1364.05.08: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.05.08
|نام دیگر=  هشت مرداد
|روز= 8 مرداد 1364
|تاریخ شمسی= 1364.05.08
|تاریخ میلادی= 30 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 11 ذیقعده 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}
  <div class="bootstrap-btn">[[1359.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.08]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.08]]</div>


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''


'''<big>16 آبان  1364</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>23 صفر    1406</big>'''


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''
==  گزارش- 442 ==
با پايان گرفتن عمليات "قادر2" در منطقة سيدكان و عدم توفيق قواي خودي در تصرف ارتفاعات سرهويز و سربله، امروز جلسه‏اي براي ارزيابي عمليات برگزار شد و در آن مسائلي از جمله "ضعف آتش خودي" مورد بررسي قرار گرفت و مشخص گرديد كه "سرهنگ شيرازي نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز اشكال اساسي گرفته و هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه، جهت بازرسي و تهيه گزارش، مأمور نموده‏است."<ref>سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.</ref>
دربارة نتايج كلي عمليات اخير منطقه سيدكان (قادر2) مي‌توان گفت كه به دو مرحلة "هجوم و تصرف" (مأموريت نيروهاي سپاهي) و "تحكيم و تثبيت" (مأموريت نيروهاي ارتشي) قابل تقسيم است. مرحلة هجوم و تصرف كه به‌عهدة تيپ "قدس" سپاه قرار داده شده‏بود، اهداف واگذار شده هرچند ناقص، تصرف شد اما نيروي خودي به تحكيم و تثبيت همان مقدار تصرف شده نيز موفق نگرديد تا امكان ادامة عمليات و تصرف ساير اهداف نيز باقي بماند.
در مورد انهدام نيروهاي خودي و دشمن نيز مي‌توان گفت در مراحل اوليه نيروهاي سپاه توانستند انهدام سنگيني به دشمن وارد كنند كه يك نمونة آن، چگونگي تصرف قله سنگي و مهم 1931 است. در اين‌جا حدود يك گردان از نيروهاي دشمن منهدم شد، يعني سازمان يك تيپ از هم پاشيد، مقر فرماندهي دشمن در سربله تصرف شد و بي‌سيم مادر و همة بي‌سيم‌ها و دوربين‌هاي برد 12 و 30 كيلومتر مستقر در پايگاه‌هاي دشمن منهدم گرديد.<ref>سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.</ref> در ساير مناطق و اهداف مورد هجوم قرار گرفته نيز تقريباً چنين وضعي حاكم بوده‏است، اما آتش برتر و نيروي احتياط مؤثر و آماده به‌كار دشمن، در ادامه، اوضاع را عوض كرد.
گزارش مسئول ستاد تيپ قدس حاكي است كه اين تيپ متحمل 86 شهيد و مفقود گرديد كه فقط يك شهيد تخليه شده و بقيه در منطقه باقي مانده‏اند. دوازده تن از شهدا و مفقودان را كادرهاي تيپ - از جمله فرمانده گروهان، معاون گروهان و فرمانده دسته - تشكيل مي‌دهند. در بين 154 مجروح تيپ نيز بسياري از كادرهاي تيپ هستند، از جمله فرمانده و معاون گردان، فرمانده گروهان و دسته.<ref>سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.</ref>
در ارزيابي نهايي عمليات، به "خالي بودن جناح راست سربله" و "فقدان روحيه" به عنوان ضعف‌هاي دشمن مي‌توان اشاره كرد و به‌عنوان قوت‌هاي دشمن، شناخت سريع و دقيق محورهاي حمله و وضعيت منطقه، تمركز سريع آتش و تحرك نيروهاي احتياط را، مي‏توان ياد كرد.
مهم‌ترين مواردي كه مي‌توان به‌عنوان ضعف خودي برشمرد عبارت است از: تغيير طرح عمليات ارتش در سراسپندار از تهاجمي به ايذايي و اهميت ندادن به تقسيم توانايي‌هاي دشمن، ضعف توپخانه و فقدان پدافند هوايي.
به اين ترتيب، دشمن با پي بردن سريع به حذف سراسپندار، تمامي توان فرماندهي و آتش توپخانه و هلي‌كوپترها و هواپيماهاي خود را متوجه ارتفاعات سرهويز و سربله (سپس منحصراً سربله) كرد. در اين اوضاع، با ضعف آتش متقابل توپخانه و ضدهوايي، مقاومت پياده‌هاي خودي نيز امكان تداوم نيافت و عقب‌نشيني ضرورتي حتمي، شد.<ref>سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش عمليات قادر" گزارش راويان: مجيد نداف، شهيدعلي فتحي، جواد زمان‌زاده دربان، مجيد مختاري، نشر اول 1364، ويرايش جديد 1380،
صص 73 تا 76.</ref>


== 1 ==
== گزارش- 443 ==
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده است)، امروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
[[رده:1]]
در عملياتي كه با هماهنگي سپاه تكاب و هدايت قرارگاه شهيد بروجردي در روستاهاي اطراف تكاب انجام شد، به "هيز افشار" از حزب دمكرات تلفاتي اساسي وارد آمد: يك نفر اسير شد و بسياري از عناصر و چند تن از مسئولان رده بالاي آن كشته شدند. از كشته‏ها، 25 تن در منطقه باقي‏ ماند و بقيه را دمكرات‌ها تخليه كردند. به گزارش دفتر سياسي سپاه، در خبري كه از راديو دمكرات دربارة اين درگيري پخش شد، شمار كشته‌ها 51 تن ذكر شد. در اين عمليات، سه تن از نيروهاي خودي شهيد شدند.<ref>دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها" شمارة 57 (29/5/1364)، ص‏13.</ref>
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:
==  گزارش- 444 ==
در ادامة خط انفجار آسان در معابر عمومي جهت ايجاد جو رعب و ناامني در داخل ايران، عوامل اعزامي و داخلي عراق، امروز در ساعت15:30 يك بمب ساعتي محتوي 25 پوند مواد منفجرة تي‌.ان.تي. در پياده‌رو خيابان 15 خرداد (تهران) در ميان زباله‌هاي روبه‏روي بازار زرگرها كار گذاشتند كه بر اثر انفجار آن، علاوه بر وارد آمدن خسارات مالي، چهار تن شهيد و هفده تن مجروح شدند.<ref>روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 19.</ref> راديو صوت‌الجماهير در اين باره گفت: «امروز يك حادثة انفجار، تهران را به لرزه درآورد. راديو تهران ضمن اعتراف به وقوع اين انفجار گفت: "امروز يك بمب 9 كيلوگرمي در نزديكي يكي از بانك‌هاي تهران منفجر شد." اين راديو جزئيات بيش‏تري راجع به اين حادثه نداد.»<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 133 (9/5/1364)، ص 16، بخش عربي راديو صوت‌الجماهير 8/5/1364.</ref>


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم.»
==  گزارش- 445 ==
اعزام مجروحان جنگي و اسيران آزاد شده‏اي كه از بيماري‌ها و ناراحتي‌هاي ناشي از دوران اسارت رنج مي‌برند و امكان معالجة آنان در داخل نيست، به خارج كشور، خود به خود نوعي افشاگري عليه جنايات جنگي حكومت عراق محسوب مي‌شود. وضع نمونه‌اي از اين مجروحان و بيماران كه در بيمارستان "سنت اليزابت" شهر "كلينگهاوزن" آلمان بستري هستند، امروز مورد بازديد خبرنگاران خبرگزاري آلمان و رويتر قرار گرفت. پروفسور "نصرت فيروزيان" پزشك ايراني تبار تبعة آلمان - كه رئيس بخش خون و غدد اين بيمارستان است و معالجة ده بيمار ايراني بستري شده در اين بيمارستان را به عهده دارد - گفت كه سه تن از اينان كه بر اثر گازهاي شيميايي دچار بيماري‌هاي ريوي و تنفسي شده‌اند، هيچ شانسي براي بهبود ندارند.<ref>همان، صص 8 و 9، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از بن.</ref>


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
==  گزارش- 446 ==
امروز "ظهير محمد" معاون نمايندة عراق در سازمان ملل متحد، در نامه‌اي به "خاوير پرز دكوئيار" دبيركل اين سازمان، مفاد يك گزارش ايران را تكذيب كرد. "سعيد رجايي‏خراساني" نمايندة دائمي ايران در سازمان‌ملل، در نامه‌اي به اين سازمان اطلاع داده‏بود كه عراق برخلاف مصوبات سازمان‌ملل، يك‏صد عرّاده توپ سنگين 155 ميلي‌متري هويتزر از حكومت نژادپرست افريقاي جنوبي خريده است. ايران در اين نامه رسماً تقاضاي رسيدگي كرده‏بود.
ظهير محمد در نامة خود، اين موضوع را بي‌اساس خواند و آن را اقدامي در جهت مقاصد تبليغاتي ايران ذكر كرد. در نامة وي آمده‏است: «رژيم ايران سعي دارد چنين وانمود كند كه نسبت به قطع‌نامه‌هاي سازمان‌ملل احساس مسئوليت مي‌كند و احترام مي‌گذارد، در حالي كه آن كشور در واقع جزو چند رژيم شناخته‌شده‌اي است كه در ارتباط با بي‌توجهي به قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت سازمان‌ملل داراي سابقه مي‌باشند.»<ref>همان، ص 9، سازمان‌ملل متحد - خبرگزاري كويت، 8/5/1364.</ref>


