1361.05.25

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1361
1361.05.25
نام‌های دیگر بیست و پنج مرداد
تاریخ شمسی 1361.05.25
تاریخ میلادی 16 اوت 1982
تاریخ قمری 26 شوال 1402





گزارش- 702

امروز در يك درگيري كه بين نيروهاي خودي و افراد مسلح غيرقانوني در ناحيه مرزي "قيطول" در شمال سرپل‌ذهاب روي داد، پنج تن از آن‌ها كشته يا زخمي شدند و از نيروهاي خودي نيز سه تن مجروح شدند.[۱] در استان آذربايجان غربي در محور اروميه ـ سلماس نيز اعضاي حزب دمكرات با حمله به يك گروه از نيروهاي ژاندارمري، سه تن از آنان را به شهادت رساندند، سه تن را مجروح كردند و 4 قبضه اسلحه را نيز ربودند.[۲] در سردشت نيز يك مأمور شهرباني به دست عوامل ناشناس ترور شد.[۳]

گزارش- 703

در پي اقدامات نيروي انتظامي در منطقه صائين‌دژ، در 4 روز گذشته 18 روستا در اين منطقه پاك‌سازي شد. فرماندار مياندوآب در اين‌باره گفت: «اهالي روستاها كه مدت‌ها تحت ستم عناصر ضدانقلاب بودند، پس از آزادي، از نيروهاي اسلام استقبال كردند.» وي افزود: «اهالي اين روستاها با وجود تمام مشكلاتي كه تاكنون متحمل شده‌اند، به شكرانة اين آزادي، كمك‌هاي فراواني را به جبهه‌هاي جنگ اهدا نموده‌اند كه از جمله آن‌ها اهالي روستاي "غوزه‌گوره" مبلغ 21 هزار ريال براي كمك به جبهه‌هاي جنگ اختصاص داده‌اند.»[۴] همچنين در عملياتي، چند روستا از منطقه "شپيران" در جنوب سلماس از جمله سيره‌دژه، هشتراك، اسطوره، و كالبك به همت برادران پايدار و پيش‌مرگان كرد مسلمان پاك‌سازي شد و تعدادي سلاح از نيروهاي مسلح غيرقانوني به دست آمد.[۵] امروز شش تن از اعضاي گروه‌هاي ضدانقلاب در بوكان و بانه و سه تن در سنندج همراه با سلاح خود را تسليم نيروهاي سپاه پاسداران كردند.[۶]

