1359.05.20

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۲۲ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۳۲ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1359 |نام = 1359.05.20 |نام دیگر= بیست مرداد |روز=20 مرداد 1359 |تاریخ شمسی= 1359.05.20 |تاریخ میلادی= 11 اوت 1980 |تاریخ قمری= 29 رمضان 1400 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1360.05.20</div> <div class="bootstrap-btn">1361...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.05.20
نام‌های دیگر بیست مرداد
تاریخ شمسی 1359.05.20
تاریخ میلادی 11 اوت 1980
تاریخ قمری 29 رمضان 1400



گزارش - 224

در روند نزدیکی عراق به غرب اخلال‌ها و چالش‌های جدی مشاهده می‌شود که بخشی از آن مربوط به ویژگی‌های خاص این کشور و عدم اعتمادی است که به رژیم عراق وجود دارد، به‌خصوص بخش عمده‌ای از این چالش‌ها ناشی از نفوذ رژیم اشغالگر قدس در صف کشورهای غربی است. البته در نزد بعضی از این کشورها ازجمله فرانسه، دشمنی با انقلاب ایران آن‌قدر انگیزه‌‌بخش است که بر نگرانی و "دلخوری" اسرائیل غلبه کند. دراین‌زمینه روزنامۀ تایم مقاله‌ای به قلم ویلیام. ‌ای. اسمیت و هنری مولی، دربارۀ جاروجنجال سیاسی به‌وجودآمده درپی کمک هسته‌ای پاریس به بغداد منتشر کرد که در آن آمده است: «فرانسه معتقد است که اسرائیلی‌ها سخت در تلاش‌اند تا مانع از تحویل مواد هسته‌ای به عراق شوند. در آوریل 1979، گروهی از خرابکاران با نفوذ به یک مجتمع فوق امنیتی در نزدیکی "تولون" شهر بندری فرانسه، مواد منفجره‌ای را در نزدیک دو مغز رآکتور که قرار بوده سه روز بعد به عراق فرستاده شود، منفجر کردند. انفجار باعث ایجاد خسارت سنگین به رآکتورها و به‌تأخیرافتادن برنامۀ ارسال تا چندین ماه شد. فرانسه سرویس اطلاعاتی اسرائیل "موساد" را مسئول این خرابکاری می‌داند. ...» این مقاله سپس می‌افزاید: «آنچه بیشتر مسئلۀ عراق را حاد کرده است این است که عراق کشوری است که در بی‌ثباتی سیاسی و ستیزه‌جویی در سیاست خارجی‌اش شهرت دارد. بغداد همچنان خود را درحال ‌جنگ با اسرائیل و نیز رقابت شدید با ایران می‌داند. عراق به‌عنوان دومین صادرکنندۀ بزرگ نفت جهان پس از عربستان سعودی، تحت حکومت صدام، جاه‌طلبی‌هایی را در سر داشته تا جایگزین ایران به‌عنوان قدرت برتر نظامی در منطقۀ خلیج‌فارس گردد. ...»[۱] مورد دیگر انگلستان است که با هسته‌ای‌شدن عراق مخالفت می‌ورزد. روزنامۀ الجمهوریه بغداد امروز در پاسخ به انتقاد دولت انگلیس از برنامۀ هسته‌ای عراق، نوشت: «انتقاد بریتانیا از برنامۀ صلح‌آمیز هسته‌ای عراق، نشان‌دهندة تعصب شدید انگلستان در طرف‌داری از صهیونیست‌های اسرائیل است. ... انگلستان هنوز خیال می‌کند که یک امپراتوری را در اختیار دارد و به خود اجازه می‌دهد در امور داخلی عراق دخالت کند، ولی خورشید امپراتوری آنان مدت‌هاست که غروب کرده است.»[۲] دراین‌حال، به گزارش رادیو اسرائیل و نیز خبرگزاری یونایتدپرس از پاریس، «یک سازمان ایرانی به نام "جمعیت طرف‌داران انقلاب اسلامی" تهدید کرد که رؤسای شرکت‌های فرانسوی را که در ساختمان کورۀ اتمی برای عراق دست دارند به قتل خواهد رساند. در نامۀ تهدیدآمیزی که جمعیت مزبور ارسال داشته، نوشته شده است به شما آخرین فرصت داده می‌شود که جان خود و خانوادۀ خود را نجات دهید و این درصورتی است که به فعالیت خود درمورد تولید سلاح اتمی برای عراق خاتمه دهید. همچنین، ضمن نامه‌ای که [ازطرف] جمعیت طرف‌داران انقلاب اسلامی ایران برای خبرگزاری‌ها در پاریس فرستاده شده، گفته شده است که فرانسه دشمن آنان است، زیرا به دشمن آنان یعنی عراق کمک می‌کند.»[۳] در امریکا نیز حتی فروش 5 فروند هواپیمای بویینگ به عراق مباحث سیاسی تازه‌ای را به‌ وجود آورده است. به نوشتۀ نشریۀ انگلیسی اوییشن ویک: «در کنگرۀ امریکا مخالفت با درخواست شرکت بویینگ برای مجوز صادراتی مورد تأیید وزارت بازرگانی که این شرکت برای تکمیل مذاکرات با خطوط هوایی عراق به آن نیاز دارد، درحال‌ افزایش است. ... این معامله همچنین شامل لوازم یدکی و تجهیزات پشتیبانی زمینی به ارزش 208 میلیون دلار می‌گردد.» بنا به همین گزارش، «میلیسنت فنویک، نماینده و عضو کمیتۀ روابط خارجی کنگره گفت: ... تصمیم آنها [شرکت بویینگ برای فروش هواپیماها به عراق] به تصور این مسئله است که ما در مبارزۀ خود علیه تروریسم عزم راسخ نداریم.» این هفته‌نامه افزود: «خطوط هوایی عراق، ناوگان ترابری خود را که ساخت اروپا یا شوروی می‌باشند تماماً به ناوگان ساخت شرکت بویینگ تغییر داده که متشکل از 3 فروند هواپیمایی 747 است. تکمیل این قرارداد فروش، تعداد هواپیماهای این شرکت را به 16 فروند می‌رساند.»[۴]

گزارش - 225

در ادامۀ ناآرامی‌های مرزی و تحرکات عراق، امروز پاسگاه پرویز[۵] و پاسگاه‌های مرزی خان‌لیلی[۶] و زینل‌کش در منطقۀ عمومی قصرشیرین، هدف آتشباری نامنظم عراق قرار گرفت که تلفات جانی در بر نداشت.[۷] گزارش پاسگاه زینل‌کش حاکی است که در این درگیری که با آتش متقابل ارتش ایران روبه‌رو شد، سنگر پایگاه قلعه‌یهودی ارتش عراق با آتشباری توپخانۀ ارتش ایران به‌کلی منهدم گردید.[۸] همچنین، در گزارش دیگری از کرمانشاه آمده است: «اخیراً مأمورین عراقی بر میزان حفاظت و کنترل خویش بر جاده‌های خانقین و بغداد افزوده‌اند. هدف از این عمل، جلوگیری از تردد عناصر مخالف رژیم بعثی در مناطق عراق است.»[۹] از منطقۀ دریایی جنوب نیز خبر می‌رسد که عراق امروز بر تدابیر امنیت دریایی خود افزوده و در این منطقه 4 فروند قایق گشتی مستقر کرده است که مواظبت از اسکله‌های دریایی را به عهده دارند.[۱۰] در همین حال سخنگوی وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد که از امروز حراست و مراقبت از چاه‌های نفت منطقۀ دهلران افزایش یافته است. وی افزود این مراقبت با مشارکت واحدهای حراست وزارت نفت در مناطق نفت‌خیز جنوب با لشکر92 زرهی اهواز انجام می‌شود. بنا به این گزارش، با پوشش حفاظتی منطقۀ دهلران، عملیات بهره‌برداری از چاه‌های شمارۀ 2 و 5 چشمه‌جوش و چاه‌های شمارۀ 2 و 5 دهلران که در روی مخزن نفتی مشترک با عراق هستند، از امروز آغاز شده است. همچنین عملیات حفاری در روی چاه‌های شمارۀ 12، 13، 14 و 15 که مدت‌ها به‌علت نبود امنیت متوقف شده بود، در همین تاریخ آغاز شد.[۱۱] ازسوی دیگر، خبرگزاری عراق امروز گزارش داد دولت این کشور به 4 تن از افسران نیروی هوایی ایران که در ماه جاری از ایران گریختند، پناهندگی سیاسی اعطا کرده است. بنا به این گزارش، این 4 تن پنجم ماه اوت (چهاردهم مردادماه) با یک هواپیمای نظامی "اف27" به عراق گریختند. نام و درجۀ این افراد هنوز فاش نشده است.[۱۲]