1. رعایت غافلگیری.
==  گزارش- 447 ==
امروز مطبوعات و راديو تلويزيون كويت سخنان روز گذشتة صدام را كه در جمع اتحادية آموزگاران كويتي (بازديد كننده از عراق) ايراد شده‏بود، وسيعاً منعكس كردند. در اين‌باره خبرگزاري جمهوري اسلامي از كويت گزارش داد: «روزنامه‌هاي امروز كويت سخنان صدام در خصوص لزوم اخراج افراد بي‌طرف از كويت و ساير كشورهاي عرب خليج‌فارس را به صورت تيتر درآوردند. روزنامه‌هاي كويت در اين چارچوب نوشتند كه صدام خواستار پاك‌سازي كشورهاي عربي حوزه خليج فارس از دشمن شد. مطبوعات كويت با تيترهاي بزرگ نوشتند: "صدام اعلام كرد هركسي در كويت زندگي مي‌كند و در كنار اين كشور نمي‌ايستد، كويت را ترك كند." راديو تلويزيون رسمي كويت نيز اين اظهارات را در بخش‌هاي خبري خود پخش كردند.»<ref>همان، ص 5، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 8/5/1364.</ref>
يادآوري مي‌شود كه كويت هرچند وقت جمعي از ايرانيان مقيم كويت را با وضعيت ناخوشايندي اخراج مي‌كند. گفتني است كه رسانه‌هاي كويت تبليغات شديد خود را روي حمايت از عراق و ضديت با ايران متمركز كرده‌اند. صدام در سخنان روز گذشته خود كوشيده‌ بود تا مبتني بر عرب‌گرايي افراطي، چنين برخورد خصمانه و غيرمنطقي را تئوريزه كند و نيز آن را تشويق نمايد تا فضاي ضد ايراني شديدتري در كويت ايجاد شود.


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
==  گزارش- 448 ==
صف‌بندي مسئولان كشورهاي عرب و جناح‌هاي موجود، در خصوص برگزاري يا عدم برگزاري اجلاس سران عرب، در آستانة فرا رسيدن تاريخ برگزاري اين اجلاس، شدت و حدّت بيش‏تري گرفته‏است. "رشيد كرامي" نخست‌وزير لبنان، اعلام كرد كشورش در كنفرانس فوق‌العادة سران عرب در مراكش شركت نخواهد كرد. وي افزود: «ما به شرطي در اين كنفرانس شركت مي‌كنيم كه مورد حمايت تمامي 21 كشور عربي قرار گرفته باشد.» سوريه نيز قبلاً اعلام كرده‌‌است كه در كنفرانس مراكش شركت نخواهد كرد.
از سوي ديگر، عربستان اعلام كرد كه در كنفرانس سران عرب شركت خواهد كرد. "علي‌الشعر" وزير اطلاعات عربستان، با اعلام اين مطلب افزود: «مادام كه هدف كنفرانس سران عرب متحد كردن صفوف اعراب باشد، با آن موافقيم زيرا يكي از اهداف ديپلماسي ما همين است.» از نظر خبرگزاري‌ها، به دنبال شركت عربستان، اكثر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس در اين اجلاس شركت خواهند كرد. كويت گفته‏است از هر اقدامي كه به وحدت و استحكام جهان عرب منجر شود، حمايت مي‌كند. امارات عربي متحده دومين كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس است كه براي شركت در اجلاس سران عرب اعلام آمادگي كرده‏است. در مجموع، تاكنون از 21 كشور عضو اتحادية عرب، كشورهاي اردن، مراكش، عراق، عربستان سعودي، امارات عربي متحده، يمن‌شمالي و ساف براي شركت در اين كنفرانس اعلام آمادگي كرده‌اند و سوريه و لبنان نيز حاضر به شركت در آن نيستند. مصر نيز خواهان شركت شده‏است، اما عضويت اين كشور پس از سال 1979 (به دليل امضاي پيمان صلح با اسرائيل) در اتحادية عرب به حالت تعليق درآمده‏است.<ref>مأخذ 6، ص 20.</ref>
موضوع مصر، به دليل وضع خاص اين كشور، اهميّت ويژه‌اي دارد، به‌خصوص حاميان عراق در صدد تسهيل بازگشت مصر به مجامع جهان عرب هستند. در اين‌باره خبرگزاري فرانسه گزارش داد كه نمايندة ساف در مصر، از دبيركل اتحادية عرب خواسته كه اجازه دهد عضويت مصر در اين اتحاديه مجدداً رسماً اعلام شود.<ref>مأخذ 6، ص 20.</ref>
راديو بي.‌بي.‌سي. نيز در توضيح موانع تشكيل اجلاس سران كشورهاي عربي، گفت كه به دليل اختلافات عميق داخلي اعراب، در سه سال گذشته اين گردهم‏آيي برگزار نشده‏است. به گفتة اين راديو، كوشش‌هاي مصر براي راه‏يابي مجدد به اتحادية عرب، دعوا بر سر جنگ ايران و عراق كه در آن سوريه و ليبي به صورت آشكار از ايران حمايت مي‌كنند و جنگ لبنان كه در آن اخيراً شبه‏نظاميان لبناني به اردوگاه‌هاي آوارگان فلسطيني حمله كرده‏اند، از جمله مسائلي هستند كه احتمالاً در اين گردهم‏آيي مورد بحث قرار خواهند گرفت. بي.بي.سي. افزود: «سعودي‌ها هنوز نمي‌خواهند خود را به بازگشت مصر به صفوف اعراب مقيد سازند.»<ref>مأخذ 7، ص 12، تهران - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 7/5/1364، راديو بي.‌بي.‌سي.</ref>
از سوي ديگر، در حالي كه همچنان سخن از برگزاري كنفرانس سران عرب در هفتة آينده، مي‌رود، منابع رسمي دولت سوريه به حملات خود به اين كنفرانس، ادامه مي‌دهند. روزنامة "تشرين" چاپ دمشق، با اشاره به بمباران ديروز مقر فلسطيني‌ها در حملة جنگنده‌هاي اسرائيلي، تأكيد كرد كه هدف دعوت كنندگان برگزاري كنفرانس سران عرب در مغرب، برنامة تسليم در برابر اسرائيل است، نه دفاع از فلسطيني‌ها.
روزنامه‌هاي قاهره - كه حملات وسيعي را عليه مخالفت رسمي دولت سوريه با اين كنفرانس، آغاز كرده‌اند ‏- نيز ‌نوشته‏اند كه سوريه فراموش كرده‏است كه اوضاع عربي به حدي خطرناك شده كه امنيت و سلامت و آيندة اعراب را تهديد مي‌كند. از جمله روزنامه‏هاي قاهره، " الاخبار" است كه در حمايت از برگزاري كنفرانس سران عرب، نوشته‏است: «سوريه از آن بيم دارد كه در كنفرانس سران عرب پرونده جنگ عراق - ايران دوباره گشوده شود و درگير بودن سوريه در اين جنگ در كنار ايران را بيش‏تر بر ملا سازند. ترس ديگر سوريه از اين است كه در اين كنفرانس از يك طرف نقش اين كشور در جنگ سازمان‌ " امل" عليه اردوگاه‌هاي فلسطيني و از طرف ديگر نقش او (سوريه) در اجراي عمليات تروريستي عليه كشورهاي عربي، افشا گردد و در تماميت تجمع عربي در اين كنفرانس به توافق امان (عرفات - شاه حسين) به‌عنوان اساس حل مسالمت‌آميز مشكلات منطقه، رأي مثبت دهد.»<ref>مأخذ 7، صص 5 و 6، دمشق - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 8/5/1364.</ref>


3. آمادگی تجهیزات.
==  گزارش- 449 ==
هم‏زمان با مانور مشترك امريكا با مصر، امريكايي‌ها مانورهاي جداگانة ديگري با نيروهاي مسلح اردن، عمان و سومالي انجام خواهند داد. خبرگزاري يونايتدپرس از قاهره گزارش داد: «سرهنگ "حسن ماميش" سخن‌گوي نظامي مصري، گفت اين مانور مشترك با نام "ستارة درخشان 85"، (بزرگ‏ترين مانور نظامي مشترك در سال‌هاي اخير مي‌باشد و براي اولين بار تعداد بسيار زيادي پرسنل نظامي در آن شركت خواهند كرد. آن‏ها قبل از شروع مانور، چهار روز نيز عمليات تمريني خواهند داشت. اين سخن‏گو ضمن اشاره به عمليات زميني، هوايي و دريايي مانور گفت نيروهاي امريكايي، به دعوت دولت مصر، اين‌جا مي‌آيند و بعد از پايان مانور، مصر را ترك خواهند كرد.
در عين حال پنتاگون اعلام كرد ايالات متحده در بزرگ‏ترين مانور نظامي خاورميانه در مصر شركت خواهد كرد. سخن‌گوي پنتاگون گفت: بيش از 9هزار نظامي امريكايي در كنار ارتش مصر در تاريخ 4 اوت به مانور مشترك خواهند پرداخت.»
در گزارش يونايتدپرس اضافه شده‏است: «هم‏زمان با مانور فوق، 520 نظامي امريكايي در مانور مشتركي با ارتش اردن شركت خواهند كرد و تعداد ديگري از نظاميان امريكايي به مانورهاي كوچك‏تري با نيروهاي مسلح سومالي و عمان خواهند پرداخت. تمام مانورهاي اخير براي بهبود و كارايي نيروهاي امريكايي در عمليات صحرايي خواهد بود. يادآوري مي‌شود كه اكثر پرسنل نظامي امريكايي شركت كننده در اين مانور، جزو "نيروي واكنش سريع" مي‌باشند. اين نيرو در سال 1981 تأسيس شد و ستاد مركزي آن در ايالات "فلوريدا" ي امريكا مي‌باشد و هم اكنون بيش از سيصدهزار پرسنل دارد. هدف اصلي از تأسيس اين نيرو، "پاسخ به موقع" به اوضاع بحراني در منطقة استراتژيك و حياتي خليج‌فارس در صورت تهاجم شوروي، مي‌باشد.»<ref>مأخذ 6، ص 20.</ref>


