1364.05.07: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «'''<big>روزشمار جنگ</big>''' '''<big>پنجشنبــــــه</big>''' '''<big>16 آبان 1364</big>''' '''<big>23 صفر 1406</big>''' '''<big>7 نوامبر 1985</big>''' == 1 == در تلاش برای ادامه طرحریزی و آمادهسازی عملیات گسترده سپاه پاسداران در سال جاری در منطقه فاو عراق (که منطقه عملیاتی فدک نامگذا...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۱: | سطر ۱: | ||
{{جعبه زندگینامه | |||
|عنوان = روزشمار جنگ سال 1364 | |||
|نام = 1364.05.07 | |||
|نام دیگر= هفت مرداد | |||
|روز= 7 مرداد 1364 | |||
|تاریخ شمسی= 1364.05.07 | |||
|تاریخ میلادی= 29 ژوئیه 1985 | |||
|تاریخ قمری= 10 ذیقعده 1405 | |||
|اسامی عملیات= | |||
|اسامی شهدا= | |||
|اسامی اسرا= | |||
}} | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1359.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1360.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1361.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1362.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1363.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1365.05.07]]</div> | |||
<div class="bootstrap-btn">[[1366.05.07]]</div> | |||
<div style="text-align:justify"> | |||
== گزارش- 433 == | |||
دومين مرحلة عمليات در منطقه سيدكان با نام "قادر2" از شب گذشته، براي تصرف ارتفاعات سربله و سرهويز، آغاز شدهاست. طبق طرح، تيپ قدس (از سپاه) بايد اين دو ارتفاع را تصرف كند و يگانهايي از ارتش مأموريت تحكيم و تثبيت منطقة تصرف شده را به عهده دارند. همچنين يك عمليات ايذايي و انهدامي را نيز در ارتفاعات سراسپندار بايد يگانهاي ارتشي انجام دهند و پس از انهدام نيرو به خط سابق مراجعه كنند. | |||
در | منطقة عملياتي به دو محور راست (سرهويز) و چپ (سربله) تقسيم شدهاست. در سربله دو ارتفاع 1931 و 1672 و در سرهويز دو ارتفاع 1976 و 1936 هر يك اهداف جداگانهاي هستند كه در سرهويز ارتفاع 1936 و در سربله ارتفاع 1931 هدف اصلي تعيين شدهاست.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.</ref> | ||
در محور راست، نيروهايي از تيپ قدس 24 ساعت قبل از شروع عمليات (دو شب قبل) شبانه به شياري در پشت ارتفاعات سرخيات و سرهويز (زير ارتفاع سرسگر) منتقل گرديدند تا پس از استراحت، در شب عمليات وارد عمل شوند. اينان غروب و اوايل شب گذشته نزديك ارتفاع "سرسگر" مستقر شدند، سپس حدود ساعت23 به طرف هدف - كه در يك مسير سرازيري و حدود يك ساعت راه بود - حركت كردند و حدود ساعت24 به پاي هدف اول يعني ارتفاع 1976 (مقدمة هدف اصلي محور سرهويز) رسيدند. در اين موقع نيروها توقف كردند و به وسيلة بيسيم پرسيدند كه "تك را شروع كنيم يا خير؟" به آنها گفته شد صبر كنيد تا با هماهنگي و همزمان با محور چپ، عمليات انجام شود. | |||
در محور چپ (سربله) نيز هرچند بر اساس زمانبندي چند ساعت پيش از عمليات، فرماندهان گروهانها از ارتفاع سرخيات بهصورت جزبهجز توجيه شدند و نيروها پس از صرف شام و خواندن نماز حركت كردند، اما به سبب برخي ناهماهنگيها در حركت نيروهاي محور راست، در حركت اين نيروها نيز وقفهها و اشكالهايي پيش آمد. | |||
تا ساعت50 :2 بامداد (7/5/1364) هنوز هيچ يك از گروهانهاي محور چپ براي اجراي عمليات اعلام آمادگي نكردهبودند اما در اين ساعت بانگ تكبير رزمندگان اين محور همراه با صداي رگبار گلوله از طرف ارتفاع سربله به گوش رسيد و در كل منطقة عملياتي طنين انداخت، بنابراين با اعلام رمز، دستور حمله صادر شد و هجوم به اهداف عملياتي و مواضع و ارتفاعات آغاز گرديد.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.</ref> | |||
در محور راست (سرهويز)، هدف اوليه (ارتفاع 1976) تصرف شد ولي بخشي از هدف اصلي (1936) بهدليل هشياري دشمن (هنگام سقوط 1976) و وجود سنگرهاي دوشكا و كانال و خاكريز مناسب، سقوط نكرد و نيروها با جمعآوري شماري از شهدا و مجروحان در ساعت6 صبح به ارتفاع 1976 بازگشتند. از اين ساعت دشمن آتشي سنگين روي مواضع خودي در سرهويز اجرا كرد. | |||
تا قبل از ساعت7 صبح پاتك سنگين دشمن با استفاده از آتش توپخانه و هليكوپتر - كه عقبة مواضع خودي را ميبست - شروع شد و نهايتاً نيروهاي خودي با از دست دادن توان در حالي كه دشمن مرتباً تقويت ميشد، امكان مقاومت را از دست دادند و تا ساعت9:30 تمام قسمتهاي سرهويز را تخليه كردند و دشمن مجدداً آن را اشغال كرد.<ref>سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.</ref> | |||
در محور چپ (سربله)، قبل از روشنايي روز، قلّه و يالهاي ارتفاع سنگي 1931 (هدف اصلي سربله) تصرف شد و تنها خاموش كردن دو قبضه دوشكا در يال جنوب غربي منتهي به گوشينه، ممكن نشد. در يال 1672، پايگاه اول عراق تصرف شد و نيروها به سمت پايگاه دوم و قلة ارتفاع پيشروي كردند، اما موفق به تصرف پايگاه دوم و قله نشدند و بين دو پايگاه در يال 1672 متوقف شدند. سپس سه پاتك پيدرپي دشمن با حمايت آتش شديد توپخانه و هوايي انجام شد. دو پاتك اول از سمت پايگاه دوم و يال حد فاصل پايگاههاي اول و دوم عراق بود كه با مقاومت شديد نيروهاي خودي، چندان توفيقي نداشت، امّا آخرين پاتك در ساعت7 صبح از محور ديگري انجام شد كه منجر به تخلية كامل ارتفاع 1672 گرديد.<ref>همان، صص 68 تا 70.</ref> در ارتفاع 1931، موقعيت نيروهاي خودي بهتر بود و تقريباً كل هدف تصرف شدهبود.<ref>همان، ص 66.</ref> | |||
از حدود ساعت سه بامداد مسئولان تيپ قدس (سپاه) طبق قرار قبلي درخواست كردند كه نيروهاي ارتشي از لشكر77 براي اجراي وظيفة محوله (تحكيم و تثبيت منطقهاي كه نيروهاي سپاه تصرف كرده بودند) به منطقه وارد شوند. اين كار از همان موقع شروع شد، اما نه آنطور كه فشارها را از نيروهاي تكوري كه منطقه را گرفته بودند، كم كند. در هر حال بعد از عقبنشيني نيروها از محورها و اهداف ديگر، اين محور نيز سخت دچار مشكل شد و در معرض افزايش شدت پاتكهاي عراق - كه از ساعت هفت صبح به بعد تمركز هرچه بيشتري مييافت - قرار گرفت.<ref>مأخذ 1، صص 69 تا 73.</ref> | |||
در گزارش راويان مركز، ادامة كار، چنين تشريح شدهاست: | |||
«عراق در ادامة پاتكهاي خود با شدت هرچه تمامتر منطقة محدود عمليات و عقبههاي مربوطه را تا سرخيات با انواع موشكهاي دوربرد و هواپيما و هليكوپتر زير آتش قرار داد. قبل از آن، كل ارتفاع سربله، شيارها و عقبههاي آن به راحتي و به وضوح از ديدگاه (در فاصلة تقريبي كمتر از سه كيلومتر، روي ارتفاعات سرخيات) قابل رؤيت بود و كنترل ميشد، اكنون در ميان دود و گرد و غبار، ارتفاع به آن بزرگي ديگر قابل ديد و تشخيص نيست.» | |||
جهت آمادگي هرچه بيشتر براي مقابله با پاتكهاي عراق، در ساعت7:45 صبح 7/5/1364 به فرماندهان گروهانها دستور داده شد كه همة مجروحان و شهيدان را به عقب تخليه كنند كه اين اقدام از طرفي براي بالا بردن توان نيروهاي در خط بود و از طرف ديگر ميتوانست نشان دهندة نگراني فرمانده تيپ از وضعيت مجروحان و شهيدان و همچنين نتيجة نهايي عمليات، باشد. | |||
در ساعت8 صبح عراق ضمن تشديد آتش، با اجراي پاتك ديگري، از طرف يال جنوبغربي ارتفاع 1931 شروع به پيشروي به سوي اين ارتفاع كرد (اين پاتك دوم عراق از طريق اين يال بود). اين در حالي بود كه هنوز اندك نيروي بسيجي و سپاهي موجود در ارتفاع 1931، با سلاح سبك و آر.پي.جي. و نارنجك به مقابله ادامه ميدادند. | |||
در ساعت8 صبح فرمانده تيپ قدس با ذكر دلايلي از فرمانده قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا(ع) درخواست عقبنشيني كرد، اما نظر فرماندهي (صياد شيرازي) اين بود كه وضعيت موجود بايد حفظ شود تا ارتش منطقه را تحويل بگيرد. در ساعت9 صبح دستور شخص جناب سرهنگ شيرازي در اينباره چنين اعلام شد: | |||
«مسئوليت تحكيم هدفها به عهدة لشكر77 ميباشد و ميبايد تا غروب بهعنوان نيروي تقويتي باقي بمانيد.»<ref>مأخذ 2، صص 70 و 71.</ref> | |||
در عمل فشار دشمن بيش از آن بود كه بتوان تا غروب منطقه را حفظ كرد و شب هنگام آن را به مسئول اصلي تحكيم و تثبيت سپرد. در گزارش راويان مركز در اين خصوص آمدهاست: | |||
در ساعت9:05 برادر "فدا" (فرمانده گردان كميل) از خط مقدم با بيسيم اعلام كرد كه عراق مجدداً پاتك كردهاست و با نيروهاي بيشتري قصد تصرف ارتفاع 1931 را دارد؛ مقدار زيادي از يال جنوبغربي را نيز اشغال كرده و مشغول پيشروي است؛ شهيدان و مجروحان جا ماندهاند و عدهاي از برادران هم در حال عقبنشيني ميباشند. فرمانده تيپ در پاسخ تأكيد كرد: | |||
"شهدا و مجروحان را تخليه و نيروها را هم جمعآوري كنيد." | |||
