1361.12.22
روزشمار جنگ سال 1361 1361.12.22 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و دو اسفند |
تاریخ شمسی | 1361.12.22 |
تاریخ میلادی | 13 مارس 1983 |
تاریخ قمری | 27 جمادیالاول 1403 |
گزارش - 299
یک هواپیمای عراقی ساعت 11:50، در منطقه عملیاتی والفجر هدف اصابت گلولههای واحد پدافند ضدهوایی قرار گرفته و سرنگون شد و خلبان آن نیز که قبل از سقوط هواپیما با چتر نجات بیرون پریده بود، دستگیر شد. این هواپیما که حامل دو بمب 500 کیلویی آتشزا بود از پایگاه شعیبه عراق پرواز کرده بود.[۱] فرماندهی ارتش عراق نیز در اطلاعیه نظامی شماره 1027 خود که ساعت 20:30 امشب از بخش عربی رادیو صوتالجماهیر پخش شد، سقوط این هواپیما و دستگیرشدن خلبان آن (ستوان یکم خلبان فاضل امین) را رسماً تأیید کرد.[۲]
گزارش - 300
شهر آبادان امروز هم آماج گلولههای ارتش عراق بود که براثر این حملات 4 تن زخمی شدند و 4 منزل مسکونی و بخشی از بیمارستان طالقانی این شهر ویران شد. در خرمشهر نیز گلولههای توپخانه دشمن بخشی از گمرک این شهر را به آتش کشید. همچنین هواپیماهای عراقی با تجاوز به حریم هوایی ایلام تعدادی بمب در حومه این شهر و مناطق عشایرنشین فروریختند که تلفاتی درپی نداشت.[۳]
گزارش - 301
در منطقه گرمیان استان سلیمانیه، نیروهای اتحادیه میهنی کردستان (طالبانیها) به یک پایگاه ارتش عراق حمله کردند. در این حمله 6 نفر از سربازان عراق کشته شدند و 7 قبضه کلاشینکف به غنیمت گرفته شد. مهاجمان یک دستگاه تانک این پایگاه را نیز منهدم کردند.[۴] همچنین 70 تن از نیروهای عساکره (ژاندارمری) عراق در منطقه کردستان این کشور به نیروهای مسلمان کرد عراقی پیوستند.[۵]
گزارش - 302
امروز افراد وایسته به گروههای مسلح غیرقانونی در شهرهای نقده و مهاباد دست به اقداماتی علیه مردم و نیروهای نظامی زدند. در همین حال پیشمرگان مسلمان کرد یک روستا را در حوالی اشنویه پاکسازی کردند. ساعت 1 بامداد، 4 تن از عوامل حزب دمکرات به منزل شخصی در نقده مراجعه و با فراخواندن صاحبخانه به مقابل در به وی تیراندازی کردند که این فرد زخمی و به بیمارستان منتقل شد. مهاجمان علت ترور این شخص را حضور فرزندش در جبهه اعلام کردند.[۶] در مهاباد نیز افراد مسلح غیرقانونی یکی از نیروهای بسیجی اعزامی از مشکینشهر را ترور و او را از ناحیه پا و کتف زخمی کردند.[۷] همچنین در پایگاه اختتر مهاباد و در محور سقز - بانه، دو مین که گروههای مسلح غیرقانونی کار گذاشته بودند، منفجر و باعث زخمیشدن یک سرباز و یکی از اهالی بومی شد.[۸] در جنوبشرقی اشنویه نیز نیروهای پیشمرگ مسلمان کرد، روستای نرژآباد را پاکسازی کردند. در این عملیات یکی از افراد حزب دمکرات کشته شد.[۹] امروز 4 تن از افراد گروه کومهله و یکی از افراد حزب دمکرات کردستان خود را به سپاه سنندج تسلیم و درخواست اماننامه کردند.[۱۰]
گزارش - 303
اقدامات تروریستی عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در رشت و شیراز ناکام ماند. عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با شلیک سه گلوله یکی از اهالی رشت را ترور کردند. ضاربان هنگامیکه قصد داشتند تیر خلاص را به سر وی شلیک کنند اسلحه گیر کرد و با عکسالعمل بهموقع شخص مضروب آنها ناچار به فرار شدند.[۱۱] در شیراز نیز افراد سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به منزل فردی یک بمب دستساز آتشزا پرتاب کردند که خسارتی نداشت. افراد این سازمان فرد مذکور را قبلاً تهدید به ترور کرده بودند.[۱۲]
گزارش - 304
شورای ملی مقاومت امروز در نامهای به رادیو بیبیسی موضوع نارضایتی برخی اعضای این شورا از بیانیه مشترک رجوی و طارق عزیز را تکذیب کرد. بهدنبال ملاقات مسعود رجوی رهبر سازمان مجاهدین خلق (منافقین) با طارق عزیز معاون نخستوزیر و عضو شورای فرماندهی حزب بعث عراق* و انتشار اطلاعیهای پس از این دیدار، رادیو بیبیسی در 20 اسفند 1361، به نقل از ابوالحسن بنیصدر متحد اصلی رجوی در شورای مقاومت، اعلام کرد که تنظیم اعلامیه مشترک رجوی و طارق عزیز پس از آن دیدار بدون اطلاع او بوده و او (بنیصدر) حاضر نشده است که با طارق عزیز ملاقات و گفتوگو کند. امروز شورای ملی مقاومت با دو روز تأخیر، در نامهای به رادیو بیبیسی مطالب فوق را تکذیب و اعلام کرد: «دبیرخانه شورای ملی مقاومت تذکرات ذیل را ضروری میداند و خواهشمند است که توضیح حاضر برای تصحیح این گزارش نادرست در اولین برنامه بعدی پخش گردد: 1. در تاریخ یکم بهمنماه 1361، دفتر آقای رئیسجمهوری بنیصدر، طی اطلاعیهای، خبر بخش فارسی رادیو بیبیسی در تاریخ 30 دی 1361 مبنیبر صدور بیانیهای ازسوی آقای بنیصدر درمورد آمدن طارق عزیز به دیدار آقای رجوی را نادرست دانسته و صدور بیانیه ازجانب ایشان را تکذیب کرده است. 2. شایعه نارضایتی بعضی اعضای شورای ملی مقاومت از بیانیه صادره ازسوی آقای مسعود رجوی مسئول شورای ملی مقاومت و آقای طارق عزیز نایب نخستوزیر عراق، درباره پایان جنگ و استقرار صلح عادلانه، کذب محض است و شورای ملی مقاومت قویاً آن را تکذیب میکند. 3. شورای ملی مقاومت از این نحوه انعکاس نادرست اخبار عمیقاً اظهار تأسف میکند و آن را محکوم میشناسد.»*[۱۳]
