1366.12.23

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1366
1366.12.23
نام‌های دیگر بیست و سه اسفند
تاریخ شمسی 1366.12.23
تاریخ میلادی 13 مارس 1988
تاریخ قمری 24 رجب 1408




گزارش - 1

در اولين دقايق بامداد امروز، 33 گردان از رزمندگان اسلام از يگان‌هاي رزمي تحت فرماندهي قرارگاه‌هاي قدس، ثامن‌الائمه(ع) و فتح سپاه پاسداران در منطقه‌ي استان "سليمانيه"ي عراق، در بخش‌هايي از رشته‌كوه‌هاي زاگرس در غرب "درياچه‌ي سد دربنديخان"، از محورهاي مختلف به سمت اهداف تعيين‌شده وارد عمل شدند.[۱](ضميمه دارد) اين گردان‌ها كه بر اساس ميزان فاصله با اهداف، زمان حركت خود را در ساعت‌هاي مختلف انتخاب كرده بودند، مأموريت داشتند مرحله‌ي اول عمليات والفجر10 را در حد فاصل جنوب رودخانه‌ي آوه زيمكان (در جنوب) تا ارتفاع چناره در قسمتي از كوه سورن (در شمال) در منطقه‌يي به عرض تقريبي 80 كيلومتر به انجام رسانده، با تصرف مواضع مستحكم دشمن در اين ارتفاعات، بر دشت وسيع زور (ضميمه‌ي 2) تسلط يابند و سپس با اجراي مرحله‌ي بعدي عمليات و رسيدن به درياچه‌ي دربنديخان بر سد دربنديخان مسلط شوند.[۲] اهداف عمليات عبارت بودند از: 1. آزادسازي شهرهاي حلبچه، خرمال، دوجيله، بياره، طويله وروستاهاي منطقه. 2. تهديد سد دربنديخان و تسهيل تصرف آن. 3. مسدود كردن عقبه‌ي اصلي ارتش عراق در استان سليمانيه. 4. اجراي عملياتي پيروزمندانه با هدف تقويت سياست خارجي جمهوري اسلامي به منظور كمك به پايان يافتن جنگ.[۳] منطقه‌ي عملياتي والفجر10 قسمتي از جنوب استان سليمانيه‌ي عراق را شامل مي‌شود كه از طرف ايران به شهرهاي مريوان در شمال و پاوه در جنوب و ارتفاعات سر به فلك كشيده‌ي زاگرس مي‌رسد و در طرف عراق، "دشت زور" (گل‌ها) قرار دارد كه شهرهاي حلبچه، دوجيله و خرمال و حداقل 60 روستا در پهنه‌ي آن قرار دارد. دشت زور با ارتفاع حدود 500 متر از سطح دريا از شرق به ارتفاعات مرزي سورن (2520 متر)، كمانجر (2050 متر)، دالاني (2578 متر)، شنام (2045) و پنج قله (2100)، از غرب به درياچه‌ي دربنديخان و از جنوب به دو ارتفاع عظيم شيندروي (2000 متر) و بالامبو (1500 متر) محدود شده است. خط مرزي ايران و عراق كه از ارتفاعات سورن به شكل شمالي ـ جنوبي امتداد دارد، در محور پنج‌قله، پروينه وگاوكش به طرف غرب تغيير مسير داده، پس از عبور از دو ارتفاع بزرگ شيندروي و بالامبو به سمت جنوب ادامه يافته است. بر مبناي شكل مرز در اين منطقه خط پدافندي نيروهاي خودي قبل از عمليات به صورت يك زاويه قائمه درآمده بود. شكل زمين و جغرافياي منطقه‌ي عمومي "حلبچه" به گونه‌يي است كه به طور طبيعي مانور معيني را ديكته مي‌كند. بر همين اساس، از ابتدا شكل مانور به صورت دو بازوي قوي در نظر گرفته شد كه شامل محور ملخور به طرف خرمال به منظور بستن تنگه‌ي خرمال و محور غرب ارتفاع بالامبو و امتداد ارتفاع تمورژنان به منظور تصرف سرپل كمر درياچه‌ي دربنديخان و در نهايت الحاق اين دو بازو بود كه باعث محاصره شدن همه‌ي نيروهاي دشمن (ضميمه‌ي 3) مي‌شد. علاوه بر اين دو بازوي اصلي، قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) نيز تصرف بخشي از ارتفاعات منطقه از محور ارتفاع گوزيل و تصرف شهر حلبچه و اطراف آن را بر عهده داشت. همچنين قرار شد در مرحله‌ي اول، تمام ارتفاعات مرزي از ارتفاع سورن در شمال منطقه تا ارتفاع شاخ شميران در جنوب به وسيله‌ي 3 قرارگاه قدس، ثامن‌الائمه(ع) و فتح تصرف شود و با توجه به وضعيت مرحله‌ي دوم، نيروهاي تحت امر قرارگاه قدس پس از سرازير شدن از ارتفاعات تصرف‌شده در مرحله‌ي اول، تنگه‌ي خرمال، يعني حد فاصل شمال شرقي درياچه‌ي دربنديخان تا دامنه‌هاي شرقي ارتفاع سورن را (كه به تنگه موسوم بود) تصرف كرده، در واقع عقبه‌ي اصلي ارتش عراق را در اين منطقه ببندند و يگان‌هاي قرارگاه فتح نيز با حضور در حاشيه‌ي شرقي درياچه‌ي دربنديخان و الحاق با قرارگاه قدس در اطراف شهر دوجيله، منطقه‌ي حلبچه را محاصره كنند و سپس يگان‌ها به تصرف و پاك‌سازي آن بپردازند.[۴] مسئوليت اجراي عمليات در اين منطقه بر عهده‌ي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي گذاشته شد و سپاه براي دست‌يابي به اهداف عمليات، منطقه‌ي عملياتي را به سه قسمت و ميان قرارگاه‌ها تقسيم كرد:[۵] - در محور شمالي، قرارگاه قدس مأموريت داشت با استفاده از لشكرهاي 33 المهدي(عج) (6 گردان)؛ 25 كربلا (10 گردان)؛ 7 ولي‌عصر(عج) (6 گردان)؛ 19 فجر (6 گردان)؛ 17 علي بن ابي‌طالب(ع) (6 گردان)؛ 41 ثارالله(ع) (7 گردان) و تيپ39 بيت‌المقدس (4 گردان) جمعاً به استعداد 45 گردان، علاوه بر تصرف ارتفاعات مرزي سورن و قله‌هاي آن در داخل خاك عراق (شامل چناره، هاني‌قل، خورنوازان، ارتفاعات حميد و شنام)، در مرحله‌ي اصلي عمليات، فلش خود را روي عقبه‌ي اصلي دشت حلبچه كه پل گردكو بر روي رودخانه‌ي آوي‌زلم و در مسير جاده‌ي شهر سيدصادق به دوجيله و خرمال قرار داشت، قرار داده، تنگه‌ي خرمال را ببندد و در مراحل بعد با هدف تكميل محاصره‌ي دشمن، با يگان‌هاي قرارگاه فتح در ساحل شرقي درياچه‌ي دربنديخان الحاق كند. - در محور جنوبي، قرارگاه فتح با لشكرهاي 8 نجف (5 گردان)؛ 14 امام حسين(ع) (5 گردان)؛ 11 اميرالمؤمنين(ع) (2 گردان)؛ 57 ابوالفضل(ع) (3 گردان) و نيز تيپ‌هاي 82 صاحب‌الامر(عج) (3 گردان)؛ 91 بقية‌الله(عج) (3 گردان منها)؛ 44 قمر (3 گردان منها) و انصارالرسول(ص) (3 گردان)، جمعاً به استعداد 27 گردان مأموريت داشت نيمه‌ي غربي و شمال غربي ارتفاع بالامبو و تمورژنان را تصرف و در مرحله‌ي دوم با يگان‌هاي قرارگاه قدس در حاشيه‌ي شرقي درياچه‌ي دربنديخان الحاق كرده، محاصره‌ي دشمن را كامل كند. همچنين 3 يگان از اين قرارگاه شامل لشكر11 اميرالمؤمنين(ع)؛ تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) و تيپ91 بقية‌الله(عج) تحت فرماندهي قرارگاه فرعي فتح1 مي‌بايست ارتفاعات جنوب منطقه‌ي عمليات شامل شاخ سورمر و شاخ شميران را تصرف مي‌كردند. در محور جنوبي عمليات، علاوه بر قرارگاه فتح در سمت ارتفاع گوزيل ـ دشت سازان به سمت

حلبچه، قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) وارد عمل شد. اين قرارگاه مأموريت داشت با استفاده از 11 يگان سپاه پاسداران، شامل: لشكر‌هاي 9 بدر (8 گردان + 1 گروهان) و 55 ويژه شهدا (6 گردان) و تيپ‌هاي 36 انصارالمهدي(عج) (4 گردان)؛ 29 نبي اكرم(ص) (6 گردان)؛ 77 نبوت (3 گردان)؛ 75 ظفر (2 گردان)؛ حمزه‌ي سيدالشهدا(ع) (2 گردان)؛ تيپ ابوذر (1 گردان) و تيپ مقداد (1 گردان) جمعاً به استعداد 33 گردان، ارتفاعات شرق كوه بالامبو (يال مگر)، دشت سازان (زمين‌هاي مسطح اطراف روستاي سازان)، ارتفاعات شيندروي و كوه پروينه و گاوكش را به تصرف خود درآورد و در مراحل بعدي براي تصرف و پاك‌سازي حلبچه و بازكردن محور نوسود ـ طويله اقدام كند.[۶] علاوه بر قرارگاه‌هاي قدس، فتح و ثامن‌الائمه(ع)، قرارگاه رمضان مركز عمليات نامنظم سپاه پاسداران، مأموريت داشت با هم‌كاري گروه‌هاي كرد معارض عراقي اقداماتي مانند حمله به اهداف در شهرها، اجراي عمليات‌هاي كمين و ناامن كردن تردد واحدهاي عراق در عمق منطقه‌ي دشمن را انجام دهد.[۷] (ضميمه‌ي 4) دلايل تعيين چند قرارگاه براي اجراي عمليات؛ وسعت منطقه‌ي عملياتي؛ جدايي اهداف از هم؛ بعد مسافت عقبه‌ها از يك‌ديگر و عدم امكان هدايت نيروها در همه‌ي محورها به وسيله‌ي يك قرارگاه بود. (ضميمه‌ي 5) همچنين به دليل دوري فاصله‌ي مواضع دشمن و اهداف عمليات در مرحله‌ي اول و نياز نيروها به زمان بيش‌تر براي پيمودن اين مسير در شب، زمان عمليات، 2 بامداد اعلام شد و شروع حركت در محورهاي گوناگون طوري انتخاب شد تا درگيري محورها به طور هم‌زمان آغاز شود.[۸]


گزارش - 2

بر اساس برنامه‌ريزي انجام‌شده، نفوذ گردان‌ها به عمق منطقه‌ي دشمن در مرحله‌ي اول عمليات والفجر10 با سرعت مناسبي انجام شد و نيروهاي خودي توانستند تا آستانه‌ي روشن شدن هوا بخش‌هايي از ارتفاعات مرزي ايران و عراق را كه بر دشت حلبچه اشراف داشت، تصرف كنند. عملكرد قرارگاه‌ها به ترتيب از شمال به جنوب منطقه‌ي عمليات به شرح زير بود: يگان‌هاي قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن، از 3 محور عملياتي وارد عمل شدند. در محور مياني (خورنوازان ـ هاني‌قل)، نيروهاي لشكر41 ثارالله(ع) و 25 كربلا حدود ساعت 2:20 بامداد و در محور جنوبي نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) ساعت2:40 در دو ارتفاع سرگت و رجا از تپه‌هاي مشرف به شهر خرمال، با دشمن درگير شدند.[۹] ساعت2:50، فرمانده لشكر ثارالله(ع) خبر تصرف ارتفاع خورنوازان را به اطلاع قرارگاه رساند و گفت: «نيروها قله را تصرف كرده و در حال پاك‌سازي يال‌هاي آن هستند و تعدادي هم اسير گرفته‌اند.»[۱۰] در ساعت 2:55 نيز قسمتي از ارتفاع سرگت به تصرف نيروهاي لشكر المهدي(عج) درآمد. در حالي كه درگيري در محورهاي وسط و چپ اين يگان توأم با پيشروي نيروها ادامه داشت، نيروهاي تيپ39 بيت‌المقدس نيز براي رسيدن به ارتفاع چناره با دو مشكل مواجه شدند: يخ‌زدگي مسير و وجود ميدان‌هاي مين نامنظم در مسير نيروها، جلو پايگاه‌هاي دشمن باعث كندي حركت آنان شده بود.[۱۱] ساعت 3 بامداد، لشكر25 كربلا موفق به تصرف قله‌ي اصلي هاني‌قل شد و تا نيم ساعت بعد پايگاه‌هاي سمت راست آن را پاك‌سازي كرد و 60 نفر از نيروهاي عراقي را به اسارت گرفت. بدين‌ترتيب، تمامي اهداف قرارگاه قدس در محور مياني (خورنوازان ـ هاني‌قل) به تصرف نيروهاي خودي درآمد.[۱۲] نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) در ساعت 4:15 بامداد در دو ارتفاع شرام و گرده، عمليات را شروع كردند. ارتفاع گرده خالي از دشمن بود و به‌آساني تصرف شد، اما در تپه‌هاي شرام، رزمندگان با مقاومت نيروهاي پايگاه دشمن مواجه و با آنان درگير شدند و در نهايت تا ساعت 5 صبح آن را تصرف كردند. در اين ميان، تنها از محور شمالي اين قرارگاه خبري نبود و با روشن شدن هوا هنوز نيروهاي تيپ39 بيت‌المقدس درگيري با دشمن را در ارتفاع چناره آغاز نكرده بودند و اين تا حدي موجب نگراني فرماندهان در خصوص موفقيت تيپ شد.[۱۳] ساعت 5:30 صبح، درگيري در اين محور نيز آغاز شد و نيروهاي تيپ39 بيت‌المقدس حداكثر نيم ساعت پس از شروع درگيري ارتفاع چناره را تصرف كرده، حدود 50 نفر از نيروهاي دشمن را كه تا ساعت 4 صبح در آماده‌باش صد در صد و بيدار بودند، اما در آستانه‌ي روشن شدن هوا و پس از اطمينان به انجام نشدن عمليات از سوي نيروهاي ايراني در حال استراحت و خواب بودند، اسير كردند. بدين ترتيب، درمحدوده‌ي قرارگاه قدس، تمامي اهداف مرحله‌ي اول عمليات قبل از روشن شدن هوا تصرف شد.[۱۴] - قرارگاه فتح با دو قرارگاه فتح و فتح1 وارد عمل شد. قرارگاه فتح، درگيري را با تهاجم يك گردان از لشكر14 امام حسين(ع) در تنگه‌ي كاني كروشكان و يك گردان از لشكر8 نجف در ارتفاع بالامبو به خطوط دفاعي دشمن در ساعت2:22 صبح آغاز كرد؛ سپس دو گردان از لشكر8 نجف با گردش به راست به سوي محورهاي چورستانه ـ هانسوره و دو گردان ديگر از لشكر14 با گردش به چپ به سمت ارتفاعات تمورژنان، نزارش و بالامبوي كوچك عمليات را ادامه دادند.[۱۵] ساعت 3:10 گردان عمل‌كننده از لشكر8 روي بالامبو هدف خود را تصرف كرد و با موافقت فرماندهي لشكر، بخشي از مأموريت تيپ82 صاحب‌الامر(عج) را در قسمت غربي بالامبو انجام داد. گردان‌هاي لشكر14 امام حسين(ع) هم اهداف خود را با سرعت تصرف كردند و حدود ساعت 4 صبح، لشكر14 امام حسين(ع) و 8 نجف حوالي چورستانه و ابتداي يال شاخ بالامبوي كوچك الحاق كردند و گردان‌هاي لشكر8 نجف در حومه روستاي ‌هانسوره به هم پيوستند، اما الحاق ميان نيروهاي تيپ82 صاحب الامر(عج) و لشكر8 نجف به دليل پايين نيامدن نيروهاي تيپ82 از ارتفاع بالامبو انجام نشد. پيشروي يگان‌هاي قرارگاه فرعي فتح1 در منتهي‌اليه جنوبي منطقه‌ي عمليات در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شميران به دليل هوشياري كامل و مقاومت دشمن كند بود. لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) پس از چند ساعت درگيري شديد بخشي از شاخ شميران را تصرف كرد، اما تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) كه در بدو حمله با كمين‌هاي جلو كشيده‌ي دشمن درگير شده بود، به شاخ سورمر نرسيد و با وجود تلاش مجدد براي تصرف اين ارتفاع، موفقيتي كسب نكرد و با فشار نيروهاي عراقي ضمن عقب‌نشيني در ساعت 6 صبح، نقاط تصرف‌شده روي تپه‌هاي غرب شاخ سورمر را نيز از دست داد.[۱۶] تيپ91 بقية‌الله(عج) يگان ديگر قرارگاه فرعي فتح1 كه به دليل دير رسيدن قايق‌ها نتوانسته بود در زمان مورد نظر خود را به محل درگيري برساند، با روشن شدن هوا در شرق شاخ سورمر با دشمن درگير شد و همين تأخير موجب كندي حركت و بروز مشكل در اجراي مأموريت تيپ شد. بيش‌ترين مقاومت نيروهاي عراقي در مقابل يگان‌هاي قرارگاه فرعي فتح1 صورت گرفت و به جز موفقيت نسبي و متزلزل لشكر11 اميرالمؤمنين(ع)، ساير يگان‌ها تا اوايل صبح در اجراي مأموريت خود، موفق نبودند.[۱۷] - قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)، با لشكر9 بدر در زمان مقرر (2 بامداد)، در اولين محور خود، يعني قله‌ي مگر در نيمه‌ي شرقي ارتفاعات بالامبو با دشمن درگير شد. اين يگان پس از نيم ساعت همه‌ي پايگاه‌هاي فرعي روي آن را تصرف و پاك‌سازي كرد و آماده‌ي پيشروي به طرف پايگاه اصلي اين ارتفاع شد. هم‌زمان با محور اول، نيروهاي لشكر9 بدر در يال جنوبي بالامبو در دالامار درگير شدند، اما با توجه به اعزام نيروهاي كمكي دشمن، به منظور مقابله با ستون اعزامي، درخواست آتش توپ‌خانه شد كه به دليل عدم آمادگي كامل توپ‌خانه، در ساعت 4 صبح، آتش توپ‌خانه روانه‌ي اين ارتفاع گرديد.[۱۸] تيپ ابوذر ساعت 2:15 در ارتفاع گاوكش با نيروهاي دشمن درگير شد و دو پايگاه عراقي‌ها به دليل كمي نيروهاي دشمن به‌سرعت تصرف و پاك‌سازي گرديد و پس از آن، درگيري به پايگاه اصلي در ارتفاع پروينه كه در حد يك گروهان نيرو از دشمن درآن مستقر بود، كشيده شد و به دليل مقاومت آنان، تصرف پايگاه تا روشنايي هوا ممكن نشد.[۱۹] عراقي‌ها با استفاده از 500 نفر از نيروهاي حزب دمكرات كردستان ايران كه در منطقه‌ي بياره مستقر بودند، از مسير دره تفي به منطقه‌ي بين پايگاه اول و دوم نفوذ كرده، در ساعت 5:30، صبح، نيروهاي تيپ ابوذر را از پايگاه دوم عقب راندند.[۲۰] تيپ36 انصارالمهدي(عج) كه مأموريت تصرف قله‌ي اصلي شيندروي، دشت سازان و تامين يال دالامار را عهده‌دار بود، در ساعت 2:20، با عناصر پايگاه‌هاي دشمن در ارتفاعات شيندروي درگير شده، با سرعت اين پايگاه‌ها را تصرف و پاك‌سازي كرد، اما به دليل مقاومت نيروهاي دشمن در پايگاه‌هاي اصلي شيندروي، درگيري به درازا كشيد. پس از مدتي اين مأموريت به عهده‌ي نيروهاي تيپ29 نبي اكرم(ص) ـ كه به دنبال نيروهاي تيپ36 حركت مي‌كردند ـ گذاشته شد. رزمندگان تيپ نبي اكرم(ص) با 2 ساعت و 30 دقيقه تأخير خود را به ارتفاعات شيندروي رساندند و در 3 پايگاه اصلي شيندروي با دشمن درگير شدند. آنان ظرف 20 دقيقه پايگاه‌ها را به تصرف خود درآورده، تعدادي از نيروهاي دشمن را كشته و حدود يك‌صد نفر را اسير كردند، اما نتوانستند از ارتفاع سرازير شده، با نيروهاي تيپ36 الحاق كنند.[۲۱] تيپ75 ظفر هم كه مأموريت انهدام پايگاه‌ها و توپ‌خانه‌ي دشمن در روستاي دالامار؛ انهدام مراكز نظامي عراق در شهر حلبچه و بستن جاده‌هاي منتهي به اين شهر را بر عهده داشت، به دليل عدم هم‌كاري مناسب نيروهاي گروه‌هاي كرد معارض عراقي نتوانست مأموريت‌هاي خود را انجام دهد. بدين ترتيب، بسياري از اهداف در محدوده‌ي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در ساعات اوليه تصرف شد، اما در آستانه‌ي روشن شدن هوا، درگيري نيروهاي لشكر9 بدر در دو محور مگر و ارتفاعات مشرف بر چهارراه سازان و نيروهاي تيپ ابوذر در پروينه و گاوكش، يعني يال جنوبي ارتفاع پروينه ادامه داشت.[۲۲]