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.
==  گزارش- 450 ==
به گزارش خبرنگاران خبرگزاري فرانسه، دو پاسدار انقلاب اسلامي ايران كه از دو ماه قبل در لبنان ناپديد شده‏بودند، روز سه‌شنبه (8/5/1364) در نزديكي "بعلبك" در دشت "بقاع" مقتول يافته شدند. خبرنگاران به نقل از منابع پليس تصريح ‌كرده‏اند: «اين دو تن در هنگام ناپديد شدن، عازم بيروت و حامل مبالغي پول براي سازمان‌هاي طرف‏دار ايران بودند.»<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه" شماره 135 (11/5/1364)، ص 16، بعلبك - خبرگزاري فرانسه، 10/5/1364.</ref>
راديو اسرائيل در ادامة اين خبر، گفت: «هنوز علت قتل اين دو پاسدار ايراني افشا نگرديده، ولي گفته شده در حالي كه با همراه داشتن مقادير هنگفتي پول براي سازمان‌هاي تروريستي طرف‏دار جمهوري‌اسلامي ره‏سپار بيروت بودند، به قتل رسيده‌اند.»<ref>همان، ص 43، راديو اسرائيل، 10/5/1364.</ref>


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.
==  گزارش- 451 ==
در ادامة برنامه‌هاي ديدار سفيران و كارداران ايران در كشورهاي اروپايي و امريكايي با شخصيت‌ها و مسئولان نظام جمهوري‌اسلامي، امروز آنان با امام خميني ملاقات كردند. در اين ديدار، امام در بخشي از سخنان خود‏، دربارة وظايف سفيران و سياست خارجي جمهوري‌اسلامي، گفتند:
«ما نه طرف "مغضوب عليهم" مي‌رويم، نه طرف "ضالين"؛ نه طرف غرب مي‌رويم، نه طرف شرق مي‌رويم. وقتي ما مي‌توانيم اين طور باشيم و به صراط مستقيم عمل بكنيم كه همه‌مان با هم باشيم، همه يد واحده باشيم، همان طوري كه اسلام دستور داده، همه يك صدا باشيم كَاَنّهُ يك حلقوم است كه صدا مي‌كند. همه با هم مجتمع باشيم، سستي نكنيم. [...] شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارت‏خانه‌اي هستيد مي‌خواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كاري كه به شما محول شده، خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد؛ [...] شما بايد عملي كه خودتان انجام مي‌دهيد، مطابق با موازين و قوانيني باشد كه در اسلام است و در جمهوري‌اسلامي هست.
شما بدانيد كه از مركز ايران، اسلام پرتوش در تمام دنيا رفته‏است، همه جا هست [...] اين دولت‌هايي كه بعضي از اين دولت‌ها مثل مصر و نمي‌دانم سودان و امثال ذالك كه دارند احكام اسلام را صدا از آن مي‌كنند، اين را خيال مي‌كنيد كه يك مسئله‌اي است كه همين‌طوري واقع شده‏است؟ يك مسئله‌اي است كه موج اسلام پرتوش را انداخته رفته‏است به همه جا و همه جا اين صدا در آمده‏است. الآن در امريكا هم اين مسائل هست، در جاهاي ديگر هم اين مسائل هست. خواهي نخواهي منفعل شده‌اند از اين حركت؛ اين حركت اسلامي اسباب اين شده‏است كه ساير كشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمين كشورها كه همه همراه هستند، اين كه گاهي وقت‌ها مي‌گويند كه " اي! ايران منزوي شده‏است!" مقصودشان چي است؟ مقصود اين است كه امريكا به ما چيز ندارد، امريكا هر آني كه ما دست به طرفش دراز كنيم، صد مقابل او به ما بيش‏تر جواب مي‌دهد ولي ما اعتنا به او نداريم و همين طور سايرين. اگر مقصود اين است كه پيش ملت‌ها ما منزوي هستيم، خوب، همه مي‌دانند كه ملت‌ها همه توجه دارند.»
امام خميني همچنين دربار‏ة انتخابات گفتند:
«از مسائلي كه ما در پيش داريم، الآن قضية انتخابات رئيس‌جمهوري است. من كار ندارم كي رئيس‌جمهور مي‌شود، به من مربوط نيست؛ من خودم يك رأي دارم، به هر كه دلم مي‌خواهد مي‌دهم، شما هم همين‌طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال، زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد.»<ref>سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، "صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني"، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جلد 19، صص 192 تا 196.</ref>

