1360.06.28
روزشمار جنگ سال 1360 1360.06.28 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و هشت شهریور |
تاریخ شمسی | 1360.06.28 |
تاریخ میلادی | 19 سپتامبر 1981 |
تاریخ قمری | 20 ذیقعده 1401 |
گزارش- 808
درپی اجرای عملیات شهید مدنی در غرب سوسنگرد، امروز نیروهای عراقی کوشیدند مواضع ازدسترفته خود را، بهویژه در محور سویدانی پس بگیرند، اما رزمندگان ایران با تحکیم و تثبیت مواضع خود پاتکهای دشمن را خنثی و چند تانک عراق را منهدم کردند. به همین دلیل وضعیت خط نسبت به روز گذشته تغییری نکرد.[۱] در همین حال، 17 نفر از عراقیها که خود را در روستاهای این منطقه مخفی کرده بودند، به اسارت درآمدند.[۲] امروز همچنین یک گروه گشتی - رزمی متشکل از نیروهای سپاه پاسداران عملیات ضدکمین در مسیر نیروهای کمین عراقی در منطقه نهر شادگان اجرا کردند. در این عملیات، یک تیم کمین عراق به دام افتاد که 6 نفر از آنان کشته شدند و یک افسر استخبارات و یک سرباز به اسارت درآمدند. 2 نفر باقیمانده از این تیم نیز گریختند.[۳]
گزارش- 809
بهدنبال نامگذاری هفته جاری بهعنوان هفته جنگ ازجانب شورایعالی دفاع، روزنامه اطلاعات امروز در مقالهای به انتقاد از فضای عمومی جامعه و حاکمنبودن حالوهوای جنگ بر کشور پرداخت و این وضعیت را معلول وجود التهابات سیاسی ناشیاز اقدامات بنیصدر و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) و از سوی دیگر بیتفاوتی اقشاری از جامعه، بهویژه برخی جریانات سیاسی داخلی و پارهای رفتارهای اجتماعی متفاوت با اوضاع یک کشور درگیر جنگ دانست. در قسمتی از این مقاله به ترسیم بخشی از وضعیت فعلی پشت جبههها پرداخته شده و آمده است: «ما بعضاً در یک سال چندان از جنگ غافل بودهایم؛ یعنی غافلمان کرده بودند که اینک محتاج برگزاری هفته جنگ شدهایم. آن که میجنگد هر روزش روز جنگ است و هر هفتهاش هفته جنگ. تأسف بر حال ما است که در پشت جبهه چنین غافلگیرمان کردند و مسئله اصلی را در این یک سال که گذشت با هزار و یک ترفند از فرعیترین مسائل زندگیمان نیز پایینتر و دورتر بردند و تا آنجا غافل و سرگرم و درگیر ماندیم که به هفته جنگ یعنی اعلام خبر جنگ محتاج شدیم. هرگاه یکی از رزمندگان جبههها به مناسبتی راهی تهران میشد و قدم در خیابانهای این دیار میگذاشت ناگهان در بهت و حیرت و خشم فرومیرفت و میپرسید مگر اینجا نمیدانند جنگ است؟ مگر اینها نمیدانند در خوزستان چه خبر است؟ او که از جبهه میآید نمیتواند این توجیه را بپذیرد که کارهای ما و صفبندیهای ما همه ضرورت است و گریزناپذیر و بلااشکال. زیرا اولاً غالب کارخانهها و مؤسسات تولیدی میگویند امروز دو برابر گذشتهها تولید میکنیم، ولی متأسفانه احتکارها و سودجوییها و تبلیغات کاذب مبنیبر قحطی فلان کالا و فلان محصول و کمبود مصنوعی به همین منظور ایجادکردن از یک طرف و حرص و هراس و هجوم برای خرید و رویهمانباشتن و نتیجتاً مصرف مضاعف از طرف دیگر، باعث این مصیبتها و نابرابریها میشود. ثانیاً ازقضا آنها که محتاجترند و محرومتر کمتر در صفاند، کمتر اسیراند و بیشتر دررابطهبا جبههها. ثالثاً بحث اصلی بر سر این نیست که آن که واقعاً محتاج است برای رفع حاجت ضروری در صف هم بایستد. بچهها دائماً از این واقعیت تلخ مینالیدند و مینالند که در جبهه، جنگی به عظمت جنگهای تاریخ در جریان است و پشت جبهه (جز در میان همان قشرهای محروم و حزبالهی) انگار هیچ خبری نیست! میآیند و میروند و میخندند و بعضاً آراسته و پیراستهتر میگردند و فحش مترقی هم میدهند و جنجال 14 اسفند و امثال آن را نیز برپا میکنند. در قیافهها نگرانی برای جنگ و سرنوشت آن مشهود نیست. از تصور شکست رنجی احساس نمیکنند و به این نمیاندیشند که اگر مسئله اصلی؛ یعنی جنگ حلنشده بماند یا به ضرر ما سیر کند حتی بر سر خودشان چهها خواهد آمد و در شهر و دیارشان چهها خواهد شد. پس میبینیم که گرچه تودههای محروم و مستضعف و مؤمن، انبوه کسانی که در نمازهای جمعه صف میبندند و آنها که بهنحوی با جبههها و رزمندگان جبهه ارتباطی دارند جنگ را از هر جهت تغذیه میکنند، حمایت میکنند و بهمثابه مرحلهای از مراحل انقلاب پیش میبرند، اما جو عمومی و فضای زندگی شهرها چنانکه باید حالوهوای جنگ را ندارند. ... وضع مطلوب آن است که تمام یک ملت، جنگزده باشند. به عبارت دیگر جنگ را مثل یا مشابه یک جنگزده احساس کنند. هفته جنگ تمهیدی است برای وصول چنین مطلوب و مقصودی. میزان موفقیت ما در این هفته بستگی به این دارد که تا چه اندازه بتوانیم احساس جنگ و جنگزده را به اعماق روح و جان مردم منتقل کنیم.»[۴]
گزارش- 810
همزمان با فرارسیدن هفته جنگ، ارتش عراق با صدور اطلاعیهای، مرخصی همه نیروهای خود را لغو کرد و به یگانهای مستقر در جبهههای جنوبی خوزستان از اروند تا فاو دستور آمادهباش داد.[۵] از سوی دیگر، فریاد اللهاکبر نیروهای مستقر در خط اول جبههها که براساس اعلام ستاد هفته جنگ همزمان با مردم سراسر کشور رأس ساعت 21 دیشب سر داده شد، موجب هراس دشمن از احتمال حمله رزمندگان شد و درنتیجه ارتش عراق در بسیاری از مناطق عملیاتی به اجرای آتش پرحجم توپ و تانک و آتش سبک در خط پرداخت. در این حملات آتشباری عراق که در برخی جبههها تا 3 ساعت به طول انجامید، خسارت عمدهای به نیروها و تجهیزات خودی وارد نشد.[۶]
گزارش- 811
جانشین رئیس ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در مصاحبه با روزنامه کیهان، وضعیت جبهههای غرب و جنوب کشور، مناطق پاکسازیشده، آخرین دستاوردهای عملیات شهید مدنی در غرب سوسنگرد و جبهههای غرب اهواز را تشریح کرد. سرتیپ فلاحی در بخشی از سخنان خود درمورد وضعیت فعلی کردستان گفت: «پاکسازی این منطقه از عناصر ضدانقلاب ادامه دارد. بهعلاوه موفق شدیم یک سری عملیات برونمرزی نیز در این منطقه انجام دهیم. از جنوب شیلر تا شمال نوسود نیروهای ما مقداری درحدود 2 تا 3 کیلومتر در داخل خاک عراقاند و از منطقه نوسود تا شمال باویسی و ازگله در خاک خودمان هستیم و عراق نیز در خاک خود، وضعیت ما تا شمال ازگله تثبیت است. امکان پیشروی تدریجی به داخل خاک عراق وجود دارد.» وی درباره آخرین وضعیت جبهههای جنگ با عراق ازجمله جبهههای میانی و جنوب افزود: «در این مناطق مبادله آتش ادامه دارد. از روز 17 شهریور که ارتفاع 1150 را توانستیم بگیریم وضع تثبیت شده و تلاش برای ادامه عملیات در کل هفته وجود دارد. در این منطقه از شمال باویسی تا جنوب سومار، عراقیها در خاک ما حضور دارند، زمینهای مسلط دراختیار ماست. نفوذ عراقیها در خاک ما عمق زیادی ندارند. از جنوب سومار تا شمال مهران، خودمان در مرز حضور داریم و از مرزهای تعیینشده در قرارداد 1975 اگر بپذیریم، جلوتر هستیم. در منطقه مهران، عراق در دشت مهران در خاک ما حضور دارد. آنجا هم فعلاً مبادله آتش ادامه دارد و درصدد کاهش توان رزمی دشمن هستیم. منطقه دهلران بهطورکلی پاکسازی شده و دراختیار ماست. از منطقه عمومی موسیان بهطرف جنوب، عراق در خاک ما حضور دارد. در منطقه عمومی عینخوش، که مقابل دزفول و شوش است، جبهه تقریباً ساکن داریم. فعالیت بهصورت عملیات شناسایی با رزم، جمعآوری اطلاعات، خنثیکردن مواضع متجاوز و یک سری عملیات ایذایی و تخریبی ادامه دارد و جبهه در این منطقه فعال است. در منطقه عمومی سوسنگرد و ارتفاعات شاهسون و جابر حمدان که به منطقه عمومی بستان و سوسنگرد موسوم است، ظرف چندین روز اخیر یعنی 11 شهریور به بعد، تلاش و توفیق چشمگیری داشتیم. عراقیها در عملیات روز دهم کرخهنور و روز یازدهم جابر حمدان و در عملیات روز 27 [شهریور] دیروز حداکثر تلاش و آتش توپخانه و هوایی و حداکثر احتیاطهای متحرک و ضربتیاش را به این منطقه منتقل کرد که شاید بتواند آنچه را که ما بازپس گرفتهایم او مجدداً از ما بگیرد و به این وسیله ثابت کند که قادر به نگهداری زمین ازدست دادهشده هست که خوشبختانه نیروهای رزمنده ما از همه اقشار واقعاً حماسه آفریدند. کمااینکه در بازپسگرفتن سویدانی و دغاغله و خاکریزهای متوالی عراقی در غرب سوسنگرد که از دهلاویه تا نزدیکیهای پل الوان؛ یعنی از رودخانه کرخه که بهطرف بستان