1359.05.11: تفاوت میان نسخه‌ها

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.05.11 |نام دیگر= یازده مرداد |روز=11 مرداد 1359 |تاریخ شمسی= 1359.05.11 |تاریخ میلادی= 2 اوت 1980 |تاریخ قمری= 20 رمضان 1400 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.05.10</div> <div class="bootstrap-btn">136...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
سطر ۱۳: سطر ۱۳:




   <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1360.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1361.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1362.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1363.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1364.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1364.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1365.05.11]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.10]]</div>
   <div class="bootstrap-btn">[[1366.05.11]]</div>





نسخهٔ کنونی تا ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۱۲

روزشمار جنگ سال 1359
1359.05.11
نام‌های دیگر یازده مرداد
تاریخ شمسی 1359.05.11
تاریخ میلادی 2 اوت 1980
تاریخ قمری 20 رمضان 1400



گزارش - 124

نزدیکی عراق به غرب، به‌تدریج جدی‌تر می‌شود. البته این امر، به‌دلیل ویژگی‌های خاص دولت بعثی، ازجمله اقدامات تروریستی علیه مخالفان صدام در خارج کشور، با مشکلاتی همراه است. یکی از نمودهای این نزدیکی سفر فرانسوا دونیو، وزیر بازرگانی فرانسه است که شب گذشته برای یک دیدار سه‌روزه وارد بغداد شد. وی صبح امروز با طایه عبدالکریم، وزیر نفت عراق، درمورد همکاری‌های اقتصادی دو کشور به‌ویژه موضوع انرژی اتمی دیدار و گفت‌وگو کرد. وزیر بازرگانی فرانسه با صدام حسین نیز یک دیدار رسمی داشت. خبرگزاری پارس که این خبر را به نقل از خبرگزاری فرانسه منعکس کرده، در پایان می‌افزاید: «در چندماهة اخیر روابط اقتصادی دو کشور شدیداً افزایش یافته و در هفتۀ گذشته نیز فرانسه تعهد کرد در آیندۀ نزدیک یک مرکز اتمی در اختیار عراق بگذارد.»[۱] در جنبة تعارض‌های این نزدیکی می‌توان به ماجرای دستگیری دو دیپلمات عراقی در پایتخت آلمان‌غربی اشاره کرد که یکی از اتهامات آنها دست‌داشتن در توطئۀ نافرجام بمب‌گذاری در محل برگزاری نشست سالانۀ دانشجویان کرد در برلن‌غربی بود؛ این موضوع دیروز و امروز در رسانه‌های جهان بازتاب وسیعی داشت. پلیس جمهوری فدرال آلمان شامگاه امروز اتهام دو دیپلمات عراقی را که در سفارت این کشور در برلن‌شرقی انجام‌وظیفه می‌کردند رسماً اعلام کرد. اتهامات آنان حمل اسلحۀ آتشین بدون مجوز، اقدام به قتل، توطئه و طرح کشتار عده‌ای نامعین و نامحدود و بالاخره اقدام عملی برای اجرای این توطئه و طرح کشتار مردم، ذکر شد. بنا به گفتۀ مقامات پلیس آلمان‌غربی: «دو دیپلمات عراقی درحال تحویل‌دادن این چمدان به شخص ثالثی بودند تا نامبرده طبق نقشۀ کروکی ساختمان مزبور، بمب‌های داخل چمدان را در محل‌هایی که در این نقشه علامت‌گذاری شده بود، کار بگذارد. مقامات پلیس آلمان فدرال خاطرنشان شدند که هرگاه موفق به دستگیری این دو دیپلمات عراقی نمی‌شدند، بدون تردید براثر توطئۀ آنان معلوم نبود چند صد نفر قربانی این توطئه می‌شدند و تازه قربانیان معلوم نبودند، زیرا در ساختمان محل برگزاری کنفرانس سالانۀ دانشجویان کرد مقیم آلمان فدرال، تنها دانشجویان نبودند، بلکه صدها تن دیگر از اتباع آلمان فدرال و غیر آنها در طبقات دیگر آن زندگی می‌کنند.»[۲] در امریکا بااینکه عراق همچنان در لیست کشورهای تروریست قرار دارد، تلاش‌های جدی برای نزدیکی به بغداد در دستورکار مقامات آن کشور قرار دارد. رادیو صدای امریکا این خبر را بدون تفسیر خاصی، به‌طورخلاصه ذکر کرد،[۳] اما روزنامۀ واشنگتن پست ضمن نقل این خبر افزود: «خالد جابر که به‌عنوان دبیر اول سفارت عراق در برلن‌شرقی معرفی گردیده است، به‏همراه حی علی محمود از کادر سفارت و نیز یک عراقی دیگر بازداشت شدند. مقامات رسمی گفتند که این طرح با هدف حمله به تجمعی در یک مرکز دانشجویی در برلن‌غربی تدارک دیده و مقامات امنیتی در میان توطئه‌گران نفوذ کرده بودند.» واشنگتن پست ادامه داد: «این نقشه دو روز پس از آنکه بمبی به‌منظور انفجار سفارت ایران در وین تهیه شده بود و عمل نکرد، خنثی گردید.»[۴] دراین‌حال، خبرگزاری فرانسه از نوع برخورد حمایت‌آمیز آلمان‌شرقی خبر داد: «مصونیت سیاسی پذیرفته‌شده ازطرف آلمان‌شرقی برای آلمان‌غربی قابل‌قبول نمی‌باشد. سفیر عراق در برلن‌شرقی دربارۀ این موضوع اعلام داشته است که این دو عراقی قربانیان مبارزات ضدعراقی شده‌اند که به‌وسیلۀ صهیونیسم ترتیب داده شده است.» به گزارش این خبرگزاری: «مقامات آلمان‌شرقی دراین‌مورد هم عکس‌العملی نشان نداده‌اند و خبرگزاری رسمی این کشور در اخبار خود اشاره‌ای به این ماجرا نکرده است.»[۵]

گزارش - 125

تحرکات ارتش عراق در عرصه‌های زمینی و هوایی و نیز درزمینه آمادگی‌های داخل ارتش عراق ادامه دارد. ازجمله: در مناطق مرزی غرب و جنوب‌غربی در نوار مرزی مهران، پاسگاه‌های زالوآب، پایگاه زالوآب، پاسگاه‌های دوراجی، گمرک و سایر پاسگاه‌های روبه‌روی نوار مرزی مهران در کشور عراق از نیمه‌شب گذشته به‌طور چشمگیری تقویت شده‌اند و امروز بلدوزرهای عراقی درحال کندن سنگر در این منطقه مشاهده شده و پاسگاه زالوآب را با بتون آرمه و سیم‌خاردار در اطراف آن، مسلح ساخته‌اند. گزارش ادارۀ مرکزی اطلاعات سپاه ضمن نقل این خبر، افزوده است: «برابر اخبار واصله، عراق در نظر دارد عملیاتی را در همین یکی دو هفته دیگر در نوار مرزی مهران شروع کند که احتیاج ضروری به تقویت پاسگاه‌های مرزی در این ناحیه می‌باشد.»[۶] به همین منظور، فرماندهی هنگ ایلام به کلیۀ پاسگاه‌های تابعۀ خود دستور مراقبت و هوشیاری کامل داده است.[۷] در جنوب، به‌ترتیب در ساعت 19 و 19:25، عراق اقدام به تقویت نیرو در پاسگاه‌های مقابل پاسگاه‌های دویرج و طاووسیه، واقع در منطقۀ مرزی بستان کرد.[۸] درزمینه فعالیت‌های نیروی هوایی عراق نیز، در ساعت30 دقیقه بامداد امروز، به‌ترتیب 3 فروند هواپیمای عراقی در سطح بالا، تقریباً 15 هزار پایی، که از تیررس ضدهوایی‌های نیروهای خودی بالاتر است، بر فراز شهر مریوان درحال پرواز مشاهده شدند.[۹] در ساعات 02:30 و 04:45 نیز توپخانۀ هوایی مرزبانان ایران در منطقۀ آبادان به‌طرف هواپیمای ناشناسی که بر فراز آسمان مشاهده شده بود تیراندازی کرد که هواپیمای مزبور محل را ترک کرد.[۱۰] در پیامد این تجاوز هوایی، مرزبان جمهوری اسلامی رسماً به مرزبانان عراق اعتراض کرد.*[۱۱] عراق علاوه‌بر تحرکات مزبور، به تشدید اقدامات تأمینی، حفاظتی و ضداطلاعاتی در داخل مرزهای خود مبادرت کرده است. گزارش لشکر92 زرهی اهواز حاکی است: «فرمانده نیروهای گارد مرزی بصره به کلیۀ پاسگاه‌های مرزی و یگان‌های مستقر در نوار مرزی ابلاغ نموده دولت ایران اخیراً اقدام به مین‌گذاری در راه‌های شوسه و راه‌های بین پاسگاه‌های مرزی عراق را نموده است. لذا کلیۀ راه‌های فوق و مناطق مشکوک را به‌وسیلۀ مین‌یاب بررسی و در جاده‌های مرزی به‌طور شبانه‌روزی گشتی‌های مسلح گمارده شود.»[۱۲] در همین حال، عراق دست به اقدامات شدید ضداطلاعاتی در میان شهروندان خود زده است؛ منابع اطلاعاتی خودی گزارش می‌دهند که «اخیراً ازطرف مسئولین عراقی به سندیکاهای رانندگان وسایل نقلیۀ عمومی ابلاغ شده که ضمن ثبت‌نام در حزب بعث، می‌بایستی فرم استخدام و سوگندنامه را به‌عنوان مأموران اطلاعاتی امضا و با سازمان‌های اطلاعاتی محل کار خود نسبت به کسب خبر و معرفی افرادی که فعالیتی علیه رژیم دارند، همکاری نمایند.»[۱۳] درزمینه تحرکات مرزی عراق، یک گزارش از هنگ ژاندارمری اهواز گویای آماری از این‌گونه تحرکات، از ابتدای سال جاری تا امروز است. در بخشی از این گزارش آمده است: «از ابتدای سال جاری تا 11/5/59، 35 فقره تجاوز هوایی [به] وسیلۀ هواپیما، 13 فقره استقرار و مانور کشتی‌های جنگی و 20 فقره پرواز هلیکوپتر در مرز [به] وسیلۀ کشور عراق انجام گرفته است. ضمناً 5 مورد اشیای نورانی نیز مشاهده شده که یکی از آنها به‌شکل بالن در گرگر سربندر سقوط می‌کند که [به] وسیلۀ برادران پاسدار جمع‌آوری و به آبادان برده می‌شود. همچنین برحسب تفکیک تجاوزات کشور مقابل، مشاهده می‌شود که بیشترین تجاوز هوایی و دریایی کشور عراق در اردیبهشت‌ماه به وقوع پیوسته است.» این گزارش در خاتمه، درصد عملیات تجاوزکارانۀ کشور عراق را به شرح زیر تفکیک کرده است: «تجاوز هواپیما: 47%؛ تجاوز ناو جنگی: 18%؛ پرواز هلیکوپتر: 3/28% و اشیای نورانی تقریباً 7/6%. از ارقام چنین برمی‌آید که بزرگ‌ترین تجاوزات هوایی و دریایی ازطریق هواپیما انجام گرفته است. همچنین، کشور عراق در تاریخ 22/2/1359 در مرز ایران مبادرت ‌به یک مانور هوایی نیز نموده است.»[۱۴]