دشمن كه از آغاز روشنايي روز پاتك خود را با حمايت آتش توپخانه و تيرمستقيم تانك آغاز كردهبود، اينبار از سه طرف (شرق، جنوب و غرب) نيروهاي مستقر در ارتفاع 1931 را بهصورت نعل اسبي در محاصره گرفت و با فشار آتش سنگين و بهكارگيري سلاحهاي نيمهسنگين (از جمله مينيكاتيوشا و خمپاره و تيربار) قصد تصرف اين ارتفاع و به اسارت در آوردن نيروهاي خودي را داشت كه بر اثر مقاومت برادران سپاه و بسيج - كه با آر.پي.جي. و نارنجك ميجنگيدند - اينبار نيز عقب زده شد، اما دشمن دست بردار نبود و مرتباً بر فشارهاي خود از هوا و زمين ميافزود. در نهايت، گزارش برادر "حاج حاتم" مسئول ستاد تيپ قدس، به سرهنگ صياد شيرازي (بعد از توضيحاتي كه طرفين رد و بدل كردند و شدت فشارهاي وارده در موقعيت كنوني، بازگو شد) حاكي از اين بود: «كليه نيروهاي ارتش در ساعت هشت بهطور كامل ارتفاع را تخليه كرده و نيروهاي تيپ نيز از ساعت10:30 در حال تخليه ميباشند.» | |||
مقارن همين زمان، فرمانده تيپ قدس به نيروهايي كه در اين لحظه فقط روي قلة سنگي ارتفاع سربله (1931) جمع شدهبودند، دستور ميداد كه ضمن تخلية مجروحان و شهيدان، براي عقبنشيني از منطقه آماده باشند. همزمان با همين دستور، چهارمين و آخرين پاتك عراق با تدارك تعداد بيشتري تانك و مينيكاتيوشا، خمپاره120، 81 و 60 - كه با نفوذ به زير قلة 1931 از فاصله خيلي نزديك آتش ميريختند - در شرف انجام بود. | |||
در ساعت يازده، نيروهاي پياده عراق با عمليات بيوقفه و از همه طرف، شروع به پيشروي براي تصرف قله 1931 كردند. "رضا شيخي" فرمانده گروهان يك از گردان "كميل" لشكر قدس، آخرين پاتك عراق و عقبنشيني از ارتفاع 1931 را چنين شرح دادهاست: | |||
منطقه سيدكان 7/5/1364 ـ پشت جبهه عمليات قادر | |||
«ساعت يازده بود كه ديگر آتشش را خيلي زياد كرد. مينيكاتيوشاهاي بيشتري را در نزديك ما مستقر كرد. چهار پنج دستگاه تانك ديگر آورد به منطقه و خمپاره 120، 60 و 81 را زير پايمان مستقر كرد. از طرف يال 1672 نگاه كردم حدود دو گروهان تكاور به صورت سازمان داده شده در حال پيشروي بودند. به ساير جاها دقت نداشتم. آنها به صورت نعل اسبي ما را در محاصره گرفته و قصد تكميل كردن اين محاصره را داشتند. به برادر فدا گفتم: "برادر فدا، ديگه كسي نيست، هيچكس نيست؛ ما شش تا نيروييم، بروم بزنمشان عقب؟" برادر فدا گفت: "نه ديگه." بعد يك عده تيراندازي ميكردند و يك عده ميآمدند عقب و به همين ترتيب ارتفاع را ما تخليه كرديم.» | |||
بدينترتيب، در ساعت11:30 صبح بهنحوي كه شرح آن گذشت، برادران بسيج و سپاه پس از بينتيجه يافتن مقاومت و شهادت بقية نفرات، آخرين هدف تصرف شده (ارتفاع 1931) را تخليه كردند و به عقب بازگشتند.<ref>مأخذ 2، صص 71 و 72.</ref> | |||
== گزارش- 434 == | |||
امروز صدامحسين در جمع هيئتي كه با عنوان "انجمن معلمان كويت" به عراق رفتهاند، در سخناني به تشريح اهميّت مليگرايي و قوميت عرب و رابطة اين دو با هم، پرداخت و كوشيد هويت و منافع كويت را در اين قالب در دشمني با ايران و ايراني تعريف كند. صدام با تأكيد بر عربگرايي افراطي، كينهتوزي عليه ايران را محوري در اجراي وظيفة عربيِ كويتيها دانست و آنان را به اخراج ايرانيان تشويق كرد. | |||
به گزارش صوتالجماهير، صدام در اين ملاقات گفتهاست: | |||
«من بهعنوان يك عرب از آنچه كه از شما شنيدم، خوشحال هستم و اين انديشة ناب عربي كه ناشي از افتخار به كويت برادر، سرزمين، ملّت و رئيس آن ميباشد، با افتخار عربي جداييناپذير است و اين خود قوميت حقيقتي را بر خلاف آنچه كه برخي از شعوبيها ميگفتند قوميت با مليگرايي تضاد دارد، تشكيل ميدهد و در عين حال عدهاي از آنها گفتهاند قوميت با دين تضاد دارد. قوميت براساس آنچه از زبان شما رانده شد و يا در مطبوعات شما ميخوانيم و يا اين كه از زبان برادر "شيخ جابر" و ساير مسئولين ميشنويم، آشكار شده كه به معناي مليگرايي عميق است. مليگرايي عميق در ميهن عرب به معناي "قوميت" و قوميت در عمل از مليگرايي عميق سرچشمه ميگيرد. | |||
امروز در كويت كسي كه بهطور مطلق به كويت اعلام وفاداري كند، حتماً بايد به عربيّت آن استناد و تكيه نمايد و كسي كه بهطور مطلق به كويت اعلام وفاداري نكند، حتماً پيآمد آن، حالت غيرعربي خواهد بود و اين امر چه در انديشه و يا خصوصيات ديگر منعكس ميشود و چون حالت ضد عربيت نه تنها نژادي است همانند اين كه عربيت حالت نژادي نيست، امكان دارد برخي از اعراب از نظر نژادي به عربيت خيانت كنند ولي در هر حال عربيت صادقانه بايد به اعراب استناد نمايد. عليهذا اكنون كه شما پيرامون پرچم مليگرايي در كويت گرد هم ميآييد، به عربيت خود افتخار ميكنيد. قوميت، شعاري براي توسعهطلبي و يا بزرگمنشي نه نسبت به ملل و نه نسبت به فرزندان يك امت نيست و راهي براي بيبند و باري نميباشد، بلكه راهي براي فداكاري و ايثار است. | |||
چرا اكنون ملّت كويت هدف قرار گرفتهاست؟ به خاطر عربيت آن هدف واقع شدهاست و اين ملّت به خاطر عربيت خود، نيرومند است. بله كويت هدف قرار گرفت چون عربي است و در عين حال كويت نيرومند است چون عمق كويت را كلية اعراب تشكيل ميدهند و مساحت عمق كويت به تمامي زواياي سرزمين ميهن عربي كشيده ميشود، بنابراين، كويت با عدم توجه به تعداد جمعيت و مساحت آن، نيرومند است. | |||
همان توهماتي كه باعث شد حكام تهران عليه عراق دست به تجاوز بزنند و تصور كنند ميتوانند عراق را ببلعند، باعث شد تا فكر كنند ميتوانند ملّت و رئيس و مردم كويت را از خلال انفجارهايي كه عليه امير و يا ملّت كويت در دو قهوهخانة عمومي و يا مؤسسات اقتصادي و يا عليه قلمزنان شرافتمند در كويت انجام ميدهند، مورد باجخواهي قرار دهند. [...] | |||
هر عرب در هر مكان هنگامي بشنود كه كويت تهديد ميشود - و دليلي بر تهديد آن نيست بلكه تهديد آن باطل است - بايد در هر نقطه به منظور دفاع از كويت و بهعنوان همبستگي با ملّت كويت، به هر نحو از انحاء قيام كند. | |||
ما خواهان شر نبوديم تا عناصر توان خود را در نفوس خود آزمايش كنيم، ولي هنگامي كه شر به ما حمله [ميكنند] و عناصر در نفوس و ميدانهاي ما بسيج ميشوند، شايد اين حالت از حالتهاي مطلوب باشد تا تاريخ گواهي دهد كه ما در وجدانها و افكار و نفوس خود زنده هستيم و در مقابله با مهاجمان و تجاوزگران، عنداللزوم مرده نيستيم. | |||
اين فرصتي است براي پاكسازي صفوف و صفآرايي صحيح. | |||
بدون مجامله ميگوييم اين كويت است و كساني كه با كويت هستند و در كنار يك كشور بيگانه نيستند، بايد رفتار اصولي داشته باشند و هنگامي كه چنين رفتاري نكنند، بايد كويت را ترك نمايند چون ما اين مسئله را در عراق اجرا كرديم و گفتيم كسي كه با عراق است، دست خود را بالا ببرد و كسي كه دست بالا نميبرد، بايد برود. [...] | |||
كساني كه نه با ميهن و نه با عربيت خود هستند، بايد در جستوجوي ميهني ديگر و امتي ديگر باشند. اگر خانه را در خليج و در عراق پاكسازي كرديم، نسلهاي آينده تا صدها سال آرامش خواهند داشت، ولي اگر دخالتها ميان ميهنپرستان و غير ميهنپرستان و قوميتها و غير قوميتها را پا برجا بگذاريم، خطر باقي خواهد ماند و سراني كه با يك موج افكنده ميشوند، با يك موج ديگر افراشته خواهند شد. [...] | |||
آنها تصور ميكردند چند ده هزار از ايرانيان مقيم در عراق و دخالتهاي زادة شرايط منفي كه بر عراق گذشته است، ميتواند آنها را قادر سازد تا به سرعت عراق را ببلعند تا به سوي سرزمين خليج و جزيره و عموم مشرق عربي سرازير شوند، ولي فراموش كردند كه ملّت عراق به هنگامي كه پي ببرد اوضاع چنين است، به ارادة يك انسان در جبهه و پشت آن مبدل ميشود و اين چيزي است كه به وقوع پيوست. | |||
هيچ كس در كويت و يا خارج كويت در اين توهم نباشد كه اگر ديدگاهي نسبت به رژيم حاكم در عراق يا كويت يا غيركويت داشته باشد و با رژيم ايران همكاري و نقشههاي آن و متحدانش را اجرا كند هر چند كه در صدر حكومت باشد، ميتواند شرافتمندانه زندگي نمايد، بلكه زندگي ذلت بار خواهد داشت و از درون رانده شده و خيانت تا روز قيامت همراه او خواهد بود. [...] | |||
كويت نيرومند است چون برحق، ميهني و عربي ميباشد و كساني كه فكر ميكنند با اين انفجارها ميتوانند ملّت كويت را رام سازند، در اشتباهاند. همان گونه كه گفتم، فرصتي براي ملّت كويت خواهد بود تا خصوصيات مثبت را ابراز و تا حداكثر تقويت نمايند. شيخ جابر و ملّت كويت، مؤمن و شجاعاند، لذا ما معتقد نيستيم كه اين طرحها را بتوان اجرا كرد و يا باعث تضعيف آنها شد. | |||
هر حالتي در ابتدا حتماً مقداري آشفتگي جزئي به وجود ميآورد و در ابتداي جنگ و حتي قبل از آغاز جنگ هنگامي كه به عمليات گستردة خرابكاري در داخل عراق (قبل از بمباران شهرها از مرزهاي خارجي) دست بردند و حتي دو تن از كادر رهبري ما را مورد حمله قرار دادند (دو عضو رهبري قومي و يك وزير) و اين كار به وسيلة مزدورانشان صورت گرفت و در هر جا يك پاسگاه پليس و پاسگاه ارتش را مورد حمله قرار ميدادند و ميگفتند ما آنها را رام خواهيم كرد. [...] | |||
ما از ميهنپرستي و قوميت و همبستگي شما با رژيم خود اطمينان داريم و اين رژيم يك رژيم عربي مخلص است. در اين دوران، يعني دوران تجزيه و تهاجم برخي از قوميتها و رخنهگري به درون ما به قصد به ذلت كشيدن و در برگرفتن ما، ميهن پرستي عميق جز به اتكا به ميهنپرستي قومي امكانپذير نيست تا از اين طريق خود را حمايت و به انشعابات خود نيرو و كارايي مقابله با نقشههاي امپرياليستي را بدهد. | |||
