1360.06.02

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
نسخهٔ تاریخ ‏۶ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۰۶ توسط Admin (بحث | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1360
1360.06.02
نام‌های دیگر دو شهریور
تاریخ شمسی 1360.06.02
تاریخ میلادی 24 اوت 1981
تاریخ قمری 23 شوال 1401





گزارش- 479

در اقدامات خرابکارانه افراد حزب دمکرات کردستان در مناطق غرب کشور و یک مورد مین‌گذاری، چند نفر شهید یا مجروح شدند. افراد این حزب امروز با افراد کومه‌له نیز درگیر شدند. حمله افراد سردار جاف به نیروهای سپاه مستقر در جوانرود نیز هلاکت و اسارت تعدادی از مهاجمان را به دنبال داشت. چند تن از عوامل حزب دمکرات کردستان در نزدیکی پمپ بنزین مهاباد در بلوار مهاباد - میاندوآب، به یک خودرو سپاه پاسداران حمله کردند و آن را به رگبار بستند. در این تهاجم، 2 نفر از پاسداران به نام‌های محمدعلی مغازه‌ای از سپاه پاسداران قم و محسن عربعلی از اعضای بسیج تهران و یک طلبه به نام غلامعلی سلطانی به شهادت رسیدند* و 4 نفر دیگر هم مجروح شدند، اتومبیل نیز آتش گرفت. در درگیری ایجادشده پس از این حادثه، 5 نفر از مهاجمان کشته و 4 نفر نیز مجروح شدند.[۱] در اقدامی دیگر، چند نفر از افراد حزب دمکرات با استفاده از موشک‌انداز بازوکا و سلاح‌های سنگین به بیمارستان شهر بانه حمله کردند که با واکنش و مقاومت نگهبانان این مکان، که از پیشمرگان مسلمان کرد بودند، مواجه و به‌ناچار متواری شدند. در این تهاجم، به ساختمان بیمارستان و چند ساختمان اطراف خساراتی وارد شد.[۲] رادیو صدای کردستان (ارگان تبلیغی حزب دمکرات کردستان) با وسعت‌دادن به ابعاد این اقدام در بانه، مدعی شد نیروهای این حزب به‌مدت 3 ساعت کنترل شهر را در دست گرفته و یک قرارگاه نظامی را منهدم کرده‌اند.[۳] حزب دمکرات کردستان ایران امروز همچنین 2 سرباز به نام‌های منصور محمدی و محرمعلی مقدم را که از چندی قبل در زندان این حزب اسیر بودند، اعدام کرد. رادیو صدای کردستان با اعلام این خبر مدعی شد این دو نفر که از اعضای بسیج سپاه پاسداران بودند، به‌تلافی کشته‌شدن 2 نفر از افراد حزب اعدام شده‌اند.[۴] در حادثه‌ای دیگر، یک آمبولانس ژاندارمری در جاده پاوه - دوآب (شمال‌غرب پاوه)، به مین برخورد کرد که براثر انفجار آن، آمبولانس منهدم گردید، یک سرباز شهید شد و 5 نفر دیگر نیز مجروح شدند.[۵] منابع نظامی در غرب کشور، از درگیری میان افراد حزب دمکرات کردستان ایران و گروه کمونیستی کومه‌له از گروه‌های مسلح ضدانقلاب در منطقه کامیاران خبر دادند. براساس این گزارش، در این درگیری 8 نفر از افراد کومه‌له و 20 نفر از حزب دمکرات کردستان ایران کشته و حدود یک‌صد نفر از دو طرف مجروح شده‌اند.*[۶] امروز همچنین تعدادی از افراد سردار جاف (حدود 160 نفر) به نیروهای سپاه پاسداران مستقر در منطقه جوانرود حمله کردند که در درگیری ایجادشده 16 نفر از مهاجمان به هلاکت رسیدند و 2 نفر نیز به اسارت درآمدند. از این افراد 6 آر.پی.جی7، دو ضدهوایی کالیبر75 و تعداد زیادی مین به غنیمت گرفته شد.[۷]

گزارش- 480

حمله مسلحانه افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به منزل دادستان کل کشور ناکام ماند، اما در اقدامی دیگر، یک پاسدار هدف سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید. پانزده نفر از اعضای شاخه نظامی سازمان مجاهدین خلق با پوشیدن لباس پاسداری و با آگاهی از زمان خروج آیت‌الله ربانی املشی از منزل، با استفاده از 3 خودرو و یک موتورسیکلت در خیابان‌های اطراف منزل وی واقع در خیابان چهارم نیروی هوایی تهران، مستقر شدند و ساعت 5:45 صبح، با پرتاب یک نارنجک جنگی به‌سوی در منزل، عملیات خود را آغاز کردند، اما واکنش سریع محافظان منزل مانع اقدامات بعدی مهاجمان شد و درنتیجه آنان مجبور به فرار شدند. درپی فرار آنها، مأموران کمیته و شهربانی عملیات مشترکی را برای دستگیری مهاجمان آغاز کردند و یکی از آنان را که با یک خودرو درصدد خارج‌شدن از منطقه درگیری بود، دستگیر کردند. از این خودرو، 2 اسلحه ژ3 و 180 تیر فشنگ آن و 3 نارنجک جنگی به دست آمد. 3 مظنون دیگر نیز در این درگیری دستگیر شدند. در این عملیات یک مأمور شهربانی و یک پاسدار هم مجروح شدند.[۸] در یکی از خیابان‌های اطراف خیابان شهید بهشتی تهران، یکی از پاسداران دادستانی انقلاب به نام ناصر سالمه هنگام عبور از خیابان، هدف حمله افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت. این افراد از داخل یک خودرو تویوتا با شلیک چند گلوله کلت و یوزی این فرد را هدف قرار دادند و متواری شدند.* مردم پاسدار مجروح را به بیمارستان منتقل کردند، اما معالجات مؤثر واقع نشد و وی به شهادت رسید.[۹]

