1364.05.01
روزشمار جنگ سال 1364 1364.05.01 | |
---|---|
نامهای دیگر | یک مرداد |
تاریخ شمسی | 1364.05.01 |
تاریخ میلادی | 23 ژوئیه 1985 |
تاریخ قمری | 4 ذیقعده 1405 |
گزارش- 376
امروز سپاه عمليات محدود ديگري را با نام "قدس4" در درياچة " امالنعاج" واقع در هور، آغاز كرد كه به جز در بخش كوچكي از اهداف تعيين شده، با موفقيت به انجام رسيد. يادآوري ميشود هنگامي كه عمليات "قدس1" در شرف انجام بود، در جلسة فرماندهي قرارگاه خاتم اجراي عمليات محدود در اين منطقه، تصويب شد و تيپ بدر با توجه به شناسايي و اطلاعاتي كه تا اين زمان كسب كردهبود، كار تكميل شناسايي و احراز آمادگي براي انجام دادن عمليات را آغاز كرد. در اين حال وقايعي سبب شد تا موقعيت مناسبي نصيب نيروهاي اسلام بشود: يكي اينكه بر اثر توفان شديد و بيسابقه، تهلها كنار رفتند و "شطالدوب" به درياچة امالنعاج وصل شد. واقعه دوم اين بود كه يك ستوان دوم عراقي كه فرمانده يكي از دستههاي گردان5 از تيپ117 بود، به همراه دو سرباز هنگام شناسايي مواضع دشمن در امالنعاج، اسير شدند. افسران مجاهد عراقي تيپ بدر از افسر اسير اطلاعات مهمي كسب كردند. وي وضعيت تيپ117 و پاسگاههاي درياچة امالنعاج را دقيقاً تشريح كرد و تيپ بدر به وضعيت درياچه كاملاً آشنا شد. درياچة امالنعاج در شمال غربي هورالهويزه و جنوب شرقي "عماره" قرار دارد و طبق آنچه عشاير گفتهاند، عمقي متفاوت(8 ، 10، 15، 40 متر) دارد. آب درياچه از رودخانههاي ايران است كه به وسيلة آبراههاي متفاوت وارد آن ميشود. درياچه و آبراههاي منتهي به آن، تهلهاي فراواني دارد. در شرق درياچه، تهلها بيشتر متحركاند و مسير حركتشان شرقي - غربي است و بسته به وضعيت باد، در هر دو قسمت حركت ميكنند و گاهي جلو آبراههايي را كه به درياچه وصل ميشود، ميگيرند. پيش از جنگ، عدهاي از عشاير در اين درياچه زندگي ميكردند. اينها روي تهلهاي ثابت، "حباشه" ميساختند و ميماندند. غذايشان ماهي و نان درست شده از آرد برنج بود و عمدة امرار معاششان هم از فروش ماهيهاي درياچه و نيها به كارخانهها جهت ساختن حصير و كاغذ، تأمين ميشد. تيپ بدر با استعداد چهار گردان، بعد از عمليات بدر در اين منطقه پدافند كرد. طول اين خط پدافند، بين 12 تا 14 كيلومتر و شامل كمينها و پاسگاههاي متعدد بود. تعداد نيروهاي هر گردان متغير بود و تعدادشان بستگي به نياز منطقه در كمينها و پاسگاهها داشت. كار شناسايي براي عمليات، به وسيلة اطلاعات عمليات تيپ كه متشكل از نيروهاي مجاهد عراقي، عشاير هور و تعدادي از نيروهاي سپاه بود، از اوايل تيرماه (يك ماه قبل از عمليات) در دو محور غربي و شرقي شروع شد. شناساييها عمدتاً هنگام غروب آفتاب آغاز ميشد و نيروهاي شناسايي بعضي اوقات دو شب در منطقه ميماندند. روي هم رفته در محور غربي دهها بار و در محور شرقي پنج تا شش بار مواضع دشمن شناسايي شد. سازمان رزم تيپ بدر در اين عمليات عبارت بود از: گردان شهيد بهشتي به استعداد 90 تن؛ گردان انصارالحسين به استعداد 70 تن؛ گردان شهيد دستغيب به استعداد دو گروهان (يك گروهان در احتياط)؛ گردان شهيد صدر به استعداد100 تن به علاوة يك گروهان در احتياط. بر اساس طرح، منطقة عملياتي به دو محور شرق و غرب تقسيم گرديد: هدفهاي محور غربي عبارت بود از پنج كمين عشاير در داخل سيسون؛ دو پاسگاه ارتشي دو طرف دهنة سيسون؛ پاسگاه فرماندهي دشمن كه درست در وسط دو پاسگاه پيشين و با مقداري فاصله در درياچه قرار داشت؛ پاسگاه بالاي دهنة قاچاقچي. در محور شرقي هدفهايي در امالطيره بود شامل دو پاسگاه دشمن و كمينهاي امتاوه - خسرسوده و پاسگاه خسرسوده. مانور تصرف پاسگاهها به اين ترتيب بود كه يك تيم غواص مجهز به كلاشينكوف، نارنجك دستي، تفنگ نارنجكانداز و كلت منور (به رنگهاي سبز و قرمز)، ميبايست در سكوت و با غافلگيري به پاسگاهها حمله ميكرد.