گزارش - 226

در آستانة عید فطر خبرها و گزارش‌های مربوط به تحرکات گروه‌های مسلح معاند با نظام در مناطق کردنشین حاکی است که این گروه‌ها در هفته‌های گذشته، با حمایت رژیم عراق، خود را برای حملۀ همه‌جانبه در روز عید فطر آماده ‌کرده‌اند. این تحرکات امروز به‌ویژه در مناطق اطراف پاوه و بانه به اوج خود رسیده است. گزارش‌های امروز نیروهای مسلح خودی نشان می‌دهد: پالیزبان و سردار جاف یک نیروی 4000 نفری در منطقۀ "میدان" عراق تجهیز کرده‌اند و برای حمله به نوار مرزی ایران آماده می‌شوند. دولت عراق نیز این نیروها را با هواپیما، بالگرد، تانک و توپ و سایر تجهیزات تقویت می‌کند. این نیروها به‌احتمال ‌قوی عملیات خود را در آیندۀ نزدیک، از منطقۀ پاوه آغاز خواهند کرد. این گزارش می‌افزاید: «دمکرات‌ها و افراد سپاه رزگاری، هانی گرمله* را مشترکاً گرفته‌اند و مقر سپاه رزگاری در آبادی بیدرواز** می‌باشد و در آنجا کالیبر50 و جنگ‌افزار سنگین مستقر نموده‌اند. [همچنین] شیخ ملک، پسر شیخ عثمان نقشبندی، به‌اتفاق 50 نفر از افراد مسلح در پنجوین عراق به سر می‌برند و انبار مهمات و اسلحه‌خانۀ دمکرات‌ها در آبادی نروی* و هرگان بوده که اخیراً به دزلی منتقل شده است.» بنا به همین گزارش: «حدود هزار نفر از افراد مسلح رزگاری در منطقۀ دورود** مستقر هستند که فرماندهی آنها به‌عهدۀ پسر شیخ عثمان می‌باشد.»[۱۳] همچنین، برابر اعلام شهربانی کرمانشاه، «یک ژنرال عراقی به نام شیخ صیاح احمد محمد و یک اکیپ ارتش عراق با همکاری سردار جاف در نزدیکی گردنۀ دروله*** واقع در نزدیکی‌های پاوه مستقر شده‌اند.»[۱۴] یک گزارش از رکن‌2 ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران حاکی است: «حزب دمکرات کردستان به نیروهای مستقر خود در کوهستان‏ها و پاسگاه‌های مختلف دستور داده است که برای امشب و فردا اسلحه و مهمات به‌اندازۀ کافی برداشته و ازلحاظ غذا و آب کمبود نداشته و از کوه‌ها و پایگاه‌های خود به‌طرف شهرهای منطقۀ کردستان سرازیر شوند. این دستور به‌دنبال تصمیم گروه‌های مختلف موجود در کردستان مبنی‌بر حمله به نیروهای مسلح و سپاه پاسداران در شب و روز عید فطر صادر شده است. ضمناً حزب کومه‌له 155 نفر کشته در درگیری‌های شب گذشته داشته است.»****[۱۵] لازم به یادآوری است کومه‌له نیز ضمن اعلامیه‌ای، از پیش اخطار کرده بود: «اگر سپاه پاسداران تا روز عید فطر شهر مریوان را تخلیه نکند، شهر را حمام خون می‌کنیم.»[۱۶] فرمانده پادگان بانه نیز گزارش داد: «در ساعت 18 امروز، گردهمایی نمایندگان تمام گروه‌های مسلح غیرقانونی در "کندولان" (10 کیلومتری جنوب‌غربی بانه) تشکیل شده و تصمیم گرفته‌اند که در روزهای آتی تمام پیشمرگان ضدانقلاب سنندج، مریوان، سقز، بوکان، مهاباد و بانه دست به یک حملۀ همه‌جانبه زده و به هر قیمتی که شده مجدداً بانه را زیر کنترل خود درآورند. درضمن یک عده را هم در شهر [بانه] تحریک نموده‌اند که دست به تظاهرات بزنند و زمینه را برای اقدام آنان مساعد نمایند.»[۱۷] همچنین، طبق یک گزارش موثق دیگر، «قرار است ضدانقلابیون با تانک‌های غنیمت گرفته شده [در درگیری سه روز پیش نقده ـ اشنویه]، به‌زودی به بانه حمله کنند. در این گزارش همچنین آمده است اکرادی که رانندگی تانک‌ها را به عهده خواهند گرفت زیرنظر ارتشیان فراری و گروگان گرفته‌شده، آموزش دیده‌اند.»[۱۸] دراین‌حال، برابر گزارش شهربانی کرمانشاه، «بعد از درگیری‌های بانه، ضدانقلابیون کردستان زخمی‌های خود را به مقر چریک‌های فدایی واقع در آبادی "قامیشه" در مسیر سقز ـ مریوان برده‌اند و در حدود 40 نفر از افراد حزب دمکرات از آنها مراقبت می‌کنند. دکتر معالج آنها شخصی به نام رسولی اهل بانه می‌باشد.»[۱۹] از دیگر اقدامات این گروه‌ها می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: دستگیری مهندس شریف واقفی که از همکاران سپاه میاندوآب بود، توسط حزب کومه‌له دست نار؛[۲۰] اعدام 7 نفر از گروگان‏ها توسط حزب دمکرات، این افراد بنا به اطلاعیه‌ای که امروز از رادیو وابسته به این حزب پخش شد، در "یک دادگاه انقلابی" در مورخ 14/5/1359 محکوم شده بودند؛*[۲۱] انفجار بمب در ساعت 22:45 امروز در زیر یک کامیون در گاراژ ضرغام کرمانشاه که موجب مجروح‌شدن یک نفر و واردآمدن خسارت به هتل ضرغام و 7 وسیلۀ نقلیۀ دیگر و هتل ضرغام شد.[۲۲] یک گزارش دیگر نیز حاکی است که در ساعت 12 امروز، یک دستگاه نفربر حامل 9 درجه‌دار در منطقۀ دشت ذهاب درحال گشت بود که با بمبی که مهاجمان کار گذاشته بودند برخورد کرد، براثر انفجار بمب یکی از درجه‌داران مجروح شد و خساراتی نیز به نفربر وارد آمد.[۲۳] همچنین در گزارش امروز سپاه زنجان آمده است: «جاده‌های اطراف دیواندره ناامن و دو روز تمام جاده‌ها را مهاجمین بسته‌اند و ماشین‌های ادارات را از دست مردم گرفته و به آتش می‌کشند. هیچ‌گونه اقدامی نمی‌شود و بدون پوشش هوایی نیز کاری نمی‌شود کرد.» این گزارش به این نکته نیز اشاره دارد که در پادگان سقز بالگرد به‌اندازۀ کافی وجود دارد.[۲۴] ازسوی دیگر، باتوجه‌به تهدیدات و تحرکات جدی گروه‌های مسلح ضدانقلاب در روزهای اخیر، فرماندهان سپاه در سنندج و مهاباد، برای مناطق تکاب[۲۵] و کنترل جادۀ سردشت[۲۶] درخواست نیرو کرده‌اند.

گزارش - 227

درپی درگیری‌های اخیر در نوسود و فشار نیروهای وابسته به گروه‌های مسلح غیرقانونی به مردم این شهر، امروز نیز 47 نفر دیگر از معلمان و کارمندان دولت مستقر در منطقۀ نوسود به مهاجران این منطقه در پاوه پیوستند. بنا به گزارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی غرب کشور، «این عده به‌عنوان اعتراض به اعمال ضدانقلابی کومه‌له، دمکرات، چریک‌های فدایی و رزگاری در منطقۀ نوسود، روز بیستم مردادماه، مخفیانه به پاوه هجرت کردند. این عده گفتند که دیگر مردم نوسود جانشان به لب رسیده و خواهان مستقرشدن نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در این منطقه هستند.»[۲۷] دراین‌حال، گزارش دیگری حاکی‏از نوعی فشار مشابه ازطرف دولت عراق به این منطقه است. بنا به گزارش امروز تیپ مهاباد، «تعدادی در حدود 30 هزار نفر از اتباع پاکستانی و افغانی در خاک عراق هستند که دولت عراق قصد دارد آنها را در نوار مرزی ایران رها ساخته و به زور اسلحه به داخل خاک ایران سوق دهد.»[۲۸] همچنین دو گزارش دیگر از منابع اطلاعاتی خودی از حمایت عراق از گروه‌های مهاجم مسلح معاند با نظام خبر می‌دهند. اولین گزارش حاکی است که مقامات عراقی دستور داده‌اند به‌منظور رفاه حال مهاجمان مستقر در اردوگاه "عربت"، در آن محل لوله‌کشی آب آشامیدنی ایجاد شود.[۲۹] در گزارش دوم دربارۀ شخصی به نام سیدزاهد حسینی که مورد اطمینان پیشمرگان مسلمان کرد نیز می‌باشد، آمده است: «این شخص فردی بوده که در مبادلۀ گروگان‏های کومه‌له و رزگاری نقش بزرگی داشته و حتی توسط مادح نقشبندی به سلیمانیة عراق فرستاده شده و با رئیس سازمان امنیت عراق بر سر یک میز نشسته و باهم صحبت داشته‌اند... و نامبرده مورد اطمینان شیخ عزالدین حسینی است.»[۳۰]