ضميمة گزارش 442: ارزيابي عمليات قادر2
در گزارشي كه راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بعد از پايان عمليات قادر تهيه كردند و براي مسئولان ارسال شد، در مبحث ارزيابي عمليات قادر2، مطالبي آمده‏است كه در عين فشردگي نسبي، حاوي جزئيات و نكات مفيد و جالب نظامي، اطلاعاتي، تحليلي، فني و تاريخي است، از اين‌رو با تلخيص مختصر، در اين ضميمه، ارائه مي‌گردد. در اين گزارش آمده‏است:
در سير اين گزارش، به تناسب محورهاي مورد بحث، به نكات قابل توجهي كه تأثير عمده‌اي در سرنوشت عمليات داشت، اشاره شده كه اين نكات در خاتمه به صورت جمع‌بندي ضعف‌ها و قوت‌هاي خودي و دشمن ارائه مي‌گردد.
ضعف‌هاي دشمن:
الف) خالي بودن جناح راست ارتفاع سربله: همان‌طور كه در بحث شناسايي و شرح عمليات گذشت، دشمن با خالي گذاشتن اين جناح، معبر بسيار مناسبي را جهت نفوذ نيروهاي خودي باز گذاشته بود، به‌نحوي كه برادران ما به‌راحتي از "سرخيات" تا شمال قله 1910 و از شمال ارتفاع 1931 به غرب آن نيز عبور كرده روي يال 1672 نفوذ كردند.
ب) نداشتن روحيه: نيروهاي عراقي هيچ‌گونه روحية مقاومت و درگيري و روبه‏رو شدن با رزمندگان با ايمان و شجاع بسيج و سپاه را نداشتند و در اولين دقايق درگيري، اكثر آن‏ها كشته شده و يا فرار كردند.
نقاط قوت دشمن:
الف) اطلاع سريع و دقيق عراق از محورهاي حمله و وضعيت اهداف: در اولين دقايق روشنايي روز كه امكان ديد و شناسايي را مقدور مي‌كرد، يك فروند هلي‌كوپتر عراقي روي ارتفاع سربله به پرواز در آمد و پس از حدود ده دقيقه گردش روي منطقة عملياتي، آن‌جا را ترك كرد، سپس دشمن در ساعت5 صبح پاتك‌هاي خود را به دو هدف 1931 و 1672 آغاز كرد كه اين عمل نشان‌دهندة تشخيص سريع عراق از محورهاي حمله و تعداد اهداف تصرف شده، است.
ب) تمركز سريع آتش: همان‌طور كه اشاره شد، تمركز آتش دشمن سريعاً در منطقه اجرا گرديد به‌نحوي كه ارتفاع سربله و شيارها و عقبه‌هاي آن در ميان دود و گرد و غبار ناشي از آتشبار عراق، ديده نمي‌شد.
ج) تحرك نيروهاي احتياط: دشمن با توجه به عقبه‌هاي محكم و نزديك، خيلي سريع به محض روشن شدن هوا، نيروهاي احتياط خود را وارد منطقه كرده، شروع به پيشروي كرد.
ضعف‌هاي خودي:
الف) تبديل طرح [عمل در سراسپندار] از تهاجمي به ايذايي و بها ندادن به توانايي‌هاي دشمن:
تجربيات كسب شده در طول پنج‌سال جنگ با عراق نشان مي‌دهد كه دشمن به مراتب از قدرت آتش پرحجم و دقيق‌تري نسبت به ما برخوردار است و خيلي سريع آتش خود را با تمركز عليه مراكز تجمع و اهداف تصرف شده و عقبه‌ها به‌كار مي‌گيرد، به همين دليل يكي از مسائلي كه در طرح‌ريزي اين عمليات بايد مد نظر قرار مي‌گرفت، چگونگي پاسخ‌گويي به اين آتش، كاستن شدت آتش و به انحراف كشاندن دشمن از تمركز آتش بود. اين تدبير در دستور عملياتي صادره و ابلاغي به تاريخ 5/5/1364 مشخص و پيش‌بيني شده بود كه منشأ اميدواري قابل توجهي در همة مسئولان تيپ قدس گرديد و تا حدودي خيال آنان را از حجم آتش دشمن راحت كرد، ولي درست در همان روز ابلاغ دستور عملياتي مزبور، دستور عملياتي ديگري صادر و ابلاغ شد كه مأموريت يگان عمل‏كننده روي سراسپندار را از عمليات تصرف و تأمين، به عمليات انهدامي و ايذايي تغيير داد. اين تغيير مأموريت كه در عمل نيز به صورت بسيار ضعيف و نمايشي اجرا شد، خيال دشمن را از حركت اين محور (سراسپندار) راحت كرد و دشمن توانست با متمركز كردن فرماندهي، نيروها، توپخانه‌ها و هلي‌كوپتر و... به مقابله بسيار شديدتري با رزمندگان عمل‏كننده در محور ارتفاعات سربله و سرهويز بپردازد. دربارة اين تغيير مأموريت و نتايج به‌دست آمده از آن، برادر "حاج حاتم" مي‌گويد:
«مقرر شده‏بود در محور سراسپندار گردان تكاور لشكر64 با كمك لشكر23 عمليات انجام دهد. نظر من اين است كه اين عمليات اگر انجام مي‌شد، خود به خود مقدار زيادي از آتش دشمن تفكيك و تجزيه مي‌شد، همين‌طور فرماندهي و نيروهايش از فشار متمركز عراق مي‌كاست، در صورتي كه من وقتي رفتم پي‌گيري كنم، ديدم گردان تكاور در ساعت3:30 يك تك ايذايي كرده، آن هم به پايگاه سوم! اين تك ايذايي كه به پايگاه سوم شده‏بود، مشخص بود كه سرگرمي است و عراق فهميد كه آن‌جا مسئله‌اي نيست و بنا به گفتة معاون عملياتي لشكر23 (سرهنگ ذوالت)، در همان اول [عمليات] دشمن فهميد كه اين يك تك ايذايي است و ما هرچه سعي كرديم كه دشمن آتشبارهايش را به سراسپندار برگرداند، نشد. دشمن متوجه شده‏بود و تمام آتش خود را متمركز كرده بود آن طرف [سربله]... يكي از نكاتي كه معاون لشكر23 مي‌گفت، اين بود كه توپ‌هاي منوري كه دشمن شليك مي‌كرد، همه‌اش به‌طرف سربله بود و ما ديديم كه به‌‌طرف سراسپندار شليك نمي‌كند و فهميده كه تك، ايذايي است و تلاش اصلي را گذاشته بود روي سربله.»
ب) ضعف توپخانه.
علي‌رغم اين‌كه به‌هرحال هدايت و فرماندهي اصلي اين عمليات را برادران ارتش عهده‌دار بودند و با تصوري كه از نقش كلاسيك ارتش و نيز سازمان توپخانه آن در ذهن وجود داشت، اما بارزترين ضعف خودي در اين عمليات، آتش توپخانه بود كه عمده‌ترين دلايل آن را مي‌توان در سه مورد زير خلاصه كرد:
1) عدم اجراي ضد آتشبار: ضد آتشبار مستلزم پيش‌بيني و اقدام ديده‌بان نفوذي است كه متأسفانه سازمان توپخانه حاضر در منطقه، فاقد آن بود.
2) عدم تمركز و دقت آتش به روي نقاط تجمع و يا محورهاي پاتك عراق: در توپخانه سه عنصر ديده‌بان، هدايت آتش و نشانه‌رو (كه سمت و زاويه تير را روي توپ مي‌بندد) در دقت آتش مؤثرند. با توجه به اين‌كه همراه نيروهاي عمل‏كننده، ديده‌بان حضور داشت، به احتمال زياد از اين ناحيه اشكالي وجود نداشت، پس عمده‌ترين نقش در ضعف هدايت آتش، معطوف به نظارت فرمانده توپخانة قرارگاه بود كه بايد حداقل دوازده ساعت قبل از عمليات در منطقه حاضر مي‌شد و عناصر هدايت آتش و نشانه‌رو را هماهنگ و آزمايش مي‌كرد.
3) كمبود مهمات: پيش از عمليات، مسئول [مربوطه]، آماري از تعداد گلوله‌هاي هر يك از آتشبارهاي فعال را به شرح زير تهيه كرده‏بود:
1- براي دو قبضه كاتيوشا از گردان 369، تعداد سه‏هزار گلوله.
2- براي چهار قبضه توپ 155، حدود پانصد گلوله.
3- براي سه آتشبار از گردان 383، تعداد 2812 گلوله كه حدود 800 گلوله به طرف گوشينه روانه بود و حدود 2000 گلوله براي آتشبار مخصوص محور ارتفاعات سربله و سرهويز در نظر گرفته شده‏بود. با توجه به اين‌كه طبق استاندارد تعيين شده، بار مبنا براي هر قبضه، 150 گلوله است و اين تعداد در هر شرايطي، بايد كنار قبضه‌ها، آماده باشد، مي‌توان به مشكل مهم كمبود مهمات توپخانه، پي‌برد. در واقع آمار فوق بيان‌گر توان رزمي هريك از قبضه‌ها و در مجموع توان رزمي توپخانة خودي در اين حمله است كه اشكالات وارده را كاملاً محرز مي‌كند.
ناگفته نماند كه فرمانده نيروي زميني ارتش، سرهنگ "صياد شيرازي" نيز خود نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز انتقاد اساسي داشت و به‌همين دليل هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه جهت تهية گزارش، مأمور تفحص در اين زمينه كرده‏بود.
ج) فرماندهي
چون ارتش فرماندهي عمليات را در كل منطقه در اختيار داشت، لازم بود كه مسئولان قرارگاه لااقل يكي از عناصر عملياتي خود را در قرارگاه هدايت عمليات تيپ قدس (كه بار اصلي اجراي عمليات را بر دوش داشت) مستقر كنند تا هم از نزديك در جريان وقايع و تغيير وتحولات عمليات باشند و هم ناهماهنگي احتمالي بين يگان‌هاي عمل‌كنندة ارتش اعم از يگان‌هاي پياده و توپخانه و ... را به موقع جبران كنند، از طرف ديگر، اين امر موجب مي‌شد با گزارش صحيح به فرماندهي قرارگاه حمزه، ايشان را در تصميم‌گيري‌هاي منطقي و معقول ياري كنند.
د) پدافند هوايي
در طرح قرار بود دو قبضه ضدهوايي 57 ميلي‏متري، روز قبل از عمليات در منطقه استقرار يابد تا با هجوم هلي‌كوپترها و هواپيماهاي سبك و فعال دشمن مقابله كنند، اما اين ضدهوايي‌ها پس از عمليات به منطقه آورده شدند و حتي از تريلي پايين هم آورده نشدند.
فقدان توپ‌هاي ضدهوايي اين امكان را به دشمن داد كه به‌راحتي منطقة عملياتي را با هلي‌كوپتر و هواپيماهاي مختلف (به‌ويژه هواپيماهاي پي.سي7) مورد تجاوز و بمباران‌هاي دقيق و حساب شده قرار دهد. برادر حاج‌حاتم در اين باره از قول فرمانده گردان كميل مي‌گويد: «در يك مورد بمباران اين هواپيماها، ما سي مجروح داديم و كلاً سازمان ما از هم پاشيد؛ يعني يك‌بار پرواز هواپيماهاي پي.سي.7، صددرصد تعيين كننده بود.»
فرمانده تيپ قدس نيز در اين‌باره چنين مي‌گفت:
«ما ضدهوايي در منطقه نداشتيم تا هلي‌كوپتر و هواپيماي قارقاركي "ايلوشين" را - كه با حجم زياد اقدام به بمباران مي‌كردند - بزند و با اين كه جناب سرهنگ شيرازي، سرهنگي را مسئول پي‌گيري توپ‌ها گذاشته بود، اما اين توپ‌ها بعد از عمليات وارد منطقه شدند.»
اين توضيح لازم است كه در روز چهارشنبه 9/5/1364 كه همة نيروهاي تيپ قدس منطقة عملياتي را به‌طرف عقبة خود در "لولان" ترك كرده بودند و قرارگاه تاكتيكي تيپ نيز در حال تخليه بود، راوي مركز در حال حركت به طرف عقبه، دو قبضه توپ 57 مورد بحث را در نزديك پد هلي‌كوپتر روي يك تريلي مشاهده كرد. اين تريلي در محـل اسكان يكي از يگان‌هاي مستقر در منطقه، پارك شده و توپ‌ها به آن مهار شده بود.<ref>مأخذ 4، صص 73 تا 76.</ref>


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/08 </big> ==


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.
{{پانویس}}


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.
<references/>


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>


== 2 ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.
</div>


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.


می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...


برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.


مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.
{{#css:/bootstrap.css}}
 
از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.
 
حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:
 
«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.
 
