1361.05.21: تفاوت میان نسخهها
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه زندگینامه |عنوان =روزشمار جنگ سال 1361 |نام = 1361.05.21 |نام دیگر= بیست و یک مرداد |روز=21 مرداد 1361 |تاریخ شمسی= 1361.05.21 |تاریخ میلادی=12 اوت 1982 |تاریخ قمری= 22 شوال 1402 |اسامی عملیات= |اسامی شهدا= |اسامی اسرا= }} <div class="bootstrap-btn">1359.05.21</div> <div class="bootstrap-btn">[...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
سطر ۲۳: | سطر ۲۳: | ||
<div style="text-align:justify"> | <div style="text-align:justify"> | ||
== گزارش- 664 == | |||
امروز در منطقه عملياتي جنوب يك فروند هليكوپتر عراق كه قصد نفوذ به مواضع خودي را داشت با آتش پدافند هوايي سرنگون شد.<ref>سند شماره 016647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 568، قرارگاه كربلا، 21/5/1361، ص4.</ref> | |||
عراق همچنين با توپخانه امروز نيز مناطق مسكوني آبادان را گلولهباران كرد كه 2 شهيد، 15 تن مجروح و شماري خانة ويران برجاي گذاشت.<ref>روزنامه جمهوري اسلامي، 25/5/1361، ص2.</ref> | |||
== گزارش- 665 == | |||
در پي حملة چند روز پيش هليكوپترهاي دشمن به دو كشتي باري در بندر امام خميني، امروز عراق تهديد كرد كه به كشتيهايي كه به سواحل ايران نزديك شوند، حمله خواهدكرد. راديو صوتالجماهير در اينباره گفت: «يك سخنگوي نظامي عراق طي اظهاراتي به خبرگزاري عراق چنين گفت: "در پي گزارش خبرگزاريها درباره مورد اصابت قرار گرفتن يك كشتي يوناني ضمن هدفهايي كه در اطلاعيه فرماندهيكل نيروهاي مسلح به شماره 805 مورخ 9/8/1982 ذكر كرده بوديم، به تمامي صاحبان كشتيهايي كه در خطوط حمل و نقل دريايي به مقصد ايران تردد دارند، اخطار ميكنيم كه ما تمامي كشتيهايي را كه در محدوده منطقه نظامي ممنوعه ـ كه در اطلاعيه گذشته فرماندهيكل مشخص شده و قبلاً آن را تعيين و نسبت به كشتيراني در محدوده آن هشدار داده بوديم ـ ظاهر شوند، مورد حمله قرار خواهيم داد." <ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 146، 22/5/1361، ص23، راديو صوتالجماهير، 21/5/1361، بهنقلاز سخنگوي نظامي عراق.</ref> | |||
== گزارش- 666 == | |||
عناصر مسلح غيرقانوني و نيروهاي ضدانقلاب با كار گذاشتن مين در جادهها و معابر چند تن را به شهادت رساندند. | |||
براثر انفجار مين در جاده روستاي "گوران آباد" از توابع اروميه،<ref>سند شماره 016647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 568، قرارگاه كربلا، 21/5/1361، ص4.</ref> و همچنين انفجار مين در محور سرو به اروميه، دو تن از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران به شهادت رسيدند و دو تن ديگر مجروح شدند.<ref>مأخذ 3، ص6، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361، بهنقلاز روابط عمومي ستاد عمليات شمال غرب كشور.</ref> | |||
== گزارش- 667 == | |||
امروز نيز جسد يك مرد 47 ساله در يك ساختمان نيمهكاره در خيابان استاد مطهري كشف شد. پزشكي قانوني وجود برخي خراشيدگيها و بريدگيها در بدن و سه كانون خون مردگي در پشت سر را كه براثر برخورد يك جسم سخت ايجاد شده، گزارش كردهاست ولي مرگ مقتول را براثر اصابت گلوله به پشت سر دانسته و موضوع قتل را جنايت اعلام كردهاست.<ref>دادستاني انقلاب اسلامي، جزئيات شكنجه 2، تهران، دادسراي انقلاب اسلامي، چاپ اول، مرداد ماه 1365، صص39 تا 43،.</ref> | |||
امروز 15 تن از نيروهاي سازمان مجاهدين با مسدود كردن جاده "بلندرود كجور" در منطقه آبپري از توابع نوشهر، خودروهاي مردم را بازرسي ميكردند و با تهديد از آنان مواد غذايي ميگرفتند.<ref>سند شماره 053295 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد منطقه 3 ـ فرماندهي، 21/5/1361.</ref> | |||
== گزارش- 668 == | |||
دولتهاي اردن و كويت امروز نيز مهمات و تجهيزات نظامي براي عراق فرستادند. | |||
تجهيزات ارسالي دولت اردن با 33 دستگاه تريلر به عراق حمل شد و در پادگان "التاجي" اين كشور تخليه گرديد.<ref>سند شماره 016686 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 150، ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ اداره دوم ـ فرماندهي اطلاعات، 26/5/1361، ص14.</ref> | |||
از كويت نيز تعداد 42 دستگاه خودرو حامل مهمات عازم عراق شدند.<ref>سند شماره 016667 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي شماره 148، فرماندهي اطلاعات، 24/5/1361، ص4؛ سند شماره 016745 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 579، از قرارگاه عملياتي كربلا در جنوب، 1/6/1361، ص3.</ref> | |||
ميزان تجهيزات روسي تخليه شده در بنادر كويت براي حمل به عراق در هفته گذشته مشخص شد. براساس يك گزارش نظامي، در هفته گذشته 280 دستگاه انواع تانك، 500 تن مهمات ناوچههاي جنگي و شمار فراواني موشك ساخت شوروي از چندين كشتي در اسكله شماره 14 بندر "شيوخ" كويت تخليه و با تريلر و كاميون به عراق برده شدهاست.<ref>مأخذ 9، بخش نخست.</ref> | |||