گزارش - 228

شب گذشته و امروز مهاباد، نقده و خوی وضعیت نسبتاً آرامی داشتند،[۳۱] از ارومیه خبر می‌رسد که در ادامۀ پاک‌سازی روستاهای اطراف نقده «امروز روستاهای دیزج، خلیفان و مهماندار خلع‌سلاح شدند.» این گزارش حاکی است که «روستای خلیفان یکی از پاسگاه‌های مهم ضدانقلاب در منطقه بود و پس از خلع‌سلاح، نیروهای سپاه پاسداران انقلاب قصد استقرار در این روستا را داشتند. [اما] چند ساعت بعد، ضدانقلاب که بزرگ‌ترین پایگاهش را از دست داده بود با سلاح سنگین به روستا حمله می‌کنند که با آتش مدافعان روبه‌رو می‌شوند. در این درگیری 3 تن از مهاجمین کشته و غیر از اسلحه‌های [افراد] خلع‌سلاح‌شده، یک قبضه آر.پی.جی7 و یک سلاح سنگین از آنان به دست سپاه پاسداران افتاد.» این گزارش می‌افزاید: «هم‌اکنون تمام مواضع ده با حمایت ارتش در دست سپاه پاسداران است و منطقه فعلاً آرام می‌باشد.»[۳۲] اما در گزارش گروهان نقده درمورد این برخورد آمده است که افراد سپاه پاسداران نقده، پس از خلع‌سلاح روستای خلیفان، منطقه را ترک و به نقده بازگشته بودند. در این هنگام عوامل مسلح که در قریۀ "شاه ولد" و "دشت کوره" مستقر بودند، از خروج پاسداران نقده مطلع و به روستای خلیفان حمله می‌کنند. این گزارش می‌افزاید: «به‌محض اطلاع، فرمانده گروهان نقده به‌اتفاق سرپرست جوانمردان به محل عزیمت و مشاهده می‌نمایند که ترک‌های قریه که اسلحۀ دستی [سبک] دارند ضمن مقابله با اکراد مهاجم، 3 نفر از آنان را کشته و یک قبضه آر.پی.جی7 و یک قبضه ژ3 و یک قبضه برنو مربوط به کشته‌شدگان به جای مانده است که تحویل سپاه پاسداران نقده گردیده است.»[۳۳]

گزارش - 229

علاوه‌بر مسائل و مشکلاتی که در غرب و جنوب‌غربی کشور حاکی‏از اوضاع بی‌ثبات و ناامنی در این مناطق است، سپاه پاسداران و ژاندارمری جمهوری اسلامی در برخی مناطق دیگر نیز در تقابل و مبارزه با ناامنی‌ها، با معضلات و مسائل گوناگون دست‌به‌گریبان‌اند. درپی شایعاتی مبنی‌بر بمباران قریب‌الوقوع مناطق عشایری استان فارس که موجب کوچ زودهنگام آنان شده است، امروز روابط عمومی ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران در پیامی ضمن تأکید به دوستی و همکاری قدیم‌الایام این مردم شریف با ژاندارمری، همۀ شایعات را تکذیب کرده، این اعمال را فقط به نفع ابرقدرت‌ها و امپریالیسم جهان‌خوار دانست و اعلام کرد: «دولت جمهوری اسلامی با تمامی قدرت جلو هرگونه ظلم و تجاوزی را نسبت به خواهران و برادران عشایر خواهد گرفت.» در این اطلاعیه «همچنین از مردم غیور خواسته شده است که طبق عرف و عادت همیشگی به زندگی خود ادامه دهند و هر خطا یا اجحافی را که ازجانب مأمورین مشاهده کردند فوراً مراتب را اعلام کنند تا فرد خاطی به شدیدترین وجه مجازات گردد.»[۳۴] گزارش سپاه "چاه مبارک" از توابع بوشهر، نیز حاکی است: «عده‌ای از خوانین منطقۀ جم و لامرد و عشایر قشقایی ازجمله منوچهر بهادری قشقایی، شیخ جبار بیدخونی، جعفر بیگلو، حبیب بیگلوی قشقایی، محمد باقری، غلامحسین رامشی، حسین باقری، حسین رستگار و علی رستگاری در کوه‌های اطراف "جم" موضع گرفته‌اند و قصد دارند به سپاه "لنگان طادری" و "چاه مبارک" حمله نمایند.»[۳۵] از کرمان نیز خبر می‌رسد که «در درگیری‌ای که در منطقۀ وارزین‌آباد بین مهاجمین [ضدانقلاب] و سپاه بم اتفاق افتاد 3 نفر از برادران سپاه بم به شهادت رسیدند و تعدادی نیز زخمی شدند و مهاجمین در کوه‌ها سنگر گرفته‌اند.»[۳۶] همچنین امروز سخنگوی سپاه رشت اعلام کرد که یکی دیگر از عوامل کودتای نافرجام، در این شهر دستگیر شد. وی گفت: «به‌دنبال گزارشات رسیده به سپاه، شخصی به نام یعقوب ایمن رئیس سابق صنف آرایشگران رشت، با جریان توطئۀ کودتای نافرجام و عوامل بختیار در ارتباط بوده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رشت پس از تحقیقات و بازرسی از مغازه و منزل نامبرده، موفق به کشف مقادیر زیادی خبرنامه‌های مربوط به جریان کودتای نافرجام امریکایی و نامه‌های مبادله‌شده با شاه معدوم و نخست‌وزیر رژیم سابق و همچنین مجلات طاغوتی و عکس‌های شاه معدوم و پدرش گردید که بلافاصله به دستور دادستان کل انقلاب اسلامی، نامبرده دستگیر و درحال‌حاضر در بازداشت سپاه به سر می‌برد.»[۳۷] یادآوری می‌شود محاکمه و دستگیری عوامل شرکت‌کننده در کودتای تیرماه گذشته، همچنان ادامه دارد. به‌دنبال شروع به کار دادگاه، 13 تن دیگر از متهمان شرکت در کودتای نافرجام 18 تیرماه، در روز گذشته،[۳۸] محاکمه شده‌اند و بنا به اعلام روابط عمومی دادستانی کل انقلاب صبح دیروز، محاکمۀ تیمسار سعید مهدیون در دادگاه انقلاب اسلامی مرکز انجام شده و نتیجۀ دادرسی به‌دلیل «کشف برخی مسائل» در آیندۀ نزدیک به اطلاع عموم ملت خواهد رسید.[۳۹]

