1364.04.10
روزشمار جنگ سال 1364 1364.04.10 | |
---|---|
نامهای دیگر | ده تیر |
تاریخ شمسی | 1364.04.10 |
تاریخ میلادی | 12 شوال 1405 |
تاریخ قمری | 1 ژوئیه 1985 |
گزارش- 173
صبح امروز چند فروند از هواپيماهاي عراق براي بار دوم در طول يك ماه گذشته شهرك(اردوگاه) "زيوه" در نزديكي مرز تركيه را بمباران كردند كه بر اثر آن، دو تن شهيد و تعدادي مجروح شدند.[۱] در ادامة گزارش خبرگزاري فرانسه از اين حادثه آمده است: «حمله به اين اردوگاه، كه بهجز يك پست ژاندارمري هيچ گونه تأسيسات نظامي در اطراف آن وجود ندارد، نشانة از سرگيري بمباران شهرها و مناطق مسكوني ايران توسط عراق است.»[۲] همچنين در ساعت11:15 شش هواپيماي جنگندة دشمن تأسيسات مخابراتي صدا و سيماي جمهورياسلامي ايران را در "نواكره" كرند بمباران كردند كه در نتيجه ساختمان و دكل و دستگاههاي مخابراتي آن آسيب ديد.[۳] تأسيسات مخابراتي واقع در ارتفاعات نواكره معروف به "كوه نور" و مربوط به رلة صدا و سيماي مركز باختران است. در اين بمباران هشت تن از پرسنل تأسيسات نيز مجروح شدند.[۴] در ساعت يك بعدازظهر دكل ماكرويو صدا و سيما مجدداً هدف حملة هواپيماي دشمن قرار گرفت اما اين حمله دقيق نبود و چندان آسيبي نرساند.[۵] علاوه بر حملات هوايي، شكستن ديوار صوتي بر فراز شهرهاي ايران نيز از ديگر تهاجمات عراق بود، از جمله در گيلان غرب پنج فروند جنگندة عراقي ديوار صوتي را برفراز اين شهر شكستند.[۶] از جمله پيآمدهاي جنگ شهرها و بهخصوص پس از قوت گرفتن احتمال شروع مجدد حملات هوايي عراق، ميتوان به تخلية بخش اعظم شهر باختران (كرمانشاه) از سكنه، اشاره كرد. خبرگزاري جمهورياسلامي اوضاع امروز اين شهر را چنين گزارش كردهاست: «شهر باختران هم اكنون به صورت نيمه تعطيل درآمده و مسئولاني كه احياناً در شهر به انجام وظيفه مشغول هستند، در پناهگاه به سر ميبرند. به علت قطع برق، امروز نانواييهاي شهر به حالت تعطيل درآمده و هماكنون مسئولان در حال رفع اين نقص هستند. مردم باختران به چند نقطة خارج از شهر و ييلاقي و اردوگاههاي بنياد مهاجران جنگ تحميلي و
هلالاحمر پناه بردهاند. تهديدات تبليغاتي و نظامي عراقي گروهي از مردم شهر را تحت تأثير قرار داده و آنها را نگران و مضطرب كردهاست.»[۷]
پيآمد ديگر، ايجاد كمبود برق در كشور است. امروز دكتر "حسن غفوريفرد" وزير نيرو، گفت:«علت خاموشيهاي اخير برق در نقاط مختلف، بمبارانهاي مناطق غيرمسكوني كشور از سوي رژيم بعثي صهيونيستي عراق و ترك پيمانكاران خارجي نيروگاه 1200 مگاواتي در خوزستان و 800 مگاواتي اصفهان و از طرف ديگر مصرف بيروية آب و برق با توجه به فصل آبياري كشاورزي كشور است ... .» وي افزود كه وزارت نيرو در قبال خروج كارشناسان شوروي از كشور اقدامات قانوني را از طريق مراجع ذيصلاح به عمل خواهد آورد و يقين بر آن دارد كه با تلاش گسترده و استفاده از تمامي امكانات و جوانب، به ياري كارشناسان و متخصصان متعهد و مسلمان كشور، عمليات اجرايي اواخر كار در اين نيروگاهها را خود رأساً دنبال ميكند و به اتمام خواهد رساند.[۸]
گزارش- 174
در جلسة امروز قرارگاه خاتم، "رحيم صفوي" مسئول واحد طرح و عمليات سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به تأخيرهاي موجود در امور مربوط به مقدمات عمليات بزرگ آتي در فاو، از جمله تعلل قرارگاههاي سپاه در گرفتن خط در اين منطقة عملياتي، اشاره كرد: «با وجود اين كه يك ماه است از طرح عمليات فاو ميگذرد و طبق قول فرماندهي كل سپاه اين عمليات بايستي دو ماهه انجام شود، معذالك تحويل خط، شناساييهاي در عمق و ... انجام نپذيرفته است كه اين مسئله شوخيبردار نيست.» يادآوري ميشود كه قبل از اين در جريان آمادهسازي عمليات بزرگ فاو در منطقة خسروآباد، به تدبير فرمانده كل و ديگر فرماندهان نظامي سپاه قرار شد كه سراسر خطوط پدافندي جبهة جنوب از چزابه تا انتهاي خسروآباد را سپاه