1364.04.25

از دانشنامه روز شمار دفاع مقدس
پرش به ناوبری پرش به جستجو
روزشمار جنگ سال 1364
1364.04.25
نام‌های دیگر بیست و پنج تیر
تاریخ شمسی 1364.04.25
تاریخ میلادی 16 ژوئیه 1985
تاریخ قمری 27 شوال 1405



گزارش- 319

امروز در دومين روز عمليات قادر، بنابر آنچه در تدبير گذشته مقرر شده‏بود، نيروهاي خودي براي بازپس‏گيري گوشينه اقدام كردند. به اين ترتيب كه شب قبل نيروها توجيه و آمادة اجراي عمليات شدند و در حالي‌كه تاريكي شب رو به پايان و هوا در حال روشن شدن بود، هجوم خود را آغاز كردند. "محمود كاوه" فرمانده تيپ ويژة شهدا (سپاه) كه مأموريت عمليات در گوشينه را داشت، در اين‌باره گفت: «بچه‌ها موقعي كه خودشان را آماده كردند براي حمله، صبح شده‏بود ولي ما تأكيدمان بر اين بود كه ارتفاع گوشينه چه روز و چه شب به هر قيمتي كه شده، بايد گرفته شود. قبل از ساعت6 صبح روي ارتفاع عمل كرديم؛ نيروي عمل‏كننده در حد دو گروهان بود كه داراي روحيه بسيار خوبي بودند و با قبضه‌هاي خمپاره‌اي كه روز قبل با قاطر آورده بوديم، توانستيم ضمن اجراي آتش محدودي، در اندك مدتي ارتفاع را تصرف كنيم.» از سوي ديگر، دشمن در روز دوم عمليات جهت بازپس‏گيري گوشينه تدبيري متفاوت با تلاش‌هاي روز اول به كار گرفت: اين بار تلاش اصلي دشمن، ابتدا براي گرفتن ارتفاع "سربله" بود، سپس متوجه گوشينه گرديد زيرا با دست‌يابي به ارتفاع سربله، جناح گوشينه به‌طور جدي تهديد مي‌شد و نيز عقبة اين نيروها اعم از مسيرهاي قاطررو، پرواز هلي‌كوپتر و...، به خطر مي‌افتاد. دشمن با اين تدبير، در عمل ابتدا نيروهاي تيپ1 از لشكر77 را از سربله عقب زد سپس تمام همّ خود را متوجه گوشينه و مواضع جديد تيپ ويژة شهدا كرد. به گزارش ركن‏2 قرارگاه حمزه، دشمن يك‏بار در ساعت3 بامداد به‌سربله حمله كرد كه با آتش خمپاره و توپخانه و سلاح‌هاي موجود، دفع گرديد و بار ديگر در ساعت4:30 هجوم آورد كه تا ساعت6:30 موفق به تصرف سربله شد.[۱] با توجه به حركت حساب شدة دشمن، عقبة نيروهاي خودي در گوشينه به‌كلي از دست رفته‏بود، زيرا استمرار فعاليت جهادسازندگي و يگان مهندسي كه درصدد وصل كردن جادة گلازرده به گوشينه بودند، با تسلط دشمن بر سربله كه براين جاده اشراف داشت، ناممكن مي‌نمود، با اين‌حال، نيروها با همة مشكلات و كمبودها مقاومت مي‌كردند. دشمن انبوه آتش خود را با استفاده از هلي‌كوپتر، توپخانه، زرهي و هواپيما روي گوشينه متمركز كرد؛ آتش خودي قادر به تأثير قابل توجهي نبود و نيروها با مهمات موجود خود - كه بسيار اندك بود - مي‌بايست به دفع دشمن مي‌پرداختند. سرانجام در اين اوضاع، دشمن توانست براي بار دوم قسمت‌هايي از ارتفاع را تصرف كند. درگيري تا بعداز ظهر به شدت ادامه داشت و نيروهاي خودي به‌تدريج مواضع‌شان را از دست مي‌دادند. با توجه به وضعيت به‌وجود آمده، قرارگاه جهت تصميم‌گيري تشكيل جلسه داد. ابتدا مقرر شد گردان تكاور لشكر64، سربله را از دشمن پس بگيرد تا تيپ ويژة شهدا از جناح راست خود مطمئن شود، ليكن اين طرح عملي نگرديد و يگان ديگري هم در دست‏رس نبود. با توجه به وضعيت عمومي منطقه اعم از نداشتن عقبه، كمبود نيرو، تخليه نشدن شهدا و مجروحان و ناتواني موجود در حمايت از رزمندگان گوشينه و نيز آسيب شديد وارده به تيپ ويژة شهدا، براي جلوگيري از افزايش تلفات، تصميم گرفته شد نيروها گوشينه را تخليه كنند و روي يال "حصاروست" خط تشكيل بدهند. بدين ترتيب، دشمن تا آخر وقت امروز سربله و گوشينه را اشغال و عقبة خود را از خطر دور كرد، بنابراين مي‌توانست از اين پس تلاش اصلي خود را متوجه ارتفاعات "سراسپندار" كند.[۲] عمليات قادر بازتاب وسيعي در محافل و رسانه‌هاي خبري خارجي داشت، اما در پايان اين روز مهم‌ترين بازتاب خارجي عمليات قادر اين بود كه "طرفين تلفات سنگيني به يك‏ديگر وارد آورده‌اند."[۳]