گزارش- 481

افراد گروه‌های ضدانقلاب؛ به‌ویژه عناصر سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، امروز در مناطق مختلف کشور دست به اقدامات تروریستی زدند که درنتیجه 3 نفر ازجمله معاون اطلاعات سپاه منطقه6 کشوری شهید و 3 نفر نیز مجروح شدند. در برازجان نیز افراد سازمان با نیروهای بسیج درگیر شدند. افراد مسلح گروه‌های ضدانقلاب ساعت 22، با کمین داخل یک اتومبیل و یک ساختمان نیمه‌ساز در مجاور منزل حمید قلنبر** معاون اطلاعات و تحقیقات سپاه پاسداران منطقه 6 کشوری (سیستان و بلوچستان، هرمزگان و کرمان)، در شهر کرمان، به‌سمت او و پاسدار همراهش تیراندازی کردند که درنتیجه وی از ناحیه سر و گردن مجروح شد و پس از انتقال به بیمارستان به شهادت رسید. پاسدار همراه او نیز از ناحیه پا مجروح شد.[۱۰] در رضوان‌شهر استان گیلان نیز یکی از اعضای بسیج سپاه پاسداران به نام سید ناصر محسن‌پور هدف سوءقصد چند نفر از افراد مسلح سازمان مجاهدین خلق قرار گرفت و براثر اصابت گلوله به سرش شهید شد. مهاجمان با استفاده از تاریکی شب به جنگل‌های اطراف گریختند.[۱۱] در حمله 2 فرد مسلح به 2 نفر از اعضای بسیج سپاه پایگاه فردوسی در جاده قدیم کرج، یکی از آنان به نام مناف کوه‌زارع 18 ساله شهید و دیگری مجروح شد. مهاجمان پس از این اقدام از محل حادثه متواری شدند.[۱۲] همچنین در درگیری افراد سازمان مجاهدین خلق با نیروهای بسیج در روستای درودگاه از توابع شهرستان برازجان، یک نفر از افراد سازمان مجروح و دستگیر شد و بقیه متواری شدند. در این درگیری یک بسیجی نیز مجروح شد.[۱۳]

گزارش- 482

پرتاب بمب‌های دست‌ساز، آتش‌زا و نارنجک و تیراندازی به‌سمت منازل افراد و اماکن دولتی در چند شهر کشور خسارات اندکی در پی داشت. امروز تعدادی بمب دست‌ساز نیز در سنندج کشف و خنثی شد. در تهران، سرنشینان مسلح یک خودرو هنگام عبور از مقابل ساختمان خبرگزاری پارس در خیابان ولی‌عصر(عج)، یک نارنجک به‌سمت این ساختمان پرتاب کردند که نارنجک به ‌درون جوی آب افتاد و انفجار آن به کسی آسیب نرساند. مهاجمان هنگام فرار با یک وانت‌بار تصادف کردند و درنتیجه مردم یکی از سه سرنشین خودرو را که قصد داشتند پیاده فرار کنند، دستگیر کردند. از این خودرو یک اسلحه ژ3، یک کلت کمری، 2 نارنجک جنگی و یک پلاک جعلی اتومبیل به دست آمد.[۱۴] امروز یک بمب آتش‌زا به‌سمت منزل فرمانده سپاه نیشابور پرتاب شد. در این حادثه به کسی آسیب نرسید.[۱۵] در مشهد نیز براثر انفجار بمب دست‌سازی که افراد گروه‌های مسلح به‌سوی ساختمان جهاد دانشگاهی این شهر پرتاب کردند، چند شیشه ساختمان شکست، اما کسی آسیب ندید.[۱۶] در ایلام هم یک بمب ساچمه‌ای به ‌داخل دفتر تعمیر ساختمان‌های آسیب‌دیده از جنگ این شهر پرتاب شد. انفجار این بمب موجب شکستن چند شیشه شد، اما خسارت دیگری در پی نداشت.[۱۷] به گزارش فرمانداری بروجرد، افراد وابسته به گروه‌های مسلح یک بمب دست‌ساز و یک بمب آتش‌زا به‌طرف ماشین یکی از کارمندان فرمانداری پرتاب کردند که خسارتی ایجاد نکرد.[۱۸] فرمانداری بروجرد در گزارش دیگری آورده است براثر انفجار بمب دست‌سازی که افراد گروه‌های ضدانقلاب به منزل متصدی دفتر حزب جمهوری اسلامی پرتاب کردند، شیشه‌های منزل این فرد و چند منزل اطراف آن شکست.[۱۹] در کرمان نیز یک بمب دست‌ساز به‌طرف منزل معاون آموزش‌وپرورش شهر پرتاب شد که خسارت اندکی ایجاد کرد. چند روز پیش هم حمله مشابهی به منزل این فرد انجام شده بود.[۲۰] همچنین افراد وابسته به سازمان مجاهدین خلق (منافقین) حین عبور از مقابل منزل دکتر طاهری در شیراز، با مسلسل به‌سمت آن شلیک کردند. این حادثه تلفات و خساراتی نداشت. گفتنی است که افراد سازمان چند روز قبل هم به منزل دکتر طاهری (برادر نماینده شیراز در مجلس و از نیروهای طرف‌دار انقلاب) حمله کردند و چند نفر را به شهادت رساندند.[۲۱] علاوه‌بر این موارد، در بابلسر هم یک نارنجک به‌طرف چادر تبلیغات که در ساحل دریا به‌منظور امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر برپا شده بود، پرتاب شد که تلفاتی نداشت.[۲۲] در سنندج، با اطلاع‌رسانی مردم 15 بمب دست‌ساز به‌همراه یک بمب بسیار قوی 8 کیلوگرمی که در یکی از مناطق شهر کار گذاشته بود، کشف و با تلاش نیروهای سپاه پاسداران خنثی شد.[۲۳]