براي اطلاع نيروهاي پشتيباني ـ كه سوار بر قايق و مجهز به دوشكا و تيربار سبك بودند - از چگونگي اوضاع جهت انجام دادن اقدام مناسب، قرار بود در صورت سقوط پاسگاه، گلولة منور سبز و در صورت عدم موفقيت و مقاومت دشمن، گلولة منور قرمز شليك شود و نيروهاي عملكننده (غواص) با گرفتن جانپناه مناسب (زمين يا آب)، منتظر كمك نيروهاي پشتيبان بمانند. نيروهاي پشتيباني ميبايست با موتور خاموش و به وسيلة پارو تا محل معيني جلو ميرفتند و در ساعت معين با شنيدن صداي اولين شليك، با موتور روشن و به آهستگي به سمت هدف ميراندند تا با ديدن نشانة سبز يا قرمز، يكي از اين دو مأموريت را انجام بدهند: در صورت ديدن منور سبز، مأموريت، پاكسازي نيزار اطراف پاسگاه بود و ميبايست يك قايق تا 150 متر جلوتر از پاسگاه ميرفت و تا پايان مأموريت، تأمين را عهدهدار ميشد، نيروهاي پشتيباني بعد از پاكسازي، ميبايست درميان نيها با فاصلهاي معين از پاسگاه، كمين ميكردند، سپس مستقر ميشدند. در وضعيت دوم، نيروها ميبايست با اجراي آتش به روي پاسگاه، به سرعت به آن نزديك ميشدند و به تهل آن ميچسبيدند و در تصرف پاسگاه كمك ميكردند. پس از سقوط پاسگاه، مأموريت به همان صورت اول، ادامه مييافت. يادآوري ميشود كه براي تصرف هر پاسگاه، نيروي غواص و پشتيبان، جداگانه سازماندهي شدهبودند. همچنين براي برخي نقاط جناح عمليات نيز نيروي جداگانه سازماندهي شدهبود. جهت گمراه كردن دشمن نيز تدبيري به كار گرفته شد: ميبايست نيروهايي با چهار تا پنج قايق از آخرين پاسگاه خودي حركت ميكردند و همزمان با شروع درگيري، با اجراي آتش شديد روي پاسگاههاي دشمن در نهروان و نهرالصوه، يك عمل ايذايي انجام ميدادند و دشمن را از درك محور اصلي حمله، منحرف ميساختند. بهطور كلي در هر دو محور شرقي و غربي، ايجاد كمين در ميان نيها براي استقرار خودي در درياچه، به وسيلة قايقها و بلمها بودهاست تا در فرصت مناسب بعدي، يونوليتها براي ساختن كمين آورده شود. برادر "بهمئي"مسئول طرح عمليات تيپ9 بدر مسئول هدايت عمليات در محور شرقي و برادر "دقايقي" فرمانده تيپ بدر، همين مسئوليت را در محور غربي به عهده داشتند. البته فرمانده تيپ، با محور شرقي نيز در ارتباط بود، اما عمده توانش را در محور غربي ميبايست بهكار ميبرد. قطع ارتباط چند ساعتة غواصها با نيروي پشتيباني قبل از شروع عمليات، يعني از هنگامي كه در آب فرو ميرفتند و از قايقها جدا ميشدند تا زماني كه كلت منور شليك ميشد، براي تيپ بهعنوان يك مسئله مطرح بود كه ميبايست حل ميشد. در اين مدت در صورتي كه اتفاقي براي نيروهاي غواص ميافتاد، خودشان ميبايست آن را رفع ميكردند، بدون هيچ امكان كمكي از نيروهاي پشتيباني. گفتني است كه ابتدا تصميم گرفته شد كه بيسيم ضد آب درست شود، اما متأسفانه انجام نشد. در هر حال مسئولان تيمهاي غواص آخرين هماهنگيهاي لازم را انجام دادند. زمان رسيدن به هدف از نقطة رهايي، به وسيله مسئولان تيمها تخمين زده شد و برادر " اسماعيل دقايقي" (فرمانده تيپ بدر) دو ساعت به زمانهاي پيشبيني شده ميافزود تا در صورت پيش آمدن حادثهاي، زمان عمليات عقب نيفتد و همگي سر ساعت برسند. ساعت24 بهعنوان زمان شروع درگيري براي هر دو محور تعيين شدهبود. حدود ساعت سه تا پنج بعدازظهر امروز نيروها در محل مأموريت خويش از آخرين كمينهاي خودي جدا شدند. طبق طرح مانور، هر گروه از غواصان و سپس قايق سواران، جداگانه به سمت هدفهاي تعيين شده به راه افتادند تا در زمان معين و طبق برنامه، درگيري را آغاز كنند. در عمل، در همة محورها عمليات با موفقيت و با سرعت فوقالعادهاي همراه بود، مگر در پاسگاه " امالطيره" در محور شرقي كه با مقاومت دشمن و مجروح شدن مسئول تيم تكور، نيروهاي خودي بنا به دستور، عقب آمدهاند و منتظر فرصت ديگري هستند.[۱]
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ضميمه دارد؛ ضميمه دوم گزارش 376 : فريب دشمن و قطع آتش در عمليات "قدس4"، ص495.
