1364.05.01

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.01
نام‌های دیگر یک مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.01
تاریخ میلادی 23 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 4 ذیقعده 1405



گزارش- 376

امروز سپاه عمليات محدود ديگري را با نام "قدس4" در درياچة " ام‌النعاج" واقع در هور، آغاز كرد كه به جز در بخش كوچكي از اهداف تعيين شده، با موفقيت به انجام رسيد. يادآوري مي‌شود هنگامي كه عمليات "قدس1" در شرف انجام بود، در جلسة فرماندهي قرارگاه خاتم اجراي عمليات محدود در اين منطقه، تصويب شد و تيپ بدر با توجه به شناسايي و اطلاعاتي كه تا اين زمان كسب كرده‏بود، كار تكميل شناسايي و احراز آمادگي براي انجام دادن عمليات را آغاز كرد. در اين حال وقايعي سبب شد تا موقعيت مناسبي نصيب نيروهاي اسلام بشود: يكي اين‌كه بر اثر توفان شديد و بي‏سابقه، تهل‌ها كنار رفتند و "شط‌الدوب" به درياچة ام‌النعاج وصل شد. واقعه دوم اين بود كه يك ستوان دوم عراقي كه فرمانده يكي از دسته‌هاي گردان5 از تيپ117 بود، به همراه دو سرباز هنگام شناسايي مواضع دشمن در ام‌النعاج، اسير شدند. افسران مجاهد عراقي تيپ بدر از افسر اسير اطلاعات مهمي كسب كردند. وي وضعيت تيپ117 و پاسگاه‌هاي درياچة ام‌النعاج را دقيقاً تشريح كرد و تيپ بدر به وضعيت درياچه كاملاً آشنا شد. درياچة ام‌النعاج در شمال غربي هورالهويزه و جنوب شرقي "عماره" قرار دارد و طبق آنچه عشاير گفته‌اند، عمقي متفاوت(8 ، 10، 15، 40 متر) دارد. آب درياچه از رودخانه‌هاي ايران است كه به وسيلة آب‏راه‌هاي متفاوت وارد آن مي‌شود. درياچه و آب‏راه‌هاي منتهي به آن، تهل‌هاي فراواني دارد. در شرق درياچه، تهل‌ها بيش‏تر متحرك‏اند و مسير حركت‏شان شرقي - غربي است و بسته به وضعيت باد، در هر دو قسمت حركت مي‌كنند و گاهي جلو آب‏راه‌هايي را كه به درياچه وصل مي‌شود، مي‌گيرند. پيش از جنگ، عده‌اي از عشاير در اين درياچه زندگي مي‌كردند. اين‏ها روي تهل‌هاي ثابت، "حباشه" مي‏ساختند و مي‌ماندند. غذاي‏شان ماهي و نان درست شده از آرد برنج بود و عمدة امرار معاش‏شان هم از فروش ماهي‌هاي درياچه و ني‌ها به كارخانه‌ها جهت ساختن حصير و كاغذ، تأمين مي‏شد. تيپ بدر با استعداد چهار گردان، بعد از عمليات بدر در اين منطقه پدافند كرد. طول اين خط پدافند، بين 12 تا 14 كيلومتر و شامل كمين‌ها و پاسگاه‌هاي متعدد بود. تعداد نيروهاي هر گردان متغير بود و تعدادشان بستگي به نياز منطقه در كمين‌ها و پاسگاه‌ها داشت. كار شناسايي براي عمليات، به وسيلة اطلاعات عمليات تيپ كه متشكل از نيروهاي مجاهد عراقي، عشاير هور و تعد‌ادي از نيروهاي سپاه بود، از اوايل تيرماه (يك ماه قبل از عمليات) در دو محور غربي و شرقي شروع شد. شناسايي‌ها عمدتاً هنگام غروب آفتاب آغاز مي‌شد و نيروهاي شناسايي بعضي اوقات دو شب در منطقه مي‌ماندند. روي هم رفته در محور غربي ده‏ها بار و در محور شرقي پنج تا شش بار مواضع دشمن شناسايي شد. سازمان رزم تيپ بدر در اين عمليات عبارت بود از: گردان شهيد بهشتي به استعداد 90 تن؛ گردان انصارالحسين به استعداد 70 تن؛ گردان شهيد دستغيب به استعداد دو گروهان (يك گروهان در احتياط)؛ گردان شهيد صدر به استعداد100 تن به علاوة يك گروهان در احتياط. بر اساس طرح، منطقة عملياتي به دو محور شرق و غرب تقسيم گرديد: هدف‌هاي محور غربي عبارت بود از پنج كمين عشاير در داخل سيسون؛ دو پاسگاه ارتشي دو طرف دهنة سيسون؛ پاسگاه فرماندهي دشمن كه درست در وسط دو پاسگاه پيشين و با مقداري فاصله در درياچه قرار داشت؛ پاسگاه بالاي دهنة قاچاقچي. در محور شرقي هدف‏هايي در ام‌الطيره بود شامل دو پاسگاه دشمن و كمين‌هاي ام‌تاوه - خسرسوده و پاسگاه خسرسوده. مانور تصرف پاسگاه‌ها به اين ترتيب بود كه يك تيم غواص مجهز به كلاشينكوف، نارنجك دستي، تفنگ نارنجك‏انداز و كلت منور (به رنگ‏هاي سبز و قرمز)، مي‏بايست در سكوت و با غافل‏گيري به پاسگاه‌ها حمله مي‏كرد.

