1364.04.20: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
 
(۲ نسخهٔ میانیِ همین کاربر نمایش داده نشده است)
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.04.20
|نام دیگر= بیست تیر
|روز= 20 تیر 1364
|تاریخ شمسی= 1364.04.20
|تاریخ میلادی= 11 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 22 شوال 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.04.20]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1367.04.20]]</div>


'''<big>16 آبان  1364</big>'''


'''<big>23 صفر    1406</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''


== 1 ==
== گزارش- 273 ==
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده استامروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
[[رده:1]]
در چارچوب اجراي عمليات‌هاي محدود نفوذي - انهدامي، پس از احراز آمادگي‌هاي قبلي از ساعت2:45 بامداد امروز يك عمليات نفوذي موسوم به "قدس3" به همت لشكر19 فجر سپاه آغاز شد. رمز عمليات عبارت بود از: "ولا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم، انا فتحنا لك فتحاً مبينا، يا امام صادق، يا امام صادق يا امام صادق(صالله‌اكبر". اين عمليات در محور عمومي دهلران - طيب در غرب رودخانة ميمه با هدف نفوذ به مواضع نيروهاي دشمن و انهدام نفرات و تجهيزات آن‏ها انجام شد.<ref>سند شمارة 0629/گ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قدس3"، گزارش راويان عمليات قدس3 (محمد ساجدي، شهيد محمدرضا ملكي) مرداد 1364 ص 18.</ref>
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:
يادآوري مي‌شود كه حركت گردان‌هاي عمل‏كننده به نقطة رهايي [به وسيله وانت لندكروز و كمپرسي] طبق زمان‌بندي پيش‌بيني شده، پيش نرفته بود، لذا نيروها با تأخير به نقطة رهايي رسيدند. بنابراين، هر گردان با تأخير از نقطة رهايي حركت كرده و در نزديكي دشمن منتظر اعلام رمز مانده‏بود.  
نكتة تأمل‏برانگيز در روند اين عمليات آن است كه به دو مرحلة كاملاً مجزاي رفت و بازگشت قابل تقسيم است: در مرحلة رفت ميزان موفقيت و سهولت كار بيش از حد انتظار و در مرحلة بازگشت ميزان تلفات و ضايعات خودي از حدّ انتظار بيش‏تر بود.
در اين عمليات از نيروهاي خودي 20 تن شهيد، 105 تن مجروح و 15 تن مفقود (تعدادي شهيد و تعدادي اسير مي‌باشند) شدند. اما عراق بيش از 700 تن كشته و مجروح داشت. در اين عمليات علاوه بر تخلية 150 اسير عراقي به عقب، خساراتي به گردان يكم (100%) و گردان دوم (60%) از تيپ805 پيادة ارتش عراق وارد آمد. همچنين غنايم بسياري به دست نيروهاي خودي افتاد، از جمله 6 قبضه تفنگ 106 ميلي‌متري، يك قبضه پدافند هوايي و تعدادي خودرو سبك و سنگين.<ref>همان، ص 25.</ref>


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم.»
يك پايگاه نيروهاي خودي در پشت جبهه ـ عده‌اي از اسيران عراقي عمليات قدس3


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
==  گزارش- 274 ==
در ادامة تحركات موضعي و ايذائي اخير، امروز دشمن با نيرويي به استعداد دو گردان با پشتيباني آتش تانك به يك پست استراق سمع (شنود) خودي در روي تپه‌اي به ارتفاع 402 متر واقع در منطقة عمومي سومار حمله كرد و آن را به تصرف درآورد.<ref>سند شماره 009651 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، شماره 137 (2/5/1364).</ref>


1. رعایت غافلگیری.
==  گزارش- 275 ==
امروز در ساعت15، مركز تجمع نيروهاي ارتش جمهوري‌اسلامي ايران در نوار مرزي كلاشين - اشنويه هدف حملة هوايي عراق قرار گرفت كه دو تن شهيد و 30 تن مجروح شدند.<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 116 (23/4/1364)، ص3.</ref> نكتة حائز اهميت اين كه تجمع نيروها جهت كسب آمادگي براي اجراي يك عمليات در منطقة سيدكان بوده‏است. به اين ترتيب، مسئله هشياري دشمن و خطر لو رفتن عمليات مي‌تواند امري جدّي و نگران كننده محسوب گردد.


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
==  گزارش- 276 ==
پس از قطعي شدن عمليات در منطقه فاو، اقداماتي كه عملاً تاكنون انجام شده حاكي از عدم پيشرفت امور است، به نحوي كه فاو را از جايگاه يك عمليات اصلي خارج كرده و عملاً "عمليات محدود" محور اصلي كار قرارگاه‌هاي سپاه قرار دارد. در مورد فرعي شدن عمليات اصلي "فاو" دلايل گوناگوني دخيل مي‌باشد كه از جملة آن‏ها مي‌توان به اهميت و ارزش يافتن عمليات‌هاي محدود، روبه‏رو شدن با مشكلات حفاظتي در روند اقدامات آمادگي عمليات فاو و ... اشاره كرد.
در هر صورت و به هر دليل تا‏كنون ضعف و كندي در روند اقدامات به وضوح روشن و كاملاً محسوس بوده است به طوري كه برادر "رحيم" در جلسة 10/4/1364 بر اصلي بودن فاو و اين كه "مبادا عمليات‌هاي كوچك منجر به انحراف از عمليات بزرگ شود"، تأكيد كرد. امروز نيز برادر "محسن رضايي" فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، مجدداً ضرورت قضيه را خاطرنشان كرد و با حالتي نگران طي بحثي در قرارگاه خاتم، با توجه به گزارش اقدامات ناچيز قرارگاه‌ها در فاو، آن‏ها را مورد انتقاد شديد قرار داد و گفت: «چرا اين طور هست؟! آخر دو ماه است ما به شما اين كار را گفته‌ايم، شما هيچ كاري نكرده‌ايد! چرا كم كاري مي‌شود؟!»
وي سپس بر ضرورت آمادگي هرچه سريع‌تر تأكيد كرد، اما با اين همه، اولويت‌ها را در پايان جلسه چنين برشمرد:
«نيروهاي واگذاري به ارتش را هرچه داريد، آماده كنيد تا دو الي سه روز ديگر تحويل دهيد.
اولويت دوم از نظر زمان‌بندي و پي‏گيري، انجام دادن عمليات‌هاي گشتي و نفوذي.
اولويت سوم، برنامه‌ريزي و انجام دادن عمليات محدود.
اولويت چهارم، كار روي عمليات اصلي (فاو).»<ref>سند شماره 0634 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "انتخاب منطقة عملياتي فاو"، گزارش راوي قرارگاه خاتم، (داود رنجبر)، ص50.</ref>


3. آمادگی تجهیزات.
==  گزارش- 277 ==
معمولاً قسمتي از اقدامات دشمن در هر منطقه، متناسب با اطلاعاتي است كه دربارة چگونگي تحركات خودي در آن منطقه به دست مي‌آورد، لذا اقداماتي كه دشمن در منطقة فاو و خورعبدالله انجام مي‌دهد مبتني‏بر تجربيات او از عمليات خيبر و بدر است كه در آن، نيروهاي خودي از قايق و هاوركرافت استفاده كرده‏اند. عراق جهت هرچه بهتر استحكام بخشيدن به مواضع خود در مقابل اين گونه عمليات‌هاي آبي - خاكي، در نقاط مورد نظر به فعاليت‏هاي مهندسي مشغول است، از جمله در خورعبدالله. امروز در جلسة قرارگاه خاتم، برادر "فدوي" مسئول اطلاعات عمليات قرارگاه نوح، در خصوص اين گونه فعاليت‌هاي مهندسي عراق در خورعبدالله، گزارش داد:
«دشمن در ساحل فاو (كنار خورعبدالله) اقدام به نصب سه‏پايه‌هايي مي‌كند كه به منظور جلوگيري از ورود هاوركرافت و قايق از سمت خورعبدالله مي‌باشد. در ضمن بين هر سه‏پايه را با سيم‏خاردار پوشانيده و ديواري از سيم‏خاردار ايجاد كرده‏است. سه‏پايه‌هاي مذكور زير تيرآهن‌هايي به طول شش متر ساخته شده كه ارتفاع آن از زمين چهار الي پنج متر مي‌باشد.»<ref>سند شمارة 0640 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "بررسي وضعيت دشمن"، گزارش راوي قرارگاه خاتم (محمد دروديان)، اسفند 1367، ص 26.</ref>


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.
==  گزارش- 278 ==
در ادامة خط انفجار در اماكن عمومي به‏وسيلة عوامل عراق، امروز بمبي در يك اتوبوس مسافربري "تعاوني9" متعلق به ترمينال تبريز - كه از تبريز عازم خوي بود - منفجر شد كه بر اثر آن، هفت تن از مسافران در دم جان سپردند و تعداد ديگري نيز مجروح شدند.<ref>- خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية "گزارش ويژه"، شمارة 114 (21/4/1364)، ص2، از تبريز.</ref> خبرنگار روزنامه اطلاعات از تبريز آخرين آمار رسيده از اين حادثه را 12 شهيد و 22 مجروح اعلام كرده‏است.<ref>روزنامة اطلاعات، 22/4/1364، ص23.</ref>