گزارش - 126

در نوار مرزی غرب کشور که از دیروز تا ظهر امروز از آرامش نسبی برخوردار بود، از ساعت 12 ظهر امروز، مجدداً حملات آتشباری و پیشروی تانک‌های ارتش عراق به‌طرف 6 نقطۀ مرزی قصرشیرین از سر گرفته شد و یکی از شدیدترین درگیری‌های مرزی در 48 ساعت گذشته، به وقوع پیوست. از همین ساعت، پاسگاه‌های دارخور و برارعزیز که نیروهای سپاه پاسداران در آنها مستقر هستند؛ همچنین پاسگاه‌های دربندجوق، پرویز و تنگ ترشابه زیر آتش سلاح‌های سبک و سنگین عراق قرار گرفت و چند گلولۀ توپ نیز به‌طرف هنگ ژاندارمری قصرشیرین شلیک شد. این آتشباری با پاسخ متقابل سپاه و توپخانۀ ارتش مواجه گردید.[۱۵] گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین حاکی است که دشمن تاکنون چندین بار به پایگاه سابق خاله‌کشته که مشرف به زینل‌کش می‌باشد، حمله کرده و چند لحظه‌ای در آن مستقر شده، اما با آتش توپخانۀ خودی متواری گردیده است و هم‌اکنون نیروهای خودی در آن مستقر هستند. بااین‌حال، در گزارش مزبور آمده است که این محل در تهدید می‌باشد و هنگ قصرشیرین، تقاضای یک واحد سنگین زرهی برای مقابله و تصرف نواحی اطراف این قسمت را دارد.[۱۶] طبق گزارش سپاه قصرشیرین: «تمام پاسگاه‌های قصرشیرین زیر آتش سلاح‌های سنگین توپ و تانک ارتش عراق قرار گرفته است و ارتش جمهوری اسلامی، بدون دیدبان به‌طرف آنها شلیک می‌کند و [این کار] غیر از مصرف [مهمات] توپ و تانک و نیروی انسانی، بازدهی ندارد. ضمناً سپاه قصرشیرین برای تأمین دیدبان تمام امکانات خود را در اختیار برادران ارتشی قرار خواهد داد.»[۱۷] آخرین گزارش‌های امروز حاکی است که درگیری‌های مرزی در منطقۀ عمومی قصرشیرین در ساعت 20، شدت گرفته است. در این ساعت، آتش دشمن روی ستاد هنگ قصرشیرین و اطراف ساختمان آن شدت گرفت و بدون تلفات جانی، فقط مقداری از زمین‌های اطراف خانه‌های سازمانی طعمۀ حریق گردید و خساراتی نیز به سیم‌های برق ستاد هنگ و تپه‌های ساختمان وارد آمد.[۱۸] در درگیری‌های مرزی امروز درمجموع، 19 تن از افراد سپاه پاسداران مجروح شدند و 3 تن به شهادت رسیدند[۱۹] که یکی از آنها از اهالی برارعزیز می‌باشد.[۲۰] گزارش خبرنگار کیهان از درگیری‌های امروز در این مناطق حاکی است: «در شروع حمله، تانک‌های عراقی تا صد متری پاسگاه برارعزیز پیشروی کردند، ولی باوجود پشتیبانی آتش توپخانۀ عراقی‌ها از این تانک‌ها، نیروهای ایرانی توانستند جلو این پیشروی را بگیرند و درعین‌حال موفق شدند 6 تانک عراق را از کار بیندازند. به‌دنبال آن، حملۀ ایرانی‌ها به پاسگاه عملیاتی این واحد عراقی در شهرک نظامی مستقر در خاک عراق منجر به کشته‌شدن تعداد زیادی از سربازان مهاجم عراقی گردید.» این گزارش به نقل از میرزابیگی، یکی از مسئولان عملیاتی سپاه پاسداران قصرشیرین، می‌افزاید: «یکی دیگر از پاسگاه‌های عراقی حدفاصل بین پاسگاه برارعزیز و دارخور ایران که در چند روز گذشته به‌طور مداوم به‌سوی خاک ایران آتش می‌گشود، با شلیک توپخانۀ ایران از بین رفت و صدای آژیر آمبولانس‌ها و هلیکوپترهای عراقی که برای کمک به [حمل] مجروحان و کشته‌شدگان زیرآوارماندۀ این پاسگاه درحال فعالیت بودند از این‌سوی مرز عملاً مشخص می‌شد.»[۲۱] از سوی دیگر، به‌دنبال درگیری‌های امروز نوار مرزی و براثر اصابت گلوله‌های توپخانه و خمپاره‌اندازهای عراق، خساراتی به تأسیسات نفتی نفت‌شهر ازجمله تأسیسات بهره‌برداری و تلمبه‌خانۀ خطوط لولۀ نفت وارد آمد[۲۲] و صدور نفت خام به پالایشگاه کرمانشاه قطع شد.[۲۳] به‌تلافی حملات عراق به نفت‌شهر، توپخانۀ سنگین ارتش جمهوری اسلامی ایران نیز یکی از مخازن نفتی کشور عراق را مورد حمله قرار داد و به آتش کشید.[۲۴] گزارش شهربانی نفت‌شهر حاکی است که این شهر از دو جهت هدف توپخانۀ دشمن واقع شده و شهربانی در خطر نابودی است. همچنین، ارتش کشور عراق در نقاط مرزی درحال پیشروی به‌سوی نفت‌شهر می‌باشد و درضمن، ارتش ایران حدود 15 کیلومتر از نفت‌شهر، عقب‌نشینی کرده و تغییر موضع داده است.[۲۵] البته گزارش بعدی شهربانی جمهوری اسلامی ایران به نقل از گزارش لشکر81 زرهی، گزارش فوق را رد و این تغییر موضع را حدود 1200 متر عنوان می‌کند.[۲۶] در همین حال، حراست کل صنعت نفت از ستاد نیروی زمینی ارتش درخواست کرده «ترتیبی داده شود که به‌منظور پوشش چاه‌های نفتی نفت‌شهر با گونی‌های شن و ماسه و بهره‌برداری مجدد از چاه‌ها و انجام تعمیرات لوله‌ها و مخازن و آماده‌نمودن کارکنان جهت ادامۀ کار و برگشت اهالی بومی به منزل مسکونی خود، منطقۀ نفت‌شهر مورد پوشش حفاظتی قرار گرفته و با اعزام نیرو و تجهیز آنها با سلاح‌های سنگین و لوازم موردنیاز و هماهنگی با ژاندارمری و سپاه پاسداران به‌منظور پوشش بیشتر مرز، وزارت نفت را در انجام وظیفۀ خود به‌منظور راه‌اندازی مجدد و بهره‌برداری از مخازن نفتی یاری نمایند.»[۲۷]

گزارش - 127

هم‌زمان با تشدید تحرکات مرزی عراق در مناطق مرزی غرب و جنوب‌غربی، عوامل داخلی وابسته به این کشور نیز اقدامات خود را افزایش داده‌اند. این اقدامات طبق روال گذشته شامل بمب‌گذاری در مناطق پرجمعیت و سازمان‌های دولتی، عبور قاچاق از مرز برای آوردن سلاح و بمب‌های آماده، بردن افراد فراری به آن‌سوی مرز به‌منظور آموزش و سازماندهی آنها، جاسوسی برای دولت عراق و ارتباط با عوامل فراری کودتای نافرجام تیرماه گذشته است. ازجمله رخدادهای امروز مرتبط با موارد مزبور چنین است: در ساعت 10:20 امروز، دو بمب صوتی در محوطۀ شهرداری اهواز کشف و با تلاش پاسداران مستقر در واحد اجرائیات شهرداری خنثی شد.[۲۸] سپاه پاسداران خرمشهر نیز اعلام کرد که شامگاه امروز به‌دنبال شلیک 3 تیر ژ3 ازسمت نخلستان‌های منطقۀ فیله، عوامل ضدانقلاب 5 تیر آر.پی.جی7 نیز از همین سو به‌طرف گمرک این بندر شلیک کردند. این تیرها به پشت دیوار گمرک خرمشهر اصابت کرد و خساراتی به بار نیاورد.[۲۹] واحد هماهنگی نیروهای انتظامی خرمشهر نیز از شناسایی و دستگیری یک جاسوس عراقی به نام گروهبان دوم کادر علی رویس* خبر داد که جمعی گردان151 دژ خرمشهر بوده است. فرد مزبور اطلاعات نظامی واحد خود ازجمله تعداد نفربرها، خودروها، دژها، تفنگ‌های کالیبر106 و تعداد نیروهای پادگان را به عوامل بعث عراق می‌داده است.[۳۰] در همین حال، منابع اطلاعاتی خودی گزارش می‌دهند که جبهۀ آزادی‌بخش خلق عرب دفتری در شهرک الفاو عراق دایر کرده که رئیس آن شخصی به نام عادل فیصلی از اعضای این جبهه می‌باشد. این دفتر زیر نظر معاون ادارۀ امنیت الفاو به نام رحیم عبدالله الحانی فعالیت می‌کند. برنامۀ کاری این دفتر، آموزش به ایرانیانی است که به‌طور قاچاق ازطریق مرز الفاو به عراق وارد می‌شوند تا مانند گذشته جهت آموزش به بصره اعزام شوند. دراین‌رابطه، اختیارات کامل به رئیس دفتر مذکور داده شده است.[۳۱] از سوی دیگر، گزارش واحد هماهنگی نیروهای انتظامی آبادان نیز براساس اطلاعات تازه‌تری که از عوامل دستگیرشدۀ کودتا در خوزستان دریافت شده، حاکی‌از فعالیت‌های جاری و آتی شبکه‌های کشف‌نشدۀ کودتاگران و نیز ارتباط عوامل داخلی وابسته به عراق با کودتاگران می‌باشد. در این گزارش آمده است: «... 1. باتوجه‌به اظهارات رهبران کودتا ـ، که در همۀ ارگان‌ها نفوذ داشته‌اند ـ گفته می‌شود افسران شهربانی اهواز با لشکر92 زرهی اهواز و افسران شهربانی شهرستان‌ها نیز در تماس بوده‌اند و با عوامل شهربانی تهران نیز بی‌ارتباط نبوده‌اند. 2. عوامل کودتا با آنهایی که در نوار مرزی یا ژاندارمری هستند احتمالاً در ارتباط بوده‌اند تا برای فرار ازطریق آنها اقدام شود. 3. در آیندۀ نزدیک، عوامل باقیماندۀ کودتا می‌کوشند تا اعدام‌ها را در ارتش باعث تحریک و توطئه کنند تا بدین‌وسیله روحیه را در ارتش ضعیف کنند. 4. ستاد خنثی‌سازی توطئه در بیانیه‌هایش از کمیته‌ها نام می‌برد، درصورتی‌که از پرسنل انقلابی ارتش نام نمی‌برد. 5. جبهه التحریر خوزستان گفته می‌شود با عوامل کودتا در اهواز بدون ارتباط نبوده‌اند؛ مخصوصاً شیوخ عشایر شادگان. 6. عوامل متواری کودتا، از منطقۀ شادگان گویا قصد خروج به عراق را دارند؛ باتوجه [به اینکه] ارتباط با شیوخ عرب داشته‌اند.»[۳۲]

گزارش - 128

باتوجه‌به مرزی‌بودن شهر آبادان، یکی از معضلات این شهر قاچاق اجناس مختلف توسط لنج‌داران از کشورهای حاشیۀ خلیج‌فارس است. از آنجا که این مسئله علاوه‌بر جنبه‌های اقتصادی، احتمال دارد ابعاد سیاسی و امنیتی نیز پیدا کند، مسئول واحد هماهنگی نیروهای انتظامی آبادان ضمن بررسی‌هایی که از دهانۀ مرز آبی ایران به عمل آورده، با لنج‌دارانی که به‌علت جلوگیری دولت از ورود اسکناس‌های ابطال‌شدۀ رژیم سابق، اجازۀ ورود به بندر آبادان را نداشتند، گفت‌وگو کرده و سپس در گزارش خود خواسته‌های لنج‌داران را برای اینکه به قاچاق اجناس امریکایی روی نیاورند، به شرح زیر بیان کرده است: «1. اجازۀ صادرات اجناسی نظیر خارَک، رطب، یونجه و محصولاتی که مثلاً تخمشان در اینجا کاشته می‌شود، ولی در کویت یا دیگر کشورهای خلیج‌فارس فروش می‌رود، به آنها داده شود تا از این طریق هم به صادرات کشور کمک شود و هم اینها بتوانند عایداتی نصیب خود کنند. 2. وزارت بازرگانی درصدی از اجناس مورد ضرور کشور نظیر لوازم یدکی ماشین، قطعات موردنیاز و باتری و غیره را اجازه دهد که ازطریق مرز آبی کشور و از کانال همین لنج‌داران وارد کشور شود تا اینها (به گفتۀ خودشان) مجبور نباشند برای سود و کسب معاش، پپسی امریکایی و شکلات بیاورند.»[۳۳]