تحويل بگيرد و همة نيروهاي ارتش و ژاندارمري و كميتة انقلاب اسلامي از كنار اروند خارج شوند. ارتش نيز خواستار استقرار يگانهايش در قسمتي از خطوط پدافندي شامل كوشك تا شلمچه بود كه بتواند عمليات خود را آماده كند كه سپاه مخالفتي با آن نداشت. به اين ترتيب سپاه تمام اين خط پدافندي را بين دو قرارگاه خود تقسيم كرده است: قرارگاه كربلا از چزابه تا كارون و قرارگاه نوح از كارون تا انتهاي خسروآباد مأمور به پدافند و آمادهسازي جهت اجراي عمليات محدود و عمليات اصلي شدهاند. قرار بودهاست دو قرارگاه نوح و كربلا در كنار ساير اقداماتي كه براي آمادهسازي و اجراي عمليات محدود در جنوب انجام ميدهند، آمادهسازي منطقة فاو را نيز بهعنوان مأموريت محوري خودي در نظر داشته باشند. در اين ارتباط قرارگاه نوح موظف به بررسي اوضاع دشمن در محدودة شهر فاو تا رأسالبيشه بوده و قرارگاه كربلا نيز منطقة بعد از فاو تا كارخانة نمك را ميبايست ارزيابي ميكرده و طرح خود را ارائه ميداده است. در ادامة جلسه، برادر "رحيم" همچنين به ضرورت توجيه كردن يگانها - كه ميبايست قرارگاهها انجام ميدادند - اشاره كرد و افزود: «نكند اين عملياتهاي محدود كه ميشود، خود اين موجب شود كه لشكرهاي ما منحرف شوند؛ اصلاً اين عملياتها يك پوشش براي عمليات در فاو است و ما فرع را چسبيديم و اصل را ول كردهايم! بابا، ما خودمان را كه نبايد گول بزنيم كه! كار اصلي ما در فاو است و عملياتهاي محدود فريبي براي كار اصلي است.»[۹] سپس دو قرارگاه نوح و كربلا ضمن گزارشي از اقدامات خود در خصوص شناسايي دشمن و كنترل جزر و مد آب، برآورد عملياتي خود را ارائه دادند و نيز مسئله مانور، نيرو و امكانات مورد نياز مورد بحث و بررسي قرار گرفت؛ از جمله دربارة ميزان هشياري دشمن برادر "فدوي" مسئول اطلاعات و عمليات قرارگاه نوح، گزارش داد: «دشمن هيچگونه فعاليتي در محور عملياتي اين قرارگاه ندارد و تنها به حفر يك كانال در رأسالبيشه اكتفا نموده است و علاوه بر آن، دهنة نهرهايش (محل ورودي آب به اروند) داراي انحنا ]است[ و با توجه به استتاري هم كه نموده است، مانع از ديد نيروهاي خودي شدهاست. طبق شناساييهايي كه انجام گرفته است، نيروهاي دشمن به ندرت در منطقه ديده ميشوند و احتمال ميرود كه در خط دوم مستقر شده باشند. ضمناً در تمامي مواضعي كه دشمن احداث نموده است، سيمهاي خاردار و بعضاً بشكههاي فوگاز نيز گزارش شدهاست.»[۱۰]
گزارش- 175
سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران امروز گزارش داد كه مقدار زيادي مواد منفجره از طريق غرب كشور بهوسيلة سه تن از معاودان عراقي وارد ايران شده و در شهرهاي اصفهان، تبريز و تهران با بهرهگيري از يكي از عوامل و ايادي دشمن توزيع گرديدهاست.[۱۱] از سوي ديگر، همزمان با شروع تهديدات عراق مبني بر تكرار حملات هوايي، عناصر ضدانقلاب نيز به برخي فعاليتهاي ايذايي پرداختهاند؛ از جمله امروز بر اثر انفجار يك بمب قوي دستساز كه در جوي آب خيابان پشت دانشكدة دامپزشكي دانشگاه تهران كار گذاشته شدهبود، تعدادي مجروح شدند. اين انفجار خوشبختانه تلفات جاني نداشته است.[۱۲] از ديگر اقدامات سازمان مجاهدين خلق كه همسو و هماهنگ با عراق صورت گرفت، ترور يكي از اعضاي فعال انجمن اسلامي صنايع فولاد اهواز است. وي را دو تن از عناصر اين سازمان ضدانقلاب با هشت گلوله شهيد كردند.[۱۳] در مورد اين ترور، "راديو مجاهد" - كه صداي آن از عراق پخش ميشود - اعلام كرد: «رزمندگان قهرمان مجاهد خلق مطابق يك طرح دقيق عملياتي، "محمّد امتي" را در خيابان شريعتي اين شهر]اهواز[ مورد تهاجم انقلابي قرار دادهاند.» در اين اطلاعيه جرايم محمّد امتي، شركت فعال در "بسيجهاي ضدخلقي و جنگافروزانة خميني" و نيز فعاليت عليه "ميليشاي مجاهد خلق" ذكر شدهاست.