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.
==  گزارش- 279 ==
امروز در دو رستوران كويت انفجارهايي روي داد كه روزنامة فرانسوي "لوكوتيدين دوپاري" تلفات آن را 11 كشته و 89 مجروح اعلام كرد. اين روزنامه همچنين اين اقدام را در چارچوب يك استراتژي كه از تهران هدايت و رهبري مي‌شود، دانسته است.<ref>مأخذ 4، ص 17، از پاريس.</ref>
تلويزيون فرانسه نيز در گزارشي در مورد اين سوءقصدها در كويت، از 11 كشته و 89 زخمي ياد كرد و "افراطيون ايراني" را به عنوان عاملان اين انفجارات متهم ساخت. گزارش‌گر اين تلويزيون مدعي شده‏است كه از نظر هواداران ايران، امير كويت يكي از افرادي است كه بايد به قتل برسد.<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شمارة 115 (22/4/1364)، ص 7، پاريس، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 21/4/1364.</ref>
از سوي ديگر، يك فرد ناشناس - كه خود را منسوب به "بريگادهاي عرب" خوانده - در تماس تلفني با دفتر خبرگزاري فرانسه در پاريس، مسئوليت انفجار بمبي داخل باغچة يك كافه و نيز بمب ديگري در يك باشگاه واقع در خيابان "خليج" را ‏- كه محل اجتماع مقام‌هاي كويتي و افرادي است كه با سازمان‌هاي ارتجاع عرب و امپرياليستي روابط نزديكي دارند - عهده‌دار شد. "بريگادهاي عرب" تاكنون مسئوليت سوءقصد عليه ديپلمات‌هاي اردني و امارات عربي متحده در اروپا و هند را به عهده گرفته‏است.<ref>مأخذ8، ص آخر.</ref>
خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از كويت ضمن اعلام خبر بمب‌گذاري در محل تجمع اتباع كويتي در منطقة " الشرق" و " السّلبيه"، اعلام كرد: «چند افسر عالي‌رتبة وزارت كشور كويت و چند كودك و يك زن در ميان كشته‌شدگان گزارش شده‏است.»<ref>مأخذ10، صص 13 و 14، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 21/4/1364.</ref>


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:
==  گزارش- 280 ==
به گزارش روزنامة تونسي " الشعب"، يك شبكة جاسوسي در اين كشور كه براي دولت بعث عراق فعاليت مي‌كرده، كشف و اعضاي آن - كه چند تونسي و چند به اصطلاح ديپلمات عراقي هستند - دست‏گير شده‏اند. سازمان‌امنيت تونس كه در اين ارتباط عده‌اي از هواداران بعثي‏هاي عراقي را نيز دست‏گير كرده، تحقيقاتي را دربارة همكاري آن‏ها با حكومت عراق آغاز كرده‏است. اين روزنامه در ادامه خاطرنشان كرده‏است كه چندي پيش هم سه كارمند سفارت عراق در تونس به اتهام اقدامات و فعاليت‌هاي غيرقانوني از تونس اخراج و سه تونسي ديگر كه در وزارت خارجه و ارتش تونس براي حكومت عراق جاسوسي مي‌كرده‏اند، دست‏گير شده‏اند. اين سه تن به دريافت پول از حكومت عراق در قبال جاسوسي براي اين حكومت، متهم هستند. براساس برخي گزارش‌ها، سفير عراق در تونس ضمن تماس با مقام‌هاي اين كشور، تقاضا كرده كه اين خبر پخش نشود.<ref>روزنامة اطلاعات، 20/4/1364، ص آخر.</ref>
نشريه انگليسي "فارين ريپورت" نيز امروز نوشت: «توطئه عراق جهت بي‌اعتبار ساختن ايران و جلب حمايت بيش‏تر كشورهاي خليج‌[فارس]، افشا شد.» براساس اظهارات منابع فارين ريپورت، مأموران اطلاعات بحرين در اوايل ژوئن دو نفر را كه مي‏خواسته‏اند مواد منفجره در شهر منامه كار بگذارند، بازداشت كرده‏اند. اين دو نفر اعتراف كرده‏اند كه براي عراق كار مي‌كنند و 11 عراقي ديگر را نيز نام برده‏اند. اين 13 نفر در بازجويي، پرده از توطئه عراق جهت اجراي عمليات خراب‏كارانه در منطقة خليج‌فارس، برداشته‏اند و افزوده‏اند كه قرار بوده نشانه‌هايي بر جاي بماند كه ايران مسئول اين عمليات شناخته شود. اين عراقي‌ها گفته‏اند كه دو بمبي كه در روز 18 مه، هم‏زمان با بازديد شاه‏زاده "سعودالفيصل" از تهران، در رياض منفجر شد، به‏وسيلة عراقي‌ها كار گذاشته شده‏بود. "فارين ريپورت" سپس افزوده است: «برخلاف معمول، سازمان تروريستي جهاد اسلامي كه هميشه در اين حملات دست دارد، مسئوليت اين انفجار را انكار كرد. ظاهراً عراق از اقداماتي كه در جهت برقراري روابط حسنه ميان كشورهاي خليج[فارس] و ايران انجام مي‌گيرد، به وحشت افتاده است و قصد دارد كشورهاي خليج‌[فارس] را با ارعاب از اين تغيير سياست منصرف كند.»<ref>ادارة كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 875، 3/5/1364، نشرية "فارين ريپورت"، ص 29.</ref>


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.
==  گزارش- 281 ==
شاه‏زاده "سعودالفيصل" وزير امور خارجة عربستان، در پايان مذاكرات دو روزة وزيران خارجة كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس گفت كه مطمئن است جنگ پنج‏ساله بين ايران و عراق به زودي پايان خواهد يافت.<ref>مأخذ 7، ص 33، راديو بي.بي.سي.، 20/4/1364.</ref>
يك مفسر راديو بي.بي.سي. در تفسيري، از خوش‌بيني بيش از حد عربستان در مورد پايان يافتن جنگ در اوضاع نامساعد كنوني، ابراز تعجب كرده و با اشاره به برخي حوادث اخير منطقه از جمله: زدن كشتي عظيم نفت‏كش تركيه به‏وسيلة عراق در نزديكي سواحل ايران؛ توقيف كشتي كويتي حامل كالاهايي براي عراق؛ تداوم جنگ نفت‏كش‌ها؛ گلوله‌باران شهرهاي يك‏ديگر؛ همچنين با يادآوري مواضع ايران در مورد جنگ: رد پيشنهاد آتش‌بس عراق؛ اصرار بر بركناري صدام‌حسين؛ مخالفت با دخالت شوراي امنيت سازمان‌ملل در قضية جنگ به دليل جانب‏داري از عراق؛ افزوده است: «همة اين مطالب در اولين دور مذاكرات وزير خارجة عربستان در ايران (كه براي اولين‌بار از زمان انقلاب از تهران ديدن كرد) به اطلاعش رسيده‏است و به نظر مي‌رسد كه ايران اميدوار است عربستان روش فعلي خود داير بر كمك‌هاي مالي به عراق را از نو بررسي نمايد.»
مفسر بي.بي.سي. تفسير خود را چنين پايان داده‏است: «عراق معتقد است "يا آتش‌بس كامل و يا جنگ كامل"، لذا اگر كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس خواستار محدود كردن جنگ باشند، مجبور خواهند شد كه تمام فشار خود را بر عراق به كار برند و جالب اين است كه عراق كه اخيراً گفت حمله به شهرها را از سرخواهد گرفت، تاكنون به چنين كاري دست نزده است؛ امكان دارد كه اين عمل عراق نتيجة مستقيم اعمال فشار عربستان باشد كه مي‌خواهد از خطر گسترش جنگ جلوگيري نمايد.»<ref>مأخذ7، صص 33 و 34، راديو بي.بي.سي.، 20/4/1364.</ref>