گزارش- 320

در تداوم تحركات ايذايي عراق، در ساعت3 بعدازظهر امروز نيروهاي دشمن به وسيله شش فروند قايق، هر كدام به استعداد 10 نفر مسلح به دوشكا، تيربار گرينوف و آر.پي.جي7، از سمت راست جنوب‌غربي بركه "مختار" (در هورالهويزه) به مواضع خودي حمله كردند. اين حمله با هشياري و پدافند مناسب مدافعان (سپاه) ناموفق ماند و مهاجمان بدون

سيدكان ـ عمليات قادر حركت رزمندگان خودي براي استقرار در نقاط تعيين شده روي ارتفاعات

سيدكان ـ عمليات قادر انتقال نيروها به منطقه عملياتي با هلي‌كوپتر شنوك هوانيروز ارتش

دست‏آورد قابل ذكري گريختند.[۴] در ساعت23 نيز دشمن با اجراي آتش سنگين روي سنگرهاي شماره 3 و 4 در ضلع غربي جزيرة مجنون و اعزام گروه گشتي رزمي به طرف نيروهاي مدافع (ارتش)، پس از عبور از ميدان‏هاي مين، قصد تصرف سنگر شماره 4 را داشتند كه با آتش انبوه خودي از نفوذ آنان جلوگيري شد.[۵] همچنين ديروز براثر آتش توپخانة دشمن در جزيرة مينو 150 اصله نخل آتش گرفتند كه تا ظهر امروز آتش‏سوزي ادامه داشت.[۶]

گزارش- 321

‌"علي شمخاني" قائم مقام سپاه پاسداران، در سمينار فرماندهان مناطق و نواحي سپاه، با بيان وضعيت فعلي جنگ و مواضع كشورهاي دوست و دشمن، دربارة استراتژي انقلاب و جنگ با توجه به ره‏‏نمودهاي امام‌خميني در خصوص جنگ، گفت: «چند شعار هم اكنون در رابطه با جنگ به گوش مي‌رسد: 1- جنگ را به يك ترتيبي آبرومندانه تمام كنيم. 2- جنگ جنگ تا يك پيروزي و به دنبال آن صلح. 3- جنگ جنگ تا پيروزي بر عراق. 4- جنگ جنگ تا رفع فتنه از عالم كه شعار امام است.» آقاي شمخاني با توجه به بعضي از ابزارهاي قدرت همچون جمعيت، خاك و نيز توان نظامي، به مقايسة آن‏ها در دو كشور پرداخت و در مقابل توانايي‌هايي كه براي عراق برشمرد، در آخر افزود: «البته نيروهاي ما ايمان و عقيده دارند.» وي در ادامة بحث به طرح اين سؤال و پاسخ آن پرداخت كه براي موفقيت شعار "جنگ، جنگ تا رفع فتنه،" چه بايد كرد.[۷]

گزارش- 322

در پي تلاش‌هاي خراب‏كارانة عوامل عراق در داخل كشور جهت تضعيف پشت جبهة ايران، مراكز اطلاعاتي خودي خبرهايي را جهت هشياري مردم و شناختن تنوع شيوه‌هاي خراب‌كاري دشمن، اطلاع دادند: «تعدادي محموله (بمب) تحت پوشش‌هاي مختلف من‏جمله كلمن آب، وارد كشور گرديده‏است كه قرار بود به صورت اهدايي به جبهه‌هاي جنگ از طريق نمازهاي جمعه تحويل گردد.[۸] عناصر ضدانقلاب تعدادي بمب آهن‌ربايي از طريق عراق وارد خاك جمهوري‌اسلامي نموده و قصد دارند خودروهاي نظامي را منهدم كنند.[۹] عراق با آموزش لازم به عناصر خراب‏كار كه داراي كارت شناسايي جعلي نيز مي‌باشند، قصد دارد به يك سري عمليات از جمله مسموم كردن آب آشاميدني رزمندگان اسلام دست بزند.[۱۰]