فرمانده تيپ 9 بدر (اسماعيل دقايقي) در منطقه عملياتي قدس4
گزارش- 377
مطابق گزارشهاي نوبهاي قرارگاه خاتم، امروز نيروهاي خودي [از تيپ3 لشكر88 ارتش] موفق شدهاند يك پست استراق سمع (شنود) در تپة 402 واقع در منطقة عمومي سومار را كه دشمن در تاريخ 20/4/1364 به اشغال خود درآورده بود، باز پس بگيرند.[۲] تيپ40 سراب (ارتش) نيز در عملياتي در ارتفاعات "گيسكه" توانسته قسمتي از اين ارتفاعات را كه عراق ده روز پيش اشغال كردهبود، بازپس گيرد. در اين عمليات شش اسير عراقي - كه دو نفر از آنها افسر هستند - به عقب تخليه شدهاند.[۳]
گزارش- 378
امروز به يك مركز بسيج و اعزام نيرو به جبهه در خيابان "آذربايجان" تهران حمله شد و با پرتاب نارنجك قسمتي از اين مركز ويران گرديد و تعدادي از نيروهاي مستقر در آن نيز شهيد يا مجروح شدند.[۴] به گزارش سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، مهاجمان از سازمان مجاهدين خلق بودهاند.[۵] اين حمله در ادامة تلاشهاي سازمان مزبور است كه بهرغم تماشاچي بودن، براي نشان دادن توانايي تأثيرگذاري در جنگ به زيان ايران و به نفع عراق، بهشدت به تبليغ و اقدامات تبليغي پرداخته است.
گزارش- 379
اخيراً عراق در مناطق جنگي غرب كشور به تقويت و تشديد جنگ رواني عليه جمهورياسلامي پرداخته است؛ در اين خصوص بهتازگي يك فرستندة راديويي قوي تأسيس كردهاست. اين فرستنده - كه كار آن از اوايل تيرماه شروع شدهاست - به زبان فارسي از عراق برنامه پخش ميكند و منطقة غرب ايران را پوشش ميدهد. صداي اين راديو در باختران به خوبي و حتي قويتر از صداي جمهوري اسلامي قابل دريافت است. برنامههاي اين فرستنده علاوه بر پيامهاي تهديدآميز يا تحريك كننده، شامل پخش ترانههاي رايج در حكومت گذشته، سخنرانيهاي شيخ "علي تهراني" و مصاحبه با اسيران ايراني ميباشد.[۶]
گزارش- 380
روزنامة اطلاعات در طول ماه رمضان گذشته و در چندين جلسه، مصاحبهاي مفصل با آقاي رئيسجمهور (آيتالله خامنهاي) انجام داده كه امروز آن را چاپ كردهاست. در اين مصاحبه، مسائل داخلي و بهخصوص مرحلة جديد سياست خارجي جمهوري اسلامي، يعني برقراري روابط در سطح نظام بينالمللي و منطقهاي، مورد بحث و گفتوگو قرار گرفت. نمايندة روزنامة اطلاعات در مورد آيندة جنگ و روابط ايران با كشورهاي شوراي همكاري خليجفارس، نظر رئيسجمهوري را پرسيد و ايشان در پاسخ چنين گفت: «سياست كلي جمهورياسلامي در ايجاد ارتباط با كشورهاي همساية مسلمان و كشورهاي جهان سوم و حتي همة كشورهاي جهان بهجز رژيمهايي از قبيل امريكا، اسرائيل و افريقاي جنوبي و امثال آنها - كه دليل خاص مانع از ارتباط ما با آنها است - بارها اعلام شده است و از شخص حضرت امام گرفته تا بقية مسئولين، همه، اين سياست را اعلام كردهاند. ما بنا بر قطع روابط يا ضعيف كردن روابط سياسي با كشورهاي ديگر را نداريم، مگر در مورد استثنايي. هميشه حضرت امام در اين مورد توصيه كردهاند، بهخصوص در مورد كشورهاي همسايه. حضرت آيتالله العظمي منتظري همواره توصيههاي مؤكدي به همة ما كردهاند كه بايد سعي كنيم با اين كشورها روابطمان را صميمانه كنيم و اين توهم غلط كه جمهوري اسلامي سر جنگ با همه دارد را از ذهن آنها خارج سازيم. تشخيص خود ما هم همين است و مسئولين كشور هم اين را تأييد كردهاند. در حال حاضر انقلاب اسلامي به خاطر عدم تبيين نقطهنظراتش در مواردي، شناخته نشده است. چنانچه بتوانيم به كشورهاي همسايهمان اين معنا را درست تفهيم كنيم كه حراست از منطقة خليجفارس اين منطقة حساس و استراتژيك - به عهدة خود ما كشورهاي پيرامون خليج است؛ يا اگر بتوانيم تفهيم كنيم كه بايد در مقابل خطر بزرگي كه اسلام و تمامي كشورهاي اسلامي و وحدت آنها را تهديد ميكند، نيروهايمان را حتيالمقدور هماهنگ و بسيج كنيم و به دنبال آن، مسئله خطر صهيونيستها و رژيم صهيونيستي را بهعنوان يك خطر اصلي، بهطور جدي براي جهان اسلام مطرح سازيم، طبعاً امتياز زيادي به دست آوردهايم.» اطلاعات: «عدهاي تصور ميكنند مسئولين ايران به هيچ وجه از راههاي سياسي و ديپلماسي وارد عمل نميشوند و اگر حكام منطقه هم بپذيرند كه رژيم عراق بايد عوض شود، باز هم ايران قبول نميكند و بر شعار "جنگ، جنگ تا