گزارش - 305
صدام حسین رئیسجمهور عراق، در مراسم اهدای مدال شجاعت به برگزیدگان سپاه چهارم عراق از ضعف آموزش و ضعف سیاسی - ایدئولوژیکی این سپاه اظهار نارضایتی کرد. وی در جمع فرماندهان این سپاه، که در عملیات والفجر مقدماتی حضور داشتند، گفت: امروز هیچگونه عذری را از هیچ فرماندهی نمیتوانم بپذیرم که بعد از قریب به سه سال جنگ، سربازان تحت فرماندهی او نتوانند از اسلحه خود بهخوبی استفاده کنند. صدام افزود: فرماندهان موظف هستند از کوچکترین فرصت برای آموزش سربازان خود استفاده کنند و من نیز از این پس کمیتهای را برای نظارت بر آموزش سربازان خواهم گمارد و اگر وضع آموزشی، کیفیت و کار سربازان عراقی افزایش نیابد فرماندهان را مسئول مستقیم میدانم. صدام با انتقاد از افسران توجیه سیاسی عراق متذکر شد: افسران توجیه سیاسی نتوانستهاند به وظیفه خود درجهت ارتقای سطح آموزش عقیدتی سربازان عراقی عمل کنند و آنان نیز باید دراینخصوص تلاش بیشتری کنند.*[۱۴]
گزارش - 306
خبرگزاری رویتر از تلاش عراق برای خرید تسلیحات جدید از انگلستان خبر داد. به گزارش این خبرگزاری، عراق برای خرید یکصد فروند از پیشرفتهترین هواپیماهای ساخت اروپا که "تورنادو" نام دارد و در شرایط جوی مختلف قابلاستفاده است، مذاکرات محرمانهای انجام میدهد. خبرگزاری رویتر به نقل از روزنامه آبزرور (چاپ لندن)، ارزش این قرارداد تسلیحاتی را 3 میلیارد دلار اعلام کرده و افزوده است: منابع سیاسی و دیپلماتیک گفتهاند تا زمانیکه عراق به جنگ با همسایه خود ایران، ادامه میدهد احتمال نمیرود که این سفارش تسلیحاتی پذیرفته شود. به گزارش رویتر، وزارت دفاع انگلیس از اظهارنظر درباره گزارش روزنامه آبزرور خودداری کرد، اما یک مقام وزارت دفاع انگلیس گفت این کشور بهطور قطع به عراق یا ایران در زمانیکه این دو کشور با یکدیگر درحال جنگاند، سلاح مرگبار نخواهد فروخت.[۱۵]
گزارش - 307
احمد آخوندی مشاور وزیر کشور در امر بازسازی و نوسازی مناطق جنگی، عملکرد ستاد بازسازی وزارت کشور را تشریح کرد. وی در قسمتی از سخنان خود با اشاره به بودجه 87 میلیارد ریالی اختصاصیافته به این ستاد جهت بازسازی و نوسازی مناطق جنگی در سال جاری و کمکهای مادی و معنوی مردم گفت: «تاکنون موفق شدهایم 71 میلیارد ریال از این بودجه را در بازسازی و نوسازی مناطق آزادشده ازطریق وزارتخانهها و نهادهای انقلابی جذب کنیم.» مشاور وزیر کشور افزود: «جذب 71 میلیارد ریال از بودجه اختصاصیافته باتوجهبه لزوم ایجاد کارگاهها و بسیج نیروهای انسانی و شرایط جوی مناطق جنگی درحد بسیار عالی است.» آخوندی در بخشی دیگر از صحبتهای خود اضافه کرد: «تاکنون 110 هزار تن از امت حزبالله با تخصصهای مختلف در بازسازی و نوسازی مناطق جنگزده ستاد را یاری کردهاند و این نیروها نیز توسط استانهای اعزامکننده تأمین شده است و کاری را که تاکنون انجام دادهاند ازنظر ارزش کاری بالغبر 50 میلیارد ریال است.» وی درمورد نحوه بازسازی خانههای ویرانشده و شهرها و روستاها و چگونگی بازگشت مهاجران گفت: «سعی داریم در ساختن خانههای این عزیزان در شهرها و روستا از حضور آنان بهره بگیریم. ما بهصورت گروهی مهاجران عزیز را به مناطق آزادشده برده و پس از تکمیل خانههایشان اقدام به عزیمت گروه دیگری میکنیم.» وی افزود: «با اجرای طرح مشترکی با همکاری بنیاد مسکن و جهاد سازندگی در نظر داریم در ساختن روستاها با استفاده از صنعت خانهسازی داخلی از خروج ارز از کشور جلوگیری کنیم و سعی میکنیم که در ساختن خانههای ویرانشده مسائل شرعی و ضوابط اسلامی را مراعات کنیم.» آخوندی همچنین یادآور شد: «بجاست تا از طرح یکی از استانهای معین که بازسازی منطقه مورد تقبل خویش را به بخشهای مختلف تقسیم و بازسازی هر قسمت را به یکی از شهرستانهای استان خود اختصاص دادهاند، تقدیر کنم. این طرح ضمن سرعتبخشیدن به کارها باعث ایجاد رقابت سالم ایثارگران میشود و شایسته است دیگر استانها نیز چنین اقدامی را بکنند.» آخوندی در پایان اظهار امیدواری کرد که باتوجهبه بودجه 100 میلیارد ریالی در سال 1362 و کمکهای بیوقفه مردم، کارها در سطح وسیعتر انجام شود.[۱۶]
گزارش - 308