براي اطلاع نيروهاي پشتيباني ـ كه سوار بر قايق و مجهز به دوشكا و تيربار سبك بودند - از چگونگي اوضاع جهت انجام دادن اقدام مناسب، قرار بود در صورت سقوط پاسگاه، گلولة منور سبز و در صورت عدم موفقيت و مقاومت دشمن، گلولة منور قرمز شليك شود و نيروهاي عمل‏كننده (غواص) با گرفتن جان‏پناه مناسب (زمين يا آب)، منتظر كمك نيروهاي پشتيبان بمانند. نيروهاي پشتيباني مي‏بايست با موتور خاموش و به وسيلة پارو تا محل معيني جلو مي‌رفتند و در ساعت معين با شنيدن صداي اولين شليك، با موتور روشن و به آهستگي به سمت هدف مي‏راندند تا با ديدن نشانة سبز يا قرمز، يكي از اين دو مأموريت را انجام بدهند: در صورت ديدن منور سبز، مأموريت، پاك‏سازي ني‏زار اطراف پاسگاه بود و مي‏بايست يك قايق تا 150 متر جلوتر از پاسگاه مي‏رفت و تا پايان مأموريت، تأمين را عهده‌دار مي‏شد، نيروهاي پشتيباني بعد از پاك‏سازي، مي‏بايست درميان ني‌ها با فاصله‌اي معين از پاسگاه، كمين مي‏كردند، سپس مستقر مي‏شدند. در وضعيت دوم، نيروها مي‏بايست با اجراي آتش به روي پاسگاه، به سرعت به آن نزديك مي‌شدند و به تهل آن مي‌چسبيدند و در تصرف پاسگاه كمك مي‏كردند. پس از سقوط پاسگاه، مأموريت به همان صورت اول، ادامه مي‏يافت. يادآوري مي‌شود كه براي تصرف هر پاسگاه، نيروي غواص و پشتيبان، جداگانه سازمان‌دهي شده‏بودند. همچنين براي برخي نقاط جناح عمليات نيز نيروي جداگانه سازمان‌دهي شده‏بود. جهت گم‏راه كردن دشمن نيز تدبيري به كار گرفته شد: مي‏بايست نيروهايي با چهار تا پنج قايق از آخرين پاسگاه خودي حركت مي‏كردند و هم‏زمان با شروع درگيري، با اجراي آتش شديد روي پاسگاه‌هاي دشمن در نهروان و نهرالصوه، يك عمل ايذايي انجام مي‏دادند و دشمن را از درك محور اصلي حمله، منحرف مي‏ساختند. به‌طور كلي در هر دو محور شرقي و غربي، ايجاد كمين در ميان ني‌ها براي استقرار خودي در درياچه، به وسيلة قايق‌ها و بلم‌ها بوده‏است تا در فرصت مناسب بعدي، يونوليت‌ها براي ساختن كمين آورده شود. برادر "بهمئي"مسئول طرح عمليات تيپ9 بدر مسئول هدايت عمليات در محور شرقي و برادر "دقايقي" فرمانده تيپ بدر‏، همين مسئوليت را در محور غربي به عهده داشتند. البته فرمانده تيپ، با محور شرقي نيز در ارتباط بود، اما عمده توانش را در محور غربي مي‏بايست به‏كار مي‏برد. قطع ارتباط چند ساعتة غواص‌ها با نيروي پشتيباني قبل از شروع عمليات، يعني از هنگامي كه در آب فرو مي‌رفتند و از قايق‌ها جدا مي‌شدند تا زماني كه كلت منور شليك مي‌شد، براي تيپ به‌عنوان يك مسئله مطرح بود كه مي‏بايست حل مي‌شد. در اين مدت در صورتي كه اتفاقي براي نيروهاي غواص مي‏افتاد، خودشان مي‏بايست آن را رفع مي‏كردند، بدون هيچ امكان كمكي از نيروهاي پشتيباني. گفتني است كه ابتدا تصميم گرفته شد كه بي‌سيم ضد آب درست شود، اما متأسفانه انجام نشد. در هر حال مسئولان تيم‌هاي غواص آخرين هماهنگي‌هاي لازم را انجام دادند. زمان رسيدن به هدف از نقطة رهايي، به وسيله مسئولان تيم‌ها تخمين زده شد و برادر " اسماعيل دقايقي" (فرمانده تيپ بدر) دو ساعت به زمان‌هاي پيش‌بيني شده مي‏افزود تا در صورت پيش آمدن حادثه‌اي، زمان عمليات عقب نيفتد و همگي سر ساعت برسند. ساعت24 به‌عنوان زمان شروع درگيري براي هر دو محور تعيين شده‏بود. حدود ساعت سه تا پنج بعدازظهر امروز نيروها در محل مأموريت خويش از آخرين كمين‌هاي خودي جدا شدند. طبق طرح مانور، هر گروه از غواصان و سپس قايق سواران، جداگانه به سمت هدف‌هاي تعيين شده به راه افتادند تا در زمان معين و طبق برنامه، درگيري را آغاز كنند. در عمل، در همة محورها عمليات با موفقيت و با سرعت فوق‏العاده‌اي همراه بود، مگر در پاسگاه " ام‌الطيره" در محور شرقي كه با مقاومت دشمن و مجروح شدن مسئول تيم تك‏ور، نيروهاي خودي بنا به دستور، عقب ‏آمده‏اند و منتظر فرصت ديگري هستند.[۱]

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 ضميمه دارد؛ ضميمه دوم گزارش 376 : فريب دشمن و قطع آتش در عمليات "قدس4"، ص495.

