1359.05.04

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1359
1359.05.04
نام‌های دیگر چهار مرداد
تاریخ شمسی 1359.05.04
تاریخ میلادی 26 ژوئیه 1980
تاریخ قمری 13 رمضان 1400



گزارش - 41

بااینکه امروز نسبت به روز گذشته، آرامش نسبی بر مرزهای ایران و عراق حاکم بود، تشنج و ناامنی همچنان محسوس است و نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران، عملاً در وضعیت فوق‌العاده به سر می‌برند. این آرامش نسبی شب‌هنگام به‌هم خورد و در منطقۀ عمومی قصرشیرین «از ساعت 10 شب تا یک بامداد، پاسگاه برارعزیز زیر آتش توپ‌های ارتش عراق قرار گرفت که با آتش متقابل پاسداران و ارتش مستقر در منطقه، این آتش متوقف شد.»[۱] در منطقۀ نفت‌شهر و پاسگاه‌های خان‌لیلی نیز درگیری‌های پراکنده که از شب پیش آغاز شده بود تا بامداد امروز، ادامه داشت که ارتش جمهوری اسلامی ایران، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مأموران ژاندارمری و جوانمردان حملات نیروهای بعث عراق را دفع کردند.[۲] در این درگیری‌ها یک درجه‌دار ژاندارمری و 2 سرباز وظیفه مجروح شدند.[۳] گزارش دیگری از کرمانشاه حاکی است که از ساعت 22 تا ساعت 6 بامداد روز بعد، درگیری‌های پراکنده‌ای در تنگ‌هوان و تنگ ترشابه بین نیروهای ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از یک‌سو و مهاجمان مسلح که از حمایت ارتش بعث عراق برخوردار بودند، ازسوی دیگر رخ داد. در این درگیری 2 تانک ارتش بعث عراق از بین رفت و یکی از پاسداران انقلاب اسلامی ایران مجروح شد.[۴] همچنین، امروز ستاد خبری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اهواز اعلام کرد: «درپی انتقال نیرو ازسوی سپاه پاسداران به نوار مرزی در منطقۀ دشت آزادگان برای کارهای فرهنگی و حفاظت و پاسداری از مرزها طی هفتۀ گذشته، ازسوی مزدوران بعث عراق با موشک آر.پی.جی7 به روستاهای مشمشیه و برگه در نوار مرزی دشت آزادگان که محل استقرار پاسداران اعزامی به این منطقه است، حمله شد که با آتش متقابل برادران پاسدار و عشایر مسلمان و غیور منطقه، این حملات دفع و خنثی شد. این گزارش حاکی است که این حملات هیچ‌گونه خسارتی را به‌همراه نداشته است.»[۵] ازسوی دیگر، در ادامۀ تحرکات مرزی عراق، امروز هم در منطقۀ قصرشیرین و نیز مرز آبی آبادان، فعالیت‌هایی مشاهده شد. گزارش مرزبانی قصرشیرین درمورد تحرکات نیروهای عراق در این منطقه حاکی است: «در ساعت 10:30 مورخ 4/5/59، سربازان عراقی مستقر در بند باریک منطقۀ خود، روبه‌روی پاسگاه هدایت (ایران) در نزدیک خط مرز مشغول کندن سنگر بودند.»[۶] رکن2 ستاد لشکر92 زرهی خوزستان نیز گزارش داد: «در مورخ 4/5/59، کلیۀ پاسگاه‌های مرزی تابع گروهان شرطه فاو تقویت گردیده‌اند. در این تقویت به هر پاسگاه 15 نفر سرباز، 25 قبضه کلاشینکف، 15 صندوق مهمات، 3 خودرو ایفا و 2 جیپ روسی واگذار گردیده (است. ضمناً) ارتباط پاسگاه‌ها به‌وسیلۀ بی‌سیم‌های ساخت شوروی با برد 100 کیلومتر صورت می‌گیرد.»[۷] همچنین، منابع ایران از درگیری‌های جزئی در داخل نیروهای مسلح عراق گزارش می‌دهند که معمولاً به‌سرعت تحت کنترل قرار می‌گیرد. دراین‌مورد براساس گزارشی که عصر امروز به خبرگزاری پارس مرکز کرمانشاه رسید: «در پادگان خانقین کشور عراق اغتشاش روی داده است.» بنا به همین گزارش، به نقل از منابع مطلع و فراری از ارتش عراق: «عده‌ای از افسران و سربازان پادگان خانقین مرکز اسلحه و مهمات پادگان خانقین را اشغال و تحت تصرف خود درآوردند.»[۸]

گزارش - 42

هم‌زمان با تیرگی روزافزون مناسبات ایران و عراق و شدت‌یافتن درگیری‌های مرزی و تحرکات نظامی، تبلیغات رسانه‌های عراق همچنان با شدت بیشتری جهت تحریک مردم عرب خوزستان و تحریکات "عربستان‌سازی" ادامه دارد. امروز نیز از بخش عربی رادیو صوت‌الجماهیر بغداد در برنامۀ موسوم به "صدای جزیره و خلیج عربی" تفسیر زیر پخش شد: «شنوندگان عزیز، رژیم فاشیستی ایران می‌پنداشت که به آسانی می‌شود نهضت رهایی‌بخش ملی را در عربستان [خوزستان] نابود کرد و ملت این منطقه را به زانو درآورد و او را وادار نمود که دست از خواسته‌های به‌حق خود که پیشاپیش آنها "خودمختاری" است، بردارد؛ لیکن حوادث اخیر و جریاناتی که در طول این 15 ماه اخیر در عربستان می‌گذرد ثابت کرد که پنداشتن (پندارهای) مورد بحث رژیم فاشیستی ایران درمورد عربستان خواب و خیالی بیش نبوده که در افکار... [آیت‌الله] خمینی رخنه کرده است؛ همچنان‌که در افکار شاه رسوخ کرده بود. ... از زمانی که امپراتوری پهلوی سرنگون شد و دارودستۀ [آیت‌الله] خمینی زمام امور را در دست گرفته‌اند، عربستان تدریجاً به‌صورت رزمگاه عملی و میدان نبرد حقیقی درآمده است و نیروهای ارتش [آیت‌الله] خمینی که همانا نیروهای سرکوب ملت عرب عربستان شاه هستند با روش‌های مختلف مناطق عربی را به‌صورت خرابه‌ها درمی‌آورند و نیروهای هوایی این رژیم که هواپیماهای آن اکثراً ساخت امریکاست، به نیروهای دیگر ارتش در سرکوب مردم عربستان کمک کرده تا خانه‌های ملت عرب را در این منطقه همراه با مدارس، مساجد، دانشگاه‌ها و بیمارستان‌ها درهم بکوبند. علاوه‌بر نیروهای ارتشی و هوایی، پاسداران انقلاب نیز در امر اهانت به سالخوردگان، زنان و کودکان نقش خود را داشته و دارند و نیازی به بیان نیست. تمام این جنایات را [آیت‌الله] خمینی و جلادان و دارودسته و نیروهایش علیه عربستان به این خاطر به کار بستند تا شاید آتش انقلاب ملی و آزادی‌بخش را نزد توده‌های عربستان خاموش سازند و بدین‌وسیله عربستان را جزء لاینفک خاک رژیم نژادی فارسی قرار دهند و ملت عرب آن را دربرابر خود وادار به تسلیم نمایند؛ لیکن علی‌رغم انواع مرگ‌ها، خرابی‌ها و نابودی‌هایی که به‌وسیلۀ جلادان خلق‌های ایران علیه ملت عرب عربستان صورت گرفته است، آیا این جلادان توانسته‌اند مبارزات خلق‌های قهرمان را در عربستان [خوزستان] نابود سازند؟ پاسخ این پرسش بدون تردید منفی است و بهترین گواه، افزایش روزافزون و اوج‌گیری شدید عملیات قهرمانانه و مسلحانۀ جوانان عربستان علیه افراد و تأسیسات [آیت‏الله] خمینی است؛ عملیاتی که نه‌تنها در دل فاشیست‌ها دلهره ایجاد کرده بلکه آنان را ناچار ساخته تا به شکست‌های خود اعتراف کنند.»[۹]