پيروزي" ادامه ميدهد.» رئيس جمهور: «امروزه هيچ جنگ نظامييي نيست كه تلاش سياسييي در كنارش نباشد و به آن كمك نكند؛ ما هم از آغاز جنگ تحميلي تاكنون، تلاشهاي سياسيمان در كنار تلاشهاي نظامي وجود داشته و دارد و به مقاصد مختلف - از جمله همين كه شما در سؤالتان به آن اشاره داشتيد - رفت و آمدهاي فراواني انجام شدهاست كه همه از آن مطلعاند و بر همه روشن است. اما نكتهاي كه وجود دارد، اين است كه يك تحليل غلطي پس از انقلاب اسلامي در منطقه حاكم شد و آن اين بود كه "انقلاب، ايران را آسيبپذير ساخته است." همين تحليل، يكي از عوامل اصلي بود كه موجب شد حملة نظامي عراق به ايران انجام بگيرد. اين تحليل اگرچه در طول اين چند سال جنگ به دليل مقاومت شجاعانة رزمندگان اسلام، قوت و صحت خود را از دست داد، ولي هنوز تا حدودي باقي است و به كلي از بين نرفته است، لذا ما در گفتوگوهاي سياسي، آن وقت داراي موقعيت برتر هستيم كه در جنگ، مشت قويِ كوبندهاي را نشان دهيم. جنگ براي خود داراي يك مضمون سياسي است؛ جنگ براي ما حاكي از يكپارچگي ملت است؛ اكنون دشمنان ما دارند سرمايهگذاري ميكنند، پول خرج ميكنند كه بتوانند جنگ را منشأ آثار سياسي ضد نظام اسلامي بكنند، مثل خيلي از جاهاي ديگر، اما نميتوانند. جنگ به معناي ثبات و رسوخ نظام اسلامي در سرزمين اين كشور است؛ جنگ، حاكي از آن است كه نظام جمهورياسلامي آسيبپذير و متزلزل نيست؛ پس ميبينيم كه جنگ مفهوم سياسي بسيار قوي با خود دارد. هرگاه ما توانستهايم در صحنههاي نبرد، قدرتي از خود نشان دهيم، در مذاكرات سياسي و ارتباطات ديپلماسي هم توانستهايم نظرات و ديدگاههاي خودمان را با قدرت مطرح كنيم. لذا اين طور نيست كه مسئولين جمهوري اسلامي به كار سياسي در كنار جنگ نپرداختهاند، بلكه پرداختهايم و حجم آن هم بسيار بالا و خوب بودهاست، ولي با اين حال، معتقد بوده و هستيم كه برد و توان يك حركت سياسي، تابع قدرت نظامي و اثبات توانايي رزمي بودهاست و اين فقط در جبهه امكانپذير است.» اطلاعات: «از يك طرف در برخوردها و مذاكرات سياسي و ديپلماسي ميگوييم: "ايران جنگ نميخواست." و يا: "در امور داخلي هيچ كشوري دخالت نخواهيم كرد." و از طرفي هم گاهي در سخنرانيها، مسئله كمك به نهضتهاي مردمي جهان، لزوم پيروزي اسلام و انقلاب اسلامي در سطح جهان و قيام و نهضت ملتهاي تحت ستم و برقراري حكومت اسلامي مطرح ميشود.» رئيسجمهور: «مشكلي كه شما فرموديد، شايد خود همين احساس و انگيزهاي كه در سؤال شما وجود داشت، اين سخنگويان را به تدريج به اين سمت بكشاند؛ يعني وقتي مثلاً كلمة "صدور انقلاب" بد معني ميشود و نميتواند آن چيزي را كه در ذهن آنهاست منعكس كند، آنها كلمهاي را پيدا كنند كه بتواند بيّن آن معني باشد، فرضاً "صدور ارزشهاي انقلاب."» اطلاعات: «سال گذشته وزير خارجة آلمان غربي به ايران سفر كرد و در بازگشت به غرب، خطاب به كشورهاي غربي از آنها خواست كه نسبت به روابط با ايران تجديد نظر كنند؛ همچنين چندي پيش كاردار فرانسه در تهران خواستار بهبود روابط دو كشور شد؛ اخيراً نيز مشابه همين تغييرات در سطح روابط كشور ايران و شوروي ديده شدهاست؛ حضرت عالي گرايش اين كشورها به بهبود روابط با ايران را ناشي از چه عواملي ميدانيد و اين روند در حال حاضر در چه مرحلهاي قرار دارد؟» رئيسجمهور: «ما بايد بكوشيم كه اين روند پيش برود، روند اعتراف به وجود جامعة اسلامي؛ ما براي آن سرمايهگذاري كردهايم و اين هم نتايج آن است. هرچه اين نظام بيشتر باقي بماند و هرچه كه بيشتر به پيش برود، هرچه كه قابليت خودش را براي باقيماندن بيشتر ثابت كند، جدي بودن او بيشتر واضح ميشود و لذا كساني كه حاضر نبودند آن را جدي تلقي كنند، حالا بايد اعتراف كنند و آن را جدي بگيرند؛ امروز دنيا مجبور است ما را جدي بگيرد. نقش ما، نقش تعيينكنندهاي است، هم در وضع ملتها، هم در معادلات سياسي جهان و هم در جغرافياي سياسي عالم، ما مؤثر هستيم. خليجفارس يك نقطة مهم ظهور حساسيت ما است؛ كل منطقة خاورميانه و مخصوصاً صف مقدم مبارزه با صهيونيستها، يكي ديگر از مناطقي است كه حضور و ظهور ما در آنجا كاملاً آشكار است. مسئله نفت، مسئله ديگري است كه ما در آن تعيينكننده هستيم و مسائل گوناگون ديگر.» اطلاعات: «يك كشور نميتواند به دور خود حصار بكشد و از طرف ديگر هم، ما در آرمانها و اصول خودمان بهطور قاطع و جدي سياست "نه شرقي، نه غربي" را مطرح كردهايم؛ آيا اين خطر وجود نخواهد داشت كه ما در تشخيص مرزهاي اين دو مسئله اشتباه كنيم؟ يعني از يك سو لزوم برقراري و گسترش ارتباط با كشورهاي جهان مطرح است و از سوي ديگر، لزوم وفاداري كامل به اصل اساسي "نه شرقي، نه غربي."» رئيسجمهور: «آن اشتباه در صورتي پيش خواهد آمد كه مفهوم "نه شرقي و نه غربي" درست درك نشده باشد و رابطة سالمي كه بايستي با اصل "نه شرقي و نه غربي" معارضهاي نداشته باشد، درست تشخيص داده نشده باشد. معناي شعار "نه شرقي و نه غربي"، عدم رابطه با شرق و غرب نيست؛ عدم وابستگي به شرق و غرب است. آسانترين صحنة استقلال ما، صحنة سياسي است كه در اين زمينه خود انقلاب بزرگترين كمك را به ما كردهاست. اين ارتباطات ديپلماسي مؤيد استقلال ما هستند، نه معارض آن. مشكل ما بيشتر در عرصة اقتصادي و فرهنگي است؛ همچنان كه ميبينيد و بايد تلاش كنيم آنها را به شكل لازمي تأمين كنيم. البته در زمينة فرهنگي كافي است كه به خودمان برگرديم [...] اگر خطري باشد كه ما را تهديد كند، براي وابستگي و نقض نه شرقي و نه غربي، مسئله اقتصاد است. ما اگر نتوانيم در درون خودمان، نيازهاي اقتصادي خودمان را برآورده كنيم، در درازمدت آن خطر جدي خواهد بود. استقلال اقتصادي چيزي است كه با شعار و تبليغ به هيچ وجه به دست نميآيد، مثل سياست نيست كه يكي از اركانش زبان است؛ همين كه شما چيزي را بگوييد، خود اين يكي از عناصر تعيينكنندة سياست خواهد بود. اجزاي سياسي را خودمان عوض ميكنيم به سود و يا به زيان شما، در حالي كه كه اقتصاد اين طور نيست؛ در مورد اقتصاد، برنامهريزي، مصلحتانديشيهاي ناشي از پختگي و تبحر و تلاش همهجانبه و استفاده از تمامي امكانات، مورد نياز است و تا اين مقدمات فراهم نشود، خطر وابستگي وجود خواهد داشت. امروز قدرت و هيمنة انقلاب توانسته عليرغم وجود وابستگي اقتصادي، استقلال سياسي را درست كند؛ اين قدرت ما مسئولين نيست، قدرت انقلاب است. پس من وجود خطر را تأييد ميكنم اما اينكه اين خطر با ارتباطات سياسي حاصل و جدي ميشود را تأييد نميكنم و معتقدم كه با عدم معالجة صحيح اقتصادي، آن خطر وجود خواهد داشت.» اطلاعات: «همان طور كه فرموديد، از اول انقلاب تاكنون تلاشهاي زيادي در زمينة اقتصاد انجام گرفته، [ولي] هنوز مسائل ناگوار و بحث انگيزي وجود دارد، يكي از اين مسائل درمورد اصطلاح "عدالت اجتماعي" است، به خصوص بعد از آن پيامي كه امام به مجلس داشتند و تأكيد مشخصي روي اين مسئله داشتند؛ در اين زمينه چه نظرياتي داريد؟» رئيسجمهور: «در اين مملكت اگر ما نتوانيم توليد و مصرف را كنترل كنيم - به معناي خاص توليد - يعني از مصارف زائد و تشريفاتي و غير ضروري پرهيز بشود و برويم به سمت مصرف كم و توليد زياد، مشاركت و همكاري عمومي مردم و به كارانداختن انواع سرمايههاي پولي از قبيل سرمايههاي بخش خصوصي، سرمايههاي علمي و تخصصي، بهخصوص سرمايههاي مربوط به برنامهريزي و تعيين اولويتها در زمينة اقتصادي و توليدي، كه اولويتها در مملكت چيست؛ تا به اين سمت نرويم، مسئله قابل علاج نخواهد بود. همان طور كه قبلاً گفته شد و روشن است، ما وارث يك اقتصاد به شدت بيمار و معيوب هستيم. [...] سيستم بد بوده، مبنا خراب بوده و آن مبنا به ما به ارث رسيده و بايد آن را درست كنيم. البته تلاشهاي زيادي شدهاست، ولي هنوز تا رسيدن به هدف خيلي فاصله داريم. عواملي كه تا حالا يك مقداري مانع از اين شدهاند كه اين تلاشها به نتايج مطلوب و مورد نظر برسند، در درجة اول، جنگ است. نميتوان جنگ را ناديده گرفت؛ جنگ، هم پول و هم نيروي انساني و همت را به خود مصروف ميكند. همت مسئولين، يك سرماية انقلاب است كه بايستي آن را در جايي صرف كنند، خوب اگر اين حادثه (جنگ) نباشد، همت در جاي ديگري به نفع جامعه صرف خواهد شد. بنابراين، جنگ، عامل مهمي است و از سوي ديگر، ضعف برنامهريزي در كار مسائل اقتصادي مؤثر است.»[۷]
گزارش- 381