فرمانده تيپ 9 بدر (اسماعيل دقايقي) در منطقه عملياتي قدس4

گزارش- 377

مطابق گزارش‌هاي نوبه‌اي قرارگاه خاتم، امروز نيروهاي خودي [از تيپ3 لشكر88 ارتش] موفق شده‏اند يك پست استراق سمع (شنود) در تپة 402 واقع در منطقة عمومي سومار را كه دشمن در تاريخ 20/4/1364 به اشغال خود درآورده بود، باز پس بگيرند.[۲] تيپ40 سراب (ارتش) نيز در عملياتي در ارتفاعات "گيسكه" توانسته قسمتي از اين ارتفاعات را كه عراق ده روز پيش اشغال كرده‏بود، بازپس گيرد. در اين عمليات شش اسير عراقي - كه دو نفر از آن‏ها افسر هستند - به عقب تخليه شده‌اند.[۳]

گزارش- 378

امروز به يك مركز بسيج و اعزام نيرو به جبهه در خيابان "آذربايجان" تهران حمله شد و با پرتاب نارنجك قسمتي از اين مركز ويران گرديد و تعدادي از نيروهاي مستقر در آن نيز شهيد يا مجروح شدند.[۴] به گزارش سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، مهاجمان از سازمان مجاهدين خلق بوده‏اند.[۵] اين حمله در ادامة تلاش‌هاي سازمان مزبور است كه به‏رغم تماشاچي بودن، براي نشان دادن توانايي تأثيرگذاري در جنگ به زيان ايران و به نفع عراق، به‌شدت به تبليغ و اقدامات تبليغي پرداخته است.

گزارش- 379

اخيراً عراق در مناطق جنگي غرب كشور به تقويت و تشديد جنگ رواني عليه جمهوري‌اسلامي پرداخته است؛ در اين خصوص به‏تازگي يك فرستندة راديويي قوي تأسيس كرده‏است. اين فرستنده - كه كار آن از اوايل تيرماه شروع شده‏است - به زبان فارسي از عراق برنامه پخش مي‌كند و منطقة غرب ايران را پوشش مي‌دهد. صداي اين راديو در باختران به خوبي و حتي قوي‌تر از صداي جمهوري اسلامي قابل دريافت است. برنامه‌هاي اين فرستنده علاوه بر پيام‌هاي تهديدآميز يا تحريك كننده، شامل پخش ترانه‌هاي رايج در حكومت گذشته، سخن‏راني‌هاي شيخ "علي تهراني" و مصاحبه با اسيران ايراني مي‌باشد.[۶]

