نوع رفتار و عكسالعمل دشمن احتمالات متعددي وجود داشت، اما در سخنان فرماندهان چند احتمال بيشتر مطرح بود از جمله اينكه: - دشمن قصد عمليات در منطقهي ديگري را دارد. - دشمن هنوز به نتيجه نرسيده كه عقب مانده؛ بنابراين در حال تصميمگيري و برنامهريزي است و متعاقباً در ابعاد وسيعي اقدام خواهد كرد. - احتمال بروز مشكل بين صدام حسين و ارتش نيز وجود دارد. عدم مقابلهي جدي عراق در حلبچه و از سوي ديگر وصول اخباري مبني بر احتمال حملهي عراق به فاو و در چند مورد ديده شدن غواصان عراق در منطقهي عملياتي فاو سبب شد تا فرمانده كل سپاه ساعت 8:30 صبح در تماس با قرارگاه فتح به احمد غلامپور فرمانده قرارگاه كربلا كه براي كمك در قرارگاه فتح مستقر شده بود ابلاغ كند كه بهسرعت به قرارگاه كربلا به جنوب بازگردد.[۲۷]
گزارش- 41
موفقيتها و پيشرويهاي امروز سبب شد تا فرماندهان به اجراي مرحلهي سوم عمليات والفجر10 و دستيابي به واحدهاي دشمن كه در دشت حلبچه پراكنده و در جست و جوي راهي براي گريز از محاصره بودند، توجه كنند.[۲۸] از اين رو، در محور قرارگاههاي قدس و فتح، فرماندهان از غروب امروز توجه خود را علاوه بر استمرار عمليات به تكميل اهداف قرارگاه ثامنالائمه(ع) بهويژه باز كردن جادهي نوسود معطوف كردند. باز شدن اين جاده سبب ميشد از اتكاي يگانهاي هر سه قرارگاه عملياتي به عقبههاي نهچندان مطمئن موجود كاسته شده، انتقال تجهيزات و دسترسي به جادههاي منطقه، بهتر و سريعتر انجام شود. با اين رويكرد، اصليترين مأموريت امشب، باز كردن جادهي عقبهي نوسود تعيين شد.[۲۹] براي اجراي اين مأموريت قرار شد قرارگاه ثامنالائمه(ع) با استفاده از تيپ29 نبي اكرم(ص) پس از تثبيت كامل مواضع خود در روستاهاي دالامار، جليله و انب، غروب امروز با تحت اختيار گرفتن 3 گردان از تيپ77 نبوت از دو محور به سمت ارتفاع پنج قله عمليات را ادامه دهد و پس از انهدام دشمن و پاكسازي منطقه بهترتيب در روستاي بياره با لشكر7 وليعصر(عج) از قرارگاه قدس و در مسير جادهي نوسود ـ بياره با نيروهاي سپاه چهارم بعثت (باختران) الحاق كند. لشكر55 ويژهي شهدا نيز با 6 گردان در احتياط تيپ77 نبوت و 29 نبي اكرم(ص) قرار گرفت.[۳۰] در واقع، قرارگاه ثامنالائمه(ع) با اجراي اين مانور ميبايست ضمن تصرف ارتفاعات مسلط بر جادهي نوسود ـ بياره و باز كردن عقبهي منطقهي عمليات والفجر10، با قرارگاه قدس در اين مكان الحاق ميكرد. همچنين در اجراي اين مأموريت به دليل نصب نشدن پل روي رودخانهي آب سيروان، تصميم گرفته شد لشكر8 نجف كه در منطقه امكانات زرهي داشت، 5 دستگاه تانك و واحدهايي از نيروي پيادهي خود را براي باز كردن جادهي نوسود (ايران)، به كمك قرارگاه ثامنالائمه(ع) بفرستد و همچنين زمينهي عبور چند دستگاه خودرو و زرهي اين قرارگاه را به آن سوي رودخانهي آب سيروان فراهم كند.[۳۱] در محور قرارگاه قدس نيز دو اقدام در دستور كار قرار گرفت: پيشروي به سمت شمال: در اين محور قرارگاه قدس بايد با لشكرهاي17 علي بن ابيطالب(ع)، 41 ثارالله(ع) و 19 فجر در مجموع با استعداد 6 گردان منها وارد عمل شده، تا رودخانهي چمريشن در شمال غربي رودخانهي آويزلم پيشروي كند و خط پدافندي قرارگاه قدس را كه در واقع پيشاني عمليات محسوب ميشد در ساحل شرقي اين رودخانه تشكيل دهد. بدين ترتيب لشكر17 علي بن ابيطالب(ع) با بهكارگيري 3 گردان كه 2 گردان آن يك بار وارد عمل شدهاند، مأموريت يافت در محدودهي پل گردكو تا پل ملاويسي وارد عمل شده، و پس از پاكسازي منطقه در تپهي 521 واقع در سمت چپ سهراهي جادهي ارتباطي مستقر گردد و در سمت راست روي سهراهي گردكو با لشكر41 ثارالله(ع) الحاق كند. لشكر41 ثارالله(ع) نيز با استعداد 2 گردان منها بايستي جادهي ارتباطي از سهراهي سهتپان تا سهراهي گردكو را تأمين كرده، با احداث خاكريز جلو اين جاده، پشت آن پدافند كند. اين يگان بايد در سمت راست با لشكر19 فجر و از سمت چپ با لشكر17 علي بن ابيطالب(ع) الحاق كند. لشكر19 فجر نيز با استعداد يك گردان مأموريت تصرف تپهي سهتپان در شرق پل ملاويسي را به عهده گرفت.[۳۲] زمان آغاز درگيري ساعت يك بامداد تعيين شد.[۳۳] الحاق با قرارگاه فتح: به دنبال تصرف شهر دوجيله در بعد از ظهر امروز توسط لشكر14 از قرارگاه فتح، قرارگاه قدس مأمور شد علاوه بر ادامهي پيشروي به سمت شمال رودخانهي آويزلم، به سمت جنوب نيز پيشروي كرده، و در شهر دوجيله با قرارگاه فتح الحاق كند. از آنجا كه نيروهاي باقيماندهي دشمن در محدودهي بين اين دو قرارگاه تجمع كرده و جمعيت زيادي را تشكيل داده بودند، قرارگاه خاتمالانبيا(ص) مأموريت لشكر25 كربلا را كه قبلاً پيشروي تا پل ملاويسي بود، توسعه داد و در مرحلهي سوم عمليات، اين يگان را همراه با لشكر33 براي پيشروي تا شهر دوجيله و پاكسازي دشمن در اين محور در نظر گرفت. در مأموريت الحاق قرارگاه قدس با قرارگاه فتح، لشكر25 كربلا با استعداد 3 گردان ـ كه دو گردان آن يك بار وارد عمل شده و كامل نبودند ـ مأموريت يافت از سمت راست جادهي سيدصادق ـ دوجيله به سمت جنوب پيشروي كرده، مواضع دشمن را پاكسازي كند. لشكر33 المهدي(عج) نيز با بهكارگيري 3 گردان ـ كه يك گردان آن يك بار وارد عمل شده بود ـ ميبايست از سمت چپ اين جاده حركت كرده، تا شهر دوجيله پيشروي ميكرد.[۳۴] همچنين در پايان امروز با توجه به دريافت خبر بمبباران شيميايي منطقهي عمليات بيتالمقدس3 در دشت هرمدان در پايين ارتفاع گوجار، قرارگاه خاتم(ص) به قرارگاههاي عملياتي در اين منطقه هشدار داد كه احتمال دارد عراق در روز بعد نيز منطقه را بمبباران شيميايي كند.[۳۵]
گزارش- 42
از غروب امروز مرحلهي سوم عمليات والفجر10 بدون هيچ وقفهيي بلافاصله پس از مرحلهي دوم، آغاز شد كه نحوه و نتيجهي اقدام يگانهاي عملكننده از زمان رهايي نيروها تا نيمهشب به شرح زير ميباشد: در محور قرارگاه قدس عمليات از 2 محور آغاز شد. در محور جنوبي، نيروهاي لشكر25 كربلا و 33 المهدي(عج) از دو طرف (غرب و شرق) جادهي سيدصادق ـ دوجيله به سمت جنوب، يعني شهر دوجيله حركت كردند. نيروهاي لشكر25 كربلا پس از پيمودن حدود 5/2 كيلومتر با يك پايگاه بزرگ دشمن در تپهي 513 مواجه و با نيروهاي عراقي مستقر در پايگاه درگير شدند كه به دليل مقاومت شديد نيروهاي عراقي، درگيري تا نيمهشب طول كشيد. اما در مسير نيروهاي لشكر33 المهدي(عج)، دشمن نيروي چنداني نداشت. در محور شمالي اين قرارگاه (شمال رودخانهي آويزلم)، همزمان با تاريكي هوا، گردانهاي لشكر19 فجر از يال آموره و سپس نيروهاي لشكر41 ثارالله(ع) و بعد از آنها نيروهاي لشكر17 علي بن ابيطالب(ع) از ارتفاع خورنوازان راهي تپهي سهتپان شدند. ساعت 23:30، نيروهاي لشكر19 فجر در اين تپه با نيروهاي دشمن به استعداد يك گردان كماندويي درگير شدند، در حالي كه نيروهاي دو لشكر علي بن ابيطالب(ع) و فجر از پي آنان در حركت بودند.[۳۶] در محور قرارگاه ثامنالائمه(ع) نيز از ساعت 18:30، دو گروهان تيپ77 نبوت از دو مسير، از پايگاههاي شمالي شيندروي رها شده، پس از راهپيمايي طولاني، حدود ساعت 21 با پشت سر گذاشتن 6 پايگاه خالي با يك پايگاه فعال دشمن درگير شدند و پس از يك ساعت اين پايگاهها را تصرف كردند. نيروهاي اين تيپ با گرفتن 52 اسير و غنيمت گرفتن 15 دستگاه خودرو به سمت ارتفاع پنج قله و جادهي نوسود ادامهي مسير دادند و تا نيمهشب خود را به شهر طويله رساندند.