گزارش - 129

مراقبت اطلاعاتی از تحرکات گروه‌های مسلح غیرقانونی در مناطق کردنشین که بعضاً با حمایت‌های دولت عراق همراه است، نشان می‌دهد که این‌گونه تحرکات امروز قابل‌توجه بوده است. دراین‌زمینه گزارش تیپ1 پیرانشهر حاکی‌از آن است که «اخیراً پایگاهی توسط گروه‌های مخالف در نزدیکی مرز "کلاشین" در خاک عراق تشکیل شده است و احتمالاً موشک تیراندازی‌شده به‌طرف [یک] هواپیما [ی جنگنده ایرانی]، از پایگاه مزبور بوده است.»[۳۴] همچنین، تجمع نیروهای مسلح این گروه‌ها در برخی مناطق به‌ویژه در اطراف اسلام‌آباد و نیز در محدودۀ سنندج ـ مریوان، بسیار قابل‌توجه و تأمل بوده است. در همین زمینه، به گزارش ناحیۀ ژاندارمری کرمانشاه، افراد زیادی، حدود 2000 نفر در ارتفاعات دالاهو در منطقۀ ریجاب* مستقر می‌باشند و قصد دارند بعد از عید رمضان حمله کنند.[۳۵] گزارش مرکز اطلاعات غرب کشور نیز حاکی‌از تجمع حدود 700 نفر از افراد حزب کومه‌له در آبادی گلیه* از توابع مریوان است. بنا به این گزارش، افراد کومه‌له در پشت کوه گلیه مستقر هستند و روی کوه و خط‌الرأس آن را سنگربندی کرده‌اند.[۳۶] گزارش دیگر حاکی است که امروز «به قرار اطلاع کامل، تعداد 270 نفر پیشمرگۀ کومه‌له و دمکرات و فدایی از دزلی وارد قریۀ آویهنگ و در آنجا مستقر شده‌اند. [همچنین] پیشمرگ‌هایی که قبلاً در آویهنگ بوده‌اند به بیساران و توریور انتقال یافته‌اند.» در ادامۀ این گزارش آمده است: «اطراف آبادی آویهنگ را که حدود 70 کیلومتر با سنندج فاصله دارد، روزانه سنگربندی کرده‌اند. درضمن، اهالی آویهنگ نهایت همکاری را با ضدانقلابیون دارند و آنها را می‌پذیرند و اکثر پیشمرگ‌ها درجه‌داران و ساواکی‌های فراری و معلمان می‌باشند. ضدانقلابیون درحال‌حاضر در روستای آویهنگ و بیساران و هویه بوده و آنجا را سنگربندی نموده‌اند.»[۳۷] گزارشی دیگر، خبر از الحاق گروه‌های مسلح در منطقۀ مریوان می‌دهد. در این گزارش آمده است: «یک گروه از افراد مسلح جلال طالبانی به سرگروهی بیک حاجی صفر که نفرات آنها 50 نفر می‌باشد، با گروهی از دمکرات‌ها به سرگروهی سیدرسول محیاتی وارد دزلی شده و به گروه ملاسعدی، سرگروه افرادی که در دزلی مستقر بوده‌اند، ملحق شدند و دارای یک خمپارۀ120 و تفنگ106 می‌باشند.»[۳۸] تعداد دیگری از این افراد نیز در آبادی‌های اسنیوه** و برواسی مستقر شده‌اند.[۳۹] قابل‌توجه اینکه «طبق گزارشات مکرر لشکر28، عدۀ زیادی از ضدانقلابیون در آبادی آویهنگ و توریور مستقر می‌باشند.»[۴۰] یک گزارش از مرکز اطلاعات غرب کشور نیز استعداد نیروهای تجمع‌یافتۀ سپاه رزگاری را در منطقۀ مریوان 306 نفر برآورد کرده و به‌طور دقیق به تعداد و نوع سلاح‌های آنها اشاره کرده است.[۴۱] تعداد و نوع سلاح‌های ذکرشده در این گزارش بسیار درخور توجه است.***

گزارش - 130

امروز همراه با اقدامات ایذایی پراکنده در مناطق کردستان، این‌گونه تحرکات در مناطق کردنشین آذربایجان‌غربی نیز به شکل حمله‌های متعدد به مراکز نظامی و نیروهای خودی انجام شد. در کردستان، به گزارش سپاه همدان، شامگاه امروز 3 نفر از پیشمرگان مسلمان کرد به نام‌های محمدعلی جعفری، عبدالحسین پناهی و مظفر صادق به‌هنگام گشت در روستای دهگلان* مورد حملۀ مهاجمان [ضدانقلاب] قرار گرفته و به شهادت رسیدند.[۴۲] درزمینه تحرکات ایذایی در آذربایجان‌غربی، «برابر گزارش ناحیۀ ژاندارمری آذربایجان‌غربی در ساعت 03:20، 11/5/59 ضدانقلابیون اطراف پاسگاه تازه‏شهر سلماس را محاصره و به پاسگاه شهر تیراندازی [کردند]. در این درگیری 3 نفر درجه‌دار و یک سرباز زخمی شدند.»[۴۳] گزارش تلفنی فرمانده سپاه سلماس حاکی است که تعداد مهاجمان ضدانقلاب در این حمله 80 نفر به‌همراه تعدادی از اهالی بوده و درگیری تا ساعت 2:30 نیمه‌شب ادامه داشته است. این درگیری مجدداً از ساعت 3 تا 6 صبح از سر گرفته شد و جمعاً 5 نفر از پرسنل ژاندارمری زخمی شدند.[۴۴] همچنین، براثر تیراندازی ضدانقلابیون که تیرهای آتش‌زا پرتاب می‌کردند، مقداری از علوفۀ دام‌های مردم آتش گرفت.[۴۵] گزارش دیگری از ژاندارمری آذربایجان‌غربی حاکی است: «در ساعت 03:00 امروز، ضدانقلابیون از ساختمان مقابل پاسگاه مرکزی نقده ـ که کردنشین می‌باشد ـ با سلاح‌های سنگین به پاسگاه تیراندازی و دراثر اصابت گلولۀ آر.پی.جی7 به ساختمان پاسگاه، یک نفر درجه‌دار و یک سرباز زخمی گردیدند.»[۴۶] این حمله با مقاومت شدید نیروهای ژاندارمری مواجه شد و مهاجمان ضدانقلاب به‌هنگام عقب‌نشینی، 2 نفر از اهالی روستای بالقچی** نقده را به گروگان گرفته و با خود بردند.[۴۷] در ساعت 12 شب نیز یک بمب در غرب کمربندی خیابان آپادانای ارومیه منفجر شده که خوشبختانه هیچ‌گونه تلفاتی نداشته است.[۴۸]

گزارش - 131

سازمان چریک‌های فدایی خلق پس از انشعاب، در شاخه اکثریت به‌طوری واضح به‌سمت مواضع و تحلیل‌های حزب توده رفته است. این امر در نگرش سازمان به مسائل کردستان نیز تأثیرگذار بوده است. در گذشته، در میان جریان‌های کمونیستی، حزب توده به سرزنش کومه‌له و گروه‌هایی چون رزگاری که با عراق رابطه مستقیم داشتند می‌پرداخت. اکنون اکثریت نیز درپی این موضع، به نقد وابستگی گروه‌های مسلح کرد به عراق و امپریالیزم امریکا می‌پردازد. در همین چارچوب، امروز شاخۀ کردستان سازمان چریک‌های فدایی خلق (اکثریت) در اطلاعیه‌ای دربارۀ بروز این اختلافات و وابستگی برخی گروه‌های مسلح غیرقانونی به رژیم عراق، دست به افشاگری زده است. در این اطلاعیه آمده است: «در تاریخ 7 مرداد 59، حامد محمدطاهربیگ کلاشی معروف به حامدبیگ از فئودال‌های منطقۀ باباجانی و مزدور رژیم فاشیستی بعث عراق در مهاباد توسط پیشمرگان فدایی دستگیر شد. او جهت تماس با برخی از افراد به مهاباد آمده بود. حامدبیگ سال گذشته همراه با شیخ جلال حسینی هنگامی‌که با مقادیر زیادی سلاح از عراق بازمی‌گشت، در منطقۀ مریوان توسط پیشمرگان حزب دمکرات دستگیر شد و حزب دمکرات پس از ضبط سلاح‌های حامدبیگ و شیخ جلال حسینی آنها را آزاد کرد. سلاح‌های مذکور پس از چندی با اصرار کومه‌له، تحویل شیخ جلال گردید. رفقای ما در مریوان در جریان این واقعه طی اطلاعیۀ افشاگرانه‌ای علیه نیروهای وابسته به بعث، از شیخ جلال حسینی و حامدبیگ به‌عنوان عناصر وابسته به بعث عراق یاد کردند که زیر پوشش دفاع از حقوق خلق کرد با سلاح‌های دریافت‌شده از عراق به توطئه‌گری و جنگ‌افروزی مشغول‌اند. در این هنگام ما روابط مشکوک و ناسالم برخی نیروهای سیاسی با جریانات وابسته به بعث را زیر علامت سؤال قرار دادیم و از آنها خواستیم موضع خود را در قبال نیروهای توطئه‌گر و وابسته به بعث و امپریالیسم روشن نمایند، اما علی‌رغم هشدارهای مکرر ما با این مسئله ازجانب آنها برخورد نشد، بلکه کومه‌له در اطلاعیه‌ها و بیانیه‌های خود به دفاع از افرادی نظیر شیخ جلال حسینی به‌عنوان نیروی ملی و مترقی! پرداخت و سیاست سازمان [چریک‌های فدایی خلق] را برای استقرار صلح عادلانه در کردستان و مبارزه با نیروهای وابسته مورد حمله قرار داد. به‌دنبال این واقعه، کومه‌له شتاب‌زده به‌خاطر اینکه رابطۀ خود با نیروهای وابسته را از نظر توده‌ها پنهان نماید، جاروجنجال خلع‌سلاح سپاه رزگاری را به راه انداخت و همان‌گونه‏که می‌دانیم کومه‌له رهبران دستگیرشدۀ رزگاری را در سنندج آزاد ساخت و آن تعداد از مزدوران رزگاری را که کومه‌له آنها را به‌اصطلاح خلع‌سلاح کرده بود، بار دیگر، از ارباب خود صدام حسین جنایتکار سلاح‌های بهتری دریافت داشتند. طی این مدت عناصر مزدور و وابسته به بعث و سایر عمال و ایادی امپریالیسم از برکت وجود رژیم جنایتکار بعث هرروز پول و سلاح‌های بیشتری دریافت کرده‌اند. حامدبیگ پس از آن بارها برای دریافت اسلحه به عراق مراجعت کرده و به اعتراف خود تاکنون 300 قبضه کلاشینکف و برنو و تعدادی آر.پی.جی7 و مهمات از بعث عراق دریافت داشته است و مردم آن منطقه به‌خوبی می‌دانند که حامدبیگ در منطقۀ تحت‌ نفوذ خود تحت چه عنوانی فعالیت نموده و با کدام‌یک از نیروها همکاری و دوستی داشته است. ما به‌زودی اعترافات صریح حامد محمدطاهربیگ را به‌صورت نوار و نوشته در اختیار مردم قرار خواهیم داد. همچنین از آنجا که این مزدور کثیف در اختیار سازمان ما قرار دارد، می‌تواند در حضور مردم توضیح دهد که چگونه و تحت چه عنوانی از بعث سلاح دریافت داشته و رابطه‌اش با کسانی که ظاهراً خود را مدافع خلق می‌دانند و "دادگاه‌های خلقی" تشکیل می‌دهند، چگونه بوده است. ...»[۴۹] یادآوری می‌شود علاوه‌بر مسائلی که در افشاگری سازمان چریک‌های فدایی خلق (اکثریت) آمده است، گونه‌ای دیگر از اختلاف بین "کومه‌له" و "دمکرات" وجود دارد. اختلافات موجود میان این دو گروه علاوه‌بر مسائل مسلکی و مهم‌تر از آن عموماً به‌دلیل حفظ یا بسط قدرت نفوذ در مناطق محلی است. روابط این دو گروه گرچه هرازگاهی دچار نوسان بوده است، با عامل دوری و نزدیکی با حکومت بعث عراق که طبعاً منتج به جذب امکانات می‌شود، درهم می‌آمیزد و باعث تشدید درگیری می‌گردد. ازجمله، یک گزارش مربوط به امروز حاکی است: «80 نفر از پیشمرگان کومه‌له، دفتر حزب دمکرات در بوکان را به‌علت اینکه امکان دارد یک [نفر از] کومه‌له را دستگیر کرده باشند، محاصره نمودند، ولی حزب دمکرات به‌خاطر جلوگیری از برادرکشی به‌صورت توافق موضوع را فیصله دادند.»[۵۰]