گزارش - 3

حدود يك ساعت پس از شروع عمليات والفجر10 و موفقيت اوليه‌ي قرارگاه‌ها و يگان‌ها در تصرف بيش‌تر اهداف، فرماندهي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) و قرارگاه‌هاي تابعه ادامه‌ي احداث جاده‌هاي عقبه و اتصال آن به محورهاي عملياتي را پي‌گيري كردند.[۲۳] جاده‌هاي اصلي كه موجب اتصال عقبه‌ي خودي به منطقه‌ي دشمن مي‌شد، به‌ترتيب از شمال به جنوب منطقه‌ي عمليات عبارت بودند از: - امتداد جاده‌ي ملخور روي ارتفاعات سورن به داخل شيار زلم و سپس اتصال به جاده‌ي دشمن در غرب روستاي احمدآوا در شرق شهر خرمال، در قرارگاه قدس. - تكميل احداث جاده از روستاي دگاگاه تا ساحل رودخانه‌ي آب سيروان و اتصال آن به جاده‌ي دشمن در بالامبو در محور قرارگاه فتح. - جاده‌ي انشعابي از جاده‌ي مرزي به طرف كوه گوزيل تا ساحل رودخانه‌ي آب سيروان و وصل كردن به جاده‌ي دشمن در دشت سازان پس از نصب پل در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع).[۲۴]* جاده‌هاي مورد اشاره در محور قرارگاه‌هاي ثامن‌الائمه(ع) و فتح به احداث 2 پل روي رودخانه‌ي آب ‌سيروان به منظور متصل كردن جاده‌ي دو سوي رودخانه نياز داشت** و قبل از عمليات نيز يگان‌ها براي عبور از رودخانه از قايق و پل كابلي نفررو استفاده مي‌كردند، اما تدارك نيروها پس از استقرار روي ارتفاعات و اهداف به طور كامل بستگي به احداث پل ماشين‌رو داشت.[۲۵] در اين ميان، جاده‌ي نوسود از خاك ايران به طويله در خاك عراق نيز يك عقبه‌ي اساسي مورد توجه فرماندهان بود و پيش‌بيني شده بود در مرحله‌ي دوم عمليات، يگان‌هاي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) پس از تصرف شيندروي در گام اول از پشت به نيروهاي عراقي و افراد گروه‌هاي مسلح ضد انقلاب و مخالف جمهوري اسلامي كه در منطقه‌ي بياره‌ي عراق مستقر بودند، حمله كرده، با آزاد كردن اين منطقه، جاده‌ي مرزي نوسود ـ طويله را آزاد كنند.[۲۶] به دليل اهميت نقش جاده در استمرار عمليات و به منظور فراهم شدن پشتيباني بهتر از نيروها و خط دفاعي، تكميل احداث جاده (ملخور) در محور شمالي ـ كه امكان دست‌رسي سريع نيروها را به عقبه‌ي اصلي دشمن و پل‌هاي ملاويسي، گردكو و پل رودخانه‌ي زلم در غرب خرمال فراهم مي‌آورد ـ با پي‌گيري‌هاي محسن رضايي فرمانده كل سپاه و عزيز جعفري فرمانده قرارگاه قدس انجام مي‌شد. به علاوه، تكميل جاده‌هاي محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) و قرارگاه فتح از طريق برادر رحيم صفوي و برادر احمد كاظمي دنبال مي‌شد.[۲۷] از اين رو، در محور قرارگاه قدس از ساعت 3 صبح به نيروهاي جهاد سازندگي دستور داده شد فعاليت خود را براي تكميل احداث جاده شروع كنند. مسئولان و نيروهاي جهاد سازندگي كه ستوني از خودروها، تانك‌ها و نفربرها و تقاضاي انتقال امكانات حداقل 7 لشكر و تيپ را پيش رو داشتند و منتظر باز شدن جاده‌ي ملخور بودند، تلاش بسياري مي‌كردند تا جاده را باز كنند و تا حدود ظهر دستگاه‌هاي مهندسي جهاد به منطقه‌ي مسطح قبل از شيار وشكناو رسيدند.[۲۸] ادامه‌ي مسير به علت صاف بودن و سستي زمين به سرعت و در نيم ساعت انجام شد و اميدواري‌هايي را در فرماندهان ايجاد كرد، اما در ابتداي ورود 5 تا 6 دستگاه بولدوزر و خودرو حامل سوخت به شيار وشكناو، تخته‌سنگ بزرگي مانع از ادامه‌ي پيشروي شد و كار متوقف ماند.[۲۹] ادامه‌ي انهدام اين تخته‌سنگ كه از قبل نيز انفجارهايي روي آن انجام شده بود، طول كشيد. نيرو‌هاي جهاد در غروب آفتاب و زماني كه به نظر مي‌رسيد انفجار سنگ براي عبور اجتناب‌ناپذير است، درصدد برآمدند در اقدامي ‌متهورانه به طور آزمايشي يك دستگاه بولدوزر را بدون جاده از كوه سرازير كنند، لذا يك راننده‌ي بولدوزر داوطلب شد از شيب 90 درصد بولدوزر را از اين نقطه عبور دهد. در ابتدا عموم تصور مي‌كردند به احتمال فراوان دستگاه سقوط خواهد كرد. راننده پس از نوشتن وصيت‌نامه و با شجاعت تمام اقدام به هدايت دستگاه كرد، اما بولدوزر سقوط نكرد و با عبور از اين مانع سخت به داخل شيار وشكناو رسيد. خبر رسيدن بولدوزر به شيار بسيار دل‌گرم‌كننده بود و اميدواري فراواني را بين فرماندهان قرارگاه قدس و خاتم‌الانبيا(ص) ايجاد كرده، سبب شد موضوع تعجيل در شروع مرحله‌ي دوم عمليات به طور جدي‌تر پي‌گيري شود. با عبور بولدوزر از اين مانع، پيش‌بيني شد كه فقط به ساعاتي وقت نياز است و مانع سنگ تا اوايل روز بعد كاملاً برطرف شده، بولدوزرهاي جهاد مي‌توانند وارد شيار وشكناو شوند كه همين طور نيز شد.[۳۰] در محور قرارگاه قدس، علاوه بر جاده‌ي اصلي ملخور، جاده‌ي ديگري در محور عمليات تيپ39 بيت‌المقدس از سمت خودي به ارتفاع چناره در دست احداث بود كه به دليل وجود برف و يخبندان پيشرفت آن مطلوب نبود، لذا در طول روز اول، تيپ بيت‌المقدس امكانات و تداركات مورد نياز نيروهايش را با تراكتور منتقل كرد و در برخي نقاط نيز به دليل وجود گل و لاي زياد و ناهمواري جاده، از بولدوزر براي بكسل كردن تراكتور استفاده شد.[۳۱] در محور قرارگاه فتح بر اساس پيش‌بيني‌هاي انجام‌شده، موضوع تكميل احداث جاده تا روستاي دگاگاه و نصب پل روي رودخانه‌ي آب سيروان و چگونگي انتقال لودر و بلدوزر و كمپرسي به زمين عمليات در ساحل غربي آبراهه‌ي درياچه‌ي دربنديخان قبل از ساعت 4 صبح در فهرست اقدامات فرمانده قرارگاه فتح (احمد كاظمي) قرار گرفت و با موفقيت انجام شد. هرچند يگان‌هاي قرارگاه فتح براي انتقال امكانات و مهمات و حمل مجروح با مشكل مواجه بودند و اين كار عمدتاً به وسيله‌ي نيروي پياده و با استفاده از قاطر انجام مي‌شد، اما جاده‌سازي در ساحل غربي آبراهه‌ي درياچه‌ي دربنديخان پيشرفت خوبي داشت تا جايي كه بمب‌باران پل زيمكان روي رودخانه‌ي آوه زيمكان ـ كه عقبه‌ي لشكر8 نجف و 14 امام حسين(ع) به شمار مي‌رفت ـ در ساعت 13:50 نتوانست مانع اساسي در تدارك نيروها در محور اين قرارگاه ايجاد كند و پل بلافاصله با استفاده از ورق‌هاي فلزي به صورت تعجيلي مرمت شد.[۳۲] در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) نيز فعاليت جاده‌سازي براي اتصال جاده از عقبه‌ي خودي از محور كوه گوزيل به ساحل رودخانه‌ي آب سيروان و هم‌زمان تهيه‌ي مقدمات براي احداث و نصب پل روي اين رودخانه، از اولين ساعات شروع عمليات، آغاز شد. در نتيجه‌ي تلاش‌هاي انجام‌شده، 2 پل تعجيلي، يك پل كابلي نفررو و يك پل تله اسكي كه در هر نوبت 3 نفر را منتقل مي‌كرد، روي رودخانه‌ي آب سيروان نصب شد، اما براي نصب پل اصلي مي‌بايست ابتدا پل در ساحل ساخته شده، سپس با جرثقيل 25 تني روي رودخانه قرار گيرد كه با توجه به خرابي جاده و نامساعد بودن زمين منطقه، آمدن جرثقيل به ساحل رودخانه با تأخير انجام شد و با وجود اصرار و پي‌گيري‌هاي مكرر رحيم صفوي براي آماده شدن پل تا شب، اين كار ممكن نشد، اما تلاش‌ها براي اضافه كردن پل نفررو همچنان ادامه يافت. با وجود اين تلاش‌ها، رحيم صفوي فرماندهي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در گزارشي به فرماندهي كل سپاه در مورد احتمال اتصال عقبه‌ي محور گوزيل، تحقق آن را مستلزم 4 روز تا يك هفته وقت اعلام كرد. وي همچنين به باز شدن جاده‌ي نوسود در مر‌حله‌ي دوم عمليات اميدوار بود. صفوي همچنين در طول امروز تلاش كرد هوانيروز ارتش را براي حمل مجروحان در اين محور فعال كند.[۳۳]


گزارش - 4

پس از روشن شدن هوا، درگيري با نيروهاي دشمن در بعضي محورهاي عمليات والفجر10 همچنان ادامه يافت. در محور قرارگاه قدس همه‌ي يگان‌ها قبل از روشن شدن هوا اهداف خود را تصرف كردند و فقط درگيري نيروهاي لشكر33 المهدي(عج) به روز كشيده شد و نيروهاي اين يگان در ساعت 8 صبح با تصرف تپه شرام به همه‌ي اهداف خود دست يافتند و بدين‌ترتيب قرارگاه قدس مرحله‌ي اول عمليات را با موفقيت صددرصد پشت سر گذاشت و يگان‌ها و رزمندگان تحت امر اين قرارگاه بر ارتفاعات مشرف بر شهر خرمال عراق مستقر شدند.[۳۴] در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)، تصرف ارتفاع مگر در بخش شرقي ارتفاعات بالامبو انجام و نيمي از ارتفاع شيندروي تسخير و پاك‌سازي شده بود، اما تصرف باقي‌مانده‌ي شيندروي و الحاق يگان‌ها با هم به روز كشيده شد. ضد حمله‌هاي دشمن به لشكر9 بدر در ارتفاع مگر و ارتفاعات مشرف بر دشت سازان و درگيري نيروهاي تيپ ابوذر در ارتفاعات گاوكش و پروينه نيز در روز ادامه يافت. تلاش لشكر9 بدر و تيپ36 انصارالمهدي(عج) براي تصرف يال جنوبي ارتفاع شيندروي، مشرف بر روستاي دالامار و الحاق اين دو يگان با تيپ29 نبي ‌اكرم(ص) به دليل پاتك حدود 2 گردان نيروي ويژه‌ي دشمن بدون نتيجه ماند و نيروهاي عراقي تا ساعت 10 صبح در قسمت‌هايي از يال جنوبي ارتفاع دالامار پيشروي كردند؛ لذا، از حدود ظهر، عمليات بر روي اين يال به لشكر55 ويژه‌ي شهدا واگذار شد.[۳۵] در ارتفاعات پروينه و گاوكش نيز پس از عقب‌نشيني نيروهاي تيپ ابوذر از پايگاه دوم دشمن در صبح، باقي‌مانده‌ي نيروهاي تيپ با رسيدن يك گردان كمكي از تيپ مقداد از سپاه چهارم بعثت باختران كه در سازمان رزم قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) قرار گرفته بود، پايگاه دوم دشمن را بار ديگر تصرف كردند و در حالي كه آماده‌ي حركت به سوي پايگاه سوم شده بودند، از حدود ظهر با آتش پرحجم و مؤثر دشمن مواجه شده، مجبور به عقب‌نشيني كامل از روي ارتفاع گاوكش شدند و در نتيجه پيشروي در اين محور متوقف شد. در محور قرارگاه فتح كه بخش اصلي اهداف تصرف‌شده بود، با توجه به حضور نداشتن دشمن و انفعال كامل نيروهاي عراقي، لشكر14 امام حسين(ع) با استفاده از موقعيت به دست آمده، پيشروي خود را در روز ادامه داد و روي قسمت شمالي ارتفاعات تمورژنان و دارزين مستقر گرديد.[۳۶] در اين محور بخشي از نياز تداركاتي نيروها از مسير عقبه‌ي آبي رودخانه‌ي ليله و آبراهه‌ي جنوب شرقي درياچه‌ي دربنديخان تأمين شد و دو لشكر14 امام حسين(ع) و 8 نجف موفق شدند تا قبل از ظهر، 15 دستگاه تانك و 10 دستگاه لودر، بولدوزر و خودرو را به وسيله‌ي سطحه به ساحل آن ‌سوي آبراهه‌ي جنوبي درياچه‌ي دربنديخان حمل كنند.[۳۷]


گزارش - 5

پس از آغاز عمليات والفجر10، به جز مقاومت اوليه‌ي نيروهاي عراقي حاضر در پايگاه‌هاي خط مقدم، دشمن واكنش چنداني از خود نشان نداد. حدود يك ساعت بعد، فرماندهي ارتش عراق دو اقدام اوليه و تعجيلي انجام داد: ابتدا يك واحد ارتش از پادگان زمقي به سمت حلبچه حركت كرد و وارد شهر شد. همچنين دشمن تا روشن شدن هوا بخشي از احتياط‌هاي نزديك خود را براي تقويت منطقه‌ي عمومي دشت حلبچه به كار گرفت و بر اين اساس حداقل 3 ستون بزرگ خودرو حامل نيرو و چندين دستگاه تانك از شهر سيدصادق در شمال منطقه‌ي عمليات از مسير سه‌راه گردكو، راهي شهرهاي دوجيله و خرمال و حلبچه شدند.[۳۸] براي مقابله با اين تحرك دشمن، توپ‌خانه‌هاي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) و قرارگاه قدس و لشكر41 ثارالله(ع)، پل گردكو و جاده‌ي سيدصادق به خرمال و دوجيله را زير آتش گرفتند.[۳۹] به علاوه، ارتش عراق بيش‌ترين حساسيت خود را به دو نقطه در جنوب منطقه‌ي عمليات نشان داد: اول، در ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شميران در محور قرارگاه فرعي فتح1؛ دوم، در ارتفاعات شيندروي و بخش شرقي ارتفاعات بالامبو در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)، اما در برابر عمليات قرارگاه قدس در ارتفاعات سورن و عمليات در يال‌هاي غربي بالامبو و تمورژنان در محور قرارگاه فتح با حساسيت كم‌تري برخورد كرد. اقدام ضعيف دشمن در محدوده‌ي عمليات يگان‌هاي قرارگاه قدس حاكي از تحليل نادرست فرماندهي ارتش عراق در اين منطقه درباره‌ي فلش اصلي عمليات بود. در حالي كه جهت اصلي عمليات در ارتفاعات مشرف بر شهر خرمال بود، ارتش عراق به محور جنوبي عمليات حساسيت نشان داد. البته، اين تشخيص فرماندهان ارتش عراق سبب شد فرماندهان خودي نيز تحليل‌هايي كنند. تصميم ارتش عراق براي اجراي عمليات در منطقه‌يي ديگر يا عقب ماندن در مقابل سرعت عمليات ايران و بلاتكليفي در بين فرماندهان دشمن از جمله گمانه‌هايي بود كه فرماندهان سپاه مطرح كردند. (ضميمه دارد) اما پس از روشن شدن هوا و در پي تصرف ارتفاعات سورن و قله‌هاي هاني‌قل و خورنوازان كه مشرف بر شهر خرمال هستند، 25 دستگاه كاميون نظامي دشمن حامل نيرو در ساعت 7:15 وارد اين شهر شد، اما پس از نيم ساعت و بدون هيچ ‌گونه اقدامي از منطقه خارج شد. به نظر مي‌رسيد فرماندهي عراق، اقدام نيروهاي ايران را در محور قرارگاه قدس، حداكثر يك تك پشتيباني يا فريب تلقي كرده و چنين پنداشته است كه عمليات اصلي در دو نقطه از محور جنوبي شامل ارتفاعات شاخ سورمر و شاخ شميران كه بر سد و درياچه‌ي دربنديخان مسلط هستند و ارتفاعات شيندروي در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) كه بر شهر حلبچه اشراف دارند، انجام خواهد شد. بنابراين، در نقطه‌ي اول از طريق جنوب منطقه نيرو وارد كرد و به لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) و تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع) فشار آورد. همچنين، از آغاز روشني هوا با به‌كارگيري 4 گردان (2 گردان از تيپ نيروي مخصوص و 2 گردان از نيروهاي مستقر در خط قبلي) و 20 دستگاه تانك از محور چهارراه سازان ـ شيندروي ـ بالامبو به نيروهاي لشكر9 بدر و از مسير جاده‌هاي روي يال‌هاي تنگه‌ي دالامار و ارتفاع شيندروي به نيروهاي تيپ36 انصارالمهدي(عج) و تيپ29 نبي اكرم(ص) پاتك كرد كه در محور اول با از دست دادن 3 دستگاه تانك و تعدادي اسير عقب‌ نشست، ولي در محور دوم مانع الحاق تيپ36 انصارالمهدي(عج) و لشكر9 بدر شد. به‌كارگيري گردان احتياط تيپ انصارالمهدي(عج) و سازمان‌دهي مجدد نيروهاي پراكنده‌ي خودي و اجراي آتش متمركز توپ‌خانه روي نيروهاي دشمن سبب كندي حركت نيروهاي عراقي شد، اما دشمن بار ديگر با وارد كردن 600 تكاور و يك دسته تانك، يال جنوبي دالامار را تصرف كرد و مانع الحاق اين دو يگان شد. همچنين ارتش عراق در محور حلبچه بدون حساسيت نشان دادن به حضور نيروهاي قرارگاه قدس در ارتفاعات هاني‌قل، خورنوازان، تپه‌هاي سرگت و شرام كه بر عقبه‌ي عراق مسلط بودند، ستون‌هاي طويل و متعددي از كاميون‌هاي حامل نيرو و تانك را با عبور دادن از پل‌هاي ملاويسي و گردكو به سمت شهر دوجيله و سپس حلبچه روانه كرد. البته، دشمن تحرك محدودي به سمت چناره و غرب خرمال در محور قرارگاه قدس داشت كه با اجراي آتش مؤثر نيروهاي خودي از اقدام جدي بازماند.[۴۰] نتيجه‌ي عكس‌العمل و اقدامات عراق به شرح زير بود: بر خلاف محور قرارگاه‌هاي ثامن‌الائمه(ع) و فتح1، دشمن در محور قرارگاه فتح، واكنش خاصي از خود نشان نداد و نيروهاي عراقي حاضر در اين منطقه كه كاملاً غافل‌گير شده بودند، همه كشته يا اسير شدند و آن‌هايي كه در پايگاه‌هاي عقب‌تر از خط مقدم حضور داشتند به سمت شهرهاي حلبچه و دوجيله گريختند. از آتش توپ‌خانه‌ي دشمن نيز در اين منطقه اثر چنداني نبود.[۴۱] با توجه به اين كه دشمن در برخي محورها به مقابله‌ي جدي با قواي ايراني پرداخت، حمله‌ي نيروهاي پياده و آتش توپ‌خانه‌ي ايران تلفاتي را به دشمن وارد كرد. بر اساس آخرين اطلاعات رسيده به قرارگاه فرماندهي عمليات، ميزان انهدام يگان‌ها و تجهيزات دشمن و برخي آمارهاي مربوط به غنائم تا پايان روز اول در عمليات والفجر10 به شرح زير بود:

تيپ602 از لشكر36 ميزان انهدام 60 درصد تيپ238 از لشكر36 ميزان انهدام 20 درصد تيپ كماندويي از لشكر36 ميزان انهدام 100 درصد تيپ424 از لشكر36 ميزان انهدام 50 درصد تيپ432 از لشكر36 ميزان انهدام 50 درصد گردان مستقل 24 حفاظت نفت ميزان انهدام 90 درصد

تعداد كشته‌ها و زخمي‌ها تا اين زمان بيش از 1200 نفر و تعداد اسراي تخليه‌شده 200 نفر گزارش شده است. همچنين ده‌ها قبضه خمپاره، صدها قبضه سلاح سبك و سنگين و 10 دستگاه تانك به غنيمت درآمده و حدود 30 دستگاه تانك و خودرو منهدم شده است.[۴۲]


گزارش - 6

از ظهر روز اول عمليات و تصرف بخش عمده‌يي از اهداف در مرحله‌ي اول، تلاش فرماندهان و نيروها به تثبيت مناطق تصرف‌شده و مقابله با ضد حمله‌هاي دشمن و همچنين آماده شدن براي اجراي مراحل بعدي عمليات معطوف شد. مهم‌ترين اين اقدامات عبارت بودند از: سامان‌دهي آتش: از آن‌جايي كه محور اصلي ورود يگان‌هاي دشمن به دشت حلبچه از شمال به جنوب و از طريق پل‌هاي ملاويسي و گردكو بود، ناامن كردن اين عقبه به وسيله‌ي آتش توپ‌خانه از ساعت‌هاي اوليه‌ي عمليات شروع شد، اما اين اقدام تا قبل از ظهر قوت چنداني نداشت و واحد توپ‌خانه‌ي خودي نتوانست آتش مناسب و تأثيرگذاري را روي معابر وصولي دشمن متمركز كند.[۴۳] ضرورت اجراي آتش مؤثر سبب شد تا برادر عزيز جعفري فرمانده قرارگاه قدس، خود بالاي ديدگاه رفته، به بررسي وضعيت منطقه و هدايت كلي آتش بپردازد. وي بخشي از آتش توپ‌خانه را در چند نقطه‌ي مهم از جمله سه‌راهي گردكو و جاده‌ي خرمال تنظيم كرد و اين تدبير تا حدي مؤثر واقع شد و سبب كندي تحرك دشمن و مهار توان آن و نيز موجب ترافيك سنگين در دو سوي پل گردكو گرديد. خودروهاي زيادي در اين منطقه متوقف شده بودند كه سعي مي‌كردند پس از توقف اوليه به‌سرعت از پل عبور كنند.[۴۴] پس از بهبود نسبي وضعيت آتش، واحد توپ‌خانه مأموريت يافت روي نقاط مهم عقبه‌ي يگان‌هاي دشمن در جاده‌ي سيدصادق به خرمال، دوجيله و حلبچه اجراي آتش كند. بر اين اساس، عزيز جعفري فرمانده قرارگاه قدس دستور داد 12 آتشبار توپ‌خانه روي 3 نقطه به عنوان "گره‌هاي حساس" متمركز شوند: 3 آتشبار روي سه‌راه گردكو؛ 6 آتشبار روي سيدصادق و 3 آتشبار نيز مأمور اجراي آتش در سه‌راهي ارتباطي جنوب پل ملاويسي شد. همچنين، براي تقويت بيش‌تر آتش، از لشكر41 ثارالله(ع) خواسته شد آتش قبضه‌هاي توپ و ادوات خود را روي جاده‌ي سيدصادق ـ خرمال و سه‌راهي‌هاي اين جاده متمركز كند. اين اقدامات تا حد زيادي فشار دشمن را كنترل كرد.[۴۵] همچنين، در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)، آتش توپ‌خانه روي ضد حمله‌ي عراق متمركز شد تا مانع تحرك وسيع دشمن شود.[۴۶] اما در محور قرارگاه فتح كه چندان مورد توجه دشمن نبود، آتش زيادي وجود نداشت و يگان‌هاي خودي از اين جهت مشكل خاصي نداشتند و توپ‌خانه در جريان دفع ضد حمله‌‌هاي دشمن در محدوده‌ي قرارگاه فتح1 فعال بود.[۴۷] فعاليت‌هاي نيروي هوايي و هوانيروز ارتش: از جمله اقدامات روز اول، هماهنگ كردن نيروي هوايي و هوانيروز ارتش جمهوري اسلامي براي پشتيباني هوايي و حمايت لجستيكي از عمليات بود. هماهنگي براي نصب 2 سايت ‌هاگ در شمال منطقه‌ي عمليات در منطقه‌ي دزلي ـ مريوان و جنوب منطقه‌ي عمليات؛ تعهد نيروي هوايي براي انجام دادن 35 سورتي و بمب‌باران روزانه شامل 5 سورتي پرواز براي بمب‌باران غرب سيدصادق و 30 سورتي پرواز براي بمب‌باران غرب خرمال، پل گردكو و جاده‌ي بين سيدصادق و خرمال و حمايت هوانيروز در انتقال نيرو در جبهه‌ي جنوبي عمليات و حمل بار و مجروح، از جمله توافقاتي بود كه در گفت و گوي بين سرهنگ مصطفي اردستاني فرمانده عمليات نيروي هوايي ارتش و سرهنگ انصاري فرمانده هوانيروز با برادران محسن رضايي و غلامعلي رشيد در ساعت 22 انجام شد.[۴۸] تكميل و تثبيت اهداف، پشتيباني از نيروهاي در خط: با توجه به تصرف اغلب اهداف مرحله‌ي اول عمليات و دفع ضد حمله‌هاي اصلي دشمن تا قبل از ظهر، اصلي‌ترين اقدامات جبهه‌ي خودي در بعد از ظهر امروز، تثبيت اين مناطق بود. علاوه بر پشتيباني از نيروهاي در خط، تحكيم مواضع؛ انتقال قبضه‌هاي ادوات و مهمات؛ تخليه‌ي مجروحان به وسيله‌ي نيروي پياده و هوانيروز و رسيدگي به جاده‌هاي عقبه نيز در حال انجام بود. در محور قرارگاه قدس كه همه‌ي اهداف تا قبل از روشن شدن هوا تصرف شده بود و شروع مرحله‌ي دوم عمليات به طور مؤثري بستگي به اتصال جاده‌ي ملخور به منطقه داشت، تلاش براي تكميل جاده؛ اقدام يگان‌ها براي جلو آوردن گردان‌هاي شركت‌كننده در مرحله‌ي دوم؛ تثبيت خطوط دفاعي و پركردن بعضي مناطق حد فاصل با دشمن در مقابل خطوط خودي كه احتمال خطر حضور دشمن در آن‌جا متصور بود، محور فعاليت فرماندهان اين قرارگاه بود.[۴۹] همچنين قرارگاه رمضان مأموريت يافت با اجراي كمين روي جاده‌ي سيدصادق به حلبچه مانع تردد آزادانه‌ي يگان‌هاي عراقي در ورود به منطقه شود.[۵۰] بر خلاف شرايط مناسب در محور قرارگاه قدس، در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) درگيري بين نيروهاي خودي و دشمن در بعضي نقاط به بعد از ظهر كشيده شد و نيروهاي تيپ36 انصارالمهدي(عج) در ساعت 15 توانستند نيروهاي دشمن را عقب زده، قسمتي از يال‌هاي جنوبي دالامار از ارتفاعات شيندروي را تصرف كنند.[۵۱] همچنين تكميل تصرف چند پايگاه نيروهاي عراقي در يال‌هاي انتهايي ارتفاع شيندروي؛ دفع پاتك دشمن در ساعت 17 در روستاي اباابيده واقع در انتهاي شمال غربي كوه شيندروي به وسيله‌ي لشكر9 بدر و اجراي آتش روي مواضع و محل تجمع نيروهاي دشمن، از رخدادهاي بعد از ظهر در اين محور بود.[۵۲] در محور قرارگاه فتح1 نيز به دليل فشار مستمر عراق از دو جناح و احتمال محاصره شدن، نيروهاي لشكر11 اميرالمؤمنين(ع) در ساعت 13 بنا به دستور فرماندهي از مناطق تصرف‌شده در شاخ شميران عقب‌نشيني كردند و بدين ترتيب عمليات لشكر11، تيپ44 قمر و تيپ91 بقية‌الله(عج) در محور قرارگاه فرعي فتح1 در جنوبي‌ترين منطقه‌ي عمليات در شاخ سورمر و شاخ شميران ناموفق ماند.[۵۳] بعد از ظهر امروز همچنين برادر احمد كاظمي فرمانده قرارگاه فتح، به اتفاق فرماندهان يگان‌ها در مناطق تصرف‌شده، از نزديك به بررسي اوضاع و ساماندهي نيروها و مواضع پرداختند. در اين اقدام، احمد كاظمي به كاني كروشكان، يال بالامبو و ‌هانسوره رفت. علاوه بر اين، اصلاح و تقويت مواضع خطوط دفاعي روي تپه‌هاي مشرف به شهر حلبچه كه با آوردن قبضه‌هاي خمپاره60، 81 و دوشيكا انجام شد و حمله به تانك‌هاي عراقي كه در اطراف حلبچه مستقر بودند و گه‌گاه اقدام به پيشروي به سمت نيروهاي خودي در يال‌هاي شمالي بالامبو مي‌كردند، از جمله نتايج حضور احمد كاظمي در خط مقدم بود.[۵۴] از سوي ديگر، در محور لشكر14 امام حسين(ع) كه نيروها با استفاده از موفقيت در طول روز پيشروي خود را ادامه داده و در بخش شمالي ارتفاعات تمورژنان و دارزين مستقر شده بودند، در پايان روز به دليل تدارك نشدن خط، از دارزين عقب آمدند و به تپه‌ي شاخ نزارش بازگشتند. در مجموع، بر اساس آنچه گذشت مي‌توان نتيجه گرفت در روز اول عمليات والفجر10، قرارگاه‌هاي قدس با 6 گردان، ثامن‌الائمه(ع) با 9 گردان و فتح با 18 گردان با تلفاتي اندك مرحله‌ي اول عمليات را با 90 درصد موفقيت به انجام رساندند و براي ادامه‌ي عمليات آمادگي قابل قبولي كسب كردند.[۵۵] از بعد از ظهر امروز، حجم فعاليت هواپيماهاي دشمن افزايش يافت و محدوده‌ي جنوبي عمليات از جمله منطقه‌ي شاخ شميران، شاخ سورمر، عقبه‌هاي قرارگاه فتح، ثامن‌الائمه(ع) و پل زيمكان در چند نوبت بمب‌باران شد.[۵۶] بمب‌باران پل زيمكان سبب تخريب قسمت‌هايي از پل روي رودخانه‌ي آوه زيمكان در عقبه‌ي قرارگاه فتح شد، اما نيرو‌هاي مهندسي و جهاد با استفاده از ورقه‌هاي بزرگ فلزي پل را به صورت تعجيلي مرمت و از آن بهره‌برداري كردند.[۵۷] بالاخره با تاريك شدن هوا تعدادي از مردم حلبچه از شهر خارج شده، به سمت روستاهاي اطراف حركت كردند. عراق نيز در ارتباطات تلفني و بيسيم خود وانمود مي‌كند كه هواپيماهاي ايراني شهر حلبچه را بمب‌باران كرده‌اند.[۵۸]


گزارش - 7

اخبار رسيده به قرارگاه فرمانده كل سپاه در دزلي و قرارگاه شهيد مطهري در مريوان از زمان شروع عمليات تا ظهر روز اول نويدبخش آن بود كه اغلب يگان‌ها در دست‌يابي به اهداف مرحله‌ي اول موفق بوده‌اند. با مشاهده‌ي سرعت اجراي عمليات، پيشروي نيروها و عكس‌العمل ضعيف دشمن، فرماندهان سپاه اعلام كردند كه چنانچه مشكل جاده وجود نداشت، امكان ادامه‌ي عمليات و پيشروي در دشت حلبچه و بستن جاده‌ي مواصلاتي اين منطقه‌ي وسيع در محل پل گردكو در روز اول كاملاً مقدور بود. بنابراين، از صبح امروز، محسن رضايي و معاونان وي در سنگر فرماندهي كل سپاه بر ضرورت استفاده از ضعف حضور دشمن و بهره‌برداري از موفقيت‌هاي مرحله‌ي اول و تسريع در شروع مرحله‌ي دوم عمليات اشاره و تأكيد كردند.[۵۹] اين موضوع پس از تثبيت نسبي اهداف تصرف‌شده‌ي مرحله‌ي اول، به ‌طور جدي‌تري مطرح شد. در ساعت 13:15، محسن رضايي، غلامعلي رشيد و مصطفي ايزدي جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه، در گفت و گوي سه نفره به اين موضوع پرداختند. فاصله‌ي پيش‌بيني‌شده براي مرحله‌ي دوم عمليات بين 3 تا 6 روز بود.[۶۰] در اين جلسه، فرمانده كل سپاه ضرورت تعجيل در اجراي مرحله‌ي دوم عمليات را حتي براي شب بعد مطرح كرد، لكن با استدلال غلامعلي رشيد درباره‌ي فراهم نشدن شرايط، به خصوص مشكل انتقال به‌موقع گردان‌هاي جديد به منطقه، محسن رضايي پيشنهاد كرد شب بعد در محور شمالي عمليات، يعني محور قرارگاه قدس به عنوان مقدمه‌ي مرحله‌ي بعدي عمليات، خطي در مقابل مناطق تصرف‌شده به وسيله‌ي يگان‌هاي قرارگاه قدس از ارتفاع شنام تا غرب شهر خرمال و ارتفاع خورنوازان تأمين شود و براي اجراي اين مأموريت، لشكرهاي 41 ثارالله(ع)،33 المهدي(عج) و 17 علي ‌بن ‌ابي‌طالب(ع) يك گام جلو روند و محور جنوبي عمليات در محور قرارگاه‌هاي ثامن‌الائمه(ع) و فتح نيز تصرف يال‌هاي انتهايي ارتفاعات شيندروي و شاخ بالامبو را به پايان رسانده، يگان‌هاي خود را تا ميانه‌ي درياچه‌ي دربنديخان برسانند و مرحله‌ي دوم عمليات دو شب بعد انجام شود.[۶۱] از دلايلي كه موجب تعجيل در اجراي مرحله‌ي دوم عمليات شد، وضعيت يگان‌ها در محور جنوبي عمليات بود. تسلط مجدد عراق بر ارتفاعات شاخ شميران و شاخ سورمر از بعد از ظهر امروز و تسلط ديد و تير آن‌ها بر آبراهه‌ي جنوب شرقي درياچه‌ي دربنديخان و عقبه‌ي آبي لشكرهاي 8 نجف و 14 امام حسين(ع)، سبب شد براي ر‌هايي از چنين وضعيتي علي شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه و احمد كاظمي فرمانده قرارگاه فتح، ‌خواهان تسريع در اجراي مرحله‌ي دوم عمليات شوند، نظر فرماندهان در محور جنوبي آن بود كه اين تعجيل سبب كاهش فشار دشمن از روي يگان‌هاي قرارگاه فتح خواهد شد. به همين منظور و با هدف فراهم كردن زمينه براي اجراي زودتر مرحله‌ي دوم عمليات، به همه‌ي يگان‌هاي قرارگاه قدس (لشكرهاي7 ولي‌عصر(عج)، 33 المهدي(عج)، 25 كربلا، 17 علي بن ابي‌طالب(ع)، 41 ثارالله(ع) و 19 فجر) دستور داده شد آماده‌ي عمليات در شب بعد شوند. به علاوه از ساعت 21، جمع‌بندي گفت و گوهاي پراكنده‌ي فرماندهان در روز جاري به نتيجه‌ي نهايي نزديك شد و بر اساس آن، فرمانده كل سپاه دستور داد هر كدام از يگان‌هاي تحت امر قرارگاه قدس 5 تا 6 گردان خود را از عقبه‌ها به خط آورده، بخش ديگر نيروها را در منطقه‌ي دزلي عقبه‌ي قرارگاه قدس و در شيارهاي منطقه‌ي عملياتي مستقر كنند. پس از اين تصميم، عزيز جعفري متن زير را به فرماندهان يگان‌هاي تحت امر قرارگاه قدس ابلاغ كرد: بسمه تعالي «بنا به دستور و تأكيد فرماندهي كل سپاه بايد براي فردا شب به استعداد 5 گردان (نيرو) در شيارهاي پايين و در منطقه‌ي دزلي [مستقر كرده و] آماده‌ي اجراي مأموريت اصلي خود باشيد.» عزيز جعفري همچنين شخصاً با فرماندهان يگان‌هاي مورد اشاره تماس گرفت و درباره‌ي جزئيات انتقال گردان‌ها و محل استقرار آنان صحبت كرد و يگان‌ها نيز از ساعت‌هاي پاياني امشب به اجراي اين دستور پرداختند.[۶۲] از جمله تصميمات ديگر امروز اعلام آماده‌باش به يگان موشكي سپاه پاسداران بود. با توجه به موفقيت مرحله‌ي اول عمليات و در آستانه‌ي ورود نيروها به دشت حلبچه و قريب‌الوقوع بودن تصرف شهرهاي حلبچه، خرمال و دوجيله، حجت‌الاسلام ‌هاشمي ‌رفسنجاني فرمانده عالي جنگ، شروع مجدد جنگ شهرها از سوي عراق را محتمل دانست و در تماس با فرمانده كل سپاه به اين موضوع اشاره كرد. پس از اين تماس، يگان موشكي سپاه براي مقابله با آغاز احتمالي جنگ شهرها توسط عراق به حال آماده‌باش درآمد.[۶۳]