گزارش- 483

با تلاش نیروهای سپاه پاسداران چندین خانه تیمی در شهرهای درگز، اصفهان و بوشهر کشف شد. روابط عمومی سپاه پاسداران درگز در استان خراسان، از کشف 3 خانه تیمی در این شهر خبر داد. از این خانه‌ها مقداری مواد منفجره تی.ان.تی، تعدادی فشنگ و نارنجک، یک مسلسل یوزی، یک اسلحه ام1 و تجهیزات نظامی دیگر به دست آمد.*[۲۴] سپاه پاسداران اصفهان نیز گزارش داد که در سه هفته اخیر، چند خانه تیمی در این شهر کشف و بیش از یک‌صد نفر از افراد سازماندهی‌شده که زیر نظر تشکیلات سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، عملیات خرابکارانه انجام می‌دادند، دستگیر شده‌اند. همچنین از این افراد و خانه‌های تیمی، تعداد زیادی اسلحه، مهمات و دستگاه‌های چاپ و تکثیر کشف شده است. در این مدت، 3 نفر از افراد این سازمان در درگیری با نیروهای سپاه و کمیته کشته شده و تعداد زیادی از آنان نیز با اظهار ندامت، درخواست انجام مصاحبه تلویزیونی کرده‌اند.[۲۵] در بوشهر هم یک خانه تیمی کشف شد و 10 نفر از افراد وابسته به گروه‌های ضدانقلاب دستگیر شدند.[۲۶]

گزارش- 484

یکی از اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق (اکثریت) به نمایندگی از این سازمان به دادگاه انقلاب اسلامی اسلام‌آباد غرب مراجعه کرد و تعدادی سلاح و مهمات تحویل داد. سلاح‌های تحویلی عبارت‌اند از: 7 قبضه ژ3؛ 2 کلاشینکف؛ یک یوزی؛ یک مسلسل پی.ام4؛ یک تیربار ام.جی.سی؛ 2 کلت 13 تیر؛ یک تپانچه لاما؛ یک کلت کالیبر 45؛ یک کلت فرانسوی ام.آ.جی؛ یک کلت تک‌تیر دست‌ساز؛ 3100 تیر فشنگ با کالیبرهای مختلف؛ 11 نارنجک جنگی؛ 4 مین ضدنفر؛ 15 سه‌راهی؛ تعدادی خشاب مختلف؛ مقداری باروت، دینامیت، فتیله، وسایل تنظیف، فانسقه، جای خشاب، خمیر دینامیت و تعدادی وسیله متفرقه دیگر.[۲۷]

گزارش- 485

شماری از نیروهای شهربانی و اعضای انجمن اسلامی دانشجویان خارج از کشور با امام خمینی در حسینیه جماران دیدار کردند. در این دیدار، بنیان‌گذار جمهوری اسلامی ایران درباره متهم‌کردن ایران به خرید اسلحه از رژیم صهیونیستی به تلاش مشترک و سه‌جانبه دولت عراق، رژیم صهیونیستی و محافل رسانه‌ای غرب برای واردکردن خدشه به چهره انقلاب اسلامی اشاره کردند و فرمودند: «آنها ما را متهم می‌کنند به اینکه ما از اسرائیل اسلحه می‌آوریم. ما اسرائیل را قابل‌آدم نمی‌دانیم تا اینکه با او یک ربطی داشته باشیم. ما بیش از بیست سال است که هرجا صحبت شده است، در هرجا اعلامیه پخش شده است، یکی از اموری که در رأس مسائل ما بوده است، اسرائیل بوده است و ستمگری اسرائیل. درصورتی‌که بسیاری از سران ممالک اسلامی یک قدم همراه نبودند که مخالفت با اسرائیل کنند. همین صدامی که این بساط را درست کرد و آن‌طورکه می‌گویند، با نظر خودش برای نجات از این ننگی که بار آورده و حمله به ایران اسلامی کرده است و به شکست رسیده است، برای سرپوش [گذاشتن] روی این جنایت، اسرائیل را وادار می‌کند که یک مرکزی را که آنها دارند، آن مرکز را بمباران کنند تا یک وسیله‌ای بشود برای اینکه گفته بشود اسرائیل مخالف با صدام است، مخالف با دولت بعث عراق است. دنبال [می‌کنند،] یک بهانه‌ای پیدا می‌کنند، یک بهانه پوچی پیدا می‌کنند که خیر، اسرائیل با صدام مخالف است، لکن با ماها پیوند دارد.* این یک حرف پوچ بچه‌گانه است که به‌خیال خودشان، می‌خواهند ما را در بین ممالک اسلامی، طرف‌دار اسرائیل حساب کنند، درصورتی‌که ما از اولی که در این امور و در این نهضت وارد شدیم، یکی از مسائل مهم ما این بود که اسرائیل باید از بین برود و آنها نمی‌توانند که یک همچو مطلب فاسدی را به کرسی بنشانند. لکن این برادرهایی که از خارج کشور آمده‌اند اینجا، بررسی کنند این مسائل را، ببینند که ما با سلاح اسرائیل می‌خواهیم جنگ بکنیم ما با سلاح ایمان جنگ می‌کنیم.» امام خمینی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به حمایت امریکا از اقدامات خرابکارانه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) آن را گواهی بر دروغین‌بودن شعارهای ضدامپریالیستی این سازمان و برخوردارنبودن آن از پایگاه مردمی در کشور دانستند و از قوای مسلح و نیروهای شهربانی خواستند با تقویت خود با خرابکاری‌ها مقابله کنند. امام خمینی همچنین از هواداران و جوانان فریب‌خورده خواستند باتوجه‌به خیانت سرانشان به آغوش مردم و خانواده‌های خود بازگردند. ایشان در ادامه افزودند: «و این گرفتاری‌های جزئی که در سطح کشور است و در بین شهرهاست و این دزدهایی که طرف‌داری آنها را امریکا می‌کند و اعلام می‌کند که باید امریکا طرف‌دار این منافقین باشد، اینها ان‌شاءالله، به‌زودی شرشان از ایران کنده بشود. و هیچ اینها قابل‌ذکر نیست؛ اینها یک دزدهایی هستند که گاهی یک جایی یک چیزی منفجر می‌کنند. کاری که یک دزدی می‌کند، اینها هم او را می‌کنند؛ هیاهوشان خیلی است، صحبت خیلی می‌کنند، ولی واقعیتی اینها ندارند. البته ما بسیار متأثریم از این جوان‌هایی که از اینها گول خورده‌اند و خودشان و عایله خودشان و زندگی خودشان را برای اینهایی که امریکا اعلام می‌کند که طرف‌داری از اینها لازم است، تباه می‌کنند. ما برای این متأثر هستیم و از آنها باز می‌خواهیم که دست از این امریکایی‌هایی که با صورت‌های مختلف در کشور ما ظاهر می‌شوند و شده‌اند، بردارید و بیایید وارد اسلام بشوید که ضد هر قدرت فاسد است. اینها مدعی[اند،] از اول ادعای این را می‌کردند که ما مسلمان هستیم و برای اسلام کذا. و من هم از آن اول فهمیدم که دروغ می‌گویند و بعد هم [می‌گویند که] ما مخالف با امپریالیسم هستیم، مخالف با امریکا هستیم. این‌هم معلوم بود دروغش، لکن امریکا فاش کرد این مطلب را؛ اعلام کرد، کاخ سفید اعلام کرد که از این منافقین باید پشتیبانی کرد و این آدم‌هایی که می‌گفتند که ما مخالفیم با این کشورهای ستمگر، در کشورهای ستمگر رفته‌اند و با اسلام می‌خواهند مخالفت کنند، با ملت خودشان می‌خواهند مخالفت کنند، لکن اینها هیچ دیگر عنوانی ندارند در این کشور. حرف می‌زنند، مقاله می‌نویسند، لکن در اینجا هیچ جای پایی ندارند. اگر داشتند، اگر از این مملکت یک عشر راه هم می‌داشتند، می‌ماندند اینجا، لکن این‌طور نیست و اینها راهی دیگر برای اینکه بیایند در این کشور ندارند و همان جاها باید مقاله بنویسند و هیاهو بکنند و با ارباب‌های خودشان بست و بند کنند، به‌خیال اینکه کاری ازشان می‌آید، و کاری ازشان نمی‌آید. و من از تمام قوای مسلح خواستارم که انسجامشان - همان‌طوری که تاکنون بوده است - از حالا به بعد هم منسجم‌تر بشوند و مخصوصاً شهربانی در شهرهایی که هست، در تمام کشور، قدرت خودش را زیاد کند و پرسنل خودش را قوی کند، با این اشراری که دزدند و مردم را گاهی می‌کشند و روحانیون را گاهی می‌کشند، با اینها مقابله کنند و اینها را بفهمند کجا هستند و بررسی کنند و ان‌شاءالله، شر اینها را از این کشور بکنند، گرچه اینها چیزی نیستند که ذکری از آنها بشود. ... و این یک مشت جوان گول‌خورده ان‌شاءالله، بیدار می‌شوند و به دامن اسلام و ملت برمی‌گردند. و حالا که خیانت سران خودشان را به کشور فهمیده‌اند و امریکایی‌بودن آنها [را] به‌صراحت فهمیده‌اند، دیگر عذری ندارند که آنها را طرف‌دار اسلام یا طرف‌دار ملت بدانند. اینها باید برگردند به دامن اسلام و راه توبه باز است. اگر خود آنها پیش‌قدم بشوند و بیایند، قبل از اینکه آنها را بگیرند به دامن اسلام برگردند، توبه آنها قبول است و من امیدوارم که این امر تحقق پیدا بکند و آن سرانی که در خارج هستند و فاسد هستند، چنانچه آنها هم توجه بکنند و راه خطای خودشان را بفهمند، باز راه توبه هست، گرچه می‌دانم که آنها توبه نمی‌کنند.»[۲۸]

