1359.06.16
روزشمار جنگ سال 1359 1359.06.16 | |
---|---|
نامهای دیگر | شانزده شهریور |
تاریخ شمسی | 1359.06.16 |
تاریخ میلادی | 7 سپتامبر 1980 |
تاریخ قمری | 27 شوال 1400 |
گزارش - 506
درپی درگیریهای اخیر در نوار مرزی قصرشیرین، امروز شدیدترین نبردها در طول چهار ماه گذشته، در این مناطق میان قوای مسلح ایران و عراق روی داد، چراکه برای نخستینبار عراق بهطور همزمان دست به عملیات مشترک زد و علاوهبر نیروهای زرهی و پیاده و نیز آتشباری توپخانة سنگین و خمپارهانداز، از هواپیماها و بالگردهای جنگنده و نیز هلیبرد استفاده کرد. این درگیریها به سقوط منطقة خانلیلی و پاسگاههای مربوطه انجامید و عراق اعلام کرد "زینالقوس" را آزاد کرده است. دراینزمینه، گزارشهای متعددی وجود دارد که نشان میدهد با آنکه حملات از ابتدای روز آغاز شده بود، درگیریهای تعیینکننده، بعدازظهر امروز رخ داده است. در یک گزارش واصله به تهران و ناحیة ژاندارمری کرمانشاه چنین آمده است: «گزارش گروهان اعزامی از ناحیة مازندران به گروهان خانلیلی حاکی است که در ساعت 09:00 مورخه 16/6/59، خودرو گاز 66 شماره 18697 آن گروهان به رانندگی حسین حسینی [که] در جاده خانلیلی قصرشیرین در حرکت بودهاند مورد اصابت میگهای عراقی قرار گرفته درنتیجه 2 نفر از سرنشینان خودرو مذکور زخمی که به بیمارستان قرنطینه قصرشیرین اعزام و بستری [میشوند] و به خودرو مذکور نیز خساراتی وارد [میگردد]. گروهان [در] گزارش خود اسامی مجروحین و علت تأخیر گزارش را قید نکرده [است] که [درنتیجه] مشروح [گزارش این درگیری] از آنها خواستار [شده است و] نتیجه متعاقباً به عرض خواهد رسید.»[۱] یادآوری میشود حملات هوایی عراق نیز امروز چشمگیر بوده است بهگونهای که گزارش هنگ قصرشیرین دربارة حملة جنگندههای عراقی حاکی است: «برای دومین روز متوالی هواپیماهای عراقی با نهایت دقت و بیباکی به حریم هوایی ایران تجاوز و دیوار صوتی را شکسته و به خاک خود مراجعت مینمایند. به این کیفیت، دشمن برتری را ازنظر هوایی به دست میگیرد.» در این گزارش همچنین درخواست پشتیبانی هوایی شده است.[۲] اما همانگونه که ذکر شد، تهاجم عمده و تعیینکنندة زمینی عراق بعدازظهر رخ داد. برخی گزارشهای مربوط به این حمله به قرار زیر است: در ساعت 15 امروز، ارتش عراق نیروهای بیشتری را بهسمت مرزهای ایران و نقاط درگیری روانه کرد. این نیروها بنا به گزارش پاسگاه خسروی، عبارتاند از 300 الی 400 تانک که ازسمت خانقین بهطرف شرکت نفت بانمیل درحال حرکت میباشند و 4 فروند هواپیمای عراقی نیز آنها را پشتیبانی میکنند.[۳] یک گزارش از منطقه عملیاتی حاکی است: «از ساعت 15:30 دقیقه روز یکشنبه، بهموازات حمله مجدد توپخانة عراق به نوار مرزی قصرشیرین و ایلام، هلیکوپترها و هواپیماهای عراقی نیز بهعنوان پشتیبان از نیروهای خود وارد خاک ایران شدند و از راه هوا و زمین پاسگاههای خسروی، خانلیلی، تنگابنو و تیلهکوه از توابع قصرشیرین را زیر آتش قرار دادند.» در این گزارش به عملیات پشتیبانی بالگردهای جنگی عراق اشاره شده که: «برای نخستینبار با چنین تعدادی صورت میگرفت (10 هلیکوپتر و 3 فروند هواپیمای عراقی).» براساس این گزارش: «بهمحض شروع درگیری هوایی و زمینی ارتش بعث عراق علیه نیروهای ایرانی، لحظاتی بعد فانتومهای نیروی هوایی ایران وارد عمل شدند.» این گزارش میافزاید: «در درگیریهای امروز یک فروند هلیکوپتر عراقی و خدمة آن نابود و حدود 12 بعثی مجروح شدند.»[۴] بنا به گزارش هنگ قصرشیرین: «از ساعت 15:14 دقیقة امروز، [مجدداً] تعداد 7 فروند هلیکوپتر عراقی در منطقة مرزی قصرشیرین وارد معرکه شدند و عراقیها پاسگاههای دربندجوق و قصرشیرین و اغلب پاسگاههای خانلیلی را با توپخانه و حملة هوایی بهشدت زیر آتش قرار دادند.»[۵] دراینحال، نیروهای عراقی با تانک و آتش سلاحهای سنگین بهطرف گروهان خانلیلی درحال پیشروی بوده و گروهان مزبور تقاضای پشتیبانی هوایی و زمینی کرده است.[۶] گزارش بعدی از همین منطقه حاکی است که «تانکهای عراقی دورتادور پاسگاه تپهگل و گروهان خانلیلی و پاسگاه زینلکش را گرفته و درحال پیشروی بهسوی پاسگاههای دیگر در این منطقه هستند.» هنگ قصرشیرین نیز برای مقابله با پیشروی دشمن در این منطقه تقاضای پشتیبانی هوایی کرده است.[۷] همچنین، «فرمانده پاسگاه تنگابنو و ولدکشته اعلام کرده که ارتش عراق با تانک و ادوات زرهی، دو پاسگاه مزبور را به محاصره خود درآورده و تانکها تا چند صدمتری پاسگاه نزدیک شدهاند و چنانچه کمک فوری نشود صددرصد احتمال سقوط آنها میرود.» وی در این گزارش همچنین اعلام کرده که عراقیها در اطراف این دو پاسگاه ایرانی با هلیکوپتر نیرو پیاده کردهاند.[۸] گزارش پاسگاه خسروی نیز خبر از سقوط قریبالوقوع این پاسگاه میدهد. بنا به این گزارش: «شهر خسروی کاملاً از سکنه خالی شده و افراد عراقی با ادوات زرهی روبهروی پاسگاه خسروی مستقر شدهاند.» در گزارش آمده است: «چنانچه کمکی به آنها نرسد صددرصد احتمال سقوط پاسگاه میرود.»[۹]
از ساعت 16 بعدازظهر، بازهم بر شدت تهاجمات ارتش عراق افزوده شد، بهگونهای که موجب عقبنشینی نیروهای خودی از خانلیلی گردید. در گزارش شهربانی کل کشور به وزارت کشور آمده است: «برابر اعلام شهربانی کرمانشاه مستند به گزارش شهربانی قصرشیرین، مهاجمان از خاک عراق به پاسگاههای ژاندارمری خانلیلی، سهتپان و تنگابنو با سلاحهای سنگین و تانک حمله [کرده]، ضمن تخریب پاسگاه ژاندارمری تعدادی از مأمورین ژاندارمری را نیز کشته و تعدادی از مأمورین از محل متواری و به قصرشیرین مراجعه نمودهاند. معاون شهربانی سرهنگ وحید»[۱۰] در گزارش سرتیپ ولی فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، به نیروی زمینی نیز آمده است: «برابر اعلام ژاجا مستند به گزارش ناحیة ژاندارمری کرمانشاه، در ساعت 16:00 روز 16/6/59، نیروهای عراقی [به] وسیلۀ توپخانه، هواپیما [و] تانک به گروهان خانلیلی حمله کرده و پرسنل مستقر در پاسگاه پس از مقاومت شدید در راه نیمه، عقبنشینی [کردند] که ازطریق ارتفاعات همجوار [عقبنشینی] نمودهاند.»*[۱۱] اما برخی گزارشها نشان میدهد لااقل عدهای از مدافعان پاسگاهها، پیش از حملهای که در ساعت 16 رخ داده، عقبنشینی کرده بودند. در یک گزارش از هنگ قصرشیرین به تهران و مقامات محلی چنین آمده است: «برابر گزارش پاسگاه مرزی قصرشیرین در ساعت 15:55 دقیقه امروز، تعدادی از نظامیان ارتش جمهوری اسلامی (به دلایل نامعلومی) ازسمت پاسگاه خانلیلی بهسوی قصرشیرین در حرکت بودند که در حدود چهار کیلومتری شرق پاسگاه، اطراف رادیو و تلویزیون مورد اصابت گلوله توپ ارتش عراق قرار گرفته و درنتیجه 3 نفر از آنان شهید و 20 نفر مجروح شدهاند.»[۱۲] و سرانجام، آخرین گزارشها از مناطق نبرد حاکی است که پاسگاههای یگان خانلیلی در پایان امروز به شرح زیر سقوط کرده و به تصرف دشمن درآمدند: مرکز گروهان خانلیلی و پاسگاههای چقاحمام، خسروآباد، رضاآباد، حیدرآباد، امینه، زینلکش، تنگابکهنه و تپهگل.[۱۳] تهاجم امروز عراق در منطقة قصرشیرین منحصر به سقوط خانلیلی یا به قول عراقیها آزادسازی زینالقوس نبود؛ در شمال و جنوب این جبهه نیز درگیریهای شدیدی رخ داد که چهبسا برای کمک به پیروزی در خانلیلی بوده باشد. ازجمله: در شمال منطقة اصلی و در نوار مرزی شمال قصرشیرین، حدود ساعت 16، پاسگاه قلعهسفید* هدف آتشباری توپخانة عراق قرار گرفته و درنتیجه یک جوانمرد به شهادت رسید و یک استوار دوم که فرمانده پاسگاه بود و یک جوانمرد دیگر زخمی شدند.[۱۴] در این درگیری، بالگردهای ارتش جمهوری اسلامی تلفاتی به نیروهای عراقی وارد آوردند.[۱۵] در همین ساعت، پاسگاه هدایت** تابع گروهان قصرشیرین، زیر آتش شدید پاسگاه محمدسالار عراق و یک پاسگاه دیگر عراقی ـ که در 5 کیلومتری این پاسگاه قرار دارد ـ قرار گرفت. این حمله با مقابلة آتشباری نیروهای خودی مواجه شد و پس از دو ساعت و نیم درگیری، در ساعت 18:30 دقیقه، آتش دشمن خاموش شد. این درگیری تلفات جانی نداشت و فقط خساراتی به ساختمان پاسگاه هدایت وارد آمد و جیپ فرمانده پاسگاه عراقی نیز منهدم شد.[۱۶] در جنوب منطقة خانلیلی نیز درگیریها شدید بوده است؛ ازجمله در محدودة گروهان سومار و نفتشهر. یک گزارش حاکیاز دخالت بالگردهای عراقی است. طبق این گزارش، در ساعت 8:30 دقیقه صبح، 2 بالگرد کبری (جنگنده) عراقی در دو کیلومتری شرق پاسگاه سانواپا دیده شدند که با سرعت زیاد بهسمت عراق رفتند.[۱۷] بنا به گزارش دیگری: «ارتش عراق با توپخانة سنگین پاسگاههای سانواپا، میانتنگ، سلمانکشته و نفتشهر را زیر آتش شدید خود قرار داده و تعداد زیادی تانک و پیادهنظام تا نزدیکی پاسگاه درویشکشته پیشروی کردهاند و هرلحظه امکان تصرف پاسگاه را دارند و توپخانه مستقر در نفتشهر توان پشتیبانی ندارد و گروهان مزبور، تقاضای اعزام واحد زرهی را نموده است.»[۱۸] گزارش شهربانی نفتشهر نیز حاکی است که «بهعلت حملة مکرر ارتش عراق، نفتخانه دچار حریق شده و برق و آب شهر نیز قطع گردیده و اهالی، شهر را تخلیه نموده و 3 نفر از مأمورین شهربانی جراحات مختصری برداشتهاند.»[۱۹] با فرارسیدن شب، خطر سقوط شهر قصرشیرین را نیز تهدید میکرد. این پیام به تهران و نیز به فرماندهی لشکر81 زرهی، نشانی از این تهدید است: برابر اعلام تلفنی سرگرد حریقی سرپرست هنگ قصرشیرین، «در ساعت 20:20 دقیقه روز جاری، وسیله عوامل عراقی با روشنکردن تعدادی نورافکن ازسمت ارتفاعات آقداغ و مقابل قصرشیرین، درحال پیشروی بهسمت قصرشیرین میباشند.»[۲۰] نگرانی از حمله به قصرشیرین در گزارش ناحیة خوزستان به فرماندهی هنگ ایلام هم منعکس است. در این گزارش آمده است: باتوجهبه حملة هوایی عراق به شهر قصرشیرین، لازم است واحدهای تابعه آمادگی مقابله ازنظر پدافند عامل و غیرعامل را داشته باشند.[۲۱]