میرفت تا رودخانه نیسان که شمال هویزه است که از نوع تقریباً مستحکم بود [رزمندگان موفق عمل کردند.] از دیروز ساعت 8:5 تا این لحظه که باهم صحبت میکنیم یعنی [ساعت] 7 بعدازظهر روز شنبه 28 شهریور، عراق 5 بار ضدحمله گسترده به این منطقه کرده و چندین هواپیمای میگ در ارتفاع بسیار پایین عملیات عراقیها را پشتیبانی کردند و بهنظر من هرچه آتش داشتند از بستان تا هویزه عراقیها در این منطقه روی قهرمانان ما ریختند، ولی آخر وقت امروز به من اطلاع دادند که در طرف شمال که جنوب رودخانه کرخه باشد، وضع تثبیت و تحکیم شده. در مرکز جبهه که وضع از پیش تثبیت شده بود و در منطقه جنوبی که نزدیکیهای رودخانه نیسان است وضع درحال تحکیم است و امید میرود ظرف امشب وضع تثبیت بشود. در حملات متقابل امروز نیروهای ما تاکنون 18 اسیر از عراقیها گرفتند و این علاوهبر 139 اسیری است که دیروز [27/6/1360] گرفتند. همچنین رزمندگان ما 9 تانک عراقی را منهدم کردند. بهعلاوه عراق در این ضدحملهها چون موفقیت به دست نیاورد، با تلفات زیاد عقبنشینی کرد.» سرتیپ فلاحی همچنین درباره اوضاع نامساعد شهر اهواز بهدلیل دسترسی توپخانههای عراق به این شهر و تصمیمات و اقدامات آینده نیروهای مسلح در منطقه عمومی اهواز گفت: «بهدنبال پیروزیهای اخیر، ما تنها یک حرکت دیگر پیش رو داریم که از شمال رودخانه کرخه به بستان برسیم و در جنوب رودخانه هم بهکلی تا هورالهویزه و هورالعظیم را پاکسازی کنیم و به مرز برسیم که البته نمیتوانم بگویم این حرکت کی صورت خواهد گرفت. در جبهه اهواز بهدلیل آبگرفتگی بین نیروهای ما و نیروهای عراقی فعالیت بهصورت تعرض وجود ندارد و متأسفانه ما تاکنون نتوانستیم عراقیها را آنقدر از اهواز دور کنیم که آتش توپخانه آنها بر سر این شهر نباشد و از این نظر واقعاً شرمندهایم و ما مدتهاست مشغول تلاش دراینزمینه هستیم. ما هرگز نمیتوانیم ادعا کنیم که آتش توپخانه را از روی شهر آبادان دور کنیم زیرا آبادان چسبیده به اروندرود است و اروندرود هم مرز است.» سرتیپ فلاحی افزود: «درحالحاضر، عراقیها در نزدیکترین نقطه در 30 کیلومتری جنوبغربی اهواز هستند که برد توپخانه آنها حدود 45 تا 50 کیلومتر است و ما باید حدود 20 کیلومتر اینها را به عقب برانیم تا آتش توپخانه از روی شهر اهواز دور شود.» سرتیپ فلاحی درمورد سایر جبههها نیز اظهار کرد که فعالیت در این جبههها بهصورت مبادله آتش بوده و عملیات بهمنظور کاهش توان رزمی متجاوز وجود دارد.[۷]
گزارش- 812
با افزایش میزان فرار و تسلیمشدن نظامیان عراقی، فرماندهی نیروهای مسلح عراق برای حل این معضل تدابیری تنبیهی اتخاذ کرد. فرماندهی کل ارتش عراق در ابلاغیهای اعلام کرد: بازماندگان افراد نظامی که برخلاف دستورهای صادرشده مبنیبر مقاومت عقبنشینی میکنند و دراینحال، از پشت سر هدف گلوله قرار میگیرند و کشته میشوند، از مزایای اعطایی دولت محروم خواهند شد.[۸] سازمان استخبارات عراق نیز در یک دستورالعمل محرمانه به همه شعبههای خود در سراسر این کشور، بهخصوص در مناطق جنگی اعلام کرد که نیروهای ارتش اعم از افسران، درجهداران و سربازان که در جبههها سستی و از تیراندازی یا پیشروی بهطرف نیروهای نظامی ایران خودداری میکنند یا از جبهه میگریزند، بیدرنگ محاکمه و محکوم به اعدام شوند.[۹]
گزارش- 813
در ادامه کمکهای نظامی و تسلیحاتی کشورهای منطقه به عراق، امروز نیز 19 خودرو حامل مهمات از اردن و 31 کامیون حامل سلاحهای سنگین از کویت به عراق ارسال شد. خودروهای اعزامی از کویت، حامل اولین محموله از تجهیزات نظامی تخلیهشده از سه کشتی روسی هستند که در سه روز گذشته وارد یکی از بندرهای کویت شدهاند. بار این کشتیها بهتدریج درحال تخلیه و آماده حمل به عراق است.[۱۰] علاوهبراین، روز گذشته نیز 49 خودرو حامل تجهیزات و قطعات نظامی از مرزهای اردن و عربستان به پادگان التاجی در حومه بغداد ارسال شد.[۱۱]
گزارش- 814
در درگیری بین نیروهای ارتش ترکیه و تعدادی از اکراد مسلمان عراقی در منطقهای مرزی در داخل خاک ترکیه، 2 سرباز ترکیه کشته و 3 نفر مجروح شدند و یکی از نیروهای کرد نیز به اسارت درآمد. امروز یک گروه از اکراد مسلمان عراقی که قصد داشتند با عبور از منطقه مرزی سِرو در استان آذربایجانغربی وارد خاک ترکیه شوند و ازطریق این منطقه کوهستانی عملیاتی را در منطقه اربیل عراق اجرا کنند، به کمین نیروهای ارتش ترکیه برخورد کرده و با آنان درگیر شدند. پس از چند ساعت درگیری،* کردهای عراقی در 3 گروه، از راههای مختلف عقبنشینی کردند و بهسمت مرز ایران بازگشتند.[۱۲] مقامات ارتش ترکیه بیدرنگ به انتشار خبر این حادثه پرداختند که در رسانههای غربی ازجمله خبرگزاری آسوشیتدپرس، یونایتدپرس، رادیو امریکا و بیبیسی انعکاس یافت.[۱۳] اما این رسانهها در اقدامی مغرضانه دلیل درگیری را تعقیبشدن تعدادی از عشایر کرد ایرانی ازسوی سربازان ارتش ایران اعلام و واقعه را چنین منعکس کردند: یک گروه مسلح ازطریق مرز ایران قصد پناهندگی به ترکیه را داشتند که ژاندارمهای گشتی ترکیه در مرز مانع ورود آنها شدند و براثر زدوخوردی که بین آنها رخ داد، 2 سرباز ترکیه کشته و 3 سرباز زخمی و از افراد مسلح نیز یک تن زخمی و یک تن دیگر سالم دستگیر شدند.[۱۴] خبرگزاری یونایتدپرس نیز به نقل از مقامات ترکیه اعلام کرد که 3 بالگرد و یک واحد کماندویی ازطرف ارتش به محل وقوع حادثه اعزام شدهاند.[۱۵]
گزارش- 815
یک خودرو سپاه پاسداران که حامل تعدادی از نیروهای پایگاه هلتوشان (واقع در 18 کیلومتری شمال کامیاران) بود، در محور کامیاران - سنندج هدف حمله عناصر ضدانقلاب قرار گرفت. تعدادی از افراد وابسته به گروههای مسلح غیرقانونی که لباس سپاه و ارتش به تن داشتند، در گردنه مروارید در 12 کیلومتری شمال جاده کامیاران به سنندج، جاده را مسدود و به سرنشینان خودرو جیپ سپاه تیراندازی کردند. براثر اصابت گلوله، یک سرباز ژاندارمری به نام عبدالحسین همتیان شهید شد و 2 سرباز و 3 پاسدار که داخل خودرو بودند، مجروح شدند. براثر تیراندازی مهاجمان به سایر خودروها نیز یک سرباز وظیفه دیگر به نام غلامرضا علیخانی شهید و یک درجهدار که سوار یک مینیبوس بود، مجروح شد. در این حادثه مهاجمان 3 نظامی و 2 پیشمرگ مسلمان و چند مسافر را نیز گروگان گرفتند.[۱۶]
گزارش- 816
در ترورهای امروز افراد وابسته به گروههای ضدانقلاب در 7 شهر کشور، 5 نفر شهید و 3 نفر مجروح شدند. امروز در استان مازندران یکی از اعضای مجلس خبرگان که امامجماعت مسجد آذربایجانیهای گرگان بود، بعد از اقامه نماز عشا و پس از خروج از مسجد، در خیابان امام خمینی این شهر هدف قرار گرفت و مجروح شد. در این اقدام تروریستی یک طلبه به نام سید کریم سیدحسینی که همراه وی بود، براثر اصابت گلوله به شهادت رسید.[۱۷] در شیراز، مهدی فیروزی عضو سابق شورای فرماندهی سپاه پاسداران این شهر، هنگام عزیمت به محل کار خود، در جاده عادلآباد هدف حمله دو موتورسوار مسلح قرار گرفت. وی پس از انتقال به بیمارستان سعدی به شهادت رسید.[۱۸] مسئول کمیته امداد امام خمینی بخش شفت شهرستان رشت نیز به نام کاسگل زبانبر هدف سوءقصد افراد مسلح قرار گرفت و به شهادت رسید.[۱۹] در خرمآباد هم دو موتورسوار مسلح با شلیک چند گلوله یکی از جوانان متعهد شهر به نام عظیم مرادی را هنگام مراجعت به منزل به شهادت رساندند. مردم بلافاصله به تعقیب مهاجمان پرداختند و مانع فرار آنان شدند. درنهایت یکی از ضاربان در درگیری با مردم کشته و دیگری زخمی و تحویل نیروهای سپاه پاسداران داده شد.[۲۰] به گزارش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان، چند تن از اعضای بسیج منطقه 8 این شهر، پس از کسب اطلاعاتی مبنیبر مخفیشدن یک فرد مسلح در یکی از باغهای خیابان رباط، این مکان را محاصره کردند، اما شخص تحت تعقیب با استفاده از تاریکی شب روی یکی از درختهای باغ پنهان شد و در یک فرصت مناسب، بهسوی افراد بسیج تیراندازی کرد. در این حادثه یکی از افراد بسیج سپاه پاسداران به نام مصطفی کیانی به شهادت رسید و فرد ضارب هم گریخت.[۲۱] همچنین یک پاسدار در بلوار آپارتمانهای 600 دستگاه مشهد هدف حمله دو فرد مسلح قرار گرفت و مجروح شد. مهاجمان پس از این اقدام، از محل متواری گردیدند.[۲۲] در منطقه رضوانشهر از توابع هشتپر طوالش استان گیلان نیز یک پاسدار که درحال اجرای مأموریت گشت بود، بهدست چند فرد مسلح ترور و مجروح شد.[۲۳]