گزارش- 486

یک‌صدوبیست نفر از دیپلمات‌های خارجی مقیم ایران شامل سفیران، کارداران و وابستگان نظامی سفارتخانه‌ها به‌همراه خبرنگاران خارجی از مناطق جنگی استان خوزستان بازدید کردند. این افراد پس از ورود به اهواز و بازدید از چند منطقه مسکونی که هدف حمله موشکی و بمباران ارتش عراق قرار گرفته بود، به سوسنگرد رفتند و از این منطقه نیز دیدن کردند.[۲۹] نکته جالب‌توجه در این دیدار، امتناع عموم بازدیدکنندگان از اظهارنظر درمورد تخریب مناطق مسکونی و غیرنظامی این مناطق به‌وسیله ارتش عراق بود.[۳۰] خبرگزاری پارس در گزارشی از این بازدید آورده است: «یکی از وابستگان نظامی سفارت روسیه در تهران در پایان دیدارش از مناطق جنگ‌زده سوسنگرد در پاسخ به این سؤال خبرنگار خبرگزاری پارس که پس از دیدن این‌همه جنایات و کشتار مردم آیا تجاوز رژیم صدام را محکوم نمی‌کنید، با بی‌اعتنایی گفت: "ما از این مناظر در کشور خودمان زیاد دیده‌ایم و حال نیز می‌توانیم ببینیم که اینجا چه اتفاقی افتاده است." کاردار سفارت مجارستان در ایران نیز در پاسخ سؤال خبرنگار ما مبنی‌بر اینکه آیا تاکنون شنیده است که ایران مناطق مسکونی عراق را بمباران کند، گفت: من گزارش‌های متنوعی را می‌خوانم. وابسته نظامی چین در جمهوری اسلامی ایران نیز ضمن اظهار تعجب از جریان عادی زندگی در مناطق جنگ‌زده و اعلام این مطلب که ایران تنها تأسیسات نظامی و اقتصادی عراق را بمباران نموده است، گفت: فکر می‌کنم که مردم ایران باید از این جنگ متنفر باشند و باید دولت ایران کاری کند تا هرچه زودتر این جنگ تمام شود. وی ضمناً این موضوع را که تا خروج نیروهای اشغالگر از ایران، صلح با عراق مفهومی ندارد را تأیید کرد. یکی از دیپلمات‌های سفارت آلمان‌شرقی در ایران نیز در پاسخ به این سؤال که چرا کشورتان متجاوز را محکوم نمی‌کند گفت ما کشورهای سوسیالیست همیشه برعلیه امپریالیسم امریکا در جنگ هستیم." یکی از اعضای سفارت چکسلواکی که از دیدن مناطق بمباران‌شده به‌شدت ناراحت شده بود گفت که این یک تراژدی است و بایستی جنگ هرچه زودتر متوقف شود. وی درمورد این مسئله که آیا تابه‌حال درمورد بمباران مناطق مسکونی عراق ازسوی ایران چیزی شنیده است، گفت نه نشنیده‌ام بیشتر در ایران بوده‌ام." یک دیپلمات اسپانیایی به خبرنگار ما گفت: با هر جنگی مخالفم، از آن نفرت دارم و آن را محکوم می‌کنم." وی در پاسخ به این سؤال که اگر این‌طور است پس چرا رژیم عراق را محکوم نمی‌کنید، گفت: "این مسئله خیلی مشکل است، چراکه ما با هر دو کشور ایران و عراق روابط دوستانه داریم و نمی‌خواهیم آن را از دست بدهیم. برای پایان‌دادن به این مصیبت‌ها باید جنگ را متوقف کرد." وی گفته است سازمان‌های بین‌المللی نیز باید طبق قوانین موجود جنگ را متوقف و تجاوزگر را معین کنند. بااین‌حال، وی در پاسخ به این سؤال که چنانچه سازمان‌های بین‌المللی تجاوزگر را معین کردند آیا شما حاضرید او را محکوم کنید، گفت: "ما ننشسته‌ایم ببینیم چه کسی چه می‌گوید. ما خودمان تصمیم می‌گیریم." دیپلمات اسپانیایی اضافه کرد من همه آنچه را که دیده‌ام و عکس‌برداری کرده‌ام، به کشور متبوعم خواهم فرستاد. دیپلمات‌های ژاپنی نیز علی‌رغم تنفر شدید خود از جنگ حاضر نشدند رژیم صدام را محکوم کنند. بااین‌حال، آنها گفتند که تاکنون درمورد بمباران مناطق مسکونی عراق توسط ایران مطلبی یا خبری نشنیده‌اند. آنان درمورد اینکه چه پیام و یا گزارشی از این دیدار برای دولت‌های متبوع خویش ارسال خواهند کرد، گفتند حقایق را و تنها آنچه را که دیده‌ایم.»