امام خمینی امروز در حضور جمعی از بانوان عضو مؤسسه خیریه 12 فروردین قم و تهران و اعضای انجمن اسلامی پرستاران سخنانی را بیان کرد. امام خمینی در این سخنرانی ضمن تقدیر از حضور بانوان در عرصههای مختلف اجتماعی به خصوص فعالیت آنها در امر تأمین مایحتاج جبههها، بر حفظ پایبندی به استقلال فرهنگی و عدم گرایش به مکاتب شرقی و غربی تأکید کرد. وی همچنین با ارزیابی جنبش عدم تعهد لزوم پاکسازی این جنبش از عناصر وابسته را یادآور شد و بر گسترش جنبههای فرهنگی و اقتصادی عدم تعهد تأکید کرد و وابستگی فرهنگی را خطرناکتر از وابستگی نظامی خواند. بخشهایی از این سخنان به شرح زیر است: «الآن را مقایسه کنید با آن وقت. الآن ایران تقریباً یک مدرسه شده است و در هر جای ایران که انسان نگاه میکند بانوان آنجا مشغول فعالیت اسلامی، دینی و حتی فعالیت سیاسی هستند با حفظ عفافشان با حفظ شرفشان. آنها در طول این مدت که رها بودند در بین مردم جز فساد ایجاد نکردند و این بانوان در این مدت کم آنقدر فعالیت کردند که شما نمونهاش را در قم ملاحظه میکنید. از این نمونه در شهرهای دیگری هم هست و البته من باید تشکر کنم از اهالی قم و از بانوان معظم قم که در یک همچو اوقاتی که ما گرفتار ابرقدرتها و قدرتهای فاسد هستیم و ایران از هر طرف مورد حمله آنها هست شما بانوان در پشت جبهه آن فعالیتی را میکنید که آن سلحشوران در جبههها و همانطوریکه آنها مشغول فعالیت هستند شما مشغول فعالیت هستید. یک راه از راه ساختن خود و جوانهای خود و خانمهای جوان و یک راه از راه پشتیبانی به آنهایی که در جبهه هستند و این یک امری است که بسیار مورد تشکر است و بسیار ارزنده است و در پیش خدای تبارک و تعالی ارزندگی شایان دارد و اما هرکاری که انسان اشتغال به آن دارد خصوصاً کارهای اسلامی و انسانی. ... توقع این را نداشته باشید که همه بانوانی که هستند و همه زنهایی که هستند با شما موافق باشند. هستند در بین اشخاص کسانی که آنها نمیتوانند این مسائل اسلامی را ببینند و بعضی از آنها مسائل اسلامی را یک مسائلی میدانند که با تمدن شرق چون مخالف است و با تمدن غرب چون مخالف است از این جهت ارتجاعی است. پیشرفتگی را آنها به این میدانند که یا تابع غرب باشند و غربزده و یا تابع شرق باشند و شرقزده و امروز که ایران دست رد به سینه هر دو گروه زده است و نه متمایل به شرق است و نه متمایل به غرب و میخواهد انسانی زندگی کند، با شرافت و ارزندگی انسان شروع کند به کار، البته کارشکنیها هست لکن آنهایی که کارشکنی میکنند اگر مسلمان هستند این خدمت بزرگی که این خانمها و این بانوان دارند میکنند و پیش خدا خدمت شایسته است، از معاصی کبیره است که کارشکنی در این موضوع بکنند و اگر چنانچه آنها هستند که پایبند به اسلام نیستند و میخواهند هرزگی بکنند فصل هرزگی گذشت دیگر به شما اجازه نمیدهند بانوان ایران که کارهایی که سابق میکردید این کارها را اعاده بدهید.» امام خمینی در ادامه به ارزیابی جنبش عدمتعهد پرداخته و با تأکید بر لزوم پاکسازی این جنبش از عناصر وابسته افزودند: «این کنفرانس که سران اول در سابق تأسیس کردند افراد بسیار متعهدی به اسلام و به کشورهای خودشان بودند و غیرمتعهد نسبت به قدرتهای بزرگ، لکن امروز مخلوط شده است از یک جنسهای مختلف، بسیاریشان آنها هستند که غیرمتعهدند و بعضی از آنها، آنهایی هستند که اگر اینها غیرمتعهد باشند ما متعهد نباید داشته باشیم. ... اگر بنا باشد که حسین اردنی و حسن و حسنی مبارک و امثال اینها غیرمتعهدند همه غیرمتعهدند پس نباید بگویند که یک دسته متعهد، یک دسته غیرمتعهد و از کارهایی که باید این کنفرانس - متعهدین - غیرمتعهدین انجام بدهند که در رأس همه کارهاست و باید بعدها هم این مطلب را انجام بدهند این است که اول متعهد و غیرمتعهد را از هم جدا کنند. هرکسی ادعا کرد که من غیرمتعهدم در بین خودشان راه ندهند. چه بسا افرادی که وابستگی آنها و غلام حلقه به گوش بودن آنها نسبت به شرق و نسبت به غرب از آن متعهدینی که هستند زیادتر است و اگر وارد اینها بشوند و نفوذ در اینها بکنند راه را منحرف میکنند و دیگران را منحرف میکنند. باید اول این کشورهای غیرمتعهد این کشورهایی که میخواهند مستقل باشند این کشورهایی که خودشان را غیرمتعهد میخواهند... بکنند اول تصفیه کنند این مجلس خودشان را این کنفرانس خودشان را، این جنبش خودشان را، تصفیه کنند از عناصری که اینها به اسم غیرمتعهد وارد میشود و میخواهند خدمت کنند یا به امریکا که اکثراً اینطورند یا به شوروی که آنها هم بسیارند. اگر اینها در بین شما باشند نمیگذارند که شما غیرمتعهد بمانید، نمیگذارند که شما برای کشورهای ضعیف کار بکنید نمیگذارند که شما وابستگیهای خودتان را از کشورها جدا کنید اینها در شعار از شما پیشاند. اگر شما بخواهید که واقعاً یک جمعیت غیرمتعهد یک سران غیرمتعهد باشید و بتوانید به آن عدمتعهد خودتان عمل بکنید در رأس امور تصفیه است. اگر یک نفر فاسد در بین شما باشد نمیگذارد کار شما انجام بگیرد. ... باید اول امثال اینها را، صدام را، حسین را، حسنی را ، حسن را و امثال اینها را از بین خودتان طرد کنید تا بتوانید یک کنفرانس صحیح تشکیل بدهید و یک جنبش غیرمتعهد باشد. اینهایی که نفوذ کردهاند نمیگذارند که کارها انجام بگیرد. باید در رأس امور این باشد که اینها کنار بروند و خودتان بنشینید همانطورکه ایران دستش را پیش هیچکس دراز نمیکند و نکرده است در این چند سال و مستقل ایستاده