1364.05.07: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذا...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱: سطر ۱:
'''<big>روزشمار جنگ</big>'''
{{جعبه زندگینامه
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364
|نام = 1364.05.07
|نام دیگر=  هفت مرداد
|روز= 7 مرداد 1364
|تاریخ شمسی= 1364.05.07
|تاریخ میلادی= 29 ژوئیه 1985
|تاریخ قمری= 10 ذیقعده 1405
|اسامی عملیات=
|اسامی شهدا=
|اسامی اسرا=
}}
  <div class="bootstrap-btn">[[1359.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.07]]</div>
  <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.07]]</div>


'''<big>پنجشنبــــــه</big>'''


'''<big>16 آبان  1364</big>'''
<div style="text-align:justify">


'''<big>23 صفر    1406</big>'''


'''<big>7 نوامبر 1985</big>'''
==  گزارش- 433 ==


== 1 ==
دومين مرحلة عمليات در منطقه سيدكان با نام "قادر2" از شب گذشته، براي تصرف ارتفاعات سربله و سرهويز، آغاز شده‏است. طبق طرح، تيپ قدس (از سپاه) بايد اين دو ارتفاع را تصرف كند و يگان‏هايي از ارتش مأموريت تحكيم و تثبيت منطقة تصرف شده را به عهده ‏دارند. همچنين يك عمليات ايذايي و انهدامي را نيز در ارتفاعات سراسپندار بايد يگان‌هاي ارتشي انجام دهند و پس از انهدام نيرو به خط سابق مراجعه كنند.
در تلاش برای ادامه طرح‌ریزی و آماده‌سازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نام‌گذاری شده استامروز در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران جلسه‌ای با حضور فرماندهان ارشد سپاه پاسداران: رحیم صفوی فرمانده نیروی زمینی سپاه، غلامعلی رشید مسئول معاونت عملیات نیروی زمینی سپاه، عزیز جعفری فرمانده قرارگاه قدس سپاه، عباس محتاج فرمانده قرارگاه سلمان و فرمانده ناحیه 4 سپاه، احمد غلامپور (جانشين قرارگاه كربلا) و... تشکیل شد. در این جلسه مسئولان نیروی زمینی سپاه، باتوجه‌به مشکلات بسیاری که در سر راه عبور از اروندرود و اجرای عملیات در منطقه فاو وجود دارد، مخالفت جدی خود را با اجرای عملیات در این منطقه اعلام کردند و برای اجرای عملیات در مناطق دیگر پیشنهادهایی دادند.
منطقة عملياتي به دو محور راست (سرهويز) و چپ (سربله) تقسيم شده‏است. در سربله دو ارتفاع 1931 و 1672 و در سرهويز دو ارتفاع 1976 و 1936 هر يك اهداف جداگانه‌اي هستند كه در سرهويز ارتفاع 1936 و در سربله ارتفاع 1931 هدف اصلي تعيين شده‏است.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.</ref>
[[رده:1]]
در محور راست، نيروهايي از تيپ قدس 24 ساعت قبل از شروع عمليات (دو شب قبل) شبانه‌ به شياري در پشت ارتفاعات سرخيات و سرهويز (زير ارتفاع سرسگر) منتقل گرديدند تا پس از استراحت، در شب عمليات وارد عمل شوند. اينان غروب و اوايل شب گذشته نزديك ارتفاع "سرسگر" مستقر شدند، سپس حدود ساعت23 به طرف هدف - كه در يك مسير سرازيري و حدود يك ساعت راه بود - حركت كردند و حدود ساعت24 به پاي هدف اول يعني ارتفاع 1976 (مقدمة هدف اصلي محور سرهويز) رسيدند. در اين موقع نيروها توقف كردند و به وسيلة بي‏سيم پرسيدند كه "تك را شروع كنيم يا خير؟" به آن‏ها گفته شد صبر كنيد تا با هماهنگي و هم‌زمان با محور چپ، عمليات انجام شود.
خلاصه‌ای از گزارش امروز راوی مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ در قرارگاه مرکزی سپاه، درباره دیدگاه‌های مسئولان نیروی زمینی سپاه چنین است:
در محور چپ (سربله) نيز هرچند بر اساس زمان‌بندي چند ساعت پيش از عمليات، فرماندهان گروهان‌ها از ارتفاع سرخيات به‌صورت جز‌به‌جز توجيه شدند و نيروها پس از صرف شام و خواندن نماز حركت كردند، اما به سبب برخي ناهماهنگي‌ها در حركت نيروهاي محور راست، در حركت اين نيروها نيز وقفه‌ها و اشكال‌هايي پيش آمد.
تا ساعت50 :2 بامداد (7/5/1364) هنوز هيچ يك از گروهان‌هاي محور چپ براي اجراي عمليات اعلام آمادگي نكرده‏بودند اما در اين ساعت بانگ تكبير رزمندگان اين محور همراه با صداي رگبار گلوله از طرف ارتفاع سربله به گوش رسيد و در كل منطقة عملياتي طنين انداخت، بنابراين با اعلام رمز، دستور حمله صادر شد و هجوم به اهداف عملياتي و مواضع و ارتفاعات آغاز گرديد.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.</ref>
در محور راست (سرهويزهدف اوليه (ارتفاع 1976) تصرف شد ولي بخشي از هدف اصلي (1936) به‌دليل هشياري دشمن (هنگام سقوط 1976) و وجود سنگرهاي دوشكا و كانال و خاكريز مناسب، سقوط نكرد و نيروها با جمع‌آوري شماري از شهدا و مجروحان در ساعت6 صبح به ارتفاع 1976 بازگشتند. از اين ساعت دشمن آتشي سنگين روي مواضع خودي در سرهويز اجرا كرد.
تا قبل از ساعت7 صبح پاتك سنگين دشمن با استفاده از آتش توپخانه و هلي‌كوپتر - كه عقبة مواضع خودي را مي‌بست - شروع شد و نهايتاً نيروهاي خودي با از دست دادن توان در حالي كه دشمن مرتباً تقويت مي‌شد، امكان مقاومت را از دست دادند و تا ساعت9:30 تمام قسمت‌هاي سرهويز را تخليه كردند و دشمن مجدداً آن را اشغال كرد.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.</ref>
در محور چپ (سربله)، قبل از روشنايي روز، قلّه و يال‌هاي ارتفاع سنگي 1931 (هدف اصلي سربله) تصرف شد و تنها خاموش كردن دو قبضه دوشكا در يال جنوب غربي منتهي به گوشينه، ممكن نشد. در يال 1672، پايگاه اول عراق تصرف شد و نيروها به سمت پايگاه دوم و قلة ارتفاع پيشروي كردند، اما موفق به تصرف پايگاه دوم و قله نشدند و بين دو پايگاه در يال 1672 متوقف شدند. سپس سه پاتك پي‌درپي دشمن با حمايت آتش شديد توپخانه و هوايي انجام شد. دو پاتك اول از سمت پايگاه دوم و يال حد فاصل پايگاه‌هاي اول و دوم عراق بود كه با مقاومت شديد نيروهاي خودي، چندان توفيقي نداشت، امّا آخرين پاتك در ساعت7 صبح از محور ديگري انجام شد كه منجر به تخلية كامل ارتفاع 1672 گرديد.<ref>همان، صص 68 تا 70.</ref> در ارتفاع 1931، موقعيت نيروهاي خودي بهتر بود و تقريباً كل هدف تصرف شده‏بود.<ref>همان، ص 66.</ref>
از حدود ساعت سه بامداد مسئولان تيپ قدس (سپاه) طبق قرار قبلي درخواست كردند كه نيروهاي ارتشي از لشكر77 براي اجراي وظيفة محوله (تحكيم و تثبيت منطقه‌اي كه نيروهاي سپاه تصرف كرده بودند) به منطقه وارد شوند. اين كار از همان موقع شروع شد، اما نه آن‌طور كه فشارها را از نيروهاي تك‏وري كه منطقه را گرفته بودند، كم كند. در هر حال بعد از عقب‌نشيني نيروها از محورها و اهداف ديگر، اين محور نيز سخت دچار مشكل شد و در معرض افزايش شدت پاتك‌هاي عراق - كه از ساعت هفت صبح به بعد تمركز هرچه بيش‏تري مي‌يافت - قرار گرفت.<ref>مأخذ 1، صص 69 تا 73.</ref>
در گزارش راويان مركز، ادامة كار، چنين تشريح شده‏است:
«عراق در ادامة پاتك‌هاي خود با شدت هرچه تمام‌تر منطقة محدود عمليات و عقبه‌هاي مربوطه را تا سرخيات با انواع موشك‌هاي دوربرد و هواپيما و هلي‌كوپتر زير آتش قرار داد. قبل از آن، كل ارتفاع سربله، شيارها و عقبه‌هاي آن به راحتي و به وضوح از ديدگاه (در فاصلة تقريبي كم‏تر از سه كيلومتر، روي ارتفاعات سرخيات) قابل رؤيت بود و كنترل مي‌شد، اكنون در ميان دود و گرد و غبار، ارتفاع به آن بزرگي ديگر قابل ديد و تشخيص نيست.»
جهت آمادگي هرچه بيش‏تر براي مقابله با پاتك‌هاي عراق، در ساعت7:45 صبح 7/5/1364 به فرماندهان گروهان‌ها دستور داده شد كه همة مجروحان و شهيدان را به عقب تخليه كنند كه اين اقدام از طرفي براي بالا بردن توان نيروهاي در خط بود و از طرف ديگر مي‌توانست نشان دهندة نگراني فرمانده تيپ از وضعيت مجروحان و شهيدان و همچنين نتيجة نهايي عمليات، باشد.
در ساعت8 صبح عراق ضمن تشديد آتش، با اجراي پاتك ديگري، از طرف يال جنوب‌غربي ارتفاع 1931 شروع به پيشروي به سوي اين ارتفاع كرد (اين پاتك دوم عراق از طريق اين يال بود). اين در حالي بود كه هنوز اندك نيروي بسيجي و سپاهي موجود در ارتفاع 1931، با سلاح سبك و آر.پي.جي. و نارنجك به مقابله ادامه مي‌دادند.
در ساعت8 صبح فرمانده تيپ قدس با ذكر دلايلي از فرمانده قرارگاه تاكتيكي حمزه سيد‌الشهدا(ع) درخواست عقب‌نشيني كرد، اما نظر فرماندهي (صياد شيرازي) اين بود كه وضعيت موجود بايد حفظ شود تا ارتش منطقه را تحويل بگيرد. در ساعت9 صبح دستور شخص جناب سرهنگ شيرازي در اين‌باره چنين‌ اعلام شد:
«مسئوليت تحكيم هدف‌ها به عهدة لشكر77 مي‌باشد و مي‌بايد تا غروب به‌عنوان نيروي تقويتي باقي بمانيد.»<ref>مأخذ 2، صص 70 و 71.</ref>
در عمل فشار دشمن بيش از آن بود كه بتوان تا غروب منطقه را حفظ كرد و شب هنگام آن را به مسئول اصلي تحكيم و تثبيت سپرد. در گزارش راويان مركز در اين خصوص آمده‏است:
در ساعت9:05 برادر "فدا" (فرمانده گردان كميل) از خط مقدم با بي‌سيم اعلام كرد كه عراق مجدداً پاتك كرده‏است و با نيروهاي بيش‏تري قصد تصرف ارتفاع 1931 را دارد؛ مقدار زيادي از يال جنوب‌غربي را نيز اشغال كرده و مشغول پيشروي است؛ شهيدان و مجروحان جا مانده‌اند و عده‌اي از برادران هم در حال عقب‌نشيني مي‌باشند. فرمانده تيپ در پاسخ تأكيد كرد:
"شهدا و مجروحان را تخليه و نيروها را هم جمع‌آوري كنيد."
دشمن كه از آغاز روشنايي روز پاتك خود را با حمايت آتش توپخانه و تيرمستقيم تانك آغاز كرده‏بود، اين‌بار از سه طرف (شرق، جنوب و غرب) نيروهاي مستقر در ارتفاع 1931 را به‌صورت نعل اسبي در محاصره گرفت و با فشار آتش سنگين و به‌كارگيري سلاح‏هاي نيمه‌سنگين (از جمله ميني‏كاتيوشا و خمپاره و تيربار) قصد تصرف اين ارتفاع و به اسارت در آوردن نيروهاي خودي را داشت كه بر اثر مقاومت برادران سپاه و بسيج - كه با آر.پي.جي. و نارنجك مي‌جنگيدند - اين‌بار نيز عقب زده شد، اما دشمن دست بردار نبود و مرتباً بر فشارهاي خود از هوا و زمين مي‌افزود. در نهايت، گزارش برادر "حاج حاتم" مسئول ستاد تيپ قدس، به سرهنگ صياد شيرازي (بعد از توضيحاتي كه طرفين رد و بدل ‌كردند و شدت فشارهاي وارده در موقعيت كنوني، بازگو شد) حاكي از اين بود: «كليه نيروهاي ارتش در ساعت هشت به‌طور كامل ارتفاع را تخليه كرده و نيروهاي تيپ نيز از ساعت10:30 در حال تخليه مي‌باشند.»
مقارن همين زمان، فرمانده تيپ قدس به نيروهايي كه در اين لحظه فقط روي قلة سنگي ارتفاع سربله (1931) جمع شده‏بودند، دستور مي‌داد كه ضمن تخلية مجروحان و شهيدان، براي عقب‌نشيني از منطقه آماده باشند. هم‏زمان با همين دستور، چهارمين و آخرين پاتك عراق با تدارك تعداد بيش‏تري تانك و ميني‏كاتيوشا، خمپاره120، 81 و 60 - كه با نفوذ به زير قلة 1931 از فاصله خيلي نزديك آتش مي‌ريختند - در شرف انجام بود.
در ساعت يازده، نيروهاي پياده عراق با عمليات بي‌وقفه و از همه طرف، شروع به پيشروي براي تصرف قله 1931 كردند. "رضا شيخي" فرمانده گروهان يك از گردان "كميل" لشكر قدس، آخرين پاتك عراق و عقب‌نشيني از ارتفاع 1931 را چنين شرح ‌داده‏است:


پس از یک‌ روز وقفه در بررسی طرح‌‌های عملیاتی ـ که صرف پیگیری کار مهندسی در مناطق عملیاتی هور و فدک (منطقه عملیاتی فاو) گردید ـ از اوایل امروز بار دیگر مباحث اصلی عملیات آغاز شد. در طول روز مسئولان نیروی زمینی سپاه گفت‌وگو‌های بسیاری کردند و درباره مطالب متعددی ازجمله تأمین شرایط لازم برای اجرای عملیات تبادل‌نظر شد. به‌تدریج مباحث گسترده‌تر و موضوعات جدیدی مطرح شد تا جایی که غلامعلی رشید مسیر بحث را تغییر داد و گفت:
منطقه سيدكان 7/5/1364 ـ پشت جبهه عمليات قادر
«ساعت يازده بود كه ديگر آتشش را خيلي زياد كرد. ميني‌كاتيوشاهاي بيش‏تري را در نزديك ما مستقر كرد. چهار پنج دستگاه تانك ديگر آورد به منطقه و خمپاره 120، 60 و 81 را زير پاي‏مان مستقر كرد. از طرف يال 1672 نگاه كردم حدود دو گروهان تكاور به صورت سازمان داده شده در حال پيشروي بودند. به ساير جاها دقت نداشتم. آن‏ها به صورت نعل اسبي ما را در محاصره گرفته و قصد تكميل كردن اين محاصره را داشتند. به برادر فدا گفتم: "برادر فدا، ديگه كسي نيست، هيچ‌كس نيست؛ ما شش تا نيروييم، بروم بزنم‏شان عقب؟" برادر فدا گفت: "نه ديگه." بعد يك عده تيراندازي مي‌كردند و يك عده مي‌آمدند عقب و به همين ترتيب ارتفاع را ما تخليه كرديم.»
بدين‌ترتيب، در ساعت11:30 صبح به‌نحوي كه شرح آن گذشت، برادران بسيج و سپاه پس از بي‌نتيجه يافتن مقاومت و شهادت بقية نفرات، آخرين هدف تصرف شده (ارتفاع 1931) را تخليه كردند و به عقب بازگشتند.<ref>مأخذ 2، صص 71 و 72.</ref>


«اصلاً بیاییم پیشنهاد بدهیم که امسال در جنوب، عملیات وسیع انجام ندهیم. تا عید 15 عملیات قدس [عملیات محدود] می‌توانیم انجام دهیم و در این فاصله دو الی سه منطقه را از هر نظر آماده کنیم و در سال آینده عملیات بزرگ انجام دهیم. امر غافلگیری برای ما مهم است. با نیرویی که حداکثر تا 70 گردان می‌رسد می‌توانیم در شمال‌غرب عملیاتی نسبتاً خوب انجام دهیم
==  گزارش- 434 ==
امروز صدام‌حسين در جمع هيئتي كه با عنوان "انجمن معلمان كويت" به عراق رفته‌اند، در سخناني به تشريح اهميّت ملي‌گرايي و قوميت عرب و رابطة اين دو با هم، پرداخت و كوشيد هويت و منافع كويت را در اين قالب در دشمني با ايران و ايراني تعريف كند. صدام با تأكيد بر عرب‌گرايي افراطي، كينه‌توزي عليه ايران را محوري در اجراي وظيفة عربيِ كويتي‌ها دانست و آنان را به اخراج ايرانيان تشويق كرد.
به گزارش صوت‌الجماهير، صدام در اين ملاقات گفته‏است:
«من به‌عنوان يك عرب از آنچه كه از شما شنيدم، خوش‏حال هستم و اين انديشة ناب عربي كه ناشي از افتخار به كويت برادر، سرزمين، ملّت و رئيس آن مي‌باشد، با افتخار عربي جدايي‏ناپذير است و اين خود قوميت حقيقتي را بر خلاف آنچه كه برخي از شعوبي‌ها مي‌گفتند قوميت با ملي‌گرايي تضاد دارد، تشكيل مي‌دهد و در عين حال عده‌اي از آن‏ها گفته‌اند قوميت با دين تضاد دارد. قوميت براساس آنچه از زبان شما رانده شد و يا در مطبوعات شما مي‌خوانيم و يا اين كه از زبان برادر "شيخ جابر" و ساير مسئولين مي‌شنويم، آشكار شده كه به معناي ملي‌گرايي عميق است. ملي‌گرايي عميق در ميهن عرب به معناي "قوميت" و قوميت در عمل از ملي‌گرايي عميق سرچشمه مي‌گيرد.
امروز در كويت كسي كه به‌طور مطلق به كويت اعلام وفاداري ‌كند، حتماً بايد به عربيّت آن استناد و تكيه نمايد و كسي كه به‌طور مطلق به كويت اعلام وفاداري نكند، حتماً پي‏آمد آن، حالت غيرعربي خواهد بود و اين امر چه در انديشه و يا خصوصيات ديگر منعكس مي‌شود و چون حالت ضد عربيت نه تنها نژادي است همانند اين كه عربيت حالت نژادي نيست، امكان دارد برخي از اعراب از نظر نژادي به عربيت خيانت كنند ولي در هر حال عربيت صادقانه بايد به اعراب استناد نمايد. علي‏هذا اكنون كه شما پيرامون پرچم ملي‌گرايي در كويت گرد هم مي‌آييد، به عربيت خود افتخار مي‌كنيد. قوميت، شعاري براي توسعه‌طلبي و يا بزرگ‏منشي نه نسبت به ملل و نه نسبت به فرزندان يك امت نيست و راهي براي بي‌بند و باري نمي‌باشد، بلكه راهي براي فداكاري و ايثار است.
چرا اكنون ملّت كويت هدف قرار گرفته‏است؟ به خاطر عربيت آن هدف واقع شده‏است و اين ملّت به خاطر عربيت خود، نيرومند است. بله كويت هدف قرار گرفت چون عربي است و در عين حال كويت نيرومند است چون عمق كويت را كلية اعراب تشكيل مي‌دهند و مساحت عمق كويت به تمامي زواياي سرزمين ميهن عربي كشيده مي‌شود، بنابراين، كويت با عدم توجه به تعداد جمعيت و مساحت آن، نيرومند است.
همان توهماتي كه باعث شد حكام تهران عليه عراق دست به تجاوز بزنند و تصور كنند مي‌توانند عراق را ببلعند، باعث شد تا فكر كنند مي‌توانند ملّت و رئيس و مردم كويت را از خلال انفجارهايي كه عليه امير و يا ملّت كويت در دو قهوه‌خانة عمومي و يا مؤسسات اقتصادي و يا عليه قلم‏زنان شرافت‏مند در كويت انجام مي‌دهند، مورد باج‌خواهي قرار دهند. [...]
هر عرب در هر مكان هنگامي بشنود كه كويت تهديد مي‌شود - و دليلي بر تهديد آن نيست بلكه تهديد آن باطل است - بايد در هر نقطه به منظور دفاع از كويت و به‌عنوان همبستگي با ملّت كويت، به هر نحو از انحاء قيام كند.
ما خواهان شر نبوديم تا عناصر توان خود را در نفوس خود آزمايش كنيم، ولي هنگامي كه شر به ما حمله [مي‏كنند] و عناصر در نفوس و ميدان‌هاي ما بسيج مي‌شوند، شايد اين حالت از حالت‌هاي مطلوب باشد تا تاريخ گواهي دهد كه ما در وجدان‌ها و افكار و نفوس خود زنده هستيم و در مقابله با مهاجمان و تجاوزگران، عنداللزوم مرده نيستيم.
اين فرصتي است براي پاك‏سازي صفوف و صف‌آرايي صحيح.
بدون مجامله مي‌گوييم اين كويت است و كساني كه با كويت هستند و در كنار يك كشور بيگانه نيستند، بايد رفتار اصولي داشته باشند و هنگامي كه چنين رفتاري نكنند، بايد كويت را ترك نمايند چون ما اين مسئله را در عراق اجرا كرديم و گفتيم كسي كه با عراق است، دست خود را بالا ببرد و كسي كه دست بالا نمي‌برد، بايد برود. [...]
كساني كه نه با ميهن و نه با عربيت خود هستند، بايد در جست‏وجوي ميهني ديگر و امتي ديگر باشند. اگر خانه را در خليج و در عراق پاك‏سازي كرديم، نسل‌هاي آينده تا صدها سال آرامش خواهند داشت، ولي اگر دخالت‌ها ميان ميهن‏پرستان و غير ميهن‏پرستان و قوميت‌ها و غير قوميت‌ها را پا برجا بگذاريم، خطر باقي خواهد ماند و سراني كه با يك موج افكنده مي‌شوند، با يك موج ديگر افراشته خواهند شد. [...]
آن‏ها تصور مي‌كردند چند ده هزار از ايرانيان مقيم در عراق و دخالت‌هاي زادة شرايط منفي كه بر عراق گذشته است، مي‌تواند آن‏ها را قادر سازد تا به سرعت عراق را ببلعند تا به سوي سرزمين خليج و جزيره و عموم مشرق عربي سرازير شوند، ولي فراموش كردند كه ملّت عراق به هنگامي كه پي‌ ببرد اوضاع چنين است، به ارادة يك انسان در جبهه و پشت آن مبدل مي‌شود و اين چيزي است كه به وقوع پيوست.
هيچ كس در كويت و يا خارج كويت در اين توهم نباشد كه اگر ديدگاهي نسبت به رژيم حاكم در عراق يا كويت يا غيركويت داشته باشد و با رژيم ايران همكاري و نقشه‌هاي آن و متحدانش را اجرا كند هر چند كه در صدر حكومت باشد، مي‌تواند شرافت‏مندانه زندگي نمايد، بلكه زندگي ذلت بار خواهد داشت و از درون رانده شده و خيانت تا روز قيامت همراه او خواهد بود. [...]
كويت نيرومند است چون برحق، ميهني و عربي مي‌باشد و كساني كه فكر مي‌كنند با اين انفجارها مي‌توانند ملّت كويت را رام سازند، در اشتباه‏اند. همان گونه كه گفتم، فرصتي براي ملّت كويت خواهد بود تا خصوصيات مثبت را ابراز و تا حداكثر تقويت نمايند. شيخ جابر و ملّت كويت، مؤمن و شجاع‏اند، لذا ما معتقد نيستيم كه اين طرح‌ها را بتوان اجرا كرد و يا باعث تضعيف آن‏ها شد.
هر حالتي در ابتدا حتماً مقداري آشفتگي جزئي به وجود مي‌آورد و در ابتداي جنگ و حتي قبل از آغاز جنگ هنگامي كه به عمليات گستردة خراب‏كاري در داخل عراق (قبل از بمباران شهرها از مرزهاي خارجي) دست بردند و حتي دو تن از كادر رهبري ما را مورد حمله قرار دادند (دو عضو رهبري قومي و يك وزير) و اين كار به وسيلة مزدوران‏شان صورت گرفت و در هر جا يك پاسگاه پليس و پاسگاه ارتش را مورد حمله قرار مي‌دادند و مي‌گفتند ما آن‏ها را رام خواهيم كرد. [...]
ما از ميهن‏پرستي و قوميت و همبستگي شما با رژيم خود اطمينان داريم و اين رژيم يك رژيم عربي مخلص است. در اين دوران، يعني دوران تجزيه و تهاجم برخي از قوميت‌ها و رخنه‌گري به درون ما به قصد به ذلت كشيدن و در برگرفتن ما، ميهن پرستي عميق جز به اتكا به ميهن‌پرستي قومي امكان‌پذير نيست تا از اين طريق خود را حمايت و به انشعابات خود نيرو و كارايي مقابله با نقشه‌هاي امپرياليستي را بدهد.
به همين صورت تضادي ميان قوميت و دين وجود ندارد، چون خصوصيات اعراب در قرآن مفهوم و شناخته شده‏است به‌ويژه آن‏كه خداوند متعال در بيش از يك جاي قرآن حتي در بهشت از آن‏ها ياد كرده و حتي فرموده كه زبان اهل بهشت عربي است و ملائكه با زبان عربي سخن مي‌گويند.
از اين‌رو به اين نتيجه مي‌رسيم كه خصوصيت امّت مانع رفتار شرافت‏مندانه و برابر با ساير ملل از امت اسلامي نمي‌باشد، بلكه در اصل خصوصيت ظهور اعراب به‌عنوان يك امت براساس اصولي كه خلفاي راشدين در پيش گرفتند، ايجاب مي‌كند كه اعراب نقش اساسي خود را به‌عنوان برادر مسلمانان در همه جا ايفا كنند.
از خصوصيت خود به‌عنوان يك امت با افغانستان به‌عنوان يك امت و با پاكستان به‌عنوان يك امت و سايرين زير يك چادر بزرگ به نام دين اسلام رفتار مي‌كنيم.
كويت، عراق و مصر و سايرين هر يك خصوصيت ويژة خود دارد، ولي همة ما بايد چادري به وجود آوريم و خصوصيات را در درون اين چادر ايجاد كنيم تا از اين طريق حمايت مطلوب و برخورد صحيح را با فعل مشترك چه در سازندگي و چه مقابله با خطرات دشمنان فراهم كنيم.
سلام ما را به رئيس، ملّت و همة بخش‌ها و مشاغل كويت برسانيد<ref>خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 132 (8/5/1364)، صص 28 تا 32، راديو صوت‌الجماهير، 7/5/1364.</ref>


حاضران در جلسه با این پیشنهاد که پیش‌ازظهر و بدون حضور محسن رضایی مطرح شد، موافقت و هریک به‌نوعی آن را تصدیق ‌کردند. در ادامه بحث مزیت‌هایی برای این طرح پیشنهادی بیان شد:
==  گزارش- 435 ==