گزارش - 507
ارتش عراق امروز علاوهبر تهاجم گسترده به محدودة مرزی قصرشیرین تا سومار که منجر به سقوط خانلیلی و پاسگاههای مربوط به آن شد، در منطقة مرزی ایلام (مهران و دهلران) نیز به تهاجم گستردهای دست زد. عراق موفق به تصرف منطقة مورد ادعای خویش در ارتفاعات میمک نشد، اما به تهاجمات خود ادامه داد. گزارش تهاجم عراق در میمک چنین است: با آغاز روشنایی صبحگاهی، عراقیها از نقطة مقابل پاسگاههای نیخزر شروع به اجرای آتش پراکنده کرده و از ساعت 10 صبح این منطقه را با شدت تمام زیر آتش سنگین خود گرفتند.[۲۲] در ساعت 10 صبح، نیروهای عراقی تپه 343، هنگ ایلام و کلیة پاسگاههای مهران و نیروهای مستقر در مرز و خود شهر مهران را زیر آتش شدید قرار دادند[۲۳] که موجب شهادت 3 غیرنظامی، مجروحشدن یک غیرنظامی دیگر در داخل شهر مهران و زخمیشدن 2 سرباز ارتش در پاسگاههای فرخآباد و بهرامآباد شد.[۲۴] ستاد مشترک ارتش از نیروی هوایی درخواست یک فروند هواپیمای جنگنده برای پشتیبانی هوایی و مقابله با دشمن کرده است.[۲۵] بنا به گزارش گروهان صالحآباد: «از ساعت 10 صبح، مجدداً پاسگاههای شوروشیرین و انجیره و هلاله و نیخزر با نیروهای عراقی شدیداً درگیر شدند. بهداری مهران نیز درخواست خون از گروه خونی "اُ مثبت" و "اُ منفی" نموده است.»[۲۶] گزارش هنگ ایلام درمورد این درگیری حاکی است که در پاسگاههای انجیره و نیخزر بهترتیب یک جوانمرد و یک بسیجی مجروح شدند. 4 تانک عراقی نیز بهشدت آسیب دیده و نیروهای عراقی در این مناطق مجبور به عقبنشینی شدند.[۲۷] در ساعت 15، شدت آتش دو طرف در منطقة پاسگاه نیخزر بالا گرفت و در این ساعت، شهرک مقابل پاسگاه مزبور که از سکنه خالی شده و محل آتش توپخانة کشور عراق بوده، بهوسیلة نیروهای ژاندارمری خودی هدف قرار گرفته و درنتیجه انبار مهمات عراقیها آتش گرفته و حملات توپخانة آنها نیز قطع گردید. این گزارش حاکی است که «درگیری در پاسگاههای نیخزر، انجیره، شوروشیرین و هلاله همچنان تا ساعت 21 امروز ادامه داشته است.»[۲۸] در ساعت 16، کلیة پاسگاههای مرزی و شهر مهران مجدداً با آتش سنگین توپخانه و موشکهای عراقی بمباران شدند. بنا به این گزارش، در درگیری تپه 343، دو سرباز وظیفه و یک درجهدار ژاندارمری زخمی شدند.[۲۹] درنهایت، دربارة آخرین وضعیت امروز منطقة میمک این گزارش گروهان صالحآباد شایان توجه است که «در ساعت 21:50 دقیقه امروز، شدت آتش پرسنل عراقی روی پاسگاه انجیره فزونی یافته و یک نفر افسر و یک سرباز ارتش و چند نفر از بسیج ملی زخمی و شاید شهید شده باشند و تقاضای آمبولانس و پزشک و نان گردیده است که بهوسیلة استانداری ایلام و بهداری محل، آمبولانس و پزشک اعزام و نان نیز فرستاده شد.»[۳۰] یادآوری میشود در جنوب این منطقه نیز تهاجم عراق وجود داشته، اما بهشدت میمک نبوده است. طبق گزارش گروهان دهلران، تهاجم عراق با پشتیبانی آتش توپخانه در ساعت 14:30 شروع شد، ولی با مقاومت نیروهای خودی، قوای دشمن، در دو مرحله مغلوب و مجبور به عقبنشینی شدند. طبق این گزارش: «درنتیجه، 2 دستگاه خودرو مجهز به تیربار با خدمه مربوطه و یک دستگاه خودرو زردرنگ و یک دستگاه ساختمان سفید نظامی و یک پل و چندین چادر و انبار مهمات با مواضع جدید منهدم و خسارتهای مالی و جانی به دشمن وارد آمد. این درگیری تا ساعت 24:50 دقیقه ادامه داشت و [تلفاتی] به قوای خودی وارد نشد فقط دراثر ترکش گلوله شیشه یک دستگاه گاز 66 خودی شکسته است و فعلاً تیراندازی [احتمالاًدر سند یک کلمه کم است که چاپ نشده] دشمن تجدید قوا نموده و هر آن قصد حمله را دارد.»[۳۱]
گزارش - 508
نبردهای امروز میان قوای ایران و عراق در نواحی مرزی قصرشیرین و ایلام، در میان رسانههای غربی بازتاب داشت. ازجمله به گزارش خبرگزاری رویتر: «نیروهای ارتش ایران امروز برای درهمکوبیدن نیروهای عراقی که نواحی مرزی ایران را هدف آتشبارهای خود قرار داده بودند هواپیماهای نظامی ساخت امریکا از نوع فانتوم و هلیکوپترهای کبرا به کار بردند. با وخیمشدن بحران مرزی ایران و عراق، سرلشکر ولیالله فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش [جمهوری] اسلامی ایران، گفت وی منتظر دستور آیتالله خمینی و یا آقای بنیصدر میباشد تا حملة وسیعی را علیه عراق آغاز کند.* به گزارش خبرگزاری پارس، در جریان نبرد هوایی امروز یک هلیکوپتر عراقی سرنگون شده و همة هواپیماهای ایرانی سالم به پایگاههای خود بازگشتهاند. نبرد هوایی امروز هنگامی آغاز شد که آتشبارهای عراقی پاسگاههای مرزی ایران را زیر آتش گرفتند و هواپیماهای عراقی بر فراز شهرهای قصرشیرین و نصرآباد به پرواز درآمدند. سرلشکر فلاحی گفت در جریان نبردهای امروز به نیروهای عراق خسارات سنگینی وارد آمده است، ولی دربارة جزئیات آن توضیحی نداد. رادیو دولتی ایران گفت تعداد تلفات نظامی ایران اعلام نشده، ولی 5 نفر از افراد غیرنظامی به قتل رسیدند. سرلشکر فلاحی گفت: نیروهای عراقی امروز شهر مهران را در منطقة ایلام هدف آتشبار قرار دادند و نیروهای ایرانی شهرهای خانقین و زرباطیه را در خاک عراق متقابلاً زیر آتش گرفتند. به گفتة مقامات ارتش ایران، در جریان درگیریهای امروز 5 تانک و یک آتشبار عراقی و تعدادی از تأسیسات نظامی آن کشور منهدم گردیده است.» به عقیدة رویتر: «حوادث امروز شدیدترین درگیری نیروهای ایران و عراق در ظرف چهار ماهة اخیر بوده است.»[۳۲]
گزارش - 509
درحالیکه ظرف چند روز گذشته، بهخصوص امروز نبردهای شدیدی میان قوای زمینی و هوایی ایران و عراق در مرزهای قصرشیرین و ایلام در جریان بوده است، در مرزهای همجوار خوزستان، عراقیها با شدت هرچه تمامتر مشغول ساخت و تقویت استحکامات، سنگرها و کانالها و افزایش نیروها و تجهیزات خود هستند. تحرکات عراق در یک مورد موجب درگیری مختصری میان گشتیهای دو طرف در منطقة هورالعظیم شد که خسارتی همراه نداشت.[۳۳] همچنین امروز، «تعرض هوایی عراق توسط یک فروند هواپیمای جنگنده به حریم فضایی خرمشهر و نیز تعرض زمینی جهت شناسایی و تیراندازی بهسوی پاسگاه خسروآباد آبادان گزارش شده است.»[۳۴] گزارشهای زیر از تجهیز و تقویت نیروهای عراقی در جنبههای مختلف مهندسی، زرهی، انسانی و... حکایت میکند. گزارش پاسگاه کوشک حاکیاز استقرار 2 دستگاه تانک، 4 دستگاه خودرو مجهز به سلاح سنگین و یک دستگاه لودر در ساعت 15:30 و 4 دستگاه لودر دیگر در ساعت 19 در سه کیلومتری شرق این پاسگاه داخل خاک عراق است.[۳۵] دراینحال، برابر گزارش گردان 151 دژ، دربارة تحرکات امروز عراق در مناطق مرزی خرمشهر و آبادان: «در مقابل دژ3 در خط و درحدود دو کیلومتری شمال پاسگاه ژاندارمری شلمچه، فعالیت نیروهای مهندسی عراقی در آنسوی سیمخاردار و ایابوذهاب خودروهای این کشور ازقبیل وسایل مهندسی بهشدت افزایش یافته و از قرائن و شواهد به نظر میرسد که اکیپ نقشهبرداری مشغول تهیه نقشة جهت احداث تأسیسات و مواضع جدید دفاعی میباشند.»[۳۶] به گزارش فرمانداری خرمشهر: «در ساعت 16 امروز، در حین گشت در نوار مرز مشاهده گردید تعداد 16 دستگاه ماشینآلات سنگین راهسازی شامل لودر، گریدر، بلدوزر و غلطک که توسط پرسنل نظامی عراقی بهشدت محافظت میگردیدند در شش کیلومتری ضلع شمالغربی شلمچه در فاصله 80 الی 100 متری سیمخاردار کشور مقابل مشغول احداث کانال و جادهسازی و [ایجاد] مکان برای تانک و نفربرها میباشند.»[۳۷] گروهان خرمشهر نیز گزارش داد: «برابر گزارش پاسگاه مؤمنی در ساعت 22:30 دقیقه امروز، ازطرف پاسگاه خین، نفربرهای عراق که تعداد آنها مشخص نیست، ازطرف مغرب بهسمت مشرق در حرکت بودند. گزارش پاسگاه شلمچه نیز حاکی است در ساعت 23 امروز، مأمورین کمین، صدای وسایل و خودروها را که در پاسگاه مقابل [مشغول کار] میباشند شنیدهاند.»[۳۸] در گزارش منطقة سوم دریایی خرمشهر آمده است: «تانکهایی درحال موضعگیری برای ضربهزدن به شهرهای آبادان در نوار مرزی میباشند و همچنین روبهروی پاسگاه کوشک، تعدادی چادر عراقی و در پشت چادرها قوای سنگینی موضعگیری نموده است.»[۳۹] گزارش هنگ ژاندارمری آبادان از تحرکات مهندسی نظامی در آنسوی مرز آبی و در دهانة اروندرود خبر میدهد: «مهندسی دفاع ساحلی کشور هدف مبادرت به ایجاد سنگرهای توپخانة ساحلی نموده [است.] این سنگرها در مرز ایران و عراق در نزدیکی مرداب العمیه و خوری مردابی، که [در خاک عراق و در مجاورت ایران و] روبهروی الفاو است، میباشد. خور یادشده از مغرب به دهانة فاو، دهانة اروندرود و ازطرف مشرق به کشور کویت هممرز است. لازم به یادآوری است این سنگرها جهت استفادههای آینده تهیه گردیده است.»[۴۰] گزارش امروز نیروی زمینی ارتش حاکی است: «اخیراً ارتش عراق با جابهجایی وسایل و تجهیزات و آذوقه بین شهرهای مختلف آن کشور به مناطق مرزی، نسبت به تقویت هرچه بیشتر پاسگاههای خود در طول نوار مرزی بین دو کشور ایران و عراق ازنظر پرسنل و تجهیزات مبادرت نموده است. ضمناً با استحکامات و مواضع بتونی، پناهگاههای پیشرفتهای برای پرسنل و تجهیزات ایجاد کرده است. علاوهبر موارد فوق، کلیة یگانهای رزمی در طول نوار مرزی کمافیالسابق در وضعیت آمادگی رزمی از نوع (ج) به سر میبرند.»[۴۱]