== گزارش- 669 == | |||
به دنبال انفجار سفارت عراق در پاريس، سازمان عمل اسلامي عراق مسئوليت اين انفجار را بهعهده گرفت. طرفداران اين سازمان در تماس تلفني با خبرگزاري جمهوري اسلامي در پاريس گفتهاند كه اين عمليات به نام "ابوطالب العليلي" اولين شهيد عمليات نظامي در عراق، نامگذاري شده و انفجار سفارت عراق در فرانسه آخرين عمل آنها نخواهد بود. آنان افزودهاند: «اين هشداري است به دولت بعثي عراق كه هر چه زودتر دست از كشتار در زندانهاي عراق بردارد و نيز هشدار به دولت فرانسه است كه كمكهاي نظامي خود به دولت عراق را هر چه زودتر قطع كند.»<ref>مأخذ 3، ص11، پاريس ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361.</ref> | |||
خبرگزاري جمهوري اسلامي بهنقلاز خبرگزاري فرانسه دربارة سازمان عمل اسلامي عراق آوردهاست: «اين جنبش در سال 1347 در شهر مقدس كربلا در عراق به وجود آمده و از سوي حجتالاسلام سيد "محمد طاعي مدرسي" رهبري ميشود. فعاليت واقعي اين جنبش در سال 1351 شروع شد و پس از دستگيري چند تن از اعضايش در سال 1352، فعاليت خود را متوقف كرد. اين جنبش ميبايست پس از روي كار آمدن جمهوري اسلامي ايران در بهمن ماه 57 فعاليت خود را از سر گرفته باشد. حجتالاسلام مدرسي كه معمولاً در تهران بهسر ميبرد، در روزنامهاي كه 15 روز قبل به وسيله اين سازمان منتشر شد، خواستار وحدت تام گروههاي اسلامي عراق در اين مرحله تعيينكننده از انقلاب عراق به رهبري امام خميني شد. با اين وجود، "عمل اسلامي" از سوي مسئولين ديگر سازمانهاي مخالف عراق مستقر در تهران به عنوان يك گروه اقليت تلقي ميشود.»<ref>مأخذ 3، ص13، خبرگزاري جمهوري اسلامي، بهنقلاز خبرگزاري فرانسه از تهران، 21/5/1361.</ref> | |||
== گزارش- 670 == | |||
گروهي ازاسيران عراقي دراردوگاه حشمتيه،براي برآوردن خواستههاي خود، از امروز از خوردن غذا خودداري كردند.خبرگزاري جمهوري اسلامي دراين باره گزارش داد: اعتصابكنندگان در اطلاعيهاي خواستههاي سه گانه خود را اعلام كردند: «اهداي خون به مجروحان ايراني؛ شركت در جنگ عليه صدام؛ انجام دادن حداقل 10 ساعت كار در روز به حمايت از جبهههاي جنگ جمهوري اسلامي ايران.» آنان تأكيد كردند كه تا تحقق اين خواستهها، مصمم به ادامه اعتصاب هستند. يكي از اسيران در اينباره گفت: «ما امروز با آگاهي كامل از حقانيت جمهوري اسلامي ايران، آمادگي كامل براي اجراي فرامين امام خميني را داريم و از مسئولين جمهوري اسلامي ميخواهيم تا خواستههاي ما را پذيرفته و از نيروي ما به عنوان مسلمانان حامي جمهوري اسلامي، استفاده كند.»<ref>مأخذ 2، بهنقلاز خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي.</ref> | |||
== گزارش- 671 == | |||
180 تن از خانوادههاي عراقي با عبور از مرزهاي جنوبي كشور به جمهوري اسلامي ايران پناهنده شدند. تعداد ديگري نيز به صورت پراكنده از مرزهاي غربي به كشورمان آمدهاند كه در يكي از اردوگاهها اسكان داده شدند. يكي از پناهندگان كه مهندس كشاورزي و اهل نجف اشرف است، اوضاع عراق را وخيم توصيف كرد و افزود كه نظاميان عراق چند روز پيش با حمله به تظاهرات مردم نجف كه در اعتراض به رژيم عراق صورت گرفته بود، ده تن را دستگير كردند كه 4تن از آنان بلافاصله بهدست مأموران سازمانامنيت صدام اعدام شدند.<ref>سند شماره 016686 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 150، ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ اداره دوم ـ فرماندهي اطلاعات، 26/5/1361، ص14.</ref> | |||
== گزارش- 672 == | |||
آقاي خامنهاي رئيسجمهور، با گروهي از خبرنگاران شهرستان روزنامه جمهوري اسلامي، با اشاره به نقش مهم مطبوعات و خبرنگاران در جامعه، به مسئله جنگ پرداخت: اگر صدام مجازات نشود، منطقه روي امنيت و آرامش نخواهد ديد. اگر صدام و رژيم عفلقي صدامي مجازات نشوند، شما خيال ميكنيد فقط ايران صدمه خواهد ديد، نه، بلكه تمام اين منطقه ديگر روي امنيت و آرامش را نخواهد ديد و دليل اينكه ما در شروط سه گانه معروف خودمان شرط مجازات صدام را به عنوان يك شرط حقيقي و اصلي قيد كرديم، به خاطر همين است. ما معتقديم كه بايد اعتقاد و اتكا به زور را در منطقه ريشهكن كرد. | |||
ما بارها به هيئتهاي ميانجي صلح گفتيم اگر دو شرط اول يعني شرط خروج | |||
بيقيد و شرط نظاميان عراقي از خاك ما و شرط تأديه غرامتهاي ناشي از خسارات جنگ، شرايطي است كه به ايران مربوط ميشود، شرط سوم يعني مجازات صدام، شرطي است كه به همه منطقه مربوط ميشود. ما امروز صدام را مجازات ميكنيم تا ديگر كسي احساس نكند كه با داشتن زور ميتواند تجاوز بكند.<ref>پيشين، ص22، بهنقلاز رئيسجمهور ايران. </ref> | |||
== گزارش- 673 == | |||
آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفتوگوهاي خود با مقامهاي بلند پايه هند، امروز با آقاي "زينگ سينگ" رئيسجمهوري هند ملاقات و گفتوگو كرد. | |||