گزارش - 43

درگیری ایران و عراق، در عرصه‌های خارج از دو کشور، ازجمله در لبنان نیز بروز دارد. امروز هنگام تشییع جنازۀ ریاض طه، رئیس سندیکای مطبوعات لبنان که چند روز قبل کشته شد، تیراندازی شدیدی میان اعضای سازمان شیعیان و طرف‌داران انقلاب ایران (امل) و افراد مسلح حزب بعث که تحت حمایت عراق هستند، درگرفت. خبرگزاری آسوشیتدپرس از بیروت، ضمن نقل این خبر افزود: «به گفتۀ شاهدان عینی شدت تیراندازی به حدی بود که سلیم الحوص، نخست‌وزیر لبنان، که در مراسم شرکت داشت ناچار شد به یک هتل پناهنده شود. شاهدان عینی گفتند: در محل دیگری نزدیک به محل این حادثه تیراندازی دیگری میان سازمان امل و یک گروه از چریک‌های فلسطینی درگرفت.»[۱۰] گزارش خبرگزاری فرانسه از بیروت درمورد این درگیری‌ها به نقل از رادیو صدای لبنان وابسته به محافظه‌کاران، حاکی است: «در جریان زدوخوردهای شدیدی که بعدازظهر دیروز (شنبه) بین سازمان امل جنبش شیعیان و جبهۀ آزادی‌بخش عرب (طرف‌داران عراق) در شهر بعلبک روی داد 16 نفر کشته و عدۀ زیادی زخمی شده‌اند. به گفتۀ رادیو محافظه‌کاران لبنان، پس از مداخلۀ نیروهای بازدارندۀ عرب، زدوخورد بین واحدهای سازمان امل و جبهۀ آزادی‌بخش عرب پایان یافت.»[۱۱]

گزارش - 44

در غرب کشور تحرکات ایذایی همچنان تداوم دارد و دراین‌میان، عراق علاوه‌بر فعالیت تبلیغاتی و سیاسی بر ضد ایران، در حمایت، تجهیز و سازماندهی ضدانقلابیون ایرانی معاند با نظام نیز فعال است. امروز نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی اعلام کرد: «اخیراً تعداد 70 نفر از افراد کومه‌له در حوالی پاسگاه بنّاسورت عراق روبه‌روی آبادی "بایو" مشاهده گردیده است.»[۱۲] گزارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مریوان نیز حاکی است که «تعدادی تانک و افراد نامشخص در حدود ساعت 16 روز 4/5/59، در مسیر اورامانات به سروآباد درحال حرکت مشاهده شده‌اند.» در ادامۀ این گزارش آمده است: «دکتر [مادح] نقشبندی رهبری عملیات را جهت تصرف پاسگاه "شویه" واقع در سه‌راهی سنندج ـ مریوان به عهده دارد.»[۱۳] همچنین برابر اعلام نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی: «روزانه تیراندازی‌های پراکنده در سطح شهر سنندج ازطرف ضدانقلابیون به عمل می‌آید که به‌وسیلۀ نیروهای خودی پاسخ داده می‌شود.»[۱۴] خبرگزاری پارس از کرمانشاه نیز گزارش داد: «گروه ضربت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مستقر در بانیوند روز شنبه گذشته (4/5/59) در ادامۀ عملیات پاک‌سازی ارتفاعات "ماکووان"، در دامنۀ این کوه که مقر مهاجمان مسلح و عناصر ضدانقلاب است، به مدت 2 ساعت با مهاجمان مسلح درگیر شد.»[۱۵] همچنین، در ادامۀ پاک‌سازی مناطق آزادشده، سازمان پیشمرگان مسلمان کرد اعلام کرد که امروز یک قبضه اسلحۀ یوزی و مقدار زیادی مواد منفجره و تعدادی فشنگ ژ3 از مغازه‌ای در سنندج کشف و ضبط شده است.[۱۶] در منطقۀ خوی نیز دومین اطلاعیۀ ستون عملیاتی ژاندارمری مستقر در این شهر، درخصوص پاک‌سازی منطقۀ قطور و الند، منتشر شد. در بخشی از این اطلاعیه خطاب به اهالی منطقۀ مذکور آمده است: «با عنایت خداوند متعال، با همکاری اکثریت اهالی و ساکنین بخش قطور و الند تا روز 4/5/59، 914 قطعه جنگ‌افزار غیرمجاز و 4255 تیر فشنگ جمع‌آوری و ضبط شد.»[۱۷] بهرنگ، فرماندار میاندوآب، دربارة آتش‌سوزی خرمن‌ها در روستای خان‌کندی از توابع این شهر در چند روز گذشته، گفت: «در روزهای اخیر گروه‌های مسلح غیرقانونی که همواره از پیشرفت‌های انقلاب اسلامی ایران و وحدت خلل‌ناپذیر امت مسلمان در وحشت و هراس به سر می‌برند با پرتاب خمپاره‌های منور موجبات ناراحتی مردم مسلمان را فراهم کرده و حتی خرمن‌های آنها را به آتش می‌کشند و وقیحانه‌تر اینکه این گروه‌ها با نشر اکاذیب، برادران ارتشی را عامل این اعمال ننگین معرفی می‌نمایند که این قبیل شایعات را به‌شدت تکذیب می‌کنیم.»[۱۸] امروز همچنین یک حرکت مشکوک در مرز استان آذربایجان‌غربی با شوروی رخ داد. به گزارش سپاه پاسداران بیله‌سوار در نوار مرزی ایران و شوروی، «در ساعت 18، یک فروند هلیکوپتر حدود 8 کیلومتر در خاک ایران می‌آید، ولی از آنجا که برادران پاسدار، قوانین و روابط مرزی بین دو کشور را نمی‌دانند، هیچ‌گونه اقدامی نمی‌کنند.»[۱۹]

گزارش - 45

علاوه‌بر درگیری‌های مناطق کردنشین، در برخی مناطق دیگر کشور نیز برخوردهای خونینی بین گروه‌ها و جریان‌های مخالف نظام و مردم مشاهده می‌شود که گاه با تلفات انسانی فراوان همراه است. ازجمله: در لنگرود، به گزارش خبرنگار روزنامۀ جمهوری اسلامی: «عصر روز شنبه 4/5/59، درپی اشغال فرمانداری لنگرود که به‌وسیلۀ فدائیان و مجاهدین خلق [منافقین] صورت گرفته بود، جوانان انجمن اسلامی به‌سوی فرمانداری حرکت نمودند و پس از آزادساختن فرمانداری از اشغال توطئه‌گران هنگامی‌که افراد به منازل خود مراجعت می‌کردند با یک توطئۀ حساب‌شده و حملۀ غافلگیرانه، یکی از جوانان وارسته و رزمندۀ انقلابی به نام سیدجلال نورمحمدی به‌وسیلۀ ضربات چوب و چماق گروه‌های ضدمردمی به درجۀ شهادت نائل آمد و تنی چند ازجمله برادر نجفی به‌وسیلۀ چاقو مجروح و در بیمارستان لنگرود بستری شدند. تعدادی از توطئه‌گران دستگیر [شدند] ولی شاهپور نوربخش قاتل فراری است. ضمناً به گفتۀ آگاهان، شاهپور نوربخش از هواداران سازمان مجاهدین خلق [منافقین] می‌باشد. گزارش دیگر حاکی است به‌دنبال دستگیری تعدادی از توطئه‌گران، این گروهک‌ها همچون عمال محمدرضاخان به مسجد امین لنگرود حمله کرده و شیشه‌های مسجد را با پرتاب سنگ شکستند.»[۲۰] در آبیک قزوین، به گزارش خبرنگار روزنامۀ انقلاب اسلامی: «شنبه‌شب در روستای نظرآباد مقدم بین روستاییان و عده‌ای از تظاهرکنندگان درگیری‌هایی به وجود آمد. این گروه به‌عنوان اعتراض به دادگاه‌های انقلاب دررابطه‌با اعدام تقی شهرام تجمع کرده بودند. خبرنگار ما در محل از روحانی معروف نظرآباد حجت‌الاسلام غلامحسین غلامی، که مستقیماً در جریان واقعه بود، چگونگی ماجرا را جویا شد. وی اظهار داشت: عناصر ضدخلقی به تخریب خانه‌های مستضعفین مبادرت ورزیدند و تعدادی از جوانان مسلمان این روستا را مجروح کردند. این درگیری‌ها با دخالت مأمورین پاسگاه ژاندارمری نظرآباد و سپاه پاسداران کرج به پایان رسید. حجت‌الاسلام غلامی اظهار داشت: دراین‌رابطه 3 تن به اسامی... دستگیر شدند.»[۲۱] در شیراز، به گزارش خبرنگار روزنامۀ اطلاعات: «35 تن از اعضا و هواداران سازمان مجاهدین خلق [منافقین] که در درگیری‌های این شهر دستگیر شده بودند، به‌اتهام پرتاب سه‌راهی، بمب آتش‌زا، آتش‌زدن اماکن عمومی و توطئه علیه جمهوری اسلامی ایران، هریک با قرار 300 هزار تومان زندانی شدند.» بنا به همین گزارش، بازداشت‌شدگان در نامه‌ای که برای مقامات مملکتی فرستادند، به بازداشت خود اعتراض و اعلام کردند که اعتصاب ملاقات می‌کنیم و اگر به خواسته‌هایمان رسیدگی نشود، دست به اعتصاب غذا خواهیم زد. در پایان این گزارش آمده است: 20 نفر که در این درگیری مجروح شده بودند، اعلام‏جرم خود را به دادستانی انقلاب شیراز ارائه دادند.[۲۲] در تنکابن، به نوشتۀ روزنامۀ جمهوری اسلامی: «ساعت 11:30 شب، عده‌ای از عناصر ضدانقلاب و از عوامل رژیم سابق و سردمداران حزب خلق مسلمان ساقی کلایه به مسجد جامع شهر و حجت‌الاسلام راشد یزدی که درحال سخنرانی بود حمله کرده و شیشه‌های مسجد را شکسته و عده‌ای از مؤمنین داخل مسجد را مورد ضرب‌وشتم قرار دادند و بیش از دو ساعت مسجد را در محاصره و اشغال خود داشتند که به‌وسیلۀ برادران سپاه پاسداران و ژاندارمری، حلقۀ محاصره شکسته و برادران و خواهران داخل مسجد را که وحشت‌زده بودند خارج کردند و عوامل اصلی این حادثه را دستگیر کردند.»[۲۳] دراین‌حال در اندیمشک، امروز اطلاعیه‌ای ازطرف دادگاه انقلاب اسلامی دزفول صادر شد. در بخشی از این اطلاعیه که در اختیار خبرگزاری پارس در اهواز قرار گرفته، آمده است: «بدین‌وسیله به تفاله‌های رژیم شاهنشاهی که در قالب مسخرۀ گروه‌های ورشکسته در راه تداوم انقلاب اسلامی سنگ‌اندازی می‌کنند و درپی ایجاد آشوب و برادرکشی در اندیمشک هستند اکیداً هشدار داده می‌شود که هرگونه توطئه در نطفه خفه خواهد شد، هشدار می‌دهیم که هرگونه اخلال در نظم عمومی و بیان شعارهای ضداسلامی، محاربه با حکومت اسلامی تلقی شده و با توکل به خداوند درهم‌کوبندۀ ستمگران و تکیه بر نیروی عظیم مردم، به‌شدت سرکوب خواهد شد.»[۲۴]