گزارش- 704

در منطقه "رحيم‌آباد" رودسر، دو تن از روستاييان محلي كه در كشف مخفي‌گاه اعضاي سازمان مجاهدين خلق در اين منطقه به نيروهاي انتظامي كمك كرده بودند به دست عناصر اين سازمان به شهادت رسيدند.[۷] در منطقه "ولي‌آباد" تهران نيز يكي از افراد محل به نام "اكبر نورپور" را عناصر سازمان مجاهدين خلق شهيد كردند.[۸] اجساد سه‌تن از نيروهاي كميته انقلاب اسلامي كه به دست عناصر سازمان مجاهدين خلق ربوده‌شده و پس از شكنجه‌هاي فراوان به قتل رسيده بودند. امروز با شركت صدها‌هزارتن از مردم تهران تشييع شد. روزنامه جمهوري اسلامي در گزارشي از اين مراسم نوشت: «پيكر مطهر سه تن از پاسداران مظلوم كميته‌هاي انقلاب اسلامي ـ كه به فجيع‌ترين وضع به دست منافقين ضدخلقي به شهادت رسيدند ـ صبح امروز در ميان انبوه هزاران تن از امت عزادار تهران با حضور شخصيت‌هاي سياسي و مذهبي كشور از مقابل كميته انقلاب اسلامي تشييع و در قطعه 26 شهداي بهشت زهرا به خاك سپرده شد. ساعت 9 صبح امروز در حالي كه ميدان بهارستان و خيابان‌هاي اطراف آن مملو از جمعيت عزادار تهران با چهره‌هاي برافروخته‌شان بود، پيكرهاي مطهر شهيد حاج "شاهرخ طهماسبي"، شهيد "محسن ميرجليلي" و شهيد "طالب طاهري" سه شهيد مظلوم كميته انقلاب اسلامي ـ كه پس از اسارت به دست منافقين و تحمل هولناك‌ترين شكنجه‌هاي ددمنشانه از سوي مزدوران امريكا، به شهادت رسيدند ـ طي مراسم با شكوهي در حالي كه دسته موزيك مارش عزا مي‌نواخت، به ميان جمعيت انتقال داده شد. در اين مراسم كه جمعي از شخصيت‌هاي سياسي ـ مذهبي كشور، گروهي از پرسنل نظامي و انتظامي، پاسداران عزادار كميته‌هاي انقلاب اسلامي، سپاه پاسداران، افراد ادارات، مؤسسات دولتي و ارگان‌هاي انقلابي، جمع كثيري از كسبه و بازاريان تهران، گروهي از روحانيون و طلاب و علماي تهران و انبوهي از مردم شهيدپرور تهران حضور داشتند، تشييع‌كنندگان با گفتن "الله‌اكبر" و "لااله‌الاالله" شعار مي‌دادند: "مرگ بر منافق"؛ "مجاهدين بر سنگر حق مي‌ستيزند"، "منافقين در پشت جبهه خون مي‌ريزند"؛ "اي پاسدار قرآن شهادتت مبارك"؛ "دادستان، دادستان به خاطر مكتب من، شكنجه‌هاي تن من، القصاص، القصاص"؛ "شهيدان زنده‌اند الله اكبر" ـ ؛ "اين جان و تن ما هديه به رهبر ماست". تشييع‌كنندگان در حالي كه تصاويري از امام خميني رهبر انقلاب اسلامي و بنيان‌گزار جمهوري اسلامي ايران و شهداي اخير كميته‌هاي انقلاب اسلامي به همراه صدها دسته گل در دست داشتند، پلاكاردهايي به اين مضمون "شهادت سه تن از ياران حسين‌بن‌علي(ع) را به امت حزب‌الله تبريك و تسليت مي‌گوييم"؛ "حاكم شرع قرآن القصاص القصاص" و همچنين پلاكاردهايي حاوي فرازهايي از سخنان امام خميني را با خود حمل مي‌كردند، در مسير خيابان شهيد مصطفي خميني به سوي ميعادگاه رهروان حق، بهشت زهرا حركت كردند.»[۹] خبرگزاري فرانسه نيز در گزارش اين مراسم، اقدامات سازمان مجاهدين خلق و مقابله جمهوري اسلامي با آن سازمان را مورد توجه قرار داده‌است كه گزيده‌اي از آن بدين شرح است: «با اجتماع هزاران تن از مردم تهران براي تشييع جنازه سه پاسداري كه به وسيله منافقين (اسم رسمي سازمان مجاهدين خلق) شكنجه شده بودند، مبارزه‌اي كه مقامات ايراني از چند روز قبل عليه تروريسم داخلي شروع كرده بودند، مشخص‌تر شد. اجساد اين سه تن در حالي‌كه در پلاستيك پيچيده شده بود بر سر دست‌هاي هزاران تن، از كميته مركزي مركز تهران تشييع شد. صداي گنگ دست‌هايي كه با يك نوحه به شدت به سينه‌ها مي‌خورد با فرياد "مرگ بر منافق" در حالي‌كه مشت‌ها به هوا مي‌رفتند، جا عوض مي‌كرد. ... بنا به اظهارات يك منبع موثق، روز پنج‌شنبه گذشته (21/5/1361) يكي از اين اتفاقاتي كه در جنوب تهران اتفاق افتاد بسياري از مردم با شنيدن صداي شليك سه گلوله، مردي خونين را ديدند كه در حالي‌كه از سوي يك جوان اسلحه به دست تعقيب مي‌شد، خود را به ميان ويترين يك مغازه انداخته بود. اين جوان با شليك چهارمين گلوله و فرياد شعارهايي عليه رژيم، با موتور هم‌دستش فرار كرده‌است. منبع مذكور خاطرنشان كرد كه فرد زخمي به عنوان يكي از حزب‌الهي‌ها در محله‌اش شناخته شده بود. مقامات ايراني به اين "اعمال تروريستي"، با كشف فزاينده مخفي‌گاه‌هاي آن‌ها پاسخ مي‌دهند. شانزده روز قبل طي يك رشته عمليات گسترده عليه 20 خانه تيمي، 65 تن از افراد آن‌ها دستگير شدند. حمله عليه اين خانه‌ها با سلاح‌هاي سبك و گاهي با سلاح روسي "آر.پي.جي.7" صورت مي‌گرفت.»[۱۰]

