1364.05.17

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.17
نام‌های دیگر هفده مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.17
تاریخ میلادی 8 اوت 1985
تاریخ قمری 20 ذیقعده 1405



گزارش- 526

در جريان آماده‌سازي عمليات آتي در منطقة عمومي فاو، از مهم‌ترين موضوعات، رعايت حفاظت جهت غافل‌گيري و فريب دشمن مي‌باشد. دراين‏باره امروز نامه‌اي از فرماندهي كل سپاه خطاب به قرارگاه‌هاي تابع خاتم ارسال شد كه در آن رعايت اصول حفاظتي و رسيدگي حضوري و توجيه فرماندهان مستقر در منطقة عملياتي، اكيداً خواسته شده‏است.[۱] علاوه بر اين، نامه‌هايي نيز دربارة چگونگي رعايت حفاظت و غافل‏گيري، از رده‌هاي مختلف فرماندهي سپاه صادر شده‏است. با اين همه، براثر سنگيني كارها و ضرورت‏هاي آماده‌سازي منطقه و نيروها، از بعضي يگان‌ها تخلفاتي ديده شده‏است، از جمله در نامة امروز قائم‌مقام قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) به قرارگاه نوح آمده است: «نحوة حضور لشكر ثارالله در منطقة جديد خلاف دستورالعمل‌هاي حفاظتي ابلاغ شده‏بود و ايشان برخلاف دستورالعمل شماره 5060 - 1/س - 4/4/1364 اقدام به آوردن سه لودر، سه بولدوزر، سه كاميون، سه وانت نيسان جهت عمليات مهندسي در منطقه كرد و اين عمليات را هم در روز انجام داده است.»[۲] اظهارات "تقوي" قائم‌مقام سازمان حفاظت نيز نمونة ديگري است. وي دربارة اقدامات تخلفات لشكر31 عاشورا گفت كه اين لشكر قرار بوده‏است در هنگام تحويل خط به لشكر25 كربلا، تجهيزات و امكانات را با خود نبرد ولي اين قرار را رعايت نكرده، در نتيجه منطقه شلوغ شده‏است.[۳] علاوه بر امور حفاظت و غافل‏گيري كه با هم مرتبط است، موضوع سومي هم هست و آن، فريب دادن دشمن است كه از مسائل مهم عمليات آتي است. طرح ايجاد سر و صدا از طريق بلندگو در همة مناطق، بخشي از برنامة فريب دادن دشمن است، كه امروز فرماندهي آن را در نامه‌اي به واحد تبليغات ابلاغ كرد: «نظر به اين كه در كل مرز، يگان‌ها و قرارگاه‌ها مجبور به انجام عمليات مهندسي مي‌باشند و انجام اين عمليات، به خصوص در شب توأم با ايجاد سر و صدا بوده به نحوي كه دشمن پي به اين عمليات مي‌برد، ضروري است جناب‏عالي در اسرع وقت طرحي جهت ايجاد سر و صدا در كل مرز به طرف دشمن و در اولويت مناطق فكه، شرهاني، خرمشهر، ]جزيرة[ مينو، خسروآباد، فاو، طلائيه و زيد به نحوي تهيه نماييد كه تمركز فعاليت‌هاي خودي معلوم نگردد.»[۴]

گزارش- 527

به گزارش ارتش جمهوري‌اسلامي ايران، عمليات "ظفر7" با رمز "بسم الله الرحمن الرحيم. يا علي‌ابن‌موسي‌الرضا(ع)" در دو منطقة پنجوين و دره ميانه انجام شده و تلفات و ضايعاتي بدين شرح به دشمن وارد آمده است: بيش از 30 كشته يا زخمي؛ انهدام دو انبار مهمات؛ انهدام بيش از دو دستگاه خودرو؛ انهدام بيش از 30 سنگر اجتماعي و انفرادي؛ انهدام 7 قبضه تيربار؛ انهدام سه قبضه خمپاره‌انداز 81 ميلي‌متري.[۵]

گزارش- 528

امروز جلسة شوراي عالي دفاع با حضور همة اعضا تشكيل شد و از جمله به بررسي عمليات اخير "قدس‏5" در هور، پرداخت. آقاي "هاشمي‌رفسنجاني" نمايندة امام در شوراي عالي دفاع و سخن‌گوي اين شورا، پس از پايان جلسه در گفت‌وگويي با خبرگزاري جمهوري‌اسلامي در مورد آخرين تحولات جبهه‌هاي نبرد و نتايج سلسله عمليات‌هاي موفقيت‌آميز قدس گفت: «بايد به اطلاع برسانم كه منطقة عملياتي اخير (قدس5) بسيار از نقطه نظر استراتژيك حائز اهميّت است. اين منطقه در شرق و جنوب شرقي "البيضه" قرار دارد و نقطه‌اي است در شمال جادة "خندق" كه نقطة بسيار حساس و پراهميّتي است.» وي افزود: «به‌طور كلي در سلسله عمليات قدس يعني تا قدس 5 - كه حدود تقريباً پنجاه روز انجام شده‏ - مضمون گزارش ارائه شده اين بود كه مجموعاً 233 نفر اسير گرفته شد و حدود 3000 نفر از نيروهاي دشمن كشته و يا مجروح شده‌اند و 350 كيلومتر از اراضي تحت اشغال دشمن كه اهميّت "سوق‌الجيشي" بسيار مهم دارد، آزاد گرديد و مقادير قابل توجهي تجهيزات جنگي هم به غنيمت گرفته‏شد.»[۶]