گزارش- 323

صدام‌حسين امروز به مناسبت هفدهمين سال‏گرد به قدرت رسيدن حزب بعث عراق - يا به گزارش خبرگزاري عراق: سالگرد "انقلاب 17 ژوئيه" - يك سخن‏راني مفصل ايراد كرد. وي از موضع عرب‌گرايي افراطي به موضوع جنگ ايران و عراق پرداخت و كوشيد به شديدترين وجه، احساسات قومي عربي را تحريك و حضور خود در اين جنگ را همانند نماد يك "قهرمان عرب" ترسيم كند. صدام مرتباً ايران را با اسرائيل در يك راستا و آن را در مقابل امت عرب قلمداد مي‏كرد و در اين خصوص، موضع‌گيري ضدصهيونيستي را نيز در خدمت تشديد دشمني با ايران تنظيم كرد. صدام همچنين سران جمهوري اسلامي ايران را نژادپرست و توسعه‌طلب خواند كه حقيقت نژادپرستي خود را در كلماتي صيقل خورده مي‌پوشانند. صدام در حاشية سخن‏راني شديداً قومي خويش، از اقتصاد و توسعة عراق و برخي مطالب ديگر نيز سخن گفت، اما محور اصلي سخنان وي را همان تأكيدات و تحريكات عرب‌گرايانه و قوم‌گرايي عربي تشكيل مي‌داد. آنچه مي‌آيد، با مختصري حذف، گزارش خبرگزاري عراق در اين باره است: «پرزيدنت صدام‌حسين در سخن‏راني امروز خود به مناسبت هفدهمين سال‏گرد انقلاب 17ژوئيه، گفت توطئه‌اي كه به وسيلة حكام ايران عليه عراق و موجوديت اعراب اجرا مي‌شود، خطرناك‌ترين توطئه‌هاست كه عليه امت عرب پس از اشغال فلسطين به وسيلة صهيونيزم، جريان دارد. وي اعراب را به فعاليت دسته‌جمعي كه به وجود آورندة يك همبستگي حقيقي در برابر دشمنان امت عرب مي‌باشد، دعوت كرد و ضرورت بازگشت مصر به ميان امت عرب را نيز مورد تأكيد قرار داد. وي افزود كه شرط‏بندي حكام ايران جهت ترساندن برادران عرب، يك شرط‌بندي شكست خورده است و تأكيد كرد كه عراقي‌ها آمادة انهدام هرگونه تعرض جديد ايران مي‌باشند]...[. پرزيدنت صدام‌حسين در سخنان خود گفت كه رژيم ايران كوشش‌هاي خود را عليه عراق به خاطر پيشرفت‌ها و مواضع مترقي كه اين كشور در بخش شرقي كشورهاي عربي داشته‏است، متمركز نمود تا بدين وسيله امت عرب را مورد هدف قرار دهد و دشمنان امت عرب و در رأس آن‏ها صهيونيست‌ها نيز به موقعيت چشم‏گير عراق پي برده‌اند و به همين خاطر سعي دارند پيشرفت‌ها و موفقيت‌هاي عراق را با زور اسلحه از بين ببرند، زيرا مي‌دانند كه اين مسئله به معناي انهدام كامل اساسي استقلال اعراب و نهضت آن‏ها است. وي افزود كه عراق از اين موضوع به خود ترس راه نداد و به مقابله با تجاوز شرورانة ايران كه اهداف سوء خود را به امت عرب و جهان شناسانده بود، پرداخت و اين تجاوز به‌منظور ضعيف كردن اعراب جهت تسلط بر خاك آن‏ها و سرقت منابع آن‏ها و جلوگيري از نهضت و پيشرفت اعراب بوده‏است. همچنين دشمنان اعراب متوجه شدند كه صهيونيزم براي تحقق هدف‌هاي يادشده، كافي نيست لذا از وجود حكام ايران به منظور به‌كارگيري آن‏ها در انهدام موجوديت اعراب استفاده كردند. پرزيدنت صدام‌حسين افزود هدف حكام ايران از تجاوز به خاك عراق - كه در سال 1980 رخ داد - در نابودي موجوديت عراق و امت عرب و مجزا كردن و ملوك‏الطوايفي كردن اين كشور خلاصه مي‌شود به‌طوري كه هميشه در حال جنگ باشد و براي اين كه صهيونيزم هميشه به‌عنوان نيروي برتر در منطقه بماند. دشمنان سعي داشتند توطئه خويش را عليه عراق به انجام برسانند تا كل منطقه را به سرزمين‌هاي پراكنده و درياهاي مملو از خون بدل نمايند. عراق بخش بزرگي از مأموريت مقابله با اين توطئه را به عهده دارد؛ نياز به كشف آگاهانة حقيقت اين توطئه در جهان عرب، كاملاً آشكار است. پرزيدنت صدام‌حسين از خطر رها كردن راه‏حل قومي در مقابله با كوشش‌هاي جاري جهت نابودي موجوديت عرب، هشدار داد و تأكيد كردكه پايين‌ترين درجة احساس قوميت، ما را به بذل كوشش‌هاي مخلصانه و مجدانه جهت تقويت همبستگي عربي وادار مي‌سازد و هرگونه كوشش انفرادي از سوي هر كشور عربي، يك اقدام ضعيف است چون هدف توطئه عليه موجوديت و آيندة امت عرب است. صدام‌حسين اعراب را به كار گروهي در زمينه‌هاي سياسي و اقتصادي و به دور از انحطاط دعوت كرد و نسبت به بعضي از مواضع منفي كه در جهت اخلال در همبستگي اعراب اتخاذ مي‌شود، هشدار داد و گفت رهبران اين مواضع در توطئه‌اي كه به قصد