[۳۷] همچنين يك گردان تيپ29 نبي اكرم(ص) حدود ساعت 20 به قصد تصرف پايگاههاي اطراف روستاي انب و انهدام نيروهاي دشمن كه در آنجا تجمع كرده بودند و در نهايت بستن سهراهي حلبچه ـ انب ـ سيدصادق حركت كرد. نيروهاي اين يگان پس از محاصره و پاكسازي پايگاه داخل روستاي انب، به تعقيب نيروهاي فراري كه به شيار پشت روستا گريخته بودند، پرداختند و تعداد زيادي از آنان را كشته، حدود 200 عراقي و عناصري از حزب دمكرات ايران را هم به اسارت گرفتند.[۳۸] در محور قرارگاه فتح نيز همچنان پاكسازي پادگانهاي تصرفشده و جمعآوري غنائم ادامه داشت و بنا به گفتهي احمد كاظمي، يك گردان از لشكر نجف در نبردهاي روز جاري حدود 500 نظامي عراقي را اسير كرد. همچنين واحدهايي مركب از پياده و زرهي از سوي قرارگاه فتح براي كمك به باز كردن جادهي عقبهي نوسود راهي محور عملياتي قرارگاه ثامنالائمه(ع) شدند.[۳۹]
گزارش- 43
تلاش يگانهاي تحت امر قرارگاه نجف در عمليات بيتالمقدس3، براي تصرف باقيماندهي ارتفاع گوجار در منطقهي ماووت ادامه يافت. پس از ناكامي شب گذشته دو گروهان از تيپ35 امام حسن(ع) در تصرف بخشي از ارتفاع گوجار شامل قلهي گرده هلكان و قسمتي از يال2 كه هنوز در اختيار دشمن باقي مانده بود (به روز قبل رجوع كنيد)، از حدود 30 دقيقهي بامداد، يك گردان از لشكر5 نصر مأمور به ادامهي تلاش از همين محور شد كه پس از تصرف يكي از تپههاي كوهان شتري، يعني دو تپهي نرسيده به قلهي گرده هلكان، اين قله را تصرف كند، اما دشمن كه تمام نيروي خود را روي تپهي دوم متمركز كرده بود، با توجه به تسلط اين تپه بر زمين مقابل، مانع از پيشروي بيشتر رزمندگان لشكر نصر شد. اين وضعيت تا ساعت 5 بامداد ادامه يافت و تصميم گرفته شد كه از ادامهي تك صرف نظر شده، به حفظ تپهي اول اكتفا گردد. نيم ساعت بعد، دشمن براي بازپسگيري اين تپه شروع به پيشروي كرد، اما با آتش شديد توپخانه و تسلط رزمندگان بر زمين مقابل، اقدام دشمن ناكام ماند. پس از دفع پاتك دشمن و تثبيت وضعيت از ساعت 18، خط پدافندي به تيپ35 امام حسن(ع) واگذار شد.[۴۰] همچنين هوانيروز كرمان در طول روز تنها موفق به 2 نوبت اسلينگ بار و امكانات براي تيپ12 قائم(عج) شد و 2 بار نيز تخليهي مجروح انجام داد و پس از آن به دلايلي از جمله اشكال در ملخ بالگرد از ادامهي كار بازماند.[۴۱] نتيجهنگرفتن از تلاش مجدد براي تكميل تصرف گوجار در عمليات بيتالمقدس3 و باقي ماندن قسمتهايي از اين ارتفاع در دست دشمن، فرماندهان منطقهي عملياتي را به اين نتيجه رساند كه با توجه به شرايط موجود براي فراهم كردن نيرو، تدارك و پشتيباني مناسب از آنها و آمادهسازي جادهها، به حداقل چند روز وقت نياز است. بمبباران شيميايي عقبهها و محل تجمع نيروهاي پشتيباني و عقبهي يگانها در شيارهاي دشت هرمدان در ساعت يك بامداد امروز نيز كه سبب مصدوم شدن شمار زيادي از رزمندگان شد،** لزوم بازبيني در شرايط ادامهي عمليات را بيش از پيش كرد.[۴۲] لذا، از ساعت 12 ظهر، جلسهيي با حضور فرمانده قرارگاه نجف و فرماندهان لشكرهاي31 عاشورا، 5 نصر و تيپهاي12 قائم(عج) و 35 امام حسن(ع) در قرارگاه لشكر عاشورا تشكيل شد. در اين جلسه فرماندهان با تأكيد بر ضرورت سرعت دادن به عمليات در ارتفاع گوجار و تصرف آن، آخرين وضعيت منطقه و موقعيت نيروهاي خودي و دشمن؛ كمبود نيروي يگانها؛ مشكلات عقبه، راههاي ارتباطي و مانور مناسب را بررسي كردند و در نهايت پس از گفت و گوهاي مفصل، با توجه به مقدورات يگانها به نظر رسيد فقط لشكر5 نصر و 31 عاشورا براي ادامهي عمليات به طور نسبي آمادگي دارند و دو تيپ35 امام حسن(ع) و 12 قائم(عج) به دليل كمبود نيرو قادر به اجراي ادامهي عمليات نيستند. بر اساس مذاكرات انجامشده در اين جلسه، قرار شد نيروهاي لشكر5 نصر از سه سمت به قلهي گرده هلكان حمله و آن را تصرف كنند و لشكر31 نيز مسئوليت تصرف يال صخرهيي را به عهده گرفت و همچنين قرار شد پس از پايان عمليات، لشكر نصر به پدافند از منطقه بپردازد. در مورد زمان اجراي عمليات نيز با توجه به ضرورت شناسايي دقيقتر منطقه و يافتن راهكار مناسب، قرار شد نيروهاي اطلاعات لشكرهاي 31 عاشورا و 5 نصر امشب به شناسايي منطقه بپردازند تا در صورت فراهم شدن شرايط، عمليات در شب بعد انجام شود.[۴۳]
گزارش- 44
امروز ارتش عراق با بهكارگيري تيپ23 پياده و جاشهاي منطقهي استان سليمانيه و با پشتيباني چند فروند بالگرد و آتش توپخانه، به مواضع اتحاديهي ميهني كردستان عراق (طالبانيها) در منطقهي ياغسمر (در غرب منطقهي عملياتي بيتالمقدس2 و شمال شهر سليمانيه) و قرهداغ (غرب منطقهي عملياتي والفجر10 در جنوب شهر سليمانيه) حمله كرد و با زير آتش قرار دادن دو روستاي شدله و هرمرقوم در منطقهي دوكان تلفات و خساراتي را به مردم اين مناطق وارد كرد. هدف عراق از اين عمليات جلوگيري از اتصال مناطق عملياتي بيتالمقدس2 و والفجر10 به مناطق آزادشده به كمك معارضين عراقي و پيشگيري از آزاد شدن بخشهاي وسيعي از مناطق كردنشين عراق بود. اين اقدام در ادامهي هجوم گسترده براي سركوبي نيروهاي معارض عراق از جمله نيروهاي اتحاديهي ميهني، لشكر9 بدر و عناصري از سپاه پاسداران در اين استان انجام شد و با شروع عمليات والفجر10 در حلبچه و بيتالمقدس3 در ارتفاعات گوجار، شدت يافت. عراق در اين اقدام عوامل شيميايي را در سطحي وسيع به كار گرفت. ارتش عراق همچنين روستاهاي سورداش، قذلر، شدله و مرگهكاني را تصرف كرد و با بمبباراني گسترده، اهالي مناطق آزادشده به وسيلهي نيروهاي معارض از جمله روستاهاي ياغسمر، هلدن، كركر، سرگلو، برگلو، چوخ ماخ و ديگر روستاهاي اين مناطق را در شرايط بسيار نامساعد جوي به سمت ايران راند.[۴۴] (ضميمه دارد) در پي مهاجرت مردم اين مناطق به مرزهاي استان كردستان ايران، شوراي امنيت كشور در جلسهي امروز خود به اين موضوع پرداخت و مقرر كرد: «با توجه به انبوه مهاجرين و امكانات مورد نياز، شوراي تأمين ويژهي غرب كشور در اسرع وقت با حضور استانداران كردستان و باختران تشكيل جلسه داده و تمهيدات و پيشبينيهاي لازم از نظر تداركاتي، تبليغاتي، امنيتي و اطلاعاتي انجام شود.»[۴۵]
گزارش- 45