گزارش - 46

درحالی‌که امروز صبح، محاکمۀ 6 نفر دیگر از عوامل کودتای نافرجام تیرماه گذشته، در دادگاه ویژۀ انقلاب مستقر در زندان اوین آغاز شده است،[۲۵] خبرهایی از تحرکات و اقدامات منسوب به عوامل دیگر این شبکه،* در رسانه‌ها به چشم می‌خورد. حجت‌الاسلام حسینی، سرپرست پاک‌سازی ادارات استان گیلان، خبر داد که تعدادی از کارکنان دولت و بازاریان رشت مبالغی برای تشکیلات توطئۀ مزبور جمع‌آوری کرده‌اند که به‌زودی جزئیات آن فاش خواهد شد.[۲۶] خبرگزاری پارس نیز از تهران گزارش داد: «ساعت 22 دو شب پیش [امروز]، شخصی که خود را سخنگوی سازمان پاک‌سازان مجلس** می‌نامید و از معرفی خود امتناع می‌کرد در یک تماس تلفنی با خبرگزاری پارس و دررابطه‌با انفجار بمب در پاساژ کمپانی، این اطلاعیه را منتشر کرد.» بخشی از این اطلاعیه به نقل از خبرگزاری پارس، چنین است: «پس از نادیده گرفتن خواسته‌های به‌حق ما که ازطریق بمب‌گذاری در پاساژ کمپانی خواستار استعفای رفسنجانی... شده بودیم و به خواستۀ ما جامۀ عمل نپوشانیدند، برای دومین‌بار اعلام می‌کنیم اگر به خواستۀ ما که به نفع این ملت زودباور است گوش فراندهند ما عملیات بمب‌گذاری و خرابکاری که منجر به کشته‌شدن افراد می‌شود، را ادامه خواهیم داد. ...»[۲۷] دراین‌حال، به گزارش روزنامۀ اطلاعات، شب‌هنگام دو بمب که در نزدیکی منزل حجت‌الاسلام معادیخواه کار گذاشته شده بود به‌همت پاسداران کمیتۀ منطقه و مرکز پلیس، کشف و خنثی شد. سخنگوی پاسداران کمیتۀ منطقه با اعلام این خبر گفت: «ساعت 11:30 دقیقه به ستاد مرکزی این کمیته اطلاع داده شد که یک بستۀ مشکوک در نزدیکی منزل حجت‌الاسلام معادیخواه در ظرف زباله وجود دارد. پاسداران این کمیته بلافاصله به محل اعزام و موفق می‌شوند دو بمب قوی را که قرار بود در ساعت 12 شب منفجر شود، کشف نمایند.» وی افزود: «ما بلافاصله با مرکز پلیس تماس گرفتیم و مأمورین پلیس در محل حاضر و موفق شدند دو بمب مذکور را خنثی کنند. این سخنگو اضافه کرد که قدرت این دو بمب بسیار زیاد بود و اگر منفجر می‌شد تا حدود چندین خانۀ اطراف محل بمب‌گذاری را ویران می‌کرد.»[۲۸] همچنین، «ساعت 15 دیروز [4/5/1359]، یکی از دو موتورسواری که قصد داشتند بمبی به داخل اتوبوس پر از مسافر شرکت واحد خط میدان بهارستان ـ میدان شهدا پرتاب کنند، توسط مأموران انتظامی و با همکاری مردم دستگیر شد. نفر دیگر با استفاده از شلوغی خیابان‌ها موفق به فرار گردید.»[۲۹] دراین‌باره، نامۀ مردم، ارگان مرکزی حزب توده نیز در تفسیری بر نقش ساواکی‌های فراری در چنین حوادثی تأکید کرد و نوشت: «دست ساواکی‌ها را می‌توان از پشت تمام حوادثی که در چند ماه اخیر در ایران روی داده است به‌آسانی مشاهده نمود. فعالیت ساواکی‌ها چند رشتۀ مهم را در بر می‌گیرد. ... ضدانقلاب پس از هر شکست برای آنکه اظهار وجود کند، بر جنگ روانی و تبلیغی خود شدت می‌بخشد. انفجار اخیر در تهران که 6 کشته و 100 زخمی به جای گذاشت، هدفی جز بالابردن روحیۀ ضدانقلاب پس از کشف توطئۀ اخیر نداشت.»[۳۰]

گزارش - 47

درپی رایزنی‌ها و اظهارنظرها دربارة انتخاب و معرفی نخست‌وزیر، که همچنان ازسوی افراد و محافل گوناگون ادامه دارد، سرانجام امروز بنی‌صدر در نامه‌ای به هاشمی رفسنجانی، رئیس مجلس، مهندس مصطفی میرسلیم را به‌عنوان نخست‌وزیر پیشنهادی معرفی کرد. روزنامۀ کیهان ضمن درج این مطلب، می‌افزاید: «چنین برمی‌آید که مجلس شورای اسلامی نیز باتوجه‌به مذاکرات مفصلی که قبلاً صورت گرفته است، به نخست‌وزیری میرسلیم رأی تمایل بدهد.»[۳۱] آقای موسوی گرمارودی، مشاور فرهنگی و مطبوعاتی رئیس‌جمهوری، متن نامۀ مزبور درخصوص نخست‌وزیری آقای مصطفی میرسلیم را بدین شرح انتشار داد: «بسم الله الرحمن الرحیم. نمایندگان محترم، به مقتضای جو موجود و برای آنکه استعدادهای کارآمد و مسلمان و مؤمن به انقلاب اسلامی در راه بیرون‌کشیدن کشور از بحران ناشی از سلطۀ قدرت‌های بیگانه در دوران رژیم پیشین متحد و بسیج شوند، آقای مصطفی میرسلیم را به‌عنوان نخست‌وزیر پیشنهاد می‌نماید. امیدوارم بتواند تمایل نمایندگان محترم را جلب و بیانگر هماهنگی‌های ضرور بگردد. رئیس‌جمهور ـ ابوالحسن بنی‌صدر.»[۳۲] امروز، قبل از این معرفی، میرسلیم با دکتر بنی‌صدر به مدت دو ساعت (از ساعت 11 تا 1 بعدازظهر) ملاقات و مذاکره کرده بود.[۳۳] دراین‌باره، عزت‌الله سحابی، وزیر مشاور و سرپرست سازمان برنامه‌وبودجه در گفت‌وگوی کوتاهی با خبرنگار روزنامۀ انقلاب اسلامی گفت: «آقای میرسلیم در مجموع خصوصیاتش از سایرین که خود را نامزد کرده بودند بهتر است.» سؤال شد آیا وی خواهد توانست با انتخاب وزرا یک دولت تفاهم ملی به وجود آورد و کابینۀ وی موفق خواهد بود؟ عزت‌الله سحابی پاسخ داد: «ببینیم ایشان چه کسانی را انتخاب می‌کنند و من فکر می‌کنم که دولت تفاهم ملی نمی‌تواند کار بکند، دولت یک حزبی باید کار بکند؛ همان حزبی که مجلس را نیز در دست دارد، کار بکند. نباید مسئولیت‌ها لوث شود و هدف‌ها لوث گردد. باید خود حزب کار بکند.»[۳۴]