به همين صورت تضادي ميان قوميت و دين وجود ندارد، چون خصوصيات اعراب در قرآن مفهوم و شناخته شدهاست بهويژه آنكه خداوند متعال در بيش از يك جاي قرآن حتي در بهشت از آنها ياد كرده و حتي فرموده كه زبان اهل بهشت عربي است و ملائكه با زبان عربي سخن ميگويند. | |||
از اينرو به اين نتيجه ميرسيم كه خصوصيت امّت مانع رفتار شرافتمندانه و برابر با ساير ملل از امت اسلامي نميباشد، بلكه در اصل خصوصيت ظهور اعراب بهعنوان يك امت براساس اصولي كه خلفاي راشدين در پيش گرفتند، ايجاب ميكند كه اعراب نقش اساسي خود را بهعنوان برادر مسلمانان در همه جا ايفا كنند. | |||
از خصوصيت خود بهعنوان يك امت با افغانستان بهعنوان يك امت و با پاكستان بهعنوان يك امت و سايرين زير يك چادر بزرگ به نام دين اسلام رفتار ميكنيم. | |||
كويت، عراق و مصر و سايرين هر يك خصوصيت ويژة خود دارد، ولي همة ما بايد چادري به وجود آوريم و خصوصيات را در درون اين چادر ايجاد كنيم تا از اين طريق حمايت مطلوب و برخورد صحيح را با فعل مشترك چه در سازندگي و چه مقابله با خطرات دشمنان فراهم كنيم. | |||
سلام ما را به رئيس، ملّت و همة بخشها و مشاغل كويت برسانيد.»<ref>خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 132 (8/5/1364)، صص 28 تا 32، راديو صوتالجماهير، 7/5/1364.</ref> | |||
== گزارش- 435 == | |||
1. | به گزارش خبرگزاري جمهورياسلامي، پادشاهي سعودي بامداد امروز (7/5/1364) با ورود روزانه بيست هواپيماي حامل حجاج ايراني به جده، موافقت كرد. به اين ترتيب همة 150هزار زائر ايراني خانة خدا امسال در مراسم حج شركت خواهند كرد. بنابراين گزارش، مقامهاي سعودي قبلاً با ورود روزانه سيزده هواپيماي حامل زائران ايران موافقت داشتند كه با توجه به محدوديت زمان پرواز، امكان سفر تنها يك صد هزار زائر فراهم ميشد. | ||
يادآوري ميشود به دنبال بازگردانيدن دو هواپيما از پانزده هواپيماي حامل زائران ايراني از سعودي - كه ديروز انجام گرفت - "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي، امروز در اطلاعيهاي با محكوم كردن اين اقدام خلاف اسلام دولت سعودي، به مسلمانان جهان هشدار داد: «اين عمل ناروا، آغاز مرحلة جديدي براي لطمه زدن به اسلام و تهديدي جدي نسبت به كعبة عزيز است و ما به هيچ روي در برابر اين ظلم بزرگ آرام نخواهيم نشست.» | |||
نهايتاً، در پي يك سلسله فعاليتهاي ديپلماتيك شديد به خصوص اعزام نمايندة حامل پيام رئيسجمهور ايران براي شاه سعودي به رياض، در رياض گفته شد كه ملك فهد با دادن تسهيلات كافي به همة زائران ايراني موافقت كرد و اين نابهسامانيها نتيجة اهمال و كارشكنيهاي مأموران جزء سعودي بودهاست. | |||
و پايان كار اين كه صبح امروز وزرات امورخارجه در خصوص اعزام حجاج ايراني به مكة معظمه اعلام كرد: «به دنبال سفر "محمدحسين لواساني" مديركل سياسي وزارت امور خارجة كشورمان به عربستان و ملاقات وي با ملكفهد پادشاه عربستان سعودي در تاريخ پنجم مرداد ماه جاري و تسليم پيام كتبي حجتالاسلام والمسلمين خامنهاي رئيسجمهوري به ايشان، صبح امروز "سعود الفيصل" وزير امورخارجة سعودي، به اطلاع مقامات وزارت امورخارجة جمهورياسلامي ايران رسانيد كه دولت عربستان با اعزام 150هزار نفر زائر ايراني به حج موافقت دارد و در پي اين موافقت، از سوي دولت عربستان اجازة بيست پرواز در روز به هواپيمايي جمهورياسلامي ايران براي اعزام 150هزار زائر ايراني داده شد.»<ref>روزنامة كيهان، 7/5/1364، ص 1.</ref> | |||
== گزارش- 436 == | |||
اختلافات پيش آمده در اعزام حجاج ايراني به عربستان سعودي و چگونگي حل اين مناقشه، بازتابهايي را در رسانههاي همگاني به دنبال داشت كه به برخي جنبههاي اين موضوع اشاره دارد. | |||
يك مفسر خبرگزاري فرانسه مراسم حج را يك موضوع تنشزا در روابط دو كشور و مانعي در گشايش گفتوگوهاي فيمابين دانست؛ گشايشي كه با سفر اخير سعودالفيصل وزير امور خارجة عربستان به ايران، حاصل شدهاست: «مراسم حج در مكه يك موضوع تشنجآفرين در روابط دو كشور است، زيرا نيت رهبران مذهبي ايران مبنيبر تبديل آن به يك ميدان بزرگ سياسي براي تمامي جهان مسلمان، با قصد مسئولان سعودي دائر بر حفظ جنبة اكيداً مذهبي آن، مغايرت دارد. زائران ايراني مرتباً تظاهراتي ترتيب ميدهند و نمايندة آيتالله روحالله خميني نطقهايي كه در آنها اسرائيل، امريكا و شوروي را به شدت مورد حمله قرار ميدهد، ايراد ميكند. [...] آيتالله خميني طي اظهاراتي كه به مناسبت انتصاب خوئينيها در سمت جديد ايراد شد، بار ديگر يادآوري كرد كه بررسي مسائل سياسي مسلمانان در جريان مراسم حج وظيفهاي است كه در قرآن نوشته شده. وي همچنين خاطرنشان ساخت كه اين تغيير مسئولان، بر خط مشي ايران تأثيري نخواهد داشت. اين بحران ميان تهران و رياض در حالي به وجود آمدهاست كه با سفر شاهزاده سعودالفيصل وزير امورخارجة سعودي در تاريخ 18 ماه مه به ايران - كه اولين سفر وي به اين كشور از زمان انقلاب است- شاهد گشايش در گفتوگوهاي ميان دو كشور بودهايم.»<ref>مأخذ 9، ص 11، تهران - خبرگزاري فرانسه.</ref> | |||
گزارش ديگري از خبرگزاري فرانسه حاكي است: «راديو تهران بامداد امروز اعلام كرد ايران امروز تصميم گرفت در پي ممانعت عربستان سعودي از فرود دو فروند هواپيماي ايراني در نيمه شب گذشته، كلية پروازهاي حامل حجاج را به سوي اين كشور لغو نمايد. عزيمت نخستين گروه حجاج روز گذشته پس از اين كه بحث شديدي ميان دو كشور در روزهاي اخير درگرفت، انجام شد. تهران رياض را متهم كرد كه يكصد و پنجاههزار حاجي را كه قبلاً پيشبيني شدهبود، نميپذيرد و قصد دارد شمار آنها را تنها به يكصد هزار تن كاهش دهد. در اين حال، تهران تهديد كرد كه مراسم حج را تحريم خواهد كرد.»<ref>مأخذ 9، ص 10، تهران - خبرگزاري فرانسه.</ref> | |||
از سوي ديگر، در ادامة سير وقايع، خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از راديو تهران گزارش داد: «شاهزاده "سعودالفيصل" وزير امورخارجة عربستان، امروز با ورود يكصد و پنجاههزار زائر ايراني به عربستان براي برگزاري مراسم مذهبي سالانه در شهرهاي مقدس مسلمين مكه و مدينه، موافقت كردهاست.»<ref>مأخذ 9، ص 12، يونايتدپرس از آتن.</ref> | |||
نشرية "النشره" چاپ يونان نيز نوشت: «عربستان سعودي از هرگونه اقدام تلافيجويانة ايران عليه خود بيم دارد و به منظور كاستن از بحران شديد روابط كشورش با ايران، تلاشهايي براي افزايش تعداد حجاج ايراني در سال جاري و عدم ايجاد مزاحمت در حين برپايي تظاهرات از سوي ايرانيان در شهر مكه و مدينه به عمل آورده است.»<ref>ادارة كل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 894 (27/5/1364)، صص 16 تا 18.</ref> | |||
== گزارش- 437 == | |||
بعد از سپري شدن مراحلي كه قبلاً به آن اشاره شد، سرانجام پروازهاي حجاج بيتاللهالحرام از امروز در مراسمي با حضور "كروبي" نمايندة امام در امور حج، "موسوي خوئينيها" نمايندة قبلي امام در حج و دادستان فعلي كل كشور، "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي و جمعي ديگر از مقامهاي كشوري و لشكري در محل ترمينال حجاج بهطور رسمي آغاز شد. | |||
وزير ارشاد در سخناني اظهار اميدواري كرد كه حج امسال باشكوهتر از سالهاي گذشته برگزار شود. وي گفت: «بحمدالله ملّت ما در طول سالهاي پس از انقلاب به بركت خون شهدا و رهبري امام امت، در جهت استقرار اسلام و توحيد حركت كرد و كعبه حج جايگاه واقعي خود را پيدا كرد.» خاتمي افزود: «اگر كعبه راز توحيد است و اگر توحيد پاية عزت مسلمانان است، امروز هيچ كاري در كعبه از ابراز عزت مسلمين و برائت از دشمنان اسلام (بالاتر) نيست و آنچه بايد در حج حكومت كند، سياست خدايي است و امروز سكوت در حج، حاكميت سياست قدرتهاي استكباري است و آنچه امروز مردم ما به آن پايبندند، اعمال سياستهاي اسلامي است.» وي تأكيد كرد: «شما نمايندة انقلاب و نمايندة اعتراض انقلاب عليه سلطهگران جهانخوار هستيد؛ شما نمايندة شهيدان انقلاب هستيد و بايد تذكر به اين سمت نمايندگي داشته باشيد و حركت و سلوك شما نمايانگر اين مسئوليتها باشد.» | |||
در ادامة مراسم، آقاي كروبي در سخناني گفت: «مسئله حج يكي از مراسم و دستورات و برنامههاي مهم اسلام است و در كنار برنامههاي عبادي و مذهبي و مراسم و مناسك حج، مسلمين موظف و مكلفاند كه به مسائل سياسي فكر كنند و براي رفع گرفتاري ساير مسلمين، در اين كنگرة عظيم چارهاي بينديشند. حج، عبادت و مراسم و مناسكي نيست كه مردم از سراسر جهان تنها به خانة خدا مشرف شوند و خشك و بيمحتوي و بدون توجه به مشكلات مسلمين در بعد سياسي حج مراسم را انجام دهند و غافل از مسائل اسلام و مصيبتها و مشكلات مسلمين باشند.» وي در مورد سير حركت سياسي حج پس از انقلاب اسلامي و تداوم آن تا كوتاه شدن سلطة شرق و غرب بهويژه شيطان بزرگ "امريكا"، افزود: «بحمدالله پس از انقلاب حركت سياسي امت حزبالله و مردم مسلمان ايران به رهبري امام امت و نمايندگان حضرت امام در حج و بعثه و بهخصوص با برنامهريزيهاي اساسي و اصولي جناب حجتالاسلام موسوي خوئينيها تحولي در مسئله حج و بعثه و برنامههاي امت اسلامي ايران در ارتباط با ساير مسلمين جهان به وجود آمد و به حول و قوة الهي اين حركت استمرار و تداوم خواهد داشت تا روزي كه سلطههاي شرق و غرب از سر مسلمين جهان برداشته شود. بنابراين، دشمنان قسمخوردة اسلام بدانند تا روزي كه حج است و اين مراسم است و تا روزي كه نيروهاي اسلامي و ياران امام قدرت داشته باشند، مراسم عظيم حج با برنامههاي سياسي و برائت از مشركين و تنفر و انزجار از قدرتهاي سلطهگر همراه خواهد بود و انشاءالله در آينده شاهد تظاهرات چند ميليوني در حج باشيم و در اين تظاهرات نوك حملة ما متوجه شيطان بزرگ امريكا و قدرتهاي بزرگي است كه به سرزمينهاي مسلمين حمله كردند و آنها را اشغال نمودند.» | |||