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.
==  گزارش- 282 ==
" آندره ويلاز" خبرنگار خبرگزاري فرانسه، در گزارشي از جنگ نفت‏كش‌ها، به بررسي آمار و ارقام و نيز تبعات و سودها و زيان‌هاي اين جنگ پرداخته‏است:
آمار (جنگ نفت‌كش‌ها) در خليج‌فارس متضاد است: استفاده از موشك‌هاي پيشرفته، قربانيان زيادي نداشته و عملاً هيچ نفت خام را بر سطح آب‌ها جاري نساخته است. مضافاً افزايش تشنج در اين منطقه كه مشهور به تأمين‏كنندة نفت غرب است، تأثير كمي بر بازار داشته و حتي به صاحبان كشتي‌ها امكان داده‏است كه منافع سريعي به چنگ آورند. تعداد حملات را نمي‌توان با دقت تعيين كرد؛ عراق تأكيد مي‌كند از سپتامبر 1980 (1359) از آغاز جنگ با ايران، به 200 كشتي تجاري در شمال شرقي خليج‌[فارس] در اطراف ترمينال ايراني جزيرة خارك صدمه وارد آورده‏است؛ بيمة " لويدز" لندن به نوبة خود تعداد كشتي‌هاي صدمه ديده توسط دو كشور از مه 1981(1360) تا كنون را 143 فروند تخمين مي‌زند، ولي اين آمار دقيق نيست.
جنگ نفت‌كش‌ها به مفهوم واقعي آن در اوايل سال 1984 آغاز شد، زماني كه عراق براي خفه كردن اقتصاد ايران و كاهش مساعي جنگ آن، محاصرة دريايي خود را تشديد كرد. تهران بلافاصله حمله به نفت‌كش‌هايي كه از بنادر كشورهاي عرب خليج متحد عراق مانند عربستان سعودي و كويت بارگيري مي‌كردند، به مقابله برخاست.
آمار اين سري حمله‌هاي طولاني قريب به پنجاه نفت‌كش صدمه ديده از اواخر آوريل 1984 مي‌باشد. كشتي‌هاي ديگري نيز هدف اصابت موشك‌هاي " اگزوسه" عراقي يا راكت‌هاي ايراني قرار گرفته‌اند.
اگر طرف‏داران محيط زيست نگران انفجار نفت‌كش‌ها بر اثر موشك‌ها و پخش شدن صدها هزار تن نفت خام بر روي دريا هستند، در عوض كارشناسان، اين موضوع را كوچك مي‌شمارند؛ آن‏ها مي‌گويند كه يك نفت‌كش مدرن صدمة زيادي از بمب نمي‌بيند زيرا مخزن آن‏ها به دقت تقسيم‌بندي شده‏است. و تاكنون حق با آن‏ها بوده است، تنها نفت‌كش "نتونيا" درفوريه گذشته در آب فرو رفت و چند هزار ليتر نفت از مخزن آن نشت كرد؛ محيط زيست هرگز به طور جدي مورد تهديد قرار نگرفته‏است.
مي‌توان تصور كرد كه حمله به كشتي‌ها به سود دو كارگاه اصلي تعمير كشتي‌ها در منطقه بوده‏است: يكي در دوبي (امارات متحده عربي) و ديگري در بحرين. ولي در واقع چنين نيست، زيرا در مقابل چهار و يا پنج ميليون دلار كه براي تعمير نفت‏كش‌هاي غول‏پيكر لازم است، صاحبان كشتي‌ها اغلب ترجيح مي‌دهند كه آنها را به جايگاه اجناس اوراقي بفرستند. حداقل چهار سوپر نفت‏كش مورد حمله قرار‏گرفته به اوراقي‌ها فروخته شده‌اند.
حملات هوايي، بيمه‌گران را نيز وادار به افزايش قابل ملاحظة نرخ‌هاي خود كرده‏است. به گفتة لويدز، در مجموع، اين جنگ بيش از 575 ميليون دلار براي بيمه‌گران دريايي تمام شده‏است. ولي اين بيمه‌گران به طور مداوم نرخ‌هاي خود را متناسب با ميزان خطرات تنظيم كرده‌اند.
نرخ بيمه در فوريه گذشته از يك درصد به نيم درصد ارزش كالا در نيمة جنوبي خليج[فارس] بازگردانده شد ولي براي بنادر ايران 25 درصد است. در نهايت، حملات هوايي در خليج‌فارس كه يكي از راه‌هاي اصلي عبور نفت را مورد تهديد قرار مي‌دهد، بازار نفت را تحت تأثير قرار داده‏است...
همين كه اولين لحظات نگراني گذشت، معامله‌گران آرامش خود را بازيافتند و فعلاً فراواني نفت خام و شكاف در اوپك تعيين‏كنندة اوضاع است. حتي ايران كه مستقيماً مورد تهديد قرار گرفت، با برقراري رفت و آمد ميان خارك و ترمينال شناور نزديك جزيرة سيري در جنوب خليج‌فارس كه كم‏تر در معرض حملات عراق است، راه اصلي براي خود پيدا كرده‏است و به دليل تخفيف زياد، توليد ايران به دو ميليون بشكه در روز افزايش يافته‏است.<ref>مأخذ 7، صص 5 تا 7، منامه - خبرگزاري فرانسه، 20/4/1364.</ref>


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.
==  گزارش- 283 ==
علل كمبود برق و كثرت تعداد خاموشي‌هاي روزانه، به وسيلة مهندس مسعود حجت يكي از مسئولان وزارت نيرو، بررسي شد. در اين بررسي، علاوه بر جنگ و آثار آن به ويژه جنگ شهرها، به برخي عوامل ديگر نيز اشاره شده‏است.
موارد مذكور در اين بررسي، برخي مستقيماً مرتبط با جنگ است از قبيل: ترك كارشناسان و متخصصان شوروي از نيروگاه 540 مگاواتي "رامين" اهواز و نيروگاه 800 مگاواتي شهيد "منتظري" اصفهان كه تعداد آن‏ها به حدود هزار نفر مي‌رسد؛ تعويق اجراي عمليات در نيروگاه 387 مگاواتي تبريز به‏وسيلة پيمان‏كار فرانسوي بر اثر مشكلات سياسي ناشي از تيرگي روابط بين دو كشور؛ ترك كارشناسان آلماني از نيروگاه 1760 مگاواتي نكا (شهيد سليمي).
به موارد ديگري نيز اشاره شده‏است از قبيل تقسيم ناعادلانة بودجه و سياست‌هاي ارزي مغشوش و نامتوازن كشور كه به نظر مي‌رسد متكي به ضوابط صحيحي نمي‌باشد و عموماً از طريق وزارت برنامه و بودجه و بانك مركزي اعمال مي‌گردد؛ عدم بارش برف و باران كافي در فصل زمستان؛ مهم‏تر از همه، فرار و كناره‌گيري نيروهاي انساني متخصص از وزارت نيرو به‏دليل نداشتن حقوق و مزايايي مكفي.
وي تأكيد كرد: «ضعف برق در حال حاضر با يك بحران جدي مواجه شده‏است و چنانچه توجهي به حل سريع مشكلات مذكور نشود، وقوع فاجعة بزرگي در سال‌هاي آينده حتمي است كه بدون شك عواقب سياسي، اجتماعي آن متوجه مسئولان و دست‌اندركاران، و رنج و نابه‏ساماني آن متوجه مردم مستعضف اين كشور اسلامي خواهد شد.»<ref>مأخذ 7، صص 10 و 11.</ref>