[۱۴] همچنين در اعلامية هشدارآميز سازمان حفاظت اطلاعات سپاه به مناطق پنجگانة سپاه - كه بخشي ديگر از خدمات سازمان مجاهدين خلق به عراق را نشان ميدهد - چنين آمده است: «اخيراً سازمان مجاهدين خلق از طريق راديو مجاهد آموزشهاي ويژهاي به پرسنل و هستههاي مقاومت خود داده و از آنها خواسته است كه مطابق اين آموزشها اقدام كنند؛ از جمله موارد آموزشي مزبور اين است كه چگونه خودروهاي نظامي جمهورياسلامي را در جبهه و پشت جبههها به طرق مختلف از قبيل ريختن شكر در باك آنها يا ريختن سيمان در رادياتور و يا دستكاري در قسمت موتور، در بين راهها و جادهها را از كار بيندازند.»[۱۵] از ديگر اقدامات سازمان مجاهدين خلق، جمعآوري اطلاعات نظامي مورد نياز عراق است. در اين خصوص يك شيوة سازمان اين است كه از خارج كشور با مراكز نظامي و انتظامي تماس تلفني برقرار ميكند و تحت پوشش شوراي عالي قضايي، وزارت كشور، اطلاعات، دادستاني كل، ستاد مشترك و يا ديگر مراجع، به گرفتن اطلاعات از محل مورد نظر ميپردازد.[۱۶]
گزارش- 176
"سالم الصباح" وزير دفاع كويت، دربارة كشتي المحرق كه در توقيف ايران است، گفت: «كشتي كويتي كه در بيستم ماه ژوئن به وسيله نيروي دريايي ايران متوقف شد، حامل اسلحه نبوده است ... حتي اگر اين كشتي حامل اسلحه بوده است، مقصد آن كويت ميباشد.» وي خاطرنشان ساخت كه اين كشتي در آبهاي بينالمللي و قبل از ورود به تنگة هرمز متوقف شده و اين يك مبارزهطلبي عليه قوانين بينالمللي است. سالم الصباح در پايان با اشاره به اين كه المحرق يك كشتي بازرگاني است و حامل كالاهاي غيرنظامي براي كويت بوده، اظهار اميدواري كرد كه در آيندة نزديك آزاد شود.[۱۷]
گزارش- 177
آقاي هاشميرفسنجاني امروز در پايان يك ديدار رسمي (سه روزه) از چين، پكن را ترك كرد.[۱۸] وي اولين مقام بلندپاية جمهورياسلامي ايران است كه بعد از انقلاب از چين ديدن كردهاست. سفر رئيس مجلس شوراي اسلامي - كه در تاريخ 6/4/1364 وارد چين شد - با بازتابها و پيآمدهايي توأم بود و توجه نظام بينالمللي را جلب كرده، چندان كه در صدر اخبار رسانههاي گروهي مورد بحث شخصيتهاي بلندپايه كشورهاي دوست و دشمن و همچنين نظريهپردازهاي سياسي و ديپلماتيك قرار گرفت. به نظر برخي مفسران، سفر رئيس مجلس شوراي اسلامي بعد از ديدارهاي رسمي از ليبي و سوريه به چين و پس از آن به ژاپن حاكي از كوشش جمهوري اسلامي ايران براي ترسيم يك ديپلماسي فعال در اوضاع كنوني است تا هم كسب اعتبار كند، هم وجهة بينالمللي واقعي نظام خود را بهبود بخشد كه در افكار عمومي جهان و نيز نظام بينالملل، خصمانه و به دور از نُرمهاي ديپلماسي رايج ترسيم شدهاست، همچنين به گونهاي با تأمين نيازهاي اقتصادي، نظامي و نهايتاً حمايت سياسي اين دولتها در جنگ با عراق نيز مرتبط است. به نظر بعضي ديگر از مفسران سياسي و نيز طبق پارهاي از اظهار نظرهاي مقامهاي رسمي كشور، اين سفر به دليل نياز جمهورياسلامي ايران به تهيه سلاح جهت مقابله با جنگ شهرها و نيز دستيابي به تجهيزات پدافند هوايي به منظور دفاع از حريم شهرهاي خود بوده است. نكتة ديگر اين كه از سويي ايران، چين را بهعنوان يك كشور جهان سومي كه قادر است فشارهاي دو ابرقدرت را بر جمهورياسلامي كاهش دهد، مورد توجه قرار داده است و از سوي ديگر، چين نيز براي تأمين منافع استراتژيك خود در خاورميانه و پرداختن به ضرورت دور كردن جمهورياسلامي از شوروي، ميكوشد تا هرچه بيشتر موانع را برطرف و روابط مستحكمي با ايران برقرار سازد. برخي نيز با توجه به اين كه مواضع هر دو كشور در مورد حضور نظامي شوروي در افغانستان همسو ميباشد، آن را زمينهساز مناسبي براي مذاكرات دو كشور قلمداد كردهاند. در اين ميان موضوع تسليحات، حساسترين و برجستهترينِ موضوعات مورد توجه نخبگان و محافل خصوصي است، البته در مواضع رسمي، چين بهعنوان يكي از پنج قدرت بزرگ عضو شوراي امنيت سازمانملل كه در مورد جنگ ايران و عراق مواضع بيطرفانه دارد و همچنين داراي روابط خوبي با دو كشور متخاصم ميباشد، همواره خواهان پايان