گزارش - 48

شامگاه امروز ابوالحسن بنی‌صدر با شرکت در یک مصاحبۀ مفصل رادیو تلویزیونی دیدگاه‌ها و دلایل خود را دربارۀ انتخاب و معرفی میرسلیم به‌عنوان نخست‌وزیر، وضعیت دولت گذشته و آینده و جوی که این انتخاب و معرفی در آن انجام شده است، بیان کرد. در بخشی از این مصاحبه که متن کامل آن در مطبوعات انتشار یافت، آمده است: «رئیس‌جمهوری در آغاز در پاسخ سؤال خبرنگار تلویزیون درمورد دلایل معرفی میرسلیم به مجلس شورای اسلامی اظهار داشت: از انقلاب به این طرف که امام آقای مهندس بازرگان را به شرحی که می‌دانید و متن فرمانی که صادر شد به نخست‌وزیری تعیین کردند بعد او استعفا داد و وزرایی روی کار آمد که اکثریت آنها را شورای انقلاب به آنها رأی داده بود. شاید نادر باشند وزرایی که من در آن‌وقت با آنها موافق بودم، تا حالا که یک جوی درست شده است، ازنظر من جو سالمی نیست. دکتر بنی‌صدر افزود: "مکتبی" برای هر گروه یک معنی پیدا کرده است و حالا دعوا با دیگران تمام شده، دعوا بین خودمان شروع شده است که در این جو، اولاً بعضی اشخاص حاضر نمی‌شوند به کار مشغول شوند به‌لحاظ اینکه یک دستگاه قوی وجود ندارد که اگر آنها مورد حملۀ ناروا قرار گرفتند بتواند بگوید آقا چرا حمله می‌کنی؟ خوب، وقتی جو این‌چنین ناسالم بشود، ناچار وقت کشور را باید صرف این کرد که چه کسی مکتبی است، چه کسی مکتبی نیست... پس باتوجه‌به این جو باید حدود مسئولیت‌ها هم روشن و مشخص بشود. پس از این دو عامل، سومین عامل این است که بلکه ما بتوانیم از بحران بیرون برویم و یک محیط تفاهمی به وجود آوریم و معلوم کنیم که مسئلۀ ما بیشتر مسئلۀ انقلاب و روش‌هاست تا مسئلۀ اشخاص و گروه‌ها. یک عده‌ای معین و معرفی شده بودند و من میان آن عده پس از دو بار صحبت‌کردن با آقای میرسلیم امیدوار شدم که بلکه ایشان بتواند معرف یک تفاهمی بشود و او را معرفی کردم؛ البته عامل ملاحظۀ جو موجود عامل مؤثری در این انتخاب بوده است.» در بخش دیگری از این مصاحبه، خبرنگار تلویزیون پرسید: «اگر دولت آینده از یک گروه یا حزب خاصی باشد از نظر شما مسئله‌ای نخواهد بود؟ رئیس‌جمهوری جواب داد: از نظر من مسئله‌ای نخواهد بود، اما من مسئولیتی هم در قبال آن نخواهم پذیرفت. ...، از باب اینکه کشور در یک وضعیتی نیست که چنین دولتی بتواند آن را اداره کند و ممکن است آن دولت در مجلس هم رأی داشته باشد، من مانع از اینکه آن دولت معرفی بشود و رأی بیاورد نخواهم شد. خبرنگار درمورد دلایل پیش‌بینی رئیس‌جمهوری درمورد قادرنبودن چنین دولتی در ادارۀ مملکت پرسید. رئیس‌جمهوری پاسخ داد: علت آن، مشکلاتی است که ایران دارد و روحیۀ مردم ایران است، من این را چندین‌بار در مصاحبه‌ها هم گفته‌ام، وقتی که یک گروه همۀ قوا را قبضه کرد بقیه تمام همّ و غم خود را صرف خراب‌کردن آن گروه و عدم همکاری با آن می‌گذارند و تا خرابش نکنند آرام نمی‌نشینند. خبرنگار تلویزیون اظهار داشت: عکس این حالت هم ممکن است و وجود افراد مختلف در یک دولت موجب درگیری‌های داخلی و عدم هماهنگی داخلی خواهد شد. رئیس‌جمهوری گفت: بله مختلف هم اشکال دارد. اگر دولت در داخل خود هماهنگی نداشته باشد مانند دولت ماه‌های گذشته می‌شود و کار پیش نمی‌رود، هماهنگی داخلی خیلی امر واجبی است. بنابراین، باید رفت روی ترکیبی که هماهنگی درونی دولت را تأمین بکند و مهم‌تر اینکه بتواند به جامعه اطمینان بدهد. این اهمیت دارد، نه اینکه دو تا از این دسته باشند، سه تا از آن دسته باشند. خیر، ترکیبی باشد که جامعه خود را در آن ببیند و اطمینان پیدا کند، آرامش بیابد و این نیرویی را که درحال‌حاضر در تخریب صرف می‌شود برود در سازندگی صرف کند؛ چون اگر ما در این مرحلۀ تخریب بمانیم قطعاً کشور را از دست ما خواهند گرفت، هیچ دراین‌مورد تردید نکنید، ما باید این نیروی محرکه‌ای را که درحال‌حاضر در تخریب عمل می‌کند، در خط سازندگی بیندازیم... و من به‌عنوان رئیس‌جمهوری برای خود این نقش را قائل هستم این است که آن‌طوری که بگویم دنبال اختیارات هستم و این‌جور چیزها، نیست؛ اصلاً اینها اختیارات لازم ندارد، با زبان صدق حرف‌زدن لازم دارد، با اعتقاد عمل‌کردن لازم دارد، جلب اعتماد و اطمینان مردم لازم دارد. همین‌قدر که این دستگاه‌های تبلیغاتی، (به)خصوص این رادیو تلویزیون، که کارش به نظر من خلاصه می‌شود در مداحی و فحاشی، اگر این رویه را ترک کند و برود روی خط تبلیغ سازندگی و حرکت برای استقلال واقعی ایران، ما را بس (است) و دستگاه‌های دولتی هم هرکدام کار خودشان را بکنند، کفایت می‌کند...»[۳۵]