است و زن و مردش ایستاده است در مقابل امریکا و در مقابل شوروی و در مقابل - هر غیر - هر متعهدی. اینها غیرمتعهدند واقعاً، نه تعهد فرهنگی دارند، نه تعهد نظامی دارند، نه تعهدهای دیگری دارند، اما - اگر باشد - اگر یک جایی باشد که بگویند که ما تعهد نظامی نداریم اما تعهد فرهنگی داشته باشند تعهد فرهنگی بدتر از تعهد نظامی است، وابستگی است نه تعهد. اگر بخواهید که متعهد نباشید باید اساس را عوض بکنید نه تعهد از یک راه نظامی فقط باید شما غیرمتعهد و غیروابسته باشید در صنعت، در فرهنگ، در همه اموری که یک کشوری احتیاج به آن دارد. اگر اینطور شد غیرمتعهد میشوید و میتوانید سر پای خودتان بایستید و اگر این افراد وارد شما باشند نمیگذارند شما غیرمتعهد بمانید و شما را وابسته میکنند و شما را بدتر از تعهد درست میکنند برای اینکه تعهد طرفینی است؛ این برای او تعهد میکند، او برای این تعهد میکند، اما اینها میخواهند وابسته کنند و بیچون و چرا همانطورکه خودشان وابسته هستند و برای آنها کار میکنند و همه دارایی کشور خودشان را با آن فقرایی که سرتاسر کشورشان هست به جیب ابرقدرتها میریزند اینها وقتی که وارد بشوند در بین شما همین کار را سر شما درمیآورند.»[۱۷]
گزارش - 309
علیاکبر ولایتی وزیر امور خارجه در بازگشت از دهلینو در گفتوگو با خبرنگاران نتایج حضور ایران در هفتمین اجلاس غیرمتعهدها را یک پیروزی خواند. وی دراینباره گفت: «اولین پیروزی ما در این اجلاس بینتیجه ماندن تلاش رژیم عراق برای گرفتن تأییدیهای جهت تشکیل اجلاس هشتم در بغداد بود و این مهمترین هدفی بود که عراق در این اجلاس دنبال میکرد و از ماهها پیش فعالیتهای متعددی را به این منظور انجام داده بود.» وزیر امور خارجه اضافه کرد: «دومین ناکامی عراق این بود که این کشور نتوانست مجمع سران جنبش عدمتعهد را وادار به تأیید قطعنامه شورای امنیت و مجمع عمومی سازمان ملل متحد درباره جنگ تحمیلی کند و این برای همه مسلمانان جهان یک پیروزی بود.» ولایتی در ادامه سخنانش گفت که سومین دستاوردی که این اجلاس برای ما داشت ملاقاتهای متعدد با سران و مسئولان بیش از چهل کشور جهان بود. این ملاقاتها برای روابط دوجانبه با این کشورها و همچنین همکاری و هماهنگی بین جمهوری اسلامی ایران با جنبش عدمتعهد بسیار مفید بود. وی افزود: «اجلاس غیرمتعهدها مجال و تریبونی است برای بیان افکار و دفاع از مواضع برحقمان بدون واسطه جهت آگاهی افکار عمومی جهان و بازگویی تحولاتی که در جمهوری اسلامی ایران به تحقق میپیوندد.»[۱۸]
گزارش - 310
درحالیکه رئیسجمهور الجزایر از ادامه تلاش برای خاتمه جنگ ایران و عراق خبر میدهد، وزیر خارجه سوئد از تحقق این امر ابراز ناامیدی کرد. رؤسای جمهور پاکستان، کنیا و یمن شمالی نیز پایانیافتن این جنگ را خواستار شدند. شاذلی بن جدید رئیسجمهور الجزایر، از پیگیری تلاش آن کشور برای برقراری آتشبس میان دو کشور خبر داد و گفت: میانجیگری الجزایر میان عراق و ایران همچنان ادامه دارد. وی از دو کشور خواست که راهحلهای مسالمتآمیز برای پایاندادن به جنگ را بپذیرند.[۱۹] در همین حال، وزیر خارجه سوئد رسیدن دو کشور به صلح را دور از دسترس خواند و گفت: قطع امید از تلاشهای میانجیگری در درگیریهای ایران و عراق عمیقتر شده و اجلاس دهلی نتوانست قدمی درجهت صلح میان اعضای جنبش بردارد. وی افزود: من و وزیر مشاور اولاف پالمه (نخستوزیر سوئد) در مسائل سیاسی مواضع و آمادگی خود را برای میانجیگری به شرط تمایل دو کشور به صلح بهوضوح اعلام کردهایم. وزیر خارجه سوئد همچنین اظهار کرد: گذشته از دورنمای ناامیدکننده تمایل به صلح ایران و عراق، حل مسئله جنگ و بازسازی اقتصادی کشورهای متضرر نیز دراینمیان مطرح است.[۲۰] از سوی دیگر، ژنرال ضیاء الحق و دانیل آراب موی رؤسای جمهوری پاکستان و کنیا در سخنانی در اسلامآباد خواستار پایان جنگ عراق و ایران و حل آن ازطریق مسالمتآمیز شدند. رؤسای جمهوری پاکستان و کنیا همچنین از ادامه این جنگ ابراز نگرانی کردند.[۲۱] علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن شمالی نیز امروز هنگام ترک دهلینو و مراجعت به کشورش در یک مصاحبه کوتاه مطبوعاتی از درخواست خانم گاندی مبنیبر پایانیافتن فوری جنگ ایران و عراق و تندادن دو کشور به مذاکرات مسالمتآمیز استقبال کرد.[۲۲]
گزارش - 311