از اولين دقايق نيمهشب تا ساعت17:30 امروز، عراق 7 موشك زمين به زمين به سوي تهران شليك كرد كه 3 فروند آن به نقاطي از شهر اصابت كرد و به شهادت 4 تن و مجروح شدن 15 نفر انجاميد و خساراتي را به بار آورد. 4 فروند از موشكها نيز در آسمان شهر منفجر شد. اولين موشك در چهارمين دقيقهي بامداد به يك نقطهي غير مسكوني در حوالي لشكرك در منطقهي لواسانات اصابت كرد. موشكهاي بعدي به ترتيب در ساعتهاي 3:09، 8:08،9:06 و11:08 بامداد در آسمان تهران منفجر شدند.[۴۶] ششمين موشك در ساعت 14:55 در محوطهي فرودگاه دوشانتپه در داخل پادگان نيروي هوايي در خيابان پيروزي فرود آمد و موجب شكسته شدن شيشههاي ساختمانهاي داخل پادگان و منازل اطراف شد.[۴۷] آخرين موشك نيز در ساعت 18:08 به چند منزل مسكوني كوچهي ابهري در محلهي ابوسعيد حد فاصل خيابانهاي وليعصر(عج) و حافظ، اصابت كرد و بر اثر آن 4 نفر شهيد و 15 نفر مجروح شدند. در اين حادثه 4 منزل نيز تخريب و يك اتومبيل منهدم شد و به 11 واحد مسكوني خساراتي وارد گرديد.[۴۸] در پي شليك 15 موشك به تهران در سه روز اخير، از سوي نخستوزيري به همهي وزارتخانهها اعلام شد ساختمانهاي مستحكم دولتي در پايتخت به عنوان پناهگاه و جانپناه براي استفادهي عموم مردم در اختيار ستاد پشتيباني مناطق بمببارانشده قرار گيرد. در قسمتي از اين ابلاغيه آمده است: «با توجه به شروع مجدد اقدامات ددمنشانهي رژيم صهيونيستي (صدام) و شهادت و جراحت شهروندان عزيز تهراني، مقتضي است دستور فرماييد به جز آن قسمتي از ساختمانها كه مورد نياز قطعي وزارتخانه ميباشد، باقيماندهي ساختمانهاي متعلق به آن وزارتخانه و ارگانهاي تابعه را كه طبقات زيرين آنها مناسب براي پناهگيري امت حزبالله ميباشد تا اطلاع ثانوي در اختيار ستاد پشتيباني مناطق بمبباران شده قرار دهند. يادآوري مينمايد ساختمانهاي بيش از پنج طبقه نوعاً براي اين منظور مناسب ميباشد. ضمناً لازم است در اين موارد امكانات آب و برق و سرويس و كاركنان خدماتي و حفاظت نيز در اختيار مراجعين قرار گيرد.»[۴۹]
گزارش- 46
در سومين روز از شروع مجدد جنگ شهرها، هواپيماهاي عراقي 20 شهر ايران را هدف حملات گستردهي خود قرار داده و بمبباران كردند كه بر اثر آن حداقل 127 نفر از مردم شهيد و افزون بر 695 نفر مجروح شدند. در يكي از اين حملات، ساعت11:10 صبح، 3 فروند و ساعت 15:45، شش فروند هواپيماي عراقي شهر اروميه را بمبباران كردند و حدود 30 بمب بر سر شهر فروريختند. محلهي شاهرخ آباد، خيابان مدني2، بيمارستان سميه، يك حمام در داخل بازار ميدان ولايت، ميدان گندم و حوالي خيابان اقبال از جمله محلهايي هستند كه مورد اصابت قرار گرفتند. اين حملات حدود 30 شهيد و نزديك به 200 مجروح برجاي گذاشت.[۵۰] سه نطقه در استان لرستان نيز هدف حملات هواپيماهاي عراقي قرار گرفت. در بمبباران الشتر كه ساعت 11:45 انجام شد، 2 واحد آموزشي تخريب گرديد و 35 نفر شهيد و 40 نفر مجروح شدند. در خرمآباد نيز هواپيماهاي عراقي يك كارخانه را در حومهي شهر بمبباران كردند كه علاوه بر وارد آمدن خسارت به اين واحد صنعتي، 12 نفر مجروح شدند.[۵۱] هواپيماهاي دشمن همچنين در مسير خود حين عبور از فضاي روستاي آبباريك از توابع كوهدشت در اين استان، از ارتفاع پايين مردم را به رگبار بستند كه بر اثر آن 2 نفر از اهالي مجروح شدند.[۵۲] هواپيماهاي عراقي امروز 3 شهر استان خوزستان را نيز هدف قرار دادند؛ از جمله چند نقطهي مسكوني شهر شوشتر را بمبباران كردند كه بر اثر آن 23 تن شهيد و 25 نفر مجروح شدند. در اين حملات 3 مسجد؛ يك حسينيه و 25 منزل نيز تخريب شد و 2 خودرو منهدم گرديد.[۵۳] در بمبباران 5 نقطه از شهر مسجد سليمان از جمله محلهي پشت برج، كوي نفتخيز و هنرستان شريف واقفي نيز 4 نفر شهيد و 85 نفر مجروح شدند.[۵۴] علاوه بر اين مناطق، يك روستا در 12 كيلومتري شرق دزفول هم بمبباران شد كه آتشسوزي در يك لولهي نفتي و مجروح شدن يك نفر از اهالي از پيامدهاي آن بود.[۵۵] شهر اسلامآباد غرب در استان كرمانشاه نيز هدف قرار گرفته شد كه بر اثر آن 14 تن شهيد و 24 نفر مجروح شدند.[۵۶] حملهي هوايي عراق به چند نقطهي مسكوني و آموزشي (يك مدرسه) شهر شازند در استان مركزي، 14 شهيد و 70 مجروح برجاي گذاشت.[۵۷] هواپيماهاي عراقي در دو نوبت چند نقطهي مسكوني شهر همدان را نيز هدف قرار دادند و 4 بمب به خيابان فرهنگ، چهارراه نظري، چهارراه نواب صفوي و محلهي بختياريهاي اين شهر پرتاب كردند. در اين حملات حداقل 4 نفر شهيد و 102 مجروح شدند كه بسياري از آنان سرپايي معالجه شدند.[۵۸] بمبباران 2 نقطه از شهر خمين در ساعت 11:27 به شهادت 3 نفر و مجروح شدن 27 تن ازمردم انجاميد.[۵۹] در بمبباران 2 روستاي كماگل و سياهاستخر عليآباد از توابع بخش پيربازار رشت در استان گيلان، 7 نفر مجروح شدند و چند منزل مسكوني خسارت ديدند.[۶۰] در اقدام ديگري، هواپيماهاي عراقي روستاي قلاجي از توابع مريوان را بمبباران شيميايي كردند كه در نتيجه تعدادي از اهالي مصدوم شدند.[۶۱] سه نقطه از شهر ايلام نيز امروز هدف قرار گرفته شد و چند منزل و مغازه تخريب گرديد، اما تلفاتي به بار نيامد.[۶۲] شهر زنجان هم از حملات هوايي عراق در امان نماند. 3 فروند هواپيماي عراقي امروز بمبهاي خود را در 3 نقطه در 5 كيلومتري شمال غربي؛ ضلع شمال شرقي پادگان زنجان و حومهي نيروگاه اين شهر رها كردند كه تلفات و ضايعاتي در پي نداشت.[۶۳] ساعت 11:24 صبح امروز نيز 2 فروند هواپيماي عراقي با ورود به حريم هوايي خوي در آذربايجان غربي، 2 موشك به سمت پل قطور شليك كردند كه به هدف اصابت نكرد و تلفات و خساراتي به بار نياورد.[۶۴] علاوه بر موارد فوق، هواپيماهاي عراقي به حريم هوايي شهرهاي تبريز، نهاوند، مريوان، بانه، سقز، بيجار، قصرشيرين، سرپل ذهاب، پيرانشهر و سلماس تجاوز كردند و ديوار صوتي را بر فراز بعضي از اين شهرها شكستند.**[۶۵]
گزارش- 47
امروز علاوه بر شهرها، چند هدف نفتي نيز در خليج فارس و خارج از آن، به وسيلهي هواپيماهاي عراقي بمبباران شد.در اين حملات هواپيماهاي مهاجم يك مخزن نفت در بهرگان و يك كشتي در خليج فارس را هدف قرار دادند. در اولين اقدام، در ساعت 14:30، 4 فروند هواپيماي عراقي به محدودهي شركت نفت فلات قاره در بهرگان (در سواحل شمالي خليج فارس در حد فاصل بندر امام خميني و بندر ديلم) حمله كردند كه طي آن مخزن شماره7 حاوي 55 ميليون ليتر بنزين هدف قرار گرفته شد و دچار آتش سوزي گرديد، اما تلفات جاني نداشت.[۶۶] همچنين در ساعت 18:50، يك نفتكش 24 هزار تني يوناني به نام "تريد فورتي تيود" ساعاتي پس از بارگيري و ترك پايانهي نفتي جزيرهي خارك، مورد اصابت موشك هواپيماهاي عراقي قرار گرفت و دچار حريق شد.[۶۷] نيروهاي شركت نفت، پس از مهار آتشسوزي كشتي را به طرف بندرعباس يدك كردند.[۶۸] خبرگزاري رويتر به نقل از منابع كشتيراني در خليج فارس با انعكاس خبر اين حمله تأكيد كرد اين اولين حملهي تأييدشده به يك نفتكش در يك ماه اخير ميباشد، زيرا عراق در يك هفتهي گذشته، از تهاجم به 5 كشتي خبر داده است، اما منابع مستقل فقط حمله به اين كشتي را تأييد كردهاند.[۶۹]
گزارش- 48
نخستوزير جمهوري اسلامي ايران پيشبيني كرد كه احتمالاً جنگ عراق عليه شهرهاي ايران همچنان ادامه خواهد يافت، اما تهران تسليم فشارهاي بينالمللي براي پذيرش آتشبس تحميلي نخواهد شد. به گزارش خبرگزاري ژاپني كيودو، ميرحسين موسوي در مصاحبهي امروز خود با خبرنگار اين خبرگزاري گفت: «ما فكر ميكنيم جنگ شهرها احتمالا ادامه خواهد داشت. به همين خاطر است كه ما به ساختن پناهگاهها ادامه ميدهيم.» وي ضمن انتقاد از شوروي به دليل استفادهي عراق از موشكهاي اين كشور، دربارهي تلاش امريكا براي تحريم تسليحاتي ايران از طريق شوراي امنيت سازمان ملل افزود: «بعضيها فكر ميكنند ميتوانند با ايجاد فشارها از جمله اعمال تحريمهاي تسليحاتي ايران را از اصول خود منحرف سازند، ولي اين اقدامات، سياستهاي ما را راديكالتر ميكند و بدون مجازات صدام حسين هرگونه تلاشي براي پايان دادن به جنگ بينتيجه خواهد بود.»[۷۰] خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز در گزارشي از توكيو دربارهي آن بخش از سخنان نخستوزير ايران كه به رابطهي جمهوري اسلامي با ژاپن مربوط ميشود، اعلام كرد: «خبرگزاري ژاپني كيودو به نقل از يك مصاحبهي روز سهشنبهي خبرنگارش با آقاي ميرحسين موسوي خبر داد كه تهران خواهان حفظ روابط دوستانه با توكيو است و ژاپن را به عنوان يكي از شركاي عمدهي تجاري و بازسازي خود در پايان جنگ با عراق در نظر ميگيرد.» بنا به اين خبر، موسوي گفت مردم ايران نظر بدبينانهيي به ژاپن مانند آنچه كه در مورد امريكا، انگليس، فرانسه و ديگر كشورهاي غربي وجود دارد، ندارند و اين به معني يك نقطهي مثبت در تقويت روابط دو كشور است.[۷۱]