گزارش- 817
در درگیری شدید بین نیروهای گشت سپاه پاسداران مشهد و دو تن از اعضای مسلح سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، یکی از این افراد مجروح و دستگیر شد و دیگری گریخت. این درگیری هنگامی رخ داد که نیروهای گشت سپاه در میدان سعدی مشهد به دو فرد که یک گونی را حمل میکردند مشکوک و بهقصد بازرسی به آنان نزدیک شدند، اما این افراد که متوجه موضوع شده بودند، فرار کردند و نیروهای سپاه به تعقیب آنان پرداختند. در این تعقیبوگریز این دو نفر در خیابان مدرس در زمینی که گودبرداری شده بود، سنگر گرفتند و شروع به تیراندازی کردند. با تیراندازی متقابل پاسداران یکی از مهاجمان مجروح شد و دیگری هم فرار کرد. از فرد دستگیرشده یک اسلحه کلاشینکف، 20 فشنگ و یک خشاب خالی به دست آمد.[۲۴] در حادثه دیگری در چهارراه شهدای این شهر، نیروهای گشت سپاه پاسداران به فردی مشکوک شدند که وی بهمحض مشاهده پاسداران با بهجاگذاشتن یک نارنجک، بهوسیله تاکسی متواری شد.[۲۵]
گزارش- 818
چند تن از افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) بعد از آتشزدن یک اتوبوس در تهران و تلاش برای ایجاد انفجار در مرکز بسیج مسجدسلیمان دستگیر شدند. همچنین انفجار یک بمب در سنندج خسارتهایی به بار آورد. دو نفر از اعضای سازمان مجاهدین خلق که یک اتوبوس شرکت واحد اتوبوسرانی را در فلکه آشتیانی در شرق تهران به آتش کشیدند، با تلاش نیروهای کمیته محل و کمک مردم دستگیر شدند. حادثه به این ترتیب بود. هنگامیکه راننده، اتوبوس را برای تحویل به همکار شیفت بعدازظهر در این محل پارک کرده بود، یکی از مهاجمان با پاشیدن پودر آتشزا به اتوبوس آن را آتش زد. وی درحالیکه قسمتی از لباسش در آتش میسوخت، با کمک فرد دیگر کوشید بهوسیله موتور از محل حادثه بگریزد، اما با حضور مردم و رسیدن نیروهای کمیته، هر 2 نفر دستگیر شدند.[۲۶] امروز در مسجدسلیمان نیز یکی از افراد سازمان مجاهدین خلق که قصد داشت مرکز بسیج این شهر را منفجر کند، قبل از این اقدام، بهدلیل انفجار بمب در دستش مجروح و دستگیر شد. وی در بازجوییهای اولیه اعتراف کرد که دقایقی قبل در مرکز جهاد سازندگی اهواز نیز بمبی را کار گذاشته است که بلافاصله این بمب توسط نیروهای سپاه کشف و خنثی شد. با اعترافات این شخص، 6 نفر دیگر از افراد وابسته به سازمان شناسایی و دستگیر شدند.[۲۷] علاوهبراین، در سنندج نیز یک بمب نسبتاً قوی در زیر اتومبیل روابط عمومی سپاه پاسداران کردستان که در مقابل در ورودی نمایشگاه عکس سپاه پاسداران در خیابان امام خمینی این شهر پارک بود، کار گذاشته شده بود. براثر انفجار این بمب ماشین بهکلی در آتش سوخت. بعد از این انفجار، نیروهای سپاه به بررسی اطراف محل انفجار پرداختند و موفق شدند 2 بمب ساعتی قوی دیگر را که در نزدیکی محل انفجار اول کار گذاشته شده بود و دقایقی بعد منفجر میشد، کشف و خنثی کنند. درصورت وقوع دو انفجار بعدی، بهدلیل تجمع نیروها، تلفات انسانی بسیاری به بار میآمد.[۲۸]
گزارش- 819
اقدامات خرابکارانه افراد وابسته به گروههای مسلح مخالف نظام در شهرهای گوناگون شامل تیراندازی و پرتاب انواع بمب به منازل و مغازههای افراد طرفدار انقلاب و یک مرکز فرهنگی خساراتی به بار آورد. در شهر ازنا در استان لرستان، نیمهشب یک بمب دستی به مغازه یکی از افراد متعهد شهر پرتاب شد که براثر انفجار آن، 2 نفر مجروح شدند و خسارتهای مالی اندکی به بار آمد.[۲۹] در حادثه مشابهی در نهاوند، ساعتی پس از نیمهشب، یک نارنجک جنگی به منزل یکی از افراد متعهد شهر پرتاب شد که انفجار آن تلفات جانی نداشت، ولی خساراتی به شیشهها و در و پنجرههای ساختمان وارد کرد.[۳۰] در نیشابور نیز دو موتورسوار بمب دستسازی را به درون یک مغازه طلافروشی پرتاب کردند و بلافاصله از محل گریختند. انفجار این بمب خساراتی به بار آورد.[۳۱] در کرمان هم چند فرد مسلح بهسوی ساختمان کمیته امداد تیراندازی کردند و بلافاصله متواری شدند. خسارتهای واردشده به این مکان اندک بود.[۳۲] همچنین افراد وابسته به گروههای مسلح ضدانقلاب در شهرکرد در نخستین ساعتهای بامداد، دکه کتابفروشی سپاه پاسداران این شهر را به آتش کشیدند. در این حادثه بخش عمدهای از کتابها و محصولات فرهنگی موجود در این دکه، ازجمله تعداد زیادی قرآن و کتابهای ادعیه و مذهبی بهطور کامل در آتش سوخت.[۳۳]
گزارش- 820
با تلاش نیروهای سپاه پاسداران تعدادی از افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در اصفهان و صومعهسرا دستگیر شدند. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی اصفهان اعلام کرد که با همکاری گسترده مردم در چند روز گذشته، دهها تن از افراد سازمان مجاهدین خلق دستگیر شدهاند و از آنان 7 سلاح ژ3، 5 اسلحه یوزی، 4 قبضه کلت، 2 اسلحه برنو، 1 اسلحه ام3، 31 نارنجک جنگی و تعداد فراوانی فشنگ، انواع باروت، چاشنی، خرج خمپاره، تی.ان.تی. و انواع سلاحهای سرد شامل کارد، تیغ موکتبری، خنجر و قداره به دست آمده است.[۳۴] سپاه پاسداران صومعهسرا نیز اعلام کرد در چند روز گذشته 4 تن از افراد این سازمان شناسایی و دستگیر شدهاند و از منازل این افراد تعدادی اسناد و مدارک و مقداری مهمات به دست آمده است.[۳۵]
گزارش- 821
نیروهای کمیته انقلاب اسلامی اهواز، دو خانه تیمی چریکهای فدایی خلق (اقلیت) و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را کشف و چندتن از اعضای این سازمانها را دستگیر کردند. با کشف یک خانه تیمی متعلق به چریکهای فدایی خلق، 3 نفر دستگیر شدند و تعدادی مدارک و اسناد، نشریه و کتابهای مارکسیستی، یک کارتن بزرگ محتوی چاشنی الکتریکی، کابلهای انفجاری و تعدادی فتیله کندسوز به دست آمد. در خانه تیمی سازمان مجاهدین خلق نیز 2 نفر دستگیر شدند و از آنان یک اسلحه یوزی و 2 نارنجک به دست آمد. علاوهبراین، دو دفترچه شامل اسامی افراد متعهد شهر اهواز و نقشه ترور آنان کشف شد.[۳۶]
گزارش- 822
درپی تظاهرات مسلحانه روزهای اخیر تعدادی از افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) که به شهادت و مجروحشدن شماری از مردم و نیروهای انقلاب و تخریب برخی اماکن دولتی و شخصی انجامید، سید حسین موسوی تبریزی دادستان کل انقلاب، در مصاحبهای تلویزیونی موضع دادستانی کل انقلاب را در برخورد قاطع با این اقدامات اعلام کرد. وی در بخشی از سخنان خود گفت: «مردم وقتی میبینند رجایی را که از جانشان بیشتر دوست میداشتند کشته و آتش گرفته، تنها شعاری که داد میزنند این است که ما میآییم خودمان محافظت میکنیم و با ضدانقلاب مواجه میشویم و شعار میدهند "حاکم شرع قرآن القصاص القصاص" یکی از دستگیرشدهها که کوکتل پرت کرده و اتوبوس آتش زده میگوید من از آبادان آمدهام و جنگزدهام و اینجا ازطرف دولت به من خانه دادهاند. به او گفتم عوض اینکه صدام خانهات را خراب کرده، بروی دربرابر صدام دفاع کنی آمدی با نظام جمهوری که با دشمن شما درحال جنگ است میجنگی؟! اینجور چیزها را نباید اغماض کرد. ما این نظام را میخواهیم و باید حفظ بشود. ما دربرابر خدا و شهدا مسئولیت داریم؛ شهدای 17 شهریور و جاهای دیگر که فریاد میزدند استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی. باید حکومت، حکومت اللهاکبر باشد. مردم از ما میخواهند. ما که نمیخواهیم یک عنوان داشته باشیم. ما دربرابر این خرابکاریها که مسلحانه و یا با کوکتل و سهراهی بیایند بیرون یا عدهای این کار را بکنند و عدهای هم کارچاقکن آنها باشند، ما نمیتوانیم دربرابر آنها دست روی دست بگذاریم. دربرابر اینها مسئولیت داریم. ما بهخاطر عنوان اینجا نیامدهایم. مأمورین انتظامی باید دربرابر اینها با کمال قاطعیت بایستند. ...»[۳۷]
گزارش- 823
