1366.04.25
روزشمار جنگ سال 1366 1366.04.25 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و پنج تیر |
تاریخ شمسی | 1366.04.25 |
تاریخ میلادی | 16 ژوئیه 1987 |
تاریخ قمری | 19 ذیقعده 1407 |
گزارش- 744
قرارگاه رمضان مرکز عملیاتهای نامنظم سپاه پاسداران، گزارش داد: «واحدهایی از تیپ65 هجرت - تحت امر این قرارگاه - با همکاری پیشمرگان حزبالله کرد عراقی، به چهار پایگاه مهم دشمن بعثی واقع در جاده آسفالته مرگهسور به شیروان از توابع استان اربیل عراق حمله کردند و پس از عبور از موانع مین و سیم خاردار، وارد این پایگاهها شدند و ضمن تصرف پنج ساعتة این پایگاهها، تمامی تأسیسات و ساختمانهای آن را منهدم [کردند] و به آتش کشیدند.»[۱]
گزارش- 745
بهگزارش خبرگزاری جمهوری اسلامی، از 20 تا 25 تیر سال جاری، 129 تن از اهالی شهرهای مختلف عراق، از مرزهای غربی ایران عبور کرده و به جمهوری اسلامی ایران پناهنده شدهاند.[۲]
گزارش- 746
امروز دو تن از مجروحان حملة شیمیایی عراق به شهر سردشت که برای ادامه مداوا به ایتالیا و اسپانیا اعزام شده بودند، به شهادت رسیدند. خبرگزاری جمهوری اسلامی گزارش داد: «خدیجه رسولینیا سیزده ساله که در جریان حمله شیمیایی دشمن مصدوم شده بود، در بیمارستان سنت یوجینو در رم به شهادت رسید. رضا انتظاری کاردار جمهوری اسلامی ایران در رم، در گفتوگو با خبرگزاری جمهوری اسلامی تأکید کرد که شهادت این نوجوان بهدلیل عدم رسیدگی کافی در بیمارستان بوده است. وی گفت: خدیجه رسولی در زمان ورود، از سوختگیهای جلدی رنج میبرد، اما بهراحتی قادر به تکلم بود و زخمهای ریوی وی نگرانکننده بهنظر نمیرسید.»[۳] این خبرگزاری در گزارش دیگری اعلام کرد: «قادر کریم واحد یکی از مجروحان شیمیایی بستری شده در بیمارستان نظامی مادرید، ساعت 5:15 بامداد امروز، بر اثر شدت جراحات وارده، به لقاءالله پیوست. وی روز جمعة گذشته (19/4/1366) به اتفاق همسر مجروح خود و سه تن دیگر از قربانیان حمله شیمیایی عراق به سردشت، به مادرید انتقال یافته و به علت وخامت حالش، در بخش مراقبتهای ویژه این بیمارستان بستری شد. قادر کریم واحد از جراحات بهوجود آمده در مجاری تنفسی رنج میبرد و طی شش روزی که در این بیمارستان بستری بود، چندینبار به حالت تهوع، خون از دست داد تا اینکه سحرگاه امروز به شهادت رسید.»[۴] با فوت قادر کریم واحد، نماینده ایران در سازمان ملل در نامهای این واقعه را به اطلاع دبیرکل سازمان ملل رساند. روزنامه کیهان دراینباره نوشت: «سعید رجاییخراسانی نماینده ایران در سازمان ملل، طی نامهای خطاب به دبیرکل سازمان ملل متحد اعلام کرد: یک غیرنظامی به نام قادر کریم واحد بر اثر جراحات شدید دستگاه تنفسی که ناشی از تهاجم شیمیایی عراق در هفتم تیر به شهر سردشت بوده، در بیمارستان نظامی در مادرید درگذشت. نماینده ایران افزود: همسر کریم واحد و همچنین یک مادر و کودک خردسال، در جمع مجروحان قرار دارند.»[۵] روزنامه دی پرسه (چاپ وین)، درباره بستری شدن مجروحان شیمیایی در بیمارستانهای اتریش و ایتالیا گزارش داد: «هفت مجروح ایرانی که بر اثر حملات شیمیایی عراق در سردشت به سختی جراحت برداشتهاند، برای مداوا در بیمارستانهای اتریش، ایتالیا، بلژیک و اسپانیا بستری شدهاند و اتریش بار دیگر از این میهمانان میزبانی میکند.»[۶] پروفسور پیمار بولنیک پزشک معالج مجروحان شیمیایی، در مصاحبه با روزنامه سالسبورگر زایتونگ اتریش، دربارة آثار عوامل شیمیایی روی ایرانیهای بستری شده در بیمارستان شهر سالسبورگ گفت: «بر اثر سلاحهای شیمیایی، روی پوست این بیماران سوختگیهای شدید پدید آمده و مواد شیمیایی استنشاق شده نیز تغییراتی در ششهای بیماران بهوجود آورده است. مداوای این مجروحان از جمله زن بستری شده، چندین هفته به طول خواهد انجامید.»[۷]
گزارش- 747
روزنامه ایل پوپولو ارگان رسمی حزب حاکم دمکرات مسیحی ایتالیا، دربارة استفاده عراق از عوامل شیمیایی در جنگ اعلام کرد: «بهکارگیری سلاحهای شیمیایی توسط نیروهای عراقی در جنگ پدیدهای است که توسط هیئتهای مختلف بینالمللی به تأیید رسیده است و مصدومینی که به اروپا اعزام میشوند گواه استفاده از اسلحهای که بر اساس کنوانسیون ژنو منع گردیده، هستند.»[۸] روزنامه وال استریت ژورنال نیز به نقل از یک دیپلمات آسیایی، دربارة بیتفاوتی مجامع بینالمللی به کاربرد سلاح شیمیایی نوشت: «ایران مکرراً در مورد بهکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه روستائیان کرد در داخل عراق و ایران، از سوی رژیم عراق - با وجود محکوم شدن اینگونه عملیات از جانب دبیرکل سازمان ملل و گروه تحقیقاتی وی - هشدار داده است. معهذا، این هشدارهای ایران بهطور وسیعی توسط جامعه بینالمللی نادیده گرفته شده و موجب اعتراض رهبران کرد علیه چنین بیتفاوتیهایی گردیده است.»