گزارش- 705

دومين جلسه دادگاه "صادق‌ قطب‌زاده" و "مهدي مهدوي" هم‌دست وي، امروز تشكيل شد. در اين جلسه، قطب‌زاده به دفاع از خود پرداخت و با پذيرفتن ضمني برخي اتهامات وارده، سعي داشت تصميمات و اقدامات اتخاذ شده براي اجراي طرح براندازي نظام را ابتر جلوه دهد. در اين دادگاه، "مهدوي" هم‌دست وي نيز به كتمان حقايق و عدم صداقت قطب‌زاده اعتراض كرد و جزئيات برخي جريانات از جمله نوع رابطه با آيت الله "شريعتمداري" و مسافرت به عربستان براي جلب نظر دولت آن كشور براي اسقاط جمهوري اسلامي را برشمرد. گزيده‌اي از اظهارات هر دو متهم به گزارش روزنامه كيهان: قطب‌زاده: «حدود يك ماه قبل از دست‌گيري آقايان آمدند و صحبت از اين مسئله كردند كه اگر بخواهيم عملي انجام دهيم، اين عمل ناظر است بر محاصره بيت امام، براي اين‌كه ورود و خروج انجام نگيرد و گرفتن ديگر نقاط حساس و به خاطر همين مسئله بود كه آقاي كامبيزي قرار شد برود و آن منزل را از نزديك ببيند. در جلسه بعدي گفتند كه تصميم گرفته‌اند نقاطي را كه مي‌خواهند بگيرند، با توپ بكوبند. من گفتم بايد راجع به اين مسئله فكر كافي بشود و حاضرم اين مطلب را رو در روي آن‌ها نيز در دادگاه تكرار كنم. به هيچ عنوان از سوي من تصميمي راجع به اين مسئله گرفته نشد و من از تصميم آن‌ها بي‌خبرم. جلسه بعد قرار بود كه راجع به آن مسئله تصميم بگيريم كه به علت دستگيري افراد، جلسه تشكيل نشد و تصميم هم منتفي شد. در نتيجه مسئله كوبيدن بيت امام و ساير نقاط به صورت پيشنهاد از سوي آقايان مطرح شد و انفجار منزل منتفي گرديد. وقتي محاصره و كوبيدن در مورد منزل امام منتفي شد، اين‌ها صحبت از كوبيدن نقاط كردند و قرار شد بحث را بعداً انجام دهيم كه ديگر امكان پيدا نشد. من به هيچ وجه موافق كوبيدن كوركورانه نبودم، من موافق محاصره و گرفتن بودم ولي موافق كوبيدن نبودم. من مي‌خواستم از نظرات كلي كشورهاي اروپايي و خاورميانه و بلوك شرق راجع به اوضاع داخلي ايران مطلع شوم، زيرا من داشتم وارد كار تغيير حكومت مي‌شدم و براي اين كار نيز نياز به يك‌سلسله مسائل اطلاعاتي داشتم. به خاطر اين مسئله بود كه براساس آن يك‌سلسله تماس‌هايي با "ويل آلون" گرفته شد و ايشان هم با سوسياليست‌هاي آلمان تماس گرفتند. در مورد همكاري با آقاي شريعتمداري بايد بگويم ايشان حركت ما را تأييد كرده بودند. در مورد آقاي شريعتمداري بايد گفت كه مشخص بود ايشان جزو مخالفين هستند و بارها از افراد مختلف شنيده بودم كه ايشان اظهار نارضايتي مي‌كنند. توسط آقاي مهدوي با ايشان تماس گرفته شد. ايشان به شدت مي‌ترسيدند، بعد هم توسط عبدالرضا حجازي وقت گرفته شد. ايشان در چند جلسه اظهار كردند كه اگر حركت ما به پيروزي برسد، جلو خواهند آمد و حركت را تأييد مي‌نمايند. ايشان همچنين در روزهاي آخر قبل از دست‌گيري ما، پانصد هزار تومان هم پول براي ما فرستادند. دربارة جريان آمل، تنها كمك من به اين جريان، دادن 10 تا 20 دست لباس گرمكن و تعدادي ديگر البسه شخصي‌ام بود به شخصي كه اظهار مي‌داشت با آن جريان ارتباط دارد.» سيد مهدي مهدوي: «راجع به ماهيت حركت بايد بگويم كه حدود پنج ماه قبل از دست‌گيريم يك روز بعدازظهر آقاي قطب‌زاده در منزل خود طبق معمول شروع به صحبت كرد و پس از ذكر مقدماتي گفت عده‌اي از سران نظامي و سپاه و نيروهاي مردمي با من هستند و اگر بخواهم دست به عملي بزنم، تأييد آقاي شريعتمداري را لازم دارم. من گفتم