1366.09.20
روزشمار جنگ سال 1366 1366.09.20 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست آذر |
تاریخ شمسی | 1366.09.20 |
تاریخ میلادی | 11 دسامبر 1987 |
تاریخ قمری | 19 ربیعالثانی 1408 |
گزارش- 336
اهتمام اقشار مردم به جنگ، بهخصوص اظهار آمادگي براي حضور در جبهه كه در مانورهاي بسيجيان در شهرها و مراكز استانها اعلام ميشود، فرماندهي سپاه را واداشته كه با تلاش بيشتر، آمادهسازي زمينه اجراي عمليات نظامي را تسريع كند. براي اين منظور، فرمانده كل سپاه چند روز پيش در جبهه شمال غرب حضور داشت و بار ديگر امروز از جنوب به جبهه شمال آمد تا پيشرفت كار قرارگاهها را براي عمليات آتي از نزديك مشاهده كند. در جلسات دور قبل، تاريخ 20/9/1366 به عنوان زمان اعلام آمادگي تعيين شد. در آن زمان وضع جوّي عادي بود و فرماندهان با توجه به اينكه براي اولين بار قصد داشتند در زمستان در اين منطقه به عملياتي بزرگ دست بزنند، در خصوص چگونگي اوضاع جوي ابهام داشتند، از اين رو در انتظار بودند تا با تغيير جو، با واقعنگري بيشتر به ادامه كار بينديشند. اولين برف روز 13/9/1366 بر زمين نشست[۱] كه بر اثر آن، شناسايي واحدهاي اطلاعاتي از منطقه تعطيل شد. علاوه بر اين، اوضاع نامساعد جوي بر ساير بخشها نيز تأثير منفي گذاشت.[۲] تغيير جو همچنين موجب تشديد ابهام و كاهش انگيزهي بسياري از كادرهاي يگانها در مورد عمليات در شمال گرديد. به گفتهي فرمانده لشكر5 نصر برادر محمدباقر قاليباف كه با برادر غلامعلي رشيد (مسئول عمليات قرارگاه فرماندهيكل سپاه و مسئول عمليات ستادكل سپاه) گفتوگو ميكرد، "نيروهاي بسيجي و كادر، حضور در جنوب را با وجود سختي و تلفات سنگين، به جبهه شمال ترجيح ميدهند" ضمن آنكه حضور ضد انقلاب، نداشتن امنيت، آماده نبودن عقبه و كمبود امكانات، به خصوص كمبود خودرو نيز از جمله عوامل مؤثر بر بيرغبتي آنها به عمليات در شمال ميباشد. راوي مركز مطالعات در قرارگاه مركزي(حسين اردستاني)، در دفترچه ثبت رويدادهاي جنگ، در اين باره نوشته است: «قرارگاهها و يگانها از آمدن به غرب اكراه دارند. آنها در گذشته هميشه فصل زمستان و نيمي از پاييز را در جنوب بودهاند و وضع هواي معتدل جنوب در اين فصل و عدم وجود ضدانقلاب كه بدين خاطر رفت و آمد آنان بدون خطر صورت گرفته موجب شده كه به انجام عمليات در شمال آن هم در زمستان تمايل نشان ندهند. مزيد به اين، عدم آمادگي عقبهي آن جبهه وكم ارزش بودن زمين و هدفهاي جبهه شمال، علتهاي ديگر بيرغبتي فرماندهان است.»[۳] با توجه به اين مسائل، تصميم گرفته شد با حضور ديگر فرماندهان اوضاع و چند و چون عمليات مورد تجزيه و تحليل بيشتر قرار گيرد.