آقایان محمدی گیلانی حاکم شرع دادگاه انقلاب و سید اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب مرکز، در یک مصاحبه مطبوعاتی به سؤالهای خبرنگاران درباره حوادث اخیر تهران و چند شهر دیگر ازجمله تظاهرات اعضا و وابستگان سازمان مجاهدین خلق (منافقین)، نحوه تعیین تکلیف دستگیرشدگان، تصمیم قاطع نظام برای ایجاد امنیت در کشور و همچنین شرایط لازم برای پذیرش توبه افراد سازمان و... پاسخ دادند. بخشهایی از این مصاحبه که در روزنامه کیهان درج شده است، چنین است: «در ابتدای این مصاحبه یکی از خبرنگاران پرسید: پس از انفجارهای اخیر، مردم مسلمان و انقلابی ایران با ارسال نامه و طومار و برپایی تظاهرات خواستار قاطعیت بیشتر در مقابل ضدانقلاب شدهاند، دادستانی برای پاسخگویی به این خواست چه اقدامی تاکنون انجام داده و در آینده چه برنامهای دارد؟ لاجوردی [دادستان انقلاب مرکز پاسخ داد:] وظیفه دادستانی کشف و شناسایی عوامل مزدوری است که در جمهوری اسلامی ایران مشغول توطئه هستند و تمام تلاش و کوشش خود را در این جهت مبذول میدارد تا عوامل مخرب را شناسایی و دستگیر کند و بحمدالله تاکنون بسیار موفق بوده است. دراینرابطه تعداد کثیری از خانههای تیمی و رهبران عملیات و فرماندهان عملیات و سرگروهها و سراکیپها را شناسایی و دستگیر کرده و به دادگاه سپرده و دادگاه هم حکم عدل اسلامی را دربارهشان اجرا کرده است. [از وی سؤال شد:] اخیراً در بعضی از نقاط تهران مشاهده شده است که منافقین مسلحانه تظاهرات میکنند که این امر باعث عدم امنیت در سطح جامعه شده است. برای پیشگیری شدیدتر و قاطعانهتر با این افراد فریبخورده چه اقداماتی به عمل آوردهاید؟ [لاجوردی پاسخ داد:] دادگاهها و دادستانیهای انقلاب مصمم هستند که جلو هر نوع عدم آرامش و سلب امنیت را بگیرند و امنیت حقیقی را به مردم بازگردانند و کسی که کوچکترین عمل مسلحانهای بخواهد انجام دهد، با شدیدترین کیفر مواجه خواهد شد. من صریحاً به پدر و مادرها هشدار میدهم شدیداً مراقب فرزندانشان باشند. ما میدانیم که این بچهها فریب میخورند همچنانکه وقتیکه در دادگاه میآیند یک روز بعد از دستگیری از کلیه مواضع خود اظهار ندامت میکنند. ولی دیگر این ندامتها سودی ندارد. اگر کسی برادر پاسداری را هدف گلوله قرار داد و قصد سرنگونی جمهوری اسلامی را دارد دیگر راه بازگشتی برای او باقی نیست ... ما قاطعانه دربرابر این نوع حرکتهای ضدانقلابی خواهیم ایستاد. ...» آقای محمدی گیلانی نیز در پاسخ به سؤالی درباره شرایط پذیرش توبه افراد سازمان گفت: «توبه در اسلام از ضروریات شمرده شده است. پذیرفتن توبه و شروط توبهکننده هم در اخلاق و هم در فقه مطرح شده است. آنهایی که گرفتار میشوند و در دادگاه متهم میشوند به نص قرآن کریم محارب هستند. بعد از دستگیری توبه آنان پذیرفته نمیشود و قبل از آنکه دادستانی و حکومت به این جنایتکاران برسد اگر توبه کنند، توبهشان پذیرفته است اما محارب بعد از دستگیرشدن توبهاش پذیرفته نمیشود و کیفر همان کیفری است که قرآن بیان میکند. ... راه توبه برای آنها باز است اگر دست به اسلحه نبرده باشند (آنهایی که در خیابان تظاهرات مسلحانه کرده باشند که محارب هستند) و در غیر حالت مسلحانه دستگیر شده باشند. ... اگر توبه کنند که یقین داشته باشیم که درست برگشتهاند این توبه پذیرفته است. اینهایی که اسیر میشوند و برای دادگاه آورده میشوند بعد از اینهمه جنایات و ظلمها که دادگاه تشخیص داد، پذیرفتن توبه اینها خیلی کار مشکلی است مگر اینکه حاکم شرع علم پیدا کند. اسلام اجازه میدهد که اینها را که در خیابان تظاهرات مسلحانه میکنند، دستگیر شوند و در کنار دیوار همانجا آنها را گلوله بزنند. ازنظر اصول فقهی لازم نیست به محاکم صالحه بیاورند برای اینکه محارب بودند. این را میگویم که بدانند که حکم قرآن و اسلام این است ولی همانطورکه امام هم فرمودند اینها را باید به محاکم صالحه تحویل دهند.» در بخش دیگری از مصاحبه آقای لاجوردی درباره ادعای برخی دستگیرشدگان مبنیبر اینکه چنانچه با گروه خود همکاری نکنند تهدید به مرگ میشوند، افزود: «ما حتی موردی داشتیم که یکی از این آقایان هوادار توبه کرده بود. وقتی سازمان متوجه میشود که او توبه کرد دو بار به او تذکر میدهند و بار سوم اعدامش میکنند. ما در بازپرسیهایی که به عمل آوردیم اکثراً این ادعا را میکنند که اگر ما بخواهیم توبه کنیم مورد تهدید قرار گرفتهایم اما باید این برادران بدانند که کسانیکه توبه کنند و به آغوش ملت برگردند جمعیت مردم ایران پشتیبان آنها خواهند بود. ... منجمله سپاه پاسداران و کمیته و سایر ارگانها و دادستانی همچنانکه دادستانی حافظ جان و مال مردم ایران است و باید باشد و حافظ جان برادرانی که توبه میکنند نیز خواهد بود. ... [از وی سؤال شد:] مصاحبه تلویزیونی با افراد فریبخورده و گروهکها که اثرات چشمگیری در جامعه داشته آیا باز هم این مصاحبهها ادامه پیدا خواهد کرد؟ [لاجوردی پاسخ داد:] قطعاً اینچنین است. کسانی که دراینرابطه دستگیر شدند هرگاه مرا میبینند بالاتفاق خواستار مصاحبه هستند الآن تعداد کثیری هستند که مصرانه داوطلب هستند و حتی مصاحبههای دستهجمعی تقاضا کردند و در هریک از بندها میرویم اولین سؤال این است که چرا نیامدید با ما مصاحبه کنید و اکثراً استفادههایی که آنها از بچههای مردم کردند همیشه از غفلت آنها استفاده کردند کسی که به خانه آقای ربانی املشی حمله کرده بود وقتی دستگیر شد و از او سؤال شد که انگیزهات چه بود بااینکه حدوداً آدم 28 سالهای است میگفت کوچکترین انگیزهای ندارم و نمیدانم چرا این بدون دلیل شرکت کرده بود و هرچه تلاش کرد انگیزهای پیدا کند نتوانست. شما ببینید اینها از چه عناصری استفاده میکنند و این بچههای معصوم مردم را چگونه فریب میدهند از بچههای 14، 15 ساله بهعنوان یک آلت جرم از آنها استفاده کردند و این طفلکهای پاک و بیگناه را آلوده کردند.»[۳۸]
گزارش- 824
سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در اطلاعیهای که با امضای شورای ملی مقاومت در پاریس منتشر شد، از حامیان و هواداران خود در داخل کشور خواست تظاهرات سراسری راه بیندازند. خبرگزاری فرانسه با انتشار این خبر که در برخی رسانههای خارجی ازجمله رادیو امریکا و رادیو قاهره نیز انعکاس یافت، افزود: سازمان مجاهدین خلق در هفته گذشته نیز از مردم ایران دعوت کرده بود که دست به اعتصاب بزنند.[۳۹] افزونبراین، رادیو مجاهد (ارگان تبلیغاتی سازمان) در بخشهای متعدد خبری خود در اقدامی کاملاً تبلیغاتی به بزرگنمایی تظاهرات پراکنده تعداد معدودی از هواداران سازمان که تحت حمایت تیمهای مسلح در برخی نقاط تهران و چند شهر دیگر انجام شد، پرداخت و در چند نوبت آن را تکرار کرد. در یکی از این گزارشها که در آن سعی شده این اقدام، مردمی جلوه داده شود، آمده است: «در هفته گذشته خیابانها و میادین تهران و بسیاری دیگر از شهرها بهویژه شهرهای شمالی شاهد تظاهرات روزانه مردم برعلیه رژیم ... بودند. این تظاهرات جو رعب و وحشتی که ... [رژیم] قصد داشت بر میهن ما مستولی شود شکسته است.»[۴۰]
گزارش- 825