*[۳۱] درپی این بازدید، روزنامه تایمز (چاپ لندن) در گزارشی به اوضاع عمومی جبهه‌های جنگ، روحیه خوب مردم شهر اهواز و همکاری نیروهای ارتش و سپاه پرداخته که رادیو بی‌بی‌سی بخش کوتاهی از آن را به این شرح منعکس کرده است: «حال‌وهوای خط جبهه ایران حاکی‌از سکون، اطمینان و آرامش بود. به گفته روزنامه تایمز، چنین به نظر می‌رسد که دیپلمات‌های گفته‌شده ادعای دولت ایران مبنی‌بر فعالیت بلاقیدوشرط آتشبارهای عراقی بر هدف‌های غیرنظامی را تأیید کرده‌اند، اما درضمن گفته‌اند که از حمله آتشبارها بر شهر اهواز مگر در یک مورد، زمان درازی می‌گذرد و درحدود یک‌صد هزار نفر از شهروندان این شهر که براثر آتش دشمن شهر را ترک کرده بودند، اکنون بازگشته‌اند. به گفته این دیپلمات‌ها، روحیه عمومی در شهر خوب بوده است و آنچه این گروه را بیشتر متعجب کرده است، همکاری نزدیک و فقدان درگیری‌های آشکار میان سربازان و پاسداران انقلاب بوده است. بااین‌همه، همین دیپلمات‌ها می‌گویند در میان این عده گفت و شنودی درباره مسائل سیاسی داخلی وجود ندارد و افراد به گفته یکی از این دیپلمات‌ها از وضع و موقعیت سیاسی کشور خود تاحدی به‌دور به نظر می‌رسند.»[۳۲]

گزارش- 487

طه یاسین رمضان معاون اول نخست‌وزیر عراق، در بیانیه‌ای با اشاره به حضور ارتش عراق در خاک ایران مدعی آمادگی مسئولان این کشور برای پایان‌دادن به جنگ شد. وی درعین‌حال بر برخی ادعاهای اولیه کشورش در حمله به ایران تأکید کرد. در بخشی از این بیانیه که کاملاً جنبه تبلیغی داشت و خبرگزاری رسمی عراق آن را منتشر کرد، درخصوص مقایسه وضعیت نظامی و نیروی انسانی دو کشور آمده است: «ادامه جنگ موجب بروز ویرانی‌های بیشتری برای ایران شده و به نابودی اقتصادی و بحران سیاسی آن کشور دامن خواهد زد و درحالی‌که ایران 6 میلیون بیکار دارد 2 میلیون نفر غیرعراقی در عراق مشغول به کار هستند و تأمین تجهیزات نظامی ارتش عراق همواره بدون هیچ مانع و اشکالی ادامه دارد.» وی همچنین با خائنانه‌خواندن جانب‌داری و حمایت بعضی کشورهای عربی از ایران، بر حمایت عراق از آنچه در این بیانیه "خلق‌های عرب اهواز" خوانده شده، تأکید کرد.[۳۳]

گزارش- 488

نشریه النهار العربی الدولی (چاپ پاریس) در مقاله‌ای ضمن پرداختن به موضوع مذاکرات صلح بین ایران و عراق، شرایط مطرح‌شده ازجانب دو طرف را مانع پیشرفت مذاکرات و درنتیجه تحقق صلح خواند. نویسنده مقاله در تحلیل اوضاع و بررسی شرایط ایران و عراق بیشتر متکی به اطلاعات طرف عراقی است؛ - تا جایی‌که عملی‌شدن تهدید عراق به تجزیه ایران را امری ممکن پنداشته است. وی در بخشی از مقاله فهرستی از ادعاهای ارضی عراق را به‌عنوان شرایط این کشور برای پذیرش صلح ذکر کرده که حاوی نکات مهمی است. در این بخش از مقاله آمده است: «تلاش‌های هیئت حسن‌نیت اسلامی* به کجا رسید؟ می‌باید قبل از پاسخ‌دادن به این سؤال به موضع دو کشور متخاصم و هیئت حسن‌نیت اسلامی بپردازیم تا علت این امر روشن شود؛ مقامات ایران آتش‌بس را مشروط بر خروج سریع نیروهای عراقی از خاک کشورشان پذیرفته‌اند و مقامات عراقی عقب‌نشینی نیروهایشان را از خاک ایران به‌شرط خروج متقابل نیروهای نظامی ایران. وقتی از عراقی‌ها راجع به اینکه نیروهای ایرانی از کجا بایستی خارج شوند درحالی‌که آنها در خاک شما نیستند سؤال می‌شود، آنها می‌گویند بایستی از سه جزیره واقع در خلیج [فارس] خارج شوند. هیئت ناچار شد نتیجه تلاش خود را بدین‌ترتیب به دو طرف پیشنهاد کند: یک، آتش‌بس متقابل انجام شود؛ دو، نیروهای عراقی به سیف‌سعد و زین‌القوس و هیلا عقب‌نشینی کنند. بحث درباره مسئله شط‌العرب [اروندرود] به یک هیئت اسلامی ویژه واگذار شود. ... مقامات عراقی این پیشنهاد را پذیرفتند، ولی بر آن شرطی قائل شدند که می‌باید مقامات ایرانی در مذاکرات آینده حقی راجع به شط‌العرب [اروندرود] درخواست کنند. بدین‌ترتیب، ایران و عراق هرکدام سعی می‌کردند تا طرح پیشنهادی هیئت حسن‌نیت اسلامی را به سود خود تمام کنند و حاضر به پایان‌دادن جنگ نبودند. طارق معاون رئیس‌جمهوری عراق، پس از اینکه تلاش‌های هیئت عقیم ماند، تهدید کرد که اگر مقامات ایرانی ازطریق راه‌حل‌های مسالمت‌آمیز جنگ را پایان ندهند ما ایران را به پنج بخش تجزیه می‌کنیم.»[۳۴]