[۹] همچنین روزنامه گازت بلژیک، دربارة استفادة عراق از سلاحهای شیمیایی نوشت: «بار دیگر، آشکارا معلوم شد که عراق در جنگ از گاز خردل استفاده کرده است و بمباران شیمیایی شهر سردشت، دوهزار مصدوم و شصت کشته برجای گذاشته است.»[۱۰] در این حال، خبرگزاری جمهوری اسلامی دربارة بیتوجهی مطبوعات ایتالیا به حادثهدیدگان شیمیایی ایرانی گزارش داد: «رسانههای ایتالیا از جمله تلویزیون، خبرگزاری ایتالیا و دیگر روزنامهها، تاکنون در مورد ورود مجروحان شیمیایی ایران به ایتالیا - که در سردشت توسط رژیم عراق مورد تهاجم شیمیایی قرار گرفتند - مطلبی درج نکردهاند. تنها یک روزنامه کمتیراژ چپگرا به نام پائسرسرا در صفحه مربوط به اخبار رم، یک پاراگراف خبر دراینباره چاپ کرده است.»[۱۱]
گزارش- 748
امروز اولین تمهیدات عملیاتی برای شروع اسکورت نفتکشهای کویتی انجام شد. به نوشته روزنامه کویتی الانباء، واحدهای ویژه نیروی دریایی کویت به کمک کارشناسان امریکایی، در پی آسیبدیدن چهار فروند نفتکش خارجی بر اثر برخورد با مین، عملیات مینروبی در آبهای فلات قاره کویت را آغاز کردهاند.[۱۲] خبرگزاری یونایتدپرس دراینباره گزارش داد: «پنتاگون به خبرنگاران رسانههای گروهی هشدار داد که از کشتیهای نیروی دریایی که قرار است نفتکشهای کویتی را اسکورت کنند، فاصله بگیرند. زیرا کشتیهای جنگی امریکا در حال آمادهباش میباشند و دستور دارند که در شلیک پیشدستی کنند. رابرت سیمز سخنگوی پنتاگون گفت: مخاطراتی در نزدیک شدن به واحدهای نظامی ما وجود دارد که در این مورد، هشدار میدهیم. وی با اشاره به این نکته که سازمانهای خبری خود را برای اجاره هواپیماها و قایقهایی آماده میکنند، گفت: ظاهراً این اقدامات برای ایجاد تسهیلاتی در پوشش خبری محافظت نفتکشها به وسیله کشتیهای جنگی در منطقه خلیج [فارس] که هفته آینده انجام خواهد شد، صورت میگیرد.»[۱۳]
گزارش- 749
خبرگزاری فرانسه درباره آخرین اظهار نظر سفیر امریکا در سازمان ملل درباره قطعنامه شورای امنیت اعلام کرد: «امریکا امیدوار است با در نظر گرفتن یک مهلت سی تا چهلوپنج روزه برای ایران و عراق، این دو کشور قطعنامه را بپذیرند و در غیر این صورت، شورای امنیت ناگزیر به اخذ تصمیمات تازه برای تعیین مجازاتها خواهد بود.»[۱۴]
گزارش- 750
اظهارنظرهای متفاوت نخبگان سیاسی امریکایی دربارة دخالت نیروهای امریکایی در خلیجفارس، همچنان ادامه دارد. مایکل استرنر مدیرکل پیشین وزارت خارجه امریکا در امورخاورمیانه و جیمز بلاک معاون مدیرکل وزارت خارجه امریکا، حضور و فعالیت امریکا در خلیجفارس را بهعنوان یک اقدام استراتژیک، همسو با منافع درازمدت امریکا و برای بازداشتن از پیروزی ایران خواندند. رادیو امریکا گزارش داد: «مایکل استرنر میگوید: وضعیت و جو سیاسی در منطقه خلیجفارس، باید طوری باشد که جریان آزاد نفت نهتنها در حال حاضر، بلکه در درازمدت تضمین بشود. به موازات مسئله نفت، منافع استراتژیک گستردهتری نیز مطرح است. همگی میدانیم که شوروی و حکومت تزاری، پیش از آن، همواره درصدد دسترسی به آبهای گرم خلیجفارس بوده است. مایکل استرنر میگوید: در تهیه و تنظیم سیاست بینالمللی، ابتدا باید منافع خود را در نظر گرفت و سپس، تهدیدهای گوناگون علیه آن را بررسی کرد و بعد تصمیم گرفت که چه سیاستی دنبال شود. وی میگوید: دولت امریکا هنوز نتوانسته است سیاست این کشور را در منطقه خلیجفارس، به روشنی توضیح بدهد و تهدیدهای بالقوه علیه منافع امریکا را دقیقاً روشن سازد. آیا نگرانی و مسئله مهم، توفیق استراتژیک شوروی در منطقه در درازمدت است؟ یا آنکه نگرانی امریکا از پیروزی ایران در جنگ با عراق است؟ پیروزی ایران، جهت سیاسی و موضع طرفدار غربِ ممالک خلیجفارس را تغییر خواهد داد و بنیادگرایی را در خاورمیانه رواج خواهد داد. مایکل استرنر میگوید: علیرغم ادعای بیطرفی، امریکا به جانب عراق تمایل نشان داده است ولی آنچه که باعث سردرگمی میشود آن است که چرا دولت امریکا این موضوع را آشکارتر عنوان نمیکند و نمیگوید که با ایران دشمنی ندارد، ولی میخواهد که جنگ ایران و عراق فوراً تمام شود؟ مایکل استرنر میگوید: بزرگترین تهدید علیه منافع امریکا در دو تا پنج سال آینده، احتمال پیروزی ایران بر عراق است، زیرا این تحول عواقب و اثرات گسترده سیاسی خواهد داشت. در خلیجفارس و خاورمیانه احتمال پیاده شدن نیروهای ایرانی در سواحل ابوظبی و غیره چندان نیست، ولی ممالک آسیبپذیری چون عربستان سعودی، کویت و امارات ناچار خواهند شد امتیازات سیاسی و مالی از دست بدهند و ایران حقیقتاً به ابرقدرت منطقهای تبدیل شود. طبیعتاً این تحولات در جهت خلاف منافع امریکا و غرب خواهد بود. مایکل استرنر میگوید: سیاست دنبال شده از جانب دولت ریگان و مسئله حمایت از کشتیهای کویت، اقدامی مثبت و معقول است. شکستهای متوالی سیاست دولت ریگان در خاورمیانه چه در لبنان و چه در صحنه اختلافات اعراب و اسرائیل، زمینه را برای اتخاذ سیاست تازهای در قبال اعراب مهیا ساخته است و زمان آن فرا رسیده که امریکا به اعتبار خود بیفزاید و حقیقتاً، بهعنوان یک ابرقدرت که تضمین کننده امنیت متحدان خود باشد، وارد عمل شود. جیمز بلاک معاون مدیرکل وزارت خارجه امریکا در امور خلیجفارس و خاور نزدیک که بین سالهای 1982 و 1986 (1361 تا 1365) مدتی نیز در سفارتخانههای امریکا در عراق، کویت، عربستان سعودی و لیبی خدمت کرده است، با نظر مایکل استرنر موافقت نشان داده و میگوید: فکر میکنم هدف ما آن است که یک خط دفاعی در برابر اقدامات نظامی ایران برپا کنیم تا اجازه ندهیم آنها از بنبستی که در صحنه نبردهای زمینی با آن روبهرو شدهاند، خارج شوند و جنگ را به خلیجفارس بکشانند و درصدد قطع یا اخلال حمایت ممالک دیگر از عراق برآیند. البته، همزمان با این تحول، امریکا باید یک سلسله اقدامات دیپلماتیک را با جدیت دنبال کند و از شورای امنیت سازمان ملل و تلاش در جهت پایان دادن به جنگ حمایت کند. جیمز بلاک میگوید: امریکا باید آشکار کند که سیاست واشنگتن در قبال تهران چیزی جز تلاش در خاتمه دادن به جنگ نیست و هدف آن دشمنی با ملت ایران نیست. حتی امریکا باید نشان دهد که هدفش دشمنی با حکومت اسلامی ایران نیز نیست و بیشتر حالت دفاع از منافع امریکا را دارد. جیمز بلاک میگوید: نمیتوان به همکاری شوروی در برقراری ثبات در منطقه چشم داشت زیرا شوروی نمیخواهد که در چشم دیگران، بهعنوان همکار و همفکر امریکا دیده شود. جیمز بلاک میافزاید: تا تابستان 1983 (1362) امریکا توجه زیادی به جنگ ایران و عراق نشان نمیداد ولی از هنگامی که عراق حمله به کشتیها را در خلیجفارس آغاز کرد، نگرانی امریکا آغاز شد. از آنجاییکه امریکا میداند پیروزی نظامی عراق بر ایران عملی نیست، اینک درصدد برآمده است تا از پیروزی ایران بر عراق جلوگیری کند.»[۱۵] از سوی دیگر، جورج بال معاون وزارت امورخارجه امریکا در دوران کندی و جانسون، ضمن انتقاد شدید از تصمیمات ریگان برای دخالت نظامی در خلیجفارس، برخلاف استرنر و بلاک، وقایع و شرایط کنونی را مبنای تصمیم دولتمردان امریکایی قلمداد میکند و عملکرد جانبدارانه دولت امریکا از عراق را مورد انتقاد قرار داده و همکاری با شوروی را برای برقراری صلح در منطقه، توصیه میکند. وی در مقالهای مینویسد: «با اینکه عراق به کشتی جنگی امریکا حمله کرده و دو سوم حملات علیه کشتیهای تجاری و نفتکشها در خلیجفارس، توسط عراق صورت گرفته است، ولی ریگان انگار تئاتر بازی میکند و میگوید برای جلوگیری از کنترل ایران بر آبهای خلیجفارس و آزادی رفت و آمد کشتیها، به این منطقه نیرو گسیل میدارد.» جورج بال در ادامه مقاله تأکید میکند که دو ابرقدرت خواستار برقراری آرامش در منطقه هستند و هر دو ایران را در روبهروی خود دارند و میدانند که در صورت پیروزی ایران بر عراق، ناآرامی به جمهوریهای مسلماننشین شوروی راه خواهد یافت و بحران افغانستان تشدید میشود. پیروزی ایران در جنگ، روند بنیادگرایی اسلامی در منطقه را تشدید خواهد کرد و باعث ساقط شدن حکومتهای عربی طرفدار و دوست امریکا خواهد شد و در صورت به دست گرفتن کنترل نفت خلیجفارس از سوی ایران، رژیم آیتالله خمینی میتواند ژاپن، اروپای غربی و امریکا را تحت فشار قرار دهد. جورج بال با اشاره به موقعیت جغرافیایی شوروی و نزدیکی این کشور به خاورمیانه و دوری امریکا به این منطقه نتیجه میگیرد که امریکا در امور خاورمیانه باید با توافق شوروی، در جستوجوی راهحلی برای پایان بحران خلیجفارس باشد.[۱۶]
گزارش- 751