ميانه من با ايشان خوب نيست ولي آقاي مناقبي رفت‌ و آمد دارد. ايشان گفتند با مناقبي صحبت كن. من جريان را با مناقبي در ميان گذاشتم و در جريان فوت پدر خانم آقاي مناقبي، من و قطب‌زاده براي تسليت به منزل وي رفتيم. در آن جلسه قطب‌زاده مفصلاً با وي گفت‌و‌گو كرد و در آن جلسه راجع به نقش امام نيز صحبت شد. قطب‌زاده گفت امام در سعدآباد و يا در نياوران استراحت خواهند كرد زيرا به استراحت احتياج دارند و بعد از آن جلسه من به اتفاق مناقبي به قم نزد آقاي شريعتمداري رفتيم. مناقبي عين صحبت‌ها را با ايشان در ميان گذاشت، آقاي شريعتمداري آن‌قدر كه قطب‌زاده گفت واهمه داشت كه چنين چيزي اجرا شدني نيست. راجع به بودن امام در سعدآباد يا در نياوران آقاي شريعتمداري گفت: «خوب اين‌كه جاي امام معلوم باشد، نمي‌شود، زيرا مردم جمع مي‌شوند و درگيري پيش مي‌آيد در حالي كه شما قول داده‌ايد هيچ درگيري پيش نخواهد آمد.» مهدوي در اين هنگام خطاب به قطب‌زاده گفت: «من از شما مي‌خواهم كه براي سبك كردن بار گناهان خود، حقايق را بگوييد.» وي سپس به شرح سفر خود به لبنان و سوريه، آلمان و عربستان سعودي پرداخت: «من براي تمديد كارت اقامت خود بود كه عازم لبنان شدم و چون قطب‌زاده از جريان سفر من مطلع شد، گفت خوب است هم براي معاينه قلب خود و هم براي گردش سري هم به آلمان بزنيد و نزد مهندس "هوشمند" معروف به هوشي برويد. من به آلمان رفتم و در منزل مهندس هوشمند با پروفسور "بورگه" و "ويل آلون" نيز ملاقات كردم. در جريان آن ملاقات قرار شد من و بورگه و ويل آلون به اتفاق آقاي "شيباني" ـ كه از دوستان سابق قطب‌زاده بود ـ به عربستان نزد امير "علي‌عبدالله" برويم ـ كه گفته مي‌شد از دوستان قبل از انقلاب قطب‌زاده است ـ و قرار شد او حدود 70، 80 ميليون مارك كمك مالي به قطب‌زاده كند. من گفتم رقم فوق زياد است و فكر مي‌كنم حدود 10 ميليون مارك كافي باشد. من به عربستان رفتم، "اميرعبدالله" نيامد و شخصي از طرف وي به ملاقات من آمد و بعد از احوال‌پرسي از من و احوال قطب‌زاده، وضع مالي قطب‌زاده را از من سؤال كرد كه من گفتم اطلاعي ندارم. و من به وي شماره حساب بانكي قطب‌زاده را دادم. وي ابتدا به‌ساكن از من سؤال كرد: "احوال آقاي شريعتمداري چطور است؟" من گفتم خوب است. وي گفت: "به ايشان از طرف امير عبدالله سلام برسانيد و بگوييد هر وقت ايشان خواسته باشند مي‌توانند به عربستان تشريف بياورند ولي افراد همراه ايشان بايد مورد شناسايي و تأييد ايشان باشند." من هم همان شب توسط آقاي شيباني سوار هواپيما شدم و راهي ايران گرديدم. مسئله من اين نبود كه در خارج با كسي تماس بگيرم، من براي گرفتن كمك مالي به عربستان رفتم و با يك پيغام براي آقاي شريعتمداري بازگشتم. حدود 17، 18 روز پس از آمدنم از سفر بود كه همراه آقاي مناقبي عازم ديدن آقاي شريعتمداري شديم. قطب‌زاده به من گفت به آقا بگو كه مطلب نزديك است، قول‌هايي كه داده‌ايد فراموش نكنيد و سه روز قبل از اجراي نقشه، ايشان منزل‌شان را عوض كنند و بعد از اجراي نقشه و پيروزي، ايشان تلگرافي به قطب‌زاده بزنند كه مبادا به كسي آسيب برسد. همچنين قطب‌زاده به من گفت چون آقاي شريعتمداري روي تأييد كشورهاي منطقه روي خودمان حساسيت دارند، شما به ايشان بگوييد كه دولت عربستان سعودي قول داده پس از اجراي نقشه، ما را تأييد كند. من هم مطالب فوق را به آقاي شريعتمداري گفتم و ايشان خوشحال شدند.»[۱۱]