گزارش - 230

امروز گزارش‌ها و اخبار متعددی دربارۀ سازمان مجاهدین خلق (منافقین) منتشر شد که حاکی‏از وضعیت، اندیشه و عملکرد دوگانۀ رهبران این سازمان است که از یک‌سو و در خفا در راه آمادگی جهت مبارزة مسلحانه می‌کوشند و از سوی دیگر و در سطح آشکار نیز برای کسب وجهۀ سیاسی در نزد هواداران تلاش می‌کنند. مسئلة مهم این روزها مسئلة عزت‌الله کفایتی عضو مؤثر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) است که به‌دلیل انتشار نوار دکتر حسن آیت و نیز کشف تعدادی سلاح و مقداری مهمات از خانۀ وی، متهم‌ شده و تحت‌تعقیب قرار گرفته است. درپی ارسال نامۀ شکوائیۀ خانوادۀ کفایتی به بنی‌صدر مبنی‌بر تهدید و ارعاب‌هایی که درمورد آنها می‌شود، امروز فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محلات اطلاعات تازه‌ای را در اختیار مطبوعات گذاشت. مهدی‌زاده، فرمانده سپاه محلات، کفایتی را عضو فعال سازمان مجاهدین خلق (منافقین) دانست و افزود: «همسایگان کفایتی گفته‌اند که شب‌ها عده‌ای مشکوک به این خانه رفت‌وآمد داشته‌اند.» وی همچنین گفت: «روز پنجشنبة گذشته با کسب اجازه از دادستانی انقلاب، وارد خانۀ کفایتی شدیم و پس از بررسی دقیق از خانۀ موردنظر، چیزی پیدا نکردیم تا اینکه در انتهای باغچۀ حیاط به چند موزاییکی که در روی زمین قرار داشتند مظنون شدیم و پس از برداشتن موزاییک‌ها به جعبۀ چوبی که در داخل پلاستیکی طناب‌پیچ‌ شده بود برخوردیم و از داخل آن سلاح کشف کردیم.» وی سلاح‌های مکشوفه را به این شرح برشمرد: «یک قبضه تفنگ دست‌ساز گلوله‌زنی؛ 13 فشنگ مجهول قرمزرنگ؛ 18 عدد چاشنی فیتیله‌ای؛ 52 تیر کلاشینکف؛ 32 تیر ژ3؛ یک عدد نارنجک جنگی؛ 2 دینامیت؛ 21 پوکه ژ3؛ 9 چاشنی تفنگ شکاری؛ یک قوطی باروت؛ یک عدد زانو پر از مهمات؛ خشاب خالی یوزی و یک قبضه کلت خراب.» فرمانده سپاه محلات همچنین اعلام کرد که «دو نفر دیگر که به این خانه رفت‌وآمد داشته‌اند را دستگیر کرده‌ایم.»[۴۰] گزارش خبرنگار کیهان نیز دربارۀ نامۀ شکوائیۀ خانوادۀ کفایتی به رئیس‌جمهور حاکی است: «خانوادۀ کفایتی در نامه‌ای به رئیس‌جمهور به تهدید و ارعاب‌هایی که درمورد آنان و فرزندانشان می‌شود اعتراض کرده و اعلام داشتند: به‌دنبال سخنان آقای آیت در مجلس و درج آن در روزنامه‌ها که از عزت‌الله [کفایتی] نام برده بود، ما شاهد حملات و تهاجمات گسترده و سازمان‌یافته ازجانب عده‌ای از اوباش هستیم.» بنا به این گزارش: «مواردی که در نامه عنوان شده ازجمله فرستادن فردی مسلح برای ترور عزت‌الله، بسیج اوباش برای دستگیری و حتی قتل عزت‌الله کفایتی، اعزام اوباش و اجتماع هرروزة آنان در اطراف منزل، هتک حرمت و محاصرۀ مسلحانۀ این محل، تهدید و کتک‌زدن برادر کفایتی و پرتاب کوکتل مولوتف و تعیین جایزه برای دستگیری عزت‌الله است.»[۴۱] اما روزنامۀ جمهوری اسلامی در گزارش خود، از قول فرمانده سپاه محلات نوشت: «خانوادۀ کفایتی تحت‌تعقیب قانونی قرار دارند و اظهارات آنها در یکی از نشریات عصر دوشنبه (بخشی از نامۀ خانوادۀ کفایتی به رئیس‌جمهور) کذب محض است.»[۴۲] روی دیگر سکۀ رفتار منافقانۀ سازمان مجاهدین خلق (منافقین) امروز در اطلاعیۀ این سازمان نمود یافت که در آن درخصوص تصفیۀ هواداران خود از ادارات و نهادهای رسمی هشدار داد. در بخشی از این اطلاعیه که با عنوان همیشگی سازمان شروع شده، آمده است: «با کمال تأسف، اخیراً موارد متعددی از تصفیۀ غیرعادلانه در ادارات و نهادهای مختلف صرفاً به‌جرم کمترین حمایت و طرف‌داری از مجاهدین خلق ایران دیده شده است. این تصفیه‌ها به‌ویژه تا آنجا که به هواداران مجاهدین خلق مربوط می‌شود با هیچ معیار انقلابی قابل‌توجیه نیستند، زیرا بدون شک در یک پاک‌سازی انقلابی تنها ایادی رژیم ضدخلقی پیشین و یا عناصر ضدانقلابی مشمول تصفیه واقع می‌شوند نه کسانی که خود در طیف انقلابیون پاک‌باز و یا طرف‌دارانشان به حساب می‌آیند. از سوی دیگر این‌گونه تصفیه‌های انحصارطلبانه که ضمناً با تفتیش عقاید صورت می‌گیرد، مبتنی‌بر هیچ ضابطۀ قانونی نیز نبوده و تصفیه‌شدگان فوق‌الذکر صرفاً "به‌جرم عقیده" یا تمایلات سیاسی‌شان مورد تعرض شغلی و... قرار می‌گیرند که خود نقض آشکار قانون اساسی است.» در بخش دیگری از این اطلاعیه آمده است: «ما ضمن محکوم‌کردن این طرز عمل ـ تحت هر عنوان و بهانه‌ای که صورت گیرد ـ نظر عموم هم‌میهنان خود را به این حقیقت جلب می‌کنیم که تصفیۀ هواداران نیروهای انقلابی و مردمی، نهایتاً راه را بر سلطۀ مجدد دست‌نشاندگان ضدانقلابی و ضدخلقی هموار می‌سازد. ازاین‌جهت، مجاهدین خلق ایران از مقامات مسئول و عموم کارکنان و کارمندان صدیق تصفیه‌شده در هریک از نهادها تقاضا می‌کنند تا در هر مورد دلایل تصفیه‌ها را در پیشگاه تمام خلق افشا سازند.»[۴۳] از سوی دیگر، پس از آنکه مطالبی که بعضی متهمان شرکت در کودتای نافرجام در مراحل بازجویی و دادگاه خود درخصوص ارتباط برخی گروه‌های سیاسی با شبکۀ کودتاگران ابراز کرده بودند، در مصاحبۀ خبری رئیس دادگاه‌های ویژۀ ارتش افشا شد، امروز سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در تلگرافی به امام خمینی، این‌گونه اتهامات را افترا دانستند.[۴۴] ازطرف دیگر، شامگاه امروز یعنی شب عید فطر، مجلس سخنرانی آیت‌الله خزعلی در حوزۀ علمیۀ قائم چیذر به تشنج کشیده شد. دراین‌زمینه نامۀ حجت‌الاسلام معادیخواه که در روزنامۀ جمهوری اسلامی منتشر شد، حاکی است: «شب عید فطر بود، به‌منظور شرکت در مجلس سخنرانی دانشمند محترم آقای خزعلی به مدرسۀ علمیۀ چیذر (قائم) رفتم. به‌محض اینکه وارد مدرسه شدم برادرها و اهالی چیذر با نگرانی و درعین‌حال، آمادگی برای هرگونه پیشامد، با مشاهدۀ چهره‌های جدیدی از سازمان مجاهدین [منافقین]، گفتند توطئه‌ای را در دست تکوین می‌بینیم. عده‌ای در اطراف و جوانب به پاسدارای پرداخته، عدۀ دیگری به مجلس‌داری اشتغال داشته و در انتظار آمدن آقای خزعلی دقیقه‌شماری می‌کردند. ... حدود ساعت 12، از راه رسیدند و با اندکی مکث و تأمل در مدرَس، پشت تریبون قرار گرفتند. سخن را با حدیثی از امام صادق شروع کردند، دراین‌زمینه که امامان معصوم و فقها می‌بایست مسائل اسلامی را تفسیر کرده و در اختیار مردم بگذارند. هرکسی حدیث‌شناس و اسلام‌شناس نیست و درنهایت سر از تعرض و گوشه به کج‌روی‌ها و انحرافات و تفسیر به رأی‌های مجاهدین درآورد و هنوز در مقدمۀ سخن بود که از بالا و پایین (خانم‌ها از بالای بام و آقایان از پایین) سؤال بارانش کردند تا آنجا که سخن از گوشه‌وکنایه خارج شد و به صراحت نام تقی شهرام (معدوم) برده شد و برای نشان‌دادن خط مشی او یکی از اعترافاتش را در دادگاه بیان فرمود که ایشان باتوجه‌به مدارک و شواهدی که هم‌اکنون در دادگاه موجود است گفته است که سران ما مارکسیسم هستند، بااین‌تفاوت که من شهامت تصریح آن را داشتم و دارم و دیگران از این صراحت لهجه برخوردار نیستند و تا یکی دو سال دیگر بقیه هم اعتراف و تصریح خواهند کرد. سخن به این حدود که رسید هیجان و تشنجی از ناحیۀ خواهران مسلح میلیشیا آغاز شد و با انداختن نامه‌ای از بالا به‌سوی یکی از هواداران که گویی با این رمز، ساعت شروع حمله را آغاز می‌کرد، برادر میلیشیا فریاد کشید؛ درحالی‌که با دست به آقای خزعلی اشاره می‌کرد: "این‌قدر دروغ نگو" که مجلس به هم ریخت و ظاهراً به یکی از مقاصد خود رسیدند.» در بخش دیگری از این نامه آمده است: «حدود یک ساعت برادران و خواهران پاسدار نتوانستند مجلس را آرام کنند و چون در میان خواهران و حمله و هجوم به آقای خزعلی شروع شده بود و احتمال درگیری بین خواهران می‌رفت، اقدام به شلیک هوایی شد. ...»[۴۵]