گزارش- 380

روزنامة اطلاعات در طول ماه رمضان گذشته و در چندين جلسه، مصاحبه‏اي مفصل با آقاي رئيس‏جمهور (آيت‌الله خامنه‌اي) انجام داده كه امروز آن را چاپ كرده‏است. در اين مصاحبه، مسائل داخلي و به‌خصوص مرحلة جديد سياست خارجي جمهوري‌ اسلامي، يعني برقراري روابط در سطح نظام بين‌المللي و منطقه‌اي، مورد بحث و گفت‏وگو قرار گرفت. نمايندة روزنامة اطلاعات در مورد آيندة جنگ و روابط ايران با كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس، نظر رئيس‏جمهوري را پرسيد و ايشان در پاسخ چنين گفت: «سياست كلي جمهوري‌اسلامي در ايجاد ارتباط با كشورهاي همساية مسلمان و كشورهاي جهان سوم و حتي همة كشورهاي جهان به‌جز رژيم‌هايي از قبيل امريكا، اسرائيل و افريقاي جنوبي و امثال آن‏ها - كه دليل خاص مانع از ارتباط ما با آن‏ها است - بارها اعلام شده است و از شخص حضرت امام گرفته تا بقية مسئولين، همه، اين سياست را اعلام كرده‌اند. ما بنا بر قطع روابط يا ضعيف كردن روابط سياسي با كشورهاي ديگر را نداريم، مگر در مورد استثنايي. هميشه حضرت امام در اين مورد توصيه كرده‌اند، به‌خصوص در مورد كشورهاي همسايه. حضرت آيت‌الله العظمي منتظري همواره توصيه‌هاي مؤكدي به همة ما كرده‌اند كه بايد سعي كنيم با اين كشورها روابط‏مان را صميمانه كنيم و اين توهم غلط كه جمهوري‌ اسلامي سر جنگ با همه دارد را از ذهن آن‏ها خارج سازيم. تشخيص خود ما هم همين است و مسئولين كشور هم‏ اين را تأييد كرده‌اند. در حال حاضر انقلاب اسلامي به خاطر عدم تبيين نقطه‏نظراتش در مواردي، شناخته نشده است. چنانچه بتوانيم به كشورهاي همسايه‌مان اين معنا را درست تفهيم كنيم كه حراست از منطقة خليج‌فارس اين منطقة حساس و استراتژيك - به عهدة خود ما كشورهاي پيرامون خليج است؛ يا اگر بتوانيم تفهيم كنيم كه بايد در مقابل خطر بزرگي كه اسلام و تمامي كشورهاي اسلامي و وحدت آن‏ها را تهديد مي‌كند، نيروهاي‏مان را حتي‌المقدور هماهنگ و بسيج كنيم و به دنبال آن، مسئله خطر صهيونيست‏ها و رژيم صهيونيستي را به‌عنوان يك خطر اصلي، به‌طور جدي براي جهان اسلام مطرح سازيم، طبعاً امتياز زيادي به دست آورده‌ايم.» اطلاعات: «عده‌اي تصور مي‌كنند مسئولين ايران به هيچ وجه از راه‏هاي سياسي و ديپلماسي وارد عمل نمي‌شوند و اگر حكام منطقه هم بپذيرند كه رژيم عراق بايد عوض شود، باز هم ايران قبول نمي‌كند و بر شعار "جنگ، جنگ تا پيروزي" ادامه مي‌دهد.» رئيس جمهور: «امروزه هيچ جنگ نظامي‌يي نيست كه تلاش سياسي‏يي در كنارش نباشد و به آن كمك نكند؛ ما هم از آغاز جنگ تحميلي تاكنون، تلاش‌هاي سياسي‌مان در كنار تلاش‌هاي نظامي وجود داشته و دارد و به مقاصد مختلف ‏- از جمله همين كه شما در سؤال‏تان به آن اشاره داشتيد - رفت و آمدهاي فراواني انجام شده‏است كه همه از آن مطلع‏اند و بر همه روشن است. اما نكته‌اي كه وجود دارد، اين است كه يك تحليل غلطي پس از انقلاب اسلامي در منطقه حاكم شد و آن اين بود كه "انقلاب، ايران را آسيب‌پذير ساخته است." همين تحليل، يكي از عوامل اصلي بود كه موجب شد حملة نظامي عراق به ايران انجام بگيرد. اين تحليل اگرچه در طول اين چند سال جنگ به دليل مقاومت شجاعانة رزمندگان اسلام، قوت و صحت خود را از دست داد، ولي هنوز تا حدودي باقي است و به كلي از بين نرفته است، لذا ما در گفت‏وگوهاي سياسي، آن وقت داراي موقعيت برتر هستيم كه در جنگ، مشت قويِ كوبنده‌اي را نشان دهيم. جنگ براي خود داراي يك مضمون سياسي است؛ جنگ براي ما حاكي از يكپارچگي ملت است؛ اكنون دشمنان ما دارند سرمايه‌گذاري مي‌كنند، پول خرج مي‌كنند كه بتوانند جنگ را منشأ آثار سياسي ضد نظام اسلامي بكنند، مثل خيلي از جاهاي ديگر، اما نمي‌توانند. جنگ به معناي ثبات و رسوخ نظام اسلامي در سرزمين اين كشور است؛ جنگ، حاكي از آن است كه نظام جمهوري‌اسلامي آسيب‌پذير و متزلزل نيست؛ پس مي‌بينيم كه جنگ مفهوم سياسي بسيار قوي با خود دارد. هرگاه ما توانسته‌ايم در صحنه‌هاي نبرد، قدرتي از خود نشان دهيم، در مذاكرات سياسي و ارتباطات ديپلماسي هم توانسته‌ايم نظرات و ديدگاه‌هاي خودمان را با قدرت مطرح كنيم. لذا اين طور نيست كه مسئولين جمهوري‌ اسلامي به كار سياسي در كنار جنگ نپرداخته‌اند، بلكه پرداخته‌ايم و حجم آن هم بسيار بالا و خوب بوده‏است، ولي با اين حال، معتقد بوده و هستيم كه برد و توان يك حركت سياسي، تابع قدرت نظامي و اثبات توانايي رزمي بوده‏است و اين فقط در جبهه امكان‏پذير است.» اطلاعات: «از يك طرف در برخوردها و مذاكرات سياسي و ديپلماسي مي‌گوييم: "ايران جنگ نمي‌خواست." و يا: "در امور داخلي هيچ كشوري دخالت نخواهيم كرد." و از طرفي هم گاهي در سخن‏راني‌ها، مسئله كمك به نهضت‌هاي مردمي جهان، لزوم پيروزي اسلام و انقلاب اسلامي در سطح جهان و قيام و نهضت ملت‌هاي تحت ستم و برقراري حكومت اسلامي مطرح مي‌شود.» رئيس‏جمهور: «مشكلي كه شما فرموديد، شايد خود همين احساس و انگيزه‌اي كه در سؤال شما وجود داشت، اين سخن‏گويان را به تدريج به اين سمت بكشاند؛ يعني وقتي مثلاً كلمة "صدور انقلاب" بد معني مي‌شود و نمي‌تواند آن چيزي را كه در ذهن آن‏هاست منعكس كند، آن‏ها كلمه‌اي را پيدا كنند كه بتواند بيّن آن معني باشد، فرضاً "صدور ارزش‌هاي انقلاب."» اطلاعات: «سال گذشته وزير خارجة آلمان غربي به ايران سفر كرد و در بازگشت به غرب، خطاب به كشورهاي غربي از آن‏ها خواست كه نسبت به