گزارش - 49

بااینکه ازجمله اختیارات و وظایف مجلس شورای اسلامی نظارت بر رئیس قوۀ مجریه و تأیید نخست‌وزیر منتخب رئیس‌جمهوری است، بنی‌صدر از پیش از انتخابات تاکنون، که بحث‌ها و رایزنی‌های فعالی درمورد انتخاب و معرفی نخست‌وزیر در جریان است، به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم بر هماهنگی مجلس با رئیس‌جمهوری (نه هماهنگی رئیس‌جمهوری و مجلس) تأکید می‌کند و راه‌حل خروج از بن‌بست اقتصادی را در حل مسائل سیاسی می‌داند. دراین‌مورد روزنامۀ اطلاعات می‌نویسد: «دیروز [امروز] ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور، نامه‌ای درمورد اوضاع جاری کشور به حضور امام فرستاد. در این نامه وضع اقتصاد کشور تشریح و ضرورت حل سیاسی آن بیان گردیده است. در این نامه آمده است: دو راه‌حل بیشتر نیست در تشکیل دولت جدید و هر دو راه‌حل می‌تواند عملی باشد. یک راه‌حل این است که باتوجه‌به جوسازی‌ها و باتوجه‌به اینکه مطالب آن نوارها یک به یک انجام گرفته و می‌گیرد ـ حمله به گروه‌های سیاسی و تصفیه حساب با آنها انجام گرفته و می‌گیرد، وزارتخانه‌ها عملاً از کار افتاده‌اند و کوبیدن اطرافیان بنی‌صدر توسط ارگان‌های حزب [جمهوری اسلامی] به‌شدت ادامه دارد ـ اگر کودتای ناکام انجام گرفته بود همه چیز زیر و رو می‌شد و اگر وضع کنونی ادامه پیدا کند، باز در آینده [کودتا] خواهد شد. از همه بدتر چرخ اقتصادی کشور که با کار شبانه‌روزی به حرکت افتاده بود، روی به رکود می‌نهد. بعد کار مقابل‌کردن مجلس با رئیس‌جمهوری و جلوگیری از اینکه کاری انجام گیرد. در این اوضاع باتوجه‌به اینکه دشمن در دو زمینۀ اساسی با ما جنگ خواهد کرد؛ یکی زمینۀ اقتصادی و اتفاقاً در همین وقت ترجمۀ مطبوعات خارجی را آورده بودند؛ و ازجملۀ آنها تایمز مالی لندن که تحت‏عنوان "کشتی انقلاب ایران به گل می‌نشیند" مقاله‌ای نوشته و پیش‌بینی کرده بود که تا زمستان اقتصاد ما فلج می‌شود، که نشان می‌دهد دشمن برنامه‌ای را برای فلج‌کردن اقتصادی دارد و تعقیب می‌کند.» بنی‌صدر سپس می‌افزاید: «در این اوضاع و احوال دو راه‌حل بیشتر نیست: یکی اینکه (من این را از چند ماه [پیش] به این طرف متوالیاً گفته‌ام) اختیار انتخاب نخست‌وزیر و دولت را به هر گروهی که نخواهد در این موقعیت مشکل، مسئولیت را به عهده بگیرد، بسپارد؛ دراین‌صورت ناگزیر باید مردم بدانند که رئیس‌جمهوری مسئول عملکرد دولت نیست. و راه دوم راه‌حل تفاهم است؛ که یک دولت متجانس به وجود بیاید و این دولت متجانس و هماهنگ با مجلس و رئیس‌جمهوری بتواند کار خود را در این وضعیت مشکل پیش ببرد.»[۳۶] در همین ‌حال روزنامۀ انقلاب اسلامی، ارگان وابسته به جناح بنی‌صدر نیز در سرمقالۀ امروز خود با اشاره به اینکه برای خروج از بن‌بست اقتصادی باید از راه‌حل سیاسی سود جست، می‌نویسد: «برای ممکن‌کردن راه‌حل سیاسی لازم است که یک دولت منسجم و [در] تفاهم با رئیس‌جمهور به وجود آید. و اگر ممکن نشد که یک دولت منسجم و تفاهم بر سر کار آید، بهتر است که رئیس‌جمهور موضع خود را مشخص کند.» در سرمقالۀ این روزنامه سپس آمده است: «عده‌ای نمی‌گذارند جو مجلس درجهت تفاهم با رئیس‌جمهور حرکت کند و این مسئله در روز پنجشنبه کاملاً آشکار گردید؛ تاجایی‌که یکی از نمایندگان مجلس در موقع رأی مثبت دادن به اعتبارنامۀ دکتر آیت گفت: "من برای اینکه ثابت کنم که شایعۀ تهدید وجود ندارد، به‌عنوان مخالف با شخص بنی‌صدر رأی موافق (به آیت) می‌دهم." و حتی مسئله‌ای را که بنا بود در شورای انقلاب به آن رسیدگی کنند و برادران حزب جمهوری اسلامی که در آن روزها می‌گفتند که مسئلۀ آیت مربوط به خودش است و حتی وضعش را با حزب روشن خواهند کرد، در روز پنجشنبه نشان دادند پشتیبان آیت هستند و تمام کوشش خود را در پشتیبانی از دکتر آیت به کار بردند و همگی بدون توجه به آن همه مدارک و استدلال و... رأی مثبت دادند.» روزنامۀ انقلاب اسلامی آن‌گاه به نمایندگان جناح رقیب خود هشدار داده و می‌نویسد: «ما به این دسته از نمایندگان مجلس شورای اسلامی و حزب جمهوری اسلامی هشدار می‌دهیم که وضعیت کشور سخت خطیر است و با اندکی غفلت خدای‌ناکرده همه چیز از دست خواهد رفت و در آن وضعیت کسی باقی نخواهد ماند و همگی جمله قربانی خواهند شد.» این روزنامه سپس با استفاده از بخش‌هایی از سخنان امام در روز گذشته خطاب به فرماندهان ارتش، راه‌حل‌های خود را برای برون‌رفت از بحران فعلی، براساس رعایت نظم و انضباط در همۀ امور، چنین ارائه می‌دهد: «هرکس و هر ارگانی باید به وظایفی که قانون اساسی برایش تعیین کرده است عمل کند و از مراکز متعدد تصمیم‌گیری که چیزی جز به هرج‌ومرج کشیدن کشور را به‌دنبال نخواهد داشت سخت پرهیز کند.» در ادامۀ این سرمقاله آمده است: «بیش از چند ماهی است که رئیس‌جمهور موفق نشده است که یک دولت تفاهم به وجود آورد تا امور مجریه را به دست او سپارند و معلوم باشد که مسئول اعمال درست و نادرست وزرا و سایر مسئولین به دست چه کسی است؛ گرچه تابه‌حال تمام مسئولیت به‌عهدۀ شورای انقلاب بوده و دولت؛ دولت منتخب شورای انقلاب، باوجوداین به‌علت مشخص‌نبودن حدود و ثغور مسئولیت‌ها هرکسی دیگری را مسئول می‌داند. اگر جو مجلس درجهت ضدیت با رئیس‌جمهور پیش برود و کسانی در این جهت کوشش کنند، خطرات مهمی همه را تهدید می‌کند و از همه مهم‌تر همان‌طوری‌که امام فرمودند: مکتب و اسلام را تهدید می‌کند. واقعیت نیز این است که اگر این انقلاب اسلامی به پیروزی قطعی نرسد، اسلام در خطر است. بنابراین‌ ای نمایندگان محترم مجلس، سخت در وضعیت کشور بنگرید و به واقعیت گردن گذارید و از مقابله‌کردن اجتناب کنید.»[۳۷]

گزارش - 50

در کنار مسائل مربوط به جناح‌بندی کنونی حاکمیت، بحث طرف‌داری یا ضدیت با ملی‌گرایی نیز از موضوعاتی است که از زوایای مختلف، نظرهای مختلفی راجع به آن ابراز می‌شود. به‌عنوان‌مثال، دیدگاه‌های متفاوت یدالله سحابی و ابراهیم یزدی دراین‌باره قابل ذکر است. به نوشتة شمارة امروز روزنامۀ کیهان: «دکتر یدالله سحابی نمایندۀ مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، در ضمن تشریح مشکلات خود در دوران تصدی ریاست سنی مجلس گفت به ملی بودنش افتخار می‌کند.» وی در توضیحی درمورد ملی و ملیت گفت: «ملیت و اسلامیت جدا از هم نیستند و ملی خلاف اسلام و دین نیست. من افتخار به ملی‌بودن می‌کنم. بعد از کودتای 28 مرداد ما مبارزات بسیاری علیه امپریالیزم داشتیم. مبارزات همه ملی بود، ما نمی‌توانیم پیوندهای خود را با گذشته ببریم. در مبارزات سیاسی ما محافل دینی (اسلامی) در صدر همه چیز و عامل وحدت بود.» دکتر سحابی درمورد مهندس بازرگان گفت: «به نظر من آقای بازرگان سمبل دین و اخلاق است.»[۳۸] اما دکتر ابراهیم یزدی نمایندۀ دیگر مجلس شورای اسلامی، در سخنانی در حوزۀ علمیۀ قائم چیذر، ناسیونالیسم و ملی‌گرایی را در دنیای اسلام عامل تفرقه و اسارت و متناقض با اسلام خواند. وی در قسمتی از سخنان خود گفت: «ناسیونالیسم و ملی‌گرایی با اسلام تناقض دارد و علت به‌وجودآمدن ناسیونالیسم فرانسوی و ایتالیایی، راهی برای خروج از مسیحیت و شکست سلطۀ کلیسا بود و جدایی مذهب و سیاست. این باعث موفقیت اروپایی‌ها شد و به کلیسایی‌ها گفتند: "هر کاری دلتان می‌خواهد خودتان بکنید به غیر از سیاست." و بدین‌وسیله راه علم و دانش باز شد. ولی وقتی ناسیونالیسم به دنیای اسلام آمد باعث تفرقه و اسارت ما شد.» یزدی در بخش دیگری از سخنانش گفت: «به برکت انقلاب، همۀ ما یک امت شدیم و اگر حرف از "خلق‌ها" بزنیم یک عمل ارتجاعی است و این نوع ملی‌گرایی ضداسلام است و محکوم است. ملی‌گرایی، جدایی مذهب از سیاست را می‌خواهد و در اسلام جدایی مذهب از سیاست نداریم و حرف دشمنان ماست.» وی افزود: «در ایران کوشش کردند دو تا پرونده برای انقلاب باز کنند، به‌خصوص در ماه‌های اخیر پیروزی انقلاب. اگر مطبوعات بین‌المللی را نگاه کنیم تماماً یک محور دارند: امام را می‌گویند یک رهبر مذهبی و به فکر و اندیشۀ خودشان، دنبال یک رهبر سیاسی می‌گشتند، تا اینکه همیشه عکس سنجابی را کنار امام چاپ می‌کردند و می‌گفتند این دو با هم چگونه خواهند جنگید. اروپایی‌ها و امریکایی‌ها جبهۀ ملی را یکی از مقتدرترین سازمان‌های سیاسی ایران می‌دانستند و سنجابی را رهبر سیاسی تلقی کرده بودند.» وی اضافه کرد: «من مخالف گرفتن دفاتر جبهۀ ملی و حزب توده هستم، کاندیداهای جبهۀ ملی و حزب توده هریک 17 و 25 هزار رأی آوردند؛ حداقل بین 2 میلیون نفر. چرا بیخودی اینها را گنده می‌کنند؟ این کار غلط است. آنها چیزی ندارند، بساط به راه می‌اندازند، ولی پایگاهی در اجتماع ما ندارند، ... در این مراحل حساس اگر کلید کار را بدهیم به ملی‌گرا و او را جای حساسی قرار بدهیم، او ضربه می‌زند، لطمه می‌زند.»[۳۹]