كروبي سپس خواستار بسيج مسلمانان در اين راهپيمايي و هماهنگي آنان با زائران ايراني شد: «پس، از مسلمين و زائران خانة خدا ميخواهيم با ملّت ايران هماهنگ باشند و در تظاهرات عليه مستكبران كه عزت اسلام است، شركت كنند و به حول و قوة الهي حج امسال با آرامش و با قاطعيت هرچه تمامتر برگزار خواهد شد.» وي همچنين با تأكيد بر اينكه در ميان زائران خانة خدا چهلهزار تن از خانوادههاي معظم شهدا، اسيران و مفقودان حضور دارند، از همة كاركنان امور حج خواست كه شخصيت زائران را رعايت كنند.»<ref>روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 2.</ref> | |||
== گزارش- 438 == | |||
مجله "الدستور" چاپ لندن، از جناحبندي مقامهاي امريكايي دربارة نحوة برخورد با ايران گزارشي درج كردهاست. اين مجله - كه وابسته به عراق است و شديداً و بهطور آشكار براي اين كشور تبليغ ميكند - نوشته كه گزارش خود را براساس نظر مقامهاي امريكايي در مورد چگونگي برخورد با ايران - كه به رسانههاي امريكا درز كرده - تنظيم كردهاست. جناحبندي مقامهاي امريكايي به اين قرار است كه گروهي به سركردگي "جورج شولتز" خواهان برخورد فيزيكي قاطع و شديد با ايران هستند و گروهي ديگر برخورد ملايم را توصيه ميكنند كه مكفارلين مشاور امنيت ملي رئيسجمهور، در رأس اين گروه قرار دارد؛ اينان پرداختن به موضوع شوروي را مهمتر ميدانند. | |||
در گزارش الدستور آمدهاست: «در وزارت خارجه و ادارة امنيت ملي كاخ سفيد افرادي معتقدند كه امريكا بايد به اهانتهاي [امام] خميني نسبت به امريكا پاسخ دهد و در جهت خدشهدار ساختن وجهه و مصالح جمهورياسلامي در سطح دنيا گامي بردارد. در رأس اين گروه "جورج شولتز" وزير خارجة ريگان قرار دارد. | |||
ولي اختلافنظرهايي بين اعضاي اين گروه پيرامون كيفيت پاسخگويي به رژيم ايران وجود دارد. در نظر برخي از آنها رژيم [امام] خميني حكومت فاشيستي جديدي است كه بايد با همكاري مستقيم گروههاي مخالف، طومار آن را در هم پيچد و در صورت امكان مواضع و اهداف مهم در آن، نظير جزيرة خارك، منطقة "جماران" محل سكونت آيتالله خميني، برخي از بنادر ايران و ايستگاه راديو تلويزيون اين كشور را مورد هدف قرار داد. در حالي كه برخي اين عقيده را دارند كه سركوب رژيم [امام] خميني به سبب احتمال مداخلة اتحاد شوروي در ايران، به نفع امريكا نخواهد بود. و بالاخره عدهاي ديگر معتقدند كه محاصرة بنادر ايران و انهدام مراكز تروريستي در لبنان و حمايت از برخي گروههاي مخالف، مشكلاتي براي حكومت تهران به وجود خواهد آورد كه هرگز نخواهد توانست با آن مقابله نمايد و در نهايت، اين رژيم با ظهور يك انقلاب مردمي كه ممكن است امريكا در آن نقشي اساسي ايفا نمايد، روبهرو خواهد شد. | |||
در مقابل اين گروه، گروه ديگري به سركردگي "رابرت مكفارلين" مشاور امنيت ملي رئيسجمهور امريكا، قرار دارد. اين گروه كه اكثريت اعضاي آن را فارغالتحصيلان دانشگاه "پرينستون" تشكيل ميدهند، معتقدند كه دولت ايران عليرغم دشمني ظاهرياش با امريكا، مصالح و خواستههاي اين كشور را خواه از طريق دشمني خود با اتحاد شوروي و خواه ايجاد مشكلاتي براي كشورهاي حوزة خليج [فارس] برآورده ميسازد. اعضاي اين گروه بر ضرورت اعمال سياست فشار رواني در قبال [امام] خميني تأكيد دارند. برخي از سازمانها و مؤسسات دولت امريكا، تماسهاي سري با رژيم ايران برقرار ميسازند و اين امر زمينة خريد برخي سلاحها و تجهيزات خواه از بازارهاي امريكا و يا اسرائيل را براي ايران فراهم ساختهاست. | |||
افرادي نيز هستند كه به تماشاي اين مناظر ميل ندارند، به همين لحاظ برخي از اين مسئولان به كشف عمليات قاچاق سلاحهاي امريكايي به ايران ميپردازند. همان طوري كه در هفتة گذشته مشاهده كرديم، ادارة گمرك امريكا از بارگيري سلاحهايي از جمله رادارهاي هواپيمايي از نوع اف - 14 كه ايران در اختيار دارد، جلوگيري به عمل آورد.»<ref>مأخذ 14.</ref> | |||
== گزارش- 439 == | |||
"ريگان" رئيسجمهوري امريكا، در يك گفتوگوي مفصل با نشرية " الحوادث"، موضوعات متعددي را مورد بررسي قرار داد. وي در اين مصاحبه تلويحاً پيش شرايطي را براي بهبود روابط امريكا و ايران اعلام كرد، از جمله: "ضرورت پايان دادن به جنگ، پايان دادن به تأييد تروريسم و پذيرش ضوابط و مسئوليت بهعنوان يك واحد سياسي بينالمللي در كنار ساير واحدها." ريگان گفت: «از وضع كنوني در كشورهاي حوزة خليجفارس ناراضي و ناخرسند هستم. علاوه بر اين، مادامي كه جنگ ايران و عراق ادامه داشتهباشد و مادامي كه ايران سياست تروريسم را تأييد نمايد و از ايفاي نقش مسئولانة خود بهعنوان عضوي از خانوادة بينالمللي خودداري نمايد، امنيت و حاكميت كشورهاي حوزة خليجفارس مورد تهديد قرار دارد.» | |||
وي همچنين گفت: «براي همگان روشن است كه ايالات متحده داراي منافع حياتي در تأمين آزادي كشتيراني در آبهاي خليج[فارس] و آرامش اوضاع در اين منطقه از جهان ميباشد. ما در گذشته با دوستان خود در منطقه مانند پادشاهي سعودي و ديگر كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس پيرامون برآوردن نيازهاي دفاع مشروع آنها و تشويق تلاشهاي مشترك آنان در جهت تضمين امنيت، همكاري نموديم و خوشحاليم كه ميبينيم اين كشورها با استفاده از منابع مالي و حاكميت مطلق و وحدت اراضي جغرافيايي خود، توانستهاند به بهترين وجه از خود دفاع نمايند و هر تجاوزي را سركوب كنند، با اين وجود اين كافي نيست ما بهطور اصولي با كشورهاي حوزة خليجفارس توافق داريم كه تنها راه پايان بخشيدن به جنگ عراق - ايران، مذاكرات مسالمتآميز است.»<ref>مأخذ 10، ص 20.</ref> | |||
== گزارش- 440 == | |||
به گزارش واحد مركزي خبر، نشرية "العالم" چاپ لندن، نوشته است: «دو تن از نمايندگان مجلس سناي امريكا با ارائه طرحي خواستار تروريست خواندن رژيم حاكم بر عراق شدند، ولي با پا درمياني مستقيم ريگان و وزير خارجهاش شولتز، اين طرح پس گرفته شد. وزارت خارجة امريكا با يادآوري اينكه ارائه چنين طرحي ممكن است به روابط روبهرشد سياسي و اقتصادي موجود ميان واشنگتن و بغداد لطمه بزند، ارائه كنندگان طرح را وادار به پس گرفتن آن نمودهاست. | |||
منابع آگاه خاطرنشان ساختند اقداماتي در اين زمينه از سوي وزارت خارجة امريكا و سرمايهداران امريكايي و نيز سفارت عراق در واشنگتن صورت گرفته كه اين اقدامات در مسكوت گذاردن طرح فوق، مؤثر بودهاست.»<ref>روزنامة جمهورياسلامي، 7/5/1364، واحد مركزي خبر، نشرية "العالم"، چاپ لندن.</ref> | |||
== گزارش- 441 == | |||
خبرگزاري جمهورياسلامي از طرابلس گزارش داد كه هيئت اعزامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به سرپرستي دكتر "جعفري" رئيس كميتة اجرايي اين مجلس، عصر امروز وارد طرابلس شد و مورد استقبال جانشين دبير كميتة روابط خارجي ليبي؛ رئيس مركز جهاني مبارزه با امپرياليزم، صهيونيسم، ارتجاع و نيز تني چند از مقامهاي كنگرة خلق عرب و نيز حجتالاسلام "خوانساري" سفير جمهورياسلامي ايران در ليبي، قرارگرفت. سخنگوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق روز شنبه (5/5/1364) در مورد انگيزة سفر هيئتي بلندپايه اين مجلس به ليبي، گفتهاست: «با توجه به اوضاع آشفته و متزلزل عراق، هئيتي بلندپايه با برخي رهبران عرب از جمله رهبران ليبي ملاقات خواهد كرد تا آنان را در جريان اوضاع نابهسامان عراق و واقعيت قدرت نيروهاي مجاهد عراقي قرار دهد و سياست مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را در ابعاد سياسي و نظامي براي آنان تشريح كند.» | |||
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در فرودگاه، جانشين دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي با ابلاغ درودهاي رهبري جماهيري ليبي به هيئت مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، گفتهاست: «بيشك رژيم استبدادي و فاشيستي حاكم بر عراق در آيندهاي نزديك سرنگون و ملّت مسلمان و ستمديدة عراق آزاد خواهند شد.»<ref>مأخذ 15، ص1.</ref> | |||
| |||
ضميمة گزارش 433: آخرين پاتك دشمن در عمليات قادر2 | |||
شرح آخرين پاتك عراق در اين محور از زبان "احمد منصوري" (فرمانده گروهان3 از گردان كميل) قابل توجه است: | |||