امروز عدهاي از نمايندگان مجلس در قالب يك طرح قانوني پيشنهاد كردند كه معافيت مطروحه در مادة 45 قانون نظام وظيفة عمومي مصوب 29/3/1363 كه بر اساس آن، يكي از افراد خانوادة شهيد داده، از خدمت سربازي معاف ميشود، شامل خانوادههاي جانباز، اسير و مفقودالاثر نيز بشود. در جلسة علني امروز مجلس شوراي اسلامي، قيد يك فوريت اين طرح، تصويب شد.[۸]
گزارش- 382
در چارچوب تلاشهاي سياسي حاكمان عراق براي تأثيرگذاري مثبت در افكار عمومي جهان بهوسيلة تبليغ صلحطلبي و تظاهر به مسالمتجويي، بهمنظور فراهم ساختن زمينة هرچه مناسبتر جهت جلب توجه بيش از پيش حاميان جهاني خود و تسهيل حركت دولتهاي غربي در مسلح كردن هرچه بيشتر ارتش عراق، امروز به گزارش خبرگزاري كويت، "نزار حمدون" سفير عراق در امريكا، از جوامع بينالمللي درخواست كرده كه براي توقف جريان صدور تسليحات و قطعات يدكي نظامي به ايران، بكوشند تا بدين ترتيب، ايران يك روش مسالمتآميز را براي خاتمه دادن به جنگ با عراق، بپذيرد. اين خبرگزاري سپس افزوده است: «وي با اشاره به اينكه خاتمة جنگ به عمر آيتالله "خميني" رهبر معنوي ايران، بستگي دارد، گفت اقدام مزبور روند جنگ را كاهش ميدهد، اما موجب خاتمة آن نميشود. وي تأكيد كرد عراق براي مذاكرات صلح با ايران، هيچگونه شرط اوليهاي ندارد و در سياست داخلي ايران نيز مداخله نميكند، در صورتي كه اين كار به برقراري صلح در منطقه منجر شود.» همچنين در چارچوب سياست عراق براي جلب توجه محافل ذي نفوذ عمدتاً صهيونيستي - امريكايي، نزار حمدون دربارة موضع عراق در برابر مصر و معاهدة صلح با اسرائيل، گفتهاست كه عراق در خط مقدم مقابله با اسرائيل قرار نداشته و خود را در مقام مخالفت با مصر و اردن قرار نميدهد. وي افزوده: «ما از مصر و اردن حمايت ميكنيم، ما حتي اگر سوريها به ساير كشورهاي عربي كه در روند صلح دخالت دارند، بپيوندند، از آنها هم حمايت ميكنيم؛ ما مايليم تا صلح در منطقه گسترش يابد.»[۹] در خصوص "صلحطلبي" حكومت عراق، سفير اين كشور در پاكستان نيز اعلام كردهاست: «عراق از تلاشهاي كميتة صلح اسلامي در مورد جنگ تحميلي، مشروط بر اينكه هدف اين تلاشها ايجاد صلح و پايان دادن جنگ بهطور آبرومندانه باشد، استقبال خواهد كرد.» وي در ادامة گفتوگو با روزنامة "جنگ" چاپ پاكستان، تأكيد كرده كه عراق ضعيف نيست و فقط جهت رفاه مردم خويش، خواهان پايان جنگ ميباشد. وي همچنين گفتهاست: «به تمام ملت عراق آموزش نظامي داده شده كه در نتيجة آن، هر مرد و زن عراقي ميتواند مدرنترين سلاح را به كار ببرد و در حال حاضر نفرات [نيروهاي] مردمي عراق از يك ميليون گذشته است و اكثر آنها در جبهههاي مختلف سرگرم نبرد هستند.»[۱۰]
گزارش- 383
بهبود روابط ايران با كشورهاي امريكا و فرانسه، بدون آنكه در جنگ يا مسائل مالي ذيحق، توجهي به حقوق ايران بشود، از جمله توقعاتي است كه در اظهارات شخصيتهاي سياسي اين دو كشور نهفته است: "جيمي كارتر" رئيسجمهوري سابق امريكا، در جريان گفتوگو با مقامهاي تركيه، خواستار ميانجيگري آنكارا براي عاديسازي روابط تهران با واشنگتن شده است. كارتر در مدت اقامت خود در تركيه و ديدار با رئيسجمهوري و نخستوزير اين كشور، گفته كه تركيه تنها كشوري است كه ميتواند روابط بين تهران و واشنگتن را به حالت عادي برگرداند.[۱۱] در اين حال، وزير خارجة امريكا در يك كنفرانس مطبوعاتي در كاخ سفيد، اعلام كردهاست: «ما [ايالات متحدة امريكا] بعيد است كه بتوانيم براي پايان جنگ اقداماتي انجام دهيم، اگرچه ميكوشيم برخي تدابير را اتخاذ كنيم.»[۱۲] از سوي ديگر، روزنامة كويتي " القبس" به نقل از منابع قابل اعتماد خود در پاريس، نوشتهاست: «دولت فرانسه به بهبود روابط با ايران مايل ميباشد و اين نمايانگر اين مطلب است كه عليرغم دو دليهاي دولت فرانسه، موضوع سفر "رولان دوما" وزير خارجة فرانسه به تهران، ممكن است بهطور جدي مطرح شود. دو دلي دولت فرانسه ناشي از اين مطلب است كه مقامات فرانسه از اين وحشت دارند كه سفر دوما به تهران بهعنوان تغيير موضع فرانسه در قبال جنگ خليج[فارس] و عدم حمايت از عراق تلقي شود و از سوي ديگر، دولت فرانسه مايل است مطمئن شود كه اين سفر حتماً به بهبود روابط با ايران منجر خواهد شد و اين ميتواند به آزادي چهار گروگان فرانسوي در بيروت كمك كند.»