گزارش- 49
"پايان دادن به جنگ شهرها" و "تأكيد به همكاري با دبيركل سازمان ملل براي حل و فصل جنگ ايران و عراق از طريق اجراي قطعنامهي598" از موضوعات مطرحشده در ديدار وزيران امور خارجهي انگليس و عراق و همچنين در نامهي وزارت امور خارجهي اسپانيا به سازمان ملل متحد است. امروز طارق عزيز و جفريهاو، در لندن دربارهي اجراي فوري قطعنامهي598 شوراي امنيت سازمان ملل و موضوعات ديگري از جمله مناسبات عراق و انگليس و تحولات منطقهي خليج فارس بحث كردند.[۷۲] به گزارش خبرگزاري كويت، در پايان اين ديدار 45 دقيقهيي، وزارت امور خارجهي انگليس بيانيهيي صادر كرد كه در آن تأكيد شده است: انگليس ازسرگيري جنگ شهرها توسط عراق و ايران را محكوم ميكند و از عراق ميخواهد آتشبس در جنگ شهرها را رعايت كند. بر اساس اين بيانيه، انگليس يك تلاش دوجانبه را در سازمان ملل به منظور حمايت از اقدامات دبيركل سازمان براي اجراي قطعنامهي598 شوراي امنيت و تحريم تسليحاتي بينالمللي ايران دنبال ميكند.[۷۳] پس از اين ديدار، وزير خارجهي عراق در مصاحبه با راديو بيبيسي هرگونه پيشنهاد ميانجيگري تركيه را براي تكرار آتشبس در جنگ شهرها بين عراق و ايران رد كرد و گفت: عراق در دو هفتهي گذشته بيش از 80 موشك به شهرهاي ايران شليك كرده است و تا زماني كه ايران به حملات توپخانهيي خود ادامه دهد، عراق به حملات موشكي به شهرهاي ايران ادامه خواهد داد و تا زماني كه نياز باشد قادر به تلافي خواهد بود. راديو بيبيسي با اعلام اين مطلب افزود: «طارق عزيز به بيبيسي گفت چنين تلاشي فايده ندارد و شوراي امنيت و دبيركل سازمان ملل قبلا چنين تلاشهايي را آغاز كردهاند. شوراي امنيت در حال حاضر قطعنامهي جديدي را در دست دارد كه فروش اسلحه به ايران را به علت عدم اجراي قطعنامهي598 از طرف اين كشور، تحريم ميكند.»[۷۴] وزارت امور خارجهي دولت اسپانيا نيز در نامهيي به سازمان ملل متحد، بدون اشاره به آغازكنندهي جنگ و بمبباران شهرها، از دو طرف درگير خواست حملات خود را متوقف كنند. در قسمتي از اين نامه كه متن آن امروز به عنوان سند شماره S/19628 سازمان ملل منتشر شد، آمده است:
«دولت اسپانيا مايل است نگراني عميق خود را در مورد مخاصمات ميان ايران و عراق كه به وخامت نهاده و در 27 فوريه (8 اسفند 1366) ناجوانمردانه دو كشور هدف بمبباران قرار گرفته و منجر به مرگ و مجروح شدن تعدادي از غير نظاميان شده، ابراز نمايد.» در اين نامه اضافه شده است: «تنها نتيجهي آن [جنگ شهرها] خصومت و تنفر بيشتر است. در پايان، دولت اسپانيا با محكوميت مجدد اين اقدامات، از دو كشور مصراً ميخواهد كه كليهي مفاد قطعنامهي598 شوراي امنيت را پذيرفته و به طور فعال با دبيركل جهت اجراي مؤثر آن همكاري نمايند.»[۷۵] از سوي ديگر، وزارت خارجهي فيليپين امروز اعلام كرد به دليل ازسرگيري جنگ شهرها، دولت اين كشور اقدام به تخليهي اضطراري 150 تن از اتباع خود از تهران كرده است. به گزارش خبرگزاري فرانسه، سخنگوي وزارت خارجهي فيليپين روشن نساخته است كه اين افراد از ايران خارج شدهاند يا به شهرهاي ديگر كه امنتر هستند منتقل خواهند شد، اما تصريح كرده كه جمعاً 500 تبعهي اين كشور در تهران به سر ميبرند. اين سخنگو همچنين اعلام كرد: سفارت فيليپين در بغداد نيز به 5 هزار تبعهي خود اطلاع داده احتمال دارد آنان را از اين شهر تخليه كند.[۷۶]
گزارش- 50
موضوع امكان خاتمه بخشيدن به جنگ در ديدار هيئت ديپلماتيك ايران از تركيه مورد توجه قرار گرفت. امروز يك هيئت ايراني به سرپرستي قائممقام وزارت امور خارجهي ايران با نخستوزير تركيه ديدار كرد. نزهت كان دمير قائممقام وزارت خارجهي اين كشور، در گفت و گو با خبرنگاران اعلام كرد كه هيئت ايراني تأكيد كرده است كه جمهوري اسلامي ايران خواهان جنگ نيست. وي همچنين از آمادگي ايران براي يافتن يك راه حل سياسي عادلانه براي خاتمه بخشيدن به جنگ خبر داد. خبرگزاري جمهوري اسلامي از تركيه با اعلام اين خبر افزود: كان دمير گفت كه ايران رضايت خود را از موضع تركيه در برابر جنگ شهرها به اطلاع نخستوزير تركيه رسانده و اعلام كرده است در صورت مطرح شدن پيشنهادهاي جديد از سوي تركيه براي خاتمه دادن به حملات شهرها، با آن موافقت خواهد كرد. كان دمير همچنين با اشاره به ملاقات آيندهي نمايندگان ايران و عراق با دبيركل سازمان ملل گفت كه نخستوزير تركيه اين مذاكرات و نتايج را از نزديك تعقيب خواهد كرد.[۷۷]
گزارش- 51
وزيران خارجهي 6 كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس براي گفت و گو دربارهي سرعت بخشيدن به روند پايان يافتن جنگ ايران و عراق و ارزيابي نتايج رايزنيهاي عربستان با قدرتهاي بزرگ در اين باره، امروز در رياض عربستان گرد هم آمدند. به گزارش راديو اسرائيل، سخنگوي اين شورا گفت: شش كشور خليج فارس در اين كنفرانس دو روزه قصد دارند موضعي جديد و سختگيرانه عليه حكومت اسلامي ايران كه حاضر نيست به جنگ با عراق پايان دهد، اتخاذ كنند. در جلسهي افتتاحيهي كنفرانس، وزير خارجهي عربستان كه كشورش رياست آن را بر عهده دارد، بار ديگر از مقامات تهران خواست تا قطعنامهي598 ژوئن سال گذشته (خرداد ـ تير 1366) شوراي امنيت را بپذيرد و به جنگ پايان دهد.[۷۸] كشورهاي عضو اين شورا متشكل از عربستان سعودي، كويت، امارات متحدهي عربي، قطر، بحرين و عمان همچنين تلاش ميكنند با يك رشته تماسهاي فوري با اعضاي شوراي امنيت سازمان ملل آنان را به اجراي قطعنامهي598 شوراي امنيت ترغيب كنند. به گفتهي ديپلماتهاي عربي، كشورهاي عضو شوراي خليج فارس اخيراً به منظور تحريم تسليحاتي ايران و وادار كردن اين كشور به قبول آتشبس در جنگ با عراق، با كشورهاي عضو شوراي امنيت از جمله چين، امريكا و شوروي تماسهايي داشتهاند. عربستان سعودي و كويت در بين كشورهاي شوراي همكاري، بيش از اعضاي ديگر از اقدامات شوراي امنيت براي تحريم تسليحاتي ايران حمايت كردهاند.[۷۹] همچنين در پي آخرين اجلاس سران شوراي همكاري خليج فارس كه در اواخر ماه دسامبر (آذر ـ دي1366) در رياض برگزار شد، ملك فيصل شاه عربستان، وزير امور خارجهي خود را به مسكو و واشنگتن فرستاد تا از مسئولان شوروي و امريكا بخواهد اجراي قطعنامهي598 شوراي امنيت را به جريان بيندازد.[۸۰] خبرگزاري رويتر دربارهي سختتر شدن مواضع برخي از كشورهاي عضو اين شورا عليه ايران اعلام كرد: «برخي كشورهاي حوزهي خليج فارس اكنون مايل به منتفي كردن پيشنهاد گفت و گو با ايران و خشنتر كردن مواضع خود در قبال اين كشور ميباشند و به طور خصوصي ايران را به خاطر رد قطعنامهي598 شوراي امنيت و ادامهي جنگ خليج (فارس) مورد انتقاد قرار ميدهند.»