«نيروي زيادي نمانده بود؛ تمام بچهها بهخاطر فشار فوقالعادهاي كه با خمپاره و تيربار و هليكوپتر و ساير آتشها به آنان وارد شدهبود، در پايگاه اول تجمع كردهبودند كه ناگهان عراق با تدارك آتش خيلي بيشتري، از غرب، جنوب و شرق يعني از پشت سر نيروها بين يال 1931 و يال 1672 شروع به پاتك كرد. عراق سعي داشت با سرازير شدن به طرف شمال يال، ما را در محاصرة كامل بگيرد. بچهها مشغول دفاع شدند و من چون اول درگيري زخمي شدهبودم، پشت سنگي نشستم و با پيغامهايي كه توسط برادران به نيروها ميدادم، آنها را هدايت ميكردم كه ناگهان صداي هلهله كشيدن و عربي صحبت كردن نيروهاي عراقي را شنيدم و با توجه به اين، فكر كردم اگر بمانيم، همة بچهها را اسير ميكنند. به نيروها گفتم از تنها روزنهاي كه در شمال پايگاه اول ماندهبود، به عقب بروند و خودم نيز به كمك ساير برادران - كه زير بغل مرا گرفتهبودند - از پايگاه خارج شديم و از جادهاي كه شب جهت تك آمدهبوديم، شروع به عقبنشيني كرديم.»<ref>مأخذ 1، ص 65.</ref> | |||
== <big>منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/07 </big> == | |||
{{پانویس}} | |||
<references/> | |||
< | </div> | ||
{{#css:/bootstrap.css}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ آوریل ۲۰۲۳، ساعت ۰۹:۱۲
روزشمار جنگ سال 1364 1364.05.07 | |
---|---|
نامهای دیگر | هفت مرداد |
تاریخ شمسی | 1364.05.07 |
تاریخ میلادی | 29 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 10 ذیقعده 1405 |
گزارش- 433
دومين مرحلة عمليات در منطقه سيدكان با نام "قادر2" از شب گذشته، براي تصرف ارتفاعات سربله و سرهويز، آغاز شدهاست. طبق طرح، تيپ قدس (از سپاه) بايد اين دو ارتفاع را تصرف كند و يگانهايي از ارتش مأموريت تحكيم و تثبيت منطقة تصرف شده را به عهده دارند. همچنين يك عمليات ايذايي و انهدامي را نيز در ارتفاعات سراسپندار بايد يگانهاي ارتشي انجام دهند و پس از انهدام نيرو به خط سابق مراجعه كنند. منطقة عملياتي به دو محور راست (سرهويز) و چپ (سربله) تقسيم شدهاست. در سربله دو ارتفاع 1931 و 1672 و در سرهويز دو ارتفاع 1976 و 1936 هر يك اهداف جداگانهاي هستند كه در سرهويز ارتفاع 1936 و در سربله ارتفاع 1931 هدف اصلي تعيين شدهاست.[۱] در محور راست، نيروهايي از تيپ قدس 24 ساعت قبل از شروع عمليات (دو شب قبل) شبانه به شياري در پشت ارتفاعات سرخيات و سرهويز (زير ارتفاع سرسگر) منتقل گرديدند تا پس از استراحت، در شب عمليات وارد عمل شوند. اينان غروب و اوايل شب گذشته نزديك ارتفاع "سرسگر" مستقر شدند، سپس حدود ساعت23 به طرف هدف - كه در يك مسير سرازيري و حدود يك ساعت راه بود - حركت كردند و حدود ساعت24 به پاي هدف اول يعني ارتفاع 1976 (مقدمة هدف اصلي محور سرهويز) رسيدند. در اين موقع نيروها توقف كردند و به وسيلة بيسيم پرسيدند كه "تك را شروع كنيم يا خير؟" به آنها گفته شد صبر كنيد تا با هماهنگي و همزمان با محور چپ، عمليات انجام شود. در محور چپ (سربله) نيز هرچند بر اساس زمانبندي چند ساعت پيش از عمليات، فرماندهان گروهانها از ارتفاع سرخيات بهصورت جزبهجز توجيه شدند و نيروها پس از صرف شام و خواندن نماز حركت كردند، اما به سبب برخي ناهماهنگيها در حركت نيروهاي محور راست، در حركت اين نيروها نيز وقفهها و اشكالهايي پيش آمد. تا ساعت50 :2 بامداد (7/5/1364) هنوز هيچ يك از گروهانهاي محور چپ براي اجراي عمليات اعلام آمادگي نكردهبودند اما در اين ساعت بانگ تكبير رزمندگان اين محور همراه با صداي رگبار گلوله از طرف ارتفاع سربله به گوش رسيد و در كل منطقة عملياتي طنين انداخت، بنابراين با اعلام رمز، دستور حمله صادر شد و هجوم به اهداف عملياتي و مواضع و ارتفاعات آغاز گرديد.[۲] در محور راست (سرهويز)، هدف اوليه (ارتفاع 1976) تصرف شد ولي بخشي از هدف اصلي (1936) بهدليل هشياري دشمن (هنگام سقوط 1976) و وجود سنگرهاي دوشكا و كانال و خاكريز مناسب، سقوط نكرد و نيروها با جمعآوري شماري از شهدا و مجروحان در ساعت6 صبح به ارتفاع 1976 بازگشتند. از اين ساعت دشمن آتشي سنگين روي مواضع خودي در سرهويز اجرا كرد. تا قبل از ساعت7 صبح پاتك سنگين دشمن با استفاده از آتش توپخانه و هليكوپتر - كه عقبة مواضع خودي را ميبست - شروع شد و نهايتاً نيروهاي خودي با از دست دادن توان در حالي كه دشمن مرتباً تقويت ميشد، امكان مقاومت را از دست دادند و تا ساعت9:30 تمام قسمتهاي سرهويز را تخليه كردند و دشمن مجدداً آن را اشغال كرد.[۳] در محور چپ (سربله)، قبل از روشنايي روز، قلّه و يالهاي ارتفاع سنگي 1931 (هدف اصلي سربله) تصرف شد و تنها خاموش كردن دو قبضه دوشكا در يال جنوب غربي منتهي به گوشينه، ممكن نشد. در يال 1672، پايگاه اول عراق تصرف شد و نيروها به سمت پايگاه دوم و قلة ارتفاع پيشروي كردند، اما موفق به تصرف پايگاه دوم و قله نشدند و بين دو پايگاه در يال 1672 متوقف شدند. سپس سه پاتك پيدرپي دشمن با حمايت آتش شديد توپخانه و هوايي انجام شد. دو پاتك اول از سمت پايگاه دوم و يال حد فاصل پايگاههاي اول و دوم عراق بود كه با مقاومت شديد نيروهاي خودي، چندان توفيقي نداشت، امّا آخرين پاتك در ساعت7 صبح از محور ديگري انجام شد كه منجر به تخلية كامل ارتفاع 1672 گرديد.[۴] در ارتفاع 1931، موقعيت نيروهاي خودي بهتر بود و تقريباً كل هدف تصرف شدهبود.[۵] از حدود ساعت سه بامداد مسئولان تيپ قدس (سپاه) طبق قرار قبلي درخواست كردند كه نيروهاي ارتشي از لشكر77 براي اجراي وظيفة محوله (تحكيم و تثبيت منطقهاي كه نيروهاي سپاه تصرف كرده بودند) به منطقه وارد شوند. اين كار از همان موقع شروع شد، اما نه آنطور كه فشارها را از نيروهاي تكوري كه منطقه را گرفته بودند، كم كند. در هر حال بعد از عقبنشيني نيروها از محورها و اهداف ديگر، اين محور نيز سخت دچار مشكل شد و در معرض افزايش شدت پاتكهاي عراق - كه از ساعت هفت صبح به بعد تمركز هرچه بيشتري مييافت - قرار گرفت.[۶] در گزارش راويان مركز، ادامة كار، چنين تشريح شدهاست:
«عراق در ادامة پاتكهاي خود با شدت هرچه تمامتر منطقة محدود عمليات و عقبههاي مربوطه را تا سرخيات با انواع موشكهاي دوربرد و هواپيما و هليكوپتر زير آتش قرار داد. قبل از آن، كل ارتفاع سربله، شيارها و عقبههاي آن به راحتي و به وضوح از ديدگاه (در فاصلة تقريبي كمتر از سه كيلومتر، روي ارتفاعات سرخيات) قابل رؤيت بود و كنترل ميشد، اكنون در ميان دود و گرد و غبار، ارتفاع به آن بزرگي ديگر قابل ديد و تشخيص نيست.» جهت آمادگي هرچه بيشتر براي مقابله با پاتكهاي عراق، در ساعت7:45 صبح 7/5/1364 به فرماندهان گروهانها دستور داده شد كه همة مجروحان و شهيدان را به عقب تخليه كنند كه اين اقدام از طرفي براي بالا بردن توان نيروهاي در خط بود و از طرف ديگر ميتوانست نشان دهندة نگراني فرمانده تيپ از وضعيت مجروحان و شهيدان و همچنين نتيجة نهايي عمليات، باشد. در ساعت8 صبح عراق ضمن تشديد آتش، با اجراي پاتك ديگري، از طرف يال جنوبغربي ارتفاع 1931 شروع به پيشروي به سوي اين ارتفاع كرد (اين پاتك دوم عراق از طريق اين يال بود). اين در حالي بود كه هنوز اندك نيروي بسيجي و سپاهي موجود در ارتفاع 1931، با سلاح سبك و آر.پي.جي. و نارنجك به مقابله ادامه ميدادند. در ساعت8 صبح فرمانده تيپ قدس با ذكر دلايلي از فرمانده قرارگاه تاكتيكي حمزه سيدالشهدا(ع) درخواست عقبنشيني كرد، اما نظر فرماندهي (صياد شيرازي) اين بود كه وضعيت موجود بايد حفظ شود تا ارتش منطقه را تحويل بگيرد. در ساعت9 صبح دستور شخص جناب سرهنگ شيرازي در اينباره چنين اعلام شد: «مسئوليت تحكيم هدفها به عهدة لشكر77 ميباشد و ميبايد تا غروب بهعنوان نيروي تقويتي باقي بمانيد.»[۷] در عمل فشار دشمن بيش از آن بود كه بتوان تا غروب منطقه را حفظ كرد و شب هنگام آن را به مسئول اصلي تحكيم و تثبيت سپرد. در گزارش راويان مركز در اين خصوص آمدهاست: در ساعت9:05 برادر "فدا" (فرمانده گردان كميل) از خط مقدم با بيسيم اعلام كرد كه عراق مجدداً پاتك كردهاست و با نيروهاي بيشتري قصد تصرف ارتفاع 1931 را دارد؛ مقدار زيادي از يال جنوبغربي را نيز اشغال كرده و مشغول پيشروي است؛ شهيدان و مجروحان جا ماندهاند و عدهاي از برادران هم در حال عقبنشيني ميباشند. فرمانده تيپ در پاسخ تأكيد كرد: "شهدا و مجروحان را تخليه و نيروها را هم جمعآوري كنيد." دشمن كه از آغاز روشنايي روز پاتك خود را با حمايت آتش توپخانه و تيرمستقيم تانك آغاز كردهبود، اينبار از سه طرف (شرق، جنوب و غرب) نيروهاي مستقر در ارتفاع 1931 را بهصورت نعل اسبي در محاصره گرفت و با فشار آتش سنگين و بهكارگيري سلاحهاي نيمهسنگين (از جمله مينيكاتيوشا و خمپاره و تيربار) قصد تصرف اين ارتفاع و به اسارت در آوردن نيروهاي خودي را داشت كه بر اثر مقاومت برادران سپاه و بسيج - كه با آر.پي.جي. و نارنجك ميجنگيدند - اينبار نيز عقب زده شد، اما دشمن دست بردار نبود و مرتباً بر فشارهاي خود از هوا و زمين ميافزود. در نهايت، گزارش برادر "حاج حاتم" مسئول ستاد تيپ قدس، به سرهنگ صياد شيرازي (بعد از توضيحاتي كه طرفين رد و بدل كردند و شدت فشارهاي وارده در موقعيت كنوني، بازگو شد) حاكي از اين بود: «كليه نيروهاي ارتش در ساعت هشت بهطور كامل ارتفاع را تخليه كرده و نيروهاي تيپ نيز از ساعت10:30 در حال تخليه ميباشند.» مقارن همين زمان، فرمانده تيپ قدس به نيروهايي كه در اين لحظه فقط روي قلة سنگي ارتفاع سربله (1931) جمع شدهبودند، دستور ميداد كه ضمن تخلية مجروحان و شهيدان، براي عقبنشيني از منطقه آماده باشند. همزمان با همين دستور، چهارمين و آخرين پاتك عراق با تدارك تعداد بيشتري تانك و مينيكاتيوشا، خمپاره120، 81 و 60 - كه با نفوذ به زير قلة 1931 از فاصله خيلي نزديك آتش ميريختند - در شرف انجام بود. در ساعت يازده، نيروهاي پياده عراق با عمليات بيوقفه و از همه طرف، شروع به پيشروي براي تصرف قله 1931 كردند. "رضا شيخي" فرمانده گروهان يك از گردان "كميل" لشكر قدس، آخرين پاتك عراق و عقبنشيني از ارتفاع 1931 را چنين شرح دادهاست:
منطقه سيدكان 7/5/1364 ـ پشت جبهه عمليات قادر «ساعت يازده بود كه ديگر آتشش را خيلي زياد كرد. مينيكاتيوشاهاي بيشتري را در نزديك ما مستقر كرد. چهار پنج دستگاه تانك ديگر آورد به منطقه و خمپاره 120، 60 و 81 را زير پايمان مستقر كرد. از طرف يال 1672 نگاه كردم حدود دو گروهان تكاور به صورت سازمان داده شده در حال پيشروي بودند. به ساير جاها دقت نداشتم. آنها به صورت نعل اسبي ما را در محاصره گرفته و قصد تكميل كردن اين محاصره را داشتند. به برادر فدا گفتم: "برادر فدا، ديگه كسي نيست، هيچكس نيست؛ ما شش تا نيروييم، بروم بزنمشان عقب؟" برادر فدا گفت: "نه ديگه." بعد يك عده تيراندازي ميكردند و يك عده ميآمدند عقب و به همين ترتيب ارتفاع را ما تخليه كرديم.» بدينترتيب، در ساعت11:30 صبح بهنحوي كه شرح آن گذشت، برادران بسيج و سپاه پس از بينتيجه يافتن مقاومت و شهادت بقية نفرات، آخرين هدف تصرف شده (ارتفاع 1931) را تخليه كردند و به عقب بازگشتند.[۸]
گزارش- 434
امروز صدامحسين در جمع هيئتي كه با عنوان "انجمن معلمان كويت" به عراق رفتهاند، در سخناني به تشريح اهميّت مليگرايي و قوميت عرب و رابطة اين دو با هم، پرداخت و كوشيد هويت و منافع كويت را در اين قالب در دشمني با ايران و ايراني تعريف كند. صدام با تأكيد بر عربگرايي افراطي، كينهتوزي عليه ايران را محوري در اجراي وظيفة عربيِ كويتيها دانست و آنان را به اخراج ايرانيان تشويق كرد. به گزارش صوتالجماهير، صدام در اين ملاقات گفتهاست: «من بهعنوان يك عرب از آنچه كه از شما شنيدم، خوشحال هستم و اين انديشة ناب عربي كه ناشي از افتخار به كويت برادر، سرزمين، ملّت و رئيس آن ميباشد، با افتخار عربي جداييناپذير است و اين خود قوميت حقيقتي را بر خلاف آنچه كه برخي از شعوبيها ميگفتند قوميت با مليگرايي تضاد دارد، تشكيل ميدهد و در عين حال عدهاي از آنها گفتهاند قوميت با دين تضاد دارد. قوميت براساس آنچه از زبان شما رانده شد و يا در مطبوعات شما ميخوانيم و يا اين كه از زبان برادر "شيخ جابر" و ساير مسئولين ميشنويم، آشكار شده كه به معناي مليگرايي عميق است. مليگرايي عميق در ميهن عرب به معناي "قوميت" و قوميت در عمل از مليگرايي عميق سرچشمه ميگيرد. امروز در كويت كسي كه بهطور مطلق به كويت اعلام وفاداري كند، حتماً بايد به عربيّت آن استناد و تكيه نمايد و كسي كه بهطور مطلق به كويت اعلام وفاداري نكند، حتماً پيآمد آن، حالت غيرعربي خواهد بود و اين امر چه در انديشه و يا خصوصيات ديگر منعكس ميشود و چون حالت ضد عربيت نه تنها نژادي است همانند اين كه عربيت حالت نژادي نيست، امكان دارد برخي از اعراب از نظر نژادي به عربيت خيانت كنند ولي در هر حال عربيت صادقانه بايد به اعراب استناد نمايد. عليهذا اكنون كه شما پيرامون پرچم مليگرايي در كويت گرد هم ميآييد، به عربيت خود افتخار ميكنيد. قوميت، شعاري براي توسعهطلبي و يا بزرگمنشي نه نسبت به ملل و نه نسبت به فرزندان يك امت نيست و راهي براي بيبند و باري نميباشد، بلكه راهي براي فداكاري و ايثار است. چرا اكنون ملّت كويت هدف قرار گرفتهاست؟ به خاطر عربيت آن هدف واقع شدهاست و اين ملّت به خاطر عربيت خود، نيرومند است. بله كويت هدف قرار گرفت چون عربي است و در عين حال كويت نيرومند است چون عمق كويت را كلية اعراب تشكيل ميدهند و مساحت عمق كويت به تمامي زواياي سرزمين ميهن عربي كشيده ميشود، بنابراين، كويت با عدم توجه به تعداد جمعيت و مساحت آن، نيرومند است. همان توهماتي كه باعث شد حكام تهران عليه عراق دست به تجاوز بزنند و تصور كنند ميتوانند عراق را ببلعند، باعث شد تا فكر كنند ميتوانند ملّت و رئيس و مردم كويت را از خلال انفجارهايي كه عليه امير و يا ملّت كويت در دو قهوهخانة عمومي و يا مؤسسات اقتصادي و يا عليه قلمزنان شرافتمند در كويت انجام ميدهند، مورد باجخواهي قرار دهند. [...] هر عرب در هر مكان هنگامي بشنود كه كويت تهديد ميشود - و دليلي بر تهديد آن نيست بلكه تهديد آن باطل است - بايد در هر نقطه به منظور دفاع از كويت و بهعنوان همبستگي با ملّت كويت، به هر نحو از انحاء قيام كند. ما خواهان شر نبوديم تا عناصر توان خود را در نفوس خود آزمايش كنيم، ولي هنگامي كه شر به ما حمله [ميكنند] و عناصر در نفوس و ميدانهاي ما بسيج ميشوند، شايد اين حالت از حالتهاي مطلوب باشد تا تاريخ گواهي دهد كه ما در وجدانها و افكار و نفوس خود زنده هستيم و در مقابله با مهاجمان و تجاوزگران، عنداللزوم مرده نيستيم. اين فرصتي است براي پاكسازي صفوف و صفآرايي صحيح. بدون مجامله ميگوييم اين كويت است و كساني كه با كويت هستند و در كنار يك كشور بيگانه نيستند، بايد رفتار اصولي داشته باشند و هنگامي كه چنين رفتاري نكنند، بايد كويت را ترك نمايند چون ما اين مسئله را در عراق اجرا كرديم و گفتيم كسي كه با عراق است، دست خود را بالا ببرد و كسي كه دست بالا نميبرد، بايد برود. [...] كساني كه نه با ميهن و نه با عربيت خود هستند، بايد در جستوجوي ميهني ديگر و امتي ديگر باشند. اگر خانه را در خليج و در عراق پاكسازي كرديم، نسلهاي آينده تا صدها سال آرامش خواهند داشت، ولي اگر دخالتها ميان ميهنپرستان و غير ميهنپرستان و قوميتها و غير قوميتها را پا برجا بگذاريم، خطر باقي خواهد ماند و سراني كه با يك موج افكنده ميشوند، با يك موج ديگر افراشته خواهند شد. [...] آنها تصور ميكردند چند ده هزار از ايرانيان مقيم در عراق و دخالتهاي زادة شرايط منفي كه بر عراق گذشته است، ميتواند آنها را قادر سازد تا به سرعت عراق را ببلعند تا به سوي سرزمين خليج و جزيره و عموم مشرق عربي سرازير شوند، ولي فراموش كردند كه ملّت عراق به هنگامي كه پي ببرد اوضاع چنين است، به ارادة يك انسان در جبهه و پشت آن مبدل ميشود و اين چيزي است كه به وقوع پيوست. هيچ كس در كويت و يا خارج كويت در اين توهم نباشد كه اگر ديدگاهي نسبت به رژيم حاكم در عراق يا كويت يا غيركويت داشته باشد و با رژيم ايران همكاري و نقشههاي آن و متحدانش را اجرا كند هر چند كه در صدر حكومت باشد، ميتواند شرافتمندانه زندگي نمايد، بلكه زندگي ذلت بار خواهد داشت و از درون رانده شده و خيانت تا روز قيامت همراه او خواهد بود. [...] كويت نيرومند است چون برحق، ميهني و عربي ميباشد و كساني كه فكر ميكنند با اين انفجارها ميتوانند ملّت كويت را رام سازند، در اشتباهاند. همان گونه كه گفتم، فرصتي براي ملّت كويت خواهد بود تا خصوصيات مثبت را ابراز و تا حداكثر تقويت نمايند. شيخ جابر و ملّت كويت، مؤمن و شجاعاند، لذا ما معتقد نيستيم كه اين طرحها را بتوان اجرا كرد و يا باعث تضعيف آنها شد. هر حالتي در ابتدا حتماً مقداري آشفتگي جزئي به وجود ميآورد و در ابتداي جنگ و حتي قبل از آغاز جنگ هنگامي كه به عمليات گستردة خرابكاري در داخل عراق (قبل از بمباران شهرها از مرزهاي خارجي) دست بردند و حتي دو تن از كادر رهبري ما را مورد حمله قرار دادند (دو عضو رهبري قومي و يك وزير) و اين كار به وسيلة مزدورانشان صورت گرفت و در هر جا يك پاسگاه پليس و پاسگاه ارتش را مورد حمله قرار ميدادند و ميگفتند ما آنها را رام خواهيم كرد. [...] ما از ميهنپرستي و قوميت و همبستگي شما با رژيم خود اطمينان داريم و اين رژيم يك رژيم عربي مخلص است. در اين دوران، يعني دوران تجزيه و تهاجم برخي از قوميتها و رخنهگري به درون ما به قصد به ذلت كشيدن و در برگرفتن ما، ميهن پرستي عميق جز به اتكا به ميهنپرستي قومي امكانپذير نيست تا از اين طريق خود را حمايت و به انشعابات خود نيرو و كارايي مقابله با نقشههاي امپرياليستي را بدهد. به همين صورت تضادي ميان قوميت و دين وجود ندارد، چون خصوصيات اعراب در قرآن مفهوم و شناخته شدهاست بهويژه آنكه خداوند متعال در بيش از يك جاي قرآن حتي در بهشت از آنها ياد كرده و حتي فرموده كه زبان اهل بهشت عربي است و ملائكه با زبان عربي سخن ميگويند. از اينرو به اين نتيجه ميرسيم كه خصوصيت امّت مانع رفتار شرافتمندانه و برابر با ساير ملل از امت اسلامي نميباشد، بلكه در اصل خصوصيت ظهور اعراب بهعنوان يك امت براساس اصولي كه خلفاي راشدين در پيش گرفتند، ايجاب ميكند كه اعراب نقش اساسي خود را بهعنوان برادر مسلمانان در همه جا ايفا كنند. از خصوصيت خود بهعنوان يك امت با افغانستان بهعنوان يك امت و با پاكستان بهعنوان يك امت و سايرين زير يك چادر بزرگ به نام دين اسلام رفتار ميكنيم. كويت، عراق و مصر و سايرين هر يك خصوصيت ويژة خود دارد، ولي همة ما بايد چادري به وجود آوريم و خصوصيات را در درون اين چادر ايجاد كنيم تا از اين طريق حمايت مطلوب و برخورد صحيح را با فعل مشترك چه در سازندگي و چه مقابله با خطرات دشمنان فراهم كنيم. سلام ما را به رئيس، ملّت و همة بخشها و مشاغل كويت برسانيد.»[۹]