گزارش - 132

درحالی‌که شهر مرزی و بندری آبادان از بدو پیروزی انقلاب همواره شاهد درگیری‌ها، تظاهرات مسلحانه و بمب‌گذاری‌های گروه‌های موسوم به خلق عرب بوده است، و از سوی دیگر به‌دلیل درگیری‌های مرزی ارتش عراق ماه‌های متوالی است که به‌طور جدی تهدید می‌شود، نقش گروه‌های سیاسی چون سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، سازمان چریک‌های فدایی خلق، اتحادیۀ کمونیست‌های ایران، گروه پیکار و رنجبران و دیگر گروه‌های چپ در تشدید بحران‌های قومی، صنفی و سیاسی در این‌گونه مناطق، طبعاً با تأثیر بیشتری همراه است. دراین‌میان، یکی از موضوعات عمده‌ای که مستمسک گروه‌های سیاسی مزبور در تبلیغات پرحجم خود علیه مسئولان نظام نوپای اسلامی بوده، ماجرای خانوادۀ شهدای سینما رکس آبادان است. از تحصن خانواده‌های قربانیان فاجعۀ سینما رکس در محل ادارۀ دارایی آبادان برای فشار به مسئولان قضایی و سیاسی کشور جهت تسریع در تشکیل دادگاه عاملان این فاجعه، 105 روز می‌گذرد. در تمام این مدت، محل دارایی و خیابان‌های مختلف شهر کانونی برای فعالیت سیاسی گروه‌های مزبور بوده است. از آنجا که رسیدگی به پروندۀ پیچیدۀ متهمان فاجعه سینما رکس در هفته‌های اخیر با اعزام دادستان ویژۀ رسیدگی به این امر، به‌زودی آغاز می‌شود، فشار گروه‌های سیاسی نیز در تحریک خانواده‌ها و پخش شایعاتی مبنی‌بر اهمال‌کاری و سهل‌انگاری مسئولان سیاسی و قضایی کشور روز‌ به ‌روز بیشتر می‌شود. این امر باعث واکنش چاره‌ناپذیر مسئولان قضایی و سیاسی شهر شده و بحران تازه‌ای را ازسوی گروه‌های سیاسی به دنبال داشت. به گزارش شهربانی آبادان، در ساعت 1:35 دقیقۀ بامداد امروز، مأموران سپاه پاسداران به‌اتفاق حجت‌الاسلام طباطبایی، حاکم شرع استان خوزستان و معاون سیاسی استانداری، به ادارۀ دارایی مراجعه و متحصنین فاجعۀ سینما رکس را بدون درگیری شدید از محل خارج کردند. حفاظت ادارۀ مزبور فعلاً به‌وسیلۀ مأموران سپاه پاسداران و شهربانی آبادان تأمین می‌شود.[۵۱] دراین‌باره، حسن تیزمغز، دادیار دادسرای انقلاب اسلامی آبادان، درمورد علت اخراج متحصنین از محل تحصنشان گفت: «روز جمعه حجت‌الاسلام جمی در نمازجمعه ضمن اعتراض به هرگونه تحصن و راه‌پیمایی باتوجه‌به این مسئله که تحصن بازماندگان شهدای سینما رکس در ادارۀ دارایی کار این اداره را مختل کرده است، خواستار خروج این گروه از محل تحصنشان شد. در همان شب نیز ازطریق صداوسیمای جمهوری اسلامی مرکز آبادان اطلاعیه‌ای که ازسوی فرماندار آبادان* صادر شده بود، پخش شد که پیرو آن از متحصنین در محل دارایی خواسته شده بود ادارۀ مزبور را ترک کنند. حدود ساعت 12 شب شنبه بود که من و طباطبایی حاکم شرع دادگاه‌های انقلاب خوزستان به محل ادارۀ دارایی رفتیم و به متحصنین گفتیم که قصد مذاکره با آنها را داریم؛ اما آنها به ما پرخاش کردند و یکی از پاسداران را که برای گشودن درِ اداره وارد محل شده بود مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و ما به‌ناچار متحصنین را از محل تحصن خود بیرون برده و با اتوبوس به قسمت دیگر شهر انتقال داده و آنجا رها کردیم.» دادیار دادسرای انقلاب آبادان همچنین افزود: «متأسفانه عده‌ای افراد ضدانقلاب و افراد گروه‌های سیاسی در بین متحصنین نفوذ کرده بودند که مانع از مذاکرۀ آنها با ما می‌شدند.»[۵۲] اما اخراج متحصنان، پایان ماجرا نبود، در ساعت 9 صبح، عده‌ای حدود 300 نفر در اعتراض به اقدام سپاه پاسداران، در جلو ادارۀ دارایی اجتماع کرده و به‌طور نشسته دست به تحصن زدند و با دادن شعارهایی، عمل سپاه را محکوم کردند.[۵۳] ساعتی بعد، گروهی به طرف‌داری و گروهی دیگر در مخالفت با متحصنین به دادن شعار و پرتاب سنگ به‌سوی یکدیگر پرداختند. این درگیری نیم‌ساعت طول کشید و چند تن نیز زخمی شدند. درگیری با مداخلۀ سپاه پاسداران و شلیک گاز اشک‌آور پایان گرفت.[۵۴] گزارش شهربانی آبادان حاکی است: «در این جریان مغازه‌های اطراف شهربانی تعطیل و کماکان همان عده در خیابان پراکنده و گه‌گاه شعارهایی می‌دهند.»[۵۵] این درگیری‌ها تا غروب امروز همچنان ادامه داشت. شهربانی به استاندار گزارش داد که «از ساعت 19 روز جاری، عده‌ای در حدود 3 هزار نفر به حمایت از بازماندگان فاجعۀ سینما رکس در خیابان امیری اجتماع و اقدام به دادن شعار علیه سپاه پاسداران نمودند که با شلیک چند تیر هوایی به‌وسیلۀ برادران سپاه به خیابان و کوچه‌های اطراف متفرق شدند، ولی اجتماع آنان کماکان ادامه دارد. سپاه پاسداران در منطقه مراقبت می‌نماید و پرسنل شهربانی مراقبت از شهربانی و دارایی را ادامه می‌دهند. دراثر همین درگیری مغازه‌های مرکز شهر به‌صورت تعطیل درآمده که تا ساعت 20:30 [تظاهرات پراکنده] ادامه دارد.»[۵۶] آخرین گزارش امروز شهربانی حاکی است از ساعت 21، جمعیت مزبور به حمایت از بازماندگان فاجعۀ سینما رکس از خیابان طالقانی و خیابان یک احمدآباد راه‌پیمایی کرده، سرانجام پس از گذشتن از چند خیابان در ساعت 22 درحالی‌که به حدود 3000 نفر بالغ می‌شدند، در میدان سَدِّه بدون درگیری و حادثۀ سوئی پراکنده گردیدند و درحال‌حاضر وضعیت عادی است.[۵۷]

گزارش - 133

درحالی‌که در مرزهای ایران و عراق تشنج و ناامنی روز به ‌روز افزایش می‌یابد و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در غرب و جنوب‌غربی کشور، عملاً درحالت فوق‌العاده به سر می‌برند، در داخل نیز گرفتاری‌های عدیده‌ای براثر برخورد هواداران و مخالفان گروه‌های سیاسی وجود دارد که بر بی‌ثباتی کشور می‌افزاید. شامگاه امروز مصادف با شب 21 رمضان، در مراسم احیائی که در محل دانشگاه امام صادق(ع) برگزار شد، هنگام سخنرانی جواد منصوری درباره‌ موضع‌گیری گروه‌های سیاسی ازجمله سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، توسط هواداران این سازمان، مجلس به اخلال کشیده شد. به گزارش روزنامة جمهوری اسلامی، بیش از 100 نفر که در جلو جمعیت نشسته بودند به اعتراض برخاسته و با ایجاد همهمه و شعار، مجلس سخنرانی را به‌هم زدند. این وضع موجب اعتراض سایر شرکت‌کنندگان در اجتماع شده و دامنۀ درگیری به خیابان نیز کشیده شد. بلافاصله پاسداران برای برقراری نظم به آن منطقه اعزام شده و از گسترش درگیری و اخلال جلوگیری کردند. در همین رابطه چند نفر بازداشت شده‌اند که تحقیقات اولیه نشان می‌دهد از اعضای مجاهدین خلق (منافقین) هستند.[۵۸] دراین‌باره سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مرکز اطلاعیه‌ای منتشر کرد که در قسمتی از آن آمده است: «درحالی‌که بهترین عزیزان ما در زیر چکمۀ "سیا" امریکا با زبان روزه به سر می‌برند و درحالی‌که عزیزان ما در مرزهای عراق با عوامل حلقه‌به‌گوش امریکا برای حفاظت از اسلام و ایران جان می‌دهند و... درحالی‌که هزاران نفر از مردم دلباخته در سوگ ابرمرد تاریخ امیرمؤمنان به دعا و نیایش نشسته‌اند... عده‌ای که در لباس اسلام به نام خلق، با خلق مبارزه می‌کنند و علی‌رغم تذکرات مکرر و روشن‌کردن نقش ضدانقلابی وابستگان به سازمان به‌اصطلاح مجاهدین خلق [منافقین] که منافقانه خود را حتی به امام امت مسلمان جلوه داده‌اند، تلاش در برهم‌زدن مجلس نیایش و احیای شب شهادت امیرمؤمنان می‌کنند. ...» در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: «دیشب هنگامی‌که مجلس نیایش و سخنرانی در بررسی و پیگیری بیانات امام منعقد گردیده بود، چون مسئولان انتظامات عناصر مشکوکی را مشاهده کردند، از قبل از شروع برنامه متذکر شدند تا درصورت بروز حرکت غیرعادی برادران و خواهران شرکت‌کننده به هوش باشند... ولی عناصر معلوم‌الحال بعد از گذشتن مدت کمی از سخنرانی به‌بهانۀ اعتراض به سخنران بنای شلوغ‌کاری را گذاشتند که به‌وسیلۀ نیروهای انتظامی شناسایی شده و پس از درگیری بسیار مختصری بازداشت شدند. از بازداشت‌شدگان 2 عدد چاقو و یک عدد پنجه بکس گرفته شد.»[۵۹] دراین‌حال، اطلاعیة روابط عمومی دادستانی کل انقلاب اسلامی مرکز نشان می‌دهد که اعضای سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، علاوه‌بر ایجاد درگیری و تشنج، دست به اعمال دیگری نیز می‌زنند که بازهم درجهت تشدید وضعیت بی‌ثباتی در کشور است. در این اطلاعیه آمده است: «صبح شنبه، محاکمۀ آقای سعید متحدین عضو سازمان مجاهدین خلق [منافقین] به‏اتهام سرقت مسلحانه، در دادگاه انقلاب اسلامی مرکز آغاز گردید. متهم به‌قصد سرقت از جواهرفروشی واقع در خیابان نادری، وارد شده و پس از تهدید با سلاح کمری درصدد ربودن جواهرات مغازه برمی‌آید که صاحب مغازه پس از مشاهدۀ این وضع دادوفریاد کشیده و کارگران وی که در زیرزمین مغازه مشغول کار بودند به‌کمک وی شتافته و با شلیک 2 تیر وی را مجروح و خلع‌سلاح و تحویل افراد انتظامی داده‌اند. نامبرده در دادگاه مدعی شده است که وی قصد داشته با جواهرات و پول‌های مسروقه به خانواده‌های فقیر جنوب تهران کمک کند.»[۶۰]