1. رعایت غافلگیری.
به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، پادشاهي سعودي بامداد امروز (7/5/1364) با ورود روزانه بيست هواپيماي حامل حجاج ايراني به جده، موافقت كرد. به اين ترتيب همة 150هزار زائر ايراني خانة خدا امسال در مراسم حج شركت خواهند كرد. بنابراين گزارش، مقام‏هاي سعودي قبلاً با ورود روزانه سيزده هواپيماي حامل زائران ايران موافقت داشتند كه با توجه به محدوديت زمان پرواز، امكان سفر تنها يك صد هزار زائر فراهم مي‌شد.
يادآوري مي‌شود به دنبال بازگردانيدن دو هواپيما از پانزده هواپيماي حامل زائران ايراني از سعودي - كه ديروز انجام گرفت - "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي، امروز در اطلاعيه‌اي با محكوم كردن اين اقدام خلاف اسلام دولت سعودي، به مسلمانان جهان هشدار داد: «اين عمل ناروا، آغاز مرحلة جديدي براي لطمه زدن به اسلام و تهديدي جدي نسبت به كعبة عزيز است و ما به هيچ روي در برابر اين ظلم بزرگ آرام نخواهيم نشست.»
نهايتاً، در پي يك سلسله فعاليت‏هاي ديپلماتيك شديد به خصوص اعزام نمايندة حامل پيام رئيس‏جمهور ايران براي شاه سعودي به رياض، در رياض گفته شد كه ملك فهد با دادن تسهيلات كافي به همة زائران ايراني موافقت كرد و اين نابه‏ساماني‌ها نتيجة اهمال و كارشكني‌هاي مأموران جزء سعودي بوده‏است.
و پايان كار اين كه صبح امروز وزرات امورخارجه در خصوص اعزام حجاج ايراني به مكة معظمه اعلام كرد: «به دنبال سفر "محمدحسين لواساني" مديركل سياسي وزارت امور خارجة كشورمان به عربستان و ملاقات وي با ملك‌فهد پادشاه عربستان سعودي در تاريخ پنجم مرداد ماه جاري و تسليم پيام كتبي حجت‌الاسلام والمسلمين خامنه‌اي رئيس‌جمهوري به ايشان، صبح امروز "سعود الفيصل" وزير امورخارجة سعودي، به اطلاع مقامات وزارت امورخارجة جمهوري‌اسلامي ايران رسانيد كه دولت عربستان با اعزام 150هزار نفر زائر ايراني به حج موافقت دارد و در پي اين موافقت، از سوي دولت عربستان اجازة بيست پرواز در روز به هواپيمايي جمهوري‌اسلامي ايران براي اعزام 150هزار زائر ايراني داده شد.»<ref>روزنامة كيهان، 7/5/1364، ص 1.</ref>


2. آماده‌کردن سه منطقه فدک (فاو)، حیدر (روطه ـ قرنه) در هور و شمال منطقه عملیاتی بدر.
==  گزارش- 436 ==


3. آمادگی تجهیزات.
اختلافات پيش آمده در اعزام حجاج ايراني به عربستان سعودي و چگونگي حل اين مناقشه، بازتاب‌هايي را در رسانه‌هاي همگاني به دنبال داشت كه به برخي جنبه‌هاي اين موضوع اشاره دارد.
يك مفسر خبرگزاري فرانسه مراسم حج را يك موضوع تنش‌زا در روابط دو كشور و مانعي در گشايش گفت‏وگوهاي في‌مابين دانست؛ گشايشي كه با سفر اخير سعودالفيصل وزير امور خارجة عربستان به ايران، حاصل شده‏است: «مراسم حج در مكه يك موضوع تشنج‌آفرين در روابط دو كشور است، زيرا نيت رهبران مذهبي ايران مبني‏بر تبديل آن به يك ميدان بزرگ سياسي براي تمامي جهان مسلمان، با قصد مسئولان سعودي دائر بر حفظ جنبة اكيداً مذهبي آن، مغايرت دارد. زائران ايراني مرتباً تظاهراتي ترتيب مي‌دهند و نمايندة آيت‌الله روح‌الله خميني نطق‌هايي كه در آن‏ها اسرائيل، امريكا و شوروي را به شدت مورد حمله قرار مي‌دهد، ايراد مي‌كند. [...] آيت‌الله خميني طي اظهاراتي كه به مناسبت انتصاب خوئيني‌ها در سمت جديد ايراد شد، بار ديگر يادآوري كرد كه بررسي مسائل سياسي مسلمانان در جريان مراسم حج وظيفه‌اي است كه در قرآن نوشته شده. وي همچنين خاطرنشان ساخت كه اين تغيير مسئولان، بر خط‌ مشي ايران تأثيري نخواهد داشت. اين بحران ميان تهران و رياض در حالي به وجود آمده‏است كه با سفر شاه‏زاده سعودالفيصل وزير امورخارجة سعودي در تاريخ 18 ماه مه به ايران - كه اولين سفر وي به اين كشور از زمان انقلاب است‏- شاهد گشايش در گفت‏وگوهاي ميان دو كشور بوده‌ايم.»<ref>مأخذ 9، ص 11، تهران - خبرگزاري فرانسه.</ref>
گزارش ديگري از خبرگزاري فرانسه حاكي است: «راديو تهران بامداد امروز اعلام كرد ايران امروز تصميم گرفت در پي ممانعت عربستان سعودي از فرود دو فروند هواپيماي ايراني در نيمه شب گذشته، كلية پروازهاي حامل حجاج را به سوي اين كشور لغو نمايد. عزيمت نخستين گروه حجاج روز گذشته پس از اين كه بحث شديدي ميان دو كشور در روزهاي اخير درگرفت، انجام شد. تهران رياض را متهم كرد كه يك‌صد و پنجاه‏هزار حاجي را كه قبلاً پيش‌بيني شده‏بود، نمي‌پذيرد و قصد دارد شمار آن‏ها را تنها به يك‏صد هزار تن كاهش دهد. در اين حال، تهران تهديد كرد كه مراسم حج را تحريم خواهد كرد.»<ref>مأخذ 9، ص 10، تهران - خبرگزاري فرانسه.</ref>
از سوي ديگر، در ادامة سير وقايع، خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از راديو تهران گزارش داد: «شاه‏زاده "سعودالفيصل" وزير امورخارجة عربستان، امروز با ورود يك‏صد و پنجاه‏هزار زائر ايراني به عربستان براي برگزاري مراسم مذهبي سالانه در شهرهاي مقدس مسلمين مكه و مدينه، موافقت كرده‏است.»<ref>مأخذ 9، ص 12، يونايتدپرس از آتن.</ref>
نشرية "النشره" چاپ يونان نيز نوشت: «عربستان سعودي از هرگونه اقدام تلافي‌جويانة ايران عليه خود بيم دارد و به منظور كاستن از بحران شديد روابط كشورش با ايران، تلاش‌هايي براي افزايش تعداد حجاج ايراني در سال جاري و عدم ايجاد مزاحمت در حين برپايي تظاهرات از سوي ايرانيان در شهر مكه و مدينه به عمل آورده است.»<ref>ادارة كل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 894 (27/5/1364)، صص 16 تا 18.</ref>


4. امکان فراهم‌آوردن نیروی بیشتر برای جنوب در زمستان آینده.
==  گزارش- 437 ==


5. تکمیل و تثبیت تشکیلات نیروی زمینی سپاه تا سال آینده.
بعد از سپري شدن مراحلي كه قبلاً به آن اشاره شد، سرانجام پروازهاي حجاج بيت‌الله‏الحرام از امروز در مراسمي با حضور "كروبي" نمايندة امام در امور حج، "موسوي خوئيني‌ها" نمايندة قبلي امام در حج و دادستان فعلي كل كشور، "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي و جمعي ديگر از مقام‏هاي كشوري و لشكري در محل ترمينال حجاج به‌طور رسمي آغاز شد.
وزير ارشاد در سخناني اظهار اميدواري كرد كه حج امسال با‌شكوه‌تر از سال‌هاي گذشته برگزار شود. وي گفت: «بحمدالله ملّت ما در طول سال‌هاي پس از انقلاب به بركت خون شهدا و رهبري امام امت، در جهت استقرار اسلام و توحيد حركت كرد و كعبه حج جايگاه واقعي خود را پيدا كرد.» خاتمي افزود: «اگر كعبه راز توحيد است و اگر توحيد پاية عزت مسلمانان است، امروز هيچ كاري در كعبه از ابراز عزت مسلمين و برائت از دشمنان اسلام (بالاتر) نيست و آنچه بايد در حج حكومت كند، سياست خدايي است و امروز سكوت در حج، حاكميت سياست قدرت‌هاي استكباري است و آنچه امروز مردم ما به آن پاي‏بندند، اعمال سياست‌هاي اسلامي است.» وي تأكيد كرد: «شما نمايندة انقلاب و نمايندة اعتراض انقلاب عليه سلطه‌گران جهان‌خوار هستيد؛ شما نمايندة شهيدان انقلاب هستيد و بايد تذكر به اين سمت نمايندگي داشته باشيد و حركت و سلوك شما نمايان‏گر اين مسئوليت‌ها باشد.»
در ادامة مراسم، آقاي كروبي در سخناني گفت: «مسئله حج يكي از مراسم و دستورات و برنامه‌هاي مهم اسلام است و در كنار برنامه‌هاي عبادي و مذهبي و مراسم و مناسك حج، مسلمين موظف و مكلف‏اند كه به مسائل سياسي فكر كنند و براي رفع گرفتاري ساير مسلمين، در اين كنگرة عظيم چاره‌اي بينديشند. حج، عبادت و مراسم و مناسكي نيست كه مردم از سراسر جهان تنها به خانة خدا مشرف شوند و خشك و بي‌محتوي و بدون توجه به مشكلات مسلمين در بعد سياسي حج مراسم را انجام دهند و غافل از مسائل اسلام و مصيبت‌ها و مشكلات مسلمين باشند.» وي در مورد سير حركت سياسي حج پس از انقلاب اسلامي و تداوم آن تا كوتاه شدن سلطة شرق و غرب به‌ويژه شيطان بزرگ "امريكا"، افزود: «بحمدالله پس از انقلاب حركت سياسي امت حزب‌الله و مردم مسلمان ايران به رهبري امام امت و نمايندگان حضرت امام در حج و بعثه و به‌خصوص با برنامه‌‌ريزي‌هاي اساسي و اصولي جناب حجت‌الاسلام موسوي خوئيني‌ها تحولي در مسئله حج و بعثه و برنامه‌هاي امت اسلامي ايران در ارتباط با ساير مسلمين جهان به وجود آمد و به حول و قوة الهي اين حركت استمرار و تداوم خواهد داشت تا روزي كه سلطه‌هاي شرق و غرب از سر مسلمين جهان برداشته شود. بنابراين، دشمنان قسم‌خوردة اسلام بدانند تا روزي كه حج است و اين مراسم است و تا روزي كه نيروهاي اسلامي و ياران امام قدرت داشته باشند، مراسم عظيم حج با برنامه‌هاي سياسي و برائت از مشركين و تنفر و انزجار از قدرت‌هاي سلطه‌گر همراه خواهد بود و ان‌شاء‌الله در آينده شاهد تظاهرات چند ميليوني در حج باشيم و در اين تظاهرات نوك حملة ما متوجه شيطان بزرگ امريكا و قدرت‌هاي بزرگي است كه به سرزمين‌هاي مسلمين حمله كردند و آن‏ها را اشغال نمودند.»
كروبي سپس خواستار بسيج مسلمانان در اين راه‏پيمايي و هماهنگي آنان با زائران ايراني شد: «پس، از مسلمين و زائران خانة خدا مي‌خواهيم با ملّت ايران هماهنگ باشند و در تظاهرات عليه مستكبران كه عزت اسلام است، شركت كنند و به حول و قوة الهي حج امسال با آرامش و با قاطعيت هرچه تمام‌تر برگزار خواهد شد.» وي همچنين با تأكيد بر اين‌كه در ميان زائران خانة خدا چهل‏هزار تن از خانواده‌هاي معظم شهدا، اسيران و مفقودان حضور دارند، از همة كاركنان امور حج خواست كه شخصيت زائران را رعايت كنند.»<ref>روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 2.</ref>


در مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو نیز دلایل زیر برشمرده شد:
==  گزارش- 438 ==


1. رعایت غافلگیری ناممکن است.
مجله "الدستور" چاپ لندن، از جناح‏بندي مقام‏هاي امريكايي دربارة نحوة برخورد با ايران گزارشي درج كرده‏است. اين مجله - كه وابسته به عراق است و شديداً و به‌طور آشكار براي اين كشور تبليغ مي‌كند - نوشته كه گزارش خود را براساس نظر مقام‏هاي امريكايي در مورد چگونگي برخورد با ايران - كه به رسانه‌هاي امريكا درز كرده - تنظيم كرده‏است. جناح‏بندي مقام‏هاي امريكايي به اين قرار است كه گروهي به سركردگي "جورج شولتز" خواهان برخورد فيزيكي قاطع و شديد با ايران هستند و گروهي ديگر برخورد ملايم را توصيه مي‌كنند كه مك‌فارلين مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور، در رأس اين گروه قرار دارد؛ اينان پرداختن به موضوع شوروي را مهم‌تر مي‌دانند.
در گزارش الدستور آمده‏است: «در وزارت خارجه و ادارة امنيت ملي كاخ سفيد افرادي معتقدند كه امريكا بايد به اهانت‌هاي [امام] خميني نسبت به امريكا پاسخ دهد و در جهت خدشه‌دار ساختن وجهه و مصالح جمهوري‌اسلامي در سطح دنيا گامي بردارد. در رأس اين گروه "جورج شولتز" وزير خارجة ريگان قرار دارد.
ولي اختلاف‌نظرهايي بين اعضاي اين گروه پيرامون كيفيت پاسخ‌گويي به رژيم ايران وجود دارد. در نظر برخي از آن‏ها رژيم [امام] خميني حكومت فاشيستي جديدي است كه بايد با همكاري مستقيم گروه‌هاي مخالف، طومار آن را در هم پيچد و در صورت امكان مواضع و اهداف مهم در آن، نظير جزيرة خارك، منطقة "جماران" محل سكونت آيت‌الله خميني، برخي از بنادر ايران و ايستگاه راديو تلويزيون اين كشور را مورد هدف قرار داد. در حالي كه برخي اين عقيده را دارند كه سركوب رژيم [امام] خميني به سبب احتمال مداخلة اتحاد شوروي در ايران، به نفع امريكا نخواهد بود. و بالاخره عده‌اي ديگر معتقدند كه محاصرة بنادر ايران و انهدام مراكز تروريستي در لبنان و حمايت از برخي گروه‌هاي مخالف، مشكلاتي براي حكومت تهران به وجود خواهد آورد كه هرگز نخواهد توانست با آن مقابله نمايد و در نهايت، اين رژيم با ظهور يك انقلاب مردمي كه ممكن است امريكا در آن نقشي اساسي ايفا نمايد، روبه‏رو خواهد شد.
در مقابل اين گروه، گروه ديگري به سركردگي "رابرت مك‌فارلين" مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور امريكا، قرار دارد. اين گروه كه اكثريت اعضاي آن را فارغ‏التحصيلان دانشگاه "پرينستون" تشكيل مي‌دهند، معتقدند كه دولت ايران علي‌رغم دشمني ظاهري‏اش با امريكا، مصالح و خواسته‌هاي اين كشور را خواه از طريق دشمني خود با اتحاد شوروي و خواه ايجاد مشكلاتي براي كشورهاي حوزة خليج [فارس] برآورده مي‌سازد. اعضاي اين گروه بر ضرورت اعمال سياست فشار رواني در قبال [امام] خميني تأكيد دارند. برخي از سازمان‌ها و مؤسسات دولت امريكا، تماس‌هاي سري با رژيم‌ ايران برقرار مي‌سازند و اين امر زمينة خريد برخي سلاح‌ها و تجهيزات خواه از بازارهاي امريكا و يا اسرائيل را براي ايران فراهم ساخته‏است.
افرادي نيز هستند كه به تماشاي اين مناظر ميل ندارند، به همين لحاظ برخي از اين مسئولان به كشف عمليات قاچاق سلاح‌هاي امريكايي به ايران مي‌پردازند. همان طوري كه در هفتة گذشته مشاهده كرديم، ادارة گمرك امريكا از بارگيري سلاح‌هايي از جمله رادارهاي هواپيمايي از نوع اف - 14 كه ايران در اختيار دارد، جلوگيري به عمل آورد.»<ref>مأخذ 14.</ref>