<references />

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۲۷

روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.08
نام‌های دیگر هشت مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.08
تاریخ میلادی 30 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 11 ذیقعده 1405



گزارش- 442

با پايان گرفتن عمليات "قادر2" در منطقة سيدكان و عدم توفيق قواي خودي در تصرف ارتفاعات سرهويز و سربله، امروز جلسه‏اي براي ارزيابي عمليات برگزار شد و در آن مسائلي از جمله "ضعف آتش خودي" مورد بررسي قرار گرفت و مشخص گرديد كه "سرهنگ شيرازي نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز اشكال اساسي گرفته و هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه، جهت بازرسي و تهيه گزارش، مأمور نموده‏است."[۱] دربارة نتايج كلي عمليات اخير منطقه سيدكان (قادر2) مي‌توان گفت كه به دو مرحلة "هجوم و تصرف" (مأموريت نيروهاي سپاهي) و "تحكيم و تثبيت" (مأموريت نيروهاي ارتشي) قابل تقسيم است. مرحلة هجوم و تصرف كه به‌عهدة تيپ "قدس" سپاه قرار داده شده‏بود، اهداف واگذار شده هرچند ناقص، تصرف شد اما نيروي خودي به تحكيم و تثبيت همان مقدار تصرف شده نيز موفق نگرديد تا امكان ادامة عمليات و تصرف ساير اهداف نيز باقي بماند. در مورد انهدام نيروهاي خودي و دشمن نيز مي‌توان گفت در مراحل اوليه نيروهاي سپاه توانستند انهدام سنگيني به دشمن وارد كنند كه يك نمونة آن، چگونگي تصرف قله سنگي و مهم 1931 است. در اين‌جا حدود يك گردان از نيروهاي دشمن منهدم شد، يعني سازمان يك تيپ از هم پاشيد، مقر فرماندهي دشمن در سربله تصرف شد و بي‌سيم مادر و همة بي‌سيم‌ها و دوربين‌هاي برد 12 و 30 كيلومتر مستقر در پايگاه‌هاي دشمن منهدم گرديد.[۲] در ساير مناطق و اهداف مورد هجوم قرار گرفته نيز تقريباً چنين وضعي حاكم بوده‏است، اما آتش برتر و نيروي احتياط مؤثر و آماده به‌كار دشمن، در ادامه، اوضاع را عوض كرد. گزارش مسئول ستاد تيپ قدس حاكي است كه اين تيپ متحمل 86 شهيد و مفقود گرديد كه فقط يك شهيد تخليه شده و بقيه در منطقه باقي مانده‏اند. دوازده تن از شهدا و مفقودان را كادرهاي تيپ - از جمله فرمانده گروهان، معاون گروهان و فرمانده دسته - تشكيل مي‌دهند. در بين 154 مجروح تيپ نيز بسياري از كادرهاي تيپ هستند، از جمله فرمانده و معاون گردان، فرمانده گروهان و دسته.[۳] در ارزيابي نهايي عمليات، به "خالي بودن جناح راست سربله" و "فقدان روحيه" به عنوان ضعف‌هاي دشمن مي‌توان اشاره كرد و به‌عنوان قوت‌هاي دشمن، شناخت سريع و دقيق محورهاي حمله و وضعيت منطقه، تمركز سريع آتش و تحرك نيروهاي احتياط را، مي‏توان ياد كرد. مهم‌ترين مواردي كه مي‌توان به‌عنوان ضعف خودي برشمرد عبارت است از: تغيير طرح عمليات ارتش در سراسپندار از تهاجمي به ايذايي و اهميت ندادن به تقسيم توانايي‌هاي دشمن، ضعف توپخانه و فقدان پدافند هوايي. به اين ترتيب، دشمن با پي بردن سريع به حذف سراسپندار، تمامي توان فرماندهي و آتش توپخانه و هلي‌كوپترها و هواپيماهاي خود را متوجه ارتفاعات سرهويز و سربله (سپس منحصراً سربله) كرد. در اين اوضاع، با ضعف آتش متقابل توپخانه و ضدهوايي، مقاومت پياده‌هاي خودي نيز امكان تداوم نيافت و عقب‌نشيني ضرورتي حتمي، شد.[۴]

گزارش- 443

در عملياتي كه با هماهنگي سپاه تكاب و هدايت قرارگاه شهيد بروجردي در روستاهاي اطراف تكاب انجام شد، به "هيز افشار" از حزب دمكرات تلفاتي اساسي وارد آمد: يك نفر اسير شد و بسياري از عناصر و چند تن از مسئولان رده بالاي آن كشته شدند. از كشته‏ها، 25 تن در منطقه باقي‏ ماند و بقيه را دمكرات‌ها تخليه كردند. به گزارش دفتر سياسي سپاه، در خبري كه از راديو دمكرات دربارة اين درگيري پخش شد، شمار كشته‌ها 51 تن ذكر شد. در اين عمليات، سه تن از نيروهاي خودي شهيد شدند.[۵]

گزارش- 444

در ادامة خط انفجار آسان در معابر عمومي جهت ايجاد جو رعب و ناامني در داخل ايران، عوامل اعزامي و داخلي عراق، امروز در ساعت15:30 يك بمب ساعتي محتوي 25 پوند مواد منفجرة تي‌.ان.تي. در پياده‌رو خيابان 15 خرداد (تهران) در ميان زباله‌هاي روبه‏روي بازار زرگرها كار گذاشتند كه بر اثر انفجار آن، علاوه بر وارد آمدن خسارات مالي، چهار تن شهيد و هفده تن مجروح شدند.[۶] راديو صوت‌الجماهير در اين باره گفت: «امروز يك حادثة انفجار، تهران را به لرزه درآورد. راديو تهران ضمن اعتراف به وقوع اين انفجار گفت: "امروز يك بمب 9 كيلوگرمي در نزديكي يكي از بانك‌هاي تهران منفجر شد." اين راديو جزئيات بيش‏تري راجع به اين حادثه نداد.»[۷]

گزارش- 445

اعزام مجروحان جنگي و اسيران آزاد شده‏اي كه از بيماري‌ها و ناراحتي‌هاي ناشي از دوران اسارت رنج مي‌برند و امكان معالجة آنان در داخل نيست، به خارج كشور، خود به خود نوعي افشاگري عليه جنايات جنگي حكومت عراق محسوب مي‌شود. وضع نمونه‌اي از اين مجروحان و بيماران كه در بيمارستان "سنت اليزابت" شهر "كلينگهاوزن" آلمان بستري هستند، امروز مورد بازديد خبرنگاران خبرگزاري آلمان و رويتر قرار گرفت. پروفسور "نصرت فيروزيان" پزشك ايراني تبار تبعة آلمان - كه رئيس بخش خون و غدد اين بيمارستان است و معالجة ده بيمار ايراني بستري شده در اين بيمارستان را به عهده دارد - گفت كه سه تن از اينان كه بر اثر گازهاي شيميايي دچار بيماري‌هاي ريوي و تنفسي شده‌اند، هيچ شانسي براي بهبود ندارند.[۸]

گزارش- 446

امروز "ظهير محمد" معاون نمايندة عراق در سازمان ملل متحد، در نامه‌اي به "خاوير پرز دكوئيار" دبيركل اين سازمان، مفاد يك گزارش ايران را تكذيب كرد. "سعيد رجايي‏خراساني" نمايندة دائمي ايران در سازمان‌ملل، در نامه‌اي به اين سازمان اطلاع داده‏بود كه عراق برخلاف مصوبات سازمان‌ملل، يك‏صد عرّاده توپ سنگين 155 ميلي‌متري هويتزر از حكومت نژادپرست افريقاي جنوبي خريده است. ايران در اين نامه رسماً تقاضاي رسيدگي كرده‏بود. ظهير محمد در نامة خود، اين موضوع را بي‌اساس خواند و آن را اقدامي در جهت مقاصد تبليغاتي ايران ذكر كرد. در نامة وي آمده‏است: «رژيم ايران سعي دارد چنين وانمود كند كه نسبت به قطع‌نامه‌هاي سازمان‌ملل احساس مسئوليت مي‌كند و احترام مي‌گذارد، در حالي كه آن كشور در واقع جزو چند رژيم شناخته‌شده‌اي است كه در ارتباط با بي‌توجهي به قطع‌نامه‌هاي شوراي امنيت سازمان‌ملل داراي سابقه مي‌باشند.»[۹]

گزارش- 447

امروز مطبوعات و راديو تلويزيون كويت سخنان روز گذشتة صدام را كه در جمع اتحادية آموزگاران كويتي (بازديد كننده از عراق) ايراد شده‏بود، وسيعاً منعكس كردند. در اين‌باره خبرگزاري جمهوري اسلامي از كويت گزارش داد: «روزنامه‌هاي امروز كويت سخنان صدام در خصوص لزوم اخراج افراد بي‌طرف از كويت و ساير كشورهاي عرب خليج‌فارس را به صورت تيتر درآوردند. روزنامه‌هاي كويت در اين چارچوب نوشتند كه صدام خواستار پاك‌سازي كشورهاي عربي حوزه خليج فارس از دشمن شد. مطبوعات كويت با تيترهاي بزرگ نوشتند: "صدام اعلام كرد هركسي در كويت زندگي مي‌كند و در كنار اين كشور نمي‌ايستد، كويت را ترك كند." راديو تلويزيون رسمي كويت نيز اين اظهارات را در بخش‌هاي خبري خود پخش كردند.»[۱۰] يادآوري مي‌شود كه كويت هرچند وقت جمعي از ايرانيان مقيم كويت را با وضعيت ناخوشايندي اخراج مي‌كند. گفتني است كه رسانه‌هاي كويت تبليغات شديد خود را روي حمايت از عراق و ضديت با ايران متمركز كرده‌اند. صدام در سخنان روز گذشته خود كوشيده‌ بود تا مبتني بر عرب‌گرايي افراطي، چنين برخورد خصمانه و غيرمنطقي را تئوريزه كند و نيز آن را تشويق نمايد تا فضاي ضد ايراني شديدتري در كويت ايجاد شود.