ضميمة گزارش273: خلاصه شرح عمليات قدس3
چنان كه در متن آمده است، عمليات "قدس3" به دو قسمت رفت و برگشت قابل تقسيم است؛ در اين جا توضيح مختصري دربارة هركدام داده مي‌شود.
الف) مرحلة رفت:
با اعلام رمز، هر يك از گردان‌ها در محورهاي خود عمليات را آغاز كردند. گردان قاسم‌بن‌الحسن(ع) طبق برنامه و طرح مانور، عمليات خود را آغاز كرد و در پايگاه سمت چپ اين گردان، با فقدان نيروي دشمن روبه‏رو شد، اما در پايگاه‌هاي سمت راست، بر اثر درگيري سريع و غافل‏گيرانه، در همان لحظات اولية درگيري چهل نفر از نيروهاي عراقي اسير شدند و در ادامة پاك‏سازي، يك توپ ضدهوايي و يك جيپ حامل توپ 106 منهدم گرديد.
نيروهاي گردان امام مهدي(عج) با استفاه از موفقيت گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) توانستند از اين گردان عبور كنند. با وجود سر و صداهاي زياد‏‏، دشمن متوجه حضور نيروهاي خودي نشد و آنان موفق شدند خود را به مواضع دشمن و حتي سنگر قرارگاه فرماندهي گردان دشمن برساندند و با پرتاب نارنجك به داخل سنگر فرماندهي، درگيري را آغاز كنند. گردان امام مهدي(عج) موفق شد در همان دقايق اولية درگيري، جانشين فرمانده گردان دشمن را به هلاكت برساند و علاوه بر اسير كردن فرمانده گروهان قرارگاه، حدود سيصد نفر از نيروهاي تحت امر اين قرارگاه را از پا درآورد، سپس به انهدام خودروها، پمپ بنزين و انبار مهمات گردان دشمن بپردازد.
نيروهاي گردان امام علي(ع) كه در محور چپ عمليات، در پشت كمين‌هاي دشمن متمركز شده بودند، با اعلام رمز عمليات، درگيري را آغاز كردند و در همان لحظات اوليه، وارد سنگرهاي افراد دشمن شدند و حدود هفتاد نفر از آن‏ها را به اسارت درآوردند، سپس در جريان پاك‏سازي سنگرهاي دشمن توانستند مقداري مهمات، يك دستگاه جيپ فرماندهي، حدود چهار قبضه توپ 106 و تعدادي خودرو "آيفا" ي در حال فرار را با آر.پي.‌چي. منهدم كنند و حدود پنجاه نفر از نيروهاي دشمن را نيز به هلاكت برسانند. تلفات نيروهاي گردان‌هاي عمل‏كننده (خودي) با توجه به اصل غافل‏گيري و نيز در خواب بودن نيروهاي دشمن، بسيار اندك بود، به طور مثال گردان امام مهدي(عج) در شروع عمليات يك شهيد و دو مجروح داشت.
از جمله عوامل مؤثر در نحوة پاك‏سازي را مي‌توان غافل‏گيري و ناآشنايي نيروهاي تازه تعويض شدة دشمن به منطقه دانست و به همين علت كاملاً گيج و ضربه‌پذير بودند و از طرف ديگر، توجيه نيروهاي خودي به منطقه، پيشروي خوب قبل از شروع درگيري و ... را نبايد از نظر دور داشت به طوري كه بدون هيچ‏گونه مقاومتي پاك‏سازي‌ها صورت گرفت.<ref>مأخذ شماره 1 صص 18 تا 20.</ref>
بد نيست يادآوري شود كه در جلسة قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در مورخ 22/4/1364، يكي از فرماندهان گردان عمل‏كنندة لشكر19 فجر (سپاه) گفت: «ما با غافل‌گيري صددرصد عمل كرديم و دشمن را در حالي كه در خواب بود، كشتيم.» سپس فرمانده لشكر‏19 فجر شيراز به همين نكته (اصل غافل‌گيري) اشاره كرد و افزود: «نيروهاي خودي ابتدا در پشت خط مقدم دشمن درگير شدند و سپس اين خط را با جنگ سرنيزه پاشيدند ... در اين عمليات، ما اول به فرماندهي گردان دشمن زديم و سپس با ديده‌بان خط مقدم درگير شديم.»<ref>سند شماره 1096 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصت‏طلب)، 11/4/ تا 24/4/64، صص 135 تا 138.</ref>
ب: مرحلة بازگشت:
مطابق برنامة پيش‌بيني شده در طرح مانور مبني‏بر تخلية منطقه قبل از روشن شدن هوا، فرماندهي لشكر مطابق وضعيت خاص هر محور، دستور برگشت نيروها را به‏وسيلة بي‌سيم صادر كرد. در بازگشت، نيروهاي گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) و امام مهدي(عج) ناچار شدند برخلاف طرح پيش‌بيني شده، از شيارها به جاي جادة اصلي استفاده كنند كه اين ‏اقدام خالي از خطر نبود و شماري از نيروهاي دشمن كه از پاك‏سازي گريخته و در شيارها پناه گرفته بودند، با اجراي آتش تيربار، سدي بر حركت نيروهاي خودي شدند.
فرمانده لشكر در اين باره مي‌گويد: «البته آن دسته از نيروهايي كه توانسته بودند زودتر برگردند (از جمله گردان امام مهدي(عج))، تعداد تلفات‏شان بسيار پايين بود، اما نيروهايي كه در برگشت تأخير داشتند، متحمل تلفات سنگين‌تري گرديدند، از جمله گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) كه معاون گردان و دو فرمانده گروهان‏شان شهيد، مفقود و زخمي گرديده و بسياري از نيروها پراكنده و تعدادي از آن‏ها مفقود شدند و بعضاً كه زخمي بودند، در منطقه ماندند. گروهان يكم اين گردان متحمل بيش‏ترين خسارات گرديد. لازم به تذكر است كه به علت گرمي هوا، چند تن از نيروهايي كه در منطقه مانده بودند، بر اثر تشنگي به شهادت رسيدند.»
در محور چپ، گردان امام علي(ع) به هنگام بازگشت مشكل چنداني نداشت، چرا كه دشمن نيروي كمي در اين محور (قله 194) داشت و از سوي ديگر، گردان در تصرف اهداف كاملاً موفق بود و در برگشت كلاً دو شهيد و دو مجروح داشت.
با توجه به شرحي كه گذشت، نسبت تلفات خودي در برگشت بيش از زمان پيشروي و درگيري بود، به عنوان مثال، گردان امام مهدي(عج) در ابتدا يك شهيد و دو زخمي داشت ولي در موقع برگشت، تعداد شهدا به شش تن و مجروحان به بيش از چهل تن رسيد كه تعدادي از مجروحان باقي ماندند.
سرانجام همة گردان‌ها موفق شدند تا ساعت8 صبح، خود را به قلة 216 (خط خودي) برسانند. شهدا و مجروحان نيز با آمبولانس و پي.ام.پي. به اورژانس احداث شده حمل و از آن‌جا با هلي‌كوپتر به بيمارستان اعزام مي‌شدند.
از سوي ديگر، در ساعت6:45 صبح، دشمن با نزديك كردن نيروهاي زرهي‏اش به ارتفاع 137 و اجراي آتش تهيه و نيز اجراي آتش به وسيلة هلي‌كوپتر، پاتك خود را آغاز كرد و هم‏زمان با اين عمليات، دو فروند از هواپيماهاي دشمن، موسيان و دهلران را بمباران كردند. پاتك دشمن با استعداد يك تيپ زرهي و يك تا دو گردان پياده (با توجه به اين‏كه ارتباطات آن‏ها با جلو را نيروهاي خودي هنگام تك قطع كرده‏بودند) به منظور بازپس‌گيري ارتفاعات 137 و 194 صورت گرفت.
در حالي كه نيروهاي دشمن در حال پيشروي بودند، توپخانة خودي روي آن‏ها آتش مي‏ريخت و در همان ابتداي كار، تعدادي از تانك‌هاي دشمن آتش گرفتند و پيشروي آن‏ها مختل شد.
ساعت حدود 11:30 صبح، دشمن ‏سي تا چهل دستگاه از تجهيزات زرهي‌اش را برگرداند، بقية زرهي دشمن حدود ساعت12 ظهر توانستند پشت ارتفاعات 137 استقرار يابند و تا شب روي ارتفاع 194 نيز مستقر شدند.<ref>مأخذ شماره1، صص‏ 20 تا 25.</ref>
راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در عمليات "قدس3"، در يك جمع‌بندي از اين عمليات، نقاط ضعف و قوت نيروهاي خودي و دشمن را برشمرده‌اند:
دشمن به لحاظ اين كه احتمال تك را به اين منطقه نمي‌داد، به گونه‌اي آرايش گرفته‏بود كه جناح چپش خالي و قابل نفوذ بود، لذا نيروهاي خودي از اين موقعيت استفاده كردند و با دورزدن دشمن، از عقب او را مورد تهاجم قرار دادند.
ضعف‌هاي دشمن: جناح دادن؛ غفلت و عدم هشياري؛ ضربه‌پذيري به دليل تعويض نيرو.
مجموعه مسائل فوق با توجه به اصل غافل‌گيري و ... وضعيتي را براي دشمن در شب عمليات پيش آورد كه كاملاً ضربه‌پذير شده‏بود.
ضعف‌هاي خودي: عدم برآورد دقيق استعداد دشمن؛ فقدان نيروي احتياط؛ عدم همكاري و تحرك قرارگاه؛ عدم پاك‏سازي جادة اصلي.
نقاط قوت خودي: توجيه كادر گردان‌ها‏؛ جناح گرفتن از دشمن و دور زدن او؛ آتش پشتيباني؛ هماهنگي و همكاري با ارتش.
موفقيت لشكر19 فجر يك دست‏آورد مهم ديگر هم به دنبال داشت و آن هم خروج اين يگان از لاك پدافندي دو سه سالة گذشته و پيدا كردن روحيه و تحرك جديد بود كه تحرك و نشاط حاصل از اين عمليات، لشكر را جهت عمليات‌هاي آينده آماده‌تر ساخته است.<ref>مأخذ شماره 1، صص 26 تا 29.</ref>
در آخر، راويان مركز به عاملي ديگر نيز كه در غافل‏گيري دشمن در عمليات "قدس3" تأثير داشته است، اشاره كرده‌اند:
دشمن طي تكي كه قبلاً در محور شرهاني انجام داده‏بود، موفق شد تپه‌اي را كه در اختيار نيروهاي ارتش بود، تصرف نمايد، به دنبال آن، برادران ارتش درصدد برآمده بودند كه تپه مذكور را پس بگيرند. با تحركات و جابه‌جايي‌هايي كه صورت گرفته‏بود، دشمن متوجه حركت از سوي ارتش مي‌شود و اين در شرايطي است كه در بامداد 20/4/1364 عمليات "قدس3" شروع مي‌شد.
در عمل بدون هيچ‏گونه هماهنگي بين دو عمليات، برادران ارتش نيز در بامداد 19/4/1364 روي تپة موردنظر در محور شرهاني وارد عمل شدند و اين خود عاملي شد كه در طول شب بيش‏ترين توجه دشمن روي محور شرهاني باشد و لذا تمام آتش توپخانة دشمن نيز در آن منطقه متمركز شده‏بود و عمليات ارتش عملاً فريبي شد براي عمليات "قدس3". برادران ارتش در آن شب موفق به بازپس‌گرفتن تپه مذكور نشدند تا اين كه در روزهاي بعد با آمدن يك تيپ از لشكر21، تپه را از دست دشمن آزاد كردند.<ref>مأخذ شماره 1، ص 29.</ref>


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>


== 2 ==
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/20 </big> ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .
{{پانویس}}


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.
<references/>


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.