گزارش- 489

ابوالحسن بنی‌صدر در یکی از برنامه‌های تلویزیون بی‌بی‌سی، با تأیید اقدامات خرابکارانه سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و سایر گروه‌های مسلح در ایران، گفت: «تنها راه برای سقوط جمهوری اسلامی ایران اعمال خشونت است.» خبرگزاری فرانسه ضمن نقل بخشی از سخنان بنی‌صدر آورده است: «[بنی‌صدر گفت:] استراتژی من برای پایان‌دادن به عمر رژیم کنونی ایران [اقدام] قبل از مرگ [آیت‌الله] خمینی است؛ زیرا پس از مرگ وی، این کار بسیار خطرناک است، چون دیگر کسی به حرف دیگری گوش فرانمی‌دهد، جنگ داخلی گسترش می‌یابد و خطر برای کشور مرگ‌آور است، درحالی‌که قبل از مرگ [آیت‌الله] خمینی، می‌توان از جبهه منفی استفاده کرد و به مردم گفت عملاً باید آزادی برقرار شود. بنی‌صدر در پایان درمورد شورای ملی مقاومت می‌گوید به شورا گفته‌ام سعی کنند دیکتاتور را در ایران از میان ببرند، زیرا این دیکتاتور محکم نیست و تصور می‌کنم خیلی زود کار او را بسازیم. این وظیفه مردم است خود را نشان دهند.»[۳۵] خبرگزاری فرانسه در ادامه افزوده است: «در بخشی از این برنامه که با صدای خود بنی‌صدر پخش شد، وی در پاسخ به این سؤال خبرنگار که پرسید آیا شورای مقاومت نوعی دولت در تبعید است؟ گفت: شورای مقاومت، دولت در تبعید نیست. شورای مقاومت شورایی است برای ادامه مقاومت در ایران به‌منظور برقرارکردن آزادی‌ها و ایجاد دولت.»[۳۶] خبرگزاری فرانسه همچنین در خبر دیگری به نقل از روزنامه لاکروآ (چاپ فرانسه) خلاصه‌ای از آخرین اظهارنظر بنی‌صدر درمورد جنگ را بدین‌ترتیب آورده است: «ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور مخلوع ایران، در گفت‌وگویی با روزنامه لاکروآ (چاپ فرانسه) اعلام کرد: "بارها ایران و عراق برای برقراری صلح میان دو کشور به توافق‌هایی رسیده بودند و خود من هم موافق صلح با عراق بودم، زیرا باید به این جنگ در محدوده استقلال ایران پایان داد." وی که از 29 ژوئیه گذشته به فرانسه گریخته است، تأکید کرد که بارها ایران به موقعیتی برای استقرار صلح دست یافت، لیکن چنانچه جنگ تمام می‌شد، ارتش نیز آزاد می‌شد.»[۳۷]

گزارش- 490

سی نفر از افراد وابسته به سازمان‌های چریک‌های فدایی خلق و پیکار با ورود به سفارت جمهوری اسلامی ایران در سوئد، واقع در حومه استکهلم، سفیر ایران و خانواده‌اش را گروگان گرفتند.[۳۸] درپی این حادثه، سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اعلام کرد: درصورت وقوع هر پیشامدی، ایران دولت سوئد را مسئول مستقیم این ماجرا می‌داند.[۳۹] مهاجمان پس از گروگان‌گیری خواستار حضور خبرنگاران و برگزاری یک کنفرانس خبری شدند.[۴۰] به گزارش رادیو صدای امریکا، پس از مخالفت پلیس سوئد با حضور خبرنگاران در این محل، یکی از گروگان‌گیران در تماس تلفنی با خبرگزاری آسوشیتدپرس یک بیانیه چهار ماده‌ای را در محکومیت جمهوری اسلامی ایران قرائت کرد. پس از گذشت 6 ساعت از حضور این افراد در محل اقامت سفیر و اتمام مهلت پلیس به آنان، چند نفر از نیروهای پلیس با استفاده از گاز اشک‌آور و درحالی‌که چند سگ به‌همراه داشتند، وارد این مکان شدند و عبدالرحیم گواهی سفیر ایران و خانواده وی را آزاد کردند. به گزارش پلیس سوئد، در این ماجرا خسارت فراوانی به اموال سفارت وارد شده و بخشی از آرشیوهای دیپلماتیک نیز آسیب دید، اما به گروگان‌ها آسیبی نرسیده است.*[۴۱] باتوجه‌به شیوه عملکرد پلیس سوئد در برخورد با گروگان‌گیران که درعمل، مهلت چندساعته‌ای را دراختیار آنان قرار داد، اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان ایرانی در اروپا (بخش سوئد)، با انتشار اطلاعیه‌ای دولت سوئد را به همکاری با اشغال‌کنندگان سفارت ایران متهم کرد. در قسمتی از این اطلاعیه آمده است: «درحالی‌که پلیس سوئد ظرف چند دقیقه در محل‌هایی که لازم باشد، وارد عمل می‌شود، در این ماجرا پس از چهار ساعت و با مسامحه وارد عمل شد و رئیس‌پلیس سوئد ادعا می‌کند که نیروهای ویژه آمادگی نداشته‌اند، اما ما با شناختی که از پلیس سوئد داریم، این اقدام را یک فریب می‌دانیم.»[۴۲]