روابط با ايران تجديد نظر كنند؛ همچنين چندي پيش كاردار فرانسه در تهران خواستار بهبود روابط دو كشور شد؛ اخيراً نيز مشابه همين تغييرات در سطح روابط كشور ايران و شوروي ديده شده‏است؛ حضرت عالي گرايش اين كشورها به بهبود روابط با ايران را ناشي از چه عواملي مي‌دانيد و اين روند در حال حاضر در چه مرحله‌اي قرار دارد؟» رئيس‌جمهور: «ما بايد بكوشيم كه اين روند پيش برود، روند اعتراف به وجود جامعة اسلامي؛ ما براي آن سرمايه‌گذاري كرده‌ايم و اين هم نتايج آن است. هرچه اين نظام بيش‏تر باقي بماند و هرچه كه بيش‏تر به پيش برود، هرچه كه قابليت خودش را براي باقي‏ماندن بيش‏تر ثابت كند، جدي بودن او بيش‏تر واضح مي‌شود و لذا كساني كه حاضر نبودند آن را جدي تلقي كنند، حالا بايد اعتراف كنند و آن را جدي بگيرند؛ امروز دنيا مجبور است ما را جدي بگيرد. نقش ما، نقش تعيين‏كننده‌اي است، هم در وضع ملت‌ها، هم در معادلات سياسي جهان و هم در جغرافياي سياسي عالم، ما مؤثر هستيم. خليج‌فارس يك نقطة مهم ظهور حساسيت ما است؛ كل منطقة خاورميانه و مخصوصاً صف مقدم مبارزه با صهيونيست‌ها، يكي ديگر از مناطقي است كه حضور و ظهور ما در آن‏جا كاملاً آشكار است. مسئله نفت، مسئله ديگري است كه ما در آن تعيين‏كننده هستيم و مسائل گوناگون ديگر.» اطلاعات: «يك كشور نمي‌تواند به دور خود حصار بكشد و از طرف ديگر هم، ما در آرمان‏ها و اصول خودمان به‌طور قاطع و جدي سياست "نه شرقي، نه غربي" را مطرح كرده‌ايم؛ آيا اين خطر وجود نخواهد داشت كه ما در تشخيص مرزهاي اين دو مسئله اشتباه كنيم؟ يعني از يك سو لزوم برقراري و گسترش ارتباط با كشورهاي جهان مطرح است و از سوي ديگر، لزوم وفاداري كامل به اصل اساسي "نه شرقي، نه غربي."» رئيس‏جمهور: «آن اشتباه در صورتي پيش خواهد آمد كه مفهوم "نه شرقي و نه غربي" درست درك نشده باشد و رابطة سالمي كه بايستي با اصل "نه شرقي و نه غربي" معارضه‌اي نداشته باشد، درست تشخيص داده نشده باشد. معناي شعار "نه شرقي و نه غربي"، عدم رابطه با شرق و غرب نيست؛ عدم وابستگي به شرق و غرب است. آسان‏ترين صحنة استقلال ما، صحنة سياسي است كه در اين زمينه خود انقلاب بزرگ‏ترين كمك را به ما كرده‏است. اين ارتباطات ديپلماسي مؤيد استقلال ما هستند، نه معارض آن. مشكل ما بيش‏تر در عرصة اقتصادي و فرهنگي است؛ همچنان كه مي‌بينيد و بايد تلاش كنيم آن‏ها را به شكل لازمي تأمين كنيم. البته در زمينة فرهنگي كافي است كه به خودمان برگرديم [...] اگر خطري باشد كه ما را تهديد كند، براي وابستگي و نقض نه شرقي و نه غربي، مسئله اقتصاد است. ما اگر نتوانيم در درون خودمان، نيازهاي اقتصادي خودمان را برآورده كنيم، در درازمدت آن خطر جدي خواهد بود. استقلال اقتصادي چيزي است كه با شعار و تبليغ به هيچ وجه به دست نمي‌آيد، مثل سياست نيست كه يكي از اركانش زبان است؛ همين كه شما چيزي را بگوييد، خود اين يكي از عناصر تعيين‏كنندة سياست خواهد بود. اجزاي سياسي را خودمان عوض مي‌كنيم به سود و يا به زيان شما، در حالي كه كه اقتصاد اين طور نيست؛ در مورد اقتصاد، برنامه‌ريزي، مصلحت‏انديشي‌هاي ناشي از پختگي و تبحر و تلاش همه‏جانبه و استفاده از تمامي امكانات، مورد نياز است و تا اين مقدمات فراهم نشود، خطر وابستگي وجود خواهد داشت. امروز قدرت و هيمنة انقلاب توانسته علي‏رغم وجود وابستگي اقتصادي، استقلال سياسي را درست كند؛ اين قدرت ما مسئولين نيست، قدرت انقلاب است. پس من وجود خطر را تأييد مي‌كنم اما اين‌كه اين خطر با ارتباطات سياسي حاصل و جدي مي‌شود را تأييد نمي‌كنم و معتقدم كه با عدم معالجة صحيح اقتصادي، آن خطر وجود خواهد داشت.» اطلاعات: «همان طور كه فرموديد، از اول انقلاب تاكنون تلاش‌هاي زيادي در زمينة اقتصاد انجام گرفته، [ولي] هنوز مسائل ناگوار و بحث انگيزي وجود دارد، يكي از اين مسائل درمورد اصطلاح "عدالت اجتماعي" است، به خصوص بعد از آن پيامي كه امام به مجلس داشتند و تأكيد مشخصي روي اين مسئله داشتند؛ در اين زمينه چه نظرياتي داريد؟» رئيس‏جمهور: «در اين مملكت اگر ما نتوانيم توليد و مصرف را كنترل كنيم - به معناي خاص توليد - يعني از مصارف زائد و تشريفاتي و غير ضروري پرهيز بشود و برويم به سمت مصرف كم و توليد زياد، مشاركت و همكاري عمومي مردم و به كارانداختن انواع سرمايه‌هاي پولي از قبيل سرمايه‌هاي بخش خصوصي، سرمايه‌هاي علمي و تخصصي، به‌خصوص سرمايه‌هاي مربوط به برنامه‌ريزي و تعيين اولويت‌ها در زمينة اقتصادي و توليدي، كه اولويت‌ها در مملكت چيست؛ تا به اين سمت نرويم، مسئله قابل علاج نخواهد بود. همان طور كه قبلاً گفته شد و روشن است، ما وارث يك اقتصاد به شدت بيمار و معيوب هستيم. [...] سيستم بد بوده، مبنا خراب بوده و آن مبنا به ما به ارث رسيده و بايد آن را درست كنيم. البته تلاش‌هاي زيادي شده‏است، ولي هنوز تا رسيدن به هدف خيلي فاصله داريم. عواملي كه تا حالا يك مقداري مانع از اين شده‌اند كه اين تلاش‌ها به نتايج مطلوب و مورد نظر برسند، در درجة اول، جنگ است. نمي‌توان جنگ را ناديده گرفت؛ جنگ، هم پول و هم نيروي انساني و همت را به خود مصروف مي‌كند. همت مسئولين، يك سرماية انقلاب است كه بايستي آن را در جايي صرف كنند، خوب اگر اين حادثه (جنگ) نباشد، همت در جاي ديگري به نفع جامعه صرف خواهد شد. بنابراين، جنگ، عامل مهمي است و از سوي ديگر، ضعف برنامه‌ريزي در كار مسائل اقتصادي مؤثر است.»[۷]