آقای هاشمی رفسنجانی که در رأس یک هیئت سینفره بهمنظور ملاقات با سران کره شمالی به این کشور سفر کرده بود، امروز در ادامة سفر خود برای یک دیدار رسمی سهروزه وارد مالزی شد و با سید نصیر اسماعیل رئیس مجلس مالزی، دیدار و گفتوگو کرد.[۴۱] در این دیدار، رئیس مجلس شورای اسلامی پس از سخنان همتای مالزیایی خود، مطالبی را درباره تجاوز ارتش عراق به خاک ایران، ضرورت تنبیه و برخورد با متجاوز براساس احکام اسلامی و حمایت اغلب کشورهای عربی از عراق بیان کرد. حجتالاسلام هاشمی رفسنجانی در بخشی از صحبتهای خود گفت: «وقتیکه عراق به ما تجاوز کرد ما از کشورهای اسلامی یک توقع داشتیم و آن این بود که یا به وظیفه اسلامی عمل کنند و یا به وظیفه قانون بینالمللی. اسلام با صراحت میگوید متجاوز باید بهوسیله مسلمانهای دیگر تحت فشار قرار گیرد و کشته بشود تا به امر خدا برگردد و واضح است که عراق در خاک ماست، البته عراق مطالبی را عنوان میکند که همه آنها دروغ است. آنچه مسلم است این است که عراق تجاوز کرده و هنوز هم در خاک ماست و ما به هرکس که به ایران آمد گفتیم به شما وکالت میدهیم بروید و تحقیق کنید، اگر ما متجاوز بودیم ما را محکوم کنید و خسارت جنگ را از ما بگیرید و اگر عراق متجاوز است عراق را محکوم کنید و خسارت جنگ را از عراق بگیرید. به الجزایر کمیسیون صلح نیز که نماینده شما هم در آنجا بود همین نکات را گفتیم.» وی خطاب به رئیس مجلس مالزی افزود: «اشاره کردید که دو کشور مسلمان با هم میجنگند، شما اگر در منزل خودتان یکی از بچههایتان به بچه دیگر ظلم کند آیا مساوی است هر دو بچه را با هم نصیحت کنید؟ اگر اینجوری بکنید شما به ظالم همیشه امتیاز و به متجاوز مدال دادهاید. ما میگوییم شما مسلمانید طبق قانون قرآن و حکم قرآن با متجاوز حرف بزنید جلو متجاوز را بگیرید و این درست نیست که ما وقتی یک مسلمان به مسلمان دیگر تجاوز کرد ظالم و مظلوم را باهم نصیحت بکنیم. ما کشورهای اسلامی باید به قوانین اسلامی عمل کنیم و هرجا مسلمانی به مسلمان دیگری تجاوز کرد دستهجمعی برویم و دست متجاوز را بشکنیم اگر این کار را بکنیم در هیچ جای دنیای اسلام جنگ نمیشود. در خانواده اگر بچه متجاوز را تنبیه بکنند دیگر متجاوز تشویق نمیشود، ولی اگر با ظالم و مظلوم مساوی برخورد کنند دیگری هم تشویق میشود ما البته اینجا نیامدهایم که از شما بخواهیم موضع خاصی بگیرید، ممکن است شما معذوراتی داشته باشید، اما چون از من سؤال کردید باید بگویم موضع ما کاملاً روشن هست ما مظلومیم. زمین ما تصرف شده و هزاران نفر از ما کشته شدهاند. البته عراق هم کشته داده، اما مقصر خودش است، زیرا به خانه ما تجاوز کرده است ما مقصر نیستیم و ما تنها دفاع کردیم.» آقای هاشمی رفسنجانی ادامه داد: «در این جنگ نیروهای زیادی از دو کشور مسلمان که بایستی با اسرائیل میجنگیدند از بین رفتهاند. عراق مسبب و مقصر این جنگ است و این برای ما یک مقداری غصه و رنج دارد که مسلمانها بنشینند و از ما بخواهند با عراق کنار بیاییم. اگر ما این کار را کردیم آیا آنوقت حکم اسلام عمل شده است. اگر درحالیکه آنها در خاک ما هستند ما آتشبس را بپذیریم چه خواهد شد؟ بعداً چه کسی اینها را بیرون میکند؟ و فردا اگر خواستیم اینها را بیرون بکنیم میگویید شما جنگ را شروع کردید. اگر دزد به خانه شما آمد آیا صبر میکنید تا دزد در خانه بماند و بعداً میآیید با او قرارداد میبندید؟ جواب دزد در خانه است باید بیرون برود و چون به امر خدا از کشور اسلامیمان دفاع میکنیم خودمان را مظلوم و برای دفاع محق میدانیم و خدا را قادر میدانیم که از ما دفاع بکند و تابهحال هم ثمره آن را دیدهایم. این جنگ اگرچه خسارات زیادی به ما وارد کرده، اما ملت ما را چون فولاد آبدیده کرده است. مردم ما از این جنگ تجربهای آموختهاند که دیگر از امریکا و شوروی هم نمیترسند.» رئیس مجلس شورای اسلامی افزود: «غیر از دو سه کشور کمکهای کمی به ما کردند و آن هم کمک مجانی نبود. ما با مشکلاتی که بعد از انقلاب داشتیم نشان دادیم که آسیبناپذیریم ما این جنگ را با پیروزی به پایان میرسانیم و خداوند نصرتش همین است. ما بهعنوان یک مسلمان غیر از امر به معروف و نهی از منکر کاری نمیتوانیم بکنیم. موضع خودمان را هم گفتهایم و همین حالا خدمت شما عرض میکنم؛ شما بهعنوان عضو کمیسیون صلح ازطرف من، که رئیس مجلس ایران هستم، وکیل هستید هر کمیسیونی را که مایلید تعیین کنید تا تحقیق کرده و متجاوز را ولو ما باشیم تنبیه کند و خسارت را برای مظلوم بگیرد. ما هیچ چیز دیگری نمیخواهیم.»[۴۲]
گزارش- 826
درپی انتخاب عصمت کتانی معاون وزارت امور خارجه عراق به ریاست سیوششمین اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد،* متن یادداشت اعتراضآمیز وزارت امور خارجه ایران به انتخاب وی، درقالب سند رسمی در این سازمان منتشر شد. قسمتی از متن این یادداشت چنین است: «دستیافتن نامزدی عراق به ریاست مجمع عمومی سازمان ملل متحد یک شکست جدی برای این سازمان و نیز برای اصولی که سازمان ملل متحد براساس آنها استقرار گردیده به شمار میرود. جمهوری اسلامی ایران نهایت کوشش خود را به کار برد تا توجه دول عضو سازمان ملل متحد را به این امر خطیر جلب نماید که ممکنساختن دسترسی دولتی که با ارتکاب تجاوز بیشرمانه و علنی علیه یک عضو دیگر ملل متحد اصول عدم توسل به زور در روابط بینالمللی و احترام به تمامیت ارضی دولتها را نقض نموده و بیاعتنایی مطلق خود را نسبت به تمام اصول دیگر مندرج در منشور اثبات کرده است، به ریاست مجمع عمومی ملل متحد سابقه خطرناکی به شمار میرود. مضافاً به اینکه این اصول علت وجودی خود سازمان ملل متحد میباشد. اکنون یک سال از تاریخی که عراق با سوءاستفاده از اشتغالات بعد از انقلاب در جمهوری اسلامی ایران، جنگ تجاوزکارانهای را علیه کشور ما آغاز نموده و با نقض فاحش تمام اصول منشور قسمتهایی از استانهای جنوبی و غربی ایران را به اشغال درآورده میگذرد. در این تردیدی نیست که دستیافتن عراق به ریاست مجمع عمومی همان اصولی را که این سازمان بر آنها استوار گردیده، دستخوش تزلزل ساخته است. آنچه پیش آمده، جلوهای از این واقعیت است که اصول منشور ملل متحد حتی در خود سازمانی که علت وجودی آن اجرای منشور است، دیگر جایی ندارد، اما این امر در اراده قاطع ملت ایران به ادامه جنگ آزادیبخش خود علیه متجاوزین حتی تا محو کامل آخرین آثار تجاوز از سرزمین خویش تزلزلی ایجاد نخواهد کرد. جمهوری اسلامی ایران وظیفه خود میداند توجه تمام دول عضو ملل متحد را به عواقب وخیم اخلاقی و سیاسی دستیافتن یک چنین دولت تجاوزکاری مانند عراق به ریاست مجمع عمومی و آثار آن برای آینده این سازمان جلب نموده و بدینوسیله اعلام نماید که بههیچوجه خود را در عواقب چنین وضعی سهیم نمیداند.»[۴۳]
گزارش- 827
شیوه زندگی و فعالیتهای روزانه مردم تهران بهگونهای است که این شهر را بیشباهت به پایتخت یک کشور درحال جنگ و درگیر مسائل داخلی کرده و آثار جنگ در آن نمود چندانی ندارد. این مطلب بخشی از گزارش خبرگزاری فرانسه است که در آن به بررسی وضعیت اقتصادی و امنیتی تهران پرداخته است. در این گزارش وضعیت برخی خیابانهای تهران، جیرهبندی ارزاق عمومی و تفاوت قیمت کالاهای سهمیهبندیشده با قیمت آن در بازار آزاد و ... آمده است: «تهران با جمعیت انبوه آن، با پیادهروهای پر از اجناس و دستفروش آن و درگیریهای مختلف در طول روز، به هر چیزی میماند بجز پایتخت یک کشور درحال جنگ. دوازده ماه پس از شروع جنگ عراق و ایران، خاموشی خیابانها هرچند هیچگاه بهطور رسمی لغو نشده است، لیکن عملاً تبدیل به خاطرهای از گذشته شده است. تنها تعداد معدودی از اتومبیلها که چراغ خود را آبیرنگ کردهاند، یادآور حمله عراقیها به فرودگاه مهرآباد تهران است. امروز در خیابانهای اصلی پایتخت و بهخصوص خیابان ولیعصر دستفروشان گوناگون به عرضه انواع اجناس مشغولاند و بهخصوص کالاهای قاچاق و سیگارهای امریکایی میفروشند. لیکن این خیابان طی دو هفته گذشته تغییر چهره داده است. این خیابان در روزهای اخیر صحنه درگیریهای مجاهدین خلق و پاسداران انقلاب شده است. در کنار میدان ولیعصر میتوان اعضای کمیته را که هفتتیری در زیر پیراهن خود پنهان کردهاند، تشخیص داد. برخی از مجلههای تهران این روزها بیش از آنکه سخن از جنگ ایران و عراق بگویند، نشان از مبارزه دولت علیه مخالفان دارند. درواقع این روزها تدابیر امنیتی در تهران افزایش یافته است. کنترل افراد در خیابانها و گشتن آنها و حفاظت از محل پاسداران و کمیتهها و بازدید اتومبیلها بیشتر شده است. برای تهرانیها "جنگ تحمیلی عراق و ایران" حضور خود را تنها ازطریق اعلامیههای نظامی که از رادیو و تلویزیون و مطبوعات پخش میشود محسوس میگرداند. اثر دیگر جنگ بر تهران اختصاص بخشی از قبرستان بهشت زهرا(س) به سربازان کشتهشده در جنگ است. برای این کشتهشدگان دیشب تهرانیها ندای "اللهاکبر" سر دادند. اثر دیگر جنگ بر جمعیت 7 میلیونی تهران، جیرهبندی بنزین است. کوپنهای بنزین در بانکها به چند ریال خریده میشود، درحالیکه در بازار آزاد 700 ریال قیمت دارد. قیمت بنزین نیز سه برابر شده است، روغن، شکر، مواد پاککننده، صابون و سیگار نیز جیرهبندی است. قیمت این محصولات در بازار آزاد چندین برابر شده است.»