گزارش - 231

به‌دنبال مناقشات و گفت‌وگوهای طولانی میان بنی‌صدر و نمایندگان مجلس بر سر معرفی و انتخاب نخست‌وزیر در طول هفتۀ گذشته و درپی کشمکش‌های مفصل و جنجالی دو هفتۀ گذشته در مجلس و مطبوعات وابسته به دو جناح حاکم ‌بر نظام، سرانجام امروز مجلس شورای اسلامی با اکثریت آرا، به محمدعلی رجایی به‌عنوان اولین نخست‌وزیر جمهوری اسلامی ایران، رأی تمایل داد. گزارش روزنامه‌ جمهوری اسلامی دراین‌مورد حاکی است: «جلسۀ علنی مجلس شورای اسلامی روز دوشنبه پس از نیم‌ساعت جلسۀ خصوصی، ساعت 11 صبح رسمیت یافت. در جلسۀ خصوصی، نوار صحبت‌های آقای محمدعلی رجایی که در جلسۀ غیررسمی روز پیش ایراد شده بود برای آن دسته از نمایندگان که موفق به شنیدن این سخنان نشده بودند، پخش گردید. ... سپس درمورد صلاحیت آقای محمدعلی رجایی که ازسوی رئیس‌جمهوری به‌عنوان نخست‌وزیر به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد شده بود به‌صورت مخفی رأی‌گیری به عمل آمد. براساس نتیجۀ این رأی‌گیری آقای رجایی با 153 رأی موافق و با اکثریت قاطع نمایندگان به نخست‌وزیری برگزیده شد. تعداد آرای مخالف 24 رأی و تعداد آرای ممتنع 19 رأی اعلام شد. ...» در ادامة این گزارش آمده است: «درپی رأی تمایل مجلس، محمدعلی رجایی در یک گفت‌وگوی رادیو تلویزیونی، در حضور خبرنگاران داخل و خارج، شرکت کرد و خود را مقلد امام، فرزند مجلس و برادر رئیس‌جمهور خواند. رجایی پس از اشاره به معنا و تفسیر این سه مفهوم، دربارۀ اولویت برنامه‌ها و نیز برنامه‌های درازمدت اظهار داشت: "من برنامۀ خاصی به آن شکل که معمولاً دولت‌ها خود را با ارائۀ آن معرفی می‌کنند الآن ندارم جز آنکه باید بگویم به اعتقاد من مردمی در ایران انقلاب کردند، خون دادند و مملکت و ثروت این کشور را از چنگال آن رژیم درآوردند و من برای خود این رسالت را قائلم که این مملکت و آن ثروت را به دست همین مردم انقلابی که در میدان هفده شهریور، در چهارراه سرچشمه و در نقاط مختلف ایران خون دادند، بسپارم و معتقدم که آنها شایسته‌ترین افراد برای ادارۀ مملکت هستند."» این گزارش می‌افزاید: «وی سپس افزود: "برنامه‌ها را مردم تعیین می‌کنند و من به کمک نهادهای انقلابی و به یاری خداوند، برنامه‌ای متناسب با انقلاب اسلامی ایران تهیه خواهم کرد و به نمایندگان محترم مجلس پیشنهاد می‌کنم." رجایی دربارة انتخاب وزرای کابینه و ضوابط تعیین آنها گفت: "از امکانات و اطلاعات همۀ نهادهای انقلابی استفاده خواهد شد و ملاک‌هایی که امام فرموده‌اند و مجلس در همان رابطه در نظر گرفته و اکثریت مردم هم آن ملاک‌ها را برای وزیر قبول کرده‌اند و به راه آن ملاک‌ها حرکت کرده‌اند، در نظر می‌گیرم و ان‌شاءالله کابینه‌ای که دقیقاً در خط مردم، با فکر مردم و در خدمت مردم باشد، معرفی می‌کنم."»[۴۶] بخشی از گزارش روزنامة اطلاعات دراین‌زمینه حاکی است: «محمدعلی رجایی نخست‌وزیر در پاسخ این سؤال که نظرات ریاست‌جمهوری تا چه اندازه‌ای در انتخاب وزرا مؤثر خواهد بود، گفت: "همان‌طوری‌که در حضور هیئت بررسی شرایط انتخاب نخست‌وزیر، آقای رئیس‌جمهور فرمودند، ایشان هیچ نظری دربارۀ انتخاب وزرا ندارند و من را کاملاً آزاد گذاشته‌اند و فقط دربارۀ وزیر دفاع و کشور فرمودند من هم نظر خواهم داد." نخست‌وزیر دربارۀ معیارها و ضوابط انتخاب وزرا و ترکیب احتمالی کابینه نیز اظهار داشت: "من هنوز از اعضای کابینه کسی را انتخاب نکرده‌ام، ولی ضوابط همان‏هایی است که خود امام عنوان کرده است. ولی آنچه که من اضافه می‌کنم قبول رابطۀ مرجعیت برای امام است و لذا کسی که عضو کابینه خواهد بود باید از امام تقلید کند." آقای رجایی درمورد زمان معرفی کابینه و شروع به کار دولت جدید گفت: "طبق قانون، مدت ده روز برای تشکیل کابینه مهلت دارم و مشورت‌هایی دارم با نهادهای انقلابی؛ لذا مهلت جدیدی نمی‌خواهم و در این مدت ده روز کابینۀ خود را معرفی خواهم کرد." وی دربارۀ چگونگی ازبین‌بردن مراکز متعدد قدرت و تصمیم‌گیری اظهار داشت: "من در تشکیل کابینه از همۀ نهادهای انقلابی تقاضای کمک و همکاری خواهم کرد و به همین نهادهای انقلابی متکی هستم زیرا به‌عقیدۀ من همۀ نهادهای انقلابی در آن ویژگی‌هایی که عنوان کردم مشترک‌اند. لذا آنچه که من به‌عنوان راه‌حل برای ازبین‌بردن مراکز قدرت دارم این است که مسیری را انتخاب کنم که مراکز قدرت احساس نشود. اگر دولت با سپاه پاسداران خودش را دو مرکز قدرت احساس می‌کند از ناهمگونی دولت با سپاه پاسداران است، و الا دولتی که از مردم باشد و سپاهی که از مردم باشد دو مرکز قدرت نمی‌توانند باشند؛ همه یک قدرت‌اند، زیرا از یک نیرو و از یک جمعیت می‌باشند."»[۴۷]