گزارش- 529

مناطق آزاد شده در عمليات قدس5 در "هورالعظيم" مورد بازديد گروهي از خبرنگاران رسانه‌هاي همگاني كشورهاي آلمان، امريكا، بلژيك، ژاپن، سوريه، هلند و استراليا قرار گرفت. به‏گزارش خبرنگار خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، اين خبرنگاران كه به دعوت ستاد تبليغات جنگ به منظور بازديد از پيروزي‌هاي اخير رزمندگان اسلام در منطقة عملياتي قدس‏5 ، به منطقه جنوب سفر كرده‌اند، ضمن بازديد از پاسگاه "اليج" در هور‏العظيم و سه پاسگاه فرعي آن و نيز آب‏راه‌ها و بركه‌هاي اطراف، به تهيه گزارش و فيلم از مناطق آزاد شده، تجهيزات منهدم شدة دشمن و جنازه‏هاي كشتگان ارتش عراق پرداختند. در اين بازديد، خبرنگاران از نزديك باچگونگي پيروزي‌هاي چشم‏گير سپاهيان اسلام در عمليات زنجيره‌اي قدس و تسلط آنان بر بخش عظيمي از منطقه، آشنا شدند. در پايان اين بازديد، "كلوداينگلند" خبرنگار روزنامة امريكايي "كريستين ساينس مانيتور"، در گفت‌وگويي با خبرنگار خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، پس از اظهار رضايت از بازديد خود از منطقة عملياتي قدس5 ، با اشاره به مناطقي كه به دست قواي اسلام آزاد شده‏است، گفت: «سرانجام اين عمليات به فتح بزرگ‏راه بصره - عماره - بغداد منتهي خواهد شد كه از نظر استراتژيكي بسيار حائز اهميّت است.» وي حملة عراق به مناطق مسكوني و استفادة ارتش اين كشور از سلاح شيميايي را يك اقدام غيرانساني خواند و افزود: «اين كار بسيار زشت و ناشايستي است و دنيا بايد آن را محكوم كند.»[۷]

گزارش- 530

در پي موفقيت‌هاي كسب شده در عمليات‌هاي محدود قدس به‌ويژه پيروزي در عمليات "قدس5"، امروز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با صدور اطلاعيه‌اي كه در مطبوعات كشور چاپ شد، مردم را به حضور در جبهه‌ها دعوت كرد. مطبوعات كشور نوشتند: «سپاه پاسداران انقلاب اسلامي منطقة يك ثارالله با صدور اطلاعيه‌اي از كليه داوطلبين اعزام به جبهه، دلاوران سلحشور بسيج، جان بركفان اعزام مجدد و نيز اعضاي طرح "لبيك يا خميني" دعوت كرد جهت حضور در جبهه‌هاي حق عليه باطل و شركت در عمليات زنجيره‌اي "قدس" حداكثر تا پايان روز دوشنبه 21 مرداد ماه سال جاري به واحد بسيج پايگاه‌هاي مالك‌اشتر، شهيد بهشتي، ابوذر، مقداد، اسلام‌شهر، شهرري، دماوند، فيروزكوه، شميرانات و ناحية كرج مراجعه كنند.»[۸]

گزارش- 531

حزب دمكرات در آستانة برگزاري انتخابات رياست جمهوري به مردم مناطق كردنشين اعلام كرده‏است كه هركس در انتخابات شركت كند و شناس‏نامه‌اش مهر شود، بايد مبلغ دوهزار تومان جريمه به حزب بپردازد و كساني كه در برگزاري انتخابات با دولت همكاري كنند، كشته خواهند شد.[۹] در اين حال، ساعت18:20 امروز يك درگيري در توابع شهرستان بوكان بين نيروهاي خودي و عناصر حزب دمكرات روي داد كه در نتيجه سه تن از افراد حزب به هلاكت رسيدند و تعدادي از آن‏ها نيز مجروح شدند، همچنين يك تن از نيروهاي سپاه شهيد و يكي از پيش‏مرگان كرد مسلمان مجروح گرديد.[۱۰] ديروز نيز چهار تن از نيروهاي جهادسازندگي با يك دستگاه جيپ در جادة "جوانرود" به گروگان گرفته شدند.[۱۱] از سوي ديگر، "مقدم" فرمانده سپاه اروميه، در يك گفت‌وگوي راديو تلويزيوني اعلام كرد كه طرح تسليح عشاير منطقه براي مبارزه با عناصر ضدانقلاب - كه به‏دستور دولت جمهوري‌اسلامي ايران اجرا شده‏است - تاكنون ثمراتي داشته‏است و از جهات نظامي و سياسي موجبات منزوي شدن گروه‌هاي ضدانقلاب در منطقه را فراهم آورده است.[۱۲]