گزارش- 706

آقاي رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي كه در رأس يك هيئت عالي‌رتبه به كشور هند سفر كرده بود، به تهران بازگشت. ايشان در مصاحبه‌اي مطبوعاتي در فرودگاه مهرآباد، نتايج ديدار خود را از هند موفقيت‌آميز توصيف كرد و افزود: «مسافرت ما مسافرت سرنوشت‌سازي بود كه آثار ارزنده‌اي در آينده روابط دو كشور و روابط جهاني خواهد داشت. در مورد غيرمتعهدها سفر اين هيئت در موضع‌گيري‌هاي اخير نقش مؤثري داشته‌است. تغيير محل كنفرانس سران غيرمتعهدها، مسئله اقيانوس هند، جنگ تحميلي عراق عليه ايران، روابط دو كشور ايران هند در زمينه‌هاي سياسي، فني اقتصادي و فرهنگي از جمله مواردي هستند كه هيئت بلند پايه ايراني با همتاهاي هندي خود مورد بحث و تبادل نظر قرار دادند.»[۱۲] "احمد عزيزي" قائم مقام وزير امورخارجه كه در رأس هيئتي براي تسليم پيام رئيس‌جمهور ايران به فيدل كاسترو به كوبا رفته‌است، در ديدار با وي، پيام مزبور را تسليم كرد. در اين ديدار در باب تغيير محل كنفرانس وزيران خارجه كشورهاي عضو جنبش عدم‌تعهد و نيز تغيير محل اجلاس سران اين كشور، مذاكره شد.[۱۳] "حسين شيخ‌الاسلام" معاون سياسي وزيرخارجه ايران نيز در ديدار با "سوري بهادر تاپا" نخست‌وزير نپال، پيام كتبي آيت‌الله خامنه‌اي رئيس‌جمهور اسلامي ايران به پادشاه نپال را به وي تسليم كرد. وي در اين ديدار، مواضع ايران درباره جنگ و مسائل جنبش عدم‌تعهد را براي نخست‌وزير نپال تشريح كرد.[۱۴] راديو بي.بي.سي. در مورد اين ديدار به‌نقل‌از يك مقام سياسي نپال گفت: «دولت ايران در نتيجه ادامه جنگ با عراق و تلاش‌هاي كنوني خود، در بين كشورهاي غيرمتعهد كاملاً از نظر سياسي منزوي شده‌است.» اين راديو همچنين از قول يك مقام وزارت خارجه نپال گفت: «هيئت ايراني ضمن ديدار خود پيشنهاد كرد كه همكاري‌هاي بازرگاني دو كشور گسترش يابد. ولي هيچ تصميم خاصي در اين‌باره اتخاذ نگرديد.»[۱۵] آقاي "كاظم‌پور اردبيلي" معاون امور بين‌الملل وزيرخارجه در مصاحبه‌اي با خبرنگار اعزامي خبرگزاري جمهوري اسلامي به هند، گفت: «به دنبال سفر هيئت ايراني به هند و متعاقب آن اعلام آمادگي دولت هند براي برگزاري هفتمين اجلاس سران جنبش عدم‌تعهد، رژيم عراق با يك شكست بزرگ سياسي مواجه شد و براي جبران اين شكست، خواهان برگزاري اجلاس فوق‌العاده وزراي خارجه كشورهاي غيرمتعهد در بغداد شده‌است. طبيعي است كه به همان دليلي كه كنفرانس سران اين جنبش در بغداد برگزار نمي‌شود، نشست وزراي خارجه نيز در اين محل برگزار نخواهد شد و ما اعلام مي‌كنيم در اجلاس 21 و 22 آگوست (30 و 31 مرداد) كه به دعوت رياست كنوني اين جنبش در هاوانا تشكيل مي‌شود، شركت خواهيم كرد و بغداد را محل امني براي تشكيل چنين اجلاسي نمي‌دانيم.»[۱۶] همچنين آقاي "غرضي" وزير نفت كه جهت تسليم پيام رئيس‌جمهوري اسلامي ايران به رئيس‌جمهور الجزاير به اين كشور سفر كرده بود، در پايان مأموريت در فرودگاه در مصاحبه‌اي مطبوعاتي با خبرنگاران گفت: «صدام كوشش مي‌كند كه حداقل اجلاس وزراي خارجه كشورهاي غيرمتعهد را در بغداد تشكيل دهد ولي در اين كار موفق نشد و كشورهاي برادر و دوست به صدام تفهيم كردند كه اين عمل ميسر نيست.» خبرنگاري پرسيد: «آيا ايران به برگزاري كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهد در جاي به‌خصوصي تمايل دارد؟» آقاي غرضي پاسخ داد: «مسئله كشورهاي غيرمتعهد تابع قوانين خاص خود مي‌باشد و در اين‌جا براي كشورهاي غيرمتعهد مشخص شد كه بغداد نمي‌تواند محل برگزاري آن باشد، حال از نظر ما هر چه كشورهاي غيرمتعهد در مورد محل برگزاري كنفرانس سران اين جنبش تصميم گرفتند، ما آن را مي‌پذيريم و بهتر اين است كه منتظر باشيم دفتر هماهنگي كشورهاي غيرمتعهد در مورد محل برگزاري اين كنفرانس تصميم بگيرد و هر جا كه اعلام كرد، ما قبول خواهيم كرد.»[۱۷]