بوریس پیادیشف سخنگوی وزارت خارجه شوروی با تأیید ضمنی تلاشهای امریکا برای تصویب قطعنامة شورای امنیت، از تداوم اقدامات نظامی این کشور با نگرانی یاد کرد و آن را خطرناک خواند. وی گفت: «تشنج در منطقه خلیجفارس فروکش نکرده است.» وی که در برابر خبرنگاران داخلی و خارجی سخن میگفت، افزود: «از یک سو، امریکا در جریان تهیه و تنظیم طرح یک پیشنویس قطعنامه درباره درگیری ایران و عراق در شورای امنیت سازمان ملل به نحو مؤثری عمل میکند و از سوی دیگر، اگر فعالیتهای نظامی خود را در منطقه بیش از این تشدید کند، میتواند این عامل مثبت را از بین ببرد. واشنگتن به اعزام کشتیهای جنگی و واحدهای دریایی بزرگ خود به خلیجفارس ادامه میدهد و تهدید میکند که به ایران ضربه بزند. نقشی که امریکا در منطقه ایفا میکند، قسمتی از یک محرک خطرناک است و میتواند یک روزی انفجار ایجاد کند.» وی اضافه کرد: «سیاست امریکا خطرناک و بیسابقه است.» پیادیشف ادامه داد: «باعث تأسف است که امریکا پیشنهادات دولت شوروی در جهت رفع علل عمده تشنج در خلیجفارس را نادیده میگیرد. خروج کشتیهای کشورهایی که متعلق به منطقه نیستند و اتخاذ اقدامات مؤثر از سوی شورای امنیت سازمان ملل برای پایان دادن هرچه زودتر به درگیری ایران و عراق، یک راه واقعبینانه برای حل و فصل این درگیری و اوضاع در خلیجفارس است که شوروی پیشنهاد میکند.»[۱۷]
گزارش- 752
در ستون تفسیر سیاسی امروز روزنامه کیهان، یونس شکرخواه در مقالهای از عملکرد و تصمیمات امریکا برای حضور نظامی در خلیجفارس انتقاد کرد. در بخشی از این مقاله استدلالهای امریکا برای حضور در خلیجفارس بحث و بررسی شده است. وی در قسمت دیگری از مقاله، با اشاره به برخی از واقعیتهای جنگ ایران و عراق از قبیل عراق بهعنوان آغازکنندة جنگ، استفاده این کشور از سلاحهای شیمیایی و...، به موضعگیری جانبدارانة امریکا از عراق پرداخته و جلوگیری از شکست عراق و پیروزی ایران در جنگ تحمیلی را محور سیاست نظامی امریکا در خلیجفارس قلمداد کرده است. در پایان مقاله به تاکتیکهای ناشناختة ایران و واکنش طرفداران انقلاب اسلامی در خاورمیانه در صورت برخورد نظامی امریکا با ایران اشاره شده است: «قرار است امریکا یازده فروند از نفتکشهای کویت را اسکورت کند. حرف اول کاخ سفید این است: چهل سال در خلیجفارس بودهایم، باید حضور داشته باشیم تا جلوی نفوذ شوروی را در خلیجفارس بگیریم و آزادی کشتیرانی را تأمین کنیم. استدلال سه محوری کاخ سفید - و بهطور مشخص، ریگان - جوهرة تشدید امری است که جنگ پرچمها خوانده میشود. هر سه محور استدلال امریکا برای حضور در خلیجفارس، به گونهای عمیق، مداخلهجویانه هستند چرا که سه استدلال به هیچ نحوی به شرایط جاری خلیجفارس مربوط نمیشوند. در زمینه نفوذ شوروی در خلیجفارس، امریکا دستکم به دو دلیل نفوذ شوروی را بهانه قرار داده است: 1- اگر امریکا واقعاً قصد جلوگیری از نفوذ شوروی در خلیجفارس و کشورهای جنوبی آن را داشت با اشغال افغانستان فعالانه برخورد میکرد. شوروی قبلاً با اشغال افغانستان خود را به خلیجفارس نزدیک کرد. 2- وقتی امریکا با تقاضای 1984 (1363) کویت برای دریافت موشک استینگر مخالفت کرد، هیئتی از کویت به شوروی رفت و 327 میلیون دلار تسلیحات روسی خرید. دسامبر همان سال (آذر/ دی 1363) نیز یک تیم نظامی شوروی برای آموزش استفاده از این تسلیحات به کویت رفت. قضیه روشن است، امریکا جلوگیری از حضور و نفوذ شوروی را بهانه قرار داده است، روسها با اشغال افغانستان و ایجاد ارتباط تسلیحاتی با کویت قبلاً حضور خود را گسترش داده بودند و در هر دو مورد، امریکا از کنار مسئله گذشته بود. و اما در مورد محور سوم استدلال امریکا برای حضور در خلیجفارس باید گفت: الف) نصب پرچم امریکا بر کشتیهای کویتی چه کمکی به آزادی کشتیرانی میکند؟ ب) مگر فقط یازده کشتی در خلیجفارس تردد میکنند که با تأمین امنیت آنها، آزادی کشتیرانی در خلیجفارس تأمین شود؟ اصلیترین موردی که استراتژیستهای امریکا باید در کانون تحولات شتابگیرندة خلیجفارس به آن بیندیشند این است که چرا ریگان، ایران را جنگطلب و تهدید اصلی کشتیرانی آزاد در خلیجفارس معرفی میکند؟ در حالی که محافل خبری - سیاسی امریکا، حداقل بارها در موارد ذیل به طرزی صریح اعتراف کردهاند که: عراق در 22 سپتامبر 1980 (31 شهریور 1359) به ایران حمله کرد، عراق حملات موشکی را آغاز کرد، عراق از سلاحهای شیمیایی استفاده کرد، عراق در تابستان 1984 (1363) آغازگر جنگ نفتکشها بود و بالاخره عراق بود که استارک را هدف قرار داد. علاوه بر اینها، علیرغم آنکه ایران هرگز مسئولیت حمله به کشتیها را بهعهده نگرفته است، آمار رسمی امریکاییها در وال استریت ژورنال (22 ژوئن 1987 برابر با 1/4/1366) میگوید: عراق 61 درصد کشتیها و ایران 39 درصد آنها را زدهاند. پس، چگونه است که ریگان در این میان، بازهم ایران را تهدید اصلی کشتیرانی آزاد میداند؟ ورود به عمق بحرانزایی امریکا در خلیجفارس، تصویر دیگری را ترسیم میکند. امریکا میخواهد سرنوشت طولانیترین جنگ خاورمیانهای قرن را تغییر دهد. کاخ سفید به شکست همهجانبه عراق پی برده است. این یک دروغ بزرگ است که اسکورت کشتیهای کویت، ثمره ارزیابی سه محوری (حضور چهل ساله در خلیج، جلوگیری از نفوذ شوروی، آزادی کشتیرانی) امریکا از اوضاع خلیجفارس است. ریگان با اقدامی پرمخاطره، با اسکورت نفتکشهای کویت، میخواهد امریکا را به پشت جبهه عراق تبدیل کند. با آغاز این اقدام، کاخ سفید هرگز نمیتواند در جنگ عراق با ایران ادعای بیطرفی کند و ریگان میخواهد با جلوگیری از پیروزی ایران مانع پیشروی اسلام در نوار جنوبی خلیجفارس شود. بازخیزش اسلام در نوار جنوبی خلیجفارس، پیامد جبری و بلافصل پیروزی ایران بر عراق است. در شرایط فعلی، از یک سو ایران رسماً برای رویارویی با امریکا اعلام آمادگی کرده است و از طرف دیگر، موضع نسنجیده ریگان، امریکا را در آستانه باتلاق خلیجفارس قرار داده است. مورفی مدیرکل وزارتخارجه امریکا اقدامات غیرمتعارف را برای مقابله با شرایط اضطراری تجویز کرد، اما حقیقت این است که امریکا هنوز نمیداند واکنش نظامی ایران را چگونه باید پاسخ دهد. از این گذشته، حتی از نحوه رویارویی ایران نیز مطلع نیست. طیف اقدامات احتمالی ایران، مشتمل بر رویارویی کلاسیک دریایی، حملات کماندویی، انتحاری، امواج مین و... در برابر امریکا صف کشیده است. علاوه بر اینها، امریکا باید واکنش سازمانهای طرفدار انقلاب ایران را بهویژه در خاورمیانه در نظر بگیرد. در واقع، اقدام ریگان در اسکورت نفتکشهای کویت، تفنگداران این کشور را به همراه منافع امریکا در سراسر جهان به قربانگاه میبرد.»[۱۸]
گزارش- 753
سعید محمد العصیمی وزیر مشاور در امور خارجی کویت که ریاست هیئت کشورهای هفتگانة عربی را بر عهده دارد، در ادامه تلاشهای این هیئت برای پایان دادن به جنگ عراق و ایران، پس از ملاقات روز گذشته با مقامات آلمانی در بن گفت: «هیئت عربی در این مذاکرات احساس کرد که مقامات آلمانی به تلاشهای بینالمللی بهویژه تلاش شورای امنیت بهمنظور متوقف کردن جنگ عراق و ایران اهمیت فراوانی میدهند.» وی افزود: «مقامات آلمانی آمادگی خود را جهت هرگونه تلاش بهمنظور متوقف ساختن این جنگ ویرانکننده اعلام کردند.» العصیمی گفت: «در این مذاکرات جزئیات طرح پیشنهادی که قرار است ظرف روزهای آینده در شورای امنیت مطرح شود، بحث و بررسی شد.» وی اضافه کرد: «دولت بن، طبیعت این طرح را درک نموده و بر ضرورت فراهم کردن شرایطی جهت اجرای الزامی مفاد قطعنامه تأکید نموده است، زیرا شورای امنیت قبلاً قطعنامههای متعددی در این زمینه صادر کرده بود که الزامی نبود.»[۱۹]
گزارش- 754
جبهه آزادیبخش ملی الجزایر با صدور بیانیهای خواهان پایان جنگ ایران و عراق شد. خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران از الجزیره گزارش داد: «دفتر سیاسی حزب جبهه آزادیبخش ملی الجزایر که امروز به ریاست شاذلی بن جدید رئیسجمهور الجزایر، تشکیل جلسه داد، با صدور بیانیهای با اشاره به جنگ عراق با ایران از ادامة این جنگ ابراز نگرانی کرد و بر لزوم پایان دادن به آن تأکید نمود. در بیانیه دفتر سیاسی حزب آزادیبخش ملی الجزایر که بالاترین ارگان قدرت در این کشور میباشد، ضمن تجدید نگرانی شدید الجزایر از ادامه جنگ میان عراق و ایران، دو کشور متخاصم جهت پایان دادن به جنگ از طریق مذاکرات بهمنظور برقراری صلح در چارچوب قانون و انصاف دعوت شدند.[۲۰] ژنرال حسین محمد ارشاد رئیسجمهور بنگلادش نیز - که از جمله حامیان سیاسی صدام حسین به شمار میرود - امروز در یمن اعلام کرد که کشورش به تلاش گستردهای جهت پایان دادن به جنگ خلیجفارس دست زده بود ولی این تلاش پس از مخالفت ایران با شکست روبهرو شد. ارشاد اولین رئیسجمهور بنگلادش است که از یمن شمالی دیدار میکند، همچنین از همه کشورهای اسلامی خواست تا تمامی تلاشهای خود را برای پایان دادن به جنگ هفت ساله ایران و عراق به کار ببرند. به گزارش خبرگزاری رسمی یمن شمالی، ارشاد شب گذشته با علی عبدالله صالح رئیسجمهوری یمن شمالی، ملاقات کرد.[۲۱]
گزارش- 755
روزنامه بحرینی الخلیج با انتقاد از سیاست امریکا در خلیجفارس، خواستار ابتکار جدید اعراب برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق شد. به گزارش خبرگزاری رویتر این روزنامه نوشت: «روشن است که امریکا نمیداند دقیقاً چه میخواهد انجام دهد. ما هر روز اظهاراتی خصومتبار درباره طرح امریکا برای حفاظت از نفتکشهای کویتی و نیز واقعیت موضع امریکا در قبال ایران میشنویم.» این روزنامه میافزاید: «مهم این است که امریکا نمیداند در مقابل یک حمله احتمالی ایران، چه اقدامی انجام دهد. در حالی که ما از بعضی از مقامات امریکایی میشنویم که امریکا هرگونه حمله ایران را با قدرت تمام دفع خواهد کرد. مقامات دیگر امریکا میگویند که این کشور نمیخواهد با تحریک ایران اوضاع را وخیمتر کند.» الخلیج در خاتمه، ضمن اعلام این مطلب که ابرقدرتها قادر به پایان بخشیدن به جنگ ایران و عراق نیستند، خواستار ابتکار صلح جدید اعراب برای پایان دادن به جنگ خلیج - که به نحوی منافع دو کشور ایران و عراق را تأمین کند - شد.»[۲۲]