می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...


برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.


مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.


از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.
</div>


حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:


«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.


<references />
 
{{#css:/bootstrap.css}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۴۷

روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.20
نام‌های دیگر بیست تیر
تاریخ شمسی 1364.04.20
تاریخ میلادی 11 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 22 شوال 1405



گزارش- 273

در چارچوب اجراي عمليات‌هاي محدود نفوذي - انهدامي، پس از احراز آمادگي‌هاي قبلي از ساعت2:45 بامداد امروز يك عمليات نفوذي موسوم به "قدس3" به همت لشكر19 فجر سپاه آغاز شد. رمز عمليات عبارت بود از: "ولا حول ولا قوه الا بالله العلي العظيم، انا فتحنا لك فتحاً مبينا، يا امام صادق، يا امام صادق يا امام صادق(ص)، الله‌اكبر". اين عمليات در محور عمومي دهلران - طيب در غرب رودخانة ميمه با هدف نفوذ به مواضع نيروهاي دشمن و انهدام نفرات و تجهيزات آن‏ها انجام شد.[۱] يادآوري مي‌شود كه حركت گردان‌هاي عمل‏كننده به نقطة رهايي [به وسيله وانت لندكروز و كمپرسي] طبق زمان‌بندي پيش‌بيني شده، پيش نرفته بود، لذا نيروها با تأخير به نقطة رهايي رسيدند. بنابراين، هر گردان با تأخير از نقطة رهايي حركت كرده و در نزديكي دشمن منتظر اعلام رمز مانده‏بود. نكتة تأمل‏برانگيز در روند اين عمليات آن است كه به دو مرحلة كاملاً مجزاي رفت و بازگشت قابل تقسيم است: در مرحلة رفت ميزان موفقيت و سهولت كار بيش از حد انتظار و در مرحلة بازگشت ميزان تلفات و ضايعات خودي از حدّ انتظار بيش‏تر بود. در اين عمليات از نيروهاي خودي 20 تن شهيد، 105 تن مجروح و 15 تن مفقود (تعدادي شهيد و تعدادي اسير مي‌باشند) شدند. اما عراق بيش از 700 تن كشته و مجروح داشت. در اين عمليات علاوه بر تخلية 150 اسير عراقي به عقب، خساراتي به گردان يكم (100%) و گردان دوم (60%) از تيپ805 پيادة ارتش عراق وارد آمد. همچنين غنايم بسياري به دست نيروهاي خودي افتاد، از جمله 6 قبضه تفنگ 106 ميلي‌متري، يك قبضه پدافند هوايي و تعدادي خودرو سبك و سنگين.[۲]


يك پايگاه نيروهاي خودي در پشت جبهه ـ عده‌اي از اسيران عراقي عمليات قدس3

گزارش- 274

در ادامة تحركات موضعي و ايذائي اخير، امروز دشمن با نيرويي به استعداد دو گردان با پشتيباني آتش تانك به يك پست استراق سمع (شنود) خودي در روي تپه‌اي به ارتفاع 402 متر واقع در منطقة عمومي سومار حمله كرد و آن را به تصرف درآورد.[۳]

گزارش- 275

امروز در ساعت15، مركز تجمع نيروهاي ارتش جمهوري‌اسلامي ايران در نوار مرزي كلاشين - اشنويه هدف حملة هوايي عراق قرار گرفت كه دو تن شهيد و 30 تن مجروح شدند.[۴] نكتة حائز اهميت اين كه تجمع نيروها جهت كسب آمادگي براي اجراي يك عمليات در منطقة سيدكان بوده‏است. به اين ترتيب، مسئله هشياري دشمن و خطر لو رفتن عمليات مي‌تواند امري جدّي و نگران كننده محسوب گردد.

گزارش- 276

پس از قطعي شدن عمليات در منطقه فاو، اقداماتي كه عملاً تاكنون انجام شده حاكي از عدم پيشرفت امور است، به نحوي كه فاو را از جايگاه يك عمليات اصلي خارج كرده و عملاً "عمليات محدود" محور اصلي كار قرارگاه‌هاي سپاه قرار دارد. در مورد فرعي شدن عمليات اصلي "فاو" دلايل گوناگوني دخيل مي‌باشد كه از جملة آن‏ها مي‌توان به اهميت و ارزش يافتن عمليات‌هاي محدود، روبه‏رو شدن با مشكلات حفاظتي در روند اقدامات آمادگي عمليات فاو و ... اشاره كرد. در هر صورت و به هر دليل تا‏كنون ضعف و كندي در روند اقدامات به وضوح روشن و كاملاً محسوس بوده است به طوري كه برادر "رحيم" در جلسة 10/4/1364 بر اصلي بودن فاو و اين كه "مبادا عمليات‌هاي كوچك منجر به انحراف از عمليات بزرگ شود"، تأكيد كرد. امروز نيز برادر "محسن رضايي" فرمانده كل سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، مجدداً ضرورت قضيه را خاطرنشان كرد و با حالتي نگران طي بحثي در قرارگاه خاتم، با توجه به گزارش اقدامات ناچيز قرارگاه‌ها در فاو، آن‏ها را مورد انتقاد شديد قرار داد و گفت: «چرا اين طور هست؟! آخر دو ماه است ما به شما اين كار را گفته‌ايم، شما هيچ كاري نكرده‌ايد! چرا كم كاري مي‌شود؟!» وي سپس بر ضرورت آمادگي هرچه سريع‌تر تأكيد كرد، اما با اين همه، اولويت‌ها را در پايان جلسه چنين برشمرد: «نيروهاي واگذاري به ارتش را هرچه داريد، آماده كنيد تا دو الي سه روز ديگر تحويل دهيد. اولويت دوم از نظر زمان‌بندي و پي‏گيري، انجام دادن عمليات‌هاي گشتي و نفوذي. اولويت سوم، برنامه‌ريزي و انجام دادن عمليات محدود. اولويت چهارم، كار روي عمليات اصلي (فاو).»[۵]

گزارش- 277

معمولاً قسمتي از اقدامات دشمن در هر منطقه، متناسب با اطلاعاتي است كه دربارة چگونگي تحركات خودي در آن منطقه به دست مي‌آورد، لذا اقداماتي كه دشمن در منطقة فاو و خورعبدالله انجام مي‌دهد مبتني‏بر تجربيات او از عمليات خيبر و بدر است كه در آن، نيروهاي خودي از قايق و هاوركرافت استفاده كرده‏اند. عراق جهت هرچه بهتر استحكام بخشيدن به مواضع خود در مقابل اين گونه عمليات‌هاي آبي - خاكي، در نقاط مورد نظر به فعاليت‏هاي مهندسي مشغول است، از جمله در خورعبدالله. امروز در جلسة قرارگاه خاتم، برادر "فدوي" مسئول اطلاعات عمليات قرارگاه نوح، در خصوص اين گونه فعاليت‌هاي مهندسي عراق در خورعبدالله، گزارش داد: «دشمن در ساحل فاو (كنار خورعبدالله) اقدام به نصب سه‏پايه‌هايي مي‌كند كه به منظور جلوگيري از ورود هاوركرافت و قايق از سمت خورعبدالله مي‌باشد. در ضمن بين هر سه‏پايه را با سيم‏خاردار پوشانيده و ديواري از سيم‏خاردار ايجاد كرده‏است. سه‏پايه‌هاي مذكور زير تيرآهن‌هايي به طول شش متر ساخته شده كه ارتفاع آن از زمين چهار الي پنج متر مي‌باشد.»[۶]

گزارش- 278

در ادامة خط انفجار در اماكن عمومي به‏وسيلة عوامل عراق، امروز بمبي در يك اتوبوس مسافربري "تعاوني9" متعلق به ترمينال تبريز - كه از تبريز عازم خوي بود - منفجر شد كه بر اثر آن، هفت تن از مسافران در دم جان سپردند و تعداد ديگري نيز مجروح شدند.[۷] خبرنگار روزنامه اطلاعات از تبريز آخرين آمار رسيده از اين حادثه را 12 شهيد و 22 مجروح اعلام كرده‏است.[۸]