ايجاد خراب‏كاري در مناسبات اعراب جريان دارد، سهيم هستند و آن‏ها كه عراقي‌ها را مورد طعنه قرار مي‌دهند، همان‏هايي هستند كه فلسطيني‌ها و لبناني‌ها را مورد طعنه قرار مي‌دهند و سلامت و ثبات كشورهاي خليج]‌فارس[ را مورد تهديد قرار مي‌دهند. وي هرگونه همبستگي فعال اعراب بدون مصر را امكان‏ناپذير خواند و تأكيد كرد هرگونه كار گروهي اعراب بدون مصر، بدون معنا خواهد ماند. وي افزود كه اجتهادها پيرامون بازگشت روابط با مصر و سياست سابق سادات نبايستي از همكاري با اين كشور در مقابله با توطئه نابودي موجوديت اعراب جلوگيري نمايد و همچنين مصلحت اعراب ايجاب مي‏كند كه وزنه‌اي مثل مصر نبايد از شركت در كار گروهي محروم و به تنهايي به مقابله با توطئه بپردازد. وظيفة ما و امت عرب اين است كه دست خويش را در دست رهبري ملي مصر و در جهت تقويت همبستگي اعراب و ايجاد زمينه‌هاي بهتري براي حفظ موجوديت اعراب در قبال توطئه‌ها قرار دهيم. اكنون مصر به دليل منزوي ماندن از جامعة عربي، در شرايط سخت و در معرض فشار قرار گرفته‏است و همبستگي عربي كه مصر را نيز شامل گردد، به تقويت تمامي اعراب در مقابله با توطئه بزرگ منجر خواهد شد. كساني كه به مصر حمله مي‌كنند و عليه همكاري با اين كشور فعاليت دارند، در نقشة صهيونيست‌ها و خميني‌ها [خمينيست‌ها] كه با خنجرهاي مسموم خود، عراقي‌ها، فلسطيني‌ها و مردم خليج ]فارس[ را مورد حمله قرار مي‌دهند، شريك هستند. هر كوششي كه جهت منزوي كردن مصر از جهان عرب مبذول شود، جزئي از نقشة محاصرة يكايك كشورهاي عربي و تخريب بافت اجتماعي و سياسي آن‏ها جهت قرار دادن آن‏ها در توطئه صهيونيست‌ها و خميني‌ها [خمينيست‌ها] است. وي اعراب را به تأمين مشاركت مصر در كار گروهي اعراب و با هر اندازة ممكن و در چارچوب اوضاع فعلي، دعوت كرد ]...[. وي افزود رژيم ايران پس از مشورت با بعضي از هم‌پيمانان خود در مورد امكان ايجاد تغيير در موازنه‌هاي سياسي كه به دنبال شكست در تغيير موازنه نظامي مي‌باشد، مي‌خواهد از ورطة هلاكت خود را رهايي بخشد. رژيم ايران در تحقق اين سياست به دو مسئله تكيه مي‌كند: اولي، اعمال سياست وحشت و ايجاد تهديدات داخلي عليه كشورهاي عربي به منظور بازداشتن آن‏ها از مواضع قومي در پشتيباني از عراق، و دوم، تظاهر به اين كه سياست تجاوزكارانه‌اش عليه اين كشورها را تغيير داده‏است. اين حيلة آشكار براي همه عيان شد و برادران عرب بنابر اصول اعراب و طبق اين طرز تفكر صحيح عراق مبني‏بر اين‏كه در دفع شر از آن‏ها، كوشش مي‌كند همچنان كه از خود دفاع مي‌كند، از عراق حمايت مي‌كنند. وي افزود كه كلمات صيقل شدة حكام ايران نمي‌تواند حقيقت نژادپرستي و توسعه‏طلبي اين رژيم را براي جهانيان پوشانده و رژيم ايران را از انحطاط و ضعف و بن‏بست‌هايي كه در مقابل دارد، رها كرده و از انزوا خارج سازد، مگر اين كه از توسعه‌طلبي و نقشه‌هاي تجاوزكارانة خود دست بكشد و به صلح شرافت‏مند و عادلانه و پرداختن به مسائل داخلي و اصلاح خرابي‌هاي كشورش روي بياورد. عراقي‌ها توانايي آن‏را دارند كه تجاوزات ايران را سركوب كنند و]...[. وي گفت: رهبري عراق تمامي ترتيبات لازم به منظور هماهنگ كردن اقتصادي ملي با نيازهاي جنگ و ادامة توسعه و پيشرفت را اتخاذ كرده است و ]...[. صدام‌حسين مقاومت مردم عراق در مقابله با حربة اقتصادي را ستود و گفت عراق به برنامة توسعة اقتصادي خود به‌رغم شرايط جنگ تحميلي و بحران‌هاي اقتصادي جهاني و به‏ويژه در زمينه بازاريابي نفت، ادامه خواهد داد. همكاري با برادران سعودي براي صدور نفت عراق به ميزان روزانه نيم ميليون بشكه، قبل از پايان سال جاري عينيت خواهد بخشيد و همچنين با همكاري با همسايگان و دوستان ما در تركيه، در توسعة حجم صادرات از بنادر تركيه قبل از پايان سال جاري، ادامه خواهد داد. بدين ترتيب عراق تمامي توطئه‌هايي را كه به قصد خفه كردن اقتصادي آن تدارك شده‏بود، خنثي خواهد كرد. توانايي عراق در صدور نفت به زودي به همان ميزاني خواهد رسيد كه در سال 1980 و قبل از شروع جنگ، بوده‏است و عراق خواهد توانست طبق موقعيت بازار جهاني نفت، اين ماده را صادر نمايد.»[۱۱]