گزارش - 510
گزارش منابع اطلاعاتی خودی حاکیاز اقدامات احتیاطی عراق بهمنظور نفوذها و خرابکاریهای مخالفان رژیم بعث میباشد که آن را به ایران نسبت میدهد ازجمله: یک گزارش حاکی است: «تیپ2 گارد مرزی مستقر در بصره به واحدهای تابعه دستور داده است که در موقع گزارش اتفاقات مرزی و درگیریها با دشمن، دقت لازم را درمورد نکاتی چون نوع انفجار، تلفات وارده و نوع اسلحهای که دشمن بهکار میبرد، داشته باشند.»[۴۲] طبق گزارش دیگر، مقامات دولت عراق مدعیاند که «گروهی از کارشناسان نفتی ایران در منطقه طبعدان واقع در حوزة استحفاظی پایگاه شرهانی در یک کیلومتری مرز عراق اقدام به حفر چاههای نفتی نموده که حفاظت گروه مذکور بهعهدة تعداد زیادی از چریکهای فلسطینی و پاسدار میباشد.» مقامات مذکور طی بخشنامههایی به یگانهای مرزی متذکر شدند که احتمالاً دولت ایران در پوشش اکتشاف نفت، قصد حمله و خرابکاری علیه نیروهای عراقی را دارد و به همین دلیل دستور آمادگی کامل و تدابیر امنیتی شدید را صادر کردهاند.[۴۳] در گزارش دیگری نیز آمده است: «در روبهروی پادگان آموزشی خسروآباد، در قرارگاه شرطه (ژاندارمری) الدویب انفجاری ایجاد گردید که منجر به ویرانی دیوار عقب قرارگاه شده است.» در این خبر اضافه شده که «بمب مذکور توسط عدهای ناشناس کار گذاشته شده بوده و مقامات امنیتی تمام پرسنل شرطه و گشتیهای شب وقوع حادثه را بازداشت نموده است.»[۴۴] دراینحال، برخی اخبار متفاوت با سیطرة شدید دولت بعث بر ارتش عراق که بعضاً موثق هم خوانده میشود ازطریق منابع سپاه واصل میشود. نمونهای از اینگونه اخبار که در ساعت 23:30 شب گذشته، از سپاه غرب واصل و از مرکز فرماندهی سپاه برای رکن سوم ستاد مشترک ارتش ارسال شده چنین است: «خبر واصله از غرب حاکی است که نیروهای ارتش عراق در بغداد شورش کرده و از پادگان فرار کردهاند و طبق اطلاع موثق، درحالحاضر در بغداد درگیری مسلحانه بین مردم و نیروهای شورشی ارتش با گارد ارتش عراق ادامه دارد.»[۴۵]
گزارش - 511
بخش عمدة عملیات پاکسازی امروز مربوط به محور تکاب، شاهیندژ، بوکان، سردشت، بانه است. «گزارش ژاندارمری حاکی است که در محور شاهیندژ بهطرف تکاب، نیروهای سپاه پاسداران تا قریه ساروجه پیشروی کرده و در آنجا مستقر شدهاند.» بنا به همین گزارش: «ازطریق ضدانقلابیون بهوسیلة خودروهای مینیبوس و لندرور و سیمرغ به مهاجمان کمک و مهمات رسانده میشود و سپاه پاسداران اعلام نموده که جهت سرکوبی مهاجمان درخواست یک فروند هلیکوپتر کبری نموده است.»[۴۶] در همین خصوص، گزارش ژاندارمری میاندوآب نیز حاکی است: «امروز افراد سپاه در قریه ساروجه تازه شاهیندژ با افراد حزب دمکرات درگیر شدهاند و ازطریق ژاندارمری نیروی کمکی اعزام و تقاضای اعزام هلیکوپتر گردیده است.»[۴۷] درمورد پیشروی در دو محور شاهیندژ ـ تکاب و شاهیندژ ـ بوکان، گزارش امروز فرمانده سپاه تبریز حاکی است: «برادران شاهیندژ در دو جهت بهسمت تکاب و بوکان پیشروی کردهاند و مواضعی از دشمن را بهمنظور دفاع بهتر از شهر فتح کردهاند و مستقر شدهاند و روحیة برادران عالی و ضدانقلاب درحال فرار میباشد. برای پیشروی وسیعتر و فتح مواضع برتر دشمن [و] سد و پل قیزگورپی، احتیاج به پشتیبانی سریع و تجهیزات و مهمات میباشد. ...»[۴۸] دراینحال، استاندار آذربایجانغربی در آخرین ساعات امروز، درمورد درگیریهای این دو محور گفت: «سه روز است در منطقة شاهیندژ درگیری قوای نظامی و انتظامی منطقه با افراد مسلح ادامه دارد که 3 نفر از افراد کمیته و یک نفر از پیشمرگان مسلمان کرد در درگیریهای دیرور زخمی شدهاند و به مهاجمان تلفاتی وارد شده است.»[۴۹] اما پیام عملیات سپاه تبریز نشان میدهد که وضعیت نیرو در منطقة تکاب چندان رضایتبخش نیست: «نیروهای اعزامی از تبریز به تکاب در تاریخ 16/6/59 به تبریز بازگشتند و الآن منطقه تقریباً خالی میباشد؛ فقط تعدادی از نیروهای خرمآباد و گرگان در آنجا هستند و مسئول عملیات هم سلب مسئولیت کرده است. منطقه بسیار حساس و احتیاج ضروری به یک فرمانده عملیاتی و همچنین نیرو است.»[۵۰] از سوی دیگر، ستاد عملیات مشترک غرب کشور در ساعت 18:30 دقیقه امروز، دربارة درگیریهای غرب کشور بیانیهای صادر کرد که در بخشی از آن آمده است: «با تأییدات خداوند ستون اعزامی به سردشت همچنان درحال پیشروی و منهدمکردن پایگاههای ضدانقلاب است. واحدهای ما نیز در مرزها درحال سرکوبکردن شدید دشمن متجاوز عراق میباشد. ... اکنون که این امر بر ما مشهود است، فشار دشمن از داخل و خارج در این منطقه نه ضامن برای آزادی و استقلال خلقهای کرد است و نه برای کنترل امنیت منطقه؛ چگونه میتوانند ضامن آزادی خلقهای کرد باشند درحالیکه مأموریت این عمل را بختیار و پالیزبان و اشرف و اویسی با همکاری دقیق عراق به عهده گرفتهاند. چگونه میتوانند ضامن استقلال خلق کرد باشند درحالیکه همزمان با تجاوزات مرزی عراق به خاک ایران، احزاب چپ و راست منطقه فعالیتهای مسلحانة خود را علیه جمهوری اسلامی گسترش میدهند، چگونه میتوانند حافظ منافع کرد باشند؟ این گروههای پوسیده فدایی و کومهله و دمکرات درحالیکه سرانشان بودجة تسلیحاتی خود را مستقیماً از سیا و موساد دریافت مینمایند. مگر همین مزدوران وابسته نبودند که وقتی از مردم کرد در بعضی نقاط دربارة جنگ با رژیم جمهوری اسلامی نظرخواهی کردند، با مخالفت شدید همین مردمی که اکنون با زور سرنیزه به اختناق کشانیدهاند روبهرو میشوند. برادر مسلمان و غیور کرد، فریب این ناپاکان دونصفت را که هرروز به شکر خدا درحال فرار میباشند نخورید، شما مرزدار اسلام باشید. اینان را خود بگیریدشان و تحویل جمهوری اسلامی دهید تا خدا از شما راضی شود. ...»[۵۱]
گزارش - 512
امروز علاوهبر مسائل مربوط به پاکسازی محور تکاب تا سردشت، در برخی مناطق کردنشین در هر سه استان کرمانشاه، کردستان و آذربایجانغربی نیز درگیریها و تحرکات ایذایی وجود داشته است. ازجمله: در استان کرمانشاه شهربانی پاوه گزارش داده است که «ساعت 18:50 دقیقه امروز، در اطراف کوههای پاوه در حدود 10 خمپاره متوالی بهوسیله افراد مهاجم به اطراف شهر پرتاب گردید.»[۵۲] در استان کردستان، قرار است ظرف یک ماه آینده، ایستگاه مخابراتی هارتوزان واقع در 60 کیلومتری کرمانشاه ـ سنندج، که چندی پیش بهدست عوامل مهاجم غیرقانونی تخریب شده است، بهسرعت تعمیر و راهاندازی شود چون در غیر این صورت ارتباط مخابراتی ایران با خارج از کشور قطع خواهد شد؛ به همین دلیل، ستاد مرکزی سپاه پاسداران از ستاد مشترک ارتش درخواست کرده است به نیروی زمینی ارتش مستقر در منطقه دستور داده شود تا محافظت و امنیت منطقة موردنظر را تأمین کند.[۵۳] در آذربایجانغربی بنا بر گزارش واصله در ساعت 1 بامداد امروز، در تپه ناصری این منطقه، درگیری شدیدی بین افراد کمیتة نقده و مهاجمان ضدانقلاب رخ داده است و درنتیجه 3 نفر از افراد کمیته به اسامی بنیقاسمی، حسن محمدی و حسن یوسفی شهید و 2 نفر دیگر مجروح شدهاند.[۵۴] در این درگیری همچنین یک تن از افراد کمیتة نقده به نام اکبر بزرگ به گروگان مهاجمان درآمد.[۵۵] اهالی این شهرستان بهعلت درگیری که امروز در این منطقه رخ داد در مسجد صاحبالزمان تجمع کردند و خواستار تعطیلی مغازهها و بازار از امروز بهمدت سه روز شدند.[۵۶] در آذربایجانغربی همچنین تحرکات گروههای مسلح سیاسی مخالف نظام، زیر نظر است، ازجمله برابر گزارش منابع اطلاعاتی خودی: «قرارگاههای حزب دمکرات در منطقه ارومیه عبارتاند از: روستاهای گیسیان، دستاره، ده بانی، گلیبانی، دزج، و دهنوی. ضمناً سرپرست حزب دمکرات منطقة مزبور سروان خلبان حاتم ملارسول میباشد که گفته میشود از افسران [عراقیِ] هواپیمایی [عراق] است.»[۵۷] یک خبر مشابه دیگر در همین مورد، حاکی است که «سروان حاتمی [حاتم ملارسول] (خلبان عراقی) در ده دِزج ارومیه سکونت دارد و یک قرارگاه در منطقه ذکرشده تشکیل داده و در منطقه فوقالذکر جستوجو مینماید.»[۵۸]
گزارش - 513