گزارش - 134

وقوع برخی رویدادها که بعضاً درارتباط‌با کودتای نافرجام گذشته یا حوادثی از این دست، مشکوک به نظر می‌آیند، مسئولان سیاسی ـ انتظامی کشور را بر آن داشته است تا دست به اجرای برخی اقدامات تأمینی و حفاظتی بزنند؛ ازجمله برای مقابله با تحرکات عوامل مخالف نظام جمهوری اسلامی در سراسر کشور، به‌ویژه به‌منظور کشف شبکه‌های باقیمانده از عوامل فراری کودتای اخیر، تصمیم به تشکیل کمیته‌های اطلاعاتی در استان‌های مختلف گرفته‌اند. در قسمتی از بخشنامۀ خیلی محرمانه‌ای که شهربانی کل کشور به رؤسای شهربانی‌های مراکز استان‌ها ارسال داشته، آمده است: «... برمبنای تصمیمات متخذه در وزارت کشور قرار است در استانداری‌های هر استان کمیته‌های اطلاعاتی ویژه‌ای تشکیل گردد که این کمیته‌ها ضمن تلاش درجهت جمع‌آوری اخبار مهم استان، وظایفش تبادل اطلاعات منطقه‌ای و تجزیه‌وتحلیل منطقۀ استحفاظی از دیدگاه‌های مختلف سیاسی، نظامی، اطلاعاتی و بررسی بحران‌ها و تهدیدات منطقه و علل گسترش بحران و مآلاً مبارزه و خنثی‌کردن تهدیدات و ترسیم تصویری از رویدادهای منطقه با ذکر راهکارهای اصولی جهت استانداران و همچنین ارسال گزارشات به مراکز اطلاعاتی کشور خواهد بود. ...»[۶۱] در همین حال، واحد عملیات سپاه تهران در تلفنگرامی به مرکز فرماندهی، دربارۀ وضعیت پوشش هوایی مرکز صداوسیمای کشور ابراز نگرانی و درخواست پدافند ضدهوایی کرده است: «نظر به اینکه مرکز رادیو تلویزیون (جام‌جم) فاقد توپ ضدهوایی می‌باشد، لذا لازم است هرچه ‌سریع‌تر نسبت به نصب توپ ضدهوایی در محوطۀ آن سازمان اقدام مقتضی به عمل آید...»[۶۲] از سوی دیگر، یک مورد مشکوک از شهرستان بیرجند این‌طور گزارش شده است: «خبر واصله از سپاه مشهد، در ساعت 03:10 امروز یک فروند هواپیمای نظیر اف5 از شمال به‌طرف جنوب شهر بیرجند با سرعت زیاد در پرواز بوده، به‌طوری‌که مشخص نشده مسیر هواپیما کجاست و بلافاصله از دید محو شد. درضمن تماسی که با نیروی هوایی مشهد گرفته شد افسر نگهبان اظهار داشتند با بررسی پیرامون مسئله، هیچ‌گونه پروازی در منطقه نداشته‌ایم.»[۶۳]

گزارش - 135

بنی‌صدر امروز بازهم به مخالفان خود حمله کرد و آن دسته از نمایندگان مجلس شورای اسلامی را که در مجلس دم از مخالفت با وی می‌زنند مستکبر نامید؛ اعلام مخالفتی که به تظاهرات عده‌ای به طرف‌داری از وی انجامید. وی که در مدرسه عالی شهید مطهری در اجتماع مردم تهران سخنرانی می‌کرد، ضمن انتقاد شدید از اقدام اخیر رژیم اشغالگر قدس مبنی‌بر تعیین بیت‌المقدس به‌عنوان پایتخت این کشور، در بخش دیگری از سخنان خود با یادآوری این مطلب که «امروز کسانی که خود را قیم افراد مستضعف می‌دانند مستکبر هستند و این دسته از مستکبران یکی از موانع و مشکلات پیروزی کامل مستضعفان ایران هستند»، گفت: «اگر کسانی باشند به‌عنوان نمایندۀ مخالف رئیس‌جمهور، حق آنهاست. من هیچ‌گونه مخالفتی ندارم، حق هرکس است که موافق باشد یا مخالف، اما تا آنجایی که من بتوانم برای موافق‌کردن مستکبران، باج نمی‌دهم. اما حرف من این است که اگر کسی آمد و خود را داوطلب نمایندگی مردم کرد باید به مردم بگوید که وقتی به مجلس رفت چه خواهد کرد تا مردم از روی آگاهی رأی بدهند. آنها هم که از مردم رأی گرفته‌اند می‌بایست همان موقع به مردم می‌گفتند که به مجلس می‌روند برای مخالفت با رئیس‌جمهوری. بنابراین وقتی نگفته‌اند و در آنجا دم از مخالفت می‌زنند درواقع مستکبرانی هستند که خود را بیشتر از دیگران قیم مستضعفان می‌دانند.»[۶۴] این سخنرانی که به دعوت انجمن اسلامی صنف بافنده ترتیب یافته بود، حاشیه‌هایی نیز داشت؛ صحنه‌هایی که نمایانگر کشانده‌شدن اختلافات دو جناح رقیب به میان خیابان‌ها و مجامع است. بنا به گزارش خبرگزاری پارس: «مردمی که در محوطۀ باغ و خیابان‌های اطراف اجتماع کرده بودند با دادن شعارهایی چون؛ "بنی‌صدر بنی‌صدر حمایتت می‌کنیم؛ نخست‌وزیر ایران منتخب بنی‌صدر"، ابراز احساسات می‌کردند.» بنا به همین گزارش، «مردم در پایان سخنرانی رئیس‌جمهوری، درحالی‌که شعارهای بالا را می‌دادند در طول خیابان جمهوری به راه‌پیمایی پرداختند.»[۶۵]

گزارش - 136

باوجود نوساناتی که در روند درگیری سیاسی کنونی بین ایران و امریکا روی می‌دهد، چشم‌انداز روشنی، حتی در میان‌مدت، برای آن متصور نیست. دراین‌میان، موضوع دستگیری، ضرب‌وشتم و بازداشت دانشجویان ایرانی در تظاهرات روز یکشنبۀ گذشته و اعتصاب غذای گروهی دیگر از آنان در مقابل کاخ سفید در اعتراض به رفتار پلیس امریکا، همچنان بازتاب وسیعی دارد. در اطلاعیۀ "ستاد خبری مبارزات انجمن‌های اسلامی دانشجویان خارج از کشور"، چنین آمده است: «هفتمین روز اعتصاب غذای خواهران و برادران انجمن‌های اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا با استقبال بی‌سابقه‌ای نسبت به روزهای قبل پشت سر گذاشته شد و توریست‌هایی که از نقاط مختلف امریکا در این روز تعطیل برای بازدید از کاخ سفید به این محل آمده بودند آن‌چنان اجتماعی را موجب شده بودند که حتی پیاده‌روهای مقابل کاخ سفید نیز راه‌بندان شده بود.»[۶۶] وزارت امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران امروز اطلاعیه‌ای بدین شرح صادر کرد: «روز گذشته، نمایندۀ ایران در سازمان ملل متحد راجع به رفتار خشونت‌آمیز پلیس امریکا با دانشجویان ایرانی که درحال‌حاضر در اعتصاب غذا هستند با معاون اجرایی کورت والدهایم دبیرکل سازمان ملل متحد، [مطالبی را] مطرح کرد و اظهار داشت امریکا علناً مرتکب عمل غیرقانونی و رفتار وحشیانه خلاف اصول ابتدایی حقوق بشر با دانشجویان ایرانی می‌شود و مقامات مسئول امریکا نیز چشم خود را دربرابر این اعمال می‌بندد. نمایندۀ ایران رسماً از معاون اجرایی دبیرکل خواست که برای جلوگیری از ادامۀ این وضع اقدام فوری به عمل آورد. درنتیجۀ این مذاکرات، معاون اجرایی دبیرکل قول داد که مطالب را تلگرافی به اطلاع دبیرکل سازمان ملل متحد که درحال‌حاضر برای دیدار از کشورهای آسیای جنوب‌شرقی، نیویورک را ترک کرده است برساند و خود وی نیز ازطریق نمایندگان دائم ایالات متحده در سازمان ملل اقدامات لازم را به عمل آورد.»[۶۷] همچنین، سخنگوی وزارت امور خارجه امروز گفت: «به‌منظور رسیدگی و هماهنگی دربارۀ مسائل دانشجویان زندانی ایرانی در امریکا طبق درخواست نمایندۀ دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن مقیم سفارت الجزایر، جلسه‌ای با حضور چند تن از وکلای حقوقی و نفر دوم سفارت الجزایر در محل دفتر حفاظت منافع ایران در امریکا تشکیل شد و پس از مذاکرات لازم تصمیم گرفته شد از عده‌ای از پزشکان ایرانی مسلمان و متعهد دعوت شود که در زندان از دانشجویان دیدن کنند. این دیدار توسط چند پزشک ایرانی انجام شد و بیش از چهار ساعت به طول انجامید. گزارشی که پزشکان ایرانی به دفتر نمایندگی ایران داده‌اند نشان می‌دهد که حال جسمی اکثریت دانشجویان بد و دچار حالت تهوع، سرگیجه و لرزش اندام و خشک‌شدن پوست می‌باشند، لیکن روحیۀ دانشجویان قوی توصیف شده است. طبق گزارش پزشکان، رفتار مسئولان زندان با دانشجویان به شکل وحشتناکی تنفرآمیز می‌باشد. ...» سخنگوی وزارت خارجه افزود: «پس از این گزارش، نمایندۀ ایران از وکلا می‌خواهد که از دادگاه فدرال واشنگتن اجازۀ مرخص‌شدن کسانی که به‌حالت مریضی سخت افتاده‌اند و انتقال آنان به بیمارستان گرفته شود. نمایندۀ الجزایر به‌همراهی وکیل نمایندگی دفتر ایران با برادران و خواهران دانشجو ملاقات کردند و یک ‌بار دیگر پشتیبانی دفتر حفاظت منافع ایران را به آنان اعلام داشتند.» سخنگوی وزارت خارجه اضافه کرد: «بنا به درخواست نمایندۀ ایران، گزارش بدرفتاری و شکنجۀ دانشجویان توسط مسئولین زندان ازطریق نفر دوم سفارت الجزایر و وکیل دفتر حفاظت منافع ایران به وزارت خارجة امریکا تسلیم شده و مذاکراتی در جریان است که به‌نحوی آزادی بی‌قیدوشرط برادران و خواهران هرچه ‌زودتر عملی گردد.»[۶۸] از سوی دیگر، کار به اخراج گروهی برخی دانشجویان دستگیرشده نیز کشیده شده است. بنابر گزارش امروز رادیو صدای امریکا: «ادارۀ مهاجرت امریکا اقداماتی را درجهت اخراج گروهی از ایرانیان طرف‌دار [آیت‏الله] خمینی آغاز کرده است. ... به گزارش خبرنگار ما از واشنگتن، 190 نفر ایرانی که هفتۀ پیش بازداشت شده‌اند درصورتی‌که مدرکی دال‌بر معتبربودن روادید اقامت خود در امریکا به مقامات ادارۀ مهاجرت ارائه نکنند با خطر اخراج از امریکا روبه‌رو خواهند شد. ... و اما پنجشنبه‌شب، یک گروه 20 نفری از زنانی که در بازداشت به سر می‌برند توسط مقامات انتظامی به ادارۀ مهاجرت امریکا تحویل شده‌اند. ... دیروز نیز سایر بازداشت‌شدگان که عدۀ آنها به 170 تن بالغ می‌گردد، به مقامات ادارۀ مهاجرت امریکا تحویل شدند. یکی از مقامات ادارۀ مهاجرت دراین‌باره گفت: این برای امریکا جای بسی خوشبختی است که به ایرانیان بازداشت‌شده‌ای که قصد بازگشت به ایران را دارند اجازۀ چنین کاری را بدهد، درحالی‌که افراطیون اشغالگر سفارت امریکا در تهران همچنان دیپلمات‌های امریکایی را در بند اسارت خود دارند و به آنان اجازۀ بازگشت به وطنشان را نمی‌دهند.»[۶۹] این رادیو در گزارش دیگری در اخبار شامگاهی خود گفت: «... طبق تقاضای وزارت امور خارجۀ امریکا، پلیس واشنگتن اتهام خود را از دانشجویان ایرانی پس گرفته و آنان را در اختیار ادارۀ مهاجرت امریکا گذاشته است. وزارت امور خارجۀ امریکا نگران آن است که این حادثه ممکن است احتمالاً در وضع گروگان‌های امریکایی در ایران تأثیر داشته باشد. ...»[۷۰] رادیو لندن نیز درباره موضع‌گیری تبلیغاتی ایران گفت: «دستگیری درحدود 170 نفر دانشجوی ایرانی در امریکا به‌دنبال تظاهرات آنان در واشنگتن سروصدای زیادی در تهران برپا کرده است. رادیو تهران پلیس امریکا را فاشیست نامیده و دائماً آن را به خشونت و وحشیگری متهم می‌سازد. رادیو ایران اکنون می‌گوید که یکی از مأموران بازجویی امریکا سابقاً عضو ساواک بوده است. دانشجویان تندرویی که گروگان‌های امریکایی را تحت بازداشت دارند درخواست کردند تا تظاهراتی به‌نشانۀ همبستگی با دانشجویان ایرانی دربرابر سفارت امریکا برگزار گردد. و از نمایندگان مجلس نیز تقاضا شده است تا از سازش با شیطان بزرگ اجتناب نمایند.»[۷۱]