گزارش- 324

به گزارش منابع وابسته به وزارت خارجة ايران، يك مقام ابوظبي در گفت‏وگو با يك ديپلمات ايراني دربارة لزوم تعديل شرايط ايران و ورود به عرصة برخورد ديپلماتيك جهت حل و فصل مسائل، از جمله محول كردن تعيين متجاوز به دادگاه، مطالبي مطرح كرده كه با مواضع اخير مقام‏هاي ديپلماتيك ديگر كشورهاي عربي هماهنگ است: «همان طوري كه ايران رأي دادگاه را مي‌پذيرد، خوب‏ است موضوع تعيين متجاوز را هم به دادگاه محول كند كه دادگاه حتماً صدام را متجاوز مي‌داند ... پيش‌بيني مي‌شود كه پس از خاتمة جنگ، صدام يك سال بيش‏تر دوام نياورد، زيرا نمي‌تواند پاسخ‏گوي اين همه قتل و خسارت باشد؛ يعني جنگ موجب شده كه صدام باقي بماند و اين بر خلاف تحليل ايران است كه صدام با جنگ ساقط مي‌شود. ايران نبايد از حربة ديپلماسي مذاكرات واهمه داشته باشد و اين همان چيزي است كه صدام از آن خوف دارد، لذا مي‌بينيم هر بار ايران دست به تحرك ديپلماتيك مانند سفر اخير "سعود الفيصل" و يا ديدار دبيركل سازمان ملل از منطقه و يا فرستادگان ايران به منطقه و نظاير اين‏ها، مي‌زند صدام جنگ را تشديد مي‌كند. مذاكرات دليل ضعف نيست؛ مهم آن است كه كسي قوي باشد و از مذاكرات بهره جويد، لذا از عدم مذاكرة شما، عراق خيلي سود برد؛ اين حربه را از دست او بگيريد.» منابع وابسته به وزارت خارجة ايران افزودند‌‌: «سخنان مقام ابوظبي به دنبال برگزاري اجلاس وزراي خارجة شوراي همكاري در عربستان كه در دستور كار آن اجلاس، جنگ و نتايج ديدار سعود الفيصل به تهران، قرار داشت، بيان مي‌گردد. ضمناً مقامات سعودي از جمله سعودالفيصل و همچنين مقامات كويتي در ديدار خود با هيئت ايراني، متجاوز شناختن عراق را قبول نكردند.»[۱۲]

گزارش- 325

در كنفرانس سازمان ملل متحد دربارة زن - كه در نايروبي كنيا برگزار شد - هيئت‌هاي نمايندگي ايران و عراق هر دو شركت داشتند. "منال يونس عبدالرزاق" نمايندة عراق و رئيس هيئت اعزامي به كنفرانس، در سخنان خود با تأكيد بر اين كه عراق درتاريخ 31 شهريور ماه 1359 مجبور به پاسخ‏گويي به تجاوزات ايران شده‏است، مقام‌هاي تهران را به اعمال ديدگاه‌هاي ارتجاعي خود به خلق‌هاي منطقه و تغيير تعليمات اسلامي، متهم كرد. وي همچنين پيشنهاد كرد كه دو كشور نيروهاي خود را به داخل مرزهاي شناخته شدة بين‌المللي ببرند، همة اسيران را معاوضه كنند و يك آتش‏بس فوري و كامل را بپذيرند. عبدالرزاق تأكيد كرد كه براي پايان دادن به اين جنگ، به هرگونه اقدام ممكن بايد دست زد. به گزارش خبرگزاري فرانسه، اعضاي هيئت ايراني متشكل از دو مرد و سه زن چادري، هنگامي كه نمايندة عراق شروع به سخن‏راني كرد، جلسه را ترك كردند و پس از اتمام سخن‏راني وي، به محل بازگشتند.[۱۳]

گزارش- 326

شركت كشتي‏راني متحدة عربي درتلاش براي خنثي كردن آثار تبليغاتي - سياسي ماجراي كشتي " المحرق" (كه خبر آن قبلاً در اين روزشمار آمده است) توسط روزنامة "لويدز" لندن، يك اقدام توجيهي كرده‏ا‏ست. اين روزنامه نوشته‏است: «صاحبان كشتي المحرق - كه در كويت به ثبت رسيده‏است - جزئيات بارنامه‌هاي كشتي المحرق را در دست‏رس قرار داده‏اند تا به اين وسيله خلاف ادعاي ايران را كه گفته بود اين كشتي اسلحه و مهمات براي عراق حمل مي‌كرده است را ثابت كنند. صاحبان اين كشتي از سوي شركت كشتي‏راني متحدة عربي گفتند طي بازديدي كه از بار كشتي پس از حدود يك ماه توقيف توسط ايران، در ابوظبي به عمل آمد، معلوم شد ايران فقط تيرآهن‌ها و سويچ مخصوص راه‌آهن و قطعات يدكي دستگاه لايروبي و ديگر دستگاه‏هاي كشاورزي را از اين كشتي تخليه كرده‏است.» به نوشتة اين روزنامه، ايران گفته كه المحرق را پس از تخلية بار اسلحة آن، آزاد كرده‏است. لويدز افزوده كه صاحبان " المحرق‌" ازآغاز توقيف آن تأكيد كرده‏بودند كه اين كشتي كالاهاي جنگي حمل نمي‌كرده‏است.[۱۴]

گزارش- 327

روزنامة دولتي " ايزوستيا" چاپ شوروي، در توجيه سياست اين‌ كشور در قبال ايران و نگه‏داشتن روابط سرد ميان دو كشور در يك حد مشخص، به مسئله عزيمت كارشناسان روسي از ايران پرداخت و دليل رفتن آن‌ها را كاهش امنيت بر اثر وخيم شدن جنگ ايران و عراق، اعلام كرده‏است. اين روزنامه سخنان هفدهم تيرماه آقاي "ميرحسين موسوي" نخست‏وزير ايران را مبني‏بر اين‌كه شوروي قصد دارد با اين اقدام براي ايران مشكلات اقتصادي ايجاد كند، رد كرد و آن را " اتهامات بي‏اساس" خواند. ايزوستيا با تأكيد بر ويژگي غيرقابل تغيير روش مسكو در برابر تهران، افزوده است كه كارشناسان شوروي آماده‌اند تا به محض برقراري اوضاع عادي، به ايران بازگردند و كارهاي خود را در چارچوب همكاري شوروي و ايران ادامه دهند. اين روزنامه در پايان تأكيد كرده‏است: «شوروي اميدوار به حفظ روابط حسن همسايگي با ايران و توسعة همكاري متقابل با اين كشور است.»[۱۵]