گزارش- 707

در حالي كه عراق آرزوي چندين سالة خود مبني بر ميزباني اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد را دست نيافتني مي‌بيند، براي به دست آوردن حداقل امتياز ممكن يعني ميزباني جلسه وزيران خارجه كشورهاي غيرمتعهد، مي‌كوشد. از جمله اقدام‌هايي كه دولت عراق براي اين حداقل امتياز، انجام داده، اين است كه از مصر خواسته‌است تا در طرح برگزاري كنفرانس وزيران خارجه كشورهاي عضو نهضت عدم‌تعهد كه قرار است روز دوم سپتامبر (11 شهريور) در بغداد تشكيل شود، از عراق پشتيباني كند. راديو صداي امريكا در ادامة اين خبر گفت: «مقامات عراقي اعلام داشته‌اند با برگزاري كنفرانس سران غيرمتعهدها در شهر ديگري جز بغداد مخالفتي ندارند و پيشنهاد كردند كه اين كنفرانس در دهلي‌نو برگزار شود ولي خواستار تشكيل كنفرانس وزيران خارجه غيرمتعهد در بغداد هستند. وزيرخارجه كويت امروز حمايت كشورش را از طرح پيشنهادي عراق اعلام داشت.»[۱۸] در اين‌باره خبرگزاري فرانسه به‌نقل‌از شيخ "صباح الاحمد الصباح" وزيرخارجه كويت، اعلام كرد: «كويت در گردهم‌آيي وزيران امورخارجه كشورهاي غيرمتعهد كه به پيشنهاد كوبا قرار است روز 22 اوت (31 مرداد) در هاوانا پايتخت كوبا تشكيل شود، شركت نخواهد كرد.» وزيرخارجه كويت گفته‌است كه كشورش در كنفرانسي كه براي تدارك هفتمين اجتماع سران كشورهاي غيرمتعهد تشكيل مي‌شود، اگر در بغداد نباشد، شركت نخواهد كرد.[۱۹] در همين حال راديو بي.بي.سي. اعلام كرد كه به منظور تقويت مناسبات بين مصر و عراق، "عبدالملك ياسان" معاون وزيرخارجه عراق، امروز وارد قاهره شد. به گزارش خبرگزاري عراق، ياسان نامه‌اي از صدام حسين براي "حسني مبارك" رئيس‌جمهور مصر به‌همراه دارد كه مربوط به كنفرانس سران كشورهاي غيرمتعهد است.[۲۰]

گزارش- 708

ژنرال "عدنان خيرالله" معاون فرماندهي كل نيروهاي مسلح و وزير دفاع عراق، اعلام كرده‌است: «دشمن ايراني بخش مركزي جبهه جنگ را براي تهاجم جديد خود به آن سوي مرزهاي عراق، برگزيده‌است.» خيرالله به خبرگزاري عراق گفته‌است: «آخرين اطلاعات رسيده به فرماندهي عراق، حاكي است كه دشمن در حال مطالعه امكان استفاده از بخش مركزي به عنوان بخش اصلي يا درجه دوم براي عبور است و با توجه به آمادگي عراق و آن توان دفاعي كه در شرق بصره به ايراني‌ها نشان داديم، ايران نبايد مجدداً اشتباه خود را تكرار كند.»[۲۱]

گزارش- 709

به دنبال انفجار سفارت عراق در پاريس، يكي از مبارزان انقلاب اسلامي عراق در تماس با خبرگزاري جمهوري اسلامي اعلام كرد كه بر اثر اين انفجار، طبقه سوم ساختمان ـ كه اعضاي كميته نظامي عراق در آن مستقر بودند ـ به كلي منهدم شد. به گفتة وي، اين كميته كه وابسته به سازمان امنيت عراق بود، كليه خريدهاي تسليحاتي عراق از فرانسه و ارتباط با ضدانقلابيون فراري مانند بني‌صدر، بختيار، رجوي و ساير اعضاي منافقين ـ كه در پاريس عليه انقلاب اسلامي ايران توطئه مي‌كنند ـ و نيز تعقيب مبارزان عراقي را به عهده داشت. در اين انفجار 7 تن از اعضاي اين كميته و نيز 9 تن ديگر از جمله كنسول عراق در پاريس، كشته شده‌اند.[۲۲]