گزارش - 137

موضوع روابط ایران و شوروی که این روزها به سردی گراییده، یکی از محورهای گفت‌وگوی سفیر ایران در مسکو در ملاقات امروزش با ابوالحسن بنی‌صدر در تهران بوده است. محمد مکری در پایان این ملاقات در گفت‌وگویی با خبرگزاری پارس گفت: «در این ملاقات درمورد روابط دو کشور ایران و شوروی و همچنین مسئلۀ افغانستان مذاکره شد.» وی افزود: «ما در مواضع انقلابی خودمان مستحکم هستیم و یک سانتی‌متر هم عقب نمی‌رویم، ولی روابط دوستانه را هم حفظ می‌کنیم. ... روابط ما با شوروی خوب است، ولی روابط خوب ما دلیل بر این نیست که ما در مواضع خودمان مستحکم نباشیم.» آقای مکری افزود: «در این ملاقات همچنین درمورد اسلحه‌ای که شوروی به عراقی‌ها می‌دهند ـ که مرزهای ما بمباران شود ـ بحث کردیم و من نمی‌توانم در یک کشوری که ادعای دوستی با ایران می‌کند سفیر باشم و شاهد بمباران مرزهای کشورم باشم.» وی در پاسخ این سؤال که شما برای جلوگیری از این کار چه اقدام‌هایی انجام داده‌اید، گفت: «اقداماتی انجام داده و می‌دهم و تا آنجا که می‌توانم سعی می‌کنیم تا صدور اسلحه از شوروی به عراق متوقف شود.» آقای مکری در پاسخ به این پرسش که آیا شما در این مدت برای جلوگیری از تجاوز شوروی به افغانستان اقداماتی انجام داده‌اید، گفت: «من مرتب درحال مذاکره و اقداماتی هستم و حالا هم که به ایران آمده‌ام به این علت است که قرار شد سفرای کشورهایی که در المپیک شرکت نمی‌کنند از مسکو خارج شوند. و این عمل نه به‌عنوان اعتراض، بلکه یک ژست سیاسی است.» وی افزود: «ما روابط حسنه را با شوروی حفظ می‌کنیم و سعی می‌کنیم روابط اقتصادی و مبادلات اقتصادی و بازرگانی به‌موجب پروتکلی که اخیراً امضا شد، گسترش یابد؛ ولیکن باید دنیا و شوروی بفهمند که موضع ما واقعاً یک موضع نه شرقی و نه غربی است و ما اگر با امریکا مبارزه می‌کنیم، آنها این مطلب را هیچ‌وقت به مغز خودشان راه ندهند که ما یک روزی ممکن است به دامان شوروی بیفتیم. و اگر هم ما در بعضی مطالب با شوروی توافقی نداریم برای خوشایند امریکا نیست. اگر در صدور گاز به موافقت نرسیدیم این دلیل سوء روابط ما نیست و ما چون استقلال داریم در بعضی مواردی که به نفع ما است و منافع ما حفظ شود موافقت می‌کنیم و مخالف قراردادهایی که به نفع ما نیست، می‌باشیم.»[۷۲]

گزارش - 138

نبردهای 48 ساعت گذشته در مناطق کردنشین و نیز اعدام‌های اخیر کودتاچیان در ایران، در میان برخی محافل خبری؛ به‌ویژه رادیو صدای امریکا بازتاب وسیعی داشته است. لحن این رادیو و نیز خبرهایی که از کردهای مسلح مخالف بیان می‌کند، حائز اهمیت ویژه است. این رادیو در گزارشی از خبرنگار خود چنین می‌گوید: «در تازه‌ترین برخوردهای قوای دولتی و مبارزان کرد، حداقل 20 نفر کشته و 40 نفر زخمی شده‌اند و براساس گزارش‌هایی که ازطرف منابع کردها منتشر شده است، مبارزان کرد یک کاروان مهمات را در مریوان در نزدیکی مرز عراق مورد حمله قرار داده‌اند. کاروان مهمات متشکل از 30 کامیون عازم سنندج، مرز [مرکز] استان کردستان بوده است. در صفحات شمالی، نبردهایی در حدود اشنویه ـ که ظرف دو روز گذشته تحت حکومت نظامی درآمده است ـ گزارش شده است. منع عبورومرور شبانه پس از کشته‌شدن 13 پاسدار به‌دست مبارزان حزب دمکرات کردستان اعلام گردیده است. منابع کردها می‌گویند حزب دمکرات کردستان مشغول بسیج نیرویی عظیم در مقر قاسملو در نزدیکی اشنویه است که صحنۀ زدوخوردهای شدید چند ماه گذشته بوده است. همین منابع معتقدند که هدف برقراری حکومت نظامی ممانعت از اعزام مبارزان حزب دمکرات کردستان در منطقه بوده است. درحالی‌که ناآرامی در منطقۀ شمالی کردستان رو به افزایش است، گزارش می‌رسد در جنوب کردستان زدوخوردهای شدید میان نیروهای عراق و قوای رژیم ایران نیز رو به فزونی است. رادیو دولتی ایران ادعا دارد که شواهد موجود حاکی‌از بسیج بزرگ نیروهای زرهی عراق در امتداد مرزها است. در عرض 48 ساعت گذشته، مناطق مرزی مرکز تحت آتش توپخانۀ عراقی‌ها قرار گرفته است. رادیو ایران می‌گوید که 4 سرباز ایرانی کشته شده‌اند و پالایشگاه نفت شاه [نفت‌شهر] در کرمانشاه در شعله‌های آتش درحال سوختن است.»[۷۳]

گزارش - 139

رادیو لندن امروز به‌ مناسبت مرگ شاه در هفتۀ گذشته، و اشاره به دعاوی ایران درباره ثروت وی، ضمن مروری کوتاه بر روند تیرگی روابط ایران و امریکا، به تفسیر وضعیت کنونی این مناسبات پرداخته است. این رادیو می‌گوید: «تیرگی مناسبات ایران و امریکا بعد از انقلاب ایران، موقعی به اوج خود رسید که ایرانی‌ها به‌عنوان تحت‌ فشار گذاشتن امریکا برای استرداد شاه مخلوع دیپلمات‌های امریکایی را به گروگان گرفتند. بااینکه تقریباً مسلم بود که شاه به ایران تحویل داده نخواهد شد، این اقدام باعث شد که شاه از کشوری به کشور دیگر پناهنده شود و بالاخره هفتۀ گذشته در بیمارستانی در مصر مرد. بعضی از ناظران به‌خصوص خود امریکایی‌ها تصور می‌کردند که مرگ شاه ممکن است تغییراتی را در روابط این کشور با ایران باعث شود. گو اینکه ایرانی‌ها بلافاصله پس از مرگ شاه اعلام کردند که این پیشامد تغییری در سیاست‌های جاری ایران نسبت به امریکا و به‌خصوص وضع گروگان‌ها نخواهد داد. در عرض هفتۀ گذشته، مقامات امریکایی مشغول جمع‌بندی روابط بین دو کشور و تغییرات احتمالی در آن بودند. جیم آندرسون این اشتغال فکری امریکایی‌ها را چنین بررسی می‌کند: "در مرحلۀ اول، وزارت خارجۀ امریکا گفت مرگ شاه در جریان بحران گروگان‌ها تأثیری نخواهد داشت، چون هیچ‌گاه امکان آن وجود نداشت که امریکا او را به مقامات ایران تحویل دهد. حال که تجزیه‌وتحلیل این مسئله تا اندازه‌ای تغییر کرده است و عقیدۀ عمومی بر آن است که مرگ او حداقل عامل احساسات را از بین برده است و برای تندروهای اشغال‌کنندۀ سفارت امریکا در تهران آسان‌تر خواهد بود که پیروزی خود را اعلام کنند و حداقل آزادی گروگان‌ها را مورد مطالعه قرار دهند. به‌هرجهت، تندروهای ایرانی علناً خود را به دو درخواست دیگر وابسته کرده‌اند: استرداد ثروت‌های شاه و عذرخواهی ازطرف ایالات متحده امریکا. باید گفته شود که امکان عملی‌شدن هیچ‌یک از این دو درخواست وجود ندارد. احتمالاً در دنیا احدی نمی‌داند و این شامل بیوۀ او نیز می‌شود که شاه چه مقدار از ایران خارج کرد و چه مقدار به جا گذاشت. در اظهاریۀ نهایی او رقم 50 میلیون دلار ذکر شده است، ولی انقلابیون ایران رقمی را ادعا می‌کنند که می‌تواند 60 برابر این مبلغ باشد؛ یعنی حدود 30 میلیارد دلار. تاکنون یک ادعانامه توسط یک گروه حقوق‌دان که وکالت ایران را به عهده گرفته‌اند به دادگاه ایالتی نیویورک تسلیم شده است. وزارت خارجۀ امریکا می‌گوید از هر اقدام قانونی برای استرداد ثروت شاه جلوگیری نخواهد کرد، ولی این اقدامات احتمالاً سال‌ها به طول خواهد انجامید."» رادیو لندن سپس دربارۀ واکنش امریکا به درخواست دوم ایران می‌گوید: «وزارت خارجۀ امریکا موضوع عذرخواهی علنی را رد کرده است، ولی تشکیل یک کمیسیون تحقیق بین‌المللی برای بررسی تاریخچۀ دخالت امریکا در ایران مورد موافقت آنها قرار گرفت. این ترتیبات هنگامی‌که دانشجویان تندرو تعهد خود را در اجازه‌دادن به کمیسیون تحقیق برای دیدار گروگان‌ها و یا قراردادن گروگان‌ها در حیطۀ اختیار دولت ایران برآورده نکرد، منتفی شد و اکنون عامل دیگری وارد معرکه شده است. در حدود دویست دانشجوی طرف‌دار آیت‌الله خمینی درپی تظاهرات تعطیلات آخر هفته و درگیری‌هایی با ایرانیان ضد [آیت‏الله] خمینی دستگیر شدند. آنها مدعی هستند که افراد پلیس واشنگتن با آنها بدرفتاری کرده‌اند و بعضی از آنها از افشای هویت خود خودداری می‌کنند. این عده را پلیس به ادارۀ مهاجرت تحویل داده است و یقیناً این، اولین قدم برای اخراج آنها از امریکاست. ...»[۷۴]