گزارش- 532

به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از بلگراد، "قاسم حمادي" رئيس كميتة روابط خارجي حزب بعث عراق، در گفت‌وگويي با خبرنگاران يوگسلاوي گفته است: «امكان پيروزي يا شكست يكي از دو كشور ايران و عراق در جنگ جاري وجود ندارد.» اين خبرگزاري افزوده است: «اين نخستين بار است كه يك مقام عراقي رسماً نوميدي بغداد به پيروزي در جنگ را ابراز مي‌دارد.» حمادي در اين مصاحبه خواستار كمك بيش‏تر كشورهاي عربي به عراق در جنگ شده‏است. وي خاطرنشان كرده كه تنها راه خاتمه يافتن جنگ، مذاكرات سياسي است.[۱۳]

گزارش- 533

آقاي هاشمي‌رفسنجاني در مصاحبه‏اي با خبرنگار خبرگزاري جمهوري‌اسلامي دربارة اظهارات اخير صدام در مصاحبه با روزنامة كويتي "السياسه" كه براي اولين‌بار به تلويح مسئله بركناري وي از رياست حكومت بعثي عراق مطرح شده و صدام صراحتاً در اين گفت‌وگو اين احتمال را غيرممكن ندانسته است، گفت: «اين مطلب، مسئله تازه‌اي است كه در اين شرايط مطرح مي‌شود. اگرچه صدام در اين مصاحبه گفته‏است كه "ما يك رژيم هستيم و اگر من بروم، باز هم رژيم خواهد ماند"، ولي خود انتشار اين مطلب مي‌تواند مسئله تازه‌اي باشد.» آقاي هاشمي در پاسخ به اين سؤال خبرنگار ‌كه «با توجه به اعلام‌هاي قبلي كه گفته شده‏بود صدام رئيس بعثي عراق اخيراً ديداري از قاهره خواهد داشت و نيز به‌عنوان يكي از شركت‌كنندگان در كنفرانس فوق‌العادة سران عرب به "كازابلانكا" در مراكش خواهد رفت، ولي اين دو سفر برخلاف گزارش‏هاي منتشره انجام‏نشده است» گفت: «به نظر من نرفتن صدام به اين دو كشور - كه از قبل هم برنامة آن اعلام شده‏بود - بيش‏تر ناشي از اوضاع داخلي و جاري عراق است و اين تأكيد بر اين مطلب دارد كه صدام هيچ‏گونه اعتمادي به اوضاع حاكم بر عراق ندارد.» وي افزود: «اگر چه آنان راه "كمپ ديويد" را مي‌روند و مثل مصر و مراكش عمل مي‌كنند ولي هنوز عوام‏فريبانه مي‌كوشند تا از خود در برابر مسائل نوعي چپ‏روي نشان دهند و رفتن صدام به كنفرانس "دارالبيضا" با توجه به جو اين كنفرانس كه مسلماً صدام هم بايد در آن‌جا صحبتي مي‌كرد، آشكار شدن هرچه بيش‏تر اين مسائل را به دنبال مي‌داشت و من بعيد مي‌دانم كه صدام در اين نوع كنفرانس‌ها شركت كند مگر آن كه علناً پرده‌ها را بالا بزند كه اين عمل نيز نشان از آشكار شدن كامل دروغ‌گويي و عوام‏فريبي‌هاي رژيم بعث خواهد بود.»[۱۴]

گزارش- 534

دربارة نتايجي كه از كنفرانس اضطراري سران عرب در كازابلانكا حاصل خواهد شد و به‌خصوص دربارة قطع‏نامة سران، گزارش‌هاي مختلفي انتشار مي‌يابد، از جمله خبرگزاري كويت گزارش داد كه اعضاي كميته‏اي كه ديروز شركت‌كنندگان در كنفرانس اضطراري سران عرب براي تهيه پيش‏نويس قطع‏نامة كنفرانس، تعيين كرده‏اند، امروز پيشنهادي مبني‏بر تشكيل دو كميته به‌منظور بررسي رفع اختلافات ميان اعراب را بررسي كرده‏است. انتظار مي‌رود اين دو كميته با هدف رفع اختلافات ميان ليبي و عراق با اين كشورها تماس برقرار كنند. يك منبع رسمي به خبرگزاري كويت گفته‏است كه در اجلاس سران، قطع‏نامه‌هاي پيشين كه حاوي حمايت از عراق، تقدير از اين كشور به‌دليل پذيرش ابتكارات صلح اعراب و سازمان‌‏هاي اسلامي و بين‌المللي است، باز مورد تأكيد قرار خواهد گرفت. به گزارش خبرگزاري قطر، كميتة تهية پيش‌نويس قطع‏نامة اجلاس سران، شامل نمايندگان كشورهاي اردن، عربستان، مراكش، تونس، كويت و سومالي است.[۱۵] در اين حال، راديو صوت‌الجماهير عراق در مورد پيش‌نويس قطع‏نامة كنفرانس اضطراري سران عرب، اعلام كرد: «در پيش‌نويس قطع‏نامه‌اي كه كميتة تهية قطع‏نامة نهايي كنفرانس اضطراري سران عرب آن را پس از تصويب در اختيار رهبراني در كازابلانكا قرار داده، ادامة تلاش‌هاي ايران براي عبور از مرزهاي بين‌المللي و اشغال سرزمين‌هاي عراق محكوم شده‏است.