با پایانیافتن هفتمین اجلاس سران جنبش عدمتعهد در دهلینو، رسانههای بینالمللی ازجمله رادیو بیبیسی، رادیو امریکا و روزنامه سوئدی داگنز ماینز، ضمن اشاره تلویحی به موفقیت ایران در این اجلاس، به تفسیر و تحلیل تصمیمات اجلاس هفتم غیرمتعهدها پرداختند. رادیو بیبیسی به نقل از فرد هالیدی مفسر انگلیسی و صاحبنظر در مسائل سیاسی، گفت: «هیئتهای نمایندگی بسیاری بدواً امیدوار بودند که تقاضای جدی خانم گاندی در اولین روز اجلاس سران دولتها، موجب عکسالعمل مثبت طرفین درگیر در جنگ ایران و عراق خواهد شد، اما سران هیچیک از دو کشور در کنفرانس شرکت نکردند. علتش احتمالاً این بود که هیچکدام این کنفرانس را محلی مناسب برای یک اقدام صلحخواهانه ندانستهاند. در شرایطی که عراق میانجیگری را پذیرفته، هیئت نمایندگی ایران مثل همیشه سرسختی نشان میدهد. باوجود درخواست قریببهاتفاق نمایندگان کنفرانس دایر بر استقرار صلح فوری بین دو کشور، ایران به کسب یک پیروزی در این اجلاس نائل آمد. خبرگزاری رسمی ایران از همتای عراقی خود بسیار فعالتر بوده و مصاحبههای مطبوعاتی آقایان رجایی خراسانی سفیر ایران در سازمان ملل و میرحسین موسوی نخستوزیر در رسانههای هند بسیار وسیعتر منعکس شده تا بیانیههای عراقی. علاوهبراین ایران موفق شد که قصد رؤسای سابق و فعلی کنفرانس؛ یعنی کوبا و هند دایر بر تشکیل اجلاس بعدی در بغداد را خنثی کند. درواقع ایرانیها تلویحاً اشاره کردهاند که اگر بغداد محل تشکیل کنفرانس عدمتعهد در سه سال دیگر باشد، این بهخودیخود میتواند انگیزهای باشد برای ادامه جنگ. باوجوداین، ایران جریان امور را کاملاً بر وفق مراد نمیداند. انزوای سیاسی ایران در جامعه بینالمللی هرگز به این حد نبوده و حتی روابطش با سوریه نیز به نظر ناپایدار میرسد.»[۲۳] رادیو امریکا نیز درباره نکات مربوط به جنگ تحمیلی در بیانیه پایانی اجلاس گفت: اجلاس کشورهای غیرمتعهد براثر اختلافنظر شدیدی که بر سر مسئله جنگ عراق و ایران وجود داشت، ناچار یک روز بیشتر به گفتوگوهای خود ادامه داد، ولی مسئله جنگ ایران و عراق هنوز همچنان لاینحل باقی مانده است.[۲۴] روزنامه سوئدی داگنز ماینز نیز که پایبندی ایران به اصول اعلامشده خود را سرسختی خواند، با اشاره به جو متشنج و ناهمگون اعضا و همچنین پایان نسبتاً ناقص اجلاس، درباره فعالیتها و رایزنیهای هیئت ایرانی در این نشست نوشته است: «از همان آغاز اجلاس بهوضوح مشخص بود که ایران هرگز از مواضع سرسختانه خود دستبردار نخواهد بود. ایران طی موقعیتهای مختلف خواهان شناسایی عراقی بهعنوان متجاوز بوده است و این امر در شرایطی که اغلب کشورهای عربی از عراق حمایت میکنند بدون همراهی اکثریت قاطع اعضای جنبش امری غیرممکن به نظر میرسد.» این روزنامه افزوده است: «سعی هندوستان برای ایجاد جو ملایم در برگزاری اجلاس باوجود بحثهای داغ درباره مسائل ایران و عراق که حتی در کریدورها نیز ادامه داشت، بینتیجه ماند. افزونبر اینکه عراق اعلام کرد قولهایی جهت برگزاری اجلاس آینده در بغداد دریافت کرده است. اعلام این خبر با مخالفتهای شدید ایران، سوریه، لیبی و کره شمالی روبهرو شد و درنتیجه اتخاذ تصمیم درمورد برگزاری اجلاس آینده به نشست وزیران که در سال 1985 در آنگولا تشکیل میشود، واگذار شد. لیبی درحالیکه با برگزاری کنفرانس در بغداد مخالفت میکرد خود را برای میزبانی از هشتمین کنفرانس سران غیرمتعهدها، کاندید کرد.»[۲۵]
گزارش - 312
اخبار انتشاریافته از اجلاس وزرای نفت اوپک بیانگر توافق جمعی کشورهای عضو بر قیمت 29 دلار و سقف تولید 6/17 میلیون بشکه در روز است. به گزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی از لندن، وزیران نفت اوپک موفق شدند پس از 15 روز به یک توافق نسبی درمورد کاهش بها و نیز نحوه سهمیهبندی تولید دست یابند. مارک نگوما دبیرکل اوپک نیز اعلام کرد اوپک نزدیک به انعقاد قراردادی است که دوشنبه (فردا) نهایی خواهد شد. عدهای از وزیران عضو اوپک معتقدند که فردا کار اجلاس اوپک به آخر میرسد، اما گروهی نیز عقیده دارند که هنوز هیچ تصمیمی اتخاذ نشده و همه چشمها منتظر پایان روز دوشنبه و اعلام نتیجه قطعی است. در آخرین دور نشست وزرای اوپک در لندن امشب وزیران نفت اوپک در فضای پر از ابهام در هتل اینترکنتینتال لندن گرد آمدند تا یک جلسه حساس را آغاز کنند، درحالیکه همه چیز حاکیاز آن بود که آنها در شرف انعقاد یک قرارداد هستند، وزیر انرژی ونزوئلا هنگام ورود به جلسه خاطرنشان کرد که هنوز بایستی درباره سهمیههای تولید گفتوگو کرد. در جلسه دیروز، اظهارنظرهای دیگری نظیر اظهارنظر وزیر نفت امارات متحده عربی که گفته بود کشورش مانند همیشه به پیداشدن یک راهحل عقلایی کمک خواهد کرد، از گوشهوکنار به گوش میرسید. جمهوری اسلامی ایران خواهان کاهش سقف تولید جهت جلوگیری از سقوط بهای نفت پایه اوپک و تثبیت آن بهمیزان بشکهیی 34 دلار میباشد، لکن به گفته منابع نزدیک به هیئتهای نمایندگی شرکتکننده، بهدنبال عدم توافق بر سر میزان سهمیهبندی تولید مجدداً توافق بین اکثر اعضا درخصوص تعیین بهای نفت پایه اوپک به میزان بشکهای 29 دلار تحتالشعاع قرار گرفته است. بهویژه آنکه برخی وزرا از بیانیه تهدیدآمیز شرکت نفت بریتیش پترولیوم که 35 درصد سهام آن متعلق به دولت انگلیس است، بهشدت خشمگین هستند. مطبوعات چاپ لندن به نقل از این شرکت نفتی، اعلام کردهاند که درصورت کاهش قیمت نفت دریای شمال، انگلیس بازهم بهای نفت پایه اوپک را زیر فشار قرار میدهد. براساس توافقهای انجامشده حجم تولید کشورهای عضو بدینترتیب است: کویت روزانه یک میلیون بشکه؛ نیجریه 3/1؛ ایران 5/2؛ قطر 3/0؛ عراق 2/1؛ اندونزی 35/1؛ لیبی 1/1؛ الجزایر یک و پادشاهی سعودی بین 7/4 تا 5 میلیون بشکه در روز.[۲۶]