گزارش- 279

امروز در دو رستوران كويت انفجارهايي روي داد كه روزنامة فرانسوي "لوكوتيدين دوپاري" تلفات آن را 11 كشته و 89 مجروح اعلام كرد. اين روزنامه همچنين اين اقدام را در چارچوب يك استراتژي كه از تهران هدايت و رهبري مي‌شود، دانسته است.[۹] تلويزيون فرانسه نيز در گزارشي در مورد اين سوءقصدها در كويت، از 11 كشته و 89 زخمي ياد كرد و "افراطيون ايراني" را به عنوان عاملان اين انفجارات متهم ساخت. گزارش‌گر اين تلويزيون مدعي شده‏است كه از نظر هواداران ايران، امير كويت يكي از افرادي است كه بايد به قتل برسد.[۱۰] از سوي ديگر، يك فرد ناشناس - كه خود را منسوب به "بريگادهاي عرب" خوانده - در تماس تلفني با دفتر خبرگزاري فرانسه در پاريس، مسئوليت انفجار بمبي داخل باغچة يك كافه و نيز بمب ديگري در يك باشگاه واقع در خيابان "خليج" را ‏- كه محل اجتماع مقام‌هاي كويتي و افرادي است كه با سازمان‌هاي ارتجاع عرب و امپرياليستي روابط نزديكي دارند - عهده‌دار شد. "بريگادهاي عرب" تاكنون مسئوليت سوءقصد عليه ديپلمات‌هاي اردني و امارات عربي متحده در اروپا و هند را به عهده گرفته‏است.[۱۱] خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از كويت ضمن اعلام خبر بمب‌گذاري در محل تجمع اتباع كويتي در منطقة " الشرق" و " السّلبيه"، اعلام كرد: «چند افسر عالي‌رتبة وزارت كشور كويت و چند كودك و يك زن در ميان كشته‌شدگان گزارش شده‏است.»[۱۲]

گزارش- 280

به گزارش روزنامة تونسي " الشعب"، يك شبكة جاسوسي در اين كشور كه براي دولت بعث عراق فعاليت مي‌كرده، كشف و اعضاي آن - كه چند تونسي و چند به اصطلاح ديپلمات عراقي هستند - دست‏گير شده‏اند. سازمان‌امنيت تونس كه در اين ارتباط عده‌اي از هواداران بعثي‏هاي عراقي را نيز دست‏گير كرده، تحقيقاتي را دربارة همكاري آن‏ها با حكومت عراق آغاز كرده‏است. اين روزنامه در ادامه خاطرنشان كرده‏است كه چندي پيش هم سه كارمند سفارت عراق در تونس به اتهام اقدامات و فعاليت‌هاي غيرقانوني از تونس اخراج و سه تونسي ديگر كه در وزارت خارجه و ارتش تونس براي حكومت عراق جاسوسي مي‌كرده‏اند، دست‏گير شده‏اند. اين سه تن به دريافت پول از حكومت عراق در قبال جاسوسي براي اين حكومت، متهم هستند. براساس برخي گزارش‌ها، سفير عراق در تونس ضمن تماس با مقام‌هاي اين كشور، تقاضا كرده كه اين خبر پخش نشود.[۱۳] نشريه انگليسي "فارين ريپورت" نيز امروز نوشت: «توطئه عراق جهت بي‌اعتبار ساختن ايران و جلب حمايت بيش‏تر كشورهاي خليج‌[فارس]، افشا شد.» براساس اظهارات منابع فارين ريپورت، مأموران اطلاعات بحرين در اوايل ژوئن دو نفر را كه مي‏خواسته‏اند مواد منفجره در شهر منامه كار بگذارند، بازداشت كرده‏اند. اين دو نفر اعتراف كرده‏اند كه براي عراق كار مي‌كنند و 11 عراقي ديگر را نيز نام برده‏اند. اين 13 نفر در بازجويي، پرده از توطئه عراق جهت اجراي عمليات خراب‏كارانه در منطقة خليج‌فارس، برداشته‏اند و افزوده‏اند كه قرار بوده نشانه‌هايي بر جاي بماند كه ايران مسئول اين عمليات شناخته شود. اين عراقي‌ها گفته‏اند كه دو بمبي كه در روز 18 مه، هم‏زمان با بازديد شاه‏زاده "سعودالفيصل" از تهران، در رياض منفجر شد، به‏وسيلة عراقي‌ها كار گذاشته شده‏بود. "فارين ريپورت" سپس افزوده است: «برخلاف معمول، سازمان تروريستي جهاد اسلامي كه هميشه در اين حملات دست دارد، مسئوليت اين انفجار را انكار كرد. ظاهراً عراق از اقداماتي كه در جهت برقراري روابط حسنه ميان كشورهاي خليج[فارس] و ايران انجام مي‌گيرد، به وحشت افتاده است و قصد دارد كشورهاي خليج‌[فارس] را با ارعاب از اين تغيير سياست منصرف كند.»[۱۴]

گزارش- 281

شاه‏زاده "سعودالفيصل" وزير امور خارجة عربستان، در پايان مذاكرات دو روزة وزيران خارجة كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس گفت كه مطمئن است جنگ پنج‏ساله بين ايران و عراق به زودي پايان خواهد يافت.[۱۵] يك مفسر راديو بي.بي.سي. در تفسيري، از خوش‌بيني بيش از حد عربستان در مورد پايان يافتن جنگ در اوضاع نامساعد كنوني، ابراز تعجب كرده و با اشاره به برخي حوادث اخير منطقه از جمله: زدن كشتي عظيم نفت‏كش تركيه به‏وسيلة عراق در نزديكي سواحل ايران؛ توقيف كشتي كويتي حامل كالاهايي براي عراق؛ تداوم جنگ نفت‏كش‌ها؛ گلوله‌باران شهرهاي يك‏ديگر؛ همچنين با يادآوري مواضع ايران در مورد جنگ: رد پيشنهاد آتش‌بس عراق؛ اصرار بر بركناري صدام‌حسين؛ مخالفت با دخالت شوراي امنيت سازمان‌ملل در قضية جنگ به دليل جانب‏داري از عراق؛ افزوده است: «همة اين مطالب در اولين دور مذاكرات وزير خارجة عربستان در ايران (كه براي اولين‌بار از زمان انقلاب از تهران ديدن كرد) به اطلاعش رسيده‏است و به نظر مي‌رسد كه ايران اميدوار است عربستان روش فعلي خود داير بر كمك‌هاي مالي به عراق را از نو بررسي نمايد.» مفسر بي.بي.سي. تفسير خود را چنين پايان داده‏است: «عراق معتقد است "يا آتش‌بس كامل و يا جنگ كامل"، لذا اگر كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس خواستار محدود كردن جنگ باشند، مجبور خواهند شد كه تمام فشار خود را بر عراق به كار برند و جالب اين است كه عراق كه اخيراً گفت حمله به شهرها را از سرخواهد گرفت، تاكنون به چنين كاري دست نزده است؛ امكان دارد كه اين عمل عراق نتيجة مستقيم اعمال فشار عربستان باشد كه مي‌خواهد از خطر گسترش جنگ جلوگيري نمايد.»[۱۶]

گزارش- 282

" آندره ويلاز" خبرنگار خبرگزاري فرانسه، در گزارشي از جنگ نفت‏كش‌ها، به بررسي آمار و ارقام و نيز تبعات و سودها و زيان‌هاي اين جنگ پرداخته‏است: آمار (جنگ نفت‌كش‌ها) در خليج‌فارس متضاد است: استفاده از موشك‌هاي پيشرفته، قربانيان زيادي نداشته و عملاً هيچ نفت خام را بر سطح آب‌ها جاري نساخته است. مضافاً افزايش تشنج در اين منطقه كه مشهور به تأمين‏كنندة نفت غرب است، تأثير كمي بر بازار داشته و حتي به صاحبان كشتي‌ها امكان داده‏است كه منافع سريعي به چنگ آورند. تعداد حملات را نمي‌توان با دقت تعيين كرد؛ عراق تأكيد مي‌كند از سپتامبر 1980 (1359) از آغاز جنگ با ايران، به 200 كشتي تجاري در شمال شرقي خليج‌[فارس] در اطراف ترمينال ايراني جزيرة خارك صدمه وارد آورده‏است؛ بيمة " لويدز" لندن به نوبة خود تعداد كشتي‌هاي صدمه ديده توسط دو كشور از مه 1981(1360) تا كنون را 143 فروند تخمين مي‌زند، ولي اين آمار دقيق نيست. جنگ نفت‌كش‌ها به مفهوم واقعي آن در اوايل سال 1984 آغاز شد، زماني كه عراق براي خفه كردن اقتصاد ايران و كاهش مساعي جنگ آن، محاصرة دريايي خود را تشديد كرد. تهران بلافاصله حمله به نفت‌كش‌هايي كه از بنادر كشورهاي عرب خليج متحد عراق مانند عربستان سعودي و كويت بارگيري مي‌كردند، به مقابله برخاست. آمار اين سري حمله‌هاي طولاني قريب به پنجاه نفت‌كش صدمه ديده از اواخر آوريل 1984 مي‌باشد. كشتي‌هاي ديگري نيز هدف اصابت موشك‌هاي " اگزوسه" عراقي يا راكت‌هاي ايراني قرار گرفته‌اند. اگر طرف‏داران محيط زيست نگران انفجار نفت‌كش‌ها بر اثر موشك‌ها و پخش شدن صدها هزار تن نفت خام بر روي دريا هستند، در عوض كارشناسان، اين موضوع را كوچك مي‌شمارند؛ آن‏ها مي‌گويند كه يك نفت‌كش مدرن صدمة زيادي از بمب نمي‌بيند زيرا مخزن آن‏ها به دقت تقسيم‌بندي شده‏است. و تاكنون حق با آن‏ها بوده است، تنها نفت‌كش "نتونيا" درفوريه گذشته در آب فرو رفت و چند هزار ليتر نفت از مخزن آن نشت كرد؛ محيط زيست هرگز به طور جدي مورد تهديد قرار نگرفته‏است. مي‌توان تصور كرد كه حمله به كشتي‌ها به سود دو كارگاه اصلي تعمير كشتي‌ها در منطقه بوده‏است: يكي در دوبي (امارات متحده عربي) و ديگري در بحرين. ولي در واقع چنين نيست، زيرا در مقابل چهار و يا پنج ميليون دلار كه براي تعمير نفت‏كش‌هاي غول‏پيكر لازم است، صاحبان كشتي‌ها اغلب ترجيح مي‌دهند كه آنها را به جايگاه اجناس اوراقي بفرستند. حداقل چهار سوپر نفت‏كش مورد حمله قرار‏گرفته به اوراقي‌ها فروخته شده‌اند. حملات هوايي، بيمه‌گران را نيز وادار به افزايش قابل ملاحظة نرخ‌هاي خود كرده‏است. به گفتة لويدز، در مجموع، اين جنگ بيش از 575 ميليون دلار براي بيمه‌گران دريايي تمام شده‏است. ولي اين بيمه‌گران به طور مداوم نرخ‌هاي خود را متناسب با ميزان خطرات تنظيم كرده‌اند. نرخ بيمه در فوريه گذشته از يك درصد به نيم درصد ارزش كالا در نيمة جنوبي خليج[فارس] بازگردانده شد ولي براي بنادر ايران 25 درصد است. در نهايت، حملات هوايي در خليج‌فارس كه يكي از راه‌هاي اصلي عبور نفت را مورد تهديد قرار مي‌دهد، بازار نفت را تحت تأثير قرار داده‏است... همين كه اولين لحظات نگراني گذشت، معامله‌گران آرامش خود را بازيافتند و فعلاً فراواني نفت خام و شكاف در اوپك تعيين‏كنندة اوضاع است. حتي ايران كه مستقيماً مورد تهديد قرار گرفت، با برقراري رفت و آمد ميان خارك و ترمينال شناور نزديك جزيرة سيري در جنوب خليج‌فارس كه كم‏تر در معرض حملات عراق است، راه اصلي براي خود پيدا كرده‏است و به دليل تخفيف زياد، توليد ايران به دو ميليون بشكه در روز افزايش يافته‏است.[۱۷]