مراكش، دارالبيضاء 7 تا 9 اوت 1985 ـ كنفرانس فوق‌العاده سران عرب

در اين پيش‌نويس قطع‏نامه به ايران نسبت به ادامة جنگ عليه عراق، هشدار داده شده و قطع‏نامه‌هاي كنفرانس سران فاس سال 1982 كه در آن هرگونه تجاوز به هر كشور عربي به منزلة تجاوز عليه تمامي كشورهاي عربي دانسته شده، مورد تأكيد قرار گرفته‏است. در اين پيش‌نويس از ايران خواسته شده تا آتش‌بس فوري را بپذيرد و براي حل اختلاف به نحوي كه حقوق طرفين محفوظ شود، وارد مذاكره شود. رهبران عرب اين پيش‌نويس قطع‏نامه را در چارچوب قطع‏نامة نهايي مورد بحث قرار خواهند داد. پيش‌نويس قطع‏نامه مذكور مساعي صلح‌آميز عراق را شايستة قدرداني و در جهت متوقف ساختن جنگ و دست‏يابي به راه‌حلي مسالمت‌آميز و عادلانه و شرافت‏مندانه براي جنگ كه حقوق مشروع طرفين را تضمين كند، توصيف نموده‏است.»[۱۶] يادآوري مي‌شود كه گزارش‏هاي منابع عراقي دربارة اين كنفرانس، حاكي از هم‏آوايي شديد سران عرب با منافع و مطامع عراق است و عراق نه تنها اين را پنهان نمي‌كند بلكه مي‌كوشد سلطة هرچه بيش‏تر خود را در اين كنفرانس به رخ بكشد، از جمله امروز خبرگزاري عراق اعلام كرد كه كميتة بررسي پيشنهادها، طرح عراق دربارة جنگ ايران و عراق را به‌طور كامل تصويب كرده‏است.[۱۷]

گزارش- 535

روزنامة "يوميوري" چاپ توكيو، نوشت: «اقتصاد عراق در حال فعال شدن است و به نظر مي‌رسد با گشايش خط لولة نفت آن از طريق پادشاهي سعودي، وضعيت اقتصادي عراق بهبود يابد.» به گزارش اين روزنامه از بغداد، توسعة عمران داخلي در حالت جنگ، يك استراتژي براي عراق است كه ظاهراً با ميلياردها دلار كمك‌هاي دريافتي از كشورهاي عربي خليج‌فارس و ايجاد خط لولة جديد نفت، در حال تقويت است. يوميوري افزوده: «صدور پانصدهزار بشكه نفت در روز جانشين سيصدهزار بشكه نفتي خواهد شد كه پادشاهي سعودي و كويت به‌عنوان كمك جنگي به عراق مي‌دادند و سيصدهزار بشكة آن نيز به كشورهاي اروپاي شرقي صادر خواهد شد كه در نتيجه، بهره‌برداري اين خط تأثيري مستقيم بر بازار نفت نخواهد داشت.»[۱۸]

گزارش- 536

امروز لايحة يك فوريتي تأمين اعتبار براي هزينه‌هاي جانبي خريد فرآورده‌هاي نفتي و انتقال نفت خام به خارج و برگشت فرآورده‌هاي آن به داخل كشور و نيز خريد هفت فروند كشتي نفت‏كش جهت انتقال نفت از خارك به سيري، در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد. آقاي "قربانعلي دري نجف‌آبادي" مخبر كميسيون برنامه و بودجه، در اين‌باره گفت: «[اين لايحه] كه قبلاً با دو فوريت به تصويب رسيده و يك فوريت آن در جلسة علني مورخ 1/5/1364 سلب گرديده و به كميسيون برنامه و بودجه به‌عنوان كميسيون اصلي ارجاع شده‏بود، بعد از چند جلسه بحث و بررسي با حضور كارشناسان و نمايندگان دولت در جلسة مورخ 14/5/1364 اين كميسيون، با اصلاحاتي تصويب شد.»[۱۹] پس از سخنان مخبر كميسيون برنامه و بودجه، نمايندگان مخالف و موافق و نيز معاون وزارت نفت (آقاي "شهاب‌الدين") نظر خود را دربارة اين لايحه بيان كردند. به گزارش خبرنگار كيهان، آن‏گاه براي كليات لايحه رأي‌گيري شد كه به تصويب رسيد.[۲۰] پس از آن، ماده واحدة اين لايحه چنين به تصويب رسيد: «به وزارت نفت اجازه داده مي‌شود كه از محل اعتبارات رديف‌هاي چهل‏ميليون و پانصدهزار نفت و چهل‏ميليون و شش‌صد هزار گاز مندرج در قانون بودجة سال 1364، تا 26 ميليارد ريال به ترتيب 18 ميليارد و 8 ميليارد جهت هزينه‌هاي جانبي فرآورده و انتقال نفت خام به "عدن" و برگشت فرآوردة‌ آن و نيز هزينه‌هاي انتقال نفت خام از خارك به جزيرة سيري، خريد هفت فروند كشتي نفت‌كش از طريق جابه‏جايي اقدام و در اختيار وزارت نفت (شركت ملي نفت ايران) قرار دهد.»[۲۱] به‏دليل فوريت موضوع، شوراي نگهبان در جلسة علني امروز مجلس شوراي اسلامي شركت كرد تا مذاكرات مجلس در مورد اين لايحة ضروري را - كه مرتبط با اقتصاد جنگ مي‌باشد - از نزديك پي‌گيري كند. يادآوري مي‌شود كه با توجه به حملات مدام عراق به خارك، موضوع نفت و فرآورده‌هاي نفتي بسيار حائز اهميّت است. در اين جلسه، شوراي نگهبان عدم مغايرت اين مصوبه با موازين شرع و قانون اساسي را به مجلس شوراي اسلامي اعلام كرد.[۲۲]