ضمیمه گزارش304: مشروح گفتوگوی بنیصدر با گردآورنده کتاب تحقیقی درباره تاریخ انقلاب اسلامی (چاپ برلین) درباره چگونگی ارتباط رجوی با طارق عزیز، نحوه ملاقات آنها، اعتراضات بنیصدر به این موضوع، سفر رجوی به بغداد و... بخشهایی از گفتوگوی گردآورنده کتاب تحقیقی درباره تاریخ انقلاب اسلامی ایران با بنیصدر درخصوص ملاقات رجوی و طارق عزیز چنین است: «س: جریان ملاقات طارق عزیز نایب نخستوزیر عراق با آقای رجوی در فرانسه را تا آنجا که من شنیدهام، آن روزی که ملاقات بین آقای رجوی و آقای طارق عزیز انجام شد، این ملاقات در خانهای بود که شما در آنجا بودید، ولی شما وارد آن اطاق نشدید و هیچ ملاقاتی هم با او نکردید. خواستم خواهش کنم بفرمایید، کانال ارتباط اولیه عراقیها که توانستند زمینه چنین ملاقاتی را با آقای رجوی فراهم کنند، چگونه بود؟ بنیصدر: عرض کنم، در فرانسه یک شخصیتی است به اسم ادوارد پیزانی و چندی قبل رئیس مؤسسه عرب در فرانسه بود. بنیاد عرب. یک ساختمان خیلی بزرگی هم درست کردهاند. طارق عزیز ازطریق او [پیزانی] و او هم ازطریق پل وییی با من تماس گرفت که با من ملاقات کند. به پل وییی گفتم: چنین ملاقاتی نمیکنم. من خودم را قربانی این آقایان نمیدانم. این جنگ، ما را به اینجا آورده و حالا من بیایم با این آقای متجاوز به خاک ایران، چه ملاقاتی بکنم؟ رئیسجمهوری و فرمانده کل نیروهای مسلح ایران در جنگ با این آقایان، چه دیداری دارم با او؟ نپذیرفتم. روز بعد آقای رجوی آمد پیش من و گفت: طارق عزیز میخواهد بیاید اینجا. گفتم: قبل از اینکه به شما مراجعه کند، دیروز و به این ترتیب به من مراجعه کرده و جواب منفی شنیده است. گفت: شما نپذیرفتید؟ گفتم: نه. نپذیرفتم. درحالیکه در همان روزهای اول، آقای رجوی خیلی سخت مخالف بود با هرگونه تماسی با عراق و میگفت: این کار حیثیت ما را میبرد و ما باید در دفاع میهنی قویتر از رژیم آخوندی عمل کنیم. بههرحال، دربرابر آن سؤال آقای رجوی، به او گفتم: تقاضای ملاقات را نپذیرفتم. عصر آن روز مجدداً آمد و گفت: او شرایط ما را هرچه بگوییم، میپذیرد و با آن شرایط، بیاید اینجا. س: آن شرایطی را که مطرح میکرد، دررابطهبا مسئله چگونگی صلح با ایران بود؟ بنیصدر: خیر. ترتیب اینکه چه جوری بیاید اینجا و راجع به ملاقات، در کجا باشد. بالاخره، گفتم: اگر من بخواهم موافقت کنم، فقط به یک ترتیب میشود موافقت کرد و آن ترتیب هم این است که یک فاتح، یک شکستخورده را میپذیرد، اینها متجاوزند و در تجاوزشان هم شکست خوردهاند وگرنه به سراغ ما به اینجا نمیآمدند. بنابراین، رابطه فاتح با مغلوب متجاوز و شکستخورده، همانطور در تصویر شاپور و والرین هست که چگونه پایش را میگذارد روی پشت متجاوز مغلوب تا سوار اسب شود. قاعده برخورد با متجاوز، این است. اگر متجاوز نبود، البته فرق داشت، شما باید او را به این ترتیب بپذیرید و ملاقات شما با او، حداکثر نیمساعت بیشتر طول نکشد. گفت: بسیار خوب. نشان به آن نشان که این ملاقات، پنج ساعت طول کشید. طارق عزیز به هدفش رسید. نمونه آن اینکه، روزنامه لوموند چنین ارزیابی کرد: آن آقا آمد و این آقا را خرید. درواقع، همین است. از آن به بعد، سازمان مجاهدین افتاد روی خط رفتن به بغداد. س: از مسائل گفتوگوی آن روز با طارق عزیز، با شما صحبت نشد؟ بنیصدر: چرا. او آمد و یک گزارش مفصلی که از همه مطالب ضبط شده بود، داد. او چه گفته و این چه گفته، همه این مطالب را شنیدم و گفتم: او برد و شما باختید. نهتنها من این را گفتم، بقیه هم گفتند. آقای سلامتیان هم به او گفت. س: بقیه جریانهای عضو شورای ملی مقاومت نظریاتشان دراینمورد چه بوده؟ بنیصدر: بههرحال، اغلب اعتراض کرده بودند، اینطور که یادم است. س: آیا ارزیابی سازمان مجاهدین از رفتن به عراق این بود که تصور میکردند جمهوری اسلامی در مدت کوتاهی بعد، سقوط خواهد کرد؟ چنین ارزیابی داشتند؟ بنیصدر: این مثل سناریوی یک فیلم بود. یک روزی سلامتیان آمد پیش من و دیدم مثل لبو صورتش کبود بود. گفتم: شما چرا این حالت را دارید؟ گفت: چرا نداشته باشم؟ گفتم: بگو، چرا این حالت را داری؟ گفت: رجوی میخواهد برود به بغداد. گفتم: غلط میکنه میخواهد بره بغداد. میایستیم و نمیگذاریم برود به بغداد. این حالت چیه شما دارید؟ گفت: ما یک عمر گفتیم، آزادی، استقلال، حالا سر از بغداد در بیاوریم؟! بعد، خود آقای رجوی آمد و شروع کرد به اینکه، ما یک تکه زمین داشته باشیم در مرز ایران و در آنجا مستقر بشویم، فراخوان میکنیم و اقلاً یک میلیون نفر میآیند به مرز. بعد، با این نیروها میرویم تهران را تصرف میکنیم. س: واقعاً به چنین حرفی اعتقاد داشت؟ بنیصدر: اگر بگوییم اعتقادش بود به این معنا است کله نداشت! من خیلی خندیدم و گفتم: شما بچه شدید؟! فراخوان میکنیم و یک میلیون نفر میآیند به مرز، این حرفها چیه که میزنی؟ کدام دیوانهای میآید به مرز عراق و از آنجا با شما راهپیمایی بکند بیاید تهران تا آنجا را فتح کند؟ چطور شما به این مسائل فکر نمیکنی؟ اصلاً، شما پایت را بگذاری به بغداد، کار تو ساخته است. از دید مردم، آلت دشمن هستی. از آن لحظه که پایت به بغداد برسد، احدی به فراخوان تو نمیآید. مگر آن اشخاصی که مانده و بیکار هستند و کاری توی زندگی ندارند و شما هم بخواهید بهعنوان مزدور استخدامشان کنی و پولی بهش بدهی، آنها هم که تن به این کار بدهند، برای جنگ نخواهند آمد چون یک آدم ایرانی اصیل که حاضر نمیشود با فراخوان شما به عراق بیاید و از آنجا بخواهد برگردد و وطنش را فتح کند. چنین آدمی یا باید دیوانه باشد و یا آدم غیراصیل و بیبندوباری. بهعلاوه، از این نوع آدمها، نیرویی درنمیآید. یک ترقه در بره، میدان خالی میکنند. آنهایی که از روی عقیده میجنگند؛ آنطور است، و حالا شما میخواهید بهشون وعده بدهی که شما بیایید و من حقوق میدهم، چطور میخواهند بجنگند؟! بله. این گفتوگوها انجام گرفت. مدتی فکر میکردیم که او منصرف شده. بعد، دیدیم نخیر، مسئله جدی شد. من دیگر از ناحیه ایشان هیچ نگرانی نداشتم، از لحاظ اینکه چون یک نیرویی که هنوز شناخته نشد، خطر دارد. وقتی شناخته شد، هیچ خطری ندارد. او دستش خالی است و پر هم بود، خطر نداشت، برای اینکه جامعه او را شناخت. در آزادی و آزمایش اجتماعی، هرکس آنطوری که هست، خودش را به جامعه میشناساند. اینان، الآن هیچ خطری برای ایران ندارند چون مردم دانستند که آنها هژمونیطلب هستند و میدانند که برای آنها به غیر از قدرت، هیچ چیزی، مسئله نیست. بله، آن هم بود موضع استقلالش که تشریف برده به بغداد. درحالیکه در آن میثاق، استقلال تعریف شده و گفته شده بود، استقلال یعنی دخالتندادن هیچ قدرت خارجی مستقیم و غیرمستقیم در مسائل داخلی ایران. آقای رجوی این میثاق را امضا کرد، ولی نقض کرده است. در آن میثاق، هم آزادی را نقض کرده و هم استقلال را و هم عدم هژمونی را نقض کرده است. اراده خودش را تحمیل کرده و تشریف برده به بغداد. بعداً عدهای هم در شورای ملی مقاومت بهتدریج از او جدا شدند چون دیدند که این هژمونی زیادی مطلق است. حالا، اینان یک دسته شناختهشدهای هستند برای همه ایرانیان. این شناختهشدن را یک خدمتی میدانم برای کشور و یکی از خدمتهای بزرگ. برای اینکه مطمئنم، بعد از این رژیم استبدادی در ایران، ناشناختهای که از این نوع کلاهها بخواهد سر مردم ایران بگذارد، نیست.» نکته تأملبرانگیز دراینباره این است که بنیصدر با آنکه بهنحویکه ذکر شد از این ملاقات یاد میکند و بارها از رجوی بهدلیل ملاقات با طارق عزیز انتقاد میکند، از قطع رابطه شورای ملی مقاومت با خودش نیز گلهمند است. بنیصدر در بخشی از صحبتهای خود میگوید: «در 20 اسفند 1362، آقای رجوی نامهای به من نوشت در 14 صفحه و به قول خودش پایان داد به این همکاری. مقالهای نوشته شده بود در نشریه انقلاب اسلامی [به تاریخ 17 اسفند 1362] من هیچ اطلاعی از آن مقاله نداشتم. در آن وقت، روزنامه انقلاب اسلامی ربطی به من نداشت. اگرچه مینویسند که در مسئولیت من است، ولی در آن وقت که من با آن آقایان بودم، در مسئولیت من نبود. در یک روزنامهای که در مسئولیت من نیست، یک مقالهای نوشته شده است تحت عنوان "دروغهای طارق عزیز" و این را مجوز کردند برای پایاندادن به همکاری با من. این هم میزان رعایت آزادی است از دید این آقایان که: گنه کرد در بلخ آهنگری / به شوشتر زدند گردن مسگری.»[۲۷] بنیصدر برخلاف ادعای خود پس از 19 سال از گذشت واقعه، در آن دوران سعی داشت تا با انتخاب یک روش بینابینی از اتخاذ موضع قاطع درباره ملاقات رجوی و طارق عزیز خودداری کند. او باتوجهبه ابزارهای تبلیغاتی فراوان و دسترسیداشتن به رسانههای جمعی همچون خبرگزاریها، روزنامهها، رادیوها و... هیچگاه صراحتاً به این دیدار اعتراض نکرد. حتی درباره ادعاهای مختلف رجوی درباره رضایت وی از ملاقات با طارق عزیز* مطلبی خلاف گفته رجوی بیان نکرد. یا وقتیکه بیبیسی اعلام کرد که بنیصدر از ملاقات رجوی و طارق عزیز اظهار نارضایتی کرده و شورای ملی مقاومت تکذیبیهای را دراینباره منتشر کرد و صراحتاً وجود هرگونه اختلاف بین بنیصدر و رجوی را رد کرد، باز بنیصدر هیچگونه اقدامی نکرد و اگر برخی منابع مطلبی درباره مخالفت او با دیدار رجوی و طارق عزیز مطرح میکردند عموماً ازطرف دوستان و همکاران وی بود و به نظر میرسد او منتظر بهنتیجهرسیدن پیمان شورای ملی مقاومت با دولت عراق بود تا اگر این پیمان ازنظر سیاسی به نتیجه رسید او که هیچگاه بهطور علنی با این پیمان ابراز مخالفت نکرده بود جزء شرکا به حساب بیاید و اگر این پیمان به نتیجه مطلوب نرسید دراینصورت نیز از او و اطرافیانش ردپایی در دست بود که ظاهراً نشان میداد با پیماننامه شورای ملی مقاومت با دولت عراق مخالف است همانند شرایط امروز.