گزارش- 283

علل كمبود برق و كثرت تعداد خاموشي‌هاي روزانه، به وسيلة مهندس مسعود حجت يكي از مسئولان وزارت نيرو، بررسي شد. در اين بررسي، علاوه بر جنگ و آثار آن به ويژه جنگ شهرها، به برخي عوامل ديگر نيز اشاره شده‏است. موارد مذكور در اين بررسي، برخي مستقيماً مرتبط با جنگ است از قبيل: ترك كارشناسان و متخصصان شوروي از نيروگاه 540 مگاواتي "رامين" اهواز و نيروگاه 800 مگاواتي شهيد "منتظري" اصفهان كه تعداد آن‏ها به حدود هزار نفر مي‌رسد؛ تعويق اجراي عمليات در نيروگاه 387 مگاواتي تبريز به‏وسيلة پيمان‏كار فرانسوي بر اثر مشكلات سياسي ناشي از تيرگي روابط بين دو كشور؛ ترك كارشناسان آلماني از نيروگاه 1760 مگاواتي نكا (شهيد سليمي). به موارد ديگري نيز اشاره شده‏است از قبيل تقسيم ناعادلانة بودجه و سياست‌هاي ارزي مغشوش و نامتوازن كشور كه به نظر مي‌رسد متكي به ضوابط صحيحي نمي‌باشد و عموماً از طريق وزارت برنامه و بودجه و بانك مركزي اعمال مي‌گردد؛ عدم بارش برف و باران كافي در فصل زمستان؛ مهم‏تر از همه، فرار و كناره‌گيري نيروهاي انساني متخصص از وزارت نيرو به‏دليل نداشتن حقوق و مزايايي مكفي. وي تأكيد كرد: «ضعف برق در حال حاضر با يك بحران جدي مواجه شده‏است و چنانچه توجهي به حل سريع مشكلات مذكور نشود، وقوع فاجعة بزرگي در سال‌هاي آينده حتمي است كه بدون شك عواقب سياسي، اجتماعي آن متوجه مسئولان و دست‌اندركاران، و رنج و نابه‏ساماني آن متوجه مردم مستعضف اين كشور اسلامي خواهد شد.»[۱۸]  ضميمة گزارش273: خلاصه شرح عمليات قدس3 چنان كه در متن آمده است، عمليات "قدس3" به دو قسمت رفت و برگشت قابل تقسيم است؛ در اين جا توضيح مختصري دربارة هركدام داده مي‌شود. الف) مرحلة رفت: با اعلام رمز، هر يك از گردان‌ها در محورهاي خود عمليات را آغاز كردند. گردان قاسم‌بن‌الحسن(ع) طبق برنامه و طرح مانور، عمليات خود را آغاز كرد و در پايگاه سمت چپ اين گردان، با فقدان نيروي دشمن روبه‏رو شد، اما در پايگاه‌هاي سمت راست، بر اثر درگيري سريع و غافل‏گيرانه، در همان لحظات اولية درگيري چهل نفر از نيروهاي عراقي اسير شدند و در ادامة پاك‏سازي، يك توپ ضدهوايي و يك جيپ حامل توپ 106 منهدم گرديد. نيروهاي گردان امام مهدي(عج) با استفاه از موفقيت گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) توانستند از اين گردان عبور كنند. با وجود سر و صداهاي زياد‏‏، دشمن متوجه حضور نيروهاي خودي نشد و آنان موفق شدند خود را به مواضع دشمن و حتي سنگر قرارگاه فرماندهي گردان دشمن برساندند و با پرتاب نارنجك به داخل سنگر فرماندهي، درگيري را آغاز كنند. گردان امام مهدي(عج) موفق شد در همان دقايق اولية درگيري، جانشين فرمانده گردان دشمن را به هلاكت برساند و علاوه بر اسير كردن فرمانده گروهان قرارگاه، حدود سيصد نفر از نيروهاي تحت امر اين قرارگاه را از پا درآورد، سپس به انهدام خودروها، پمپ بنزين و انبار مهمات گردان دشمن بپردازد. نيروهاي گردان امام علي(ع) كه در محور چپ عمليات، در پشت كمين‌هاي دشمن متمركز شده بودند، با اعلام رمز عمليات، درگيري را آغاز كردند و در همان لحظات اوليه، وارد سنگرهاي افراد دشمن شدند و حدود هفتاد نفر از آن‏ها را به اسارت درآوردند، سپس در جريان پاك‏سازي سنگرهاي دشمن توانستند مقداري مهمات، يك دستگاه جيپ فرماندهي، حدود چهار قبضه توپ 106 و تعدادي خودرو "آيفا" ي در حال فرار را با آر.پي.‌چي. منهدم كنند و حدود پنجاه نفر از نيروهاي دشمن را نيز به هلاكت برسانند. تلفات نيروهاي گردان‌هاي عمل‏كننده (خودي) با توجه به اصل غافل‏گيري و نيز در خواب بودن نيروهاي دشمن، بسيار اندك بود، به طور مثال گردان امام مهدي(عج) در شروع عمليات يك شهيد و دو مجروح داشت. از جمله عوامل مؤثر در نحوة پاك‏سازي را مي‌توان غافل‏گيري و ناآشنايي نيروهاي تازه تعويض شدة دشمن به منطقه دانست و به همين علت كاملاً گيج و ضربه‌پذير بودند و از طرف ديگر، توجيه نيروهاي خودي به منطقه، پيشروي خوب قبل از شروع درگيري و ... را نبايد از نظر دور داشت به طوري كه بدون هيچ‏گونه مقاومتي پاك‏سازي‌ها صورت گرفت.[۱۹] بد نيست يادآوري شود كه در جلسة قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص) در مورخ 22/4/1364، يكي از فرماندهان گردان عمل‏كنندة لشكر19 فجر (سپاه) گفت: «ما با غافل‌گيري صددرصد عمل كرديم و دشمن را در حالي كه در خواب بود، كشتيم.» سپس فرمانده لشكر‏19 فجر شيراز به همين نكته (اصل غافل‌گيري) اشاره كرد و افزود: «نيروهاي خودي ابتدا در پشت خط مقدم دشمن درگير شدند و سپس اين خط را با جنگ سرنيزه پاشيدند ... در اين عمليات، ما اول به فرماندهي گردان دشمن زديم و سپس با ديده‌بان خط مقدم درگير شديم.»[۲۰] ب: مرحلة بازگشت: مطابق برنامة پيش‌بيني شده در طرح مانور مبني‏بر تخلية منطقه قبل از روشن شدن هوا، فرماندهي لشكر مطابق وضعيت خاص هر محور، دستور برگشت نيروها را به‏وسيلة بي‌سيم صادر كرد. در بازگشت، نيروهاي گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) و امام مهدي(عج) ناچار شدند برخلاف طرح پيش‌بيني شده، از شيارها به جاي جادة اصلي استفاده كنند كه اين ‏اقدام خالي از خطر نبود و شماري از نيروهاي دشمن كه از پاك‏سازي گريخته و در شيارها پناه گرفته بودند، با اجراي آتش تيربار، سدي بر حركت نيروهاي خودي شدند. فرمانده لشكر در اين باره مي‌گويد: «البته آن دسته از نيروهايي كه توانسته بودند زودتر برگردند (از جمله گردان امام مهدي(عج))، تعداد تلفات‏شان بسيار پايين بود، اما نيروهايي كه در برگشت تأخير داشتند، متحمل تلفات سنگين‌تري گرديدند، از جمله گردان قاسم‌ابن‌الحسن(ع) كه معاون گردان و دو فرمانده گروهان‏شان شهيد، مفقود و زخمي گرديده و بسياري از نيروها پراكنده و تعدادي از آن‏ها مفقود شدند و بعضاً كه زخمي بودند، در منطقه ماندند. گروهان يكم اين گردان متحمل بيش‏ترين خسارات گرديد. لازم به تذكر است كه به علت گرمي هوا، چند تن از نيروهايي كه در منطقه مانده بودند، بر اثر تشنگي به شهادت رسيدند.» در محور چپ، گردان امام علي(ع) به هنگام بازگشت مشكل چنداني نداشت، چرا كه دشمن نيروي كمي در اين محور (قله 194) داشت و از سوي ديگر، گردان در تصرف اهداف كاملاً موفق بود و در برگشت كلاً دو شهيد و دو مجروح داشت. با توجه به شرحي كه گذشت، نسبت تلفات خودي در برگشت بيش از زمان پيشروي و درگيري بود، به عنوان مثال، گردان امام مهدي(عج) در ابتدا يك شهيد و دو زخمي داشت ولي در موقع برگشت، تعداد شهدا به شش تن و مجروحان به بيش از چهل تن رسيد كه تعدادي از مجروحان باقي ماندند. سرانجام همة گردان‌ها موفق شدند تا ساعت8 صبح، خود را به قلة 216 (خط خودي) برسانند. شهدا و مجروحان نيز با آمبولانس و پي.