گزارش- 448

صف‌بندي مسئولان كشورهاي عرب و جناح‌هاي موجود، در خصوص برگزاري يا عدم برگزاري اجلاس سران عرب، در آستانة فرا رسيدن تاريخ برگزاري اين اجلاس، شدت و حدّت بيش‏تري گرفته‏است. "رشيد كرامي" نخست‌وزير لبنان، اعلام كرد كشورش در كنفرانس فوق‌العادة سران عرب در مراكش شركت نخواهد كرد. وي افزود: «ما به شرطي در اين كنفرانس شركت مي‌كنيم كه مورد حمايت تمامي 21 كشور عربي قرار گرفته باشد.» سوريه نيز قبلاً اعلام كرده‌‌است كه در كنفرانس مراكش شركت نخواهد كرد. از سوي ديگر، عربستان اعلام كرد كه در كنفرانس سران عرب شركت خواهد كرد. "علي‌الشعر" وزير اطلاعات عربستان، با اعلام اين مطلب افزود: «مادام كه هدف كنفرانس سران عرب متحد كردن صفوف اعراب باشد، با آن موافقيم زيرا يكي از اهداف ديپلماسي ما همين است.» از نظر خبرگزاري‌ها، به دنبال شركت عربستان، اكثر كشورهاي عضو شوراي همكاري خليج‌فارس در اين اجلاس شركت خواهند كرد. كويت گفته‏است از هر اقدامي كه به وحدت و استحكام جهان عرب منجر شود، حمايت مي‌كند. امارات عربي متحده دومين كشور عضو شوراي همكاري خليج‌فارس است كه براي شركت در اجلاس سران عرب اعلام آمادگي كرده‏است. در مجموع، تاكنون از 21 كشور عضو اتحادية عرب، كشورهاي اردن، مراكش، عراق، عربستان سعودي، امارات عربي متحده، يمن‌شمالي و ساف براي شركت در اين كنفرانس اعلام آمادگي كرده‌اند و سوريه و لبنان نيز حاضر به شركت در آن نيستند. مصر نيز خواهان شركت شده‏است، اما عضويت اين كشور پس از سال 1979 (به دليل امضاي پيمان صلح با اسرائيل) در اتحادية عرب به حالت تعليق درآمده‏است.[۱۱] موضوع مصر، به دليل وضع خاص اين كشور، اهميّت ويژه‌اي دارد، به‌خصوص حاميان عراق در صدد تسهيل بازگشت مصر به مجامع جهان عرب هستند. در اين‌باره خبرگزاري فرانسه گزارش داد كه نمايندة ساف در مصر، از دبيركل اتحادية عرب خواسته كه اجازه دهد عضويت مصر در اين اتحاديه مجدداً رسماً اعلام شود.[۱۲] راديو بي.‌بي.‌سي. نيز در توضيح موانع تشكيل اجلاس سران كشورهاي عربي، گفت كه به دليل اختلافات عميق داخلي اعراب، در سه سال گذشته اين گردهم‏آيي برگزار نشده‏است. به گفتة اين راديو، كوشش‌هاي مصر براي راه‏يابي مجدد به اتحادية عرب، دعوا بر سر جنگ ايران و عراق كه در آن سوريه و ليبي به صورت آشكار از ايران حمايت مي‌كنند و جنگ لبنان كه در آن اخيراً شبه‏نظاميان لبناني به اردوگاه‌هاي آوارگان فلسطيني حمله كرده‏اند، از جمله مسائلي هستند كه احتمالاً در اين گردهم‏آيي مورد بحث قرار خواهند گرفت. بي.بي.سي. افزود: «سعودي‌ها هنوز نمي‌خواهند خود را به بازگشت مصر به صفوف اعراب مقيد سازند.»[۱۳] از سوي ديگر، در حالي كه همچنان سخن از برگزاري كنفرانس سران عرب در هفتة آينده، مي‌رود، منابع رسمي دولت سوريه به حملات خود به اين كنفرانس، ادامه مي‌دهند. روزنامة "تشرين" چاپ دمشق، با اشاره به بمباران ديروز مقر فلسطيني‌ها در حملة جنگنده‌هاي اسرائيلي، تأكيد كرد كه هدف دعوت كنندگان برگزاري كنفرانس سران عرب در مغرب، برنامة تسليم در برابر اسرائيل است، نه دفاع از فلسطيني‌ها. روزنامه‌هاي قاهره - كه حملات وسيعي را عليه مخالفت رسمي دولت سوريه با اين كنفرانس، آغاز كرده‌اند ‏- نيز ‌نوشته‏اند كه سوريه فراموش كرده‏است كه اوضاع عربي به حدي خطرناك شده كه امنيت و سلامت و آيندة اعراب را تهديد مي‌كند. از جمله روزنامه‏هاي قاهره، " الاخبار" است كه در حمايت از برگزاري كنفرانس سران عرب، نوشته‏است: «سوريه از آن بيم دارد كه در كنفرانس سران عرب پرونده جنگ عراق - ايران دوباره گشوده شود و درگير بودن سوريه در اين جنگ در كنار ايران را بيش‏تر بر ملا سازند. ترس ديگر سوريه از اين است كه در اين كنفرانس از يك طرف نقش اين كشور در جنگ سازمان‌ " امل" عليه اردوگاه‌هاي فلسطيني و از طرف ديگر نقش او (سوريه) در اجراي عمليات تروريستي عليه كشورهاي عربي، افشا گردد و در تماميت تجمع عربي در اين كنفرانس به توافق امان (عرفات - شاه حسين) به‌عنوان اساس حل مسالمت‌آميز مشكلات منطقه، رأي مثبت دهد.»[۱۴]

گزارش- 449

هم‏زمان با مانور مشترك امريكا با مصر، امريكايي‌ها مانورهاي جداگانة ديگري با نيروهاي مسلح اردن، عمان و سومالي انجام خواهند داد. خبرگزاري يونايتدپرس از قاهره گزارش داد: «سرهنگ "حسن ماميش" سخن‌گوي نظامي مصري، گفت اين مانور مشترك با نام "ستارة درخشان 85"، (بزرگ‏ترين مانور نظامي مشترك در سال‌هاي اخير مي‌باشد و براي اولين بار تعداد بسيار زيادي پرسنل نظامي در آن شركت خواهند كرد. آن‏ها قبل از شروع مانور، چهار روز نيز عمليات تمريني خواهند داشت. اين سخن‏گو ضمن اشاره به عمليات زميني، هوايي و دريايي مانور گفت نيروهاي امريكايي، به دعوت دولت مصر، اين‌جا مي‌آيند و بعد از پايان مانور، مصر را ترك خواهند كرد. در عين حال پنتاگون اعلام كرد ايالات متحده در بزرگ‏ترين مانور نظامي خاورميانه در مصر شركت خواهد كرد. سخن‌گوي پنتاگون گفت: بيش از 9هزار نظامي امريكايي در كنار ارتش مصر در تاريخ 4 اوت به مانور مشترك خواهند پرداخت.» در گزارش يونايتدپرس اضافه شده‏است: «هم‏زمان با مانور فوق، 520 نظامي امريكايي در مانور مشتركي با ارتش اردن شركت خواهند كرد و تعداد ديگري از نظاميان امريكايي به مانورهاي كوچك‏تري با نيروهاي مسلح سومالي و عمان خواهند پرداخت. تمام مانورهاي اخير براي بهبود و كارايي نيروهاي امريكايي در عمليات صحرايي خواهد بود. يادآوري مي‌شود كه اكثر پرسنل نظامي امريكايي شركت كننده در اين مانور، جزو "نيروي واكنش سريع" مي‌باشند. اين نيرو در سال 1981 تأسيس شد و ستاد مركزي آن در ايالات "فلوريدا" ي امريكا مي‌باشد و هم اكنون بيش از سيصدهزار پرسنل دارد. هدف اصلي از تأسيس اين نيرو، "پاسخ به موقع" به اوضاع بحراني در منطقة استراتژيك و حياتي خليج‌فارس در صورت تهاجم شوروي، مي‌باشد.»[۱۵]