گزارش- 435
به گزارش خبرگزاري جمهورياسلامي، پادشاهي سعودي بامداد امروز (7/5/1364) با ورود روزانه بيست هواپيماي حامل حجاج ايراني به جده، موافقت كرد. به اين ترتيب همة 150هزار زائر ايراني خانة خدا امسال در مراسم حج شركت خواهند كرد. بنابراين گزارش، مقامهاي سعودي قبلاً با ورود روزانه سيزده هواپيماي حامل زائران ايران موافقت داشتند كه با توجه به محدوديت زمان پرواز، امكان سفر تنها يك صد هزار زائر فراهم ميشد. يادآوري ميشود به دنبال بازگردانيدن دو هواپيما از پانزده هواپيماي حامل زائران ايراني از سعودي - كه ديروز انجام گرفت - "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي، امروز در اطلاعيهاي با محكوم كردن اين اقدام خلاف اسلام دولت سعودي، به مسلمانان جهان هشدار داد: «اين عمل ناروا، آغاز مرحلة جديدي براي لطمه زدن به اسلام و تهديدي جدي نسبت به كعبة عزيز است و ما به هيچ روي در برابر اين ظلم بزرگ آرام نخواهيم نشست.» نهايتاً، در پي يك سلسله فعاليتهاي ديپلماتيك شديد به خصوص اعزام نمايندة حامل پيام رئيسجمهور ايران براي شاه سعودي به رياض، در رياض گفته شد كه ملك فهد با دادن تسهيلات كافي به همة زائران ايراني موافقت كرد و اين نابهسامانيها نتيجة اهمال و كارشكنيهاي مأموران جزء سعودي بودهاست. و پايان كار اين كه صبح امروز وزرات امورخارجه در خصوص اعزام حجاج ايراني به مكة معظمه اعلام كرد: «به دنبال سفر "محمدحسين لواساني" مديركل سياسي وزارت امور خارجة كشورمان به عربستان و ملاقات وي با ملكفهد پادشاه عربستان سعودي در تاريخ پنجم مرداد ماه جاري و تسليم پيام كتبي حجتالاسلام والمسلمين خامنهاي رئيسجمهوري به ايشان، صبح امروز "سعود الفيصل" وزير امورخارجة سعودي، به اطلاع مقامات وزارت امورخارجة جمهورياسلامي ايران رسانيد كه دولت عربستان با اعزام 150هزار نفر زائر ايراني به حج موافقت دارد و در پي اين موافقت، از سوي دولت عربستان اجازة بيست پرواز در روز به هواپيمايي جمهورياسلامي ايران براي اعزام 150هزار زائر ايراني داده شد.»[۱۰]
گزارش- 436
اختلافات پيش آمده در اعزام حجاج ايراني به عربستان سعودي و چگونگي حل اين مناقشه، بازتابهايي را در رسانههاي همگاني به دنبال داشت كه به برخي جنبههاي اين موضوع اشاره دارد. يك مفسر خبرگزاري فرانسه مراسم حج را يك موضوع تنشزا در روابط دو كشور و مانعي در گشايش گفتوگوهاي فيمابين دانست؛ گشايشي كه با سفر اخير سعودالفيصل وزير امور خارجة عربستان به ايران، حاصل شدهاست: «مراسم حج در مكه يك موضوع تشنجآفرين در روابط دو كشور است، زيرا نيت رهبران مذهبي ايران مبنيبر تبديل آن به يك ميدان بزرگ سياسي براي تمامي جهان مسلمان، با قصد مسئولان سعودي دائر بر حفظ جنبة اكيداً مذهبي آن، مغايرت دارد. زائران ايراني مرتباً تظاهراتي ترتيب ميدهند و نمايندة آيتالله روحالله خميني نطقهايي كه در آنها اسرائيل، امريكا و شوروي را به شدت مورد حمله قرار ميدهد، ايراد ميكند. [...] آيتالله خميني طي اظهاراتي كه به مناسبت انتصاب خوئينيها در سمت جديد ايراد شد، بار ديگر يادآوري كرد كه بررسي مسائل سياسي مسلمانان در جريان مراسم حج وظيفهاي است كه در قرآن نوشته شده. وي همچنين خاطرنشان ساخت كه اين تغيير مسئولان، بر خط مشي ايران تأثيري نخواهد داشت. اين بحران ميان تهران و رياض در حالي به وجود آمدهاست كه با سفر شاهزاده سعودالفيصل وزير امورخارجة سعودي در تاريخ 18 ماه مه به ايران - كه اولين سفر وي به اين كشور از زمان انقلاب است- شاهد گشايش در گفتوگوهاي ميان دو كشور بودهايم.»[۱۱] گزارش ديگري از خبرگزاري فرانسه حاكي است: «راديو تهران بامداد امروز اعلام كرد ايران امروز تصميم گرفت در پي ممانعت عربستان سعودي از فرود دو فروند هواپيماي ايراني در نيمه شب گذشته، كلية پروازهاي حامل حجاج را به سوي اين كشور لغو نمايد. عزيمت نخستين گروه حجاج روز گذشته پس از اين كه بحث شديدي ميان دو كشور در روزهاي اخير درگرفت، انجام شد. تهران رياض را متهم كرد كه يكصد و پنجاههزار حاجي را كه قبلاً پيشبيني شدهبود، نميپذيرد و قصد دارد شمار آنها را تنها به يكصد هزار تن كاهش دهد. در اين حال، تهران تهديد كرد كه مراسم حج را تحريم خواهد كرد.»[۱۲] از سوي ديگر، در ادامة سير وقايع، خبرگزاري يونايتدپرس به نقل از راديو تهران گزارش داد: «شاهزاده "سعودالفيصل" وزير امورخارجة عربستان، امروز با ورود يكصد و پنجاههزار زائر ايراني به عربستان براي برگزاري مراسم مذهبي سالانه در شهرهاي مقدس مسلمين مكه و مدينه، موافقت كردهاست.»[۱۳] نشرية "النشره" چاپ يونان نيز نوشت: «عربستان سعودي از هرگونه اقدام تلافيجويانة ايران عليه خود بيم دارد و به منظور كاستن از بحران شديد روابط كشورش با ايران، تلاشهايي براي افزايش تعداد حجاج ايراني در سال جاري و عدم ايجاد مزاحمت در حين برپايي تظاهرات از سوي ايرانيان در شهر مكه و مدينه به عمل آورده است.»[۱۴]
گزارش- 437
بعد از سپري شدن مراحلي كه قبلاً به آن اشاره شد، سرانجام پروازهاي حجاج بيتاللهالحرام از امروز در مراسمي با حضور "كروبي" نمايندة امام در امور حج، "موسوي خوئينيها" نمايندة قبلي امام در حج و دادستان فعلي كل كشور، "خاتمي" وزير ارشاد اسلامي و جمعي ديگر از مقامهاي كشوري و لشكري در محل ترمينال حجاج بهطور رسمي آغاز شد. وزير ارشاد در سخناني اظهار اميدواري كرد كه حج امسال باشكوهتر از سالهاي گذشته برگزار شود. وي گفت: «بحمدالله ملّت ما در طول سالهاي پس از انقلاب به بركت خون شهدا و رهبري امام امت، در جهت استقرار اسلام و توحيد حركت كرد و كعبه حج جايگاه واقعي خود را پيدا كرد.» خاتمي افزود: «اگر كعبه راز توحيد است و اگر توحيد پاية عزت مسلمانان است، امروز هيچ كاري در كعبه از ابراز عزت مسلمين و برائت از دشمنان اسلام (بالاتر) نيست و آنچه بايد در حج حكومت كند، سياست خدايي است و امروز سكوت در حج، حاكميت سياست قدرتهاي استكباري است و آنچه امروز مردم ما به آن پايبندند، اعمال سياستهاي اسلامي است.» وي تأكيد كرد: «شما نمايندة انقلاب و نمايندة اعتراض انقلاب عليه سلطهگران جهانخوار هستيد؛ شما نمايندة شهيدان انقلاب هستيد و بايد تذكر به اين سمت نمايندگي داشته باشيد و حركت و سلوك شما نمايانگر اين مسئوليتها باشد.» در ادامة مراسم، آقاي كروبي در سخناني گفت: «مسئله حج يكي از مراسم و دستورات و برنامههاي مهم اسلام است و در كنار برنامههاي عبادي و مذهبي و مراسم و مناسك حج، مسلمين موظف و مكلفاند كه به مسائل سياسي فكر كنند و براي رفع گرفتاري ساير مسلمين، در اين كنگرة عظيم چارهاي بينديشند. حج، عبادت و مراسم و مناسكي نيست كه مردم از سراسر جهان تنها به خانة خدا مشرف شوند و خشك و بيمحتوي و بدون توجه به مشكلات مسلمين در بعد سياسي حج مراسم را انجام دهند و غافل از مسائل اسلام و مصيبتها و مشكلات مسلمين باشند.» وي در مورد سير حركت سياسي حج پس از انقلاب اسلامي و تداوم آن تا كوتاه شدن سلطة شرق و غرب بهويژه شيطان بزرگ "امريكا"، افزود: «بحمدالله پس از انقلاب حركت سياسي امت حزبالله و مردم مسلمان ايران به رهبري امام امت و نمايندگان حضرت امام در حج و بعثه و بهخصوص با برنامهريزيهاي اساسي و اصولي جناب حجتالاسلام موسوي خوئينيها تحولي در مسئله حج و بعثه و برنامههاي امت اسلامي ايران در ارتباط با ساير مسلمين جهان به وجود آمد و به حول و قوة الهي اين حركت استمرار و تداوم خواهد داشت تا روزي كه سلطههاي شرق و غرب از سر مسلمين جهان برداشته شود. بنابراين، دشمنان قسمخوردة اسلام بدانند تا روزي كه حج است و اين مراسم است و تا روزي كه نيروهاي اسلامي و ياران امام قدرت داشته باشند، مراسم عظيم حج با برنامههاي سياسي و برائت از مشركين و تنفر و انزجار از قدرتهاي سلطهگر همراه خواهد بود و انشاءالله در آينده شاهد تظاهرات چند ميليوني در حج باشيم و در اين تظاهرات نوك حملة ما متوجه شيطان بزرگ امريكا و قدرتهاي بزرگي است كه به سرزمينهاي مسلمين حمله كردند و آنها را اشغال نمودند.» كروبي سپس خواستار بسيج مسلمانان در اين راهپيمايي و هماهنگي آنان با زائران ايراني شد: «پس، از مسلمين و زائران خانة خدا ميخواهيم با ملّت ايران هماهنگ باشند و در تظاهرات عليه مستكبران كه عزت اسلام است، شركت كنند و به حول و قوة الهي حج امسال با آرامش و با قاطعيت هرچه تمامتر برگزار خواهد شد.» وي همچنين با تأكيد بر اينكه در ميان زائران خانة خدا چهلهزار تن از خانوادههاي معظم شهدا، اسيران و مفقودان حضور دارند، از همة كاركنان امور حج خواست كه شخصيت زائران را رعايت كنند.»[۱۵]
گزارش- 438