گزارش- 756
دولت یونان که از جمله کشورهای فعال در ناوبری دریایی است و خسارات فراوانی را در جنگ تحمیلی متحمل شده، تلاشهایی را برای متوقف کردن حمله به کشتیها در منطقه خلیجفارس آغاز کرد. خبرگزاری رویتر گزارش داد: «یونان به منظور دستیابی به راهحلی جهت توقف حمله به کشتیها در خلیج، با چندین کشور از جمله نروژ در تماس است. موضوع مطرح ساختن مسئله توقف حمله به کشتیها در خلیجفارس در سازمان ملل نیز یکی از احتمالات مورد بررسی است. یونان به دلیل عدم توانایی لازم، قادر به اعزام رزمناوهایش به منطقه برای حفاظت از کشتیهای تجاری این کشور نیست.»[۲۳]
گزارش- 757
در پی تشدید وخامت روابط ایران و فرانسه پس از حمله پلیس فرانسه به دیپلمات ایرانی در ژنو، وزارت خارجه ایران در یک التیماتوم سه روزه به دولت فرانسه، خواهان دستگیری ضاربان دیپلمات ایرانی و برچیده شدن موانع اطراف سفارت ایران شد. روزنامه کیهان دراینباره خبر داد: «وزارت امورخارجه امروز با احضار پیر لافرانس کاردار فرانسه در تهران و تسلیم یادداشت اعتراضیهای به وی، خاطرنشان ساخت که اگر موانع و تضییقات موجود در برابر سفارت جمهوری اسلامی ایران در پاریس، طی 72 ساعت آینده برطرف نشود و عاملین ضرب و شتم و سرقت اسناد دیپلمات ایرانی تنبیه نگردند، ایران روابط خود را با فرانسه قطع خواهد کرد. وزارت امورخارجه جمهوری اسلامی ایران در اولین اقدام اعتراضآمیز نسبت به این رفتار غیرقانونی دولت فرانسه، تعداد اعضای سفارت خود در پاریس را در این فاصله به حداقل ممکن میرساند.»[۲۴] سخنگوی وزارت خارجه فرانسه نیز در اینباره گفت: «پیر لافرانس کاردار فرانسه در تهران، بامداد امروز توسط رئیس تشریفات وزارت امورخارجه ایران احضار شده بود و عبارات نقل شده از سوی خبرگزاری جمهوری اسلامی طی امروز، به اطلاع وی رسید. این عبارت بعداً با تسلیم یک یادداشت رسمی مورد تأیید قرار گرفت.»[۲۵] وی افزود: «موضع فرانسه تغییرناپذیر بوده و همانگونه که طی روزهای اخیر به وضوح توسط مقامات فرانسوی مشخص بود، باقی خواهد ماند.»[۲۶] خبرگزاری فرانسه نیز از تشکیل احتمالی جلسة شورای امنیت داخلی فرانسه خبر داد: «از منابع مجاز کسب اطلاع شد که وزرای فرانسه - ذیربط در پرونده ایران - قرار است اواخر بعدازظهر، در نشست جلسه شورای امنیت داخلی در کاخ نخستوزیر فرانسه گرد هم آیند. این جلسه قرار است با حضور ژاک شیراک نخستوزیر و همچنین ادوارد بالادور وزیر اقتصادی و دارایی، آندره ژیرو وزیر دفاع، شارل پاکسوا وزیر کشور و برت پانور وزیر امنیت داخلی فرانسه برقرار گردد. گفته شد ژان برنارد ریمون وزیرخارجه از آنجا که جهت یک دیدار رسمی در ساحل عاج بهسر میبرد، در این نشست شرکت نخواهد داشت.»[۲۷] در مقابل تهدید ایران به قطع رابطه، وزارت کشور فرانسه دستور داد تدابیر امنیتی در اطراف سفارت ایران افزایش یابد: «به گزارش خبرگزاری فرانسه، وزارت کشور فرانسه اعلام کرد که مقامات فرانسوی، امشب دستور دادند تدابیر امنیتی اطراف سفارتخانه ایران در پاریس افزایش یابد. این تصمیم چند ساعت پس از تهدید ایران به قطع روابط با فرانسه در صورت عدم برچیده شدن تدابیر پلیس اطراف سفارتخانه ایران در پاریس طی 72 ساعت آینده، اتخاذ شده است.»[۲۸] در این حال، خبرگزاری فرانسه بدون اشاره به حمله پلیس فرانسه به دیپلمات ایرانی در ژنو، اقدام ایران را ناگهانی خواند و اعلام کرد: «ایران تاکنون تأکید کرده بود که مایل به قطع رابطه نیست و بهویژه اولین گام در این جهت را برنخواهد داشت. امروز لحن تهران ناگهان تغییر یافته و به نظر میرسد که طرفداران رودررویی، پیروز شدهاند. علیرضا معیری معاون نخستوزیر و کاردار سابق ایران در پاریس و مسئول مستقیم سیاست عادیسازی روابط با فرانسه، تا روز گذشته تلاش میکرد سیاست خود را توجیه کند. وی با دعوت از پاریس به خروج از بنبست، سخنان نسبتاً معتدلی ابراز داشته بود.»[۲۹]
گزارش- 758