گزارش- 450

به گزارش خبرنگاران خبرگزاري فرانسه، دو پاسدار انقلاب اسلامي ايران كه از دو ماه قبل در لبنان ناپديد شده‏بودند، روز سه‌شنبه (8/5/1364) در نزديكي "بعلبك" در دشت "بقاع" مقتول يافته شدند. خبرنگاران به نقل از منابع پليس تصريح ‌كرده‏اند: «اين دو تن در هنگام ناپديد شدن، عازم بيروت و حامل مبالغي پول براي سازمان‌هاي طرف‏دار ايران بودند.»[۱۶] راديو اسرائيل در ادامة اين خبر، گفت: «هنوز علت قتل اين دو پاسدار ايراني افشا نگرديده، ولي گفته شده در حالي كه با همراه داشتن مقادير هنگفتي پول براي سازمان‌هاي تروريستي طرف‏دار جمهوري‌اسلامي ره‏سپار بيروت بودند، به قتل رسيده‌اند.»[۱۷]

گزارش- 451

در ادامة برنامه‌هاي ديدار سفيران و كارداران ايران در كشورهاي اروپايي و امريكايي با شخصيت‌ها و مسئولان نظام جمهوري‌اسلامي، امروز آنان با امام خميني ملاقات كردند. در اين ديدار، امام در بخشي از سخنان خود‏، دربارة وظايف سفيران و سياست خارجي جمهوري‌اسلامي، گفتند: «ما نه طرف "مغضوب عليهم" مي‌رويم، نه طرف "ضالين"؛ نه طرف غرب مي‌رويم، نه طرف شرق مي‌رويم. وقتي ما مي‌توانيم اين طور باشيم و به صراط مستقيم عمل بكنيم كه همه‌مان با هم باشيم، همه يد واحده باشيم، همان طوري كه اسلام دستور داده، همه يك صدا باشيم كَاَنّهُ يك حلقوم است كه صدا مي‌كند. همه با هم مجتمع باشيم، سستي نكنيم. [...] شما اگر چنانچه فرض كنيد در يك سفارت‏خانه‌اي هستيد مي‌خواهيد عمل بكنيد، بايد خودتان آن كاري كه به شما محول شده، خوب عمل كنيد، به ديگران كار نداشته باشيد؛ [...] شما بايد عملي كه خودتان انجام مي‌دهيد، مطابق با موازين و قوانيني باشد كه در اسلام است و در جمهوري‌اسلامي هست. شما بدانيد كه از مركز ايران، اسلام پرتوش در تمام دنيا رفته‏است، همه جا هست [...] اين دولت‌هايي كه بعضي از اين دولت‌ها مثل مصر و نمي‌دانم سودان و امثال ذالك كه دارند احكام اسلام را صدا از آن مي‌كنند، اين را خيال مي‌كنيد كه يك مسئله‌اي است كه همين‌طوري واقع شده‏است؟ يك مسئله‌اي است كه موج اسلام پرتوش را انداخته رفته‏است به همه جا و همه جا اين صدا در آمده‏است. الآن در امريكا هم اين مسائل هست، در جاهاي ديگر هم اين مسائل هست. خواهي نخواهي منفعل شده‌اند از اين حركت؛ اين حركت اسلامي اسباب اين شده‏است كه ساير كشورها منفعل بشوند از آن. خود مسلمين كشورها كه همه همراه هستند، اين كه گاهي وقت‌ها مي‌گويند كه " اي! ايران منزوي شده‏است!" مقصودشان چي است؟ مقصود اين است كه امريكا به ما چيز ندارد، امريكا هر آني كه ما دست به طرفش دراز كنيم، صد مقابل او به ما بيش‏تر جواب مي‌دهد ولي ما اعتنا به او نداريم و همين طور سايرين. اگر مقصود اين است كه پيش ملت‌ها ما منزوي هستيم، خوب، همه مي‌دانند كه ملت‌ها همه توجه دارند.» امام خميني همچنين دربار‏ة انتخابات گفتند: «از مسائلي كه ما در پيش داريم، الآن قضية انتخابات رئيس‌جمهوري است. من كار ندارم كي رئيس‌جمهور مي‌شود، به من مربوط نيست؛ من خودم يك رأي دارم، به هر كه دلم مي‌خواهد مي‌دهم، شما هم همين‌طور. اما اگر بخواهيد در مقابل دنيا اظهار حيات بكنيد كه بگوييد ما بعد از گذشتن چندين سال، زنده هستيم، بايد مشاركت كنيد.»[۱۸]  ضميمة گزارش 442: ارزيابي عمليات قادر2 در گزارشي كه راويان مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بعد از پايان عمليات قادر تهيه كردند و براي مسئولان ارسال شد، در مبحث ارزيابي عمليات قادر2، مطالبي آمده‏است كه در عين فشردگي نسبي، حاوي جزئيات و نكات مفيد و جالب نظامي، اطلاعاتي، تحليلي، فني و تاريخي است، از اين‌رو با تلخيص مختصر، در اين ضميمه، ارائه مي‌گردد. در اين گزارش آمده‏است: در سير اين گزارش، به تناسب محورهاي مورد بحث، به نكات قابل توجهي كه تأثير عمده‌اي در سرنوشت عمليات داشت، اشاره شده كه اين نكات در خاتمه به صورت جمع‌بندي ضعف‌ها و قوت‌هاي خودي و دشمن ارائه مي‌گردد. ضعف‌هاي دشمن: الف) خالي بودن جناح راست ارتفاع سربله: همان‌طور كه در بحث شناسايي و شرح عمليات گذشت، دشمن با خالي گذاشتن اين جناح، معبر بسيار مناسبي را جهت نفوذ نيروهاي خودي باز گذاشته بود، به‌نحوي كه برادران ما به‌راحتي از "سرخيات" تا شمال قله 1910 و از شمال ارتفاع 1931 به غرب آن نيز عبور كرده روي يال 1672 نفوذ كردند. ب) نداشتن روحيه: نيروهاي عراقي هيچ‌گونه روحية مقاومت و درگيري و روبه‏رو شدن با رزمندگان با ايمان و شجاع بسيج و سپاه را نداشتند و در اولين دقايق درگيري، اكثر آن‏ها كشته شده و يا فرار كردند. نقاط قوت دشمن: الف) اطلاع سريع و دقيق عراق از محورهاي حمله و وضعيت اهداف: در اولين دقايق روشنايي روز كه امكان ديد و شناسايي را مقدور مي‌كرد، يك فروند هلي‌كوپتر عراقي روي ارتفاع سربله به پرواز در آمد و پس از حدود ده دقيقه گردش روي منطقة عملياتي، آن‌جا را ترك كرد، سپس دشمن در ساعت5 صبح پاتك‌هاي خود را به دو هدف 1931 و 1672 آغاز كرد كه اين عمل نشان‌دهندة تشخيص سريع عراق از محورهاي حمله و تعداد اهداف تصرف شده، است. ب) تمركز سريع آتش: همان‌طور كه اشاره شد، تمركز آتش دشمن سريعاً در منطقه اجرا گرديد به‌نحوي كه ارتفاع سربله و شيارها و عقبه‌هاي آن در ميان دود و گرد و غبار ناشي از آتشبار عراق، ديده نمي‌شد. ج) تحرك نيروهاي احتياط: دشمن با توجه به عقبه‌هاي محكم و نزديك، خيلي سريع به محض روشن شدن هوا، نيروهاي احتياط خود را وارد منطقه كرده، شروع به پيشروي كرد. ضعف‌هاي خودي: الف) تبديل طرح [عمل در سراسپندار] از تهاجمي به ايذايي و بها ندادن به توانايي‌هاي دشمن: تجربيات كسب شده در طول پنج‌سال جنگ با عراق نشان مي‌دهد كه دشمن به مراتب از قدرت آتش پرحجم و دقيق‌تري نسبت به ما برخوردار است و خيلي سريع آتش خود را با تمركز عليه مراكز تجمع و اهداف تصرف شده و عقبه‌ها به‌كار مي‌گيرد، به همين دليل يكي از مسائلي كه در طرح‌ريزي اين عمليات بايد مد نظر قرار مي‌گرفت، چگونگي پاسخ‌گويي به اين آتش، كاستن شدت آتش و به انحراف كشاندن دشمن از تمركز آتش بود. اين تدبير در دستور عملياتي صادره و ابلاغي به تاريخ 5/5/1364 مشخص و پيش‌بيني شده بود كه منشأ اميدواري قابل توجهي در همة مسئولان تيپ قدس گرديد و تا حدودي خيال آنان را از حجم آتش دشمن راحت كرد، ولي درست در همان روز ابلاغ دستور عملياتي مزبور، دستور عملياتي ديگري صادر و ابلاغ شد كه مأموريت يگان عمل‏كننده روي سراسپندار را از عمليات تصرف و تأمين، به عمليات انهدامي و ايذايي تغيير داد. اين تغيير مأموريت كه در عمل نيز به صورت بسيار ضعيف و نمايشي اجرا شد، خيال دشمن را از حركت اين محور (سراسپندار) راحت كرد و دشمن توانست با متمركز كردن فرماندهي، نيروها، توپخانه‌ها و هلي‌كوپتر و... به مقابله بسيار شديدتري با رزمندگان عمل‏كننده در محور ارتفاعات سربله و سرهويز بپردازد. دربارة اين تغيير مأموريت و نتايج به‌دست آمده از آن، برادر "حاج حاتم" مي‌گويد: «مقرر شده‏بود در محور سراسپندار گردان تكاور لشكر64 با كمك لشكر23 عمليات انجام دهد. نظر من اين است كه اين عمليات اگر انجام مي‌شد، خود به خود مقدار زيادي از آتش دشمن تفكيك و تجزيه مي‌شد، همين‌طور فرماندهي و نيروهايش از فشار متمركز عراق مي‌كاست، در صورتي كه من وقتي رفتم پي‌گيري كنم، ديدم گردان تكاور در ساعت3:30 يك تك ايذايي كرده، آن هم به پايگاه سوم! اين تك ايذايي كه به پايگاه سوم شده‏بود، مشخص بود كه سرگرمي است و عراق فهميد كه آن‌جا مسئله‌اي نيست و بنا به گفتة معاون عملياتي لشكر23 (سرهنگ ذوالت)، در همان اول [عمليات] دشمن فهميد كه اين يك تك ايذايي است و ما هرچه سعي كرديم كه دشمن آتشبارهايش را به سراسپندار برگرداند، نشد. دشمن متوجه شده‏بود و تمام آتش خود را متمركز كرده بود آن طرف [سربله]... يكي از نكاتي كه معاون لشكر23 مي‌گفت، اين بود كه توپ‌هاي منوري كه دشمن شليك مي‌كرد، همه‌اش به‌طرف سربله بود و ما ديديم كه به‌‌طرف سراسپندار شليك نمي‌كند و فهميده كه تك، ايذايي است و تلاش اصلي را گذاشته بود روي سربله.» ب) ضعف توپخانه. علي‌رغم اين‌كه به‌هرحال هدايت و فرماندهي اصلي اين عمليات را برادران ارتش عهده‌دار بودند و با تصوري كه از نقش كلاسيك ارتش و نيز سازمان توپخانه آن در ذهن وجود داشت، اما بارزترين ضعف خودي در اين عمليات، آتش توپخانه بود كه عمده‌ترين دلايل آن را مي‌توان در سه مورد زير خلاصه كرد: 1) عدم اجراي ضد آتشبار: ضد آتشبار مستلزم پيش‌بيني و اقدام ديده‌بان نفوذي است كه متأسفانه سازمان توپخانه حاضر در منطقه، فاقد آن بود. 2) عدم تمركز و دقت آتش به روي نقاط تجمع و يا محورهاي پاتك عراق: در توپخانه سه عنصر ديده‌بان، هدايت آتش و نشانه‌رو (كه سمت و زاويه تير را روي توپ مي‌بندد) در دقت آتش مؤثرند. با توجه به اين‌كه همراه نيروهاي عمل‏كننده، ديده‌بان حضور داشت، به احتمال زياد از اين ناحيه اشكالي وجود نداشت، پس عمده‌ترين نقش در ضعف هدايت آتش، معطوف به نظارت فرمانده توپخانة قرارگاه بود كه بايد حداقل دوازده ساعت قبل از عمليات در منطقه حاضر مي‌شد و عناصر هدايت آتش و نشانه‌رو را هماهنگ و آزمايش مي‌كرد. 3) كمبود مهمات: پيش از عمليات، مسئول [مربوطه]، آماري از تعداد گلوله‌هاي هر يك از آتشبارهاي فعال را به شرح زير تهيه كرده‏بود: 1- براي دو قبضه كاتيوشا از گردان 369، تعداد سه‏هزار گلوله. 2- براي چهار قبضه توپ 155، حدود پانصد گلوله. 3- براي سه آتشبار از گردان 383، تعداد 2812 گلوله كه حدود 800 گلوله به طرف گوشينه روانه بود و حدود 2000 گلوله براي آتشبار مخصوص محور ارتفاعات سربله و سرهويز در نظر گرفته شده‏بود. با توجه به اين‌كه طبق استاندارد تعيين شده، بار مبنا براي هر قبضه، 150 گلوله است و اين تعداد در هر شرايطي، بايد كنار قبضه‌ها، آماده باشد، مي‌توان به مشكل مهم كمبود مهمات توپخانه، پي‌برد. در واقع آمار فوق بيان‌گر توان رزمي هريك از قبضه‌ها و در مجموع توان رزمي توپخانة خودي در اين حمله است كه اشكالات وارده را كاملاً محرز مي‌كند. ناگفته نماند كه فرمانده نيروي زميني ارتش، سرهنگ "صياد شيرازي" نيز خود نسبت به اجراي آتش توپخانه روي سرهويز انتقاد اساسي داشت و به‌همين دليل هيئتي را به سرپرستي مسئول كل آتش منطقه جهت تهية گزارش، مأمور تفحص در اين زمينه كرده‏بود. ج) فرماندهي چون ارتش فرماندهي عمليات را در كل منطقه در اختيار داشت، لازم بود كه مسئولان قرارگاه لااقل يكي از عناصر عملياتي خود را در قرارگاه هدايت عمليات تيپ قدس (كه بار اصلي اجراي عمليات را بر دوش داشت) مستقر كنند تا هم از نزديك در جريان وقايع و تغيير وتحولات عمليات باشند و هم ناهماهنگي احتمالي بين يگان‌هاي عمل‌كنندة ارتش اعم از يگان‌هاي پياده و توپخانه و ... را به موقع جبران كنند، از طرف ديگر، اين امر موجب مي‌شد با گزارش صحيح به فرماندهي قرارگاه حمزه، ايشان را در تصميم‌گيري‌هاي منطقي و معقول ياري كنند. د) پدافند هوايي در طرح قرار بود دو قبضه ضدهوايي 57 ميلي‏متري، روز قبل از عمليات در منطقه استقرار يابد تا با هجوم هلي‌كوپترها و هواپيماهاي سبك و فعال دشمن مقابله كنند، اما اين ضدهوايي‌ها پس از عمليات به منطقه آورده شدند و حتي از تريلي پايين هم آورده نشدند. فقدان توپ‌هاي ضدهوايي اين امكان را به دشمن داد كه به‌راحتي منطقة عملياتي را با هلي‌كوپتر و هواپيماهاي مختلف (به‌ويژه هواپيماهاي پي.سي7) مورد تجاوز و بمباران‌هاي دقيق و حساب شده قرار دهد. برادر حاج‌حاتم در اين باره از قول فرمانده گردان كميل مي‌گويد: «در يك مورد بمباران اين هواپيماها، ما سي مجروح داديم و كلاً سازمان ما از هم پاشيد؛ يعني يك‌بار پرواز هواپيماهاي پي.سي.7، صددرصد تعيين كننده بود.» فرمانده تيپ قدس نيز در اين‌باره چنين مي‌گفت: «ما ضدهوايي در منطقه نداشتيم تا هلي‌كوپتر و هواپيماي قارقاركي "ايلوشين" را - كه با حجم زياد اقدام به بمباران مي‌كردند - بزند و با اين كه جناب سرهنگ شيرازي، سرهنگي را مسئول پي‌گيري توپ‌ها گذاشته بود، اما اين توپ‌ها بعد از عمليات وارد منطقه شدند.» اين توضيح لازم است كه در روز چهارشنبه 9/5/1364 كه همة نيروهاي تيپ قدس منطقة عملياتي را به‌طرف عقبة خود در "لولان" ترك كرده بودند و قرارگاه تاكتيكي تيپ نيز در حال تخليه بود، راوي مركز در حال حركت به طرف عقبه، دو قبضه توپ 57 مورد بحث را در نزديك پد هلي‌كوپتر روي يك تريلي مشاهده كرد. اين تريلي در محـل اسكان يكي از يگان‌هاي مستقر در منطقه، پارك شده و توپ‌ها به آن مهار شده بود.[۱۹]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/08