پاورقیها
منابع و مآخذ روزشمار 1361/12/22
- ↑ روزنامه کیهان، 23/12/1361، ص3.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 359، 23/12/1361، ص1، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361.
- ↑ روزنامه کیهان، 23/12/1361، ص3.
- ↑ سند شماره 272330 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ناحیه ژاندارمری باختران (رکن2) به فرماندهی قرارگاه مقدم نزاجا (رکن2)، حمله جماعت جلال طالبانی به پایگاه ارتش عراق، 6/1/1362، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 132806 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به فرماندهی ناحیه4 کردستان (رکن2)، 23/12/1361، ص1؛ و- سند شماره 301044 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به فرماندهی ناحیه4 کردستان (رکن2)، 23/12/1361، ص1.
- ↑ سند شماره 103949 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه گزارش روزانه واحد اطلاعات سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، شماره 258، 26/12/1361، ص4؛ و- سند شماره 79600 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از ستاد منطقه11 سپاه پاسداران (مرکز فرماندهی) به ستاد مرکزی سپاه پاسداران (مرکز فرماندهی)، 24/12/1361، ص1.
- ↑ سند شماره 349933 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از فرماندهی قرارگاه بعثت به فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا، 24/12/1361، سند تکبرگی؛ و- سند شماره 79632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (مرکز فرماندهی) به ستاد مرکزی (مرکز فرماندهی)، شماره 475، 29/12/1361، ص1.
- ↑ سند شماره 350032 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن3) به فرماندهی نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 210، 22/12/1361 ص3؛ و- سند شماره 350029 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن3) به فرماندهی نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 212، 24/12/1361، ص3.
- ↑ سند شماره 350031 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش نوبهای عملیاتی، از قرارگاه حمزه سیدالشهدا (رکن3) به فرماندهی نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 211، 23/12/1361، ص3؛ و- سند شماره 79632 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص1.
- ↑ سند شماره 301043 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از لشکر28 (رکن2) به فرماندهی ناحیه4 کردستان (رکن2)، 22/12/1361، سند تکبرگی؛ و- سند شماره 79539 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از اداره اطلاعات شاجا به وزارت کشور، 23/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 335541 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رشت به دادسرای انقلاب اسلامی رشت، 22/12/1361، سند تکبرگی.
- ↑ سند شماره 79555 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: گزارش وضعیت روزانه، از سماجا3 (مرکز فرماندهی) به نزاجا - معاونت عملیات و اطلاعات (مد عملیات)، شماره 358، 24/12/1361، ص2؛ و- سند شماره 167970 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: بولتن هفتگی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی (اداره دوم - فرماندهی اطلاعات)، شماره 48347، 25/12/1361، ص12.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 365، 29/12/1361، ص16، رادیو بغداد، 28/12/1361، به نقل از دبیرخانه شورای ملی مقاومت.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 359، 23/12/1361، ص2، اهواز، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361.
- ↑ سند شماره 231682 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ: نشریه خبرنامه، واحد خبر مجلس شورای اسلامی، شماره 426، 23/12/1361، ص2، به نقل از روزنامه آبزرور چاپ لندن، به نقل از خبرگزاری رویتر.
- ↑ روزنامه کیهان، ص3.
- ↑ مرکز مدارک فرهنگی انقلاب اسلامی، صحیفه نور، (مجموعه رهنمودهای امام خمینی)، جلد 17، تهران: انتشارات شرکت سهامی چاپخانه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، بهمن 1364، صص 213 - 211.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه مجموعه گزارشهای هفتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد و بازتاب جهانی آن، شماره 12، 23/12/1361، ص13، تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 359، 23/12/1361، صص 2 و 3، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361، استکهلم.
- ↑ سند شماره 231682 مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ، پیشین، ص3، روزنامه سعودیانی الیوم.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 359، 23/12/1361، ص27، رادیو کویت، 22/12/1361.
- ↑ همان، رادیو ابوظبی، 22/12/1361.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 358، 22/12/1361، ص19، به نقل از رادیو.بیبیسی.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه مجموعه گزارشهای هفتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد و بازتاب جهانی آن، شماره 12، 23/12/1361، ص16، تهران، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361، به نقل از رادیو امریکا (فارسی).
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه مجموعه گزارشهای هفتمین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد و بازتاب جهانی آن، شماره 12، 23/12/1361، صص20 و 21، استکهلم، خبرگزاری جمهوری اسلامی، 22/12/1361، روزنامه سوئدی داگنز ماینز.
- ↑ روزنامه کیهان، ص2.
- ↑ حمید احمدی، تحقیقی درباره تاریخ انقلاب اسلامی ایران (خاطرات بنیصدر)، جلد اول (تجربهها)، آبان 1380، آلمان - برلین.