گزارش - 140

موضوع افزایش و تشدید حضور ناوگان‌های جنگی امریکا در اقیانوس هند و خلیج‌فارس، این روزها از دیدگاه‌های مختلف بررسی می‌شود. سه دیدگاهی که درپی می‌آید، هریک به‌طور خاصی به بررسی این موضوع پرداخته‌اند که حاوی اطلاعاتی درخور توجه است. رادیو آلبانی که بازتاب‌دهندۀ مواضع حکومت کمونیستی ضدروسی آلبانی است و در داخل ایران نیز طرف‌دارانی کوچک اما پرسروصدا دارد، در بخش فارسی خود در تفسیری درباره این موضوع، شوروی را در کنار امریکا قرار داد. در بخشی از گزارش این رادیو آمده است: «حضور نظامی امپریالیسم امریکا در خلیج‌فارس بار دیگر تقویت شده است و ناوگان دائمی آنها در این منطقه که شامل 24 کشتی جنگی، 30 ناو هواپیمابر، صدها هواپیما و هزاران تن از دستجات [است]، اخیراً 5 کشتی جنگی جدید همراه با کشتی هلیکوپتربر گارد ساحل و 1800 تفنگ‌دار دریایی [به آن] افزوده شده است. یک واحد دیگر از ناوگان امریکا که می‌تواند نیاز یک لشکر 12000 نفری را برآورده سازد، به پایگاه امریکا در "دیه‏گو گارسیا"ی اقیانوس هند وارد خواهد شد. این تمرکزدهی ابزار نظامی بلافاصله پس از ضرباتی است که از انقلاب ایران متحمل شده‌اند.» در این گفتار همچنین آمده است: «آب‌های اقیانوس هند در رقابت با امپریالیسم امریکا... همچنین به اشغال یک واحد ناوگان نظامی دریایی ابرقدرت دیگر اتحاد شوروی سوسیال امپریالیستی درآمده است که شامل 25 کشتی جنگی و هزاران سرباز آمادۀ دخالت درجهت منافع توسعه‌طلبانۀ مسکو می‌باشد. در آب‌های اقیانوس هند به‌موازات ناوگان‌های دو ابرقدرت، واحدهای ناوگان‌های انگلیسی، فرانسوی و اخیراً آلمان‌غربی به گشت‌وگذار مشغول شده‌اند.»[۷۵] رادیو مسکو نیز در بخش عربی خود بدون اشاره به حضور ناوگان‌های شوروی، در ضدیت با امریکا و به‌نحوی با جانب‌داری از کشورهای منطقۀ خلیج‌فارس، به این موضوع پرداخت: «دولت کویت قاطعانه ادعاهای واهی و بی‌اساس واشنگتن تحت‏عنوان "مسئلۀ دفاع از منافع [منابع] نفتی در منطقۀ خلیج [فارس]" را رد می‌کند و این عنوان و سایر عناوین دیگری را که قبلاً نیز ازسوی محافل امپریالیستی و دست‌نشاندگان آنان نظیر "پرکردن خلأ ناشی از عقب‌نشینی بریتانیا" به گوش می‌رسیدند، یک نوع دسیسه برای دخالت در امور داخلی کشورهای منطقه می‌داند.»[۷۶] بخش عربی رادیو لندن در پاسخ به این سؤال یکی از شنوندگان که: "نیروی دریایی امریکا در اقیانوس هند در چه سطحی است و هدف از استقرار این نیروها در اقیانوس چیست؟" می‌گوید: «حوادثی که در سال‌های اخیر به وقوع پیوسته عاملی بوده است تا ایالات متحده درمورد میزان و قدرت نظامی خود در منطقۀ اقیانوس هند تجدیدنظر کند. در جریان بروز جنگ در منطقۀ شاخ افریقا و درگیری میان دو یمن و نیز وقوع بحران ایران، امریکا بر حجم نیروی کوچک خود در منطقۀ خاورمیانه افزود و ابتدا تعداد ناوگان خود را از 3 ناو به 5 ناو رزمی افزایش داد. این نیرو در منطقۀ خلیج (فارس) و دریای عرب فعالیت دارد. اضافه‌براین، چند ناو هواپیمابر امریکایی نیز هم‌اکنون در منطقۀ اقیانوس هند تقسیم شده‌اند. هواپیماهای جنگندۀ امریکایی نیز از پایگاه "دیه‏گو گارسیا" ـ که متعلق به انگلستان است ـ جهت انجام پروازهای اکتشافی، پروازهای دوره‌ای بر فراز اقیانوس هند انجام می‌دهند. ... بریتانیا سال‌ها خلأ قدرت در این منطقه را پر می‌کرد و زمانی‌که در اواخر دهۀ ششم از این منطقه خارج می‌شد ناوگان دو ابرقدرت یعنی امریکا و شوروی وارد آن شدند.»[۷۷]

ضمیمه گزارش125: اعتراض رسمی مرزبان جمهوری اسلامی به مرزبان عراق در بصره متن نامۀ اعتراض‌آمیز مرزبان درجه1 جمهوری اسلامی ایران در خرمشهر به مرزبان دولت جمهوری عراق در بصره به شرح زیر است: «پس از درود فراوان، برابر اعلام مقام مربوطۀ جمهوری اسلامی ایران، در ساعت 04:40 روز 11/5/1359، یک فروند هواپیمای عراقی که از شرق به‌طرف شمال‌غربی درحالی‌که چراغ‌هایش روشن بوده به فضای جمهوری اسلامی ایران واقع در اروندکنار تجاوز که با عکس‌العمل مأمورین ایرانی مواجه و به‌سمت فضای عراق متواری گردیده است. ضمن اعتراض شدید به این‌گونه عملیات تحریک‌آمیز که مغایر با حسن هم‌جواری است، از همکار گرامی‌مان خواهشمندیم مراتب را به مقامات مربوطۀ عراقی منعکس فرموده و تنبیه خلبان خاطی را خواستار که از ادامۀ این‌گونه تجاوزات جداً خودداری نمایند و نتیجه را اعلام فرمایند. همراه با شایسته‌ترین درودهای قلبی، مرزبان درجه1 جمهوری اسلامی ایران در خرمشهر ـ سرهنگ ستاد پناهی.»[۷۸]

ضمیمه اول گزارش132: مصاحبه فرماندار آبادان درباره علت پایان‌دادن به تحصن خانواده‌های بازماندگان حادثه سینما رکس آبادان مهندس فریور باتمانقلیچ، فرماندار آبادان، در مصاحبه با خبرنگار روزنامه کیهان گفت: «اولاً در اداره دارایی ازنظر مسائل مالی مشکلات زیادی پدید آمده بود و کار اداره دارایی خوابیده بود. ما تلاش کردیم که هرچه ‌زودتر تشکیل دادگاه را که یکی از خواسته‌های متحصنین بود تسریع کنیم تا بازماندگان به خواستشان برسند و این مشکل حل شود. وقتی که دادستان ویژه اعلام نمود که برای شرکت در دادگاه علنی کارت صادر می‌شود و از مردم دعوت کرد که برای شرکت در دادگاه به گرفتن کارت اقدام نمایند، دیگر ضرورتی در ادامه تحصن نبود؛ چون دادگاه درحال تشکیل‌شدن بود و اینها می‌توانستند هر صحبت و خواسته‌ای که دارند در دادگاه علنی مطرح نمایند. به همین دلیل ما از متحصنین خواستیم به تحصنشان پایان دهند.» فریور باتمانقلیچ در ادامه صحبت‌هایش در پاسخ به این سؤال که فکر نمی‌کنید که "اگر دادگاه تشکیل می‌شد متحصنین خودبه‌خود به تحصنشان پایان می‌دادند؟"، گفت: «این مشکل همیشه وجود دارد، چون یک عده از گروه‌های سیاسی می‌خواستند از این مسئله سوءاستفاده کنند. بنابراین، می‌توانستند حتی بعد از تشکیل دادگاه و اتمام و صدور حکم دادگاه بازهم به تحصن خود ادامه دهند و بگویند این دادگاه و رأیش را قبول نداریم. و این کاری بود که به دادگاه صدمه می‌زد و آن را بی‌اعتبار می‌نمود. ... وقتی که قرار است دادگاه علنی تشکیل شود دیگر دلیلی برای ادامه تحصن وجود ندارد. ...»[۷۹]