درمورد اوضاع ناآرام و پیچیدة مهاباد و شهرها و روستاهای اطراف آن که نه کاملاً ذیل حاکمیت نظام قرار دارد و نه بهاصطلاح "آزادشده" محسوب میشود، گزارش خبرنگاران اعزامی کیهان به ارومیه و مهاباد حاوی اطلاعاتی است که در ترسیم آخرین وضعیت شهر مفید است. کیهان امروز چنین نوشت: «براساس گزارش خبرنگاران اعزامی کیهان به مهاباد، این شهر در حالت متشنج به سر میبرد و حالت قبل از جنگ را به خود گرفته است و هر آن بیم آن میرود که درگیری شدیدی نظیر آنچه که در شهر سنندج بهوقوع پیوست، روی دهد. گروههای زیادی از مردم شهر را ترک کرده و به روستاها و شهرهای اطراف کوچ کرده و خانوادههایی که در مسیر سنگربندی سپاه پاسداران مستقر در خانة جوانان و پیشمرگان حزب دمکرات هستند، خانههای خود را تخلیه کردهاند. حزب دمکرات در رادیو خود که در کوههای اطراف نصب شده و شهر مهاباد را زیر پوشش رادیویی خود قرار داده، اعلام کرده است که در شهر نخواهد جنگید، ولی مسئولان سپاه پاسداران عنوان کردهاند که سه روز پیش، تانکی که برای تعویض با ستون ارتشی عازم ارتفاعات اطراف شهر بود با خمپاره مورد حمله قرار گرفت و درگیری شدیدی بین نیروهای انتظامی و پیشمرگان حزب دمکرات روی داد که درنتیجة اصابت گلولة خمپاره به داخل شهر، 8 تن کشته و بیش از 31 نفر زخمی شدند. براساس گزارش خبرنگاران اعزامی کیهان که با چند تن از اهالی شهر گفتوگو به عمل آوردهاند، حزب دمکرات انسجام و پایگاه خود را در میان مردم شهر از دست داده است و ارگانهای حزبی به شکل خودمختار عمل میکنند و روز به روز بر تعداد مخالفان سیاسی ـ مذهبی حزب دمکرات اضافه میشود تا جایی که برای خاموشکردن مخالفان خود، درحالیکه شعار دمکراسی میدهند، 20 تن از مخالفان سیاسی را بازداشت و زندانی کردهاند و به گروههای سیاسی که از انقلاب ایران دفاع میکنند اجازة فعالیت نمیدهند. براساس همین گزارش، کلیة مسئولان و منجمله عبدالرحمن قاسملو، دبیرکل این حزب، شهر را ترک کرده و فقط گروهی از پیشمرگان در شهر باقی ماندهاند. بهطورکلی میتوان گفت که شهر در آرامش قبل از جنگ به سر میبرد و در انتظار حادثة ناگواری است. براساس شایعات موجود در داخل شهر، ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمری بهزودی به داخل شهر خواهند آمد، زیرا مهلت خارجشدن گروههای مسلح از داخل شهر فرارسیده است، ولی هنوز افراد مسلح وابسته به گروهها و احزاب در داخل شهر رفتوآمد میکنند. ... خبرنگاران اعزامی کیهان همچنین در گزارش خود اضافه میکنند تمامی ادارات شهر مهاباد بهعلت عدم پرداخت حقوق بهحالت تعطیل درآمده است و مدارس شهر امتحانات شهریورماه را به تعویق انداختهاند. فرماندار استعفا کرده است و امور شهر را بجز شهردار و معاون فرماندار که دارای پست اداری میباشند، یک شورای شهر اداره میکند. این شورا نیز بهعلت کشمکش سیاسی در درون شهر قدرت ندارد. ... خبرنگاران اعزامی کیهان مینویسند: بهعلت سنگربندی در حوالی سپاه پاسداران و عدم امنیت و کنترل این منطقه، رفتوآمد به سپاه [مهاباد] غیرممکن است و لذا نتوانستیم با مسئولان سپاه پاسداران مستقر در مهاباد گفتوگو کنیم و دراینزمینه با فرمانده سپاه پاسداران ارومیه به گفتوگو نشستیم. حمید صداقتپیشه، فرمانده سپاه پاسداران ارومیه، درمورد وضعیت کردستان و نقش ضدانقلاب در منطقه توضیحاتی داد و گفت: طبق توافقهایی که سال گذشته صورت گرفت، تصمیم گرفته شد که عملیات پاکسازی توسط ژاندارمری انجام گیرد و سپاه نیز از مواضع خود دفاع کند و به همین منظور، ما از سال گذشته تاکنون، در پادگان مهاباد و اطراف آن مستقر هستیم. وی همچنین گفت: برطبق همین توافق، قرار بود که هیچ نیرویی مسلحانه در شهر رفتوآمد نکند، ولی متأسفانه این قرار رعایت نشد و گروهها مسلحانه در شهر رفتوآمد کردند و ما مجبوریم قاطعانه منطقه را پاکسازی و مرزهای کشور را حفظ کنیم. ... فرمانده سپاه پاسداران [ارومیه] اضافه کرد: نارضایتی مردم از حزب دمکرات هرروز بیشتر شده و گروههای بیشتری از مردم انزجار خود را از این حزب اعلام میکنند و بهتازگی یک گروه مذهبی اهل تسنن نیز در مهاباد تشکیل شده است. وی افزود: ما حتی اطلاع یافتیم که شیخ عزالدین حسینی قصد آمدن به مهاباد را داشته است، ولی مردم مخالفت کرده و مانع ورود وی به شهر شدهاند تا وضعیتی شبیه به سنندج پیش نیاید. نامبرده اضافه کرد: ما بهزودی در پاسگاههای مرزی مستقر میشویم و مانع فعالیت ضدانقلاب خواهیم شد.»[۵۹] از سوی دیگر، درپی شایعاتی که درمورد ارتباط استانداری آذربایجانغربی با خوانین و فئودالهای منطقه ازجمله منطقة منگور* رواج یافته است، امروز استاندار آذربایجانغربی اطلاعیهای خطاب به اهالی این استان منتشر کرد که در بخشی از آن آمده است: «گویا حزب دمکرات در منطقه چنین شایعه نموده است که چکی به مبلغ 5 میلیون تومان ازطریق این استانداری برای مالکین و خوانین منطقة منگور ارسال گردیده تا ضمن تطمیع، آنها را برعلیه حزب دمکرات بشوراند. لذا بدینوسیله به اطلاع میرساند که دولت جمهوری اسلامی به پیروی از خط سازشناپذیر امام خمینی حامی منافع و بیتالمال مسلمین بوده و بهمنظور داشتن معیارهای مکتبی و اسلامی بههیچوجه منالوجوه دیناری از آن را در اختیار خوانین و مالکین و اشرار و ضدانقلابیون قرار نخواهد داد. لذا ضمن تکذیب شایعه فوق که هدفی جز تضعیف دولت جمهوری اسلامی ایران در منطقه ندارد، اشعار میدارد که ارتش و سپاه پاسداران و ژاندارمری... بهخوبی توان آن را دارند که احزاب غیرقانونی و دارودستة همسنگر آنها را درهم کوبیده و طومار حیات سیاسی و نظامی آنها را درهم پیچند. ...»[۶۰]
گزارش - 514
حزب دمکرات کردستان، ازنظر خط مشی تنوع بسیاری دارد و برای دستیابی به اهداف خود با جریانهای متفاوت و حتی متضاد، به همکاری و اتحاد عمل میپردازد. دامنۀ این تنوع، جریانهای الحادی کمونیستی تا برخی مذهبیهای اهل تسنن و حتی جریانهای ضدانقلابی و سلطنتطلب را در بر میگیرد، ازجمله: به گزارش امروز کیهان، یکی از مسئولان سابق حزب دمکرات که خود را از پیروان کنگرة چهارم معرفی میکرد در گفتوگویی با خبرنگاران اعزامی کیهان چنین گفته است: اویسی، پالیزبان و بختیار با همیاری و کمک تسلیحاتی کشور عراق، ضدانقلابیون را در مناطق اطراف پاوه، نوسود، مریوان، گورهشیر، بیوران، پل قطور و شکاک تجهیز کرده، به فعلوانفعالات نظامی علیه جمهوری اسلامی ایران مشغول هستند. وی افزود: متأسفانه گروههایی به نام کرد عامل حزب بعث عراق هستند که از آن جمله میتوان گروه شیخ محمد کربچند و شیخ جلال حسینی را نام برد که با گروههای ضدانقلابی نظیر ارتش آزادیبخش، که از افسران ضدانقلابی تشکیل شده و نقش آن در کودتای اخیر مشاهده شد، همکاری میکنند و ازطریق کمک مستقیم عراق درزمینة تسلیحات، حمایت کامل میشوند. فرد مذکور درمورد سلاحهایی که عراق بهتازگی در اختیار ضدانقلابیون قرار داده است گفت: سلاحهایی نظیر آر.پی.جی7، 9 و 11 و مسلسل "ج ـ شی" عراقی و توپ و خمپارهانداز و مواد غذایی و پوشاک از چهار راه نفوذی سردشت، پیرانشهر و نوسود و بیوران در اختیار گروههای ضدانقلابی قرار میگیرد. وی درمورد اینکه چگونه میتوان باوجود این عناصر در منطقه آرامش و صلح را به منطقه بازگرداند، گفت: دولت با قبول ابتداییترین خواستههای مردم میتواند نیروهای اصیل خلق کرد را با خود همراه سازد و دوشبهدوش یکدیگر مناطق را از وجود این عناصر وابسته به بعث و امریکا پاکسازی کند.[۶۱] اینگونه دعاوی منحصر به پیروان کنگره چهارم نیست. صداقتپیشه فرمانده سپاه ارومیه نیز درمورد وجود ضدانقلابیون در مرزهای ایران و عراق چنین میگوید: طبق اخبار رسیده، اویسی و پالیزبان در داخل خاک عراق ارتشی را سازمان میدهند که عناصر آن از ساواکیها و سرمایهداران فراری است و ازطرف بختیار نیز حمایت میشوند. این ارتش قرار است در مرزهای غرب کشور مستقر و در کردستان دولت آزاد اعلام کند.[۶۲] ارتباط عوامل حزب دمکرات کردستان با برخی جریانهای مذهبی سنی نیز چشمگیر است و اتفاقاً دراینمورد تحرکات حزب دمکرات کردستان، تنها به مناطق کردنشین منحصر و محدود نمیشود، بلکه در مناطق سنینشین شمال ایران نیز فعالیتهایی از این گروه سیاسی مسلح مشاهده شده است. گزارش منابع اطلاعاتی سپاه پاسداران دراینباره حاکی است: «در طوالش؛ بخشهای ماسال، شاندرسی، رضوانشهر، بالاخص در کوههای طالش، طلاب چریک را حزب دمکرات پرورش میدهد. این تحرکات در منطقة سنینشین زیاد است و رهبری آن را شخصی به نام خسرواُف یگانی و پسرانش که با حزب دمکرات در رابطه هستند و زمان انقلاب رهبر چماقبهدستان بوده، بر عهده دارند. ...»[۶۳]
گزارش - 515
درحالیکه شهر کرمانشاه حالتی فوقالعاده به خود گرفته است و مردم مترصد شنیدن اخبار درگیریهای مرزی بوده و با اعلام مکرر استمداد از صدای جمهوری اسلامی ایران مرکز کرمانشاه، عدهای نیز برای اعزام به مناطق مرزی، به مراکز نظامی و انتظامی مراجعه میکنند،[۶۴] امروز در شهر کرمانشاه، هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که بهطرفداری از این سازمان دست به تظاهرات زده بودند، با مردم درگیر شدند و درنتیجه، شهر به تشنج کشیده شد. گزارش شهربانی کرمانشاه دراینمورد حاکی است: «ساعت 19 امروز، بین دختران [هوادار] سازمان مجاهدین خلق ایران [منافقین] که درحال نصب تعدادی پلاکارد و عکس به دیوارهای شهر بودند، با عدهای که به آنها اعتراض نمودند مشاجرة لفظی به وجود آمد، که کلانتری محل از درگیری جلوگیری مینماید. ...»[۶۵] خبرگزاری پارس نیز دراینباره گزارش داد: «بعدازظهر امروز، گروهی درحدود 300 تا 400 تن از هواداران مجاهدین خلق [منافقین] در مسیر خیابان افشار طوس کرمانشاه همزمان با گروهی دیگر از هواداران این سازمان در میدان وزیری درحالیکه عکسهایی از آیتالله طالقانی و مسعود رجوی در دست داشتند و شعارهایی بهطرفداری سازمان مجاهدین خلق میدادند، در چهارراه افشار طوس با گروههای دیگر مردم درگیر شدند. در جریان این درگیری 2 نفر مجروح شدند که معلوم نیست از کدام طرف بودند.» در گزارش خبرگزاری پارس همچنین آمده است: «در ساعت 19 امروز، دفتر نشریة امت وابسته به جنبش مسلمانان مبارز در خیابان چهلمتری مطهری کرمانشاه، به آتش کشیده شد. بهدنبال این واقعه، دفتر نشریه امت طی نامهای به خبرگزاری پارس مرکز کرمانشاه، حمله به دفتر مذکور را به گروههای حزباللهی نسبت داد. ...»[۶۶]