بخشيدن به اين جنگ بوده است. از اين رو، برخلاف آن دسته از تفسيرهاي مربوط به اين رويدادها (خصوصاً ملاقات رئيس مجلس شوراي اسلامي با "تنگ شيائوپينگ" رهبر جمهوري خلق چين) كه بر محور معاملات تسليحاتي دور ميزند، دو طرف مذاكره اين معاملات را تكذيب كردهاند. آقاي هاشمي با اين استدلال كه سيستم دفاعي ايران، غربي است، خريد سلاح از چين را منتفي اعلام كرده و چين نيز بهعنوان كشوري دوست با دو كشور متخاصم، قضيه را رد كردهاست. بههرحال، در پايان سفر آقاي هاشميرفسنجاني به چين توافقنامهاي به امضا رسيد كه حاكي از توسعة روابط اقتصادي فرهنگي دو كشور است. آقاي هاشمي در مصاحبه با خبرگزاريها گفت كه اين سفر در موضوع روابط رو به گسترش ايران با شوروي كه براساس سياستهاي كلي جمهورياسلامي ايران ترسيم شده است، مانعي ايجاد نميكند، وي همچنين در موضعگيريهايش برخلاف گذشته در مورد امريكا نرمش به خرج داد و خاطرنشان كرد كه دليل قطع ارتباط با امريكا برخوردهاي خصمانة اين كشور است كه در صورت نشان دادن چهرهاي خوب به مردم و دادن اطمينان به ملت ايران، زمينة برقراري روابط ايجاد خواهد شد.[۱۹]
گزارش- 178
آقاي هاشميرفسنجاني بهاتفاق هيئت بلندپاية همراه خود، صبح امروز 10/4/1364 از جمهوري خلق چين وارد توكيو شد و مورد استقبال مقامهاي عاليرتبة ژاپني از جمله آقاي "شينتارو آبه" وزير امور خارجه و آقايان "اساكاپا" و "كميورا" رؤساي دو مجلس شورا و سناي ژاپن قرار گرفت.[۲۰] وي بلافاصله پس از مراسم استقبال رسمي، اولين دور مذاكرات خود را با "ياساهيرو ناكازونه" نخستوزير ژاپن در كاخ "آكاساكا" محل اقامت خود، آغاز كرد. در اين ديدار كه از ايران وزيران خارجه و نفت و جمعي از نمايندگان مجلس نيز حضور داشتند، نخستوزير ژاپن آمادگي كشورش را براي اجراي پروژههاي مختلف كشاورزي، صنعتي اعلام و ابراز اميدواري كرد كه پروژة پتروشيمي بندر امامخميني بهعنوان سمبل همكاريهاي اقتصادي بين دو كشور، به اتمام برسد. سپس رئيس مجلس شوراي اسلامي و نمايندة امام در شوراي عالي دفاع، با استقبال از پيشنهاد نخستوزير ژاپن مبني بر تبادل نظر در سطح وزيران و نيز تشكيل انجمنهاي دوستي ايران و ژاپن، موضع جمهورياسلامي ايران مبني بر محكوميت متجاوز را مورد تأكيد قرار داد.[۲۱] ناكازونه دربارة جنگ ايران و عراق گفت كه ژاپن ميكوشد به ايجاد فضايي مسالمتآميز و آرام در منطقه كمك كند. هاشميرفسنجاني نيز اعلام كرد كه با تلاشهاي ژاپن در جهت برقراري صلح مخالفتي ندارد.[۲۲] سپس در ديدار با اعضاي انجمن دوستي پارلماني ايران و ژاپن، آقاي هاشمي با اشاره به مطامع استعماري ابرقدرتها در ايران از ژاپن بهعنوان كشوري كه در پي منافع استعماري نيست نام برد و خاطرنشان ساخت همكاري بين دو كشور كه يكي مواد خام فراوان دارد و ديگري صنعت پيشرفته، ميتواند براي پيشرفت آسيا و احياي عظمت اين قاره در دنيا بسيار مفيد و مؤثر باشد.[۲۳] رئيس مجلس شوراي اسلامي در مصاحبة مطبوعاتي خود در پكن نيز ژاپن را يك كشور صنعتي پيشرفته ناميد كه قادر است بسياري از خلأهاي ناشي از قطع روابط ايران با امريكا و تضعيف روابط با بعضي كشورها مثل انگليس و فرانسه را پركند. وي افزود كه ژاپن يك كشور شرقي است، سابقة استعماري و تجاوز ندارد و در ميان مردم ايران هم از سابقة خوبي برخوردار است.[۲۴] به طور طبيعي در سفر آقاي هاشمي به ژاپن موضوع جنگ تحميلي از مهمترين مباحثي است كه حول اين سفر و آثار آن مورد توجه بوده است به طوري كه يك روز قبل از ورود آقاي هاشميرفسنجاني به ژاپن، وزير خارجة اين كشور از يك طرح پيشنهادي براي پايان دادن به جنگ خبر داده بود. در اين طرح از ايران و عراق خواسته شدهاست تا از بندرهاي خود جهت صدور نفت بدون هر گونه خطر حملهاي از طرف مقابل، استفاده كنند و به
سفر آقاي هاشمي به ژاپن؛ پس از استقبال رسمي از هيئت ايراني، بلافاصله اولين دور مذاكرات با نخستوزير ژاپن آغاز شد.