گزارش- 337
به تلافي حملات دشمن به مناطق مسكوني و غيرنظامي كشور، رزمندگان اسلام تأسيسات اقتصادي و نظامي عراق را هدف حملات توپخانه قرار دادند. ستاد تبليغات جنگ با انتشار اطلاعيهاي اعلام كرد: «به همين منظور از مردم عراق درخواست ميشود اطراف تأسيسات نظامي و اقتصادي شهرهاي عراق را تخليه كنند تا در جريان شليك آتشبارهاي سپاهيان اسلام روي اين تأسيسات، صدمهاي به آنان وارد نشود.» در اين اطلاعيه تأكيد شده است در صورتي كه حكومت عراق به شرارتهاي خود ادامه دهد، عمليات بازدارندهي سپاهيان اسلام ابعاد گستردهاي به خود خواهد گرفت.[۴]
گزارش- 338
قوه قضائيه در دستورالعملي از قضات خواسته است كه از هرگونه اقدامي كه موجب تضعيف جنگ و جبهه شود، خودداري كنند. حجتالاسلام "موسوي خوئينيها" دادستان كل كشور، در گفتوگو با خبرگزاري جمهوري اسلامي در تبريز در اين باره گفت: «[رسيدگي به] هرگونه شكايتي كه سبب انصراف رزمنده از رفتن به جبهه و يا موجب بازگرداندن او بشود، فعلاً متوقف گردد... تلاش مسئولين قوه قضائيه كشور بر اين است تا نه تنها از سوي اين قوه مشكلي براي جنگ پيش نيايد بلكه اقدامات آنان همواره در جهت حمايت و تشويق مردم به سوي جبههها باشد. بدين منظور بعد از صدور پيام شوراي عالي پشتيباني جنگ، حركتهاي حمايتي شوراي عالي قضايي از رزمندگان شتاب بيشتري به خود گرفته و در اكثر مراكز قضايي كشور، واحدهاي حمايت از مسائل حقوقي و قضايي رزمندگان تشكيل شده است.»[۵] گفتني است پيش از اين نيز دادستان كل كشور در دوم آذرماه جاري در گفتوگويي اختصاصي با روزنامه كيهان به اين تصميمات اشاره كرده بود كه گروه نهضت آزادي در واكنشي اين تصميمات را به شدت مورد انتقاد قرار داد و ادعا كرد كه مسند قضا به شدت تحديد و تعطيل ميگردد.[۶]
گزارش- 339
امام جمعه تهران, امروز در خطبههاي نمازجمعه درباره حضور ميليوني مردم در مانورهاي اخير و اعلام آمادگي آنان براي حضور در جبهه، گفت: «زبان ما مسئولين قاصر است از اينكه بتوانيم حق شكرگزاري از مردم را ادا كنيم و اين نشان داد كه انقلاب در هشتمين سال جنگ و در نهمين سال پيروزي خود، چه عظمت و قدرتي در حركت دادن مردم دارد و چطور اين ملت وقتي تصميم ميگيرند و احساس خطر و وظيفه ميكنند، چشم جهانيان را خيره ميكنند. دوستان ما در امريكا، اروپا و كشورهاي ديگر كه جهت كارهاي گوناگون رفته بودند، موقع برگشتن اظهار ميداشتند كه همه خبرنگاران و سياستمداران دنيا متوجه اين حادثه عجيب بودند كه ملت ما را يكجا به حركت در آورده است و اين حضور عظيم مردم, سياستمدارها را مدهوش كرده بود.»[۷] آيتالله خامنهاي در بخش ديگر سخنان خود، درباره بُعد اعتقادي جهاد مالي و تبيين سيرهي ائمه در اين زمينه، گفت: «كساني هستند كه ميتوانند با مصرف كردن بخشي از درآمدشان هزينه چندين رزمنده را تأمين كنند. من چندي پيش به عدهاي از افراد كه تا حدودي متمكن بودند گفتم ما شيعه ائمه هستيم، در روايات دارد كه امام حسن مجتبي(ع) يكبار يا دوبار تمام اموال و زندگيشان را در راه خدا انفاق كردند.»