2. شرایطی که فرماندهان برای اجرای عملیات مشخص کرده‌اند، تأمین نشده است.
==  گزارش- 439 ==


3. زمان کافی برای آماده‌کردن زمین ازجنبه مهندسی دراختیار نیست.
"ريگان" رئيس‌جمهوري امريكا، در يك گفت‏وگوي مفصل با نشرية " الحوادث"، موضوعات متعددي را مورد بررسي قرار داد. وي در اين مصاحبه تلويحاً پيش شرايطي را براي بهبود روابط امريكا و ايران اعلام كرد، از جمله: "ضرورت پايان دادن به جنگ، پايان دادن به تأييد تروريسم و پذيرش ضوابط و مسئوليت به‌عنوان يك واحد سياسي بين‌المللي در كنار ساير واحدها." ريگان گفت: «از وضع كنوني در كشورهاي حوزة خليج‌فارس ناراضي و ناخرسند هستم. علاوه بر اين، مادامي‌ كه جنگ ايران و عراق ادامه داشته‏باشد و مادامي‌ كه ايران سياست تروريسم را تأييد نمايد و از ايفاي نقش مسئولانة خود به‌عنوان عضوي از خانوادة بين‌المللي خودداري نمايد، امنيت و حاكميت كشورهاي حوزة خليج‌فارس مورد تهديد قرار دارد.»
وي همچنين گفت: «براي همگان روشن است كه ايالات متحده داراي منافع حياتي در تأمين آزادي كشتي‌راني در آب‌هاي خليج‌[فارس] و آرامش اوضاع در اين منطقه از جهان مي‌باشد. ما در گذشته با دوستان خود در منطقه مانند پادشاهي سعودي و ديگر كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس پيرامون برآوردن نيازهاي دفاع مشروع آن‏ها و تشويق تلاش‌هاي مشترك آنان در جهت تضمين امنيت، همكاري نموديم و خوش‏حاليم كه مي‌بينيم اين كشورها با استفاده از منابع مالي و حاكميت مطلق و وحدت اراضي جغرافيايي خود، توانسته‌اند به بهترين وجه از خود دفاع نمايند و هر تجاوزي را سركوب كنند، با اين وجود اين كافي نيست ما به‌طور اصولي با كشورهاي حوزة خليج‌فارس توافق داريم كه تنها راه پايان بخشيدن به جنگ عراق - ايران، مذاكرات مسالمت‌آميز است.»<ref>مأخذ 10، ص 20.</ref>


4. نیروی موردنیاز تأمین نشده است.
==  گزارش- 440 ==


5. هماهنگی در فعالیت‌هایی که برای تأمین امکانات می‌شود وجود ندارد.
به گزارش واحد مركزي خبر، نشرية "العالم" چاپ لندن، نوشته است: «دو تن از نمايندگان مجلس سناي امريكا با ارائه طرحي خواستار تروريست خواندن رژيم حاكم بر عراق شدند، ولي با پا درمياني مستقيم ريگان و وزير خارجه‌اش شولتز، اين طرح پس گرفته شد. وزارت خارجة امريكا با يادآوري اين‌كه ارائه چنين طرحي ممكن است به روابط روبه‌رشد سياسي و اقتصادي موجود ميان واشنگتن و بغداد لطمه بزند، ارائه كنندگان طرح را وادار به پس گرفتن آن نموده‏است.
منابع آگاه خاطرنشان ساختند اقداماتي در اين زمينه از سوي وزارت خارجة امريكا و سرمايه‌داران امريكايي و نيز سفارت عراق در واشنگتن صورت گرفته كه اين اقدامات در مسكوت گذاردن طرح فوق، مؤثر بوده‏است.»<ref>روزنامة جمهوري‌اسلامي، 7/5/1364، واحد مركزي خبر، نشرية "العالم"، چاپ لندن.</ref>


6. اجرای تک پشتیبانی در جزیره مینو میسر نیست.
==  گزارش- 441 ==


درمجموع هرچه مباحث عمیق‌تر می‌شد، انگیزه اصلی و دلیل انتخاب منطقه عملیاتی فاو با ابهام بیشتر مواجه و حتی گفته می‌شد که منطقه فاو براثر فشارهای سیاسی برای عملیات انتخاب شده است.
خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از طرابلس گزارش داد كه هيئت اعزامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به سرپرستي دكتر "جعفري" رئيس كميتة اجرايي اين مجلس، عصر امروز وارد طرابلس شد و مورد استقبال جانشين دبير كميتة روابط خارجي ليبي؛ رئيس مركز جهاني مبارزه با امپرياليزم، صهيونيسم، ارتجاع و نيز تني چند از مقام‏هاي كنگرة خلق عرب و نيز حجت‌الاسلام "خوانساري" سفير جمهوري‌اسلامي ايران در ليبي، قرارگرفت. سخن‌گوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق روز شنبه (5/5/1364) در مورد انگيزة سفر هيئتي بلندپايه اين مجلس به ليبي، گفته‏است: «با توجه به اوضاع آشفته و متزلزل عراق، هئيتي بلندپايه با برخي رهبران عرب از جمله رهبران ليبي ملاقات خواهد كرد تا آنان را در جريان اوضاع نابه‏سامان عراق و واقعيت قدرت نيروهاي مجاهد عراقي قرار دهد و سياست مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را در ابعاد سياسي و نظامي براي آنان تشريح كند.»
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در فرودگاه، جانشين دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي با ابلاغ درودهاي رهبري جماهيري ليبي به هيئت مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، گفته‏است: «بي‌شك رژيم استبدادي و فاشيستي حاكم بر عراق در آينده‌اي نزديك سرنگون و ملّت مسلمان و ستم‏ديدة عراق آزاد خواهند شد.»<ref>مأخذ 15، ص1.</ref>

ضميمة گزارش 433: آخرين پاتك دشمن در عمليات قادر2
شرح آخرين پاتك عراق در اين محور از زبان "احمد منصوري" (فرمانده گروهان3 از گردان كميل) قابل توجه است:
«نيروي زيادي نمانده بود؛ تمام بچه‌ها به‌خاطر فشار فوق‌العاده‌اي كه با خمپاره و تيربار و هلي‌كوپتر و ساير آتش‌ها به آنان وارد شده‏بود، در پايگاه اول تجمع كرده‏بودند كه ناگهان عراق با تدارك آتش خيلي بيش‏تري، از غرب، جنوب و شرق يعني از پشت سر نيروها بين يال 1931 و يال 1672 شروع به پاتك كرد. عراق سعي داشت با سرازير شدن به طرف شمال يال، ما را در محاصرة كامل بگيرد. بچه‌ها مشغول دفاع شدند و من چون اول درگيري زخمي شده‏بودم، پشت سنگي نشستم و با پيغام‌هايي كه توسط برادران به نيروها مي‌دادم، آن‏ها را هدايت مي‌كردم كه ناگهان صداي هلهله كشيدن و عربي صحبت كردن نيروهاي عراقي را شنيدم و با توجه به اين، فكر كردم اگر بمانيم، همة بچه‌ها را اسير مي‌كنند. به نيروها گفتم از تنها روزنه‌اي كه در شمال پايگاه اول مانده‏بود، به عقب بروند و خودم نيز به كمك ساير برادران - كه زير بغل مرا گرفته‏بودند - از پايگاه خارج شديم و از جاده‌اي كه شب جهت تك آمده‏بوديم، شروع به عقب‌نشيني كرديم.»<ref>مأخذ 1، ص 65.</ref>


درنهایت رحیم‌ صفوی، غلامعلی ‌رشید، عزیز جعفری، احمد ‌غلامپور و... برای دادن پیشنهادهای جدید و مخالفت با اجرای عملیات در منطقه فاو به نتیجه قطعی رسیدند و قرار شد در جلسه‌ای با فرمانده کل سپاه دراین‌باره به بحث بپردازند.<ref>سند شماره 0634/گ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: انتخاب منطقه عملیاتی فدک (فاو)، گزارش راوی قرارگاه خاتم، در عملیات والفجر8، داوود رنجبر، صص 92 ـ 91.</ref>


== 2 ==
[[رده:2]]
در ادامه بحث درباره طراحی عملیات در منطقه فاو، بعدازظهر امروز جلسه‌ای با حضور محسن رضایی فرمانده کل سپاه پاسداران، و برادرانی که در جلسه صبح حضور داشتند. در قرارگاه مرکزی سپاه پاسداران تشکیل شد. نخست رحیم صفوی شروع به صحبت کرد:


برادران حاضر در این جلسه از ابتدای جنگ، در جنگ بوده‌اند و فلسفه وجودی‌شان در جنگ یک فلسفه محکم زیربنایی و عقیدتی است و براساس پایبندی به مقام ولایت آمدند در جنگ و با اعتقاد به اینکه این جنگ، جنگ بین حق و باطل است و جبهه حسینی‌ها علیه یزید‌ی‌هاست و اینکه هر زمانی هم که امام تکلیف کند، حاضر به ریختن خونشان به پای درخت ایمان و عقیده‌شان هستند... .


... برادران با یک دید واقع‌بینانه می‌خواهند روی مسئله جنگ فکر و کار کنند. ما دید واقع‌بینانه را از این نظر می‌گوییم که اگر به یک چیزهایی که می‌دانیم آماده نمی‌شود و در زمان لازم امکان فراهم‌شدن آن نیست توجه نکنیم، این یک دید غیرواقع‌بینانه است. من اساس تردید را عدم واقع‌بینی مسائل می‌دانم؛ اگر کسی واقع‌بینانه وارد یک صحنه و یک عملی بشود، در او هیچ تردیدی نیست.


ما از عملیات‌های رمضان تا والفجرها و حتی خیبر و بدر به این نتیجه قطعی رسیده‌ایم که با مقدورات و امکانات موجود نمی‌توانیم عملیات گسترده‌ای داشته باشیم. البته عملیات گسترده در توان جمهوری اسلامی هست ولی در توان سپاه پاسداران نیست. الآن هیچ‌کدام از شرایط اجرای عملیات حاصل نیست. شما از شرایط اجرای عملیات را "حفظ غافلگیری" اعلام کرده‌اید. خوب ما چشممان را ببندیم و بگوییم دشمن نفهمیده؟ این‌همه اقدامات مهندسی شده، این‌همه جاسوس‌های دشمن در منطقه‌ هست. شما گفته بودید که از شرایط اجرای عملیات این است که "ما 150 گردان نیرو" داشته باشیم. فرماندهان مناطق ما می‌گویند که این نیرو فراهم نمی‌شود. شورای عالی سپاه می‌گوید این نیرو حاصل نمی‌شود و از 76 هزار بسیجی که باید داشته باشیم الآن حدود 26 هزار نفر موجود داریم، یعنی یک‌سوم؛ این دوسوم نیروی دیگری که به‌صورت بسیجی باید بیاید، با این مسائلی که الآن هست و باتوجه‌به زمان و آموزش و... نمی‌آیند. ما می‌گوییم وقتی نیرو آمد 55 الی 60 روز وقت لازم است تا برای عملیات آماده بشوند.
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/07 </big> ==


می‌گوییم مهمات‌ در وضع بسیار بدی است، ما حدود یک‌چهارم، یک‌پنجم، مهمات لازم را داریم و این چیزی نیست که در یک‌ ماه یا دو ماه آینده دست ما برسد. آمار برخی از اقلام مهمات یک‌دهم و یک‌ششم تعداد لازم است. ما اگر بخواهیم اینها را نادیده بگیریم که همان عملیات بدر می‌شود. آن مقدار تجهیزات موردنیاز که برآورد شده برای عملیات، برخی تا شش ماه و یک سال دیگر قابل‌تهیه‌شدن نیست. ...
{{پانویس}}


برای این عملیات‌ها ما قرارگاه‌ها و لشکرهایمان هنوز هیچ شکلی نگرفته است.
<references/>


مسئله‌مان الآن عملیات گسترده آینده است؛ بیشتر فرماندهان از آقای مرتضی قربانی و احمد کاظمی تا دیگر برادران به ما اعتراض می‌کنند که اینجا نمی‌توانیم عمل کنیم.


از شرایط دیگر برای عملیات این بود که در جزیره مینو تک پشتیبانی انجام بگیرد که 50 درصد موفقیت در این است؛ این شرط هم آماده نیست.