  1. سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
  2. سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
  3. سند شماره 0632 / گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‌زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان 1364، ص 82.
  4. سند شماره 7 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "گزارش عمليات قادر" گزارش راويان: مجيد نداف، شهيدعلي فتحي، جواد زمان‌زاده دربان، مجيد مختاري، نشر اول 1364، ويرايش جديد 1380، صص 73 تا 76.
  5. دفتر سياسي نمايندگي امام در سپاه، نشريه "رويدادها" شمارة 57 (29/5/1364)، ص‏13.
  6. روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 19.
  7. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شماره 133 (9/5/1364)، ص 16، بخش عربي راديو صوت‌الجماهير 8/5/1364.
  8. همان، صص 8 و 9، خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از بن.
  9. همان، ص 9، سازمان‌ملل متحد - خبرگزاري كويت، 8/5/1364.
  10. همان، ص 5، كويت - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 8/5/1364.
  11. مأخذ 6، ص 20.
  12. مأخذ 6، ص 20.
  13. مأخذ 7، ص 12، تهران - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 7/5/1364، راديو بي.‌بي.‌سي.
  14. مأخذ 7، صص 5 و 6، دمشق - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 8/5/1364.
  15. مأخذ 6، ص 20.
  16. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشريه "گزارش‏هاي ويژه" شماره 135 (11/5/1364)، ص 16، بعلبك - خبرگزاري فرانسه، 10/5/1364.
  17. همان، ص 43، راديو اسرائيل، 10/5/1364.
  18. سازمان مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، "صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي امام خميني"، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي، جلد 19، صص 192 تا 196.
  19. مأخذ 4، صص 73 تا 76.