گزارش - 516
امروز آیتالله سیدعبدالحسین دستغیب، نماینده امام در استان فارس و امامجمعه شیراز، پس از دیدار با امام خمینی در محل جماران، در یک مصاحبة مطبوعاتی شرکت کرد و دربارة موضوعات مختلف ازجمله: اولیای امر و مسئولان، لزوم تصویب هرچه زودتر اعضای کابینه، دادگاه انقلاب اسلامی فارس و برخی مسائل امنیتی و اختلافبرانگیز در استان فارس سخن گفت. به نوشتة روزنامة جمهوری اسلامی، وی سخن خود را درمورد کابینة آقای رجایی چنین آغاز کرد: «... حکومت اسلامی که قانون اساسی آن تصویب شد، مقرر گردید که تمام موازین زیر نظر نایب امام و ولی امر باشد. یکی از موازین این است که در هر مشاجرهای که بین مقامات رخ میدهد اولاً باید تفاهم حاصل شود و اگر تفاهم حاصل نشد لازم است که رجوع شود به امام امت. و هرچه که امام امت فرمود بدون چونوچرا اطاعت کنند. چون در اوامرش نظری جز نظر خدا و مصلحت عامه نیست. درمورد آقای بنیصدر، رئیسجمهور که فرمانده کل قوا هستند، این پست را امام به ایشان سپردهاند و باید ایشان در تمام کارها مطیع امام و اسلام باشند و بر آقای بنیصدر واجب است که تا بتوانند درمورد اعضای کابینه با آقای رجایی تفاهم کنند و اگر نظرشان طوری است که نمیتوانند با اینها همکاری کنند، بر ایشان واجب است که رجوع کنند به امام و ایشان حق ندارند که بگویند من تأیید نمیکنم، چون موافق نظر من نیست و اگر آقای بنیصدر ذره انحرافی داشته باشند ما هم بر ایشان تأییدی نخواهیم گذاشت و ایشان باید طبق حکم الهی عمل کنند، نه اینکه نظر خودشان را اعمال کنند و کابینه را معطل نگه دارند. این پیغام من است به آقای بنیصدر و تمام ارگانها هم همینطور باید اختلافات را با امام یا نمایندة امام حل نمایند. نظر شخص خود بنده نسبت به کابینة آقای رجایی (سامحهالله) [که] تعیین فرمودهاند این است که بزرگترین دلیل بر خوببودن اعضای این کابینه "مخالف دشمنان انقلاب و کشورهایی که با جنگ با انقلاب هستند میباشد." و این آقایان بهراستی به کار این انقلاب میخورند و امیدواریم که نظر آقای بنیصدر هم با کابینه موافق شود.» آیتالله دستغیب در پاسخ به این سؤال که در دیدار با امام چه مسائلی مطرح شد، گفت: «در دیدار با امام مسائل کلی مطرح شد و از امام خواستم که بهخاطر جلوگیری از اختلافات، مدتی از نمازجمعه کنارهگیری کنم، ولی ایشان نهی صریح فرمودند و گفتند که سنگر را نباید خالی گذاشت. و درمورد عشایر هم مطالبی به عرض رسید که ایشان آقای سیداحمد را مأمور رسیدگی به این موضوع کردند.» درمورد دادگاه انقلاب، آیتالله دستغیب اظهار کردند: «شکایتهای بسیاری با مدرک به من رجوع شد و تماماً دالبر این بود که آقای عندلیب در قضاوت صلاحیت ندارند؛ قرآن را پرت کردهاند و سیلی زدهاند و بسیاری کارهای دیگر، که خود پاسداران هم ناراحت بودند و از بنده کسب تکلیف کردند و بنده هم چون ایشان را صالح نمیدیدم، به سپاه گفتم که حکم ایشان را اجرا نکنند. اصولاً کارهای ایشان، ضدانقلاب درست میکرد.» درمورد خوانین منطقه، آیتالله دستغیب اظهار کرد: «آنچه را که از چند ماه قبل از منابع موثق به بنده گزارش دادهاند ارتباط آنها را با خارج و ارتباط مدنی را روزهای اواخری که میخواسته از ایران خارج شود گزارش دادهاند و اینها از چند ماه قبل در مقام توطئه بودهاند. و یکی از بهترین دلایل ما تجمع آنها میباشد و یکی دیگر از دلایل، مثل کردستان، اینها سخت مخالف پاسداران هستند. بنده اخیراً به آقای بنیصدر پیغام دادهام که گویا آقای خسرو قشقایی به شما اطمینان داده است که هروقت شما بخواهید حاضر میشوم، شما او را حاضر کنید و به او تأمین بدهید و اگر حاضر نشد، کار را یکسره کنید و با آنها صریح وارد عمل شوید و مذاکره را کنار بگذارید و به سران و خوانین عشایر اعلام میدارم که این ملت بعد از سرنگونکردن رژیم شاهی، هر نوع خانی را هم میتواند سرنگون کند. و آقای بنیصدر باید کار را یکسره کند، اینها باید متفرق شوند و اسلحهها را تحویل دهند. ...» آیتالله دستغیب درمورد اختلاف با آیتالله محلاتی گفت: «عدهای اطراف آقای محلاتی هستند که گزارشات خلاف واقع به عرض ایشان میرسانند. چندی قبل در نمازجمعه اطلاعیهای برعلیه آقازادة ایشان پخش شده بود که ایشان بنا به گزارشات غیرصحیح مرا متهم به این کار کردهاند که باید بگویم بهطور کلی بنده در جریان نبودهام. چند هفته قبل هم اطلاعیهای ازطرف مجاهدین خلق برعلیه من در نماز جماعت خودِ من پخش کردند.» ایشان افزود: «نمازجمعه یک پشتیبانی عظیمی است برای وحدت مسلمین، تضعیف نمازجمعه تضعیف اسلام است و در مواردی که [آیتالله محلاتی] فرمودهاند "نمازجمعه مکان فساد است"، باید بگویم این حرف براساس گزارشات خلافی است که به ایشان رسانیدهاند، میباشد و ما امیدواریم که ایشان جبران کنند. ...»[۶۷]
گزارش - 517
وضعیت کنونی ارتش جمهوری اسلامی ایران و نیز مشکلاتی که این نهاد دارد، در یک مصاحبة چهارساعته با تیمسار ولیالله فلاحی، جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش، که امروز در روزنامة کیهان منتشر شد، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. وی در آغاز دربارة اینکه آیا در کار نیروهای مسلح دخالت میشود یا نه؟ گفت: «درحالحاضر در کار نیروهای انتظامی و نیروهای مسلح دخالتهایی میشود. نیروهای مسلح که میگوییم شامل ارتش، شهربانی، ژاندارمری و سپاهیان پاسدار انقلاب میشود. من میپردازم به بیان آن قسمت که در کار ارتش بیشتر دخالت میشود. این دخالتها میتواند سه کانون داشته باشد: یک کانون خارجی که از آن کانون طرحریزی میشود و این دخالتها مهم است از آن کانون مثل امریکا و وقتی که این دخالت در ارتش اعمال میشود بهصورتی است که کسی نمیتواند باور کند ناشی از کانون سیاسی و روانی امریکا باشد. عملیات روانی هدایتش بسیار ظریف است؛ دوم یکسری کانونهای سیاسی در داخل هستند که آگاهانه و غیرمستقیم در کار ارتش دخالت میکنند. اینها بیشتر گروههای سیاسی غیرقانونی هستند و در پارهای موارد دست اینها از آستین تعدادی پرسنل ناآگاه ارتش درمیآید، و سرانجام منتهی به دخالت میشود. و یکسری دخالتها هم ناآگاهانه در داخل کشور است بهوسیلة گروههای قانونی مشروع، چه در درون ارتش و چه در بیرون ارتش. ظاهراً همة این دخالتها رنگ دلسوزی دارد، ولی در عمل میبینیم که موجب کاهش انسجام ارتش و تضعیف ارتش میشود. من مطالب را به عرض امام خمینی رهبر انقلاب و دکتر بنیصدر فرمانده کل قوا، رساندم و سایر مسئولان نیروهای مسلح نیز این مطلب را به عرض امام رساندهاند. و سرانجام هم تأکید امام را بهصورت یک اعلامیه در همین زمینه؛ یعنی منع مسئولان و غیرمسئولان درزمینة دخالت در ارتش، منتشر کردیم. امام تأکید فرمودند هیچ نهادی حق ندارد نهاد دیگری را تضعیف کند و یا در کار نهاد دیگری دخالت کند.» فلاحی افزود: «اشکال عمده این است که حد و مرز مأموریت و وظایف پارهای از نهادها بهطور دقیق مشخص نیست و درنتیجه این دوگانگی و بینظمی ناشی میشود از مشخصنبودن مرز وظایف. این مسئله یکمقدار کاهش پیدا کرده است، ولی بهاینزودی هم این کار تمام نمیشود و تنها عاملی که بهعنوان یک سد میتواند جلو مداخلات عناصر رسمی و غیررسمی را بگیرد، فرمان امام است و نمیشود نام برد که اینها چه گروهی هستند.» فلاحی درمورد موانعی که بر سر راه اتحاد ارتش و سپاه پاسداران وجود دارد، گفت: «ارتش با برادران پاسدار در چهار مورد میتواند هماهنگ و یا ناهماهنگ باشد. بهعنوان مثال، ما در ردههای تصمیمگیری ناهماهنگی نداریم. ژاندارمری، پاسداران و ارتش هر سه باهم کار میکنند، چون مأموریت مشترک دارند و در مقابل یک تهدید خارجی، بهخصوص وسیلة حکومت غاصب بعثی با آتش توپخانهها، ما مواجه هستیم. ما ناهماهنگی نداریم چراکه مأموریت مشترک داریم، مقصد مشترک و منافع مشترک داریم و اگر محرومیتی نیز وجود دارد یک محرومیت مشترک است. در مناطق ناامن داخلی که درگیر عملیات هستیم، ظرف چند روز اول، ناهماهنگیهایی داریم، ولی خیلی سریع ـ که بیشتر از یک هفته طول نمیکشد ـ پرسنل نظامی با برادران پاسدار و حتی ژاندارمری به تفاهم کامل میرسند؛ یعنی خودبهخود و طبیعی هماهنگی پیدا میکنند. ... و ناهماهنگی در این مناطق هم معلول فرهنگ انقلابی سپاه پاسداران و فرهنگ سنتی ارتش است. بهعبارتدیگر، این خلأ باعث این ناهماهنگی شده است و بهعنوان مثال، اگر مأموریتی در پیش باشد سپاه پاسدار بلادرنگ حتی تعداد کمی هم که شده، به استقبال حادثه میروند، ولی از زمانیکه اعلام کنند حادثهای در شرف وقوع است و یا اتفاق افتاده است ارتش با طبیعتی که دارد تا آماده شود و طرحریزی کند، آشپزخانه و خبازخانة خود را ببرد و آن شناسایی لازم را بنماید، خودبهخود یک مدتی زمان صرف میشود. اما پاسدار بلافاصله حرکت میکند و ارتش پس از چند ساعت حرکت میکند و سوءتفاهم در اینجا پیدا میشود که ارتش آن میل و رغبتی را که باید به استقبال حادثه و بهدنبال ناامنیهای داخلی برود ندارد، درحالیکه چنین نیست و این ناشی از فرهنگ سنتی و طبیعت ارتش است.» فلاحی درمورد وقوع احتمالی یک جنگ ناگهانی میان ارتش ایران و یک ارتش متوسط خارجی و اینکه پیروزی از آن کدام ارتش خواهد شد، چنین اظهارنظر کرد: «در روزهای اول جنگ با ارتشی که شما توصیف کردید ممکن است در کار ما نارضایتی وجود داشته باشد. احتمال دارد که در قسمتی از مرز، ارتش مهاجم وارد مرز شود و در قسمتی دیگر ما وارد خاک مهاجم شویم، ولی هرچه که از طول مدت جنگ بگذرد انسجام و روحیة ارتش ما بالا میرود و میتواند آنچه را که از دست داده است پس بگیرد و جبران کند و مرز را ترمیم کند. ... و این ارتشهای متوسطی که همجوار ما هستند از چنان مکتبی که ما الهام میگیریم آنها نمیگیرند و قشری و سطحی هستند و در روزهای اول جنگ ممکن است که توفیقهای محدود و محلی داشته باشند، ولی دراثر مداومت عملیات با اعتقاد کامل میتوانم بگویم که ما موفق میشویم. ...»*[۶۸]