آقاي هاشمي در اين ملاقات از دولت هند براي پذيرفتن درخواست جمهوري اسلامي ايران مبني بر برگزاري كنفرانس سران جنبش عدمتعهد در دهلينو، تشكر كرد.<ref>روزنامه اطلاعات، 23/5/1361، ص3.</ref> | |||
همچنين به دنبال مذاكرات روز گذشته آقاي هاشمي رفسنجاني با مقامهاي هند، خانم "گاندي" نخستوزير اين كشور، در پيامي براي صدام حسين، هند را به عنوان محل برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها به وي پيشنهاد كرد. | |||
سخنگوي رسمي هندوستان درباره اين پيام توضيح داد كه خانم اينديرا گاندي در پيامي به صدام حسين، پيشنهاد كردهاست كه هند ميزبان هفتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد باشد.<ref>خبرگزاري جمهوري اسلامي، "هفتمين اجلاس سران جنبش عدمتعهد"، نشريه شماره 4، 21/5/1361، ص5، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361 به گزارش بخش فارسي راديو جده، بهنقلاز سخنگوي رسمي هندوستان.</ref> صدام حسين نيز در پاسخ اين نامه، خواستار برگزاري اجلاس | |||
وزيران خارجه كشورهاي غيرمتعهد در بغداد، شد. آسوشيتدپرس در اينباره گزارش داد: | |||
«صدام حسين رئيسجمهور عراق، در نامهاي به عنوان "اينديرا گاندي" نخستوزير هند، همچنين پيشنهاد كرد جلسة وزيران خارجه 94 كشور عضو جنبش، در دوم و سوم سپتامبر (11 و 12 شهريور) طبق برنامه در بغداد تشكيل شود تا تغيير محل كنفرانس و تعيين تاريخ تازهاي جهت كنفرانس را تصويب نمايند. حسين همچنين ميزباني كنفرانس سران غيرمتعهدها در سال 1985 (1364) در عراق را پيشنهاد كردهاست.»<ref>مأخذ 14، ص21، واحد مركزي خبر، بهنقلاز آسوشيتدپرس، بهنقلاز سخنگوي دولت هند، بهنقلاز صدام حسين.</ref> | |||
== گزارش- 674 == | |||
"حسين شيخالاسلام" معاون سياسي وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران، صبح امروز با "ضياءالحق" رئيسجمهور پاكستان، ملاقات و پيام ويژه رئيسجمهوري اسلامي ايران را به وي تسليم كرد. | |||
در اين ديدار 90 دقيقهاي، آقاي شيخالاسلام با تشريح مواضع ايران در جنگ با عراق، به مسائل منطقه اشاره كرد و بغداد را براي برگزاري نشست سران جنبش عدمتعهد ناامن خواند. ژنرال ضياءالحق نيز ضمن اداي احترام به حضور امام خميني و ارائه پيام متقابل براي آقاي خامنهاي، برگزاري اين اجلاس را در بغداد به دليل عدم امنيت، منتفي دانست. | |||
به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از اسلامآباد، شيخالاسلام عصر امروز در يك كنفرانس مطبوعاتي مواضع ايران را در مورد تغيير محل كنفرانس عدمتعهد و جنگ با عراق، تشريح كرده و گفت: «رژيم عراق با تجاوز به جمهوري اسلامي و جنايات غيرانساني خود، ثابت كرد كه صلاحيت عضويت در جنبش عدمتعهد را ندارد.» | |||
شيخالاسلام افزود: «تقاضاي عراق براي برگزاري اجلاس وزراي خارجه كشورهاي غيرمتعهد در بغداد نيز كه توطئهاي براي كسب منافع سياسي است، برخلاف اصول جنبش عدمتعهد است و براي محل برگزاري اين كنفرانس، ايران از كشوري حمايت خواهدكرد كه آمادگي براي برگزاري هر چه زودتر آن را داشته باشد.» | |||
خبرنگاري پرسيد: «جنگ چه وقت پايان خواهد يافت؟» شيخالاسلام پاسخ داد: «تا عراق شرايط بر حق ما را نپذيرد، جنگ ادامه خواهد يافت، اما ما از هر هيئتي كه براي حل عادلانه جنگ كوشش كند، استقبال خواهيم كرد.»<ref>مأخذ 17، ص3، اسلامآباد ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361؛ و: مأخذ 16، اسلامآباد ـ بهنقلاز خبرگزاري جمهوري اسلامي. </ref> | |||
== گزارش- 675 == | |||
خبرگزاري جمهوري اسلامي از هند گزارش داد: «مطبوعات هند به صورت گسترده سفر آقاي هاشمي رفسنجاني را منعكس كرده و اعلام كردند هند تمايل دارد ميزبان هفتمين كنفرانس سران غيرمتعهد باشد.» | |||
به گزارش اين خبرگزاري روزنامه "نشنال هرالد" ارگان حزب كنگره خانم گاندي، امروز تصوير ديدار آقاي رفسنجاني با خانم گاندي را چاپ كرده و نوشتهاست: «هند به برگزاري اين كنفرانس در دهلينو تمايل دارد.» | |||
روزنامه "تايمز آو اينديا" در مقالهاي دربارة عدم برگزاري كنفرانس سران غيرمتعهدها در بغداد، نوشتهاست: «صدام حسين بايد دچار مصيبتي شده باشد كه از برگزاري اين كنفرانس خودداري كردهاست.» | |||
اين روزنامه سپس افزودهاست: «به هرحال صدام اينك به خاطر فشارهاي خارجي مجبور شده است كه با عدم برگزاري كنفرانس سران در بغداد، موافقت نمايد.»<ref>مأخذ 17، ص2، دهلينو ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361 بهنقلاز روزنامه نشنال هرالد. </ref> | |||
راديو صداي امريكا در گزارشي آخرين تحولات و توافقات دربارة اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد را تشريح كرد. به گفته اين راديو، دولت هند ميزباني نشست سران عدمتعهد را پذيرفتهاست، اما به اين شرط كه ديگر اعضاي جنبش پيشنهاد عراق را براي برگزاري جلسه برگزاري جلسه وزيران خارجه كشورهاي غيرمتعهد را بپذيرند. | |||