حاصل‌نشدن این شرایط، برابر است با شکست و این شکست هم دیگر شکست بدر و خیبر نیست، شکستی است که هم فرماندهان ما روحیه‌شان خرد و شکسته می‌شود و هم نسبت به رده‌های بالاتر اصلاً بی‌اعتقاد می‌شوند. الآن بسیجی‌های کاظمی [لشکر8 نجف] به فرمانده‌شان ایرادی ندارند، به مسئولین جنگ و مملکت اعتراض دارند. می‌گویند اینها چه مسئولینی هستندکه نمی‌آیند ببینند چه شده؟ در عملیات قادر چه گذشته؟ یعنی یک اعتراض عمومی را خواهیم داشت، الآن فرمانده لشکرها به قرارگاه‌ها بی‌اعتمادند، این بی‌اعتمادی اوج می‌گیرد.[[پرونده:Rahim-safavi-1.jpg|بندانگشتی|رحيم صفوي فرمانده نيروي زميني سپاه، اجراي عمليات محدود در سال 1364 و آمادگي براي عمليات گسترده در سال 1365 را پيشنهاد مي‌كند.]]رحیم صفوی در ادامه، پیشنهاد خود و دیگر مسئولان نیروی زمینی سپاه را چنین مطرح می‌کند:


«با این نیرو‌هایی که دارند می‌آیند، تا اوایل سال آینده 10 الی 15 عملیات محدود و موفق انجام بدهیم و هم‌زمان با این عملیات‌ها، خودمان را آماده کنیم و برای اوایل سال آینده در منطقه شمال‌غرب بجنگیم و هم‌زمان با آنها منطقه فدک و منطقه حیدر و حتی منطقه بالاتر را یعنی شمال منطقه عملیات بدر را آماده کنیم. یعنی تمام کارهایش آماده بشود و در این سه منطقه بعد از عملیات‌های شمال‌غرب عملیات کنیم. عملیات‌های شمال‌غرب را با نیرویی به‌اندازه 60 تا 70 گردان عمل کنیم، ولی عملیات‌های جنوب را که ارزش و اهمیتش کاملاً روشن است احتیاج به غافلگیری، آماده‌کردن منطقه و آمادگی تجهیزات، وسایل و امکانات دارد، آماده بشوند تا عملیات را جلو ببریم. ما شرایط خودمان را با [عملیات‌های] خیبر و بدر بسنجیم، اگر موفقیتی نمی‌بینیم دست به عملی نزنیم که باعث ناراحتی بشود. برویم محکم به مسئولین بگوییم ما عملیات‌های محدود را ادامه می‌دهیم تا چندین ماه دیگر، بعد هم در شمال‌غرب می‌جنگیم و بعد از آن در جنوب.»<ref>همان، صص 94 ـ 92.</ref>[[پرونده:Mohsen-rezaii-1.jpg|بندانگشتی|فرمانده كل سپاه محسن رضايي، در جلسه قرارگاه مركزي سپاه با اشاره به اهميت اجراي عمليات آتي (فاو)، اين جلسه را تلخ‌ترين جلسه در طول دوران فرماندهي‌اش ناميد.]]پس از سخنان رحیم صفوی، محسن رضایی درحالی‌که ناراحتی در چهره‌اش نمایان بود، پس از چند دقیقه تأمل شروع به صحبت کرد که بخش‌هایی از آن چنین است: «متأسفانه این جلسه برای ما تلخ‌ترین جلسه‌ای است که در تاریخ عمر جنگ دارم. تازه می‌فهمم که عمق ترمزی که الآن در آن پایین و عمق سدی که در بالای ما ایجاد شده، از پایین داریم ترمز می‌کنیم و از بالا یک سدی شده هم آن سد و هم ترمز شما، درست آن بن‌بستی که در جنگ پیدا شده، الآن پیدا کرده است. شما در بدر آمدید گفتید که بیاییم عملیات شماره 2 را، اول انجام بدهیم، گفتیم برادران این حرف را نزنید اگر یک ماه به شما فرصت دادیم، رفتید روی عملیات شماره 2 کار کردید، شاید وسط کار دوباره گفتید که نباید انجام بدهیم... چقدر استدلال شما یا برادرمان رشید آوردید که چرا نباید عملیات شماره 2 را انجام بدهیم؟... الآن تنها راه ما "فاو" است، فاو مهم است. حالا می‌گوییم فاو، اول می‌گویید القرنه بعد از القرنه می‌آیید می‌گویید نخیر، شمال‌غرب. خدا وکیلی همه‌تان می‌توانید بزنید روی قرآن که اگر یک ‌ماه دیگر رفتید روی شمال‌غرب فکر کردید، دوباره نیایید بگویید که نمی‌شود و... زمان دارد می‌گذرد و این دو ضعف که ضعف اساسی است و مبنای ترمز را تشکیل داده از پایین داریم ترمز می‌کنیم، از بالا هم که سد راه رشد توان رزمی و رشد قوه رزمی پیدا شده، حالا این وسط چه باید کرد؟ ما باید بفهمیم می‌خواهیم بجنگیم ولو با 2 نفر، حتی با یک‌گروهان می‌شود جنگید و می‌شود از دشمن تلفات گرفت. با 2 نفر هم می‌شود جنگید. ضعف سومی که هست این است که شما می‌گویید که توان جمهوری اسلامی می‌رسد، توان جمهوری اسلامی می‌رسد یعنی ضعف سوم. این ترمز و آن سد، جنگ را به بن‌بست رساندند، کی می‌گوید توان جمهوری اسلامی می‌رسد جمهوری اسلامی معجونی است از دستاورد انقلاب و رژیم سابق که دست ما مانده، شما صحبت از یک توان بالقوه‌ای می‌کنید که می‌گویید ما می‌توانیم این را به فعل در بیاوریم... مگر توان یک چیز ساده‌ای است، فهم توان پنج سال وقت می‌خواهد شما تا پنج سال دیگر نمی‌توانید بفهمانید. الآن 100 تا کمپرسی در جنگ می‌خواهید. همین الآن اگر بگویید 100 تا کمپرسی، می‌گویند ببینید اینها بهانه آوردند که می‌خواهند نجنگند که 100 کمپرسی را گفتند. چه کسی این را می‌گوید، جز افراد بالای شما این را می‌گویند، چرا؟ با شما لج دارند؟ اینها غیرانقلابی‌اند؟ نه، طبیعی است، ما هم به‌جای آنها بودیم همین حرف را می‌زدیم، برای اینکه در جنگ نیستند ما چه انتظاری داریم؟ چهار سال است خواستیم اینها را در جنگ بیاوریم، اما ورود ناقص اینها در جنگ کار را بدتر کرد. پس این توانی که از جمهوری اسلامی می‌گویید، شما خودتان را دارید بازی می‌دهید، یک ذهنیتی را درست می‌کنید که عذاب وجدانتان را حل کنید بعد آن را می‌گویید نه ما اگر این حرف را می‌زنیم خوب دلیل داریم. می‌گویید توان جمهوری اسلامی باید بیاید جلو، کدام توان؟ کدام کار؟ پس این هم ضعف سوم شما. جمهوری اسلامی یعنی در کل دولت 100 نفر آدم، تازه این 100 نفر که حزب‌اللهی و انقلابی هستند نمی‌دانند جنگ چیست چهار سال و پنج سال دیگر می‌فهمند. باوجوداین باید پیش برویم، پس این توان که می‌گویید، این است. من یک‌مرتبه نسبت به برخورد شما غافلگیر شدم، فکر نمی‌کردم، حالا بعد فکر می‌کنم که چه ضعف‌های دیگری ما داریم باید این ضعف‌ها را در‌آوریم و آنها را حل کنیم. ...» سخنان رحیم صفوی و محسن رضایی در این جلسه آغازی بود برای ادامه بحث: رحیم صفوی: ما می‌گوییم با این توان، نه می‌شود در القرنه بجنگیم و نه در فاو. حال شما هی می‌خواهید فشار بیاورید... اگر شما می‌فرمایید که متناسب با توانمان منطقه تعیین کنیم، الآن این منطقه تناسبی با توانمان ندارد، اگر برویم شکست می‌خوریم. سپاه با این توان قادر به اجرای عملیات گسترده نیست، باید توان بالاتری به دست بیاورد تا بتواند بجنگد. محسن رضایی: این کلی است، این را چه کسی از شما قبول می‌کند؟ شما با استدلال ثابت کنید که اینجا چند گردان می‌خواهد و چند گردان تابه‌حال رسیده. این بحث‌های نارس شما، کار شما را سد کرده و وقتی که این کار سد بشود معلوم است که نمی‌توانید آماده بشوید». در ادامه جلسه یکی دیگر از مسئولان نیروی زمینی سپاه، وارد بحث می‌شود. غلامعلی رشید: ما این‌را به‌وضوح می‌بینیم که اگر 50، 60 گردان نیروی بسیجی بدون امکانات و تجهیزات لازم فراهم شود، دستور عملیات صادر می‌شود؛ چشم‌پوشی می‌شود از غافلگیری؛ چشم‌پوشی می‌شود از برآورد مهمات و... ما می‌گوییم ما یک تاجر ورشکسته هستیم، نمی‌توانیم یک معامله بزرگ انجام دهیم. این خیالی است که ما قبلاً می‌کردیم. ما در فتح‌المبین یک تاجر خوب بودیم، می‌توانستیم معامله کنیم. الآن دیگر قادر نیستیم آن معامله بزرگ را بکنیم. ما می‌گوییم با یک‌ نفر هم می‌شود جنگید، اما یک‌ نفر وقتی بجنگد، سه نفر عراقی را بکشد و خودش هم شهید بشود، این پیروزی است، اما مجموعه عملیات‌های بدر و خیبر می‌شود شکست؛ پیروزی نیست. قضیه عاشورا پیروزی است، 72 نفر بودند به 30 هزار نفر. می‌شود جنگید، اما تا یک‌ ماه دیگر این 50، 60 گردان می‌شود قوی‌ترین عامل فشار. رضایی: صحیح است که شما می‌خواهید از من اعتراف بگیرید که اگر همه توان فراهم نشد نجنگید؟ کجای مردانگی این‌طور است؟ غلامعلی رشید: ما نسبت به فرماندهی خودمان اعتمادمان کم نشده، تردید نداریم. ما عقل شما و علم و تدبیر شما را عالی‌ترین تدبیر برای خودمان می‌شناسیم. ما بی‌اعتمادیم به اینکه امکانات نمی‌رسد، این تردید در بچه‌ها به وجود می‌آورد. یکی از علت تردیدها این است که بی‌اعتمادند به امکانات، بی‌اعتمادند به این نیرویی که باید فراهم شود، ... و دیدند هم این فراهم نشده و نیرو می‌آید پای‌کار و بعد می‌گویند عمل کنید و عمل هم کردند. ما می‌گوییم جلوگیری کنیم از این‌کار. ما اگر هم یک مقدار پارسال منطقه 2 را پیشنهاد می‌دادیم، می‌دیدیم که آن‌موقع پذیرای این نیست که بگوییم عملیات گسترده، در جنوب نمی‌توانیم انجام دهیم. ولی الآن به این نتیجه رسیدیم که واقعیات را ببینیم. در این جنوب هدف‌های بسیار ارزشمندی هست که زیر زبان همه مزه می‌کند. تا گفتیم فاو، گفتند: به‌به، چه چیز خوبی است و... اینجا هدف‌هایش ارزشمند است و امکانات و نیرو می‌خواهد و ما سه سال است که در اینجا تلاش می‌کنیم، نتوانستیم یک گام قوی برداریم، ما به‌عنوان یک پیشنهاد می‌گوییم که: تا پایان سال عملیات محدود انجام دهیم، 15تا عملیات محدود انجام می‌دهیم، بعد برویم شمال‌غرب؛ آنجا می‌شود با 50، 60 گردان جنگ کرد، بعد به جنوب برگردیم. در این فاصله کار مهندسی بکنیم که بشود غافلگیری را رعایت کرد. الآن تمام یگان‌های ما در سرزمین جنوب هستند. غافلگیری از بین رفته است، دیگر معنی و مفهوم ندارد. کار مهندسی که ما می‌کنیم فردایش می‌خواهیم عمل کنیم. شما کار مهندسی جزیره آبادان را انجام دهید و یک ‌سال بعد عملیات کنید. این معنای دیگری پیدا می‌کند. غافلگیری، آب حیات ماست.


<references />
</div>
 
 
 
 
{{#css:/bootstrap.css}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۲

روزشمار جنگ سال 1364
1364.05.07
نام‌های دیگر هفت مرداد
تاریخ شمسی 1364.05.07
تاریخ میلادی 29 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 10 ذیقعده 1405



گزارش- 433

دومين مرحلة عمليات در منطقه سيدكان با نام "قادر2" از شب گذشته، براي تصرف ارتفاعات سربله و سرهويز، آغاز شده‏است. طبق طرح، تيپ قدس (از سپاه) بايد اين دو ارتفاع را تصرف كند و يگان‏هايي از ارتش مأموريت تحكيم و تثبيت منطقة تصرف شده را به عهده ‏دارند. همچنين يك عمليات ايذايي و انهدامي را نيز در ارتفاعات سراسپندار بايد يگان‌هاي ارتشي انجام دهند و پس از انهدام نيرو به خط سابق مراجعه كنند. منطقة عملياتي به دو محور راست (سرهويز) و چپ (سربله) تقسيم شده‏است. در سربله دو ارتفاع 1931 و 1672 و در سرهويز دو ارتفاع 1976 و 1936 هر يك اهداف جداگانه‌اي هستند كه در سرهويز ارتفاع 1936 و در سربله ارتفاع 1931 هدف اصلي تعيين شده‏است.[۱] در محور راست، نيروهايي از تيپ قدس 24 ساعت قبل از شروع عمليات (دو شب قبل) شبانه‌ به شياري در پشت ارتفاعات سرخيات و سرهويز (زير ارتفاع سرسگر) منتقل گرديدند تا پس از استراحت، در شب عمليات وارد عمل شوند. اينان غروب و اوايل شب گذشته نزديك ارتفاع "سرسگر" مستقر شدند، سپس حدود ساعت23 به طرف هدف - كه در يك مسير سرازيري و حدود يك ساعت راه بود - حركت كردند و حدود ساعت24 به پاي هدف اول يعني ارتفاع 1976 (مقدمة هدف اصلي محور سرهويز) رسيدند. در اين موقع نيروها توقف كردند و به وسيلة بي‏سيم پرسيدند كه "تك را شروع كنيم يا خير؟" به آن‏ها گفته شد صبر كنيد تا با هماهنگي و هم‌زمان با محور چپ، عمليات انجام شود. در محور چپ (سربله) نيز هرچند بر اساس زمان‌بندي چند ساعت پيش از عمليات، فرماندهان گروهان‌ها از ارتفاع سرخيات به‌صورت جز‌به‌جز توجيه شدند و نيروها پس از صرف شام و خواندن نماز حركت كردند، اما به سبب برخي ناهماهنگي‌ها در حركت نيروهاي محور راست، در حركت اين نيروها نيز وقفه‌ها و اشكال‌هايي پيش آمد. تا ساعت50 :2 بامداد (7/5/1364) هنوز هيچ يك از گروهان‌هاي محور چپ براي اجراي عمليات اعلام آمادگي نكرده‏بودند اما در اين ساعت بانگ تكبير رزمندگان اين محور همراه با صداي رگبار گلوله از طرف ارتفاع سربله به گوش رسيد و در كل منطقة عملياتي طنين انداخت، بنابراين با اعلام رمز، دستور حمله صادر شد و هجوم به اهداف عملياتي و مواضع و ارتفاعات آغاز گرديد.[۲] در محور راست (سرهويز)، هدف اوليه (ارتفاع 1976) تصرف شد ولي بخشي از هدف اصلي (1936) به‌دليل هشياري دشمن (هنگام سقوط 1976) و وجود سنگرهاي دوشكا و كانال و خاكريز مناسب، سقوط نكرد و نيروها با جمع‌آوري شماري از شهدا و مجروحان در ساعت6 صبح به ارتفاع 1976 بازگشتند. از اين ساعت دشمن آتشي سنگين روي مواضع خودي در سرهويز اجرا كرد. تا قبل از ساعت7 صبح پاتك سنگين دشمن با استفاده از آتش توپخانه و هلي‌كوپتر - كه عقبة مواضع خودي را مي‌بست - شروع شد و نهايتاً نيروهاي خودي با از دست دادن توان در حالي كه دشمن مرتباً تقويت مي‌شد، امكان مقاومت را از دست دادند و تا ساعت9:30 تمام قسمت‌هاي سرهويز را تخليه كردند و دشمن مجدداً آن را اشغال كرد.[۳] در محور چپ (سربله)، قبل از روشنايي روز، قلّه و يال‌هاي ارتفاع سنگي 1931 (هدف اصلي سربله) تصرف شد و تنها خاموش كردن دو قبضه دوشكا در يال جنوب غربي منتهي به گوشينه، ممكن نشد. در يال 1672، پايگاه اول عراق تصرف شد و نيروها به سمت پايگاه دوم و قلة ارتفاع پيشروي كردند، اما موفق به تصرف پايگاه دوم و قله نشدند و بين دو پايگاه در يال 1672 متوقف شدند. سپس سه پاتك پي‌درپي دشمن با حمايت آتش شديد توپخانه و هوايي انجام شد. دو پاتك اول از سمت پايگاه دوم و يال حد فاصل پايگاه‌هاي اول و دوم عراق بود كه با مقاومت شديد نيروهاي خودي، چندان توفيقي نداشت، امّا آخرين پاتك در ساعت7 صبح از محور ديگري انجام شد كه منجر به تخلية كامل ارتفاع 1672 گرديد.[۴] در ارتفاع 1931، موقعيت نيروهاي خودي بهتر بود و تقريباً كل هدف تصرف شده‏بود.[۵] از حدود ساعت سه بامداد مسئولان تيپ قدس (سپاه) طبق قرار قبلي درخواست كردند كه نيروهاي ارتشي از لشكر77 براي اجراي وظيفة محوله (تحكيم و تثبيت منطقه‌اي كه نيروهاي سپاه تصرف كرده بودند) به منطقه وارد شوند. اين كار از همان موقع شروع شد، اما نه آن‌طور كه فشارها را از نيروهاي تك‏وري كه منطقه را گرفته بودند، كم كند. در هر حال بعد از عقب‌نشيني نيروها از محورها و اهداف ديگر، اين محور نيز سخت دچار مشكل شد و در معرض افزايش شدت پاتك‌هاي عراق - كه از ساعت هفت صبح به بعد تمركز هرچه بيش‏تري مي‌يافت - قرار گرفت.[۶] در گزارش راويان مركز، ادامة كار، چنين تشريح شده‏است:

«عراق در ادامة پاتك‌هاي خود با شدت هرچه تمام‌تر منطقة محدود عمليات و عقبه‌هاي مربوطه را تا سرخيات با انواع موشك‌هاي دوربرد و هواپيما و هلي‌كوپتر زير آتش قرار داد. قبل از آن، كل ارتفاع سربله، شيارها و عقبه‌هاي آن به راحتي و به وضوح از ديدگاه (در فاصلة تقريبي كم‏تر از سه كيلومتر، روي ارتفاعات سرخيات) قابل رؤيت بود و كنترل مي‌شد، اكنون در ميان دود و گرد و غبار، ارتفاع به آن بزرگي ديگر قابل ديد و تشخيص نيست.» جهت آمادگي هرچه بيش‏تر براي مقابله با پاتك‌هاي عراق، در ساعت7:45 صبح 7/5/1364 به فرماندهان گروهان‌ها دستور داده شد كه همة مجروحان و شهيدان را به عقب تخليه كنند كه اين اقدام از طرفي براي بالا بردن توان نيروهاي در خط بود و از طرف ديگر مي‌توانست نشان دهندة نگراني فرمانده تيپ از وضعيت مجروحان و شهيدان و همچنين نتيجة نهايي عمليات، باشد. در ساعت8 صبح عراق ضمن تشديد آتش، با اجراي پاتك ديگري، از طرف يال جنوب‌غربي ارتفاع 1931 شروع به پيشروي به سوي اين ارتفاع كرد (اين پاتك دوم عراق از طريق اين يال بود). اين در حالي بود كه هنوز اندك نيروي بسيجي و سپاهي موجود در ارتفاع 1931، با سلاح سبك و آر.پي.جي. و نارنجك به مقابله ادامه مي‌دادند. در ساعت8 صبح فرمانده تيپ قدس با ذكر دلايلي از فرمانده قرارگاه تاكتيكي حمزه سيد‌الشهدا(ع) درخواست عقب‌نشيني كرد، اما نظر فرماندهي (صياد شيرازي) اين بود كه وضعيت موجود بايد حفظ شود تا ارتش منطقه را تحويل بگيرد. در ساعت9 صبح دستور شخص جناب سرهنگ شيرازي در اين‌باره چنين‌ اعلام شد: «مسئوليت تحكيم هدف‌ها به عهدة لشكر77 مي‌باشد و مي‌بايد تا غروب به‌عنوان نيروي تقويتي باقي بمانيد.»[۷] در عمل فشار دشمن بيش از آن بود كه بتوان تا غروب منطقه را حفظ كرد و شب هنگام آن را به مسئول اصلي تحكيم و تثبيت سپرد. در گزارش راويان مركز در اين خصوص آمده‏است: در ساعت9:05 برادر "فدا" (فرمانده گردان كميل) از خط مقدم با بي‌سيم اعلام كرد كه عراق مجدداً پاتك كرده‏است و با نيروهاي بيش‏تري قصد تصرف ارتفاع 1931 را دارد؛ مقدار زيادي از يال جنوب‌غربي را نيز اشغال كرده و مشغول پيشروي است؛ شهيدان و مجروحان جا مانده‌اند و عده‌اي از برادران هم در حال عقب‌نشيني مي‌باشند. فرمانده تيپ در پاسخ تأكيد كرد: "شهدا و مجروحان را تخليه و نيروها را هم جمع‌آوري كنيد." دشمن كه از آغاز روشنايي روز پاتك خود را با حمايت آتش توپخانه و تيرمستقيم تانك آغاز كرده‏بود، اين‌بار از سه طرف (شرق، جنوب و غرب) نيروهاي مستقر در ارتفاع 1931 را به‌صورت نعل اسبي در محاصره گرفت و با فشار آتش سنگين و به‌كارگيري سلاح‏هاي نيمه‌سنگين (از جمله ميني‏كاتيوشا و خمپاره و تيربار) قصد تصرف اين ارتفاع و به اسارت در آوردن نيروهاي خودي را داشت كه بر اثر مقاومت برادران سپاه و بسيج - كه با آر.پي.جي. و نارنجك مي‌جنگيدند - اين‌بار نيز عقب زده شد، اما دشمن دست بردار نبود و مرتباً بر فشارهاي خود از هوا و زمين مي‌افزود. در نهايت، گزارش برادر "حاج حاتم" مسئول ستاد تيپ قدس، به سرهنگ صياد شيرازي (بعد از توضيحاتي كه طرفين رد و بدل ‌كردند و شدت فشارهاي وارده در موقعيت كنوني، بازگو شد) حاكي از اين بود: «كليه نيروهاي ارتش در ساعت هشت به‌طور كامل ارتفاع را تخليه كرده و نيروهاي تيپ نيز از ساعت10:30 در حال تخليه مي‌باشند.» مقارن همين زمان، فرمانده تيپ قدس به نيروهايي كه در اين لحظه فقط روي قلة سنگي ارتفاع سربله (1931) جمع شده‏بودند، دستور مي‌داد كه ضمن تخلية مجروحان و شهيدان، براي عقب‌نشيني از منطقه آماده باشند. هم‏زمان با همين دستور، چهارمين و آخرين پاتك عراق با تدارك تعداد بيش‏تري تانك و ميني‏كاتيوشا، خمپاره120، 81 و 60 - كه با نفوذ به زير قلة 1931 از فاصله خيلي نزديك آتش مي‌ريختند - در شرف انجام بود. در ساعت يازده، نيروهاي پياده عراق با عمليات بي‌وقفه و از همه طرف، شروع به پيشروي براي تصرف قله 1931 كردند. "رضا شيخي" فرمانده گروهان يك از گردان "كميل" لشكر قدس، آخرين پاتك عراق و عقب‌نشيني از ارتفاع 1931 را چنين شرح ‌داده‏است:

منطقه سيدكان 7/5/1364 ـ پشت جبهه عمليات قادر «ساعت يازده بود كه ديگر آتشش را خيلي زياد كرد. ميني‌كاتيوشاهاي بيش‏تري را در نزديك ما مستقر كرد. چهار پنج دستگاه تانك ديگر آورد به منطقه و خمپاره 120، 60 و 81 را زير پاي‏مان مستقر كرد. از طرف يال 1672 نگاه كردم حدود دو گروهان تكاور به صورت سازمان داده شده در حال پيشروي بودند. به ساير جاها دقت نداشتم. آن‏ها به صورت نعل اسبي ما را در محاصره گرفته و قصد تكميل كردن اين محاصره را داشتند. به برادر فدا گفتم: "برادر فدا، ديگه كسي نيست، هيچ‌كس نيست؛ ما شش تا نيروييم، بروم بزنم‏شان عقب؟" برادر فدا گفت: "نه ديگه." بعد يك عده تيراندازي مي‌كردند و يك عده مي‌آمدند عقب و به همين ترتيب ارتفاع را ما تخليه كرديم.» بدين‌ترتيب، در ساعت11:30 صبح به‌نحوي كه شرح آن گذشت، برادران بسيج و سپاه پس از بي‌نتيجه يافتن مقاومت و شهادت بقية نفرات، آخرين هدف تصرف شده (ارتفاع 1931) را تخليه كردند و به عقب بازگشتند.[۸]