[۸] رئيسجمهور در خطبههاي نماز جمعه با تأكيد بر اهميت قانون اساسي, اتكاء نظام سياسي بر پايه ولايت فقيه، عدم تمركز قدرت و پخش آن در زير ساختارهاي نظام، لحاظ كردن ارزشها و آرمانهاي ديني و پيشبيني مشاركت مردم را مهمترين خصوصيات قانون اساسي برشمرد و اجراي كامل آن را به معناي دستيابي انقلاب به پيروزي نهايي توصيف كرد.[۹] (ضميمه دارد). رئيس شوراي عالي دفاع همچنين در واكنش به اجلاس سران امريكا و شوروي، موضع جمهوري اسلامي را چنين اعلام كرد: «بنده به سران امريكا و شوروي اطلاع ميدهم كه ما منتظر حمايت شما از خودمان نخواهيم نشست و به فضل پروردگار و به اتكاء قدرت الهي و با وحدت و يكپارچگي ملت ـ كه در مانورها و اعزامها ديده شده ـ خودمان به دست خودمان متجاوز را تنبيه و سركوب خواهيم كرد.»[۱۰]
گزارش- 340
مواضع شوروي در برابر جنگ ايران و عراق از جمله مسائلي است كه در سطح مقامات رسمي و رسانههاي خبري به آن پرداخته ميشود. خبرگزاري رويتر سخنان رئيسجمهوري اسلامي ايران در نماز جمعه را چنين انعكاس داد: «رئيسجمهوري ايران گفت رهبران ايالات متحده و اتحاد شوروي صادقانه خواهان پايان جنگ خليج [فارس] نيستند. وي خطاب به آنها اظهار داشت اگر شما خواهان خاتمه جنگ بوديد، به متجاوز كمك نميكرديد. [آيتالله] "خامنهاي" افزود شما وي (صدام حسين) را مجبور كرديد كه به تجاوز عليه ايران دست زند و اكنون هرگاه كه احساس ميكنيد ضعيف شده است، با پول و تشويق او را به ادامه جنگ وا ميداريد.»[۱۱] از سوي ديگر "ريچارد مورفي" معاون وزير خارجه امريكا، با انتقاد از مواضع شوروي در اجلاس سران دو كشور گفت: «مذاكرات ميان ريگان و گورباچف در واشنگتن در مورد جنگ ايران و عراق به نتيجه نرسيده است و شورويها بر مواضع قبلي خود پافشاري كردند.»[۱۲] راديو "بي.بي.سي." نيز دربارهي واكنش اعراب به اين موضع شوروي گفت: «به علت بيميلي ميخائيل گورباچف در مورد تحريم فروش اسلحه به ايران، عراق و كشورهاي عربي متحدش دارند صبر و تحمل خود را از دست ميدهند... اين طرز فكر قاعدتاً هم براي پرزيدنت "ريگان" و هم براي "پرزدكوئيار" دبيركل سازمانملل، دلسردكننده است.»[۱۳] گفتني است كه شوروي با تصويب قطعنامهاي رسمي در شوراي امنيت مبني بر تحريم تسليحاتي ايران, تاكنون مخالفت كرده است. در همين حال جلال طالباني رهبر اتحاديه ميهني كردستان عراق، در ديدار با فرمانده سپاه موضع شوروي را در قبال ايران و عراق اين چنين بيان كرد: «تا يك سال پيش روسها به ما ميگفتند برويد با عراق مذاكره كنيد و ضمن تأييد مواضع عراق، ميگفتند صدام يك پايش در غرب است و پاي ديگرش در شرق ولي از عيد امسال (سال 1366) به ما ميگويند ارتباط خود را با جمهوري اسلامي حفظ كنيد، اينها (جمهوري اسلامي) ضد امپرياليست هستند. درباره صدام ميگويند صدام هر دو پايش در غرب و در پناه آنهاست و او را نازيست ميخوانند.»[۱۴]
گزارش- 341