[۱۳] القبس سپس افزوده است: «يك هيئت بلندپاية ايراني در حدود سه هفته پيش براي گفتوگو با مقامات رسمي فرانسه دربارة چگونگي بهبود روابط دوجانبه و حل و فصل مشكلات مالي بين دو كشور، از پاريس ديدن كردهاست [...] هدف اصلي هيئت ايراني از سفر به پاريس، حلوفصل نهايي مشكل مالي موجود بين ايران و فرانسه بودهاست كه از زمان پيروزي انقلاب ايران در سال 1979 تاكنون وجود داشتهاست.»[۱۴] در عين حال خبرگزاري كويت از پاريس گزارش داد كه وزارت خارجة فرانسه امروز در واكنشي ملايم، برخي گزارشهاي خارجي و محلي را مبنيبر اينكه "رولان دوما" وزير خارجة فرانسه، درصدد است براي بهبود روابط بين تهران و پاريس در آيندة نزديك از تهران ديدن كند، تكذيب كردهاست.[۱۵] ضميمة اول گزارش 376: نگاهي به تيپ بدر مركز مطالعات و تحقيقات جنگ بعد از پايان عمليات "قدس4" بيدرنگ گزارشي دربارة آن براي فرمانده كل سپاه تهيه و ارسال كرد. در اين گزارش، در خصوص نيروهاي عملكننده بهعنوان يكي از ويژگيهاي مهم اين عمليات، چنين تأكيد شدهاست: بافت و تركيب نيروهاي عملكننده در "قدس4" ميتواند بهعنوان ويژگي مهم اين عمليات در مقايسه با ديگر عملياتهاي قدس، محسوب گردد. در اين عمليات، يگان عملكننده، به جز فرمانده آن و برخي كادرها، متشكل از نيروهاي مجاهد عراقي بودهاست كه در طول جنگ از عراق اخراج شده و بعضاً خود پناهنده شدهبودند. تركيبي از ارتشيان عراق و مجاهدين غيرنظامي كه به لحاظ بينش سياسي و انگيزة حركت و جهاد مسلحانه، در جبهه حضور يافتهاند، تيپ بدر را به وجود آوردهاست كه قبل از انجام دادن "قدس4"، پدافند همين منطقة عملياتي در هور را به عهده داشتهاست. هرچند در ميان صدهزار مهاجر عراقي، تشكيل يك تيپ (منها) نميتواند در نظر اول آنچنان قابل توجه به حساب آيد، ولي به هر حال ميتوان گفت نطفة يك حركت صحيح بسته شده و در صورت دقت و ممارست و ايجاد زمينههاي مناسب و حذف عوامل بازدارنده - كه در ابعاد گوناگوني به مسئولان مختلفي مربوط ميگردد - ميتوان اميدوار بود كه براي آيندة انقلاب اسلامي عراق گامي برداشته شدهاست. هستة اوليه اين تيپ، دو سال قبل در شرق بصره شكل گرفت. در آنجا از تعدادي رزمندة مسلمان عراقي گرداني به نام "شهيد صدر" تشكيل شد و در پدافند پاسگاه زيد به كار گرفته شد. اين گردان زير امر لشكر "وليعصر(عج)" قرار داشت. در عمليات خيبر، صحبت تشكيل تيپ امام صادق از اين نيروها بود كه مدتي بعد با تيپ امام حسن(ع) ادغام شدند و اين نيز در عمل پايدار نماند. در عمليات "بدر"، اين نيروها تحت عنوان "گردانهاي شهيد صدر" دركنار لشكر25 كربلا، "قرارگاه نجف2" را تشكيل دادند و اقدامات درخور توجهي از آنان مشاهده شد. بعد از عمليات بدر، همين مسئوليت پدافند قسمتي از هور را به عهده گرفتند و در صحبتهاي بعدي مسئولان سپاه، قرار شد كه تركيب اين نيروها با نيروهاي قرارگاه رمضان، "تيپ بدر" را به وجود آورد و عشاير مبارز تحت امر قرارگاه نصرت نيز در چارچوب اين تيپ قرار بگيرند. در اين تيپ، كادرهايي از سپاه نيز حضور دارند كه بيشتر با قصد انتقال تجربه و نيز جهت استحكام بافت تيپ و قوام تشكيلات آن در كنار برادران عراقي ميباشند. عمليات "قدس4" نخستين تجربة اين تيپ (به شكل فعلي) در زمينة "عمليات محدود" به شمار ميرود كه عمليات موفقي بودهاست. اما اگر آفات اختلافات، رفاه طلبي و ... بگذارند، يگانهاي پرقدرتي از مجاهدين عراقي ميتواند تشكيل بشود كه عملياتي به مراتب بزرگتر از "قدس4" را با موفقيت انجام دهند. اگر نحوة حركت برادران پرشور و باانگيزهاي كه در تيپ بدر به كار پرداختهاند الگوي آيندة عراقياني كه در قم و تهران اوقات ميگذرانند، قرار بگيرد، انقلاب اسلامي در عراق چشماندازي اميدواركننده ميتواند داشتهباشد. در اوضاع كنوني، تيپ بدر در مقايسه با ديگر يگانهاي سپاه با برخي مشكلات اوليه روبهرو است؛ بهعنوان مثال، ديگر يگانهاي رزمي سپاه از استانها و شهرهاي پشتيباني كننده خود حمايت ميشوند و حجم عمدهاي از تداركات آنها با كمكهاي مردمي حل ميشود، در حالي كه تيپ بدر به دليل اين كه نيروهاي آن عراقي هستند، از اين امكانات برخوردار نيست، زيرا دفاتر بسيج و جذب نيروهاي عراقي در شهرهاي تهران، كرج، قم و ديگر نقاطي كه معاودان عراقي در آنجا اسكان يافتهاند، (در عين فعال بودن و كانال اتصال عراقيهاي مقيم ايران به تيپ) توانايي لازم را با توجه به ديدگاههاي موجود، ندارد.[۱۶]