گزارش- 434

امروز صدام‌حسين در جمع هيئتي كه با عنوان "انجمن معلمان كويت" به عراق رفته‌اند، در سخناني به تشريح اهميّت ملي‌گرايي و قوميت عرب و رابطة اين دو با هم، پرداخت و كوشيد هويت و منافع كويت را در اين قالب در دشمني با ايران و ايراني تعريف كند. صدام با تأكيد بر عرب‌گرايي افراطي، كينه‌توزي عليه ايران را محوري در اجراي وظيفة عربيِ كويتي‌ها دانست و آنان را به اخراج ايرانيان تشويق كرد. به گزارش صوت‌الجماهير، صدام در اين ملاقات گفته‏است: «من به‌عنوان يك عرب از آنچه كه از شما شنيدم، خوش‏حال هستم و اين انديشة ناب عربي كه ناشي از افتخار به كويت برادر، سرزمين، ملّت و رئيس آن مي‌باشد، با افتخار عربي جدايي‏ناپذير است و اين خود قوميت حقيقتي را بر خلاف آنچه كه برخي از شعوبي‌ها مي‌گفتند قوميت با ملي‌گرايي تضاد دارد، تشكيل مي‌دهد و در عين حال عده‌اي از آن‏ها گفته‌اند قوميت با دين تضاد دارد. قوميت براساس آنچه از زبان شما رانده شد و يا در مطبوعات شما مي‌خوانيم و يا اين كه از زبان برادر "شيخ جابر" و ساير مسئولين مي‌شنويم، آشكار شده كه به معناي ملي‌گرايي عميق است. ملي‌گرايي عميق در ميهن عرب به معناي "قوميت" و قوميت در عمل از ملي‌گرايي عميق سرچشمه مي‌گيرد. امروز در كويت كسي كه به‌طور مطلق به كويت اعلام وفاداري ‌كند، حتماً بايد به عربيّت آن استناد و تكيه نمايد و كسي كه به‌طور مطلق به كويت اعلام وفاداري نكند، حتماً پي‏آمد آن، حالت غيرعربي خواهد بود و اين امر چه در انديشه و يا خصوصيات ديگر منعكس مي‌شود و چون حالت ضد عربيت نه تنها نژادي است همانند اين كه عربيت حالت نژادي نيست، امكان دارد برخي از اعراب از نظر نژادي به عربيت خيانت كنند ولي در هر حال عربيت صادقانه بايد به اعراب استناد نمايد. علي‏هذا اكنون كه شما پيرامون پرچم ملي‌گرايي در كويت گرد هم مي‌آييد، به عربيت خود افتخار مي‌كنيد. قوميت، شعاري براي توسعه‌طلبي و يا بزرگ‏منشي نه نسبت به ملل و نه نسبت به فرزندان يك امت نيست و راهي براي بي‌بند و باري نمي‌باشد، بلكه راهي براي فداكاري و ايثار است. چرا اكنون ملّت كويت هدف قرار گرفته‏است؟ به خاطر عربيت آن هدف واقع شده‏است و اين ملّت به خاطر عربيت خود، نيرومند است. بله كويت هدف قرار گرفت چون عربي است و در عين حال كويت نيرومند است چون عمق كويت را كلية اعراب تشكيل مي‌دهند و مساحت عمق كويت به تمامي زواياي سرزمين ميهن عربي كشيده مي‌شود، بنابراين، كويت با عدم توجه به تعداد جمعيت و مساحت آن، نيرومند است. همان توهماتي كه باعث شد حكام تهران عليه عراق دست به تجاوز بزنند و تصور كنند مي‌توانند عراق را ببلعند، باعث شد تا فكر كنند مي‌توانند ملّت و رئيس و مردم كويت را از خلال انفجارهايي كه عليه امير و يا ملّت كويت در دو قهوه‌خانة عمومي و يا مؤسسات اقتصادي و يا عليه قلم‏زنان شرافت‏مند در كويت انجام مي‌دهند، مورد باج‌خواهي قرار دهند. [...] هر عرب در هر مكان هنگامي بشنود كه كويت تهديد مي‌شود - و دليلي بر تهديد آن نيست بلكه تهديد آن باطل است - بايد در هر نقطه به منظور دفاع از كويت و به‌عنوان همبستگي با ملّت كويت، به هر نحو از انحاء قيام كند. ما خواهان شر نبوديم تا عناصر توان خود را در نفوس خود آزمايش كنيم، ولي هنگامي كه شر به ما حمله [مي‏كنند] و عناصر در نفوس و ميدان‌هاي ما بسيج مي‌شوند، شايد اين حالت از حالت‌هاي مطلوب باشد تا تاريخ گواهي دهد كه ما در وجدان‌ها و افكار و نفوس خود زنده هستيم و در مقابله با مهاجمان و تجاوزگران، عنداللزوم مرده نيستيم. اين فرصتي است براي پاك‏سازي صفوف و صف‌آرايي صحيح. بدون مجامله مي‌گوييم اين كويت است و كساني كه با كويت هستند و در كنار يك كشور بيگانه نيستند، بايد رفتار اصولي داشته باشند و هنگامي كه چنين رفتاري نكنند، بايد كويت را ترك نمايند چون ما اين مسئله را در عراق اجرا كرديم و گفتيم كسي كه با عراق است، دست خود را بالا ببرد و كسي كه دست بالا نمي‌برد، بايد برود. [...] كساني كه نه با ميهن و نه با عربيت خود هستند، بايد در جست‏وجوي ميهني ديگر و امتي ديگر باشند. اگر خانه را در خليج و در عراق پاك‏سازي كرديم، نسل‌هاي آينده تا صدها سال آرامش خواهند داشت، ولي اگر دخالت‌ها ميان ميهن‏پرستان و غير ميهن‏پرستان و قوميت‌ها و غير قوميت‌ها را پا برجا بگذاريم، خطر باقي خواهد ماند و سراني كه با يك موج افكنده مي‌شوند، با يك موج ديگر افراشته خواهند شد. [...] آن‏ها تصور مي‌كردند چند ده هزار از ايرانيان مقيم در عراق و دخالت‌هاي زادة شرايط منفي كه بر عراق گذشته است، مي‌تواند آن‏ها را قادر سازد تا به سرعت عراق را ببلعند تا به سوي سرزمين خليج و جزيره و عموم مشرق عربي سرازير شوند، ولي فراموش كردند كه ملّت عراق به هنگامي كه پي‌ ببرد اوضاع چنين است، به ارادة يك انسان در جبهه و پشت آن مبدل مي‌شود و اين چيزي است كه به وقوع پيوست. هيچ كس در كويت و يا خارج كويت در اين توهم نباشد كه اگر ديدگاهي نسبت به رژيم حاكم در عراق يا كويت يا غيركويت داشته باشد و با رژيم ايران همكاري و نقشه‌هاي آن و متحدانش را اجرا كند هر چند كه در صدر حكومت باشد، مي‌تواند شرافت‏مندانه زندگي نمايد، بلكه زندگي ذلت بار خواهد داشت و از درون رانده شده و خيانت تا روز قيامت همراه او خواهد بود. [...] كويت نيرومند است چون برحق، ميهني و عربي مي‌باشد و كساني كه فكر مي‌كنند با اين انفجارها مي‌توانند ملّت كويت را رام سازند، در اشتباه‏اند. همان گونه كه گفتم، فرصتي براي ملّت كويت خواهد بود تا خصوصيات مثبت را ابراز و تا حداكثر تقويت نمايند. شيخ جابر و ملّت كويت، مؤمن و شجاع‏اند، لذا ما معتقد نيستيم كه اين طرح‌ها را بتوان اجرا كرد و يا باعث تضعيف آن‏ها شد. هر حالتي در ابتدا حتماً مقداري آشفتگي جزئي به وجود مي‌آورد و در ابتداي جنگ و حتي قبل از آغاز جنگ هنگامي كه به عمليات گستردة خراب‏كاري در داخل عراق (قبل از بمباران شهرها از مرزهاي خارجي) دست بردند و حتي دو تن از كادر رهبري ما را مورد حمله قرار دادند (دو عضو رهبري قومي و يك وزير) و اين كار به وسيلة مزدوران‏شان صورت گرفت و در هر جا يك پاسگاه پليس و پاسگاه ارتش را مورد حمله قرار مي‌دادند و مي‌گفتند ما آن‏ها را رام خواهيم كرد. [...] ما از ميهن‏پرستي و قوميت و همبستگي شما با رژيم خود اطمينان داريم و اين رژيم يك رژيم عربي مخلص است. در اين دوران، يعني دوران تجزيه و تهاجم برخي از قوميت‌ها و رخنه‌گري به درون ما به قصد به ذلت كشيدن و در برگرفتن ما، ميهن پرستي عميق جز به اتكا به ميهن‌پرستي قومي امكان‌پذير نيست تا از اين طريق خود را حمايت و به انشعابات خود نيرو و كارايي مقابله با نقشه‌هاي امپرياليستي را بدهد. به همين صورت تضادي ميان قوميت و دين وجود ندارد، چون خصوصيات اعراب در قرآن مفهوم و شناخته شده‏است به‌ويژه آن‏كه خداوند متعال در بيش از يك جاي قرآن حتي در بهشت از آن‏ها ياد كرده و حتي فرموده كه زبان اهل بهشت عربي است و ملائكه با زبان عربي سخن مي‌گويند. از اين‌رو به اين نتيجه مي‌رسيم كه خصوصيت امّت مانع رفتار شرافت‏مندانه و برابر با ساير ملل از امت اسلامي نمي‌باشد، بلكه در اصل خصوصيت ظهور اعراب به‌عنوان يك امت براساس اصولي كه خلفاي راشدين در پيش گرفتند، ايجاب مي‌كند كه اعراب نقش اساسي خود را به‌عنوان برادر مسلمانان در همه جا ايفا كنند. از خصوصيت خود به‌عنوان يك امت با افغانستان به‌عنوان يك امت و با پاكستان به‌عنوان يك امت و سايرين زير يك چادر بزرگ به نام دين اسلام رفتار مي‌كنيم. كويت، عراق و مصر و سايرين هر يك خصوصيت ويژة خود دارد، ولي همة ما بايد چادري به وجود آوريم و خصوصيات را در درون اين چادر ايجاد كنيم تا از اين طريق حمايت مطلوب و برخورد صحيح را با فعل مشترك چه در سازندگي و چه مقابله با خطرات دشمنان فراهم كنيم. سلام ما را به رئيس، ملّت و همة بخش‌ها و مشاغل كويت برسانيد.»[۹]

گزارش- 435

به گزارش خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، پادشاهي سعودي بامداد امروز (7/5/1364) با ورود روزانه بيست هواپيماي حامل حجاج ايراني به جده، موافقت كرد. به اين ترتيب همة 150هزار زائر ايراني خانة خدا امسال در مراسم حج شركت خواهند كرد. بنابراين گزارش، مقام‏هاي سعودي قبلاً با ورود روزانه سيزده هواپيماي حامل زائران ايران موافقت داشتند كه با توجه به محدوديت زمان پرواز، امكان سفر تنها يك صد هزار زائر فراهم مي‌شد. يادآوري مي‌شود به دنبال بازگردانيدن دو هواپيما از پانزده هواپيماي حامل زائران ايراني از سعودي - كه ديروز انجام گرفت - "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي، امروز در اطلاعيه‌اي با محكوم كردن اين اقدام خلاف اسلام دولت سعودي، به مسلمانان جهان هشدار داد: «اين عمل ناروا، آغاز مرحلة جديدي براي لطمه زدن به اسلام و تهديدي جدي نسبت به كعبة عزيز است و ما به هيچ روي در برابر اين ظلم بزرگ آرام نخواهيم نشست.» نهايتاً، در پي يك سلسله فعاليت‏هاي ديپلماتيك شديد به خصوص اعزام نمايندة حامل پيام رئيس‏جمهور ايران براي شاه سعودي به رياض، در رياض گفته شد كه ملك فهد با دادن تسهيلات كافي به همة زائران ايراني موافقت كرد و اين نابه‏ساماني‌ها نتيجة اهمال و كارشكني‌هاي مأموران جزء سعودي بوده‏است. و پايان كار اين كه صبح امروز وزرات امورخارجه در خصوص اعزام حجاج ايراني به مكة معظمه اعلام كرد: «به دنبال سفر "محمدحسين لواساني" مديركل سياسي وزارت امور خارجة كشورمان به عربستان و ملاقات وي با ملك‌فهد پادشاه عربستان سعودي در تاريخ پنجم مرداد ماه جاري و تسليم پيام كتبي حجت‌الاسلام والمسلمين خامنه‌اي رئيس‌جمهوري به ايشان، صبح امروز "سعود الفيصل" وزير امورخارجة سعودي، به اطلاع مقامات وزارت امورخارجة جمهوري‌اسلامي ايران رسانيد كه دولت عربستان با اعزام 150هزار نفر زائر ايراني به حج موافقت دارد و در پي اين موافقت، از سوي دولت عربستان اجازة بيست پرواز در روز به هواپيمايي جمهوري‌اسلامي ايران براي اعزام 150هزار زائر ايراني داده شد.»[۱۰]

گزارش- 436

اختلافات پيش آمده در اعزام حجاج ايراني به عربستان سعودي و چگونگي حل اين مناقشه، بازتاب‌هايي را در رسانه‌هاي همگاني به دنبال داشت كه به برخي جنبه‌هاي اين موضوع اشاره دارد. يك مفسر خبرگزاري فرانسه مراسم حج را يك موضوع تنش‌زا در روابط دو كشور و مانعي در گشايش گفت‏وگوهاي في‌مابين دانست؛ گشايشي كه با سفر اخير سعودالفيصل وزير امور خارجة عربستان به ايران، حاصل شده‏است: «مراسم حج در مكه يك موضوع تشنج‌آفرين در روابط دو كشور است، زيرا نيت رهبران مذهبي ايران مبني‏بر تبديل آن به يك ميدان بزرگ سياسي براي تمامي جهان مسلمان، با قصد مسئولان سعودي دائر بر حفظ جنبة اكيداً مذهبي آن، مغايرت دارد. زائران ايراني مرتباً تظاهراتي ترتيب مي‌دهند و نمايندة آيت‌الله روح‌الله خميني نطق‌هايي كه در آن‏ها اسرائيل، امريكا و شوروي را به شدت مورد حمله قرار مي‌دهد، ايراد مي‌كند. [...] آيت‌الله خميني طي اظهاراتي كه به مناسبت انتصاب خوئيني‌ها در سمت جديد ايراد شد، بار ديگر يادآوري كرد كه بررسي مسائل سياسي مسلمانان در جريان مراسم حج وظيفه‌اي است كه در قرآن نوشته شده. وي همچنين خاطرنشان ساخت كه اين تغيير مسئولان، بر خط‌ مشي ايران تأثيري نخواهد داشت. اين بحران ميان تهران و رياض در حالي به وجود آمده‏است كه با سفر شاه‏زاده سعودالفيصل وزير امورخارجة سعودي در تاريخ 18 ماه مه به ايران - كه اولين سفر وي به اين كشور از زمان انقلاب است‏- شاهد گشايش در گفت‏وگوهاي ميان دو كشور بوده‌ايم.»[۱۱] گزارش ديگري از خبرگزاري فرانسه حاكي است: «راديو تهران بامداد امروز اعلام كرد ايران امروز تصميم گرفت در پي ممانعت عربستان سعودي از فرود دو فروند هواپيماي ايراني در نيمه شب گذشته، كلية پروازهاي حامل حجاج را به سوي اين كشور لغو نمايد. عزيمت نخستين گروه حجاج روز گذشته پس از اين كه بحث شديدي ميان دو كشور در روزهاي اخير درگرفت، انجام شد. تهران رياض را متهم كرد كه يك‌صد و پنجاه‏هزار حاجي را كه قبلاً پيش‌بيني شده‏بود، نمي‌پذيرد و قصد دارد شمار آن‏ها را تنها به يك‏صد هزار تن كاهش دهد. در اين حال، تهران تهديد كرد كه مراسم حج را تحريم خواهد كرد.»[۱۲] از سوي ديگر، در ادامة سير وقايع، خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از راديو تهران گزارش داد: «شاه‏زاده "سعودالفيصل" وزير امورخارجة عربستان، امروز با ورود يك‏صد و پنجاه‏هزار زائر ايراني به عربستان براي برگزاري مراسم مذهبي سالانه در شهرهاي مقدس مسلمين مكه و مدينه، موافقت كرده‏است.»[۱۳] نشرية "النشره" چاپ يونان نيز نوشت: «عربستان سعودي از هرگونه اقدام تلافي‌جويانة ايران عليه خود بيم دارد و به منظور كاستن از بحران شديد روابط كشورش با ايران، تلاش‌هايي براي افزايش تعداد حجاج ايراني در سال جاري و عدم ايجاد مزاحمت در حين برپايي تظاهرات از سوي ايرانيان در شهر مكه و مدينه به عمل آورده است.»[۱۴]