"محمدجواد لاريجاني" معاون امور بينالمللي و اقتصادي وزارت امورخارجه، در ميزگرد سياسي شبكه دوم سيما به سؤالات گوناگون در زمينه قطعنامههاي سازمانملل و موضع ايران و همچنين تحريم تسليحاتي پاسخ داد. وي دربارهي پذيرش قطعنامه 598 گفت: «آنچه براي جمهوري اسلامي ايران اهميت دارد، معرفي متجاوز و تنبيه اوست، زيرا رژيم عراق علاوه بر خسارات فراواني كه در طول جنگ تحميلي بر كشور ما وارد كرده، مرتكب جنايات بسياري شدهاست. بنابراين خسارت و جنايت، غرامت و تنبيه لازم دارد و ما از اين حق مسلم چشم نخواهيم پوشيد.» لاريجاني در مورد احتمال تصويب تحريم تسليحاتي ايران در شورايامنيت، گفت: «ما در دفاع از خود هيچ ترديدي نداريم و به هيچ يك از كشورهاي جهان تكيه نكرده و نخواهيم كرد، ولي اين خلاف اخلاق سياسي است كه يك كشور انقلابي كه مورد تجاوز قرار گرفته، تحريم تسليحاتي شده و به يك كشور متجاوز انواع سلاحها تحويل بشود. ما اين را بخشي از تئوري فشار امريكا عليه جمهوري اسلامي ميدانيم و يكي از اشتباهات سياستمداران امريكا ميباشد كه بارها تاكنون تكرار شدهاست.»[۱۵]
گزارش- 342
در پي تصميم دولت استراليا به اعزام غواص به خليجفارس جهت كمك به كشورهاي غربي در امر مينيابي، سفارت ايران در "سيدني" به اين تصميم اعتراض كرد. "احمد علمالهدي" كاردار ايران در استراليا، با انتشار بيانيهاي در اين باره اعلام كرد اين اقدام به هيچ وجه به نفع دولت و ملت استراليا نخواهد بود. بنابراين گزارش، وي به استراليا از وارد شدن خود در استراتژي نظامي امريكا بدون در نظر گرفتن اقدام تلافيجويانه ايران، هشدار داد.[۱۶] اين موضعگيري در راديو بي.بي.سي. اينگونه بازتاب يافت: «تصميم دولت استراليا با ناخرسندي دولت ايران مواجه شده است. سخنگوي سفارت ايران گفت در حاليكه ساير كشورهاي غربي در صددند نيروهايشان را از منطقه خليجفارس خارج كنند يا از تعداد آنها بكاهند، عجيب است كه استراليا ميخواهد داوطلبانه خود را درگير اين مسئله كند. وي افزود اين تصميم عاقلانهاي نيست و ممكن است تجارت استراليا با ايران را كه به دويست و هفتاد ميليون دلار بالغ ميشود، به خطر بيندازد. اما "باب هوك" نخستوزير استراليا، در يك كنفرانس خبري گفت كه به عقيده او اين اقدام به قراردادهاي بازرگاني استراليا و ايران لطمهاي نخواهد زد.»[۱۷]
گزارش- 343
اعتراض ايران به عدم تحويل سلاحهاي خريداري شده از كشورهاي امريكا، انگلستان و ايتاليا، به عنوان سند شوراي امنيت منتشر شد. نشريه "جينز ديفنس" با درج اين سند، نوشته است: «ايران سه كشور مذكور را به دبه در معامله متهم كرده و اعلام نمود با وجودي كه اين قراردادها قبل از انقلاب منعقد شده و پول آنها پرداخت شده است، امريكا، انگليس و ايتاليا از تحويل وسايل خريداري شده به ايران خودداري كردهاند.» "جينز ديفنس" همچنين نوشته است: «قبل از انقلاب 1979، "شاه" ايران براي خريد 1350 تانك پيشرفتهي "چيفتن" از انگلستان به اين كشور سفارش داد. بر اساس يك قرارداد دوميليارد دلاري قرار بود 125 دستگاه تانك از نوع "شير1" و 1225 دستگاه بقيه از نوع "شير2" به ايران تحويل داده شود.» اين مجله نظامي دربارهي خريد هليكوپتر از ايتاليا و دخالت امريكا در تعويق انداختن تحويل آنها، نوشته است: «در اوايل سال 1984 امريكا