گزارش - 232

در جلسة علنی امروز مجلس، گزارش هیئت منتخب بررسی صلاحیت نامزدی نخست‌وزیر توسط محمد یزدی نمایندة قم و عضو این هیئت برای استحضار ملت ایران ارائه شد. محمد یزدی در گزارش خود ازجمله چنین گفت: «باتوجه‌به اصل 69 قانون اساسی که باید کلیۀ مذاکرات مجلس را به اطلاع مردم رساند و باتوجه‌به روش عملی جناب آقای بنی‌صدر ریاست‌جمهور که معتقد هستند همیشه باید مردم را در جریان امور گذاشت و با تصمیم نهایی ریاست مجلس، خلاصه‌ای از گزارش کار هیئت را به عرض ملت ایران می‌رسانم. بعد از آنکه جناب آقای میرسلیم توسط جناب آقای بنی‌صدر برای نخست‌وزیری به مجلس معرفی شدند و در مجلس مشخص شد که رأی تمایل کافی به ایشان تعلق نخواهد گرفت، برای تسریع انتخاب نخست‌وزیر تصمیم گرفته شد آقای رئیس‌جمهور به مجلس تشریف بیاورند تا راه‌حل نزدیک‌تری پیدا شود. ایشان هم تشریف آوردند. سرانجام بعد از مذاکرات بسیار به پیشنهاد خود آقای رئیس‌جمهور قرار بر این شد که مجلس نمایندگانی را انتخاب کنند، ایشان هم نماینده‌ای را معرفی بکنند تا به این کار رسیدگی کنند. البته ایشان معتقد بودند نماینده‌ای هم ازسوی امام معرفی شود، ولی مجلس ضرورت این را احساس نمی‌کرد و تقریباً هم معتقد بود که امام این کار را نخواهند کرد که بعد هم عملاً همین‌طور شد. بعد از تشریف‌بردن ایشان، بلافاصله مجلس نمایندگان خود را انتخاب کرد که به‌ترتیب آقایان سیدعلی خامنه‌ای، باهنر، پرورش، امامی کاشانی و بنده انتخاب شدیم. بلافاصله در جلسه‌ای با حضور ریاست مجلس نتیجه به اطلاع آقای بنی‌صدر رسانده شد. از ایشان نیز خواسته شد که نمایندۀ خودشان را معرفی کنند تا هیئت هرچه زودتر کار خودش را شروع کند. ایشان در گفت‌وگویی با رئیس مجلس نسبت به دو نفر ردیف اول نظر داشتند که بهتر است به جای این آقایان افراد دیگری باشند و معتقد بودند که ممکن است مردم فکر کنند حزب جمهوری اسلامی در این جریان دخالت دارد. در اولین فرصت مجلس در جریان این امر گذاشته شد. مذاکرات زیادی انجام گرفت و سرانجام بنا شد باقیماندۀ اعضای منتخب یعنی سه نفر ردیف آخر کار را شروع کنند. و این تصمیم به اطلاع آقای بنی‌صدر رسید. ایشان هم نمایندۀ خودشان آقای جلالی (نمایندۀ نیشابور) را معرفی کردند.» یزدی سپس به قرائت نامۀ اول بنی‌صدر پرداخت که در انتهای آن آمده است: «اسامی که تاکنون به من پیشنهاد شده‌اند به قرار زیر است. البته همۀ این آقایان دارای شرایط توانایی همکاری با رئیس‌جمهور نیستند. ممکن است آقایان همه را شایسته تشخیص بدهند. در آن صورت، من از میان آنها یک یا چند تن را که بیشتر دارای شرط توانایی همکاری باشند به مجلس محترم پیشنهاد خواهد کرد: سیدمحمدکاظم بجنوردی، حسن حبیبی، صادق خلخالی، مصطفی چمران، محمدعلی رجایی، عزت‌الله سحابی، احمد سلامتیان، رضا صدر (وزیر بازرگانی)، محمد غرضی، محمد غروی (استاندار آذربایجان)، جلال‌الدین فارسی، موسی کلانتری (وزیر راه)، مصطفی میرسلیم، یحیوی (وزیر مسکن)، فهرست وزیران در نوبت دیگر فرستاده می‌شود.» محمد یزدی به‌دنبال قرائت نامۀ ریاست‌جمهوری افزود: «لازم به تذکر است که آقای حبیبی پس از آنکه در مجلس این فهرست خوانده شد فرمودند که من آمادگی ندارم و استعفا کردند. پس از تحقیقاتی که کردیم در یک جلسه قرار شد با مبادلۀ اطلاعات به یک نتیجۀ نهایی برسیم. در همین زمان نامۀ دیگری ازسوی آقای بنی‌صدر به ما رسیده بود که متن آن به این شرح است: "بسمه‌تعالی، هیئت محترم رسیدگی به صلاحیت نامزدی نخست‌وزیری، به نظرم رسید یک احتمال را به اطلاع شما برسانم و آن اینکه به نظر من آنها که طرح سقوط جمهوری را تهیه و با سماجت به اجرا گذاشته‌اند بنای کارشان بر ایجاد اختلاف است و طرحشان این است که نگذارند هیچ شخصی که بتواند همکاری و هماهنگی به وجود بیاورد نخست‌وزیر بشود تا که میان مجلس و رئیس‌جمهوری و احتمالاً امام مخالفت و ناسازگاری قطعی بشود و به ترتیب زیر عمل کرده‌اند: 1. کسانی را که فکر می‌کردند با رئیس‌جمهوری هماهنگی کامل دارند از 2 ماه به این‌طرف از روی قرار و قاعده کوبیده‌اند: سلامتیان و نوبری. 2. کسان دیگری در کار آمدند که باز بنای هماهنگی داشتند؛ آنها را هم کوبیدند: حبیبی و سحابی. 3. بعد نوبت به اعضای حزب جمهوری یا نزدیکان آنها رسید که باز امکان همکاری با آنها بود؛ آنها را هم کوبیدند: کلانتری و میرسلیم. بنابراین، کار را ادامه خواهند داد تاجایی‌که تنها نامزدهایی باقی بمانند که تن به همکاری نمی‌دهند و همکاری با رئیس‌جمهوری را سازش‌کاری می‌شمارند. می‌دانند که رئیس‌جمهوری مسئولیت این‌طور اشخاص را نخواهد پذیرفت. فکر کرده‌اند که به نزد امام بروند که حالا که رئیس‌جمهوری مسئولیت نمی‌پذیرد خود شما تأیید کنید، امام این کار را بکند. درنتیجه، اختلاف کامل میان رئیس‌جمهوری و امام و مجلس بشود و مقدمات سقوط فراهم بگردد. باتوجه‌به این طرح (ولو فرضی) باید اشخاص با حسن‏نیت چنان عمل کنند که نقشه (ولو فرضی) به عمل در نیاید. بنابراین، به اطلاع شما می‌رسانم: 1. در فهرست 14 نفری، آقای سلامتیان را از آن جهت آورده‌ام که آقایان به وضع او برسند وگرنه به خلاف تصور آنها که زحمت کوبیدن او را به خود داده‌اند، در اوضاع فعلی معرفی او بی‌ربط است؛ می‌خواستم و می‌خواهم عده‌ای با خدا تحقیق کنند و کشور بیچارة ما را از این بیماری که لجن‌مال کردن استعدادهاست رها کنند. 2. آقایان ممکن است 14 تن یا بیشتر از آن را صاحب صلاحیت تشخیص بدهند. دراین‌صورت کار ساده می‌شود و من می‌توانم به ترتیبی که هماهنگی کامل به وجود بیاید عمل کنم. 3. ممکن است عده‌ای را صاحب صلاحیت تشخیص بدهید البته با ذکر دلیل. اگر این عده همان دو سه نفری باشند که همکاری با آنان ممکن نیست، من افراد دیگری را به شما معرفی خواهم کرد که حتی‌المقدور بن‌بست پیش نیاید. 4. برای تشخیص صلاحیت از اعضای شورای انقلاب مدد بگیرید؛ به‌خصوص آقایان مهدوی‌کنی و دادستان کل که حاضر نشدند نمایندگی مرا بپذیرند، اما قبول کردند که طرف شورا قرار بگیرند. 5. خود من نیز آمادۀ هرگونه توضیحی که بخواهید ازجمله دربارۀ علت همکاری و یا علت عدم امکان همکاری بدهم."...» محمد یزدی پس از قرائت نامۀ فوق، در ادامۀ سخنان خود گفت: «ما در هیئت، پس از مبادلۀ افکار، چند نفر را در نظر گرفتیم و ازنظر صلاحیت، آنها را درجه‌بندی کردیم و در همان جلسه به این نتیجه رسیدیم که آقای رجایی در بین این دو سه نفر در ردۀ بالا قرار می‌گیرند. بعد ما برای اینکه حق کسی پایمال نشده باشد آقای بنی‌صدر را هم در جریان گذاشتیم تا نظر خود را دربارة این افراد بیان کنند.» یزدی افزود: «بعد ما اطلاعات آقای بنی‌صدر و اطلاعات خودمان را روی هم ریختیم و مبادله کردیم؛ به این نتیجه رسیدیم که یک جلسه با حضور خودِ آقای رجایی و آقای بنی‌صدر ترتیب داده شود. پس از صحبت‌های فراوان بالاخره برای ما مشخص شد که در بعضی موارد سوءتفاهم بوده و یا گزارش غیرصحیح. در همان جلسه آقای بنی‌صدر گزارشی را که دربارۀ آقای رجایی به دستشان رسیده بود برای ما خواندند. و من چون قبلاً گزارش را دیده بودم و تهیه‌کنندۀ گزارش را کاملاً می‌شناختم و محدودیت طرق تهیۀ گزارش او را می‌دانستم مایل بودم تا آخر گزارش خوانده شود. ایشان هم گزارش را خواندند تا رسید به اینجا که آقای رجایی در موقع مسئولیتشان در وزارت آموزش‌وپرورش هرچه چریک فدایی خلق و هرچه مجاهد خلق بوده اینها را جذب آموزش‌وپرورش کرده‌اند و استخدامشان کرده‌اند. درحالی‌که ما مطمئن بودیم که درست به عکس است و اصلاً از ایرادهایی که بر ایشان گرفته می‌شود این است که چرا با اینها مقابله کرده‌اند. بعد من به آقای رئیس‌جمهور گفتم بنابراین بپذیرید که گاهی مسائل ناقص به اطلاع شما می‌رسد و طبعاً روی اطلاعات ناقص قضاوت هم ناقص خواهد بود. پس از اینکه به یک مقدار تفاهم رسیدیم من به ایشان گفتم اگر موافق باشید از این به بعد، هیئت کار خودش را خاتمه‏یافته اعلام کند و هرطور که خودتان صلاح می‌دانید طبق قانون اساسی فردی را برای نخست‌وزیری معرفی کنید. ایشان پیشنهاد کردند حالا که تحقیقات شما به اینجا رسیده است افرادی را که نه من و نه مجلس نمی‌توانیم با آنها کار کنیم، از فهرست کنار بگذاریم. بقیۀ این افراد را به مجلس عرضه کنیم؛ هرکدام از این آقایان که رأی قابل‌توجهی آوردند من حاضر هستم که او را معرفی کنم، ولی تصریح می‌کنم که اگر آقایان غرضی، فارسی و خلخالی رأی قابل‌توجهی هم بیاورند من به قید عدم پذیرش مسئولیت کار آنها، حاضرم آنها را معرفی کنم. البته بعد در جلسۀ خصوصی، آقای رجایی رأی قابل‌توجهی آوردند و نتیجۀ رأی‌گیری به اطلاع آقای بنی‌صدر رسید. و کم‌کم زمینه برای معرفی ایشان به مجلس ازسوی ریاست‌جمهوری آماده شد.»[۴۸]