[۸۱] روزنامهي كويتي الانباء نيز دربارهي فعاليت دستگاههاي ديپلماسي كشورهاي عضو اين شورا نوشته است: «سفراي كشورهاي شوراي همكاري خليج (فارس) به همراه سفراي مجموعه كشورهاي عربي در نيويورك، طي 24 ساعت گذشته تماسهايي با نمايندگان كشورهاي عضو دائمي شوراي امنيت، رئيس شورا و دبيركل سازمان ملل برقرار كرده و در خلال آن خواستار تحرك فوري جامعهي جهاني براي توقف سريع جنگ ايران و عراق و اجراي سريع قطعنامهي598 شدند.»[۸۲] راديو بيبيسي در تفسيري دربارهي نشست و اجلاس سران كشورهاي عضو شورا در ماه آينده اعلام كرد: در حال حاضر به طور كلي نوعي نگراني در مورد مرحلهي بعدي جنگهاي زميني و نيز دريايي وجود دارد. همه در اين مورد متفقالقولاند كه وضعيت كنوني بسيار خطرناك است و اين نكتهيي است كه وزيران خارجهي شش كشور عضو شوراي همكاري خليج فارس به هنگام ديدار در رياض پايتخت عربستان سعودي، به آن اشاره كردند. نشانههاي متعددي در مورد اينكه جنگ ايران و عراق و موضوع اعراب و اسرائيل بيش از پيش به هم مرتبط ميشوند، مشاهده ميشود. به احتمال زياد در اوايل ماه آينده، جلسهي سران عرب تشكيل و هر دو مسئله به بحث گذاشته خواهد شد و دربارهي اين كه كدام موضوع بايد اهميت بيشتري داشته باشد، بحثها زيادي درخواهد گرفت. كشورهاي عرب حوزهي خليج فارس حاضرند در صورتي در جلسهي سران شركت كنند كه علاوه بر مسئلهي اعراب و اسرائيل، جنگ ايران و عراق نيز مورد بحث قرار گيرد، ولي آنچه كه رهبران كشورهاي عرب حوزهي خليج فارس واقعاً ميخواهند اين است كه تلاشهاي ديپلماتيك جديتري در سازمان ملل متحد براي ايجاد آتشبس بين ايران و عراق صورت گيرد.[۸۳]
گزارش- 52
حدود 4 ماه مانده به آغاز مراسم حج تمتع، چگونگي اجراي مراسم سال جاري؛ رابطهي ايران و عربستان و ارتباط آن با حمايت گستردهي مالي و تسليحاتي عربستان از عراق در جنگ با ايران موضوع گزارشي است كه در روزنامهي فرانسوي فيگارو كه از نشريات نزديك به اكثريت پارلمان اين كشور ميباشد، به چاپ رسيده است. در اين گزارش همچنين به وضعيت اقتصادي و اجتماعي عربستان و ساختار سازمانها و نهادهاي اداري حكومت اين كشور و عادات و رسوم و سنن سرزمين حجاز پرداخته شده و دليل اختلافات ايران و عربستان تفاوتهاي ايدئولوژيكي رهبران دو كشور و برداشتهاي متفاوت آنان از اسلام بيان شده است. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در قسمتي از مطلب فيگارو كه در شمارهي امروز اين نشريه به چاپ رسيده، آمده است: «عربستان بنا به ارادهي آل سعود و در پرتو نعمت خدادادي نفت وارد دنياي جديد شده و خود را با پيشرفتهاي قرن بيستم تا حدودي هماهنگ ساخته است، ولي سعوديها همواره در معرض تهديدهاي ناشي از ديدگاههاي مذهبي ايرانيان قرار دارند و اين براي آنان مشكلي عظيم و محنتبار است. خبرنگار فيگارو ميافزايد:" در واقع دو برداشت متفاوت از اسلام در برابر هم قرار گرفتهاند. يكي نظريهي اصلاحي محمد عبدالوهاب كه آل سعود در دو قرن پيش بدان گرويد و ديگري نظريهي بنيادگرايانهي امام خميني. برخورد ايدئولوژي اسلامي ايران و عربستان هنوز مراحل اوليهي خود را ميپيمايد." در اين گزارش بهويژه آمده است كه رهبران سعودي بيش از گذشته مراقب رفتارهاي مذهبي خود هستند، زيرا آيتالله خميني براي رسوا كردن خاندان سلطنتي آل سعود هيچ فرصتي را از دست نميدهد. از اين گذشته، جنگ خليج فارس با برد مذهبي گستردهاش همواره در اذهان سعوديها مجسم است و حضور يك اقليت مهم شيعه در عربستان (حدود 000,300) نفر يادآور اين نكته است كه سعوديها از دست ايرانيان در امان نيستند و بايستي هميشه مواظب گفتار و كردار مذهبي خودشان باشند. فيگارو در ادامه نوشته: "حوادث سال 1979، كه طي آن گروهي كماندويي از بنيادگرايان اسلامي كعبه را تسخير كرد هنوز فراموش نشده و با آنكه سعوديها مانند شاهزاده محمد بن فهد فرماندار ايالت "اسير" از وفاداري شيعيان آن سرزمين نسبت به حكومت حجاز بهويژه پس از رويدادهاي خونين تابستان گذشته در مكه سخن ميگويند، برخي از ناظرين در شگفتاند كه چرا در ميان مشاورين شاهزاده بن فهد حتي يك مشاور شيعهمذهب وجود ندارد." فيگارو در تشريح نگراني سعوديها از وجود شيعيان آورده: "وسيعترين نخلستان عربستان در اطراف نواحي قطيف و الهفوف ـ كه زمين مثلثشكلي را تشكيل ميدهد ـ محل سكونت شيعيان است و منطقهيي حساس محسوب ميشود و به گفتهي همهي ناظرين خارجي، پليس و گارد ملي بهويژه ماه محرم و مراسم سوگواري عاشورا حضور گستردهيي در آنجا دارند." خبرنگار فيگارو در گزارش خود همچنين آورده است كه سعوديها از هماكنون خود را براي مراسم حج آينده آماده ميكنند و سعي دارند از تكرار حوادث سال گذشته جلوگيري كنند. طبق گفتهي منابع آگاه، مقامات سعودي امسال تدابير امنيتي بيشتري را از راه تجديد نظر در سازمانهاي پليسي در نظر گرفتهاند، وانگهي دولت سعودي بهزودي چون همه ساله براي سه ماه در جده و طائف مستقر خواهد شد و بيش از گذشته به حال آمادهباش قرار خواهد گرفت، زيرا امسال نيز حج براي سعوديها زورآزمايي موحشي خواهد بود. ايرانيان از هماكنون اعلام داشتهاند با اعزام 000,150 زائر در نظر دارند تظاهراتي در همبستگي با فلسطينيان سرزمينهاي اشغالي توسط اسرائيل ترتيب دهند.»[۸۴]
گزارش- 53
كمپاني ژاپني ميتسوئي و شركا از ادامهي مشاركت با ايران در شركت پتروشيمي ايران و ژاپن (اي.جي.پي.سي.) براي ادامهي ساخت مجتمع در بندر امام خميني انصراف داد. به گزارش شمارهي امروز نشريهي وال استريت ژورنال آسيايي، كمپاني ميتسوئي و شركا قصد دارد كه ضمانت 1/42 ميليارد ين (معادل 6/330 ميليون دلار) وامهاي دريافتي ايران براي اين پروژه را سوخت كرده، آن را به حساب ضررهاي كمپاني بگذارد. بر اساس اين گزارش، يك سخنگوي ميتسويي گفته است: «سوخت اين ضمانت احتمالاً تا قبل از پايان سال مالي جاري كه در 10 فروردين خاتمه مييابد، به اجرا گذاشته خواهد شد. وامهاي مذكور توسط بانكهاي اروپايي به ايران داده شده بود تا بتواند در پروژهي چند ميليارد دلاري بندر امام خميني سرمايهگذاري كند. ميتسوئي و چهار كمپاني وابسته به آن مجموعاً 100 ميليارد ين وامهاي دريافتي ايران براي اي.جي.پي.سي را ضمانت كردهاند.» اين سخنگو طبق نوشتهي اين روزنامهي اقتصادي مستقر در هنگكنگ اضافه كرده كه اين سياست گروه ميتسوئي است كه وقتي وضعيت مالي ما مستحكم است بدهي را سوخت كنيم. همچنين در پايان اين گزارش آمده است: «توافق براي ساختمان پروژهي عظيم (اي.جي.پي.سي.) ميان گروه ژاپني و شركت ملي پتروشيمي ايران در سال 1971 به عمل آمد و بنا به اين خبر، طرفين با شركت به صورت 50 ـ50، مجموعاً 600 ميليارد ين در آن سرمايهگذاري كردند، اما از زمان شروع جنگ عراق عليه ايران اتمام 15 درصد باقيمانده از ساختمان اين طرح همچنان معوق مانده است و شريك ژاپني عقيده دارد كه به خاطر تأخير و بمببارانهاي عراق ادامهي اين پروژه از نظر اقتصادي براي آن به صرفه نيست.»[۸۵]
گزارش- 54