گزارش- 537

به گزارش خبرگزاري فرانسه، 38 تن از اعضاي نهضت آزادي در اعلاميه‌اي كه به دفتر اين خبرگزاري رسيده‏است، با انتقاد از اوضاع كشور اعلام كرده‏اند كه تصميم دارند در انتخابات رياست جمهوري رأي ندهند. در اين اعلاميه امضاي "بازرگان" وجود ندارد. امضاكنندگان اظهار داشته‌اند: «ما اين سياست انحصاري نامزدها را تأييد نمي‌كنيم.» آنان در عين حال، خود را پاي‏بند جمهوري‌اسلامي ايران و قانون اسلامي دانسته‌اند. خبرگزاري فرانسه افزوده است كه مسئولان نهضت آزادي - از جمله چندين تن از وزيران كابينة بازرگان در دولت موقت - از دعوت مستقيم رأي‌دهندگان به تحريم انتخابات احتراز كرده‌اند.[۲۳]

گزارش- 538

در شمارة امروز يك بولتن وزارت ارشاد اسلامي - كه با عنوان "بررسي مطبوعات جهان" منتشر مي‌شود - مقاله‌اي از نشرية "لوموند ديپلماتيك" درج شده كه عنوان آن "خليج‌فارس تحت مراقبت" است و نويسنده در مقاله به بررسي اوضاع امنيتي منطقة خليج‌فارس با تأكيد بر جنگ ايران و عراق، پرداخته است. جهت‌گيري نويسنده در بررسي جايگاه عراق و ايران و شوراي همكاري خليج‌فارس در معادلات امنيتي منطقه، بر اين مبناست كه نه ايران و نه عراق با منافع امنيتي غرب و امريكا تناسب ندارند و شوراي همكاري بايد نقش اصلي را بر عهده داشته باشد، اما توانايي اين شورا در تداوم امنيت منطقه، سؤال برانگيز است. نظر به استفادة نويسنده از خبرهاي متنوع و مهم مربوط به جنگ تحميلي، بخش‌هايي از اين مقالة مفصل آورده مي‌شود: «رئيس‌جمهور عراق با تصميم حمله به ايران در سپتامبر 1980، قطعاً به استقبال اين خطر مي‌رفت كه اغتشاشات شديدي در كشور خود كه بيش از نيمي از جمعيت آن شيعه مي‌باشند، برانگيزد، به علاوه، كردها مي‌توانستند از اين امر جهت تشديد عمليات مقاومت خود بهره گيرند، مع‏ذلك محاسبات ديگر كه بالاخره در ذهن رئيس‌جمهور بها يافتند، در خصوص يك پيروزي سريع‌الوصول نيز نادرست از آب درآمد. آقاي "شاهپور بختيار"، سرهنگ "غلامعلي اويسي" و بسياري ديگر از نظاميان فراري شاه ]معدوم[ پناه‏گاهي مطلوب در بغداد يافته بودند. آن‏ها مي‌كوشيدند از ارتش ايران سيماي ارتشي در حال اضمحلال كامل و از رژيم ايران تصوير رژيمي كه به واسطة تشنجات دچار از هم پاشيدگي است، ترسيم نمايند. آن‏ها در اين خصوص صرفاً مطالب عنوان شده از سوي منابع اطلاعاتي ديگر را تأييد مي‌كردند و چنين وانمود مي‌كردند كه خصوصاً به دنبال گروگان‌گيري در سفارت امريكا و به واسطة بسيج نيروهاي ايران در مرز شوروي و در مناطق آشوب‏زدة كردنشين، رژيم تهران آسيب‌پذير است. به نظر مي‌رسيد كه فرصت مناسبي براي رئيس‌جمهور عراق به وجود آمده است تا مشروعيت داخلي خود را تثبيت كند و در عين حال از طريق جنگي برق‌آسا كه اميدوار بود بتواند تهران را به قبول خواسته‌هايش - حاكميت كامل عراق بر شط‌العرب ]اروندرود[ و استرداد سه جزيرة كوچك ابوموسي، تنب كوچك و بزرگ به امارات متحدة عربي - وادارد، موضع خويش را در بطن "ملت عرب" تقويت نمايد. عراق كه خطر يك شكست نظامي و سياسي آن را تهديد مي‌كند، مبادرت به حمله به كشتي‌هايي مي‌نمايد كه در جزيرة خارك بارگيري مي‌كنند؛ عراق بدين ترتيب اميدوار است كه جنگ را تشديد نموده، متحدين خود را به مداخلة آشكار جهت ملزم ساختن تهران به قبول متاركة جنگ وادارد. ادامة جنگ ملازم با افزايش فشار تأمين كنندگان اصلي هزينة آن، سمت‌گيري‌هاي جديد در مواضع رژيم بعث را آشكارا به همراه داشت. در همين حين، جنگ از طريق تلاش مستمر در جهت موازنة مجدد نظامي (همچون ايجاد تداركات دفاعي هيدروليك در اطراف بصره در برابر موج‌هاي انساني تهران) تغذيه شده‏است و اين نشان مي‌دهد كه قدرت‌هاي بزرگ ظاهراً مايل نيستند كه يكي از طرفين به پيروزي قاطع دست يابد. در اين رابطه آقاي "ريچارد مورفي" معاون وزير امورخارجه و فرستادة امريكا به خاور نزديك، در ژوئن 1984 در مقابل كنگره اظهار داشت: "پيروزي يكي از طرفين (ايران يا عراق) از لحاظ نظامي ممكن نيست، همان گونه كه از لحاظ استراتژيكي نيز مطلوب نيست." كشورهاي حوزة خليج‌فارس كه مايل‌اند بي‌طرف باقي بمانند اما ملزم به حمايت