گزارش - 233

امام خمینی به ‌مناسبت فرارسیدن روز عید فطر، در حضور سی تن از نمایندگان کشورهای اسلامی به‌اتفاق وزیر امور خارجه، موارد زیر را خاطرنشان کرد: - «من حالا مى‏خواهم یک قدرى از ویژگی‌هاى این انقلاب اسلامى [را]، که در ایران واقع شده است، به شما عرض کنم. ما مى‏خواهیم که همة ممالک اسلامى این ویژگی‌ها را داشته باشد و این معنایى که در ایران تحقق پیدا کرده است در همه ممالک اسلامى باشد و این انقلاب صادر بشود به همه ممالک اسلامى و همه مستضعفان جهان در مقابل مستکبران بایستند و مسائل خودشان را اخذ کنند و حق خودشان را بگیرند و باید بدانند که حق، گرفتنى است، و الّا اعطا نخواهند کرد.» - «در کجاى ممالک اسلامى و غیراسلامى، این‌طور است که رئیس‌جمهور از همین مردم و در دامن همین مردم باشد و هرروز و در ماه مبارک، هرشب برود توى جمعیت‌هاى متفرق و مردم را ارشاد کند، بدون اینکه خوفى در دلش باشد. ما مى‏دیدیم که در زمان حکومت غاصب شاه مخلوع، اگر این آدم مى‏خواست در یکى از خیابان‏هاى تهران ظاهر بشود، قبل از اینکه او بخواهد بیرون برود، مأمورهاى ساواک تمام خیابان‏ها را و تمام خانه‏هاى اطراف خیابان‏ها را خالى مى‏کردند و مأمور مى‏گذاشتند و محافظت مى‏کردند؛ براى اینکه او از ملت نبود، او در مقابل ملت بود.» - «در کدام مملکت، شما سراغ دارید که رئیس مجلس منبر برود و مردم را هدایت کند و در ماه مبارک، شاید بیشتر از سى تا منبر رفته باشد و مردم را هدایت کرده باشد؟ و در کجا شما سراغ دارید که رئیس دیوان عالى کشور یک عالِمى باشد که برود مردم را هدایت کند و مردم هم از او هدایت بشوند؟ و همین‌طور دادستان کل کشور و همین‌طور وزیر کشور و همین‌طور سایر ارگانى که هستند، با کمال اطمینان، بدون اینکه از کسى خوف داشته باشند؛ براى اینکه‏ مبادى خوف در کار نیست، همه پشتیبان هستند، همه برادر هستند.» - «در کجا سراغ دارید که مجلس شوراىِ آنجا مثل مجلس شوراى اسلامى ما باشد؟ در سابق، زمان شاه مخلوع و رضاخان مطرود، مجلس پر بود از "دوله"ها، "ممالک"‌ها، "سلطنه"‌ها، "سلطان"‌ها، متمکنین، اشراف، طرف‌دارهاى شرق و غرب، نوکرهاى ممالک اجنبى، ولى الآن در مجلس شوراى ما یک چهره پیدا نمى‏کنید که از این طبقه اشراف باشد، از این طبقه بالا باشد، همه از همین مردم‌اند که در بین بازار راه مى‏روند، و از همین جمعیت هستند؛ عده‏اى‏شان از علما و فقها هستند، عده‏اى‏شان از چهره‏هاى متدین هستند. مجلس شوراى اسلامى ما الآن در هیچ‌جا نظیر ندارد.» - «در کجا شما سراغ دارید که ارتشش این‌طور ملّى و در بین مردم باشد که وقتى ارتش در بین مردم برود یا ژاندارمرى برود یا سپاه پاسداران برود، گل بر او نثار کنند و تظاهرات کنند براى او؟ آنها هم از باب این است که از همین مردم‌اند؛ از همین جمعیت هستند.» - «در کجاى دنیا شما سراغ دارید که از باطن ملت، بدون اینکه هیچ‌کس دعوت کند، این‌قدر کمیته، این‌قدر دادگاه، این‌قدر پاسدار، که خون خودشان را در راه این کشور و در راه اسلام فدا مى‏کنند، بدون اینکه کسى آنها را دعوت کرده باشد؟ در سرتاسر کشور، این سپاه پاسداران، این کمیته‏ها، این دادگاه‌ها، همه براى همین اسلام و براى همین کشور خدمت مى‏کنند.» - «در کجاى دنیا سراغ دارید که ملت آن‌چنان در خدمت اسلام باشد، آن‌چنان در خدمت دولت اسلامى باشد که هروقت غائله‏اى پیش بیاید خود ملت پیشقدم باشد و پشتیبانى کند؟» - «ما علاوه‌بر اینکه گرفتار امریکا هستیم و گرفتار شوروى هستیم، گرفتار بعض اشخاصى [هستیم‏] که دعوى اسلام مى‏کنند؛ بعضی‌ها که در رأس روحانیتِ بعضى ممالک واقع هستند، گرفتار آنها هم هستیم. آنها هم ما را تکفیر مى‏کنند، آنها هم کلمات ما را تعبیر مى‏کنند و دنبالش تکفیر مى‏کنند. اینها اگر چنانچه واقعاً خطاکار هستند، خوب است که مطالعه کنند، بفهمند دارند چه مى‏گویند و به نفع کى کار مى‏کنند... اینهایى که این‌طور سمپاشى مى‏کنند و مع‌الأسف در لباس مفتى هستند و یا مفتى اعظم هستند، اینها نمى‏دانند که این کارها بر ضداسلام و بر وفاق میل ابرقدرت‌هاست؟ اینها نمى‏دانند که دانسته یا ندانسته، براى ابرقدرت‌ها دارند خدمت مى‏کنند؟ چطور اینها در مقابل "سادات" و آن همه جنایاتى که کرده است نمى‏ایستند و تکفیرى ما نشنیدیم از آنها؟ اما ما که از امام مهدى که قوّه اجرایى اسلام است صحبت مى‏کنیم و مى‏گوییم که عدل در زمان او فراگیر خواهد شد و ازطرق خود آنها هم همین معنا هست که "یمْلَأُ الأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً"، ما که راجع به آن مى‏گوییم و مى‏گوییم که انبیا موفق نشده‏اند اجرا کنند مقاصد خودشان را و خداوند در آخر زمان کسى را مى‏آورد که اجرا کند مسائل انبیا را، این بیچاره‏ها براى خدمت به اجانب یا نفهمیده، تأویل مى‏کنند که فلان گفته است که حضرت مهدى تتمیم مى‏کند شریعت را. این بسیار ناگوار است براى ما. ما حضرت مهدى را یکى از افرادى مى‏دانیم که تابع اسلام است، تابع پیغمبر اسلام است، لکن تابعى است که نور چشم پیغمبر اسلام است و اجرا مى‏کند آن مطالبى را که حضرت رسول اکرم ـ صلى اللَّه علیه و آله و سلم ـ فرموده است. چرا باید اینها در حجاز، در کویت، در بعضى جاهاى دیگر تأویل کنند حرف‌ها را بر ضد یک مملکت اسلامى که کوشش دارد همه برادرها را با هم مجتمع کند و کوشش دارد دست ابرقدرت‌ها را از سر این ممالک اسلامى کوتاه کند، آنها در خدمت ابرقدرت‌ها دانسته یا ندانسته هستند و مى‏خواهند که تفرقه بین مسلمین بیندازند. اینها نمى‏دانند که نباید تفرقه بین مسلمین انداخت و برخلاف نص قرآن است؟ اینها مطّلع نیستند یا اینکه در خدمت ـ خداى‌نخواسته ـ ابرقدرت‌ها هستند؟» - «ما مى‏خواهیم که یک میلیارد جمعیت دنیا از مسلمین، این‌طور باهم متحد بشوند. اگر متحد بشوند، نه قضیه قدس دیگر باقى مى‏ماند و نه قضیة افغانستان و نه قضایاى دیگر و اگر وعّاظ السلاطین بگذارند و اتحاد ما را به هم نزنند، ان‌شاءاللَّه، پیروز خواهیم شد و دوَل اسلامى و ممالک اسلامى پیروز خواهند شد.»[۴۹]