راديو امريكا دربارة اين پيشنهاد عراق گفت: «جنگ ايران و عراق منجر به ارائه چنين پيشنهادي از سوي صدام شد، اما اختلاف بين كوبا و عراق بر سر اين مسئله است كه هر كدام از اين دو خواهان برگزاري نشست وزراي خارجه كشورهاي عضو اين جنبش در كشور خود ميباشند و اين اختلاف بين بغداد و هاوانا همچنان باقي است و سفر معاون وزيرخارجه كوبا در اوايل هفته جاري به دهلينو براي رسيدن به اين مقصود است كه نشست وزراي خارجه كشورهاي عضو جنبش در هاوانا برگزار شود.»<ref>مأخذ 17، ص4، راديو صداي امريكا، 21/5/1361.</ref> | |||
| |||
ضميمه گزارش شماره 667 | |||
مهران اصدقي ازاعضاي تيم مهندسي (شكنجه)درباره نحوه ربودن وشكنجه مرحوم خسرورياحي ميگويد: | |||
«در يكي از خانههاي تيمي بخش ما در خيابان اسكندري، مسئولين بالاي ما خسرو رياحي را بيرون از خانه مشاهده ميكنند و ميبينند كه پهلوي ماشينش ايستادهاست. افراد خانه به گمان اينكه وي خانه تيميشان را زير نظر داشته، او را تعقيب ميكنند ولي موفق به دزديدن او نميشوند ولي مجدداً روز بعد وي را در همان محل مشاهده ميكنند كه پهلوي ماشينش ايستاده و اينبار كاملاً به وي مشكوك ميشوند و به اين شكل او را شناسايي و تصميم به دزديدن او ميگيرند. | |||
بعد از اينكه به خسرو رياحي مشكوك شدند، 2 نفر به نامهاي مجيد رهبر و محمود رحماني نزد خسرو ميآيند و با ارائه كارت جعلي كميته اقدام به بازرسي بدني خسرو رياحي ميكنند و سپس چيزي از او گير نياورده و او را به زور داخل ماشينش ميبرند و چشمانش را ميبندند و به او ميگويند به تو مشكوك هستيم و به كميته ميبريمت. سپس او را به خيابان بهار آورده و روبهروي خانهاي كه شكنجهگاه ما بود، نگه ميدارند و پس از اينكه ما درب را باز كرديم، او را با چشمان بسته داخل خانه آوردند. البته هنگامي كه آنها در زدند، من و "مصطفي معدن پيشه" و "شهرام روشنتبار" و محمد رضا كه داخل خانه بوديم، ترسيديم و داخل اتاقها مخفي شديم و محمد رضا درب را باز كرد و خسرو رياحي را با چشمان بسته به داخل خانه انتقال داديم و به اين ترتيب او را دزديديم. | |||
پس از اينكه خسرو رياحي را وارد خانه كرديم، حمام را خالي كرديم و او را روي ميز با طناب بستيم و از او خواستيم مشخصاتش را بگويد كه او گفت شغلش معلم است و ما يك كارت از داخل جيبش در آورديم كه مربوط به آموزش و پرورش بود و فكر ميكنم معلم ورزش بوده باشد چون كارتي كه مربوط به تربيت بدني بود نيز به همراه داشت و هيكل خود او هم ورزشكاري بود. بعد از اينكه مشخصاتش را براي ما گفت، از او علت حضورش را در آن نقطه خيابان اسكندري پرسيديم كه او ميگفت: "بچههايم به استخر ميروند و آمدهام آنها را ببرم." ما شروع به شكنجه او كرديم و با كابل به بدنش و كف پاهايش ميزديم و او فرياد ميزد و ما دهانش را ميگرفتيم. ما از موضع اينكه كميتهاي هستيم، از او ميخواستيم رابطه خود را با ضدانقلاب و منافقين توضيح دهد و او قسم ميخورد كه "شما برويد از محل كارم تحقيق كنيد ببينيد كه من حزب الهي هستم ... اين حرفها كه شما ميزنيد دروغ است." ما شكنجه را تشديد كرديم و با هويه مچ دستها و پشت كمر او را ميسوزانديم ولي او مرتب همان حرفها را تكرار ميكرد و فرياد و ناله ميكرد ما نميدانستيم چهكار ميكنيم. ما انتظار داشتيم كه وي به ما بگويد كه خانه خيابان اسكندري را زير نظر داشته، ولي او ميگفت كه منتظر فرزندانش بوده و ميگفت شما برويد تحقيق كنيد من معلم هستم و ما خيلي او را شكنجه كرديم و با هويه او را سوزانديم ولي او غير از اينكه قسم بخورد كه حزب الهي است و منتظر فرزندانش بوده، چيزي به ما نگفت. | |||
بعد از اينكه خسرو رياحي را در خانه رها كرديم، تا روز بعد با او كاري نداشتيم. روز بعد حوالي عصر بود كه من و مصطفي معدن پيشه و شهرام روشنتبار در خانه بوديم و مصطفي براي گشت زدن به بيرون از خانه رفته بود، من در اتاق كوچك جلويي بودم كه ناگهان صداي فرياد شنيدم و خودم را به راهرو رساندم ديدم خسرو رياحي با مصطفي معدن پيشه و شهرام روشن تبار گلاويز شده و مرتب فرياد ميزند و ميگويد "كمك!" صداي او خيلي بلند بود و مصطفي و شهرام نميتوانستند وي را بگيرند چون او هيكل ورزشكاري داشت و خيلي قويتر از آنها بود. من به ناچار وارد حمام شدم و با كلت يك تير به پاي خسرو شليك كردم كه به زمين افتاد و ساكت شد كلت خود را بيرون حمام داخل راهرو انداختم و با شهرام شروع كرديم به بستن مجدد خسرو. حين اينكه مشغول بستن خسرو بوديم ناگهان بلند شده شروع به فرياد زدن كرد كه من و شهرام سعي ميكرديم كه وي را ساكت كنيم كه ناگهان رحمان كلت من را از داخل راهرو برداشت و وارد حمام شد و يك تير به سر خسرو شليك كرد كه خسرو ناگهان بيحس به زمين افتاد و خونش داخل حمام ريخت. | |||