گزارش- 381

امروز عده‌اي از نمايندگان مجلس در قالب يك طرح قانوني پيشنهاد كردند كه معافيت مطروحه در مادة 45 قانون نظام وظيفة عمومي مصوب 29/3/1363 كه بر اساس آن، يكي از افراد خانوادة شهيد داده، از خدمت سربازي معاف مي‌شود، شامل خانواده‌هاي جانباز، اسير و مفقودالاثر نيز بشود. در جلسة علني امروز مجلس شوراي اسلامي، قيد يك فوريت اين طرح، تصويب شد.[۸]

گزارش- 382

در چارچوب تلاش‌هاي سياسي حاكمان عراق براي تأثيرگذاري مثبت در افكار عمومي جهان به‏وسيلة تبليغ صلح‌طلبي و تظاهر به مسالمت‌جويي، به‌منظور فراهم ساختن زمينة هرچه مناسب‏تر جهت جلب توجه بيش از پيش حاميان جهاني خود و تسهيل حركت دولت‌هاي غربي در مسلح كردن هرچه بيش‏تر ارتش عراق، امروز به گزارش خبرگزاري كويت، "نزار حمدون" سفير عراق در امريكا، از جوامع بين‌المللي درخواست كرده كه براي توقف جريان صدور تسليحات و قطعات يدكي نظامي به ايران، بكوشند تا بدين ترتيب، ايران يك روش مسالمت‌آميز را براي خاتمه دادن به جنگ با عراق، بپذيرد. اين خبرگزاري سپس افزوده است: «وي با اشاره به اين‌كه خاتمة جنگ به عمر آيت‌الله "خميني" رهبر معنوي ايران، بستگي دارد، گفت اقدام مزبور روند جنگ را كاهش مي‌دهد، اما موجب خاتمة آن نمي‌شود. وي تأكيد كرد عراق براي مذاكرات صلح با ايران، هيچ‌گونه شرط اوليه‌اي ندارد و در سياست داخلي ايران نيز مداخله نمي‌كند، در صورتي كه اين كار به برقراري صلح در منطقه منجر شود.» همچنين در چارچوب سياست عراق براي جلب توجه محافل ذي نفوذ عمدتاً صهيونيستي - امريكايي، نزار حمدون دربارة موضع عراق در برابر مصر و معاهدة صلح با اسرائيل، گفته‏است كه عراق در خط مقدم مقابله با اسرائيل قرار نداشته و خود را در مقام مخالفت با مصر و اردن قرار نمي‌دهد. وي افزوده: «ما از مصر و اردن حمايت مي‌كنيم، ما حتي اگر سوري‌ها به ساير كشورهاي عربي كه در روند صلح دخالت دارند، بپيوندند، از آن‏ها هم حمايت مي‌كنيم؛ ما مايليم تا صلح در منطقه گسترش يابد.»[۹] در خصوص "صلح‌طلبي" حكومت عراق، سفير اين كشور در پاكستان نيز اعلام كرده‏است: «عراق از تلاش‌هاي كميتة صلح اسلامي در مورد جنگ تحميلي، مشروط بر اين‌كه هدف اين تلاش‌ها ايجاد صلح و پايان دادن جنگ به‌طور آبرومندانه باشد، استقبال خواهد كرد.» وي در ادامة گفت‏وگو با روزنامة ‏"جنگ" چاپ پاكستان، تأكيد كرده كه عراق ضعيف نيست و فقط جهت رفاه مردم خويش، خواهان پايان جنگ مي‌باشد. وي همچنين گفته‏است: «به تمام ملت عراق آموزش نظامي داده شده كه در نتيجة آن، هر مرد و زن عراقي مي‌تواند مدرن‌ترين سلاح را به كار ببرد و در حال حاضر نفرات [نيروهاي] مردمي عراق از يك ميليون گذشته است و اكثر آن‏ها در جبهه‌هاي مختلف سرگرم نبرد هستند.»[۱۰]