مالي از عراق هستند، به گرداب حوادث كشيده شده‌اند... امنيت خليج‌]فارس[ - كه علت وجودي "دكترين كارتر" است - امروزه اهرم سياست دولت ريگان در منطقه محسوب مي‌شود. "وظيفة سنگيني" كه شاه ]معدوم[ تقبل كرده‏بود، شامل تأمين امنيت چيزي مي‌شد كه وي خوش داشت آن را "شاه‏رگ غرب" بنامد. بنا به عقيدة وي، هيچ كشور ديگري از توانايي، تكنولوژي و خواست و ارادة انجام اين مسئوليت برخوردار نبود. به علاوه، اين توجيهي بود كه وي به كار مي‌گرفت تا جزاير واقع در دهانة خليج]فارس[ را به تصرف خود درآورد و نيروهايش را در كنار نيروهاي سلطان "قابوس" در جنگ ضدچريكي ظفار وارد عمل نمايد. دگرگوني‌هاي حادث در افغانستان و ايران، ايجاد يك ابزار جديد براي كنترل خليج‌فارس يعني نيروي واكنش سريع را به همراه نيرويي كه امكان استقرار پيشاپيش نيروهاي نظامي را در نزديكي اين صحنة نبردهاي بالقوه، فراهم مي‌آورد. هنگامي كه در پاييز 1983 اين نيروها در آستانة ورود به صحنة عمل قرار گرفتند، ايران با اعزام نيروهاي ويژه به جزيرة سيري و با استقرار توپ‌هاي ضدهوايي در جزاير قشم و تنب بزرگ، تهديد به بستن تنگه هرمز نمود. رئيس‌جمهور "ريگان" با پيروي از آقاي "كارتر" در اين زمينه اظهار داشت: "گمان نمي‌كنم كه جهان آزاد به هر كس اجازه دهد كه تنگة هرمز و خليج‌فارس را بر روي نقل و انتقال نفت ببندد"، بنابراين دريادار "جان آدامز" به سرعت به منطقه اعزام شد تا رهبري يك نيروي عملياتي شامل 25 ناو مستقر در درياي عرب ]؟[ را در دست گيرد. در فوريه 1984 هنگامي كه ناو هواپيمابر "ميدوي" در طول مانورهاي امريكا - بريتانيا در دهانة خليج‌فارس مستقر گرديد، اين هشدار مجدداً تكرار گرديد. از ژانويه 1983 نيروي واكنش سريع مي‌بايست در فرماندهي كل كه امكانات آن ده برابر بوده و مسئول كنترل منطقه‌اي مي‌باشد كه پنتاگون صريحاً آن را منطقة مركزي (شامل نوزده كشور از مصر تا پاكستان) مي‌نامد، ادغام مي‌گرديد. فرماندهي كل كه در "مك‌ديل" واقع در فلوريدا مستقر مي‌باشد، امروز سيصدهزار نفر در اختيار دارد كه بخشي از آن‏ها "ميدل‌ايست‌فورس" مستقر در بحرين را كه مراقبت از آب‌هاي خليج‌]فارس[ و درياي سرخ را به عهده دارد، تشكيل مي‌دهند. وجود چنين نيرويي صرف‌نظر از نقش صرفاً نظامي آن، يك عامل فشار سياسي و حتي رواني قابل توجه محسوب مي‌شود. از يك سو، اين نيرو كشورهاي حوزه خليج‌فارس را ملزم مي‌گرداند، اگرنه پايگاه‌ها، كه لااقل افزايش محل‌هاي ذخيره‌سازي تجهيزات و دست‌رسي به تسهيلات هوايي و دريايي را بپذيرند (اين امر علت سفر آقاي مورفي و دريادار پويندكستر به خليج]فارس[ در آوريل 1984 بود)؛ از سوي ديگر، همين كشورها را به تسريع همكاري خود و يكپارچگي نظامي خويش از طريق شوراي همكاري خليج]فارس[ وا مي‌دارد. در سال 1984 كشورهاي حوزة خليج]فارس[ يك سوم بودجة خود را صرف هزينه‌هاي دفاعي نمودند. در اكتبر 1983 مانورهاي "ديري‌الجزيره" (دفاع شبه‏جزيره) افزايش آشكار توان كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج]فارس[ را جهت ايجاد يك نيروي هوايي مشترك نشان داد. ديگر تمرينات مشترك به ايجاد يك نيروي مداخله‌گر منطقه‌اي (مجهز به چهار ناو) انجاميد كه مقر آن "حفا البطن" واقع در شمال شرقي عربستان‌سعودي مي‌باشد. ترتيبي داده شد كه كشورهاي ميزبان نظارت بر استفاده از اين نيرو را به عهده گيرند. در ژوئن 1984 دو هواپيماي شكاري ايران در خارج از آب‌هاي مرزي سعودي هدف حملة اف‌-15هاي اين كشور قرار گرفتند؛ اين حادثه مي‌بايست درجة انسجام اين سيستم دفاعي جديد منطقه‌اي را برملا سازد. دولت امريكا وجود يك منطقة حائل هوايي به نام "خط فهد" را كه در وراي آب‌هاي مرزي پادشاهي سعودي گسترده است، تأييد نمود. شوراي همكاري خليج]فارس[ بايد حدواسط ميان نقشي كه پيش از اين به عهدة نيروي نظامي شاه ]معدوم[ بود و مداخلة مستقيم غرب با بازتاب‌هايي كه به شورا قابل پيش‌بيني است، باشد. به همان مقياس كه امكانات "فرماندهي كل" و شوراي همكاري خليج‌]فارس[ گسترش مي‌يابند، در منطقه مفهوم امنيت متحول مي‌گردد. اين مفهوم كه بايد به دو خطر مشخص پاسخ گويد - بسته شدن تنگة هرمز و پيشروي احتمالي شوروي‌ها - از اين پس بر معيارهاي "بسيط"‌تري استوار است، به‌طوري كه اظهارات دريادار "جان آدامز" بر اين امر گواهي مي‌دهد: "هنگامي كه شما امكان بستن تنگة هرمز را يادآور مي‌شويد، همان گونه كه سلطان قابوس آن را اظهار داشته، صحبت از كاري بس دشوار است. تنگه بسيار وسيع و عميق مي‌باشد، شما قطعاً نمي‌توانيد آن را با غرق كردن يك كشتي ببنديد (...) مين‏گذاري تنگه؟ حتي اگر ايران به مقدار كافي مين در اختيار مي‌داشت و قادر به كار گذاشتن آن‏ها بود، باز هم اين امري دشوار بود. ... بايد همچنين اين مسئله را به خاطر بسپاريد كه مسدود كردن تنگه، اين اقدام جبران‏ناپذير از سوي ايران است. چنانچه ايران اين كار را انجام دهد، نمي‌تواند خود به تنهايي آن را بگشايد." در پاسخ به سؤال فشار احتمالي شوروي، آقاي جان آدامز اظهار مي‌دارد: "تصور مي‌كنم كه اتحاد شوروي داراي هيچ‌گونه منفعتي در متشنج‌تر شدن اوضاع خليج‌]فارس[ نيست." در حالي كه ايران و عراق نيروي خود را در جنگ رو به تحليل مي‌برند، شوراي همكاري خليج]فارس[ - كه عربستان‌سعودي رهبري آن را در دست دارد و ستون فقرات آن محسوب مي‌شود - همچون ابزاري مطلوب ظاهر مي‌گردد. يكي از دل‏مشغولي‌هاي نخستين شورا همانا استقرار يك دستگاه اطلاعاتي با كمك سرويس‌هاي اطلاعاتي امريكا بود كه كلية اطلاعات در خصوص عوامل براندازندة بالقوه (ملي‌گرايان، بعثي‌ها، افراطيون مذهبي و غيره) را در عربستان‌سعودي متمركز سازد. حكام كشورهاي خليج‌]فارس[ مي‌دانند كه جوامع‌شان تركيبي از يك آميزة انفجاري است: يك جمعيت محلي "صاحب درآمد" در برابر نيروي كار مهاجر با اصليت‌هاي بسيار متفاوت. كاهش درآمدهاي نفتي به علاوة هزينة مالي كمك اعطايي به عراق (كه 43 ميليارد دلار تخمين زده مي‌شود) بر بودجة دولت‌هاي خليج]فارس[ تأثير گذاشته و براي مقابله با احتمال بروز تشنجات سياسي، هم و غم امنيت در همه جا تفوق مي‌يابد و يك صلابت آشكار سياسي را به همراه دارد. براي مقابله با تبليغات اسلامي راديكال تهران كه فقط در خصوص شيعيان اعمال نمي‌گردد، غالباً اين‌گونه تبليغات در اروپا فراموش مي‌شود. اكثر اميرنشينان فعاليّت بنيادگرايان سنتي را تسهيل كرده‌اند. برخي وزارت‏خانه‌ها، مشخصاً وزارت اطلاعات و دادگستري تحت نفوذ چنين محافلي قرار گرفته‌اند. در وزارت آموزش و پرورش نفوذ سعودي‌ها به‌تدريج جاي خود را به نظام قديم تعليم و تربيت سوري - مصري مي‌دهد. در دوبي روزنامه‌اي تحت نظر گروهي از اخوان‌المسلمين اجازة چاپ يافته‏است و حتي تشويق نيز مي‌گردد. تدابير مختلفي جهت تقويت جنبه‌هاي اخلاقي زندگي عمومي اتخاذ شده‏است. اين تحولي قابل توجه براي اكثر دولت‌هايي است كه به استثناي قطر مي‌كوشيدند خود را از دايرة نفوذ دگماتيزم وهابي و افراطي‌گري بنيادگرايانة اخوان‌المسلمين دور نگاه دارند. در چه مقياسي اين تحول مي‌تواند تبليغات به نفع ايران را متوقف سازد؟ آنچه كه قطعي است آن است كه اين امر، يك قطبي شدن را كه تاكنون وجود نداشته‏است، برمي‌انگيزد به‌طوري كه در امارات متحدة عربي - كه در آن ما را متوجه اين امر مي‌سازند كه قبلاً كسي اين سؤال را كه "چه كسي از ما شيعه يا سني است؟" مطرح نمي‌نمود - شايعات بسياري بر سر زبان‌هاست: از تابستان گذشته پست‌هاي مهم براي شيعيان ممنوع شده‏است؛ شيخ‌ها نسبت به پليس مخفي كه شيعيان در آن بسيارند، بدگمانند. اين سروصداها چه تأييد شوند يا خير، از يك جو مسموم حكايت مي‌كنند.» لوموند ديپلماتيك در ادامه، پس از توضيح برخي تفاوت‌ها در ديدگاه‏هاي سران كشورهاي خليج‏فارس، مقاله را چنين تمام مي‌كند: «ادعاهاي عراق مبني بر ايفاي نقش قدرت جديد منطقه‌اي، امروز فروكش كرده‏است. رشد سريع امكانات شوراي همكاري خليج]فارس[ مي‌بايست رضايت خاطر غرب و به‌ويژه واشنگتن را كه درصدد گسترش اين اتحاد تا مصر است، فراهم آورده باشد، اما آيا بدين ترتيب تأمين خليج‌]فارس[ به نسبت زماني كه بيش از يك دهه توسط شاه ]معدوم[ حفظ گرديد، دوامي به مراتب طولاني‌تر خواهد يافت؟»[۲۴]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/17