اداي احترام هيئت ايراني به يادبود سرباز گمنام ژاپن
نفتكشها و شهرهاي مسكوني حمله نشود، همچنين از كاربرد سلاحهاي شيميايي پرهيز شود تا نخستين گام براي ايجاد راهحل كامل در جنگ باشد.[۲۵] اين در حالي است كه مقامهاي رسمي در وزارت خارجة ژاپن از رئيس مجلس شوراي اسلامي نقل كردهاند كه هرگونه مذاكره دربارة صلح منوط به كنار رفتن صدامحسين و همدستان سياسي او از حكومت عراق و موافقت آنها با پذيرش مسئوليت آغاز جنگ عليه ايران، است و اين زمينهاي جهت بررسي پيشنهادهاي ژاپن قرار خواهد گرفت. اين مقامها افزودهاند كه رفسنجاني همچنين به ناكازونه گفته است كه در طول جنگ، ايران به دلايل انساني از حمله به بسياري از هدفهاي غيرنظامي خودداري كردهاست.[۲۶] راديو امريكا در تفسيري انگيزة ژاپن را جهت برقراري ارتباط با ايران چنين بيان كرد: «ژاپن عميقاً علاقهمند به پايان جنگ بين ايران و عراق است چرا كه بخش بزرگي از نفت خام مورد نياز اين كشور از طريق كشورهاي واقع شده در سواحل خليجفارس حمل ميشود.» سپس به نقل از نشرية "بررسي مسائل اقتصادي خاور دور" گفت كه سفر آقاي هاشميرفسنجاني به شرق آسيا بخشي از تلاشهاي جمهورياسلامي ايران جهت بيرون كشيدن خود از انزوا و بهبود روابط بازرگانياش با كشورهاي آسيايي است.[۲۷] راديو بي.بي.سي. نيز گفت: «حجتالاسلام هاشميرفسنجاني در مذاكراتي كه با آقاي "آبه" وزير خارجة ژاپن به عمل آورد، حملة نيروهاي ايراني عليه كشتيراني در خليجفارس را تكذيب كرد. اظهارات آقاي رفسنجاني - كه دومين مرد پرقدرت ايران محسوب ميشود - واكنشي در قبال نگرانيهاي وزير خارجة ژاپن مبني بر حمله عليه كشتيراني در خليجفارس است كه موجب بروز اختلافات عمده در امر واردات نفت ژاپن از ايران در سالهاي اخير بوده است ... وزير خارجة ژاپن در توكيو به هاشميرفسنجاني گفت با آن كه تصميمات مربوط به واردات نفت خام اساساً بر عهدة شركتهاي خصوصي ژاپني است، وي ميتواند نگرانيهاي اين شركتها را در زمينة ادامة حملات بر نفتكشهايي كه در خليجفارس در رفت و آمداند، درك كند. در عين حال وزير خارجة ژاپن قول داد كه تقاضاي ايران را داير بر آنكه شركتهاي ژاپني نفت خام بيشتري از ايران خريداري كنند، به شركتهاي مزبور را ابلاغ خواهد كرد. رئيس مجلس ايران تأكيد نمود كه ايران كاملاً قدرت حمله به شهرها و نفتكشهاي عراقي را كه در خليجفارس در رفت و آمداند دارد، اما به دلايل اخلاقي و بشردوستانه از حمله به آنها خودداري كرده است. وي اميدوار است در جريان سفر پنج روزهاش به ژاپن اين مسئله را روشن كند كه ايران اكنون با عراق درگير يك جنگ اخلاقي است، زيرا عراق بود كه جنگ را آغاز نمود. ايشان ميافزايد ايران از سلاحهاي شيميايي استفاده نميكند و شهرهاي عراق را آن طور كه بايد و شايد بمباران نميكند. وي در ادامة سخنان خود گفت ايران احساس ميكند كه از آنجا كه عراق جنگ را آغاز كرده است، بايد مسئول شناخته شود و از اين رو مجازات شود. وي بار ديگر موضع ايران را تكرار نمود و گفت قبل از آن كه جنگ پايان يابد، بايد "صدامحسين" رئيسجمهوري عراق، از قدرت بركنار شود.»[۲۸] از سوي ديگر، راديو ژاپن ضمن اشاره به ورود هيئت ايراني به خاك اين كشور، خبر داد كه "هنري كيسينجر" وزير خارجة اسبق امريكا كه در ژاپن به سر ميبرد، امروز با وزير خارجة ژاپن ديدار و گفتوگو كرده است.[۲۹] همچنين روزنامة "تايمز" چاپ لندن، به نقل از خبرنگار خود در توكيو نوشت: «ورود آقاي هاشميرفسنجاني به ژاپن - كه اولين سفر وي به يك كشور پيشرفتة غربي است - در ماههاي اخير بهترين فرصت براي قانع كردن ايران به ترك شرايط افراطي خود براي پايان دادن به جنگ ميباشد. ژاپن به طور مكرر گفته است نقش ميانجيگري ندارد ولي اين كشور بهعنوان يك پيك ديپلماتيك موفق بوده است، چون تنها كشور غربي است كه به تهران و بغداد دسترسي دارد... ژاپن احتمالاً تنها منبع تكنولوژي مدرن و سرمايهگذاري براي ايران است و به همين دليل ايران ميخواهد روابط خوب خود با اين كشور را ادامه دهد. هفته گذشته شركت نيسان اعلام كرد براي توليد جيپ و وانت با ايران به توافق رسيدهاست.»[۳۰]
گزارش- 179