داوطلب خريد يازده فروند هليكوپتر "شنوك" از ايتاليا" شد. ساخت اين هليكوپترها كه بر اساس امتياز امريكا بهوسيله ايتاليا انجام ميگرفت، بخشي از قرارداد چند ميليون دلاري شاه ايران با ايتاليا بود. در اجراي اين هدف، شركت ايتاليايي "اگوستا" تحت فشار قرار گرفت تا تحويل هليكوپترها به ايران را به تعويق در آورد و معامله مشمول محدوديت تسليحاتي اعلام شدهي امريكا عليه ايران قرار گرفت زيرا اين هليكوپتر با امتياز [امريكا] در ايتاليا ساخته ميشد.» نشريه "جينز ديفنس" افزوده است: «در آوريل 1980 (فروردين و ارديبهشت 1359) "كارتر" رئيسجمهوري وقت امريكا، اعلام كرد در حدود 300 ميليون دلار تجهيزات نظامي سفارش شدهي ايران كه از نوامبر 1979 توقيف شده بود، براي مصارف نيروهاي نظامي امريكا يا فروش به كشورهاي ديگر، در نظر گرفته شوند. اين معامله نيز خريد تجهيزات و قطعات يدكي جنگندههاي "اف ـ 14" بهوسيله ايران را شامل ميشد.»[۱۸]
گزارش- 344
دولت "ژاك شيراك" سعي وافري به عمل ميآورد كه نشان دهد در سياستهاي منطقهاي فرانسه هيچگونه تغييري ايجاد نشده است. در اين زمينه خبرگزاري فرانسه اعلام كرد: «"شيراك" پيامي براي كليه سران كشورهاي منطقه خليج[فارس] ارسال كرده و در آن خاطرنشان نموده از هنگام تشكيل دولت كنوني فرانسه، سياست اين دولت در منطقه تغيير نكرده است. وي افزوده كه فرانسه دوستاني دارد كه با آنها قرار داد منعقد كرده و به دوستي خود به خصوص با عراق پايبند است. در اين پيام تأكيد شده است كه فرانسه به ايران اسلحه تحويل نخواهد داد بنابراين فرانسه خط گذشته را دنبال خواهد كرد و قصد تغيير دادن آن را ندارد.»[۱۹] دولت فرانسه همچنين در نامهاي به صدام، موضع خود را تشريح كرده است. راديو كويت در اين باره گفت: «"شيراك" در نامه خود تأكيد كرده است كه مذاكرات جاري بين فرانسه و ايران منجر به تجهيز ايران به سلاح هاي فرانسوي و لطمه زدن به روابط ميان فرانسه و عراق و روابط ميان فرانسه و دول عربي نخواهد شد.»[۲۰] دولت فرانسه براي ايجاد اطمينان بيشتر عراق، علاوه بر موافقت با فروش 12 فروند هواپيماي ميراژ "اف ـ1" به اين كشور، ارسال موشكهاي "اگزوسه" را كه از دو ماه قبل در دورهي سوسياليستها قطع شده بود، از سر گرفته است. خبرگزاري فرانسه در ادامه اين خبر افزوده است: «پاريس به موازات اين عمل، در ارتباط با عاديسازي روابط فرانسه و ايران، براي پرداخت يك قسط از باقيمانده بدهكاري "طرح اروديف" ـ كه زمان شاه قرار داد آن بسته شده بود ـ يك توافقنامه با تهران امضا كرده است.»[۲۱] با اين حال مسئله اخراج تعدادي از اعضاي سازمان منافقين، واكنش سوسياليستهاي فرانسه را در پي داشته است. در اين باره "لوران فايبوس" نخستوزير سابق فرانسه، اخراج مجاهدين خلق به سوي گابن را يك تصميم شرمآور قلمداد كرد.[۲۲] همچنين رئيسجمهور سوسياليست فرانسه از وزير كشور خواستار توضيح در خصوص اين مسئله شد. "شار پاسكوآ" وزير كشور، اخراج نامبردگان را به جهت حفظ امنيت در كشور دانست و در پاسخ به رئيسجمهوري خاطر نشان كرد كه امنيت و نظم عمومي به وسيلهي اين افراد مورد تهديد واقع شده بود لذا وي ناگزير به اجراي روش ضرورت مطلق كه اغلب اوقات نيز در خصوص باسكهاي اسپانيا به اجرا در آمده، گرديده است.[۲۳]