گزارش - 8

هم‌زمان با عمليات والفجر10 در حلبچه، تصميم‌گيري براي اجراي عمليات ديگر سپاه پاسداران با نام بيت‌المقدس3 با هدف تصرف ارتفاع گوجار در منطقه‌ي عمومي ماووت در استان سليمانيه عراق، به نتيجه رسيد و امشب به عنوان زمان شروع عمليات تعيين شد. بلندي ارتفاع گوجار كه در عمق 65 كيلومتري خاك عراق است، بين 1695 تا 2176 متر مي‌باشد و در ميان قله‌هاي آن قله‌ي هلكان با 1787 متر از نظر اشراف بر مناطق غرب گوجار و دشت الاغلو اهميت بسياري دارد. تصرف اين ارتفاع زمينه را براي عمليات‌هاي بعدي و در نهايت اتصال اين مناطق به مناطق آزادشده در عمق استان سليمانيه‌ي عراق كه توسط معارضين كرد عراقي آزاد شده بود، فراهم مي‌كرد. قرار بود عمليات چند روز قبل انجام شود، لكن به دلايلي از جمله بارندگي‌هاي پي در پي و وقوع چند نوبت سيل كه سبب تخريب چند پل و قسمت‌هايي از جاده‌ها شد، زمان عمليات به تعويق افتاد و در نهايت به امشب موكول شد. پس از توقف عمليات بيت‌المقدس2 در همين منطقه، عمليات در اين محور به دليل مشكلات، تا اندازه‌يي فرعي و به تصرف ارتفاع گوجار محدود شد و اجراي عمليات در منطقه‌ي حلبچه به عنوان تلاش اصلي دنبال شد. در چنين وضعيتي عمليات براي تصرف گوجار مي‌توانست به غافل‌گيري دشمن در منطقه‌ي حلبچه بينجامند. از اين رو، از صبح امروز فعاليت يگان‌هاي شركت‌كننده در عمليات براي كسب آخرين آمادگي‌ها افزايش يافت. آخرين وضعيت يگان‌ها و واحدها؛ تعيين فوريت‌ها و اولويت‌ها؛ هماهنگ كردن با هوانيروز براي پشتيباني از صحنه‌ي درگيري و بررسي ميزان آمادگي‌ها و مسائلي از اين قبيل براي شروع عمليات، مهم‌ترين موضوعاتي بودند كه قبل از شروع عمليات، پيش از ظهر امروز در قرارگاه نجف مورد بحث و بررسي و پي‌گيري قرار گرفتند. ظهر امروز نيز نورعلي شوشتري فرمانده و محمدباقر قاليباف جانشين قرارگاه نجف، به جمع‌بندي آخرين اخبار پرداخته، وقايع دو سه روز گذشته‌ي منطقه را مرور كردند.* موضوعاتي كه درباره‌ي آن‌ها بحث و گفت و گو شد عبارت‌اند از: به نتيجه رسيدن شناسايي‌هاي شب گذشته؛ بمب‌باران وسيع عقبه‌ها و شيارهاي منطقه توسط نيروي هوايي عراق؛ وضعيت نامناسب و نگران‌كننده‌ي جاده‌هاي پشت جبهه و به نتيجه نرسيدن اقدامات جهاد براي ترميم پل‌ها و جاده‌ها (ضميمه دارد)؛ مشكل تداركات يگان‌ها و درخواست از قرارگاه براي اسلينگ كردن امكانات و مواد غذايي؛ مشكلات بهداري و كمبود آمبولانس و دكتر جراح و ارائه‌ي آخرين آمار مهمات واحد ادوات. شوشتري كه به دليل بيماري فرزندش چند روز در منطقه حضور نداشت، ترديد خود را درباره‌ي اجراي عمليات اين‌گونه بيان كرد: «شب بدي براي انجام عمليات است. دشمن صددرصد آماده‌باش داده است. در حالي كه هوشياري دشمن دو شب قبل مطمئناً اين‌ طور نبود. [اما] مي‌ترسم اگر [عمليات را] عقب بيندازيم دشمن ما را با بمب‌باران[هايش] منهدم كند. اين‌جا عمليات كردن سودي ندارد. ... تنها حُسني كه هست وسعت جبهه‌ي پايين حلبچه است و قرارگاه خاتم(ص) مي‌خواهد از عمليات ما براي حركت پايين استفاده كند.» محمدباقر قاليباف كه در زمان نبود شوشتري، امور مربوط به عمليات را سامان‌دهي كرده و در جلسه‌ي فرماندهان يگان‌هاي اين قرارگاه با محسن رضايي در مريوان در مورد اجراي عمليات در شب جاري به توافق رسيده بود (ضميمه دارد)، براي توجيه فرمانده قرارگاه نجف و متقاعد كردن وي درباره‌ي اجراي هر چه سريع‌تر عمليات گفت: «امشب اگر شما صلاح بدانيد حركت كنيم برويم روي گوجار، ما اين‌جا عمل‌ كنيم، دشمن بعد از يك الي دو روز مي‌فهمد كه بايد به پايين در منطقه‌ي عمليات والفجر10 در حلبچه برود. ما هر كجا را كه بگيريم، نيروي احتياط را شب بعد مي‌توانيم وارد عمل كنيم.» قاليباف همچنين به آمادگي يگان‌ها براي اجراي عمليات امشب اشاره كرد و گفت: «يگان‌ها همه‌ي نيروهاي‌شان پاي كار هستند. امشب قطعي بزنيم به دشمن.» و شوشتري در پاسخ گفت: «چاره‌يي نيست. با توجه به بمب‌باران‌ها و...» ظهر امروز همچنين در جلسه‌يي با حضور فرماندهان قرارگاه نجف و نماينده‌ي هوانيروز كرمان در قرارگاه فاطمه‌الزهرا(س) در دشت هرمدان درباره‌ي مأموريت‌هاي هوانيروز در اين عمليات بحث شد. درخواست سپاه از هوانيروز با توجه به شكل جاده و پل و وضعيت جوي در اولويت بود و تدارك نيروهاي در خط در يال‌هاي قله‌ي گوجار؛ تخليه‌ي مجروحان از دشت هرمدان به اورژانس و از اورژانس به بانه و در صورت مساعد بودن هوا به تبريز و اجراي آتش روي مواضع دشمن به وسيله‌ي بال‌گردهاي كبري در مرتبه‌هاي بعد قرار داشت. اما سرهنگ بلادي نماينده‌ي هوانيروز كرمان با اشاره به حضور 5 ماهه‌ي هوانيروز كرمان در منطقه و در اختيار داشتن تنها 4 فروند بال‌گرد214 و ضرورت بازسازي آن‌ها، از فرمانده قرارگاه نجف درخواست كرد كه انتظارات از هوانيروز بايد كاهش يابد. وي همچنين با توجه به ارتفاع زياد گوجار افزود: ما مي‌خواهيم با تعدادي بال‌گرد محدود يك عمليات را پشتيباني كنيم. شما روي بال‌گردهاي كبري سرمايه‌گذاري نكنيد، مگر در مواقع ضروري و از بال‌گرد214 در حد تخليه‌ي مجروح و حمل و نقل بارهاي سبك استفاده كنيد. منطقه‌يي كه بال‌گرد214 به كار گرفته مي‌شود بايد محفوظ باشد و بشود آن‌ها را حفظ كرد، چون 4 فروند بال‌گرد214 با آسيب ديدن يكي از آن‌ها به‌راحتي مي‌شود 3 فروند. لذا قرارگاه از بال‌گردها استفاده‌ي بي‌رويه نكند كه بال‌گردها به صفر نرسد. وي همچنين تأكيد كرد براي انتقال مجروحان از بانه به تبريز بايد از اتوبوس استفاده كرد. بر اساس توضيحات نماينده‌ي هوانيروز، قاليباف انتظارات قرارگاه نجف را اين‌گونه جمع‌بندي كرد: «در اولويت اول، در حد فاصل دشت هرمدان تا [اورژانس] فاطمه‌الزهرا(س) را براي همه‌ي شرايط بال‌گرد داشته باشيد. در اولويت دوم، تدارك‌رساني به خط گوجار باشد.» علاوه بر اين، در اولين ساعات بعد از ظهر امروز، آخرين اقدامات از جمله هماهنگي ادوات يگان‌ها، تنظيم آتش توپ‌خانه و هماهنگي با يگان‌ها از جمله لشكر5 نصر، تيپ12 قائم(عج) و لشكر31 عاشورا براي ساعت شروع عمليات و نحوه‌ي راهي كردن نيروهاي گردان‌ها به خط انجام شد. همچنين در بررسي مأموريت زرهي كه با حضور شوشتري و شريفي از فرماندهان زرهي انجام شد، مقرر گرديد از فردا صبح تانك‌هاي مستقر در ماووت به سمت ارتفاع دلبشك شليك كنند و 2 دستگاه تانك روي ارتفاع الاغلو؛ 2 دستگاه تانك داخل شيار بين ارتفاعات الاغلو و دلبشك و 2 دستگاه تانك هم روي عقبه و تيربارهاي دشمن اجراي آتش كنند.[۶۴]


گزارش - 9

از حدود ساعت 17 امروز، 4 يگان شركت‌كننده در عمليات بيت‌المقدس3 شامل لشكر5 نصر، لشكر31 عاشورا، تيپ12 قائم(عج) و تيپ35 امام حسن(ع) با هدف تصرف ارتفاع گوجار به وسيله‌ي كاميون و وانت تويوتاي چادردار اقدام به انتقال نيروهاي خود از دشت هرمدان به سمت خط مقدم كردند. عمليات روي ارتفاع گوجار، در عمق 65 كيلومتري خاك عراق در استان سليمانيه علاوه بر آن كه به تكميل خط پدافندي نيروهاي خودي در محور ماووت مي‌انجاميد، اقدامي براي فريب دشمن در عمليات اصلي والفجر10 در حلبچه نيز بود.[۶۵] بر اساس آخرين تصميم فرماندهان قرارگاه نجف، مأموريت يگان‌ها در تصرف بخش‌هاي مختلف ارتفاع گوجار به شرح زير تعيين شد: - لشكر5 نصر يال 1 گوجار از گرده هلكان تا پايين صخره‌يي را تصرف و پاك‌سازي كند. - لشكر31 عاشورا با لشكر5 نصر زير صخره‌يي الحاق كرده، روي تنگه‌ي بين دو ارتفاع گوجار و الاغلو آمده، خاكريز بزند. - تيپ35 امام حسن(ع) قبل از بريدگي يال‌هاي گوجار، روي يال اصلي و يال2، حداقل 3 كيلومتر جلوتر (محل جدا شدن يال گاراده) را تصرف و پاك‌سازي و تأمين كند. - تيپ12 قائم(عج)، قله‌ي گوجار و قسمتي از يال اصلي را تصرف كند. - تيپ18 الغدير يگان پشتيبان در نظر گرفته شد.[۶۶] زمان‌بندي حركت نيروهاي پياده بر اساس فاصله‌ي آن‌ها با اهداف‌شان طوري تنظيم شده بود تا همه‌ي يگان‌ها رأس ساعت يك بامداد حمله‌ي خود را به خطوط دشمن آغاز كنند. هوا كه تا ساعت 17 صاف بود، پس از آن دگرگون شد و تغيير محسوسي در وضعيت جوي منطقه ايجاد گرديد و از ساعت 17:30 بارش باران در پايين ارتفاع گوجار و برف شديد در بالاي اين ارتفاع شروع شد و نگراني‌هايي را بين فرماندهان ايجاد كرد.[۶۷] به ‌رغم وضعيت بد جوي حركت نيروها

تا ساعت 22 بدون بروز مشكل خاصي ادامه يافت، ولي از ساعت 22:30 لشكر نصر گزارش داد يكي از گردان‌هايش كه قرار بود در قله‌ي گرده هلكان عمل كند به دليل خرابي وسيله‌ي نقليه در راه مانده و هنوز نرسيده است. اين موضوع بلافاصله به اطلاع تيپ12 قائم(عج) رسيد تا در هماهنگي با اين محور از تأخير حدود يك ساعته‌ي لشكر5 نصر باخبر باشد.[۶۸] در همين ساعت، نيروهاي تيپ12 قائم(عج) نيز به دليل تاريكي مطلق هوا و وجود مه غليظ، در يافتن مسير دچار مشكل شدند كه با هدايت فرمانده تيپ و راهنمايي‌هاي قرارگاه و شليك گلوله‌هاي توپ به قله‌ي گوجار و شليك آر.پي.‌جي. و دوشيكا سعي شد نيروها جهت را تشخيص دهند.[۶۹] اما در محور لشكر عاشورا شرايط تا حدي مناسب بود و مسئولان اين يگان از عدم هوشياري نسبي دشمن اعلام رضايت كردند. ضمن آن‌كه دقايقي قبل از نيمه‌شب، بارندگي نيز در محور اين يگان قطع شد. حدود نيمه‌شب، تيپ12 قائم(عج) كه نيروهايش به 200 متري سنگر دشمن رسيده بودند، آمادگي خود را براي عمليات روي يال يك سمت راست قله‌ي گرده هلكان اعلام كرد. همچنين گردان ديگر اين يگان كه مأموريت تصرف قله‌ي اصلي گوجار را بر عهده داشت و در مسير راه را گم كرده بود، در همان لحظات پس از اجراي آتش پرحجم ادوات روي گوجار موفق به يافتن مسير خود و خواهان تسريع در كار نيروهاي لشكر5 نصر شد، اما نيروهاي لشكر5 كه به دليل خرابي خودرو با يك ساعت تأخير وارد منطقه شده بودند، براي ساعت يك بامداد اعلام آمادگي كردند.[۷۰]


گزارش - 10

به منظور تجزيه‌ي قواي دشمن در منطقه‌ي عمليات والفجر10، در منطقه‌ي حلبچه، با هدف درگير كردن هم‌زمان ارتش عراق در مناطق ديگر، سپاه چهارم بعثت (باختران) سپاه پاسداران انقلاب اسلامي مأموريت يافت در برخي خطوط تماس با دشمن، اقدام به عمليات ايذايي و فريب كند. لذا، بر اساس اين مأموريت، نيروهاي تيپ مسلم بن عقيل(ع) از يگان‌هاي تابعه‌ي سپاه چهارم بعثت براي اجراي عمليات ايذايي و انهدامي در ساعت 1:30 بامداد امروز به مواضع دشمن در محور عملياتي گيلان‌غرب حمله كردند. به گزارش فرماندهي سپاه چهارم بعثت، در اين عمليات كه با رمز يا زهرا(س) و با پشتيباني آتش سنگين توپ‌خانه انجام شد، حدود 200 تن از افراد دشمن كشته يا زخمي شدند و 9 نفر نيز به اسارت درآمدند.[۷۱]


گزارش - 11

در پي آغاز عمليات والفجر10 در منطقه‌ي عمومي حلبچه در استان سليمانيه‌ي عراق، صدام حسين در مركز استان حاضر شد و در ديدار با فرماندهان سپاه اول ارتش عراق آخرين وضعيت درگيري‌ها را بررسي كرد. به گزارش خبرگزاري عراق، فرماندهان عالي‌رتبه‌ي نظامي، اقدامات سپاه اول ارتش عراق را براي دفع حمله‌ي نيروهاي ايران در حلبچه به اطلاع وي رساندند.[۷۲] خبرگزاري فرانسه نيز با منعكس كردن خبر بازديد صدام حسين از جبهه‌هاي شمالي اعلام كرد: وي در سخن‌راني براي عده‌يي از دانش‌آموزان يك مجتمع ابتدايي در استان سليمانيه بدون وجود زمينه و اعلام موضع از سوي ايران گفت كه عراق خود را عضو پيمان دفاعي مشترك اعراب مي‌داند و وظيفه حكم مي‌كند كه به كمك هر كشور عربي كه هدف تجاوز قرار گيرد، برود و چنانچه كويت هدف تجاوز از جانب ايران قرار گيرد، كشورش تهران و ديگر شهرهاي ايران را هدف قرار خواهد داد.[۷۳]


گزارش - 12

پس از 3 روز وقفه، عراق بار ديگر شهر تهران را هدف حمله‌ي موشكي قرار داد و برخي شهرهاي مرزي ايران را نيز بمب‌باران كرد (ضميمه دارد). ساعت 21:48 امروز، يك فروند موشك عراقي در خيابان عسگري از خيابان‌هاي منشعب از خيابان نواب در محدوده‌ي خيابان آزادي كه يك منطقه مسكوني پرجمعيت در جنوب ‌غربي تهران است، فرود آمد.[۷۴] در نتيجه‌ي انفجار موشك، 13 نفر شهيد و 50 نفر از اهالي محل مجروح شدند و به 25 خانه و 9 خودرو نيز خسارت وارد آمد.[۷۵] حمله‌ي موشكي عراق به تهران دقايقي پس از آن انجام شد كه راديو بغداد متن اطلاعيه‌يي را به نقل از يك سخن‌گوي نظامي ‌عراق پخش كرد كه در آن ادعا شده بود، چون توپ‌خانه‌هاي دوربرد ايران شهرهاي حلبچه و دربنديخان را گلوله‌باران و با تهاجم تازه‌ي خود در جبهه‌هاي شمالي شرايط اعلام‌شده از سوي عراق در مورد جنگ شهرها را نقض كرده است، لذا اين كشور براي اخطار به ايران يك موشك به تهران شليك خواهد كرد.[۷۶] به گزارش خبرگزاري فرانسه از بغداد، تلويزيون عراق تصاويري از صدام را نشان داد كه در حال ديدار از جبهه‌هاي شمالي در گفت و گوي تلفني با مخاطبي كه معلوم نيست چه كسي مي‌باشد، گفت: «موشك‌ها را آماده كنيد.» اين تلويزيون سپس صدام را نشان داد كه با شخص ديگري تلفني صحبت مي‌كرد و از وي مي‌خواست به دبيركل سازمان ملل متحد اطلاع دهد كه ايران تجاوزات خود را عليه مناطق غير نظامي عراق از سر گرفته است.[۷۷] علاوه بر تهران، هواپيماهاي عراقي برخي مناطق شمال غرب و جنوب كشور را نيز بمب‌باران كردند كه در نتيجه 4 نفر شهيد و 11 نفر مجروح شدند و خساراتي نيز به بار آمد. در جريان يكي از اين حملات، روستاي سياناب پاراب از توابع پاوه در غرب باينگان بمب‌باران شد كه در نتيجه 4 روستايي شهيد و 4 تن ديگر نيز مجروح شدند.[۷۸] همچنين در ساعت 11:10 صبح، پايگاه شهيد كاوه جمعي گردان عمليات شهري سردشت، در سه‌راهي دژباني سردشت ـ مهاباد ـ پيرانشهر بمب‌باران شد و 7 تن از نيروهاي پايگاه مجروح شدند و مقاديري وسايل تداركاتي از بين رفت.[۷۹] چند بمب ديگر هم به اطراف روستاهاي نيكسه‌آباد و ليلانه از توابع سردشت اصابت كرد، اما خسارتي در پي نداشت.[۸۰] در اين منطقه، چند فروند هواپيماي عراقي نيز اقدام به شكستن ديوار صوتي بر فراز آسمان شهرهاي مريوان، بانه و سقز كردند.**[۸۱]