ضمیمه دوم گزارش132: مصاحبه فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبادان درباره پرونده فاجعه سینما رکس و پایان تحصن مهدی کیانی دراین‌باره گفت: «بعد از انقلاب به واسطه مشکلات و ناهماهنگی‌ها و شاید سهل‌انگاری‌ها، مسئله سینما رکس با آن جدیتی که انتظار می‌رفت تعقیب نشد، ولی بااین‌همه، افرادی بودند که دنبال پرونده بودند. در اینجا یک مسئله را باید در نظر گرفت و آن مسئله گروه‌هاست. این گروه‌ها چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب خواستند استفاده سیاسی از مسئله سینما رکس بکنند و تبلیغات سیاسی را هم به راه می‌انداختند. بعد از انقلاب باتوجه‌به ضعف‌های مسئولان و مبهم‌بودن پرونده سینما رکس، گروه‌ها شروع به استفاده سیاسی از این مسئله کردند. یک سال از [تشکیل] پرونده سینما رکس گذشت و با آن جدیتی که باید، پرونده تعقیب نشد. بعد از یک سال، برخی از خانواده‌ها و نمایندگان آنها قضیه را تعقیب و نزد مقامات رفته بودند تا اینکه دادستان انقلاب چند نفر را چند نوبت، برای جمع‌آوری پرونده به منطقه اعزام کرد؛ ولی هر بار که خواستند دست‌به‌کار شوند، با جو تبلیغاتی این گروه [ها] و اتهاماتی که می‌زدند نهایتاً مجبور می‌شدند کارشان را رها کنند و بروند. الآن دادستان ویژه آقای نقیبی رسیدگی به پرونده را به عهده گرفته‌اند. باتوجه‌به اینکه این نیروها و طیفشان اساساً مخالف با انقلاب است، حالا می‌خواهند از این مسئله استفاده کنند و اسلام و انقلاب و مسئولین و همه را به بازی گرفته و لوث کنند و خود استفاده نمایند. به این صورت که گروه‌ها در ابتدای تحصن، به‌وسیله اطلاعیه و اعلامیه‌ها کم‌کم زمینه را فراهم کردند و امروز کم‌کاری و مشکلاتی را که سر راه رسیدگی پرونده بود با اعلامیه خود به این صورت مطرح کردند که "چه کسانی از رسیدگی به پرونده سینما رکس می‌ترسند؟" یعنی خواستند خودبه‌خود این سؤال را مطرح کنند که "افرادی که از رسیدگی به پرونده می‌ترسند خود در این کار دست دارند." با این صحنه‌سازی‌ها زمینه را آماده کردند؛ تظاهرات می‌کردند، با تشنجی که ایجاد می‌کردند این [تحصن] را به‌صورت یک جریان درآوردند؛ درحالی‌که در حدود سه ماه پیش که اینها دست به تحصن زدند و خواستار رسیدگی به پرونده سینما رکس بودند و باتوجه‌به جو تبلیغاتی که به راه انداخته بود [ند] و با درنظرگرفتن این حق که بازماندگان باید عاملان فاجعه را بشناسند، ما سعی کردیم با مسئولین برخورد کنیم که مسئله و تشکیل دادگاه را پیگیری کنند. حدود سه ماه از این قضیه گذشت و این تحصن به‌عنوان یک خواست برای تشکیل دادگاه نبود، بلکه محل تبدیل به یک مقر تبلیغاتی شده بود. تمام امور حقوقی از پرداخت حقوق به کارمندان گرفته تا مالیات شهر همه مربوط به اداره دارایی می‌شد. از طرف دیگر، [اداره دارایی] در مرکز شهر هم واقع شده بود که محلی مناسب برای پخش هرگونه شایعه می‌باشد. ما در این مدت صبر کردیم تا کوچک‌ترین برخوردی پیش نیاید، تا اینکه دادستان ویژه از تهران آمد و مسئله را به‌طور مستقیم دنبال کرد و خواست اینها برآورده شد. و حالا هم دادگاه در شرف تشکیل است. فرماندار ازطریق رادیو صحبت کرد، امام‌جمعه در نمازجمعه خواست که به تحصن خود پایان دهند؛ چراکه اینها بازماندگان سینما رکس هستند، به خواست آنها رسیدگی شده و حاکم شرع پیش اینها رفت تا از آنها بخواهد به تحصن خود خاتمه دهند. و چون [هنگام] روز مرکز شهر شلوغ بود و افراد اینها هم دوروبر جمع بودند، خودبه‌خود ایجاد درگیری می‌کرد. این بود که شب را انتخاب کردیم؛ همراه حاکم شرع به دارایی رفتیم، در را به روی ما باز نکردند و گفتند ما صحبتی نداریم. یکی از برادرها از بالای در به داخل رفت و در را باز کرد. آنها شروع به هیاهو و جنجال به‌راه‌انداختن کردند. ما هم به داخل رفتیم و دیدیم که فقط چند تا پیرزن بودند که واقعاً بازمانده هستند و بسیاری از افراد بازمانده نبودند و در یک رابطه سیاسی در آنجا حضور داشتند و بسیاری از افراد آنها شروع به فحاشی و هتاکی به انقلاب و به رهبری [کردند] و ما آنها را سوار ماشین کرده و در خیابان‌های محلشان پیاده کردیم و خود در اداره دارایی مستقر شدیم. و فردای آن روز اینها با جمع‌کردن نفرات خود که از گروه‌های پیکار و فدایی‌ها و هواداران مجاهدین خلق [منافقین] بودند حوالی اداره دارایی جمع شدند. این گروه‌های سیاسی با منتسب‌نمودن این کار [جنایت] به روحانیت و با شعار "دادگاه فرمایشی محکوم است"، قصد دارند که رژیم شاه را تبرئه کنند و انقلابیون را از بین ببرند و با ایجاد جو تفرقه در بین مردم، زمینه کودتا را فراهم نمایند. البته در بین متحصنین در دارایی عده‌ای از خانواده شهدا نیز بودند که ما منکر آنها نمی‌شویم، ولی پشت سر اینها گروه‌های سیاسی را می‌دیدیم که برای تضعیف انقلاب، هر زمان تاکتیک‌های مختلفی را به‌کار می‌برند و می‌خواستند افراد مورد اعتماد ملت را خراب کنند.»[۸۰]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/05/11

  1. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص14، خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری فرانسه از بغداد.
  2. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، صص4 و 5، رادیو لندن (عربی)، ساعت 9:30، 12/5/1359.
  3. همان، ص29، رادیو صدای امریکا، 12/5/1359.
  4. پژوهشگاه رعلوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات (زمینه‏سازی و آغاز تجاوز)، ج1، ص216، ترجمه مهدی رنجبران.
  5. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص16، خبرگزاری پارس به نقل از خبرگزاری فرانسه از برلن.
  6. سند شماره 25034 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ادارۀ مرکزی اطلاعات سپاه به مرکز اطلاعات و بررسی‌های سیاسی غرب کشور، 16/5/1359.
  7. سند شماره 298347 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ایلام (فرماندهی هنگ، رکن3)، 11/5/1359.
  8. سند شماره 367616 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ سوسنگرد به رکن سوم ژاجا برابر گزارش گروهان ژاندارمری بستان، 11/5/1359.
  9. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، صص4 و 5، رادیو لندن (عربی)، ساعت 9:30، 12/5/1359.
  10. سند شماره 423529 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان به استاندار محترم استان خوزستان برابر گزارش شهربانی آبادان، 11/5/1359
  11. سند شماره 297770 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نامۀ مرزبانی درجه1 جمهوری اسلامی ایران در خرمشهر به مرزبان دولت جمهوری عراق در بصره، به شمارۀ 4/5/50/401/12، مورخ 14/5/1359.
  12. سند شماره 348815 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به مقام محترم استانداری استان خوزستان (معاونت سیاسی، انتظامی)، 11/5/1359.
  13. سند شماره 287273 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از 07 ـ رکن2 به ف19 ـ ف21 ـ 07 ـ رکن2، 11/5/1359.
  14. سند شماره 347740 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش دفتر استانداری استان خوزستان به معاونت استانداری استان خوزستان به نقل از گزارش هنگ ژاندارمری اهواز، 15/5/1359.
  15. سند شماره 283288 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به فرماندهی ناحیه، رکن سوم، 11/5/1359؛ و ـ سند شماره 56443 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد اطلاعات سپاه کرمانشاهان به ادارۀ مرکزی، 12/5/1359.
  16. سند شماره 283354 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیۀ ژاندارمری کرمانشاهان به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن3 ـ مرکز فرماندهی)، 11/5/1359.
  17. سند شماره 56438 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی)، به سماجا، 11/5/1359؛ و ـ سند شماره 409271 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات، شماره 6، ص2، 1/5/1359.
  18. سند شماره 283289 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه 05 ـ رکن3، 11/5/1359
  19. سند شماره 56443 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد اطلاعات سپاه کرمانشاهان به ادارۀ مرکزی، 11/5/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  20. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  21. همان.
  22. سند شماره 34318 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از وزارت کشور به ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران، 11/5/1359.
  23. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص2، خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  24. سند شماره 34318 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  25. همان؛ و ـ سند شماره 409271 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه پاسداران، شماره6، ص1، 11/5/1359.
  26. سند شماره 34328 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی ایران، 15/5/1359.
  27. سند شماره 114901 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از حراست کل صنعت نفت به فرماندهی سماجا (ادارۀ دوم)، 11/5/1359.
  28. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص آخر، به نقل از روابط عمومی شهرداری اهواز.
  29. روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص3؛ و ـ روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص آخر.
  30. سند شماره 432726 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی خرمشهر به استانداری خوزستان (مسئول امور انتظامی)، 11/5/1359.
  31. سند شماره 426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن اخبار برون‌مرزی استانداری خوزستان، شمارۀ سریال2، ص2، 26/6/1359، از ناحیۀ ژاندارمری خوزستان (رکن2)، 11/5/1359.
  32. سند شماره 347723 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی آبادان به ستاد واحد هماهنگی نیروهای انتظامی استان، 11/5/1359.
  33. سند شماره 347724 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد هماهنگی نیروهای انتظامی آبادان به ستاد واحد هماهنگی نیروهای انتظامی استان خوزستان، 11/5/1359.
  34. سند شماره 246 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (پیرانشهر)، ص35، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا، 11/5/1359.
  35. سند شماره 114899 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به ستاد غرب، 11/5/1359.
  36. سند شماره 56430 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز اطلاعات غرب کشور به ادارۀ مرکزی، 11/5/1359
  37. سند شماره 114927مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کامیاران)، ص60، از واحد اطلاعات و بررسی‌های سیاسی کردستان به لشکر28 (رکن2)، 14/5/1359.
  38. سند شماره 56431 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص116، از مرکز اطلاعات غرب کشور به ادارۀ مرکزی، 11/5/1359.
  39. سند شماره 56446 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص120، از مرکز اطلاعات غرب کشور به اداره مرکزی، 13/5/1359
  40. سند شماره 43432 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (پاوه)، ص216، از سماجا2 (ح ـ 4) به ت ـ ف ـ ژاجا (رکن2)، 6/6/1359، برابر گزارش نزاجا، 11/5/1359.
  41. سند شماره 56439 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرکز اطلاعات غرب کشور به ادارۀ مرکزی، 11/5/1359.
  42. روزنامه انقلاب اسلامی، 13/5/59، ص11، به نقل از خبرگزاری پارس از همدان.
  43. سند شماره 56433 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سلماس)، ص158، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مد اطلاعات)، 11/5/1359.
  44. سند شماره 425603 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سلماس)، ص159، گزارش تلفنی فرمانده سپاه سلماس به سپاه ارومیه، 12/5/1359.
  45. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از ارومیه.
  46. سند شماره 56432 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نقده)، ص53، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مد اطلاعات)، 11/5/1359؛ و ـ سند شماره 409271 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ:بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، شماره6، ص2، 11/5/1359.
  47. روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص3.
  48. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص5، خبرنگار جمهوری اسلامی از ارومیه، به نقل از مهندس طاهری استاندار آذربایجان‌غربی.
  49. هفته‌نامۀ کار، ارگان سازمان چریک‌های فدایی خلق ایران (اکثریت)، شماره 70، 15/5/1359، ص18، به نقل از خبرنامۀ شماره 32، 11 مرداد 1359.
  50. سند شماره 31792 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، 11/5/1359.
  51. سند شماره 359460 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان (اهواز) به استاندار استان خوزستان، 11/5/1359.
  52. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص1، مصاحبه با خبرنگار کیهان در آبادان.
  53. سند شماره 359461 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 11/5/1359.
  54. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص1.
  55. سند شماره 359461 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  56. سند شماره 359458 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 11/5/1359.
  57. سند شماره 359459 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی استان خوزستان (اهواز) به استاندار خوزستان، 11/5/1359.
  58. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص7.
  59. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، صص4 و 5، رادیو لندن (عربی)، ساعت 9:30، 12/5/1359.
  60. روزنامه کیهان، 13/5/1359، ص2؛ و ـ روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص4.
  61. سند شماره 294084 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی جمهوری اسلامی ایران (ادارۀ امور اجتماعی) به رؤسای شهربانی‌های مراکز استان، 11/5/1359.
  62. سند شماره 38995 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه تهران (عملیات) به مرکز فرماندهی، 11/5/1359.
  63. سند شماره 38810 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مشهد به اطلاعات، 11/5/1359؛ و ـ سند شماره 409271 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه مرکز، شماره 6، ص1، 11/5/1359.
  64. روزنامه جمهوری اسلامی، 13/5/1359، ص14، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  65. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، ص1، از تهران، 12/5/1359.
  66. روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص12، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  67. روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص12.
  68. همان، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  69. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 137، 12/5/1359، ص9، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7، 11/5/1359.
  70. همان، ص8، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 21:30، 11/5/1359.
  71. روزنامه اطلاعات، 13/5/1359، ص20، به نقل از رادیو لندن.
  72. همان، ص7، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  73. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 137، 12/5/1359، صص11 و 12، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7، 11/5/1359؛ و ـ خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، ص15، رادیو صدای امریکا (فارسی)، ساعت 7، 12/5/1359، بخشی از همین گزارش را تکرار کرده است.
  74. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 138، 13/5/1359، صص4 و 5، رادیو لندن (فارسی)، ساعت 20:45، 11/5/1359.
  75. همان، صص21 و 22، رادیو صدای آلبانی، ساعت 8:30، 12/5/1359.
  76. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 137، 12/5/1359، صص6 و 7، رادیو مسکو (عربی)، ساعت 20، 11/5/1359.
  77. همان، صص5 و 6، رادیو لندن (عربی)، ساعت 8:30، 11/5/1359.
  78. سند شماره 297770 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  79. روزنامه کیهان 9/6/1359، ص6.
  80. همان.