[۴۴] این خبرگزاری در گزارش دیگری تأثیر جنگ بر وضعیت اقتصاد و معیشت مردم و بهتبع آن سهمیهبندی اقلام پرمصرف جامعه، که چند نرخی شدن این اجناس در بازار کوپنی و آزاد پیامد آن است و تدبیر دولت برای تأمین کالاهای اساسی را بررسی کرده است. در بخشی از این گزارش که قیمت چند کالا و تفاوت نرخ آزاد و دولتی آن مطرح شده، آمده است: «یک فرد ایرانی برای تغذیه و گرمکردن خود از دو نوع امکان میتواند برخوردار شود: استفاده از بازار رسمی که اجناس آن ارزانتر ولی جیرهبندیشده است، استفاده از بازارهای سیاه که بعضی از اجناس آن یافت نمیشود. درمورد برنج که یکی از غذاهای اصلی ایرانیها است، نرخ رسمی یک کیلو برنج تایلندی 70 ریال میباشد، درحالیکه یک کیلو برنج شمال که ازنظر ایرانیها ارجحیت نیز دارد 220 تا 250 ریال تمام میشود. وجود دو بازار رسمی و بازاری که بهموازات آن وجود دارد در کنار یکدیگر برای مقامات ایرانی خالی از اشکال نیست، بهطوریکه این مقامات مایلاند بازار آزاد را از بین ببرند. از طرفی فرماندار گیلان خارجکردن بیش از 50 کیلوگرم برنج توسط هر نفر از این استان را ممنوع کرد و از سوی دیگر، محمد سلامتی وزیر کشاورزی روز پنجشنبه اعلام کرد که دولت و کمیته بسیج اقتصادی، برنج گیلان و مازندران را خریداری خواهد کرد. برنج مازندران هر کیلو 150 ریال و برنج گیلان هر کیلو 155 تا 170 ریال خریداری خواهد شد. یکی دیگر از مواد مهم غذایی در ایران گوشت و خصوصاً گوشت گوسفند است. فاصله بین نرخ رسمی و نرخ آزاد این فراورده، از یک به سه تغییر میکند. نرخ گوشت گرم گوسفند که بهطور مخفیانه ذبح میشود از این مبلغ نیز بالاتر است. نرخ رسمی یک کیلو گوشت گوساله 400 ریال است، درحالیکه همین گوشت کیلویی 1500 ریال در بازار آزاد به فروش میرسد. از طرفی مدیرکل سازمان گوشت اخیراً به روزنامه کیهان گفت: 90 درصد گوشت مصرفی ایران از خارج وارد میشود. وی افزود: روزانه 650 تن گوشت در ایران توزیع میشود که 250 تن آن را سازمان گوشت به توزیع میرساند. روغن نباتی جامد و قند نیز از سایر اغذیههای پایهای ایران به شمار میروند که بهوسیله کوپن جیرهبندی شدهاند. نرخ این دو فراورده بهطور قابلملاحظهای در بازار آزاد افزایش یافته بهطوریکه قیمت یک کیلو قند از 30 ریال به 200 ریال و حتی 240 ریال رسیده است. قیمت روغن بااینکه رسماً تغییری نکرده ولی درعمل در عرض یک سال دو برابر شده است. در ایران همچنین یافتن شیر، مرغ و ماهی که ایرانیها زیاد مصرف نمیکنند نیز مشکل است. با نزدیکشدن زمستان که تا اندازهای در تهران شدت نیز دارد، یک مسئله دیگر یعنی مسئله گرمکردن نیز مطرح میشود. ازطرفی جنگ ایران و عراق باعث شده که فراوردههای نفتی گران شود. خبرگزاری پارس اخیراً به نقل از مقامات بانک مرکزی خاطرنشان کرد که قیمت فراوردههای نفتی و مشتقات آن در مقایسه با ماه اوت سال 1981، 43 درصد افزایش یافته است. قیمت فراوردههای دیگر سوختی نیز از چند وقت پیش، افزایش یافته و فراهمکردن کپسول گاز هم بسیار مشکل است. از سوی دیگر، ذغال در ایران کمیاب و گران شده است، به گفته رئیس صنف فروشندگان ذغال مصرف ذغال در تهران بزرگ سالانه 15000 تن میباشد. از سوی دیگر، مقامات ایرانی این مقدار را برای سال جاری به 6000 تن تقلیل داده و تابهحال 4000 تن ذغال عرضه کردهاند. بر تمام این فراوردهها باید نفت را نیز که جیرهبندی شده است، افزود. کوپنهای دولتی نفت را میتوان در بانکها با چند ریال خریداری کرد، ولی در بازار سیاه هرکدام حداقل 700 ریال به فروش میرسند.» خبرگزاری فرانسه در ادامه نوشته است: «قیمت اتومبیل در بازار آزاد بهطوری بالا رفته که اتومبیل کارکرده بیش از یک اتومبیل نو به فروش میرود. پیکان که رایجترین اتومبیل ایران است، بههنگام خروج از کارخانه 550000 ریال قیمت دارد درحالیکه در بازار آزاد این رقم به 1200000 ریال میرسد. خریدوفروش اتومبیل، مانند خریدوفروش سکههای طلا، که قیمت آن در ایران کاملاً مستقل از نرخهای بینالمللی است، بهصورت نوعی سرمایهگذاری درآمده است.* در ایران قیمت وسایلی ازقبیل ویدئو، تلویزیون، یخچال، قالی و غیره نیز بعد از انقلاب چهار برابر شده است. نرخ سیگار قاچاق امریکایی وینستون نیز دربرابر اوضاع غیرمنتظره اقتصادی و سیاسی ایران حساسیت نشان میدهد بهطوریکه یک ماه پیش یک بسته سیگار وینستون 150 ریال بود و امروز 250 ریال است.» این خبرگزاری در پایان آورده است: «اگر حجتالاسلام صادق خلخالی همانطوریکه شرکت دخانیات از وی تقاضا کرده به جنگ قاچاقچیان سیگار برود، این قاچاق در سطح کشور از بین خواهد رفت.»[۴۵]
گزارش- 828
مجله ایت دیز (چاپ لندن) در مقالهای ضمن بررسی وضعیت گروههای مخالف جمهوری اسلامی ایران، به کافینبودن قدرت این گروهها، نداشتن پایگاه مردمی و عدم وحدتشان در براندازی نظام اشاره کرد. نویسنده مقاله معتقد است باوجود حداقل 20 گروه مخالف هنوز کسی که بتواند با وجهه مردمی امام خمینی برابری کند پیدا نشده است. قسمتی از مقدمه این مقاله چنین است: «در آخرین احتساب، دستکم تعداد 20 گروه مخالف وجود داشتند. آنان معرف هرگونه گرایش سیاسی که تصور آن میرود میباشند؛ از مارکسیست - لنینیستهای طرفدار آلبانی گرفته تا تجزیهطلبان کرد، اما مشکوک به نظر میرسد که این گروههای گوناگون به همان صورت که زمانی شاه را سرنگون کردند، علیه حکومت مذهبی [آیتالله] خمینی دست اتحاد به یکدیگر بدهند. تابهحال، هنوز در ایران کسی ظهور نکرده است که با وجهه مردمی [آیتالله] خمینی برابری کند. حتی نزدیکترین رقیب وی؛ یعنی ابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور پیشین نیز دربرابر سایه آیتالله خمینی کوچک میباشد.» این نشریه در ادامه از میان مهمترین گروههای مخالف، ابتدا مواضع، موقعیت و اقدامات سازمان مجاهدین خلق (منافقین) را اینگونه بررسی کرده است: «رهبران مجاهدین که همچنان درحال گریز، ابتدا از پلیس شاه و بعدها از رژیم [آیتالله] خمینی هستند، درمورد تاکتیکهای چریکی قوی، ولی ازجهت ایدئولوژی سیاسی ضعیف میباشند. مسعود رجوی رهبر مجاهدین که با بنیصدر به پاریس گریخت اظهار داشت: اندیشه "اسلام رادیکال مجاهدین" بر مبنای ایده توحید (یک جامعه اسلامی متحد) استوار است. وی گفت برخی از مردم آن را سوسیالیزم میخوانند، ولی ما آن را اسلام مینامیم. ... علیرغم ادعاهای رجوی مبنیبر اینکه بازداشتهای گروهی اخیر، معدودی از رهبران مجاهدین را به دام انداخته است، اما درهرصورت این امر موجب شده است که آنان بر شدت مبارزه خود بیفزایند. ناظران سیاسی میگویند حمله به محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمد[جواد] باهنر نخستوزیر با بمب، بهدنبال انفجار مشابهی که چندی قبل به کشتهشدن 74 تن از سیاستمداران برجسته حزب جمهوری اسلامی منجر شد، باقیماندههای معدود رژیم بنیادگرای[آیتالله] خمینی را سخت به وحشت انداخته است. توانایی مجاهدین در اینکه علیرغم محافظین بسیار ملاها، دشمنان خود را یکی پس از دیگری از میان بردارند، حاکیاز آن است که آنان در پاسداران شبهنظامی انقلاب و نیروهای مسلح کشور رخنه کردهاند.» در ادامه مقاله، بهترتیب وضعیت سازمان چریکهای فدایی خلق (اقلیت)، گروه پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و حزب توده، تشریح شده است: فداییان (اقلیت) تنها در ایران آشفته است که تعداد "اقلیت" یک حزب میتواند بر تعداد "اکثریت" همان حزب فزونی داشته باشد. درمورد سازمان مارکسیستی - لنینیستی فداییان خلق که پس از انقلاب منشعب شد، وضع بدین منوال است. فداییان (اکثریت)، به مفهوم اکثریت در کمیته رهبری چریکها، تصمیم به حمایت از دولت بنیادگرا گرفت، لیکن از آن پس دسته منشعبشده اقلیت به خرابکاری و جنگهای چریکی علیه رژیم دست میزند. این عملیات چریکی بهویژه در خوزستان و شمالغرب - که اقلیت از تجزیهطلبان کرد حمایت میکند - صورت میگیرد. ناظران سیاسی تهران اظهار داشتند که بهدنبال انشعاب در سازمان فداییان، اکثر طرفداران آن به اقلیت پیوستند. رهبران این دسته در دوران حکومت شاه آموزشهای خود را در یمن جنوبی فراگرفتهاند، لیکن به شورای مقاومت ملی بنیصدر و