رسانههاي ايتاليايي امروز خبر دادند قاضي شهر ونيز 10 دانشجوي ايراني را به جرم اقدام براي قاچاق اسلحه احضار كرده است. به نوشتهي اين جرايد، قاضي پرونده پس از امضاي احضاريهها به پاريس سفر كرد تا در آنجا با همكار فرانسوي خود دربارهي پروندهي قاچاق اسلحه به ايران گفت و گو كند. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، اسامي اين دانشجويان و تاريخ احضار آنها در هيچ يك از جرايد مشخص نشده، اما نشريات اين كشور از ديماه سال جاري اخبار متعددي را دربارهي كشف يك گروه به اصطلاح تروريستي متشكل از تعدادي دانشجوي ايراني كه توسط يك دانشجوي ديگر هدايت ميشود، منتشر و اعلام كردند كه اين فرد ضمن جاسوسي سياسي و كسب اطلاعات دربارهي اعضاي سازمان مجاهدين خلق، در امر قاچاق اسلحه به ايران فعاليت ميكند.[۸۶]
گزارش- 55
يك نشريهي سوئدي اعلام كرد كه شركت "نيترو نوبل" سازندهي مواد منفجره، يك محموله مواد منفجره به ارزش 25 ميليون كرون به عراق فروخته است. خبرگزاري جمهوري اسلامي نيز از لندن اعلام كرد، مجلهي ميد در شمارهي امروز خود نوشته است: اين محموله به ارزش 2/4 ميليون دلار بر مبناي قراردادي كه ماه گذشته ميان مقامات عراقي و نمايندگان اين شركت سوئدي امضا شد، تحويل ميگردد. عراق اعلام كرده كه اين مواد را براي احداث يك نيروگاه در شمال اين كشور لازم دارد و مقامات سازمان بازرسي مواد جنگي سوئد نيز گفتهاند كه اين مواد جزء اقلام نظامي نبوده و فروش آن اشكالي ندارد، اما مجلهي ميد نوشته است: مواد منفجرهيي كه در سال جاري مسيحي تحويل خواهد گرديد، به منظور كارهاي ساختماني خريداري شده، ولي بخش عمدهي آن احتمالاً در جنگ با ايران مصرف خواهد شد.[۸۷]
گزارش- 56
در پي بروز اختلافاتي بين اعضاي رهبري حزب دمكرات كردستان ايران، تعدادي از كادرهاي عضو كميتهي مركزي و دفتر سياسي حزب در اعتراض به نبود برخي اسامي در ليست تهيهشده براي كانديداي كادر رهبري حزب در كنگرهي هشتم، از اين تشكيلات جدا شدند. انشعاب افراد مخالف پس از آن انجام شد كه جناح حاكم بر حزب به رهبري عبدالرحمن قاسملو ـ سعيد شرفكندي در كنگرهي هشتم حزب، 13 نفر از مؤثرترين و احياكنندگان حزب بعد از انقلاب اسلامي را با رأي نمايندگان كنگره از كميتهي مركزي و دفتر سياسي بركنار كردند.[۸۸] بر اساس برخي اخبار انتشاريافته، افراد انشعابي كه 82 نفر هستند، در شهرهاي راينه، سليمانيه و قلعهديزهي عراق مقر تشكيل دادهاند و عدهيي از افراد مالبند اسپيسنگ نيز به مخالفان پيوستهاند. تلاش برخي گروههاي كرد معارض عراقي براي حل اختلاف دو طرف به نتيجه نرسيده** و انشعابيون نيز تا كنون هيچ گونه پيام، اعلاميه و نشريهيي منتشر نكردهاند.[۸۹](ضميمه دارد)
گزارش- 57
يكي از انبارهاي گروه خبات در روستاي سالوك پايين (از توابع بانه) كشف شد و مقاديري اسلحه، مهمات و تجهيزات نظامي به دست آمد. اقلام به دست آمده در اين مكان عبارتاند از: برنو، 60 قبضه؛ آر.پي.جي.، 2 قبضه؛ تيربار كلاش، 1 قبضه؛ خشاب ژ3، 150 عدد؛ بازوكا، 1 قبضه؛ زاويهياب خمپاره، 4 عدد؛ گلولهي خمپارهي60 م.م.،13 عدد؛ تيربار ژ3 با دو لولهي اضافه، 1 قبضه؛ وسايل تميز كردن خمپاره، 8 بسته.[۹۰] در اقدام ديگري، با پيگيريهاي سپاه پاسداران بوكان مقاديري مهمات شامل 300,13 عدد فشنگ سلاحهاي كلاشينكف، تيربار گرينف و ژ3 و 8 موشك آر.پي.جي7 از روستاي انبار از توابع اين شهرستان كشف و ضبط شد.[۹۱]
گزارش- 58
ساير خبرهاي امروز عبارتاند از: پائزهسرا روزنامهي چپگرا و كمتيراژ ايتاليايي در شمارهي امروز خود نوشت: سازمان مجاهدين عراق در اطلاعيهيي اعلام كرده است بهزودي 200 تن از زندانيان ايراني را آزاد خواهد كرد. اين روزنامه با چاپ عكسي از زندانيان افزود: اين گروه در طول سال گذشتهي مسيحي 865 ايراني را دستگير كرده و قبلاً نيز 170 زنداني را آزاد كرده بود.[۹۲]
ضميمهي گزارش44: وضع فلاكتبار پناهندگان در پي هجوم ارتش عراق به روستاهاي مناطق كردنشين عراق، روز به روز بر ميزان مهاجرت مردم اين مناطق به نقاط مرزي ايران افزوده شده است و اهالي اين مناطق گروهگروه در دستههاي كوچك و بزرگ در برف و بوران و با پاي پياده كه شرايط سختي را به آنان تحميل كرده بود، به سمت ايران روانه شدند. سرماي سخت استخوانسوز، بارندگي، طولاني بودن راه (با حدود 18 ساعت كوهپيمايي) و فشارهاي رواني ناشي از بيخانماني، صحنههاي دلخراشي را در اين مهاجرت جمعي به وجود آورده است. نبود جا و مكان مناسب براي پناهندگان در بدو ورود به پشت خط خودي، نبود سوخت و نايلون براي مقابله با سرما و باران، نداشتن وسيلهي نقليهي مناسب، كمبود سوخت و مواد غذايي و پوشاك مناسب فشار جسمي و روحي فراواني را به پناهجويان وارد كرده و صحنههاي تكاندهندهيي مانند سياه شدن دست و پاي كودكان بر اثر سرمازدگي، زايمان زنان در ميان راه و پس از رسيدن به نيروهاي ايراني سختي سوار شدن كهنسالان، پيرمردان و پيرزنان در كاميونها تأثير بدي بر روحيهي همگان گذاشته است. علي فضلي فرمانده لشكر10 سيدالشهدا(ع) كه براي بررسي وضعيت به عمق منطقه رفته و در مسير شاهد بعضي از اين صحنهها بوده است، اوضاع را براي فرمانده قرارگاه نجف اينگونه ترسيم ميكند: «حدود 5 هزار زن و بچه با وضع خراب دارند، ميآيند. اگر بالگرد در مسير آذوقه بريزد، خوب است. يكبند دارند به ستون ميآيند، ادامه هم دارد. بچهها را نايلون به دست و پايشان كردهاند و با نخ بستهاند، جيغ و داد و...، چوب خشك هم گير نميآيد، نفتي! لباسي! پتو[يي نيست] ... واقعاً صحنهي دلخراشي است. [عراق] قبل از ورود ما شيميايي مفصلي در چالاوه زده بود، 140 نفر بودند كه 120 نفر زخمي و 15 ـ 14 نفر زن و بچه شهيد شيميايي شده بودند. خيلي دلخراش بود.»[۹۳] نادر نوروزشاد راوي قرارگاه نجف نيز گوشههايي از مشاهدات روزانهي سهشنبه 18/12/1366 خود را با اين واژهها بيان كرده است: «امروز صبح طبق قرار قبلي راهي مقر فاطمةالزهرا در دشت هرمدان شديم تا در آنجا استقرار يابيم. در راه به صحنههاي عجيب و تكاندهندهيي برخورديم. وضع نامناسب زن و بچههاي اكراد (پناهندگان) به حدي رقتبار بود كه همه كس و همه چيز را تحت تأثير قرار ميداد. باران بيامان ميباريد و زمين پر از گل بود. زنها، بچهها را روي كولشان انداخته و از اين جادههاي پرشيب و پرپيچ بالا ميآمدند. آنها كه كفش به پايشان بود لبهي شلوار را تا ساق بالا زده و تا همان جا در گل فروميرفتند. كفشهاي آنها، گالشهاي پلاستيكي بود كه قطعاً فرق زيادي با پاي برهنه نداشت. سرما صورت بچههاي 6 ماهه و كوچكتر و بزرگتر را گل انداخته بود. چشمهاي زيبا و موهاي قشنگ بچهها در زير باران و در آن لباسهاي خيس و گلي، نماي مظلومانهيي پديد آورده بود كه اشك بيننده بياختيار جاري ميشد. شايد قلب هيچ كس از ديدن آنها و وضع رقتبارشان آرام نگيرد و هيچ كس از كنار اين صحنهها رد نميشود مگر آنكه قلبش بلرزد و نفرين و لعنتي را نثار صدام كند. اوضاع در اين طرف پل امام علي بهتر بود، چون به هر صورت بعد از يك يا دو كيلومتر پيادهروي، كاميونها و مينيبوسها آمادهي انتقال آناناند. اما در آن طرف پل! پس از يك راهپيمايي طولاني ـ حدود 12 ساعت در شرايط معمولي ـ در باران و سرما و برف ارتفاع شيخ محمد، اين زنها، پيرزنها، بچهها، بچهها و بچهها بدون هيچ غذا و پوشاك و