گزارش- 383

بهبود روابط ايران با كشورهاي امريكا و فرانسه، بدون آن‏كه در جنگ يا مسائل مالي ذي‌حق، توجهي به حقوق ايران بشود، از جمله توقعاتي است كه در اظهارات شخصيت‌هاي سياسي اين دو كشور نهفته است: "جيمي كارتر" رئيس‏جمهوري سابق امريكا، در جريان گفت‏وگو با مقام‌هاي تركيه، خواستار ميانجي‏گري آنكارا براي عادي‏سازي روابط تهران با واشنگتن شده است. كارتر در مدت اقامت خود در تركيه و ديدار با رئيس‏جمهوري و نخست‏وزير اين كشور، گفته كه تركيه تنها كشوري است كه مي‌تواند روابط بين تهران و واشنگتن را به حالت عادي برگرداند.[۱۱] در اين حال، وزير خارجة امريكا در يك كنفرانس مطبوعاتي در كاخ سفيد، اعلام كرده‏است: «ما [ايالات متحدة امريكا] بعيد است كه بتوانيم براي پايان جنگ اقداماتي انجام دهيم، اگرچه مي‌كوشيم برخي تدابير را اتخاذ كنيم.»[۱۲] از سوي ديگر، روزنامة كويتي " القبس" به نقل از منابع قابل اعتماد خود در پاريس، نوشته‏است: «دولت فرانسه به بهبود روابط با ايران مايل مي‌باشد و اين نمايان‏گر اين مطلب است كه علي‏رغم دو دلي‌هاي دولت فرانسه، موضوع سفر "رولان دوما" وزير خارجة فرانسه به تهران، ممكن است به‌طور جدي مطرح شود. دو دلي دولت فرانسه ناشي از اين مطلب است كه مقامات فرانسه از اين وحشت دارند كه سفر دوما به تهران به‌عنوان تغيير موضع فرانسه در قبال جنگ خليج‌[فارس] و عدم حمايت از عراق تلقي شود و از سوي ديگر، دولت فرانسه مايل است مطمئن شود كه اين سفر حتماً به بهبود روابط با ايران منجر خواهد شد و اين مي‌تواند به آزادي چهار گروگان فرانسوي در بيروت كمك كند.»[۱۳] القبس سپس افزوده است: «يك هيئت بلندپاية ايراني در حدود سه هفته پيش براي گفت‏وگو با مقامات رسمي فرانسه دربارة چگونگي بهبود روابط دوجانبه و حل و فصل مشكلات مالي بين دو كشور، از پاريس ديدن كرده‏است [...] هدف اصلي هيئت ايراني از سفر به پاريس، حل‌وفصل نهايي مشكل مالي موجود بين ايران و فرانسه بوده‏است كه از زمان پيروزي انقلاب ايران در سال 1979 تاكنون وجود داشته‏است.»[۱۴] در عين حال خبرگزاري كويت از پاريس گزارش داد كه وزارت خارجة فرانسه امروز در واكنشي ملايم، برخي گزارش‏هاي خارجي و محلي را مبني‏بر اين‏كه "رولان دوما" وزير خارجة فرانسه، در‏صدد است براي بهبود روابط بين تهران و پاريس در آيندة نزديك از تهران ديدن كند، تكذيب كرده‏است.[۱۵]  ضميمة اول گزارش 376: نگاهي به تيپ بدر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بعد از پايان عمليات "قدس‏4" بي‏درنگ گزارشي در‌بارة آن براي فرمانده كل سپاه تهيه و ارسال كرد. در اين گزارش، در خصوص نيروهاي عمل‏كننده به‌عنوان يكي از ويژگي‌هاي مهم اين عمليات، چنين تأكيد شده‏است: بافت و تركيب نيروهاي عمل‏كننده در "قدس‏4" مي‌تواند به‌عنوان ويژگي مهم اين عمليات در مقايسه با ديگر عمليات‏هاي قدس، محسوب گردد. در اين عمليات، يگان عمل‏كننده، به جز فرمانده آن و برخي كادرها، متشكل از نيروهاي مجاهد عراقي بوده‏است كه در طول جنگ از عراق اخراج شده و بعضاً خود پناهنده شده‏بودند. تركيبي از ارتشيان عراق و مجاهدين غيرنظامي كه به لحاظ بينش سياسي و انگيزة حركت و جهاد مسلحانه، در جبهه حضور يافته‌اند، تيپ بدر را به وجود آورده‌است كه قبل از انجام دادن "قدس4"، پدافند همين منطقة عملياتي در هور را به عهده داشته‏است. هرچند در ميان صدهزار مهاجر عراقي، تشكيل يك تيپ (منها) نمي‌تواند در نظر اول آن‌چنان قابل توجه به حساب آيد، ولي به هر حال مي‌توان گفت نطفة يك حركت صحيح بسته شده و در صورت دقت و ممارست و ايجاد زمينه‌هاي مناسب و حذف عوامل بازدارنده - كه در ابعاد گوناگوني به مسئولان مختلفي مربوط مي‌گردد - مي‌توان اميدوار بود كه براي آيندة انقلاب اسلامي عراق گامي برداشته شده‏است. هستة اوليه اين تيپ، دو سال قبل در شرق بصره شكل گرفت. در آن‏جا از تعدادي رزمندة مسلمان عراقي گرداني به نام "شهيد صدر" تشكيل شد و در پدافند پاسگاه زيد به كار گرفته شد. اين گردان زير امر لشكر "ولي‏عصر(عج)" قرار داشت. در عمليات خيبر، صحبت تشكيل تيپ امام صادق از اين نيروها بود كه مدتي بعد با تيپ امام حسن(ع) ادغام شدند و اين نيز در عمل پايدار نماند. در عمليات "بدر"، اين نيروها تحت عنوان "گردان‌هاي شهيد صدر" دركنار لشكر25 كربلا، "قرارگاه نجف2" را تشكيل دادند و اقدامات درخور توجهي از آنان مشاهده شد. بعد از عمليات بدر، همين مسئوليت پدافند قسمتي از هور را به‌ عهده گرفتند و در صحبت‌هاي بعدي مسئولان سپاه، قرار شد كه تركيب اين نيروها با نيروهاي قرارگاه رمضان، "تيپ بدر" را به وجود آورد و عشاير مبارز تحت امر قرارگاه نصرت نيز در چارچوب اين تيپ قرار بگيرند. در اين تيپ، كادرهايي از سپاه نيز حضور دارند كه بيش‏تر با قصد انتقال تجربه و نيز جهت استحكام بافت تيپ و قوام تشكيلات آن در كنار برادران عراقي مي‌باشند. عمليات "قدس4" نخستين تجربة اين تيپ (به شكل فعلي) در زمينة "عمليات محدود" به شمار مي‌رود كه عمليات موفقي بوده‏است. اما اگر آفات اختلافات، رفاه‏ طلبي و ... بگذارند، يگان‌هاي پرقدرتي از مجاهدين عراقي مي‌تواند تشكيل بشود كه عملياتي به مراتب بزرگ‌تر از "قدس4" را با موفقيت انجام دهند. اگر نحوة حركت برادران پرشور و باانگيزه‌اي كه در تيپ بدر به كار پرداخته‌اند الگوي آيندة عراقياني كه در قم و تهران اوقات مي‌گذرانند، قرار بگيرد، انقلاب اسلامي در عراق چشم‏اندازي اميدواركننده مي‌تواند داشته‏باشد. در اوضاع كنوني، تيپ بدر در مقايسه با ديگر يگان‌هاي سپاه با برخي مشكلات اوليه روبه‏رو است؛ به‌عنوان مثال، ديگر يگان‌هاي رزمي سپاه از استان‌ها و شهرهاي پشتيباني‏ كننده خود حمايت مي‌شوند و حجم عمده‌اي از تداركات آن‏ها با كمك‌هاي مردمي حل مي‌شود، در حالي كه تيپ بدر به دليل اين كه نيروهاي آن عراقي هستند، از اين امكانات برخوردار نيست، زيرا دفاتر بسيج و جذب نيروهاي عراقي در شهرهاي تهران، كرج، قم و ديگر نقاطي كه معاودان عراقي در آن‌جا اسكان يافته‌اند، (در عين فعال بودن و كانال اتصال عراقي‏هاي مقيم ايران به تيپ) توانايي لازم را با توجه به ديدگاه‏هاي موجود، ندارد.[۱۶]