رجوی نپیوستهاند. منابع دیپلماتیک اظهار میدارند که مجاهدین و فداییان (اقلیت) در مناطق نزدیک به دریای خزر علیه بنیادگرایان دست به عملیات مشترک چریکی زدهاند. گروه پیکار [در راه آزادی طبقه کارگر] جبهه مخالف ایران، هم قبل و هم بعد از انقلاب، با اختلافات طولانی و تفرقهها دستبهگریبان بوده است. پیکار سازمانی است مارکسیستی - لنینیستی با تعداد اعضایی نامعلوم که از مجاهدین منشعب شده است. مجاهدین در اوایل دهه 1970، کار خود را بهعنوان یک گروه اسلامی ضدسلطنت آغاز نمودند. بعدها دستهای اسلام را رد کرده و کوشیدند این سازمان را به مارکسیسم - لنینیسم بکشانند. مبارزهای که بهدنبال آن بر سر قدرت صورت گرفت، چنان سبعانه بود که گفته میشود یکی از مجاهدین اسلامی بهدست مخالفان مارکسیست - لنینیستی خود زنده زنده در آتش سوخته است. پیکار مسئولیت چندین بمبگذاری در تهران را به عهده گرفته است. ناظران سیاسی در اینکه آیا این گروه در مبارزه علیه [آیتالله] خمینی به مجاهدین و یا به همین خاطر به فداییان خواهند پیوست، اظهار تردید میکنند. یک تحلیلگر ایران معاصر اظهار داشت: تمام این گروهها همان مدتی را که صرف حمله به یکدیگر بهعنوان "بورژوای کوچک" میکنند صرف محکومنمودن [آیتالله] خمینی مینمایند. [حزب] توده انقلاب ایران علیرغم برچسب اسلامی آن بیشتر ناسیونالیسی بوده است تا مذهبی. شاه غربزده تنها قربانی آن نبود؛ چراکه حزب کمونیست توده ایران نیز به کنار گذاشته شد. کمونیستهای باسابقه توده با ارتکاب یک سلسله اشتباهات بد سیاسی تمام طرفدارانی را که طی قریب به 30 سال مبارزه مخفیانه با سلطنت پهلوی بهزحمت جمع کرده بودند، از دست دادند. تصمیم حزب توده مبنیبر حمایت از دولت [آیتالله] خمینی بهتانهای فوری چپگرایان جوان را که کمونیستها با سختی بسیار آنها را بهسوی خود کشانده بودند، باعث شد. در خارج و داخل ایران اعتقاد بسیاری بر این بود که پشتیبانی از رژیم به دستور کرملین صورت میگیرد. باوجودی که هیچگونه سندی دالبر ارتباط توده و مسکو مشاهده نشده است، ناظران سیاسی چنین اظهار عقیده میکنند که این حزب با چسبیدن به [آیتالله] خمینی تداوم خصومت ایران با امریکا را میتواند تضمین نماید.» در پایان مطلب این مجله، وضعیت سایر گروههای ضدانقلاب با عنوان جعلی "اقلیتهای قومی" بررسی شده است: «کردها، عربها، بلوچها و ترکهای آذربایجان مدتها از قرارداشتن تحت حکومت تهران، ناراحت بوده و در رژیم شاه بهطور شدیدی سرکوب شدهاند. هنگامیکه سلطنت منقرض شد، این اقلیتها - بهویژه کردها - برای خودمختاری منطقهای فشار آوردند. [آیتالله] خمینی صریحاً با خواستههایشان مخالفت کرد و ارتش را به کردستان اعزام نمود. از آن پس آتش جنگ در این منطقه شعلهور بوده است. مسعود رجوی اخیراً به ایت دیز گفت: حزب دمکرات کردستان گروه پیشرو تجزیهطلب کرد، به شورای ملی مقاومت پیوسته است. احتمال آن میرود که یک جنگ داخلی از کردستان بهسمت جنوب کشانده شود. سرنوشت اعراب خوزستان به جنگ خلیج [فارس] بستگی دارد. صدام حسین رئیسجمهور عراق در نخستین روزهای جنگ اظهار داشته بود که در نظر دارد خوزستان، غنیترین استان نفتخیز ایران را به یک جمهوری کوچک عربی مبدل سازد، لیکن به نظر میرسد که سازمان اطلاعات بغداد نسبت به حمایت اعراب [ایرانی] از حمله عراق دچار قضاوت اشتباه شده است.»[۴۶]
گزارش- 829
نشریه رویدادها و تحلیل سپاه پاسداران در آخرین شماره خود در مطلبی تحلیلی با عنوان "امریکا، رجوی، بنیصدر" با نگاهی اجمالی به نحوه رفتار دولت امریکا با چهرههای سیاسی ایران در ماههای قبل از پیروزی انقلاب تا چند ماه گذشته، نتیجه گرفته است امریکاییها که بنیصدر را بهترین گزینه برای تحقق اهداف خود میدانستند، پس از حوادث اخیر ایران بهویژه بعد از فرار بنیصدر با رجوی رفتهرفته متقاعد شدهاند که رجوی به دلایلی نسبت به بنیصدر ارجحیت دارد. این نشریه در قسمتی از مطلب خود آورده است: «وقتی بنیصدر کار را بدانجا کشاند که هیچ راهی جز درگیری با امام پیش رویش نبوده، بهعنوان یک امریکایی جهت ایجاد روابط سادهتر و برخورداری از امکانات گسترده امریکا راهی پاریس شد. در فرانسه برخورد بین او و بختیار چیز دور از تصوری نبود درصورتیکه هر دوی آنها مهرهای از یک شبکه هستند ولی از آنجا که ... طرح امریکا برای ایجاد بحران در ایران درصورتی میتوانست تضمینی پیدا کند که بنیصدر در تهران میماند، پس ازنظر امریکا دیگر او مهره درجه اول محسوب نشده و بهای گذشته را ندارد. همواره مشاهده شده که هرگاه امریکا شگرد تازهای را علیه انقلاب اسلامی به کار میگیرد، سایر امکاناتش اعم از چهرههای وابسته و ... را به تناسب آن عمل جدید مهرهچینی میکند و هنگامیکه طرحش به بنبست رسید هرکدام از مزدوران او سعی میکند به طریقی خود را برای شروع حرکت جدید بهترین فرد جلوه داده و سایر رقبا را شکستخورده و یا عامل و مطیع خود نشان دهند. امریکا آنقدر فشار نمیآورد که او را از دست بدهد و برای همین امریکا تقاضای بنیصدر را برای پناهندگی بیجواب نمیگذارد. بنیصدر در مصاحبه با آسوشیتدپرس فاش میکند که با مقامات رسمی وزارت خارجه تماس گرفته و تأیید آنها را برای مهاجرت یک تبعیدی سیاسی دریافت داشته است [تا] حمایت امریکا از خود را به رخ رقبا بکشد که عمل وی باعث بهزحمتانداختن امریکا شده و سخنگوی وزارت خارجه امریکا (استوکن) را مجبور به تکذیب کرده و همین سبب پرداخت جریمه بیشتری میگردد. این جریمه فقط شامل بنیصدر بود و برعکس او رجوی که نهتنها جریمه نگردید، بلکه تشویق هم شد؛ امروز بنیصدر چیزی ندارد که به بازی گرفته شود. اما در کنار کوبیدن بنیصدر، رجوی از هر طرف مورد تشویق قرار میگیرد. رادیو صدای آزاد (هواداران رژیم پهلوی) در 24 مرداد 1360 میگوید رجوی برای هماهنگکردن مبارزات مسلحانه شاخه نظامی سازمان به ایران باز خواهد گشت. قبلاً هم بیبیسی گفته بود این دلسوزیها برای رجوی و سازمانش ازطرفی امید سلطنتطلبان را به منافقین نشان میدهد و از طرف دیگر، ترقی منافقین را که از پیوند با لیبرالها نیز گذشته و پیشگامانه به مرحله همکاری با سلطنتطلبها نزدیک میشوند. حرکت مجاهدین درحالحاضر طوری است که ریگان را نیز امیدوار کرده. وی اخیراً گفته است دیگر سربازان امریکایی را مانند ویتنام به جنگ نمیفرستد و از مبارزات ملتها حمایت خواهد کرد؛ یعنی جنگ مستقیم با ایران را نفی میکند و میگوید دربرابر انقلاب اسلامی از امثال منافقین حمایت خواهد کرد. درست در همین احوالات که به منافقین پروبال داده میشود، بنیصدر مورد خطاب قرار گرفته و توبیخ میگردد. ... کریستین ساینس مانیتور در 22 مرداد مینویسد: "میتران گفت که رهبری مجاهدین خلق در موقعیت بهتری از رئیسجمهور پیشین قرار دارد که بتواند مخالفان داخلی ایران را به جانب خود جلب کند. وسیله عمده در دست آقای رجوی، سازمان منظم و مسلح اوست، چیزی که بنیصدر فاقد آن است."... و رادیو اسرائیل در 26 مرداد اعلام میکند: "این رجوی است که برگ برنده را در دست دارد نه بنیصدر.»[۴۷]
منابع و مآخذ روزشمار 1360/06/28
- ↑ سند شماره 83886 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب (اطلاعات عملیات) به فرماندهی مرکز، 28/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 53884 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب (اطلاعات عملیات) به فرماندهی و اطلاعات عملیات مرکز، 28/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 021722 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب به فرماندهی جنوب در ماهشهر، 28/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 53885 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات جنوب (اطلاعات عملیات) به فرماندهی مرکز (اطلاعات)، 28/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 53855 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اهواز به تهران (اطلاعات و فرماندهی)، 31/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 021740 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای 24 ساعته واحد اطلاعات عملیات سپاه خوزستان به اطلاعات عملیات مرکز، شماره 353، 31/6/1360، ص3؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 187، 2/7/1360، ص17، تهران - خبرگزاری پارس، 1/7/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 28/6/1360، صص 1 و 2.