وسيلهيي به گلاله ميرسند. آنچه كه در اين زمين ميبينند مهماننوازي گرم و برادرانه و دوستانهيي نيست. كمبود امكانات و پراكندگي آن، نبود غذا، چادر، پتو و... اين مهماننوازي را به باد فراموشي سپرده، همه تلاش ميكنند، ولي چادرها كم است، غذا كم است، هيچ كس پيشبيني چنين وضعيتي را نميكرد. ورود اين افراد همه چيز را به هم ريخته، ديگر وقت اردو زدن و قرنطينه و بازجويي نيست، جان هزارها نفر در خطر است. با چشمان خودم كودك دو سالهيي را ديدم كه روي دوش فرد بزرگتري سوار بود و دو پايش از پهلوي او بيرون زده بود، يك پاي او را تا مچ در نايلون پيچيده بودند و پاي ديگر كه در نايلون نبود از سرما سياه شده بود!! جلوتر كه آمديم چكمههاي خود را به زنها و مردهاي پابرهنه داديم. وقتي چند قدم در اين آب و گل راه رفتيم، فهميديم كه چه ميكشند. همراه من، تشكري مسئول ستاد و قاليباف جانشين قرارگاه نجف بود كه مصمم به رسيدگي به وضع آنها شديم. قرار شد دو پست صلواتي در گلاله نزديك پل امام علي و يكي ديگر در پايين ارتفاع شيخ محمد در گردهي شيلان انتهاي جادهي عراقيها بزنند. غذا و سوخت و استراحت بهترين راه مراقبت از آنها است. از طباطبايي چكمه درخواست كرديم كه قبول كرد حوالهي آن را بنويسد تا از بوكان بگيريم. قرارگاه رمضان قدرت پاسخگويي به اين مشكلات را ندارد. هم از لحاظ سازمان، هم از لحاظ امكانات. اي كاش فيلمبرداري ميشد و گوشهيي از اين صحنهها به مردم نشان داده ميشد تا ببينند زنها چگونه در كوه ميزايند و بچهها را بغل ميكنند. زنها چگونه بچه سقط ميكنند و خود هم ميميرند. پيرمردها و زنها چگونه لخت و خيس در اين سرما قدم به قدم خود را به عقب نزديك ميكنند. كار از كنترل و حفاظت گذشته و معلوم نيست كه چه قدر جاسوس و... وارد ميشوند. تشكري از طباطبايي التماس ميكند كه هرگونه خوراكي دارد به همراه 8 ـ 7 چادر و دو هزار جفت چكمه بياورد و او تقريباً قبول كرد.[۹۴]
ضميمهي گزارش56: دلايل انشعاب در حزب دمكرات كردستان ايران استانداري كردستان در جزوهيي دربارهي كنگرهي هشتم حزب دمكرات كردستان ايران انگيزههاي انشعابيون را بررسي كرده است. عمدهترين دلايل افراد جداشده از حزب در اين تحليل چنين بيان شده است: «بدون شك بركناري افراد فوق بر اثر شگردهاي عبدالرحمن قاسملو دبيركل حزب كه مستقيماً بر انتخاب نمايندگان كنگره نظارت داشته، ميباشد كه انگيزهي اين اقدام او را ميتوان در موارد ذيل برشمرد: 1. ناراضيان حزبي با سياست قاسملو مبني بر ادامهي جنگ با كومهله در منطقه مخالف بوده و معتقدند جنگ با كومهله بنيهي سياسي، نظامي حزب را به تحليل برده و اين به صلاح حزب نيست، در صورتي كه قاسملو به لحاظ يكهتازي در مبارزه معتقد به ادامهي جنگ تا نابودي كومهله و يا اعلام عذرخواهي رسمي كومهله از حزب دمكرات ميباشد. 2. ناراضيان حزب با اين سياست قاسملو كه معتقد به مذاكره با هر رژيمي در ايران [ميباشد] حتي جمهوري اسلامي در صورتي كه حق خودمختاري كردها را به رسميت بشناسد، مخالفاند و ابراز داشتهاند كه پيروي از اين سياست كه تجلي آن در سال گذشته به وساطت طالباني و سالهاي قبل از آن به صورت ديگر منجر به ارتباط سست با جمهوري اسلامي گرديد، حزب را در ميان احزاب و گروههاي مبارز در انزوا قرار داده و آن را به سازشكاري دولت متهم ميكنند. 3. از ديگر موارد اختلاف ناراضيان حزب با قاسملو به گفتهي ناراضيان، سوءاستفادههاي مالي قاسملو در چند سال گذشته ميباشد. 4. به نظر ميرسد از ديگر اختلافات بين قاسملو و ناراضيان حزب، نوع ارتباط حزب با طالبانيها كه در چند سال اخير با كمك ـ از كمكهاي مادي و معنوي ـ جمهوري اسلامي گسترش قابلتوجهي در منطقه پيدا نموده كه اين مسئله خود به خود با حضور نيروهاي جمهوري اسلامي در كردستان عراق، حزب دمكرات را در تنگناهاي جدي قرار داده، ميباشد. به هر حال، كنار زدن افراد مؤثر حزب در كنگرهي هشتم نقطهي عطفي در بحرانهاي داخلي حزب دمكرات بعد از كنگرهي چهارم تا كنون ميباشد كه عليالظاهر قاسملو توانسته است با زيركي، اين انشعاب را به صورتي دمكراتيك با رأي نمايندگان كنگرهي هشتم خنثي نمايد. ... عواملي كه در كنگره كنار زده شدهاند عبارتاند از: 1. ملاعبدالله حسنزاده معاون دبيركل. 2. ملا حسن رستگار عضو دفتر سياسي و مسئول كميسيون تشكيلات. 3. هاشم كريمي عضو دفتر سياسي. 4. فتاح كاويان عضو كميتهي مركزي و مسئول كميسيون تحقيق و ترجمه. 5. مصطفي شلماثي عضو كميتهي مركزي. 6. ابوبكر هدايتي عضو كميتهي مركزي. 7. جليل گاداني عضو كميتهي مركزي. 8. همايون اردلان عضو كميتهي مركزي. 9. ابوبكر راد مشاور كميتهي مركزي. 10. حسين مدني عضو كميتهي مركزي و مسئول آموزشگاه نظامي سياسي. 11. نبي قادري عضو كميتهي مركزي. 12. رحيم بغدادي مشاور كميتهي مركزي. 13. محمد حسنپور مشاور كميتهي مركزي و... كنار زدن اين عناصر توسط قاسملو و همفكرانش بيش از هر چيز مبين اين واقعيت است كه اين افراد در جريان كنگره و يا قبل از آن به نحوي در موضع مخالف قاسملو قرار گرفته بودند و بسياري از سياستهاي حزب را كه توسط وي اعمال ميشد قبول نداشتند.»[۹۵] قسمتي از تصميمات اتخاذشده در كنگرهي هشتم حزب شامل موارد زير است: 1. برقراري ارتباط و همكاري با نيروهاي مبارز عراقي و تركيه. 2. شركت زنان در عمليات نظامي به منظور اجراي طرح شركت زنان و دختران در حزب. 3. سفارشهاي اكيد به پيشمرگان براي خوشرفتاري با مردم و نفوذ هر چه بيشتر در بين تودهها. 4. برنامهريزي و اقدام براي آزادسازي منطقهيي در اطراف سردشت.[۹۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/12/25
- ↑ سند شماره 1652/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه فتح در عمليات والفجر10 (عليرضا ايزدي)، 24/12/1366تا 27/12/1366، ص 11.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 96؛ و ـ مأخذ 1، بخش سوم، صص 119 ـ 113.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 96؛ و ـ مأخذ 1، بخش سوم، صص 119 ـ 113.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، ص 1/91؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيكروش)، صص12 ـ 9.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 97 ـ 95.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، صص 56 ـ 54 و 131 ـ 130.
- ↑ سند شماره 1636/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 25/12/1366تا 30/12/1366، ص 18.
- ↑ سند شماره 1636/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 25/12/1366تا 30/12/1366، ص 18.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، ص 1/91؛ و ـ سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيكروش)، صص12 ـ 9.
- ↑ مأخذ 8، صص 21 ـ 19؛ و ـ مأخذ 1، بخش چهارم، صص 125 و 134.
- ↑ سند شماره 1652/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه فتح در عمليات والفجر10 (عليرضا ايزدي)، 24/12/1366تا 27/12/1366، ص 11.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، ص 98.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 96؛ و ـ مأخذ 1، بخش سوم، صص 119 ـ 113.
- ↑ همان، صص 11 و 15 ـ 14.