گزارش - 234

موضع‌گیری‌های اخیر مسئولان نظام جمهوری اسلامی ازجمله مصاحبۀ محمد مکری سفیر ایران در مسکو، در روز جمعۀ گذشته و انتقاد و حمله به سیاست‌های حمایتی شوروی از عراق از یک‌سو و سخنان امروز صادق قطب‌زاده وزیر امور خارجۀ ایران در جمع حاضران در حوزۀ علمیۀ قائم چیذر، همگی حاکی‏از تیرگی روزافزون روابط میان ایران و روسیۀ شوروی است. امروز وزیر خارجۀ ایران در پایان سخنان خود با بیان اینکه همۀ سرزمین اسلام؛ چه فلسطین و چه افغانستان برای ما مقدس است، اظهار کرد: «در ایران حزبی است به نام حزب تودة ایران که آنها دروغ می‌گویند؛ اینها حزب تودۀ شوروی هستند، نوکر شوروی هستند و در اینجا عمل می‌کنند و جیره می‌خورند. حالا روزنامه‌شان را نیز می‌برند سفارت شوروی چاپ می‌کنند، می‌آورند بیرون. و اینها می‌گویند مخالف امریکا باشید، موافق شوروی باشید، ولی ما می‌گوییم امام فرموده "نه شرقی، نه غربی" و جلو تجاوزات دو ابرقدرت امریکا و شوروی خواهیم ایستاد.»[۵۰] درپی این سخنرانی و اعلام موضع علیه سفارت شوروی و حزب توده، این سفارت تنها به صدور اطلاعیه‌ای کوتاه اکتفا کرد که در آن آمده است: «ادارۀ مطبوعات سفارت اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی در جمهوری اسلامی ایران اعلام می‌دارد که اظهارات آقای قطب‌زاده وزیر امور خارجۀ جمهوری اسلامی ایران، درمورد اتحاد شوروی و سفارت شوروی در تهران که در روزنامۀ 20 مرداد 1359 منتشر شد، کاملاً بی‌اساس و کذب محض می‌باشد.»[۵۱] بااین‌حال، رئیس مجلس شورای اسلامی امروز در اولین مصاحبۀ مطبوعاتی خود در حضور خبرنگاران داخلی و خارجی در پاسخ به این پرسش که آیا تیرگی روابط ایران و شوروی به‌دلیل کمک‌های شوروی به عراق است، احتیاط بیشتری به خرج داد و اظهار کرد: «حسن روابط طبیعی است که مشروط به این باشد که ازطرفین اقدامی برعلیه منافع و مصالح یکدیگر صورت نگیرد. رو به تیرگی گذاشتن روابط را من نمی‌بینم؛ چون شوروی کار جدیدی انجام نداده، وضعی است که از پیش هم بوده و به‌هرحال اگر روابط "کاملة الودادی" بخواهد داشته باشد، مسائلی از این قبیل نباید وجود داشته باشد. و ما دشمنان را تحت حمایت شوروی می‌بینیم.» رئیس مجلس در پاسخ این سؤال که «آقای مکری گفته‌اند رابطۀ ایران و شوروی به حد کاردار خواهد رسید، آیا این نشانۀ تیرگی روابط نیست؟» گفت: «این تیرگی جدیدی نیست. به‌هرحال این خواستی است که ما از شوروی داریم که دشمنان ما را حمایت نکنند.»[۵۲]


منابع و مآخذ روزشمار 1359/05/20

  1. جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، صص 240 و 241، نشریه تایم، به قلم ویلیام. ای. اسمیت و هنری مولی، 11/8/1980(20/5/1359)، مترجم مهدی رنجبران.
  2. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 146، تاریخ21/5/1359، صص 6 و 7، خبرگزاری فرانسه از بغداد، 11 اوت، 20/5/1359.
  3. همان، ص13، رادیو اسرائیل (فارسی)، ساعت 19، 20/5/1359؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 22/5/1359، ص12، به نقل از یونایتدپرس از پاریس.
  4. جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، صص239 و 240، هفته‌نامۀ اوییشن ویک، 11/8/1980 (20/5/1359)، مترجم مهدی رنجبران.
  5. سند شماره 56525 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: مرکز بررسی مناطق ایران، منطقۀ 7 به نقل از سپاه کرمانشاه، 20/5/1359.
  6. روزنامه اطلاعات، 22/5/1359، ص3، به نقل از خبرنگار خبرگزاری پارس از قصرشیرین.
  7. روزنامه اطلاعات، 23/5/1359، ص3؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 23/5/1359، ص4، هر دو به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  8. سند شماره 283235 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ژاندارمری قصرشیرین به ناحیۀ ژاندارمری کرمانشاه (رکن3)، 23/5/1359.
  9. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 146، تاریخ21/5/1359، صص 6 و 7، خبرگزاری فرانسه از بغداد، 11 اوت، 20/5/1359.
  10. سند شماره 26094 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبان درجه یک خرمشهر به ریاست رکن دوم ستاد ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران، 31/5/1359، مستند به گزارش واحد تحقیقات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آبادان، 30/5/1359.
  11. روزنامه جمهوری اسلامی، 22/5/1359 ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
  12. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 146، تاریخ 21/5/1359، ص2، خبرگزاری یونایتدپرس از بغداد، 20/5/1359.
  13. سند شماره 56527 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا (پست فرماندهی)، برابر گزارش نزاجا، 20/5/1359؛ و ـ سند شماره409275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص253، بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، ص1، برابر گزارش نزاجا، 20/5/1359؛ و ـ سند شماره 114991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز (فرماندهی) به سپاه غرب کشور، 22/5/1359.
  14. سند شماره409275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: ص1، به نقل از شهربانی‌کرمانشاه، 20/5/1359.
  15. سند شماره 56532 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا مد (عملیات)، 20/5/1359؛ و ـ سند شماره 114997 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص207، از سپاه (مرکز فرماندهی) به ستاد عملیات غرب، 20/5/1359.
  16. سند شماره 56533 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 20/5/1359.
  17. سند شماره 56035 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص177، از سماجا2 (ادارۀ دوم) به مرکز فرماندهی سپاه، 28/5/1359.
  18. سند شماره 56524 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه ارومیه به اطلاعات سپاه مرکز، 20/5/1359؛ و ـ سند شماره 425579 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (بانه)، ص164، از واحد اطلاعات سپاه کرمانشاه به واحد اطلاعات سپاه ارومیه، 20/5/1359.
  19. سند شماره 409275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1، 20/5/1359.
  20. سند شماره 425572 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (میاندوآب)، ص54، از اطلاعات سپاه میاندوآب به اطلاعات سپاه ‌‌ارومیه، 20/5/1359.
  21. سند شماره 425518 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص174، از رئیس بازرسی وزارت دفاع ملی به سپاه ارومیه، 5/6/1359؛ و ـ سند شماره 43416 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 6/6/1359.
  22. روزنامه اطلاعات 22/5/59، ص3.
  23. سند شماره 141654 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کامیاران)، ص97، از سپاه (مرکز فرماندهی) به مرکز فرماندهی سپاه غرب کشور، 10/6/1359.
  24. سند شماره 55937 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، ص262، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 22/5/1359؛ و ـ سند شماره 409275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (دیواندره)، ص260، به نقل از بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، ص2، 20/5/1359.
  25. سند شماره 56521 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه سنندج به اعزام نیروی سپاه مرکز، 20/5/1359.
  26. سند شماره 425587 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سردشت)، ص60، از فرماندهی سپاه مهاباد به فرماندهی سپاه سنندج، 20/5/1359.
  27. روزنامه اطلاعات، 23/5/1359، به نقل از خبرگزاری پارس.
  28. سند شماره 114991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نوسود)، ص254، از سپاه (مرکز فرماندهی) به سپاه غرب کشور، 22/5/1359.
  29. سند شماره 56517 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات سپاه کرمانشاه به اطلاعات سپاه مرکز، 20/5/1359.
  30. سند شماره 262 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد اطلاعات و بررسی‌های سیاسی استان کردستان به برادر بروجردی، 19/5/1359.
  31. روزنامه اطلاعات، 22/5/59، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس در تماس با فرماندار نقده.
  32. سند شماره 425578 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نقده)، ص66، از سپاه نقده به سپاه ارومیه، 20/5/1359
  33. سند شماره 56556 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نقده)، ص68، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا، 21/5/1359.
  34. روزنامه جمهوری اسلامی، 20/5/1359، ص5.
  35. سند شماره 409275 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: به نقل از بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، ص2، برابر اطلاع سپاه بوشهر، 20/5/1359.
  36. همان، ص2، برابر اعلام سپاه کرمان، 20/5/1359.
  37. روزنامه کیهان، 20/5/59، ص1.
  38. روزنامه کیهان، 19/5/1359؛ و ـ ص1، روزنامه کیهان، 20/5/1359، ص آخر.
  39. روزنامه کیهان، 19/5/1359، ص1.
  40. روزنامه کیهان، 20/5/1359، ص2، خبرنگار کیهان از محلات، در گفت‌وگو با فرمانده سپاه محلات.
  41. همان.
  42. روزنامۀ جمهوری اسلامی، 22/5/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از محلات.
  43. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 148، تاریخ 23/5/1359، ص1، تهران ـ خبرگزاری پارس، 22/5/1359.
  44. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 146، تاریخ 1/5/1359، ص1، تهران ـ خبرگزاری پارس، 21/5/1359.
  45. روزنامه‌ جمهوری اسلامی، 25/5/1359، ص11.
  46. روزنامه جمهوری اسلامی، 22/5/1359، ص9.
  47. روزنامه اطلاعات، 22/5/1359، ص14.
  48. مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ص435.
  49. صحیفۀ نور، جلد 13، صص98ـ93.
  50. روزنامه کیهان، 20/5/1359، ص15.
  51. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 148، تاریخ 23/5/1359، ص2، تهران ـ خبرگزاری پارس، 22/5/1359؛ و ـ روزنامه کیهان، 23/5/1359، ص2.
  52. روزنامه کیهان، 25/5/1359، ص3؛ و ـ روزنامه اطلاعات، 22/5/1359، ص4.