- ↑ سند شماره 138334 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 ( م - 132) به سماجا3 (مرکز فرماندهی) 30/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 288975 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد عملیات سرپل به ستاد عملیات منطقه7، 29/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 198636 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از محور دشت عباس به سپاه دزفول، 27/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص15.
- ↑ سند شماره 35209 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرمانده کل نیروهای مسلح، 28/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 144820 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ژاجا - رکن2 (گروه اطلاعات) به سماجا - رکن2 (مدیریت عملیات)، 31/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 145007 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، قرارگاه مقدم نزاجا غرب (رکن2)، شماره 118، 4/7/1360، صص 4 و 5؛ و - سند شماره 138422 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سپاه پاسداران، 28/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 53883 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نهاجا مرکز فرماندهی، 28/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 145008 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای اطلاعاتی، شماره 117، 30/6/1360، ص4؛ و - سند شماره 138395 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا2 (م - 132) به سماجا3 (رکن فرماندهی)، 26/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 436497 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از واحد نهضتهای آزادیبخش اسلامی (ستاد مرکزی) به فرماندهی کل سپاه پاسداران، 2/7/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 156594 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش مرزی ترکیه (عملکرد لشکر اسلامی در مرز ترکیه)، 2/8/1360، صص 1 و 2؛ و - سند شماره 054745 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (عملیات) به نزاجا (عملیات)، 6/7/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 49244 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مدیریت عملیات)، 2/7/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 049243 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اطلاعات ستاد مرکزی به اطلاعات ستاد منطقه5، 2/7/1360، سند تکبرگی.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره186، 1/7/1360، صص 10 و 11، خبرگزاری پارس به نقل از رادیو دوبی، امریکا و بیبیسی، 31/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 185، 31/6/1360، ص25، آنکارا - آسوشیتدپرس، 30/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص15.
- ↑ سند شماره 257613 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی ستاد مرکزی، 30/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 53860 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مرکز فرماندهی)، 29/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص22.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، آنکارا - یونایتدپرس، 29/6/1360، ص17.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص3؛ و - سند شماره 328441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از معاون سیاسی و اداری استانداری لرستان به وزارت کشور (اداره کل سیاسی)، 30/6/1360، سند تکبرگی؛ و - مرکز خبری روابط عمومی ستاد مرکزی سپاه پاسداران، نشریه خبرنامه، شماره 224، 31/6/1360، ص5.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص.
- ↑ سند شماره 257613 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی منطقه7 به فرماندهی ستاد مرکزی، 30/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 53860 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا (مرکز فرماندهی)، 29/6/1360، سند تکبرگی؛ و - سند شماره 5570 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: 29/8/1360، ص22.
- ↑ سند شماره 54863 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران منطقه3 به ستاد مرکزی (فرماندهی)، 30/6/1360، ص2؛ و - سند شماره 174485 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی منطقه3 (چالوس) به ستاد مرکزی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (فرماندهی)، 30/6/1360، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص4.
- ↑ همان، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص15.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 186، 1/7/1360، ص12، تهران - خبرگزاری پارس، 31/6/1360؛ و - روزنامه کیهان، 30/6/1360، ص2؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص9، سنندج - خبرگزاری پارس، 29/6/1360؛ و - سند شماره 339500 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از شهربانی کردستان به استاندار کردستان، 29/6/1360، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 328441 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین.
- ↑ روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص3؛ و - روزنامه اطلاعات، 31/6/1360، ص4.
- ↑ روزنامه کیهان، 31/6/1360، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص8، کرمان - خبرگزاری پارس، 29/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 183، 29/6/1360، ص5، شهرکرد - خبرگزاری پارس، 28/6/1360.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 29/6/1360، ص11.
- ↑ همان.
- ↑ همان، ص4؛ و - روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص15.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص4.
- ↑ همان، ص3.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 183، 29/6/1360، ص6، پاریس - فرانس پرس، 28/6/1360؛ و - همان (ضمیمه)، رادیو امریکا به نقل از خبرگزاری فرانسه، 28/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص21 (ضمیمه)، بخش عربی رادیو قاهره، 29/6/136.
- ↑ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه پاسداران، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 24 و 25، 3/8/1360 صص 34 - 30، گفتار رادیو مجاهد.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 181، 27/6/1360، ص13، کوالالامپور - فرانس پرس، 26/6/1360؛ و - خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، ص19 (ضمیمه)، بخش عربی رادیو لندن، 29/6/1360.
- ↑ روزنامه کیهان، 29/6/1360، ص16.
- ↑ مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، جنگ ایران و عراق در اسناد سازمان ملل، ترجمه محمدعلی خرمی، جلد 1، تهران: مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، 1387، صص 88 و 89؛ و - روزنامه اطلاعات، 29/6/1360، ص1.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 184، 30/6/1360، صص 14 و 15، تهران - خبرگزاری فرانسه، 28/6/1360.
- ↑ خبرگزاری پارس، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 183، 29/6/1360، صص 13 - 10، تهران - خبرگزاری فرانسه، 28/6/1360.
- ↑ اداره کل مطبوعات و رسانههای خارجی وزارت ارشاد اسلامی، نشریه بررسی مطبوعات جهان، شماره 90، 9/7/1360، صص 18 - 14، به نقل از مجله ایتدیز (چاپ انگلستان)، 28/6/1360.
- ↑ دفتر سیاسی نمایندگی امام در سپاه، نشریه رویدادها و تحلیل، شماره 23، 29/6/1360، صص 70 - 68.