ام.پي. به اورژانس احداث شده حمل و از آن‌جا با هلي‌كوپتر به بيمارستان اعزام مي‌شدند. از سوي ديگر، در ساعت6:45 صبح، دشمن با نزديك كردن نيروهاي زرهي‏اش به ارتفاع 137 و اجراي آتش تهيه و نيز اجراي آتش به وسيلة هلي‌كوپتر، پاتك خود را آغاز كرد و هم‏زمان با اين عمليات، دو فروند از هواپيماهاي دشمن، موسيان و دهلران را بمباران كردند. پاتك دشمن با استعداد يك تيپ زرهي و يك تا دو گردان پياده (با توجه به اين‏كه ارتباطات آن‏ها با جلو را نيروهاي خودي هنگام تك قطع كرده‏بودند) به منظور بازپس‌گيري ارتفاعات 137 و 194 صورت گرفت. در حالي كه نيروهاي دشمن در حال پيشروي بودند، توپخانة خودي روي آن‏ها آتش مي‏ريخت و در همان ابتداي كار، تعدادي از تانك‌هاي دشمن آتش گرفتند و پيشروي آن‏ها مختل شد. ساعت حدود 11:30 صبح، دشمن ‏سي تا چهل دستگاه از تجهيزات زرهي‌اش را برگرداند، بقية زرهي دشمن حدود ساعت12 ظهر توانستند پشت ارتفاعات 137 استقرار يابند و تا شب روي ارتفاع 194 نيز مستقر شدند.[۲۱] راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ در عمليات "قدس3"، در يك جمع‌بندي از اين عمليات، نقاط ضعف و قوت نيروهاي خودي و دشمن را برشمرده‌اند: دشمن به لحاظ اين كه احتمال تك را به اين منطقه نمي‌داد، به گونه‌اي آرايش گرفته‏بود كه جناح چپش خالي و قابل نفوذ بود، لذا نيروهاي خودي از اين موقعيت استفاده كردند و با دورزدن دشمن، از عقب او را مورد تهاجم قرار دادند. ضعف‌هاي دشمن: جناح دادن؛ غفلت و عدم هشياري؛ ضربه‌پذيري به دليل تعويض نيرو. مجموعه مسائل فوق با توجه به اصل غافل‌گيري و ... وضعيتي را براي دشمن در شب عمليات پيش آورد كه كاملاً ضربه‌پذير شده‏بود. ضعف‌هاي خودي: عدم برآورد دقيق استعداد دشمن؛ فقدان نيروي احتياط؛ عدم همكاري و تحرك قرارگاه؛ عدم پاك‏سازي جادة اصلي. نقاط قوت خودي: توجيه كادر گردان‌ها‏؛ جناح گرفتن از دشمن و دور زدن او؛ آتش پشتيباني؛ هماهنگي و همكاري با ارتش. موفقيت لشكر19 فجر يك دست‏آورد مهم ديگر هم به دنبال داشت و آن هم خروج اين يگان از لاك پدافندي دو سه سالة گذشته و پيدا كردن روحيه و تحرك جديد بود كه تحرك و نشاط حاصل از اين عمليات، لشكر را جهت عمليات‌هاي آينده آماده‌تر ساخته است.[۲۲] در آخر، راويان مركز به عاملي ديگر نيز كه در غافل‏گيري دشمن در عمليات "قدس3" تأثير داشته است، اشاره كرده‌اند: دشمن طي تكي كه قبلاً در محور شرهاني انجام داده‏بود، موفق شد تپه‌اي را كه در اختيار نيروهاي ارتش بود، تصرف نمايد، به دنبال آن، برادران ارتش درصدد برآمده بودند كه تپه مذكور را پس بگيرند. با تحركات و جابه‌جايي‌هايي كه صورت گرفته‏بود، دشمن متوجه حركت از سوي ارتش مي‌شود و اين در شرايطي است كه در بامداد 20/4/1364 عمليات "قدس3" شروع مي‌شد. در عمل بدون هيچ‏گونه هماهنگي بين دو عمليات، برادران ارتش نيز در بامداد 19/4/1364 روي تپة موردنظر در محور شرهاني وارد عمل شدند و اين خود عاملي شد كه در طول شب بيش‏ترين توجه دشمن روي محور شرهاني باشد و لذا تمام آتش توپخانة دشمن نيز در آن منطقه متمركز شده‏بود و عمليات ارتش عملاً فريبي شد براي عمليات "قدس3". برادران ارتش در آن شب موفق به بازپس‌گرفتن تپه مذكور نشدند تا اين كه در روزهاي بعد با آمدن يك تيپ از لشكر21، تپه را از دست دشمن آزاد كردند.[۲۳]




منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/20

  1. سند شمارة 0629/گ، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قدس3"، گزارش راويان عمليات قدس3 (محمد ساجدي، شهيد محمدرضا ملكي) مرداد 1364 ص 18.
  2. همان، ص 25.
  3. سند شماره 009651 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، قرارگاه خاتم‌الانبيا(ص)، شماره 137 (2/5/1364).
  4. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 116 (23/4/1364)، ص3.
  5. سند شماره 0634 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "انتخاب منطقة عملياتي فاو"، گزارش راوي قرارگاه خاتم، (داود رنجبر)، ص50.
  6. سند شمارة 0640 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "بررسي وضعيت دشمن"، گزارش راوي قرارگاه خاتم (محمد دروديان)، اسفند 1367، ص 26.
  7. - خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية "گزارش ويژه"، شمارة 114 (21/4/1364)، ص2، از تبريز.
  8. روزنامة اطلاعات، 22/4/1364، ص23.
  9. مأخذ 4، ص 17، از پاريس.
  10. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه"، شمارة 115 (22/4/1364)، ص 7، پاريس، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 21/4/1364.
  11. مأخذ8، ص آخر.
  12. مأخذ10، صص 13 و 14، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 21/4/1364.
  13. روزنامة اطلاعات، 20/4/1364، ص آخر.
  14. ادارة كل مطبوعات و رسانه‌هاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 875، 3/5/1364، نشرية "فارين ريپورت"، ص 29.
  15. مأخذ 7، ص 33، راديو بي.بي.سي.، 20/4/1364.
  16. مأخذ7، صص 33 و 34، راديو بي.بي.سي.، 20/4/1364.
  17. مأخذ 7، صص 5 تا 7، منامه - خبرگزاري فرانسه، 20/4/1364.
  18. مأخذ 7، صص 10 و 11.
  19. مأخذ شماره 1 صص 18 تا 20.
  20. سند شماره 1096 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصت‏طلب)، 11/4/ تا 24/4/64، صص 135 تا 138.
  21. مأخذ شماره1، صص‏ 20 تا 25.
  22. مأخذ شماره 1، صص 26 تا 29.
  23. مأخذ شماره 1، ص 29.