گزارش - 51

رخدادهای جاری ایران، امروز نیز، طبق معمول در محافل و رسانه‌های خبری بازتاب چشمگیری داشت. دراین‌میان، مسائل مربوط به انتخاب و معرفی نخست‌وزیر مهم‌ترین آن بود. دراین‌باره در گزارش خبرنگار بی‌بی‌سی از تهران، چنین آمده است: «نامزدی آقای میرسلیم پس از یک هفته تأخیر و مذاکرات پشت پرده، امروز اعلام شد. از آنجا که آقای میرسلیم عضو حزب جمهوری اسلامی بوده و اسم او در فهرست اشخاص مورد قبول حزب مزبور آمده است به نظر می‌رسد که چندان اشکالی در راه نخست‌وزیری وی وجود نداشته باشد. در مجلس ایران که حزب جمهوری اسلامی و طرف‌داران آن نفوذ فراوان دارند قرار است فردا به‌عنوان صحه‌گذاردن به این انتخاب، رأی اطمینان گرفته شود. پس از آن، انتخاب وزرای کابینۀ دولت آغاز خواهد شد. ... گفته می‌شود که آقای میرسلیم در مقایسه با بعضی از همکاران خود در حزب جمهوری اسلامی میانه‌روتر بوده و از میان نامزدهای دیگر پیشنهادی حزب جمهوری اسلامی، تنها کسی بود که می‌توانست مورد تأیید دکتر بنی‌صدر قرار گیرد، لکن در رأی‌گیری تازه که در میان اعضای حزب جمهوری اسلامی صورت گرفت بجز آقای فارسی کس دیگری رأی فراوان به دست نیاورد.» خبرنگار بی‌بی‌سی سپس می‌افزاید: «بدون شک، آقای فارسی نامزد اول حزب جمهوری اسلامی برای نخست‌وزیری بود، لیکن او به‌دلیل آنکه از نقطه‌نظر آرمانی خود را نقطۀ مقابل بنی‌صدر می‌داند و درنتیجه همکاری با رئیس‌جمهور را غیرممکن می‌شمارد، اسم خود را از فهرست نامزدهای نخست‌وزیری حذف کرد.»[۴۰] رادیو کلن آلمان‌غربی نیز در برنامۀ فارسی خود تحت‏عنوان "نظری بر رخدادهای سیاسی هفتۀ گذشته"، طبق روال معمول خود، به سیاه‌نمایی اوضاع ایران پرداخته است. در بررسی این رادیو از اوضاع ایران آمده است: «گزارش‌هایی که از تهران به دست می‌رسد نیز ناخوشایند است. ... آیت‌الله خمینی سعی دارد با تکیه به مجلسی که در روز دوشنبة هفتۀ گذشته برای اولین‌بار تشکیل جلسه داد به تحکیم و تثبیت مبانی اسلام بپردازد. او از مجلس ایران خواست که به‌عنوان نمایندۀ مردم از تمامی امکانات خود جهت استقرار و تقویت یک حکومت کاملاً اسلامی در کشور استفاده کند.» این گزارش در ادامه با اشاره به تأخیر در معرفی نامزد پست نخست‌وزیری، به مسئله ترور علی‏اکبر طباطبایی و سوءقصد نافرجام به شاپور بختیار آخرین نخست‏وزیر شاه مخلوع ایران، پرداخته و تلویحاً دست‌یازیدن به چنین اقداماتی را به رهبری ایران نسبت ‏می‏دهد.[۴۱] دراین‌میان، رادیو بغداد، با ادبیات خاص خود، گوی سبقت را در سیاه‌نمایی اوضاع ایران از همه ربوده و چنین گزارش می‌دهد: «نزاع میان مراکز قدرت در ایران شدت می‌یابد. اخبار رسیده حاکی است که کشمکش و اختلاف میان ابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور و بهشتی رئیس به‌اصطلاح حزب جمهوری اسلامی، درمورد انتخاب نخست‌وزیر جدید رو به‌شدت گرایید. اخبار رسیده افزودند که اوج‌گیری شدت نزاع میان تمام مراکز قدرت حاکم در ایران ممکن است [آیت‌الله] خمینی را به دخالت برای پایان‌دادن به حالت نزاع درمورد انتخاب نخست‌وزیر جدید وادار سازد. منابع آگاه در تهران گفتند که مصطفی میرسلیم معاون نخست‌وزیر در امور کشور و فرمانده پلیس که یکی از نزدیکان [آیت‌الله] خمینی به شمار می‌رود ممکن است کاندیدای [آیت‌الله] خمینی باشد برای این پست، [تا] به نزاع میان مراکز قدرت پایان دهد.»[۴۲]

گزارش - 52

یک گزارش از نشریۀ انگلیسی‌زبان اکونومیست حاکی‏از نوسانات موجود در روابط عراق و شوروی، نزدیکی عراق به غرب و کشورهای ساحلی خلیج‌فارس و تلاش این کشور برای جایگزینی ژاندارمی منطقه به‌جای ایران زمان شاه است. بنا به این گزارش: «در سال 1972، عراق با روسیه معاهدۀ دوستی امضا کرد، اما ارتباط این دو کشور از زمانی که حزب حاکم بعث عراق دشمنی خود را با کمونیست‌های طرف‌دار شوروی از سرگرفته، مخدوش شده است. در سال 1978، یک گروه بیست‌نفره از رهبران کمونیست عراق اعدام و صدها تن دیگر دستگیر شدند. صدام روسیه را به‌خاطر حمایت از اتیوپی در مشاجراتش با سومالی و تهاجمش به افغانستان، به‌شدت محکوم کرد. هنوز حدود دو هزار مستشار روس در عراق هستند، ولی صدام سلاح‌های کمتری از روسیه می‌خرد و سلاح‌های خود را بیشتر از فرانسه، ایتالیا، یوگسلاوی، پرتغال و برزیل خریداری می‌کند. روسیه هم این اعمال توهین‌آمیز را با حمایت از ایران در مشاجرات مرزی‌اش با عراق، تلافی می‌کند.» اکونومیست در ادامۀ گزارش خود به وضعیت عراق در سازمان اوپک و درگیری این کشور با ایران و لیبی بر سر قیمت نفت پرداخته و روابطش بعد از انقلاب ایران با کشورهای عربی ساحلی خلیج‌فارس را بررسی کرده و می‌نویسد: «در اوپک، صدام دربرابر تلاش ایران و لیبی برای حفظ منحنی صعودی قیمت‌های نفت ایستاد و با تندی دربرابر آن موضع گرفت و در سال 1978، تولید خود را شدیداً افزایش داد؛ درحالی‌که تولید ایران کاهش پیدا کرد و پس از آن به‌میزان روزی 5/3 میلیون بشکه نفت از چاه‌های عراق استخراج می‌شد. شیخ‌نشین‌های حوزۀ خلیج‌فارس که از شاه ایران برای محافظت آنها دربرابر عراق کمک می‌خواستند، اکنون به نظر می‌رسد که عکس این قضیه، یعنی کمک عراق برای محافظت دربرابر تهدید ایران، را پذیرفته‌اند.» این نشریه می‌افزاید: «اروپایی‌ها برای فروش ملزومات خود به این کشور دست و پا می‌شکنند. فرانسه مشتاقانه سفارشاتی برای فروش تسلیحات و فناوری هسته‌ای به عراق را پذیرفته است. در امریکا، زبیگنیو برژینسکی با بلندنظری آمادۀ فراموش‌کردن گذشتۀ نامطلوب عراق و استقبال از یک متحد بالقوۀ جدید بوده است، ولی مقامات وزارت خارجه باتوجه‌به اینکه صدام کاملاً موجودیت اسرائیل را رد کرده است و همچنین سرکوب سیاسی در عراق، دراین‌باره اظهارنظر نکرده‌اند. هنگامی‌که درآمد عراق از فروش نفت افزایش پیدا کرد، بازارهای غرب بیشتر از بازارهای قدیمی روسیه، جاذبه پیدا کرد. روسیه در مقام صادرکنندۀ کالاهای غیرنفتی به عراق، تنها در ردۀ چهاردهم است. ... عراق امیدوار است که کرسی ریاست اعراب را که مصر به‌خاطر امضای معاهدۀ کمپ دیوید، از آن کنار گذاشته شده بود، به دست آورد. غرب در مقابل عراق چه نتیجه‌ای می‌تواند بگیرد؟ صدام به‌درستی به این نتیجه رسیده است که برای منافع عراق باید موضعی بین روسیه و امریکا اتخاذ کند. عراق تحت حاکمیت صدام هنوز جانشینی برای ایران تحت حاکمیت شاه نشده است. رژیم وی آن‌قدرها باثبات نیست و امکان دارد توسط جناح طرف‌دار روسیه یا جمعیت شیعۀ طرف‌دار آیت‌الله خمینی سرنگون شود.» اکونومیست در پایان گزارش خود چنین نتیجه می‌گیرد: «خط مشی غرب در قبال عراق به‌ویژه در نحوۀ نزدیک‌شدن به این کشور باید امیدوارانه، ولی محتاطانه باشد.»[۴۳]