نشرية " اينتليجنس دايجست" چاپ انگلستان، امروز در مقالهاي با عنوان "مشكل مسكو در قبال جنگ خليج" به تحليل موقعيت و اهداف شوروي در جنگ ايران و عراق پرداخت: " اخيراً پس از آنكه شعلههاي جنگ خليج]فارس[ بيشتر زبانه كشيد و اين جنگ به مرحلة تازهاي از شدت و حدّت خود رسيد، دو هيئت نمايندگي يكي پس از ديگري وارد مسكو شدند. اولين گروه كه "كاظمپور اردبيلي" معاون وزير خارجة ايران، رياست آن را به عهده داشت، آمدهبود تا دربارة كمكهاي نظامي كه شوروي به عراق كردهبود، شديداً اعتراض كند. دومين هيئت نمايندگي به رياست "طارقعزيز" وزيرخارجة عراق، آمدهبود تا به كمك نظامي شوروي به ايران، اعتراض كند. اين دو هيئت هم درست ميگفتند و هم در اشتباه بودند، زيرا مسكو از يك طرف در مقابل طرف ديگر حمايت نميكند، اين كشور به طور همزمان از هر دو طرف جانبداري ميكند، هر چند كه در بعضي مواقع به يك طرف مخاصمه بيش از ديگري كمك ميكند تا از اين طريق اين جنگ را در حالت بنبست نگهدارد.» اين نشريه در ادامة مقالة خود با اشاره به حمايت ايران از نهضت مقاومت افغانستان، افزود: «اكنون سردرگمي و مشكل مسكو عظيم است: هر طرفي كه در نهايت جنگ را حتي اگر از طريق يك صلح بهاصطلاح سياسي باشد، ببازد، شوروي را مسئول خواهد دانست، بنابراين از ديد شوروي جنگ بايد تا زماني كه شوروي بتواند راهي را براي حفظ شهرت خود و اجتناب از شرمساري بيابد، ادامه يابد؛ اين آسان نخواهد بود به ويژه تا زماني كه جنگ افغانها ادامه دارد.» اينتليجنس دايجست افزود: «موضع رسمي مسكو در قبال جنگ خليجفارس، موضع بيطرفي است كه از يك نقطه نظر خاص، كاملاً هم نادرست نيست اما اين بيطرفي يك بيطرفي متغير است: به محض آنكه به نظر ميرسد عراق در حال برتري در جنگ بر ايران است، كمكهاي نظامي شوروي فوراً به سوي ايران سرازير ميشود و به محض اين كه كفة ترازوي جنگ به سود ايران سنگيني ميكند، كمكهاي نظامي شوروي نصيب عراق ميگردد. امروز ايران از اهميت بيشتري نسبت به عراق براي مسكو برخوردار است، اما عراق قادر است خطر عمدهاي را براي مسكو ايجاد كند، اين خطر عبارت است از روي آوردن به امريكا و ايجاد يك آرمان مشترك نه تنها با اين كشور بلكه با ديگر كشورهاي خليج]فارس[. ... از نظر مسكو اين جنگ بايد آنقدر ادامه يابد تا زماني كه مقاومت موجود در افغانستان مغلوب گردد.»[۳۱]
گزارش- 180
ماجراي گروگانگيري هواپيماي امريكايي (تي.دبليو.اي.) - كه در تاريخ 24/3/1364 مصادف با روز جهاني قدس شروع شد و بحراني را در امريكا و نظام بينالمللي و منطقهاي برانگيخت - سرانجام امروز در هيجدهمين روز اين ماجرا، با آزادسازي گروگانهاي امريكايي خاتمه يافت. به گزارش يونايتدپرس از فرانكفورت، "رونالد ريگان" رئيسجمهور امريكا، دقايقي پس از آن كه هواپيماي حامل گروگانها دمشق را به قصد آلمان غربي ترك كرد، گفته است: «امريكا ميتواند به دليل آزادي گروگانهاي امريكايي از قيد اسارت هفده روزهشان، سپاسگزار باشد لكن اكنون زمان جشن گرفتن نيست.» وي وعده داده كه عليه تروريسم در لبنان و در هر جاي ديگر جهان به مقابله برخيزد. ريگان خطاب به ربايندگان هواپيماي امريكايي هشدار داده است: «تروريستها! آگاه باشيد ما عليه شما در لبنان و هر جاي ديگر جهان خواهيم جنگيد؛ ما عليه حملات بزدلانة شما عليه مردم خود به مقابله برخواهيم خاست.» ريگان همچنين گفته است: «امريكا به تروريستها نه پاداش و نه تضمين داده و نه با آنها مصالحه ميكند... كشورهايي كه از تروريستها حمايت ميكنند، ثبات و مردم خود را به مخاطره ميافكنند.» ريگان خاطرنشان ساخت كه هنوز هفت امريكايي در لبنان در اسارت باقي ماندهاند و قاتلان يكي از مسافران هواپيما مجازات خود را نديدهاند. وي افزوده است:«ما از جامعه جهاني ميخواهيم كه همكاري خود را در مقابله با تروريسم تحكيم بخشد.» گزارش يونايتدپرس حاكي است كه 39 گروگان امريكايي بامداد امروز ساعت8:55 به وقت تهران وارد پايگاه هوايي "راين ماين" واقع در نزديكي فرانكفورت در آلمانغربي شدهاند و مورد استقبال "جورج بوش" معاون رئيسجمهور امريكا و جمعي بالغ بر سيصد امريكايي از نظاميان پايگاه راين ماين قرار گرفتهاند. بوش در نطقي در اين پايگاه خطاب به گروگانها گفته است: «امريكا به وجود شما ميبالد. ... اكنون شما بازگشتيد و امريكا براي اين بازگشت اصولي را كه بدان پايبند است وجهالمصالحه قرارنداد.» بهنوشتة يونايتدپرس، اين هواپيماربايي پس از ماجراي ربوده شدن جت "العال" اسرائيل در سال 1986، طولانيترين هواپيماربايي در تاريخ است.[۳۲]
گزارش- 181