امروز دیپلمات مصدوم شدة ایرانی وارد تهران شد. خبرگزاری جمهوری اسلامی در گزارشی اعلام کرد: «محسن امینزاده دیپلمات سفارت جمهوری اسلامی در پاریس که بر اثر حمله وحشیانه پلیس فرانسه به وی در فرودگاه ژنو، به شدت مصدوم شده است، بامداد امروز در حالی که بر روی برانکارد قرار داشت، به تهران آورده شد و از فرودگاه مستقیماً به بیمارستان انتقال یافت.» خبرگزاری جمهوری اسلامی میافزاید: «امینزاده که نسبت به کلیه حرکات و اتفاقات پیرامون خود بیتفاوت مینمود، از تشنج مقطعی نیز به شدت رنج میبرد. حتی نتوانست هیچیک از استقبالکنندگان از وی را بشناسد. چشمهای وی به یک نقطه خیره شده بود و در حالی که رنگ پریده و مضطرب به نظر میرسید هیچگونه حرکت و واکنشی از خود نشان نمیداد. دیپلمات ایرانی که روز شنبه گذشته در بخش فرانسوی فرودگاه ژنو بر اثر وحشیگری پلیس فرانسه شدیداً مضروب شده است، بلافاصله پس از ورود به بیمارستان منتقل و به تشخیص پزشک در بخش مراقبتهای ویژه بستری شد.»[۳۰] حسین شیخالاسلام معاون سیاسی وزیر امورخارجه که برای دیدار از امینزاده به فرودگاه رفته بود، در مصاحبهای دربارة رفتار دولت فرانسه در وقایع اخیر اظهار کرد: «وقایع اخیر، به ما نشان داد که کشورهای بهاصطلاح متمدن که خود قوانین بینالمللی را نوشتهاند، الزامی در اجرای آن نمیبینند و برخورد مقامات فرانسوی به ما نشان داد که آنان نهتنها تصویر صحیحی از قوانین تدوین شده توسط خود ندارند، بلکه حتی آن قسمت از قوانینی را که خود نیز قبول دارند، مراعات و اجرا نمیکنند.» وی در پاسخ به پرسشی درباره تأثیر این اعمال بر روابط تهران - پاریس گفت: «مسلماً اینگونه اعمال تأثیر جدی و خیلی شدیدی بر روابط خواهد داشت و ما اجازه نمیدهیم نه فرانسه و نه هیچ کشور دیگری، تعهدات دوجانبه خود نسبت به ما را رعایت نکند و به یکی از هموطنان ما خصوصاً یک دیپلمات که از حقوق ویژه بینالمللی برخوردار است، تعدی کند.» شیخالاسلام افزود: «اگرچه کاردار فرانسه در تهران در ملاقات با مقامات وزارت امورخارجه از این حرکت غیرقانونی پلیس فرانسه عذرخواهی کرده است، لیکن ما همچنان تا دریافت توضیحات دقیق، موضوع را پیگیری خواهیم کرد تا در قبال این وحشیگری واکنش متناسبی اتخاذ کنیم.» شیخالاسلام گفت: «سازمان امنیت فرانسه با اعلام این مطلب کذب که اسناد همراه این دیپلمات ایرانی حاکی از دخالت وحید گرجی در فعالیتهای تروریستی است، خود بر سرقت اسناد صحه گذاشته و در واقع، نقض کنوانسیون وین را تأیید کرده است.» وی دربارة وضعیت عمومی امینزاده گفت: «وی نتوانست مرا بشناسد و من احساس میکنم که در یک حالت عدم کنترل بر خود بهسر میبرد و قادر به تکلم نیست و علاوه بر ضربه شدید وارده به سرِ وی، از ناحیه پا نیز شدیداً مضروب است و چند روز گذشته را در این حالت به سر برده است.»[۳۱] علیرضا معیری معاون سیاسی نخستوزیر نیز در یک برنامه تلویزیونی روند مناسبات جمهوری اسلامی با فرانسه و چگونگی بروز بحران در روابط دو کشور را تشریح کرد: «به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و در پی حوادثی که متوجه روابط دیپلماتیک ایران و فرانسه شده بود، در سالهای اخیر از سوی مقامات فرانسوی اظهار تمایل شده بود که این روابط به حالت عادی بازگردد.» وی افزود: «با توجه به سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سه شرط اساسی و اصولی برای عادیسازی روابط با فرانسه تعیین شد.» وی تأکید کرد: «شروط تعیین شده عبارت از: بازپرداخت بدهیهای معوقه فرانسه به ایران، برخورد با ضد انقلابیون و تروریستها و تغییر موضع فرانسه در قبال جنگ ایران و عراق و قطع حمایتهای بیدریغ فرانسه از رژیم متجاوز بغداد بود.» وی افزود: «در رابطه با دو شرط اول، اقدامات مثبتی از سوی فرانسه انجام گرفت، اما در مورد شرط سوم عادیسازی روابط (عدم حمایت فرانسه از رژیم متجاوز عراق) متأسفانه تاکنون شاهد هیچگونه اقدام مثبت و تغییری در سیاستهای فرانسه نبودهایم.» وی گفت: «ما به مقامات فرانسوی اعلام کردهایم که حداقل، خواستار بیطرفی فرانسه در جنگ تحمیلی هستیم.» معاون سیاسی نخستوزیر درباره تشنجات سیاسی در روابط ایران و فرانسه گفت: «در خصوص دلایل این اقدامات دو احتمال وجود دارد: نخستین احتمال به اختلافنظرات جناحهای موجود در دستگاه حاکمه فرانسه برمیگردد. یکی دیگر از احتمالات موجود، ارتباط این حوادث با مسئله همپیمانی فرانسه و امریکا و قرار گرفتن این حوادث در چارچوب یک توطئه بینالمللی علیه جمهوری اسلامی ایران است. مجموعة این برخوردها چیزی جز اعمال فشار بر جمهوری اسلامی برای تحمیل صلح و نشاندن جمهوری اسلامی ایران بر سر میز مذاکره با رژیم متجاوز صدام نیست.» وی ادامه داد: «برخی تحرکات اخیر بینالمللی و همچنین اقدامات برخی از اعضای شورای امنیت علیه جمهوری اسلامی نیز در همین راستا و چارچوب قرار دارد.» وی گفت: «بدیهی است اعمال این فشارها به هیچوجه کارساز نخواهد