گزارش- 328

در لندن با دعوت گروهي از نمايندگان حزب محافظه‏كار در مجلس عوام، يك كنفرانس با شركت گروهي از اربابان سياست و مطبوعات تشكيل شد. اغلب سخن‏ران‌هاي كنفرانس - كه به منظور تبادل نظر دربارة اوضاع خليج‌فارس در جريان جنگ ايران و عراق و امنيت و سرمايه‌گذاري در آن، گردآمده‏بودند - موقعيت استراتژيك خليج‌فارس به‌طور كلي و خصوصاً امنيت ايران و عراق را مورد تأكيد قرار داده‏اند. به‏گزارش راديو بي.بي.سي.، مسائل مهم ديگري كه مطرح شده، چنين بوده‏است: «اهميت منطقه و كشورهاي حاشيه‌اي خليج‌فارس و مسئله دست‏رسي غرب به آن‏ها با در نظر گرفتن موقعيت اين كشورها به‌عنوان توليدكنندگان نفت، به‌طور مشروح مورد بحث قرار گرفت. در مورد مسئله جانشيني در ايران (آلترناتيو) بعد از مرگ آيت‌الله خميني، كنفرانس عقيده داشت كه با وجود مدارك موجود دال بر كم‏شدن محبوبيت رژيم به‌خاطر ادامه جنگ و وجود نارضايتي در داخل و خارج كشور، رژيم قادر خواهد بود كه به حيات خود ادامه دهد، زيرا اقداماتي نظير تشكيل مجلس خبرگان و نوشتن وصيت‏نامة آيت‌الله خميني و تسليم آن به مجلس، هم اكنون در دست انجام است. مسئله ادامة روابط تجاري با ايران مورد تأكيد خاص كنفرانس قرار گرفت. با توجه به اهميت استراتژيك و امكانات تجاري ناحيه، بعضي از سخن‏ران‌ها معتقد بودند كه نه تنها ارتباط موجود با ايران مي‌بايد ادامه يابد، بلكه ارتباطاتي از اين قبيل مي‌بايست توسعه يابد، به اين دليل كه تنها راه موجود براي اعمال نفوذ در تحولات طول جنگ و بعد از آن‏ است. چند تن ديگر از سخن‏ران‌ها به اعمال يك سياست تحريم كامل كه باعث كشيدن طرفين جنگ به پاي ميز مذاكره خواهد شد، معتقد بودند. نظر ديگري كه عنوان شد اين بود كه با كم شدن نفوذ سياسي امريكا در ايران بعد از انقلاب، نفوذ سياسي انگليس در ناحيه اوج گرفته‏است. يكي از مسائل عمدة مطرح شده در كنفرانس، تعبير اتحاد جماهير شوروي از حوادث و تحولات خاورميانه بود. شركت كنندگان به‌طور كلي به اين نتيجه رسيدند كه تنها كشوري كه از ادامة جنگ كنوني و يا هرگونه بحران طولاني ديگري بهره خواهد برد، شوروي خواهد بود، به همين جهت حداكثر كوشش در راه برقراري صلح بين ايران و عراق بايد اعمال شود. سياست پشتيباني امريكا از اسرائيل و نتايجي كه چنين سياستي درآن ناحيه خواهد داشت مورد انتقاد قرار گرفت. يك چنين سياستي احتمالاً منجر به دل‏سردي اعراب خواهد شد. يكي از سخن‏رانان اظهار داشت كه چنين سياستي باعث شكست تلاش‏هايي خواهد بود كه براي پايان دادن به جنگ در خليج‌فارس صورت مي‌گيرد. ظاهراً كنفرانس در مورد اين عقيده به توافق رسيد كه جنگ ميان ايران و عراق باعث تقويت رژيم عراق شده‏است به نحوي كه جمعيت شيعة عراق هم كه اميد روحانيون ايران بودند، اكنون رژيم حاضر در عراق را به حكومت ملاها ترجيح مي‌دهند.»[۱۶]