ماجراي گروگانگيري در بيروت و نقش بازيگران اصلي آن، به نحو وسيعي در رسانههاي گروهي جهان بازتاب داشته است. در اينجا به بخشي از مطالب نشريههاي "لوماتن" چاپ فرانسه، "پانوراما" چاپ ايتاليا، "ديولت" چاپ آلمان، اشاره ميشود: مجلة لوماتن در تفسيري به نقش "حافظ اسد" رئيسجمهوري سوريه، پرداخت و اقدامات او را براي آزادسازي گروگانهاي هواپيماي تي.دبليو.اي. جهت تثبيت موقعيت سوريه و نيز اين كه او ارباب واقعي در لبنان است، تجزيه و تحليل كردهاست: «در حالي كه به نظر ميرسيد وضعيت گروگانگيري بوئينگ تي.دبليو.اي. با بنبست روبهرو شده است و طرح هيچگونه راهحلي در واشنگتن و بيتالمقدس ريخته نميشود و "نبيهبري" به نقش ميانجي خود ادامه ميداد، دمشق وارد صحنه گرديد. خارج شدن ماجراي هواپيماربايي از چارچوب معمول و رهبريهاي متعددي كه توانست اختيار كند، تقسيم گروگانها ميان متحدين دمشق و شبه نظاميان هوادار ايران، تظاهرات حزبالله به طرفداري از امامخميني، اقدامات بينظم و ترتيب آخرين ساعات قبل از اعلام آزادي 39 امريكايي، تمام اين مسائل استراتژي استاد شطرنج (حافظ اسد) را در هم نريخت. مداخلة حافظ اسد از دو قصد نيت ناشي ميگردد: از يك سو، مسئله براي وي آن است كه نشان دهد او ارباب واقعي لبنان است؛ اسد متحد خود را تقويت ميكند و نبيهبري را مورد حمايت قرار ميدهد، اما نبايد كه بري بيش از اندازه ابتكار عمل را در دست گيرد؛ اسد ميخواهد لبنان را نيز اداره كند نه از طريق امكانات نظامي بلكه، از طريق بازي كردن برگهاي برندة محلي خود. از سوي ديگر، اسد ميخواهد از حق نظارت بر هر گونه مذاكرات احتمالي در منطقه برخوردار باشد. او ميخواهد يك نقش اصلي و تعيينكننده در اين مذاكرات ايفا كند. گرچه دمشق يكي از آخرين متحدين اتحاد شوروي در منطقه ميباشد، معذالك رئيسجمهور اسد هيچگاه ارتباط خود با ايالات متحده را قطع نكردهاست. اسد با مداخله در گشايش موفقيتآميز گره اين گروگانگيري، به ريگان نشان داد كه در هر زمان براي وي امكانپذير است كه عمليات تروريستي را كنترل كند.»[۳۳] هفتهنامة ايتاليايي "پانوراما" نيز با اشاره به ماجراي ربوده شدن هواپيماي امريكايي و نقش گروه "امل" در اين جريان و واحدهاي سياسي حامي آن به ويژه جمهورياسلامي ايران، نوشته «از نظر واشنگتن كشورهايي كه تروريسم را در جهان مورد حمايت قرار ميدهند عبارتاند از سوريه، ليبي و ايران. در ميان اين سه كشور، ايران نقش مهمتري را ايفا ميكند كه اثرات آن در لبنان مشاهده شد.» اين هفتهنامه سپس افزوده است: «براساس مداركي كه به دست آمده، در صورتي كه ماجراي گروگانگيري با راهحل سريع همراه نبود، امريكا قصد داشت تا توسط گروههاي خرابكاري مسلح در داخل ايران و با استفاده از مقادير زيادي از مواد منجره و موشكانداز، پنج نقطة حساس را در تهران مورد حمله قرار دهد. اين پنج مركز حمله در تهران عبارتاند از مقر سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، محل سكونت امامخميني، دفتر كار رئيسجمهور و ساير رهبران جمهورياسلامي، فرودگاه و فرستندههاي راديو و تلويزيون ايران و همچنين از بين بردن تأسيسات نفتي در جزيرة خارك با يك حمله سريع هواپيماهاي امريكايي، در برنامه امريكاييها بودهاست. براساس همين اطلاعات، سازمان جاسوسي امريكا مداركي در دست دارد كه همكاري ايران و سوريه را در تقويت تروريسم ثابت ميكند.»[۳۴] نشريه "ديولت" چاپ آلمان نيز نوشتهاست: «براي خنثي ساختن حملات جديد از جانب محور جديد ترور يعني ايران و ليبي، غرب بايد در انديشه باشد و گرنه، عمليات هواپيماربايي و اتومبيلهاي حامل بمب و در عين حال عمليات جنگي عليه اسرائيل و امريكا هر چه بيشتر شدت خواهد يافت. بخش مسلمان نشين بيروت بهعنوان مركز جهاد اسلامي عليه جهان غرب شناخته شده است، اكنون تهران و طرابلس هم به آن اضافه ميشوند. حتي يك جنگي حتي اگر از نظر سياسي و ديپلماتيك هم اعلان نشده باشد، يك جنگ ميباشد.»[۳۵]
گزارش- 182
مجلة " الدستور" چاپ انگلستان كه هوادار عراق و دولت اين كشور است، در ادامة تلاشهاي ضدايراني خود، مصاحبهاي با " ابراهيم ذاكري" كه فرمانده نيروهاي سازمان مجاهدين خلق در كردستان خوانده ميشود، ترتيب داد كه در شمارة امروز اين نشريه درج شدهاست. در اين مصاحبه، ذاكري در پاسخ به اين پرسش، كه "با توجه به تسلط شما برمنطقة كردستان، آيا قصد نداريد آن را يك منطقه آزاد شده اعلام كنيد؟" گفت: «استراتژي ما، استراتژي منطقهاي نيست؛ ما معتقديم رژيم خميني جز از طريق شهرها سرنگون نميشود و فعاليت ما در كردستان جزئي از استراتژي كلي ما يعني سرنگوني رژيم حاكم بر تهران ميباشد. ما سعي نميكنيم اين منطقه را يك منطقة آزاد شده اعلام نماييم، ولي در كردستان ايران از آزادي عمل بيشتري برخوردار ميباشيم: به راحتي دست به تحركاتي ميزنيم، عمليات نظاميمان را به اجرا درميآوريم و در بقية شهرها و مناطق ديگر ايران نيز فعاليتهايمان را دنبال ميكنيم.» سپس از وي پرسيده شد: "آيا تداوم حكومت خميني و تشديد مبارزات و تقاضاي قوميتها جهت كسب حقوق خود، منجر به تجزية كشور به چند دولت مستقل خواهد شد؟" ذاكري: «در رابطه با اين سؤال بايستي بگويم كه دو مسئله مهم وجود دارد: اول امكان بقاي خميني و دار و دسته او در حكومت و دوم متلاشي شدن ايران و تجزية اين كشور به چند دولت مستقل. در مورد بخش اول سؤال نظرم