بود و فرانسویها با اقدامات اخیر خود، باعث ایجاد بنبستی در روند عادیسازی روابط دو کشور شدهاند و خود آنها هستند که باید برای رفع این بنبست، دست به اقدامی جدی بزنند.» معیری تصریح کرد: «دولت فرانسه باید با قطع این اقدامات، وضعیت را به قبل از حوادث یکماهه اخیر برگرداند و عزم راسخ خود را در این زمینه نشان دهد که آیا بهطور جدی خواستار عادیسازی روابط با جمهوری اسلامی ایران هست یا نه.» وی اعلام کرد: «جمهوری اسلامی ایران هیچگاه چنین فشارها و رفتارهایی را که مغایر اصول بینالمللی است نمیپذیرد و عادیسازی روابط را با هر شرطی نخواهد پذیرفت.» وی تصریح کرد: «ما از دیپلماتها و منافع خودمان در کلیه نقاط عالم دفاع خواهیم کرد و در موقعیتهای مناسب، عمل مقابله به مثل را انجام خواهیم داد.»[۳۲]
گزارش- 759
خبرگزاری یونایتدپرس در گزارشی از تصمیمات جدید دولت عراق دربارة فروش نفت، عدم پذیرش سهمیههای تعیین شدة اوپک و افتتاح خط جدید لولـه نفتی به ترکیه خبر داد: «عراق از پیوستن به موافقتنامه اخیر سازمان اوپک که موجب محدود ساختن سطح تولید روزانة نفت خام این سازمان که 6/16 میلیون بشکه خواهد شد و پیروی از سهمیة تعیین شده برای این کشور که روزانه 54/1 میلیون بشکه میباشد، خودداری کرده است. در حال حاضر، تولید روزانه نفت عراق از سوی دبیرخانه اوپک، 2/2 میلیون بشکه گزارش شده است. ... عراق ادعا میکند که خواهان یک سهمیة روزانة تولید نفت به میزان 36/2 میلیون بشکه است که این رقم، تقریباً برابر سهمیه تعیین شده از سوی سازمان اوپک برای جمهوری اسلامی ایران است. ... در ماه ژوئن سال جاری، میانگین تولید روزانه سازمان اوپک به حدود 4/17 میلیون بشکه رسید که این رقم، بالاتر از سقف تولید تعیین شدة این سازمان بود. بخشی از این مازاد تولید نفت، به عراق نسبت داده میشود. ... عراق اخیراً اعلام کرده است، در نظر دارد در آینده نزدیک میزان تولید و صادرات نفت خام خود را از طریق بهرهبرداری از خط لولـه جدید انتقال نفت که از ترکیه میگذرد، روزانه پانصدهزار بشکه افزایش دهد. با بهرهبرداری از خط لولـه مورد بحث، میزان تولید روزانه نفت خام عراق در سه ماهة چهارم به 7/2 میلیون بشکه خواهد رسید.»[۳۳]
منابع و مآخذ روزشمار 1366/04/25
- ↑ روزنامه رسالت، 28/4/1366، ص2.
- ↑ روزنامه رسالت، 28/4/1366، ص2.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/4/1366، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص3.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/4/1366، ص3.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 30/4/1366، ص7.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
- ↑ همان، ص19.
- ↑ همان، ص18.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص12، بغداد - خبرگزاری تانیوگ، 25/4/1366.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 120، 27/4/1366، ص9، خبرگزاری یونایتدپرس، 26/4/1366.
- ↑ روزنامه رسالت، 28/4/1366، صفحه آخر.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، صص 19 - 16، رادیو امریکا، 25/4/1366.
- ↑ روزنامه جمهوری اسلامی، 25/4/1366، ص3.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص13، مسکو - خبرگزاری تاس، 25/4/1366.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص18.
- ↑ همان، ص19.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 120، 27/4/1366، صص 6 و 7، الجزیره - خبرگزاری جمهوری اسلامی، 26/4/1366.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص7، صنعا - خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
- ↑ همان، ص8، بحرین - خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریه گزارشهای ویژه، شماره 122، 29/4/1366، ص12، خبرگزاری رویتر، 25/4/1366.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص30، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366؛ و - روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص2.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص29، تهران - خبرگزاری جمهوری اسلامی، 25/4/1366.
- ↑ همان.
- ↑ همان، ص32، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366.
- ↑ روزنامه کیهان، 27/4/1366، صفحه آخر.
- ↑ خبرگزاری جمهوری اسلامی، نشریهگزارشهای ویژه، شماره 119، 26/4/1366، ص30، پاریس - خبرگزاری فرانسه، 25/4/1366.
- ↑ روزنامه کیهان، 25/4/1366، ص2.
- ↑ همان.
- ↑ همان.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 25/4/1366، ص4.