گزارش- 491

پس از سخنان اخیر مسعود رجوی در مصاحبه با خبرگزاری‌ها درمورد جنگ ایران و عراق و مقصر جلوه‌دادن جمهوری اسلامی ایران در آغاز جنگ، بخش فارسی رادیو بغداد ساعت 10 صبح امروز، در اقدامی بی‌سابقه سخنرانی رجوی در سال 1359 در استادیوم امجدیه (شهید شیرودی) را با صدای خودش پخش کرد. این اقدام درواقع باب جدیدی را در جلب توجه مقامات عراقی به نفر اول سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و تلاش برای نزدیکی به وی گشود. در این سخنرانی، رجوی ضمن مظلوم جلوه‌دادن سازمان، به‌طور علنی، جمهوری اسلامی را تهدید به برخورد مسلحانه کرده بود.[۴۳] در همین حال، روزنامه اطلاعات با چاپ مطلبی به نقل از یک منبع موثق، از توافق سازمان مجاهدین خلق و رژیم عراق خبر داد. در قسمتی از این مطلب آمده است: «عراق به رجوی و بنی‌صدر فراری قول داده که درصورتی‌که اطلاعات و اخبار محرمانه خود را دراختیار رژیم عراق قرار دهند، عراق از هرگونه کمک مالی و حمایت سیاسی از بنی‌صدر و رجوی و نیز مخالفین جمهوری اسلامی دریغ نخواهد کرد. درپی همین موافقت، رجوی نامه‌ای به صدام می‌دهد که در آن یادآور می‌شود دولت جمهوری اسلامی ایران نه‌تنها متجاوز می‌باشد، بلکه آغازگر جنگ بوده است. پس از به‌اصطلاح اعترافات رجوی، طارق عزیز وزیر خارجه رژیم عراق، نامه‌ای به سازمان ملل می‌نویسد و با استناد به اعترافات رجوی اظهار می‌کند که دولت جمهوری اسلامی ایران آغازگر جنگ و متجاوز اصلی است، نامه رجوی به صدام و اظهارات وی مبنی‌بر اینکه جمهوری اسلامی ایران آغازگر جنگ و متجاوز می‌باشد بلافاصله در کلیه مطبوعات وابسته به امپریالیسم و صهیونیسم منتشر می‌گردد. طارق عزیز وزیر خارجه عراق، در مصاحبه‌ای ضمن خاطرنشان ساختن اینکه دولت عراق کلیه امکانات خود را دراختیار کردها، جهت جنگ با جمهوری اسلامی ایران قرار می‌دهد، گفت: "ما هیچ ابائی نداریم که دولت‌های مختلف در ایران تشکیل شود، چراکه هدف ما سرنگونی جمهوری اسلامی در ایران است."»[۴۴]

ضمیمه گزارش481: توضیحات تکمیلی درباره کودتای نقاب و نقش نیروهای سپاه در خنثی‌سازی این توطئه طراحان کودتای نقاب، هم‌زمان با این اقدام تلاش‌هایی را در سایر استان‌ها ازجمله در سیستان و بلوچستان برای همسویی و هم‌راهی با عوامل کودتا پیش‌بینی کرده بودند. در کتاب کودتای نوژه به بخشی از اقداماتی که قرار بود با شروع کودتا و براساس برنامه‌ریزی‌های قبلی انجام شود، اشاره شده که بدین شرح است: «هم‌زمان با پخش خبر بمباران جماران و دیگر مراکز نظامی و سیاسی و اعلام اسامی مراکز تخلیه‌شده، در شمال‌غربی و غرب و جنوب و شرق ایران، نیروهای زیر وارد عمل می‌شدند: در آذربایجان‌شرقی، بقایای "حزب جمهوری خلق مسلمان"؛ در آذربایجان‌غربی، صنار و چنگیز مامدی؛ در باختران، پالیزبان؛ در خوزستان، بخشی از لشکر92 زرهی اهواز به‌اضافه بعضی افراد خودفروخته عشایر به فرماندهی سرهنگ عزیز مرادی؛ در اصفهان و کهگیلویه دسته‌هایی از عوامل کودتا در عشایر بختیاری و بویراحمدی؛ در فارس، باند خسرو قشقایی؛ در خراسان، قسمتی از لشکر77 پیاده مشهد و در بلوچستان، سرداران مرتبط با کودتا. برای پی‌بردن به عمق و وسعت درگیری‌هایی که پس از کودتا می‌توانست شکل گیرد، لازم است که برای نمونه به موقعیت بلوچستان و هرمزگان اشاره کوتاهی شود: سرداران طوایف بلوچ (مبنای قضاوت در مقطع کودتا است) از پایگاه فرهنگی نسبتاً کارآمدی در بین ایلات خود برخوردار بودند. به همین خاطر، گروهک "پیکار" [در راه آزادی طبقه کارگر] عمده توان خود را به تقویت شاخه خود در بلوچستان معطوف کرده و مترصد آن بود که با تبلیغ علیه سپاه پاسداران منطقه به‌عنوان "متحد خوانین"، پاسداران انقلاب را دربرابر قشر دانش‌آموز در موضع اتهام قرار دهد و تحت فشارهای ناشی‌از این تبلیغات، سپاه را ناگزیر کند تا برای تبرئه خود با سران طوایف بلوچ وارد جنگ شود. ثمره تحقق این طرح برای پیکار این بود که بخش قابل‌توجهی از عشایر در پشت سر رؤسای خود حرکت می‌کردند؛ درنتیجه رهبری پیکار از بی‌کفایتی سران طوایف در تشکل نیروهای خودی سود می‌جست و به‌تدریج، هژمونی خود را برقرار می‌کرد. بدین‌سان، یک جبهه نسبتاً وسیع جنگ در جنوب‌شرقی ایران گشوده می‌شد. این توطئه با هشیاری مسئولین نهادهای انقلابی منطقه؛ به‌ویژه شهید قلنبر در نطفه خفه شد. همچنین در استان‌های هرمزگان و کرمان (عمدتاً هرمزگان) اقدامی متفاوت، اما با همان وسعت ازسوی چریک‌های فدایی شاخه اشرف دهقان در دست اجرا بود. در این منطقه، چریک‌های فدایی درصدد هماهنگی با خوانین و قاچاقچیان عمده برآمده بودند، تا با یک حرکت گسترده ابتدا پاسگاه‌های منطقه را خلع سلاح کرده و سپس با ایجاد تظاهرات و تحصن دانش‌آموزان و به‌کارگیری گروه‌های اوباش در سطح شهر، هرج‌ومرج وسیعی پدید آورند، درنهایت، با "حرکت از روستا به شهر" استان هرمزگان را از کنترل جمهوری اسلامی خارج کنند و حرکت خود را به‌سمت بلوچستان توسعه دهند. این توطئه نیز با حرکت به‌موقع پاسداران انقلاب با شناسایی خانه‌های تیمی و دستگیری اعضای سازمان، نافرجام ماند.»[۴۵]




منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/02

  1. سند شماره 51838 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 3/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص14؛ و - سند شماره 51819 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه مهاباد به مرکز (فرماندهی سپاه)، 2/6/1360.
  2. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص14؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 158، 4/6/1360، صص 5 و 6، سنندج - خبرگزاری پارس، 3/6/1360.
  3. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 159، 5/6/1360، ص12 ضمیمه، رادیو صدای کردستان ایران، 4/6/1360.
  4. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 163، 9/6/1360، صص 12 و 13 ضمیمه، رادیو صدای کردستان ایران، 8/6/1360؛ و - سند شماره 51922 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سنندج به تهران (فرماندهی سپاه)، 7/6/1360؛ و - سند شماره 51925 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 7/6/1360.
  5. سند شماره 51826 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی کرمانشاه به فرماندهی مرکز، 3/6/1360؛ و - سند شماره 155433 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبه‌ای اطلاعاتی، شماره 109، 2/6/1360، ص4؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360، ص5، کرمانشاه - خبرگزاری پارس، 3/6/1360.
  6. سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص21؛ و - سند شماره 51812 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی کرمانشاه به فرماندهی مرکز، 2/6/1360؛ و - سند شماره 51838 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه‌، شماره 214، 10/6/1360، ص4.
  7. سند شماره 155432 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: خلاصه اطلاعاتی، شماره 124، 2/6/1360، ص2.
  8. روزنامه اطلاعات، 2/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 2/6/1360، ص15.
  9. روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص2.
  10. روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص1.
  11. روزنامه اطلاعات، 5/6/1360، ص4.
  12. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص2؛ و - روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان،‌ 3/6/1360، ص2.
  13. روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص2.
  14. روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص4.
  15. روزنامه اطلاعات، 2/6/1360، ص2؛ و - روزنامه کیهان، 2/6/1360، ص15.
  16. روزنامه کیهان، 7/6/1360، ص3.
  17. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص2.
  18. سند شماره 328420 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از استانداری لرستان به وزارت کشور (اداره کل سیاسی)، 2/6/1360.
  19. همان.
  20. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص2.
  21. سند شماره 51888 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه9 (شیراز) به فرماندهی و اطلاعات مرکز، 5/6/1360.
  22. سند شماره 51831 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (مرکز فرماندهی) به سماجا3 (مرکز فرماندهی)، 3/6/1360.
  23. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص14؛ و - روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص4.
  24. روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص1.
  25. روزنامه اطلاعات، 3/6/1360، ص4.
  26. همان.
  27. روزنامه کیهان، 25/6/1360، ص13.
  28. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ه))، جلد 15، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 132 - 129.
  29. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره)، صحیفه امام (مجموعه آثار امام خمینی(ه))، جلد 15، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ پنجم 1389، صص 132 - 129.
  30. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360، ص4، اهواز - خبرگزاری پارس، 2/6/1360.
  31. همان؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 158، 4/6/1360، صص 5، 7 و 8، تهران - خبرگزاری پارس، 3/6/1360.
  32. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 160، 6/6/1360، ص5، لندن - خبرگزاری پارس، 5/6/1360؛ و - همان، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو لندن، 5/6/1360.
  33. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360، صص 2 و 3، بغداد - خبرگزاری کویت، 2/6/1360؛ و - همان، صص 17 و 18، رادیو امان، 2/6/1360؛ و - همان، ص3 ضمیمه، رادیو لندن، 2/6/1360.
  34. همان، صص 23 - 21، تهران - خبرگزاری پارس، 2/6/1360.
  35. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 158، 4/6/1360، صص 15 و 16، لندن - فرانس‌ پرس، 3/6/1360.
  36. همان، صص 5 و 6 ضمیمه، رادیو لندن، 3/6/1360.
  37. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360 ص23، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 2/6/1360.
  38. همان، ص6، استکهلم - خبرگزاری فرانسه، 2/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص21، بروکسل - خبرگزاری رویتر، 3/6/1360.
  39. روزنامه کیهان، 3/6/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360، ص6 ضمیمه، رادیو صدای اسرائیل، 2/6/1360؛ و - همان، ص14، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 2/6/1360.
  40. همان، ص14، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 2/6/1360.
  41. همان، صص 1 و 2 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 2/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 158، 4/6/1360، ص1 ضمیمه، رادیو صدای امریکا، 3/6/1360.
  42. روزنامه کیهان، 5/6/1360، ص16.
  43. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 157، 3/6/1360، ص4، تهران - خبرگزاری پارس، 2/6/1360؛ و - همان، صص 15 - 13، رادیو بغداد، 2/6/1360؛ و - دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 23، 29/6/1360، ص49، رادیو بغداد، 2/6/1360.
  44. روزنامه اطلاعات، 8/6/1360، ص13.
  45. مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، کودتای نوژه (انقلاب اسلامی و توطئه در دهه نخستین - 1)، مؤسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی، چاپ دوم بهار 1368، صص 156 و 157.