گزارش- 437

بعد از سپري شدن مراحلي كه قبلاً به آن اشاره شد، سرانجام پروازهاي حجاج بيت‌الله‏الحرام از امروز در مراسمي با حضور "كروبي" نمايندة امام در امور حج، "موسوي خوئيني‌ها" نمايندة قبلي امام در حج و دادستان فعلي كل كشور، "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي و جمعي ديگر از مقام‏هاي كشوري و لشكري در محل ترمينال حجاج به‌طور رسمي آغاز شد. وزير ارشاد در سخناني اظهار اميدواري كرد كه حج امسال با‌شكوه‌تر از سال‌هاي گذشته برگزار شود. وي گفت: «بحمدالله ملّت ما در طول سال‌هاي پس از انقلاب به بركت خون شهدا و رهبري امام امت، در جهت استقرار اسلام و توحيد حركت كرد و كعبه حج جايگاه واقعي خود را پيدا كرد.» خاتمي افزود: «اگر كعبه راز توحيد است و اگر توحيد پاية عزت مسلمانان است، امروز هيچ كاري در كعبه از ابراز عزت مسلمين و برائت از دشمنان اسلام (بالاتر) نيست و آنچه بايد در حج حكومت كند، سياست خدايي است و امروز سكوت در حج، حاكميت سياست قدرت‌هاي استكباري است و آنچه امروز مردم ما به آن پاي‏بندند، اعمال سياست‌هاي اسلامي است.» وي تأكيد كرد: «شما نمايندة انقلاب و نمايندة اعتراض انقلاب عليه سلطه‌گران جهان‌خوار هستيد؛ شما نمايندة شهيدان انقلاب هستيد و بايد تذكر به اين سمت نمايندگي داشته باشيد و حركت و سلوك شما نمايان‏گر اين مسئوليت‌ها باشد.» در ادامة مراسم، آقاي كروبي در سخناني گفت: «مسئله حج يكي از مراسم و دستورات و برنامه‌هاي مهم اسلام است و در كنار برنامه‌هاي عبادي و مذهبي و مراسم و مناسك حج، مسلمين موظف و مكلف‏اند كه به مسائل سياسي فكر كنند و براي رفع گرفتاري ساير مسلمين، در اين كنگرة عظيم چاره‌اي بينديشند. حج، عبادت و مراسم و مناسكي نيست كه مردم از سراسر جهان تنها به خانة خدا مشرف شوند و خشك و بي‌محتوي و بدون توجه به مشكلات مسلمين در بعد سياسي حج مراسم را انجام دهند و غافل از مسائل اسلام و مصيبت‌ها و مشكلات مسلمين باشند.» وي در مورد سير حركت سياسي حج پس از انقلاب اسلامي و تداوم آن تا كوتاه شدن سلطة شرق و غرب به‌ويژه شيطان بزرگ "امريكا"، افزود: «بحمدالله پس از انقلاب حركت سياسي امت حزب‌الله و مردم مسلمان ايران به رهبري امام امت و نمايندگان حضرت امام در حج و بعثه و به‌خصوص با برنامه‌‌ريزي‌هاي اساسي و اصولي جناب حجت‌الاسلام موسوي خوئيني‌ها تحولي در مسئله حج و بعثه و برنامه‌هاي امت اسلامي ايران در ارتباط با ساير مسلمين جهان به وجود آمد و به حول و قوة الهي اين حركت استمرار و تداوم خواهد داشت تا روزي كه سلطه‌هاي شرق و غرب از سر مسلمين جهان برداشته شود. بنابراين، دشمنان قسم‌خوردة اسلام بدانند تا روزي كه حج است و اين مراسم است و تا روزي كه نيروهاي اسلامي و ياران امام قدرت داشته باشند، مراسم عظيم حج با برنامه‌هاي سياسي و برائت از مشركين و تنفر و انزجار از قدرت‌هاي سلطه‌گر همراه خواهد بود و ان‌شاء‌الله در آينده شاهد تظاهرات چند ميليوني در حج باشيم و در اين تظاهرات نوك حملة ما متوجه شيطان بزرگ امريكا و قدرت‌هاي بزرگي است كه به سرزمين‌هاي مسلمين حمله كردند و آن‏ها را اشغال نمودند.» كروبي سپس خواستار بسيج مسلمانان در اين راه‏پيمايي و هماهنگي آنان با زائران ايراني شد: «پس، از مسلمين و زائران خانة خدا مي‌خواهيم با ملّت ايران هماهنگ باشند و در تظاهرات عليه مستكبران كه عزت اسلام است، شركت كنند و به حول و قوة الهي حج امسال با آرامش و با قاطعيت هرچه تمام‌تر برگزار خواهد شد.» وي همچنين با تأكيد بر اين‌كه در ميان زائران خانة خدا چهل‏هزار تن از خانواده‌هاي معظم شهدا، اسيران و مفقودان حضور دارند، از همة كاركنان امور حج خواست كه شخصيت زائران را رعايت كنند.»[۱۵]

گزارش- 438

مجله "الدستور" چاپ لندن، از جناح‏بندي مقام‏هاي امريكايي دربارة نحوة برخورد با ايران گزارشي درج كرده‏است. اين مجله - كه وابسته به عراق است و شديداً و به‌طور آشكار براي اين كشور تبليغ مي‌كند - نوشته كه گزارش خود را براساس نظر مقام‏هاي امريكايي در مورد چگونگي برخورد با ايران - كه به رسانه‌هاي امريكا درز كرده - تنظيم كرده‏است. جناح‏بندي مقام‏هاي امريكايي به اين قرار است كه گروهي به سركردگي "جورج شولتز" خواهان برخورد فيزيكي قاطع و شديد با ايران هستند و گروهي ديگر برخورد ملايم را توصيه مي‌كنند كه مك‌فارلين مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور، در رأس اين گروه قرار دارد؛ اينان پرداختن به موضوع شوروي را مهم‌تر مي‌دانند. در گزارش الدستور آمده‏است: «در وزارت خارجه و ادارة امنيت ملي كاخ سفيد افرادي معتقدند كه امريكا بايد به اهانت‌هاي [امام] خميني نسبت به امريكا پاسخ دهد و در جهت خدشه‌دار ساختن وجهه و مصالح جمهوري‌اسلامي در سطح دنيا گامي بردارد. در رأس اين گروه "جورج شولتز" وزير خارجة ريگان قرار دارد. ولي اختلاف‌نظرهايي بين اعضاي اين گروه پيرامون كيفيت پاسخ‌گويي به رژيم ايران وجود دارد. در نظر برخي از آن‏ها رژيم [امام] خميني حكومت فاشيستي جديدي است كه بايد با همكاري مستقيم گروه‌هاي مخالف، طومار آن را در هم پيچد و در صورت امكان مواضع و اهداف مهم در آن، نظير جزيرة خارك، منطقة "جماران" محل سكونت آيت‌الله خميني، برخي از بنادر ايران و ايستگاه راديو تلويزيون اين كشور را مورد هدف قرار داد. در حالي كه برخي اين عقيده را دارند كه سركوب رژيم [امام] خميني به سبب احتمال مداخلة اتحاد شوروي در ايران، به نفع امريكا نخواهد بود. و بالاخره عده‌اي ديگر معتقدند كه محاصرة بنادر ايران و انهدام مراكز تروريستي در لبنان و حمايت از برخي گروه‌هاي مخالف، مشكلاتي براي حكومت تهران به وجود خواهد آورد كه هرگز نخواهد توانست با آن مقابله نمايد و در نهايت، اين رژيم با ظهور يك انقلاب مردمي كه ممكن است امريكا در آن نقشي اساسي ايفا نمايد، روبه‏رو خواهد شد. در مقابل اين گروه، گروه ديگري به سركردگي "رابرت مك‌فارلين" مشاور امنيت ملي رئيس‌جمهور امريكا، قرار دارد. اين گروه كه اكثريت اعضاي آن را فارغ‏التحصيلان دانشگاه "پرينستون" تشكيل مي‌دهند، معتقدند كه دولت ايران علي‌رغم دشمني ظاهري‏اش با امريكا، مصالح و خواسته‌هاي اين كشور را خواه از طريق دشمني خود با اتحاد شوروي و خواه ايجاد مشكلاتي براي كشورهاي حوزة خليج [فارس] برآورده مي‌سازد. اعضاي اين گروه بر ضرورت اعمال سياست فشار رواني در قبال [امام] خميني تأكيد دارند. برخي از سازمان‌ها و مؤسسات دولت امريكا، تماس‌هاي سري با رژيم‌ ايران برقرار مي‌سازند و اين امر زمينة خريد برخي سلاح‌ها و تجهيزات خواه از بازارهاي امريكا و يا اسرائيل را براي ايران فراهم ساخته‏است. افرادي نيز هستند كه به تماشاي اين مناظر ميل ندارند، به همين لحاظ برخي از اين مسئولان به كشف عمليات قاچاق سلاح‌هاي امريكايي به ايران مي‌پردازند. همان طوري كه در هفتة گذشته مشاهده كرديم، ادارة گمرك امريكا از بارگيري سلاح‌هايي از جمله رادارهاي هواپيمايي از نوع اف - 14 كه ايران در اختيار دارد، جلوگيري به عمل آورد.»[۱۶]

گزارش- 439

"ريگان" رئيس‌جمهوري امريكا، در يك گفت‏وگوي مفصل با نشرية " الحوادث"، موضوعات متعددي را مورد بررسي قرار داد. وي در اين مصاحبه تلويحاً پيش شرايطي را براي بهبود روابط امريكا و ايران اعلام كرد، از جمله: "ضرورت پايان دادن به جنگ، پايان دادن به تأييد تروريسم و پذيرش ضوابط و مسئوليت به‌عنوان يك واحد سياسي بين‌المللي در كنار ساير واحدها." ريگان گفت: «از وضع كنوني در كشورهاي حوزة خليج‌فارس ناراضي و ناخرسند هستم. علاوه بر اين، مادامي‌ كه جنگ ايران و عراق ادامه داشته‏باشد و مادامي‌ كه ايران سياست تروريسم را تأييد نمايد و از ايفاي نقش مسئولانة خود به‌عنوان عضوي از خانوادة بين‌المللي خودداري نمايد، امنيت و حاكميت كشورهاي حوزة خليج‌فارس مورد تهديد قرار دارد.» وي همچنين گفت: «براي همگان روشن است كه ايالات متحده داراي منافع حياتي در تأمين آزادي كشتي‌راني در آب‌هاي خليج‌[فارس] و آرامش اوضاع در اين منطقه از جهان مي‌باشد. ما در گذشته با دوستان خود در منطقه مانند پادشاهي سعودي و ديگر كشورهاي شوراي همكاري خليج‌فارس پيرامون برآوردن نيازهاي دفاع مشروع آن‏ها و تشويق تلاش‌هاي مشترك آنان در جهت تضمين امنيت، همكاري نموديم و خوش‏حاليم كه مي‌بينيم اين كشورها با استفاده از منابع مالي و حاكميت مطلق و وحدت اراضي جغرافيايي خود، توانسته‌اند به بهترين وجه از خود دفاع نمايند و هر تجاوزي را سركوب كنند، با اين وجود اين كافي نيست ما به‌طور اصولي با كشورهاي حوزة خليج‌فارس توافق داريم كه تنها راه پايان بخشيدن به جنگ عراق - ايران، مذاكرات مسالمت‌آميز است.»[۱۷]

گزارش- 440

به گزارش واحد مركزي خبر، نشرية "العالم" چاپ لندن، نوشته است: «دو تن از نمايندگان مجلس سناي امريكا با ارائه طرحي خواستار تروريست خواندن رژيم حاكم بر عراق شدند، ولي با پا درمياني مستقيم ريگان و وزير خارجه‌اش شولتز، اين طرح پس گرفته شد. وزارت خارجة امريكا با يادآوري اين‌كه ارائه چنين طرحي ممكن است به روابط روبه‌رشد سياسي و اقتصادي موجود ميان واشنگتن و بغداد لطمه بزند، ارائه كنندگان طرح را وادار به پس گرفتن آن نموده‏است. منابع آگاه خاطرنشان ساختند اقداماتي در اين زمينه از سوي وزارت خارجة امريكا و سرمايه‌داران امريكايي و نيز سفارت عراق در واشنگتن صورت گرفته كه اين اقدامات در مسكوت گذاردن طرح فوق، مؤثر بوده‏است.»[۱۸]

گزارش- 441

خبرگزاري جمهوري‌اسلامي از طرابلس گزارش داد كه هيئت اعزامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به سرپرستي دكتر "جعفري" رئيس كميتة اجرايي اين مجلس، عصر امروز وارد طرابلس شد و مورد استقبال جانشين دبير كميتة روابط خارجي ليبي؛ رئيس مركز جهاني مبارزه با امپرياليزم، صهيونيسم، ارتجاع و نيز تني چند از مقام‏هاي كنگرة خلق عرب و نيز حجت‌الاسلام "خوانساري" سفير جمهوري‌اسلامي ايران در ليبي، قرارگرفت. سخن‌گوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق روز شنبه (5/5/1364) در مورد انگيزة سفر هيئتي بلندپايه اين مجلس به ليبي، گفته‏است: «با توجه به اوضاع آشفته و متزلزل عراق، هئيتي بلندپايه با برخي رهبران عرب از جمله رهبران ليبي ملاقات خواهد كرد تا آنان را در جريان اوضاع نابه‏سامان عراق و واقعيت قدرت نيروهاي مجاهد عراقي قرار دهد و سياست مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را در ابعاد سياسي و نظامي براي آنان تشريح كند.» به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در فرودگاه، جانشين دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي با ابلاغ درودهاي رهبري جماهيري ليبي به هيئت مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، گفته‏است: «بي‌شك رژيم استبدادي و فاشيستي حاكم بر عراق در آينده‌اي نزديك سرنگون و ملّت مسلمان و ستم‏ديدة عراق آزاد خواهند شد.»[۱۹]  ضميمة گزارش 433: آخرين پاتك دشمن در عمليات قادر2 شرح آخرين پاتك عراق در اين محور از زبان "احمد منصوري" (فرمانده گروهان3 از گردان كميل) قابل توجه است: «نيروي زيادي نمانده بود؛ تمام بچه‌ها به‌خاطر فشار فوق‌العاده‌اي كه با خمپاره و تيربار و هلي‌كوپتر و ساير آتش‌ها به آنان وارد شده‏بود، در پايگاه اول تجمع كرده‏بودند كه ناگهان عراق با تدارك آتش خيلي بيش‏تري، از غرب، جنوب و شرق يعني از پشت سر نيروها بين يال 1931 و يال 1672 شروع به پاتك كرد. عراق سعي داشت با سرازير شدن به طرف شمال يال، ما را در محاصرة كامل بگيرد. بچه‌ها مشغول دفاع شدند و من چون اول درگيري زخمي شده‏بودم، پشت سنگي نشستم و با پيغام‌هايي كه توسط برادران به نيروها مي‌دادم، آن‏ها را هدايت مي‌كردم كه ناگهان صداي هلهله كشيدن و عربي صحبت كردن نيروهاي عراقي را شنيدم و با توجه به اين، فكر كردم اگر بمانيم، همة بچه‌ها را اسير مي‌كنند. به نيروها گفتم از تنها روزنه‌اي كه در شمال پايگاه اول مانده‏بود، به عقب بروند و خودم نيز به كمك ساير برادران - كه زير بغل مرا گرفته‏بودند - از پايگاه خارج شديم و از جاده‌اي كه شب جهت تك آمده‏بوديم، شروع به عقب‌نشيني كرديم.»[۲۰]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/07

  1. سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.
  2. سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.
  3. سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمان‏زاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبان‏ماه 1364، ص 59.
  4. همان، صص 68 تا 70.
  5. همان، ص 66.
  6. مأخذ 1، صص 69 تا 73.
  7. مأخذ 2، صص 70 و 71.
  8. مأخذ 2، صص 71 و 72.
  9. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‌هاي ويژه"، شمارة 132 (8/5/1364)، صص 28 تا 32، راديو صوت‌الجماهير، 7/5/1364.
  10. روزنامة كيهان، 7/5/1364، ص 1.
  11. مأخذ 9، ص 11، تهران - خبرگزاري فرانسه.
  12. مأخذ 9، ص 10، تهران - خبرگزاري فرانسه.
  13. مأخذ 9، ص 12، يونايتدپرس از آتن.
  14. ادارة كل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 894 (27/5/1364)، صص 16 تا 18.
  15. روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 2.
  16. مأخذ 14.
  17. مأخذ 10، ص 20.
  18. روزنامة جمهوري‌اسلامي، 7/5/1364، واحد مركزي خبر، نشرية "العالم"، چاپ لندن.
  19. مأخذ 15، ص1.
  20. مأخذ 1، ص 65.