ضميمة دوم گزارش 376: فريب دشمن و قطع آتش در عمليات "قدس4" در شرح چگونگي اين پيروزي سريع، نكات جالبي وجود دارد؛ از جمله ماجرايي است كه راوي مركز مطالعات و تحقيقات جنگ راجع به آن چنين گزارش داده است: در تخلية اسرا به عقب، آنها ابتدا به محل هدايت عمليات (قايق فرماندهي) سپس به مقر تيپ انتقال مييافتند. از ميان اسرا، بيسيمچي پاسگاه فرماندهي دشمن در محل هدايت عمليات نگه داشتهشد. دشمن با توجه به سقوط پاسگاهها، منطقه را زير آتش توپخانه گرفته و تردد در منطقه مشكل شدهبود، لذا از بيسيمچي مزبور خواسته شد كه با نيروهاي ما همكاري كند. وي با اشتياق پذيرفت و اظهار داشت كه منتظر حمله نيروهاي اسلام بودهاست تا خود را تسليم كند و ميگفت به محض شروع درگيري، با اللهاكبر خود را تسليم كردهاست. اين فرد به "پست شنود" برده شد تا با فرماندهي خود (در عقبه) تماس بگيرد و از جمله از وي خواسته شد به فرماندهشان بگويد كه "آتش را قطع كنيد، زيرا روي سر ما ميريزد." با اين اقدام، بعد از لحظاتي آتش بهطور كلي روي منطقه قطع شد. حدود سه الي چهار ساعت شنود به وسيلة اين فرد با دشمن در تماس بود و قطع آتش در اين مدت كمك بزرگي به نيروهاي خودي كرد: منطقه كاملاً قابل تردد شد و برادران به راحتي رفت و آمد ميكردند. بعد از اين مدت، مجدداً از بيسيمچي (جهت لو نرفتن شنود) خواسته شد با فرماندهي خود تماس گرفته و وانمود كند كه نيروهاي اسلام به طرفشان ميآيند و قصد حمله دارند، سپس لحظه به لحظه گزارش كند تا سقوط پاسگاه، كه پس از صحبت لازم با فرماندهي دشمن و در حين آن، بيسيم توسط شنود خودي قطع شد. در اين لحظه فرماندهي دشمن سعي داشت با بيسيمچي تماس بگيرد و اين نشان ميداد كه صحنه سازي مربوطه مؤثر بودهاست. پس از انتقال اين بيسيمچي به همراه تعدادي ديگر از اسرا به مقر تيپ، زماني كه عدهاي از مجاهدين عراقي به سمت اسرا آمدند، فرد مزبور به سمت يكي از آنها رفت و يكديگر را در آغوش گرفته و بوسيدند؛ بعداً معلوم شد از آشنايان يكديگر ميباشند.[۱۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1364/05/01
- ↑ سند شماره 630/گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "قدس4"، گزارش راوي عمليات قدس4 (علي مژدهي)، صص2 تا 16.
- ↑ سند شمارة 009651 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي قرارگاه عملياتي خاتم، شمارة 137 (2/5/1364).
- ↑ سند شماره 022836 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي، عمليات و اطلاعات نزاجا، شمارة 125، ص2 (1/5/1364)؛ و سند شمارة 1097 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچه ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصتطلب)، از 24/4/1364 الي 16/5/1364، ص 110.
- ↑ سند شماره 070746 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سازمان حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران، 4/6/1364.
- ↑ همان.
- ↑ سند شماره 226059 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: 1/5/1364، ص16.
- ↑ روزنامة اطلاعات، 1/5/1364، صص 6 و 7.
- ↑ اداره كل تندنويسي مجلس شوراي اسلامي، "روزنامه رسمي، مشروح مذاكرات جلسه علني مجلس، شماره 11811، دورة دوم، جلسه 161 (1/5/1364)، ص28.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشرية "گزارشهاي ويژه"، شمارة 127 (3/5/1364)، صص 14 و 15، واشنگتن - خبرگزاري كويت 2/5/1364.
- ↑ خبرگزاري جمهورياسلامي، نشريه "گزارشهاي ويژه"، شماره 126 (2/5/1364)، ص4، اسلام آباد - خبرگزاري جمهورياسلامي، 1/5/1364.
- ↑ مأخذ 7، ص آخر.
- ↑ واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهورياسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 2/5/1364، راديو مسكو، ص3.
- ↑ مأخذ10، صص 14 و 15، خبرگزاري كويت.
- ↑ مأخذ10، صص14 و 15، خبرگزاري كويت، 1/5/1364.
- ↑ مأخذ9، ص17، پاريس - خبرگزاري كويت، 1/5/1364.
- ↑ مأخذ 1، ص 1.
- ↑ مأخذ 1، صص 16 تا 22.