گزارش - 53

سیاست تبلیغاتی حزب توده همسو با رسانه‌های بلوک شرق، مبتنی‌بر مخالفت شدید با امریکا و حمایت موضعی از ایران، انتقاد ملایم از حاکمیت، طرف‌داری از گروه‌های "مترقی" و درعین‌حال سرزنش شدید گروه‌های چپ غیرروسی (مائوئیست‌ها، تروتسکیست‌ها و...) و نیز مذهبی‌های "تندرو"، با جهت‌گیری خاص این رسانه‌هاست. این حزب امروز در نشریۀ خود نامۀ مردم، تحلیلی بر تهدیدات داخلی و پیرامونی انقلاب اسلامی ایران عرضه داشته است. در بخشی از این تحلیل آمده است: «خبرهای مکرری از ادامه و تشدید توطئه‌گری امپریالیسم امریکا و متحدانش می‌رسد. پوشش نظامی توطئه تقریباً تکمیل شده است: امپریالیسم امریکا دورتادور ایران پایگاه‌های نظامی خود را تقویت کرده و در اسرائیل، مصر، عمان، پاکستان، ترکیه، سومالی، کنیا و عربستان سعودی مستقیم و غیرمستقیم نیروی نظامی مستقر کرده است. بزرگ‌ترین واحد دریایی امریکا در دریای عمان و خلیج‌فارس کمین می‌کند و نیروی نظامی و امکانات ناتو را در خدمت خود دارد. رژیم بعثی عراق در نبرد امریکا علیه ایران متحد طبیعی امریکاست و برخی از شیخ‌نشین‌های خلیج‌فارس زمینۀ مساعدی برای تحریک و توطئه به دست می‌دهند. این پوشش نظامی که سایۀ آن بر کشور ما سنگینی می‌کند، با ستون پنجم متشکل و قوی امپریالیسم و در درجۀ اول امپریالیسم امریکا در داخل کشور ما تکمیل می‌شود. از کردستان گرفته تا خوزستان و فارس نیروهای مسلحی در خدمت ضدانقلاب‌اند و در سایر استان‌ها و پایتخت کشور، عمال دشمن با استفاده از همراهی دولت موقت و ندانم‌کاری و تنگ‌نظری محافل قشری، مواضع مهمی را در دستگاه حکومتی اشغال کرده‌اند.» این نشریه در تحلیل خود می‌افزاید: «توطئۀ کودتا که کشف شد نشان داد که چه امکانات وسیعی در اختیار توطئه‌گران بوده و چه امکانات وسیع‌تری در دست توطئه‌گرانی است که هنوز کشف و دستگیر نشده‌اند. دستگاه سیاسی کودتا تقریباً دست‌نخورده باقی مانده است و آنها هنوز بمب منفجر می‌کنند و جاهایی دارند که پس از چنین جنایت عظیمی و کشتار عده‌ای بی‌گناه خود را مخفی کنند.» نامۀ مردم سپس به نقل از روزنامۀ پراودا می‌نویسد: «اسناد محرمانه‌ای که اینک فاش شده است نظیر تلگراف ژنرال هویزر و یادداشت‌های برژینسکی نشان می‌دهد که هدف امریکا توطئۀ هرچه ‌بیشتر علیه رژیم انقلابی ایران است.» نامۀ مردم آن‌گاه می‌افزاید: «خبرهایی هم که از همۀ اطراف کشور می‌رسد در تأیید این هشدارهاست. تجاوزگری فاشیست‌های عراقی تشدید شده، از منطقۀ فارس خبرهای هشداردهنده‌ای می‌رسد، در کردستان عده‌ای خرابکار هرنوع راه‌حل مسالمت‌آمیز را با اعمال جنایتکارانۀ خود، غیرممکن می‌سازند. از محافل اقتصادی هم خبرهایی می‌رسد که درصورت صحت، نگران‌کننده است. سخن از تدارک اقداماتی برای تشدید عدم رضایت، بهانه‌گیری برای تعطیل، اعتصاب و خرابکاری است. هنوز همۀ ابعاد توطئه آشکار نیست، ولی سواد آن آشکارا دیده می‌شود. کاملاً محتمل است که توطئۀ آینده ترکیبی از انواع خرابکاری‌ها در نقاط مختلف کشور، متشنج‌کردن اوضاع، مشغول‌کردن مردم و درعین‌حال تجاوز نظامی باشد. کشف توطئۀ اخیر، دستگیری تعداد قابل‌ملاحظه‌ای از عوامل کودتا و مجازات سریع و قاطع عده‌ای از آنها نشان می‌دهد که این خطر عظیم است که به تذکرات مکرر امام خمینی توجه بیشتری مبذول دارند و برای نبرد قطعی‌تر با امپریالیسم تدابیری بیندیشند؛ ولی متأسفانه این هشیاری کافی نیست و خوش‌خیالی بر بیداری می‌چربد. کسانی پیدا می‌شوند که می‌کوشند وسط این دعوای بزرگ نرخ تعیین کنند و هزار و یک مسئلۀ شخصی خود را که در حالت عادی و با وسایل عادی قادر به حل آن نبوده‌اند، با ایجاد جو متشنج و با استفاده از این جو حل کنند، غافل از اینکه دربرابر خطری که انقلاب ایران و منافع مردم ایران را تهدید می‌کند، این مسائل حقیر، مفلوک و چیزی کمتر از حقیر است.»[۴۴]

گزارش - 54

مسائل مربوط به ترور علی‌اکبر طباطبایی همکار پرویز ثابتی و وابستۀ مطبوعاتی سفارت ایران در واشنگتن در زمان شاه مخلوع و اردشیر زاهدی، همچنان به‌عنوان یکی از حربه‌های تبلیغات روانی علیه جمهوری اسلامی، در رسانه‌های مختلف بازتاب دارد. به گزارش رادیو صدای امریکا: «مأموران ادارۀ آگاهی امریکا فعالیت‌های خود را برای یافتن قاتل علی‌اکبر طباطبایی مبارز فعال ضدرژیم [آیت‌الله] خمینی گسترش داده‌اند. به گفتۀ این مقامات، تعقیب "دیوید بلفیلد" مسلمان سیاه‌پوستی که به داود صلاح‌الدین معروف است اکنون به چند قسمت محدود شده است. یکی از احتمالات، پنهان‌شدن وی در سفارت الجزایر در واشنگتن و دیگر فرار او از امریکا می‌باشد. بلفیلد در بخش امور ایران در سفارت الجزایر کار می‌کرده است.»[۴۵] همچنین، «پلیس امریکا مصراً کوشید تا به درون کنسولگری [الجزایر] راه یافته و به جست‌وجوی ضارب، که گفته می‌شود یکی از سیاه‌پوستان مسلمان طرف‌دار رژیم انقلابی ایران است، بپردازد؛ اما مقامات کنسولگری اظهار داشتند ما در اینجا باید از مصونیت سیاسی برخوردار باشیم و به همین خاطر به پلیس امریکا اجازۀ ورود نخواهیم داد. درنتیجه، پلیس امریکا از تصمیم خود منصرف شد، ولی از مقامات خواست تا از ایرانیان مقیم کنسولگری سؤالاتی پیرامون این قضیه پرسیده شود. ... گفته می‌شود وی همچنین عضو "سازمان چریک‌های اسلامی امریکا" بوده است.»[۴۶] ازسوی دیگر، بنا به گفتۀ رادیو صدای امریکا «دیروز طی مراسمی، جنازۀ مرحوم علی‌اکبر طباطبایی در گورستان مسلمانان، نزدیک ویرجینیا به خاک سپرده شد.»[۴۷] «برادر وی که در محل حضور داشت اظهار داشت به تظاهرات خود علیه رژیم ایران ادامه خواهند داد. گفته می‌شود این عده قصد دارند طی روزهای آینده به نشانۀ اعتراض به زندانی‌کردن گروگان‌های امریکایی و زیرپاگذاشتن حقوق بشر در ایران، تظاهراتی را در واشنگتن به راه اندازند. همچنین، ایرانیان موافق دولت انقلابی کشور خود اعلام کردند متقابلاً دربرابر این عده تظاهراتی را بر پا خواهند داشت.»[۴۸]