ضميمة دوم گزارش 376: فريب دشمن و قطع آتش در عمليات "قدس4" در شرح چگونگي اين پيروزي سريع، نكات جالبي وجود دارد؛ از جمله ماجرايي است كه راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ راجع به آن چنين گزارش داده است: در تخلية اسرا به عقب، آن‏ها ابتدا به محل هدايت عمليات (قايق فرماندهي) سپس به مقر تيپ انتقال مي‌يافتند. از ميان اسرا، بي‌سيم‌چي پاسگاه فرماندهي دشمن در محل هدايت عمليات نگه داشته‏شد. دشمن با توجه به سقوط پاسگاه‌ها، منطقه را زير آتش توپخانه گرفته و تردد در منطقه مشكل شده‏بود، لذا از بي‌سيم‌چي مزبور خواسته شد كه با نيروهاي ما همكاري كند. وي با اشتياق پذيرفت و اظهار داشت كه منتظر حمله نيروهاي اسلام بوده‏است تا خود را تسليم كند و مي‌گفت به محض شروع درگيري، با الله‏اكبر خود را تسليم كرده‏است. اين فرد به "پست شنود" برده شد تا با فرماندهي خود (در عقبه) تماس بگيرد و از جمله از وي خواسته شد به فرمانده‏شان بگويد كه "آتش را قطع كنيد، زيرا روي سر ما مي‌ريزد." با اين اقدام، بعد از لحظاتي آتش به‌طور كلي روي منطقه قطع شد. حدود سه الي چهار ساعت شنود به وسيلة اين فرد با دشمن در تماس بود و قطع آتش در اين مدت كمك بزرگي به نيروهاي خودي كرد: منطقه كاملاً قابل تردد شد و برادران به راحتي رفت و آمد مي‌كردند. بعد از اين مدت، مجدداً از بي‌سيم‌چي (جهت لو نرفتن شنود) خواسته شد با فرماندهي خود تماس گرفته و وانمود كند كه نيروهاي اسلام به طرف‏شان مي‌آيند و قصد حمله دارند، سپس لحظه به لحظه گزارش كند تا سقوط پاسگاه، كه پس از صحبت لازم با فرماندهي دشمن و در حين آن، بي‌سيم توسط شنود خودي قطع شد. در اين لحظه فرماندهي دشمن سعي داشت با بي‌سيم‏چي تماس بگيرد و اين نشان مي‌داد كه صحنه‏ سازي مربوطه مؤثر بوده‏است. پس از انتقال اين بي‌سيم‌چي به همراه تعدادي ديگر از اسرا به مقر تيپ، زماني كه عده‌اي از مجاهدين عراقي به سمت اسرا آمدند، فرد مزبور به سمت يكي از آن‏ها رفت و يك‏ديگر را در آغوش گرفته و بوسيدند؛ بعداً معلوم شد از آشنايان يك‏ديگر مي‌باشند.[۱۷]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/01

  1. سند شماره 630/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "قدس4"، گزارش راوي عمليات قدس4 (علي مژدهي)، صص‏2 تا 16.
  2. سند شمارة 009651 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي قرارگاه عملياتي خاتم، شمارة 137 (2/5/1364).
  3. سند شماره 022836 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، عمليات و اطلاعات نزاجا، شمارة 125، ص2 (1/5/1364)؛ و سند شمارة 1097 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصت‏طلب)، از 24/4‏‏‏‏‏‏‏‏/1364 الي 16/5/1364، ص 110.
  4. سند شماره 070746 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، 4/6/1364.
  5. همان.
  6. سند شماره 226059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 1/5/1364، ص16.
  7. روزنامة اطلاعات، 1/5/1364، صص 6 و 7.
  8. اداره كل تندنويسي مجلس شوراي اسلامي، "روزنامه رسمي، مشروح مذاكرات جلسه علني مجلس، شماره 11811، دورة دوم، جلسه 161 (1/5/1364)، ص28.
  9. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 127 (3/5/1364)، صص 14 و 15، واشنگتن - خبرگزاري كويت 2/5/1364.
  10. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شماره 126 (2/5/1364)، ص4، اسلام آباد - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 1/5/1364.
  11. مأخذ 7، ص آخر.
  12. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري‌اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 2/5/1364، راديو مسكو، ص3.
  13. مأخذ10، صص 14 و 15، خبرگزاري كويت.
  14. مأخذ10، صص14 و 15، خبرگزاري كويت، 1/5/1364.
  15. مأخذ9، ص17، پاريس - خبرگزاري كويت، 1/5/1364.
  16. مأخذ 1، ص 1.
  17. مأخذ 1، صص 16 تا 22.