ضميمه گزارش 339: سخنان رئيسجمهوري درباره اهميت قانون اساسي آيتالله خامنهاي دربارهي اهميت قانون اساسي اظهار داشت: «مسئله حفظ قانون و حراست از آن در مقابل خواهشها و سليقهها است. قانون اساسي يعني چارچوب اصلي زندگي هر جامعه و آن چيزي كه تمام فعاليتهاي زندگي در جامعه در محدودهي آن انجام ميگيرد، به عبارت ديگر، قانون اساسي يعني انقلاب، انقلاب اين نيست كه يك حركتي انجام بگيرد، بلكه بايد ارزشهاي جديدي به جاي ارزشهاي قبلي جايگزين شود و بعد از اينكه انقلاب پيروز شد، شكل جديدي كه ميبايد جامعه پيدا كند، به صورت مدون و در قانون اساسي بيان ميشود. بنابراين، قانون اساسي در حقيقت تبلور انقلاب است. اصول قانون اساسي از بهترينها در نوع خود ميباشد. در پيام امام به مجلس خبرگان آمده بود كه قانون اساسي را طوري تنظيم كنيد كه ديگران نيز بتوانند آن را الگو قرار دهند. چند هدف عمده در اين قانون تعقيب شده كه هريك از آنها داراي اهميت خاصي هستند؛ از جمله اين اهداف، ايجاد يك حكومت بر پايه ولايت فقيه ميباشد كه در دنياي اسلام يك امر تازه و بديع است... هدف ديگر اين كه قدرت را در يك نقطه متمركز نكند، چرا كه تمركز قدرت در يك نقطه يك تجربه تلخ براي ما و ديگر كشورها ميباشد. طغيان بدون ترديد گريبان يك فرد كه داراي كليه قدرت است را ميگيرد. قانون اساسي اين قدرت را تقسيم كرده است. هدف بعدي قانون اساسي اين است كه جامعه اسلامي و كشور را به آرمانهاي اسلامي برساند. اسلام يك آرمان خاص و محيط سالمي در نظر گرفته است كه بدون اين محيط سالم ملزومات يك زندگي سالم از قبيل آزاديها و تأمين عدالت اجتماعي، رفاه عمومي مردم، بالا رفتن سطح زندگي مردم، حذف فقر در جامعه، برقراري معنويت در جامعه اسلامي و غيره تأمين نخواهد شد. قانون اساسي همهي اين آرمانها را مد نظر قرار داده است. از اين گذشته، قانون اساسي فقط به مسئلهي ايران اكتفا نكرده بلكه به مسائل عمومي مسلمين توجه كرده و همه چيزهايي را كه براي اتحاد اسلامي و تشكيل امت واحده لازم است، در اين قانون پيشبيني شده كه مسئولين موظف به اجراي آن ميباشند. هدف ديگر آن، مشاركت مردم در حل مسائل خود ميباشد. در آن سعي شده كه در نظام اسلامي، دستگاه دولتي در مقابل مردم قرار نگيرد، بلكه در كنار آن باشد... پس قانون اساسي چه از جهت منابع و اهداف و چه از جهت جوّ و كساني كه آن را تصويب كردند، يك قانون اساسي ممتاز ميباشد. اگر ما بخواهيم انقلابمان تحقق پيدا كند، بايد به قانون اساسي به صورت تمام و كمال عمل كنيم. آن روزي كه رئيسجمهور ميتواند اينجا به ملت ايران بگويد كه من امروز خبر ميدهم كه تمام اصول قانون اساسي درمملكت ما به طور كامل دارد عمل ميشود، بدانيد آن روز انقلاب ما به صورت كامل به پيروزي نهايي دست يافته است. قانون اساسي يعني آن چارچوبي كه تمام نيازها وخواستههاي انقلاب ما در او باشد. بايد قانون