گزارش- 710

در كنار اخبار روزنامه‌ها و مطبوعات جهان در مورد جنگ ايران و عراق، اخبار اقتصادي دو كشور نيز مورد بررسي قرار مي‌گيرد. به نوشتة روزنامه "كرسنت اينترنشنال" يك هيئت 30 نفري متشكل از پرسنل عالي‌رتبه از انگلستان براي مذاكره درباره يك قرارداد 2 ميليارد دلاري بر سر فروش 300 هواپيماهاي "هاك" به عراق، وارد بغداد شدند.[۲۳] همچنين حكومت عراق به منظور تأمين بودجه مورد نياز پروژه‌هاي اقتصادي خود، از ژاپن درخواست وام دولتي كم بهره كرده‌است. خبرگزاري كويت در ادامة اين خبر اعلام كرد كه عراق در صدد ايجاد چهار نيروگاه اتمي ـ هر يك به ظرفيت 300000 كيلو وات ـ در حومه بغداد است. همچنين شركت "ماروبني" ژاپن تأمين تجهيزات پزشكي پنج بيمارستان عراق را با هزينه 150 ميليون دلار تقبل كرده‌است. به گزارش خبرگزاري كويت، هم‌اكنون در عراق 250 پروژه با مشاركت ژاپني‌ها در دست اقدام است. و عراق با درخواست وام‌هاي دولتي با بهره كم مخلوطي از اعتبار "يني" و وام‌هاي بانكي صادرات ـ واردات، اعتبار مورد نياز اين پروژه‌ها را تأمين مي‌كند.[۲۴]

گزارش- 711

هفته نامه "دي‌نوي" چاپ برلن غربي، در شماره اخير خود، در مطلبي با عنوان "تجارت اسلحه با عراق؛ كاميون‌هاي نظامي به جاي ماشين‌هاي جمع‌آوري زباله"، نوشته‌است: «در حال حاضر با تأييد اداره كل نظارت بر صدور كالاهاي صنعتي دراشبورن (شهر كوچكي واقع در نزديكي فرانكفورت)، كاميون‌هاي نظامي و خودروهاي تانك‌بر از بندر "برمن" به عراق فرستاده مي‌شوند. شركت‌هاي آلماني در پوشش فروش ماشين‌هاي جمع‌آوري زباله با توجه به سفارش چند ميليوني عراق جهت خريد 500 ماشين جمع‌آوري زباله، كاميون‌هاي نظامي و خودروهاي تانك‌بر در اختيار عراق قرار دادند و مقام‌ها و وزارت‌خانه‌هاي آلمان در برابر اين مسئله سكوت كامل اختيار كرده‌اند.»[۲۵]

گزارش- 712

رؤساي جمهور يوگسلاوي و اندونزي نگراني خود را در مورد جنگ ايران و عراق ابراز كردند."پيتر استامبويچ" رئيس‌جمهوري يوگسلاوي، در ضيافت شامي كه به افتخار "موسي ترانور" رئيس‌جمهوري مالي برگزار شده بود، با ابراز نگراني از ادامة جنگ ايران و عراق، گفته‌است: «اين جنگ نه تنها صلح و امنيت منطقه را تهديد مي‌كند، بلكه براي خط‌مشي جنبش عدم‌تعهد زيان‌آور است.»[۲۶] "سوهارتو" نيز در نطقي در مجلس نمايندگان اندونزي در آستانه روز ملي اين كشور، با ابراز نگراني از جنگ ايران و عراق، آن را وحشتناك توصيف كرد و از هر دو كشور خواست كه براي پايان جنگ در جست‌وجوي راه حل صلح‌آميزي در چارچوب روح برادري اسلامي باشند.[۲۷] دولت‌هاي سودان و جيبوتي نيز در پايان اجلاس كميته دو كشور، با صدور بيانيه‌اي ضمن ابراز نگراني از جنگ ايران و عراق، به تمجيد از تلاش‌هاي عراق براي حل درگيري‌ها پرداختند.[۲۸]

گزارش- 713

در انعكاس تهديدات اخير صدام مبني بر بمباران تأسيسات نفتي ايران مخصوصاً جزيرة خارك، خبرگزاري فرانسه از بغداد به‌نقل‌از ناظران آگاه در اين شهر، گزارش داد: «صدام پس از دادن امتياز بزرگي به ايران داير بر چشم‌پوشي از برگزاري كنفرانس سران كشورهاي عضو جنبش عدم‌تعهد در بغداد، اكنون براي به دست آوردن ابتكار در عمليات جنگي كه 23 ماه از شروع آن مي‌گذرد، گام‌هاي تازه‌اي برداشته‌است. اين خط افراطي، در مراسم اعطاي درجات نظامي كه از تلويزيون پخش شد از سوي صدام ترسيم شد؛ وي قسم ياد كرد كه هواپيماهاي عراقي تمام كشتي‌هايي را كه در منطقه ـ بدون توجه به بندري كه آن‌ها عازم آن هستند، بدون توجه به مليت كشتي‌ها ـ نفت بارگيري كرده يا كالا به ايران حمل نمايند، مورد حمله قرار خواهند داد. ناظران آگاه مي‌گويند اين حركت عراق بدين منظور انجام مي‌شود تا افكار عمومي مردم عراق را نسبت به عدم برگزاري كنفرانس سران غيرمتعهدها در بغداد ـ كه سه سال روي آن زحمت كشيده شده بود ـ معتدل سازد. در ضمن عراق اميدوار است كه با افزايش تشنج در منطقه خليج فارس، بتواند به ابتكارهاي صلحي كه به طور مخفيانه در پايتخت‌هاي عربي و كشورهاي آسيايي و به موازات مذاكرات پيرامون محل جديد كنفرانس سران، جريان دارد، دامن بزند.»[۲۹]