گزارش - 55

دربارۀ حضور نظامی امریکا در خلیج‌فارس، خبرگزاری پارس به نقل از بخش عربی رادیو کویت، گزارش داد: «جون اندرسون کاندیدای مستعفی ریاست‌جمهوری امریکا، از هم‌پیمانان امریکا در اروپا دعوت کرد تا به امریکا درجهت بازگرداندن قدرت خود در خلیج [فارس] کمک نمایند. نامبرده به یک شورای بررسی امور جهانی در سانفرانسیسکو ابلاغ کرد که بحران گروگان‌های امریکا در تهران و دخالت شوروی در افغانستان از بارزترین نمونه‌های اضمحلال نفوذ امریکا در منطقه به شمار می‌آیند.»[۴۹] دربارۀ سوریه، خبرگزاری رویتر از دمشق گزارش داد: «کمیتۀ مرکزی حزب سوسیالیست بعث عربی سوریه به ریاست رئیس‌جمهوری حافظ اسد، اولین جلسۀ خود را برپا کرد. هیئت عالی 75 نفره که اوایل سال به‌وسیلۀ هشتمین کنگرۀ منطقه‌ای به وجود آمده بود، به مقررات داخلی و گزارشاتی که درمورد این هیئت ازطرف کادر رهبری تسلیم می‌شود، رسیدگی خواهد کرد.» به گفتۀ همین خبرگزاری: «حافظ اسد رئیس‌جمهوری سوریه به رهبران حزب حاکم بعث گفت که مخالفین وی در هر کجا که باشند، سرکوب خواهند شد.» رویتر افزود: «از اول ماه جاری، سوریه سرکوبی مخالفان به‌خصوص گروه افراطی زیرزمینی اخوان‌المسلمین را شروع کرده است. حافظ اسد که 10 سال قبل طی یک کودتا قدرت را به دست گرفت، گفت: گروه‌های ارتجاعی که سعی دارند ثبات سوریه را برهم بزنند متلاشی شده‌اند و اکنون آخرین نفس‌های خود را می‌کشند.»[۵۰]




منابع و مآخذ روزشمار 1359/05/04

  1. روزنامۀ کیهان، 6/5/1359، ص2، گزارش خبرنگار کیهان از قصرشیرین.
  2. روزنامه انقلاب اسلامی، 4/5/1359، ص7، به نقل از مسئول سپاه پاسداران انقلاب اسلامی قصرشیرین.
  3. روزنامه انقلاب اسلامی، 5/5/1359، ص11، به نقل از خبرگزاری پارس.
  4. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص16.
  5. روزنامه جمهوری اسلامی، 5/5/1359، ص4، به نقل از خبرنگار جمهوری اسلامی از اهواز؛ و ـ روزنامه انقلاب اسلامی، 5/5/1359، ص11، به نقل از خبرگزاری پارس از اهواز.
  6. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص16.
  7. سند شمارۀ 426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، اخبار برون‌مرزی، شماره سریال 2، ص1، 26/6/1359.
  8. روزنامه جمهوری اسلامی، 5/5/1359، ص2، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  9. سند شمارۀ 426 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش استانداری خوزستان، اخبار برون‌مرزی، شماره سریال 2، ص1، 26/6/1359.
  10. روزنامه جمهوری اسلامی، 5/5/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری آسوشیتدپرس از بیروت.
  11. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص16، به نقل از خبرگزاری فرانسه از بیروت.
  12. سند شمارۀ 56365 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (سنندج)، ج2، ص58، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به ژاجا، 4/5/1359.
  13. سند شمارۀ 114924 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: اسناد مناطق کردنشین (مریوان)، ج1، ص92، از سپاه (مرکز فرماندهی) به ستاد غرب، 5/5/1359.
  14. سند شمارۀ 56365 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
  15. روزنامه اطلاعات، 6/5/1359، ص3، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه؛ و ـ روزنامه جمهوری اسلامی، 6/5/1359، ص5، به نقل از خبرگزاری پارس از کرمانشاه.
  16. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص16.
  17. روزنامه کیهان، 8/5/1359، ص1، به نقل از خبرنگار کیهان از خوی.
  18. روزنامه کیهان، 4/5/1359، ص15، به نقل از خبرنگار کیهان از ارومیه.
  19. سند شماره 409277 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن خبری مرکز فرماندهی (عملیات سپاه)، شمارۀ 5، ص1، 10/5/1359.
  20. روزنامه جمهوری اسلامی، 7/5/1359، ص4، به نقل از خبرنگار جمهوری اسلامی از لنگرود.
  21. روزنامه انقلاب اسلامی، 6/5/1359، ص11، به نقل از خبرنگار انقلاب اسلامی از آبیک.
  22. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص3، به نقل از خبرنگار اطلاعات از شیراز.
  23. روزنامه جمهوری اسلامی، 8/5/1359، ص4، خبرنگار جمهوری اسلامی از تنکابن.
  24. روزنامه جمهوری اسلامی، 5/5/1359، ص4، به نقل از خبرگزاری پارس از اهواز.
  25. روزنامه کیهان، 4/5/1359، ص2.
  26. همان، ص آخر.
  27. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌‌های ویژه، شماره 132، تاریخ 7/5/1359، ص1، از تهران، 6/5/1359.
  28. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص1.
  29. همان، ص16.
  30. نامۀ مردم، ارگان مرکزی حزب تودۀ ایران، دورۀ هفتم، سال دوم، شمارۀ 292، شنبه 4 مرداد 1359، صص 1 و 2.
  31. روزنامه کیهان، 5/5/1359، ص2.
  32. روزنامه جمهوری اسلامی، 5/5/1359، ص10.
  33. روزنامه کیهان، 5/5/1359، ص2.
  34. روزنامۀ انقلاب اسلامی، 6/5/1359، ص3.
  35. روزنامه انقلاب اسلامی، 5/5/1359، ص2.
  36. روزنامه اطلاعات، 5/5/1359، ص2.
  37. روزنامه انقلاب اسلامی، 4/5/1359، صص1 و 12.
  38. روزنامه کیهان، 4/5/1359، ص3.
  39. روزنامه کیهان، 5/5/1359، ص3.
  40. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره130، 5/5/1359، صص22 و 23، رادیو لندن (بخش فارسی)، ساعت 20:45، 4/5/1359.
  41. همان، ص19، رادیو کلن (بخش فارسی)، ساعت 14:30، 4/5/1359.
  42. همان، صص13 و 14، رادیو بغداد (بخش فارسی)، ساعت 12، 4/5/1359.
  43. پژوهشگاه علوم و معارف دفاع مقدس، جنگ ایران و عراق از نگاه مطبوعات جهان، ج1، تهران: انتشارات شکیب، 1378، صص205 و 206، نشریۀ اکونومیست، 4/5/1359، مترجم جعفر بختیاری.
  44. نامۀ مردم، پیشین، ص1.
  45. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره 130، تاریخ 5/5/1359، ص30، رادیو صدای امریکا، ساعت 7، 4/5/1359.
  46. روزنامه جمهوری اسلامی، 6/5/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری‌ها از واشنگتن.
  47. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره130، تاریخ 5/5/1359، ص30، رادیو صدای امریکا، ساعت 7، 4/5/1359.
  48. روزنامه جمهوری اسلامی، 6/5/1359، ص1، به نقل از خبرگزاری‌ها از واشنگتن.
  49. خبرگزاری پارس، نشریه گزارش‌های ویژه، شماره130، تاریخ 5/5/1359، ص34، به نقل از بخش عربی رادیو کویت، ساعت 14:30، 4/5/1359.
  50. روزنامه انقلاب اسلامی، 4/5/1359، ص4، به نقل از رویتر از دمشق.