اين است كه چنين امكاني به دليل حضور نيروهاي انقلابي در صحنههاي مبارزه عليه رژيم و به دليل نيروي محوري و رهبري اين مقاومت يعني سازمان مجاهدين خلق كه به درجة رشد سياسي و سازماندهي رسيده و نيز به اين دليل كه رژيم خميني روز به روز ثبات خود را از دست ميدهد، وجود ندارد و به اين دليل امكان بقاي خميني در رأس حكومت در حكم يك فرض غيرممكن ميباشد و احتمالاً در آيندهاي نزديك سرنگون خواهد شد. در رابطه با قسمت دوم سؤال يعني آنچه به مسئله قوميتهاي ايران مربوط ميشود، بايد بگويم كه ايران همان طوري كه ميدانيد از قوميتهاي مختلف نظير ترك، عرب، كرد، فارس و غيره تشكيل شده كه به زبانهاي گوناگون صحبت ميكنند، ولي خواستههاي تمامي اين قوميتها در چارچوب تشكيل ايراني آزاد، مستقل و يكپارچه خلاصه ميشود.» ابراهيم ذاكري اين موضوع را كه "قاسملو رهبر حزب دمكرات كردستان در سابق درصدد جدا كردن مسعود بارزاني از همكاري با ايران بوده ولي اكنون با رژيم خميني تماسهايي را حاصل ميكند." چنين توضيح داد: «رابطة مسعود بارزاني با خميني خيانت او به كشورش و نتايج ناشي از آن كه بر همگان آشكار و مبرهن ميباشد، نشان ميدهد كه او فرد شكست خورده و فرصتطلبي است و اما در مورد قاسملو و حزب دمكرات كردستان ايران بايستي گفت كه نقطة اختلافي بين ما و او وجود دارد و چيزي كه موجب كنارهگيري او از شوراي مقاومت گرديد، تماسهاي وي با سران رژيم خميني بود. ما معتقديم كه در ساية تركيب و ارگانيسم رژيم و فقدان پايگاههاي متكي به آن براي تداوم حكومت، هيچ گونه خواستة دموكراتيك برآورده نخواهد شد، حتي خواستة تشكيل حكومت خودمختار كردستان ايران. ما سعي كرديم همپيمانان سابقمان را به اين امر متقاعد سازيم، ولي متأسفانه آنها حاضر نشدند نظريات و ايدههاي ما را قبول كنند و در نتيجه از شوراي مقاومت عقبنشيني كردند.»[۳۶]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/10
- ↑ روزنامة اطلاعات، 11/4/1364، ص2.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 104 (11/4/1364)، ص13- 14، تهران - خبرگزاري فرانسه، 10/4/1364.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 104 (11/4/1364)، ص13- 14، تهران - خبرگزاري فرانسه، 10/4/1364.
- ↑ سند شماره 226057 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: اسناد سياسي، 18/4/1364، ص2.
- ↑ سند شمارة 074556 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: روابط عمومي دفتر فرماندهي منطقة 2 نجف، 10/4/1364.
- ↑ مأخذ 2، ص2، باختران - خبرگزاري جمهورياسلامي، 10/4/1364.
- ↑ مأخذ 2، ص20، باختران.
- ↑ مأخذ 2، ص 19، رشت.
- ↑ سند شماره 16628/ ن مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: جلسه، قرارگاه خاتم، 10/4/1364، راوي: داود رنجبر .
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 074566 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، 10/4/1364.
- ↑ روزنامة كيهان، 10/4/1364.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 104 (11/4/1364)، ص13- 14، تهران - خبرگزاري فرانسه، 10/4/1364.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهورياسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 17/4/1364، ص23، راديو مجاهد.
- ↑ مأخذ 11.
- ↑ مأخذ 11.
- ↑ مأخذ 2، خبرگزاري فرانسه.
- ↑ مأخذ 2، ص 23، پكن - خبرگزاري فرانسه، 10/4/1364.
- ↑ برگرفته از مجموعة اخبار و تفاسير مندرج در مطبوعات، خبرگزاريها و ديگر رسانههاي ايران و جهان در روزهاي 6 تا 10/4/1364.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 10/4/1364، ص 2.
- ↑ همان، ص2.
- ↑ مأخذ 2، ص39.
- ↑ مأخذ 20، ص3.
- ↑ مأخذ 20، ص 3.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شماره 103 (10/4/1364)، ص 47.
- ↑ مأخذ 2، ص 11.
- ↑ مأخذ 2، ص 40.
- ↑ مأخذ 2، صص 49 و 50.
- ↑ مأخذ 2، ص 57.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، 12/4/1364، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شماره 105 (12/4/1364)، ص 7 و 8.
- ↑ ادارة كل مطبوعات و رسانههاي خارجي وزارت ارشاد اسلامي، نشرية "بررسي مطبوعات جهان"، شماره 870 (29/4/1364)، صص 7 تا 11.
- ↑ مأخذ 20، ص آخر.
- ↑ مأخذ 31، شماره 872 (31/4/1364)، ص 18- 19 مجله "لوماتن"، چاپ فرانسه.
- ↑ مأخذ 30، ص 22، نشرية "پانوراما"، چاپ ايتاليا، 11/4/1364.
- ↑ مأخذ 31، شماره 866 (24/4/1364)، نشرية "ديولت"، چاپ آلمان، اول ژوئيه، 1985(10/4/1364).
- ↑ مأخذ31، شماره868 (26/4/1364)، مجلة "الدستور"، چاپ انگلستان، اول ژوئيه 1985(10/4/1364).