پس از به شهادت رساندن خسرو، به علت خون زيادي كه داخل حمام به راه افتاده بود خسرو را با آب شستيم و حمام را نيز تميز كرديم تا لكهاي از خون در داخل آن نباشد، سپس بدن خسرو را با طناب بستيم طوري كه در داخل صندوق عقب جا بگيرد و بعد جسد طنابپيچ شده را داخل پتو گذاشتيم و مجدداً آن را طنابپيچ كرديم. ديگر تصميم به تخليه خانه گرفته بوديم و نميخواستيم آثاري از جريان شكنجه باقي بماند. به محمدرضا گفتم جسد خسرو رياحي را در بيابانهاي اطراف دفن كند و اگر نتوانستند دفن كنند، آن را رها كنند اما چون دير وقت بود و شب بود و امكان تهيه بيل و وسايل كندن نبود، آنها نتوانستند جسد را دفن كنند و محل مناسبي نيز گير نياوردند و بعداً كه از محمدرضا در مورد جسد رياحي پرسيدم، گفت آن را در خرابهاي در خيابان سهروردي انداختيم.»<ref>مأخذ 6، صص69 تا 75.</ref> | |||
نسخهٔ کنونی تا ۱ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۲
روزشمار جنگ سال 1361 1361.05.21 | |
---|---|
نامهای دیگر | بیست و یک مرداد |
تاریخ شمسی | 1361.05.21 |
تاریخ میلادی | 12 اوت 1982 |
تاریخ قمری | 22 شوال 1402 |
گزارش- 664
امروز در منطقه عملياتي جنوب يك فروند هليكوپتر عراق كه قصد نفوذ به مواضع خودي را داشت با آتش پدافند هوايي سرنگون شد.[۱] عراق همچنين با توپخانه امروز نيز مناطق مسكوني آبادان را گلولهباران كرد كه 2 شهيد، 15 تن مجروح و شماري خانة ويران برجاي گذاشت.[۲]
گزارش- 665
در پي حملة چند روز پيش هليكوپترهاي دشمن به دو كشتي باري در بندر امام خميني، امروز عراق تهديد كرد كه به كشتيهايي كه به سواحل ايران نزديك شوند، حمله خواهدكرد. راديو صوتالجماهير در اينباره گفت: «يك سخنگوي نظامي عراق طي اظهاراتي به خبرگزاري عراق چنين گفت: "در پي گزارش خبرگزاريها درباره مورد اصابت قرار گرفتن يك كشتي يوناني ضمن هدفهايي كه در اطلاعيه فرماندهيكل نيروهاي مسلح به شماره 805 مورخ 9/8/1982 ذكر كرده بوديم، به تمامي صاحبان كشتيهايي كه در خطوط حمل و نقل دريايي به مقصد ايران تردد دارند، اخطار ميكنيم كه ما تمامي كشتيهايي را كه در محدوده منطقه نظامي ممنوعه ـ كه در اطلاعيه گذشته فرماندهيكل مشخص شده و قبلاً آن را تعيين و نسبت به كشتيراني در محدوده آن هشدار داده بوديم ـ ظاهر شوند، مورد حمله قرار خواهيم داد." [۳]
گزارش- 666
عناصر مسلح غيرقانوني و نيروهاي ضدانقلاب با كار گذاشتن مين در جادهها و معابر چند تن را به شهادت رساندند. براثر انفجار مين در جاده روستاي "گوران آباد" از توابع اروميه،[۴] و همچنين انفجار مين در محور سرو به اروميه، دو تن از نيروهاي ارتش جمهوري اسلامي ايران به شهادت رسيدند و دو تن ديگر مجروح شدند.[۵]
گزارش- 667
امروز نيز جسد يك مرد 47 ساله در يك ساختمان نيمهكاره در خيابان استاد مطهري كشف شد. پزشكي قانوني وجود برخي خراشيدگيها و بريدگيها در بدن و سه كانون خون مردگي در پشت سر را كه براثر برخورد يك جسم سخت ايجاد شده، گزارش كردهاست ولي مرگ مقتول را براثر اصابت گلوله به پشت سر دانسته و موضوع قتل را جنايت اعلام كردهاست.[۶] امروز 15 تن از نيروهاي سازمان مجاهدين با مسدود كردن جاده "بلندرود كجور" در منطقه آبپري از توابع نوشهر، خودروهاي مردم را بازرسي ميكردند و با تهديد از آنان مواد غذايي ميگرفتند.[۷]
گزارش- 668
دولتهاي اردن و كويت امروز نيز مهمات و تجهيزات نظامي براي عراق فرستادند. تجهيزات ارسالي دولت اردن با 33 دستگاه تريلر به عراق حمل شد و در پادگان "التاجي" اين كشور تخليه گرديد.[۸] از كويت نيز تعداد 42 دستگاه خودرو حامل مهمات عازم عراق شدند.[۹] ميزان تجهيزات روسي تخليه شده در بنادر كويت براي حمل به عراق در هفته گذشته مشخص شد. براساس يك گزارش نظامي، در هفته گذشته 280 دستگاه انواع تانك، 500 تن مهمات ناوچههاي جنگي و شمار فراواني موشك ساخت شوروي از چندين كشتي در اسكله شماره 14 بندر "شيوخ" كويت تخليه و با تريلر و كاميون به عراق برده شدهاست.[۱۰]
گزارش- 669
به دنبال انفجار سفارت عراق در پاريس، سازمان عمل اسلامي عراق مسئوليت اين انفجار را بهعهده گرفت. طرفداران اين سازمان در تماس تلفني با خبرگزاري جمهوري اسلامي در پاريس گفتهاند كه اين عمليات به نام "ابوطالب العليلي" اولين شهيد عمليات نظامي در عراق، نامگذاري شده و انفجار سفارت عراق در فرانسه آخرين عمل آنها نخواهد بود. آنان افزودهاند: «اين هشداري است به دولت بعثي عراق كه هر چه زودتر دست از كشتار در زندانهاي عراق بردارد و نيز هشدار به دولت فرانسه است كه كمكهاي نظامي خود به دولت عراق را هر چه زودتر قطع كند.»[۱۱] خبرگزاري جمهوري اسلامي بهنقلاز خبرگزاري فرانسه دربارة سازمان عمل اسلامي عراق آوردهاست: «اين جنبش در سال 1347 در شهر مقدس كربلا در عراق به وجود آمده و از سوي حجتالاسلام سيد "محمد طاعي مدرسي" رهبري ميشود. فعاليت واقعي اين جنبش در سال 1351 شروع شد و پس از دستگيري چند تن از اعضايش در سال 1352، فعاليت خود را متوقف كرد. اين جنبش ميبايست پس از روي كار آمدن جمهوري اسلامي ايران در بهمن ماه 57 فعاليت خود را از سر گرفته باشد. حجتالاسلام مدرسي كه معمولاً در تهران بهسر ميبرد، در روزنامهاي كه 15 روز قبل به وسيله اين سازمان منتشر شد، خواستار وحدت تام گروههاي اسلامي عراق در اين مرحله تعيينكننده از انقلاب عراق به رهبري امام خميني شد. با اين وجود، "عمل اسلامي" از سوي مسئولين ديگر سازمانهاي مخالف عراق مستقر در تهران به عنوان يك گروه اقليت تلقي ميشود.»[۱۲]