مجله "الدستور" چاپ لندن، از جناحبندي مقامهاي امريكايي دربارة نحوة برخورد با ايران گزارشي درج كردهاست. اين مجله - كه وابسته به عراق است و شديداً و بهطور آشكار براي اين كشور تبليغ ميكند - نوشته كه گزارش خود را براساس نظر مقامهاي امريكايي در مورد چگونگي برخورد با ايران - كه به رسانههاي امريكا درز كرده - تنظيم كردهاست. جناحبندي مقامهاي امريكايي به اين قرار است كه گروهي به سركردگي "جورج شولتز" خواهان برخورد فيزيكي قاطع و شديد با ايران هستند و گروهي ديگر برخورد ملايم را توصيه ميكنند كه مكفارلين مشاور امنيت ملي رئيسجمهور، در رأس اين گروه قرار دارد؛ اينان پرداختن به موضوع شوروي را مهمتر ميدانند. در گزارش الدستور آمدهاست: «در وزارت خارجه و ادارة امنيت ملي كاخ سفيد افرادي معتقدند كه امريكا بايد به اهانتهاي [امام] خميني نسبت به امريكا پاسخ دهد و در جهت خدشهدار ساختن وجهه و مصالح جمهورياسلامي در سطح دنيا گامي بردارد. در رأس اين گروه "جورج شولتز" وزير خارجة ريگان قرار دارد. ولي اختلافنظرهايي بين اعضاي اين گروه پيرامون كيفيت پاسخگويي به رژيم ايران وجود دارد. در نظر برخي از آنها رژيم [امام] خميني حكومت فاشيستي جديدي است كه بايد با همكاري مستقيم گروههاي مخالف، طومار آن را در هم پيچد و در صورت امكان مواضع و اهداف مهم در آن، نظير جزيرة خارك، منطقة "جماران" محل سكونت آيتالله خميني، برخي از بنادر ايران و ايستگاه راديو تلويزيون اين كشور را مورد هدف قرار داد. در حالي كه برخي اين عقيده را دارند كه سركوب رژيم [امام] خميني به سبب احتمال مداخلة اتحاد شوروي در ايران، به نفع امريكا نخواهد بود. و بالاخره عدهاي ديگر معتقدند كه محاصرة بنادر ايران و انهدام مراكز تروريستي در لبنان و حمايت از برخي گروههاي مخالف، مشكلاتي براي حكومت تهران به وجود خواهد آورد كه هرگز نخواهد توانست با آن مقابله نمايد و در نهايت، اين رژيم با ظهور يك انقلاب مردمي كه ممكن است امريكا در آن نقشي اساسي ايفا نمايد، روبهرو خواهد شد. در مقابل اين گروه، گروه ديگري به سركردگي "رابرت مكفارلين" مشاور امنيت ملي رئيسجمهور امريكا، قرار دارد. اين گروه كه اكثريت اعضاي آن را فارغالتحصيلان دانشگاه "پرينستون" تشكيل ميدهند، معتقدند كه دولت ايران عليرغم دشمني ظاهرياش با امريكا، مصالح و خواستههاي اين كشور را خواه از طريق دشمني خود با اتحاد شوروي و خواه ايجاد مشكلاتي براي كشورهاي حوزة خليج [فارس] برآورده ميسازد. اعضاي اين گروه بر ضرورت اعمال سياست فشار رواني در قبال [امام] خميني تأكيد دارند. برخي از سازمانها و مؤسسات دولت امريكا، تماسهاي سري با رژيم ايران برقرار ميسازند و اين امر زمينة خريد برخي سلاحها و تجهيزات خواه از بازارهاي امريكا و يا اسرائيل را براي ايران فراهم ساختهاست. افرادي نيز هستند كه به تماشاي اين مناظر ميل ندارند، به همين لحاظ برخي از اين مسئولان به كشف عمليات قاچاق سلاحهاي امريكايي به ايران ميپردازند. همان طوري كه در هفتة گذشته مشاهده كرديم، ادارة گمرك امريكا از بارگيري سلاحهايي از جمله رادارهاي هواپيمايي از نوع اف - 14 كه ايران در اختيار دارد، جلوگيري به عمل آورد.»[۱۶]
گزارش- 439
"ريگان" رئيسجمهوري امريكا، در يك گفتوگوي مفصل با نشرية " الحوادث"، موضوعات متعددي را مورد بررسي قرار داد. وي در اين مصاحبه تلويحاً پيش شرايطي را براي بهبود روابط امريكا و ايران اعلام كرد، از جمله: "ضرورت پايان دادن به جنگ، پايان دادن به تأييد تروريسم و پذيرش ضوابط و مسئوليت بهعنوان يك واحد سياسي بينالمللي در كنار ساير واحدها." ريگان گفت: «از وضع كنوني در كشورهاي حوزة خليجفارس ناراضي و ناخرسند هستم. علاوه بر اين، مادامي كه جنگ ايران و عراق ادامه داشتهباشد و مادامي كه ايران سياست تروريسم را تأييد نمايد و از ايفاي نقش مسئولانة خود بهعنوان عضوي از خانوادة بينالمللي خودداري نمايد، امنيت و حاكميت كشورهاي حوزة خليجفارس مورد تهديد قرار دارد.» وي همچنين گفت: «براي همگان روشن است كه ايالات متحده داراي منافع حياتي در تأمين آزادي كشتيراني در آبهاي خليج[فارس] و آرامش اوضاع در اين منطقه از جهان ميباشد. ما در گذشته با دوستان خود در منطقه مانند پادشاهي سعودي و ديگر كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس پيرامون برآوردن نيازهاي دفاع مشروع آنها و تشويق تلاشهاي مشترك آنان در جهت تضمين امنيت، همكاري نموديم و خوشحاليم كه ميبينيم اين كشورها با استفاده از منابع مالي و حاكميت مطلق و وحدت اراضي جغرافيايي خود، توانستهاند به بهترين وجه از خود دفاع نمايند و هر تجاوزي را سركوب كنند، با اين وجود اين كافي نيست ما بهطور اصولي با كشورهاي حوزة خليجفارس توافق داريم كه تنها راه پايان بخشيدن به جنگ عراق - ايران، مذاكرات مسالمتآميز است.»[۱۷]
گزارش- 440
به گزارش واحد مركزي خبر، نشرية "العالم" چاپ لندن، نوشته است: «دو تن از نمايندگان مجلس سناي امريكا با ارائه طرحي خواستار تروريست خواندن رژيم حاكم بر عراق شدند، ولي با پا درمياني مستقيم ريگان و وزير خارجهاش شولتز، اين طرح پس گرفته شد. وزارت خارجة امريكا با يادآوري اينكه ارائه چنين طرحي ممكن است به روابط روبهرشد سياسي و اقتصادي موجود ميان واشنگتن و بغداد لطمه بزند، ارائه كنندگان طرح را وادار به پس گرفتن آن نمودهاست. منابع آگاه خاطرنشان ساختند اقداماتي در اين زمينه از سوي وزارت خارجة امريكا و سرمايهداران امريكايي و نيز سفارت عراق در واشنگتن صورت گرفته كه اين اقدامات در مسكوت گذاردن طرح فوق، مؤثر بودهاست.»[۱۸]
گزارش- 441
خبرگزاري جمهورياسلامي از طرابلس گزارش داد كه هيئت اعزامي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق به سرپرستي دكتر "جعفري" رئيس كميتة اجرايي اين مجلس، عصر امروز وارد طرابلس شد و مورد استقبال جانشين دبير كميتة روابط خارجي ليبي؛ رئيس مركز جهاني مبارزه با امپرياليزم، صهيونيسم، ارتجاع و نيز تني چند از مقامهاي كنگرة خلق عرب و نيز حجتالاسلام "خوانساري" سفير جمهورياسلامي ايران در ليبي، قرارگرفت. سخنگوي مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق روز شنبه (5/5/1364) در مورد انگيزة سفر هيئتي بلندپايه اين مجلس به ليبي، گفتهاست: «با توجه به اوضاع آشفته و متزلزل عراق، هئيتي بلندپايه با برخي رهبران عرب از جمله رهبران ليبي ملاقات خواهد كرد تا آنان را در جريان اوضاع نابهسامان عراق و واقعيت قدرت نيروهاي مجاهد عراقي قرار دهد و سياست مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق را در ابعاد سياسي و نظامي براي آنان تشريح كند.» به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي، در فرودگاه، جانشين دبير كميتة مردمي روابط خارجي ليبي با ابلاغ درودهاي رهبري جماهيري ليبي به هيئت مجلس اعلاي انقلاب اسلامي عراق، گفتهاست: «بيشك رژيم استبدادي و فاشيستي حاكم بر عراق در آيندهاي نزديك سرنگون و ملّت مسلمان و ستمديدة عراق آزاد خواهند شد.»[۱۹] ضميمة گزارش 433: آخرين پاتك دشمن در عمليات قادر2 شرح آخرين پاتك عراق در اين محور از زبان "احمد منصوري" (فرمانده گروهان3 از گردان كميل) قابل توجه است: «نيروي زيادي نمانده بود؛ تمام بچهها بهخاطر فشار فوقالعادهاي كه با خمپاره و تيربار و هليكوپتر و ساير آتشها به آنان وارد شدهبود، در پايگاه اول تجمع كردهبودند كه ناگهان عراق با تدارك آتش خيلي بيشتري، از غرب، جنوب و شرق يعني از پشت سر نيروها بين يال 1931 و يال 1672 شروع به پاتك كرد. عراق سعي داشت با سرازير شدن به طرف شمال يال، ما را در محاصرة كامل بگيرد. بچهها مشغول دفاع شدند و من چون اول درگيري زخمي شدهبودم، پشت سنگي نشستم و با پيغامهايي كه توسط برادران به نيروها ميدادم، آنها را هدايت ميكردم كه ناگهان صداي هلهله كشيدن و عربي صحبت كردن نيروهاي عراقي را شنيدم و با توجه به اين، فكر كردم اگر بمانيم، همة بچهها را اسير ميكنند. به نيروها گفتم از تنها روزنهاي كه در شمال پايگاه اول ماندهبود، به عقب بروند و خودم نيز به كمك ساير برادران - كه زير بغل مرا گرفتهبودند - از پايگاه خارج شديم و از جادهاي كه شب جهت تك آمدهبوديم، شروع به عقبنشيني كرديم.»[۲۰]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/07
- ↑ سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.
- ↑ سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.
- ↑ سند شماره 632، مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1"، گزارش راويان در عمليات قادر (جواد زمانزاده، شهيد علي فتحي، مجيد مختاري، مجيد نداف)، آبانماه 1364، ص 59.
- ↑ همان، صص 68 تا 70.
- ↑ همان، ص 66.
- ↑ مأخذ 1، صص 69 تا 73.
- ↑ مأخذ 2، صص 70 و 71.
- ↑ مأخذ 2، صص 71 و 72.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 132 (8/5/1364)، صص 28 تا 32، راديو صوتالجماهير، 7/5/1364.
- ↑ روزنامة كيهان، 7/5/1364، ص 1.
- ↑ مأخذ 9، ص 11، تهران - خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ 9، ص 10، تهران - خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ 9، ص 12، يونايتدپرس از آتن.
- ↑ ادارة كل مطبوعات خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شمارة 894 (27/5/1364)، صص 16 تا 18.
- ↑ روزنامة كيهان، 9/5/1364، ص 2.
- ↑ مأخذ 14.
- ↑ مأخذ 10، ص 20.
- ↑ روزنامة جمهورياسلامي، 7/5/1364، واحد مركزي خبر، نشرية "العالم"، چاپ لندن.
- ↑ مأخذ 15، ص1.
- ↑ مأخذ 1، ص 65.