گزارش - 518
امروز امام خمینی دستوری به این شرح خطاب به دادگاههای ارتش صادر کرد که در وضعیت کنونی ارتش، از اهمیت ویژه و تأمل برانگیزی برخوردار است: «بسم الله الرحمن الرحیم. به تمام دادگاههای ارتش اخطار میشود: 1. تعقیب افراد ارتش باید با اطلاع فرمانده شخص متهم باشد و دادگاههای ارتش خود مستقلاً نباید در بازداشت ارتشیها اقدام نمایند. و چنانچه مورد اتهام یکی از فرماندهان ارتش باشد باید بهوسیله فرمانده کل قوا احضار شود. 2. فرمانده شخص متهم موظف است در مهلتی که دادگاههای ارتش معین مینمایند متهم را به دادگاهها تسلیم نماید. 3. درصورتیکه شخص متهم در مدت مقرر در دادگاه حاضر نشد، دادگاه خود مستقیماً اقدام مینماید. 4. برای خدشهدار نشدن حیثیت افراد متهم قبل از اثبات جرم اقدام دادگاه باید بهصورت غیرعلنی باشد و نشر و پخش آن ازطرف دادگاه و غیره ممنوع اعلام میگردد. 5. دادگاههای غیرارتشی عموماً و افراد غیرمسئول بههیچوجه حق دخالت در این امور را ندارند و دخالتکنندگان تعقیب خواهند شد.»[۶۹]
گزارش - 519
سرانجام پس از گذشت روزهای متوالی کشمکش بر سر تعیین وزیران کابینة جدید بین دو جناح حاکم بر کشور، در جلسة علنی امروز مجلس، نامه بنیصدر مبنیبر تصویب فقط 14 وزیر از 21 وزیر معرفیشده ازجانب نخستوزیر، مطرح گردید. سپس نخستوزیر دربارة معرفی اعضای کابینه توضیحاتی داد و در پایان با تصویب مجلس، مقرر گردید رجایی در نامهای خطاب به مجلس بیش از نصف اعضای کابینه را تا روز سهشنبه معرفی کند و جلسه سهشنبه نیز به بحث درمورد برنامة دولت اختصاص یابد. ابتدا رئیس مجلس نامة رئیسجمهور به مجلس شورای اسلامی را قرائت کرد. در این نامه که شامل اسامی افراد مورد تصویب بنیصدر است، آمده است: «رئیس محترم مجلس شورای اسلامی، نسبت به وزرای زیر که آقای محمدعلی رجایی نخستوزیر پیشنهاد کردهاند، نظر مخالف ندارم و طبق اصل 133 قانون اساسی قابلمعرفی به آن مجلس محترم هستند. 1. آموزش عالی و فرهنگ، دکتر حسن عارفی. 2. ارشاد ملی، عباس دوزدوزانی. 3. بهداری، دکتر هادی منافی. 4. بهزیستی، دکتر محمدعلی فیاضبخش. 5. پست و تلگراف و تلفن، محمود قندی. 6. دفاع، سرهنگ جواد فکوری. 7. راه، موسی کلانتری. 8. صنایع، محمدرضا نعمتزاده. 9. شهرسازی و مسکن، محمدشهاب گنابادی. 10. کشاورزی، محمد سلامتی. 11. کشور، حجتالاسلام محمدرضا مهدویکنی. 12. مشاور سرپرست شرکت ملی فولاد، محمود احمدزاده. 13. نیرو، حسن عباسپور. 14. مشاور در امور اجرایی، بهزاد نبوی.» سپس نامة نخستوزیر خطاب به مجلس قرائت شد که در آن آمده است: «ریاست محترم مجلس شورای اسلامی، صورت اسامی ضمیمه را بهعنوان اعضای همکاران در دولت به خدمت آقای رئیسجمهوری فرستادهام. ایشان موافقت خود را با بعضی از آنها اعلام داشتهاند با امید به اینکه هرچه زودتر ایشان در موارد تحقیق به نتیجه برسند و نیز اینجانب در موارد حذفشده اقدام نمایم تا بقیة اعضای هیئت دولت در آینده نزدیک به مجلس معرفی شوند. لذا اینجانب برای معرفی و توضیح لازم برای نمایندگان محترم آمادگی خود را اعلام میدارم.» رئیس مجلس سپس نامهای را که نخستوزیر برای رئیسجمهوری فرستاده است به این شرح خواند: «برادر دکتر ابوالحسن بنیصدر، ریاستجمهوری، بدینوسیله آخرین صورتی که در جلسات مختلف مطرح شده و بسیاری مورد توافق و بعضی هم هنوز در گرو اظهارنظر نهایی شما میباشد، به خدمت تسلیم میدارد تا هرطور مصلحت میدانید اقدام فرمایید.»[۷۰] در ادامه، لیست وزیران پیشنهادی ذکر شده است که علاوهبر 14 نفری که در نامة بنیصدر نامشان آمده بود، اسامی دیگری به شرح زیر درج شده، درواقع اسامی وزرایی که بنیصدر با آنها موافقت نکرده بود، به قرار زیر است: آموزشوپرورش، علیاکبر پرورش؛ اقتصاد و دارایی، دکتر محسن نوربخش؛ برنامهوبودجه، سیداسماعیل داوودی؛ خارجه، مهندس میرحسین موسوی؛ کار، احمد توکلی؛ نفت، اصغر ابراهیمی.[۷۱] در این جلسه عدة زیادی از نمایندگان، بسته به جهتگیری جناحی یا نظر کارشناسی خود به نقد وضعیت و اینکه اصلاً اینگونه معرفی قابلطرح در مجلس هست یا نه پرداختند. سپس محمدعلی رجایی، نخستوزیر، به دعوت هاشمی رفسنجانی برای توضیح درمورد اعضای کابینه و ایرادات نمایندگان پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «... قسمت عمده بحث امروز این بود که آیا رئیسجمهور باید به مجلس نامه بنویسد یا نخستوزیر، درحالیکه فاعل معرفیکننده در آنجا معلوم نیست. آیا شما اکثراً همانهایی نبودید که از کیفیت کاغذبازی در ادارات گله میکردید و انقلاب نمودید که به چنین وضعی خاتمه دهید.» رجایی افزود: «درمورد کیفیت انشای نامه برادرمان رئیسجمهور، زمانیکه من خدمت ایشان بودم و گفتند برایت نامهای نوشتم، من بهعنوان نخستوزیر به ایشان گفتم: "آنچه که به من مربوط میشود، بههیچوجه حاضر نیستم شما برخلاف میلتان حرکت کنید. شما در یک مقام خاصی در کشور هستید، آنچه که گفتنی است بگویید و اگر ملاحظه میکنید و تشخیص میدهید که باید ملاحظه کرد، نگویید."» سپس رجایی اظهار کرد: «من تکرار میکنم نخستوزیری را هیچگاه اصرار نداشتهام و اگر کوچکترین حرفی یکی از برادران یا خواهران دررابطهبا نخستوزیر بزنند، من بهعنوان فردی باید از شخصیت نخستوزیر دفاع کنم؛ اگر حرفی داشته باشیم بیتردید باید مطرح شود، اگر مطلبی هست که بنا به دلایلی شما پذیرفتید ازجمله اصل نخستوزیرشدن من، کدامیک از ما معتقدیم که در جامعه، صالحتر از من وجود ندارد، من کجا چنین ادعایی کردم که صالحترین فرد برای نخستوزیری هستم.» دربارة برنامه دولت، نخستوزیر گفت: «این برنامه نه وحی منزل است و نه یک چیز منسجمی است که سالهای سال گروههای مختلف روی آن بحث کرده باشند و آورده باشند و نه چیزی که بخواهیم بگوییم منحصراً همین باید کار دولت باشد. برنامة آینده دولت هم اگر مجلس بخواهد تغییر خواهد کرد و یا برنامهای را تصویب و به دولت ابلاغ میکند و دولت نیز تاحد توانایی خود به آن عمل خواهد کرد.» رجایی در قسمت دیگری از سخنان خود گفت: «چون من وزرایی را که انتخاب کردهام صددرصد مطمئن هستم که نمایندگان به صلاحیت آنان درحدی که من معرفی خواهم کرد رأی خواهند داد، پیشنهاد و تقاضای من آن است که قبل از اینکه بحث دربارة وزرا در مجلس مطرح شود، یک جلسة غیرعلنی داشته باشیم تا نمایندگان هر مطلبی که نسبت به همکاران من دارند مطرح کنند و جواب آن را بشنوند. پس از آن در جلسة علنی اگر همچنان انتقاد وجود داشت و دفاع به اندازة کافی نشده بود، آنوقت برای رد یک وزیر، مسئله مطرح خواهد شد تا مردم نیز از آن نقطهضعف مطلع باشند.» نخستوزیر افزود: «... درمورد مجموع هیئت وزرا، به نظر من، این برداشت که هیئت وزرا در کل باشد، صحیح نیست و آن را من در جایی ندیدهام و فکر میکنم که مخصوصاً باتوجهبه مسئله تصویب نخستوزیر، میشود چند نفر از وزرا نباشند. من خودم بههیچوجه این وضع را جالب نمیبینم و جداً معتقدم که برادرمان رئیسجمهور هرچه زودتر دربارة چند نفری که احتیاج به تحقیق دیگری داشتند نظر خودشان را بدهند، منتها فکر میکنم که این کار را میشود در این فاصله انجام داد؛ اگرچه به نظر من تمام برنامه دولت قابلطرح است. و ضمناً آقای رئیسجمهور نیز بقیة وزرا را اعلام و من نیز آنها را معرفی خواهم کرد.» پس از سخنان نخستوزیر، بحث درمورد اینکه آیا معرفی 12 یا 11 نفر از اعضای کابینه صحیح است و آیا میتوان به این تعداد کابینه و هیئتوزیران اطلاق کرد تا مطابق قانون اساسی قابلمعرفی به مجلس باشند، بقیة وقت مجلس را به خود اختصاص داد. عدة زیادی از نمایندگان معتقد بودند که مطابق اصل 136 قانون اساسی که میگوید: «درصورت تغییر نیمی از اعضای کابینه، دولت باید مجدداً از مجلس تقاضای رأی اعتماد کند»، اگر تعداد وزرای معرفیشده بیش از نصف باشد به این تعداد نیز اطلاق هیئت دولت میشود و مطابق قانون اساسی، معرفی آنها فاقد اشکال خواهد بود. عدة کمی از نمایندگان نیز عقیده داشتند از آنجا که کابینه باید یکدست و منسجم باشد، معرفی چند وزیر بعد از تشکیل هیئت دولت، خلاف این یکدستی و انسجام خواهد بود. سرانجام، پس از اظهارنظر نمایندگان درخصوص این مسئله، با قیام و قعود نمایندگان، تصویب شد که نخستوزیر بیش از نصف وزیران را باتوجهبه نامة رئیسجمهور، در نامهای به مجلس معرفی کرده و این معرفینامه همراه با برنامهای که ایشان به مجلس دادهاند در دستور روز سهشنبه قرار گیرد.»[۷۲]