شكسته شدن آتش‌بس غير رسمي ‌3 روزه در چهارمين دوره‌ي جنگ شهرها و اقدام امروز عراق در حمله‌ي موشكي به تهران و بمب‌باران چند شهر كشور در برخي رسانه‌هاي جمعي بين‌المللي بازتاب داشت. راديو دولتي لندن كه نيم ساعت پس از انفجار موشك در تهران، خبر آن را منعكس كرد، در گزارش بخش جهاني خود موضوع آغاز دور جديد جنگ شهرها را بررسي كرد، اما گمانه‌زني درباره‌ي شدت يافتن آن را به واكنش‌هاي بعدي ايران مرتبط دانست.[۸۲] در اين گزارش خبرنگار بي‌بي‌سي در خاورميانه و در پاسخ به اين سؤال كه آيا آتش‌بس جنگ شهرها پايان يافته است يا خير؟ آمده است: «عراق پس از پرتاب يك موشك به سوي تهران گفت: اگر ايران به آتش توپ‌خانه‌ي خود روي شهرهاي عراق پايان دهد آن كشور نيز ديگر موشكي پرتاب نخواهد كرد، ولي اينك مشكل اين‌جاست كه ايران نه تنها بايد از حمله به شهرهاي عراق خودداري كند، بلكه بايد به حمله‌ي موشك عراق به تهران نيز پاسخ ندهد.» وي مي‌افزايد: «روز جمعه كه موعد آغاز آتش‌بس آغاز مي‌شد، عراق 11 موشك به سوي تهران پرتاب كرد و 22 حمله‌ي هوايي عليه ايران انجام داد كه ايران پاسخي به آن نداد و گذاشت كه خواسته‌هاي عراق در مورد اين كه آخرين حمله از جانب آن كشور باشد برآورده شود. اين امر نشان مي‌دهد كه ادامه‌ي اين نوع جنگ به نفع ايران نيست.»[۸۳] راديو اسرائيل دو ساعت قبل از حمله‌ي عراق، به نقل از مدير كل اروپا و امريكاي وزارت امور خارجه‌ي ايران اعلام كرد: در صورت رعايت نشدن آتش‌بس در جنگ شهرها از سوي عراق، ايران پاسخ خواهد داد. وي از شوروي نيز انتقاد كرد و آن كشور را متهم ساخت كه تأمين‌كننده‌ي موشك‌هاي زمين به زمين براي ارتش عراق بوده است.[۸۴] مسعود رجوي رهبر سازمان مجاهدين خلق نيز در اقدامي تبليغاتي با صدور اطلاعيه‌يي ضمن ابراز هم‌دردي با آسيب‌ديدگان، جنگ شهرها را محكوم كرد. در متن اين اطلاعيه كه از راديو مجاهد ارگان خبري ـ تبليغي سازمان پخش شد، وي ضمن تأكيد بر ضرورت تحريم تسليحاتي و نفتي ايران از مردم خواست براي سقوط جمهوري اسلامي ‌اقدام كنند. راديو مجاهد همچنين اعلام كرد: «در پي حملات موشكي و جنگ فاجعه‌بار شهرها، مردم تهران اقدام به ترك شهر كرده و صف‌هاي طويلي جهت دريافت بنزين در مقابل پمپ بنزين‌ها ايجاد شده و رژيم نيز جهت ممانعت از خروج مردم، چندين پمپ بنزين را در تهران تعطيل نموده است. انبوهي از مردم تهران از شهر خارج شده و شب‌ها را در جاده‌ها و خارج از شهر به صبح مي‌رسانند و پريشاني و اضطراب همه را فراگرفته است.» اين راديو همچنين در برنامه‌هاي خود اسامي ‌مراكزي را كه در شهر تهران هدف اصابت موشك قرار گرفته‌اند اعلام كرد كه براي اصلاح نشانه‌روي موشك‌هاي عراقي كاملاً قابل بهره‌برداري است.[۸۵]


گزارش - 13

هواپيماهاي نيروي هوايي ارتش عراق در اقدام‌هايي جداگانه به يك كشتي تجاري ايران و دو منطقه‌ي نفتي در جزيره‌ي سيري و بندر گناوه حمله كردند. در اولين اقدام، هواپيماهاي عراقي در دو نوبت در ساعت‌هاي 20:58 و 20:59 به سوي كشتي تجاري "ايران سفير" كه در مسير بندر امام خميني به بوشهر در حال حركت بود، موشك‌هايي پرتاب كردند كه در نتيجه كشتي خسارات جزئي ديد، اما متوقف نشد.[۸۶] ساعاتي پس از اين اقدام، راديو بغداد حمله به يك هدف دريايي در نزديكي سواحل ايران را اعلام كرد. همچنين حمله‌ي 3 فروند هواپيماي عراقي به تأسيسات نفتي جزيره‌ي سيري و منطقه‌ي نفتي نوره در بندر گناوه در خليج ‌فارس با اقدام به موقع و آتش پرحجم پدافند هوايي مستقر در اين مناطق ناكام ماند.[۸۷]


گزارش - 14

در 4 عمليات جداگانه‌ي نيروهاي سپاه پاسداران در كردستان، آذربايجان غربي و كرمان، 4 نفر از عناصر حزب دمكرات كردستان ايران كشته و 15 نفر مجروح شدند. 15 نفر از نيروهاي دمكرات، كومه‌له و سازمان مجاهدين خلق هم دست‌گير شدند و تعدادي اسلحه و مقداري مهمات كشف شد. در يكي از اين اقدامات، در درگيري بين نيروهاي سپاه با عناصر حزب دمكرات كردستان ايران در ارتفاعات منطقه‌ي عمومي نوسود، 4 نفر از نيروهاي هيز شاهو كشته و 15 نفر زخمي شدند. يك نفر از آنان نيز در سقز دست‌گير شد.[۸۸] در اقدام ديگري، نيروهاي سپاه پاسداران شهرستان تكاب 11 تن از عناصر نظامي و تشكيلاتي عضو گردان كاوه وابسته به گروه كومه‌له را در آذربايجان غربي دست‌گير كردند.[۸۹] يك انبار مهمات حزب دمكرات كردستان نيز در روستاي سيدآباد از توابع بوكان كشف شد و تعدادي اسلحه و مقداري مهمات به دست آمد.[۹۰] در كرمان هم 4 نفر از عناصر سازمان مجاهدين خلق كه 3 نفر آنان داراي كد راديويي بوده و همگي محكوميت قبلي و سابقه‌ي زندان داشته يا پيك سازمان بودند، شناسايي و دست‌گير شدند.[۹۱]


گزارش - 15

به گزارش قرارگاه رمضان، حزب دمكرات كردستان ايران با هماهنگي ارتش عراق، حدود 700 تا 800 نفر از عناصر عملياتي خود را به منطقه‌ي دره تفي در خاك عراق رو به روي شهر مرزي نوسود ايران آورده است.[۹۲] همچنين، بر اساس اعلام سپاه يازدهم امام حسن عسگري(ع) كردستان، مسئولان حزب دمكرات به دلايل متعدد از جمله وصول اخباري مبني بر عمليات قريب‌الوقوع ايران در اين مناطق از طريق مسئولان اتحاديه‌ي ميهني كردستان عراق (طالباني‌ها) اعلام كردند در صورتي كه جمهوري اسلامي در منطقه‌ي نوسود و دره تفي عراق با نيروهاي حزب نجنگد، آنان نيز هيچ‌گونه اقدامي عليه جمهوري اسلامي انجام نخواهند داد. در تحليل سپاه يازدهم درباره‌ي اقدام حزب دمكرات عنوان شده، اعلام اين موضع نشان‌دهنده‌ي ضعف شديد حزب است و لازم است ضمن در انتظار نگه‌داشتن حزب دمكرات به مقرهاي حزب حمله شود.[۹۳]


گزارش - 16

نماينده‌ي دائمي ‌دولت عراق در سازمان ملل متحد، در دو نوبت جداگانه متن دو نامه‌ي وزير امور خارجه‌ي اين كشور را درباره‌ي موارد ادعايي مبني بر بمب‌باران حلبچه و دربنديخان توسط ايران به سازمان ملل متحد تسليم كرد. در اولين نامه ادعا شده است كه توپ‌خانه‌ي ايران شهر حلبچه و مجتمع مسكوني مجاور آن را از 12 تا 13 مارس 1988 (22 تا 23/12/1366) گلوله‌باران كرده است و حملات هنوز ادامه دارد. در ادامه‌ي نامه نيز با اشاره به بيانيه‌ي 10 مارس (19 اسفند 1366) اين كشور** چنين آمده است كه اگر ايران بمب‌باران‌هاي خود را با هر ابزاري از جمله توپ‌خانه، هواپيما يا موشك از سرگيرد، عراق بمب‌باران‌هاي خود را دوباره شروع خواهد كرد. در دومين نامه نيز كه ساعاتي بعد تحويل داده شده و به عنوان سند شماره 19612/S شوراي امنيت ثبت گرديده، ادعا شده است كه ايران مجتمع مسكوني دربنديخان را بمب‌باران كرده است.[۹۴]***


گزارش - 17

هفته‌نامه‌ي اقتصادي ميدل ايست اكونوميك دايجست (ميد) چاپ لندن، در شماره‌ي امروز خود با درج مطلبي درباره‌ي اقتصاد جنگي ايران به دو موضوع اعلام نظر امام خميني درباره‌ي "حدود اختيارات حكومت اسلامي" و "تشكيل مجمع تشخيص مصلحت نظام" پرداخت و اين دو عامل را از جمله عوامل توسعه‌ي اختيارات دولت در طراحي يك نظام اقتصادي تازه براي برگرداندن نظم به اقتصاد كشور و كنترل تورم برشمرد. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي در قسمتي از اين تحليل اين‌گونه آمده است: «اقتصاد ايران در پي عملكرد نامنظم آن به خاطر نوسان دو سال اخير در بهاي نفت و تأثيرات آن بر ميزان درآمد كشور، اكنون به نظم افتاده و به طور استوار، اما آهسته فعال شده است. ايران تحت فشارهاي اقتصادي و اجتماعي قابل ملاحظه‌يي قرار دارد، اما نسبت به اهداف خود مطمئن‌تر فكر مي‌كند.» ميد خاطرنشان كرد كه جمهوري اسلامي از نظر مسائل اقتصادي، نظامي و ديپلماتيك سال دشواري در پيش دارد و انتظار مي‌رود با توجه به احتمال تشديد جنگ، تلاش‌هاي شوراي امنيت سازمان ملل براي تحريم ايران افزايش يابد. اين نشريه در ادامه افزود: «دولت سرانجام قادر است براي تصويب قوانيني براي گرداندن منظم اقتصاد كشور از نظام تازه‌يي استفاده كند. اين نظام نتيجه‌ي دو حكم صادره از طرف امام خميني است كه باعث شده بن‌بست طولاني ايدئولوژيكي و محافظه‌كاران و اصلاح‌طلبان شكسته شود.» درباره‌ي آراي امام درباره‌ي اختيارات دولت نيز آمده است: «تفسير امام خميني از اختيارات حكومت اسلامي و تشكيل شوراي عالي [مجمع] تشخيص مصلحت [نظام] به دولت اجازه خواهد داد كه لوايح مربوط به مالكيت صنايع و اراضي مزروعي، ماليات‌ها و تجارت خارجي، روابط كارگر و كارفرما و بسياري از ابعاد ديگر اقتصاد را به تصويب نهايي برساند.» ميد خاطرنشان كرد: «عدم تصويب اين ‌گونه قوانين باعث ايجاد حس ناامني اقتصادي شده و مردم را از سرمايه‌گذاري در بخش صنايع بازمي‌داشت. تعداد زيادي از كارخانجات به توليد لوازم دفاعي روي آورده‌اند و بانك‌ها به منظور جبران محدوديت‌هاي دولت ميزان سرمايه‌گذاري خود را تا حد قابل‌توجهي افزايش داده‌اند و با وجود اين‌كه ميزان خرج‌هاي دولت در سطح بالايي قرار داد، به نظر مي‌رسد كه آثار تورم شديد سال 1365 با كنترل قيمت‌ها توسط دولت در 1366، بروز نكرده است.»[۹۵]

ضميمه‌ي1 گزارش 1: راويان مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس در عمليات‌هاي والفجر10، بيت‌المقدس3 و بيت‌المقدس4 حدود 8 ماه پس از حمله‌ي عراق به ايران، پيدايش انديشه‌ي جمع‌آوري اسناد و مدارك مربوط به جنگ و ضرورت ثبت اخبار و وقايع آن در ذهن مسئولين وقت مركز مطالعات و تحقيقات جنگ شكل گرفت و سرآغاز اقدامي شد كه تا پايان دفاع مقدس گنجينه‌يي بزرگ و بي‌بديل از اين رخداد بسيار مهم را در تاريخ معاصر كشور در قالب اسناد دست اول نوشتاري و شنيداري فراهم آورد. در طول ساليان جنگ، به نيروهايي كه در كنار يكي از فرماندهان نظامي از سطوح عالي تا رده‌ي فرماندهان يگان‌ها به ثبت و ضبط وقايع جنگ از مباحث اوليه‌ي عمليات (هدف و انتخاب زمين منطقه) تا پايان اجراي آن اقدام مي‌كردند. "راوي" اطلاق مي‌شد كه عنصري جدايي‌ناپذير از ستاد فرماندهي جنگ بودند و در زمان حضورشان به صورت تمام‌وقت و در سطوح مختلف در كنار فرماندهان زندگي مي‌كردند و با شيوه‌هاي گوناگون اقدام به ثبت و ضبط مباحث جلسات، طرح‌ريزي ـ آماده‌سازي مذاكرات پراكنده، ضبط مكالمات بيسيم در حين هدايت عمليات و آنچه پيرامون آن‌ها مي‌گذشت، مي‌كردند. آنان اخبار و موضوعات مربوط به مراحل مختلف نبرد را در سازمان عمليات جمع‌آوري مي‌كردند و در فرصت‌هاي محدود ايجادشده پس از عمليات نيز از طريق مصاحبه با فرماندهان، بلافاصله جزئيات ديگر مربوط به عمليات را به مطالب خود مي‌افزودند. نتيجه‌ي تلاش بي‌وقفه چندين ساله‌ي اين گم‌نامان عرصه‌ي تاريخ جنگ، گنجينه‌ي بي‌مانندي است كه هم‌اكنون يكي از منابع ممتاز و بدون خدشه‌ي دوران دفاع مقدس است. هم‌زمان با اجراي عمليات‌هاي والفجر10، بيت‌المقدس3 و بيت‌المقدس4 ـ كه بخش اعظم وقايع و رويدادهاي سياسي ـ نظامي آن در متن كتاب روزشمار54 (از روز 23 اسفند 1366 تا 27 فروردين 1367) درج شده است ـ نيز راويان همچون نبردهاي ديگر، ابتدا درباره‌ي سير كلي جنگ ايران و عراق در اين دوره، اهداف اين نبردها، زمين منطقه و موضوعات مرتبط با آن در تهران توجيه شده و همزمان با جدي شدن مباحث در قرارگاه‌هاي مختلف به جبهه‌هاي شمال غرب اعزام شدند. سپس هر يك از آنان به فرماندهان مربوط معرفي شده، كار خود را آغاز كردند. راويان در طول زمان حضور دائمي خود در كنار فرماندهان، به طور مستمر، همه‌ي فعاليت‌هاي مربوط به قرارگاه و يگان اعم از مذاكرات عملكرد يگان‌ها در مرحله‌ي آماده‌سازي منطقه و نيروهاي خودي و همچنين ميزان فعاليت، هوشياري و واكنش‌هاي دشمن و تمامي فعاليت‌هاي سازمان مربوط را تا آستانه‌ي عمليات، ثبت و ضبط مي‌كردند. با آغاز عمليات نيز همه‌ي مكالمات اتاق فرماندهي عمليات از جمله مكالمات باسيم و بيسيم فرمانده با قرارگاه بالاتر و واحدها و مسئولان عملياتي رده‌ي پايين‌تر در منطقه‌ي درگيري، گفت و گوهاي انجام‌شده در سنگر فرماندهي با مشاوران و مسئولان واحدها و تدابير و تصميم‌هاي اتخاذشده را ثبت مي‌كردند و در تلاش بودند تا هيچ نكته‌يي از چشم آنان دور نماند. در پايان مأموريت نيز با انجام دادن مصاحبه‌ها و اقدامات تكميلي، اطلاعات باقي‌مانده را از فرماندهان يگان، مسئولان واحدها و فرماندهان گردان‌ها كسب مي‌كردند، همچنين به جمع‌آوري اسناد و مدارك مورد نياز از جمله دستورات عملياتي، كالك‌ها، اسناد و... مي‌پرداختند. آنچه در گزارش‌هاي نظامي روزشمار54 مورد استفاده و استناد قرار گرفته، نتيجه‌ي تلاش راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در آن دوره و همچنين گزارش‌هايي است كه راويان پس از مراجعه به تهران تنظيم و ارائه كرده‌اند.