گزارش- 670
گروهي ازاسيران عراقي دراردوگاه حشمتيه،براي برآوردن خواستههاي خود، از امروز از خوردن غذا خودداري كردند.خبرگزاري جمهوري اسلامي دراين باره گزارش داد: اعتصابكنندگان در اطلاعيهاي خواستههاي سه گانه خود را اعلام كردند: «اهداي خون به مجروحان ايراني؛ شركت در جنگ عليه صدام؛ انجام دادن حداقل 10 ساعت كار در روز به حمايت از جبهههاي جنگ جمهوري اسلامي ايران.» آنان تأكيد كردند كه تا تحقق اين خواستهها، مصمم به ادامه اعتصاب هستند. يكي از اسيران در اينباره گفت: «ما امروز با آگاهي كامل از حقانيت جمهوري اسلامي ايران، آمادگي كامل براي اجراي فرامين امام خميني را داريم و از مسئولين جمهوري اسلامي ميخواهيم تا خواستههاي ما را پذيرفته و از نيروي ما به عنوان مسلمانان حامي جمهوري اسلامي، استفاده كند.»[۱۳]
گزارش- 671
180 تن از خانوادههاي عراقي با عبور از مرزهاي جنوبي كشور به جمهوري اسلامي ايران پناهنده شدند. تعداد ديگري نيز به صورت پراكنده از مرزهاي غربي به كشورمان آمدهاند كه در يكي از اردوگاهها اسكان داده شدند. يكي از پناهندگان كه مهندس كشاورزي و اهل نجف اشرف است، اوضاع عراق را وخيم توصيف كرد و افزود كه نظاميان عراق چند روز پيش با حمله به تظاهرات مردم نجف كه در اعتراض به رژيم عراق صورت گرفته بود، ده تن را دستگير كردند كه 4تن از آنان بلافاصله بهدست مأموران سازمانامنيت صدام اعدام شدند.[۱۴]
گزارش- 672
آقاي خامنهاي رئيسجمهور، با گروهي از خبرنگاران شهرستان روزنامه جمهوري اسلامي، با اشاره به نقش مهم مطبوعات و خبرنگاران در جامعه، به مسئله جنگ پرداخت: اگر صدام مجازات نشود، منطقه روي امنيت و آرامش نخواهد ديد. اگر صدام و رژيم عفلقي صدامي مجازات نشوند، شما خيال ميكنيد فقط ايران صدمه خواهد ديد، نه، بلكه تمام اين منطقه ديگر روي امنيت و آرامش را نخواهد ديد و دليل اينكه ما در شروط سه گانه معروف خودمان شرط مجازات صدام را به عنوان يك شرط حقيقي و اصلي قيد كرديم، به خاطر همين است. ما معتقديم كه بايد اعتقاد و اتكا به زور را در منطقه ريشهكن كرد. ما بارها به هيئتهاي ميانجي صلح گفتيم اگر دو شرط اول يعني شرط خروج بيقيد و شرط نظاميان عراقي از خاك ما و شرط تأديه غرامتهاي ناشي از خسارات جنگ، شرايطي است كه به ايران مربوط ميشود، شرط سوم يعني مجازات صدام، شرطي است كه به همه منطقه مربوط ميشود. ما امروز صدام را مجازات ميكنيم تا ديگر كسي احساس نكند كه با داشتن زور ميتواند تجاوز بكند.[۱۵]
گزارش- 673
آقاي هاشمي رفسنجاني رئيس مجلس شوراي اسلامي در ادامه گفتوگوهاي خود با مقامهاي بلند پايه هند، امروز با آقاي "زينگ سينگ" رئيسجمهوري هند ملاقات و گفتوگو كرد. آقاي هاشمي در اين ملاقات از دولت هند براي پذيرفتن درخواست جمهوري اسلامي ايران مبني بر برگزاري كنفرانس سران جنبش عدمتعهد در دهلينو، تشكر كرد.[۱۶] همچنين به دنبال مذاكرات روز گذشته آقاي هاشمي رفسنجاني با مقامهاي هند، خانم "گاندي" نخستوزير اين كشور، در پيامي براي صدام حسين، هند را به عنوان محل برگزاري كنفرانس غيرمتعهدها به وي پيشنهاد كرد. سخنگوي رسمي هندوستان درباره اين پيام توضيح داد كه خانم اينديرا گاندي در پيامي به صدام حسين، پيشنهاد كردهاست كه هند ميزبان هفتمين اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد باشد.[۱۷] صدام حسين نيز در پاسخ اين نامه، خواستار برگزاري اجلاس وزيران خارجه كشورهاي غيرمتعهد در بغداد، شد. آسوشيتدپرس در اينباره گزارش داد: «صدام حسين رئيسجمهور عراق، در نامهاي به عنوان "اينديرا گاندي" نخستوزير هند، همچنين پيشنهاد كرد جلسة وزيران خارجه 94 كشور عضو جنبش، در دوم و سوم سپتامبر (11 و 12 شهريور) طبق برنامه در بغداد تشكيل شود تا تغيير محل كنفرانس و تعيين تاريخ تازهاي جهت كنفرانس را تصويب نمايند. حسين همچنين ميزباني كنفرانس سران غيرمتعهدها در سال 1985 (1364) در عراق را پيشنهاد كردهاست.»[۱۸]
گزارش- 674
"حسين شيخالاسلام" معاون سياسي وزارت امورخارجه جمهوري اسلامي ايران، صبح امروز با "ضياءالحق" رئيسجمهور پاكستان، ملاقات و پيام ويژه رئيسجمهوري اسلامي ايران را به وي تسليم كرد. در اين ديدار 90 دقيقهاي، آقاي شيخالاسلام با تشريح مواضع ايران در جنگ با عراق، به مسائل منطقه اشاره كرد و بغداد را براي برگزاري نشست سران جنبش عدمتعهد ناامن خواند. ژنرال ضياءالحق نيز ضمن اداي احترام به حضور امام خميني و ارائه پيام متقابل براي آقاي خامنهاي، برگزاري اين اجلاس را در بغداد به دليل عدم امنيت، منتفي دانست. به گزارش خبرگزاري جمهوري اسلامي از اسلامآباد، شيخالاسلام عصر امروز در يك كنفرانس مطبوعاتي مواضع ايران را در مورد تغيير محل كنفرانس عدمتعهد و جنگ با عراق، تشريح كرده و گفت: «رژيم عراق با تجاوز به جمهوري اسلامي و جنايات غيرانساني خود، ثابت كرد كه صلاحيت عضويت در جنبش عدمتعهد را ندارد.» شيخالاسلام افزود: «تقاضاي عراق براي برگزاري اجلاس وزراي خارجه كشورهاي غيرمتعهد در بغداد نيز كه توطئهاي براي كسب منافع سياسي است، برخلاف اصول جنبش عدمتعهد است و براي محل برگزاري اين كنفرانس، ايران از كشوري حمايت خواهدكرد كه آمادگي براي برگزاري هر چه زودتر آن را داشته باشد.» خبرنگاري پرسيد: «جنگ چه وقت پايان خواهد يافت؟» شيخالاسلام پاسخ داد: «تا عراق شرايط بر حق ما را نپذيرد، جنگ ادامه خواهد يافت، اما ما از هر هيئتي كه براي حل عادلانه جنگ كوشش كند، استقبال خواهيم كرد.»[۱۹]