- ↑ سند شماره 1647/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه ثامنالائمه(ع) در عمليات والفجر10 (سيدعلي خاتمي)، 23/12/1366 تا 7/1/1367، صص 41 ـ 39.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 131.
- ↑ مأخذ 15، صص 43 ـ 41.
- ↑ سند شماره 1636/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتمالانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 25/12/1366تا 30/12/1366، ص 18.
- ↑ روزنامهي جمهوري اسلامي، 6/1/1367، ص 2.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 63.
- ↑ مأخذ 7، صص 6 ـ 1.
- ↑ مأخذ 8، صص 23 ـ 22.
- ↑ سند شماره 30299 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات قرارگاه مقدم نيروي زميني سپاه در جنوب كربلا، 26/12/1366، ص 1.
- ↑ سند شماره 327432 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از گردان اطلاعات 72 ثارالله(ع)، 30/12/1366، صص 9 ـ 1.
- ↑ سند شماره 30296 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات قرارگاه مقدم نيروي زميني سپاه در جنوب كربلا به معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه، 25/12/1366، صص 5 ـ 1.
- ↑ سند شماره 086470 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه يازدهم كردستان (اطلاعات) به ستاد مركزي سپاه كشوري (اطلاعات)، 26/12/1366، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 107525 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم (معاونت اطلاعات) به فرماندهي نيروي زميني سپاه (معاونت اطلاعات)، 26/12/1366، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، صص 167 ـ 164؛ و ـ مأخذ 8، ص 27.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، صص 1/95 و 96.
- ↑ مأخذ 1، بخش چهارم، صص 96 و 104.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، صص 56 ـ 54 و 131 ـ 130.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 131.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، صص 1/96، 2/98 و 3/98.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 98.
- ↑ مأخذ 8، صص 21 ـ 19؛ و ـ مأخذ 1، بخش چهارم، صص 125 و 134.
- ↑ مأخذ 31، بخش چهارم، ص 108.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، صص 99 ـ 94/20.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 52؛ و ـ مأخذ 15، ص 48.
- ↑ سند شماره 1639/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه نيروي زميني در عمليات والفجر10 و بيتالمقدس3 (اسدالله احمدي)، 9/12/1366 تا 28/12/1366، صص 106 و 109؛ و ـ مأخذ 15، صص 33 و 38.
- ↑ سند شماره 1647/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه ثامنالائمه(ع) در عمليات والفجر10 (سيدعلي خاتمي)، 23/12/1366 تا 7/1/1367، صص 41 ـ 39.
- ↑ سند شماره 677/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر5 نصر در عمليات بيتالمقدس3 (بشارت)، صص 36 ـ 35؛ و ـ سند شماره 674/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه نجف در عمليات بيتالمقدس3 (نادر نوروزشاد)، ص 111؛ و ـ سند شماره 1677/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات بيتالمقدس3 (نادر نوروزشاد و جواد زمانزاده)، 24/12/1366 تا 29/12/1366، ص 15.
- ↑ مأخذ 15، صص 43 ـ 41.
- ↑ مأخذ 40، بخش سوم، ص 14.
- ↑ مأخذ 40، بخش سوم، صص 25 ـ 18؛ و ـ مأخذ 40، بخش دوم، صص 113 ـ 111.
- ↑ سند شماره 151717 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات نيروي زميني سپاه به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 16/1/1367، صص 2 ـ 1.
- ↑ سند شماره 438684 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از شوراي امنيت كشور (دبيرخانه)، 9/1/1367، صص 4 ـ 1.
- ↑ مأخذ 1، بخش چهارم، ص 146.
- ↑ سند شماره 85189 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه يكم ثارالله(ع) به فرمانده كل سپاه، 21/12/1366، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 1، بخش چهارم، ص 148.
- ↑ سند شماره 86448 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا2 مركز فرماندهي به نزاجا (معاونت عمليات)، 25/12/1366.
- ↑ سند شماره 86018 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه(ع) به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 1/1/1367، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 46، صص 14 ـ 13، اروميه.
- ↑ مأخذ 46، ص 11، خرمآباد.
- ↑ سند شماره 200763 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزرات اطلاعات، شماره 785، 25/12/1366، ص 6.
- ↑ مأخذ 46، صص 12 ـ 11، اهواز.
- ↑ سند شماره 86553 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر فرماندهي سپاه ششم به دفتر روابط عمومي نيروي زميني سپاه، 29/12/1366.
- ↑ مأخذ 46، 12 ـ 11، اهواز.
- ↑ سند شماره 86450 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ژاجا (ر2) مركز فرماندهي به دفتر نخستوزير، 25/12/1366، سند تكبرگي.
- ↑ مأخذ 46، صص 11 ـ 10، اراك.
- ↑ سند شماره 85785 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر فرماندهي سپاه سوم قدس به روابط عمومي نيروي زميني سپاه، 27/12/1366؛ و ـ مأخذ 46، ص 10، همدان.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 363، 27/12/1366، تهران، ص 13.
- ↑ سند شماره 135175 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش وضعيت روزانه، ستاد مشترك ارتش، شماره 363، 26/12/1366، صص 6 ـ 5؛ و ـ مأخذ 46، صص 13 ـ 12، رشت.
- ↑ سند شماره 411814 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه مريوان به فرماندهي قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 27/12/1366، سند تكبرگي.
- ↑ سند شماره 86439 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه سوم قدس (اطلاعات) به ستاد سپاه مركزي كشوري (اطلاعات)، 25/12/1366، ص 2.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 63.
- ↑ سند شماره 421757 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه خوي به قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 25/12/1366، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 46، اروميه، ص 13.
- ↑ سند شماره 86019 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه(ع) به فرماندهي نيروي زميني، 1/1/1367، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 46، تهران، ص 14.
- ↑ سند شماره 86448 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سماجا2 مركز فرماندهي به نزاجا (معاونت عمليات)، 25/12/1366.
- ↑ سند شماره 157902 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه دوم نيروي دريايي سپاه به نيروي دريايي سپاه مركز فرماندهي، 25/12/1366، سند تكبرگي؛ و ـ مأخذ 59، صص 7 ـ 6، لندن.
- ↑ سند شماره 157900 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه دوم دريايي به نيروي دريايي سپاه (مركز فرماندهي)، 26/12/1366، سند تكبرگي.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 364، 28/12/1366، ص 34، دوبي.
- ↑ مأخذ 59، ص 21، توكيو.
- ↑ مأخذ 69، ص 35، توكيو.
- ↑ مأخذ 59، صص 20 ـ 19، لندن.
- ↑ مأخذ 46، ص 35، لندن.
- ↑ مأخذ 59، ص 15، بخش فارسي راديو بيبيسي.
- ↑ مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمهي محمدعلي خرمي، جلد 8، تهران: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، 1389، صص 114 ـ 113.
- ↑ مأخذ 59، ص 33، تهران.
- ↑ مأخذ 59، ص 30، آنكارا.
- ↑ مأخذ 59، صص 27 ـ 26، راديو اسرائيل.
- ↑ مأخذ 46، صص 36 ـ 35، بحرين؛ و ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 361، 25/12/1366، صص 34 ـ 33، منامه.
- ↑ مأخذ 79، بخش دوم.
- ↑ مأخذ 46، صص 36 ـ 35، بحرين.
- ↑ مأخذ 59، صص 28 ـ 27، كويت.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريهي گزارشهاي ويژه، شماره 1، 1/1/1367، صص 24 ـ 23.
- ↑ مأخذ 59، صص 36 ـ 35، پاريس.
- ↑ مأخذ 46، ص 46، توكيو.
- ↑ مأخذ 46، صص 50 ـ 49، رم.
- ↑ سند شماره 137044 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از معاونت اطلاعات ستاد كل به فرماندهي نيروي زميني سپاه، 25/12/1366، سند تكبرگي و ـ مأخذ 59، ص 37، لندن.
- ↑ سند شماره 321829 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد منطقه8 ثامنالائمه(ع) (اطلاعات) به كليهي پايگاههاي تابعه (اطلاعات)، 28/1/1367، ص 1؛ و ـ سند شماره 173040 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: بولتن ويژه واحد اطلاعات قرارگاه رمضان، 25/12/1366.
- ↑ سند شماره 421746 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه پيرانشهر (اطلاعات) به قرارگاه حمزه(ع) (اطلاعات)، 25/12/1366.
- ↑ سند شماره 86510 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه يازدهم كردستان طرح و عمليات به نيروي زميني سپاه معاونت عمليات، 27/12/1366.
- ↑ سند شماره 411803 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه بوكان (اطلاعات) به قرارگاه حمزه(ع) (اطلاعات)، 27/12/1366، سند تكبرگي؛ و ـ سند شماره 85946 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي قرارگاه حمزه(ع) به فرماندهي نيروي زميني، 3/1/1367، ص 1.
- ↑ مأخذ 46، ص 45، رم.
- ↑ سند شماره 26/پ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: (قرارگاه نجف، 16/12/1366، 29018)؛ و ـ مأخذ 40، بخش دوم، ص 2.
- ↑ سند شماره 1676/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچهي ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات بيتالمقدس3 (نادر نوروزشاد و جواد زمانزاده)، 17/12/1366 تا 24/12/1366، صص 19 ـ 16.
- ↑ مأخذ 1، بخش اول، ص 97 ـ 95.
- ↑ مأخذ 1، بخش سوم، صص 1/95 و 96.