تصاوير فوق، جلسه‌ي توجيهي راويان را در عمليات‌هاي بيت‌المقدس3 (در ارتفاع گوجار در منطقه‌ي عمومي ماووت) و والفجر10 (در منطقه‌ي عمومي دشت زور ـ حلبچه) و عمليات بيت‌المقدس4 (در ارتفاعات جنوب درياچه‌ي دربنديخان) در تهران قبل از اين عمليات‌ها نشان مي‌دهد. راويان پس از توجيه براي اجراي مأموريت خطير و حساس خود راهي مناطق عملياتي شدند. راويان مركز در عمليات والفجر10، بيت‌المقدس3 و بيت‌المقدس4 كه از اسناد جمع‌آوري‌شده و گزارش‌هاي آنان در اين روزشمار استفاده شده، عبارت‌اند از: الف) راويان قرارگاه‌ها در عمليات والفجر10 1. راوي قرارگاه خاتم(ص) سپاه: داود رنجبر و مجيد نداف. 2. راوي قرارگاه نيروي زميني: اسدالله احمدي و مهدي انصاري. 3. راوي قرارگاه تاكتيكي نيروي زميني1: سيدعلي خاتمي. 4. راوي قرارگاه قدس: احمد نيك‌روش. 5. راوي قرارگاه فتح: عليرضا ايزدي. 6. راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3: نادر نوروزشاد و جواد زمان‌زاده. 7. راوي قرارگاه كربلا (فتح) در عمليات بيت‌المقدس4: فرهاد درويشي ب) راويان يگان‌هاي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 1. راوي لشكر25 كربلا: محمدحسين تازيكي. 2. راوي لشكر33 المهدي(عج): حسين صباغ. 3. راوي لشكر7 ولي‌عصر(عج): ابراهيم حاجياني. 4. راوي لشكر17 علي بن ابي‌طالب(ع): مرتضي ابراهيمي. 5. راوي لشكر19 فجر: مجيد چراغي. 6. راوي لشكر41 ثارالله(ع): مجيد نادري. 7. راوي تيپ39 بيت‌المقدس: سعيد مظاهري. ج) راويان يگان‌هاي تحت امر قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) 1. راوي لشكر9 بدر: رضا رخصت‌طلب. 2. راوي تيپ29 نبي اكرم(ص) و سپاه چهارم بعثت (باختران): شكوري. 3. راوي تيپ55 ويژه‌ي شهدا: سعيد زاغري. 4. راوي تيپ36 انصارالمهدي(عج) (زنجان): علي جاسبي. 5. راوي قرارگاه رمضان1 (تيپ75 ظفر): امير منوچهري. د) راويان يگان‌هاي تحت امر قرارگاه فتح 1. راوي لشكر8 نجف: عليرضا ايزدي 2. راوي لشكر14 امام حسين(ع): عباس قريب. 3. راوي لشكر11 اميرالمؤمنين(ع): محمدعلي طالبي. 4. راوي تيپ82 صاحب‌الامر(عج): عليرضا رشيديان. 5. راوي تيپ91 بقيةالله: حسين گرجي. 6. راوي تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع): منصور سعيدي. 7. راوي تيپ100 انصارالرسول(ص): ـ هـ) راويان يگان‌هاي تحت امر قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 1. راوي لشكر5 نصر: سيدمهدي بشارت. 2. راوي لشكر31 عاشورا: ابراهيم ابراهيم‌پور. 3. راوي تيپ12 قائم(عج): علي طاهري. 4. راوي تيپ35 امام حسن(ع): سيد جلال زرگر. 5. راوي تيپ18 الغدير: ـ و) اسامي راويان در عمليات بيت‌المقدس4 1. راوي لشكر10 سيدالشهدا(ع): عليرضا اسماعيلي. 2. راوي لشكر27 محمد رسول‌الله(ص): سيدابوالفضل سيدموسوي. 3. راوي لشكر57 ابوالفضل(ع): مرتضي ملكوتيان. عمليات بيت‌المقدس5 در ارتفاعات مرزي منطقه‌ي عمومي پنجوين عراق به همت ارتش جمهوري اسلامي اجرا شد و طبيعتاً راويان مركز حضور نداشتند، لكن راويان قرارگاه‌هاي خاتم‌الانبيا(ص) و نيروي زميني سپاه مطالب درج‌شده در جلسات مشترك فرماندهان ارتش با برخي فرماندهان سپاه از جمله محسن رضايي و رحيم صفوي را درباره‌ي اين عمليات، قبل و بعد از اجراي آن، جمع‌آوري كرده‌اند كه اين مطالب به عنوان منابع اختصاصي مركز در گزارش‌هاي مربوط به آن عمليات استفاده شده است.

ضميمه‌ي2 گزارش 1: دشت زور (دشت گل‌ها) دشت وسيع و خوش آب و هواي زور (در اصل زهور به معني گل‌ها) در منطقه‌ي عملياتي والفجر10 از ديرباز به عنوان يك منطقه‌ي توريستي شهرت داشت. اين منطقه با وسعت تقريبي 1200 كيلومتر مربع از شرق به ارتفاعات سورن، كمانجر و شنام؛ از شمال به ارتفاعات چنار، باني‌بنوك و رودخانه ريشن؛ از جنوب به رودخانه‌ي سيروان و زيمكان و ارتفاعات بالامبو و شيندروي و از غرب به درياچه‌ي دربنديخان و ارتفاعات تمورژنان مي‌رسد. از ويژگي‌هاي اين منطقه وجود شهرهاي حلبچه، خرمال و سيروان (دوجيله) و بخش‌هاي طويله و بياره و روستاهاي آن است كه بالغ بر يك‌صد هزار نفر جمعيت (حلبچه50000، دوجيله 15000، خرمال 10000 و بقيه در روستاها) را در خود جاي داده است. از ويژگي‌هاي مهم اين منطقه وجود سد دربنديخان در جنوب شرقي آن است كه حدود 8 تا 10 درصد برق عراق را توليد مي‌كند. مردم (كرد و سني‌مذهب) منطقه كه از طريق كشاورزي و دامداري امرار معاش مي‌كنند، از گذشته به جمهوري اسلامي خوش‌بين بوده‌اند و سابقه‌يي طولاني در مخالفت با سياست‌هاي ضد كردي حكومت بعث عراق دارند.[۹۶] برخي گروه‌هاي كرد مبارز عراق به دليل شرايط جغرافيايي منطقه، اين مكان را حوزه‌ي فعاليت عليه دولت عراق كردند و حمايت اهالي از مبارزان سبب شد دولت بعثي بسياري از روستاهاي منطقه را تخريب كرده، مردم را به مناطق جنوبي‌تر كوچ دهد. اين منطقه از نظر آب و هوا به دو قسمت تقسيم مي‌شود: 1. مناطق مرتفع و ارتفاعات كه در زمستان آب و هوايي سرد و خشك دارد و معمولاً از اواخر پاييز تا اوايل بهار پوشيده از برف و يخ‌بندان است. ارتفاع برف در بعضي نقاط آن تا 5/1 متر هم مي‌رسد و در اكثر روزهاي زمستان در ارتفاعات كولاك وجود دارد و تردد در فصل سرما در اين مناطق بسيار مشكل است. 2. مناطق پست از جمله دشت سرسبز و زراعي حلبچه كه عموماً آب و هوايي معتدل دارد و تحت تأثير درياچه‌ي دربنديخان بارش‌ها افزايش يافته كه اغلب به صورت باران است. زمين منطقه از دو قسمت تشكيل شده است؛ قسمت‌هاي صخره‌يي كه بيش‌تر قله‌هاي منطقه را تشكيل مي‌دهد و براي تردد نيرو مشكل است و بخش ديگر دامنه‌ي ارتفاعات از جنس خاك رس هم‌راه قلوه سنگ و با شيب نسبتاً تند مي‌باشد. جنس زمين منطقه‌ي دشت زور از نوع خاك رس مي‌باشد و براي كشاورزي مناسب است. در هنگام بارندگي تردد خودرو و نقل و انتقال نظامي، خارج از جاده‌ها تقريباً غير ممكن است و جنس زمين حاشيه‌ي رودخانه‌هاي اصلي و بيش‌تر ساحل درياچه‌ي دربنديخان با تلاقي و تردد در آن غير ممكن است.[۹۷] پيش از عمليات، خطوط پدافندي نيرو‌هاي خودي عمدتاً روي نقاط مرزي در ارتفاعات ملخور و ارتفاعات مسلط منطقه قرار داشت. قله‌ها و شيار‌هاي ارتفاعات اغلب به وسيله‌ي پاسگاه‌ها و استحكامات مرزي به صورت دژي مستحكم درآمده و امكان دست‌يابي به آن‌ها در برخورد اوليه بسيار دشوار مي‌نمود. دشمن به گونه‌يي نيرو‌هاي خود را روي ارتفاعات آرايش داده و حالت دفاعي گرفته بود كه به‌ طور يك‌جا امكان عمليات منظم و نامنظم را از نيرو‌هاي مخالف سلب كند. وجود چند رديف ميدان مين در حد فاصل پاسگاه‌ها و سنگر‌هاي دشمن و نيز استفاده از سيم‌هاي خاردار در شعاع زياد و ايجاد سنگر‌هاي ديد‌باني موقعيت پدافندي دشمن را به شكل دژي مستحكم درآورده بود.[۹۸] همچنين در شمال منطقه‌ي عملياتي، از حد فاصل انتهاي شمال شرقي درياچه‌ي دربنديخان تا دامنه‌ي كوه سورن تنگه‌يي به عرض حدود 10 كيلومتر تشكيل شده بود و به دليل وضعيت زمين‌هاي كشاورزي منطقه، فقط جاده‌ها براي خودروها قابل تردد بودند. بنابراين، دو پل گردكو و ملاويسي كه در جاده‌ي سيدصادق به دوجيله و در عرض تنگه قرار داشت، به عنوان عقبه‌ي اصلي منطقه بسيار پراهميت بود و در صورت كنترل آن نيرو‌هاي دشمن در دشت حلبچه در محاصره قرار مي‌گرفتند.[۹۹]

ضميمه‌ي3 گزارش1: وضعيت دشمن قبل از عمليات والفجر10 منطقه‌ي عملياتي والفجر10 تحت مسئوليت سپاه يكم عراق قرار داشت. وظيفه‌ي پدافند اين منطقه از مدتي قبل به جاش‌هاي عراقي (كردهاي طرف‌دار رژيم) واگذار شده بود. آن‌ها علاوه بر حفظ خطوط پدافندي مأموريت مقابله با نيروهاي كرد معارض را نيز بر عهده داشتند. با شروع فعاليت نيروهاي خودي در اين جبهه (آماده‌سازي زمين، حضور يگان‌ها، تردد خودروها و...) دشمن نيز در منطقه و فعاليت‌هايش تغييراتي داد كه مهم‌ترين آن‌ها تا شروع عمليات عبارت‌اند از: الف) تعويض جاش‌ها با نيروهاي نظامي ارتش. ب) فعال شدن در خطوط پدافندي و تلاش مهندسي براي ترميم و تحكيم آن. ج) پر كردن مواضع پايگاه‌هاي خالي. د) تقويت منطقه با تيپ‌هاي جديد. هـ) لغو مرخصي‌ها و دادن آماده‌باش. و) دستور آمادگي و مراقبت بيش‌تر به يگان‌هاي حاضر در منطقه (به طور مكرر). ز) افزايش حجم آتش در منطقه. عراق با پي بردن به احتمال انجام شدن عمليات، منطقه را با نيروهاي سازماني ارتش تقويت كرد كه اين وضعيت تا زمان شروع عمليات به همين نحو باقي بود.[۱۰۰] دشمن قبل از عمليات والفجر10 با لشكر43 پياده در حد فاصل رودخانه‌ي آوه‌زيمكان در جنوب تا روستاي باني‌بنوك در شمال و لشكرهاي 36 در جنوب و 27 در شمال، به استعداد 2 فرماندهي نيروهاي دفاعي وطني 5 و 8 هر كدام به استعداد تقريبي يك تيپ و تيپ443 و همچنين گردان‌هاي مستقل كماندويي لشكرهاي ديگر كه به او مأمور مي‌شدند، پدافند مي‌كرد. سه گردان توپ‌خانه پشتيباني اين لشكر را به عهده داشت. ارتش عراق ده روز قبل از عمليات، خط حد لشكر43 را از باني‌بنوك به منطقه‌ي احمدآوا كم كرده، اين منطقه (احمدآوا تا باني‌بنوك) را تحت فرماندهي تيپ1 كماندويي سپاه يكم با زير امر قرار دادن 2 گردان حفاظت نفت و گردان يكم از تيپ443 پدافند، تحت امر لشكر27 قرار داد. لشكر27، با زير امر داشتن 5 تيپ در قسمت شمال منطقه‌ي عملياتي پدافند مي‌كرد. لشكر36، از درياچه به سمت شاخ خشيك به استعداد 3 تيپ كه آخرين حد سپاه يكم مي‌باشد، پدافند مي‌كرد و يگان‌هاي آن عبارت بودند از: تيپ506 پياده در شاخ سورمر و دشت شميران؛ تيپ602 پياده در شاخ شميران؛ تيپ238 پياده در ارتفاعات برددكان به سمت زيمناكوه. همچنين 3 گردان توپ‌خانه در پشتيباني لشكر36 قرار گرفته و كل منطقه‌ي لشكر43 با 2 گردان زرهي از تيپ80 زرهي تقويت شده بود.[۱۰۱]

ضميمه‌ي4 گزارش1: استعداد و مأموريت‌هاي قرارگاه رمضان در عمليات والفجر10 قبل از انتخاب "حلبچه براي عمليات والفجر10، قرارگاه رمضان با اجراي عمليات‌هاي ايذايي در منطقه‌ي عمومي استان سليمانيه‌ي عراق، فعاليت مستمر داشت. پيكره‌ي اصلي قرارگاه رمضان و تشكيلات فرماندهي آن به دليل حساسيت محور شمال شرقي سليمانيه و همچنين داشتن مأموريت در محور بيت‌المقدس2 در منطقه‌ي ماووت، فعال بود، اما تيپ75 ظفر اين قرارگاه كه از مدت‌ها قبل در منطقه‌ي عمومي مريوان و پاوه حضور داشت، به نمايندگي از آن قرارگاه در منطقه‌ي عملياتي حلبچه فعال شد. تيپ ظفر، 190 نفر در محور پاوه و حدود 2 گردان 60 و 75 نفري در محور دزلي نيرو داشت. همچنين هم‌كاري با گروه‌هاي اتحاديه‌ي ميهني، حزب دمكرات كردستان عراق، حركة الاسلامي، حركة الانصار و حزب سوسياليست نيز در برنامه‌هاي اين نيرو قرار داشت. در مجموع، وجود توانايي‌هاي بالفعل و آشنايي نيروها به منطقه، قدمت حضور آن‌ها و... موجب شد تا مأموريت‌هايي حول محورهاي ذيل به اين قرارگاه محول گردد: - كمك و راهنمايي يگان‌هاي منظم در امر شناسايي از عمق دشمن و دادن سرويس اطلاعاتي از تغييرات اوضاع نظامي منطقه‌ي حلبچه به قرارگاه‌هاي بالاتر. - بردن ديد‌بان در عمق منطقه به منظور اجراي آتش مؤثر در عقبه‌هاي دشمن. - اجراي عمليات شامل:  1. تصرف توپ‌خانه‌ي دشمن در دالامار (جنوب شرقي حلبچه) و در صورت امكان به‌كارگيري آن در عمليات. 2. تصرف شهر حلبچه و پادگان آن. 3. تصرف پادگان زمقي در شمال شهر حلبچه. 4. ناامن كردن جاده‌هاي مهم سيدصادق به ملاويسي و پل گردكو. 5. كمك به انفجار پل ملاويسي و پل گردكو. 6. حمله به مقر توپ‌خانه‌ي عراق در قلرخ (با 18 قبضه توپ130 م.م). 7. ورود به شهرهاي سيدصادق، دوجيله (سيروان) و ايجاد اغتشاش در آن. 8. مين‌گذاري جاده‌ي نوگردان ـ دولاش. اين قرارگاه قبل از عمليات در امر شناسايي به كمك يگان‌ها شتافت و با فرستادن راهنما بيش از 40 بار به آن‌ها كمك كرد. همچنين با كمك اين قرارگاه تيم‌هاي ديد‌باني به داخل مواضع دشمن نفوذ كردند.[۱۰۲] ضميمه‌ي5 گزارش1: فرماندهي در عمليات والفجر10 موضوع چگونگي فرماندهي با توجه به وسعت زياد منطقه‌ي عملياتي والفجر10 (بالغ بر 1200 كيلومتر مربع) و فاصله‌ي طولاني جبهه‌هاي عملياتي از يك‌ديگر از موضوعات مهم و در عين حال اثرگذار در اين عمليات بود. فرمانده كل سپاه پاسداران كه مسئوليت اين عمليات را بر عهده داشت، در دوره‌ي فعاليت‌هاي قبل از عمليات با سفرهاي پي ‌در پي و حضور در جلسات متعدد سعي داشت در همه‌ي نقاط جبهه به طور فعال حضور داشته باشد، اما دوري مسافت و تعدد جلسات مانع از حضور همه‌جانبه‌ي برادر محسن رضايي در تمامي مباحث عمليات مي‌شد؛ بنابراين، ارتباط وي به خصوص با محور جنوبي عمليات اغلب به وسيله‌ي بيسيم انجام مي‌شد و اين مشكل به مرور با افزايش فعاليت‌ها و گستردگي كارها به صورت يك ضعف نمايان شد. براي حل اين معضل، محسن رضايي به هم‌راه 2 تن از فرماندهان عالي سپاه شامل رحيم صفوي و علي شمخاني در محورهاي اصلي عمليات حضور يافتند تا دست‌رسي فرماندهان قرارگاه‌ها به مسئولان سپاه امكان‌پذير و هدايت جريان آماده‌سازي شرايط و زمين براي عمليات آسان‌تر شود. بر اين اساس، با توجه به حساسيت و اهميت محور قرارگاه قدس، محسن رضايي در دزلي و روي ارتفاعات سورن (ملخور)؛ رحيم صفوي جانشين فرمانده نيروي زميني سپاه در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) و علي شمخاني فرمانده نيروي زميني سپاه در قرارگاه فتح مستقر شدند و مسئوليت آماده‌سازي محورهاي عملياتي را بر عهده گرفتند.[۱۰۳] علاوه بر اين، فرماندهان قرارگاه‌هاي سه‌گانه شامل محمدعلي جعفري (قرارگاه قدس)، حميدي‌نيا (قرارگاه ثامن‌الائمه(ع)) و احمد كاظمي (قرارگاه فتح)زير نظر فرماندهان مذكور به فعاليت پرداختند. فرماندهان يگان‌هاي تحت امر اين قرارگاه‌ها نيز به ترتيب زير بود:

قرارگاه قدس قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) قرارگاه فتح فرمانده: محمدعلي (عزيز) جعفري فرمانده: حمزه حميدي‌نيا فرمانده:احمد كاظمي لشكر7 ولي‌عصر(عج): مهدي كياني لشكر9 بدر: محمدرضا نقدي (شمس) لشكر8 نجف:احمد كاظمي لشكر33 المهدي(عج): جعفر اسدي تيپ36 انصارالمهدي (عج): عباسي لشكر14 امام حسين(ع): علي زاهدي لشكر25 كربلا: مرتضي قرباني تيپ75 ظفر: محمد مقدم لشكر11 اميرالمؤمنين(ع): محمد كرمي لشكر19 فجر: محمد نبي رودكي تيپ29 نبي اكرم(ص): اسدالله ناصح تيپ82 صاحب الامر(عج): عبداله عراقي لشكر17 علي بن ابي‌طالب(ع): غلامرضا جعفري لشكر55 ويژه شهدا: محمد منصوري تيپ91 بقية‌الله(عج): علي اسحاقي لشكر41 ثارالله(ع): قاسم سليماني سپاه چهارم بعثت:** محمد شعباني تيپ44 قمر بني‌هاشم(ع): علي صبوري تيپ39 بيت المقدس: حاج عابد تيپ77 نبوت: اكبر حاج بابايي تيپ100 انصارالرسول(ص): عظيمي لشكر57 ابوالفضل(ع): محمد نوري حجت‌الاسلام هاشمي رفسنجاني فرمانده عالي جنگ نيز يك روز قبل از عمليات در قرارگاه شهيد مطهري (در مريوان) حضور يافت و پيوسته در جريان وقايع مربوط به عمليات قرار مي‌گرفت.[۱۰۴] ضميمه‌ي6 گزارش1: عبور يگان‌هاي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) و فتح از رودخانه‌ي آب سيروان با توجه به متنوع بودن شكل زمين منطقه‌ي عمليات و برخلاف محور شمالي عمليات در محور قرارگاه قدس كه نيروها مسير منطقه‌ي خودي تا زمين عمليات را پياده طي مي‌كردند، نيروها در محور جنوبي عمليات در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) و قرارگاه فتح براي ورود به منطقه‌ي عمليات مي‌بايد از رودخانه‌ي مرزي آب سيروان عبور مي‌كردند. عبور نيروها از عرض اين رودخانه در محور قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) روز قبل از عمليات به وسيله‌ي پل نفررو انجام شد، اما در محور قرارگاه فتح به دليل تسلط نسبي دشمن بر قسمت‌هايي از عقبه‌ي خودي، نيروها مي‌بايست با قايق از مسير رودخانه‌ي ليله، سپس رودخانه‌ي آب سيروان و پس از آن از آبراهه‌ي جنوب شرقي درياچه‌ي پشت سد دربنديخان عبور مي‌كردند و در قسمتي از شمال اين آبراهه در محلي به نام گته پهلو گرفته، وارد منطقه‌ي عمليات مي‌شدند. بنابراين، نيروها مي‌بايست از عقبه‌هاي دور با خودرو تا حاشيه‌ي رودخانه‌ي ليله در كنار روستاي ايمان جلو مي‌آمدند و پس از عبور از پل احداث‌شده در اين نقطه، تجهيز و تسليح مي‌شدند و پس از طي كردن مسير روستاي ايمان تا روستاي كلور به وسيله‌ي خودرو، در اسكله‌ي تعبيه‌شده در كنار اين روستا سوار قايق شده، پس از پيمودن مسير پيش‌بيني‌شده خود را به اسكله‌ي گته در شمال آبراهه مي‌رساندند. عليرضا ايزدي راوي مركز مطالعات در قرارگاه فتح كه عصر روز 22/12/1366 يك روز قبل از عمليات همراه با احمد كاظمي فرمانده اين قرارگاه و فرماندهان چند يگان ديگر در كنار پل روستاي ايمان حضور داشت، مشاهدات خود را از فضاي پر هياهوي آن ساعات و شور و شوق و سرمستي نيروها در ساعات قبل از شروع عمليات، در يادداشت‌هاي كوتاه و پراكنده اين‌گونه ترسيم و ثبت كرده است: «ساعت 5:30 : نيروها به وسيله‌ي كاميون‌هاي 911 و (وانت) تويوتا وارد منطقه شده و پس از به ستون شدن در كنار جاده‌ي روستاي ايمان به روستاي كلور پس از تجهيز و تسليح و عبور از پل موتوري در روستاي ايمان به وسيله‌ي خودرو [حركت] به سمت روستاي كلور [را] آغاز كردند. همه‌ي نيروها با شوق و شعف زايدالوصفي با يك‌ديگر شوخي و مزاح مي‌كنند و عده‌يي به ستون ايستاده و منتظر ماشين هستند. ساعت5:50: روستاي كلور: جرثقيلي در كنار رودخانه مشغول به آب انداختن قايق‌هاي نيمه‌سنگين به داخل رودخانه است. به علت زير آب رفتن اسكله‌ي كاني سالار متعلق به لشكر14 امام حسين(ع) در كنار روستاي كاني سالار، نيروهاي لشكر امام حسين(ع) هم در اين منطقه سوار قايق مي‌شوند. به علت زياد بودن قايق‌ها و عرض كم رودخانه، فضاي روي آب را دود غليظ ناشي از گاز دادن قايق‌ها پوشانده و كمي آن طرف‌تر نيروها در حالي كه جليقه‌هاي نجات به تن دارند، در حال سوار شدن داخل قايق‌ها هستند. عده‌يي سوار بر قايق‌هاي جي.‌مي.‌ني، لاور و عده‌يي هم داخل قايق‌هاي ديگر مي‌شوند. پشت هر قايق 12 عدد قرص شب‌نما وصل كرده‌اند تا در حين حركت در تاريكي شب با هم برخورد نكنند. برادران حاج احمد كاظمي، فرمانده قرارگاه فتح و لشكر8 نجف اشرف، حاج سيف‌الله حيدرپور، حاج علي زاهدي فرمانده لشكر14 امام حسين(ع) شخصاً كنار آب حضور و نظارت و هدايت سوار شدن نيروها را به عهده دارند. در همين حال، در كناري، خودرو تويوتا كه پر از نان و كتلت و پرتقال مي‌باشد، ايستاده است. در هر قايق برادران مقداري نان و كتلت و پرتقال مي‌دهند كه نيروها درون قايق شام خودشان را بخورند. شام نيروها را به صورت بسته‌هاي 40 نفره تحويل مي‌دهند و قرار است نمازها را به صورت اضطرار داخل قايق‌ها و يا در حال حركت اقامه نمايند. نيروهاي لشكر14 كه قرار است جلوتر از لشكر8 وارد عمل شوند، حركت‌شان را آغاز كرده‌اند. در همين حين، برادر اربابي يكي از مسئولين لشكر8، اظهار مي‌نمايد كه نيروهاي‌شان 190 نفر است و برادر احمد كاظمي مي‌گويد تصور مي‌شد 160 نفر هستند و كمبود قايق پيش مي‌آيد كه سريع برادر احمد مسئله را حل مي‌نمايد. به دنبال آن برادر احمد كاظمي، برادر عابدي مسئول ستاد لشكر8 نجف را مأمور انتقال گردان‌هاي انبيا و علي بن ابي‌طالب(ع) مي‌كند. هر كدام در قسمتي از رودخانه نيروهاي‌شان را سوار قايق مي‌كنند. در همين حال، ماشيني سد راه شده و از راننده‌اش خبري نيست. همه‌ي نيروها بسيج مي‌شوند و با بلند كردن ماشين آن را در كناري قرار مي‌دهند. شور و شوق زايدالوصفي نيروها را فراگرفته و در حالي كه يك‌ديگر را در آغوش كشيده‌اند با هم خداحافظي مي‌كنند. ساعت 6:15: قايق‌ها روشن مي‌شوند و آماده‌ي حركت‌اند. بچه‌هاي لشكر14 امام حسين(ع) رفته‌اند و اسكله خلوت‌تر شده و نيروها ضمن عبور از زير قرآن سوار بر قايق‌ها مي‌شوند. هنوز از گردان يا زهرا خبري نيست. به دليل كم بودن قايق قرار مي‌شود قايق‌ها، سري اول نيروها را كه بردند، سريع بيايند گردان بعدي را ببرند. هم‌زمان با اين برنامه‌ها، دستگاه‌هاي مهندسي در منطقه مشغول ترميم جاده هستند. برادر احمد به اربابي مي‌گويد بچه‌ها بايد آن طرف نظم داشته باشند و سر و صدا نكنند. براي هماهنگي و جدا نشدن گردان‌هاي علي بن ابي‌طالب(ع) و يا زهرا(س) قرار مي‌شود كه وي به دنبال نيروهاي گردان علي بن ابي‌طالب(ع) حركت كند و چون اين گردان به مسير مال‌رو توجيه نيست، برادر هاشمي يكي از نيروهاي گردان علي بن ابي‌طالب(ع) هم‌راه گردان مي‌رود. ساعت 6:50 (بعد از ظهر): چند قايق براي چك كردن وضعيت آب، به مانور در سطح رودخانه مي‌پردازند. چند سطحه‌ي فلزي را به هم وصل كرده‌اند و روي آن طراده، لودر قرار داده‌اند و همه آماده‌ي حركت هستند. در كنار ساحل، يك سطحه ديگر هم آماده‌ي حركت است. هوا كم‌كم در حال تاريك شدن است. ساعت 7:05 (بعد از ظهر): دستور حركت قايق‌ها داده مي‌شود. برادر احمد كاظمي در حالي كه داخل يك قايق لاور نشسته است، در ميان رودخانه ضمن حركت به اطراف عبور قايق‌ها را كنترل مي‌كند. او حاج سيف‌الله حيدرپور را با اولين قايق جلو فرستاد تا در آن سوي آبراهه نيروها را پياده و كنترل كند. سطح رودخانه مملو از قايق‌هاي لشكر14امام حسين(ع) و 8 نجف شده است. به علت ازدحام، قايق‌هاي دو لشكر با هم قاطي مي‌شوند. برادر احمد ستون قايق‌هاي دو لشكر را از هم جدا مي‌كند كه به دنبال هم بروند. ساعت 7:35: نيروها از دهانه‌ي تنگه‌ي كلور گذشتند. ساعت 7:50: دو گروهان از نيروهاي گردان يا زهرا(س) به كلور رسيده‌اند. يك گروهان در حال دريافت مهمات است. آن‌ها نمازشان را خوانده‌اند. هر دسته 21 نفر و روي هم 200 نفر هستند. هوا تاريك مطلق است، اما آسمان صاف و پر از ستاره است. نور ستاره‌ها سطح آب رودخانه را روشن كرده است. سوار قايق شديم و مقداري جلو رفتيم. بچه‌ها بدون هيچ مشكلي عبور كرده‌اند و هيچ ‌گونه عكس‌العملي از دشمن ديده نشده است. پس از رسيدن به اسكله‌ي آن سوي آبراه كه به وسيله‌ي قرص شب‌نما مشخص شده است، از قايق پياده شديم. نيروهاي گردان علي بن ابي‌طالب(ع) به ستون روي زمين نشسته‌اند و نيروهاي لشكر14 امام حسين(ع) به ستون به طرف گته‌ي جديد در حال حركت هستند. سكوت مطلق تمام منطقه را فراگرفته، در حالي كه در طول مسير نيروهاي زيادي به ستون نشسته‌اند. به گته‌ي جديد رسيديم، وضو گرفته و نماز خوانديم. گه‌گاه دشمن از پشت ارتفاع شاخ سورمر مبادرت به زدن خمپاره مي‌كند. در تاريكي شب دهانه‌ي آتش آن پيداست. ساعت 11:30: پس از هماهنگي به روستاي كلور برگشتيم، همه‌ي قايق‌هاي خالي هم برگشته‌اند. برادر احمد دستور داد تمام قايق‌ها را پراكنده كنند. دشمن روي بالامبو منور زده است. حاج علي زاهدي فرمانده لشكر14 امام حسين(ع) در گته‌ي جديد ماند تا اوضاع را در آن‌جا سامان دهد.»[۱۰۵]

ضميمه‌ي گزارش5: اقدامات دشمن در قبل و حين روز اول عمليات والفجر10 نوع رفتار دشمن در روز اول عمليات نشان‌دهنده‌ي غافل‌گير شدن آنان از فلش اصلي عمليات بود؛ بنابراين، تمركز نيروهاي عراقي، حجم آتش توپ‌خانه، پشتيباني هوايي و بمب‌باران‌هاي هواپيماهاي دشمن متوجه محور سد دربنديخان و عقبه‌ي شيخ‌صله بود و در ساير مناطق تحرك زيادي ديده نمي‌شد. در اين مرحله، سردرگمي و حركات ناموزون نيروهاي عراقي سؤالات و ابهاماتي را در مورد عملكرد دشمن برانگيخت و ارزيابي‌هاي مختلفي را در اين باره به هم‌راه داشت. محسن رضايي در ظهر روز اول به اين مسئله اشاره كرد و گفت: «حالا آتش ندارد، چرا با كاتيوشا نمي‌زند؟ كاتيوشا كه كاري ندارد، زود مي‌تواند مستقر كند، دشمن هنوز به تصميم نرسيده، نمي‌داند كجا حمله كند؟» احمد غلامپور (فرمانده قرارگاه كربلا) كه براي كمك در قرارگاه فتح حضور يافته است، عصر امروز به اين نكته اشاره كرد و گفت: «دشمن هنوز به فكر است اگر بياييم توي تنگه چه مي‌شود، گستردگي منطقه هنوز به او اجازه‌ي تصميم‌گيري نداده، منطقه خيلي وسيع است، چيزي نيست كه با نيروي محدود بتواند جمع و جورش كند.» غلامعلي رشيد (معاونت عمليات سپاه) نيز در اين ‌باره اظهار كرد: «پس اين همه لشكر‌ها چه شد؟ چرا آن طرف كمر درياچه را پر نكرده؟ دشمن احتمالاً جاي ديگر كار مي‌كند.» آقاي‌ هاشمي كه در منطقه حضور داشت نيز با اطمينان گفت: «به دليل ملاحظات سياسي، نظامي ‌دشمن اين‌جا نمي‌آيد بجنگد، مي‌داند اگر بيايد، تلفات مي‌دهد...» در مجموع، حاضر نشدن دشمن در منطقه‌ي اصلي عملياتي سبب شده بود فرماندهان تحليل‌هاي متفاوتي در اين باره داشته باشند كه اهم آن به شرح زير است: 1. دشمن ممكن است قصد حمله به جاي ديگري را داشته باشد. 2. عراق به دليل آن‌كه در اين مسير به نتيجه نرسيده است در حال تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي مي‌باشد. 3. با توجه به عدم حضور محسوس نيروهاي عراقي ممكن است كودتايي در ارتش صدام رخ داده باشد.[۱۰۶]

ضميمه‌ي1 گزارش8: وضعيت جاده‌هاي عقبه در منطقه‌ي عملياتي بيت‌المقدس3 با توجه به فصل زمستان و بارندگي‌هاي پي ‌در پي و در برخي مواقع سيل‌آسا، وضعيت نامناسبي در جاده‌ي اصلي عقبه به‌ وجود آمده بود كه يكي از معضلات جدي پيش روي فرماندهان براي اجراي عمليات و تدارك نيروها به شمار مي‌رفت و در چند نوبت نيز سبب تعويق ادامه‌ي عمليات روي گوجار ، دلبشك و الاغلو شد. متن درج‌شده در گزارش شماره 674 مركز در خصوص مراحل تصميم‌گيري و اجراي عمليات بيت‌المقدس3 و دفتر راوي قرارگاه نجف درباره‌ي وضعيت جاده نشان‌دهنده‌ي چنين مشكلي در منطقه‌ي عملياتي بيت‌المقدس3 در آخرين روزهاي قبل از عمليات است. «يكشنبه 16/12/66: پل سيدالشهدا(ع) [روي رودخانه‌ي زاب صغير زير ارتفاع گرده‌رش] با تلاش همه‌جانبه‌ي نيروهاي جهاد براي خودروهاي سبك (وانت تويوتا) قابل عبور شد. اقدامات مهندسي سپاه ـ كه مأموريت [آن] احداث يك پل بيلي بر پايه‌هاي قبلي پل شهيد شادلو (در همين منطقه) بوده ـ به دليل از بين رفتن يك پايه‌ي پل در سمت شمال رودخانه و حضور كليه‌ي امكانات مهندسي سپاه در سمت جنوب آن بسيار كند پيش مي‌رود. دوشنبه 17/12/66: جاده‌ي بانه ـ بوالحسن و جاده‌ي بوالحسن تا پل سيدالشهدا(ع) دچار اشكال در عبور و مرور شده است. باتلاقي شدن جاده در دو نقطه امكان تردد وسايل نقليه‌ي سبك را از بين برده است. پل لوله‌يي كه در امتداد پل سيدالشهدا(ع) كار گذاشته شده، در خطر مجدد سيل قرار دارد. دشت هرمدان تبديل به يك باتلاق بزرگ شده است و هر روز و هر ساعت قسمتي از جاده‌هاي موجود در آن، با فرورفتن خودروهاي سنگين و بعضاً سبك خراب مي‌شود. قطع بارندگي، اين امكان را به مهندسي سپاه بخشيد تا با شن‌ريزي و برخي اقدامات ديگر، تردد خودروهاي سبك را از جاده‌ي بانه امكان‌پذير سازد، ولي گذشت زمان حكايت از كاهش روزمره‌ي توان خودي دارد. سه‌شنبه 18/12/66: باران بي‌امان مي‌بارد و زمين پر از گل است و پاها تا ساق در گل فرومي‌رود. جاده‌ي بانه در كنار بيمارستان كاملاً غير قابل عبور شده است. از ساعت 4 بعد از ظهر تا 8 صبح فردا، جاده براي انجام عمليات مهندسي و بازسازي بسته شد. قاليباف با شوشتري تماس گرفت وگفت با وضعيت فعلي جاده‌ها و باران، تا اتمام كار عقبه‌سازي و حل مسئله‌ي جاده از شروع به كار بايد خودداري كرد و اين به معناي تعويق عمليات (كه قرار بود 19/12/66 انجام شود) تا 22 يا 23 اسفند است.[۱۰۷] چهارشنبه 19/12/66: از ابتداي شب بارندگي شديدي آغاز شده و تا نيمه‌شب ادامه يافت و سيل شديد پل سيدالشهدا(ع) را مجدداً تخريب كرد و به اين ترتيب تنها راه ارتباط زميني كه به طور موقت برقرار شده بود ، بار ديگر از ميان رفت و خبر قطع ارتباط عقبه با از بين رفتن پل سيدالشهدا(ع) بر همه‌ي اميدها جامه‌ي ياس پوشاند و فرماندهي عمليات را منفعل نمود. وضعيت جاده‌ي منطقه‌ي بانه تا حدي غير قابل عبور بود كه فرماندهان قرارگاه نجف و يگان‌هاي تابعه نتوانستند براي شركت در جلسه با فرماندهي كل سپاه به مريوان بروند. تا ظهر امروز خبرهاي پي ‌در پي و نگران‌كننده‌يي از اوضاع عقبه به قرارگاه نجف مي‌رسيد كه هر يك انجام عمليات گسترده بر روي گوجار ـ الاغلو و دلبشك را عملاً غير ممكن مي‌كرد. لذا محمدباقر قاليباف جانشين قرارگاه نجف، به وسيله‌ي يك بال‌گرد206 سپاه از آسمان به بررسي وضعيت جاده‌ها پرداخت. نتايج اين مشاهدات به‌ طور خلاصه اين‌گونه است: 1. پل سيدالشهدا(ع): قسمت خاكريزي‌شده‌ي كنار پل مجدداً توسط سيل برده شده و جهاد به‌شدت مشغول كار است. حدود 70 تا 80 نفر براي عبور در اطراف پل نفررو جنب آن به نام پل زينب كبري(س) اجتماع كرده‌اند. 2. پل هاشمي‌نژاد (پل شكسته ـ گلاس): آب تا سطح پل بالا آمده است. 3. پل بيلي (شهيد شادلو): كه در سيل قبلي برده شده بود؛ نصب آن پايان نيافته است. 4. پل بيت‌المقدس (پل دوم گرده‌رش): ارتفاع آب بالاتر از سطح پل است و (حتي) آب از روي پل رد مي‌شود. 5. پل امام علي(ع) (ژاژيله): ظاهراً وضع مناسبي دارد. 6. جاده‌ي بانه: در كنار ايستگاه راديو شاهد، حدود 2 تا 3 كيلومتر باتلاق شده و عبور و مرور به هيچ وجه صورت نمي‌گيرد و در نزديكي دژباني بانه، باتلاق ايجاد شده و يك تانكر سوخت در نزديكي آن چپ كرده است.» بر اساس چنين وضعيتي كه برون‌رفت از آن در زمان كم متصور نبود، فرمانده كل سپاه در جلسه‌ي روز 20/12/1366 با فرماندهان قرارگاه نجف و يگان‌هاي تابعه در مريوان، از اجراي عمليات گسترده در اين منطقه چشم‌پوشي كرده، عمليات را به تصرف ارتفاع گوجار محدود كرد.[۱۰۸]