گزارش- 675
خبرگزاري جمهوري اسلامي از هند گزارش داد: «مطبوعات هند به صورت گسترده سفر آقاي هاشمي رفسنجاني را منعكس كرده و اعلام كردند هند تمايل دارد ميزبان هفتمين كنفرانس سران غيرمتعهد باشد.» به گزارش اين خبرگزاري روزنامه "نشنال هرالد" ارگان حزب كنگره خانم گاندي، امروز تصوير ديدار آقاي رفسنجاني با خانم گاندي را چاپ كرده و نوشتهاست: «هند به برگزاري اين كنفرانس در دهلينو تمايل دارد.» روزنامه "تايمز آو اينديا" در مقالهاي دربارة عدم برگزاري كنفرانس سران غيرمتعهدها در بغداد، نوشتهاست: «صدام حسين بايد دچار مصيبتي شده باشد كه از برگزاري اين كنفرانس خودداري كردهاست.» اين روزنامه سپس افزودهاست: «به هرحال صدام اينك به خاطر فشارهاي خارجي مجبور شده است كه با عدم برگزاري كنفرانس سران در بغداد، موافقت نمايد.»[۲۰] راديو صداي امريكا در گزارشي آخرين تحولات و توافقات دربارة اجلاس سران كشورهاي غيرمتعهد را تشريح كرد. به گفته اين راديو، دولت هند ميزباني نشست سران عدمتعهد را پذيرفتهاست، اما به اين شرط كه ديگر اعضاي جنبش پيشنهاد عراق را براي برگزاري جلسه برگزاري جلسه وزيران خارجه كشورهاي غيرمتعهد را بپذيرند. راديو امريكا دربارة اين پيشنهاد عراق گفت: «جنگ ايران و عراق منجر به ارائه چنين پيشنهادي از سوي صدام شد، اما اختلاف بين كوبا و عراق بر سر اين مسئله است كه هر كدام از اين دو خواهان برگزاري نشست وزراي خارجه كشورهاي عضو اين جنبش در كشور خود ميباشند و اين اختلاف بين بغداد و هاوانا همچنان باقي است و سفر معاون وزيرخارجه كوبا در اوايل هفته جاري به دهلينو براي رسيدن به اين مقصود است كه نشست وزراي خارجه كشورهاي عضو جنبش در هاوانا برگزار شود.»[۲۱]
ضميمه گزارش شماره 667 مهران اصدقي ازاعضاي تيم مهندسي (شكنجه)درباره نحوه ربودن وشكنجه مرحوم خسرورياحي ميگويد: «در يكي از خانههاي تيمي بخش ما در خيابان اسكندري، مسئولين بالاي ما خسرو رياحي را بيرون از خانه مشاهده ميكنند و ميبينند كه پهلوي ماشينش ايستادهاست. افراد خانه به گمان اينكه وي خانه تيميشان را زير نظر داشته، او را تعقيب ميكنند ولي موفق به دزديدن او نميشوند ولي مجدداً روز بعد وي را در همان محل مشاهده ميكنند كه پهلوي ماشينش ايستاده و اينبار كاملاً به وي مشكوك ميشوند و به اين شكل او را شناسايي و تصميم به دزديدن او ميگيرند. بعد از اينكه به خسرو رياحي مشكوك شدند، 2 نفر به نامهاي مجيد رهبر و محمود رحماني نزد خسرو ميآيند و با ارائه كارت جعلي كميته اقدام به بازرسي بدني خسرو رياحي ميكنند و سپس چيزي از او گير نياورده و او را به زور داخل ماشينش ميبرند و چشمانش را ميبندند و به او ميگويند به تو مشكوك هستيم و به كميته ميبريمت. سپس او را به خيابان بهار آورده و روبهروي خانهاي كه شكنجهگاه ما بود، نگه ميدارند و پس از اينكه ما درب را باز كرديم، او را با چشمان بسته داخل خانه آوردند. البته هنگامي كه آنها در زدند، من و "مصطفي معدن پيشه" و "شهرام روشنتبار" و محمد رضا كه داخل خانه بوديم، ترسيديم و داخل اتاقها مخفي شديم و محمد رضا درب را باز كرد و خسرو رياحي را با چشمان بسته به داخل خانه انتقال داديم و به اين ترتيب او را دزديديم. پس از اينكه خسرو رياحي را وارد خانه كرديم، حمام را خالي كرديم و او را روي ميز با طناب بستيم و از او خواستيم مشخصاتش را بگويد كه او گفت شغلش معلم است و ما يك كارت از داخل جيبش در آورديم كه مربوط به آموزش و پرورش بود و فكر ميكنم معلم ورزش بوده باشد چون كارتي كه مربوط به تربيت بدني بود نيز به همراه داشت و هيكل خود او هم ورزشكاري بود. بعد از اينكه مشخصاتش را براي ما گفت، از او علت حضورش را در آن نقطه خيابان اسكندري پرسيديم كه او ميگفت: "بچههايم به استخر ميروند و آمدهام آنها را ببرم." ما شروع به شكنجه او كرديم و با كابل به بدنش و كف پاهايش ميزديم و او فرياد ميزد و ما دهانش را ميگرفتيم. ما از موضع اينكه كميتهاي هستيم، از او ميخواستيم رابطه خود را با ضدانقلاب و منافقين توضيح دهد و او قسم ميخورد كه "شما برويد از محل كارم تحقيق كنيد ببينيد كه من حزب الهي هستم ... اين حرفها كه شما ميزنيد دروغ است." ما شكنجه را تشديد كرديم و با هويه مچ دستها و پشت كمر او را ميسوزانديم ولي او مرتب همان حرفها را تكرار ميكرد و فرياد و ناله ميكرد ما نميدانستيم چهكار ميكنيم. ما انتظار داشتيم كه وي به ما بگويد كه خانه خيابان اسكندري را زير نظر داشته، ولي او ميگفت كه منتظر فرزندانش