  1. سند شمارة 0624/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "حفاظت، فريب، غافل‏گيري"، عمليات والفجر8، گزارش راوي قرارگاه خاتم در عمليات والفجر8 (محمد دروديان)، اسفند 1367، ص26.
  2. همان، ص 25.
  3. همان، ص 26.
  4. همان، صص 36 و 37.
  5. سند شمارة 009894 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، واحد اطلاعات نظامي قرارگاه عمليات نجف اشرف، منطقة 2، شمارة 13 (25/4/1364).
  6. روزنامة كيهان، 19/5/1364، ص 22.
  7. همان، ص 3.
  8. روزنامة كيهان و روزنامة اطلاعات، 17/5/1364، ص2.
  9. سند شمارة 200033 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد سياسي، 20/5/1364، ص2.
  10. سند شمارة 200036 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ‌: اسناد سياسي، 17/5/1364، ص1.
  11. سند شمارة 200034 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد سياسي، 21/5/1364، جوانرود، 17/5/1364.
  12. مأخذ 8، روزنامة كيهان، ص 3.
  13. واحد سياسي دفتر تبليغات اسلامي حوزة علمية قم، نشرية "گزارش"، شمارة 7 (31/5/1364)، ص 9، 17/5/1364.
  14. روزنامة اطلاعات، 19/5/1364، ص 3.
  15. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 142 (18/5/1364)، ص 17، خبرگزاري كويت از كازابلانكا، 17/5/1364.
  16. همان، ص 32، راديو صوت‌الجماهير، 17/5/1364.
  17. همان، ص 32، راديو صوت‌الجماهير، 17/5/1364.
  18. همان، ص 14، روزنامة "يوميوري"، چاپ توكيو.
  19. اداره كل تندنويسي مجلس شوراي اسلامي، "روزنامه رسمي‌" مشروح مذاكرات جلسه علني مجلس شمارة 11819، جلسة 167 (17/5/1364)، ص 21.
  20. مأخذ 6 ، ص 19.
  21. مأخذ 19، ص 39.
  22. مأخذ 6 ، ص 2.
  23. مأخذ 9، ص 2.
  24. اداره كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 886 (17/5/1364)، صص 15 تا 24، به نقل از نشرية "لوموند ديپلماتيك"، چاپ فرانسه، ژوئيه 1985.