منابع و مآخذ روزشمار 1361/05/25

  1. سند شماره 016799 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 1، ستاد منطقه 7 سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ واحد طرح و برنامه عمليات (اطلاعات عمليات)، 6/6/1361، ص3.
  2. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 151، 27/5/1361، ص9، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 26/5/1361.
  3. سند شماره 016799 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي اطلاعاتي شماره 1، ستاد منطقه 7 سپاه پاسداران انقلاب اسلامي ـ واحد طرح و برنامه عمليات (اطلاعات عمليات)، 6/6/1361، ص3.
  4. روزنامه كيهان، ص2، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از فرماندار مياندوآب؛ و: روزنامه جمهوري اسلامي، 26/5/1361، ص2، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از فرماندار مياندو‌آب.
  5. سند شماره 072005 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از مركز فرماندهي ستاد مركزي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، به روابط عمومي (مركز خبري) 4/6/1361.
  6. مأخذ 4.
  7. خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارش‌هاي ويژه"، نشريه شماره 150، 26/5/1361، ص11، رشت ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 25/5/1361.
  8. سند شماره 089158 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش روزانه شماره 119 ـ 3، 27/5/1361، ص4.
  9. مأخذ 4، بخش دوم، ص5.
  10. مأخذ 2، ص11، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از خبرگزاري فرانسه از تهران، 26/5/1361.
  11. روزنامه كيهان، 27/5/1361، ص2، جلسه دادگاه قطب‌زاده.
  12. مأخذ 4، بخش دوم، ص11، به‌نقل‌از سرويس سياسي جمهوري اسلامي.
  13. روزنامه اطلاعات، 25/5/1361، ص3.
  14. روزنامه اطلاعات، 26/5/1361، ص3، به‌نقل‌از خبرگزاري آسوشيتدپرس از كاتماندو.
  15. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 25/5/1361، ص11، راديو بي.بي.سي.، 25/5/1361.
  16. مأخذ 13، مصاحبه معاون امور بين‌الملل وزارت امورخارجه ايران با خبرنگار اعزامي جمهوري اسلامي در هند.
  17. مأخذ 4، بخش دوم، ص11، مصاحبه مطبوعاتي وزير نفت ايران.
  18. روزنامه كيهان، 25/5/1361، ص16، به‌نقل‌از راديو صداي امريكا.
  19. سند شماره 213923 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: منابع سياسي خارجي، 26/5/1361، ص1، به‌نقل‌از خبرگزاري فرانسه، 25/5/1361.
  20. مأخذ 15، صص10 و 11، راديو بي.بي.سي.، 25/5/1361.
  21. مأخذ 7، ص2، خبرگزاري جمهوري اسلامي،به‌نقل‌از خبرگزاري عراق از بغداد، 25/5/1361، به‌نقل‌از وزير دفاع عراق.
  22. روزنامه جمهوري اسلامي، 25/5/1361، ص3.
  23. دفتر سياسي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، گذري بر دو سال جنگ، ص 185، به‌نقل‌از روزنامه "كرسنت اينترنشنال"، 25/5/1361.
  24. مأخذ 7، ص16، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از خبرگزاري كويت از توكيو، 25/5/1361.
  25. مأخذ 22، واحد مركزي خبر، به‌نقل‌از هفته‌نامه "دي‌نوي"، چاپ برلن غربي.
  26. مأخذ 7، ص4، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از خبرگزاري يوگسلاوي از بلگراد، 25/5/1361، به‌نقل‌از رئيس‌جمهور يوگسلاوي.
  27. مأخذ 7، ص19، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از يونايتدپرس از جاكارتا، 25/5/1361، به‌نقل‌از رئيس‌جمهور اندونزي.
  28. مأخذ 7، ص5، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از خبرگزاري عراق از جيبوتي، 25/5/1361.
  29. مأخذ 7، صص5 و 6، خبرگزاري جمهوري اسلامي، به‌نقل‌از خبرگزاري فرانسه از بغداد، 25/5/1361.