گزارش- 329

امروز امام‌خميني دو مسئله مهم نظام و كشور را به صراحت و تأكيد مورد بحث قرار داد: مسئله اول در مورد حفاظت شخصيت‌ها و نوع زندگي آنان بود كه تبديل حفاظت به تشريفات و رشد تجمل‌گرايي، از ميان رفتن ساده‌زيستي و در پي آن، بدبيني مردم و در نتيجه تضعيف نظام مي‌تواند نگران كننده باشد. مسئله دوم، تبعات تغيير مسئوليت آقاي موسوي خوئيني‌ها از امر حج به قوه قضائيه بود كه در محافل سياسي خارجي به نوعي تغيير سياست ايران در قبال حج تلقي شده‏است. امام‌خميني در ديدار آقاي "مشكيني" رئيس مجلس خبرگان و نمايندگان اين مجلس با ايشان، درخصوص اين دو مسئله گفتند: «از اهم مسائلي كه بايد تذكر بدهم، مسئله‌اي است كه به همة روحانيت و دست اندركاران كشور مربوط مي‌شود و هميشه نگران آن هستم كه مبادا اين مردمي كه همه چيزشان را فدا كردند و به اسلام خدمت نموده و به ما منّت گذاشتند، به واسطة اعمال ما از ما نگران بشوند، زيرا آن چيزي كه مردم از ما توقع داشته و دارند و به‌واسطه آن، دنبال ما و شما آمده‌اند و اسلام را ترويج نموده و جمهوري‌اسلامي را به پا كردند و طاغوت را از ميان بردند، كيفيت زندگي اهل علم است. اگر خداي نخواسته مردم ببينند كه آقايان وضع خودشان را تغيير داده‌اند، عمارت درست كرده‌اند و رفت و آمدهاي‏شان مناسب شأن روحانيت نيست و آن چيزي را كه نسبت به روحانيت در دل‏شان بوده‏است از دست بدهند، از دست دادن آن، همان و از بين رفتن اسلام و جمهوري‌اسلامي همان. البته من اين نكته را عرض كنم يك دسته كه در معرض خطر هستند بايد خودشان را حفظ كنند ولي همين‌ها هم بايد مواظب باشند كه زائد بر ميزان نباشند. شما گمان نكنيد كه اگر با چندين اتومبيل بيرون بياييد، وجهه‌تان پيش مردم بزرگ مي‌شود؛ آن چيزي كه مردم به آن توجه دارند و موافق مذاق عامه است، اين كه زندگي شما ساده باشد.» امام‌خميني در مورد دومين مسئله نيز گفتند: «جهت ديگري هم كه بايد عرض كنم، اين است كه الآن ايام حج است و حج از امور كشور ما و همه جاست و ما به آن توجه خاصي داريم. من آقاي موسوي خوئيني‌ها را مي‌شناسم و ايشان خيلي فعال بودند و خوب عمل كردند، اما چون وجودشان در دادستاني لازم بود، از اين جهت امسال نمي‌توانند به حج بروند. هرچه فكر كردم ديدم، كه آقاي "كروبي" به جاي ايشان مناسب است و آقاي كروبي كسي است كه سال‌هاي طولاني در رژيم سابق كتك خورده است و در اين راه صدمة زيادي ديده‌اند و فرد مقاوم و صالحي است، از اين جهت ايشان را امسال موقتاً مي‌فرستيم تا ببينيم سال‌هاي ديگر چه بايد بكنيم. اما مسئله‏اي كه عرض كردم دنبال اين هستند كه نقطه‌اي پيدا كنند و بگويند، اين است كه حال، آقاي موسوي كنار رفته‌اند، تبليغ مي‌كنند وضع ايران تغيير و سياستش فرق كرده‏است. آن‏ها نمي‌دانند سياست حج، سياستي نيست كه ما درست كرده باشيم؛ حج سياست اسلامي است. ما از اول بناي‏مان براين بوده‏است به حج آن طوري كه بوده‏است، عمل كنيم؛ همان طور كه پيغمبر اكرم بت‌ها را در كعبه شكست، ما هم بت‌ها را بشكنيم و اين بت‌ها كه در زمان ما هستند، از آن زمان بالاتر و بدترند. ما بايد همان‌طور كه سابق عمل كرده‌ايم، به حج برويم و همان طور كه سابق تظاهرات و راه‌پيمايي كردند، عمل كنيم و با تغيير آقاي موسوي، سياست ما تغيير نكرده است. حج به همان وضعي كه هميشه و اين دو سه سال برگزار شده، برگزار مي‌گردد و دولت‏ها هم بايد آن را تحمل كنند. و ما نمي‌توانيم از آن وظيفه‌اي كه اسلام براي‏مان قرار داده است، عدول كنيم و قرآن هم همين دستور را داده است. سياست ما در حج، همان سياست است كه بوده و هر وقت هم به حج برويم، همان‌طور عمل مي‌كنيم، مگر جلو ما را بگيرند و نگذارند به حج برويم كه آن مسئله ديگري است.»[۱۷]  ضميمة گزارش321: توضيح امام‌خميني درباره شعار جنگ جنگ تا پيروزي اين يادآوري ضرورت دارد كه امام‌خميني شعار "جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم" را به‌عنوان يك شعار قرآني فراتر از زمان و مكان مطرح كردند، امّا در محدودة جنگ تحميلي، همان شعار "جنگ، جنگ تا پيروزي" را به نحو زير به‌عنوان شعار فراگير فعلي تأييد و تأكيد كردند، كه در حد توان ما، نشانه‌اي از شعار قرآني "جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم" است. امام‌خميني كه به مناسبت ولادت حضرت رسول اكرم(ص) و حضرت امام جعفرصادق(ع) [مورخ 20/9/1363 ] با مسئولان كشور سخن مي‌گفتند، در پاسخ به شبهه‌هايي كه دربارة شعار فراگير" جنگ، جنگ تا پيروزي" مطرح مي‌شود، اظهار داشتند: اين‏هايي كه گمان مي‌كنند كه اسلام نگفته است "جنگ، جنگ تا پيروزي"، اگر مقصودشان اين است كه در قرآن اين عبارت نيست، درست مي‌گويند و اگر مقصودشان اين است كه در اين، بالاتر از اين با زبان خدا نيست، اشتباه مي‌كنند؛ قرآن مي‌فرمايد: "قاتلوهم حتي لا تكون فتنه"؛ همة بشر را دعوت مي‌كند به مقاتله براي رفع فتنه؛ يعني جنگ، جنگ تا رفع فتنه در عالم. اين غير از آني است كه ما مي‌گوييم، ما يك جزء كوچكش را گرفته‌ايم، براي اين‌كه خوب! ما يك دايرة خيلي كوچكي از اين دايرة عظيم واقع هستيم و مي‌گوييم كه "جنگ تا پيروزي"‏، مقصودمان هم پيروزي بر كفر صدامي است يا پيروزي بر، فرض كنيد بالاتر از آن‏ها. آنچه قرآن مي‌گويد، اين نيست، او مي‌گويد: "جنگ تا رفع فتنه از عالم"؛ يعني بايد كساني كه تبعيّت از قرآن مي‌كنند، در نظر داشته باشند كه بايد تا آن‌جايي كه قدرت دارند، ادامه به نبردشان بدهند تا اين كه فتنه از عالم برداشته بشود.]...[. اگر امروز ما جنگ مي‌كنيم و جوان‌هاي ما مي‌گويند: "جنگ تا پيروزي"، اين‌طور نيست كه اين‏ها يك امري برخلاف قرآن مي‌گويند؛ اين يك ذره‌اي است، يك رشحه‌اي است از آنچه قرآن مي‌گويد. آني كه قرآن مي‌گويد، بيش‏تر از اين حرف‌هاست؛ اين كه ما مي‌گوييم، به اندازة حدود خودمان مي‌گوييم. ما چون امروز با فرض كنيد كه صدام يا با كساني كه مؤيد صدام هستند، جنگ داريم، در اين محيط ناقص مي‌گوييم كه "جنگ، جنگ تا پيروزي". خداي تبارك و تعالي چون نظرش به اول و آخر است - تا آخر نظر دارد - مي‌گويد كه "جنگ تا رفع فتنه". غايت، رفع فتنه است؛ يعني اگر ما پيروز هم بشويم، يك كمي فتنه را كم كرديم؛ اگر ما به جاي ديگر هم پيروز بشويم، باز يك جاي كمي را پيروزي حاصل شده‏است. اگر همة دنيا را هم ما فرض كنيد كه جنگ بكنيم و پيروز بشويم، باز همة دنياي عصر خودمان را پيروزي درست كرديم و قرآن اين را نمي‌گويد، قرآن مي‌گويد: "جنگ تا رفع فتنه"؛ بايد رفع فتنه از عالم بشود. بنابراين، غلط فهمي است از قرآن كه كسي خيال كند كه قرآن نگفته است "جنگ، جنگ تا پيروزي"؛ قرآن گفته است، بالاتر از اين را گفته، اسلام هم گفته است و بالاتر از اين را گفته است.[۱۸]