بوده و ميگفت شما برويد تحقيق كنيد من معلم هستم و ما خيلي او را شكنجه كرديم و با هويه او را سوزانديم ولي او غير از اينكه قسم بخورد كه حزب الهي است و منتظر فرزندانش بوده، چيزي به ما نگفت. بعد از اينكه خسرو رياحي را در خانه رها كرديم، تا روز بعد با او كاري نداشتيم. روز بعد حوالي عصر بود كه من و مصطفي معدن پيشه و شهرام روشنتبار در خانه بوديم و مصطفي براي گشت زدن به بيرون از خانه رفته بود، من در اتاق كوچك جلويي بودم كه ناگهان صداي فرياد شنيدم و خودم را به راهرو رساندم ديدم خسرو رياحي با مصطفي معدن پيشه و شهرام روشن تبار گلاويز شده و مرتب فرياد ميزند و ميگويد "كمك!" صداي او خيلي بلند بود و مصطفي و شهرام نميتوانستند وي را بگيرند چون او هيكل ورزشكاري داشت و خيلي قويتر از آنها بود. من به ناچار وارد حمام شدم و با كلت يك تير به پاي خسرو شليك كردم كه به زمين افتاد و ساكت شد كلت خود را بيرون حمام داخل راهرو انداختم و با شهرام شروع كرديم به بستن مجدد خسرو. حين اينكه مشغول بستن خسرو بوديم ناگهان بلند شده شروع به فرياد زدن كرد كه من و شهرام سعي ميكرديم كه وي را ساكت كنيم كه ناگهان رحمان كلت من را از داخل راهرو برداشت و وارد حمام شد و يك تير به سر خسرو شليك كرد كه خسرو ناگهان بيحس به زمين افتاد و خونش داخل حمام ريخت. پس از به شهادت رساندن خسرو، به علت خون زيادي كه داخل حمام به راه افتاده بود خسرو را با آب شستيم و حمام را نيز تميز كرديم تا لكهاي از خون در داخل آن نباشد، سپس بدن خسرو را با طناب بستيم طوري كه در داخل صندوق عقب جا بگيرد و بعد جسد طنابپيچ شده را داخل پتو گذاشتيم و مجدداً آن را طنابپيچ كرديم. ديگر تصميم به تخليه خانه گرفته بوديم و نميخواستيم آثاري از جريان شكنجه باقي بماند. به محمدرضا گفتم جسد خسرو رياحي را در بيابانهاي اطراف دفن كند و اگر نتوانستند دفن كنند، آن را رها كنند اما چون دير وقت بود و شب بود و امكان تهيه بيل و وسايل كندن نبود، آنها نتوانستند جسد را دفن كنند و محل مناسبي نيز گير نياوردند و بعداً كه از محمدرضا در مورد جسد رياحي پرسيدم، گفت آن را در خرابهاي در خيابان سهروردي انداختيم.»[۲۲]
منابع و مآخذ روزشمار 1361/05/21
- ↑ سند شماره 016647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 568، قرارگاه كربلا، 21/5/1361، ص4.
- ↑ روزنامه جمهوري اسلامي، 25/5/1361، ص2.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "گزارشهاي ويژه"، نشريه شماره 146، 22/5/1361، ص23، راديو صوتالجماهير، 21/5/1361، بهنقلاز سخنگوي نظامي عراق.
- ↑ سند شماره 016647 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 568، قرارگاه كربلا، 21/5/1361، ص4.
- ↑ مأخذ 3، ص6، اروميه ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361، بهنقلاز روابط عمومي ستاد عمليات شمال غرب كشور.
- ↑ دادستاني انقلاب اسلامي، جزئيات شكنجه 2، تهران، دادسراي انقلاب اسلامي، چاپ اول، مرداد ماه 1365، صص39 تا 43،.
- ↑ سند شماره 053295 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: ستاد منطقه 3 ـ فرماندهي، 21/5/1361.
- ↑ سند شماره 016686 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 150، ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ اداره دوم ـ فرماندهي اطلاعات، 26/5/1361، ص14.
- ↑ سند شماره 016667 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي شماره 148، فرماندهي اطلاعات، 24/5/1361، ص4؛ سند شماره 016745 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 579، از قرارگاه عملياتي كربلا در جنوب، 1/6/1361، ص3.
- ↑ مأخذ 9، بخش نخست.
- ↑ مأخذ 3، ص11، پاريس ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361.
- ↑ مأخذ 3، ص13، خبرگزاري جمهوري اسلامي، بهنقلاز خبرگزاري فرانسه از تهران، 21/5/1361.
- ↑ مأخذ 2، بهنقلاز خبرنگار خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ سند شماره 016686 مركز مطالعات و تحقيقات جنگ: گزارش نوبهاي اطلاعاتي شماره 150، ستاد مشترك ارتش جمهوري اسلامي ايران ـ اداره دوم ـ فرماندهي اطلاعات، 26/5/1361، ص14.
- ↑ پيشين، ص22، بهنقلاز رئيسجمهور ايران.
- ↑ روزنامه اطلاعات، 23/5/1361، ص3.
- ↑ خبرگزاري جمهوري اسلامي، "هفتمين اجلاس سران جنبش عدمتعهد"، نشريه شماره 4، 21/5/1361، ص5، تهران ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361 به گزارش بخش فارسي راديو جده، بهنقلاز سخنگوي رسمي هندوستان.
- ↑ مأخذ 14، ص21، واحد مركزي خبر، بهنقلاز آسوشيتدپرس، بهنقلاز سخنگوي دولت هند، بهنقلاز صدام حسين.
- ↑ مأخذ 17، ص3، اسلامآباد ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361؛ و: مأخذ 16، اسلامآباد ـ بهنقلاز خبرگزاري جمهوري اسلامي.
- ↑ مأخذ 17، ص2، دهلينو ـ خبرگزاري جمهوري اسلامي، 21/5/1361 بهنقلاز روزنامه نشنال هرالد.
- ↑ مأخذ 17، ص4، راديو صداي امريكا، 21/5/1361.
- ↑ مأخذ 6، صص69 تا 75.