اساسي را حفظ كرد. براي اين قانون اساسي بايد تلاش كرد. براي حفظ آن بايد مبارزه كرد و دشمنان هنوز بيدار هستند و براي ضربه زدن به انقلاب و قهراً براي ضربه زدن به قانون اساسي، وقت براي آنها تمام نشده و باقي است.» رئيسجمهور دربارهي لزوم حراست از قانون اساسي گفت: «شوراي نگهبان بايد بيدار باشد كه هيچ قانوني و هيچ مصوبهاي برخلاف قانون اساسي تصويب نشود و رئيسجمهور هوشيار باشد ونگذارد هيچ دستگاهي بر خلاف قانون اساسي كاري انجام دهد. هر قانوني براي انسانها مقداري فشار وارد ميآورد، اين خصيصه هر قانوني است. اگر قرار باشد تكه تكه از قانون اساسي كه مثلاً مزاحم تلقي ميشود، بريده شود، از اين قانون چيزي باقي خواهد ماند؟! معترضين كه به موادي از قانون اعتراض دارند بايد متوجه شوند كه همين مواد در نهايت به نفع آنها است، چرا كه وضعكنندگان اين قوانين شخصيتهاي والامقامي مثل فقيه عاليقدر شهيد بهشتي و شهداي گرانقدري بودهاند. ممكن است بعضي در گوشه و كنار يك حركتي را ميخواهند انجام دهند و قانون اساسي را مانع حركت آن بدانند و تلاش ميكنند اين حركت را انجام دهند و فكر كنند كه كارشان انقلابي است، من به آنها ميگويم اين كاري كه شما ميخواهيد بكنيد، خلاف قانون اساسي است، اين انقلابي نيست، اين تضعيف قانون اساسي است. هر حركتي در جهت تضعيف قانون اساسي، يك حركت ضدانقلابي است.»[۲۴]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/09/20
- ↑ سند شماره 1563 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (حسين اردستاني)، 20/9/1366، ص 1.
- ↑ همان، ص 4.
- ↑ همان، صص 2 و 3.
- ↑ روزنامه رسالت، 21/9/1366، ص 2، تهران - خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 21/9/1366، ص 4.
- ↑ سند شماره 200690 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 2/9/1366، ص 1.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 21/9/1366، ص 9.
- ↑ همان، ص 7.
- ↑ مأخذ 4، ص 10.
- ↑ مأخذ 5، ص 7.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 267 (21/9/1366)، ص 8، نيكوزيا - خبرگزاري رويتر، 20/9/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 271 (25/9/1366)، ص 4، بغداد - خبرگزاري رويتر، 24/9/1366.
- ↑ مأخذ 11، صص 6 و 7، راديو بي.بي.سي., 20/9/1366.
- ↑ معاونت سياسي ستاد كل سپاه پاسداران، نشريه "بررسي جنگ "شماره 6 (9/10/1366)، ص 34.
- ↑ مأخذ 4.
- ↑ روزنامه كيهان، 21/9/1366، ص 3.
- ↑ مأخذ 11، ص 34، راديو بي.بي.سي.، 20/9/1366.
- ↑ مأخذ 11، ص 29، لندن - خبرگزاري جمهوري اسلامي، 20/9/1366.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 268 (22/9/1366)، ص 12، خبرگزاري فرانسه، 21/9/1366.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 21/9/1366، ص 12، راديو كويت، 20/9/1366.
- ↑ مأخذ 11، ص 31، پاريس - خبرگزاري فرانسه، 20/9/1366.
- ↑ مأخذ 11، ص 17، پاريس - خبرگزاري فرانسه، 20/9/1366.
- ↑ مأخذ 19، ص 9، پاريس - خبرگزاري فرانسه، 21/9/1366.
- ↑ مأخذ 4، ص 10.