گزارش - 520
سردی و تنش در روابط سیاسی ایران و شوروی، بهخصوص بر سر ماجرای نقلوانتقال کنسولگریهای دو کشور، نهتنها بر روابط اقتصادی و تجاری دو کشور نیز تأثیرات سوئی داشته است، اخیراً باعث شده که هم در مطبوعات چپ داخلی و هم در مطبوعات داخلی اتحاد شوروی، حملات سختی بر مسئولان جمهوری اسلامی وارد شود. این مسئله اعتراض رسمی جمهوری اسلامی را درپی داشت، بهطوریکه «سفارت جمهوری اسلامی در مسکو ضمن انتقاد از عملکرد رسانههای گروهی شوروی که درمورد تهمتزدن به شخصیتهای جمهوری اسلامی پای خود را در جای پای رسانههای گروهی صهیونیستی و امپریالیستی گذاشته است، در بیانیهای اعلام کرد ادامة اینگونه اعمال موجب خدشهدارشدن روابط حسن همجواری میان دو کشور میشود.»[۷۳] از سوی دیگر، این سردی و تنش در روابط اقتصادی و تجاری دو کشور نیز وجود دارد و این امر در اظهارات امروز علیاکبر معینفر، وزیر سابق نفت و رئیس کمیسیون نفت مجلس شورای اسلامی، محسوس است. وی درمورد صادرات گاز به شوروی که چندی پیش ایران آن را متوقف کرده است، گفت: «ایران چندی پیش درخواست کرد قیمت گاز صادراتی ایران به شوروی با قیمتی که معادل حرارتی نفت خام در بازار جهانی نفت دارد برابر شود و قیمت گاز برمبنای انرژی که از آن تولید میشود تعیین و سنجیده شود، ولی دولت شوروی با قبولنکردن این اصل ما را وادار کرد تا صدور گاز به آن کشور را متوقف کنیم. دولت ایران دراینمورد از تصمیم اوپک پیروی میکند و به خریداران گاز طبیعی خود اعلام کرده که قیمت گاز صادراتی ایران برمبنای معادل حرارتی نفت خام تعیین میشود.» معینفر افزود: «نکتة قابلتوجه این است که اقدام دولت جمهوری اسلامی ایران به نفع دولت شوروی هم هست، زیرا پس از درخواست ایران، شوروی نیز با خریداران اروپایی خود مسئلة تعادل قیمت گاز صادراتی با نفت خام را مطرح کرد. امید ما این است که دولت شوروی حقانیت خواست ایران را بهطور عمقی درک نماید.» وی دربارة صدور مجدد گاز ایران به شوروی گفت: «همانطور که قبلاً هم اعلام شده، هنگامیکه شوروی سیستم جدید قیمتگذاری گاز طبیعی ما را بپذیرد، ما حاضر هستیم مجدداً صدور گاز به آن کشور را از سر بگیریم و قیمت جدید گاز صادراتی با احتساب معادل حرارتی نفت خام آن هر هزار فوت مکعب 4 دلار میباشد. قیمت گاز صادراتی به شوروی در مقایسه با قیمت آن در رژیم گذشته که حدود 80 سنت برای هر هزار فوت مکعب بود، افزایش درآمد چشمگیری را به نفع دولت جمهوری اسلامی ایران به دنبال دارد.» وی همچنین درمورد درخواست اخیر شوروی برای خرید نفت خام از ایران، گفت: «وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران پس از کسب نظر وزارت خارجة کشورمان دراینمورد به دولت شوروی اعلام نمود درصورتیکه شرایط معامله ازجهت قیمت و نحوه عمل عیناً مثل شرایط فروش نفت ایران به سایر خریداران باشد، انجام معامله فروش نفت ازطرف ما بلامانع است.»[۷۴]
گزارش - 521
امروز اعلام شد که امریکا تحت پوشش یک شرکت اندونزیایی، برای عراق فرودگاه میسازد. دراینزمینه، گزارش روزنامة جمهوری اسلامی به نقل از خبرگزاری ملی اندونزی، حاکی است: «این کشور بهمنظور ساختن یک فرودگاه بینالمللی در بصره دومین شهر بزرگ عراق، کمکهایی در اختیار این کشور قرار خواهد داد. اندونزی از یک سیستم آرشیتکتی که مخصوص احداث ساختمان در اراضی باتلاقی میباشد، استفاده خواهد کرد. احداث ساختمان فرودگاه در ماه اکتبر (مهرماه) آغاز خواهد شد. عراق و اندونزی ماه گذشته یک موافقتنامه همکاری اقتصادی در جاکارتا امضا کردند.» جمهوری اسلامی در پایان این گزارش آورده است: «یادآوری میشود امریکا با اندونزی قراردادی امضا کرده که طبق آن تمام نیازهای تسلیحاتی و نظامی اندونزی را تأمین کند و اکنون امریکا تحت نام یک شرکت اندونزی قصد دارد یک فرودگاه بینالمللی در شهر بصره عراق بسازد.»[۷۵]
ضمیمه گزارش517: بخشهایی از قسمت دوم مصاحبه با تیمسار ولیالله فلاحی دربارة میزان آمادگی رزمی و سازمان فعلی ارتش جمهوری اسلامی ایران که 8 روز بعد در کیهان مورخ 24/6/1359 درج شد. کیهان قسمت دوم مصاحبه با فلاحی دربارة میزان آمادگی رزمی و سازمان فعلی ارتش جمهوری اسلامی ایران را، به دلیل تراکم مطالب، در روز 24/6/1359؛ یعنی 8 روز بعد، درج کرد. در این بخش، تیمسار ولیالله فلاحی ضمن رد این مطلب که لوازم یدکی ارتش بهطور غیرمستقیم از امریکا به ایران میرسد، خاطرنشان کرد که از امریکا بهطور مستقیم یا غیرمستقیم خرید نمیکنیم. وی درمورد مسئلة قطعات یدکی جنگافزارها چنین گفت: «برخی از قطعات تندمصرف را که مشکل داریم در داخل تولید میکنیم، اما اگر درگیر یک جنگ شدیم یک مقدار باید طبیعت جنگ را باید تغییر دهیم. یعنی این ملت است که میجنگد نهتنها ارتش. به همین دلیل هم سازمان بسیج تشکیل شده است و کارش را آغاز کرده است و ارتش هم تجهیز و هم آموزش سازمان بسیج را که همان ارتش بیست میلیونی است پشتیبانی میکند که سرانجام اگر جنگی در منطقه درگیر شود و طولانی بشود، از این نیروهای بسیج و همة مردم کمک میگیریم و اینکه طبیعت جنگ را تغییر میدهیم؛ یعنی بیشتر تأکید کنیم به جنگ در شب و درحال حاضر آموزش شبانه را شروع کردهایم تا عملیات را به شب بکشانیم تا از شر هواپیماهای متجاوز راحت باشیم یا جنگ را بهصورت نامنظم بهوسیلة ملت و ارتش؛ یعنی جنگ را بهوسیلة عملیات ممانعتی و بهصورت تخریبات، طبیعت جنگ را از این شکل منظم و هندسی خارج کنیم و اگر جنگ چندین ماه طول بکشد، بابت قطعات یدکی ما مشکل نداشته باشیم، ولی اگر ترسیم این سازمان بسیج را به پایان برسانیم و تشکیل دهیم و اگر بهاینزودی درگیر جنگ منطقهای شویم که ناچاریم از هواپیما و ناوها و تانکها و توپخانه استفاده کنیم، مسلماً با مشکل قطعات یدکی مواجه خواهیم شد. ...» سرلشکر فلاحی درمورد اوضاع و احوال مناطق کردنشین و گروههای مسلح گفت: «این گروههای مسلح سیاسی و غیرقانونی معتقد هستند که تا زمانیکه تفنگ در دستشان هست ممکن است جمهوری اسلامی ایران حاضر به مذاکره با آنها باشد و اگر روزی تفنگ را زمین بگذارند دیگر جمهوری اسلامی با آنها مذاکره نخواهد کرد؛ درحالیکه این تصور باطلی است؛ اگر اسلحه را زمین بگذارند و جمهوری اسلامی ایران و انقلاب ایران را بپذیرند و تأیید کنند، مسلماً جمهوری اسلامی ایران با این گروه صحبت خواهد کرد، ولی مادامی که اسلحه دست اینها است جمهوری اسلامی ایران مذاکره نمیکند و اسلحة اینها را با اسلحه سنگینتری پاسخگو خواهد بود.» فلاحی درمورد درگیریهای مهاباد و آخرین وضعیت این شهر چنین گفت: «درمورد حوادث مهاباد، مردم مهاباد تجربهای که از سنندج به دست آوردند چند بار غیرمستقیم اعلام کردند که به هیچ قیمتی حادثة سنندج در مهاباد تکرار نمیشود. مردم گفتند اجازه نمیدهیم که گروههای مسلح غیرقانونی با ارتش در داخل مهاباد درگیر شود، خود مردم مهاباد گفتند با ارتش درگیر نمیشویم و به گروههای سیاسی مسلح هم اجازه نمیدهیم با ارتش درگیر شود که بخواهد جنگ را به داخل مهاباد ببرد. درحالحاضر، بعد از سنندج ما میتوانیم بگوییم که پایگاه مردمی در قسمت اعظم کردستان داریم و از حمایت مردم نیز برخورداریم و دلیل روشن من این پیشمرگان کرد مسلمان هستند که از خود همان مردم کردستان برخاستند و خودشان هستند که میخواهند امنیت را برقرار کنند و این طبیعیترین طریق استقرار امنیت است که خودشان میخواهند این ناامنیها را ریشهکن کنند. در این پاکسازیهای اخیر ما با استقبال نسبی مردم روبهرو شدیم و از مردم هم کمک گرفتیم و به آنها کمک میکنیم در این راه. در مهاباد گروههای مسلح سیاسی غیرقانونی سعی میکنند از داخل شهر و خانههای مختلف بهطرف پادگان تیراندازی کنند و تحریک کنند پادگان را که پادگان هم متقابلاً بهطرف شهر تیراندازی کند و این گروههای سیاسی مسلح بگویند مردم اگر شما به پادگان تیراندازی نکنید، پادگان به شما تیراندازی میکند و تحریک و وادار کنند مردم را که به پادگان تیراندازی کنند. این نقش را دو سه بار گروههای مسلح سیاسی غیرقانونی در داخل مهاباد ایفا کردهاند، ولی خوشبختانه بهعلت آگاهی و بیداری مردم همین چند خانهای که در داخل شهر گروههای سیاسی مسلح غیرقانونی به آنها تیراندازی کردند خودشان مانع تیراندازی اینها شدند. و درمورد مرز، برنامهای تنظیم شده است و آمادگی نسبی داریم که مرز از بالا و پایین بسته بشود، البته مشکلاتی هم دراینزمینه داریم و امروز میبندیم و باید هم ببندیم و بالاخره نیرویی باید مستقر کنیم در آنجا. ...»[۷۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1359/06/16
- ↑ سند شماره 277147 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن3)، 20/6/1359، برابر گزارش گروهان اعزامی از ناحیه مازندران به گروهان خانلیلی، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 277202 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه (رکن3) به فرماندهی عملیاتی غرب کشور (رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 277200 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه فرماندهی (رکن2 و رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ روزنامه کیهان، 18/6/1359، ص2، خبرنگار کیهان از کرمانشاه.