منابع و مآخذ روزشمار 1364/04/25

  1. سند شمارة 09578 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: قرارگاه حمزه سيدالشهدا، 25/4/1364.
  2. سند شمارة 0632/ گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1" گزارش راويان در عمليات قادر (جوادزمان‌زاده شهيد علي‌ فتحي، مجيد نداف)، آبان1364، صص 44 و 45.
  3. سند شمارة 0632/ گ مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: "عمليات قادر3-2-1" گزارش راويان در عمليات قادر (جوادزمان‌زاده شهيد علي‌ فتحي، مجيد نداف)، آبان1364، صص 44 و 45.
  4. سند شماره 009651 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبه‌اي، قرارگاه خاتم‌الانبياء(ص)، شمارة 137، ص‏2 (2/5/1364).
  5. همان، ص 5 (1/5/1364).
  6. خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، نشرية "گزارش‏هاي ويژه" شمارة 119 (26/4/1364)، ص11، آبادان - خبرگزاري جمهوري‌اسلامي، 25/4/1364.
  7. سند شمارة 1097 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: دفترچة ثبت جنگ راوي قرارگاه خاتم (محسن رخصت‌طلب)، 25/4/1364، صص 13 و 15.
  8. سند شمارة 074668 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: از سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، به اطلاعات مناطق 5‌گانه سپاه، ق حمزه 25/4/1364.
  9. سند شمارة 074666 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: سازمان حفاظت اطلاعات سپاه، 25/4/1364.
  10. سند شمارة 074667 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد مركزي سپاه، مركز فرماندهي، 25/4/1364، وزارت اطلاعات.
  11. مأخذ 6، صص 2 تا 6، بغداد - خبرگزاري عراق، 25/4/1364.
  12. سند شمارة‌ 212239 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ‌: اسناد سياسي، 25/4/64 صص 4 و 5.
  13. مأخذ 6، ص 23، از نايروبي - خبرگزاري فرانسه.
  14. مأخذ 6، ‌ص13، از لندن.
  15. خبرگزاري جمهوري اسلامي، نشرية "گزارش‌‌هاي ويژه"، شمارة 120 (27/4/1364)، صص 16 و 17، مسكو - خبرگزاري فرانسه.
  16. واحد مركزي خبر صدا و سيماي جمهوري‌اسلامي ايران، بولتن "راديوهاي بيگانه"، 29/4/1364، صص6 و 7، راديو بي.بي.سي.
  17. وزارت ارشاد اسلامي، مركز مدارك فرهنگي انقلاب اسلامي، "صحيفة نور، مجموعه رهنمودهاي امام‌خميني"(ره)، جلد 19(تهران، وزارت ارشاد اسلامي، 1368)، ص 188.
  18. همان صص 82 تا 84.