ضميمه‌ي2 گزارش 8: خرابي عقبه، محدود شدن هدف به گوجار در عمليات بيت‌المقدس3 در پي بروز مشكلات جدي در عقبه و خرابي جاده‌ها كه هر روز بر اثر بارندگي‌هاي پي ‌در پي بدتر و سبب قطع ارتباط منطقه‌ي عملياتي با عقبه مي‌شد، عقبه‌ي منطقه كشش عمليات روي گوجار ـ دلبشك و الاغلو را نداشت و همه‌ي فرماندهان به اين موضوع معترف بودند كه بين ظرفيت عقبه‌ي موجود و توان يگان‌ها براي عمليات تناقض وجود دارد، اما همچنان از تصميم‌گيري قطعي درباره‌ي تعيين محدوده‌ي قطعي عمليات بازمانده بودند. لذا، براي چاره‌جوئي در اين ‌باره با دعوت محسن رضايي فرماندهان قرارگاه نجف و يگان‌هاي آن ساعت 14 روز 20/12/1366 در مريوان حاضر شدند. در اين جلسه ابتدا گزارش مختصري از پيشرفت شناسايي‌ها و مشكلات پديدآمده در جاده‌ي عقبه ارائه گرديد و نظرهاي مختلف در مورد محدوده‌ي عمليات به بحث و بررسي گذاشته شد. سپس فرمانده كل سپاه ضمن تأييد مشكل عقبه‌ي گوجار گفت: «گوجار بايد گرفته شود، تحت هر شرايطي و با هر ميزان تلفات.» وي دقايقي بعد و پس از طرح مسائل فرماندهان يگان‌ها درباره‌ي ضرورت گسترده‌تر كردن محدوده‌ي عمليات و افزودن ارتفاعات دلبشك و الاغلو به طرح مانور،* بار ديگر بر محدود كردن عمليات به گوجار تأكيد كرد وگفت: «گوجار محدود است، دو پيشاني جنگي بيش‌تر ندارد. دو، سه تُن بار بيش‌تر نمي‌خواهد. با پياده و قاطر (غير از هوانيروز) تدارك كنيد. تمام آتش‌ها هم كه كار مي‌كند.»[۱۰۹] از آن‌جايي كه مشكل عقبه‌ي ارتفاع گوجار به عنوان عقبه‌ي كلي منطقه با تعويق و تأخير كوتاه‌مدت در شروع عمليات قابل حل نبود، به نظر مي‌رسيد گذشت زمان نه‌تنها به نفع نيرو‌هاي خودي نيست، بلكه ضرر‌هاي جبرنان‌ناپذيري نيز در پي خواهد داشت؛ ضمن آن‌كه عموم فرماندهان درباره‌ي تأخير عمليات نظر مثبت نداشتند.[۱۱۰] در پايان اين جلسه جمع‌بندي محسن رضايي چنين بود: «نمي‌شود متوقف شد. آيا فردا مي‌توانيد عمل كنيد ؟ نمي‌شود صبر كنيم. همه چيز به هم ريخته. حرفي بزنيد كه متناسب با ظرفيت‌هاي عملياتي، شناسايي، مديريت، امكانات لجستيك و ترابري و مهندسي باشد. همه برويد پاي كار كه بيست و دوم اسفند عمل كنيد.»[۱۱۱] در پي اين جلسه كه محسن رضايي تنها گوجار را مأموريت قرارگاه نجف تعيين كرد، ترديد و دودلي‌هاي موجود بين فرماندهان درباره‌ي انتخاب هدف عمليات به پايان رسيد. فرماندهان قرارگاه نجف هم با اطمينان بيش‌تري به اجراي مأموريت خود پرداخته، در فرصت باقي‌مانده آخرين تغييرات طرح را بررسي كردند.[۱۱۲]

ضميمه‌ي گزارش12: فشرده‌ي نتايج اقدامات عراق در چهار دوره‌ي جنگ شهرها از ابتداي حمله‌ي زميني عراق به ايران در 4 دوره، دامنه‌ي درگيري‌هاي نظامي ميان ايران و عراق با بمب‌باران و پرتاب موشك به درون شهرها كشيده شد و به جنگ شهرها موسوم گرديد. اطلاعات فشرده‌ي نتايج اقدامات عراق در 3 دوره‌ي آن به نقل از نيروي زميني سپاه پاسداران به اين شرح است: - در جريان اولين دوره‌ي‌ جنگ شهرها كه از تاريخ 13/12/1363 آغاز شد، 39 شهر و روستا هدف حملات دشمن قرار گرفت و 118 نوبت بمب‌باران شد. اين حملات 1227 شهيد و 4682 مجروح بر جاي گذاشت. - جنگ دوم شهرها از تاريخ 5/3/1364 آغاز شد؛ 20 روز ادامه يافت؛ 570 شهيد و 1332 مجروح در بر داشت و در 115 نوبت حمله‌ي موشكي، هوايي و توپ‌خانه‌يي 27 شهر هدف قرار گرفت. - در سومين دوره‌ي جنگ شهرها كه 42 روز طول كشيد، 232 مورد بمب‌باران و 27 مورد حمله‌ي موشكي و 29 حمله‌ي توپ‌خانه‌يي انجام شد. در اين حملات كه با حمله به مناطق مسكوني سوسنگرد آغاز شد، 65 شهر آسيب ديد و 3035 نفر شهيد و 11150 نفر مجروح شدند. - در چهارمين دور حملات دشمن به شهرهاي كشورمان در 12 روز گذشته، علاوه بر حملات توپ‌خانه و هوايي، 58 فروند موشك به تهران؛ 6 فروند به قم و 2 فروند به اصفهان اصابت كرد. اين حملات با به جاي گذاشتن حداقل 247 شهيد و 984 مجروح متوقف شد و پس از 3 روز، دوباره از سر گرفته شد و تا پايان فروردين 1367 ادامه يافت. 12 روز اول اين دوره از حملات دشمن ـ منتهي به امروز (23/12/1366) ـ حملات دشمن، ويراني 229 منزل مسكوني و محل تجاري و آسيب ديدن به 173 منزل مسكوني و محل تجاري؛ انهدام 105 دستگاه اتوبوس و اتومبيل سواري؛ آسيب 341 دستگاه اتومبيل، اتوبوس و آمبولانس و آسيب رسيدن به 4 بيمارستان در تهران را در پي داشت. در جريان اين حملات 3 منطقه‌ي نظامي تهران نيز متحمل خساراتي جزئي شدند. علاوه بر آمار تهران، 10 مورد حمله‌ي موشكي به قم و اصفهان و بمب‌باران و گلوله‌باران 36 شهر و روستاي ديگر كشورمان، 299 شهيد و 1785 مجروح بر جاي گذاشت. (اين حملات تا پايان اسفند 1366 ادامه يافت، بنابراين، آمارها تنها مربوط به 12 روز اول چهارمين دوره‌ي جنگ شهرها است.) - در ميان شهرهاي بمب‌باران‌شده در دوره‌ي چهارم، مناطقي وجود دارد كه از آغاز جنگ تا كنون هيچ‌گونه تعرضي به آن‌ها نشده كه اسامي آن‌ها عبارت است از: بخش گل‌آرا از توابع كاشان، فريدن و داران از توابع اصفهان، 6 روستا از توابع رشت، شهركرد، يكي از روستاهاي بروجرد و تويسركان.[۱۱۳] يادآوري مي‌شود كه در برخي اسناد، تقسيم‌بندي‌هاي ديگري نيز انجام شده و دوره‌هاي جنگ شهرها تا 8 مرحله هم ذكر شده است.[۱۱۴]


منابع و مآخذ روزشمار 1366/12/23

  1. همان، ص 1.
  2. همان، صص 50 ـ 49 و 72.
  3. همان، ص 1.
  4. سند شماره 683/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داوود رنجبر و غلامرضا ظريفيان شفيعي)، ص 54.
  5. سند شماره 30265 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي نيروي زميني سپاه، 22/12/1366، سند تك‌برگي.
  6. مأخذ 1، صص 157 و 155 ـ 153 و 149 و 123 ـ 122 و 115 و 83.
  7. سند شماره 452597 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي قرارگاه فتح (رمضان)، صص 2 ـ 1؛ و ـ سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، ص 56.
  8. همان، صص 30 ـ 28.
  9. مأخذ 1، صص 30 ـ 28 و 50 ـ 49.
  10. سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر 10 (احمد نيك‌روش)، صص 3 ـ 2؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 46.
  11. همان.
  12. سند شماره 1635/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، ص 19؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 45.
  13. مأخذ 7، بخش دوم، ص 50؛ و ـ مأخذ 10، صص 11 ـ 1.
  14. مأخذ 12، بخش اول، ص 5.
  15. مأخذ 9، صص 11 ـ 1.
  16. سند شماره 1651/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه فتح در عمليات والفجر10 (عليرضا ايزدي)، صص 111، 113، 117 و 125 ـ 124.
  17. مأخذ 1، ص 160.
  18. مأخذ1، ص 126؛ و ـ سند شماره 1646/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در عمليات والفجر10 (سيدعلي خاتمي)، 20/12/1366 تا 23/12/1366، صص 94 ـ 91.
  19. مأخذ 18، بخش دوم، صص 99 ـ 98.
  20. مأخذ 1، ص 128.
  21. مأخذ 18، بخش دوم، صص 104 ـ 103 و 110 ـ 109.
  22. مأخذ 18، بخش دوم، ص 97؛ و ـ مأخذ 1، صص 128 ـ 126 و 53.
  23. مأخذ 9، صص 11 ـ 1.
  24. سند شماره 1651/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه فتح در عمليات والفجر10 (عليرضا ايزدي)، صص 111، 113، 117 و 125 ـ 124.
  25. مأخذ 16، صص 121 ـ 120 و ـ مأخذ 18، بخش دوم، ص 45.
  26. مأخذ 18، بخش دوم، صص 132 ـ 131.
  27. مأخذ 7، بخش دوم، صص 50 ـ 49.
  28. همان، صص 30 ـ 28.
  29. مأخذ 7، بخش دوم، ص 55.
  30. مأخذ 1، ص 50؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 1/70.
  31. مأخذ 18، بخش دوم، صص 132 ـ 131.
  32. مأخذ 16، صص 131 ـ 130 و 118 ـ 117 و114 ـ 113.
  33. مأخذ 18، بخش دوم، صص 132 ـ 131 و 115 و 129 ـ 127؛ و ـ سند شماره 1634/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 18/12/1366 تا 23/12/1366، صص 119 ـ 118.
  34. مأخذ 10، بخش اول، صص 3 ـ 2.
  35. مأخذ 1، صص 92 ـ 91 و 128؛ و ـ سند شماره 173102 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرمانده نيروي زميني به فرمانده تيپ75 ظفر، 23/12/1366، سند تك‌برگي؛ و ـ مأخذ 18، بخش دوم، صص 117 ـ 116.
  36. مأخذ 1، صص 52، 129 ـ 128 و 162.
  37. مأخذ 16، صص 118 و 124.
  38. مأخذ 9، ص 11 ـ 1؛ و ـ مأخذ 33، بخش دوم، ص 109.
  39. مأخذ 33، بخش دوم، ص 47.
  40. مأخذ 10، صص 6 ـ 5؛ و ـ مأخذ 1، صص 53 ـ 52.
  41. مأخذ 1، ص 161.
  42. مأخذ 12، بخش اول، صص 4 ـ 3.
  43. مأخذ 7، بخش دوم، صص 53 و 55.
  44. مأخذ 33، بخش دوم، صص 123 ـ 122.
  45. سند شماره 1635/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داود رنجبر)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، ص 19؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 45.
  46. سند شماره 482/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر 10 (احمد نيك‌روش)، صص 3 ـ 2؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 46.
  47. مأخذ 33، بخش دوم، ص 47.
  48. مأخذ 12، بخش اول، صص 24 ـ 23.
  49. مأخذ 1، صص 30 ـ 28 و 50 ـ 49.
  50. مأخذ 1، صص 51 ـ 50.
  51. مأخذ 1، ص 128.
  52. مأخذ 10، صص 6 ـ 5؛ و ـ مأخذ 1، صص 53 ـ 52.
  53. مأخذ 18، بخش دوم، ص 97؛ و ـ مأخذ 1، صص 128 ـ 126 و 53.
  54. ند شماره 683/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در عمليات والفجر10 (داوود رنجبر و غلامرضا ظريفيان شفيعي)، ص 54.
  55. مأخذ 7، بخش دوم، ص 55.
  56. سند شماره 452597 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از فرماندهي سپاه پانزدهم رمضان به فرماندهي قرارگاه فتح (رمضان)، صص 2 ـ 1؛ و ـ سند شماره 1649/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه قدس در عمليات والفجر10 (احمد نيك‌روش)، 19/12/1366 تا 30/12/1366، ص 56.
  57. مأخذ 16، صص 131 و 127.
  58. مأخذ 1، ص 129.
  59. مأخذ 1، صص 50 ـ 49.
  60. مأخذ 1، ص 160.
  61. مأخذ 1، ص 161.
  62. مأخذ 1، صص 52، 129 ـ 128 و 162.
  63. مأخذ 7 ، بخش دوم، صص 64 ـ 1/63.
  64. سند شماره 1676/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 (نادر نوروزشاد و جواد زمان‌زاده)، 17/12/1366 تا 24/12/1366، صص 101 ـ 97.
  65. سند شماره 676/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر31 عاشورا در عمليات بيت‌المقدس3 (ابراهيم‌پور)، ص 13؛ و ـ سند شماره 509/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي تيپ12 قائم(عج) در عمليات بيت‌المقدس3 (علي طاهري)، ص 18؛ و ـ سند شماره 677/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر5 نصر در عمليات بيت‌المقدس3 (بشارت)، ص 29؛ و ـ علي‌اكبر ‌هاشمي ‌رفسنجاني، كارنامه و خاطرات ‌سال 1366 (دفاع و سياست)، به اهتمام عليرضا ‌هاشمي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ چهارم، 1389، ص 571.
  66. سند شماره 674/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 (نادر نوروزشاد)، صص 19 ـ 18؛ و ـ مأخذ 64، صص 82 ـ 79؛ و ـ مأخذ 65، بخش اول، ص 11.
  67. مأخذ 64، ص 101؛ و ـ سند شماره 1679/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي لشكر عاشورا در عمليات بيت‌المقدس3 (ابراهيم‌پور)، 23/12/1366 تا 1/1/1367، ص 13؛ و ـ سند شماره 1682 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي تيپ12 قائم(عج) در عمليات بيت‌المقدس3 (علي طاهري)، 23/12/1366 تا 30/12/1366، ص 4؛ و ـ سند شماره 1680/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي لشكر5 نصر در عمليات بيت‌المقدس3 (بشارت)، 23/12/1366 تا 2/1/1367، ص 11.
  68. مأخذ 64، صص 105 ـ 103.
  69. مأخذ 67، بخش سوم، صص 5 ـ 4.
  70. مأخذ 1، ص 50؛ و ـ مأخذ 7، بخش دوم، ص 1/70.
  71. سند شماره 676/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر31 عاشورا در عمليات بيت‌المقدس3 (ابراهيم‌پور)، ص 13؛ و ـ سند شماره 509/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي تيپ12 قائم(عج) در عمليات بيت‌المقدس3 (علي طاهري)، ص 18؛ و ـ سند شماره 677/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش راوي لشكر5 نصر در عمليات بيت‌المقدس3 (بشارت)، ص 29؛ و ـ علي‌اكبر ‌هاشمي ‌رفسنجاني، كارنامه و خاطرات ‌سال 1366 (دفاع و سياست)، به اهتمام عليرضا ‌هاشمي، تهران: دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ چهارم، 1389، ص 571.
  72. همان، صص 50 ـ 49 و 72.
  73. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 361، 25/12/1366، ص 7.
  74. مأخذ 72، ص 6.
  75. مأخذ 73، صص 13 ـ 12؛ و ـ سند شماره 86432 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: به فرماندهي سپاه منطقه يك ثارالله(ع)، 25/12/1366.
  76. سند شماره 421759 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ستاد تبليغات جنگ شوراي عالي دفاع به مسئولين كميته‌هاي تبليغاتي جنگ، 25/12/1366، ص 1.
  77. مأخذ 72، ص 5.
  78. سند شماره 135173 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، ف: سماجا (ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي)، شماره 362، 25/12/1366، ص 4.
  79. سند شماره 421734 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر فرماندهي سپاه سردشت به فرماندهي قرارگاه حمزه(ع)، 24/12/1366.
  80. سند شماره 421025 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از دفتر فرمانده سپاه سردشت به فرماندهي قرارگاه حمزه(ع)، 23/12/1366.
  81. سند شماره 2007662 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزارت اطلاعات، شماره 784، 24/12/1366، ص 5؛ و ـ مأخذ 72، ص 7.
  82. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن راديوهاي بيگانه، 24/12/1366، ص 3.
  83. مأخذ 1، صص 157 و 155 ـ 153 و 149 و 123 ـ 122 و 115 و 83.
  84. مأخذ 82، ص 4، راديو اسرائيل.
  85. سند شماره 200761 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه، وزارت اطلاعات، شماره 783، 23/12/1366، صص 3 ـ 2.
  86. مأخذ 73، ص 18.
  87. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشريه‌ي گزارش‌هاي ويژه، شماره 362، 26/12/1366، صص 15 ـ 14.
  88. سند شماره 77747 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از ناحيه سپاه مستقل چهارم بعثت اط به ستاد مركزي سپاه، 25/1/1367، سند تك‌برگي.
  89. سند شماره 421730 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از تكاب به قرارگاه حمزه سيدالشهدا(ع)، 24/12/1366، سند تك‌برگي.
  90. سند شماره 421726 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه بوكان (اطلاعات) به ق حمزه سيدالشهدا(ع) (اطلاعات)، 24/12/1366، سند تك‌برگي.
  91. مأخذ1، ص 126؛ و ـ سند شماره 1646/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه ثامن‌الائمه(ع) در عمليات والفجر10 (سيدعلي خاتمي)، 20/12/1366 تا 23/12/1366، صص 94 ـ 91.
  92. سند شماره 86435 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سپاه پانزدهم رمضان م اط به نيروي زميني سپاه م اط، 25/12/1366.
  93. سند شماره 85839 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از منطقه 11 امام حسن عسگري(ع) (اط) به ق حمزه سيدالشهدا(ع) (اط)، 22/12/1366، سند تك‌برگي.
  94. مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، جنگ ايران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه‌ي محمدعلي خرمي، جلد 8، تهران: مركز اسناد و تحقيقات دفاع مقدس، 1389، صص 105 ـ 103.
  95. مأخذ 72، ص 36.
  96. مأخذ 1، ص 72.
  97. سند شماره 1676/د مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه‌ي ثبت جنگ راوي قرارگاه نجف در عمليات بيت‌المقدس3 (نادر نوروزشاد و جواد زمان‌زاده)، 17/12/1366 تا 24/12/1366، صص 101 ـ 97.
  98. مأخذ 18، بخش دوم، صص 99 ـ 98.
  99. مأخذ 1، صص 30 ـ 28.
  100. مأخذ 1، ص 60.
  101. سند شماره 30384 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از نيروي زميني سپاه به فرماندهي كل سپاه، 18/1/1367، صص 7 ـ 1.
  102. مأخذ 1، صص 70 ـ 68.
  103. مأخذ 64، صص 105 ـ 103.
  104. مأخذ 1، صص 77 ـ 76.
  105. مأخذ 16، صص 1/111 ـ 1/106.
  106. مأخذ 66، بخش اول، ص 102؛ و ـ مأخذ 64، صص 104 و 106.
  107. مأخذ 64، صص 20 ـ 16.
  108. مأخذ 66، بخش اول، صص 6 ـ 2 و 14.
  109. مأخذ 18، بخش دوم، صص 104 ـ 103 و 110 ـ 109.
  110. مأخذ 66، بخش اول، ص 16.
  111. مأخذ 64، ص 66.
  112. مأخذ 66، بخش اول، ص 68.
  113. مأخذ 16، صص 131 ـ 130 و 118 ـ 117 و114 ـ 113.
  114. مأخذ 65، بخش چهارم، صص 592 ـ 589.