- ↑ سند شماره 276742 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 16/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین.
- ↑ سند شماره 277201 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه (رکن3)، به فرماندهی منطقه عملیاتی غرب کشور (رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 277218 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 277135 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (فرماندهی ژاندارمری)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 34388 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین.
- ↑ سند شماره 277147 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن3)، 20/6/1359، برابر گزارش گروهان اعزامی از ناحیه مازندران به گروهان خانلیلی، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 34381 از شاجا به وزارت کشور، 16/6/1359، برابر اعلام شهربانی کرمانشاه مستند به گزارش شهربانی قصرشیرین
- ↑ سند شماره 43126 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی9 به نزاجا، 18/6/1359، برابر اعلام ژاجا مستند به ناحیه ژاندارمری کرمانشاه
- ↑ سند شماره 277186 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ف ژ)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 34388 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359.
- ↑ سند شماره 277134 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه (رکن3)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 276932 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه 05 به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن3 ـ مرکز فرماندهی)، 19/6/1359؛ و ـ سند شماره 277149 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه 05 به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن3 ـ مرکز فرماندهی)، 20/6/1359.
- ↑ سند شماره 277198 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ت ـ ف ـ ژ)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 34388 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359، برابر گزارش هنگ قصرشیرین.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از قصرشیرین.
- ↑ سند شماره 277187 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (ف ـ ژ)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 283214 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه (رکن3)، 17/6/1359، برابر اعلام گروهان قصرشیرین مستند به گزارش پاسگاه هدایت.
- ↑ سند شماره 277206 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه کرمانشاه (رکن2 و رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 34388 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359؛ و ـ سند شماره 283217 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 17/6/1359، برابر گزارش هنگ ژاندارمری قصرشیرین.
- ↑ سند شماره 34383 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاندارمری (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به وزارت کشور، 16/6/1359، برابر اعلام شهربانی کرمانشاه مستند به گزارش شهربانی نفتشهر.
- ↑ سند شماره 276743 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن3 ـ دایره عملیات)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 282983 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه به فرمانده هنگ ایلام، رونوشت به: مرزبان درجه 1 مهران و ناحیه ژاندارمری خوزستان جهت اقدام لازم.
- ↑ سند شماره 277128 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به ناحیه ژاندارمری کرمانشاه، رکن2، 17/6/1359، برابر اعلام تیپ 3 زرهی ابوذر مستند به اعلام لشکر81 زرهی.
- ↑ سند شماره 283136 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به تهران (ژاجا ـ دایره عملیات)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 282928 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 282945 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به تهران (ژاجا ـ دایره عملیات)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 282928 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 282989 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3) ـ مرکز فرماندهی به ف ـ 05 ـ رکن3، 16/6/1359، برابر اعلام سماجا مستند به گزارش استاندار ایلام.
- ↑ سند شماره 283136 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و ـ سند شماره 282928 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 282927 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از مرزبانی مهران به تهران (مرزبانی کشور)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 282978 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به کرمانشاه (ف ـ 05 ـ رکن3)، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 282979 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری کرمانشاه به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن3 فرماندهی)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 283135 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به ناحیه ژا کرمانشاه (رکن3 ـ فرماندهی)، 16/6/1359، مستند به گزارش گروهان صالحآباد؛ و ـ سند شماره 283134 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه کرمانشاه به فرماندهی عملیات غرب (رکن3)، 16/6/1359، مستند به گزارش هنگ ایلام برابر اعلام گروهان صالحآباد؛ و ـ سند شماره 34398 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به معاونت امور سیاسی و اجتماعی وزارت کشور، 18/6/1359، برابر گزارش هنگ ایلام مستند به اعلام گروهان صالحآباد.
- ↑ سند شماره 283134 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین. ؛ و ـ سند شماره 34389 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359.
- ↑ سند شماره 283132 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به تهران (ژاجا ـ رکن سوم)، 16/6/1359، بنا به گزارش گروهان صالحآباد مستند به گزارش پاسگاه انجیره. ؛ و ـ سند شماره 34389 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا (رکن3 ـ مرکز فرماندهی) به دفتر ریاستجمهوری، 17/6/1359.
- ↑ سند شماره 282991 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ ایلام به تهران (ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن)3، 18/6/1359، برابر گزارش گروهان دهلران، 17/6/1359.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره174، 18/6/1359، صص3 و 4، رادیو اسرائیل (فارسی)، ساعت 19، مورخ 17/6/1359، به نقل از خبرگزاری رویتر.
- ↑ سند شماره 347604 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 به ف ـ ژاجا (رکن3)، 16/6/1359، بنا به گزارش هنگ سوسنگرد به استناد گزارش گروهان هوزگان؛ و ـ سند شماره 409314 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، ص3، 18/6/1359، به نقل از هنگ سوسنگرد، 16/6/1359.
- ↑ دفتر حقوقی وزارت امور خارجه، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، وزارت امور خارجه، بهمن 1361، تهران، ص171.
- ↑ سند شماره 409314 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 18/6/1359، ص2، به نقل از هنگ سوسنگرد مستند به گزارش گروهان هوزگان به استناد گزارش پاسگاه کوشک، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره364 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد لشکر92 زرهی (رکن2) به ت ـ ف ـ نزاجا (مد اطلاعات)، 16/6/1359، برابر گزارش گردان 151 دژ.
- ↑ سند شماره 347595 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندار خرمشهر به استانداری خوزستان (معاونت امور سیاسی و اداری)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 366 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، 17/6/1359، ص1، برابر گزارش گروهان ژاندارمری خرمشهر مستند به گزارش پاسگاه مؤمنی، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 347625 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از منطقه سوم دریایی خرمشهر (عملیات و اطلاعات) به فرماندهی نداجا (مدیریت اطلاعات)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 427 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از گارد ساحلی ژاندارمری (رکن3) به فرماندهی گردان گارد ساحلی خسروآباد، 25/6/1359، برابر گزارش هنگ ژاندارمری آبادان، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 347593 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری خوزستان (معاونت امور سیاسی و اداری) به گیرندگان، برابر اعلام نزاجا، 16/6/1359؛ و ـ سند شماره 423418 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر92 زرهی (رکن)2 به استانداری خوزستان (معاونت امور سیاسی و اداری)، برابر اعلام نزاجا، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اخبار برونمرزی استانداری خوزستان، 26/6/1359، شماره سریال 2، ص1، به نقل از ستاد لشکر92 زرهی (رکن)2، 16/6/1359، برابر اعلام نزاجا.
- ↑ سند شماره 356 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م ـ 132) به نزاجا، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 347673 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اخبار برونمرزی استانداری خوزستان، 21/6/1359، شماره سریال:1، ص1، برابر گزارش ناحیه ژاندارمری خوزستان (رکن)2، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره79134 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مرکز فرماندهی به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 15/6/1359.
- ↑ سند شماره 11679 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص289، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به سپاه، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 21417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص189، بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 18/6/1359، ص2.
- ↑ سند شماره 79126 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص107، از فرمانده سپاه تبریز به فرمانده سپاه مرکز، 16/6/1359.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/6/1359، ص3، خبرنگار کیهان از ارومیه.
- ↑ سند شماره 79096 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (تکاب)، ص108، از طرح و برنامه عملیات سپاه تبریز به طرح و برنامه عملیات سپاه مرکز، 16/6/1359.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 18/6/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 357 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (پاوه)، ص227، از شاجا به وزارت کشور، 16/6/1359، برابر اعلام شهربانی پاوه.
- ↑ سند شماره 358 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد مرکزی سپاه به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 79117 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص194، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (معاونت اطلاعات و عملیات)، 16/6/1359، برابر اعلام شاجا؛ و ـ سند شماره 21417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (نقده)، ص105، بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 18/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/1359، ص5، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه، در مصاحبه با استاندار آذربایجانغربی؛ و ـ روزنامه کیهان، 19/6/1359، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس از ارومیه، به نقل از استاندار آذربایجانغربی.
- ↑ سند شماره 907 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سردشت)، ص135، از سماجا2 (ح ـ ع) به ت ـ ف ـ ژاجا ـ رکن2، 3/7/1359.
- ↑ سند شماره 79097 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص195، از اداره مرکزی اطلاعات و بررسیهای سیاسی آذربایجان ـ ارومیه به مرکز اطلاعات سپاه، 16/6/1359.
- ↑ سند شماره 43155 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص200، از سپاه ـ مرکز فرماندهی به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 18/6/1359.
- ↑ سند شماره 277147 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از هنگ قصرشیرین به تهران (رکن3)، 20/6/1359، برابر گزارش گروهان اعزامی از ناحیه مازندران به گروهان خانلیلی، 16/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 16/6/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از ارومیه.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/6/1359، ص3، خبرنگار اعزامی کیهان از ستاد خبری غرب کشور (مهاباد).
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 43035 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (کردستان)، ج1، ص290، 16/6/1359؛ و ـ همان، 17/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
- ↑ سند شماره 21417 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (ارومیه)، ص189، بولتن خبری مرکز فرماندهی ـ عملیات سپاه، 18/6/1359، به نقل از شهربانی کرمانشاه، 16/6/1359.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 18/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/6/1359، گفتوگوی اختصاصی با کیهان.
- ↑ صحیفه نور، ج13، ص61.
- ↑ مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، صص 634 و 635.
- ↑ دفتر حقوقی وزارت امور خارجه، تحلیلی بر جنگ تحمیلی رژیم عراق علیه جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، وزارت امور خارجه، بهمن 1361، تهران، ص171.
- ↑ مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ص635.
- ↑ روزنامه انقلاب اسلامی، 16/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
- ↑ روزنامه کیهان، 16/6/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از تهران.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 16/6/1359، ص16، به نقل از خبرگزاری ملی اندونزی.
- ↑ روزنامه کیهان، 24/6/1359، ص آخر، قسمت دوم مصاحبه.